اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بررسی مقایسة هوش و هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره بررسی مقایسة هوش و هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 78

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد کرج

بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی

و کودکان کار و خیابان

پژوهشگر : نیره عظیمی پور

تابستان 1385

تقدیم به استاد گرانقدر جناب آقای دکتر رضابخش

به پاس تمام زحمات و لحظاتی که با لطف بی دریغ خود عطش شناختن و آموختن را در من فرو می نشاندند و چشمانم را به روی حقایقی که بود و من از درکشان محروم می گشودند

خلاصه پژوهش

پژوهش فوق بررسی مقایسه ای هوش هیجانی کودکان کار و خیابان و کودکان عادی شهر تهران که سن آنها بین 10 تا 15 سال است و به صورت در دسترس مورد سنجش قرار گرفته اند. محقق در این پژوهش با توجه به الگوی مایرو سالوری (1990) مصاحبه‌ای را به صورت ساخت وار و باز پاسخ طراحی کرده که شامل پنج حیطه بود (خودانگیزی، خودآگاهی ادارة هیجانها هم حسی و تنظیم روابط). برای تجزیه و تحلیل از روش مانوتینی یو که روش های ناپاراستریک است استفاده شده و چون روش متقنی برای جمع نمرات کسب شده یافته نشد نمرات دو گروه در پنج حیطه با هم مقایسه شد. و در آخر تفاوت معناداری بین هوش هیجانی کودکان عادی و کودکان کار و خیابان دیده نشد.

فصل اول

پرسش پژوهش

آیا هوش هیجانی کودکان کار و خیابان تفاوت معناداری با کودکان عادی 10 تا 15 سال دارد؟

فرضیه پژوهش

هوش هیجانی کودکان کار و خیابان تفاوت معناداری با هوش هیجانی کودکان عادی دارد.

اهداف پژوهش:

1-توصیف هوش هیجانی (EQ) کودکان کار و خیابان و عادی.

2-مقایسه تفاوت وش هیجانی (EQ) کودکان کار و خیابان بر اساس میزان معناداری

3-تعیین بالاترین و پایین ترین میزان EQ در این گروه

متغیر پژوهش

متغیر وابسته هوش هیجانی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی مقایسة هوش و هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان

تحقیق هیجان چیست

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق هیجان چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق هیجان چیست


تحقیق هیجان چیست

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

هیجان چیست؟

هیجان

هیجان[1] چیست ؟ یک احساس ، پس احساس چیست ؟ اینگونه از واژه‌‌ها برای تعریف مشکل هستند ، حتی برای فهم کامل هم مشکل‌تر به نظر می‌رسند . محققان سالیان سال در تلاش بوده‌اند که این پدیده‌‌ها را درک نمایند و حتی به احتمال زیادی در طی این سال‌ها در باب آن به بحث و جدل پرداخته‌اند . به عقیده گلمن (1995) هیجان در لغت به معنای حرکت می‌‌باشد . تعریف اساسی از هیجان بازمی‌گردد به «یک حالت احساسی که شامل تفکرات ، تغییرات فیزیولوژیکی و یک تظاهر رو به بیرون یا رفتار می‌باشد» .

هیجانات تغییردهنده ارزیابی‌ها از موقعیت‌ها ، آمادگی برای حالت‌های مختلف از افکار و اعمال احساسات ، اظهارات و رفتارهایی هستند که مؤثر بر هیجانات و رفتارهای دیگران هستند ، از این‌رو هیجانات از عناصری بسیار فراتر از احساسات متشکل شده‌اند (پاروت[2] ، 1995 به نقل از فلدمن و سالوی ، 2002) . به عقیده لونسون[3] (1994) هیجانات پدیده‌‌های فیزیولوژیکی روانشناختی با حیات کوتاه مدت هستند که الگوهای کافی از سازگاری را برای تغییر تمناهای محیطی فراهم می‌کنند (کلتنر و گراس[4] ، 1999) . هیجانات می‌توانند فهمیده شوند ، هنگامی که شامل منظومه‌ای از خصوصیات باشند ، این خصوصیات شامل ارزیابی ، آمادگی برای فکر کردن و عمل در جهات خاص ، تغییرات فیزیولوژیکی، علائم اجتماعی  به علاوه احساسات می‌باشند ( فلدمن و سالوی ، 2002 ) . به طور کلی توانش‌های هیجانی در تشخیص پاسخ‌های هیجانی مناسب  در مواجهه با رویدادهای روزمره ، گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات ، نقش مؤثری دارند.

حجم بزرگ کرتکس انسان ظرافت و پیچیدگی زندگی هیجانی انسان را ممکن می‌سازد. نسبت نئوکرتکس به سیستم لیمبیک در نوع نخستین تا دیگر انواع و به طور گسترده در انسان نسبت به نوع نخستین بیشتر است . مناطق لیمبیک که هیجان را تنظیم می‌کند از طریق مدارهای بی‌شماری به تمام قسمت‌های نئوکرتکس وصل می‌شود. بنابراین مراکز هیجانی دارای نیروی زیادی هستند تا عملکرد بقیه قسمت‌های مغز مثلاً مراکز تفکر را تحت تأثیر قرار دهند. نئوکرتکس جایی که مناطق نئوفرنتال تکانه‌‌های هیجانی را تعدیل می‌کنند ، بیشتر زندگی هیجانی را کنترل می‌کنند . هر چند در لحظات بحرانی بسیار هیجانی نئوکرتکس تسلیم تکانه‌‌های هیجانی می‌شود (داماسیو[5] و همکاران ، 1997) .

تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که سیستم‌‌های عصبی شناختی و هیجانی با هم کار می‌کنند تا رفتار راهبردی عقلانی را شکل داده و به عنوان واسطه عمل نمایند. در حقیقت یکی از اهداف اصلی هیجان ، همانا کمک به پردازش شناختی و رفتار استراتژیک است (داماسیو ، 1994 به نقل از فلدمن و سالوی ،  2002) . حتی روانشناسان معاصر از این دیدگاه که شناخت برتر از هیجان است فاصله گرفته و در جهت تأکید بر کارکرد هیجان حرکت کرده‌اند . بنابراین براساس نظریات و تحقیقات جدید در روانشناسی و نوروآناتومی هیجان اغلب یک عنصر حیاتی قابل استفاده‌ای برای انطباق با موقعیت اجتماعی می‌باشد. براساس نظر «آدولف داماسیو» پردازش هیجانی یک پیشایند تکوینی است به سوی فرم‌های پیچیده‌تر پردازش اطلاعات. شناخت‌های عالی‌تر نیازمند راهنمایی هستند که توسط پردازش هیجانی ممکن می‌شود. شاید یکی از جهانی‌ترین تأثیرات هیجان این باشد که افکار و پاسخ‌های ما را رنگ‌‌آمیزی می‌کند (سیاروچی ، فورگاس و مایر ، 2001) .

 نظریه‌های مربوط به هیجان

کسی که مطالعه انگیزش و هیجان را از حیطه مباحث فلسفی از یونان باستان تا دوران جدید به سوی مسائل زیستی سوق داد ، «چارلز داروین[6]» بود و نظریات پس از او در قرن نوزدهم در همین باب هر یک به نوعی تحت تأثیر نظریه تکاملی او هستند.

تجلی هیجان در کودکان و حیوانات توجه «داروین» را سخت به خود جلب کرد . در کتاب «تجلی هیجان‌ها در انسان و حیوان» که در سال 1872 چاپ شد . داروین یک نظریه تکاملی درباره هیجان‌ها عرضه کرد. بسیاری از گونه‌‌های تجلی هیجان به نظر داروین در آدمیان الگوهایی هستند موروثی که در اصل از لحاظ ادامه حیات سودمندند . یکی از فرضیه‌‌های اساسی او این بود که حیوانات و انسان‌ها در ویژگی‌های زیستی ، گرایشات و هیجانات تمایز چندانی با یکدیگر ندارند. این فرضیه منشا تحولات بسیار مهمی در نظریات زیستی شد که مهمترین آن ایجاد زمینه برای بروز و ظهور تئوری‌ها و تحقیقات مهم پس از آن در این خصوص گردید ( کریمی ، 1373 ).

اولین روانشناس که غرایز انسانی را به صورت عینی مطرح کرد «ویلیام جیمز[7]» بود. او که در اواخر قرن نوزدهم این نظر را پیش کشید که : «تغییرات جسمی مستقیماً به دنبال ادراک یک واقعیت هیجان‌انگیز حاصل می‌شوند و احساسات ما از این تغییرات در حال انجام ، همان هیجان است» (جیمز ،1889) . تقریباً همزمان با جیمز «کارل لانگه[8]» فیزیولوژیست دانمارکی نیز نظر مشابهی را عنوان کرد و به همین دلیل آن را نظریه جیمز ـ لانگه نامیده‌اند، اما «کنن[9]» (1937) به وسیله نظریه خود که کمی بعد به وسیله «بارد[10]» (1938) گسترش یافت ، اعلام کرد که خلاف نظریه جیمز لانگه ، تغییرات بدنی و تجربه هیجانی به طور همزمان رخ می‌دهند (براهنی ، 1371) .

به دنبال نظریه کنن ـ بارد ، شاختر و سینگر[11] (1971) طی تحقیقاتی نظر دادند که انگیختگی فیزیولوژیک و نیز ارزیابی شناختی برای تجربه کامل هیجان لازم است و اگر یکی از این دو وجود نداشته باشد، حالت هیجانی ذهنی یا غیرعینی ، کامل نخواهد بود (ساعتچی ، 1377) .

به دنبال نظریه شاختر و سینگر که به نظریه شناختی ـ فیزیولوژیای هیجان معروف گردیده تحقیقات فراوانی نیز توسط محققان گوناگونی صورت گرفت . «تامکینز» (1981) این نظریه را پیش کشید که «برخی از انواع محرک‌ها ، موجب فعال شدن برخی ساختارهای فطری در مغز می‌شوند که عمدتاً با هیجان‌های نخستین مثل ترس ، خشم و شگفتی سر و کار دارند و هر یک از این ساختارها با نمایان شدن حالت خاصی در چهره ارتباط است» (براهنی ، 1371) . بر اساس این تئوری ، هیجان تجربه تغییراتی در عضلات صورت است به عبارت دیگر زمانی که فرد می‌‌خندد شادی را تجربه می‌کند و زمانی که اخم می‌کند تجربه غم و اندوه را دارد . اینها ، تغییراتی هستند در عضلات صورت که به عنوان نشانه‌‌ها و کلیدهایی از سوی مغز که بنیان‌های هیجانی را فراهم می‌کند، می‌باشند.

