اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله درباره جنگهای پیامبر

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله درباره جنگهای پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زندگینامه پیامبر(ص)

نام: محمد بن عبد الله

در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.

کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم.

القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ و... .

منصب: آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.

تاریخ ولادت: روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته‏اند.

عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.

محل تولد: مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى: عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن کلاب بن مرّة بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.

از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب‏هاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(ع) به هفت پشت مى‏رسد.

مادر: آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.

این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کم‏نظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمه‏اش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.

و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگه‏دارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.

مدت رسالت و زمامدارى: از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

تاریخ و سبب رحلت: دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(ص) در بیمارىِ وفاتش مى‏فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

محل دفن: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.

همسران:

1. خدیجه بنت خویلد.2. سوده بنت زمعه.3. عایشه بنت ابى بکر.4. امّ شریک بنت دودان.5. حفصه بنت عمر. 6. ام حبیبه بنت ابى سفیان. 7. امّ سلمه بنت عاتکه. 8. زینب بنت جحش. 9. زینب بنت خزیمه. 10. میمونه بنت حارث. 11. جویریه بنت حارث. 12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب

فرزندان:

الف) پسران: 1. قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) تولد یافت. از این رو پیامبر(ص) را ابوالقاسم نامیدند. 2. عبدالله. این کودک چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» مى‏گفتند. 3. ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره جنگهای پیامبر

تحقیق درباره زندگانی امام علی(ع) درزمان حیات پیامبر(ص)

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره زندگانی امام علی(ع) درزمان حیات پیامبر(ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگانی امام علی(ع) درزمان حیات پیامبر(ص)


تحقیق درباره زندگانی امام علی(ع) درزمان حیات پیامبر(ص)

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

  تعداد صفحات:22

 

عنوان:

 

رابطه علی علیه السلام با پیامبر

زندگى در خانه پیامبر

حضرت على(ع) در غار حرا

ازدواج با زهرا (س)

منابع

 

 

 

 

 

 

 

 

  رابطه علی علیه السلام با پیامبر

ابوسعید خدری می گوید:
رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرمود:« علی را دوست بدارید، زیرا گوشت او گوشت من و خونش خون من است. خداوند لعنت کند گروهی از امّت مرا که عهد و پیمان با من را در حق علی بشکنند و وصیتم را درباره‌اش از یاد ببرند. آنان نزد خداوند هیچ بهره و نصیبی ندارند.
هرگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله عطسه می‌فرمود، علی علیه السلام به او عرض می‌کرد:« رَفَعَ الله ذِکْرَکَ یا رسول الله » (خداوند نامت را بلندآوازه گرداند ای رسول خدا) و پیامبر خدا هم به او می‌فرمود:« اَعْلَی الله کَعْبَکَ یا علی » (خداوند شرافت تو را بیشتر و بلند مرتبه تر فرماید ای علی)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگانی امام علی(ع) درزمان حیات پیامبر(ص)

مقاله زندگی پیامبر

اختصاصی از اینو دیدی مقاله زندگی پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

زندگی پیامبر(ص) در مدینه

پیامبر اکرم (ص) بعد از سپری کردن اتفاقات مختلف در بین راه ، در روز دوازدهم ربیع الاول به یثرب رسید . بعد از ورود پیامبر به یثرب این شهر به مدینة النبی مشهور شد . بسیاری از بزرگان شهر در محله ای به نام قبا که خارج از مدینه بود به پیشواز رفته بودند و استقبال گرمی از پیامبر (ص) کردند. پیامبر(ص) سه روز در قبا اقامت کرد. در آنجا مسجدی را بنا کرد که به مسجد قبا معروف است ( برخی بر این عقیده اند که آیه معروف « لا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ (توبه ١٠٨)» در مورد همین مسجد نازل شده). و منتظر ماند تا علی (ع) از مکه به ایشان برسد. علی (ع) بعد از اینکه امانت های پیامبر را به صاحبانش بازگرداند،به همراه خانواده پیامبر سه روز پس از پیامبر(ص) از مکه حرکت کرد و در قبا به پیامبر رسید .

