اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها


مقاله درباره بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:145

فصل اول

مقدمه:

تردیدی نیست که مهم‌ترین نقشی که والدین می‌توانند در تربیت کودکان خود ایفا کنند، پرورش توانایی خلاقیت آنهاست. زیرا خلاقیت به نحوی بلامنازع عامل کلیه پیشرفت‌های بشری است و امکان بروز خلاقیت افراد وقتی مهارتها وانگیزه خلاقیت در کودکی پرورش یابد، بسیار بیشتر است. شاید از آن مهم‌تر این واقعیت است که، چنان که بسیاری از روانشناسان تأکید دارند، خلاقیت و صلاح روح و روان همراه و همگام‌اند. بدین ترتیب شاید به جرأت بتوان گفت خلاقیت کلید طلایی خوشبختی است.

خلاقیت حوزه افراد «تیزهوش» و «با استعداد» نیست. اگرچه آنها استعداد بالقوه بیشتری دارند که در راه‌های خلاق به کار برند. خلاقیت‌ می‌تواند و باید جزئی از زندگی همه افراد، از جمله افراد تیزهوش، و با استعداد باشد. لیکن مهم‌ترین عامل در خلاقیت، انگیزه برای انجام کارهای خلاق است. استعداد، ویژگی‌های شخصیتی، و مهارت به والدین و مربیان نشان می‌دهد که کودک چه کاری را می‌تواند انجام دهد ولی انگیزه نشان می‌دهد که چه کاری انجام خواهد شد. چنانکه خواهیم دید انطباق انگیزه‌ها با استعداد و مهارتهای کودک است که در خلاقیت کارساز می‌باشد.

برای کودک خود نوعی تصویر ذهنی از آنچه می‌خواهد شود به دست آورید. تصویری از بزرگسالی کودک که با ویژگی‌های سازگار باشد. تصویی که او با شور و شوق درونی آن را به مرحله عمل درآورد آنچه باید تأکید گردد، آن است که تحمیل علائق پدر و مادر بر کودک به هیچ شکل منجر به نیل دستاوردهای اخلاق نخواهد گردید.

به منظور راهنمایی والدین و مربیان در شناسایی خلاقیت کودکان درهر زمینه به تفصیل سه جزء متشکله خلاقیت را که بعارت از مهارت در زمینه مربوط، مهارتهای تفکر و رفتار و عملکرد خلاق و انگیزه درونی است.

افراد در خلاق‌ترین شرایط خود قرار خواهند داشت اگر در درجه اول به علت علاقه، لذت، رضایت حاصله و چالش کار مبادرت به انجام کاری می‌کنند و نه از طریق فشار خارجی یعنی انگیزه برونی این اصل را اصل انگیزه درونی خلاقیت می‌نامند.

خلاقیت واقعی بدون قدری شور و هیجان غیرممکن است.

(مترجمین: دکتر حسن قاسم‌زاده، پروین عظیمی)

پیشرفت بشریت با خلاقیت پیوندی محکم دارد. باید بتوان به چیزهای نو دست پیدا کرد و روشهای اندیشه‌هایی را جستجو کرد که آدمی را در موقعیت‌های اضطراری یاری دهد و راه‌های تازه‌ای را برای شناختن و بارورتر کردن آفرینش پیش پای او بگذارد. خلاقیت در همه زمینه‌های فعالیت انسانی لازم است از دانش و کارهای مهندسی گرفته تا ادبیات. آنها که امروز در مدارس درس می خوانند به عنوان کارگر، نظامی، مهندس، دانشمند، طبیب و … زندگی مستقل خود را آغاز می‌کنند.

این کودکان و نوجوانان امروز نه تنها باید دست‌آوردهای گذشته و دانش و فرهنگ فعلی جامعه را حفظ کنند بلکه باید استعداد این را نیز داشته باشند که آنها را به پیش ببرد و

تکامل بخشد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر 19-13 سال شهر تهران بر خلاقیت آنها

دانلود مقاله کامل درباره معلولیت های جسمی،‌روانی و اجتماعی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره معلولیت های جسمی،‌روانی و اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مقدمه :

