اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود زن از دیدگاه نهج البلاغه

اختصاصی از اینو دیدی دانلود زن از دیدگاه نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

 

 

  

 

تعداد صفحات : 12 صفحه

زن از دیدگاه نهج البلاغه سپاس و ستایش خداوندی را که انسان را آفرید و او را اشرف مخلوقات و رحمت بی پایان بر انبیاء عظام الهی، بزرگ اسوه ها و مربیان بشریت بویژه حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی (ص) و درود بیکران بر ائمه معصومین علیم صلوات الله و سلام و صلوات الهی بر بزرگ فرزند نبی اسلام، فاطمه غایت آفرینش است.
- فاطمه یعنی مظهر انوار الهیه و مظهر خیر کثیر (کوثر)، پیند دهندده نبوت و ولایت، مظهر کمال تعلیم و تربیت، آینه تمام نمای وجود محمدی، جامع جلوه های ملکوتی و ناسوتی.
فاطمه یعنی تمام حقیقت زن و تمام حقیقت انسانیت که انتظار عالم وجود است.
سیمای زن در نهج البلاغه، طرح یک بعدی از چهره زن زن در نهج البلاغه ترسیم طرحی یم بعدی از چهره کامل زن در قرآن است- زنان در نهج البلاغه با عبارتی چوت عقرب، شر، ناقص العقل، ناقص الایمان و ناقص البهره وصف شده اند و مع السف اکثر مشارحان نهج البلاغه نیز در جهت اثبات این مطلب بر آمده اند که زنان در مقام عبودیت، عروج و تکامل، دریافتهای ذهنی و انتزاعات عقلی و .
.
.
از مردان ناقص ترند.
زن مجری فرمان خلقت و نور زنده ی آهنگ هستی زن کیست؟
موجودی مختار، دارای هوش و آگاهی، موجودی که خداوند متعال او را آفرید تا نیمی از بار رسالت انسانیت را به دوش گیرد و سیر الی الله را بپیماید.

زنان در جهان هستی، موجوداتی هستند که همه جان و حیات خود را طبق اخلاص برای امر به فرمان خلقت و شرکت در آهنگ کل هستی، تقدیم می کنند.
آیا زن وابسته به مرد است؟
این سوال که آیا زن وابسته به مرد است، همان جواب را دارد که مرد وابسته به زن است.

این دو صنف با اینکه دو موجود جسمانی جدا از یکدیگرند، در عین حال یک انسان کلی را تشکیل می دهند که در روحیات انسانی حقیقت وجودی می باشند.
هر دو صنف در مسیر تکاپو قرار گرفته به شرط احساس تعهد و عمل مطابق آن، می توانند راه را برای تکامل آیندگان باز کنند.
بنابراین سوال آیا زند وابسته مرد است، یابد 2 سوال تحلیل گردد: 1- آیا شخصیت و موجودیت و اصالتها و ارزش زن وابسته به مرد است؟
پاسخ این سوال منفی است زیرا زن و مرد، در انسانیت هیچ تفاوتی ندارند، اگر مرد شایسته نام انسانیت است زن هم این شایستگی را دارد و اگر مرد به جهت شناختن زن، شایسته نام انسانیت نیست، زن هم به جهت شناختن مرد این شایستگی را ندارد.

2-


دانلود با لینک مستقیم


دانلود زن از دیدگاه نهج البلاغه

تحقیق درمورد پیامبر در نهج البلاغه

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد پیامبر در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

ویژگی های یاران پیامبر(ص) در خطبه 55 نهج البلاغه تشریح شده است

گروه اندیشه و علم: در دومین جلسه از بحثهای «پیامبر در نهج البلاغه»، ویژگی های یاران پیامبر(ص) تشریح شد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی، پژوهشگر علوم دینی در ادامه جلسات بررسی موضوعی نهج البلاغه با عنوان «پیامبر در نهج البلاغه» که در دفتر خبر گزاری قرآنی ایران در مشهد برگزار شد، به بررسی فرازی از خطبه 55 حضرت امیر درنهج البلاغه پرداخت.