نظریه دیگری که به تئوری حالت‌های لازاروس[12] معروف است بیان می‌دارد که فکر و تفکر بایستی قبل از هرگونه هیجان یا برانگیختگی فیزیولوژیکی بیاید به عبارت دیگر ابتدا فرد در باب موقعیت فکر می‌کند قبل از اینکه هیجانی را تجربه کند: برای مثال زمانی که فرد در یک کوچه تاریک و خلوت تنها راه می‌رود اگر صدای پایی را در پشت سرخود بشنود فکر می‌کند که شاید فردی باشد که او را آزار دهد از اینرو قلبش شروع به تپش می‌کند، نفس‌ها سنگین می‌شود و احساس ترس می‌کند .

 خلاصه نظریه‌ها

تئوری جیمزـ لانگه :  حادثه             برانگیختگی انسان               تعبیر و تفسیر            هیجان

تئوری   کنن ـ بارد :  حادثه             برانگیختگی و هیجان ( همزمان )

تئوری شاخترـ سینگر : حادثه            برانگیختگی                        استدلال                  هیجان

تئوری تامکینز  :       حادثه             تغییرات صورتی                   هیجـان

تئوری لازاروس :      حادثه             تفکـر                            هیجان و برانگیختگی ( همزمان)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق هیجان چیست

مقاله درباره هیجان چیست

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره هیجان چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

هیجان چیست؟

هیجان

هیجان[1] چیست ؟ یک احساس ، پس احساس چیست ؟ اینگونه از واژه‌‌ها برای تعریف مشکل هستند ، حتی برای فهم کامل هم مشکل‌تر به نظر می‌رسند . محققان سالیان سال در تلاش بوده‌اند که این پدیده‌‌ها را درک نمایند و حتی به احتمال زیادی در طی این سال‌ها در باب آن به بحث و جدل پرداخته‌اند . به عقیده گلمن (1995) هیجان در لغت به معنای حرکت می‌‌باشد . تعریف اساسی از هیجان بازمی‌گردد به «یک حالت احساسی که شامل تفکرات ، تغییرات فیزیولوژیکی و یک تظاهر رو به بیرون یا رفتار می‌باشد» .

هیجانات تغییردهنده ارزیابی‌ها از موقعیت‌ها ، آمادگی برای حالت‌های مختلف از افکار و اعمال احساسات ، اظهارات و رفتارهایی هستند که مؤثر بر هیجانات و رفتارهای دیگران هستند ، از این‌رو هیجانات از عناصری بسیار فراتر از احساسات متشکل شده‌اند (پاروت[2] ، 1995 به نقل از فلدمن و سالوی ، 2002) . به عقیده لونسون[3] (1994) هیجانات پدیده‌‌های فیزیولوژیکی روانشناختی با حیات کوتاه مدت هستند که الگوهای کافی از سازگاری را برای تغییر تمناهای محیطی فراهم می‌کنند (کلتنر و گراس[4] ، 1999) . هیجانات می‌توانند فهمیده شوند ، هنگامی که شامل منظومه‌ای از خصوصیات باشند ، این خصوصیات شامل ارزیابی ، آمادگی برای فکر کردن و عمل در جهات خاص ، تغییرات فیزیولوژیکی، علائم اجتماعی  به علاوه احساسات می‌باشند ( فلدمن و سالوی ، 2002 ) . به طور کلی توانش‌های هیجانی در تشخیص پاسخ‌های هیجانی مناسب  در مواجهه با رویدادهای روزمره ، گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات ، نقش مؤثری دارند.

حجم بزرگ کرتکس انسان ظرافت و پیچیدگی زندگی هیجانی انسان را ممکن می‌سازد. نسبت نئوکرتکس به سیستم لیمبیک در نوع نخستین تا دیگر انواع و به طور گسترده در انسان نسبت به نوع نخستین بیشتر است . مناطق لیمبیک که هیجان را تنظیم می‌کند از طریق مدارهای بی‌شماری به تمام قسمت‌های نئوکرتکس وصل می‌شود. بنابراین مراکز هیجانی دارای نیروی زیادی هستند تا عملکرد بقیه قسمت‌های مغز مثلاً مراکز تفکر را تحت تأثیر قرار دهند. نئوکرتکس جایی که مناطق نئوفرنتال تکانه‌‌های هیجانی را تعدیل می‌کنند ، بیشتر زندگی هیجانی را کنترل می‌کنند . هر چند در لحظات بحرانی بسیار هیجانی نئوکرتکس تسلیم تکانه‌‌های هیجانی می‌شود (داماسیو[5] و همکاران ، 1997) .

تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که سیستم‌‌های عصبی شناختی و هیجانی با هم کار می‌کنند تا رفتار راهبردی عقلانی را شکل داده و به عنوان واسطه عمل نمایند. در حقیقت یکی از اهداف اصلی هیجان ، همانا کمک به پردازش شناختی و رفتار استراتژیک است (داماسیو ، 1994 به نقل از فلدمن و سالوی ،  2002) . حتی روانشناسان معاصر از این دیدگاه که شناخت برتر از هیجان است فاصله گرفته و در جهت تأکید بر کارکرد هیجان حرکت کرده‌اند . بنابراین براساس نظریات و تحقیقات جدید در روانشناسی و نوروآناتومی هیجان اغلب یک عنصر حیاتی قابل استفاده‌ای برای انطباق با موقعیت اجتماعی می‌باشد. براساس نظر «آدولف داماسیو» پردازش هیجانی یک پیشایند تکوینی است به سوی فرم‌های پیچیده‌تر پردازش اطلاعات. شناخت‌های عالی‌تر نیازمند راهنمایی هستند که توسط پردازش هیجانی ممکن می‌شود. شاید یکی از جهانی‌ترین تأثیرات هیجان این باشد که افکار و پاسخ‌های ما را رنگ‌‌آمیزی می‌کند (سیاروچی ، فورگاس و مایر ، 2001) .

 نظریه‌های مربوط به هیجان

کسی که مطالعه انگیزش و هیجان را از حیطه مباحث فلسفی از یونان باستان تا دوران جدید به سوی مسائل زیستی سوق داد ، «چارلز داروین[6]» بود و نظریات پس از او در قرن نوزدهم در همین باب هر یک به نوعی تحت تأثیر نظریه تکاملی او هستند.

تجلی هیجان در کودکان و حیوانات توجه «داروین» را سخت به خود جلب کرد . در کتاب «تجلی هیجان‌ها در انسان و حیوان» که در سال 1872 چاپ شد . داروین یک نظریه تکاملی درباره هیجان‌ها عرضه کرد. بسیاری از گونه‌‌های تجلی هیجان به نظر داروین در آدمیان الگوهایی هستند موروثی که در اصل از لحاظ ادامه حیات سودمندند . یکی از فرضیه‌‌های اساسی او این بود که حیوانات و انسان‌ها در ویژگی‌های زیستی ، گرایشات و هیجانات تمایز چندانی با یکدیگر ندارند. این فرضیه منشا تحولات بسیار مهمی در نظریات زیستی شد که مهمترین آن ایجاد زمینه برای بروز و ظهور تئوری‌ها و تحقیقات مهم پس از آن در این خصوص گردید ( کریمی ، 1373 ).

اولین روانشناس که غرایز انسانی را به صورت عینی مطرح کرد «ویلیام جیمز[7]» بود. او که در اواخر قرن نوزدهم این نظر را پیش کشید که : «تغییرات جسمی مستقیماً به دنبال ادراک یک واقعیت هیجان‌انگیز حاصل می‌شوند و احساسات ما از این تغییرات در حال انجام ، همان هیجان است» (جیمز ،1889) . تقریباً همزمان با جیمز «کارل لانگه[8]» فیزیولوژیست دانمارکی نیز نظر مشابهی را عنوان کرد و به همین دلیل آن را نظریه جیمز ـ لانگه نامیده‌اند، اما «کنن[9]» (1937) به وسیله نظریه خود که کمی بعد به وسیله «بارد[10]» (1938) گسترش یافت ، اعلام کرد که خلاف نظریه جیمز لانگه ، تغییرات بدنی و تجربه هیجانی به طور همزمان رخ می‌دهند (براهنی ، 1371) .

به دنبال نظریه کنن ـ بارد ، شاختر و سینگر[11] (1971) طی تحقیقاتی نظر دادند که انگیختگی فیزیولوژیک و نیز ارزیابی شناختی برای تجربه کامل هیجان لازم است و اگر یکی از این دو وجود نداشته باشد، حالت هیجانی ذهنی یا غیرعینی ، کامل نخواهد بود (ساعتچی ، 1377) .

به دنبال نظریه شاختر و سینگر که به نظریه شناختی ـ فیزیولوژیای هیجان معروف گردیده تحقیقات فراوانی نیز توسط محققان گوناگونی صورت گرفت . «تامکینز» (1981) این نظریه را پیش کشید که «برخی از انواع محرک‌ها ، موجب فعال شدن برخی ساختارهای فطری در مغز می‌شوند که عمدتاً با هیجان‌های نخستین مثل ترس ، خشم و شگفتی سر و کار دارند و هر یک از این ساختارها با نمایان شدن حالت خاصی در چهره ارتباط است» (براهنی ، 1371) . بر اساس این تئوری ، هیجان تجربه تغییراتی در عضلات صورت است به عبارت دیگر زمانی که فرد می‌‌خندد شادی را تجربه می‌کند و زمانی که اخم می‌کند تجربه غم و اندوه را دارد . اینها ، تغییراتی هستند در عضلات صورت که به عنوان نشانه‌‌ها و کلیدهایی از سوی مغز که بنیان‌های هیجانی را فراهم می‌کند، می‌باشند.

نظریه دیگری که به تئوری حالت‌های لازاروس[12] معروف است بیان می‌دارد که فکر و تفکر بایستی قبل از هرگونه هیجان یا برانگیختگی فیزیولوژیکی بیاید به عبارت دیگر ابتدا فرد در باب موقعیت فکر می‌کند قبل از اینکه هیجانی را تجربه کند: برای مثال زمانی که فرد در یک کوچه تاریک و خلوت تنها راه می‌رود اگر صدای پایی را در پشت سرخود بشنود فکر می‌کند که شاید فردی باشد که او را آزار دهد از اینرو قلبش شروع به تپش می‌کند، نفس‌ها سنگین می‌شود و احساس ترس می‌کند .