پیامبر در روز جمعه به سمت مدینه حرکت کرد در بین راه در میان قبیله بنی سالم بن عوف اولین نماز جمعه را به جا آورد . تمام بزرگان شهر و روسای قبایل می خواستند که پیامبر افتخار میزبانی خودش را به آنها بدهد ، پیامبر با تدبیری مناسب و برای اینکه تبعیض قائل نشود فرمود :‌ هر کجا که شترم بنشیند همانجا اتراق می کنم . شتر در محله بنی النجار (که با پیامبر (ص) از طرف مادر خویشاوند بودند) و بر در خانۀ ابوایّوب انصاری فرود آمد . ابو ایوب با خوشحالی وسایل پیامبر را به خانه خودش برد. در مقابل خانه قطعه زمین بایری بود که به دو برادر یتیم و خردسال تعلق داشت .پیامبر آن زمین را از ولیّ آنها خریداری کرد و در آنجا مسجد بنا کرد و هم اکنون نیز بنای مسجدالنّبی در همان منطقه است . پیامبر به همراه اصحاب و یاران در آن زمین شروع به ساختن مسجد کردند.مسجد سقف نداشت اما گوشه ای از مسجد را سرپوشیده ساختند تا یاران و اصحاب فقیر و مستمند در آن زندگی کنند. یاران و اصحابی که در این مکان زندگی می کردند به «اصحاب صُفّه» مشهور شدند. پس از پایان کار مسجد دو خانه برای سوده و عایشه (همسران پیامبر) ساختند .

مدتی پس از ساخت مسجد اذان مقرر شد و بلال موذن مخصوص پیامبر و مسجد شد.

اولین عهدنامۀ مسلمین

زمانی که پیامبر وارد مدینه شد . معادلات قدرت در مدینه شکل تازه ای به خود گرفت اکثریت مردم مسلمان شده بودند و مهاجرین و انصار در کنار یکدیگر با مسالمت و دوستی زندگی می کردند. از سوی دیگر افرادی بودندکه با ورود پیامبر از قدرت آنها کاسته شد بنابراین میانۀ خوبی با پیامبر نداشتند بعضی از این افراد از مدینه رفتند مثل ابوعامر معروف به عامر و گروهی دیگر در مدینه ماندند و وجهه‌ای منافق گونه به خود گرفتند. مهمترین این افراد عبدالله بن اُبَیّ بود همانطور که گفتیم قرار بود عبدالله بن ابیّ ریاست مدینه را برعهده بگیرد که با ظهور اسلام در مدینه بساط او برچیده شد . عبدالله بن ابی به ظاهر اسلام آورد اما در خفا با یهودیان برای براندازی دین جدید لحظه شماری می‌کرد قرآن کریم در آیات بسیاری پرده از نیات و اعمال سوء منافقین برداشته و در آیه‌ای می‌فرماید : إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ

هنگامی که منافقان نزد تو آیند می‏گویند. «ما شهادت می‏دهیم ، که یقینا تو رسول خدایی! و خدا می داند که تو فرستادۀ اویی و خدا گواهی می دهدکه منافقان دروغ می گویند(منافقون 1)

گروه دیگر در مدینه یهودیان مدینه بودند که سابقه دیرینه در این شهر داشتند . یهودیان اهل کتاب بودند و قبلا گفتیم که آنها منتظر ظهور پیامبری در آخرالزّّّّمان بوده‌اند. با اینکه دو تن از علمای و احبار یهود به نامهای خُوَیریق و عبدالله بن سَلام اسلام آوردند و در تمام مجادلات بر علیه یهود و به نفع پیامبر نظر می دادند اما اکثریت یهودیان به خاطر از دست ندادن منافع خود پیامبر را انکار کردند و چنانکه خواهیم خواند سعی در براندازی اسلام و حکومت تازه تاسیس مسلمین داشته اند.

پیامبر با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و سیاسی مدینه اولین کاری که کرد همان پیمان اخوت میان مهاجرین و انصار بود و به این ترتیب بذر اتحاد و انسجام را در حکومت نوپای اسلامی پخش کرد. دومین حرکت مدبرانۀ پیامبر (ص) نوشتن عهد نامه با یهود بود تا وظایف و حقوق هر گروه را مشخص کند.