دراین خطبه آمده است: و لقد کنا مع رسول الله -صلى الله علیه- نقتل آباءنا و أبناءنا و إخواننا و أخوالنا و أعمامنا، لا یزیدنا ذلک إلا إیمانا و تسلیما، و مضیّا على ممض الالم، و جدّا على جهاد العدو، و لقد کان الرجل منا و الآخر من عدونا یتصاولان تصاول الفحلین، یتخالسان أنفسهما أیهما یسقی صاحبه کأس المنون، فمرة لنا من عدونا، و مرة لعدونا منا، فلما رآنا الله صدقا صبرا أنزل بعدونا الکبت، و أنزل علینا النصر، و حتی استقر الاسلام ملقیا جرانه و متبوئا اوطانه. و لعمری لو کنا نأتى ما أتیتم ما قام للدین عمودا و لا اخضر للایمان عودا و أیم الله لتحتلبنها دما، و لتتبعنها ندما...

 جمشیدی، پزوهشگر دینی:

وقتی کسی با نزدیکترین خویشاوندان خود به خاطر اعتقاداتش دچار اختلاف ودرگیری می شود، معمولا دچار آشفتگی می شود، اما حضرت در بیان ویژگی های یاران پیامبر گفت، این درگیری باعث افزایش ایمان و ایجاد آرامش برای آنها می شد

وی در بیان ترجمه این فراز گفت: ما، در میدان کارزار، با رسول خدا بودیم. پدران، پسران، برادران، و عموهای خویش را می‌کشتیم و در خون می‌آلودیم. این خویشاوندکشی، ما را ناخوش نمی‌نمود، بلکه بر ایمانمان می‌افزود که در راه راست پا برجا بودیم. و در سختیها، شکیبا، و در جهاد با دشمن، کوشا. گاه تنی از ما و تنی از سپاه به یکدیگر می‌جَستند و چون دو گاو نر، سر و تنِ هم را می‌خَستند. هر یک می‌خواست جام مرگ را به دیگری بپیماید و از شربت مرگش سیراب نماید. گاه نصرت از آن ما بود و گاه دشمن گوی پیروزی را می‌ربود. چون خداوند ما را آزمود و صدق ما را مشاهدت فرمود دشمن ما را خوار ساخت و رایت پیروزی ما را بر افراخت. چندان که اسلام به هر شهر و دیار رسید و حکومت آن در آفاق پایدار گردید. به جانم سوگند که اگر رفتار ما همانند شما بود نه ستون دین برجا بود و نه درخت ایمان شاداب و خوشنما. سوگند به خدا که از این پس خون خواهید خورد و پشیمانی خواهید برد.

جمشیدی در خصوص موقعیت و فضای این خطبه گفت: وقتی محمد بن ابی بکر والی مصر توسط معاویه کشته می‌شود، ابن عباس والی بصره و مشاور عالی علی بن ابیطالب(ع) جهت تسلیت و همفکری به کوفه می‌رود و زیاد بن ابیه را به عنوان جانشین می‌گمارد. معاویه هم با سو استفاده از زمان، فردی را به عنوان والی بصره از جانب خود می‌فرستد. زیادبن ابیه طی نامه‌ای به عبدالله بن عباس، ورود وی را خبر می‌دهد. و ابن عباس هم ماجرا را با علی(ع) در میان می‌گذارد و ایشان نماینده ای را برای گفتگو با اهالی بصره و ممانعت از گرایش به معاویه به این شهر می‌فرستد.

وی ادامه داد: قبیله‌ی بنی تمیم در آن زمان در دو شهر کوفه و بصره مستقر بودند. ظاهرا بخشی از این قبیله در بصره با نماینده‌ی معاویه کنار آمده بودند. اینک که نماینده‌ی امام علی(ع) به بصره می‌آمد اگر چنانچه کار بدون جنگ پیش نمی رفت، باید قسمت کوفی قبیله وارد درگیری و کشتن اقوام خود در جنگ با قسمت بصری قبیله می شدند. این امر باعث شد بعضی از همراهی با نماینده‌ی امام سرپیچی ‌کنند. لذا حضرت این خطبه را خواند.

