اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کارآموزی دانشکده فنی و حرفه ای الغدیر مرکز زنجان

اختصاصی از اینو دیدی کارآموزی دانشکده فنی و حرفه ای الغدیر مرکز زنجان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

 

 

دانشکده فنی و حرفه ای الغدیر مرکز زنجان

موضوع کارآموزی:

گزارش نظارت ساختمان

استاد:

جناب آقای مهندس مقدم

تهیه کننده :

جواد طارمی

2308511517

تابستان 87

تشکر و قدردانی :

به نام یگانه هدایتگر عالم

با تشکر از استاد ارجمند جناب آقای مهندس مقدم

دیر زمانی است که آن یگانه جاودانی با سخنان گهربارش جان های عارفان قرون و اعصاررا به گوش دادن کلامش دعوت کرد و آنان را از تیرگی جهل به سوی معراج نور رهنمون میباشد و طنین صدایش در گوش زمان با صلابت میگوید .

( من علمنی حرفا فقد صیر نیعبدا )

چه زیبا میفرماید آن پادشاه علوم اولین و آخرین و چه نیکو مقامی استاد را پاس مینهد او که خود استاد یگانه ای بود پس به پیروی از آن بی همتا باید مقام بلندت را پاس گویم واز حرمتت پاسداری نمایم اما چگونه میتوان بلندای مقامت را به اسارت قلم در آورد و بر صحیفه کاغذ نگاشت.

تنها می توانم بگویم که شما استادان تنها ادامه دهندگان راه انبیا هستید .

تقدیم به پدر و مادر عزیزم

فهرست

عناوین

مقدمه

آشنایی کلی با مکان کارآموزی

طریقه شرکت در پروژه

نوع نظارت و بررسی در ساخت و ساز

نظارت بر نحوه انجام کار

معایب

عکس ها در حین انجام کار

عکس ها در پایان کار

نتیجه گیری و ارزشیابی


دانلود با لینک مستقیم


کارآموزی دانشکده فنی و حرفه ای الغدیر مرکز زنجان

تحقیق درمورد داستان گل مریم 124 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد داستان گل مریم 124 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 153

 

به نام خدا

گل مریم

وفا کنیم وملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن

(حافظ)

این یک داستان نیست ، یک خواب هم نیست ، یک زندگی است آن هم واقعی واقعی . . .

در سال1340درخانواده ایی متوسّط و مهربان به دنیا آمدم . پدرم کارمند ساده دریک ادارة دولتی بود . من فرزند سوّم خانواده بودم و آخرین فرزند ، آنها اسمم را ، ارمغان نهادند زیرا من را هدیه ای از طرف خدا می دانستند . برادربزرگم نامش علی بود و خواهرم ارغوان نام داشت . مرور زمان و کودکی را چون ابر و باد که درگذرند ، درک نکردم ، تا به سن هفت سالگی رسیدم . پدرو مادرم سعی فراوان در تربیت صحیح ما فرزندانشان می نمودند ومن را دریکی از بهترین و نزدیکترین مدارس آن زمان ، نام نویسی کردند . روز اوّل مدرسه گویی طوفانی در دلم به پا شده بود . صبح موقعی که با مادرم برای مدرسه رفتن آماده شده بودیم ، خانم همسایة دیوار به دیوار ما نیز از خانه اشان بیرون آمد . آنها شروع به صحبت و احوال پرسی با هم کردند و من یک پسربچّة ، تقریباْ هم سن و سال خودم را دیدم ، که خودش را پشت مادرش پنهان می کرد . خانم همسایه دست پسرش را گرفت و از پشت سرش او را به جلو آورد و نزدیک من شد . آن پسرکه تا به حال او را ندیده بودم ، همکلاسی من بود . مادرم گفت : ارمغان خانم این آقا پسر خجالتی همکلاسی توست . او به سمت من آمد و سلام کرد . پاک ماتم برده بود . مادرم گفت : ارمغان خانم ، جواب سلام یادت رفته؟

