اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره مفهوم هنر دینی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره مفهوم هنر دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

مفهوم هنر دینی چیست؟

تعریف‌ دین‌: دین‌ عبارت‌ است‌ از مجموعه‌ ی گزاره‌ هایی‌ ساختارمند و هستی‌ شنـاسـانـه‌ در بـاب‌ جـهـان‌ و انسـان‌ ویک‌ سلسله‌ باید و نبایدها و شاید و نشایدهایی‌ که‌ از سوی هستـی‌ پرداز بـه‌ وسیلـه‌ انسـانـهـایـی‌ ویژه‌ برای تامین‌ کمال‌ و سعادت‌ بشر ابلاغ‌ شده‌ است‌ و بخشی‌ دیگر از دین‌ عبـارت‌ است‌ از مجموعـه‌ ای ازگزاره‌ هـایـی‌ دربـاره‌ حقـایق‌ تکوینـی‌، ‌ بـا نگرش‌ الـهـی‌ است‌ کـه‌ التزام قلبی‌ به‌ آنها سبب‌ کمـال‌ انسـان‌ مـی‌ شود.

ابعاد مختلف ادیان:

تاریخ دین: هر دین و بویژه ادیان ابراهیمی تاریخچه ای دارند که این سیر زمانی تاریخ دین را تشکیل می دهد.

شریعت دین: هر دین و بویژه ادیان ابراهیمی قوانینی و چارچوبهائی دارند که شریعت دین را تشکیل می دهد.

طریقت دین: هر دین و بویژه ادیان ابراهیمی هنجارهائی دارند که طریقت را تشکیل می دهد.

حقیقت دین: تمامی ادیان جوهره ای دارندو جوهره ی ادیان ابراهیمی وجود خالقی حکیم و یگانگی اوست لذا توحید و نگرش توحیدی جوهره دین است

تعریف‌ هنر: هنر عبارتست‌ از پدیدآوری، بازآفرینـی‌ یـا بـاز نمـایـاندن‌ هر عین‌ یـا مـعنـی‌ بـه‌ نحوه‌ کمـال‌ مطلوب‌ آن‌. هنر پدیدار کردن‌، نمـایش‌ یـا خلق‌ و ابداع‌ است‌، گـاهـی‌ نــه‌ آفرینش‌ ابتدایــی‌ بلکــه‌نوعی‌ بازآفرینی‌ است‌ و گاهـی‌ بـاز نمـایـاندن‌ یک‌ حقیقت‌ است‌. در مجموع‌ هنر نوعـی‌ ابداع‌ و آفرینش‌است‌. ولـی‌ این‌ آفرینش‌ و هر آنچــه‌ موضوع‌ این‌ آفرینش‌ وخلقت‌ است‌، حقیقتـی‌ است‌ کـه‌ کمـال‌ مطلوبـی‌ دارد اگر آفریده‌ در حد کمــال‌ مطلوب‌ یــا در راستــا و درجهت‌ کمال‌ مطلوب‌ بازآفرینی‌ شود هنرمندانـه‌ تر و کـار هنری تر است‌، آفریده‌ هر چـه‌ بـه‌ حقیقت‌ خودنزدیکتر بـاشد، هنری تر است‌. پس‌زیبـایـی‌ چیزی جدا از کمـال‌ نیست‌.

نسبت میان دین و هنر: میـان‌ دین‌ و هنر مجموعـه‌ منـاسبتـهـا و نسبتـ هـایـی‌ وجود دارد کـه‌ بسیار قابل‌ بحث‌ است‌.

منبع مشترک: هنر راستین‌ ودین‌ راستین‌ هر دو منشـا مـاورایـی‌ و اشراقـی‌ دارند. هنر راستین‌آن‌ است‌ که‌ بـا پل‌ اشراق‌ بـه‌ کـانون‌ وحـی‌ متصل‌ شود، دین‌ نیز از همـان‌ کـانون‌ نشـات‌ گرفتـه‌ است‌ازاین‌ همگونیها نیز نتیجـه‌ مـی‌ گیریم‌ کـه‌ هنر اگر هنر راستین‌ بـاشد هرگز ممنوع‌ و محرم‌ نیست‌. دین‌ وهنر هر دو حقیقـی‌ هستند، نـه‌ دین‌ نوعـی‌ اسطوره‌، سنت‌، دریـافت‌ و تجربـه‌ ی شخصـی‌ است‌ و نــه‌ هنراعتباری و خیالی‌، چنـانچـه‌ گفتـه‌ شد دین‌ بـه‌ کـانون‌ وحـی‌ و آگـاهـی‌ در هستـی‌ متصل‌ است‌ و هنر نیزخیال‌ و اعتبار و عاطفه‌ نیست‌.

فطری بودن: هنر و دین‌ هر دو از جنس‌ نیازهای فطری و روحانی‌ انسان‌ و سازگار با فطرت‌ انسانند، هنری کـه‌ حس‌ و طبیـعت‌ انسـانـی‌ را اشبـاع‌ کند هنر صنـعـی‌ و دنیوی است‌ و هنری کــه‌ روح‌ فطرت‌ را سیراب‌ مــی‌ کند. هنر فطری و قدســـی‌ است که هنر دینی از این نوع و از این جنس می باشد‌.

پاسخگو بودن به نیاز های اساسی انسان: دین‌ و هنر نیـــازهـــای فطرت‌ و روح‌ را پـــاســـخ‌ مــــی‌ دهند و هر دو همزاد وهمزیست‌ انسانند. هر دو به‌ زبان‌ فطرت‌ سخن‌ می‌ گویند .