وی ادامه داد: حضرت علی(ع) دراین خطبه به بیان ویژگی یاران پیامبر می پردازد و با مقایسه آنان با یاران خود، نتیجه گیری کرد که این تفاوت ها چه مسائلی را بوجود می آورد.

وی خاطر نشان کرد: حضرت دراین خطبه به ماجرای جنگ بدر و احد اشاره می کند که پدران و پسران و برادران و عموها با یکدیگر در جنگ بودند و این خویشاوندی نه تنها باعث تزلزل در آنها نمی شد بلکه فزونی ایمان آنها رابه همراه داشت.

وی ادامه داد: وقتی کسی با نزدیکترین خویشاوندان خود به خاطر اعتقاداتش دچار اختلاف ودرگیری می شود، معمولا دچار آشفتگی می شود، اما حضرت در بیان ویژگی های یاران پیامبر گفت، این درگیری باعث افزایش ایمان و ایجاد آرامش و امنیت برای آنها می شد.

وی شکیبایی بر مشکلات را از دیگر ویژگی های یاران پیامبر برشمرد و اظهار داشت: بطور مثال در جریان جنگ احد، زنی که جنازه شوهر، برادر و فرزند خود را روی اسب انداخته بود، وقتی شنید پیامبر مجروح شده، همه دردها وذمشکلات خود را فراموش کرد و به طرف میدان برگشت.

وی از پایداری و ایستادگی در جهاد به عنوان دیگر ویژگی یاران پیامبر(ص) یاد کرد و گفت: حضرت تاکید می کند که یاران پیامبر در رویارویی با مرگ ازهیچ چیز هراس نداشتند و از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد پیامبر در نهج البلاغه

تحقیق درمورد بیت المال در نهج البلاغه

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد بیت المال در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

بیت المال در نهج البلاغه

 این نوشتار، نگاهى اجمالى به موضوع «بیت المال» در نهج البلاغه دارد. قلمروِ مقاله، تنها، بخشى از سخنان امام على(ع) در نهج البلاغه است، نه تمامى سخنان آن حضرت.هرچند، گاهى، فرازهاى نقل شده از نهج البلاغه، براى چند عنوان مربوط به بحث، مفید است ولى براى طولانى نشدن نوشته، از تکرار، جز در یک یا دو مورد، خوددارى شده است.اموال عمومى، به اقسام گوناگونى مانند مشترکات عمومى و مباحات اوّلیه و مجهول المالک و درآمدهاى عمومى، تقسیم مى شود، ولى مقصود از بیت المال، در این نوشته، اموالى است که اختیار هزینه کردن آن، به دست امام است، مانند غنائم جنگى و خراج و جزیه و زکات و صدقات عامه و اوقاف عمومى و ...

الف) جایگاه ثروت در اسلام

بى گمان، از نگاه اسلام، ثروت و مال، در حیات مادّى و معنوى انسانها، نقش اساسى دارد. تا آنجا که در برخى روایات، از «تنگدستى» به «روسیاهى در دنیا و آخرت»[1] و «مرگ سرخ»[2] و «مرگ بزرگ»[3] تعبیر شده است.در بعضى از روایات، فقر، موجب نقصان در دین و کاهش عقل و تحریک خشم معرفى شده است.[4] از این رو، در دین مقدّس اسلام، به مقوله اقتصادى و معیشتى بشر، در ابعاد مختلف آن، توجّه فراوانى شده است. هرچند مطالب مربوط به اقتصاد، به گونه اى پراکنده و جدا از هم مطرح شده، ولکن بررسى و تحقیقى همه جانبه، نشانه این است که مکتب اسلام، داراى نظام اقتصادى ویژه اى است که از وحى الهى نشأت گرفته و در دامن عصمت، رشد و نمو کرده و از ویژگیهاى بى شمارى برخوردار است.

