اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله هنر متعالی محاکات آفرینش

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله هنر متعالی محاکات آفرینش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله هنر متعالی محاکات آفرینش


دانلود مقاله هنر متعالی محاکات آفرینش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

هنر متعالی،محاکات،آفرینش

 

«پرسیدم‌ شیخ‌ را، این‌ پر جبرئیل‌ آخر چه‌صورت‌ دارد؟ گفت‌، ای‌ غافل‌، (ندانی‌ که‌) این‌ همه‌، رموز است‌ که‌ (اگر) بر ظاهر بدانند، (این‌ همه‌) طامات‌ بی‌حاصل‌ باشد.» (شیخ‌ اشراق‌، آواز پر جبرئیل‌ )بحثی‌ که‌ از نظرتان‌ می‌گذرد، در سطحی‌ کلی‌ و نظری‌ به‌ بررسی‌ مفهوم‌ هنر متعالی‌ در کنار مفاهیم‌ محاکات‌ و آفرینش‌ می‌پردازد. این‌ بحث‌ ممکن‌ است‌ در مطالعات‌ موردی‌ مربوط‌ به‌ شاخه‌های‌ مختلف‌ هنر مورد استفاده‌ قرار گیرد. به‌نظر می‌رسد مفهوم‌ هنر متعالی‌ در سطحی‌ کلی‌ و ورای‌ شاخه‌های‌ منفرد هنر، حامل‌ ویژگی‌های‌ مشترکی‌ است‌ که‌ در حوزه‌های‌ مختلف‌ فعالیت‌ هنری‌ به‌ اشکال‌ گوناگون‌ تجلی‌ عینی‌ می‌یابد.1ـ محاکات‌ (تقلید)بنا ندارم‌ در این‌ مختصر همه‌ی‌ آن‌ چه‌ را که‌ پیشینیان‌ از افلاطون‌ و ارسطو به‌ این‌ سو در باب‌ ارتباط‌ میان‌ هنر و محاکات‌ گفته‌اند، بازگو کنم‌ و فرض‌ را بر این‌ می‌گذارم‌ که‌ مخاطبان‌ کم‌وبیش‌ با این‌ مفهوم‌ و آن‌چه‌ در موردش‌ گفته‌ شده‌ است‌، آشنایند.می‌گویند «هنر محاکات‌ است‌»، اما افلاطون‌ این‌ محاکات‌را در انتقال‌ شناخت‌ واقعی‌ ناتوان‌ می‌داند، زیرا آن‌ را تقلیدی‌ از تجلی‌ احساسات‌ به‌شمار می‌آورد که‌ انعکاس‌ مُثُل‌ است‌ و نتیجه‌ می‌گیرد که‌ هنرمند مقلد دو مرحله‌ از حقیقت‌ فاصله‌ دارد. او در رساله‌ی‌ ایون‌ نتیجه‌ می‌گیرد که‌ شاعر بر مبنای‌ دانش‌ مطمئنی‌ عمل‌ نمی‌کند و کارش‌ نه‌ مبتنی‌ بر فن‌ (تخنه‌) است‌ و نه‌ دانش‌ مکتسب‌ (اپیستمه‌). افلاطون‌ سرانجام‌ در رساله‌ی‌ فایدروس‌ نوعی‌ جذبه‌ی‌ غیبی‌ را به‌ این‌ مهارت‌ (سرایش‌ شعر) نسبت‌ می‌دهد. شاپلن‌ فرانسوی‌ (1635) تحت‌ تأثیر خردگرایی‌ دکارتی‌، مفهوم‌ تقلید را نوعی‌ به‌کمال‌رساندن‌ واقعیت‌ طبیعی‌ می‌دانست‌. گوتشد (1715) نیز به‌همین‌ منوال‌ می‌نویسد: «مسئله‌ی‌ تقلید نیز شرایط‌ خاص‌ خود را داراست‌: آن‌چه‌ طبیعی‌ است‌، در ذات‌ خود زیبا است‌؛ پس‌ اگر هنر بخواهد زیبایی‌ را پدید آورد، باید به‌ تقلید از طبیعت‌ بپردازد.»هنر محاکات‌ است‌؛ این‌ محاکات‌ می‌تواند تقلید آفریده‌ی‌ ازپیش‌موجود باشد و همچنین‌ تقلید فرایند آفرینش‌. اولی‌ هنری‌ دورانی‌ و با تاریخ‌ مصرف‌ به‌ دست‌ می‌دهد و دومی‌ هنری‌ متعالی‌ و ماندگارهمان‌طور که‌ در ابتدا گفته‌ شد، قصد بررسی‌ دیدگاه‌های‌ مختلف‌ را در مورد محاکات‌ ندارم‌. نمونه‌های‌ بالا را به‌اصطلاح‌ نمونه‌وار انتخاب‌ کردم‌ تا زمینه‌ای‌ برای‌ ورود به‌ بحث‌ خود باز کرده‌ باشم‌. آن‌چه‌ در این‌ دیدگاه‌ها، با وجود همه‌ی‌ تفاوت‌هایشان‌، به‌ چشم‌ می‌خورد، این‌ است‌ که‌ به‌هررو هنرمند از جهان‌ تقلید می‌کند. حال‌ آن‌که‌ افلاطون‌ معتقد است‌ هنرمند در این‌ تقلید نمی‌تواند به‌ شناخت‌ واقعی‌ دست‌ یابد و بر مبنای‌ دانش‌ مطمئنی‌ عمل‌ کند ولی‌ ارسطو از امکان‌ خلاقه‌بودن‌ و مثبت‌بودن‌ این‌ تقلید سخن‌ می‌گوید و دیگران‌ هم‌ حرف‌ از این‌ می‌زنند که‌ طبیعت‌ زیبا است‌ و هنرمند هم‌ اگر بخواهد زیبایی‌ را بیافریند، چاره‌ای‌ جز تقلید از آن‌ ندارد. درهمه‌حال‌، یک‌ جهان‌ واقعی‌ و طبیعی‌ (و زیبا) وجود دارد که‌ هنر در غایت‌ خود و در موفقیت‌آمیزترین‌ تجلی‌اش‌ قاعدتاً باید به‌ آن‌ نزدیک‌ شود. در یک‌ سوی‌ این‌ پیوستار تقلید از جهان‌، افلاطون‌ است‌ که‌ هنر را با معیارهای‌ علم‌ می‌سنجد و ایراد می‌گیرد که‌ نمی‌توان‌ با آن‌ به‌ دانش‌ مطمئن‌ دست‌ یافت‌ و درنتیجه‌ کاذبش‌ می‌داند و آن‌ را تحقیر می‌کند و اخراج‌ شاعران‌ را از مدینه‌ی‌ فاضله‌ می‌خواهد؛ و در سوی‌ دیگر پیوستار، آن‌ها که‌ کمال‌ در زیبایی‌ را کمال‌ در تقلید از طبیعت‌ می‌دانند. ولی‌ آیا هنردراساس‌ تقلید است‌ و اگر آری‌، تقلید از چیست‌؟

