اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله سرقفلی وقوانین حاکم بر آن

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله سرقفلی وقوانین حاکم بر آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
سرقفلی که در فرانسه تحت عنوان Foundde Commerce ودر حقوق انگلستان تحت عنوان Will Good از آن تعریف شده ، پدیده ای تقریباً نوظهور در کشور ماست وبه همین لحاظ در ابتدا بحثهای زیادی در خصوص حلیت یا عدم حلیت آن وجود داشت ، اما بیشترین ایراد در حول وحوش عنوان کسب یا پیشه یا تجارت بود . اما پیرامون سرقفلی با وجود فتاوای اخیر فقها به خصوص حضرت امام (ره) دیگر شکی در حلیت آن باقی نمانده است ، حضرت امام (ره) دیگر شکی در کتاب تحریر الوسیله می فرمایند : مالک می تواند برای اجاره دادن محل هر مقدار که بخواهد به عنوان سرقفلی از مستاجر بگیرد ومستاجر نیز اگر حق اجاره به غیر داشته باشد ، در اثنای مدت اجاره می تواند ملک را اجاره دهد وبرای اجاره دادن مبلغی به عنوان سرقفلی از مستاجر دوم بگیرد . پس از تصویب روابط موجر ومستاجر در سال 39 وبه دنبال آن قانون مصوب 1356 که ماده الحاقیه به قانون روابط موجر ومستاجر مصوب 1365 واخیراً قانون مصوب 1376 شکی در حلیت آن وجود ندارد .
اما سرقفلی چیست ؟ در فرهنگ فارسی سرقفلی پولی است که مالک در قبال اجاره ملک خود از مستاجر می گیرد ودر فرهنگ حقوقی ؛ وقتی پولی که مستاجر دوم (به معنی اعم) از مستاجر سابق در موقع انتقال اجاره بلاعوض می دهد وهمچنین مستاجر اول به موجر مالک می دهد . اما معنی اصطلاحی وعرفی که هم اینک مردم به آن آشنا می باشند اینست که در صورت واگذاری مورد اجاره ملک مبلغی پول به عنوان سرقفلی از مستاجر می گیرد وبا اجاره متعرف آنرا به تصرف مستاجر می دهد . البته در همین خصوص نیز دو نوع تعریف از سرقفلی ارائه گردیده است :
1. نوع اول سرقفلی : مستاجر اول حق خود را به مستاجر دوم واگذار کند ودر قبال این واگذاری مبلغی را (که با هم به توافق رسیده اند) دریافت دارد . 2. نوع دوم ؛ امروزه مرسوم است که هر گاه شخصی بخواهد ملک خود را جهت استفاده شغلی برای کسبی اجاره دهد ، قبلاً مبلغی به عنوان سرقفلی از مستاجر دریافت می دارد واین اقدام از آنجا نشأت گرفته است که مالکین دریافته اند موضوع سرقفلی امری است عرفی ورایج ، پس به جای اینکه دیگران از این نعمت بهره مند شوند بهتر است خود متنعم گردد نکته ای که همواره مورد بحث فراوان بین حقوقدانان بوده است ، در رابطه با مفهوم اصطلاح سرقفلی وحق کسب یا پیشه یا تجارت بود، عده ای معتقدند که سرقفلی با حق کسب یا پیشه یا تجارت تفاوت دارد وبا استدلالهایی تحت این عنوان که اختصاص یک فصل به عنوان حق کسب وپیشه وتجارت در قانون 1356 وعدم ذکر عنوان سرقفلی واستدلالهای دیگر که بعضاً در آراء صادره از دادگاهها هم این تفکیک لحاظ گردیده را می بینیم که دوستان ارجمند می توانند برای دیدن تفصیل این بحث به کتاب بهمن کشاورز تحت عنوان سرقفلی وحق کسب یا پیشه یا تجارت مراجعه فرمایند . اما عده ای دیگر معتقدند که حق سرقفلی که در قانون روابط موجر ومستاجر مصوب 1339 از آن به عنوان حق کسب وپیشه وتجارت آمده است حقی است که به موجب آن مستاجر متصرف در اجاره کردن محل کسب خود بر دیگران مقدم شناخته می شود ودر عرف بازار نیز وقتی می گویند تاجری سرقفلی مغازه اش را فروخت ، یعنی آنرا تخلیه کرد وبه دیگری واگذارد واین مفهوم هیچ گاه شامل انتقال سرمایه تاجر ونام تجاری او نمی شود .3. پیرامون همین موضوع نیز از اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه مورخ 19/4/72 استعلام گردید آیا سرقفلی همان کسب یا پیشه یا تجارت است ؟ که اداره مذکور چنین پاسخ داد : سرقفلی همان کسب یا پیشه یا تجارت است که طبق تبصره 2 ماده 19 قانون روابط موجر ومستاجر مصوب 1356 به مستاجر همان محل اختصاص دارد وبین این دو اصطلاح عرفی وقانونی تفاوتی نیست وهر دو به یک معنی است ، نظریه شماره 1488 مورخ 9/5/63 شورای نگهبان نیز در این خصوص قابل تأمل است در این نظریه آمده .... 3. حق کسب یا پیشه یا تجارت در ملک مذکور در ماده 19 ق.ر.م رم عنوان شرعی ندارد ، اگر مقصود سرقفلی باشد باید طبق تحریر الوسیله عمل شود ..... البته با تصویب ق.ر.م رم مصوب 1376 واختصاص فصل دوم این قانون تحت عنوان سرقفلی وتیصره ماده 10 همین قانون که مطالبه هر گونه وجهی خارج از مقررات این قانون ور روابط استیجاری را ممنوع نموده است دیگر شکی باقی نمی ماند که قانونگذار این دو مفهوم را یکی انگاشته ضمن اینکه ایرادات وارده نیز بدین وسیله مرتفع گردیده از طرفی عرف نیز در برداشت همین مفهوم را برگزیده وعنوان حق کسب یا پیشه یا تجارت برای مردم نامأنوس وناآشنا است . از طرفی تفکیک بین این دو عنوان باعث می شود که مالکین به لحاظ عواقب اقتصادی سنگین که در آینده در هنگام تخلیه برآنها تحمیل می گردد ، از اجاره دادن اماکن خود به دیگران خودداری نمایند که حد متضمن نوعی انحصارطلبی وبر خلاف سیاستهای نظام اقتصادی ومشارکتی می باشد .
ماهیت سرقفلی
عده ای معتقدند سرقفلی حق تقدم در اجاره است . یعنی مستاجر دراجاره کردن محل بر سایرین مقدم است وبه دلیل اینکه مستفاده از ماده 19 وبه ویژه تبصره 2 قانون موجر ومستاجر مصوب 1356 حق سرقفلی (کسب یا پیشه یا تجارت) از مال غیر منقول وموضوع اجاره قابل تفکیک نیست وتنها با واگذاری محل اجاره قابل انتقال است یعنی مستاجر نمی تواند خود در محل بنشیند وسرقفلی آن را نیز انتقال دهد ودیگر اینکه به موجب تبصره 2 ماده 19 انتقال حق کسب یا پیشه یا تجارت تنها با تنظیم سند رسمی امکان دارد واین در حالیست که می دانیم انتقال اموال منقول اصولاً نیاز به تنظیم سند رسمی ندارد واین الزام ویژه انتقال املاک است ( مواد 46.22 تا 48 قانون ثبت ) پس احتمال تقویت می گردد که قانون گذار سرقفلی را نیز در حکم حقوق ومنافع مربوط به املاک آورده است .
عده ای دیگر معتقدند که سرقفلی از جمله حقوق منقول است ؛ یعنی همان حق تاجر بر مشتریانش ومعتقدند فایده عملی آن پیروی از حقوق اسلامی است ، چون زوجه از همه اموال منقول ارث نمی برد . اگر سرقفلی را غیر منقول بدانیم زوجه ارث نمی برد ، ولی اگر منقول تلقی کنیم ارث می برد . از طرفی ، بعضی می گویند هر چیز که قابل داد وستد ودارای ارزش اقتصادی باشد ، مال محسوب می گردد . پس سرقفلی هم مال است ، البته از اموال غیر مادی که تحت عنوان غیر منقول فقط برای اموال مادی صادق است . حقوق مادی هم مثل حقوق شفعه که ارث می برد در حکم اموال منقول است ، لذا سرقفلی هم از حقوق مالی است در حکم اموال منقول .
فایده عملی این بحث در آثار مترتب برآن است می دانیم که در خصوص طرح دعاوی راجع به اموال منقول وغیر منقول یا حقوق راجع به آن دعاوی در دادگاهی اقامه می گردد که مال غیر منقول در حوزه آن واقع شده حتی اگر خوانده در حوزه آن مقیم نباشد ( ماده 12 قانون آئین دادرسی مدنی مصوب 79) ودعاوی راجع به اموال منقول طبق قاعده در دادگاه محل اقامت خوانده (ام 11 ق ا.ر.م) مطرح می شود . همچنین نحوة توقیف واجرای اینگونه اموال از مجموع نظرات صرفنظر از استدلالات نظریه اول قویتر وبه نظر قانون نزدیکتر به صواب است به خصوص با وضع ماده 62 آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا وطرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرای مصوب 1355 واصلاحی سال 76 که مقرر می دارد ، بازداشت حقوق مدیون نسبت به سرقفلی یا منافع جایز است لکن مزایده آن به لحاظ رعایت منافع اشخاص ثالث جایز نیست ، در صورت بازداشت منافع ، مراتب به اداره ثبت محل جهت ثبت در دفاتر بازداشتی وابلاغ آن به دفاتر اسناد رسمی اعلام می گردد . از طرفی با عنایت به ماده 99 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 که مقرر می دارد ؛ قسمت اجرا توقیف مال غیر منقول را با ذکر شماره پلاک ومشخصات مالک به طرفین واداره ثبت محل اعلام می کند البته ما معتقد نیستیم که سرقفلی در این تقسیم بندی ( اموال منقول وغیر منقول) قرار می گیرد .، اما به لحاظ ارتباط در هر دومورد تبعیت از این تقسیم بندی می کنند یعنی در اموال منقول ، منقول تبعی ودر غیر منقول ، غیر منقول تبعی می باشند . البته حال که صحبت از حقوق مالی وغیر مالی هم به میان آمد ، تعریفی از هرکدام ارائه گردید که مطرح نمودن آن در اینجا خالی از لطف نمی باشد ، حق غیر مالی امتیازی است که هدف آن رفع نیازمندیهای عاطفی واخلاقی انسان است . موضوع این حق روابط غیر مالی اشخاص است . ارزش داد وستد را ندارد وبه طور مستقیم قابل ارزیابی به پول ومبادله نیست ؛ مانند حق زوجیت و ولایت وحضانت . بر بیشتر این حقوق آثار مالی بار است ، چنانکه حق وراثت سبب می شود که شخص دارایی مورث خود را تملیک کند و..... حق مالی نیز امتیازی است که حقوق هر کشور ، به منظور تأمین نیازهای مادی اشخاص ، به آنها می دهند ، هدف از ایجاد حق مالی تنظیم روابطی است که به لحاظ استفاده از اشیاء بین اشخاص وجود دارد . این دسته از حقوق برخلاف گروه نخست قابل مبادله وتقویم به پول است مانند حق مالکیت ، حق انتفاع و..... موضوع قابل بحث ودرخور تامل در این مقاله این است که آیا سرقفلی قابل توقیف واجراست ؟
البته در بحثهای پیشین این موضوع بطور مختصر ذکر گردید اما شرح تفصیلی آن را بیان می نماییم : دراین خصوص نظر یکسان وجود ندارد .
1- عده ای معتقدند چون این حق قائم به مستاجراست وتا به جهتی مورد حکم محکمه واقع نشود مال محسوب نمی شود وقابل توقیف نیست وچون ماده 240 ق.آ.د.م ( قانون سابق ، وماده 55 قانون تسریع محاکمات مصوب 1309 مقرر داشته برای توقیف در مقام اجرای قرار تامین یا اجرای حکم ، مال لازم است نه حق مالی
لذا توقیف این حق ، که حق مالی است ، نه خود مال میسر نیست .
2- نظر دیگر این است که این حق را نباید در شمار اموال موجود متوفی آورد ، زیرا حقی است احتمالی که ممکن است به دست نیاید زیرا با تخلف مستاجر در تاءدیه اقساط اجاره یا ارتکاب تغییر در نگهداری از مورد اجاره وتغییر شغل از بین می رود . البته برای دیدن نظرات تفصیلی وبه لحاظ رعایت اختصار می توان به کتب موجود در این زمینه مراجعه نمود .
البته در راستای حمایت از حقوق طلبکار باید ایم مطلب را پذیرفت که نظریه اکثریت واقلیت قضات در قابلیت توقیف سرقفلی نیز همسو می باشد ، یعنی توقیف سرقفلی به عنوان یک حق مالی در آراء بدهی دارنده این حق را جایز دانسته اند .
نکته ای که در اینجا لازم به توضیح به نظر می رسد ، این است که مشکل همانگونه که قبلاً هم نظر داده شد ، جایی است که مستاجر مرتکب تعدی یا تفریط گردیده است چرا که در این مورد هیچ گونه سرقفلی به وی تعلق نمی گیرد تا بتواند تأمین کننده حقوق طلبکار باشد . همینطور این امر می تواند باعث شود که مستاجر جهت ایزاء طلبکار در مورد اجاره تعدی وتفریط نماید .
سؤال قابل بحث دیگر که می توان در اینجا مطرح نمود این است که آیا سرقفلی به وارث یا وارث متوفی متصل می شود ؟ در بحثهای پیشین بیان گردیده که سرقفلی حق مالی است . بنابراین چنین حقی پس از فوت مورث به ورثه اش منتقل می گردد ، همچنون حق شفعه . در واقع پس از فوت مورث کلیه اموال واز جمله حقوق مالی به ورثه منتقل وهر یک از آنها به نسبت سهم خویش در آن سهیم می گردند ودر واقع مشاعاً مالک می شوند . در صورتی که برای مستاجر سرقفلی ایجاد شده باشد ورثه نمی توانند هر یک به نسبت سهم خویش از مالک یا موجر سرقفلی بگیرند وبعضاً هم تمایل به ادامه داشته باشند . گفتیم عقد اجاره عقد لازمی است که به فوت هیچ یک از طرفین منحل نمی شود مگر در صورت وجود شرط بنابراین ، آنچه که مسلم است این است که حق مذکور در صورت تخلیه ودر ضمن آن به مالک وبه همین ترتیب به ورثه تعلق می گیرد . لذا تعدادی از آنها نمی توانند خواستار سرقفلی وتعداد دیگر خواستار ادامه رابطه استیجاری باشند . بنابراین در جهت حفظ حقوق مالک باید تأمل بر اعمال این حق ( درخواست سرقفلی به طور کلی) از طرف وارث گردید ( همانطور که در شفعه اعمال چنین حق به ضرر فروشنده می باشد واز نظر قانونگذار ممنوع گردیده است ) . بنابراین پس از پرداخت سرقفلی در صورتی که موجر به طریق صحیح شرعی سرقفلی را به مستاجر منتقل نموده باشد . وارث می توانند با دریافت سرقفلی به قیمت عادله روز به نسبت سهم خویش آن را تقسیم کنند ونه به صورت انفراد . سؤال دیگر که در اینجا لازم وضروری به نظر می رسد ودر جلسه قضات دادگستری استان تهران نیز مطرح گردید است که : با توجه به تبصره 2 ماده 6 قانون رابطه موجر ومستاجر مصوب 1376 در مورد پرداخت قیمت عادله روز سرقفلی که مستلزم رسیدگی است ، آیا تخلیه موکول به پرداخت این حق است ؟
اکثریت قریب به اتفاق قضات نظرشان بر این بوده که چون سرقفلی به مستاجر منتقل شده است ومستاجر حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز را از موجر دارد ، وجود مستاجر ونوع کسب و وضعیت مورد اجاره در تعیین قیمت عادله روز مؤثر می باشد . که با تخلیه آن طبعاً تغییر در اجاره ممکن است نتوان قیمت واقعی وعادله روز را معین نمود واز این حیث مضر به حقوق مستاجر می باشد ، واز لحاظ عدالت اجتماعی هم مستاجر باید بتواند با دریافت سرقفلی محل دیگری را تهیه نماید ، نتیجتاً تخلیه منوط به پرداخت می باشد .
اقلیت با این استدلال که تخلیه موکول به پرداخت سرقفلی ( به قیمت عادله روز) نیست وپس از پایان مدت تصرفات مستاجر جواز شرعی وقانونی ندارد وماده 3 ق روابط موجر ومستاجر سال 76 هم تاکید دارد که ظرف یک هفته تخلیه صورت خواهد گرفت . طبق ماده 4 همین قانون اگر موجر مبلغی به عنوان ودیعه یا قرض الحسنه .... گرفته باشد ، تخلیه وتحویل مورد اجاره موکول به استرداد این وجه است . در این فرض ( ودیعه یا قرض الحسنه ) موضوع ومبلغ معین است واصولاً نیازی به رسیدگی نیست وقانونگذار هم به همین خاطر تخلیه را موکول به استرداد آن وجه نموده ، در حالی که مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز ممکن است .