در جامعه معاصر از یک سو معلم رشته زیادی نموده است و از طرفی دیگر میزان عوامل تهدید کننده انسان چه در بعد جسمی و چه در بعد روانی در حال افزایش است،‌ عواملی که زمینه ساز عقب ماندگی ، ناسازگاری ، معلولیت جسمی و اعتیاد و آسیب های اجتماعی هستند. بی شک انسان هم از این مقوله های ساده نگذشته است همواره ذهن کنجکاو او در پس این بوده که علت این وقایع را دریابد ،‌سپس راهکارهایی برای پیشگیری از وقوع آنها ارائه دهد. (یوسفی ،1382) متاسفانه در بعضی موارد ضعف و وفقدان فرهنگ عمومی باعث شده که افراد عقب مانده ذهنی بعنوان افراد ساده لوح ،‌دلقک ، مسخره ،‌دیوانه و مجنون وسیله ای برای خنده و تفریح دیگران قلمداد شوند و یا گاهی مورد ترحم قرار گرفته طرد شده اند، که البته برای جلوگیری از این برخوردها، افزایش معلومات و اطلاعات و رشد فرهنگ عمومی بسیار ضروری است (حاج بابائی ،‌1379) فرد معلول در هر دوره از زندگیش تفاوتهایش را با سایرین لمس می کند و دچار استرس زیادی می شود در نهایت کارکردهای شغلی ، اجتماعی و تحصیلی خانواده های آنها نیز احتمالاً‌در معرض تهدید و تخریب قرار میگیرد. شدت معلولیت ،‌ جنس و سن کودک تحصیلات و درآمد خانواده و نوع معلولیت نیز بر استرس تجربه شده از سوی والدین موثر هستند . بررسی نیمرخ روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی نیز نشان دهنده این است که بین آنها و مادران کودکان عای در سه عامل افسردگی ،‌روانپزشکی و شکایات جسمانی تفاوت معناداری وجوددارد. (بنگر، 1384) بنابراین وجود فرزند معلول عامل موثر بر کیفیت زندگی والدین می باشد. کیفیت زندگی مفهومی چند وجهی،نسبی، متاثر از زمان و مکان و ارزشهای فردی و اجتماعی است. شکی نیست که واقعیتها و شرایط عینی در وضعیت مادی زندگی فرد نیز در آن نقش تعیین کننده دارند( غلامعلیان ، 1386) کیفیت زندگی در سطح فردی به جهان بینی فرد و نگاه او به زندگی بستگی دارد. همه ی بحث کیفیت زندگی سرانجام به فرد بر می گردد. این فرداست که باید احساس کند همه تلاشهایی که در جهانی ملی و محلی صورت می گیرد زندگی او را بهبود می بخشد (خوارزمی ،‌1386) اینجاست که مشاوره و آموزشهای گروهی نقش حساس و حرفه ای خود را ایفا می کند و خانواده را به این باور می رساند که هر چند حضور کودک معلول در خانواده محدودیتهای ناخواسته ای را به آنها تحمیل می کند ولی این بدان معنا نیست که آنها قدرت هر گونه ابتکار عمل را از دست داده و با مسائل منفعلانه بر خورد کنند. یعنی خانواده به عنوان یک نظام مد نظر قرار می گیرد و کمک به شخص از دیدگاه تاثیر روابط بین فردی و چگونگی سیستمی که فرد در آن به سر می برد، آغاز می شود (کیهانی ، 1380) در این خصوص نظریه انتخاب گلاسر به افراد کمک می کند تا مسئولیت کارهای خویش را بپذیرند و بتوانند بیاموزند که این خود ماهستیم که تمام اعمال مان از جمله بدبختی هایمان را انتخاب می کنیم. دیگران نه می توانند ما را بدبخت کنند و نه خوشبخت. این نظریه به افراد یاد می دهد که چرا و چطور این انتخابهای دردناک و حتی جنون آمیز را می کند و چطور می توانند انتخابهای بهتری داشته باشند. نظریه انتخاب میگوید: ما بیش از آنچه تصور می کنیم بر زندگی خود کنترل داریم و متاسفانه بخش زیادی از این کنترل موثر نیست . بهترین راه آموختن نظریه انتخاب تمرکز بر دلایل ما در انتخاب مصیبتهای مشترکی است که معتقدیم به صورت اتفاقی برای ما پیش آمده است. گلاسر به ما می آموزد که انگیزش رفتار انسان درونی است و توسط تکانه هایی می باشد که ریشه در ساختار ژنتیکی دارند و سعادت انسان به طور بسیار زیادی به چگونگی اداره همین تکانه ها وابسته است با این بیان فرا فیزیکی درباره ماهیت انسان است (اسکین 2002)

یکی از کاربردهای این نظریه افزایش کیفیت زندگی والدین است که کودک معلول دارند و درواقع برای انتخاب و اختیار زندگی این افراد و داشتن کنترل درونی آنها بر روی افکار و احساسات خود موثر می باشد ، چرا که افکار منفی و خود را قربانی گذشته و حوادث گذشته دانستن ارتباط مستقیم با اعمال و احساس هر فردی دارد و نظریه انتخاب تمرکزش بر این اعمال و افکار است.

بیان مسئله :

امروزه در تمام جوامع انسانی به دلایل مختلفی چون صنعتی شدن ،‌تهاجم فرهنگی و غیره معلولیت های جسمی،‌روانی و اجتماعی افزایش یافته است. بنابراین توجه به معلولان و افراد ناتوان و نیروهایی که به نوعی با آنها سر و کار دارند مثلا‌ً متخصصان ، مشاوران نوتوانی و خانواده ای معلولان ضروری به نظر می رسد (گلاسر،‌2004)

معلولیت به ناتوانی در انجام تمام یا قسمتی از فعالیتهای عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود نقصی مادرزادی یا اکتسابی، در قوای جسمانی و یاروانی اطلاق می شود. بیش از چهار درصد افراد جامعه را معلولان تشکیل می دهند و برخی بیماریها و حوادث به تعداد آنها می افزاید (شیر محمدی،‌1389) آمارها نشان می دهند که از هر 10 کودکی که در جهان متولد می شوند. یکی معلول به دنیا می آید و یا بعد به دلیل یک حادثه معلول می شود، یک چهارم از جمعیت جهان تحت تاثیر معلولیت به عنوان مددکار یا اعضای خانواده معلول هستند به دنیا آمدن یک کودک معلول والدین را دچار یک شوک قوی عاطفی می نماید. بعبارت دیگر والدین این کودکان یک واکنش سوگ تمام عیار را تجربه خواهند کرد (بنگر ،‌1384) بسیاری از والدین کودکان معلول، احساساتی همچون شوک،‌انکار، عصبانیت، گناه، متهم کردن دیگران و سردرگمی را تجربه می کنند. مهمترین شاخص در بهداشت روان این خانواده نحوه نگرش و برخورد افراد جامعه است . تحصیلات دانشگاهی طبقه اجتماعی و در آمد خانواده از عوامل مهمی است که بر نگرش و نوع رفتار والدین تاثیر می گذارد. ( شیر محمدی،‌1389) پژوهشها نشان داده است رنجش، ناکامی و اضطراب اینگونه والدین بیشتر از والدین عادیست . بعلاوه رنجشها موجب کشمکش هایی در خانواده می شود همچنین همبستگی مثبت بین پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان معلول نسبت به والدین دانش آموزان عادی نشان داده شده است و می توانند ناشی از تاثیر منفی فرزند معلول بر سلامت روانی والدین باشد. (خانبانی و نشاط دوست، 1384) بنابراین معلولیت کودکان تاثیر منفی بر سلامت روانی والدین و در نتیجه برکیفیت زندگی آنها دارد. مفهوم کیفیت زندگی مفهومی است بسیار انتزاعی و برحسب نیاز می توان برای آن تعریف عملیاتی ارائه کرد. کیفیت زندگی مفهومی است چند وجهی و نسبی و نمی توان برای آن تعریفی مطلق و جهانی فرض کرد. کیفیت زندگی به شدت از زمان ، مکان و عوامل تشکیل دهنده مربوط به دوره زمانی و مکانی جغرافیایی و ارزشهای فردی و اجتماعی متاثر است . در ارتباط با کیفیت زندگی مهم نیست که فرد از نظر عینی چه شرایطی داشته باشد( جنسیت ، قد،‌تحصیلات، شغل، درآمد) بلکه کیفیت زندگی به مقدار زیاد بستگی به این دارد که فرد چه احساسی درباره خودش دارد و فرد از کارش راضی باشد و با اطرافیانش رایطه مناسبی داشته باشد. (خوارزمی، 1389)