2ـ به‌ سوی‌ تخیل‌ فعال‌آیا هنرمند واقعیت‌ تازه‌ای‌ را می‌آفریند و یا واقعیت‌ را تقلید می‌کند؟ آیا پشتوانه‌ی‌ کار هنرمند «خرد» است‌ یا نیروی‌ تخیل‌؟ آیا کار هنرمند آن‌ است‌ که‌ واقعیتی‌ سهل‌الوصول‌ را بیافریند یا هدفش‌ بیان‌ آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ بیان‌ناشدنی‌ است‌ و یا دریافتش‌ بسیار پیچیده‌ و غامض‌ است‌، یعنی‌ آن‌چه‌ بر ژرف‌ترین‌ رمزوراز هستی‌ پرتو می‌افکند؟ این‌ها سؤالاتی‌ اساسی‌اند که‌ کوشش‌ برای‌ پاسخ‌گویی‌ به‌ آن‌ها می‌تواند پرتویی‌ بر مفهوم‌ هنر متعالی‌ بیندازد.گفته‌ شد که‌ در چارچوب‌ فکری‌ افلاطون‌، هنر جهان‌ تازه‌ای‌ نمی‌آفریند و از مُثُل‌ یا از آن‌چه‌ مشابه‌ مُثُل‌ است‌، یعنی‌ جهان‌ محسوسات‌ تقلید می‌کند. برای‌ یونانیان‌ تصور آن‌که‌ انسان‌ بتواند واقعیت‌ تازه‌ای‌ را بیافریند ممکن‌ نبود؛ فراورده‌های‌ انسانی‌ باید همیشه‌ به‌ چیزی‌ ارجاع‌ می‌کردند. بحث‌ اصلی‌ ما بر سر همین‌ مسئله‌ی‌ جهان‌ محسوسات‌ و در تقابل‌ با آن‌، مفهوم‌ «تخیل‌ فعال‌» است‌ که‌ اندیشمندان‌ جهان‌ اسلام‌ مطرح‌ کرده‌اند. مسلمانان‌ دریافت‌کنندگان‌ منفعل‌ دانش‌ یونانیان‌ نبودند و در میان‌ آن‌ متفکران‌ بزرگی‌ می‌زیستند که‌ به‌ مسائل‌ جدلی‌ قدیمی‌ حیاتی‌ تازه‌ دادند و راه‌حل‌هایی‌ را برای‌ آن‌ها ارائه‌ کردند. ترکیب‌ اندیشه‌های‌ افلاطون‌، ارسطو و پلوتینوس‌ در پرتو مذهب‌ اسلام‌، به‌ شکل‌گیری‌ نظریه‌ی‌ جدیدی‌ در باب‌ تخیل‌ انجامید: تخیل‌ فعال‌.نخستین‌ گام‌ را در این‌ زمینه‌ فارابی‌، معلم‌ ثانی‌،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر متعالی محاکات آفرینش