با دستپاچگی گفتم : سلام . جلو آمد و گفت : اسم من ارسلانه و دستم را محکم گرفت . دستهایش سرد ، سرد بود ولی برعکس ، دستهای من گویِ آتش . این اوّلین پیوند من و ارسلان بود . گویی طنابی محکم ، دستهای ما را به هم گره زده بود . درکلاس درس نیز دریک میز و نیمکت بودیم ، امّا ما تنها نبودیم ، یک پسردیگرکه بعداْ فهمیدم ، نامش امیراست و او نیز در همسایگی ما زندگی می کند ، با ما درهمان نیکمت می نشست . امیر پسر خجالتی و محجوب بود . جالب این بود که پدرهردو نفر ، آنها در یک صانحة تصادف کشته شده بودند و هر دوی آنها یتیم بودند .

ثلثها یکی بعد از دیگری گذشت و من و ارسلان و امیر در یک نیکمت با هم رقابت می کردیم . ثلث آخر ، من شاگرد اوّل ، ارسلان شاگرد دوّم و امیر سوّم شدیم .

روزیکه کارنامه هایمان را به خانه می بردیم ، برایم اتّفاقی افتاد . هنگامی که با خوشحالی کارنامه ام را در دستم گرفته بودم و از جوی آبی پریدم ، ناگهان کارنامه از دستم رها شد و به آب افتاد . نمی دانستم که چه کار کنم ولی ارسلان و امیر را دیدم ، که هر دو به دنبال آن می دوند و ارسلان خودش را به آب انداخت . آنرا زودتر از آب گرفت و برایم آورد . کارنامه ام خیس ، خیس شده بود . ارسلانم خیس خیس شده بود . چشمانم که به کارنامة خیس شده افتاد ، شروع به گریه کردم . ارسلان اشکهایم را با دستانش پاک کرد و گفت : حالا که طوری نشده ، این جور مثل دُخترای لوس گریه می کنی ، الآن با تو میایم خونه تون و ماجرا رو برای مامانِت تعریف می کنیم .

ولی من با بغض درگلو گفتم : لازم نکرده ، خودم زبون دارم که تعریف کنم و با شتاب به سمت خانه دَویدم . ارسلان و امیر ، هر دو با هم داد زدند ، صبرکن و بعد ازمن شروع به دویدن کردند ، گویی مسابقه ای بین من ، ارسلان و امیر بود . من زودتر به خانه رسیدم و دَر زدم . دوباره در زدم . صدای مادرم را شنیدم که می گفت : اُمَدم بابا اُمَدم چه خبره ؟ تا در را باز کرد ، پریدم تو بغلش وشروع به گریه کردن کردم . مادرم اوّل تعجّب کرد و بعد با دستان پُر مِهرش ، سرم را نوازش کرد وگفت : خُب ارمغان خانم می گی چی شده یا نه ؟

برگشتم به صورت مادرم نگاه کردم و کارنامة خیس را به او نشان دادم . مادرم با تعجب نگاهی به کارنامه کرد و دید ، مُهر قبولی و شاگرد اوّلی من ، کمی آب خورده .

شروع به خندیدن کرد و به من نگاه کرد و گفت : فِکه کنم ، این قدرخوشحال شدی که یک شکم سیر روی کارنامه گریه کردی .

ناگهان ارسلان و امیر سررسیدند . هردو نفس نفس زنان سلام کردند ، مادرم جواب آنها را داد .

بعد ، هردو با هم شروع به تعریف ماجرا کردند ، مادرم که ماجرا را شنید ، خندید و از آنها تشکّر کرد . من با غرور رو به مادرم کردم و گفتم : تشکّر دیگه لازم نیست و دررا محکم بستم . مادرم از این کار من خیلی ناراحت شد و به من گفت : تو باید از اونا تشکّر می کردی . مخصوصاْ از ارسلان .