گونه های اصلی هنر دینی: برخلاف انتظار ما تنها یک نوع هنر دینی وجود ندارد و حداقل چهار گونه ی اصلی اثر هنری دینی را می توانیم شناسائی کنیم که به ترتیب عبارتند از:

هنر دینی تاریخمدار:اثر هنری بر اساس تمرکز بر بعد تاریخی دین و محور قرار دادن تاریخ دینی

رویکرد نسبت به تاریخ و مسائل تاریخی هر دینی از دیر باز مورد توجه هنرمندان بوده اما این رویکرد می تواند تائید کننده و یا منتقد انه باشد.بنابراین این گونه آثار در بیشتر موارد و بخصوص در جهان غرب برخوردی سطحی با مقوله ی دین دارند و تنها از ماجرا و یا شخصیتی که در تاریخ دین وجود دارد بهره می برند این آثار حتی ممکن است جوهره ای بی تفاوت به دین و یا حتی ضد دین داشته باشند:

مثال: فیلم و سینما:سامسون و دلیله- ده فرمان- آهنگ برنادت

ادبیات: داستان راستان- رمان استر- بیست و سه سال- آیات شیطانی(که هر دو بشدت ضد دین هستند)

هنر دینی شریعتمدار: اثر هنری بر اساس تمرکز بر شریعت دین و محور قرار دادن شریعت دینی .این گونه آثار هنری را می توان آثار مذهبی نامید.

مثال: فیلم: توبه نصوح-

ادبیات: داستان راستان

هنر دینی طریقتمدار:اثر هنری بر اساس تمرکز بر طریقت دین و محور قرار دادن طریقت دینی- این گونه آثار را می توان آثار عرفانی هم نامید

فیلم و سینما: گاهی به اسمان نگاه کن-هامون- پری

هنر دینی حقیقت جو:اثر هنری بر اساس تمرکز بر حقیقت دین و محور قرار دادن حقیقت دینی این گونه آثار را میتوان آثار معناگرا نیز نامید

2-چگونه میتوان در برنامه های حوزه هنری هنر دینی را محقق نمود؟

برای برنامه ریزی صحیح در نظر گرفتن استراتژی فرهنگی- مخاطب شناسی و توجه به هنر کاربردی و مخاطب گرا الزامی بنظر میرسد.

الف: توجه به نکات کلی و توجه به آسیب شناسی هنر در ایران:

اختلاف در گفتمان: گفتمان رایج در مدیریت کلان هنری (هنر دینی) در بین هنرمندان نهادینه نشده یا اساسا مورد پذیرش قرار نگرفته است و آنچه که تحت این عنوان تولید می شوداغلب بدلیل خالصانه نبودن تاثیر گذاری اندکی دارد

سیاسی بودن فضای هنری:سایه افکندن فضای سیاسی بر مدیریت هنری

عدم ارتباط ارگانیک سازمان ها و نهادهای هنری: دستگاهها و نهاد های فرهنگی وهنری که گاه تاثیر کارهای یکدیگر را خنثی می کنند

اختلاف هنجاری و عرفی: شکاف و گاه گسست بین عرف هنری و عرف هنری که گاهی این شکاف بین عرف هنری و عرف معمول جامعه ظهور پیدا میکند

بحران مخاطب: مخاطب آ"ثار و محصولات هنری معمولا" جامعه دی هنری است نه عامه ی مردم.

سیاست گذاری جهت دار: برنامه های کلان فرهنگی و سیاستگذاری هنری در جامعه جهت دار هستند که این امر موجب عدم مشارکت اکثریت جامعه و نارضایتی اقشاری میشود که با این سیاست ها هماهنگ نیستند

حمایت گلخانه ای: بدلیل جهت دار بودن سیاستگذاری های فرهنگی و هنری هنرمندانی که با این جریان همسو نیستند از گردونه ی رقابت خارج می شوند و در عوض هنرمندانی که با سیاست ها ی کلان مشکلی ندارد مورد حمایت نهادهای دولتی قرار میگیرند و نیازی به رقابت در خود احساس نمی کند و به همین دلیل از رشد باز می ماند بنابراین عدم رقابت هر دو گروه را صدمه میزند و مانع رشد ان ها میشود.

نگاه غیر تخصصی به هنر: وجود دستگاهها و سازمان هائی که مدیریت فرهنگی انها فاقد نگاه تخصصی به هنر است اما از فعالیت های هنری حمایت می کنند در نهایت حجمی از آثار کم محتوا و کم و بیش ضعیف را تولید خواهند کرد که این موج از آثار هنری کم و میان مایه در مجموع به دلزدگی مخاطب منجر خواهد شد و بحران مخاطب را تقویت خواهد کرد.(سازمان ها و نهاد هائی مانند: دانشگاه- بسیج- سپاه-بهزیستی- بنیاد حفظ آثار - شهرداری و...)

موارد1 -2-8-6و7 موجب گسترش کمی جشنواره های موضوعی با اشکال تکراری می شود که این نیز به تنزل کیفیت آثار هنری منجر خواهد شد.