 خلاصه نظریه‌ها

تئوری جیمزـ لانگه :  حادثه             برانگیختگی انسان               تعبیر و تفسیر            هیجان

تئوری   کنن ـ بارد :  حادثه             برانگیختگی و هیجان ( همزمان )

تئوری شاخترـ سینگر : حادثه            برانگیختگی                        استدلال                  هیجان

تئوری تامکینز  :       حادثه             تغییرات صورتی                   هیجـان

تئوری لازاروس :      حادثه             تفکـر                            هیجان و برانگیختگی ( همزمان)

 

 شناخت و هیجان

سابقه جنگ میان توجه و انکار هیجان در تفکر غرب ، بسیار قدیمی است و رابطه میان هیجان و عقل اغلب به عنوان یک تضاد نگریسته می‌شد (بارـ آن و پارکر ، 2000) . همزمان با پیدایش تمدن بشری ، فیلسوفانی مانند «پلاتو[13] ، پاسکال[14] ، آریستوتل[15] و کانت[16]» به مطالعه نقش هیجان در تفکر و رفتار پرداختند . از این‌رو «پلاتو» از نخستین کسانی بود که عاطفه را جنبه ابتدایی و حیوانی ماهیت انسان و در تضاد با تعقل معرفی کرد و امروزه هم رگه‌‌هایی از این عقیده که عاطفه تفکر منطقی را متزلزل می‌سازد ، هنوز باقی مانده است ( فورگاس ، سیاروچی و مایر ،2001).

در فلسفه رواقی ، شخص خردمند و عاقل ، هیچ هیجان یا احساسی را تأئید نمی‌کند . رواقیون مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را که میراثی از تمدن غرب بوده و به درونی‌ترین ساختارهای مسیحیت منتقل ساختند که در نهایت منجر به رواج تفکر ضدهیجان شد ( آپشور[17] ، 1995 به نقل از بار ـ آن و پارکر ، 2000).

پاینی[18] (1986) اشاره دارد که در طول اکثر تاریخ غرب آنهایی که به نوعی عقلانی بودند مورد تمجید قرار گرفته‌اند حال آنکه بیشتر آنهایی که هیجانی بودند در میان ما به عنوان افرادی که از لحاظ


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره هیجان چیست

تحقیق در مورد هیجان چیست

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد هیجان چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

هیجان چیست؟

هیجان

هیجان[1] چیست ؟ یک احساس ، پس احساس چیست ؟ اینگونه از واژه‌‌ها برای تعریف مشکل هستند ، حتی برای فهم کامل هم مشکل‌تر به نظر می‌رسند . محققان سالیان سال در تلاش بوده‌اند که این پدیده‌‌ها را درک نمایند و حتی به احتمال زیادی در طی این سال‌ها در باب آن به بحث و جدل پرداخته‌اند . به عقیده گلمن (1995) هیجان در لغت به معنای حرکت می‌‌باشد . تعریف اساسی از هیجان بازمی‌گردد به «یک حالت احساسی که شامل تفکرات ، تغییرات فیزیولوژیکی و یک تظاهر رو به بیرون یا رفتار می‌باشد» .

هیجانات تغییردهنده ارزیابی‌ها از موقعیت‌ها ، آمادگی برای حالت‌های مختلف از افکار و اعمال احساسات ، اظهارات و رفتارهایی هستند که مؤثر بر هیجانات و رفتارهای دیگران هستند ، از این‌رو هیجانات از عناصری بسیار فراتر از احساسات متشکل شده‌اند (پاروت[2] ، 1995 به نقل از فلدمن و سالوی ، 2002) . به عقیده لونسون[3] (1994) هیجانات پدیده‌‌های فیزیولوژیکی روانشناختی با حیات کوتاه مدت هستند که الگوهای کافی از سازگاری را برای تغییر تمناهای محیطی فراهم می‌کنند (کلتنر و گراس[4] ، 1999) . هیجانات می‌توانند فهمیده شوند ، هنگامی که شامل منظومه‌ای از خصوصیات باشند ، این خصوصیات شامل ارزیابی ، آمادگی برای فکر کردن و عمل در جهات خاص ، تغییرات فیزیولوژیکی، علائم اجتماعی  به علاوه احساسات می‌باشند ( فلدمن و سالوی ، 2002 ) . به طور کلی توانش‌های هیجانی در تشخیص پاسخ‌های هیجانی مناسب  در مواجهه با رویدادهای روزمره ، گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات ، نقش مؤثری دارند.

