اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد ایمان و عقل 13 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد ایمان و عقل 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

ایمان و عقل

چهره‌ی تکیده‌ی "عبدالله نوری" نخستین چیزی بود که در بدو ورود به منزلش، توجهم را جلب کرد. چند سالی بود که او را از نزدیک ندیده بودم. غم سنگین جوانمرگی برادر، صورتش را فرو تراشیده بود. با خوشرویی تمام، پیش پای ما بلند شد و ورودمان را خوش‌آمد گفت. انصاری‌راد، رییس کمیسیون اصل نود مجلس ششم چند قدم آنسوتر نشسته بود. سالن، چندان شلوغ نبود. با فرا رسیدن ساعت 8 شامگاه، عبدالله نوری، خود، خواندن دعای کمیل را آغاز کرد. چنان سوز و گدازی در زمزمه‌اش نهفته بود که آه از نهاد هر پاکدلی برمی‌آورد. هنگامی که بدانجا رسید که «خدایا! و آنگاه که مرا به زندان انداختی ...»، بغضش ترکید و اشک از چشمانش جاری شد. بی‌اختیار به یاد امام چهارم شیعیان، امام سجاد، افتادم. چهره‌های مختلف سیاسی، یکی‌یکی از راه می‌رسیدند و در گوشه‌ای از مجلس جا می‌گرفتند. یوسفی اشکوری، عطریانفر و قُبه، صفدر حسینی، مهندس توسلی، آقاجری، نعمت احمدی و برخی دیگر در جلسه حضور به هم رساندند. زیدآبادی هم تنها چند دقیقه ایستاد و جلسه را ترک کرد. کم‌کم فضای اندک سالن پر می‌شد تا اینکه علیزاده از دکتر آقاجری دعوت کرد خطابه‌ی خود را آغاز کند.آقاجری قرار بود دنباله‌ی مبحث جلسه‌ی یک ماه پیش را دنبال کند اما تحولات پشت پرده‌ی چند هفته‌ی اخیر، مسیر سخنان او را دگرگون کرد. زمزمه‌ای در گوشم بود که تعجب‌زده، از ارتباط مباحث این جلسه و جلسه‌ی پیشین می‌پرسید. جلسه، بجای بررسیدن موضوعی علمی-فکری به یک سمفونی سیاسی تبدیل شده بود. گویی قرار بود که خطابه‌ی سخنران و ترکیب شرکت‌کنندگان، پیامی را منتقل کند، هدفی که با موفقیت تمام به سرانجام رسید. عکس‌های گرفته شده از این مراسم فردا در پیام ایرانیان منتشر خواهد شد.● احکام تأسیسی، احکام تأییدیدکتر آقاجری در تشریح موقعیت عقل و دین نسبت به یکدیگر، به تاریخی بودن برخی از احکام دینی اشاره کرد: احکامی که در اسلام وجود دارد به دو گروه تقسیم می شود، احکام "تأسیسی" و احکام "تأییدی" یا "امضایی". بدین معنا که در پاره‌ای احکام شرعی، همان سنتِ جاری در میان جامعه‌ی عرب جاهل بدوی، تأیید شده و به صورت حکمی دینی در آمده است، این احکام، تاییدی یا امضایی هستند اما در مورد پاره‌ای دیگر از احکام، حکمی تازه و نوظهور عرضه شده است، چنین احکامی تأسیسی هستند. از سوی دیگر علت وضع احکام نیز یکسان نیست. پاره‌ای احکام، "علت‌محور" هستند و پاره‌ی دیگر "مصلحت‌محور". مثلاً اگر علت ممنوع ساختن نوشیدن شراب، مستی و سُکرآوری آن دانسته شود پس اگر کسی با نوشیدن شراب، دچار چنین حالتی نشود اجرای این حکم از دوش او برداشته می‌شود، این وضعیت "علت‌محور" در وضع یک حکم است اما اگر علت وضع این حکم، وجود "مصلحت" باشد، اجرا یا توقف اجرای یک حکم به وجود آن مصلحت باز می‌گردد. فزون بر این، می‌توان اجرای پاره‌ای احکام را به حاکمیت پیامبر یا امام معصوم، موکول کرد چنان که برخی از فرقه‌های مذهبی و شیعی چنین اعتقادی دارند. چنین رویکردی البته راه را برای نوعی سکولاریزم باز می‌کند. ● سیالیت رابطه‌ی عقل‌تاریخی و دین‌تاریخیدکتر آقاجری، وجود احکام امضایی را نشانه‌ای از تأثیر زمان و مکان ظهور اسلام در تعریف احکام دینی بر شمرد و افزود: در همان زمان که اسلام