اما متن عهدنامه :

«این نوشته ای است از محمد پیغمبر بین مومنان و مسلمانان از قریش و یثرب و هرکه پیرو آنان باشد و بدان ها بپیوندد و با ایشان جهاد کند. اینان یک امتند جدا از دیگر مردم. مهاجران از قریش به رسمی که داشتند خون بها را میان خود قسمت می کنند.وفدیۀ اسیران خویش را به عدالت و رسمی که میان مومنان است می پردازند. بنی عَوف به رسمی که داشتند خون بها را میان خود قسمت می کنند .و هر طایفه ای فدیۀ اسیران خویش را بر طبق عدالت و معروف بین مومنان می پردازد. بنی ساعده ، بنی حَرث ، بنی جُشم، بنی النجار ، بنی عمرو بن عوف ، بنی نبیت ، بنی اوس ، هر طایفه ای دین های پیشین و فدیۀ اسیران را به عرف و عدالت بین مومنان تقسیم می کنند. مومنان ، عیالوار گران وام را بی آن که خون بها یا فدیۀ او را بپردازند وانمی گذارند.

هیچ مومنی با مولای مومنی پیمان نمی بندد مگر با رخصت او . مومنان پرهیزگار علیه کسی از آنان که ستم کند یا خواهان ستم یا گناه یا فسادی بین مسلمانان باشد،همدست خواهند بود، هرچند که این ستمکار یا متجاوز فرزند یکی از ایشان باشد. هیچ مومنی مومن دیگر را به خون کافری نباید بکشد، و کافری را علیه مومنی نباید یاری کند. عهدی که برای خدا بسته می شود یکی است و پست ترین مسلمانان اگر کسی را در پناه خود آورد همه آن را می پذیرند . مومنان جدا از دیگر مردم ولیّ یکدیگرند . هر که از یهودیان پیرو ما باشد بی آن که بدو ستمی رود یا کسی علیه او یاری شود از مواسات و یاری ما برخوردار خواهد بود . آشتی مومنان یکی است (یکی که آشتی کرد همه آن را می پذیرند) و هنگام جنگ در راه خدا نمی شود با یکی از مومنین آشتی کرد و بادیگری نه ، بلکه باید آشتی بر اساس عدالت بین همه رعایت شود. جنگجویانی که همراه ما جنگ کنند هر دسته از آنان جانشین دستۀ دیگر خواهد شد. مومنان در خونهایی که از آنان در راه خدا ریخته می شود بعضی دیگری را بازمی دارد(یکی جای دیگری را می گیرد). مومنان پرهیزگار بر راست ترین و استوارترین راه قرار خواهندداشت. هیچ مشرکی مالی یا انسانی ازآنِ قریش را در پناه خود نخواهد گرفت ومیان او ومومنی حائل نخواهد شد . هر که مومنی را بدون گناهی بکشد و این قتل ثابت گردد باید در مقابل کشتن او قصاص شود، مگر این که اولیای مقتول رضایت دهند . مومنان همه بر ضد این قاتل خواهند بود و جز قیام علیه بر آنان روا نیست. هرمومنی که بدین پیمان نامه گردن نهد و به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشدنباید کسی را که بدعتی پدید آورده (مرتکب کاری زشت شده ) یاری کند، یا او را پناه دهد. کسی که چنین کسی را یاریکند یا اورا پناه دهد لعنت خدا و غضب او تا روز قیامت بر وی باد!از چنین کسی در مقابل کردار زشتی که مرتکب شده مالی و یا معادلی گرفته نخواهد شد (بلکه باید کیفری را که مستحق آن است بیند). شما مسلمانان هرگاه در چیزی اختلاف پیدا کردید بازگشت آن به خدا و داوری محمد است . به یهودیان که با مسلمانان در کارزار شرکت کنند انفاق خواهد شد . یهودیان بنی عوف امتی هستند متحد با مومنان، یهود پیرو دین خود و مسلمانان پیرو دین خود خواهند بود. خود می دانند و بندگانشان ، مگر کسی که ستم کند یا مرتکب گناهی شود که در این صورت ، خود و کسان خود را هلاک کرده است . یهود بنی النجار (در حقوق اجتماعی ) مانند یهود بنی عوف خواهند بود. یهودیان بنی حرث و بنی ساعده و یهودیان بنی جُشَم و یهودیان بنی اوس و یهودیان بنی ثَعلَبَه مانندیهودیان بنی عوفند مگر کسی که ستم کند و مرتکب گناهی شود که در این صورت جزوخود اهل خود را هلاک نکرده است ....جَفنَه تیره ای است از بنی ثَعلَبه و در حقوق مانند آن هاست . بنی شُطَیبَه در حقوق اجتماعی مانند یهودیان بنی عوفند و وفای به عهد مانع از پیمان شکنی خواهد بود. موالی ثعلبه مانند خود آنان هستند . کسان یهود نیز مانندآنان هستند(از حقوق این پیمان بهره مند خواهند بود) و جز با اجازت محمد(ص) کسی از آنان را نباید از این پیمان بیرون کرد. هیچ کس را به کیفر جراحت وارد کردن نباید بازداشت کرد. کسی که بناگاه دیگری را بکشد خود و کسان خود را به کشتن داده است ، مگر آنکه ستمدیده ای باشد . خدا با کسی است که وفای به عهد کند. نفقۀ یهودیان بر یهودیان ونفقۀ مسلمانان بر مسلمانان است . آنان باید با کسی که با امضا کنندگان این پیمان می جنگد بجنگند و به آنان که بدان گردن نهاده اند خیرخواه و یاور باشند . وفای به عهد مانع پیمان کشنی است . کسی که جانب هم سوگند را رعایت نکند گناهی نکرده مگر آن که آن هم سوگند مظلوم باشد. به یهودیان مدام که همراه مسلمانان بادشمن بجنگند انفاق خواهد شد. درون یثرب برای امضا کنندگان این پیمان حرم شمرده می شود (کسی نمی تواند در آن جا به کسی آسیب برساند). حق همسایه ای که زیانی نرساند یا گناهی نداشته باشد مانن خود انسان است .