سلامت جسمانی و روانی از عوامل بسیار مهم و تاثیر گذار بر کیفیت زندگی است و در خانواده ای که فرزند معلول دارند این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سازگاری زناشوی ، پرخاشگری، افسردگی در به خصوص مادران و شکایات جسمانی تحت تاثیر معلولیت کودک قرار دارد که با توجه به سایر متغیرهای والدین ممکن است در جهت مثبت یا منفی باشد. ( بنگر، 1384)عنایت و توجه کامل به افراد معلول و خانواده های آنها از مهمترین مسائل و از بهترین سرمایه گذاریها برای پیشرفت یک کشور محسوب می شوند. بدیهی است چنین توجهی مستلزم تمهید است لازم به خصوص تربیت نیروی انسانی متخصص، فراهم کردن امکانات لازم برای معلولین و آماده سازی زمینه های رشدی و سازگاری برای خانواده های آنها می باشد (یوسفی،‌1382) یکی از تئوریها که برافزایش سلامت روانی و جسمی بهبود و بالابردن کیفیت زندگی موثر است ،‌تئوری انتخاب گلاسر (واقعیت درمانی) است. نظریه کنترل توصیفی است از اینکه مغز چگونه بعنوان یک سیستم کنترل کار می کند و تبیینی است برای اینکه همه رفتارها نتیجه کوشش انسانها برای ارضای یک یا چند نیاز فیزیولوژیکی و روانشناختی آنهاست (چانگ،1994) نظریه گلاسر در درمان اعتیاد، افسردگی، خشم،‌کاهش میزان پرخاشگری، بهبود خود پنداری، درونی کردن مکان کنترل و کاهش ابعاد خشونت موثر بوده است. از آنجا که حفظ سلامت و بهداشت روانی والدین از اهمیت ویژه ای بر خوردار است ووجود فرزندان معلول بر کیفیت


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره معلولیت های جسمی،‌روانی و اجتماعی

دانلود مقاله معلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله معلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان


دانلود مقاله معلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان

 

مشخصات این فایل
عنوان:معلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 22

این مقاله در مورد معلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقالهمعلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان

عللبیماری:
1-اختلالات‌ ژنتیکی‌ ـ مادرزادی‌ متابولیسم‌ یا اختلالات‌ کروموزومی‌. نشانگان‌ داون‌ شایع‌ترین‌ اختلالات‌ کروموزومی‌ عامل‌ عقب‌ماندگی‌ ذهنی‌ است‌.
2-عفونت‌های‌ مادرزادی‌ داخل‌ رحمی‌، اختلال‌ خونرسانی‌ جفت‌ به‌ جنین‌، عوارض‌ بارداری‌ عفونت‌ها، پره‌اکلامپسی‌، اکلامپسی‌، مصرف‌ الکل‌ یا داروها توسط‌ مادر یا سوءتغذیه‌ مادر
3-قبل‌ از تولد ـ زودرس‌ یا دیررس‌ بودن‌ نوزاد، آسیب‌های‌ حین‌ تولد و اختلالات‌ متابولیک‌
4-پس‌ از تولد ـ اختلالات‌ متابولیک‌ یا غددی‌، عفونت‌ها، صدمات‌، عوامل‌ سمی‌ یا سایر علل‌ آسیب‌ مغزی‌، سوءرفتار با کودک‌
....(ادامه دارد)

پیشگیری‌:
1-
در بعضی‌ موارد، علت‌ شناسایی‌ نشده‌ و پیشگیری‌ خاصی‌ وجود ندارد.
2-مشاوره‌ ژنتیک‌ و تشخیص‌ ژنتیکی‌ قبل‌ از زایمان‌ ممکن‌ است‌ در بعضی‌ موارد کمک‌کننده‌ باشد.
3-مراقبت‌های‌ پیش‌ از زایمانی‌ مناسب‌ و خودداری‌ مادر از سوءمصرف‌ الکل‌ یا داروها نیز کمک‌کننده‌ است‌.
4-درمان‌ها و فن‌آوری‌های‌ جدیدی‌ در دست‌ بررسی‌ است‌ که‌ ممکن‌ است‌ میزان‌ بروز عقب‌ماندگی‌ ذهنی‌ را کاهش‌ دهد.
....(ادامه دارد)

سبب شناسی عقب ماندگی ذهنی
اتفاقات دوران بارداری و زایمان

مطالعات نشان داده است که بین 6 تا 10 درصد ضایعات مغزی و درنتیجه عقب ماندگی ذهنی با وجود  پیشرفتهای علم پزشکی در هنگام زایمان رخ می دهد .
تولد زودرس
تولد زودرس یکی ازعوامل مساعد عقب ماندگی ذهنی است .
گاهی  ضایعات  مغزی وعقب ماندگی بر نوزاد عارض  می گردد  نارسایی   رشد هوشی  در  زایمانهای زود رس و قبل از موعد بیشتراست زیراهنوزسلسله اعصاب مرکزی کودک رشد کافی ندارد و کودک به دلیل  حساس بودن  طعمه  خوبی برای میکروبها است .
بعضی از امراض مادری (مرض قند،بیماری کلیوی) و ناهنجاری دهانه رحم   موجب  تولد زودرس نوزاد می گردند
....(ادامه دارد)