در میان جامعه‌ی بدوی اعراب ظهور کرد، این جامعه قرن‌ها از تمدن‌های ایران و هند و چین عقب بود. پس طبیعی‌ست که اگر اسلام در سرزمین‌های چون ایران و هند ظهور می‌کرد ما با احکامی متفاوت روبرو بودیم. مثلاً اینکه زنده-به-گور کردن دختران در اسلام نکوهش شده، حکایت از رواج چنین رفتاری در جامعه‌ی آن روزگار عرب دارد در حالیکه اگر اسلام در ایران پدید آمده بود اصولاً چنین مسأله‌ای موضوعیت نداشت که حکمی در مورد آن شکل بگیرد. مسأله‌ی برده‌داری نیز درست اینگونه است. او به مسأله اجتهاد اشاره کرد و گفت: اجتهاد درست به همین دلیل شکل گرفته که بتواند متن مقدس را با عقل‌تاریخی و رشد‌یافته بازخوانی کند و تکلیف خود را با دین و احکام آن روشن کند. هیچ دلیلی وجود ندارد که ما به عقل‌تاریخی گذشتگان خود باور داشته باشیم و دستاوردهای فکری آنها را معیار و مبنا بگیریم؛ این عین جمود و ایستایی‌ست. مگر می‌توان ادعا کرد اکنون که جامعه‌ای، از لحاظ فهم و عقل و تمدن، قرن‌ها از مردمان پیشین، جلوتر است کل این مسیر را به اشتباه پیموده و ناگزیر باید به باورهای گذشتگان و فرآورده‌های عقلی و فکری آنان بازگردد؟ این موضوع هم در مورد فهم و درک احکام دینی با توجه به گستره‌ی جغرافیایی محل ظهور و تفاوت‌های سرزمینی و تمدنی صادق است و هم در مورد دگرگونی نگرش‌هایی که در گذر زمان با رشد عقل و فهم بشری پدید می‌آید.● سه گونه مواجهه با نسبت دین و سیاستآقاجری در جلسه‌ی پیشین، مواجهان با نسبت دین و سیاست را به سه گروه مشخص تقسیم کرده بود. نخست تطبیق‌محوران که دین را بر فراز هر جایگاهی می‌نشانند و در پی انطباق قوانین جاری و سیاسی با احکام فقهی و شرعی هستند. دوم تلفیق‌محوران که به جایگاه مصلحت در اداره‌ی امور کشور باور دارند و بنا به ضرورت دین یا سیاست را در جایگاه بالادست می‌نشانند، از این دیدگاه جمهوری اسلامی نظامی تلفیقی‌ست. سوم توفیق‌محوران که اگرچه به جمهوری دینی معتقد نیستند اما جمهوری دینداران را باور دارند و در پی برپایی چنین اسلوبی هستند. حکومت آمریکا نمونه‌ای از برپایی جمهوری دینداران است. [1]● هسته‌ی دینآقاجری هسته‌ی سخت دین را ایمان دانست: ایمان و عقل دو جنس هستند. دست‌کم در این ساحت‌هایی که ما گفتگو می‌کنیم ایمان و عقل از یک جنس نیستند. ایمان از جنس عشق و ارادت است و نسبتی با عقل ندارد. بنابراین به‌ناچار باید نسبت میان وحی و متن مقدس به عنوان آموزه‌هایی که شاکله‌ی دین را می‌سازد با عقل به عنوان ابراز بشر برای فهم فضای پیرامون روشن شود. او در پاسخ به این پرسش که آیا خاتمیت پیامبر به معنای بلوغ فکری و عقلی انسان و بی‌نیازی او به وحی است پاسخ گفت: عقل هیچ‌گاه بی‌نیاز از وحی نیست. (صدای احسنت یکی از علمای حاضر در مجلس در این لحظه برخاست). عقل از معناآفرینی برای جهان عاجز است. وحی، ساحتی ورای عقل دارد. نه ساحتی تاریخی بلکه ساحتی فراعقلی. وحی، عقل را در رازگشایی از جهان هستی و مسائلی نیز ایمان و مرگ و تفسیر هستی یاری می‌دهد. بنابراین، خاتمیت پیامبر به معنای نقطه‌ی پایان نیاز عقل انسانی به وحی خدایی نیست. بلکه اکنون شیوه‌ی بازخوانی و فهم و درک پیام وحی است که همچنان مسأله است. اصولاً دین از جایی آغاز می‌‏شود که پای عقلی قدرت رفتن ندارد و حقیقت دین در جایی است که فراعقلی است و بشر، اگر وحی را فرو بگذارد و تنها به عقل تکیه کند تا قیامت بدان نخواهد رسید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ایمان و عقل 13 ص

انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال

اختصاصی از اینو دیدی انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جوری ادنان وش (کارشناس ارشد زبان ادبیات فارسی، مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی) چکیده در مثنوی، مولانا دو نگاه کاملاً متفاوت به عقل دارد. در مواضعی آن را می ستاید و صفت اولیائش می شمارد و در مواضعی دیگر آن را نکوهش کرده و مردم را به دوری جستن از آن دعوت می کند. در این مقاله این دو نوع متفاوت عقل مورد بحث قرار می گیرد و این که مولانا برای هر یک چه توصیفاتی قائل شده است بررسی می شود. واژه های کلیدی: عقل، عقل کلی، عقل جزئی، عقل ممدوح، عقل مذموم مقدمه: عقل قوه ای است که از دیرباز در شناخت و درک ماهیت آن کوشش شده است.

فلاسفه و عرفا دو گروهی هستند که بیشترین سخنان و تعاریف را از عقل و ماهیت و کارکرد آن ارائه داده اند در این مقاله با ارائه تعاریفی از عقل، به بررسی دیدگاه های مولانا جلال الدین در این باب پرداخته می شود. با توجه به این نکته که برخلاف آنچه عامه می پندارند عرفا به طور مطلق مخالف عقل و عقلانیت نیستند و تنها عقل را در مواردی که قصد شناخت امور ماوراء طبیعت و پی بردن به ذات اقدس الهی را دارد ناقص و نارسا شمرده و آن را نکوهش کرده اند مولوی نیز که یکی از بزرگترین عرفای اسلامی می باشد، به این موضوع یعنی تواناییها و عدم تواناییهای عقل در جای جای مثنوی اشاره کرده است و مرز بین عقل ممدوح و ایمانی و عقل مذموم و دنیوی را مشخص کرده است. معنای لغوی و اصطلاحی عقل واژه عقل معادل انگلیسی کلمات reason , visdom , intellect , mind می باشد و در فرهنگ واژگان فارسی با واژگان خرد، استدلال، علم ... برابر است. "در خلاصه السُّلوک اهل علم گویند: عقل جوهری نورانی است که خداوند آن را در مغز آفریده است و نورش را در قلب قرار داده و اهل لسان گویند: عقل چیزی است که صاحبش را از ملامت دنیا و پشیمانی عقبی نجات دهد." به همین دلیل برخی آن را مشتق از عقال به معنای زانو بند و افسار شتر گرفته اند ، زیرا عاقلان را از کجروی و انحراف باز می دارد. مطابق نظریه حکمای مشاء اولین صادر از خداوند عقل است" اول ما خلق الله العقل" غزالی نیز در احیاء علوم الدین حدیثی را روایت می کند که در ابتدای آن به اولیت خلقت عقل و نیز عجز عقل از شناخت حق تعالی بدون یاری خود او اشاره شده است. " در فلسفه عقل اول و عقل کل جبرئیل علیه السلام را گویند و در فرهنگ است که عرش را نامند و نیز اصل و حقیقت انسان را گویند از آنکه فیض و واسطه ظهور نفس کل است و آنرا به چهار نام نامیده اند: یکی عقل، دوم قلم اول، سوم روح اعظم، چهارم ام الکتاب و از روی حقیقت، آدم صورت عقل کل است و حوا صورت نفس کل. " عقل گرایی در اسلام " یکی از بزرگترین حقوق اسلام بر بشر تعیین حدود عقل است، هیچ دینی به اندازه اسلام مقام عقل را بالا نبرده و از آن تجلیل ننموده است در این آیین، ارزش هیچ عملی به پای تعقل و تفکر نمی رسد، پیغمبر اسلام یک ساعت تفکر را برتر از هفتاد سال عبادت دانسته اند، ولی همین تفکر و تعقل اگر در ذات پرودگار باشد حرام و گناه است، نه تنها در ذات بلکه در صفات و اسماء خداوند نیز کمیت اندیشه لنگ است." " عقل گرایی در اسلام با بحث قضا و قدر آغاز