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سرقفلی وقوانین حاکم بر آن

دانلود مقاله بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران اجتماعی در رابطه با حمایت و جلوگیری از انحراف کودکان بی سرپرست

 


صغیر اصفهانی
طبیعی است که یکی از ویژگیهای تحول جامعه انسانی بعد از انقلاب صنعتی تکثر و پیچیدگی سازمانها و نهادها است. با صنعتی شدن جامعه حوزه¬های صنعتی و شهرهای صنعتی پدید می آیند و شیوه تازه¬ای در تقسیم کار شکل می گیرد که با شیوه گذشته بسیار متفاوت است از این جهت دورکیم می گوید جامعه صنعتی بر مبنای تقسیم کار ارگانیک شکل گرفته است در حالی که جامعه کشاورزی بر مبنای کار مکانیک.
برای اینکه بهتر به نقش مددکاری به عنوان یکی از شیوه های انطباق و سازگاری انسان با محیط پی ببریم لازم است نخست تفاوتهای اساسی این دو جامعه را بشناسیم زیرا نقش اساسی مددکاری حل مشکلات انسانها در رابطه با جامعه پیچیده صنعتی یا جامعه به اصطلاح ارگانیک است. جامعه کشاورزی بطور کلی جامعه¬ای است که بر محور خانواده شکل گرفته و سازمانها در چنین جامعه¬ای بسیار ساده و محدودند. محور زندگی خانواده گسترده است و روابط افراد در زمینه کار تولید در آموزش، پرورش و فرهنگ پذیری در آن شکل می گیرد و در نتیجه جامعه بافت بسیار ساده¬ای دارد و افراد از ابتدا تا زمانی که زنده هستند در این بستر گسترده خانواده زندگی می کنند و خانواده و خویشاوندی به صورت شبکه وسیع تمام این امکانات را برای کار فراهم می کند.
به تدریج که صنعت توسعه پیدا می کند تحول عظیمی در بافت و ساخت جامعه پیدا می شود به نحوی که خانواده گسترده بتدریج تجزیه می شود و به خانواده های هسته¬ای تبدیل می شود همراه با آن مقداری از وظایف و کارکردهای آن به سازمانهایی دیگر واگذار می شود. مانند مدرسه، کارخانه، بیمارستان و ... به تدریج جامعه جای اجتماع را می گیرد. یعنی روابط عقلانی در کنار روابط عاطفی رشد می کند و در آئین و مقررات به جای آداب و رسوم این روابط را تنظیم می کند.
شرایط ایجاب می کند که انسان برای زندگی در چنین جامعه پیچیده¬ای آماده شود و طبیعی است که آماده شدن به این آسانی¬ها به این آسانی¬ها میسر نمی شود و درنتیجه عدم انطباق و ناسازگاری با شیوه زندگی نوین پدید می آید و حرکت از زندگی در اجتماع به زندگی در جامعه تبدیل می شود. تفاوت بین اجتماع و جامعه بر اساس بیشتر در این است که روابط اجتماع محلی چهره به چهره و بر اساس عواطف و تعلق گروهی شکل گرفته است و در حالی که جامعه روابط دیگری را طلب می کند و دیگر چهره به چهره نیست. انسان در جامعه پیچیده جدید در رابطه با نهادها مشکل دارد برای اینکه این نهادهای تازه را نمی شناسد و قوانین حاکم بر این نهادها را نمی داند از این جهت احتیاج شدیدی به کمک دارد تا بتواند در این دنیای ناشناخته و پیچیده راه خود را بیابد و با افراد غریبه رابطه برقرار کند. بیگانه گریزی که خصلت اصلی جوامع روستایی و محلی است باید جای خود را به آشنایی دائمی با افراد غریبه بدهد، یعنی فرد بتواند به راحتی با افراد غیرخودی هم به همان آسانی ارتباط برقرار کند که با خودی، زیرا مشکلات او در دست افرادی است که دیگر مثل گذشته با او آشنا نیستند شما هر روز با گروه جدیدی برخورد می کنید که همه چهره¬ها برایتان ناشناخته است و در نتیجه باید منش و خوی تازه¬ای در انسان پرورش پیدا کند که بتواند به راحتی با افراد غیر خودی هم ارتباط برقرار بکند و شاید یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که در مرحله گذر است همان درآمیختگی گروههای قومی- فرهنگی، زبانی و حتی مذهبی گوناگون در شهرها است.
یعنی شهرها دیگر آن یک دستی روستا را ندارد و زندگی در آن به نگرش تازه-ای نیاز دارد که بتوانددر شهرها با این نوع تنوع و تکثر گویشها، خلقیات و فرهنگها و ... زندگی بکند و این مستلزم پیداشدن روحیه مساعد است. مستلزم شکل گرفتن آن چیزی است که به آن یکدلی می گوییم. افراد در جامعه جدید باید نقشهای بسیار زیادی را به عهده بگیرند که اکثر آنها با هم ممکن است در تضاد باشند. ولی مسئله ایفای نقش در جامعه بسیار مهم است و این بدان احتیاج دارد که افراد با ایفای نقش و نقشهای متفاوت آشنا شوند و مهارت پیدا کنند و این امکان ندارد مگر اینکه در آنها همدلی یا یکدلی به وجود آید. یعنی اینکه افراد بتوانند خودشان را در نقشهای متفاوت ببینند و افراد دیگر را در نقشهای متفاوت بفهمند، نقش آنها را بفهمند و با آنان همدلی داشته باشند مثلاً اگر ارباب رجوع یکدلی نداشته باشد به هیچ وجه نمی تواند خودش را در قالب کارمندی که پشت میز نشسته احساس کند و در نتیجه نمی تواند با آن ارتباط و دیالوگ واقعی برقرار کند، نمی تواند مشکلات او را بفهمد و نمی تواند محدودیتهای او را درک کند. در نتیجه جامعه درحال گذار جامعه¬ای است که به شدت دچار تعارض نقشها می شود و همچنین نقشهایی که خود فرد باید ایفا کند. به دلایل تکثرش، به دلیل پیچیدگیش، به دلیل تعارضهایی که بین آنها وجود دارد از ایفای آنها عاجز می شود.
اما درباره توسعه اگر بخواهیم توسعه را تعریف کنیم بطور کوتاه می توانیم بگوییم که توسعه فراگردی است که دو روند اصلی بر آن حاکم است یکی روند تکثر و تنوع است یعنی تنوع ساختارها و بافتها و سازمان هاست و دیگری افزایش روزافزون نهادها و سازمان هاست که هر دو اینها باعث می شود که جامعه از حالت ساده به پیچیده گرایش پیدا کند.
پس جامعه توسعه نیافته جامعه¬ای است که از نظر ساختها و نقشها و پایگاهها یا موقعیت های اجتماعی بسیار پیچیده است . از این جهت در توسعه با مسائل انسانی زیادی مواجه هستیم زیرا رشته های عاطفی و تعقل خانوادگی و خویشاوندی کم و بیش سست شده و فرد تنها می شود.
پیچیدگی دشواریهای امروز بشر و فشارهای روحی و جسمی ناشی از زندگی پرهیاهوی قرن حاضر، حرفه مددکاری را به صورت یک نیاز اجتماعی مطرح کرده است.
امروزه نقش مددکاران اجتماعی در تحولات و حمایت از بی¬سرپرستان، بخصوص در جوامع در گذار غیر قابل انکار است.
طرح مسأله
مسأله اصلی در پژوهش حاضر بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران اجتماعی در رابطه با حمایت و جلوگیری از انحراف کودکان بی¬سرپرست است.
در سالهای اخیر برای اولین بار انسان با مسائلی مثل کهنسالی، توانبخشی، بی-سرپرستی، مشکلات و معضلات بخش عظیمی از جوانان موجه است. در گذشته در خانواده گسترده امکاناتی برای نگهداری پیران و معلولین و همچنین کودکان بی¬سرپرست فراهم بود ولی در جامعه صنعتی دیگر امکان نگهدای افراد معلول و پیر یا کودکان به اصطلاح عقب مانده وجود ندارد. اینها به تدریج زیر پوشش خدمات مددکاری، بهداشتی و خدمات گوناگونی می روند که جامعه برایشان فراهم می کند.
به هر حال به تدریج مسائل پیچیده¬ای پیدا می شود مانند تنهایی، مسئله انطباق با محیط شهر، مسائل روانی که ناشی از استرس ها و تعارضهای نقش به وجود می آید.
غالباً در جوامع پیچیده امروز اینها همه باید به کمک نظام فعالی مثل نظام مددکاری حل و فصل شود و از این جهت بدون مددکاری و خدمات آن جامعه نمی تواند این مسیر بسیار ناهموار و بسیار سخت گذار از جامعه کشاورزی با جامعه صنعتی را طی کند. از این جهت مددکاران امروز در تمام حوزه ها چه در حوزه تولید و کار و مشکلاتی که افراد در انطباق خود با شرایط تولید صنعتی و فنی پیچیده دارند چه در حوزه روابط اجتماعی نقش مهمی در حل مشکلات افراد به خصوص بی¬سرپرستان دارند.
مشکل معلولین و از کارافتادگان و سالمندان و ... یکی از زمینه هایی است که مددکاری می تواند در حل آن نقش مهمی داشته باشد. مسائل ناشی از مهاجرتهای بزرگی که به دلیل جنگ و یا سوانح طبیعی ممکن است پیش بیاید یا زاغه نشینی ناشی از موج مهاجرتهایی که از روستا به شهرها در جریان است کمک مددکاران را طلب می کند. مسئله انفجار جمعیت از معضلاتی است که مددکاری می تواند با یاددادن شیوه های جلوگیری از بارداری تا حدی در کنترل آن مؤثر باشد.
خلاصه وقتی نگاه می کنیم می بینیم که مددکاری در اجرای هدف اساسی خود که همان انطباق انسان عصر کشاورزی با پیچیدگی های جامعه در حال توسعه و صنعتی است. در تمام حوزه های عمل و رفتار انسان نقش مهمی در تسهیل و انطباق و سازگاری مجدد به عهده دارد. اگر به تاریخ پیدایش مددکاری نگاه کنیم نشان می دهدکه مددکاری از سال 1920 در امریکا شکل گرفته است. علت آن نیازی بوده که زندگی شهری صنعتی مطرح کرده است. در ایران هم باز می بینیم شکل گیری سازمانهای خدمات اجتماعی و مددکاری همراه است با روند صنعتی شدن جامعه، شکل گیری شهرهای بزرگ و مسائل پیچیده¬ای که در شهر بزرگ مانند کجرویها، مشکل جوانان و رشد جمعیت، کمبود مسکن و هزاران مشکل دیگر است که خود ناشی از پیچیده شدن جامعه از یکسو و انفجار نیازها از سوی دیگر است.
به علاوه در گذشته چون آگاهی کم بود شناخت از نارساییها و کمبود و تنگناهای زندگی هم به همان میزان کم بود در نتیجه توقع و نارضایتی هم زیاد نبود مثلاً افراد مریض می شدند ولی نیازی هم احتمالاً به مراجعه پزشک نمی کردند و این را به عنوان تقدیر و سرنوشت زندگی خود می پذیرفتند. ولی امروز در روستاهای خیلی عقب مانده هم مردم نیاز به درمان به هنگام بیماری را احساس می کنند. در نتیجه و خود به خود اینها مسائل تازه¬ای را مطرح می کند که باید جامعه برایش راه حلهایی پیدا بکند. طبیعی است که در برابر موج انفجار نیازها و مشکلاتی که جامعه امروز با آن مواجه است دولتها هم نمی توانند مثل گذشته نسبت به این مشکلات و معضلات بی¬تفاوت باشند در نتیجه یک سری تعهدات و مسئولیتهای تازه برایشان ایجاد می شود. که همان به اصطلاح تأمین رفاه اجتماعی برای جامعه است که یک بعد مهم آن همین خدمات مددکاری و مددکاری اجتماعی است.
از این جهت وقتی عمیقاً به مسئله نگاه کنیم می بینیم که بین فرآیند توسعه و رشد مددکاری نوعی همبستگی نزدیکی وجود دارد. این بدان معنی است که اگر دولت نتواند در روند توسعه و گسترش شهرنشینی و صنعتی شدن امکانات کافی مددکاری اجتماعی را فراهم بکند، جامعه پس از مشکلات لاینحل خواهد شد و در نتیجه جامعه نابسامان و رنجوری خواهد بود. از آنجا که مشکلات روز به روز زیادتر می شود و امکان حل مشکلات به همان اندازه رشد پیدا نمی کند اگر در جهت تقویت نظام مددکاری اجتماعی کاری انجام نگیرد خود به خود مسائل و مشکلات به روی هم انباشته می شود و نهایتاً به گره کوری تبدیل می شود از این جهت بدون شک یکی از ضرورتهای بازسازی و ایجاد توسعه، تقویت نهادهای گوناگون است برای کمک به مردم در جهت حل مشکلاتشان که خدمات مددکاری می تواند یکی از آنها باشد. خدمات مددکاری می تواند اطلاعات کافی در اختیار افراد بگذارد و می تواند با روشهای نهایی که با 70 سال تجربه بدست آورده در حل مشکلات مردم به ویژه گروههای مستمند و با درآمدهای پایین که هم آگاهیهایشان کمتر است و هم امکانات محدودی دارند مؤثر باشد، متأسفانه در کشور ما هنوز مددکاری به عنوان یک فعالیت مهم و یک دانش کاربردی شناخته نشده است و جایگاه و نقش آن هنوز در جامعه بسیار مبهم و ناشناخته باقی مانده است از این جهت تصور می شود لازم است در جهت معرفی این حرفه در جامعه ما تلاش بیشتری شود تا جامعه به امکانات بسیار وسیعی که این حرفه می تواند در اختیار جامعه برای حل مشکلاتش بگذارد بیشتر آشنا شود و بالطبع بهتر بتواند از این امکانات استفاده کند.
طبیعی است که این امر نیازمند به این است که رسانه ها، مجلات و روزنامه ها و خود نظام آموزشی این پدیده تازه را بیشتر به جامعه بشناساند و بکوشد که جامعه از این مسائل آگاه بوشد و در این راه کمک کند به ویژه دولتها در شکل گیری نهادهای مددکاری نقش مهمی دارند و به نظر می رسد در درجه اول مسئله برخورد فرهنگی با این قضیه است که بایدحل شود. تا زمانی که جامعه نیاز به مددکاری را احساس نکند، خود به خود نهضت مددکاری در جامعه شکل نمی گیرد زیرا ضرورتش احساس نمی شود و در نهایت این آگاهی جمعی است که می تواند به رشد مددکاری کمک کند .

