اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد ایذه

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد ایذه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آداب ، رسوم و میراث فرهنگی مردم ایذه(مال امیر)

ایذه یا مال امیر مرکز شهرستان ایذه در استان خوزستان و در جنوب غرب ایران است که پیشینه تاریخی آن بنابر پژوهش‌های انجام شده و وجود آثار و سنگ نبشته‌های باستانی مربوط به دوران هخامنشیان و پیش از آن (عیلامیان) می‌باشد. تقریبا بیشتر باستان شناسان بر پیشینه تاریخی ۶۰۰۰ ساله ایذه اتفاق نظر دارند. ایذه، شهر نگارکنده‌های سنگی و صخره‌ای ایران نام نهاده شده‌است.

ویژگی‌های جغرافیایی و آب و هوا

ایذه در استان خوزستان، در ۳۱ درجه و ۵۰ دقیقه پهنای شمالی و ۴۹ درجه و ۵۲ دقیقه درازای خاوری نسبت به گرینویچ و ارتفاعی معادل ۷۶۰ متر از سطح دریا واقع شده‌است. ایذه از نظر آب و هوایی خنک‌ترین شهر استان خوزستان است که علت آن را میتوان قرار گرفتن این شهر در دشتی وسیع در دامنه رشته کوه زاگرس وبارش برف در برخی نقاط مرتفع مشرف بر شهر و نیز وجود وسیع‌ترین پوشش جنگلی استان خوزستان (۱۸۰٫۰۰۰ هکتار) در این منطقه دانست. دمای شهر ایذه در زمستان گاهی به زیر صفر درجه سانتی گراد میرسد و میانگین آن در فصل تابستان۲۴ درجه سانتی گراد است. میانگین بارش سالیانه در ایذه 700-800 میلیمتر میباشد.

مردم

/

رقص محلی بختیاری‌ها که به دستمال بازی شهرت دارد.

ساکنان ایذه از طوایف هپارتیپ یا هپیرتیپ بودند که ظاهراً همان قوم دلیر و شجاعی است که یونانیان از آنها با نام امردیان یا مردیان یاد کرده اند. هرودوت آنان را جزو طوایف بدوی ایران می داند(۲) و دیودور سیسیلی(۳) از آنان به عنوان مردمی استقلال طلب یاد می نماید.

جمعیت شهر ایذه

جمعیت این شهر در سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۰۴، ۳۶۴ نفر برآورد شده‌است که البته این عدد به دلیل سکونت بیشتر جمعیت مردمان ایذه در مرکز استان و دیگر مناطق نفت خیز (به دلیل اشتغال اهالی تحصیلکرده و ماهر این شهر در امور عمرانی و نفت) است.

گویش مردم ایذه

تمامی مردم ایذه به گویش بختیاری صحبت می‌کنند. گویش بختیاری نوعی از گویش لری می‌باشد که مردم مناطق جنوب لرستان، بخشهای شرقی و شمالی خوزستان، چهارمحال و بختیاری و مناطق غربی استان اصفهان بدان سخن میگویند.

نام‌ها

شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایزج، ایذه، اوجا، آیا پیر، آنزان، انشان، ایگه، ایجهه، اریگ، ایج، ایدج الاهواز، مالمیر یا مال امیر خوانده شده‌است. کلمه ایذه برگرفته از واژه ایجه یا ایگه فارسی باستان به معنی مسکن و محل زندگی است.(۵) به علاوه به دلیل وجود زیج‌های بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده می‌شده‌است. به عقیده برخی از محققین این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد «انزان» نامیده می‌شد و مرکز ایالت انزان بوده‌است. می‌توان ایذه را تغییر شکل یافته ((انزان)) عیلامی نیز دانست.

ایدیده یا ایدیذ عیلامی با توجه به اینکه تمدن عیلام در منطقه کوهستانی فعلی بختیاری قرار داشته‌است و شهر ایدیده از شهرهای مهم آن بوده‌است و ایدیذه به معنای شهر کنار آب آمده‌است و به دلیل قرار گرفتن ایذه کنونی در کنار تالاب شط (منگر) می‌توان گفت که ایدیده همان ایذه کنونی بوده‌است. شباهت میان حروف ایدیده با حروف ایذه نیز می‌تواند دلیل براین مدعا باشد.