تحقیق درباره آفرینش هستی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره آفرینش هستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

حضرت زهرا (س)علت آفرینش هستی

رسول خدا فرمود: هنگامى که خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسى را از خاک خلق کرده‏اى؟ خطاب آمد: نه، نیافریده‏ام. عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود مى‏بینم چه کسانى هستند؟

خداى تعالى فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمى‏آفریدم، نامهاى آنان را از اسامى خود مشتق کرده‏ام (و من خود آنان را نامگذارى کرده‏ام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را مى‏آفریدم و نه عرش و کرسى را، نه آسمان و زمین را خلق مى‏کردم و نه فرشتگان و انس و جن را.

منم محمود و این محمد است، منم عالى و این على است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشرى اگر به مقدار ذره‏ى بسیار کوچکى کینه و دشمنى هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ مى‏افکنم... یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاک هرکس وابسته به حب و بغضى است که نسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتى مى‏خواهى، به آنان توسل کن.

ابوهریره مى‏گوید، پیامبر اکرم در ادامه‏ى سخن فرمود: ما پنج تن کشتى نجاتیم، هرکس با ما باشد، نجات یابد، و هرکس که از ما روگردان شود هلاک گردد. پس هرکس حاجتى از خدا مى‏خواهد پس به وسیله‏ى ما اهل‏بیت از حضرت حق تبارک و تعالى مسئلت نماید».

حقیقت آنست که پنج تن مقدّس رمز خلقتند:

یا أحمَدُ! لَو لاکَ لَما خَلَقتُ الأفلاکَ، وَ لَو لا عَلِىُّ لَما خَلَقتُکَ، وَ لَو لا فاطِمَةُ لَماخَلقُتُکما. (1)

اى احمد! اگر تو نبودى آسمان و زمین نمى‏آفریدم و اگر على نبود تو را نمى‏آفریدم و اگر فاطمه نبود شما را نمى‏آفریدم (یعنى شمایان رمز خلقتید).