شد. " " تعالیم مکرر و بدون شبهه قرآن درباره دو نوع وحی- قدرت خداوند که در آفرینش دیده می شود و اراده خدا همانطور که به پیامبرانش وحی شده است- مدتها پیش از پیدایش مباحث کلامی، راهی عقلی به حقایق مذهبی گشود. در واقع در مورد بعضی از مسائل خاص که در زمان پیغمبر اسلام، مورد بحث بودند و مخصوصاً تعالیم مربوط به رستاخیز، قرآن خود شیوه استدلال را تعیین کرد. " جایگاه عقل در فلسفه عقل برای توجیه خود به فلسفه و علوم یونانی گذشتگان نیاز داشت. فلسفه نیز برای مورد قبول واقع شدن به عقل و عقلا نیت محتاج بود به همین دلیل در طول تاریخ فلاسفه به تفسیر و توضیح عقل پرداختند و سعی بسیار کردند تا هر حقیقتی را با سلاحی مجهز به عقل و استدلال کشف نمایند. از یونان قدیم که مهد بروز و ظهور فلسفه و کانون عقل گرایی قدیم بود، فیلسوفان بیشماری به پا خواستند و پرچم عقل گرایی را به اهتزاز در آوردند، از جمله آنان افلاطون، فیلسوف بزرگ و نامی بود که پایه گذار مکتب فلسفی صرف شد و هر حقیقتی را حتی حقیقت عالم مثل را با عقل جستجو می کرد، "در نظر افلاطون کلمه "ماورای عقل" وجود نداشت چون عقل با واقعیت نهایی یکی باشد چگونه چیزی می تواند ورای آن باشد؟ ارسطو نیز که شاگرد دبستان عقل افلاطون بود، ایمانی بی برهان عقلی داشت به اینکه عقل بشری می تواند به معرفت دست یابد و معرفت در نظر او جستجو از حقیقت کائن است و اطلاع یافتن از او." " ارسطو در کتاب " اخلاق نیکو ماخس" عقل را جنبه الهی وجود انسانی می شمارد و در کتاب " نفس" عقل را چیزی که جنبه الهی بیشتری دارد می داند و به هر صورت عقل فعال را او عقلی الهی که از هر جهت خارج از وجود فردی انسانی است می شمارد." به عقیده ارسطو" عقل فعال قوای نفس منفعل را از اثر فعالیت خود ظهور و بروز می دهد و به واسطه او انسان مقامی میان حیوانیت و الوهیت دریافته است و او باقی و ابدی است و پس از مرگ دوباره به مبداء اصلی و عقل کل که غایت غایات است باز می گردد." جایگاه عقل در عرفان بر خلاف فلاسفه و حکما که برای عقل و خرد انسانی ارزش فراوان قائل شده اند و زمام همه امور خود را به دست عقل سپرده اند، عرفا و صاحبدلان کمترین ارزشی برای عقل و استدلال قائل نشده اند. البته قابل ذکر است که این عقل و استدلال مذموم و نکوهیدنی به آن جنبه ثانوی عقل اشاره دارد که می توان به نوعی آنرا عقل معاش نامید، زیرا، هر که از این عقل مادی بهره بیشتری داشته باشد، در زندگی مادی و دنیایی موفق تر و بهره مندتر است و به همان میزان خسران دیده آخرت و حیات معنوی است. این عقل دنیایی غیر آن عقل کلی است که به نوعی با واجب الوجود فلاسفه هم یکی است و هر که از آن عقل نصیبی برده باشد با فرشتگان پهلو می زند بلکه رشک ملایک هم می شود. عقل کلی در همه جا ستایش شده، در جای جای اثر بزرگ و جاودانه مولانا جلال الدین هم، پیوسته مورد مدح و ستایش واقع شده است. "عرفا اگر هم گاهی سخنانی می گویند که از آن می توان به اندیشه فلسفی تعبیر کرد این اندیشه یا فلسفه را باید از همان نوع اندیشه های ما قبل منطق ارسطویی دانست که در تفکر عرفان گرای کهن به طور کلی یافت می شود. چنین فلسفه ای در پی اثبات یا رد امری از طریق تعقل منطقی نیست. بلکه معرفتی را که از راه شهود و بلاواسطه دریافته است با یقین و اعتقادی پیامبرانه