اوجا یا هوجا اوجا یا هوجا که یونانیان این شهر را به این اسم می‌خوانند و مردم آنجا را اوجیا می‌گفتند.

ایاپیر یا اجاپیر ایاپیر یا اجاپیرکه از اسامی باستانی این شهر می‌باشد و در کتیبه‌های اشکفت سلمان نام ایذه آیاپیر یا آجاپیر آمده‌است.

آنزان یا آنشان آنزان یا آنشان به معنی دارنده فر است[نیازمند منبع] که این نام از نظر زمانی قبل از آن است که یونانیان این شهر را اوجا یا هوجا بخوانند. از متون تاریخی چنین برمی آید که انشان یا انزان یکی از ایالت‌های مهم دولت عیلام بوده‌است و با توجه به گفته‌های یاقوت حمودی در معجم البلدان می‌توان به این نتیجه رسید که آنزان بر همین منطقه اطلاق می‌شده‌است زیرا این شهر در روزگار باستان از نواحی آباد بوده و اهمیتی بسزا داشته‌است و به همین دلیل آنزان که نام این شهر بوده‌است برتمام ایالت اطلاق شده‌است.

ایزج یا ایذج اکثر مورخین در آثار خود این شهر را با نام ایزج ذکر کرده‌اند چنانکه ابن حوقل در صوره الارض ابودلف در سفرنامه، مقدسی در احسن التقاسیم حمدالله مستوفی در نزهه القلوب از این شهر با نام ایزج یاد کرده‌اند.

اصطخری در مسالک و الممالک از ایزج اسم برده و این شهر را جزو خوزستان دانسته‌است و قزوینی در آثار البلاد به ایزج اشاره نموده و حدود جفرافیایی و آثار تاریخی آن را ذکر نموده‌است. طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن ایثر در تاریخ کامل این شهر را با نام ایزج ذکر نموده‌اند. مولف معجم البلدان نیز از عظمت منطقه بختیاری در روزگار سلوکیان سخن گفته و معتقد است که یونانی‌ها در این خاک آبادی‌هایی ساخته بودند. در دوره ساسانیان از احداث و توسعه راه‌ها در منطقه سخن به میان آمده‌است. عده‌ای از مورخین برخی ایل راه‌های فعلی بختیاری را یادگار آن دوران دانسته‌اند.

حافظ شیرازی نیزاز ایذج درغزل شماره ۳۹۰ دیوان خود چنین یادمیکند:

«بعدازاین نشکفت گربانکهت خلق خوشت *** خیزدازصحرای ایذج نافه مشک ختن»

 

ایذه در روزگار ایلامیان آیاپیر، آنزان نامیده می‌شد. از واپسین روزگاران هخامنشی خاستگاه الیمایی ها(بازماندگان ایلامیان)بوده‌است که هم زمان با دورهٔ سلوکی- پارت، بسته به شرایط قلمرو خود را گسترش می‌دادند. پیکره{مجسمه} مفرغین مرد شمی از آن دوره‌است. در دوره ساسانی به نام ایذه خوانده شد و با گشودن آن به دست مسلمانان ایذج نامیده شد. اتابکان لر که در سدهٔ پنجم هجری پدیدار شدند، بدان مالمیر می‌گفتند، نامی که همچنان بر سر زبان هاست. از دههٔ ۱۳۳۰ شهر دگر باره ایذه نامیده شد. نام ایذه نامی بسیار باستانی است و از دوران پیش از ساسانیان رایج بوده‌است. این شهر در دوره‌هایی نامهای دیگری نیز داشته‌است نام مالمیر که همان مال امیر است (مال در زبان بختیاری به معنی خانه‌است) بیشتر در زمان هزاراسفیان که به اتابکان لر بزرگ مشهور شده‌اند کاربرد داشته‌است.