 

ضرورت تحقیق
یکی از هدفهای مددکاری آن است که به عنوان مثال به مددجوی تهی دست و خانواده¬اش کمک نماید تا از یک امنیت اقتصادی از طریق مزایای بیمه¬های اجتماعی، بازنشستگی و کمکهای دولت و حمایت سازمانهای خدمات برخوردار شوند.
هدفهای مددکاری محدود به رفع گرفتاریهای اقتصادی و یا درمان بیماریها و ناراحتی های جسمانی و روانی نیستند این هدفها بیشتر شامل رشد کامل انسان و استفاده از استعدادهای خلاق است که برای تکامل انسان در وجود هر فردی به ودیعه گذاشته شده است. با اعتقاد به این اصول مددکاری اجتماعی در پی آن نیست که تکیه گاهی برای گرفتاران و رنج دیده مان فراهم سازد بلکه می کوشد تا از فرد رنج دیده گرفتار، انسانی بسازد که نیازمند تکیه گاهی نباشد. «اصل قادرسازی» در کنار این مسائل شخص مددکار نیز مهم است، به عنوان کسی که مجری و پیاده کننده اصول و هدفهای حرفه مددکاری می باشد و باید علاقه مند به حرفه مددکاری و نگرش مثبت به کارآیی آن حرفه داشته باشد. در صورتی که می تواندخدمات خود را به نحو مطلوب ارائه دهد که به علوم انسانی از جمله روان شناسی جامعه، زبان شناسی ، اقتصاد و ...» آگاه باشد و به حرفه خود نیز علاقه و اعتقاد داشته باشد و در محیط کار او نیز باید امکاناتی که در رابطه با مددکار است فراهم باشد تا بتواند با کمترین مسائل و مشکلات بیشترین خدمات را به نحو مطلوب ارائه دهد عدم آشنایی مسئولین و مددجویان موجب بروز مشکل می شود. زیرا این فرم شناسایی موجب ارجاع انواع کارهای متفرقه مددجو به مددکاری می شود و اصل اساسی این حرفه از جمله اصل قادرسازی مددجو تحت¬الشعاع قرار می گیرد. از طرفی به خاطر عدم شناخت حرفه مددکاری از طریق مسئولین شکل مددجو آن طور که باید حل نمی گردد.
یکی از وظایف مهم مددکاران در بیمارستانها همکاری با پرسنل و پرستاران آن مؤسسه است. مددکار اجتماعی برای کمک به مددجویش به صورت مورد و در ارتباط با مشکل مددجو «اعم از اقتصادی و اجتماعی» با پزشک و پرستار مربوطه ، همکاریهای لازم را انجام می دهند و در واقع او رابط بین دو گروه است. مددکار اجتماعی با در اختیار گذاشتن اطلاعاتی در مورد مسائل اجتماعی، روحی، شخصیتی، اقتصادی بیمار در دست پزشک و یا پرستار مربوطه در واقع در جهت بهبودی وضعیت او قدم بر می دارد از طرف دیگر از آنجا که نمی توانیم در هیچ مؤسسه¬ای تمام خدمات را به عهده یک نفر محول کنیم. بنابراین پرسنل و پرستاران نیز نمی توانند همه نوع خدمتی را به بیمار ارائه دهند و در واقع می توانیم بگوییم که بعضی از خدمات که لازمه بیماران است در تخصص چنین افرادی نیست. به این منظور متوجه می شویم که یک مددکار به همراه پزشک و پرستار می تواند یک تیم درمانی تشکیل دهد که در این تیم با در جریان گذاشتن یکدیگر از اوضاع و احوال بیماران و تقسیم خدمات لازم ، کارها را در جهت بهبود بیماران تسریع بخشند همان طور که یک مددکار در جهت بهبود مددجویش تلاش می کند و در این راه به عمل یک سری مسائل و مشکلات و محدودیتها می تواند رابط خوبی با پرسنل و پرستاران برای استفاده از کمکهای آنها باشد، یک پزشک و پرستار نیز می بایست برای بیماران بخصوص بیماران موردی که دچار مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و حتی فکری و روحی هستند تلاش نماید و از طرفی از آنجا که حل این نوع مشکلات در تخصص این افراد نیست لزوماً این احتیاج پیش می آید که آنها را به مددکار بیمارستان ارجاع دهد که ارجاع این نوع موردها وابسته به داشتن آگاهی از فعالیتهای مددکاران در بیمارستان است. در بعضی از بیمارستانها عموماً مشاهده می شود که به علت عدم آگاهی پرسنل و نیز پرستاران از حرفه مددکاری و نیز فعالیتهای مددکاران و اقدامات آنان بعضی از بیماران بخصوص بیماران خاص که نیاز مبرم به خدمات درمانی در بیمارستان دارد بدون اخذ هیچ نوع خدماتی از بیمارستان ترخیص می شوند از آنجا که سخن از همکاری این قبیل مسئولین برای هر چه بهتر و سریع تر بهبودیافتن بیماران است، بنابراین آگاهی داشتن از حدود فعالیتها، مسئولیتها و نیز عملکردهای مسئولین همکار، از عوامل مهم بوده که می بایست به آن توجه بشود به این منظور در این تحقیق به دنبال این مسأله هستیم که متوجه شویم و دریابیم آگاهی مسئولین از مددکاران اجتماعی در بیمارستان (بطور اخص کادر پزشکی) به چه میزان و چگونه است؟
انگیزه و انتخاب موضوع
در طول درمان بیمار، در همان زمان که پزشکان از جنبه های پزشکی با بیماران کار می کنند مددکاران اجتماعی می توانند به بیماران کمک کنند که بر مشکلات محیطی و خانوادگی خود چیره شده و یا این که برای برطرف کردن مشکلات ناشی از روابط داخلی با سایرین به مشاوره با او بپردازند و اگر بیمار در سنین نوجوانی یا کودکی باشد لازم است که مددکار اجتماعی با والدین یا سایر افرادی که مددجو با آنها سر و کار دارد به مشاوره و راهنمایی بنشیند، ولی متأسفانه دیده می شود که بعضی از افراد که در بیمارستانها مثلاً پرسنل با این رشته آشنایی نداشته و همکاری لازم را به عمل نمی آورند و بیماران قبل از رجوع به مددکار بیمارستان ترخیص می شوند. بنابراین باعث می شود که مددکاری تنها یک تشریفات اداری محسوب شود نه یک نیاز واقعی.
هدف از انجام تحقیق
پیچیدگی دشواریهای امروز بشر و فشارهای روحی و جسمی ناشی از زندگی پرهیاهوی قرن حاضر حرفه مددکاری را به صورت یک نیاز اجتماعی مطرح کرده است. امروزه نقش مددکاران در تحولات اجتماعی به خصوص در جوامع در گذار غیر قابل انکار است. اگر جامعه¬ای بخواهد به استقلال و خودکفایی برسد باید تحقیقات را سرلوحه کارهای خود قرار بدهد زیرا استفاده از تحقیقات علمی است که بسیاری از مسائل روشن و زیر ذره بین قرار می گیرد.
هدف از این تحقیق نیز دستیابی به میزان آگاهی مددجویان از حرفه مددکاری و چگونگی عمل مددکاران اجتماعی در مقابله با کودکان تک والدی است و همچنین شناخت جامعه نسبت به مددکار در مرکز بیمارستانها و اینکه خدمات مددکاران اجتماعی شاغل در بیمارستانها تا چه اندازه است؟!
فرضیه¬های پژوهش
1- به نظر می رسد بین تأثیر مددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی-سرپرست و اطلاع از نحوه عملکرد مددکاران نسبت به کودکان تک والد رابطه وجود دارد.
2- به نظر می رسد بین تأثیر مددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی-سرپرست و استفاده از امکانات در دسترس برای حل مشکل کودکان بی-سرپرست رابطه وجود دارد.
3- به نظر می رسد بین تأثیر مددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی-سرپرست و احساس مسئولیت مددکار و پیگیری مسائل و مشکلات کودکان بی¬سرپرست رابطه وجود دارد.
4- به نظر می رسد بین تأثیر مددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی-سرپرست و علل رضامندی از حرفه مددکاری رابطه وجود دارد.
سؤالات پژوهش
آیا بین تأثیرمددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی¬سرپرست و اطلاع از نحوه عملکرد مددکاران نسبت به کودکان تک والد تفاوت وجوددارد؟
آیا بین تأثیر مددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی¬سرپرست و استفاده از امکانات در دسترس برای حل مشکل کودکان بی¬سرپرست تفاوت وجود دارد؟
آیا بین تأثیر مددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی¬سرپرست و احساس مسئولیت مددکار و پیگیری مسائل و مشکلات کودکان بی¬سرپرست تفاوت وجود دارد؟
آیا بین تأثیر مددکار در بهبود وضع جسمی و روحی کودکان بی¬سرپرست و علل رضامندی از حرفه مددکاری تفاوت وجود دارد؟
تعاریف واژه¬ها
- توانایی
- پذیرش
- تطبیق، سازگاری
- کمک
- مددجو
- مددکاری اجتماعی جامعه
- جامعه
- مشاور
- مشاوره
- خدمات خانوادگی
- مددکاری اجتماعی خانوادگی
- احساس
- کار میدانی
- مددکار اجتماعی مدرسه
تعاریف مفهومی
مددکار
منظور از مددکاری در این تحقیق فردی است که خدمت اجتماعی انجام می دهد
«مددکاری اجتماعی یک خدمت حرفه¬ای است که بر اساس دانش و مهارتهای ویژه بنا شده و هدف آن کمک به افراد گروهها و جامعه است تا بتوانند استقلال شخصی و اجتماعی و رضایت خاطر فردی و اجتماعی را بدست آورند و در سلامتی فیزیکی، روانی و اجتماعی مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود را انجام دهند. »

 