تابستان آن سال ، با تمام گرمایش ، به اندازة ذوب یک قالب یخ کوتاه بود . خیلی زود دوباره پاییزشد و فصل مدرسه ها . بعداز ثبت نام و تعیین کلاس ، فهمیدم با هردو نفر آنها دریک کلاس هستم . روز اوّل مدرسه مادرم با من نیامد . او مرا از زیرآیینه و قرآن رَدکرد و صورتم را بوسید و گفت : دخترم امسال ام سعی خودتو رو بکن ، تا مثل پارسال شاگرد اوّل بشی . من هم به او قول دادم و از خانه بیرون آمدم . ارسلان و امیر هم ازخانه هایشان بیرون آمدند . امیر و ارسلان که سرتاسر تابستان گذشته را با هم بودند ، به هم سلام کردند و به سوی من آمدند . من که تابستان گذشته ، آنها را ندیده بودم ، پشت به آنها کرده و به سمت مدرسه به راه افتادم .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد داستان گل مریم 124 ص

دانلود مقاله کامل درباره خاطرات شهدا 124 ص

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره خاطرات شهدا 124 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 124

 

علی دشتی

همرزم شهید

شماره : 6177

ما در ماؤؤت عراق مستقر بودیم که از بهداری نیروی زمینی تماس گرفته بودند که جلسه ای گذاشته اند که باید علی دشتی بعنوان مسؤول بهداری شکر ویژة شهداء شرکت کند من به اتفاق ایشان به مقصد جلسه حرکت کردیم به پل امام حسین (ع) که رسیدیم که حد فاصل مرز عراق و ایران بد دیدم پل را زده اند و وسیله ی نقله از روی پل نمی توانست رد شود هوا بدلیل این که زمستان بود خیلی سرد بود منطقه هم کوهستانی بود گفتم حاجی آقا درست است که ابلاغ کرده اند جلسه ای است و کار دارند اما با توجه به این که پل را زده اند نمی شود عبور کرد و رفت جلسه را کنسلش کنید تماس می گیریم که ما وضعیتمان این است نمی توانیم بیائیم فقط یک پل زدهخ بودند که مخصوص نفر بود اما ایشان اصرار کردند که حتماً کار خاصی بوده که این جلسه را گذاشته اند و اگر به خاطر این مسأله ی کوچک از این جلسه بگذریم و انجام وظیفه نکنیم خدا از ما نخواهد گذشت ما همان طور که توقع داریم و انتظار داریم که گناهان بزرگ ما را خدا ببخشد این هم از همان مسائل است که نباید کوتاهی کنیم که مورد بازخواست قرار خواهیم گرفت با اصرار شدید ایشان حرکت کردیم آمدیم کنار رودخانه و ماشین را همانجا دادم به یکی از سربازها که برگرداند و من و ایشان از روی پل رد شدیم و این طرف هم وسیله نقله گیرمان نیامد شاید حدود نیم ساعت منتظر بودیم یک وانت نیسانی آمد شخصی هم بود جلویش سه نفر از کردها نشسته بودند و عقبش هم 5 الی 6 نفر زن و مرد نشسته بودند ما هم همان عقب نیسان سوار شدیم. آنها یکسری پتو و امکاناتی داشتند که برف رویشان نمی بارید ولی من و ایشان هیچی نداشتیم و با همان لباس عادی آمدیم طرف بانه راه هم طولانی بود و هوا سرد وقتی به بانه و مقر بهداری و جلسه رسیدیم قادر به صحبت کردن نبودیم که آنجا برادرها زحمت کشیدند ما را بردند زیر دوش آب گرمی و یک مقداری وسایل گرما زا کنارمان گذاشتند تا این که توانستیم یک مقداری به خودمان بیائیم قدرت صحبت کردن را پیدا کنیم.