واژه باستانی ایذه در سده‌های اخیر به کلی فراموش شده بود تا این که در زمان پهلوی اول، بار دگر زنده شد و در تیرماه ۱۳۱۴ هـ. ش، از سوی فرهنگستان ایران به نام پیشین خود، ایذه نامگذاری شد.

ایذه در دوران معاصر

اوج شکوفایی تاریخ معاصرایذه مربوط به دوران مشروطیت می‌باشد، درعصرمشروطه مردم ایذه نیزهمراه و همگام با سایرروشنفکران و مجاهدین بختیاری فتوای روحانیت رالبیک گفتندوعلیه استبداد صغیر قاجار، ضمن پیوستن به سپاه بختیاری، به فرماندهی سرداراسعد بختیاری(فاتح ملی) قیام کردندوظفرمندانه پس از فتح اصفهان موفق به فتح تهران شدند. البته نقش مردم ایذه درملی شدن صنعت نفت و مقابله بااستعمارانگلیس درنفوذبه مناطق بختیاری، مبارزه باطاغوت وشرکت درهشت سال دفاع مقدس و استواری آنان همچون شیرهای سنگی(بردشیر) مثال زدنی است.

آثار باستانی

عروج یاشوسن به گفته بعضی مورخان همان محل قصر شوسن مذکور در تورات است که در ایذج بوده. لایارد، عالم انگلیسی مدتی از عمر خود را در ایذه گذرانید. ۱۴ مورد اثار باستانی مربوط به سلسله‌های ماقبل میلاد در ان وجود دارد از جمله ایلامیها.از دیگر اثار معروفباستانی این شهرستان می‌توان اشکفت سلمان و کول فرح و خنگ اژدر یا روستای شمی و... نام برد لازم به ذکر است که مجسمه ایاپیر از روستای شمی در اورده شده‌است. پل ایذج یکی دیگر از آثار باستانی ایذه می‌باشد، این پل از شگفتی‌های قابل توجه تاریخی است، زیراجنس آن ازسنگ و ملات ساروج بوده و بر روی بستر رودخانه‌ای خشک و بسیار عمیقی بنا شده‌است. همچنین در ایذج آتشکده‌ای قرار داشته‌است که تا زمان هارون الرشید فروزان بوده‌است. بردگوریهای موجوددرکوههای ایذه و بختیاری نیزحکایت از دین اهالی آن پیش از اسلام و در ایران باستان زرتشتی دارد. شیرهای سنگی بردشیر نیز از آثار باستانی ایذه به شمار میروند که البته نمونه‌های بسیاری در دیگر نقاط بختیاری یافت میشود.

اماکن جهانگردی

/

سد کارون 3 در ایذه از بزرگترین سدهای خاورمیانه.

علرغم آب وهوای مساعد، وجودپتانسیلهای طبیعی وتاریخی گردشگری نظیر:

دشت سوسن با چشمه‌های فراوان

بردگوری (گوردخمه‌های)مربوط به ایران باستان

منطقه توریستی تفریحی زراس (حاشیه سد کارون ۳)

پل‌های دوقلوی کارون جایگزین پل قدیم شالو

آثار باستانی اشکفت سلیمان (اشکفت سلمان)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ایذه

امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

اختصاصی از اینو دیدی امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام

آفتاب - فرهنگ و اندیشه: باید تاکید کرد که علاقه امام خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى امام خمینى نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث امام خمینى .