مددجو
افراد نیازمندی که به مددکاری نیاز دارند یا بستری شده بودند «مددجویان این تحقیق می باشند.»
برای اطلاع از کم و کیف روش مددکاری فردی و شناخت سبک و تکنیک آن بدواً نیازمند به تعریف آنچه در برابر مددکار اجتماعی قرار می گیرد و مجموعه فعالیتها و کوششهای مددکار بر او متمرکز است یعنی «مددجو » خواهیم بود. باید فهمید که مددجو کیست؟ چه خصوصیاتی دارد چرا در موقعیت مددجویی، درمان جویی یا توان خواهی قرار گرفته است؟ چگونه با مددکار اجتماعی مصادف و مرتبط شده یا سرو کار پیدا کرده است و سرانجام چه اتفاقی افتاده است و تحت تأثیر چه عامل و عواملی احتیاج به یاری و حمایت و کمک در او پدیدار شده است؟
الف – مددجو در مددکاری فردی
عبارت است از یک فرد دارای مشکل، اعم از مشکل فردی ، روانی، خانوادگی، شغلی و یا مشکل بین فردی، که برای حل مشکل خودش به مددکار اجتماعی مراجعه کرده است.
ب – مددجو در مددکاری گروهی
عبارت است از تعدادی از افراد که بیش از 2 نفر و کمتر از 12 نفر هستند و دارای مشکل و یا علائق مشترک می باشند. که برای حل مشکلات یا به انجام رساندن انگیزه و علائق مشترک خودشان به مددکار اجتماعی مراجعه کرده و یا توسط مؤسسه محل کار مددکار اجتماعی، سازماندهی شده¬اند.
ج- مددجو درمددکاری جامعه¬ای
عبارت است از یک جامعه محدود که دارای مشکل یا مشکلات و یا انگیزه های تعریف شده¬ای در جامعه است و مسئولین آن جامعه یا رهبران محلی آن برای حل مشکل و یا به انجام رساندن انگیزه های تعریف شده جامعه، به مددکار اجتماعی مراجعه کرد و یا ارجاع داده شده¬اند. جامعه محدود مثل یک روستا، یک شهرک، یک بیمارستان، محله¬ای در شهر، یک شبانه روزی، یک زندان، و یا یک مرکز گذران اوقات فراغت و مشابه آن...
د – ابزار کار در مددکاری فردی
شامل مشاهده، مصاحبه، بازدید منزل، مشاوره، رفتار درمانی و استفاده از ظرفیت فکری مددجو می شود.
هـ - ابزار کار در مددکاری گروهی
شامل مصاحبه گروهی، پویایی گروه، فنون کار گروهی، کلاس آموزشی، گروه درمانی، روشهای توان بخشی گروهی، بازدید، پیش قدم شده در گروه، انواع ورزش، انواع هنر به ویژه تأتر و فیلم سازیف رهبری گروه، راهنمایی و مشاوره گروهی و انواع فعالیتهای فرهنی با هدف اجتماعی شدن و اجتماعی شدن مجدد می شود.
و – ابزار کار در مددکاری جامعه¬ای
شامل تحقیق، برنامه ریزی، طبقه بندی مشکلات، آگاه سازی، سازماندهی، انتخاب رهبران محلی، جلب مشارکت مردم جامعه در امور مربوط به توسعه جامعه خودشان، توسعه محلی، ترویج، نمونه سازی، توسعه منابع، ارزیابی، پیگیری، تبلیغ و تشویق، فیلم، کتاب، بازدید علمی و انتخابات می شود .
دیاگرام: روابط بین متغیرها

 


بهبود وضع جسمی و روحی کودکان تک والدی «یتیم»

 

فصل دوم
پیشینه پژوهش

قسمت اول: نقش مددکاران اجتماعی
مقدمه
کمک به اعضای نیازمند جامعه سابقه طولانی دارد و به مراحل اولیه تشکیل جوامع بشری باز می گردد. ریشه¬های خدمات اجتماعی مثل پزشکی و معلمی از آن معتقدات قدیمی سرچشمه می گیرد که بر مبنای آرزوی برخورداری نوع بشر از رفاه، سلامت روانی بیشتر قرار دارد و در کشورهای مختلف این آروز توسط افراد خیر و مؤسسات خیریه از شکل یک آرزو به واقعیت تبدیل شده سازمانهای خیریه در جهان غرب بدین امر توجه پیداکردند که کمکهای متفرق. غیر منظم و سازمان نایافته مؤسسه¬های خیریه و کمکهای فردی غیرحرفه¬ای قادر نیست باری اساسی از دوش نیازمندن بدان کمکها بردارد. همچنین متوجه شدند که این گونه کمکها نمی تواندواقعاً مفید و مثمر ثمر واقع شود و از این راه نه تنها بر تعداد نیازمندان اجتماع روز به روز افزوده می گشت، بلکه کمکهای این سازمان ها که اکثراً نیرو و بودجه خود را نیز بیهوده مطرح می کردند شاید به نیازمندانی واقعی نمی رسید. علاوه بر آن عدم همکاری بین سازمانهای خیریه، عدم کاربرد روش صحیح و همچنین درهم ریختگی و تکرار کلمات در بین سازمانهای خیریه موجب اتلاف وقت و سرمایه می شد و بسیار اتفاق می افتاد که خدمات نیز به نیازمند واقعی عرضه نمی گشتف در نتیجه دریافتند که دادن صدقه یا ندادن آن نمی تواند راه حل مشکلات نیازمندان باشد از سوی دیگر بر اثر گسترده شدن اجتماعات و افزایش تماس و رابطه مرد با یکدیگر و توسعه افقهای فعالیت افراد بشر و پیش آمدن اتفاقات در وقایع ناگوار متعدد و بالاخره تغییر شرایط زندگی در اجتماعات بشری، مسائل و مشکلات مختلف چنان پیچیده گردید که اصولاً اقدامات سازمان نیافته و صرفاً تسلی بخش نمی توانست جوابگوی دردهای گرفتاران و نیازمندان باشد. بنابراین پیشگامان حرفه مددکاری چون «سن ونسان مویل، رورند، توماس چالمرز، جین ادامز، و دیگران» بر آن شدند تا با درک وضع و موقع افراد در شرایط اجتماعی آنان زمینه لازم را برای یاری رساندن به آنان فراهم سازند.
بدین ترتیب آموزش منظم برای ترتیب اشخاص به عنوان مددکار اجتماعی نیز به صورت پدیده نوظهوری که سابقه آن از 80 سال تجاوز نمی کند، شکل گرفت «مددکاری اجتماعی یک هدف حرفه¬ای است که بر دانش و مهارتهای خاص قرار گرفته و هدف آن کمک به افراد و بهروزی و بهزیستی جسمانی، روانی و اجتماعی است.»
منشور اخلاقی مددکاران اجتماعی
مددکاران کشورهای جهان، همه دارای منشور اخلاقی¬اند «منشور اخلاقی زیر نیز با توجه به اصول مددکاری اجتماعی، اهمیت اخلاق، رفتار، کردار و اندیشه-ای که لازمه حرفه مددکاری است، به وسیله مددکاری اجتماعی ایران، تهیه و تنظیم شده است.»
مددکاری اجتماعی حرفه¬ای است که بنیان آن بر انسان دوستی نهاده شده است مددکاری اجتماعی از مددکاران راستگاری، غمخواری، اعتقاد به ارزش و شخصیت انسانی، احترام به افراد بشر به عنوان یک انسان خدمت به نوع دوستی و حقیقت جویی را انتظار دارد مددکاری اجتماعی از مددکاران خواستار است که به وسعت دانش و علوم و توسعه روزافزون آنها در جهان پی برده و به محدودیت دانش و مهارت و خدمات خود اعتراف کنند تا بدینوسیله همیشه در پژوهش و کسب دانش و مهارت لازم از طریق تجربه و تعلیم و تربیت حرفه¬ای کوشا باشند.
هدف نهایی و خواست مددکاری، عرضه داشت خدمتی شایسته، راستین و نوع دوستانه به منظور توانا ساختن و خودیاری انسانهاست.
مددکار اجتماعی هم خود را برای رفاه انسانها و اعتلاء نوع بر و کوشش خود را برای پیشرفت علمی که درباره انسانها و روابط متقابل آنها گفتگو می کند، وقف کرده¬اند.
مددکاران اجتماعی جهاد مقدسی را در راه توسعه روزافزون منابع اجتماعی به منظور گسترش بهزیستی و بهروزی بشریت، دور از هر گونه پیشداوری و تبعیضی ، هدف مساعی خویش قرار داده¬اند.
مددکاران تقبل می کنند که در حفظ و پیشرفت حرفه مددکاری اجتماعی بکوشند و پیوسته مبانی و اصولی را که این فن بر آن مبتنی است مورد آزمایش قرار دهند، در توسعه و پیشرفت آن جهد وافی مبذول دارند. در بسط مهارت و تعمیم فلسفه و تقویت حس اعتماد متقابل عمومی بکوشند و تجربیات این حرفه را به طور روزافزون گسترش دهند.
این منشور اخلاقی اصولی را برای رفتاری که یک مددکار در روابط حرفه¬ای خود با مددجویان، با همکاران سازمانی که در آن کار می کند و در مناسباتی که با متخصصان سایر حرفه¬ها باید داشته باشند، در نظر گرفته است.
من به عنوان یک مددکار تعلیم یافته حرفه¬ای، پیمان می بندم که روابط حرفه¬ای خویش را بر طبق منشور اخلاقی مددکاری تنظیم و اجرا کنم و بدینوسیله رضایت درونی و ایمان واقعی خویش را به این نکات ابراز می دارم.
من نخستین تعهد و پیمان خویش را خدمت راستین به افراد، گروهها و جامعه می دانم، خدمتی که جهد در بهبود و پیشرفت شرایط اجتماعی را نیز شامل می گردد.
من مسئولیت خدمتی را که به انجام دادنش مفتخرم با آغوش باز می پذیرم.
من مسئولیت حرفه¬ای خویش را بر علایق شخصی ترجیح می دهم و می کوشم که منافع شخصی را فدای مصالح عمومی کنم.
من تعهد می کنم در پنهان داشتن اسرار مردم از گزند نامحرمان کوشا باشم و اصل رازداری حرفه¬ای را که از اصول مهم مددکاری است با آغوش باز می پذیرم.
من به موازین علمی، یافته ها و عقاید صاحبنظران با دیده احترام می نگرم و طریق منطق را برای بیان و تعبیر آنها بر می گزینم.
من به اصول حرفه¬ای مددکاری اجتماعی اعتقاد کامل دارم و اعمال و رفتار خود را بر مبنای علم، تجربه و مهارتهای مددکاری بنیان می نهم.
من مسئولیت و وظیفه حرفه¬ای خود می دانم که عقاید و یافته های علمی و حرفه¬ای خویش را به خاطر پیشرفت برنامه های بهزیستی انسانها و گسترش خدمات اجتماعی ، در اختیار بشریت قرار دهم و حمایتم را از این طرحها اعلام می دارم.
من تعهد می کنم که در حفظ و حمایت جامعه بکوشم و در جلوگیری از اعمال ناپسند و غیراخلاقی افراد یا سازمانهایی که ناروا در فعالیتهای بهزیستی اجتماعی شرکت دارند کوشا باشم.
من آمادگی خویش را برای تقدیم خدمت لازم حرفه¬ای در هنگام رویدادهای ناگهانی و حوادث غیرمنتظره عمومی اعلام می دارم.
من بین گفتار و کردار خویش به عنوان یک فرد اجتماع، و بین گفتار و کردار حرفه¬ای خود به عنوان نماینده یک مؤسسه در جامعه، فرق قائلم و با وضوح و صراحت شایسته این دو را از یکدیگر تشخیص و تمیز می دهم.
من از این اصل که هر حرفه¬ای لازمه¬اش تعلیم و تربیت حرفه¬ایست پشتیبانی می کنم.
من عهد می بندم که به ایجاد حفظ و شرایط لازمی که در مؤسسه¬های مختلف، مددکاران را قادر می سازد تا به مفاد این منشور اخلاقی عمل کنند کمک می کنم.
من تعهد می کنم که در داوریهای حرفه¬ای، خواستها و عواطف خویشتن را معیار سنجش قرار ندهم، سعی می کنم که احساسات انسانها را درک کنم از احساسات، تعصبات و پیشداوری های شخصی دوری گزینم تا بدینوسیله به تجلی و کشف واقعیتها کمک کرده باشم.
من برای تحقق بخشیدن به هدفهای این منشور، تعهدات و پیمانهای خویش را با توجه به حق تقدم موردها، آن طور که هر موقعیت ایجاب می کند انجام می دهم، اصول مددکاری را درنظر می گیرم و برای انجام داده خدمت، راهی را بر می گزینم که با روح و مفاد این منشور اخلاقی وفق دهد .