نهاد های آموزشی هنر آسیب های جدی دارند

کمرنگ شدن نقش نهادهای فرهنگی سنتی (مساجد)در چنبره ی زندگی معاصر

تاثیر پذیری بیش از حد و افراطی جامعه ی هنری از تفکرات غیر اصیل غربی

راهکار های پیشنهادی:

مخاطب شناسی و توجه به نقش مصرف کننده در چرخه ی تولید آثار و محصولات هنری(اقتصاد هنر و صنعت هنر)

نگاه تخصصی در مدیریت هنر و فرهنگ

ایجاد فضای رقابتی (سالم و عادلانه)

کاهش فشار اتمسفر سیاسی بر هنر

توقف حمایت گلخانه ای و استفاده از حمایت آموزشی و غنی سازی

تدوین نظام فرهنگی برای رفع کارکرد جزیره ای نهادها و بازیابی نقش نهادهای فرهنگی سنتی

شناخت هنر دینی:

توجه داشته باشید که چهار گونه ی اصلی هنر دینی وجود دارد

توجه داشته باشیم که برنامه ها را مخاطب شناسی کنیم

توجه داشته باشیم که ازبیان مستقیم (به استثنای کودکا ن رده ی سنی الف و ب)اجتناب کنیم

توجه داشته باشیم که آثار دینی حقیقت جو می توانند تاثیرات مثبتی داشته باشند.

توجه داشته باشیم که جشنواره زدگی بویژه جشنواره های موضوعی و سفارشی چه تاثیرات دوگانه ای دارند(مفید و مضر)

توجه داشته باشیم که سیاست های کلان فرهنگی ما به گونه ای تنظیم شود که محصولات فرهنگی هنری در سبد خانوار قرار گیرد و نیازی به تزریق داروی فرهنگی به کالبدجامعه نداشته باشیم

تدوین استراتژی مناسب:

استراتژی کوتاه مدت:

هدف: رواج مظاهر دین و دین گرائی در جامعه

تمرکز: دیدگاه جامعه نسبت به دین- شناخت دین توسط مردم

نمونه برنامه ها:بیان مستقیم آموزه های مذهبی- موضوع قرار دادن مسائل مذهبی-ساخت و تولید آثار هنری هدفمند با موضوعات دینی مانند:سریال های تاریخی- مذهبی- ادبیات تاریخی- مذهبی-جشنواره های موضوعی و هدفمند-

استراتژی میان مدت:

هدف: رواج مظاهر دین و دین گرائی در جامعه + تقویت دین گرائی جامعه

تمرکز: بیان غیر مستقیم و مستقیم آموزه ها و اندیشه های مذهبی - هنجارها و رفتار افراد جامعه- درونی شدن فرهنگ دین مدار در افراد جامعه- برگزاری جشنواره های غیر موضوعی اما در نظر گرفتن بخش وِیژه(محور اصلی جشنواره)

حمایت از تشکیل گروههای "علاقه ی ویژه" (special interest group) و تقویت این گروههای هنری خودجوش- ایجاد زیر ساخت های مناسب برای گسترش هنر و دیدگاه هنری جامعه(مانند: فرهنگسرا ها- محله های فرهنگ محور- تقویت محلات مسجد محور و...)گسترش کمی برای نیل به ارتقائ کیفی جامعه

نمونه برنامه ها:

استراتژی دراز مدت:

هدف:تعمیق اندیشه های دینی- رواج مظاهر دین و دین گرائی در جامعه + تقویت دین گرائی جامعه

تمرکز: کمال گرائی جامعه- فرهیختگی انسان ها- گسترش هنر مخاطب گرا

نمونه برنامه ها: موضوع قرار دادن مسائل و مناسبات انسانی اما محور قرار دادن حقیقت هستی پرهیز از بیان مستقیم آموزه های مذهبی- حقیقت جوئی- تقویت حمایت های لازم برای تولید آثار و محصولات هنری معناگرا- کاهش بروکراسی برای روان شدن چرخه ی تولید.

بیژن کیا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مفهوم هنر دینی

تحقیق درباره در آمدی بر فلسفه ی هنر

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره در آمدی بر فلسفه ی هنر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره در آمدی بر فلسفه ی هنر


تحقیق درباره در آمدی بر فلسفه ی هنر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