تعریف کودک استثنایی
کودک استثنایی اول یک کودک است ( انسان است با همه خصوصیات و صفات یک انسان و بعد کودکی است با خصوصیات و تفاوتهای استثنایی نسبت به سایر کودکان . و همین ویژگیها و خصوصیات است که معلمان و اولیا باید خودشان را با آن سازگار کنند . در واقع بین تمام خصوصیات روانی و جسمانی و تمام استعدادهای مختلف هر فرد تفاوتهای مشهودی موجود است پس می توان گفت که هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی است و کلمه استثنایی بطور اعم و به معنای دقیق علمی خود نمی تواند فقط به گروههای خاصی از افراد جامعه اطلاق شود . بنابراین آنچه که ما اصطلاحاً « کودک استثنایی » می گوئیم بدین معناست که کودک از نظر هوشی و جسمی و روانی و اجتماعی بمیزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد و نمی تواند بنحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامه های آموزش و پرورش عادی ببرد . در اینگونه....(ادامه دارد)

پیشگیری ثالث
انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد . استفاده از روشهای توصیه شده توسط افراد متخصص در تقویت و حفظ کارآیی عملی این افراد می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرسهای معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده، آموزش مهارت های کلامی، محیطی، ارتباطی، اجتماعی، همچنین آموزش های ویژه و فیزیوتراپی و آموزش های مهارت های جسمی همگی می توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.

بخشی از فهرست مطالبمعلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان در پایین آمده است.

عقبماندگی ذهنی ـ mental retardation
مشکلات هیجانی و رفتاری
علایم شایع:
علل بیماری:
عوامل افزایشدهنده خطر:
پیشگیری:
عواقب موردانتظار:
عوارض احتمالی:
داروها:
فعالیت:
رژیم غذائی:
علل فرهنگى
ضعف پایه درسى
کمکهاى ناروا
ضعف روش
نیمهوقت بودن مدارس
کثرت عدٌه در کلاس
تعویض معلم
روش امتحان
پائینبودن سطح فرهنگى والدین
اختلال در یادگیرى
دیگر عوامل
علل زیستى – جسمانى
کندى واکنش جسمانى
نارسائىهاى عضوى
....(ادامه دارد)

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معلولیت های ذهنی کودکان و نوجوانان

بررسی تأثیر معلولیت جسمی – حرکتی نوجوانان دختر

اختصاصی از اینو دیدی بررسی تأثیر معلولیت جسمی – حرکتی نوجوانان دختر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تأثیر معلولیت جسمی – حرکتی نوجوانان دختر


بررسی تأثیر معلولیت جسمی – حرکتی نوجوانان دختر

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات85

 

چکیدة تحقیق
تحقیق حاضر بررسی تأثیر معلولیت جسمی- حرکتی نوجوانان دختر بر خلاقیت آنها را مورد مطالعه قرار می‎دهد. هدف از این تحقیق نیز بررسی چگونگی تفکر خلاق در افراد معلول جسمی- حرکتی و نیز یافتن همبستگی اجتماعی صفات شخصیت و نیروی خلاق در این افراد است.
در این تحقیق بعد از تعاریف متعدد از خلاقیت، مراحل و عوامل مؤثر بر خلاقیت به رابطه‌ی خلاقیت و ویژگی های شخصیتی اشاره شده است. همچنین با مطالعة مفهوم خودپنداری و نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوانان این مسأله روشن می‎شود که به طور کلی تصویر ذهنی بدن به عنوان آگاهی کامل شخص از بدن خودش و امکانات آن برای حرکت و جنبش می‎باشد و محققان بر اهمیت نهایی تصویر ذهنی بدن بر سازگاری روانی و هیجانی تأکید کرده اند. اثر معلولیت فرد بر روی رفتارش بیشتر غیرمستقیم است تا مستقیم. همچنین سطح آرزوی فرد نهایتاً به خودپنداری او بستگی دارد. چگونگی واکنش افراد نسبت به یک فرد معلول مهمتر از معلولیت واقعی اوست. خودپنداری افراد بیشتر از ناتوانی آنها در رفتارشان تأثیر دارد.
از سوی دیگر مرور تحقیقاتی که درباره جنبه های روانی معلولیت جسمی- حرکتی به عمل آمده آشکار می سازد که در اکثر افراد معلول ادراک «خود» و «خودپنداری» و ارزیابی از خود تحت تأثیر معلولیت جسمانی قرار می‎گیرد.
جامعة تحقیق ما معلولان جسمی- حرکتی مراکز توانبخشی در مقطع نوجوانی است که 50 نفر بودند و برای مقایسه نیز 50 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی و دبیرستان شهر تهران انتخاب شدند. در این تحقیق آزمون مورد استفاده قرار گرفت. 1- آزمون خلاقیت تورنس که شامل 60 سؤال بود و 2- آزمون خودپذیری که شامل 30 سؤال بود.
مقایسه و تجزیه و تحلیل نمرات دو گروه نشان داد که گروه معلولان جسمی- حرکتی به طور معنی داری از گروه مقایسه پایین تر بودند همچنین نمرات خودپذیری گروه معلولان نیز پایین تر از گروه مقایسه بود. محاسبه همبستگی بین خلاقیت و خودپذیری نیز رابطه مثبت را بین خلاقیت و خودپذیری را نشان می‎دهد.


فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
مقدمه 2
بیان مسئله 6
هدف تحقیق 8
اهمیت و ضرورت تحقیق 10
فرضیه‌های تحقیق 11
جامعه آماری 12
نمونه آماری 12
ابزار پژوهش 12
تعریف اصطلاحات 13
معلولیت 13
معلولیت جسمی- حرکتی 13
خلاقیت (تفکر خلاق) 14
خودپذیری 14
خود 15
خودپنداری 16
عنوان صفحه
روان‌نژندی (روان رنجوری) 16
خودشکوفایی 17
توانبخشی 17
فصل دوم
پیشینه تحقیق 19
بررسی تاریخی 21
تعریف خلاقیت 21
عوامل موثر بر خلاقیت 27
رابطه خلاقیت و ویژگی‌های شخصیتی 27
دیدگاه روانکاوی از خلاقیت 29
دیدگاه گیلفورد درباره خلاقیت 30
دیدگاه تورنس درباره خلاقیت 31
خلاصه‌ای از تاریخچه نظریه‌های خود 32
مازلو و نظریه خود 33
چگونگی شکل‌گیری خود 34
خودپنداری 35
رشد خودپنداری در نوجوانی 36
عنوان صفحه
خودواقعی و خود آرمانی 37
خودشکوفایی و خلاقیت 38
نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوان 40
مروری بر دنیای معلولین 41
معلول چیست؟ 43
علل معلولیت‌ها 45
انواع معلولیت 45
جنبه‌های روانی معلولیت جسمی- حرکتی 46
معلولیت جسمی- حرکتی و خودپنداری 47
مشکلات ناشی از معلولیت و نقایص بدنی 48
تأثیر والدین بر شخصیت افراد معلول جسمی- حرکتی 49
توان بخشی معلولین جسمی- حرکتی 50
فصل سوم
موضوع تحقیق 53
جامعه آماری 53
گروه مقایسه 53
روش نمونه‌گیری 54
عنوان صفحه
روش تحقیق 54
ابزار تحقیق 55
1- آزمون خلاقیت تورنس 55
نمره‌گذاری پرسشنامه 55
آزمون خودپذیری 56
نمره‌گذاری آزمون خودپذیری 56
روش آماری 57
نحوه اجرای آزمون 57
فصل چهارم
نقد و اعتبار فرضیه‌ها 60
فرضیه شماره 1 60
فرضیه شماره 2 65
فرضیه شماره 3 70
فصل پنجم
خلاصه فصول قبل 76
تفسیر و نتیجه‌گیری 78
پیشنهادات 81
عنوان صفحه
محدودیت‌ها 83
ضمائم 84
منابع مورد مطالعه 85


دانلود با لینک مستقیم


بررسی تأثیر معلولیت جسمی – حرکتی نوجوانان دختر

دانلود مقاله معلولیت های ادراکی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله معلولیت های ادراکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

از طرق مختلفی برای درمان ADHD استفاده شده است. در کل، این شیوه های درمانی تأثیرات ماندگار قابل قبولی را از خودشان نداده اند.
تغییرات رفتاری (BM) ، تغییرات رفتار شناختی (CBM ) و تغییرات رفتاری همراه با درمان دارویی ، یا درمان توسط مواد مخدر، برخی از شیوه های مورد استفاده می باشند.
ظاهراً پیشرفتهای کوتاه مدت اغلب در BM و درمان دارویی با مواد مخدر، مشاهده شده است. بعنوان مثال پل هام (1986 )گزارش کرد که بچه های ADHD که از دارو استفاده کردند ، در ریاضیات پیشرفت کردند. آنها توانستند موارد (آیتم های ) بیشتری را کامل کنند و نمراتشان دررابطه با آیتم های صحیح بالا رفت . اما فواید طولانی مدت BM و درمان دارویی هنوز ناشناخته است. در ضمن پل هام اظهار می دارد که رفتار کودکان ADHD حتی درهنگام درمان معمولی نمی شود.
در تصور ،بنظر می رسید که CBM راه حل خوب و مؤثری برای درمان بچه های ADHD باشد ، اما این امید هرگز به وقوع نپیوست .به نظر من مشکلات توجهی (دقتی ) در بچه های ADHD تا حد زیادی مانع از آن می شود که آنها مراحل را درهر شیوه ای از CBM یاد بگیرند . آنها نه تنها نیازمند تقویت توجهشان می باشند ، تا در این شیوه جزء جزء مراحل را به خوبی بفهمند ، بلکه باید آنها را تا حد تسلط کامل ، تمرین کنند، سپس باید دقت خود را در انجام این شیوه بسنجد برای بچه های ADHD با ، یا بدون بیش فعالی ، شاید خواسته های CBM گزاف باشند.
بطور خلاصه ، فکر نمی کنم که ، بخاطر ناهماهنگی ( هماهنگی ضعیف ) بین یادگیرنده و خصوصیات این شیوه ، برای درمان بچه های ADHD مناسب باشد.
در حال حاضر ،روش دیگری مشوق تعلیم والدین درمانگر برای بچه های ADHD می باشد. این عزم و انگیزه ، ناشی از موفقیت مداخله والدین بعنوان درمانگر برای بچه های ADHD می باشد. تعلیم والدین برای درمان فرزندانشان با ADHD از آن جهت منطقی بنظر می رسد،

 