به پردگی (حرم) کسی پناه داده نمی شود مگر با اجازۀ آن کس. هر گونه خلاف که بین حاضران در این پیمان باشد و بیم آن برود که به فسادی گراید داوری آن به خدا و پیغمبر واگذار می شود خدا با آنچه در این پیمان نامه به پرهیز گاری و تقوی نزدیکتر است خواهد بود . به قریش و کسانیکه قریش را یاری کنند پناه داده نخواهد شد. با کسانی که ناگهان به یثرب بتازند باید بجنگند و اگر آشتی خواهند با آنان آشتی خواهد شد. اگر چنین کاری کردند پذیرفتن آشتی بر


دانلود با لینک مستقیم


مقاله زندگی پیامبر

دانلود مقاله و تحقیق درباره سن پیامبر

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله و تحقیق درباره سن پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

سن پیامبر(ص) و خدیجه در هنگام ازدواج

درباره سن رسول خدا(ص)در هنگام ازدواج عموماگفته‏اند:آنحضرت در آن هنگام بیست و پنج‏سال از عمرشریفش گذشته بود.

ولى درباره سن خدیجه علیها السلام اختلافى در روایات‏دیده مى‏شود که مشهور در آنها نیز آن است که خدیجه در آن‏هنگام چهل سال داشت.

و در برابر این قول مشهور اقوال دیگرى نیز هست مانند قول‏25 سال و 28 سال و 30 سال و 35 و 45 سال... (1) و از برخى نقل‏شده که قول نخست را ترجیح داده‏اند ولى دلیلى براى آن ذکرنکرده است (2) ،و شاید توجیه دیگرى را که برخى از نویسندگان‏کرده‏اند بتواند دلیل و یا تاییدى بر این قول و یا قول‏هاى دوم وسوم نیز باشد که گفته‏اند:

...با توجه به فرزندانى که خدیجه بدنیا آورده مى‏توان‏احتمال داد که سن خدیجه کمتر از چهل سال بوده و تاریخ‏نگاران عرب رقم‏«چهل‏»را بدلیل آنکه رقم کاملى است‏انتخاب کرده‏اند (3) .

