اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی)

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی)


دانلود مقاله هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی)

 

مشخصات این فایل
عنوان: هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی)                                                                                                          
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 22

این مقاله درمورد هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی) می خوانید :

ساختار تصویر در نگارگری
در شکل‌گیری هر اثر هنری بستر فرهنگی، اجتماعی، عقیدتی و ... تاثیرگذار می‌باشند این عوامل در نگارگری قدیم ایران خصوصاً در زمان اوج نگارگری، مشهود می‌باشد. یکی از عوامل تاثیرگذار در فرهنگ تصویری ایران ویژگی بینشی هنرمندان می‌باشد.
در نقاشی قدیم ایران، نگارگر یا خود صوفی و عارف بود و یا زمینه فکراش، از طریق الفت با شعر و ادب فارسی به حکمت کهن ایرانی و عرفانی اسلامی پیوسته بود. اینان به تأسی از عرفا که در تبیین سلسله مراتب وجود معتقد به عوامل سه گانه معقول، محسوس و مثالی بودند دست به آفرینش «صور معلقه» می‌زدند، محیط نامتجانسی که در آن وزن وجود ندارد و عالم برزخی است، بین روح و ماده و به جهت افتراقش از ماده با واقعیتهای روحانی در ارتباط است و به علت وابستگی به عالم محسوسات به این زمین نیز تعلق دارد. حال چگونه این نگاره‌ها از ذهنیت هنرمندی با چنین ویژگی آفرینش می‌یابد؟ و آیا به واسطه تعلق به بینش خاص و یا وابستگی به ادبیات از بیان تصویری باز می‌ماند؟
این نگاره‌ها که با تدابیر انتظام خطها و رنگها به مدد روشهای هندسی و قواعد ترکیب‌بندی مدور و مارپیچی حاصل آمده است. فضای بدیع تصویری می‌آفریند که بدون دغدغه به پرسپکتیو و کانونهای موکد به فضای دوبعدی تصویر وفادار می‌ماند. و خود شامل مجموعه‌ای از پلان‌های هندسی می‌باشد. پلان‌های هندسی این ساختار بدون ایجاد حرکت به عمق تصویر و یا پیش‌آمدگی به جلوه‌ی زمینه در راستای خطوط عمودی وافقی کناره‌های مرقع می‌نشیند و بدون خنثی کردن انرژی همدیگر بوجود آورنده یک دیاکتیک حرکتی می‌باشند که ضمن پویایی به کل ترکیب باعث حرکت چشم به درون تراز می‌گردند. وجود این ترازها، حاصل پیوستاری سطوح جانبی خود هستند و در ادامه منطقی پلان‌های مجاور می‌باشند و یا بدون ارتباط هارمونی شکلها محمل بازنمایی نقوش ذهنی و عینی می‌باشند که بر حسب نظمی دقیق شکل یافته و بافتی از اسلیمی، نقوش هندسی، برگها و گاه مناظر را در بردارد.