___________________________________

علی دشتی

فرزند شهید

شماره : 719

خاطره ای را پدرم علی دشتی از جبهه این گونه نقل می کرد : در یکی از عملیاتها با گروهی از بچه های اطلاعات عملیات به شناسایی رفته بودیم از رودخانه ای عبور کردیم ردپای عراقی ها را دیدیم همانجایی که آنها مرتب رفت و آمد می کردند و هدفشان این بود که یک موقع از نیروهای سپاه آنجا برای شناسایی نرفته باشند وقتی در حال شناسائی بودیم یک دفعه صدای نیروهای بعثی به گوش رسید گفتیم الان بهترین جا برای مخفی شدن بالای درخت است رفتیم بالای درخت وقتی عراقی ها از زیر درخت رد شدند آیه ی و جعلنا ... را خوندیم و ضامن نارنجک را کشیدیم که اگر یک موقع متوجه ما شوند که بدانیم هم خودمان شهید شویم و هم عراقی ها از بین بروند که عملیات لو نرود و اگر اینها یک مقدار سرشان را بالا می گرفتند ما را بالای درخت می دیدند آنها رفتند و برگشتند و متوجه حضور ما بالای درخت نشدند.

___________________________________

علی دستی

همرزم شهید

شماره : 506

یادم است یکبار شهر کار شخصی داشتم و مقداری هم کار اداری از آقای دشتی درخواست کردم یک ماشین در اختیار من قرار دهد تا بروم و هر دو کار را انجام بدهم و برگردم آقای دشتی گفتند من حاضرم برای شما وسیله ای کرایه کنم شما بروید کارتان را انجام بدهید در کنارش کار تشکیلات را هم انجام بدهید ولی حاضر نیستم وسیله ی بیت المال را در اختیار شما قرار دهم از وسایل بیت المال باید در جهت اهداف بیت المال استفاده کرد.

___________________________________

علی دشتی

همرزم شهید

شماره : 638

30 اسفند ماه سال 79 بود که تیپ 3 انصار الرضا (ع) در شمال شرق کشور در محدودة سد شهید یعقوبی مستقر بود حاجی نظری فرماندة تیپ بودند و علی دشتی جانشین – قرار نبود آقای دشتی در محل مأموریت حضور داشته باشد بلکه قرار بود در ایام عید در منزل باشد وقتی ایشان به محل سد شهید یعقوبی آمدند آقای نظری گفتند بنا نبود شما بیائید سال تحویل را منزل می بودید من اینجا هستم شما بروید حاجی دشتی گفتند شب تحویل سال می خواهم در جمع رزمندگان تیپ باشم آمدم و برنمی گردم ایشان به همراه گردان مالک اشتر در مأموریت تعقیب اشرار در منطقه ی خواف بود که حاجی نظری با شهید دشتی تماس گرفت و گفتند با وجود شما من دیگر نیاز نیست اینجا بمانم و من می روم شهر بعد پیام دادند که گردان مالک اشتر با اشرار درگیر شده حاجی نظری از رفتن به شهرستان منصرف شد و گفتند آماده شوید برویم محل درگیری حاجی دشتی هم با سردار نظری می خواستند بروند برگشتند و سفارش کردند که امشب که تحویل سال است یک برنامه ی معنوی تهیه کنید که من هم سعی می کنم در این برنامه شرکت نمایم ایشان با حاجی نظری رفتند که به ما اطلاع دادند که با بیمارستان و سردخانه اطلاع دهید که تعدادی از نیروها زخمی شده اند از جمله شهداء شهید دشتی بود رفتیم که پیکر شهید دشتی را تزیین و انتقال بدهیم به مشهد وقتی به چهرة شهید دشتی نگاه می کردیم خنده بر لبانش بود مثل این که داشت می خندید.