که آنها به عنوان مددکار در همه حال با فرزندانشان می باشند . بنابراین هنگامی که آنها به نحو مناسب تعلیم داده شوند ، می توانندرفتارهای مناسب را در بچه های شان باADHD ، ایجاد کرده ، تداوم بخشیده و حتی قادر به تعمیم آن باشند.(کنت1 1991 )
منطقی به نظر آمدن همه تعریفها از ناتوانیهای یادگیری
شاید دانش آموزان تحت تأثیر معانی مختلف ناتوانیهای یادگیری ، همچنانکه از این زمینه استنتاج می شود، قرار گرفته و گیج شوند . یک راه برای جلوگیری از سردرگم شدن و تحت تأثیر قرار گرفتن آن است که سعی کنیم ماهیت نیروها ، انگیزه ها و اهداف هر کدام از این تعاریف را درک کنیم.
حالا به اولین تعریف از ناتوانیهای یادگیری می پردازیم :
کمی بعد از مجمع تاریخی 1963 و تأسیس بخش ناتوانیهای یادگیری در 1965 در داخل مجمع بین المللی برای کودکان استثنایی اولین اقدامات توسط تسک فورس2 (اول ) برای تعریف ناتوانیهای یادگیری انجام شد که توسط جامعه ملی برای کودکان و نوجوانان معلول و انستیتوی ملی بیماریهای اعصاب و نابینای انستیتوی ملی سلامتی از آن حمایت می شد.
این تعریف بصورت زیر می باشد:
اصطلاح « بد کاری سندرم جزئی مغز » در این متن ، در ارتباط با کودکانی است که از بهره هوشی عمومی نزدیک به متوسط ، متوسط و بالاتر از آن بهره مندند که همراه با ناتوانیهای معین رفتاری یا ناتوانیهای معین یادگیری که مقدار آن در محدوده کم تا متوسط متغییر است.
این ناتوانیها مربوط به انحراف کارکرد سیستم مرکزی اعصاب
می باشد. امکان دارد که این انحرافها خود را توسط ترکیبات گوناگونی از اختلال در ادراکات ، تصورات ، زبان ، حافظه و کنترل توجه ، رفتار غیر ارادی و یا اعمال حرکتی نشان دهند. ( pp1966)
این تعریف بر تأثیر متخصصین پزشکی واگذار می کند زیرا فرهیختگان ( مربیان ) نمی توانند یک چنین تشخیصی بدهند . اگر چه ماهیت ذهنی به فرض جزئی گرفته شده ، که اشاره بر لزوم ارزیابیهای جهت دار و کارشناسانه دارد.
واضح است که این تعریف متنج به تشخیص های مفید و برنامه ریزیهای کارشناسانه نمی شود. بنابراین تعجبی ندارد که تعریف دیگری جایگزین ان شود . این یکی توسط کمیته مشورتی ملی برای کودکان معلول تدوین شده است (1967 ) که می گوید :
کودکانی با توانایهای خاصی در یادگیری که ازخود بی نظمی (آشفتگی) را در یک یا چند فرآیند اصلی روان شناختی نشان می دهند. این ناتوانیها مرتبط با درک ، استفاده از قدرت تکلم یا زبان توشتاری می شود که شاید خود را در اختلال ناتوانی شنوایی ، اندیشیدن ، فکر کردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن یا ریاضیات نشان دهند.
این ناتوانیها عوارضی دارند که از آنها به عنوان معلولیتهای ادراکی ، صدمات مغزی ،آسیب جزئی مغز ، دیسلکسیا1 و زبان پریشی پیشرونده و … یاد می شود . آنها مسائل مشکلات یادگیری نمی شوند که تا حد زیادی ناشی از معلولیتهای بینایی ، شنوایی، یا حرکتی ، عقب ماندگی ذهنی اختلال هیجانی یا فقر محیطی می باشد.
از این تعریف بعداً برای تدوین قانون فدرال ایالات متحده برای بدست آوردن وجوه مالی به هدف سرویس دادن به بچه های ناتوانیهای یادگیری استفاده شد. قسمت ویژه این قانون اصلاحیه های اولیه و ثانویه 1969 بود (برایان و برایان 2 1978 ).
دومین تلاش برای تعریف ناتوانیهای یادگیری شامل چند نکته کلیدی بود:
الف) اختلال در فرآیند روان شناختی ، به عنوان مکانیسم زیر بنایی ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته شده اند
ب) ناتوانیهای یادگیری : شامل یک نابسامانی شناختی متمایز است که با مشکلات یادگیری که بوسیله انواع دیگری از معلولیتهای فیزیکی یا روحی ، عقب ماندگی محیطی و هیجانی ناشی می شود در یک دریف قرار نمی گیرد.
در مغایرت با این جمله محدود کننده ، دومین نکته کلیدی در جمله ای جامع از تعریف قرار گرفته :
«این نابسامانیها عوارضی دارند که از آنها بعنوان معلولیتهای ادراکی ، صدمات مغزی ، بدکاری جزئی مغز ، دیسلکسیا، زبان پریشی پیشرفته و … یاد می شود.»
هدف از این جمله جامع و فراگیر چیست ؟
در کل از این جمله برای گنجاندن راحت و ساده علائق همه متخصصین در آن استفاده شده است. متخصصین که همه درآن زمان درگیر چیزی به نام ناتوانیهای رفتاری بوده اند.
«معلولیتهای ادراکی » مرتبط با گروهی از متخصصین است که بر اهمیت مشکلات ادراکی تأکید می کردنند (به عنوان مثال تمایزهای صوری –زمینه ای در ناتوانیهای یادگیری ). صدمات مغزی در ارتباط با کسانی بود که تا حدی بر اهمیت سندرم درstrauss تأکید داشتند (به عنوان نمونه حواس پرتی خیلی زیاد و فعالیت فوق العاده زیاد) بدکاری جزئی مغز و آفازیا مربوط به علاقمندی متخصصین پزشکی است که بر نقش MBD درپیشرفت ناتوانیهای یادگیری و نابهنجاری مغز (به عنوان نمونه تومور ) در کودکانی که در عدم قدرت تکلم تأکید دارند .(امکان دارد کودکی ، علی رغم داشتن درک عادی و طبیعی از گفتار تکلمش را به خاطر وجود تومور در قسمت بخصوصی از مغز ، ازدست بدهد .)