 

مقدمه در سال 1968 پنج‏سال پس از اخراج آیت‏الله روح‏الله خمینى از ایران، ساواک، پلیس امنیتى شاه، به خانه او در قم یورش برد و اوراق و نوشته‏هاى وى، از جمله شروح و تفاسیرى را که در دهه 1930 در باب عرفان نوشته بود، ضبط و توقیف کرد. پانزده سال بعد، در سال 1983، پاره‏اى از آثار مفقود خمینى را یکى از طلاب در همدان پیدا کرد. او، که نامش هرگز در گزارشهاى بعدى این واقعه ذکر نمى‏شود، دو کتاب از فروشنده‏اى دوره‏گرد خرید که، چون نتوانسته بود در بازار شهر خریدارى بیابد، به یکى از مدارس دینى آمده بود تا آنها را به مبلغ پنجاه تومان بفروشد. یکى از این دو کتاب، چاپ سنگى‏اى از شرح شرف‏الدین محمود قیصرى (متوفاى 751/1350) بر فصوص الحکم ابن‏عربى بود که در قرن نوزدهم در مصر انتشار یافته بود; و خود این قیصرى، هم متفکر عرفانى استثنایى و هم از شارحان پرآوازه مکتب ابن‏عربى است. در حواشى کتاب، این طلبه ،تعلیقات دست‏نوشته بسیارى دید که، بر طبق سنت دیرپاى دستنویسى مسلمانان، در عین حال، هم شرح‏الشرحى بود بر متن اصلى فصوص‏الحکم و هم شرحى بر کتاب قیصرى. طلبه مذکور، با کمال تعجب، پى برد که تعلیقات حاشیه، که به زبان عربى نوشته شده بود، امضاى  سید روح‏الله خمینی نیز را در پاى خود داشت. او، که آنچه را دیده بود باور نمى‏کرد، کتاب‏ها را به سرعت نزد آیت‏الله حسین‏نورى، امام‏جمعه همدان برد، و او بى‏درنگ خط [امام] خمینى را در حواشى تشخیص داد. و اما کتاب دیگر، معلوم شد که رساله‏اى همراه با شرح و تفسیر است در باب کلام شیعى، که پسر ارشد آیت الله  خمینى، سید مصطفى، بر آن تعلیقاتى نوشته بود. چندین محقق مسلمان، به سرعت دست‏به کار انتشار این آثار به‏تازگى کشف شده گشتند. این محققان آثار مذکور را متعلق به موضوعات و مطالب عرفانى قلمداد کردند. ظاهرا متن شرح‏الشرح آیت الله  خمینى، به خودى خود، به چشم گردآورنده و ویراستار به اندازه کافى با ابهت جلوه نکرد. چراکه وى تصمیم گرفت که آن را با شرح‏الشرح دیگرى که آیت الله خمینى در حواشى مصباح الانس نوشته بود تکمیل کند، و این مصباح الانس شرحى است که محمد بن حمزه فنارى (متوفاى 834/1431)، عالم مشهور عثمانى، بر مفتاح الغیب صدرالدین قونى (متوفاى 673/74-1273) نگاشته است. این دو شرح‏الشرح کاملا باهم سازگارند و تصورى از دیدگاه عرفانى و فلسفى احتمالا بزرگ‏ترین، یا دست‏کم بانفوذترین، رهبر سیاسى مسلمان در قرن بیستم به ما مى‏دهند. با توجه به جایگاه نویسنده، گردآورنده و ویراستار ،پیش‏نویس دست‏نوشته‏اى را که به خوبى استنساخ شده بود براى آیت الله خمینى فرستاد تا وى تصحیح و تایید کند. آیت الله خمینى، پس از اعمال چند تغییر جزئى مربوط به سبک نوشته، اجازه انتشار آن را داد. گردآورندگان و ویراستاران، از چاپهاى سنگى متون اصلى، آن قطعاتى را که وى بر آنها شرح نوشته بود حفظ کردند. با این همه، کوشش در جهت فهم استدلالهاى پیچیده نویسنده، بدون رجوع به متون اصلى‏اى که آن استدلالها بر آنها توقف دارند، کار نسبتا دشواری است. بنابراین، براى فهم و ارزیابى درست موضع آیت الله خمینى در قبال قیصرى و فنارى و کل فلسفه عرفان، متون این دو متفکر لازمند. از همین آغاز، باید تاکید کرد که علاقه آیت الله خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى ایشان  نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث بنیانگذار جمهوری اسلامی  که، هرچند به اندازه دستاوردهاى سیاسى‏اش  مورد توجه واقع نشده ،درخور مداقه‏اى جدى است. خاستگاه و تحصیلات [امام]خمینى در 24 سپتامبر 1902 در شهر خمین، که شهرى کوچک در جنوب غربى تهران است، در میان خاندانى روحانى از سلاله پیامبر(ص)، برآمد. علوم دینى را با برادر بزرگ‏تر خود، آیت‏الله مرتضى پسندیده، شروع به فراگیرى نمود و از تعلیم و تربیت دینى استوارى برخوردار گردید; در سنین نوزده سالگى  به شهر اراک، که در نزدیکى خمین بود، عزیمت کرد و در آنجا در حوزه درس عبدالکریم حائرى (متوفاى 1355ه ق./ 1937م.)