ب) جایگاه بیت المال

آنچه قابل توجّه و دقّت است، این است که بیت المال، در نظام اقتصادى اسلام، بیشترین مباحث را به خود اختصاص داده و از جایگاهى ویژه برخوردار است. هدف از بیت المال، تأمین اهدافى بلند در حرکت تکاملى انسان به سوى سعادت و معنویّت و قرب الهى است. برخى از آن هدفها چنین است:1ـ هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهاى معنوى.2ـ استقرار عدالت اجتماعى و اقتصادى در جامعه.3ـ رشد استعدادها و شکوفایى ابتکار و خلاقیّت انسانها.4ـ ریشه کن کردن فقر از جامعه.5ـ رسیدگى به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و ... .

ج) ماهیّت بیت المال

امام على علیه السلام خطاب به عبدالله بن زمعه[5] (از پیروان و یاران آن حضرت) آن هنگام که از او، درخواست کمک مى کند، ماهیّت بیت المال را براى او روشن مى کند. او، بیت المال را نه مال شخصى امام مى داند و نه مالِ فردى از مسلمانان، بلکه بیت المال، از آنِ مسلمانان است که در اختیار امامِ مسلمانان گذاشته مى شود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد. حضرت مى گوید:إنَّ هذا المال لیس لی و لا لک! و انَّما هو فی ءٌ لِلمسلمین و جَلْبُ أسیافهم. فإنْ شَرَکْتَهم فی حربهم کانَ لکَ مثلُ حظهم و إلّا فَجَناةُ أیدیهم لا تکون لغیر أفْواهِهمْ[6]؛این اموال، نه مال من و نه از آنِ توست، بلکه غنیمتى گِردآمده از مسلمانان است که با شمشیرهاى خود به دست آورده اند. اگر تو، در جهاد، همراهشان مى بودى، سهمى چونان سهم آنان مى داشتى و گرنه، دسترنج آنان، خوراک دیگران نخواهد بود.

د) آثار بیت المال

على علیه السلام به بخشى از آثار و نقش بیت المال در زندگى مسلمانان، اشاره کرده است. این آثار، چنین است:

1ـ اصلاح امور

و تَفَقَّدْ أمرَ الخراجِ بما یُصْلِحُ أهلَه! فإنَّ فی صلاحه و صلاحهم صلاحاً لِمَنْ سِواهم و لا صَلاحَ لِمَنْ سِواهم إلّا بهم؛ لأنَّ الناسَ کُلُّهم عِیالٌ على الخراج و أهله[7]؛خراج (بیت المال) را به گونه اى که وضع مالیّات دهندگان را سامان دهد، وارسى کن! زیرا، بهبودى وضع مالیّات و مالیّات دهندگان، سبب بهبودى امور دیگر اقشار جامعه است و تا امور مالیّات دهندگان اصلاح نشود، کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت؛ زیرا، همه مردم، نانْ خورِ مالیّات و مالیّات دهندگانند.امام على علیه السلام در این فراز، براى بیت المال، نقش محورى قائل شده و اصلاح تمامى امور را، بسته به اصلاح وضع مالیات و مالیات دهندگان دانسته است و این، نشانه جایگاه بلند بیت المال از نظر اسلام است. اگر دقت شود، حقیقت مطلب، همین است که امام على علیه السلام گفته است. بنابراین، هرچند، اقتصاد، از نگاه امام على علیه السلام آن گونه که مکاتب مادى گرا مى گویند، اصل نیست، اما تأثیر محورى و اساسى آن در اصلاح امور و رفع نابسامانیها مورد تأکید قرار گرفته است.

2ـ رفع نیاز مردم به بیت المال

کلّهم عَیالٌ على الخراج و أهله[8]؛تمام مردم، نانْ خورِ مالیات و مالیات دهندگانند.روشن است که هیچ انسانى، به تنهایى، نمى تواند نیازمندیهایش را برآورده کند، از این رو، نیاز به همیارى بیت المال وجود دارد.