هر چند که این تعریف (1969) هم از ناتوانیهای یادگیری مشکلات مخصوص به خود را داشت بویژه آنکه مشکل تشخیص مشکلات پردازشی روان شناختی وجود دارد. همچنانکه قبلاً اشاره شد آزمون استانداردی برای ارزیابی مشکلات پردازشی روان شناختی وجود ندارد دوباره در تهیه تعویض از ناتوانیهای یادگیرین مورد استفاده دراهداف تشخیص ، بسطها و
اصلاحیه ها ضروری شد.
این بسط درسال 1997 در تعریف نوعی خاص از ناتوانی یادگیری بوجود آمد که توسط اداره آموزش ایالات متحده پیشنهاد شده بود در این تعریف برای عملی کردن آن راهبرها و قواعدی ارائه می شود:
ناتوانی یادگیری ویژه ای در دانش آموزان ایجاد می شود اگر (1) دانش آموز تنواند متناسب با سن و توانایی اش در یک یا چند زمینه بخصوص ، هنگامی که به او آموزشهای متناسب با سن و توانای اش در یک یا چند زمینه بخصوص ، هنگامی که به او آموزشهای متناسب داده شده باشد به موفقیت دست یابد .(2) و دانش آموزان از خود تفاوتهای شدیدی میان نتایج بدست آمده و توانایی عقلانی در یک یا بیش از هفت زمینه نشان دهد. (الف) بیان شفاهی (ب) درک مطلب شنیداری (ج) درک نوشتاری (د) مهارت پایه ای خواندن (ر) درک مطلب خواندنی (ز) محاسبات ریاضی (س) استدلال ریاضی .
ناتوانیهای یادگیری وابسته به عمل بالا از دومین قسمت تعریف دو قسمتی از ناتوانیهای رفتاری ناشی می شود.
اولین قسمت آن منطبق با تعریف 1969 می باشد که بعداً بخشی از قانون عمومی فدرال ایالت متحده 92-94 قانون تعلیم و تربیت برای همه کودکان معلول ، 1975 شد در سال 1990 این تعریف دو قسمتی بخشی از قانون عمومی فدرال ایالات متحده 476-101 قانون تعلیم و تربیت افراد با ناتوانیهای یادگیری(IDEA )(1990 ) شد.
(لرنر 1 1993 صفحه 12-8 را ببینید)
هدف و انگیزه های این تعریف دو بخشی از ناتوانیهای یادگیری آن است که مربیان را در ارزیابی و برنامه های آموزشی شان برای افرادی با این ناتوانیها یاری کند.
تعریف اصلی 1969 ، از آن جهت که هنوز مناسب به نظر می رسید بعنوان اولین بخش از تعریف 1975 حفظ شد و آن تحقیق نتوانست به انداره کافی موضوع را روشن کرده و تغییرات در این تعریف را الزامی کند.
معذالک ، تعریفی اصلی 1969 راضی کننده نبود قسمتی از جمله معلولیتهای ادراکی ، صدمات مغزی ، معلولیت جزئی مغز ، دیسلکسیا ، عدم قدرت تکلم پیشرونده و اصطلاح فرآیند های اصلی روانشناسی برخی از متخصصین ناتوانیهای یادگیری را در دانسته هایشان در مورد ماهیت این ناتوانیها سردرگم کرده بود در ضمن نکته مهم فرق گذاشتن بین ناتوانیهای یادگیری و مشکلات یادگیری و اقرار به همزیستی ناتوانیهای یادگیری با دیگر معلولیتهاست (بعنوان نمونه ناشنوایی).
در پی تلاش برای ساده و کارآمد کرده تعریف ناتوانیهای یادگیری و واضح کردن بیشتر آن درسال 1981 کمیسیون مشترک ملی در ناتوانیهای یادگیری (Njcld )2 تعریفی برای ناتوانیهای یادگیری تدوین کرد، که بدین صورت است.
در ناتوانیهای یادگیری اصطلاح عامی است که به گروه ناهمگونی از بی نظمی ها اشاده دارد ، که توسط مشکلات عمده ای در فراگیری ، و در کاربری از گوش دادن ، صحبت کردن ، خواندن و نوشتن ، توانایی استدلال و ریاضیات خود را نشان می دهند . این بی نظمی ها جزء ذات افراد هستند و گمان می رود که ناشی از آشفتگی سیستم مرکزی اعصاب باشد .
هر چندکه احتمال دارد ناتوانیهای یادگیری به همراه حالتهای اختلال دیگر باشد (به عنوان مثال : اختلال حسی ، عقب ماندگی ذهنی و اختلال هیجانی ) یا تأثیرات محیطی (به عنوان مثال : تفاوتهای فرهنگی ، آموزشهای ناکامی و نامناسب ، عاملهای روانزاد) اما این ناتوانیها نتیجه مستقیم این دست از حالات یا تأثیرات آنها نیستند .
در اینجا ذکر این نکته اهمیت دارد که NJCLDشامل نمایندگانی از سازمانهای ملی ایالات متحده که به دنبال می آید می باشد :اتحادیه شنیداری – زبانی – گفتاری امریکا( ASHA) اتحادیه برای کودکان با ناتوانیهای یادگیری ACLD) ) اتحادیه بین المللی خواندنIRA و جامعه دیسلکسیا ارتن 1 تنها سازمانی که درقبال این تعریف ، موضع بی طرفی را اتخاذ کرد بخش ناتوانیهای یادگیری(DLD) ، در داخل انجمن برای کودکان استثتایی (CEC) بود .
در سال 1988 ، NJCLD احساس کرد که این تعریف هم باید پیشرفتهای اخیر را درتحقیقات ، در بر بگیرد بویژه آنکه تصدیق درون گذاشت تحقیقات بر روی مشکلات اجتماعی و خود نظم بخشی در افرادی با ناتوانیهای یادگیری لازم بود.
این مشکلات می توانستند برخی از کودکان ، نوجوانان یا بزرگسالان معلول در یادگیری را مشخص کنند . هر چند که نباید پنداشت که آنها علل اصلی در ناتوانیهای یادگیری می باشند.
در ضمن تعریفی از ناتوانیهای یادگیری باید بطور صریح و واضح نشان دهد که این بی نظمی شناختی یک نابسامانی مادام العمر می باشد، آنها تعریف ناتوانیهای رفتاری را بصورت زیر اصلاح کردند.