چنین کاربستی از فرمها نشان از نوعی تناسب دارد که بتواند با توجه به اندازه شناخته شده ذهنی فرمها تغییر یابد و علاوه بر این، حاصل این گزاره‌ها را در یک سطح همگن کنار همدیگر بچسبانید بطور مثال در نگاره‌ها هم «گل» و هم«ساختمان» را در کنار هم‌دیگر می‌بینیم که هر کدام به اندازه خودشان وجود یافته‌اند در صورتیکه در دنیای منطقی ساختمان به این اندازه نباید در کنارش گلی با تمام جزئیات دیده شود. این کاربست تجرید و آنالیز اشیاء نشان از شناخت طراحی از ذات و هویت اشیاء دارد که چگونه قالی 4×3 متر را به اندازه 4×3 سانتیمتر کوچک نماید بدون کاستن نشانه‌های اصلی آن و این کار را به حدی استادانه انجام می‌دهد که امروزه بسیاری از محققین، قالیها را بر اساس نگاره‌های منقوش در «مینیاتور» شناسایی می‌نمایند. مسئله مهم دیگر مجاورت نقوش ذهنی و فرمهای بازنمایی شده طبیعی هستیم که بر اساس قریحه قومی و شناخت عناصر بصری انجام می‌گیرد که نشان از ذهن پویای هنرمند دارد که به ریتم و همنشینی خطوط همراه با دگردیسی فرمها به همدیگر حساسیت نشان می‌دهد گویی که این شکلهای هندسی، منحنی و غیره و از یک جنس می‌باشند. چنین آذینگری نشان از یک عمر ممارست در اجرا دارد که گاه ظریف و بغرنج می‌نماید و در ریزه‌کاریهای شگفت‌انگیزی که بطور کامل انجام می‌گیرد جلوه می‌کند که اگر با ذره‌بینی به خطوط نگاه شود چیره‌دستی و حسن ختام هنرمند بیشتر مشخص می‌گردد.
نگارگر با شناخت کامل از پهنه تصویر خود رنگ را به کمک فرمها می‌آورد و چون رنگشناسی توانا از امکانات تزیینی و بیانی رنگ به بهترین نحوه استفاده می‌کند او «رنگهای جسمی» و «رنگهای روحی» را در سطوح رنگی تخت بکار می‌گیرد و رنگین‌کمانی از رنگهای مفرح بوجود می‌آورد. نحوه خاص رنگبندی این نگارگرانی باعث می‌گردد که رنگها به سبب کمیت و کیفیت‌شان جلوه رنگ دیگر را زایل نکنند و حتی با دورگیری سطوح رنگی با رنگ تیره مانع تداخل رنگ‌ها و در نهایت حفظ خلوص خاص رنگها می‌شود. بدین سان، قطعات رنگهای سرد و گرم، خالص و شکسته، تیره و روشن در شبکه موزون خطی به هم بافته می‌شوند. نحوه پراکنده می‌نورد در این آثار از درون و ذات رنگها می‌باشد، این نور بدون سایه نه کانونهای موکدی چون نقاشی اروپایی بوجود می‌آورد و نه سایه اری که تصویر را سنگین و مادی کند بلکه باعث وضوح و صراحتی کامل- حتی در صحنه‌های تداعی کننده شب- در عناصر متشکله تصویر می‌گردد.

اصل مهم دیگر، اصل ارتباط درونی تصویر و متن است و «خط» عامل اساسی این پیوند به شمار می‌آید. نگارگر بر وجود و روح کارخوشنویسی وقوف کامل دارد زیرا شالوده کار او نیز بر کیفیتهای صوری «خط» استوار است. خط، نوشته‌ها را شکل می‌دهد.
شکلها را می‌سازد و سطحهای رنگی را از یکدیگر جدا می‌کند بنابراین، مجموعه نوشتی و تصویر چون شبکه‌ای موزون و منسجم از خطها به نظر می‌آید که اندازه- تعداد و محل قرارگیری ستونها و سطرهای جدا شده متن به طور دقیق محاسبه شده‌اند و به نقاط طلایی تصویر نهاده شده‌اند و این ساختار که وابسته به متن می‌باشد خود بر غنای نوشته می‌افزاید و آن را از حد یک کتاب و فکر ساده به حضور همه جانبه فرا می‌خواند.
نظم ترکیب‌بندی تصویر در ساختار منسجم موقعه‌ای بیشتر نمایان می‌گردد که در ریزترین حرکات نیز متجلی گردد نظیر نگاره‌های ایرانی که هنگامی نظم هندسی تصویر به خطوط مارپیچ و اسلیبی سپرده می‌شود خط نستعلیق نیز شکوفا می‌گردد و در آثار استفاده می‌شود و یا اگر در نقوش قالی مینیاتورها نیز دقت گردد مشاهده می‌نماییم که حتی فرمهای آن نیز از نقوش شکسته و هندسی به نقوش گردان دگردیسی یافته است.
و در پایان ...
نیازمبرم به اقتباس و ابداع هنری بر اساس موازین تصویری فرهنگ‌ و میراث ماندگارمان می‌باشد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی)