3ـ دوام حکومت

و لمْ یستقم أمْرُهُ الاَّ قلیلاً[9]؛حکومت، با نابودى مالیات (بیت المال)، جز اندکى، دوام نمى آورد.این مطلب نیز، از بدیهات است که اداره و دوام حکومت، نیازمند بودجه است و یکى از راه حلهاى تأمین هزینه هاى دولت، گرفتن مالیات است. جاى شگفتى از کسانى است که در زمان حاضر، بحث از لزوم گرفتن مالیات براى اداره حکومت را مطرح مى کنند، در صورتى که امام على علیه السلام حدود هزار و چهارصد سال پیش، بر ضرورت مالیات براى استمرار حکومت تأکید کرده است.یادآورى این نکته لازم است که همان گونه که گرفتن همه مالیات از عواملِ بقاى حکومت است، به ناحق گرفتن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بیت المال در نهج البلاغه

مقاله در مورد بررسی کلی از خطبه 80 نهج البلاغه

اختصاصی از اینو دیدی مقاله در مورد بررسی کلی از خطبه 80 نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد بررسی کلی از خطبه 80 نهج البلاغه


مقاله در مورد بررسی کلی از خطبه 80 نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه26

 

 

 

 

 

مقدمه:

 

با توجه به این که بحث‏هاى مربوط به زن در جامعه از جمله بحث‏هاى روز است و با توجه به این که مستند خیلى‏ها در این مباحث نهج‏البلاغه حضرت امیر علیه‏السلام مى‏باشد، به ویژه خطبه‏هایى که به ظاهر و در نظر ابتدایى بوى پستى زنان و کم عقل و شر بودن آنها را مى‏دهد، بناگذاشتیم اندکى در اطراف خطبه‏ها، حِکم و ... حضرت امیر درباره زن در نهج‏البلاغه بحث کنیم تا ببینیم که واقعا حضرت امیر در مورد زن چه اعتقادى دارند. این کار از عهده ما بر نمى‏آید ولى خواستیم به قدر تشنگى از این دریاى پر معرفت و حکمت بچشیم، تا کسانى که نهج‏البلاغه حضرت را مورد سوال قرار مى‏دهند پاسخى داده باشیم. لذا ما هر آن چه که حضرت على علیه‏السلام در نهج‏البلاغه در مورد عموم زنان صحبت کردند، مى‏آوریم و درباره آن بحث مى‏کنیم. قبل از این که به بررسى نهج البلاغه بپردازیم،ابتدا موضع‏گیرى‏هاى مکتب‏هاى دیگر را در مورد زن بیان مى‏کنیم سپس دیدگاه کلّىِ اسلام را درباره زن بیان خواهیم کرد؛ تا پویایى این مکتب بزرگ، بیش از پیش روشن گردد و پاسخى باشد براى کسانى که برخورد اسلام را در مورد زن، ظالمانه و افراطى مى‏دانند.

 

 

زن از دیدگاه های مختلف :

 

 

زن در نگاه کلى:

 

قبل از این که شخصیت زن را از دیدگاه نهج‏البلاغه بررسى‏کنیم، بجاست موقعیت و شخصیت او را در جوامع غیراسلامى (پیش از اسلام و پس از آن) بررسى کرده، دیدگاه کلى اسلام را در مورد این رکن اساسى و با ارزش جامعه را بیان مى‏کنیم؛ تا حقانیت این مکتب پویا، بیش از پیش براى ما روشن شود.

 

در ادوار پیش از تمدن، نه تنها زن را از جنس انسان نمى‏دانستند، بلکه با وى همچون یک حیوان بهره ده، برخورد مى‏کردند. فیلسوف معروف فرانسوى، دکتر گوستاولبون مى‏نویسد:

 

«زن را یک مخلوق پست و فرومایه خیال مى‏کردند که فائده وجودیش تنها در خدمت خانه و تکثیر نسل بوده است.»(1)

 

فیلسوف شرق، عارف بزرگ اسلامى، استاد علامه طباطبائى «قدس سره» مى‏نویسد:(2)

 

«در قبائل دور از تمدن، مانند وحشیان آفریقا واسترالیا وجزائر مسکونى اقیانوسیه و اهالى بومى آمریکاى قدیم و غیره، زندگى زنان نسبت به مردان، مانند زندگى چارپایان و سایر جانوران اهلى نسبت به انسان بوده است.