دانلود با لینک مستقیم


انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال

دانلود مقاله و تحقیق درباره روح

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله و تحقیق درباره روح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

اثبات روح از دیدگاه عقل وفلسفه

اولین مساله زیربنایی درعلم النفس اثبات موجودیت مستقل مجرداز ماده برای نفس است زیرا این مساله محور تمام مسائل علم النفس از دیدگاه اسلامی می باشد واین بحث محوری درهمه مسائل قوای مورد بحث درعلم النفس تاثیر کلی دارد وبه مسائل جهت می بخشد وآثارواحکام گوناگون نتیجه می دهد.

طبعا دررابطه نزدیک با این مساله چند مهم زیر لازم است مورد بحث وبررسی قرار گیرد :

ذکر اجمالی از عقیده مادیون درباره نفس وروح وتذکرچند جمله از متون معتبر آنها به عنوان شاهد به طور اجمال وگذرا.

پاسخ از دیدگاه مادیها درنحوه وجودی نفس.

تذکراین که مادیون دیدگاه الهی را درمورد نفس وروح تحریف کرده اند وبررسی آن ..

وجود روح به عنوان جوهر وگوهری اصیل مجرد ازماده درماورای بدن ازدیدگاه قرآن و...

مساله وجود روح انسانی از بزرگترین مسائل فلسفی است فیلسوفان درباره آن قرنها مطالب گوناگون به صورت اثبات روح ونفی آن بحث کرده اختلاف نموده اند ودرحقیقت می توان گفت این یکی از شیرین ترین ومناسب ترین بحثها به قلب آدمی بوده است چراکه انسان به طورفطری مایل است درباره آن بحثهای گوناگون انجام دهد زیرا از مسائل اولیه انسانی بوده انسان علاقه زیادی به دانستن شوون روخ خود دارد بلکه عالم روح از مطمئن ترین عالمی است که انسانها به هنگام قطع از علائق عالم حس به آن امید می بندد ومواردی که انسانها از انجام آزروهای شیرین مثل خوابهای خوش عاجز می گردند به این مبدأء پناه برده وجود آن را قطعی وغیر قابل انکار می دانند!