و فاطمه حوریّه‏اى بود که چند صباحى لباس آدمیان در بر نمود: (2)

1- میرجهانى: (ال) جُنّة العاصمة، ص 148 (به نقل از کشف الآلى صالح بن عبدالوهّاب بن عرندس) (و) مرندى: ملتقى البحرین، ص 14 (و) مستنبط: القطره ج 1: ص 164 (و) قمى: سفینةالبحار، ماده «خلق» (و) نمازى: مستدرک سفینةالبحار، ج 3: ص 334 (حدیث قدسى)

شاید در نظر نخست این روایت احتیاج به تأمّل داشته باشد؛ امّا با اندکى دقّت، لطافت تعبیر به کار رفته در آن اشکار مى‏گردد.

همچنانکه مى‏دانید کنیه‏ى حضرت زهرا (علیهاالسّلام) «امّ‏ابیها» است. در سبب مکّنا شدن حضرتش به این کنیه با مدد از روایتى که از امام باقر (علیه‏السّلام)نقل شده است- و ما آن را در سطور بالا ذکر نمودیم- که حضرت فرمودند ریشه درخت نبوّت زهراى اطهر است و یا روایتى که ذهبى در کتاب میزان الاعتدال (ج 1:ص 234) از رسول خدا نقل مى‏کند که حضرت مى‏فرمایند: «أنَا شَجَرَةٌ، وَ فاطِمَةُ أصلُها،وَ عَلِىُّ لِقاحهُا، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ ثَمَرُها» (یعنى من درخت، فاطمه ریشه آن، على لقاح آن، و حسن و حسین میوه‏ى آن هستند) آشکار مى‏گردد که خلقت پیامبر، على، حسن و حسین (علیهم‏السّلام) در عالم انوار بسته به خلقت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) بوده است. فَافهَم فَإنَّهُ دَقِیقٌ جِدّاً

فلسفه آفرینش

قالت (سلام الله علیها): ... اِبتدَع الاشیاء لامِن شیء کَان قَبلَها وَ اَنشاها بِلا احتِذاءٍ و اَمثِلَةٍ اِمتَثَلها، کَوَّنهابِقُدرَتِهِ وَذرَءَها بِمَشیتهِ مِن غَیرِحاجَةٍ مِنهُ اِلی تَکوینها وَ لافائِدةٍ له فی تَصویرها اِلا تَثبیتاً لِحکمته وَ تَنبیهاً عَلی طاعِتَهِ وَ اِظهاراً لِقُدرتِهِ وَتعَّبُداً لِبَریتِهِ وَ اِعزازاً لِدَعوته. ثم جعل الثواب عَلی طاعته و وضع العقاب عَلی مَعصیته ذیادَةً لعباده عن نِقمَتِه وَ حِیاشَةً منه لَهُم اِلی جَنتهُ

فاطمه (سلام الله علیها) درادامه فرمود: (خداوند) اشیای عالم را بدون اینکه چیزی قبل از آن موجود باشد، آفرید وبدون الگو ونمونه ای ایجاد کرد؛ باقدرت خود پدید آورد و بااراده خود به آن هستی بخشید. نه به آفریدن آنها نیازمند بود و نه از خلقت آنها سود می برد، جزآن که خواست حکمتش تحقق یابد وهمه را به اطاعت و بندگی آگاه نماید؛ قدرت خود را آشکار کند و به همگان راه عبودّیت آموزد و دعوت خود راعزت بخشد. آنگاه پاداش را بر اطاعت و بندگی، وعذاب را در مخالفت و سرپیچی قرار داد تا بندگان را از عقوبت برهاند و به سوی بهشت سوق دهد

آفرینش هستی و امتیازات آن

«ابداع» و«ابتداع» یعنی پدید آوردن چیزی و پرداختن به کاری بدون نمونه والگوی پیشین. حضرت در این عبارت از خطبۀ گرانسنگ خود، به یکی از امتیازات مهم آفرینش اشاره می فرمایند؛ به اینکه ذات اقدس احدیت بدون نمونه قبلی و تقلید، آفرینش را آغاز کرده است.