___________________________________

کمال قره باغی

برادر شهید

شماره : 43


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خاطرات شهدا 124 ص

نصب‌ و راه‌ اندازی‌ آسانسور آسانسور سازی برج پیما 124 ص

اختصاصی از اینو دیدی نصب‌ و راه‌ اندازی‌ آسانسور آسانسور سازی برج پیما 124 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 128

 

دانشگاه‌ آزاد اسلامی‌

واحد شهر ری‌

رشته‌: الکترونیک‌

گزارش‌ کارآموزی‌:

نصب‌ و راه‌ اندازی‌ آسانسور

محل‌ کارآموزی‌:

آسانسورسازی‌ برج‌ پیما

استاد راهنما

آقای‌ امیر احمدی‌ نژاد

دانشجو:

هادی‌ عجمی‌

سال‌ تحصیلی‌:

(بهمن‌ 87-88)

تاریخچه‌ محل‌ کارآموزی‌

محل‌ کارآموزی‌ شرکت‌ آسانسورسازی‌ برج‌ پیما که‌ تأسیس‌ کننده‌ آن‌ عبدالمجیدکرمی‌ است‌ که‌ در سال‌ 1380 تأسیس‌ گردیده‌ است‌ که‌ شماره‌ ثبت‌ شرکت‌ 181737می‌باشد که‌ کار اصلی‌ شرکت‌ نصب‌ و راه‌ اندازی‌ آسانسور و تعمیرات‌ و سرویس‌آسانسور است‌ که‌ این‌ شرکت‌ دارای‌ 9 اکیپ‌ کاری‌ است‌ که‌ هرکدام‌ یک‌ کار مخصوصی‌ راانجام‌ می‌دهند. که‌ برخی‌ کار آهنکاری‌ و برخی‌ کارهای‌ ریلی‌ عده‌ای‌ کار مکانیکی‌ و عده‌ای‌کار نصب‌ راه‌ اندازی‌ را انجام‌ می‌دهند که‌ نصب‌ راه‌ اندازی‌ یک‌ آسانسور را در دو هفته‌ به‌اتمام‌ می‌رسانند. این‌ شرکت‌ با کارخانه‌های‌ بزرگی‌ از قبیل‌ شرکت‌ تابلوسازی‌ آرمان‌ فرازعبدداقی‌ - ارسی‌ - شرکت‌ در اتوماتیک‌ بیابانی‌ همکاری‌ می‌کند و تمامی‌ آسانسورها رابعد از کار استاندارد تا یکسال‌ گارانتی‌ می‌کنند.

حمد و سپساس‌ ایزد منان‌ را که‌ با الطاف‌ بیکران‌ خود این‌ توفیق‌ را به‌ ما ارزانی‌داشت‌ تا بتوانیم‌ در راه‌ دانش‌ و فرهنگ‌ این‌ مرز و بوم‌ گامهایی‌ هرچند کوچک‌ برداشته‌ ودر انجام‌ رسالتی‌ که‌ برعهده‌ داریم‌ مؤثر واقع‌ شویم‌. گستردگی‌ علوم‌ برقی‌ و توسعه‌روزافزون‌ آن‌ شرایطی‌ را به‌ وجود آورده‌ هر روز شاهد تحولات‌ اساسی‌ چشمگیر درسطوح‌ جهانی‌ هستیم‌. در اینجا از مربیان‌ کارآموزی‌ بنامهای‌ آقای‌ حسین‌ جهانی‌ و آقای‌سعید نصیری‌ و استاد گرامی‌ خود استاد امیر احمدی‌ نژاد تشکر و قدردانی‌ می‌کنم‌.

آسانسور Elevator

تاریخچه‌ آسانسور:

آدمی‌ همواره‌ کوشیده‌ است‌ برخی‌ شیوه‌های‌ ساده‌ برای‌ بلندکردن‌ خود و موادمورد استعمال‌ و بازخود را بالا ببرد. یکی‌ از نخستین‌ آسان‌ اختراع‌ آن‌ ثبت‌ شده‌ به‌ وسیله‌ریاضیدان‌ پرآوازه‌. ارشمیدس‌ در حدود 253 ق .م‌. بود. آسانسور وی‌ یک‌ بلندکن‌ دستی‌بود که‌ برای‌ حمل‌ یک‌ شده‌ بود. در مصر باستان‌ احتمالاً نمونه‌ای‌ از نیروی‌ بلندکردن‌ به‌وسیله‌ بردگان‌ برای‌ ساختمان‌ اهرام‌ استفاده‌ می‌کردند.