 

چنان که انسان از روى غریزه استخدام، به خود حق مى‏دهد که در چارپایان و سایر حیوانات اهلى، به هر نحو و براى هر کارى بخواهد تصرف کند، از پشم و کرک و گوشت و پوست خون و استخوان و شیر و سایر منافع آنها استفاده نماید، و آنها را براى نگهبانى و باربرى و کشاورزى و شکار واغراض بى شمار دیگر به کار گیرد، و این جانوران بى زبان از مزایاى زندگى و آرمان‏هاى حیاتى در خوراک ومسکن و استراحت و جفت‏گیرى جز آن چه را انسان راضى باشد، بهره‏اى ندارند و البته انسان هم جز به چیزهایى که براى زندگیش سودمند است و منافاتى با اغراض وى در تسخیر آنها ندارد .

راضى نخواهد شد و گاهى کار به گزاف کارى‏ها و زورگوییهاى عجیبى مى‏کشد که اگر آن حیوان استخدام شده ناظر کارهاى خودش بود برایش بسى مایه شگفتى مى‏شد، مثلاً بى گناهى، بدون کوچک‏ترین جرمى مورد ظلم و ستم واقع مى‏شود و هر چه فریاد مى‏کند کسى به فریادش نمى‏رسد، و ستمکارى بدون هیچ مانعى مشغول تعدى به دیگران مى‏گردد، و از طرفى یک حیوان، بدون هیچ استحقاقى در راحت‏ترین و لذیذترین وضع زندگى خویش به سر مى‏برد مانند حیوان نرى که براى جفتگیرى آماده شده و از طرفى دیگر، حیوان بارکش اسب آسیاب بدون هیچ گناهى دائما رنج ببرد. حیوان بیچاره از حقوق حیاتى بهره‏اى ندارد جز آن چه را انسان از حقوق خودش بشمارد، و در این صورت اگر کسى به آن تعدى کند از این‏که به مِلک مالکش تعدى نموده مورد مؤاخذه قرار مى‏گیرد نه از نظر این که به حیوان بى‏گناهى تعدى کرده است و همه اینها روى این اصل است که انسان، وجود حیوانات را تبعى و طفیلى و فرع وجود خویش مى‏داند.»

 

وى مى‏افزاید:

 

«حیات زنان هم در میان قبائل وحشى نسبت به حیات مردان یک زندگى تبعى به شمار مى‏رفت واعتقادشان این بود که زن براى مرد خلق شده است، و به طور اجمال زن در وجود و زندگى تابع مرد بود و هیچ‏گونه استقلالى از خود نداشت مادامى که ازدواج نکرده بود پدر، و بعد از ازدواج شوهر، ولى مطلق او بود.

 

مرد مى‏توانست زنش را به هر کسى بخواهد بفروشد یا ببخشد، یا او را براى فرزند آوردن و خدمت کردن، قرض بدهد و مى‏توانست به هر نحوى بخواهد او را مجازات کند و حتى او را بکشد و مى‏توانست رهایش کرده، به حال خود بگذارد، بمیرد یا زنده بماند، و مى‏توانست او را مانند گوسفندى بکشد و گوشتش را بخورد، به خصوص هنگام قحطى و میهمانى اموال و حقوق زن هم در خرید و فروش و داد و ستد، متعلق به مرد بود.

 

بر زن لازم بود که هر امرى را پدر یا شوهرش مى‏کند اطاعت نماید ودر هیچ کارى استقلال نداشته باشد، و تمام امور خانه دارى و بچه دارى و کلیه احتیاجات زندگى مرد را متحمل شود، باید از کارها سخت‏ترین آنها را مانند باربرى و گل‏کارى و غیره انجام بدهد، و از صناعات و حرفه‏ها پست‏ترین آنها را پیشه نماید کار به جایى رسیده بود که زن مى‏بایست پس از وضع حمل، بلافاصله پىِ وظائف خدمتکارى مى‏رفت و مرد چند روز به جاى او مانند بیمارى بر بستر مى‏خوابید و خود را مداوا مى‏کرد اینهاکلیات حقوق و ظایف زن بود وعلاوه بر اینها، هر طایفه‏اى از این طوایف وحشى، به حسب اختلاف مناطق و محیط‏هاى زندگى، آداب و رسوم مخصوصى نیز داشتند که مى‏توان آنها را از کتابهایى که در این موضوع نوشته شده، به دست آورد» .