علی(علیه السلام) دراین باره می فرمایند:

...الّذی ابتدع الخلق عَلی غیر مثال اِمتثلَهُ وَلامِقدارٍ احتذی علیه مِن خالق معبودٍ کان قبله 1

خدایی که پدیده ها را ازهیچ آفرید. در آفرینش نه نمونه ای نداشت تا از آن استفاده کند و نه نقشه و طرحی ازآفریننده ای پیش از خود که از آن در آفریدن موجودات بهره گیرد.

بنابراین آفرینش کائنات ابداعی است؛ یعنی هیچ سابقه هستی نداشته است. البته معنای ابداع آن نیست که خداوند، عالم را از عدم پدید آورده باشد، چون «عدم» چیزی نیست که ماده و موضوع عالم باشد. از این روی دختر بزرگوارپیامبراسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) نفرموده است: ابتدع الاشیاء من العدم.

این نوع خلقت، فقط مخصوص ذات احدیت پروردگاراست که همۀ مخلوقات را ایجاد کرد و به آنها وجود داد، بدون آن که الگو و مثالی از قبل داشته باشد و آسمانها و زمین را آفرید بی آن که صورتی از آن موجود باشد؛ نه چنان که صورتگران در تصاویر خود از امور طبیعی الهام می گیرند و گاهی اشکال مختلفی را به هم می آمیزند و شکل جدیدی را ابداع می کنند؛ مثل ساختن رادار برای هواپیماها که با توجه به ساختمان بدن خفاش طراحی شده است و یا مهندسی که می خواهد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آفرینش هستی

مقاله هنر متعالی،محاکات،آفرینش

اختصاصی از اینو دیدی مقاله هنر متعالی،محاکات،آفرینش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

هنر متعالی،محاکات،آفرینش

فرزان‌ سجودی

 