در آمدی بر فلسفه ی هنر

تشخیص و دفاع از یک اثر هنری کار بسیار پیچیده ای است. غالب مخاطبین یک اثر هنری آن را با احساس خود می سنجند و اگر آن اثر بتواند احساس لذتی در آنان پدید آورد آن اثر را زیبا میدانند. شاید این گفته ی هیوم در مورد اینها درست و صائب باشد که احساس نمی تواند به مرجع ای بالاتر از خود برگردد. امّا اصل لذت آفرینی یک اثر هنری، تبیینی قابل دفاع از آن فراهم نمی آورد، چرا که لذت می تواند از طرقی غیر از یک اثر هنری بدست آید. بخاطر همین عدم تعین (یک کار هنری چیست و چرا ارزشمند است) یکی از چند گروهی که در این زمینه نظریه پردازی می کنند فلاسفه هستند. امّا گمان آن می رود که فلاسفه با رویکرد خاصشان، یعنی سوال ذات باورانه ی چیستی هنر، آن را به اندیشه ی انتزاعی و بی روح بدل سازند. با این وجود هر دم از سطوت و سنگینی این سوال کاسته می شود. خصوصاٌ فلاسفة متاخر در این زمینه آراء و عقایدی را مطرح کرده اند که بسیار جالب است. ولی به هر حال فلسفه پیش از اینکه پاسخگو باشد پرسش می آفریند. باب بحث را با نظرات هیوم باز می کنم. به گفته ی هیوم آنچه مربوط به هنر است در احساسات ما نهفته است نه در ماهیت آن. او می گوید داوریهایی که درباره ی خوب و بد در هنر صورت می گیرد، در واقع به هیچ روی داوری نیست و همانطور که در بالا به آن اشاره شد همه چیز به احساس بر می گردد و احساس به چیزی ورای خود راجع نیست و همواره واقعی است چه خود آدمی از آن آگاه باشد، چه نباشد. با این حال ممکن است افرادی غریب ترین چیزها را خوش بدارند و این ما را در رسیدن به یک اثر هنری واجد ارزش زیباشناسی به میانه ی راه می گذارد. اما هیوم اعتقاد به ذوق همگانی دارد و آن ذوق را صائب می داند و در مورد بقیه که همگام با این ذوق همگانی نیستند می گوید که گذر سالها نظر این افراد قلیل را تغییر داده و آنها را به سوی ذوق مشترک سوق می دهد. با وجود این نمی توانیم از الگوی ذوق مشترک به ملاک ذوق برسیم. این عقیده یا احساسی که در بسیار کسان مشترک است به خودی خود دلالت نمی کند که همگان به حکم عقل ملتزم به هواداری از آن برآیند. مثلاٌ اگر ذوق موسیقیائی کسی به غایت خاص باشد می توانیم آن را طرفه و غریب بشمار آوریم ولی در صورتی که هیوم در این قول خویش بر صواب باشد که زیبائی کلاٌ به احساس مربوط است، دلیل محکمی نداریم که به موجب آن این ذوق را مهمل و مضحک بخوانیم، این ذوق تنها متفاوت است. جان استوارت میل، نیز دربارة هنر نظراتی دارد که معطوف به لذت است. او با توجه به نوع خاص تفکرش، تمتع را اصل در یک اثر زیباشناسی می داند ولی با توجه به اینکه او دارد وارد بازی واژه ها می شود، مثلاٌ سعادت و لذت را یکی می داند ما را گرفتار شبکه ای از مفاهیم می کند که هر کدام در جای خود جای بحث فراوان دارد. او برای تسهیل فهم تمتع ما را به تقابل های دوتایی مثل: کار و فراغت،زحمت و راحت و تشویش و آسودگی خاطر می کشاند. اما این تقابلها ادله قانع کننده ای برای اینکه بدانیم یک اثر هنری چرا واجد ارزش است نمی آورد. فراغت و راحت و آسودگی خاطر کلماتی نیستند که بدون خلط با کلمات دیگر نظیر تفریح و سرگرمی قابل تعمق و ارزیابی باشند. میل اعتقاد دارد که باید میان هنر و سرگرمی و تفریح خط قاطع متمایزی کشید. اگر همه ی هنر را سرگرمی و تفریح بدانیم از چیزی که در هنر است غافل مانده ایم. هنر مساعی و جدیت و نبوغ بسیاری را به سوی خود جلب می کند و این نمی تواند با هنری که کارش سرگرم کردن مردم است یکی باشد. البته ممکن است این شائبه ایجاد شود که در اینجا میل می خواهد بین هنر والا و پست تمایزی غیر قابل انکار قائل شود و گمان آن می رود که این ادامة ی همان ایده ئلوژی بورژوایی است که می خواهد هنر در گالریها و سالن های کنسرت را بر هنر مردمی ترجیح دهد، در صورتی که ممکن است بخشی از هنر مردمی جدی باشد و بخشی از هنر والا سبک. در این صورت ممکن است میل بر این نظر باشد که هنر والا که لذاتی عالی برای ما فراهم می آورد می تواند کمیت بیشتری از لذت را برای ما ممکن سازد یا لذات عالی دارای کیفیتی متفاوت است میل می گوید: اگر از من بپرسند که مقصودم از تفاوت کیفیت لذات چیست؟ یا به موجب چه چیز لذتی، صرفاٌ به عنوان لذت، فارغ از بزرگتر بودن آن از حیث کمیت، در قیاس با لذتی دیگر ارزش بیشتری دارد، تنها یک جواب می توانم بدهم: در میان این دو لذت اگر لذتی باشد که همه یا کما بیش همه کسانی که طعم هر دو را چشیده اند، آن را قاطعانه ارجح بدانند بدون در نظر گرفتن هر گونه احساس وظیفه ی اخلاقی برای ترجیحش، آن لذت لذت مطلوب تر است. اگر یکی از این دو را افرادی که به قدر کفایت طعم هر دو را چشیده اند به حدی بالاتراز دیگری بنشانند که آن را ترجیح دهند ...محقیم که لذت ترجیح یافته را از حیث کیفیت برتر بدانیم ... دربارة این سؤال که بین دو لذت کدامیک بیشتر شایسته تحصیل است رأی آنهایی که شناخت هر دو به ایشان صلاحیت اظهار نظر بخشیده است یا، اگر در ایشان اختلاف نظر باشد، رأی اکثریت آنها را باید تعیین کننده دانست و تصدیق کرد. سوالی که مطرح است این است که آیا کیفیت اشباع شده میتواند جای قلت کمیت را بگیرد؟ به هر حال این سؤال تعیین کننده این نیست که چرا یک اثر هنری واجد ارزش است، چه ممکن است با افزایش کمیت نیز بتوانیم آن کیفیت را به دست آوریم و این خود با تعین ارزش یک اثر هنری در تناقض است از آن جهت که هست. بحث اکثریت نیز نمی تواند اقناع کننده باشد اگر اکثریت حلیم را با شکر می خورند نمی توانند مدعی آن شوند که کیفی بیشتر از کسانی که آن را با نمک می خورند به دست می آورند. تا به حال آنچه در مورد یک اثر هنری گفته شد مرتبط با احساس لذتی بود که ایجاد می کرد اما کانت اعلام کرد آنچه در هنر می یابیم درجه ای عالی از لذت معمولی نیست، بلکه نوع متمایزی از لذت (لذت زیباشناسانه )است، این نظریه دایر بر این است که چیزهای زیبا را باید به خاطر زیباییشان ارزش نهاد. کانت احکام زیباشناسانه را در حد وسط احکام منطقاٌ ضروری(نظیر قضایای ریاضی) و احکام کاملاٌ شخصی(آنچه بیانگر ذوق شخصی)است جای می داد . یعنی ما از یک طرف با احکام شناختی روبرویم که بوسیله آن شناخت درستی از ماهیت سایر امور بدست می آوریم(احکام منطقاٌ ضروری و از طرفی دیگر امر زیبا امری ذوقی و شخصی است که در هر شخصی موجب رضایت و بهجت می شود. بنابراین بهجت زیباشناسانه عاری از میل و غرض، آزاد یا فارغ است به تعبیر دیگر هم از تعین عملی و هم از تعین شناختی فارغ است. حال ما با دو خصلت غریب مواجه ایم از طرفی این حکم شخصی باید مدعی آن باشد که قبول عام پیدا کند مثل دعوی معرفت و در عین حال اگر بنا نیست که کیفیات عینی تعیین کننده آن باشند باید از احساس شخصی برخیزد. کانت برای شرح این خصلت دوگانه متوسل به ذوق مشترک یا طبع حسی مشترک میان آدمیان می شود. فهم زیبا شنا سی کانت دشوار است. با این حال تعین بین حکم شناختی و حکم ذوقی مشکل است و به کل فلسفه کانت بر می گردد که در این مجال جای آن نیست. همچنین ذوق مشترک نیز نمی تواند دلیل صائبی بر امر زیبا باشد. امّا چیزی که کانت بر آن صحه می گذارد این است که فعالیت هنری ، فعالیتی منفعل و پذیرنده صرف از طرف مخاطب نیست، بلکه فعالیتی خلاقانه بین هنرمند و مخاطب است، که امر زیبا شکل می یابد در واقع نظر کانت به زیبائی از نوع نقدی (Critical)است و با زیبائی طبیعی فرق دارد و این عیان می سازد که نقد شکلی فعالانه دارد. این موضوع مورد توجه گادامر قرار گرفت. او می اندیشید که باید به چیزی نظر کنیم که آن را مبنای انسان شناسانه ی تجربه ما از هنر می نامید و با سوزان لانگر هم نظر است که آثار هنری معنای نمادین دارند که فهم این نماد فعالیتی جمعی است.