انسان عالم عجیبی است که از قوای عقلی بهره ها برده به طوری که برای آن حدی موجود نمی باشد تا انجا که بروجود خودش حکم می کند به نقص از برخی جهات ودرنتیجه ناموس های خلقت وافرینش وتحکم ان را چه بسا درمواردی مورد انتقاد قرار می دهد ودرمقابل گاهی ازکرامت های عواطف کمال بهره را می برد ودرنتیجه عدل و رحمت وکمال ودوستی وفضیلت رادر حد مطلق خود می شناسد عدالتی را پشت سرعدالت درجامعه کامل ترمی بیند وبه دنبال هررحمت وجمالتی وحب وفضیلتی کامل تر را ملاحظه می کند تا آنجا که ارامش پیدا می کند.می خورد ومی آشامد ومی خوابد وچه بسا به بازی وطرب مشغول می گردد وسایرصفات مختلف انسانی از خوب وبد را انجام می دهد وگاهی ترقی کرده به حد فهم حکماء و بزرگان می رسد و گاهی تنزل پیدا کرده تا آنجا که خیالات براوچیره براوچیره شده وغیراز تملق در ذرات خویش فکری ندارد و اینگونه دچاربی خبری می گردد !

اینگونه خیالها گاهی برروح انسان سیطره پیدا می کند وبدین ترتیب احوال ورفتارهای انسان گوناگون ومتلون شده دیگر به مساله روح توجهی نمی کند وبه روح به نظرسطحی وقشری حتی مادی نگاه می کند! آیا فردی از افراد نوع انسان پیدا می شود که ابدا در طول زندگی خویش به مسیر خویش بعدزا مرگ وعاقبت امر خویش وبعداز پاچیدن جسم خویش تاملی نکند ؟ ظاهرا هیچ وضعیتی برای هیچ فرد انسان عاقلی رخ ندهد واو را از فکر روح و وجود آن وعاقبت امر خویش درغفلت کامل بسربرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره روح

دانلود تحقیق کامل درباره عقل سالم در بدن سالم

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق کامل درباره عقل سالم در بدن سالم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

عقل سالم در بدن سالم

اگر بخواهیم نیازهاى انسانها را طبقه‏بندى کنیم، ورزش، جزء نیازهاى ثانویه است. این نوع نیازها پس از نیازهاى اولیه مانند نیاز به هوا، آب، غذا و استراحت، در مرحله بعدى قرار دارند. برآوردن نیازهاى ثانویه، باعث زندگى بهتر و بقاى سالم‏تر انسان و کلاً جانوران مى‏شود.با این مقدمه کوتاه، به نقش ورزش در کسب مهارتهاى فردى و اجتماعى مى‏پردازیم.ورزش که امروزه به شکلها و نامهاى مختلف و به صورت سازمان یافته وجود دارد، در شکل ابتدایى‏اش به شکل بازى در کودکان و حتى جانوران دیده مى‏شود. به عنوان مثال، یک کودک، پس از برآوردن نیازهاى اوّلیه، تمایل به بازى، کنجکاوى و تحرّک دارد. بازى و تحرّک در کودک، نقش مؤثرى در به دست آوردن تواناییهاى جسمى و مهارتهاى فردى دارد. بازى، مانند تمرینى است براى آماده شدن در پاسخگویى به عوامل محیطى و انسانى. این نوع مهارتها به صورت تک بعدى در جانوران دیده مى‏شود ؛ امّا در انسان، فراتر از این است.انسان، علاوه بر بازیهاى بدنى، از بازیهاى ذهنى و فکرى نیز غافل نیست. بازیهاى فکرى و حتى جسمى، باعث تقویت قوّه یادگیرى و پرورش روح و جسم مى‏شوند.ورزش هم در اصل، همان بازى جسمى و فکرى است که داراى قواعد و مقررات ویژه‏اى است. ورزشهاى جسمى مثل فوتبال، تنیس، کشتى، شنا، و... ورزشهاى فکرى مثل یوگا، شطرنج، و...و هر نوع ورزش دیگر، تقویت قواى جسمانى و فکرى را به دنبال دارند.