«پرسیدم‌ شیخ‌ را، این‌ پر جبرئیل‌ آخر چه‌صورت‌ دارد؟ گفت‌، ای‌ غافل‌، (ندانی‌ که‌) این‌ همه‌، رموز است‌ که‌ (اگر) بر ظاهر بدانند، (این‌ همه‌) طامات‌ بی‌حاصل‌ باشد.» (شیخ‌ اشراق‌، آواز پر جبرئیل‌ )بحثی‌ که‌ از نظرتان‌ می‌گذرد، در سطحی‌ کلی‌ و نظری‌ به‌ بررسی‌ مفهوم‌ هنر متعالی‌ در کنار مفاهیم‌ محاکات‌ و آفرینش‌ می‌پردازد. این‌ بحث‌ ممکن‌ است‌ در مطالعات‌ موردی‌ مربوط‌ به‌ شاخه‌های‌ مختلف‌ هنر مورد استفاده‌ قرار گیرد. به‌نظر می‌رسد مفهوم‌ هنر متعالی‌ در سطحی‌ کلی‌ و ورای‌ شاخه‌های‌ منفرد هنر، حامل‌ ویژگی‌های‌ مشترکی‌ است‌ که‌ در حوزه‌های‌ مختلف‌ فعالیت‌ هنری‌ به‌ اشکال‌ گوناگون‌ تجلی‌ عینی‌ می‌یابد.1ـ محاکات‌ (تقلید)بنا ندارم‌ در این‌ مختصر همه‌ی‌ آن‌ چه‌ را که‌ پیشینیان‌ از افلاطون‌ و ارسطو به‌ این‌ سو در باب‌ ارتباط‌ میان‌ هنر و محاکات‌ گفته‌اند، بازگو کنم‌ و فرض‌ را بر این‌ می‌گذارم‌ که‌ مخاطبان‌ کم‌وبیش‌ با این‌ مفهوم‌ و آن‌چه‌ در موردش‌ گفته‌ شده‌ است‌، آشنایند.می‌گویند «هنر محاکات‌ است‌»، اما افلاطون‌ این‌ محاکات‌را در انتقال‌ شناخت‌ واقعی‌ ناتوان‌ می‌داند، زیرا آن‌ را تقلیدی‌ از تجلی‌ احساسات‌ به‌شمار می‌آورد که‌ انعکاس‌ مُثُل‌ است‌ و نتیجه‌ می‌گیرد که‌ هنرمند مقلد دو مرحله‌ از حقیقت‌ فاصله‌ دارد. او در رساله‌ی‌ ایون‌ نتیجه‌ می‌گیرد که‌ شاعر بر مبنای‌ دانش‌ مطمئنی‌ عمل‌ نمی‌کند و کارش‌ نه‌ مبتنی‌ بر فن‌ (تخنه‌) است‌ و نه‌ دانش‌ مکتسب‌ (اپیستمه‌). افلاطون‌ سرانجام‌ در رساله‌ی‌ فایدروس‌ نوعی‌ جذبه‌ی‌ غیبی‌ را به‌ این‌ مهارت‌ (سرایش‌ شعر) نسبت‌ می‌دهد. شاپلن‌ فرانسوی‌ (1635) تحت‌ تأثیر خردگرایی‌ دکارتی‌، مفهوم‌ تقلید را نوعی‌ به‌کمال‌رساندن‌ واقعیت‌ طبیعی‌ می‌دانست‌. گوتشد (1715) نیز به‌همین‌ منوال‌ می‌نویسد: «مسئله‌ی‌ تقلید نیز شرایط‌ خاص‌ خود را داراست‌: آن‌چه‌ طبیعی‌ است‌، در ذات‌ خود زیبا است‌؛ پس‌ اگر هنر بخواهد زیبایی‌ را پدید آورد، باید به‌ تقلید از طبیعت‌ بپردازد.»هنر محاکات‌ است‌؛ این‌ محاکات‌ می‌تواند تقلید آفریده‌ی‌ ازپیش‌موجود باشد و همچنین‌ تقلید فرایند آفرینش‌. اولی‌ هنری‌ دورانی‌ و با تاریخ‌ مصرف‌ به‌ دست‌ می‌دهد و دومی‌ هنری‌ متعالی‌ و ماندگارهمان‌طور که‌ در ابتدا گفته‌ شد، قصد بررسی‌ دیدگاه‌های‌ مختلف‌ را در مورد محاکات‌ ندارم‌. نمونه‌های‌ بالا را به‌اصطلاح‌ نمونه‌وار انتخاب‌ کردم‌ تا زمینه‌ای‌ برای‌ ورود به‌ بحث‌ خود باز کرده‌ باشم‌. آن‌چه‌ در این‌ دیدگاه‌ها، با وجود همه‌ی‌ تفاوت‌هایشان‌، به‌ چشم‌ می‌خورد، این‌ است‌ که‌ به‌هررو هنرمند از جهان‌ تقلید می‌کند. حال‌ آن‌که‌ افلاطون‌ معتقد است‌ هنرمند در این‌ تقلید نمی‌تواند به‌ شناخت‌ واقعی‌ دست‌ یابد و بر مبنای‌ دانش‌ مطمئنی‌ عمل‌ کند ولی‌ ارسطو از امکان‌ خلاقه‌بودن‌ و مثبت‌بودن‌ این‌ تقلید سخن‌ می‌گوید و دیگران‌ هم‌ حرف‌ از این‌ می‌زنند که‌ طبیعت‌ زیبا است‌ و هنرمند هم‌ اگر بخواهد زیبایی‌ را بیافریند، چاره‌ای‌ جز تقلید از آن‌ ندارد. درهمه‌حال‌، یک‌ جهان‌ واقعی‌ و طبیعی‌ (و زیبا) وجود دارد که‌ هنر در غایت‌ خود و در موفقیت‌آمیزترین‌ تجلی‌اش‌ قاعدتاً باید به‌ آن‌ نزدیک‌ شود. در یک‌ سوی‌ این‌ پیوستار تقلید از جهان‌، افلاطون‌ است‌ که‌ هنر را با معیارهای‌ علم‌ می‌سنجد و ایراد می‌گیرد که‌ نمی‌توان‌ با آن‌ به‌ دانش‌ مطمئن‌ دست‌ یافت‌ و درنتیجه‌ کاذبش‌ می‌داند و آن‌ را تحقیر می‌کند و اخراج‌ شاعران‌ را از مدینه‌ی‌ فاضله‌ می‌خواهد؛ و در سوی‌ دیگر پیوستار، آن‌ها که‌ کمال‌ در زیبایی‌ را کمال‌ در تقلید از طبیعت‌ می‌دانند. ولی‌ آیا هنردراساس‌ تقلید است‌ و اگر آری‌، تقلید از چیست‌؟