نگارنده گوید:تایید دیگر این گفتار نیز حمل فاطمه‏سلام الله علیها و ولادت آن بانوى محترمه در سال پنجم بعثت‏مى‏باشد که انشاء الله در جاى خود بطور تفصیل روى آن بحث‏خواهد شد و اکنون بطور اجمال بیان گردید،که چون طبق‏روایات معتبر محدثین شیعه رضوان الله علیهم فاطمه علیها السلام‏مولود اسلام بوده و در سال پنجم بعثت رسول خدا(ص)بدنیا آمده‏موجب ایراد برخى از برادران اهل سنت که ولادت آن بانوى‏عالمیان را پنج‏سال قبل از بعثت دانسته‏اند قرار گرفته،و موجب‏استبعاد آنان شده چون روى روایات شیعه و قول مشهور درباره‏سن حضرت خدیجه در وقت ازدواج با رسول خدا(ص)لازم آیدکه خدیجه در سن 60 سالگى به فاطمه علیها السلام حامله شده‏باشد،و این مطلب روى جریان طبیعى و عادى بعید است،که‏البته این استبعاد پاسخهاى دیگرى هم دارد و یکى از آنها همین‏است که شنیدید و بقیه را هم انشاء الله تعالى در جاى خود ذکر خواهیم کرد...و بهر صورت مشهور همان است که خدیجه در آن‏هنگام چهل ساله بوده ولى قول به اینکه بیست و هشت‏ساله بوده‏نیز خالى از قوت نیست چنانچه در چند حدیث آمده است، (4) و الله‏اعلم.

این را هم بد نیست‏بدانید که:

برخى عقیده دارند خدیجه سلام الله علیها در هنگام ازدواج بارسول خدا(ص)باکره بوده و قبلا شوهرى نکرده بود،و در این‏باره به حدیثى که ابن شهر آشوب در مناقب روایت کرده تمسک‏جسته‏اند که مى‏گوید:

«...و روى احمد البلاذرى و ابو القاسم الکوفى فی‏کتابیهما و المرتضى فى الشافی،و ابو جعفر فى التلخیص:

ان النبى-صلى الله علیه و آله-تزوج بها و کانت‏عذراء...».

«یؤکد ذلک ما ذکر فی کتابى الانوار و البدع:ان رقیه‏و زینب کانتا ابنتى هاله اخت‏خدیجه‏». (5)

یعنى-احمد بلاذرى و ابو القاسم کوفى در کتابهاى خود وسید مرتضى در کتاب شافى و شیخ ابو جعفر طوسى در کتاب‏تلخیص روایت کرده‏اند که هنگامى که رسول خدا(ص)با36 خدیجه ازدواج کرد آن بانوى محترمه باکره بود،و تایید این گفتارمطلب دیگرى است که در کتابهاى الانوار و البدع روایت‏شده‏که رقیه و زینب دختران‏«هاله‏»خواهر خدیجه بوده‏اند نه خودخدیجه...

و نیز به گفتار صاحب کتاب الاستغاثه استشهاد کرده‏اند که‏گوید:

«...همه کسانى که اخبار نقل کرده و روایات ازآنها بجاى مانده از شیعه و اهل سنت اجماع دارند که‏مردى از اشراف قریش و رؤساى آنها نمانده بود که به‏خواستگارى خدیجه نرود و در صدد آن برنیاید.وخدیجه همه آنها را بازگردانده و یا پاسخ رد به آنها دادو چون رسول خدا(ص)او را بهمسرى خویش درآوردزنان قریش بر او خشم کرده و از او کناره‏گیرى کردندو به او گفتند:بزرگان و اشراف قریش از توخواستگارى کردند و بهمسرى هیچیک از آنها درنیامدى و بهمسرى محمد،یتیم ابوطالب که مرد فقیرى‏است و مالى ندارد درآمدى؟و با اینحال چگونه اهل‏فهم مى‏توانند بپذیرند که خدیجه بهمسرى مردى‏اعرابى از بنى تمیم درآمده و بزرگان قریش را نپذیرفته‏باشد؟...و این مطلبى است که مردم صاحب نظر آنرا نمى‏پذیرند...» (6) .

و بدنبال آن این بحث عنوان شده که آیا رقیه و ام کلثوم که‏بهمسرى عثمان درآمدند و هم چنین زینب که همسر ابو العاص‏بن ربیع گردید دختران صلبى و واقعى رسول خدا(ص)بودند و یاربیبه آنحضرت بوده‏اند... (7) .

ولى بنظر نگارنده روایت ابن شهر آشوب با توجه به اینکه‏مى‏تواند معناى دیگرى داشته باشد که نمونه‏اش درباره برخى ازبزرگ زنان عالم نیز وارد شده و اکنون جاى توضیح و بحث‏بیشتردر آن باره نیست نمى‏تواند در برابر آن شهرت بسیارى که درباره‏ازدواج خدیجه قبل از مفتخر شدن بهمسرى رسول خدا با دو شوهرخود بود،مقاومت کند...