، که یکى از علماى بزرگ شیعى بود، شرکت نمود. وقتى که حائرى در سال 1921 به قم دعوت شد،این طلبه جوان نیز به دنبال وى رهسپار قم گردید و به زودى با میرزا محمدعلى شاه‏آبادى (1292 1369 /1875-1950)، جامع معقول و منقول، آشنا شد. این استاد، به همراه متفکر دینى تا حدى جنجال‏برانگیزى همچون میرزا على‏اکبر حکیم [شاگرد مرحوم حاج ملاهادى سبزوارى (1878/1295)] (1925/1344) و احتمالا چندتن دیگر از علما، خط سیر مطالعات عرفانى او را مشخص نمودند; این اساتید و مشایخ ایشان، آیت‏الله آینده را به سنت دیرپاى تعلیم و تربیت اسلام ایرانى پیوند دادند. این سنت گرایشهاى عرفانى و حکمى‏اى را باهم تلفیق مى‏کرد که سابقه‏شان به تعالیم شخصیتهاى مؤثرى در تاریخ فکرى شیعه، مانند میرداماد (متوفاى 1040/1630) و ملاصدرا (متوفاى 1050/1640) مى‏رسد. این دو تن نیز از سلف عظام، همچون حیدر آملى (متوفاى حدود 787/1385)، ابن‏عربى و یحیى سهروردى،(کشته شده به سال 587/1191) الهام گرفته‏اند. با این مقدمات، کاملا طبیعى به نظر مى‏رسد که کتاب الاسفار صدرا اولین اثر عرفانى‏اى بوده است که امام خمینى زیر نظر شاه‏آبادى فراگرفته است. ملاصدرا در این اثر، سیر و سلوک معنوى‏اى را که سالک طریق عرفان دارد تشریح کرده است. و بر وظایف عارف در قبال جماعت اهل ایمان، که ناشى از سیر و سلوک ظاهرا فردگرایانه اوست، تاکید ورزیده است. صدرا این سیر و سلوک معنوى را به چهار مرحله تقسیم کرده، که از سویى، مطابق با مرتبه توفیق معنوى سالکند و، از سوى دیگر، مطابق با شان او به عنوان پیام‏آور الهى. سفر اول سیر من النفس والخلق الى الحق، سفر دوم من الحق الى الحق و تردد و آمد و شد میان ذات و صفات الهى، سفر سوم من الحق الى الخلق والنفس، و سفر چهارم من الخلق الى الخلق است که در آن، سالک موهبت جدیدى از سنخ امور معنوى و اخلاقى به جامعه خود ارزانى مى‏دارد. این الگو از سرنوشت انسان که مورد توصیف ملاصدرا و مورد قبول [امام] خمینى قرار گرفت، سابقه‏اش به آموزه‏هاى تصوف متقدم بازمى‏گردد. مثلا توصیف ملاصدرا از اسفار چهارگانه، یادآور نظرات ابن‏عربى در مورد انسان کامل است، از این حیث که بر نقش انسان کامل به عنوان رهبر دینى جماعت اهل ایمان تاکید خاص دارد نقشى که بعضى از محققان غربى خواسته‏اند بى‏اهمیت جلوه‏اش دهند، و در عوض، تمام توجه خود را به نقش انسان کامل در نیروى جهانى بسیار مهمى که حلقه اتصال مبدا و معاد است، معطوف کرده‏اند. متن درسى بعدى آیت الله خمینى در مورد عرفان، شرح فصوص الحکم قیصرى است. این اثر همراه با شرح فصوص الحکم عبدالرزاق کاشانى (استاد قیصرى) ظاهرا از معروف‏ترین و مؤثرترین شروحى مى‏باشد که بر شاهکار ابن‏عربى نوشته شده است. لیکن شرح قیصرى آثار عمیق و دیرپایى در شکل‏گیرى نظرات آیت الله  خمینى، عموما، و آراء مابعدالطبیعى وى، خصوصا، داشته است. او در آثار عرفانى خویش از این شرح استفاده‏هاى زیادى کرده است. بعد از مطالعه شرح قیصرى، آیت الله  خمینى توجه خویش را به سرچشمه و منبع اصلى سنت تفسیر عقلى و استدلالى میراث ابن‏عربى، که به صورت چکیده در آثار قونوى دیده مى‏شود، معطوف نمود. قونوى مرید و شاگرد مستقیم ابن‏عربى است. اولین برخورد آیت الله  خمینى با تعالیم قونوى به احتمال