2ـ به‌ سوی‌ تخیل‌ فعال‌آیا هنرمند واقعیت‌ تازه‌ای‌ را می‌آفریند و یا واقعیت‌ را تقلید می‌کند؟ آیا پشتوانه‌ی‌ کار هنرمند «خرد» است‌ یا نیروی‌ تخیل‌؟ آیا کار هنرمند آن‌ است‌ که‌ واقعیتی‌ سهل‌الوصول‌ را بیافریند یا هدفش‌ بیان‌ آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ بیان‌ناشدنی‌ است‌ و یا دریافتش‌ بسیار پیچیده‌ و غامض‌ است‌، یعنی‌ آن‌چه‌ بر ژرف‌ترین‌ رمزوراز هستی‌ پرتو می‌افکند؟ این‌ها سؤالاتی‌ اساسی‌اند که‌ کوشش‌ برای‌ پاسخ‌گویی‌ به‌ آن‌ها می‌تواند پرتویی‌ بر مفهوم‌ هنر متعالی‌ بیندازد.گفته‌ شد که‌ در چارچوب‌ فکری‌ افلاطون‌، هنر جهان‌ تازه‌ای‌ نمی‌آفریند و از مُثُل‌ یا از آن‌چه‌ مشابه‌ مُثُل‌ است‌، یعنی‌ جهان‌ محسوسات‌ تقلید می‌کند. برای‌ یونانیان‌ تصور آن‌که‌ انسان‌ بتواند واقعیت‌ تازه‌ای‌ را بیافریند ممکن‌ نبود؛ فراورده‌های‌ انسانی‌ باید همیشه‌ به‌ چیزی‌ ارجاع‌ می‌کردند. بحث‌ اصلی‌ ما بر سر همین‌ مسئله‌ی‌ جهان‌ محسوسات‌ و در تقابل‌ با آن‌، مفهوم‌ «تخیل‌ فعال‌» است‌ که‌ اندیشمندان‌ جهان‌ اسلام‌ مطرح‌ کرده‌اند. مسلمانان‌ دریافت‌کنندگان‌ منفعل‌ دانش‌ یونانیان‌ نبودند و در میان‌ آن‌ متفکران‌ بزرگی‌ می‌زیستند که‌ به‌ مسائل‌ جدلی‌ قدیمی‌ حیاتی‌ تازه‌ دادند و راه‌حل‌هایی‌ را برای‌ آن‌ها ارائه‌ کردند. ترکیب‌ اندیشه‌های‌ افلاطون‌، ارسطو و پلوتینوس‌ در پرتو مذهب‌ اسلام‌، به‌ شکل‌گیری‌ نظریه‌ی‌ جدیدی‌ در باب‌ تخیل‌ انجامید: تخیل‌ فعال‌.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله هنر متعالی،محاکات،آفرینش