حالا این بازی دو طرفه هنرمند و مخاطب چه ارزشی دارد؟ گادامر در اینجا تعبیری بسیار دلکش و بدیع دارد: ما در هنر همان قسم کلیت یا شمولی را پیدا می کنیم که در اعیاد می یابیم. مهمترین چیزی که در اعیاد وجود دارد این است که آنها جریان زمان را علامت گذاری می کنند. بنابراین ما برای تعین بخشیدن به زمان به اعیادی مانند میلاد مسیح محتاجیم یکی از نتایجی که از این امر حاصل می آید این است که عیدها تابع محاسبه انتزاعی مدت زمان نیستند. گادامر اعتقاد دارد که ما در اعیاد به تعبیری جرعه ای از ابدیت را می چشیم و در تعبیری زیبا از پیوند ابدیت با خلق اثر هنری می گوید: در تجربه ی هنری باید بیاموزیم که چگونه دل مشغول اثر شویم. وقتی دل مشغول اثر می شویم، ملالی در کار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره در آمدی بر فلسفه ی هنر

پاورپوینت موزه هنر میلواکی

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت موزه هنر میلواکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

نوع فایل:  ppt _ pptx ( پاورپوینت )

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از اسلاید : 

 

تعداد اسلاید : 15 صفحه

بنام تک معمار هستی...
موضوع پروژه: موزه هنر میلواکی مشخصات ساختمان موزه هنر میلواکیمشخصات ساختمان MAMمعمار : سانتیاگو کالاتراوامکان : میلواکی ، ویسکانسن ، ایالات متحدهتاریخ ساخت : سال 1994 تا 2001 میلادیمساحت کل ساختمان : 13هزار متر مربعطول بنا : 149 متربیشترین عرض بنا : 43 مترحداکثر ارتفاع بنا : 11\3 مترهزینه اجرای پروژه : بیش از 100 میلیون دلار نوآوری معمارانه موزه هنر میلواکی در ابتدای قرن بیست و یکم با نوآوری قصر بلورین اثر جوزف پاکستن در قرن نوزدهم قابل مقایسه است.
این بنا نیز همچون تندیسی زیبا و هنرمندانه در محیط اطراف خود می درخشد.
بدون شک ، موزه هنر میلواکی از برجسته ترین آثار معماری سانتیاگو کالاتراوا محسوب می شود که ترکیبی متنوع و پیچیده از معماری و سازه است.
در این بنا هم سقفهای مواج و متحرک موجود است ، هم پلی معلق و زیبا و هم نورپردازیهای خلاقانه.
در مجموع ، این شاهکار در زمره برترین آثار معماری جهان قرار می گیرد ، هرچند این عنوان را نیز در سال ۲۰۰۱ از دیدگاه مجله time کسب نمود و همچنین در همان سال در نظرخواهی عمومی وب سایت جایزه معماری پرایتزکر ، بیشترین آرا را به خود اختصاص داد ، اما در پایان ، گلن مورکات استرالیایی در پایان جایزه مذکور را از آن خود نمود.
هنگامی که ساخت ضمیمه موزه هنر میلواکی به پایان رسید ، در مراسم افتتاحیه آن که در ۱۴ اکتبر سال ۲۰۰۱ انجام پذیرفت ، سی و دو هزار نفر به بازدید آن شتافتند ، به گونه ای که تمامی محوطه به اشغال جمعیت مشتاق درآمده بود.
تا پایان سال ۲۰۰۱ (یعنی مدت زمانی کمتر از هشت ماه) ، ۳۷۵ هزار نفر از موزه بازدید کردند.
این آمار در سال ۲۰۰۳ به حدود ۴۳۴ هزار نفر رسید ، درصورتیکه در سال ۲۰۰۰ میلادی ، تنها ۱۶۵ هزار نفر از آن دیدن کرده بودند.
پس از گشایش ضمیمه موزه ، روزانه افزون بر ۵۰۰۰ نفر از آن بازدید می کنند درحالیکه پیش از این ، به طور متوسط هزار نفر از موزه دیدن می کردند.
طرح کالاتراوا ، نمایانگر قدرت معماری است ، به گونه ای که این بنا امروزه تبدیل به نماد شاخص شهر میلواکی شده .
به زودی ، جهانیان این شهر را به لحاظ دارا بودن چنین اثر زیبا ، خلاقانه و اثر گذار تحسین می کنند و همواره آن را به یاد دارند.
موزه هنر میلواکی در ویسکانسین آمریکا رابرت گرین استریت ، رئیس دانشکده معماری و برنامه ریزی شهری دانشگاه ویسکانسن ، استاد کمیسیون برنامه ریزی شهری و یکی از اعضای کمیته بیست و یک نفری معماران برگزیده انتخاب کننده طراح ضمیمه موزه در سال ۱۹۹۴ ، ضمن برگزیدن کالاتراوا از میان معماران مطرح جهان همچون «آراتا ایسوزاکی» و «فومیهیکو ماکی» اظهار داشت: من کاملاً مطمئنم که شهروندان از خلق این اثر فوق العاده ، هیجان زده شده اند و این مهر تأییدی بر گزینش صحیح ما در انتخاب معمار بزرگ ، سانتیاگو کالاتراوا است.
لازم به ذکر است که ضمیمه موزه هنر میلواکی که نخستین اثر معماری کالاتراوا در ایالات متحده است به ساختمانی که پیش از این توسط «ارو سارینن» ، معمار خلاق فنلاندی – آمریکایی ، در سال ۱۹۵۷ تکمیل شده بود ، الحاق گشت.
پاویون به عنوان قلب پرو

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  ................... توجه فرمایید !

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
  • هدف فروشگاه جهت کمک به سیستم آموزشی برای دانشجویان و دانش آموزان میباشد .

 



 « پرداخت آنلاین »


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت موزه هنر میلواکی

مقاله هنر متعالی،محاکات،آفرینش

اختصاصی از اینو دیدی مقاله هنر متعالی،محاکات،آفرینش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

هنر متعالی،محاکات،آفرینش

فرزان‌ سجودی

 