 

آموزش مددکاری در دانشگاههای مختلف جهان
آرژانتین در سطوح لیسانس در 6 دانشکده
استرالیا در سطوح لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در 5 دانشکده
اتریش در سطوح فوق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس در 1 دانشکده
بلژیک لیسانس و فوق لیسانس در 16 دانشکده
برزیل لیسانس در 22 دانشکده
کانادا در سطح لیسانس، فوق لیسانس، دیپلم تخصصی و درجه دکتری در مددکاری اجتماعی در 16 دانشکده
شیلی در سطح لیسانس در 11 دانشکده
کلمبیا در سطح لیسانس در 10 دانشکده
کوستاریکا لیسانس در 1 دانشکده
دانمارک لیسانس در 5 دانشکده
دومینیکن لیسانس در 1 دانشکده
اکوادر لیسانس در 1 دانشکده
مصر لیسانس و فوق لیسانس، دکتری در 1 دانشکده
السالوادر لیسانس در 1 دانشکده
اتیوپی لیسانس و دانشنامه در امور اداری عمران جامعه در 1 دانشکده
فنلاند لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در 3 دانشکده
فرانسه لیسانس در 44 دانشکده
جمهوری فدرال آلمان لیسانس در 16 دانشکده
غنا فوق دیپلم در 1 دانشکده
یونان لیسانس در 3 دانشکده
گواتمالا لیسانس در 1 دانشکده
هائیتی لیسانس در 1 دانشکده
هندوراس لیسانس در 1 دانشکده
هنگ کنگ لیسانس در 3 دانشکده
هند لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در 14 دانشکده
اندونزی لیسانس و فوق لیسانس در 1 دانشکده
ایرلند فوق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس در 2 دانشکده
اسرائیل لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در 5 دانشکده
ایتالیا لیسانس، فوق لیسانس در 26 دانشکده
جامائیکا لیسانس در 1 دانشکده
اعتماد به نفس در حرفه مددکاری
اعتماد به نفس حس عمومی از نظارت خود بر محیط است و به خود اثربخشی یا خودکارایی باندورا نزدیک است در حالی که عزت نفس بیشتر حس عاطفی از قبول کردن خویش و احساس ارزش خود است. بنابراین اعتماد به نفس می تواند در عزت نفس شرکت داشته باشد اما این دو مترادف نیستند (اسلامی نسب، 1373).
اگر ابعاد اعتماد را مرکز محور اقدام برای اعتماد بدانیم اشکال زیر قابل تصور هستند:
الف) اعتماد به نفس خود (بخش لوامه نفس یا آغاز مطمئنه یا «خود»)
ب) اعتماد به انسان غیر از خود (همسر، والدین، دوستان، مددجویان، همکاران ، مقامات کشوری و ....) (اسلامی نسب، 1373).
ج) اعتماد به خدا در احادیث و روایات اعتماد به خدا در شکل مطالعه در صفات جلالی و جمالی یا سلبی و ثبوتی با نام توکل آمده است و مددکار اجتماعی لازم است همیشه در رابطه با مددجویان توکل به عالم اخروی داشته باشد و هدف خود را وظیفه وجدانی بداند.
اصول رعایت اخلاق در مددکاری اجتماعی
بر اساس این اصل انسانها در هر زمان و هر مکان سوای رنگ، نژاد، ملیت و حتی کیش و آئین و مرام و طرز تفکر اجتماعی و سیاسی، به صرف انسان بودن مورد قبول و احترام و پذیرش واقع می شوند و مددکار اجتماعی عاری از نظرگاههای طبقاتی، مرز جغرافیایی و هر نوع زاویه دید خصی با انسانها مواجه می شوند و می توان گفت که وجود انسان خود به خود و بطور مجرد معنی دار و موجب حرمت است.
این اصل از مددکار اجتماعی انتظار دارد که انسان بودن را یک حق مستمر و لایتغیر و زوال ناپذیر بداند و بنابراین اگر انسانی با مشکلات و دشواریهایی روبرو است، حتی اگر این مشکلات از دید عامه مردم مردود و زشت به حساب می آید ولی از آنجا که انسانی این معضلات نامطلوب و ناپسند را دارد، مقام انسانی فرد دارای مسأله حکم می کند که مددکار اجتماعی طرز تلقی انسان دوستانه را داشته باشد و نباید فردی را که مرتکب جنایت هم شده است و قانون او را به مرگ محکوم کرده است طرد نماید و همواره بر این پندار باشد که او انسانی است که اگر چه معدوم خواهد شد و حتی نابودی او را نیز سزاوار و شایسته بداند، بازهم انسانی که تا گاه مرگ لازم است مقام او و احترام به مقام او حفظ شود به این ترتیب گمان می رود که مددکار اجتماعی فردی را که خودفروشی می کند و یا به اشاعه مواد مخدر می پردازد و دست به دزدی و قتل می زند اگر چه هیچگاه عمل او را قبول نمی کند و حتی با برقراری رابطه علت و معلول در بروز مشکلات او را منزه نمی داند ولی تصورش بر این است که انسانی مبتلا به نابسامانیها، نژندیها و کج رفتاریهایی شده است که اگر چه دزد یا جانی و خاطی است، ولی انسان است و این انسان بودن جایگاه و مقام خود را دارد و او انسانی است که خواه و ناخواه با انسانهای دیگری مربوط و پیوسته می شود و نادیده گرفتن مقام انسانی او به مقام انسانی دیگران آسیب و صدمه می رساند.
این اصل مبتنی بر یافته های علمی و یا اصول نظری صاحبنظران یا مرام و ایدئولوژی خاصی استوار نشده است. بلکه ریشه در نظام آفرینش و مجموعه هستی دارد زیرا که انسان آفریده مافوق ترین نیروی قدرت و عظمت است و آن هم مخلوقی برتر و گرامی تر از سایر مخلوقات و بنابراین نمی توان در هیچ حال چنین شگفتی خلقت را به دلیل اعمالش یا مشکلاتی که دارد، نادیده گرفت و وجود واقعیت او را حذف کرد و در آن هنگام که مصداق فاعل بدترین و ننگین ترین رفتار می شود معیارها و ارزشها و مقررات و هنجارهای اجتماعی او را ناباب و منحرف و منحط ارزیابی می کند. از دیدگاه انسان دوستانه مددکار اجتماعی باز هم انسانی است دردمند، مبتلا، گرفتار و درمانده که کار مجازات او جای خود را دارد و انسان بودن او همچنان مطرح و درخور تعمق است.
برابری انسانها از حقوق اجتماعی و رابطه آن با حرفه مددکاری
اصول اخلاقی در مددکار اجتماعی را می توان پی آمد و محصول و شاید هم مکمل اصل قبل دانست چرا که اگر پذیرفته باشیم نفس انسان بودن قابل اعتنا و محترم است، ناگزیر بهره گیری وی از مواهب خدادادی، حقوق اجتماعی، فرصتهای موجود در جوامع انسانی و همه چیزهایی که یک انسان می تواند از آن برخوردار شود برای دیگر انسانها نیز فرض و حق است.
مددکاران اجتماعی از این اصل پیروی می کنند، هر انسانی در نهایت از نظر جامعه یکسانی با دیگر انسانها دارد و هیچ نوع تبعیض غیرعقلانی در مورد آنان قابل قبول نیست و در واقع هر فردی آزاد است که از لحاظ معنوی ترقی کند و از لحاظ اقتصادی پیش رود و در عین حال حق دارد که برای پیشرفت اقتصادی حراست و حفظ ارزش انسانی و احترام فردی را خواستار باشد.
مددکاران اجتماعی در جریان برنامه ریزیهای اجتماعی و همه فعالیتهای مددکاری، بهره¬مندی و بهره¬وری از حقوق اجتماعی را خاص طبقه، گروه یا جامعه خاصی نمی داند و معتقدند که بین شهر و روستایی، کارگر و کارافرما، اروپایی و آسیابی بازاری و اداری در اینباره تفاوت و تبعیض و نابرابری غیر منطقی و نامعقول است و بنابراین مددکار اجتماعی شاغل در واحدهای درمانی هنگام رسیدگی به مشکلات بیماران یک بخش، همه آنان را مساوی و برابر می داند و اگر اولویتی قائل باشد بنابر ماهیت و فوریت مشکل بیمار است یا مددکاران شاغل در واحدهای حمایتی و توانبخشی در پاسخگویی به نیازمندیها و مشکلات مددجویان خود ایناصل را در نظر خواهند داشت و با رعایت برابر ی انسانها در توزیع امکانات و توان و انرژی خود برای خدمت و متناسب با دلایل مشخص، اقدام می نمایند.
اعتقاد به برابری انسانها در بهره گیری از حقوق اجتماعی، مددکار را به همه جنش های حق طلبانه و آزادی خواهان پیوند می زند و بین آرمانهای او با نهضت هایی که رهایی انسانها را از ظلم و بی عدالتی طلب می کند، الفت و آشنایی و همپالگی را موجب می شود و همین اصل اخلاقی است که توأم با اصل پیشین به او انگیزه مشارکت در یاری رسانی به گروههای آسیب دیده از حوادث طبیعی نظیر سیل و زلزله و طوفان را می دهد و او را مسئول می سازد که در جهت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریهای روانی و فقر و عقب ماندگی به تلاش برخیزد و او را وادار سازد که در قالب فعالیتهای دسته جمعی وکار تیمی همدوش سایر متخصصان و کارشناسان نقش حرفه¬ای خود را ایفاء نماید.
تردیدی نیست که اگر اصول رعایت نشوند و یا در حد ادعا و بدون عمل در پندار و رفتار و تنها در حد گفتار به کار گرفته شوند، نقش حرفه¬ای تحقق نیافته است و اگر هم ادعای مددکاری اجتماعی باشد، آن را می توان مددکاری حرفه-ای دانست .
اصول مصاحبه و مشاوره در مددکاری اجتماعی
در مشاوره و مددکاری اجتماعی به ویژه مددکاری فردی مصاحبه مهم ترین و رایج ترین روش جمع آوری اطلاعات به بهترین ابزار برای شناخت مراجع یا مددجو و مسایل و مشکلات و علاقه¬مندیهای او به شمار می آید. مددکار اجتماعی و یا مشاور باید بکوشد هنگام رویارویی با مددجو یا مراجع برای رسیدن به هدفهای مورد نظر با نهایت کاردانی، آگهی، احساس تعهد و شناخت مسئولیت همراه مهارت و دقت کافی از اصول مصاحبه استفاده کند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  134  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی دیدگاههای افراد مختلف در جامعه نسبت به نقش مددکاران

دانلود مقاله کشت سیب زمینی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کشت سیب زمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