حجم بزرگ کرتکس انسان ظرافت و پیچیدگی زندگی هیجانی انسان را ممکن می‌سازد. نسبت نئوکرتکس به سیستم لیمبیک در نوع نخستین تا دیگر انواع و به طور گسترده در انسان نسبت به نوع نخستین بیشتر است . مناطق لیمبیک که هیجان را تنظیم می‌کند از طریق مدارهای بی‌شماری به تمام قسمت‌های نئوکرتکس وصل می‌شود. بنابراین مراکز هیجانی دارای نیروی زیادی هستند تا عملکرد بقیه قسمت‌های مغز مثلاً مراکز تفکر را تحت تأثیر قرار دهند. نئوکرتکس جایی که مناطق نئوفرنتال تکانه‌‌های هیجانی را تعدیل می‌کنند ، بیشتر زندگی هیجانی را کنترل می‌کنند . هر چند در لحظات بحرانی بسیار هیجانی نئوکرتکس تسلیم تکانه‌‌های هیجانی می‌شود (داماسیو[5] و همکاران ، 1997) .

تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که سیستم‌‌های عصبی شناختی و هیجانی با هم کار می‌کنند تا رفتار راهبردی عقلانی را شکل داده و به عنوان واسطه عمل نمایند. در حقیقت یکی از اهداف اصلی هیجان ، همانا کمک به پردازش شناختی و رفتار استراتژیک است (داماسیو ، 1994 به نقل از فلدمن و سالوی ،  2002) . حتی روانشناسان معاصر از این دیدگاه که شناخت برتر از هیجان است فاصله گرفته و در جهت تأکید بر کارکرد هیجان حرکت کرده‌اند . بنابراین براساس نظریات و تحقیقات جدید در روانشناسی و نوروآناتومی هیجان اغلب یک عنصر حیاتی قابل استفاده‌ای برای انطباق با موقعیت اجتماعی می‌باشد. براساس نظر «آدولف داماسیو» پردازش هیجانی یک پیشایند تکوینی است به سوی فرم‌های پیچیده‌تر پردازش اطلاعات. شناخت‌های عالی‌تر نیازمند راهنمایی هستند که توسط پردازش هیجانی ممکن می‌شود. شاید یکی از جهانی‌ترین تأثیرات هیجان این باشد که افکار و پاسخ‌های ما را رنگ‌‌آمیزی می‌کند (سیاروچی ، فورگاس و مایر ، 2001) .

 نظریه‌های مربوط به هیجان

کسی که مطالعه انگیزش و هیجان را از حیطه مباحث فلسفی از یونان باستان تا دوران جدید به سوی مسائل زیستی سوق داد ، «چارلز داروین[6]» بود و نظریات پس از او در قرن نوزدهم در همین باب هر یک به نوعی تحت تأثیر نظریه تکاملی او هستند.

تجلی هیجان در کودکان و حیوانات توجه «داروین» را سخت به خود جلب کرد . در کتاب «تجلی هیجان‌ها در انسان و حیوان» که در سال 1872 چاپ شد . داروین یک نظریه تکاملی درباره هیجان‌ها عرضه کرد. بسیاری از گونه‌‌های تجلی هیجان به نظر داروین در آدمیان الگوهایی هستند موروثی که در اصل از لحاظ ادامه حیات سودمندند . یکی از فرضیه‌‌های اساسی او این بود که حیوانات و انسان‌ها در ویژگی‌های زیستی ، گرایشات و هیجانات تمایز چندانی با یکدیگر ندارند. این فرضیه منشا تحولات بسیار مهمی در نظریات زیستی شد که مهمترین آن ایجاد زمینه برای بروز و ظهور تئوری‌ها و تحقیقات مهم پس از آن در این خصوص گردید ( کریمی ، 1373 ).

اولین روانشناس که غرایز انسانی را به صورت عینی مطرح کرد «ویلیام جیمز[7]» بود. او که در اواخر قرن نوزدهم این نظر را پیش کشید که : «تغییرات جسمی مستقیماً به دنبال ادراک یک واقعیت هیجان‌انگیز حاصل می‌شوند و احساسات ما از این تغییرات در حال انجام ، همان هیجان است» (جیمز ،1889) . تقریباً همزمان با جیمز «کارل لانگه[8]» فیزیولوژیست دانمارکی نیز نظر مشابهی را عنوان کرد و به همین دلیل آن را نظریه جیمز ـ لانگه نامیده‌اند، اما «کنن[9]» (1937) به وسیله نظریه خود که کمی بعد به وسیله «بارد[10]» (1938) گسترش یافت ، اعلام کرد که خلاف نظریه جیمز لانگه ، تغییرات بدنی و تجربه هیجانی به طور همزمان رخ می‌دهند (براهنی ، 1371) .

به دنبال نظریه کنن ـ بارد ، شاختر و سینگر[11] (1971) طی تحقیقاتی نظر دادند که انگیختگی فیزیولوژیک و نیز ارزیابی شناختی برای تجربه کامل هیجان لازم است و اگر یکی از این دو وجود نداشته باشد، حالت هیجانی ذهنی یا غیرعینی ، کامل نخواهد بود (ساعتچی ، 1377) .

به دنبال نظریه شاختر و سینگر که به نظریه شناختی ـ فیزیولوژیای هیجان معروف گردیده تحقیقات فراوانی نیز توسط محققان گوناگونی صورت گرفت . «تامکینز» (1981) این نظریه را پیش کشید که «برخی از انواع محرک‌ها ، موجب فعال شدن برخی ساختارهای فطری در مغز می‌شوند که عمدتاً با هیجان‌های نخستین مثل ترس ، خشم و شگفتی سر و کار دارند و هر یک از این ساختارها با نمایان شدن حالت خاصی در چهره ارتباط است» (براهنی ، 1371) . بر اساس این تئوری ، هیجان تجربه تغییراتی در عضلات صورت است به عبارت دیگر زمانی که فرد می‌‌خندد شادی را تجربه می‌کند و زمانی که اخم می‌کند تجربه غم و اندوه را دارد . اینها ، تغییراتی هستند در عضلات صورت که به عنوان نشانه‌‌ها و کلیدهایی از سوی مغز که بنیان‌های هیجانی را فراهم می‌کند، می‌باشند.