«پرسیدم‌ شیخ‌ را، این‌ پر جبرئیل‌ آخر چه‌صورت‌ دارد؟ گفت‌، ای‌ غافل‌، (ندانی‌ که‌) این‌ همه‌، رموز است‌ که‌ (اگر) بر ظاهر بدانند، (این‌ همه‌) طامات‌ بی‌حاصل‌ باشد.» (شیخ‌ اشراق‌، آواز پر جبرئیل‌ )بحثی‌ که‌ از نظرتان‌ می‌گذرد، در سطحی‌ کلی‌ و نظری‌ به‌ بررسی‌ مفهوم‌ هنر متعالی‌ در کنار مفاهیم‌ محاکات‌ و آفرینش‌ می‌پردازد. این‌ بحث‌ ممکن‌ است‌ در مطالعات‌ موردی‌ مربوط‌ به‌ شاخه‌های‌ مختلف‌ هنر مورد استفاده‌ قرار گیرد. به‌نظر می‌رسد مفهوم‌ هنر متعالی‌ در سطحی‌ کلی‌ و ورای‌ شاخه‌های‌ منفرد هنر، حامل‌ ویژگی‌های‌ مشترکی‌ است‌ که‌ در حوزه‌های‌ مختلف‌ فعالیت‌ هنری‌ به‌ اشکال‌ گوناگون‌ تجلی‌ عینی‌ می‌یابد.1ـ محاکات‌ (تقلید)بنا ندارم‌ در این‌ مختصر همه‌ی‌ آن‌ چه‌ را که‌ پیشینیان‌ از افلاطون‌ و ارسطو به‌ این‌ سو در باب‌ ارتباط‌ میان‌ هنر و محاکات‌ گفته‌اند، بازگو کنم‌ و فرض‌ را بر این‌ می‌گذارم‌ که‌ مخاطبان‌ کم‌وبیش‌ با این‌ مفهوم‌ و آن‌چه‌ در موردش‌ گفته‌ شده‌ است‌، آشنایند.می‌گویند «هنر محاکات‌ است‌»، اما افلاطون‌ این‌ محاکات‌را در انتقال‌ شناخت‌ واقعی‌ ناتوان‌ می‌داند، زیرا آن‌ را تقلیدی‌ از تجلی‌ احساسات‌ به‌شمار می‌آورد که‌ انعکاس‌ مُثُل‌ است‌ و نتیجه‌ می‌گیرد که‌ هنرمند مقلد دو مرحله‌ از حقیقت‌ فاصله‌ دارد. او در رساله‌ی‌ ایون‌ نتیجه‌ می‌گیرد که‌ شاعر بر مبنای‌ دانش‌ مطمئنی‌ عمل‌ نمی‌کند و کارش‌ نه‌ مبتنی‌ بر فن‌ (تخنه‌) است‌ و نه‌ دانش‌ مکتسب‌ (اپیستمه‌). افلاطون‌ سرانجام‌ در رساله‌ی‌ فایدروس‌ نوعی‌ جذبه‌ی‌ غیبی‌ را به‌ این‌ مهارت‌ (سرایش‌ شعر) نسبت‌ می‌دهد. شاپلن‌ فرانسوی‌ (1635) تحت‌ تأثیر خردگرایی‌ دکارتی‌، مفهوم‌ تقلید را نوعی‌ به‌کمال‌رساندن‌ واقعیت‌ طبیعی‌ می‌دانست‌. گوتشد (1715) نیز به‌همین‌ منوال‌ می‌نویسد: «مسئله‌ی‌ تقلید نیز شرایط‌ خاص‌ خود را داراست‌: آن‌چه‌ طبیعی‌ است‌، در ذات‌ خود زیبا است‌؛ پس‌ اگر هنر بخواهد زیبایی‌ را پدید آورد، باید به‌ تقلید از طبیعت‌ بپردازد.»هنر محاکات‌ است‌؛ این‌ محاکات‌ می‌تواند تقلید آفریده‌ی‌ ازپیش‌موجود باشد و همچنین‌ تقلید فرایند آفرینش‌. اولی‌ هنری‌ دورانی‌ و با تاریخ‌ مصرف‌ به‌ دست‌ می‌دهد و دومی‌ هنری‌ متعالی‌ و ماندگارهمان‌طور که‌ در ابتدا گفته‌ شد، قصد بررسی‌ دیدگاه‌های‌ مختلف‌ را در مورد محاکات‌ ندارم‌. نمونه‌های‌ بالا را به‌اصطلاح‌ نمونه‌وار انتخاب‌ کردم‌ تا زمینه‌ای‌ برای‌ ورود به‌ بحث‌ خود باز کرده‌ باشم‌. آن‌چه‌ در این‌ دیدگاه‌ها، با وجود همه‌ی‌ تفاوت‌هایشان‌، به‌ چشم‌ می‌خورد، این‌ است‌ که‌ به‌هررو هنرمند از جهان‌ تقلید می‌کند. حال‌ آن‌که‌ افلاطون‌ معتقد است‌ هنرمند در این‌ تقلید نمی‌تواند به‌ شناخت‌ واقعی‌ دست‌ یابد و بر مبنای‌ دانش‌ مطمئنی‌ عمل‌ کند ولی‌ ارسطو از امکان‌ خلاقه‌بودن‌ و مثبت‌بودن‌ این‌ تقلید سخن‌ می‌گوید و دیگران‌ هم‌ حرف‌ از این‌ می‌زنند که‌ طبیعت‌ زیبا است‌ و هنرمند هم‌ اگر بخواهد زیبایی‌ را بیافریند، چاره‌ای‌ جز تقلید از آن‌ ندارد. درهمه‌حال‌، یک‌ جهان‌ واقعی‌ و طبیعی‌ (و زیبا) وجود دارد که‌ هنر در غایت‌ خود و در موفقیت‌آمیزترین‌ تجلی‌اش‌ قاعدتاً باید به‌ آن‌ نزدیک‌ شود. در یک‌ سوی‌ این‌ پیوستار تقلید از جهان‌، افلاطون‌ است‌ که‌ هنر را با معیارهای‌ علم‌ می‌سنجد و ایراد می‌گیرد که‌ نمی‌توان‌ با آن‌ به‌ دانش‌ مطمئن‌ دست‌ یافت‌ و درنتیجه‌ کاذبش‌ می‌داند و آن‌ را تحقیر می‌کند و اخراج‌ شاعران‌ را از مدینه‌ی‌ فاضله‌ می‌خواهد؛ و در سوی‌ دیگر پیوستار، آن‌ها که‌ کمال‌ در زیبایی‌ را کمال‌ در تقلید از طبیعت‌ می‌دانند. ولی‌ آیا هنردراساس‌ تقلید است‌ و اگر آری‌، تقلید از چیست‌؟