آماده سازی بستر کشت
برای دستیابی به حداکثر عملکرد با غده هایی بدون عیب و نقص و دارای شکل خوب و ایجاد پشته هایی که غده های سیب زمینی به آسانی و با سرعت برداشت شوند عملیات آماده سازی سبز کشت دارای اهمیت فراوانی است.
در پائیز قبل از کشت، زیرکنی با ساب سویل لازم است و بعد زمین را شخم زده و به همان ترتیب رها می نمایند تا سرمای زمستان آفات موجود در خاک را از بین ببرد و علفهای هرز بر اثر بیرون ماندن ریشه خشک گردند. در بهار مجددا زمین را شخم زده عمق شخم در این حالت تا میزانی است که ریشه گیاه بتواند نفوذ نماید.
کلوخه های خاک باید کاملا خرد شود و در ضمن رطوبت خاک به اندازه کافی باشد. گرچه این دو نیاز گیاه با یکدیگر سازگار نیستند چه هر عمل خاک ورزی سبب از دست رفتن رطوبت خاک می شود. رطوبت خاک را می توان با سرعت بخشیدن به آماده سازی خاک تا حدودی حفظ نمود.
کلوخه های خاک: دلایل زیادی در توجیه از بین بردن کلوخه های خاک ارائه می شود که اکثر آنها مکانیکی است. کلوخه های خاک از لحاظ اندازه مشابه یا بزرگتر از غده هایی هستند که می باید به طور مکانیکی یا به کمک بلند کننده ها جدا شوند. در فصول خشک کلوخه ها ممکن است دارای لبه های تیز شده و به غده ها آسیب برسانند. اندازه مطلوب ذرات خاک بیشتر از 12 میلیمتر نیست.
سنگ: وجود خرده سنگها و شنهای کوچکتر از 12 میلیمتر در مزرعه مزیتی به شمار می رود زیرا سبب نفوذپذیری خاک می شوند ولی سنگهای بزرگتر در هنگام برداشت محصول سبب اسیب رسیدن به غده و ایجاد اشکال در جداسازی بهنگام برداشت می شود. به طور کلی وجود سنگ در مزرعه سبب بروز مشکلاتی در عملیات کاشت، داشت و برداشت سیب زمینی می شود که می توان به صدمه دیدن دستگاههای آماده سازی زمین، ممانعت از قرار گرفتن غده ها در محل اصلی خود، اشغال فضای خاکی که می تواند منبع غذا و روطبت برای گیاه باشد و کندی حرکت ماشین برداشت اشاره نمود. وجود سنگ ضایعات قابل ملاحظه ای برای غده های حساس سیب زمینی بوجود می آورد، لذا چنانچه در مزرعه ای سنگ به مقدار زیاد وجود داشته باشد بهتر است قبل از آماده سازی بستر کشت اقدام به گردآوری و خارج ساختن آنها نمود.
علاوه بر مقدار سنگ در مزرعه شکل سنگ نیز در آسیب رساندن به غده ها موثر است. جدول ذیل مقدار آسیب وارده بر غده ها را بر حسب اندزه و شکل سنگ نشان می دهد.
روش جمع آوری و خارج ساختن سنگ:
دستگاههایی که برای این منظور به کار می روند مانند حالت قبل است با این تفاوت که دارای نوار نقاله یا زنجیر نقاله می باشد که سنگها را پس از جدا نمودن از خاک در تریلی یا کامیون می ریزد بعضی دستگاههایی از این قبیل دارای مخزنی می باشند که سنگها را جمع آوری و سپس به کمک جلکهای هیدرولیکی مخزن از روی شاسی دستگاه بلند شده و در کامیون یا تریلی خاک می نماید. انجام این کار پاییز سال قبل از کشت یا بهار، قبل از اقدام به کشت می باشد.
شکستن و خرد نمودن سنگها:
دستگاههایی که برای این منظور به کار می روند عمدتا برای سنگهای رسوبی ساخته شده اند زیرا سنگهای رسوبی ساخته شده اند زیرا سنگهای آذرین معمولا سخت هستند مگر اینکه دارای خاصیت تورق باشند. سنگهایی که دارای اندازه ای بیش از حد متعارف هستند توسط نقاله ای به جلوی دو غلتک که با نیروی هیدرولیک می چرخند انتقال می یابند . فاصله بین دو غلتک توسط سوپاپ ویژه ای تنظیم می شوند به همین دلیل می توان دستگاه را در حالی که دارای بار است به کار انداخت. سنگهای خرد شده اگر دارای قطری کنتر از 12 میلیمتر باشد از فضای بین میله های نقاله بر روی زمین می ریزند ولی اگر بزرگتر از آن باشند توسط نقاله در یک ردیف جمع آوری می گردد. در نوع دیگری از دستگاههای شکننده سنگ وزنه هایی متصل به زنجیرهایی از فولاد در اطراف محوری قرار دارند که با چرخش سریع محور زنجیرها با سنگها برخورد کرده و آنها را خرد می نماید.
هزینه تعمیر و نگهداری این نوع دستگاهها به خاطر فرسایش ناشی از شکستن سنگها بیشتر از دستگاههای جمع آوری و ردیف کن سنگها می باشد.
لازم به تذکر است که استفاده از دستگاههای سنگ شکن یا سنگ جمع کن به بافت خاکهای بی ثبات لطمه می زند لذا بایستی در انتخاب آنها دقت فراوان به کار برد.
بررسی های انجام شده در مرکز تحقیقات گلیتورپ انگلستان نشان داده است که با جمع آوری و ردیف نمودن سنگ از کشتزارهای سیب زمینی ضایعات غده ها در حدود 60 درصد کاهش یافته و حدود 25 درصد افزایش محصول را می توان انتظار داشت ولی شکستن سنگها به منظور کاهش اندازه آنها چنین نتیجه ای را نشان نداده است.
جمع آوری سنگ و کلوخه از مزارع سیب زمینی سبب امکان استفاده از دستگاه برداشت سیب زمینی بدون نیاز به کارگر اضافی می شود.
شخم زدن زمین :
در کاشت سیب زمینی نیازی به شخم با عمق بیش از 250-200 میلیمتر نیست. شخم زدن بهتر است در پائیز صورت گیرد مگر اینکه خاک سبک و انجام شخم در بهار میسر باشد. زیر خاک نمودن بقایای گیاهی ضروریست برای این منظور از وسایلی که برای این منظور از وسایلی که برای مدفون ساختن بقایای گیاهی به کار می رود می توان استفاده نمود.
بکارگیری گاو آهن دوار (روتواتر) و دیسک مقدم برشخم ممکن است مفید باشد. استفاده از گاو آهن واگرد یادوطرفه از نظر هموار نگاهداشتن زمین مفید است.
خاک ورزی پیش از کاشت:
در نهایت خاک نرم بایستی تا عمق 100-150 میلیمتر قرار گرفته باشد چنانچه خاک سخت باشد، شخم پائیزه و قراردادن سطح خاک در معرض یخبندان زمستان مفید خواهد بود. کار با خاک نباید خیلی زود انجام گیرد والا تراکم خاک نرم مرطوب در زیر قسمت سطحی نتیجه می شود در وضعیت خشکی زمین بهتر است به منظور حفظ رطوبت خاک آخرین عمل خاک ورزی و تهیه بستر کشت همزمان و یا اندکی قبل از عمل کاشت غده ها صورت گیرد.
پشته های سیب زمینی:
سیب زمینی معمولا بر روی پشته ها کشت می شود کاشت سیب زمینی بر روی پشته این حسن را دارد که نیاز به کاشت غده در عمق زیاد نیست.
پشته های سیب زمینی : سیب زمینی معمولأبر روی پشته ها کشت می شود کاشت سیب زمینی بر روی پشته این حسن را دارد که نیاز به کاشت غده در عمق زیاد نیست و بعد ها غده های تشکیل شده پوشیده از خاک کافی خواهند بود.زمان تشکیل پشته ها بستگی به عمق کشت،حرارت خاک،وضعیت رطوبت خاکو نحوه کنترل علفهای هرز دارد.تجربیات متععدنشان داده است که پشته های مطلوب برای ردیفهایی با عرض 900-750 میلیمتر سطح مقطعی برابر با 750/0 متر مربع دارد. این سطح انقدر بزرگ می باشدکه در صورت فراهم بودن شرایط مناسبحدود 50 تن در هکتار محصول داشته باشیم بدون اینکه سبز شدن زاید انجام شود.
برسیهای مختلف ثابت نموده است که سیب زمینی دارای شبکه ریشه ای ضعیفی است در صورتی که خاک زیر پشته غیر قابل نفوذ باشد میزان محصول به مقدار زیادی کاهش می یابد چنین لایه غیر قابل نفوذی عمق ریشه را محدود ساخته و اب قابل استحصال توسط ریشه در زمان خشکی زمین کاهش می یابد.در چنین زمینی دفعات ابیاری به مراتب بیشتر از زمینی است که در ان ریشه بتواند در عمق بیشتری نفوذ نماید.
یکی از مضار چنین زمینهای که دارای لایه غیر قابل نفوذ می باشند یا خاک در عمق معینی متراکم شده این است که پس از ابیاری زیاد یاپس از بارندگی شدیت برای مدت مدیدی به حال اشباع در ایدو امکان از بین رفتن ریشه یا پوسیدگی غده بوجود ایدفلیب کانیل از اوروگوئه در یافت که بین عملکرد محصول سیب زمینی و عمق منطقه A ارتباط مثبتی وجود دارد (ص 85)
خروج جوانه ها از غده متأثر از عوامل زیر می باشد:
کیفیت بذر (سن بذر و مرحله جوانه زدن)
حرارت خاک
رطوبت خاک
در صورتی که بذر سیب زمینی کیفیت مطلوبی نداشته باشد بایستی به نحوه کشت توجه بیشتری شود عمق کاشت و روشهای اماده سازی بستر کشت بر حرارت و رطوبت خاک در اطراف غده ها تأثیر می گذارد. خاک در لایه های زیرین به مراتب کندتر از لایه های رویی خشک می گرددبنابرین در زمینهای خشک بهتر است غده ها در عمق بیشتری کاشته شوند. در وضعیت گرما امکان کاشت عمیق تر غده ها می باشد و بهتر است در صورتی که حرارت محیط بالا باشد غده ها عمیق تر کاشته شوند. در محیط مرطوب نیاز به کشت عمیق غده ها نیست در محیط سرد نیز کشت غده ها در عمق اندک مفید خواهد بود.
فاصله ردیفها و چرخهای تراکتور
هر نوع تنظیم چرخ تراکتدر بهد از شخم و قبل از کاشت غده ها سبب تراکم بیشتر خاک و ایجاد کلوخه های زیاد می گردد. استفاده از چزخهای زوج یا چرخهای پره ای متصل به چرخ لاستیکی سبب کاهش فشاروزن تراکتور بر سطح تماس چرخها با خاک شده و بالنتیجه از تراکم خاک و فشرده شدن ان می کاهد.
دوشهای مختلفی برای کاستن از فشرده شدن خاک پیشنهاد شده :
بعد از شخم زدن تمام رفتنهای تراکتور شامل کاشت غده ها ، پخش کود شیمیایی و جین کردن، سله شکنی از مسیرهای مشخصی صورت گیرددر پائیز مزرعه به دقت علامت گذاری شده و برای هر یک از عملیات از مارکر استفاده شود.
روش دیگری که برای جلوگیری ار متراکم و فشرده شدن خاک نرم ناشی از اثر یخبندان رمستانی بکار می رود نصب ادوات خاک ورزی در جلوی چرخها می باشد. این روش بیشتر در تراکتورهای ویژه حمل ادوات و تراکنورهای که در جلو وعقب دارای باروی هبدرولیک و محور انتقال نیرو هستند قتبل اعمال است. به هر حال نصب چند واحد کولتیواتر بر روی شاسی حامل ادوات در پشت چرخهای تراکتور از فشرده شدن خاک می کاهد. کلوخه های خاک در زیر و کنار پشته ها توسط چرخها پس از کشت غده ها ایجاد می شوند. این تأثیرات با انتخاب فاصله بیشتر ردیفهای(بیش از 750 میلیمتر) کاهش می یابد. فاصله بیش از 750 میلیمتر مفید و فاصله 900 میلیمتر ارجح است زیرا سبب می شود که پشته ها با خاک کم عمق درست شود و فضای بیشتری برای چرخها موجود است(تصویر فوق)
افزایش فاصله بین پشته ها سبب کاهش تراکم خاک در کنار پشته ها می گردد و یکی از فوائد ان افزایش نرخ برداشت محصول به میزان 17 در صد و کاهش اسیب دیدگی غده های اطراف پشته ها در اثر فشار چرخهای تراکتور می باشد. 2 ص 41
به طور کلی برای اماده سازی بستر کشتاعمال زیر توصیه می شود:
شخم زدن با گاو اهن دارای خاکبرگردان ، دیسک زدن و صاف کردن رمین با لودر در خاکهای سبک. در صورتی که خاک لومی- رسی باشد استفاده از زیر شکن یا ساب سویل و شخم زدن در پائیز قبل از کشت و دیسک زدن در بهار قبل از کشت توصیه می شود استفاده از دستگاهایی چون روتواتر، هرس رفت و برگشتی نیز توصیه می گردد. خاک بایستی تا عمق 250 میلیمتر نرم و فاقد کلوخه باشد.
سردخانه برای کاشت اورده می شود نبایستی یلافاصله کشت شوند غده ها بایستی دارای جوانه زرد متمایل به سبز باشند غده تی که دارای چشمهای بسته باشد به کندی جوانه می زند و ممکن است توسط میکروارگانیسم موجود در خاک اسیب ببیند. کاشت غده های که جوانه زده باشد دارای رشد سریع جوانه زدن زودتر از موقع و عملکرد بالایی می باشد. جوانه هایی که بر روی غده بوجود می اید. هنگام کاشت باید قوی و سالم باشند در روش صحیح جوانه زدن غده ها در مقابل نور روز در درجه حرارت معتدل قرار می گیرند تا جوانه ها سخت و محکم شوند گر چه جوانه زدن سیب زمینی قبل از کشت سبب خروج ورشد سریع جوانه می شود ولی دلیل عملکرد زیاد ان نیست.

 

عملیات قبل از کندن غده ها
هیچ گاه غده سیب زمینی را نارس برداشت ننمایید زیرا غده نارس دارای پوست بسیار نازک و ظریفی است و دیوار سلولهای غده درست در زیر اپیدرم خیلی نازک تر از غده های رسیده می باشند، به همین دلیلا پارگی پوست و پوست کن شدن در غده های نارس به اسانی اتفاق می افتد. با رسیدن غده ها پوست سیب زمینی دارای لایه ضخیم تری از چوب پنبه شده و در برابر سایش و پارگی مقاوم می شود. سیب زمینی که پوست ان پاره شده بعد از مدتی به رنگ قهوه ای و سپس سیاه در امده و اب خود را از دست داده و فاسد می شود. برداشت محصول قبل از رسیدن کامل غده ها هنگامی با صرفه می باشد که بهای مناسبی برای ان پرداخت شود زیرا سیب زمینی نارس را بایستی بلافاصله پس از خارج نمودن از خاک به مصرف رسانید . اینکه کمی عملکرد محصول ممکن است با بهای بیشتری جبران گردد یک واقعیت می باشد. زمان رسیدن سیب زمینی هنگامی است که گباه سیب زمینی خشک شود البته برداشت زودتر غده ها امکان دارد ولی پس از کندن ساقه و برگ باید به غده ها فرصت دادتا به پوست سازی و سخت نمودن بافت پوششی خود بپردازند.
زمان برداشت : برای تعیین زمان برداشت در نظر داشتن نکات ذیل ضروری است:
- عملکرد حقیقی و عملکرد قابل حصول سیب زمینی
- بهای حقیقی و بهای مورد انتضار
- تأثیر زمان برداشت بر کیفیت محصول
- وضعیت فعلی زمین و هوا و شرایط مورد نظر
- زمان امادگی زمین برای محصول بعدی برداشت زودتر از موقع محصول سیب زمینی در کیفیت ان تأثیر می گذارد. در طول مدت رشد مقدار مواد خشک غده ها به تدریج افزایش می بابد، در حالی که مجموع مواد قندی و کاهش مقدار مواد قندی کاسته می گردد.
بر اساس این جدول غده های نارس برداشت شده دارای مقدار کمی ماده خشک هستند در حالی که مواد قندی ثابت و قابل کاهش زیادی دارند. سیب زمینی ویژه بذر را زودتر برداشت می کنند تا از اسیب ویروسهایی در امان باشند که در اخرین مراحل رشد به ان دچار می شوند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  53  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کشت سیب زمینی

دانلود مقاله پرورش گاو

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله پرورش گاو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

تاریخچه
بشر اولیه که سالیان درازی را به صورت بدوی از میوه درختان و شکار حیوانات امرار معاش می نمود رفته رفته درصدد برآمد برای مواقعی که دسترسی بشکار نداشت حیواناتی را که مفید تر و مطیع تر تشخیص داده بود به تدریج رام و اهلی نماید . کم کم در اثر تماس مداومی که بدین طریق با گاو ، بز و میش کوهی حاصل کرد علاوه بر فوائد گوشت از مزایای شیر هم برخوردار شد و پس از قرون متمادی هنگامی که شهرنشین شد در گوشه خانه و کاشانه ای که برای خود می ساخت جای مخصوصی هم برای نگهداری گاو ترتیب می داد. به عقیده مارشاک اهلی کردن حیوانات 8 هزار سال قبل از میلاد مسیح ابتدا در خاور میانه انجام شده است .

 

آمار گاو
آمار گاو و سایر دامها بعلت کشتار و عوامل مختلف دیگر متغیر است . در کشور هندوستان بعلت قیود مذهبی ذبح گاو قدغن بوده و در حال حاضر نیز نزدیک به 200 میلیون راس گاو نگهداری می شود که قسمت اعظم آنها پیر و فرتوت بوده وتا فرارسیدن مرگ طبیعی بحیات خود ادامه خواهند داد .