ورزش و سلامت تن و روان

امروزه خبرهاى فراوانى در جراید به چشم مى‏خورند که بر مبناى پژوهش و تحقیقات دانشمندان و متخصّصان است. این خبرها حاکى از تأثیر ورزش بر سلامتى جسم و روان است. اشاره به چند مورد از آن خالى از لطف نیست:پژوهشگران دانمارکى مى‏گویند: «کسانى که به طور منظم پیاده‏روى مى‏کنند و یا تمرینهاى نسبتاً سنگینى انجام مى‏دهند، هفت سال بیشتر از کسانى که چنین کارى انجام نمى‏دهند عمر مى‏کنند». آنها دریافتند که میزان مرگ، در میان مردانى که چند سال پیاده‏روى کرده بودند، در مقایسه با مردانى که بیست سال تحرّکى نداشتند، به یک سوم رسیده است.مدیر این پژوهش «پیتر شنوهر» که متخصّص بیماریهاى قلب است مى‏گوید: «براى سلامتى، مقدارى فعالیت بدنى مفید است». این پژوهشگر معتقد است: «کسانى که بى‏تحرک‏اند در وضعیت فیزیکى ضعیفى قرار دارند... باید با سرعت زیاد پیاده‏روى کرد ؛ چون این کار، تأثیر بیشترى روى بدن مى‏گذارد».(1)بسیارى از بیماریها مثل افسردگى، دیابت، فشار خون و بیماریهاى قلبى با ورزش و نرمش قابل پیشگیرى است.(2)شنا باعث شادى و نشاط انسان مى‏شود. آب‏تنى و حرکت در آب، به خاطر خنک‏کنندگى، نشاط جسم و شادى روح را به همراه دارد و به پوست نیز طراوت و زیبایى مى‏بخشد. آثار ماساژدهندگى آب، باعث کم شدن فشارهاى ناشى از خستگى روزانه و تمدّد اعصاب مى‏شود و آرامش خاطر را به انسان باز مى‏گرداند.(3)ورزش، باعث تمرکز حواس مى‏شود و قدرت اندیشیدن را زیاد مى‏کند. تحقیقات نشان داده است که کاهش یا افزایش فشار خون ناشى از ورزش، وابسته به تداوم یا قطع برنامه‏هاى ورزشى است.(4)با این حساب، مى‏توان نتیجه گرفت که ورزش، سلامتى را به ارمغان مى‏آورد و کسى که جسم و روان سالمى داشته باشد، در کسب مهارتهاى فردى و اجتماعى موفق‏تر است.

ورزش و اعتماد به نفس

برخورد با مشکلات و وقایع گوناگون زندگى و همچنین سازگارى با محیط، نیاز به اعتماد به نفس بالایى دارد. یکى از خصیصه‏هاى انسان سالم، داشتن همین اعتماد به نفس بالاست که شادمانى را نصیب او مى‏کند و به او کمک مى‏کند تا تمایلات ناهنجار و پرخاشگرانه خود را مهار کند.یکى از راههاى کسب اعتماد به نفس، ورزش است. شخص با اطمینان، به آسانى مى‏تواند بر مشکلات چیره شود. آلن شیرر، فوتبالیست انگلیسى، مهم‏ترین عامل موفقیت خود در مشکلات را «اعتماد به نفس» مى‏داند. او مى‏گوید: «در فوتبال، تکنیک و تاکتیک نقش مهمى دارند ؛ اما مهم‏تر از اینها «خودباورى» است. اگر بازیکن این خصیصه را نداشته باشد، قطعاً موفق نخواهد بود. بسیارى از کارهایى را که فکر مى‏کردم نمى‏توانم انجام دهم، با کسب اعتماد به نفس و قوّت قلب، به راحتى از عهده آن برآمده‏ام».