پیشگفتار
مقدمه
پس در کجائیم؟
روند اقتباس و ابداع هنر امروز از خاطره قومی
تعامل ادبیات و نگارگری
ساختار تصویر در نگارگری

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر (یافتن الگوی زیبایی شناختی)

دانلود تحقیق کامل درمورد هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق کامل درمورد هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)


دانلود تحقیق کامل درمورد هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :22

 

بخشی از متن مقاله

پیشگفتار

به رغم کنکاش‌های پیگیر و مداوم هنرمندان ایرانی در دوران معاصر، دستاورد منسجم و جامعی که بتواند الگوی زیبایی شناختی خاصی را به گستره هنر امروز ارائه کند پدید نیامده است. این نقصان ریشه در نارسائیهای متفاوت دارد. یکی از نارسایها، دنباله‌روی‌ها و الگوبرداریهای ناسنجیده چه از هنر غالب جهان بصورت (هنر وارداتی) و چه از هنرهای سنتی می‌باشد که نتوانستیم در روند اقتباس هنر موفق باشیم و علت مهمتر از آن فاصله گرفتن- و شاید فراموش کردن (بیان تصویری) بعنوان ساختار منسجمی که با کار بست ماهرانه رنگ و نقش شکل می‌گیرد باعث شد که نه تنها در ابداع هنری به نوزایی واقعی هنر تصویری ایران دست پیدا بکنیم بلکه موجب تقلیل آن به روش‌های التقاطی که بهتر بود «نوشته» شود تا «تصویر» گردد.

در پایان این پیشگفتار از استاد دکتر علی رجبی که زحمت تدریس واحد نگارگری ایرانی را متحمل شدند، سپاسگزاری می‌نمائیم.

مقدمه

امروزه میان آنچه تصور می‌کنیم که به آن باور داریم و آنچه احساس می‌کنیم چنان دوگانگی پدید آمده است که نه تنها ما را به ترکیبی تازه و یا آفرینش بدیع رهنمون نمی‌کند بلکه به لحاظ روانی (اسکیزونیک) نیز درما ایجاد کرده است. این دوگانگی بیمارگونه، حاصل کشمکشهای دو وجه متناقض درونی در تقابل با وضعیت کنونی جهان می‌باشد. جهانی با رویکرد همسان‌سازی فرهنگها به نام «دهکده جهانی» جهت‌گیری تفکر «علمی- تکنیکی» که در آفرینش آن شراکتی «همسان با عدم» داشته‌ایم. این نوع خاص شراکت - اجبار که ما در آن نه تفکر علمی- صنعتی را آفریده‌ایم و نه نتایج آن را تصور کرده‌ایم و حتی زمان آن را هم نداشته‌ایم که خود را به شیوه‌های جدید «زندگی» و «احساس» تطبیق دهیم، ناخواسته همزمان را نیز در وضعیت «فترت» قرار داده است.

وضعیتی خاص که هم کورمالانه «هویت خاص» خود را می‌کاود و «خاطره قومی» در سینه نهان دارد و به قول حافظ «بانگ جرسی» را می‌جوید و هم مکمل آن در اندرون جغرافیای اندیشه غالب هضم می‌گردد و شکل تمدن محلی با پوسته بسیار سطحی «فولکور» می‌گیرد. در این دوران خاص می‌باشد که صحبت از شاعران و اندیشمندان قومی بسیار بغرنج می‌باشد.