نظریه دیگری که به تئوری حالت‌های لازاروس[12] معروف است بیان می‌دارد که فکر و تفکر بایستی قبل از هرگونه هیجان یا برانگیختگی فیزیولوژیکی بیاید به عبارت دیگر ابتدا فرد در باب موقعیت فکر می‌کند قبل از اینکه هیجانی را تجربه کند: برای مثال زمانی که فرد در یک کوچه تاریک و خلوت تنها راه می‌رود اگر صدای پایی را در پشت سرخود بشنود فکر می‌کند که شاید فردی باشد که او را آزار دهد از اینرو قلبش شروع به تپش می‌کند، نفس‌ها سنگین می‌شود و احساس ترس می‌کند .

 خلاصه نظریه‌ها

تئوری جیمزـ لانگه :  حادثه             برانگیختگی انسان               تعبیر و تفسیر            هیجان

تئوری   کنن ـ بارد :  حادثه             برانگیختگی و هیجان ( همزمان )

تئوری شاخترـ سینگر : حادثه            برانگیختگی                        استدلال                  هیجان

تئوری تامکینز  :       حادثه             تغییرات صورتی                   هیجـان

تئوری لازاروس :      حادثه             تفکـر                            هیجان و برانگیختگی ( همزمان)

 

 شناخت و هیجان

سابقه جنگ میان توجه و انکار هیجان در تفکر غرب ، بسیار قدیمی است و رابطه میان هیجان و عقل اغلب به عنوان یک تضاد نگریسته می‌شد (بارـ آن و پارکر ، 2000) . همزمان با پیدایش تمدن بشری ، فیلسوفانی مانند «پلاتو[13] ، پاسکال[14] ، آریستوتل[15] و کانت[16]» به مطالعه نقش هیجان در تفکر و رفتار پرداختند . از این‌رو «پلاتو» از نخستین کسانی بود که عاطفه را جنبه ابتدایی و حیوانی ماهیت انسان و در تضاد با تعقل معرفی کرد و امروزه هم رگه‌‌هایی از این عقیده که عاطفه تفکر منطقی را متزلزل می‌سازد ، هنوز باقی مانده است ( فورگاس ، سیاروچی و مایر ،2001).

در فلسفه رواقی ، شخص خردمند و عاقل ، هیچ هیجان یا احساسی را تأئید نمی‌کند . رواقیون مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را که میراثی از تمدن غرب بوده و به درونی‌ترین ساختارهای مسیحیت منتقل ساختند که در نهایت منجر به رواج تفکر ضدهیجان شد ( آپشور[17] ، 1995 به نقل از بار ـ آن و پارکر ، 2000).

پاینی[18] (1986) اشاره دارد که در طول اکثر تاریخ غرب آنهایی که به نوعی عقلانی بودند مورد تمجید قرار گرفته‌اند حال آنکه بیشتر آنهایی که هیجانی بودند در میان ما به عنوان افرادی که از لحاظ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد هیجان چیست

تحقیق و پیشینه تحقیق هوش هیجانی با فرمت ورد

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و پیشینه تحقیق هوش هیجانی با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و پیشینه تحقیق هوش هیجانی با فرمت ورد


تحقیق و پیشینه تحقیق  هوش هیجانی با فرمت ورد

هوش چیست؟

استنبرگ[1] و کافمن[2] (1998) در مقاله ای با عنوان توانایی‏های انسان[3] در خصوص مطالعه هوش اظهار می‏کنند :

« عجیب این است که توافق در مورد جواب‏ها بیش از توافق درباره این است که واقعا جواب‏ها به چه پاسخ می‏دهند. مثلا بحثی نیست که در آزمونهای متعارف هوش، نمره متوسط اعضاء گروه‏های خاص نژادی و قومی متفاوت است. اما این تفاوت چه چیزی را نشان می‏دهد؟ به چه سوالی جواب می‏دهد؟ به این سوال که آیا بین گروه‏ها تفاوت هوش وجود دارد ؟ آیا آزمون‏ها برای اعضای گروه‏های مختلف سوگیری دارند؟ آیا گروه‏های مختلف فرصت‏های متفاوت آموزشی داشته‌اند؟ یا اینکه آیا گروه‏های مختلف در یک زیر مجموعه محدود، مهارت‏هایی که تشکیل دهنده بخش کوچکی از هوش هستند تفاوت دارند ؟ یا شاید سوال‏های دیگر؟ برای فهم توانایی‏ها و هوش انسان، باید پرسش‏ها را هم به اندازه پاسخ‏ها در نظر گرفت».

با توجه به اظهارات اشترنبرگ، هوش هیجانی از جمله مفاهیمی است که در راستای همین نگرانی‏ها و محدود سازی‏ها متولد شده است. لذا پیش از رسیدن به لحظه و شرایط پدیدآیی این مفهوم لازم است مختصری درباره هوش بیان شود.