 

در تمدن چین

 

در کتاب‏هاى مذهبى چینى‏ها، زن‏ها آبهایى هستند که نیک‏بختى و ثروت را مى‏شویند. مرد هر وقت مى‏خواست، مى‏توانست او را مانند کنیزى بفروشد، زن پس از آن که بیوه مى‏شد در حکم مالى بود متعلق به خانواده شوهر و به هیچ وجه امکان نداشت بتواند دوباره شوهر کند و با تمام این حقارت‏ها درحکم برده‏اى بود که حق حیات از خود نداشت و شوهر مى‏توانست او را زنده در گور کند و تا سال 1937 میلادى، در چین 2000000 دختر کنیز وجود داشت. از همه عجیب‏تر و فجیع‏تر، این که تا چندى قبل براى کفش دختران چینى در آن کشور قالب‏هاى فلزى مخصوصى ساخته بودند و اجازه نمى‏دادند که پاى دختران از حد معینى بیش‏تر رشد کند. به همین جهت، پاى زن چینى نمى‏توانست به حد رشد طبیعى برسد، بلکه بایستى کوچک و فشرده بماند... و بالاخره زن در نظر مردان چینى، شرى ضرورى، وسوسه‏اى طبیعى، مصیبتى مطلوب، خطرى خانگى، جذبه‏اى مهلک و آسیبى رنگارنگ بود.(3)

 

در مذهب بودایى

 

بنابر گفته مورخ معروف «وسترمار»،از دیدگاه بودائیان نیز «همه زن‏ها دام‏هاى اغوا کننده و فریبنده شیطان هستند که براى مردها گسترده و نیروى فریبندگى در نهاد زن‏ها با خطرناک‏ترین شکل مجسم شده است؛ به طورى که مردها را شیفته و فریفته خود مى‏سازند و همین فریبندگى زن‏ها است که فکر عالمى را کور مى‏کند.»(4)

 

 

در رم

 

زن از نظر رومیان، مظهر تام شیطان و انواع ارواح موذیه بود که با حیله و نیرنگ خویش، همیشه دامى در راه صید دل‏ها و عقل‏ها و انحراف مغزها، در دست دارد. به همین جهت، از آزردن او کوتاهى نمى‏کردند و حتى از خندیدن و سخن گفتنش جلوگیرى مى‏کردند. زنان رومى به عنوان «اشخاص» نبودند، بلکه جزء «اشیاء» به شمار مى‏آمدند.(5)

 

در هند و ایران

 

زن در هند و ایران باستان نیز وضع رقت بارى داشت؛ تا آن‏جا که از وحوش و بهائم کمتر به شمار مى‏آمد. در این دو کشور هم نژاد، مانند سایر نقاط جهان در آن زمان، زن همچون اسیر و برده بود... و زنان اهدایى و پیش کشى معمولاً از گرجستان و کلشید و لارستان تهیه مى‏شدند و تجارت عمده آنان زنان زیبا روى کلشیدى و گرجى بود. تنها از یک ناحیه کلشید، سالانه متجاوز از دوازده هزار زن صادر مى‏گردید. زیرا خرید و فروش زن در آن‏جا قانونى بود...(6)

 

خسرو پرویز، بیست و سومین پادشاه ساسانى، در کاخ مخصوص خود، سه هزار زن داشت. اینان علاوه بر دختران زیبارو و مطرب‏ها و آوازخوان‏ها و رقاصه‏هاى مخصوص بودند.(7)

 

«هندوها، علاوه بر این که حتى حق حیات براى زن قائل نبوده و نیستند، معتقدند که این فقط روح گناه‏کار است که به صورت زن متولد مى‏شود(8)».

 

در میان مذاهب باستانى و دانشمندان قدیم، کم نیستند کسانى که زن را در مرتبه انسانى، همتاى مرد نمى‏دانند. در یونان باستان، برخى بر این اعتقاد بودند که زنان پلیدتر و خوارتر از حیوانات‏اند و حتى زن را از سلاله شیطان مى‏دانستند.