و حتی شرایط خاص این دوران با شرایط «عسرت» شایع غرب که اساسی‌ترین جلوه آن در کلام «خدا مرده است» نتیجه و انعکاس می‌یابد فرق می‌کند چرا که ما در وضعیت غیبت کلی خدا و زندگانی تقلیل یافته به عدم، قرار نگرفته‌ایم که غیبتش موجب یک تجربه تازه معنوی بشود.

پس در کجائیم؟

از یک سو به نظر می‌رسد که دید شاعرانه ما از گیتی در دیاکلتیک با ایده‌های علمی تکنیکی غالب ناهمخوان، شکننده جلوه می‌کند. و از سوی دیگر بدون توسل به تعصب قومی نیک می‌دانیم که کمتر و شاید هیچ زبانی در برابر ظرفیت و رسایی شاعرانه زبان فارسی یا رای ایستایی ندارد، حماسه فاخر و موزون با رویکرد اساطیری و مضمونهای راز آمیز فردوسی، امواج سیل‌آسای افاضات عارفانه و درویش سلکانه مولوی و واژه‌های روح گونه حافظ و دیگران همگی شاهد این مدعا ‌می‌باشند.

پس آیا میراث ما قادر است جریان حوادث را اصلاح کند و ما را در این سیر گفتمان شریک سازد و مأمنی برای زندگی درونی ما تامین نماید؟

از این جهت در این مختصر ضمن توجه به میراث قومی در هنر، امروزه، روند اقتباس دو گرایش «سنتی» و «سنتگرایی نو» به رویکرد متقابل ادبیات و تصویر در نگارگری ایران توجه کردم و شاخصهای تصویری ایران را در زمان اوج نگارگری این مرزبوم به اختصار تحلیل نمودیم که چگونه «واژه‌ها» به «تصاویر» استحاله می‌یابد و با اینکه در ارتباط و پیوند نزدیک به عناصر فرامتنی چون ادبیات، فلسفه می‌باشد به واقعیت تصویری نهفته در فضای دوبعدی وفادار می‌ماند.

روش پژوهش در این جستجو بصورت کتابخانه ای بوده است. و در کنار این کنکاش، جمع‌آوری مطالب و کنجکاوی اینجانب از مباحث کلاس بوده که از محضر شما استفاده نموده‌ام اما با اینهمه تلاش نیک می‌دانم که اینگونه پژوهش باید در بین هنرمندان با نگاه کاربردی رونق پیدا کند تا تاثیر فرهنگی و هنری خود را بگذارد.

روند اقتباس و ابداع هنر امروز از خاطره قومی

به رغم کنکاشهای پیگیر و مداوم هنرمندان ایرانی در دوران معاصر، دستاورد منسجم و جامعی که بتواند الگوی زیبایی شناختی خاصی را به گستره هنر امروز ارائه کند پدید نیامده است. دلایل متفاوتی چون کمبودهای ناشی از نهادینه نشدن پدیده هنر نو در جامعه ایران، تغییرات سیاسی، سیاست‌گذاریهای دولتی و تحمیل سلیقه سوداگران بر جوشش درونی هنرمند از این موارد می‌باشند. و مهمتر از اینها دنباله‌رویها و الگوبرداریهای ناسنجیده چه از هنر غالب جهان بصورت هنر وارداتی و چه از هنر سنتی موجب شده است که نتوانیم در روند اقتباس و ابداع هنری به نوزایی واقعی هنر تصویری ایران دست پیدا کنیم.