از زمان پیدایش آزمون هوشی بینه ـ سیمون[4] در سال 1905 به منظور متمایز کردن کودکان عقب مانده ذهنی از کودکان عادی، مفهوم هوش به عنوان عمده ترین مشخصه متمایز کننده افراد عادی و عقب مانده و پیش بینی پیشرفت تحصیلی افراد مطرح شد. از این نظر هوش در مقابل هیجان قرار گرفت. روان شناسانی که هوش را مطالعه کرده اند، تفکر منطقی را در مقابل تجارب هیجانی قرار دادند(وودورث[5]، 1920، به نقل از سالوی و مایر، 1990). تعریف هوش در دوره‏های متعدد تغییرات زیادی را از سر گذرانیده است، برای مثال دکارت(به نقل از سالوی و مایر، 1990)هوش را توانایی قضاوت درست از غلط می‏دانست.امروزه تعاریف هوش دقیق تر و منسجم تر شده است ؛ شاید یکی از تعاریف نسبتا کامل تعریف وکسلر[6] است که هوش را ظرفیت کلی افراد برای عمل به صورت هدفدار، تفکر عاقلانه و بررسی موثر محیط می‏داند(به نقل از سالوی و مایر، 1990). وکسلر بین توانایی‏های عقلی و رفتار هوشمندانه یا هوش عمومی تمایز قایل شد. او بر خلاف نظریه پردازان قبلی هوش، تاکید کرد که هوش عمومی همان توانایی‏های عقلی نیست، بلکه اندازه‌گیری آن باید کل شخصیت یک فرد را مدنظر قرار داد.

البته استفاده وکسلراز مفهوم شخصیت با آن چیزی که امروزه روان شناسان شخصیت به کار می‏برند،متفاوت بود.وکسلر این واژه را برای یک مفهوم کلی که شامل توانایی‏های شناختی، رگه‏های شخصیتی،رفتارهای هیجانی و نگرش‏ها می‏باشد، به کار برده است (لردنگلو، 2008).

وکسلر (1975، به نقل از کافمن، 2000) به عوامل عیر اخلاقی که رفتارهای هوشمندانه یک فرد را تسهیل می‏کنند، همچون، پشتکار، کنجکاوی، علاقه، انگیزه و وظیفه شناسی و یا موجب بازداری آنها می‏شوند همچون اضطراب، ناامنی و تحریک پذیری توجه نمود و سعی کرد که این عوامل را در مفهوم هوش عمومی خود بگنجاند. بنابراین وکسلر نیز به نقص آزمون‏های هوشی قبلی در نادیده گرفتن عوامل هیجانی و انگیزیشی در برآورد هوش پی برد و بین توانایی‏های عقلی و عملکرد عاقلانه تمایز قائل شد.

وکسلر (1975، به نقل از کافمن، 2000) بدون استفاده از وازه هوش هیجانی سعی کرد جنبه‏هایی توانایی‏هایی را که امروزه جزئی از مفهوم هوش هیجانی می‏دانید در آزمون خود بگنجاند و آن را هوش عمومی بنامد. او چس از طراحی آزمون خود بر این اساس، در تحلیل عوامل متوجه شد که آزمون فقط 60 درصد از واریانس نهایی را پوشش می‏دهد. او 40 درصد باقی مانده را به عوامل تاثیر گذار غیر عقلانی هوش نسبت داد و تلاش 30 ساله اش برای یافتن این عوامل بی نتیجه ماند.

پیاژه[7](1945)نیز هوش را به عنوان قابلیت سازش ارکانیسم با موقعیت‏های جدید می‏داند که این تعریف جامع نیز جدا کردن توانایی‏های شناختی از پردازش هیجانی ممکن نیست. بنابراین مبنا قرار دادن این تعریف برای طرح آزمون‏های سنتی هوشی که فقط پردازش‏های عقلانی را در نظر داشتند، ممکن نیست.

 

2-8-1- هوش، هیجان، هوش هیجانی ابعاد و تعاریف آن

تعریف هوش[8] در دوره‏های متعدد تغییرات زیادی را از سر گذرانیده است ؛ برای مثال دکارت (به نقل از سالوی و مایر[9]، 1990) هوش را توانایی قضاوت درست از غلط می‏دانست.

امروزه تعریف هوش دقیق تر و منسجم تر شده است ؛ شاید یکی از تعاریف نسبتا کامل تعریف وکسلر است که هوش را ظرفیت کلی افراد برای عمل به صورت هدفدار، تفکر عاقلانه و بررسی موثر محیط می‏داند (به نقل از سالوی و مایر، 1990).

در نظریه هوش چندگانه گاردنر[10]، وی به هوش‏های شخصی اشاره می‏کند که شامل دو مولفه مهم هوش درون فردی و هوش میان فردی می‏باشد.


  1. 1. Sternberg
  2. Kaufman
  3. Human abilities
  4. 1. Binet -Simon
  5. 2. Wood worth
  6. Wechsler
 
 
 
 
 

[7]. Piaget

[8]. Inteligence

[9]. Salovey & Mayer

[10]. Gardner

 

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 28

مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و پیشینه تحقیق هوش هیجانی با فرمت ورد