 

در یونان

 

«یونانیان، عمومازن را یک مخلوق بسیار پس و فرومایه خیال مى‏کردند که فائده وجودیش فقط خدمت خانه و تکثیر نسل بوده است، واگر از یک زن بچه ناقص الخلقه‏اى به وجود مى‏آمد، او را به قتل مى‏رساندند.

 

مسیوتروپ لنگ مى‏نویسد: در «اسپارت» اگر از یک زن بدبختى چنین امیدى نبود که از وى سرباز قوى پنجه‏اى به وجود بیاید، آن زن را اعدام مى‏نمودند... زمان اوج تمدن یونان هم غیر از زنان نوازنده و سازنده، از هیچ زنى احترام نمى‏کردند و به همین جهت، غیر از زنان طبقه مزبور در هیچ طبقه، رسم آموزش و روش «تعلیم و تربیت» جارى نبوده است.(9) سقراط، فیلسوف بزرگ یونانى، وجود زن را بزرگ‏ترین منشا انحطاط بشریت مى‏دانست. فیثاغورث، دیگر دانشمند یونانى، معتقد بود اصلى خوب وجود دارد که نظم، نور و مرد را آفریده است و اصلى بد که آشوب، تیرگى و زن را آفریده است. همچنین ارسطو بر این باور بود که زن چیزى نیست مگر مرد ناکام، خطاى طبیعت و حاصل نقصى در آفرینش(10). به عقیده ارسطو، طبیعت آن جا که از آفریدن مرد ناتوان است زن را مى‏آفریند. زنان و بندگان، بنابر طبیعت، محکوم به اسارت هستند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهاى عمومى نیستند.(11) کتاب مقدس یهودیان، عهد عتیق، حوا را عامل گناه اولیه آدم و مسئول خروج وى از بهشت مى‏داند. مردان یهودى در دعاى صبحگاهى از خداوند تشکر مى‏کنند که آنان را زن نیافریده است. مسیحیت کلیسایى متاثر از آیین یهود و دیدگاه‏هاى رومى و یونانى، زن را عامل گناهکارى انسان اولیه مى‏دانست. به اعتقاد مسیحیان، گناه اولیه آدم سبب شد که این گناه در گوهر همه انسان‏ها سرشته شود. بنابراین، انسانها، جز عیسى علیه‏السلام و مریم، با گناه متولد مى‏شوند. از این جا نقش مهم زن (حوا) در گناه‏کارى تمام انسان‏هاى روى زمین مشخص مى‏شود. سبب مذموم بودن ازدواج در میان مسیحیان و میل به تجرد نیز از پلید بودن ارتباط با زنان ناشى مى‏شود. در سال 568 میلادى، در فرانسه کنفرانسى برگزار شد تا به این موضوع رسیدگى کنند که آیا زن، انسان است یا نه؟(12) توماس آکویناس، پرآوازه‏ترین دانشمند مسیحى در قرون وسطى، نیز بر این اعتقاد بود که زن با نخستین مقصود طبیعت یعنى کمال جویى منطبق نیست. بلکه با دومین مقصود طبیعت، یعنى گندیدگى، بد شکلى و فرتوتى،انطباق دارد.(13) برخورد عملى با زنان نیز بر همین دیدگاه استوار بود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد بررسی کلی از خطبه 80 نهج البلاغه

دانلود پاورپوینت نامه ی سی و یکم نهج البلاغه - 37 اسلاید

اختصاصی از اینو دیدی دانلود پاورپوینت نامه ی سی و یکم نهج البلاغه - 37 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت نامه ی سی و یکم نهج البلاغه - 37 اسلاید


دانلود پاورپوینت نامه ی سی و یکم نهج البلاغه - 37 اسلاید

 

 

 

 

 

تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی، آنگونه که اگر آسیبی به تو رسد به من رسیده است، و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است، پس کار تو را کار خود شمردم، و نامه ای برای تو نوشتم، تا تو را در سختی های زندگی رهنمون باشد، من زنده باشم یا نباشم

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت نامه ی سی و یکم نهج البلاغه - 37 اسلاید