پس از جنگ جهانی اول، ضرورت تغییر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بسیاری از جوامع سنتی پیش آمد در ایران نیز «مدرنیسم» مانند بسیاری از پدیده‌های دیگر، به صورت سطحی و ظاهری در جوامع مزبور رسوخ کرد و جنبش نوگرایی در نقاشی ایران نیز- اگرچه از یک ضرورت اجتماعی و فرهنگی ناشی شد- مبتنی بر شناخت عمیق و انتخاب اصولی نبود.[1]

در این روند برخی فارغ از دلمشغولی رجوع به میراث شرقی به آ‎فرینش آثار دست یازیدند و گروهی دیگر- که مدنظر ما می‌باشند- اهتمام کردند تا آثارشان «شناسنامه» ایرانی داشته باشد. در این طیف نیز با کثرت تضاد و تضارب افکار مواجه هستیم که مانع صورت بندی قاطع می‌گردد با این همه شاید بتوان دو گرایش «سنتی» و «سنتگرایی نو» را مشخص نمود که مفهومی کلی‌تر و شاخص‌های بیشتری را در بر می‌گیرند.

گروه «سنتی» بعد از کناره‌گیری کمال‌الملک از تدریس و برپایی هنرستانی در اصفهان برای احیای هنرها و صنایع سنتی فعالیت رسمی‌شان را شروع کردند آنها قصد داشتند تحولی در سنت «مینیاتور» ایرانی ایجاد کنند و چنین رویکردی برای احیای نگارگری قدیم که بهزاد، مصورالملکی، تجویدی و سوروگین از معتبرین نگارگران این گرایشی بودند و در ضمن از حمایت فرهنگی زمان خود نیز برخوردار بودند شروع شد. این گرایش تا به امروز بخشی از هنر تصویری ما را تشکیل می‌داده است. و به رغم اقدامات حمایتی فراوان دولتی این گونه نقاشی در تقابل با امواج فزاینده نوجویی به حاشیه‌ای رانده شده است و به زیست حاشیه‌ای خود ادامه می‌دهد. امروزه هنر جویان نیز با اندک تغییراتی به روش التقاطی قبل از خود، بسنده می‌کنند و تنها نگارگرانی چون محمود فرشچیان، جلالی سوسن‌آبادی و زاویه با پا نهادن از این حد تکرار آثار درخور توجهی آفریدند.

گرایش دوم، پس از بازگشت دانش آموختگان هنری از کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز گشت. اینان، ابتدا، با پتانسیل فراوان به ترویج نقاشی مدرن پرداختند و با تشکیل انجمن و نگارخانه‌ها آثار نوپردازان را به نمایش می‌گذاشتند ولی بعد از مدتی به سنت بومی علاقه نشان دادند از جمله، جلیل ضیاء پور که تئاتر از کارهای آندره‌لوت کوبیسم را در ایرانی رهبری می‌کرد، کم‌کم به نقش مایه‌هایی از هنر دوران قاجار و قومی با رویکرد ساده‌سازی اشکال راغب شد. و در واقع از جمله نخستین نوپردازانی است که عناصری از سنتهای تصویری قدیم را به کار گرفت. در همین سالها ناصراویسی، طباطبائی و چند نقاش دیگر نیز با تجربه‌ای تقریباً متفاوت به این روند شتاب بیشتری دادند. اویسی می‌گوید: «من به عنوان نقاش معاصر همیشه سعی داشته‌ام که کارهایم شناسنامه ایرانی داشته باشد»[2] و در آثار تصویراش نیز پیکره‌های اقتباس شده از هنر تصویری سلجوقی و قاجار و همراه با خط نگاری مشاهده می‌نماییم.

اوج این روند را در آثار نوپردازانی به نام «سقاخانه» می‌بینیم که سعی داشتند با استفاده از نقش مایه و عناصر شاخص هنرهای خاطره‌انگیز ایرانی در سبکهای اقتباسی هنر جهان‌بینی میان سنت و نو بنا کننند و برخی از اینان با شناخت و دانشی که از هنر جهان داشتند و با تاکید خویشاوندی «هنر انتزاعی» و هنر سنتی و کاربردی ایرانی پایه‌های هنر تصویری خود را بر کاربست روابط صورت خط، نقش استوار ساختند و آفریده‌های نومایه‌ای در عرصه‌های مختلف هنر دیداری به جای گذاشتند که پشتوانه هنر امروز ایران می‌باشد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)