 

نژاد های معروف گاو
اهمیت پرورش نژادهای ممتاز گاو از نظر افزایش شیر و گوشت از دیرزمان مورد توجه بشر قرار داشته است . تا آنجا که در تواریخ منقول است بعد از میلاد مسیح ایتالیائیها ضمن تبادل تجارت با چین و رونق کشتیرانی تعدادی گاو گوشتی عظیم الجثه از چین وارد کرده و در ایتالیا به نام CHIANINA پرورش داده اند . در اثر جنگاهای صلیبی نیز نقل و انتقالات دیگری بین کشورهای داخلی اروپائی بعمل آمد . پس از کشف آمریکا و استرالیا صادرات گاو از اروپا از یک طرف و از هندوستان و آفریقا از طرف دیگر در آمریکا و استرالیا توسعه یافته و مطالعات دانشمندان درباره نژادهای گوشتی و شیری و آمیخته گری آنها وارد مراحل نوینی گردید.

 

کشت علوفه مصرفی دامپروریها
تاسیس دامپروری بویژه پرورش گاو اصیل شیری و گوشتی بدون داشن زمین علوفه کاری و یا مرتع به هیچ وجه مقرون بصرفه نمی باشد . با وجود اینکه خاک کره ارض در اثر ازدیاد جمعیت بشر روزبروز کوچکتر از پیش به نظر می رسد و ایجاد شهرها و صنایع عظیم احتیاج به زمین بیشتری دارد معذالک در غالب کشورها سعی می شود که از زمین های کشاورزی کسر نشده و با تکنولوژی صحیح از هر متر مربع زمین بهره برداری بیشتری به عمل آید .
مواد متشکله گیاهان علوفه ای
آب :
قسمت اعظم ساختمان گیاه را آب تشکیل می دهد . مقدار آب در علوفه سبز 70 – 80 درصد و در دانه ها و غلات 8-10 درصد می باشد . آب مواد غذایی را از قسمتی از گیاه بوسیله شیره های داخلی به قسمتهای دیگر حمل کرده و این عمل از طریق حمل کردن مواد یا با بحال تعلیق نگاهداشتن آنها انجام می گیرد . در حیوان هم این وظیفه را خون انجام می دهد . مواد معدنی زمین بکمک آب در مجاورت ریشه و آنزیمها و باکتریهای موجود حل شده و جذب گیاه
می شوند، بعلاوه آب شکل طبیعی گیاه را حفظ کرده و فضای خالی سلولها را پر می کند . آب حرارت گیاه را با عمل تعرق و تبخیر تنظیم کرده و درداخل سلولها سبب گرم نگه داشتن گیاه می شود ، زیرا آب بهتر از سایر عناصر حرارت را در خود حفظ می کند .

 

مواد پروتئینی :
مواد پروتئینی علاوه بر کربن ، اکسیژن و هیدروژن دارای ازت با نیتروژن نیز می باشند و هر مولکول آن چندین هزار اتم داشته و در حدود 23 نوع اسید آمینه گیاهی تشکیل می دهد که همچون الفبا که در ترکیب کلمات بصور مختلف داخل می شوند ، اسیدهای آمینه هم در بدن حیوان و گیاه به همین ترتیب ترکیب شده اند . مواد پروتئینی در گیاهان قسمت اعظم مواد متشکله پروتوپلاسم و هسته سلول را تشکیل می دهند در صورتیکه در حیوان علاوه بر هسته و پروتوپلاسم و هسته سلول را تشکیل می دهند در صورتیکه در حیوان علاوه بر هسته و پروتوپلاسم پوست خارجی سلول هم از آن ترکیب شده است . پروتئین گیاهی قسمتی در اثر جذب نیتروژن هوا از طریق ریشه به کمک باکتریها تشکیل می شود مانند یونجه و شبدر و قسمت دیگری نیز از طریق مواد از ته خاک مانند نیتراتها با کمک مواد هیدروکربنه در اثر اعمال آنزیمها انجام
می گردد . در صورتیکه حیوانات پروتئین بدن خود را از طریق پروتئین گیاهی و اسیدهای امینه استخراجی بافت روده جذب می کنند .

 

چربیها :
چریبها هم مانند مواد هیدروکربنه از کربن ، اکسیژن و هیدروژن ساخته شده ولی قسمت کربن و هیدروژن آنها به مراتب بیشتر از مواد هیدروکربنه
می باشد و به همین علت 25/2 برابر مواد هیدروکربنه در بدن حیوان حرارت و انرژی تولید می کنند . موقعی که چربیها تند می شوند دلیل بر شکستن آنها و تغییر و تبدیل شدن آنها به اسیدهای چرب ، گلیسرول و آب است که در شیر و کره کهنه غالباً انجام شده و در کره بیشتر به شکل اسید بوتریک درمی آید که مصرف آنها صحیح نیست بعضی از اسیدهای چرب نیز اشباع می باشد مانند مانند روغن بزرگ که به همین علت در صنعت رنگ سازی بکار می رود و در مجاورت هوا اکسیژن را جذب کرده و یک غشاء نازک چربی مقاوم تشکیل می دهد . چربیها علاوه بر دانه های نباتی مانند سویا و بزرگ در دانه های غلات و یونجه هم به مقدار کم دیده می شود . استرولها هم جزو مواد چربی محسوب می شود که در نباتات وجود داشته و به صورت کلسترول در بدن حیوان در نسوج مختلف در بافت عصبی ، مغز و خون یافت می شود ، بعلاوه ویتامین D هم از کلسترول و نباتی موجود در پوست بدن گاو تحت تاثیر اشعه ماوراء بنفش خورشید ساخته می شود .

 

انواع علوفه مصرفی در گاوداریها
یونجه
از نظر پروتئین غنی ترین علوفه بوده و کمبود پروتئین جو و گندم را جبران می کند به علاوه از نظر کلسیم و فسفر و ویتامین A بالاترین مقدار را در بین سایر علوفه دارا می باشد . یونجه خشک گرچه از نظر ویتامین A‌ ضعیفتر از یونجه سز می باشد ولی در صورتیکه در آفتاب خشک باشد سرشار از ویتامین D می شود در این نوع علوفه ویتامین B بخصوص ریبوفلاوین و نیاسین و ویتامین C , K و ویتامین E غنی بوده و یونجه خشک در هر پوند دارای 2000 تا 3000 واحد ویتامین D می باشد .

 

شبدر
نوع شبدر مصری بنام برسیم در مناطق گرمسیری بسیار خوب رشد کرده و بخصوص در زمستان که یونجه در خواب می باشد برسیم بمقدار وفور بدست می آید و در گاوداریهای مصر بهترین علوفه محسوب می شود . اخیراً‌ در کالیفرنیا نیز از بذر آن کشت شده و چندین کشت از آن در سال برداشت
می شود . شبدر ایرانی هم معروف می باشد ، برای کشت در مزارع و مراتع محصول خوبی عاید می کند و در ایالات جنوبی آمریکا هم از کشت آن بخصوص در زمینهای مرطوب نتایج خوبی گرفته شده است . بعلاوه بطورکه می دانیم محصول شبدر در بهار زودتر از یونجه بدست آمده و برای جذب ازت زمین بهتر از یونجه مساعد می باشد تنها عیب آن کم دوام بودن آن برای چند سال می باشد.
شبدر بخصوص در زمینهای اسیدی که یونجه بعمل نمی آید با نتیجه بهتر کشت شده و در جای مرطوب و در زمستان کشت آن مقاوم تر از یونجه می باشد بعلاوه در زمینهایی که خوب زه کشی شده و کلسیم داشته هم خوب رشد
می کند شبدر برای سیلو کردن بسیار مناسب بوده و نوع سفید آن خیلی کوتاه و برای کشت در مرتع مورد استفاده قرار می گیرید .شبدر دارای 12 درصد پروتئین می باشد .

 

بیماریهای انگلی
بیماری تیلریوز
این بیماری نظیر پیروپلاسموز توسط انگلهای تک یاخته خونی از طریق گزش خون گاو بیمار بوسیله کنه به گاو سالم منتقل می شود . انگلی که عامل بیماری پس از حمله به گلبولها تولید مثل نمی کند ولی بمحض دخول در بدن گاو وارد خون شده و در یاخته های لنفی و طحال و کبد موضعگیری کرده و تولید مثل خود را از طریق تقسیم انجام می دهد . این انگلها در بافت پوششی کبد و طحال و غدد لنفاوی بنام جسم آبی کخ نامیده می شود که با رویت آنها در زیر میکروسکوپ بیماری به طور قطع مشخص می شود . انگل پس از خراب کردن سلولهای بافتهای اپی تلیوم مجدداً وارد جریان خون شده است که در سه نوع مختلف بیماریزا بوده که کنه نوع مختلف بیماریزا بوده و بوسیله کنه نوع Rhipicephalus منتقل می شود .

 

علائم
این بیماری در گاوداریهای ایران بخصوص در سالهای اولیه که گاو اصیل از خارج وارد شد بشدت شایع و تلفات و خسارات آن بقدری زیاد سنگین بود . بیماری بشکل حاد ابتدا با ازدیاد درجه حرارت 41-42 درجه شروع شده ضربان قلب شدید ، اشتها قطع شده و شیر تقلیل می یابد . اختلالات گوارشی ابتدا با یبوست سپس با اسهال ادامه یافت و مسیر بیماری 4-15 روز طول می کشد .

 

تشخیص
در این بیماری اجسام آبی کخ از طریق خون و برداشت نمونه خون از گوش عامل بیماری تشخیص داده می شود ولی بیماری از روی علائم ممکن است با شاربن ، پیروپلاسموز ، هموگلبیونری با سیلی و آناپلاسموز و لیتوسپیروز و بعضی مسسمومیتها اشتباه شود که با تشخیص صحیح عوامل و سیر بیماری هر یک از هم جدا می شود .

 

درمان
معالجه با خورانیدن مواد آبکی آرد آب شربت قند ، لعاب بزرگ ، تنقیه مکرر با پارافین ، خورانیدن شیر و تزریق خون بفواصل یک هفته به مقدار 2-5 لیتر با افزایش سیترات دو سود بمنظور جلوگیری از انعقاد نتایج خوبی دارد .
آناپلاسموز
مخصوص گاو بوده بندرت گوساله تا یکسالگی باین بیماری مبتلا می شود . در گاوداریهای اطراف تهران این بیماری دیده شده است . علائم گاهی زردی ، کم خونی ، افزایش دفعات ادرار ، خشن شدن پوست خمودگی زیاد و مرگ بین 25-60 در صد که در عرض چند روز اتفاق می افتد . درجه حرارت بیمار تا 41 درجه سانتی گراد بالا می رود . پوست بدن بخصوص در سر پستانها و اطراف دهان زرد رنگ شده در کالبد گشائی محتوی کیسه صفرا سبز تیره و ژلاتین شکل
می باشد . کبد بزرگ و زرد رنگ طحال صاف و نرم و بزرگتر از معملوبوده و بافت آن شبیه مربای توت فرنگی می باشد .بعلاوه در کیسه صفرا مقداری خون آبکی نیز دیده شده است . درمان این بیماری نسبت به سایر بیماریهای انگلی مانند تیلریوز و پروپلاسموز معمولاً خفیف تر بوده و با تجویز داروهای ضد انگلی مانند پیرورازی توام با داروهای تقویتی نتایج درمان رضایت بخش تر است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پرورش گاو

دانلود مقاله اشتباه در قتل

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله اشتباه در قتل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

همانگونه که قبلا اشاره شد عنصر اصلی در توجه مسئولیت کیفری ، قصد بزهکار است هرگاه این قصد مخدوش شود به میزان خدشه دار شدن قصد تام از میزان مسئولیت کاسته خواهد شد ، بنابراین عدم تحقق قصد تام موجب خواهد شد که در میزان مسئولیت مرتکب تغییر ایجاد شود . این عنوان ( عدم تحقق قصد تام ) در حقوق جزا تحت واژه اشتباه مورد بحث قرار گرفته است که مصادیق آن عبارتند از :      

 

الف اشتباه در هویت مقتول           ب اشتباه در هدف 

 

ج   اشتباه در قصد                      د عدم تحقق قصد که در تعبیر خاص ، اکراه در قتل نامیده می شود

 

الف ) اشتباه در هویت مقتول

 

به موجب مقررات ( ماده 206 ق.م.ا ) هرگاه کسی به قصد کشتن دیگری او را مورد صدمه قرار دهد یا با عمل کشنده ( بدون قصد قتل ) شخص را مورد حمله قرار دهد اعم از آنکه کشنده بودن عمل مربوط به نفس عمل باشد ( مانند زدن با چوب بر گیجگاه ) یا مربوط به ابزار باشد ( مانند زدن با چاقو به پهلو ) یا به خاطر وضعیت خاص مقتول باشد ( مانند بیماری ، پیری و کودکی ) در هر حال برای تحقق قتل عمد ، مقصود بودن مقتول شرط اصلی است ، اعم از آنکه مقصود تعیینی باشد مانند آنکه الف به سوی ب تیراندازی می کند برای اینکه او را به قتل برساند ، یا لا علی التعیین باشد مثل آنکه یکی از دانش آموزان به طرف شاگردان یک کلاس تیراندازی کند و یک نفر از آنان به قتل برسد ، لذا باید گفت مقصود بودن مقتول قابل تردید نیست . بحث در آن است که آیا اشتباه در هویت مقتول تأثیری در میزان مسئولیت مرتکب ( عمدی بودن یا غیر عمدی بودن قتل ) دارد یا خیر ؟ مثلا اگر کسی به قصد کشتن الف وارد منزل او شود و شخصی را به تصور اینکه الف است به قتل برساند بعداً معلوم شود که مقتول ، الف نبوده بلکه شخصی به نام ب بوده است ، آیا این قتل عمد و موجب قصاص است یا خیر ؟

 

 

 

جمعی بر آنند که چنین قتلی عمد محسوب نمی شود و استناد این دسته به سه چیز است :

 

1 قاعده معروف " ما وقع لم یقصد و ما قصد لم یقع " یعنی کشتن ب که الان واقع شده است مقصود مرتکب نبوده و کشتن الف که مقصود بوده واقع نشده است و قتل عمد نیز مرتبط با قصد می باشد .