درناتوانیهای یادگیری اصطلاح عامی است که به گروه ناهمگون از اختلال ها اشاره دارد که توسط مشکلات عمده ای در فراگیری ، و در کاربری گوش دادن ، صحبت کرده ، خواندن و نوشتن ، توانایی استدلال و ریاضیات ، خود را آشکار می کند . این اختلالها جزء ذات افراد و شاید در سرتاسر زندگی واقع شوند . ممکن است مشکلاتی در رفتار خود نظم دهی ادراک اجتماعی ، کنش متقابل اجتماعی ، همراه با ناتوانیهای یادگیری می باشند اما بخودی خود در بردارنده یک ناتوانی یادگیری نیستد . هر چند که احتمال دارد ناتوانیهای یادگیری به همراه حالتهای معلولیتهای دیگر باشند. (به عنوان مثال: اختلال حسی ، عقب ماندگی ذهنی و پریشان روحی و اجتماعی ) یا تأثیرات محیطی ( به عنوان مثال : تفاوتهای فرهنگی ، آموزشی ناکافی نامناسب ، عوامل اختلال هیجانی ) اما این ناتوانیها نتیجه مستقیم این دسته از حالات یا تأثیرات آنها نیستند .
(هامیلی1 ، 1993 ، صفحه 4 )
هامیلی (1993) اظهار می دارد که تعریف 1988 NJCLD و 1977 اداره آموزش ایالات متحده بیش از همه مورد پذیرش قرار گرفته اند . قبل از این او عنوان کرده بود که تعریف NJCLD در حال حاضر ، و بیش از همه مورد توافق عمومی قرار دارد (هامیلی 1990 )
اما کانادا چطور ؟ آیا کانادا تعریف خودش را از ناتوانیهای یادگیری دارد؟ بله همینطور است .تعریف کانادایی ، تعریف NJCLD (1981) را مدل خود قرار داده است ، هر چندکه این تعریف با تعریف امریکایی ، از لحاظ دادن برتری بیشتر به مشکلات اجتماعی و احساسی ، تفاوت دارد . تعریف کانادایی از ناتوانیهای یادگیری بصورت زیر می باشد.
ناتوانیهای یادگیری اصطلاحی عام است که اشاره بر گروه ناهمگون از بی نظمی ها دارد که ناشی از معلولیت تشخیص داده شده و یا استنتاج شده دستگاه مرکزی اعصاب می باشد شاید چنین اختلالها توسط تأخیر در پیشرفتهای اولیه و یا مشکلات درهر کدام از زمینه های زیر می باشد : دقت و توجه ، حافظه ، استدلال ، هماهنگی ، ارتباط خواندن ، نوشتن ، هجی کلمات ، محاسبه کردن ، توانایی اجتماعی و رشد هیجانی .
ناتوانیهای یادگیری جزء ذات افراد هستند و بر یادگیری و رفتار هر فردی تأثیر می گذارد ، افرادی با هوش بالقوه متوسط ، متوسط ، یا بالاتر از متوسط . ناتوانیهای یادگیری تاحد زیادی ناشی از معلولیتهای بینای ، شنیداری یا حرکتی نمی باشند . همچنین ناشی از عقب ماندگی ذهنی ، اختلال هیجانی یا کمبود محیطی نمی باشند هر چند ممکن است همراه با هر کدام از اینها رخ دهد .
ناتوانیهای رفتاری می توانند ناشی از تغییرات ژنتیکی ، عاملهای زیست، شیمی ، رخدادهای قبل و بعد از تولد یا هر نوع حادثه متعاقب دیگری که در نتیجه آن معلولیتی وابسته به عصب شناسی بوجود آید .( تعریف انجمن ناتوانیهای یادگیری از کانادا ،1987 )
علاوه بر مشکلات اجتماعی درتعریف ناتوانیهای دیگر ، اختلاف بین خصوصیات اولیه (سببی ) و ثانویه ( محصول فرعی ) مبهم و نامفهوم است . مهمتر اینکه این تعریف می تواند به این تصور غلط بینجامد که مشکلات اجتماعی همه جاهمراه باافرادی است که ناتوانیهای یادگیری دارند . دیر یا زود تعریف کانادایی ناتوانیهای یادگیری ، مطمئناً باید اصلاح شود تا با مشکلات مشاهده شده و لازم باشد.
با گسترش زمینه ناتوانیهای یادگیری تلاشهای موفقیت آمیزی برای آماده کردن و ویرایش تعریف آن انجام شد . و هر کدام از آنها ماهرانه و با اهداف معینی که در نظر بود بوجود آمده در نتیجه اولین تعریف در سال 1967 دررابطه با مشخص کردن مکانیسم زیر ساخت ناتوانیهای یادگیری بوجود آمد و هدف آن ایجاد این اختلال شناختی به عنوان بخشی جدید درداخل CEC بین المللی بود این انگیزه و اهداف توضیحی برای کلمات ویژه این تعریف است.
در عوض دومین تعریف به خاطر لزوم بهبود در تعریف اول بوجود آمده پیشرفت وبهبود در مراد تعریف 1975 به چشم می خورد راهنمایی های علمی ، تهیه برنامه های آموزشی بر پایه اطلاعات تشخیصی و قواعدی که مربیان را قادر به تشخیص ناتوانیهای یادگیری می کند.
آخرین دور تدوین دوباره تعریف توسط NJCLD با هدف روشن کردن یا حذف اصطلاحات فنی و در نتیجه ساده و مؤثر کردن تعریف و به روز کردن آن درپرتو یافته های تحقیقهای اخیر انجام شد . در نتیجه تعریف 1988 NJCLD به نظر می رسد که به مقدار زیادی در زمینه ناتوانیهای یادگیری مورد قبول واقع شده است . در نسخه کانادایی تعریف مولفه هایی از نسخه های امریکایی گنجانده شده است .
عاقبت ممکن است بپرسید وضعیت کنونی تعریف از ناتوانیهای یادگیری چیست ؟ همانطور که هامیل (1993) با بصیرت کامل می گوید NJCLD تعریف کاملی ننوشته است اما تعریفی تهیه کرده که متخصصین با آن موافقند و این عمل متحد کردن ، نه فقط به خاطر دلایل عملی بلکه برای بقای زمینه پژوهش واجب و اساسی است (هامیل 1993 ) . اگر ما تعریفی راضی کننده نداشته باشیم احتمال دارد یافته هایی که درخدمت ناتوانی یادگیری هستند کاهش یافته و یا قطع شوند . بنابراین آرامش بخش است که NJCLD تعریفی سودمند تهیه کرده است.

 

معنای ناتوانیهای یادگیری
معنای اصطلاح ناتوانیهای یادگیری چیست ؟ در واقع این اصطلاح اشاره به دسته ای ناهمگون از مشکلات تحصیلی و غیر تحصیلی دارد که در بچه ها ، جوانان و بزرگسالان مشخص وجود دارد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   30 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معلولیت های ادراکی