و چنانچه علامه شوشترى در قاموس الرجال گوید:اصل این‏نسبت نیز مورد تردید است و ابو القاسم کوفى نیز مردفاسد المذهب و بى‏عقلى بوده و سید و شیخ رحمهما الله تعالى نیزاحتمالا قول همان ابو القاسم کوفى را نقل کرده‏اند نه اینکه‏مختار خودشان بوده... (8) .

و هم چنین استبعادى که در گفتار صاحب کتاب الاستغاثه بود نیروى برابرى با آن شهرت را ندارد.

پى‏نوشتها:

1 و 2-الصحیح من السیره ج 1 ص 126.

3-تاریخ تحلیلى اسلام ج 1 ص 31-32.

4-مناقب آل ابیطالب-ط قم-ج 1 ص 159.

5-بحار الانوار ج 16 ص 10 و ص 12.

6-الاستغاثه ج 1 ص 70.

7-قاموس الرجال ج 10 ص 431.

8-الصحیح من السیره ج 1 ص 122-126.

درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 33


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره سن پیامبر

دانلود مقاله کامل درباره اگر غدیر نبود

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره اگر غدیر نبود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

؛ اگر غدیر نبود، بعد از پیامبر(ص) چه روی می‌داد؟!»

«اگر غدیر نبود...» عبارت عجیبی است و پاسخ بدان صفحات بسیاری از دست نوشته‌ها را می‌طلبد که در این‌صورت تنها شاید بتوان زوایایی از غدیر را بررسی کرد؛ مگر می‌توان روح را از کالبد یک مکتب گرفت و به تعریف آن پرداخت؟ مگر می‌توان بدون وجود غدیر، ماهیت نبوت را پذیرفت؟

بیایید بپذیریم که تصور نبود غدیر سخت است، حذف غدیر از فرهنگ و قاموس این آیین، محال و غیر قابل تصور است، محو غدیر از صحنه‌ ذهن مردمان مگر امکان‌پذیر است؟! اگر غدیر نبود این همه دشمنی‌ها، اختلاف برداشت‌ها، تفسیرهای گوناگون از کلام پیامبر(ص) و... از چه روست؟

سرزمین جحفه در نزدیکی شهر مکه، یکصد و بیست هزار مرد و زن که «حاجی» شده‌اند، هوایی بسیار گرم و طاقت فرسا، اضطراب پیامبر(ص) از ماموریت الهی، توقیف کاروانیان و اینک طنین غدیر از لبان متین پیامبر(ص) که اگر غدیر نبود، رسول خدا(ص) با دعوتی عمومی آخرین حج خویش را آغاز نمی‌کرد و مسلمانان چیزی به عنوان مناسک حج نداشتند و با آموزه‌هایی غلط و توهماتی نادرست از عصر جاهلی، به قصد حج، هر سال در سرزمین وحی حاضر می‌شدند و غدیر انگیزه‌ای بود تا حجة‌الوداع آخرین فرستاده‌ خدا روی دهد تا بهانه‌‌ اکمال دین، اکمال حج نیز رقم خورد.

براساس مطالب کتاب، اگر غدیر نبود، چه وقت کویر برهوت جحفه نامش لرزه بر اندام بی‌خردان می‌انداخت و چگونه چون چشمه‌ای جوشان خستگی را از مسافران جاده‌ حقیقت می‌زدود.

اگر غدیر نبود، اجتماعی این چنین با شکوه، با حضور هزاران نفر از همه‌ بلاد اسلامی میسر نمی‌شد، براستی پیامبر(ص) با چه تدبیری می‌توانست این تازه مسلمانان را در یک مکان گرد هم آورد که اجتماع بی‌نظیر حج عاملی شد تا غدیر به وجود آید، بگذارید بهتر بگوییم، اصلا هدف از حجة‌الوداع، پیوند مسلمانان با دریای بی‌ساحل هدایت بود تا حج هم در سایه‌ ولایت او تعریف شود، پس پیامبر(ص) دستور داد کسانی که از غدیر، این تجلی ولایت علی(ع) پیشتر رفته‌اند، به او رجوع کنند و آنانی که باز مانده‌اند، خود را سریع‌تر بدان برسانند تا از گوارای غدیر، جملگی سیراب شوند.