دانلود با لینک مستقیم


امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

مقاله گزارش کارآموزی معماری میراث فرهنگی

اختصاصی از اینو دیدی مقاله گزارش کارآموزی معماری میراث فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله گزارش کارآموزی معماری میراث فرهنگی


مقاله گزارش کارآموزی معماری میراث فرهنگی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 36

پیشگفتار

اینجانب احسان نعمت الهی  بخش  پروژه کارآموزی خود را مجتمع پتروشیمی واحد منطقه 1 شیراز  گذرانده ام .

این پروژه شامل گزارش ها ، و تجربیاتی است که در مجتمع پتروشیمی واحد منطقه 1 شیراز  به مدت 240 ساعت کارآموزی ، ثبت شده است و مقایسه اطلاعات و تئوری های مختلف صورت گرفته است. ودر پایان از زحمات مسئولین مجتمع پتروشیمی واحد منطقه 1 شیراز  تشکر رادارم .

 مقدمه

یکی از اهداف اساسی و بسیار مهم سیاستگذاران ایجاد ارتباط منطقی و هماهنگ صنعت و محیط کار با دانشگاه و دانشجو می با شد که هم در شکوفائی ورشد صنایع موثر بوده و هم دانشجویان را از یادگیری دروس تئوری محظ رهایی داده و علم  آنها را کاربردی تر کرده و باعث می شود آن را  در عرصه عمل ، آزموده و به مشکلات و نا بسامانیهای علمی و عملی محیط کار آشنا شده و سرمایه وقت خویش را در جهت رفع آنها مصرف نمایند ، که برای جامعه در حال توسعه ما از ضروریات می با شد .

با این مقدمه شاید اهمیت و جایگاه درس دو واحدی کارآموزی برای ما روشنتر شده و با نگاهی دیگر به آن بپردازیم .

میزان رضایت دانشجو از این دوره

این دوره بسیار مفید و برای دانشجوحاعز اهمیت می باشد وهدف آشنایی با محیط کارگاهی ، کسب تجربه ، ایجاد و درک روابط بین مفاهیم و اندوخته های تئوری با روشها و کاربردهای عملی و اجرایی ، ایجاد ارتباط با محیط کار و تعیین میزان کاربرد تئوری در عمل بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله گزارش کارآموزی معماری میراث فرهنگی

تحقیق درباره میراث فرهنگی و حفاظت ازآن

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره میراث فرهنگی و حفاظت ازآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره میراث فرهنگی و حفاظت ازآن


تحقیق درباره میراث فرهنگی و حفاظت ازآن

فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 43 صفحه

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

میراث فرهنگی و حفاظت ازآن مقوله ای است که امروزه بسیاری از جوامع به خصوص جوامع پیشرفته ای که حتی پشتوانه چندان غنی تاریخی و فرهنگی ندارند به صورت کاملا تخصصی به آن می پردازند. پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی در کشور ما ، اهمیت پرداختن به این زمینه تخصصی را کاملا مشخص و ضروری می نماید