درمورد آفرینش انسان

اختصاصی از اینو دیدی درمورد آفرینش انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

درمورد آفرینش انسان


 درمورد آفرینش انسان

دسته بندی : معارف اسلامی _ دینی  ،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 14 صفحه

آفرینش انسان مقدمه در پاسخ به این سؤال که هدف از آفرینش انسان چیست باید در اصل مسأله خلقت انسان و وجود تکالیفی که برگردن انسان نهاده شده بحث شود تا مسأله جاودانگی انسان و تسویه اعمال تبیین گردد.
از دیدگاه قرآن عالم هستی دارای هدف و غایت می‎باشد.
جهان آفرینش بیهوده خلق نشده و به سوی مقصد و مقصودی در حرکت و تکاپو می‎باشد پروردگارا جهان آفرینش را بیهوده نیافریدی یا گمان کرده‎ای که ما شما را بیهوده آفریدیم و شما بسوی ما بازگشت نمی‎کنید.
فرق اساسی که انسان با سایر مخلوقات الهی دارد.
رسیدن او به کمالات انسانی و زندگی جاودانگی از مقام خلیفة الهی می‎باشد.
و آن میسّر نمی‎شود مگر با اعمال و رفتار نیک و فائق آمدن از آزمایش‎های الهی و در نهایت در محکمة عدل الهی با دادن حساب.
امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ می‎فرماید: ای بندگان خدا پیش از آنکه رفتار و کردار شما مورد ارزیابی قرار گیرد خود را بسنجید و قبل از آنکه به حساب شما برسند خودتان به حساب خود برسید انسان منحصر در زندگی دنیوی نیست، بلکه موجودی جاودانه است که با تلاش اختیاری خود سعادت یا شقاوت جاودانه خویش را رقم می‎زند.
سعادت و شقاوتی که این جهان محدود ظرفیت تحقق آنرا ندارد.
خداوند می‎فرماید: بلکه شما زندگی دنیا (و نعمات مادی آن) را بر می‎گزینید در حالی که (نعمتها و مواهب) آخرت بهتر و پایدارتر است.
پس با توجه به رابطة تکوینی دنیا و آخرت، به ناچار باید پیوند دین و دنیا را پذیرفت؛ زیرا هر عمل دنیوی در ثواب و عقاب اخروی مؤثر است و با توجه به این که دین، تضمین کنندة سعادت اخروی انسان‎ها است و حتی به اعتقاد سکولارهای ملایم، در آبادانی دنیا مؤثر است، باید در بُعد فردی و اجتماعی دنیا، اظهار نظر کند و انسان را در عالم دنیا به حال خود وا نگذارد؛ در نتیجه، پیوند عمیقی بین دین و دنیا برقرار است، حتی ارتباط قرار دادی دنیا و آخرت در به حاشیه راندن سکولاریسم اثر دارد؛ زیرا اعتقاد به خدا و حیات اخروی، در تصمیم‎گیری‎ها و عمل‎کردهای دنیوی تأثیر می‎گذارد.
مکتب‎های مادی که منکر امور معنوی و ماورایی هستند در همة مسایل دین موضعی دنیاگرایانه دارند و مفهوم و معنای کمال و سعادت، مصداق واقعی آن دو، و راه دستیابی به آن را در امور مادی خلاصه می‎کنند.
امّا مکتب‎های غیرمادی و به ویژه مکتب‎های الهی دیدگاهی بس فراتر و گسترده‎تر و والاتر از مظاهری مادی و دنیوی را ارایه می‎کنند.
که قرآ

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.
  • بانک ها از جمله بانک ملی اجازه خرید اینترنتی با مبلغ کمتر از 5000 تومان را نمی دهند، پس تحقیق ها و مقاله ها و ...  قیمت 5000 تومان به بالا میباشد.درصورتی که نیاز به تخفیف داشتید با پشتیبانی فروشگاه درارتباط باشید.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


درمورد آفرینش انسان