اگر غدیر نبود، نه، هرگز! غدیر بود و پیامبر(ص) دستور داد آنان که بی‌ولایت علی(ع) رفته‌اند باز گردند و آنان‌ که در تفریط محبت او گام‌هایی آهسته برداشته‌اند،‌ خود را به علی(ع) برسانند.

اگر غدیر نبود، پیامبر(ص) باری دیگر، تکلیفی برای اعلام جانشینی، در آخرین حج خویش نداشت و با نزول آیه‌ «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» رسالت او در گروی معرفی امامت علی(ع) قرار نمی‌گرفت؛ پس غدیر به وجود می‌آید تا رسول امین(ص)، در گنجایش بی‌مرز آن، مرز ایمان و کفر را مشخص سازد که اگر غدیر نبود پیامبر(ص) مورد خطاب قرار نمی‌گرفت که اگر پیام غدیر را نگویی، در راه خدا هیچ نکرده‌ای!

)وان لم تفعل فما بلغت رسالة(

در قسمتی از کتاب با عنوان «هراس از منافقان مسلم‌نما» آمده است: «بیست و سه سال رنج و تلاش برای سامان آشفته بازار جاهلی، مدارا با خشن‌ترین برخوردهای اجتماعی، عبور از هرج و مرج‌ها،‌ جنگ و کشتارها، مقابله با جهالت‌ها و ناپسندها و... همه و همه در گروی این عملکرد پیامبر(ص) بود و پیامبر(ص) از مخالفان دوست‌نما و منافقان مسلم‌نما، می‌هراسد، نکند همچون روز اول دعوت همگانی، مجلس را بر هم زنند؟ آخر آن روز هم برای فراخوان ولایت علوی(ع) آیه‌ای نازل شده بود؛ "و انذر عشیرتک‌الاقربین". پیامبر(ص) یگانه عبد خداست که در طول حیات‌اش بدون اذن الهی، آبی ننوشیده، چه برسد به انتخاب جانشین بعد از خویش از جانب خود. آن روز هم عده‌ای مخالف بودند، اما امروز؛ "والله یعصمک من‌الناس".

امروز خداوند تو را حفظ خواهد کرد و بینی مخالفانت را به خاک خواهد کشاند تا شرط ایمان بر همگان روشن شود.»

اگر غدیر نبود، جاری‌ترین و ماندگارترین خطبه‌ دنیا توسط پیامبر(ص) خوانده نمی‌شد و امروز خطابه‌ای با نام غدیر نداشتیم تا سند افتخار ما از این روز بزرگ باشد؛ جست‌وجو کنید، این چگونه خطبه‌ای است که در طول تاریخ بشری این چنین بلیغ در حضور جمعیت فراوانی از مردم ارائه شده که مطالب آن همچنان به روز و در حال جریان است؟ رسول خدا(ص) پرشکوه‌ترین خطبه‌ قرون را به امر پروردگارش به وجود می‌آورد تا غدیر بر مرکب قرن‌ها بماند؛ آیا تا به حال این خطبه را خوانده‌اید؟

اگر غدیر توسط پیامبر(ص) رقم نمی‌خورد، عذابی دهشتناک امت اسلامی را فرا می‌گرفت، عذابی که پیامبر(ص) می‌فرمایند؛ «من خود نیز نمی‌توانستم آن را از خویش دور کنم؟!». رسول خدا(ص) در جای جای خطبه به امتحان غدیر تاکید می‌کند و بانگ برمی‌آورد که «غدیر حتی برای من رسول‌الله(ص) آزمونی بزرگ است، پس شاهد باشید که در اجرای آن از هیچ تلاشی دریغ نکردم.»

اگر غدیر نبود، راه اسلام و راه کفر بعد از رسول خدا(ص) از یکدیگر تمیز داده نمی‌شد و امامان هدایت(علیهم‌السلام) و پیشوایان کفر از یکدیگر جدا نمی‌شدند که غدیر، فصل حق و باطل است، غدیر در پهنه‌ گسترده‌ خود، مروارید پیامبر(ص) را دارد که آن روز همه‌ منافقان را بر بلندای جهاز اشتران نظاره‌گر بود اما لب فرو بست، که اگر صدف لبان محمدی(ص) گشوده می‌شد، غدیر، قیامت کبرای دیگر بود!...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اگر غدیر نبود