بر اساس تعریف جامع حقوقی و دستور العمل های بین المللی، به کلیه ارزشهایی که توسط گذشتگان برای ما به میراث گذاشته شده اند و ما موظف هستیم آنها را تبدیل به ثروت فرهنگی کنیم، میراث فرهنگی گفته می شود. ارزشهای فرهنگی می تواند شامل ارزشهای تاریخی، اجتماعی، زیبائی شناختی و علمی باشند. طبق تعاریفی اگر ارزش میراثی به جا مانده، قدمتی بیش از صد سال داشته باشد ارگانهایی مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری موظف به حفاظت از آن هستند.

اما هر پدیده با قدمت صد سال را نمی شود حفاظت کرد و نتیجتا ارزشهای دیگری مد نظر است به عنوان مثال ارزشهای اجتماعی که برخواسته از نظام ارزش گذاری گروهی خاص از جامعه باشد، خاکریزی از جنگ که برای افرادی که این فضا را حس کرده اند مقدس است ولی سایر افراد این ارزش را حس نمی کنند یا خانه استاد    شهر یار در تبریز که با قدمتی کمتر از صد سال دارای ارزش اجتماعی است و یک ارزش میراثی محسوب می شود که باید نگهداری شود.

این ارزشها صرفا بنا نیستند ممکن است بنا باشد، شیء باشد، آثار فرهنگی و تاریخی منقول و غیر منقول باشد، حتی قصه ها و ضرب المثلها و بازیها هم بخشی از این مجموعه محسوب می شوند.

در مورد ارزشهای زیبایی شناختی می توان به موزه هنر های معاصر اشاره کرد که تاریخی نیست ولی به لحاظ ترکیب خاص و معیار های زیبائی شناختی آن، باید حفاظت شود. در زمینه ارزشهای علمی معمولا اولین ها شامل اقدامات حفاظتی می شوند. به عنوان مثال در زمینه دانش ساختمان و سازه، اولین پل فلزی که در ایران ساخته شده است، اولین گنبد یا طاق، یک بنای خشتی مانند آنچه در بم تخریب شد، معرف بخشی از یک دانش هستند و ایجاد مسوولیت حفاظت می کنند بنابر این به طور کلی مجموعه پدیده هایی که دارای ارزش تاریخی، اجتماعی، زیبایی شناختی و علمی هستند در رده حفاظت میراث فرهنگی قرار می گیرند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره میراث فرهنگی و حفاظت ازآن

تحقیق در مورد میراث نهضت جدید 45 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد میراث نهضت جدید 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

میراث نهضت جدید

نهضت جدید با الهام از جنبش های اجتماعی و نوع دوستانه قرن نوزدهم میلادی، انقلاب صنعتی و تحولات سیاسی و هنری که به همراه آن ظهور کرد، الگوهای معماری مورد استفاده در طراحی ساختمان ها، محلات مسکونی، و زیرساخت های شهری را دگرگون ساخت و در واقع معماران و طراحان محیط را به مسائل اجتماعی طراحی مسکن و فضاهای عمومی متوجه ساخت. در امر آموزش و نهضت تجدد از رویکردهای کهنه دانشگاهی دوری جست و بیشر آثار معماری آن با پیروی از اصول طراحی پیشگامان نهضت ساخته شد.هتل شهر درخشان لوکوبوریسه بسیاری از ساختمان ها و مکان های شهری که به این ترتیب به وجود آمدند فضاهای بسیار دلپذیری هستند. بیشتر تجربه های اخیر طراحی محیط بر اساس انگاره های مکاتب معماری و طراحی شهری نهضت تجدد شکل گرفتند. این مکاتب عبارتند از : آینده گراهای ایتالیا، که توجه ویژه ای به «فن آوری» و مدل های «حمل و نقل جدید شهری» داشتند، گروه دستیل در هلند، کوبیست های فرانسه، مکاتب خردگرا و ساختارگرای اتحاد جماهیر شوروی ] سابق[، که با «اکسپرسیونیزم انتزاعی» سروکار داشتند و مکتب باهاوس آلمان که با عملکردگرایی شناخته می شد. در آمریکا، عقاید لویی سولیوان و فرانک لویدرایت هم مکاتب فکری معماری اروپایی را تحت تأثیر قرار دادند و هم با ویژگیهای خاص خود با آنها متفاوت بودند.