ورزش و مهارتهاى اجتماعى

بسیارى از جوانان براى رهایى از انزوا و تنهایى و کسب نوعى هویت گروهى، دوست دارند به گروههاى دوستان بپیوندند. این کار به آنها احساس هویت و دلبستگى مى‏دهد. علاقه مشترک آنها به باشگاههاى ورزشى، بخصوص به تیمهاى فوتبال، نشان از این وضعیت دارد.کسب مهارتهاى اجتماعى هم در گرو همین اجتماعى بودن و علاقه‏مند بودن به یک تیم ورزشى است. با این وضع، شخص مى‏تواند به راحتى با اجتماع رابطه برقرار کند و از آن، تأثیر بگیرد یا بر آن تأثیر بگذارد. علاوه بر اینها بین شخص و جمع دوستانه یا هواداران و بازیکنان یک تیم، همذات‏پندارى و همانندى ایجاد مى‏شود. این همذات‏پندارى به شخص، احساس امنیت مى‏بخشد ؛ احساس امنیتى که با پشتوانه اجتماعى بودن و در جمع ورزشى بودن ایجاد مى‏شود.در ورزشهاى گروهى هم شاهد این مهم، بین ورزشکاران هستیم. ورزشکاران در ورزشهاى گروهى، دوستى، تعاون، همانندى و همکارى را ناخودآگاه مى‏آموزند که بعد تبدیل به مهارتهاى خُلقى و رفتارى مى‏شود. آنها سعى مى‏کنند با همکارى یکدیگر به هدف مشترکشان برسند. مهم‏تر از همه، ورزشهاى گروهى باعث شناخت فرهنگها و قومیتهاى متفاوت به یکدیگر مى‏شود. علاوه بر این، یک ورزشکار مى‏تواند به نقش خود و نقش دیگران در جامعه و یا در گروه پى ببرد.

دین و ورزش

در دین مبین اسلام، بزرگان دین توصیه‏هاى زیادى به ورزش کرده‏اند. از بین آنها مى‏توان به احادیثى که از پیامبر(ص) رسیده اشاره کرد که نشان‏دهنده اهمیت ورزش و تأثیر آن بر جسم و روح است. ورزشهایى مثل تیراندازى، اسب‏سوارى و شنا:بر شما باد تیراندازى، که همانا بهترین سرگرمى براى شماست.محبوب‏ترین سرگرمى نزد خداوند بزرگ، اسب‏سوارى و تیراندازى است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره عقل سالم در بدن سالم

دانلود تحقیق رابطه علم, عقل و دین

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق رابطه علم, عقل و دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق رابطه علم, عقل و دین


دانلود تحقیق رابطه علم, عقل و دین

دانلود تحقیق رابطه علم, عقل و دین

فرمت فایل:ورد

تعداد صفحه:7

 

 

 

بخشی از متن:

بحث رابطه علم و دین یکی از مباحث است که در فلسفه دین مطرح می شود و از مباحث کلام جدید نیز می تواند با شد،زیرا یکی از مهم ترین وظائف علم کلام تبیین گزاره های دینی و دفاع از گزاره های دینی است. پس هر بحثی که دین و گزاره های دینی را زیر سوال برده و به چالش بکشد،در حوزه مباحث کلامی خواهد بود و متکلم وظیفه دارد ازآن دفاع کند.

سابقه بحث رابطه میان دین وعقل

در صدر اسلام در قرن اول ودوم این بحث مطرح بود، عده ای مثل معتزلی ها عقل گرا شدند،به عقل بهادادند. و عده ای مثل اخباری ها ظاهر گرا شده و عقل را به کلی تعطیل کردند. در این میان عده ای می خواستند در کنار دین داریشان،جانب عقل را نیز رعایت کنند، در موارد تعارض، ظواهر دین را بتاویل ببرند. این یکی ازمباحثی است که در گذشته مطرح بوده، ولی پس از رنسانس و پیشرفت سریع علم و دانش در مغرب زمین این بحث اهمیت زیادی پیدا کرد. در عصر حاکمیت کلیسا زمانی که علم و دانش به تدریج پیشرفت می کرد، تعارضاتی بین داده های علمی از یک طرف و گذاره های دینی از طرف دیگر، پیش می آمد، به تدریج جانب علم تقویت و جانب دین تضعیف می شد. این روند تا قرن بیستم ادامه یافت، اما از قرن بیستم به این طرف می توان گفت که معادله به نفع دین بهم خورد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق رابطه علم, عقل و دین