 

2 رأی اصراری دیوان عالی کشور در پرونده ای که شخصی دختری را ربوده و به مدت 24 ساعت در مخفیگاهی نگه داشته و پس از 24 ساعت او را رها نموده است . دختر به پزشکی قانونی معرفی شد ، گواهی پزشک مبنی بر سالم بودن وی واصل گردید . پدر و برادر دختر با این ادعا که به حیثیت آن ها لطمه خورده است به قصد کشتن رباینده به کارگاه او مراجعه کردند ، پس از دق الباب سرایدار کارگاه اعلام نمود که شخص مورد نظر ( متهم ) حضور ندارد و شب مراجعت خواهد کرد . پدر و برادر دختر شب به درب کارگاه رفتند و پس از دق الباب بلافاصله برق کارگاه را قطع کرده و شخصی را که پشت درب آمده بود کشتند ، بعدا معلوم شد مقتول همان سرایدار بوده نه رباینده . دادگاه کیفری 1 وقت ، قتل را عمدی تشخیص و حکم قصاص صادر کرد . پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد ، دیوان عالی با این استدلال که " ما وقع لم یقصد و ما قصد لم یقع " تحقق قصد را مخدوش دانسته ، نوع قتل را شبه عمد اعلام کرد . پرونده به شعبه دیگر دادگاه کیفری 1 ارسال شد ، دادگاه اخیر نیز مانند دادگاه قبلی نظر به قتل عمد داده و حکم قصاص صادر کرد . پرونده به دیوان عالی کشور اعاده شد و به عنوان رأی اصراری در هیئت عمومی دیوان عالی کشور مطرح شد . هیئت عمومی دیوان عالی در تاریخ 7 / 7 / 71 با همان استدلال شعبه دیوان عالی کشور و با استناد به فتاوی دو تن از مراجع تقلید ( مقام معظم رهبری (حفظه الله) و آیت الله گلپایگانی (ره) ) قتل را غیر عمد اعلام و استحقاق دیه را اعلام نموده است .

 

3 فتاوی مرحوم آیت الله گلپایگانی و مقام معظم رهبری . آیت الله گلپایگانی در پاسخ به سؤال مزبور فرمودند : " در فرض فوق ، قتل عمد محسوب نمی شود و الله العالم " و مقام معظم رهبری نیز فرمودند : " تطبیق عنوان قتل موجب قصاص ، بر این مورد خالی از اشکال نیست بلکه عدم صدق عمد ، بعید نیست ،     بنابر این اگر فصل خصومت با مصالحه ممکن شود متعین همین است و الا باید از قاتل دیه گرفته شود "

 

همانگونه که پیداست عمده دلیل در این رابطه ، مخدوش بودن قصد و فتوای دو تن از علماست ، لکن بر اساس قواعد حقوقی باید گفت قتل در این مورد عمدی است زیرا رکن اصلی تحقق قتل عمد ، مقصود بودن مقتول است یعنی همین شخصی که کشته شد مورد هدف قرار گرفته بود ، لکن شناخت هویت او ( نام و نام خانوادگی و سایر ویژگی ها ) به عنوان رکن قتل نیست . تعریفی که از بیان قانونگذار و فقها استفاده می شود انطباق این موضوع با قتل عمد است لذا بسیاری از فقها به عمدی بودن این قتل فتوا داده اند که به چند نمونه اشاره می شود :

 

1 حضرت امام ( ره ) : " اگر قصد قتل نفس محقون الدمی را داشته و تیر به نفس محقون الدم دیگری اصابت کرده و او را کشته ، حکم قتل عمد مترتب است اگر چه احوط آن است که اولیای دم به دیه مصالحه نمایند. "

 

2 آیت الله صافی : " قتل ، محکوم به عمد است و الله العالم "

 

3 آیت الله فاضل : " قتل ، عمد محسوب می شود چون با آلت قتاله و عمدا و به قصد قتل به شخص معین زده است منتها در هویت او اشتباه کرده است. " فتوای دیگر ایشان : " اگر هر دو محقون الدم بوده اند ، قتل واقع شده حکم عمد را دارد چون با قصد و آلت قتاله شخص محقون الدم حاضر و معین را کشته است گرچه در تطبیق ، خطا کرده است. "

 

4 آیت الله مکارم : " قتل ، عمد محسوب می شود. "

 

5 فتوای دیگر آیت الله گلپایگانی : " در فرض مسأله اگر مقتول و برادرش ( شخصی که قصد اصلی قتل بوده) هر دو محقون الدم بوده اند و قاتل به طرف مقتول تیراندازی کرده به خیال اینکه برادر مقتول است و او را کشته ، ورثه مقتول حق قصاص دارند و ادعای جانی مسموع نیست. "  

 

بنابر این آیت الله گلپایگانی دو گونه فتوا داده اند ضمن اینکه ظاهر فتوای اول ایشان و مقام معظم رهبری مخالف نظر مشهور فقهاست ، لذا باید گفت این دو فتوا یا بر مبنای تصور مهدور الدم بودن آدم ربا صادر شده است ( قاتلین فکر می کردند آدم ربا مهدور الدم است ) یا بر مبنای احتیاط صادر شده است ، چنانکه حضرت امام نیز در پایان فتوای خویش مصالحه و احتیاط را پیش بینی نموده است .

 

ب ) اشتباه در هدف

 

یکی از مصادیق مخدوش بودن اراده مرتکب ، اشتباه در هدف است . گاهی ممکن است منشأ اشتباه قاتل تشخیص نادرست از مصداق و هویت نباشد بلکه منشأ اشتباه ، اشتباه در هدف و خطای در اصابت یعنی خطا در نحوه انجام عمل مجرمانه باشد مثل آنکه الف به قصد قتل ب به سوی او تیراندازی می کند ولی به دلایلی از قبیل عدم مهارت یا کمانه کردن تیر یا فرار و جاخالی دادن شخص مورد نظر ، شخص دیگری مورد اصابت قرار گرفته و کشته می شود . آیا قتل در این فرض عمد است یا غیر عمد ؟

 

واضح است که بین این نوع اشتباه با اشتباه در هویت تفاوت است از جهت آنکه در بحث اشتباه در هویت ، مقتول مقصود قاتل بود ولی در اشتباه در هدف ، مقتول مقصود نبوده است . ممکن است بعضی قائل به عمد بودن چنین عملی شوند و بگویند قاتل قصد قتل داشت و فعل او نیز کشنده بود پس دو رکن اصلی قتل محقق شده است و ممکن است ملتزم به عمد نبودن این قتل گردیم به دلیل آنکه هرچند قصد قتل وجود داشت و عمل تیر ، کشنده بود لکن دو رکن اصلی قتل عمد ، دو امر فوق نیستند یعنی در قتل عمد شرط نیست که هم قصد قتل باشد و هم عمل کشنده باشد ، بلکه چنانکه قبلا اشاره شد یکی از دو امر ( به نحو مانعه الخلو ) باید وجود داشته باشد یعنی یا با قصد قتل ( ولو با عمل غیر کشنده ) و یا فعل کشنده ( ولو بدون قصد قتل ). و رکن دوم قتل عمد آن است که مقتول ، مقصود مرتکب باشد لذا باید گفت در این فرض و بر اساس این نظریه قتل مزبور عمد نخواهد بود زیرا مقصود مرتکب ، اصابت تیر به شخص الف بود نه فردی که فعلا مقتول است . پس مقتول فعلی ، نه مقصود علی التعیین است و نه مقصود لا علی التعیین ( از یک جمع معین یک فرد لا علی التعیین مقصود شده است پس تیر به هر کس اصابت کند مقصود قاتل است )، لذا هم فقها و هم حقوقدانان و هم قوانین جزایی در این رابطه دچار تشتت نظر شده اند هرچند نظر فقها به یکدیگر نزدیک است . با ذکر چند نکته به بیان این دیدگاه ها می پردازیم :

 

1 ) جمعی از فقها مانند شهید ثانی در شرح لمعه و صاحب مفتاح الکرامه : وقوع یا عدم وقوع متعلق قصد قاتل ، در تحقق قتل عمد مؤثر است و چون در این فرض ، متعلق قصد ، شخص دیگری بود و مقتول فعلی متعلق قصد نبوده ، این قتل ، خطای محض است که اگر با اقرار ثابت شود دیه بر قاتل و الا ( علم قاضی یا بینه ) دیه بر عاقله خواهد بود .

 

2 ) برخی نیز قتل مزبور را شبه عمد می دانند چنانکه از محضر آقای فاضل این گونه استفتاء شده : " شخصی با قصد قتل فرد الف به سوی او تیراندازی می کند ولی تیر او به خطا رفته و شخص ب را می کشد ، در دو فرض مهدور الدم بودن و محقون الدم بودن شخص الف ، نوع قتل ارتکابی چیست ؟ ایشان در جواب فرموند : " در هر صورت ظاهرا قتل مذکور از نوع شبه عمد محسوب می شود "( سال 1376 ). در سؤال دیگری از ایشان پرسیده شد : " گاهی جانی قصد وقوع فعل بر مجنی علیه را ندارد ولی تعدی و تفریط وی باعث می شود که فعل بر مجنی علیه واقع شود مانند آنکه جانی در محیطی شلوغ به سوی الف تیراندازی می کند ولی تیر به شخص ب می خورد ، نوع قتل چیست ؟ در جواب گفته شد : " در فرض سؤال ، قتل شبه عمد است "           ( سال 1377 )

 

3 ) از نظر حضرت امام ( ره ) در تحریر الوسیله باید بین کسی که مهدور الدمی را هدف قرار داده بود و به دیگری اصابت کرد و کسی که محقون الدمی را هدف قرار داده و به دیگری اصابت کرد فرق گذاشت . ایشان    می فرمایند : " من رمی صیدا او القی حجرا فاصاب انسانا فقتله فخطأ محض ( هدف غیر انسان بوده ) و منه         ( الخطأ المحض ) ما لو رمی انسانا مهدور الدم فاصاب انسانا آخر فقتله " از این بیان استفاده می شود که هرگاه الف مهدور الدم باشد قتل ب خطای محض خواهد بود .

 

و بدین وسیله بین فتوای قدمای از علما که موضوع را خطای محض دانسته و فتوای متأخرین که در بعضی فروض ، موضوع را شبه عمد دانسته اند ، استیناس و مقارنت ایجاد کرد با این بیان که قائلین به خطای محض مقصودشان موردی است که الف مهدور الدم بوده و تیر به ب اصابت کرد و قائلین به شبه عمد مقصودشان موردی است که الف محقون الدم بوده و تیر به ب اصابت کرد و در هر حال تردیدی نیست که فقها این نوع قتل را عمد نمی دانند .

 

4 ) از نظر قوانین عرفی دو قانون در این رابطه وجود دارد :

 

1 قانون مجازات عمومی سابق ( مصوب 1304 ) که در ماده 170 آن این نوع قتل ، قتل عمد محسوب       می شد و در رأی شعبه دوم دیوان عالی کشور به شماره 1707 ( 15 / 8 / 1336 ) آمده بود : احراز قصد اشتباه در هدف ، موجب خروج از ماده 170 نیست ، اگر تیراندازی به قصد قتل کسی شده و به شخص دیگری اصابت و موجب فوت وی شده است قتل ، عمدی تشخیص می گردد .

 

2 قانون مجازات اسلامی ( مصوب 1370 ) که بر اساس ماده 296 این قانون : " در مواردی هم که کسی قصد تیراندازی به کسی ( انسان ) یا شیء یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بی گناه دیگری اصابت کند ، عمل او خطای محض محسوب می شود. " در واقع قانونگذار در این بیان مقداری از نظر فقها را اعمال نموده است نه به طور کلی ، زیرا محور بیان فقها ، مهدور الدم یا محقون الدم بودن فرد اول است ، لکن قانونگذار سخن از فرد اول به میان نیاورده و تنها مقتول فعلی را محقون الدم فرض نموده است ، در حالیکه این موضوع مورد اختلاف نیست و از سوی دیگر فرض شبه عمد را که در بیان برخی فقها آمده بود متذکر نشده است . بنابراین   می توان نتیجه گرفت که موضوع مورد بحث در ماده 296 ق.م.ا با آنچه که قانونگذار در بند الف ماده 206 ق.م.ا بیان نموده قابل تطبیق نیست ، یعنی موضوع آن دو چیز است و اینکه بعضی از حقوقدانان دو ماده را متغایر دانسته و تقاضای اصلاح ماده 296 ق.م.ا و حذف کلمه انسان ( کسی ) را نموده اند قابل توجیه و صحیح نیست   ( منظور از نامعین در ماده 206 ق.م.ا لا علی التعیین است )

 

ج ) اشتباه در قصد

بدین معنا که مرتکب علی رغم تحقق ارکان قتل یعنی قصد قتل یا انجام عمدی فعل کشنده و مقصود بودن مقتول ، در تصور خویش توجیهی برای ارتکاب این عمل دارد یعنی عمل خویش را مشروع تلقی می کند و عالماً عامداً مرتکب قتل می گردد . مثلا کسی که به تصور اینکه هرگونه بی احترامی به پیامبر اکرم (ص) مشمول     سب النبی است دیگری را به قتل می رساند یا کسی که هرگونه هتک حرمت ناموسی را مستحق قتل می داند ، دیگری را می کشد یا کسی که به تصور دفاع مشروع ، مهاجم را به قتل می رساند ، در حالیکه بعدا کشف خلاف می شود و معلوم    می گردد هرگونه کوتاهی در احترام به پیامبر اسلام ( ص ) سب النبی نیست و هرگونه      بی احترامی به قرآن یا هرگونه هتک حرمت ناموسی مستوجب قتل نیست و مشخص می شود که مقتول مهاجم نبوده بلکه پناهنده بوده است ، مثل کسی که به قصد رساندن نامه دردمندانه خود به رئیس جمهور به سرعت از حلقه حفاظت می گذرد و به سوی شخصیت مزبور می رود ولی محافظین به تصور اینکه نامبرده تروریست است او را به قتل می رسانند و بعدا معلوم می شود بیچاره ای بیش نبوده است ،

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 19   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اشتباه در قتل