آورده‌اند که‌ چنگیزخان‌ مغول‌ برای‌ رفتن‌ به‌ طبقات‌ بالای‌ یک‌ ساختمان‌ از آسانسوراستفاده‌ می‌کرد اما این‌ آسانسور را نیروی‌ بردگان‌ و اسیران‌ می‌برد. اما تا زمانی‌ که‌ آدمی‌ساختمان‌های‌ خیلی‌ بلند نساخته‌ بود نیازی‌ به‌ آسانسور نداشت‌ و از وقتی‌ آسانسورموردنیاز احساس‌ گشت‌ ایجاد بناهای‌ بلند آغاز گردید.

بعدها به‌ فکر ساختن‌ آسانسوری‌ افتادند که‌ با نیروی‌ باد، آب‌، برق و غیره‌ کار کند وسرانجام‌ در سال‌ 1850 آسانسور آبی‌ با هیدرو ساختمان‌های‌ سه‌، چهار طبقه‌ ساخته‌ شد.در این‌ روزگار آسانسورهای‌ زمختی‌ برای‌ حمل‌ بار ساخته‌ و به‌ کار مشغول‌ شد. این‌آسانسورها نمی‌توانست‌ بالا ببرد، علاوه‌ بر این‌ خیلی‌ کند بالا می‌رفت‌. نخست‌ این‌آسانسورها با موتورهای‌ بخار و بعدها با موتورهای‌ هیدرولیک‌ به‌ کار موتورهای‌نخستین‌ هیدرولیک‌ یک‌ Plunger (ستون‌ فولادی‌) به‌ کار می‌رفت‌. دستگاه‌ پایین‌ و بالا باستون‌ فولادی‌ پایین‌تر از آسانسور قرار می‌گرفت‌ تلمبه‌ فشار آب‌ را با فشار به‌ دستگاه‌پایین‌ فرو برنده‌ داخل‌ یک‌ سیلندر عمودی‌ می‌کرد. افزایش‌ فشار روی‌ دستگاه‌ پایین‌ وفروبرنده‌ آسان‌ می‌کندو بالا می‌برد.

فشار حقیقی‌ موردنیاز در این‌ آسانسور را به‌ پایین‌ بردن‌ تأمین‌ می‌کند. در این‌آسانسور همچنین‌ یک‌ سیستم‌ دستگاه‌ وزنه‌ تعادل‌ که‌ مانع‌ وزنه‌ داخلی‌ آسانسور ومحموله‌ آن‌ می‌شود، دارد. دستگاه‌ فروبرنده‌ Plunger به‌ طور عملی‌ برای‌ ساختمان‌های‌بلند مناسب‌ نبود زیرا نیاز به‌ زیادی‌ داشت‌. بعدها به‌ بکاربردن‌ یک‌ ریسمان‌ گیردهنده‌آسانسور هیدرولیکی‌ با تعداد زیادی‌ قرقره‌ تکامل‌ وتوسعه‌ یافت‌.

در 1853 الیشا گرویس‌ از اوتیس‌ از مردم‌ نیویورک‌، نخستین‌ دستگاه‌ بلندکننده‌ یابالابر با یک‌ نوع‌ ایمنی‌ خودکار برای‌ نگهداری‌ سکوی‌ آسانسور (اگر ریسمان‌ بالابر پاره‌شود) اختراع‌ کرد.