2ـ به‌ سوی‌ تخیل‌ فعال‌آیا هنرمند واقعیت‌ تازه‌ای‌ را می‌آفریند و یا واقعیت‌ را تقلید می‌کند؟ آیا پشتوانه‌ی‌ کار هنرمند «خرد» است‌ یا نیروی‌ تخیل‌؟ آیا کار هنرمند آن‌ است‌ که‌ واقعیتی‌ سهل‌الوصول‌ را بیافریند یا هدفش‌ بیان‌ آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ بیان‌ناشدنی‌ است‌ و یا دریافتش‌ بسیار پیچیده‌ و غامض‌ است‌، یعنی‌ آن‌چه‌ بر ژرف‌ترین‌ رمزوراز هستی‌ پرتو می‌افکند؟ این‌ها سؤالاتی‌ اساسی‌اند که‌ کوشش‌ برای‌ پاسخ‌گویی‌ به‌ آن‌ها می‌تواند پرتویی‌ بر مفهوم‌ هنر متعالی‌ بیندازد.گفته‌ شد که‌ در چارچوب‌ فکری‌ افلاطون‌، هنر جهان‌ تازه‌ای‌ نمی‌آفریند و از مُثُل‌ یا از آن‌چه‌ مشابه‌ مُثُل‌ است‌، یعنی‌ جهان‌ محسوسات‌ تقلید می‌کند. برای‌ یونانیان‌ تصور آن‌که‌ انسان‌ بتواند واقعیت‌ تازه‌ای‌ را بیافریند ممکن‌ نبود؛ فراورده‌های‌ انسانی‌ باید همیشه‌ به‌ چیزی‌ ارجاع‌ می‌کردند. بحث‌ اصلی‌ ما بر سر همین‌ مسئله‌ی‌ جهان‌ محسوسات‌ و در تقابل‌ با آن‌، مفهوم‌ «تخیل‌ فعال‌» است‌ که‌ اندیشمندان‌ جهان‌ اسلام‌ مطرح‌ کرده‌اند. مسلمانان‌ دریافت‌کنندگان‌ منفعل‌ دانش‌ یونانیان‌ نبودند و در میان‌ آن‌ متفکران‌ بزرگی‌ می‌زیستند که‌ به‌ مسائل‌ جدلی‌ قدیمی‌ حیاتی‌ تازه‌ دادند و راه‌حل‌هایی‌ را برای‌ آن‌ها ارائه‌ کردند. ترکیب‌ اندیشه‌های‌ افلاطون‌، ارسطو و پلوتینوس‌ در پرتو مذهب‌ اسلام‌، به‌ شکل‌گیری‌ نظریه‌ی‌ جدیدی‌ در باب‌ تخیل‌ انجامید: تخیل‌ فعال‌.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله هنر متعالی،محاکات،آفرینش

تحقیق درباره تأثیر هنر بر امور تربیتی ( تعلیم و تربیت)

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره تأثیر هنر بر امور تربیتی ( تعلیم و تربیت) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

مقالة:

تأثیر هنر بر امور تربیتی ( تعلیم و تربیت)

فهرست:

تاریخچه هنر در ایران

نقش هنر در امور تربیتی (تعلیم و تربیت )

نقش تربیتى هنر

نقش هنر در اصلاح و تربیت مددجویان زندانها

نظریات افلاطون پیرامون تاثیر هنر در امور تربیتی

 محاکات یا میمسیس

 آفرینش و خیال و محاکات

هنر حکومت و تربیت

پداگوژی

هنر و مقوله آموزش امور تربیتی

فعالیت های هنری کودکان عاملی مؤثر در امر تربیتی

تاریخچه هنر در ایران

هنر نقاشی در دوره سلوکیان استمرار هنر سنتی یونانیان باستان است. هنر نقاشی را جز با مطالعه ظروف آن دوره نمی توان شناخت. درباره نقاشی های دیواری که بدون شک وجود داشتند، در دوره سلوکی چیزی نمی توانیم بگوییم، زیرا از آنها چیزی به دست ما نرسیده است.

 

به کارگیری رنگ های جالب، جذاب،‌ زنده و متنوع و وجود مفرغ های کوچک و برخی تکه های سفالینه که آراسته به برگ نخل هستند و همچنین ظاهر شدن نقش های تمام رخ در هنر عصر اشکانی همگی از نشانه های آشکار نفوذ فرهنگ و تمدن یونانی (هلنیسم) بر هنر عصر سلوکی و اشکانی است.

پس از فتوحات اسکندر در ایران، تمدن و فرهنگ یونانی در سطوح مختلف تاثیر خود را بر جای گذاشت. این تاثیر در زمینه های سیاسی،‌ مذهبی،‌ هنری، معماری و شهرسازی و ... در دوره های سلوکی و اشکانی بر جای ماند و آثاری نیز از آن دوره ها به یادگار مانده است.

شاید تاثیر فرهنگ و تمدن یونانی در ایران، در هیچ زمینه ای به اندازه هنر آشکار نباشد و حتی بازگشت به شیوه زندگی و اندیشه ایرانی را در سیر تحول هنر، بیشتر می توان یافت.

● نقاشی در دوره سلوکیان:

هنر نقاشی در دوره سلوکیان استمرار هنر سنتی یونانیان باستان است. هنر نقاشی را جز با مطالعه ظروف آن دوره نمی توان شناخت. درباره نقاشی های دیواری که بدون شک وجود داشتند، در دوره سلوکی چیزی نمی توانیم بگوییم، زیرا از آنها چیزی به دست ما نرسیده است.

از هنرهای کوچک تنها قسمتی مفرغ های کوچک و برخی تکه های سفالینه که آراسته به برگ نخل هستند، سبک یونانی دارند.

به کارگیری رنگ های جالب، جذاب، زنده و متنوع ابتکار دیگری در هنر سلوکیان است که هیچ گاه آنان این کار را از نظر دور نمی داشته اند.

● نقاشی در عصر اشکانیان:

نقاشی دیواری در زمان اشکانیان، توسعه بسیار یافته بود تا آنجا که دانشمندان عقیده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تأثیر هنر بر امور تربیتی ( تعلیم و تربیت)