مدرسه هنرهای زیبای پاریس و مفاهیم «جدید» معماری.

دیدگاههای معماری اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی تحت تأثیر آموزشهای مدرسه هنرهای زیبای پاریس بود. هدف معماران، طراحی مجموعه های ساختمانی با عناصری برگرفته از شیوة کلاسیک و نظامات معماری آن بود. معماری «جدید» با کارایی فنی و مفاهیم زیباشناختی برگرفته از هندسة اقلیدسی (2) و در دهه های 1970 و 1980 میلادی با رشد مکتب فراتجدد، تغییر جنهتی در توجه طراحان به زیبایی شناسی نمادین و تا حدودی نیز به جنبه ای اجتماعی طراحی ایجاد شد. نتیجه این حرکت، به جای تغییر بنیادین فکری، ارائة شیوه های جدید زیباشناختی بود (نگاه کنید به Blake 1984 ) . با وجود اینکه در معماری دهه 1980 میلادی توجه فزاینده به نمادگرایی شده است، اما شیوة تفکر و پیشنهادهای پر بار معماران اروپایی و آمریکایی نهضت تجدد آن قدر نافذ است که ادامة در نظر گرفتن آنها به عنوان منابع اولیه بسیاری از تجربیات اخیر معماری و طراحی شهری غیر منطقی به نظر نمی رسد. یعنی در نهایت و هم اکنون ما هنوز باید به منابع ارائه شده مدون یا تجدد رجوع کنیم.

تصاویر ذهنی نهضت «تجدد».

معماران تجدد گرا تصورات قوی ذهنی شهر جدید (1)، محلات شهری جدید (2)، و ساختمانهای جدید (3) بوجود آوردند. سه تصویر ارائه شده نمونه تمام تصاویر موجود نیستند، ولی از موارد شاخص هستند. این تصورات نظر بسیاری از طراحان را به خود جلب کردند، به گونه ای که اصول بوجود آورنده آنها در بسیاری از نقاط جهان توسط طراحان بکار گرفته شد.

در طراحی شهری، دیدگاههای مؤثر شامل انگاره های انگلیسی – آمریکایی شهر و ترکیب محله می شوند که از نهضت های اجتماعی و نوع دوستانه قرن نوزدهم میلادی الهام گرفته اند. معروفترین آنها نهضت باغشهرهای هاوارد (1920) واحد همسایگی کلارنس پری، طرح رادبرن، کار هنری رایت و کلارنس استاین (نگاه کنید به Stein 1951 ) و شهر برودایکر فرانک لوید رایت (1958 ) به همراه شماری طرح کمتر کار شده دیگر است (نگاه کنید به Gallion and Eisner 1963 ) بقیه دیدگاهها شامل گروه «کونتیننتال» یا «مرکزگرا» است که مثال آن «رادیانت سیتی» لوکوربوزیه (1934) و کنگرة سیام (CIAM) در سال های دهة 1930 میلادی است. در تعداد زیادی از نقدهای دهه های اخیر، این باورها و انگاره های معماری و طراحی شهری، خیالبافی های شخصی و کوشش هایی برای کنترل رفتارهای انسان به حساب آمده اند. این در حالی است که پیشنهاد دهندگان، انگاره های خود را پاسخ های دقیق و کار شده به مشکلات اصلی دوران خود می دانستند از جمله مشکلات آن زمان در مقیاس شهری رشد کنترل نشده شهر؛


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد میراث نهضت جدید 45 ص