آسانسور Elevator

آسانسور دستگاهی‌ است‌ که‌ مردم‌ و بار را به‌ طبقات‌ بالای‌ یک‌ ساختمان‌ می‌رساند.یک‌ اتومبیل‌ یا


دانلود با لینک مستقیم


نصب‌ و راه‌ اندازی‌ آسانسور آسانسور سازی برج پیما 124 ص

170- شبکه حسگر بی سیم و بررسی کدینگ شبکه در شبکه های حسگر بی سیم - 124 صفحه فایل ورد (word)

اختصاصی از اینو دیدی 170- شبکه حسگر بی سیم و بررسی کدینگ شبکه در شبکه های حسگر بی سیم - 124 صفحه فایل ورد (word) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

170- شبکه حسگر بی سیم و بررسی کدینگ شبکه در شبکه های حسگر بی سیم - 124 صفحه فایل ورد (word)


170- شبکه حسگر بی سیم و بررسی کدینگ شبکه در شبکه های حسگر بی سیم - 124 صفحه فایل ورد (word)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

عنوان    صفحه

فصل 1-            مقدمه   6

1-1-    پیشگفتار           6

فصل 2-            معرفی شبکه حسگر بی سیم       7

2-1-    پیشگفتار           7

2-2-    ساختار کلی شبکه حس/کار بی سیم        9

2-3-    ساختمان گره     13

2-4-    ویژگی ها           14

2-5-    کاربردها:            15

2-6-    نمونه ی  پیاده سازی شده شبکه حس/کار            27

2-7-    خصوصیات لازم برای شبیه سازهای شبکه            32

2-8-    معماری درونی :NS        35

2-9-    شبیه ساز  OMNeT++ 36

2-10-  مدل سازی شبکه های بی سیم:   43

2-11-  قابلیت های مدل سازی : 75

2-12-  برخورد ها :        80

2-13-  بهره آنتن دهی ارسال :   85

2-14-  پیاده سازی در Ptolemy II:      96

2-15-  مدل شبکه حسگر          98

2-16-  مراجع:  109

فصل 3-            کدینگ کانال و بازدهی سیستم OFDM  110

3-1-    مقدمه   110

3-2-    سیستم OFDM            111

3-3-    اثر کدینگ کانال در بازدهی OFDM       115

3-4-    تاثیر گستره تاخیر کانال بر بهره کدینگ و بازدهی سیستم  117

3-5-    نتایج شبیه سازی           120

3-6-    مراجع   123

 

 

در سالهای اخیر با رشد روز افزون ارتباطات چند رسانه ای1 شامل صوت، تصویر و دیتا در شبکه‍های کامپیوتری مانند اینترنت و افزایش تقاضا برای استفاده از سرویسهای موبایل، سعی می شود سیستمهایی طراحی شود که برای ارسال نرخ بیت بالا بر روی کانالهای همراه با فیدینگ، بازدهی مناسبی داشته باشند. یک گزینه بسیار مناسب برای شبکه های بی سیم پرظرفیت، مدولاسیون چند حاملی2 و بویژه تکنیک تقسیم فرکانسی متعامد3 OFDM می باشد. OFDM حالت خاصی از سیستمهای چند حاملی است که در آن اطلاعات با نرخ بیت بالا به چند دستة موازی با نرخ بیتهای پایین‍تر تفکیک می شوند و هرکدام به وسیله زیر حاملهای مختلف مدولـه می شوند. انگیزة اصلی استفاده از OFDM، مقاومت این سیستم در کانالهای چند مسیره می باشد[2و1]. به علت کاهش نرخ بیت مربوط به هر زیرحامل نسبت به نرخ بیت اصلی، دورة زمانی سمبل افزایش می یابد، در حالی که دورة زمانی سیگنال تداخل ثابت است. بنابراین تداخل بین سمبلی4 یاISI کاهش یافته و در نتیجه کارایی سیستم در کانالهای چند مسیره بهبود5 می یابد. ارسال موازی اطلاعات و تقسیم فرکانس یا FDM که ایدة اولیة‌ آن به دهة1950برمی گردد، بطور مشخص در دهة1960مطرح شده و مورد توجه قرار گرفت[3]. بر خلاف دیگر سیستمهای چند حاملی، در تکنیک OFDM حاملها برهم عمود می باشند. تعامد حاملها باعث می شود حاملهای مختلف علیرغم اینکه در حوزه فرکانس همپوشانی دارند ، درگیرنده از یکدیگر قابل تفکیک باشند[2]. مزیت این روش بازدهی طیفی بیشتر بوده و به همین دلیل مورد توجه قرار گرفته است. در سال1971 وینستون1 و ابرت2 ایدة استفاده از تبدیل فوریه گسسته3 رابرای  پیاده سازیOFDM  مطرح کردند که تحولی اساسی در کاهش پیچیدگی سیستم ایجاد کرد[4]. قدم مهم دیگر توسط پلد4 و رویز5 در سال1980 برداشته شد که استفاده از پسوند تکرار یا گسترش تکرار را جهت حل مشکل تعامد حاملها ارائه دادند[5]. تحقیقات زیادی به منظور اصلاح و افزایش کاراییOFDM در مباحث مختلف آن صورت گرفته است. از جملة این مباحث نقش کدینگ کانال درOFDM می باشد. در این بخش اثر گستره تاخیر کانال بر بهره کدینگ و باردهی سیستم OFDM مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش دوم کلیاتی از سیستم OFDM ذکر می شود و در بخش سوم اثر کدینگ کانال بر بازدهی سیستم تشریح خواهد شد. در بخش چهارم اثر گستره تاخیر کانال بر بهره کدینگ و بازدهی سیستم مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت و نتایج شبیه سازی ارایه خواهد شد و  در بخش پنجم نیز نتیجه گیری و پیشنهادات لازم مطرح خواهد شد.

1-1-    سیستم OFDM

در مخابرات بی سیم بویژه در فرکانسهای بالا ، پدیدة انتشار چند مسیره مهمترین مانع در ارسال با نرخ بیت بالا   می باشد، زیرا باعث ایجاد تداخل میان سمبلیISI می شود. اگر گستره تاخیر کانال برابر  باشد و سمبلها با دوره زمانی  ارسال شوند, در سیستم تک حاملی هر سمبل دریافتی تحت تأثیر  سمبل قبلی قرار می گیرد، که برای داده های با نرخ بیت بالا به دلیل کوچک بودن دورة زمانی مربوط به هر سمبل ،نسبت  مقدار بزرگی خواهد بود. حال اگر اطلاعات را بوسیله چندین زیرحامل ارسال کنیم، رشته سمبلهای ورودی با دوره زمانی سمبل  به  رشته، هر کدام با دوره زمانی طولانی‍تر  تقسیم می شوند. ارسال این سمبلها در کانال چند مسیره باعث می شود هر سمبل تحت تأثیر  سمبل قبلی قرار گیرد. بدین ترتیب ملاحظه می شود خطایISI در سیستم چند حاملی به مراتب از سیستم تک حاملی کمتر است.

 تکنیک OFDM حالت خاصی از سیستمهای چند حاملی است که بازدهی پهنای باند بیشتری دارد. علت آن در این نکته نهفته است که در این روش فاصلة بین زیرحاملها کمتر است و در عین حال که حاملها همپوشانی دارند در گیرنده قابل تفکیک می باشند، چرا که فاصلة فرکانسی زیر حاملها به گونه ای است که متعامد بودن آنها تضمین می شود. شکل(1) یک مدولاتور OFDM را نشان می دهد. داده های ارسالی با نرخ سمبل   به دسته‍های تایی تقسیم بندی می شوند. هر دسته شامل  سمبل مختلط می باشد که بطور همزمان توسط   زیرحامل در طول یک فریم در محدوده زمانی برابر دوره زمانی یک سمبل یعنی   ارسال می شوند. سیگنال ارسال شده در محدوده زمانی  ام را فریم  ام می نامند. بنابراین سمبل   بوسیله زیرحامل ام در فریم ام ارسال می شود.


دانلود با لینک مستقیم


170- شبکه حسگر بی سیم و بررسی کدینگ شبکه در شبکه های حسگر بی سیم - 124 صفحه فایل ورد (word)