اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد باورهای مذهبی در شعر ( معاصر ) 17 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد باورهای مذهبی در شعر ( معاصر ) 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

باورهای مذهبی در شعر ( معاصر )

مثل جنگ خدا

وقتی شما را بریدند

زمین عطشناک پایین

زیر معنویت خونتان روید

و افق به مرتبه ی ظهور آمد

اسب سحر شیهه ای کشید

هفتاد و دو آفتاب

از جنگل نیزه برآمد .

یکی از ویژگی های بارز شعر امروز ، استفاده از پشتوانه ی فرهنگی و مذهبی در شعر است ، که نشان دهنده ی تفکر و اندیشه ی شاعر می باشد . اگر چه باورهای مذهبی در شعر ، سابقه ی طولانی دارد و از آغاز سرایش شعر فارسی، بویژه در شعر شاعران بزرگ و صاحب سبکی همچون کسایی مروزی ، مولانا جلال الدین محمد بلخی ، حافظ شیرازی و محتشم کاشانی و دیگران یافت می شود ، اما این مسئله در شعر شاعران بعد از انقلاب ارزش و اعتبار دیگری دارد ؛ و به کارگیری از عناصر فرهنگی ، اسلامی و ملی در شعر ، از نظر جامعه شناختی نیزط ارزش خاصی به شعر می دهد ، و بر این اساس می توان گفت (( شعر امروز نتنها بی ریشه نیست ، بلکه ریشه در اعماق فرهنگ و اجتماع ، و در مفهوم پیشرفته اش ، ریشه در خرده فرهنگ ترقی خواه نواندیش دارد ؛ و اگر شاعری از موضوع لاقیدی ، با اشعاری نامفهوم که از بار فرهنگی خلاق و پویا بی بهره است ، با زبانی غیر از زبان خود مردم با آنان سخن گوید ، باید تلخی این مکافات را بپذیرد که گفته و خواسته اش شنونده و اجابت کننده ای نداشته باشد .))

اساساً شعر مذهبی از دوری سلاطین صفوی در ایران رشد چشمگیرتری یافته است . پادشاهان صفوی از آغاز تسلط خود بر ایران به شدت شروع به انتشار مذهب تشیع در ایران نمودند ، و یکی از بهترین راههای انتشار مذهب تشیع را تلفیق " مذهب " با " شعر " ، که در میان عموم مردم رواج داشته است ، دانسته اند ؛ و از این روست که مرثیه سرایی ، مدح ائمه و منقبت سرایی در این دوره به اوج خود می رسد . چنانکه نویسنده ی کتاب " عالم آرای عباسی " – اسکندر بیک ترکمان – درباره ی احوال شاعران دوره ی صفوی و پاس نهادن این پادشاهان به منقبت سرایی می نویسد (( در اوایل حال ، حضرت خاقانی جنت مکانی را توجه تمام به حال این طبقه بود ...و در اواخر حیات ، که در امر به معروف و نهی از منکر مبالغه ی عظیم می فرمودند ، چون این طبقه ی علیه را وسیع المشرب شمرده ، صلحا و زمره ی اتقیا نمی دانستند ، زیاده توجهی به حال ایشان نمی فرمودند ، و راه گذرانیدن قطعه و قصیده نمی دانند .

مولانا محتشم کاشانی قصیده ای غرا در مدح آن حضرت ) شاه تهماسب ) و قصید های دیگر در مدح مخدره ی زمان (( شهزاده پریخان خانم )) ، به نظم آورده ، از کاشان فرستاده بود به وسیله ی شهزاده ی مذکور معروض گشت . شاه جنت مکان فرمودن که " من راضی نیستم که شعرا زبان به مدح و ثنای من آلایند .قصاید در شان شاه ولایت و ائمه ی معصومین علیه السلام بگویند ، صله ، اول از ارواح مقدسه ی حضرات ، و بعد از آن از ما توقع نمایند .

زیرا که به فکر دقیق ، معانی بلند و استعاره های دور از کار در رشته ی بلاغت در آورده به ملوک نسبت می دهند که به مضمون در اکذب اوست احسن او اکثر در موضع خود نیست . اما اگر به حضرات مقدسات نسبت نمایند ، شان معالی نشان ایشان بالاتر از آن است که محتمل الوقوع است . )) غرض که جناب مولانا صله ی شعر از جانب اشراف نیافت .))

بنابراین می بینیم که " محتشم کاشانی " پس از این مسئله از مدح سلاطین دست می شوید و به طرف شعر مذهبی دست می یازد و آن ترکیب بند مشهور " دوازده بند " را درباره ی واقعه ی جانسوز کربلا می سراید ؛ و شاعران زیادی نیز به پیروی از او به سرایش اشعار مذهبی روی می آورند و با گذشت قرن ها از عمر ادبیات رسمی تشیع ، هنوز هم جایگاهش رفیع می باشد .

البته ناگفته نماند که بین " هنر " و " مذهب " همواره رابطه ی بسیار نزدیکی وجود داشته و این دو در کنار " عرفان "یک تثلیث محکمی را بوجود آوردند ؛ چنان که دکتر شریعتی در این مورد می گوید (( خویشاوندی میان مذهب و عرفان و هنر را تاریخ نیز شاهد بوده است . هنرها ، مذهبی ترین و عرفانی ترین موجودات این عالم اند . در دامن دامن مذهب و عرفان زاده اند و از این دو پستان شیر خورده اند . هنر ، هنری معراجی است و یا شوق معراجی که در آن هنرمند هر چه از بار " هست " سبک بارتر است ، سدره المنتهایش از زمین دورتر است و روشنایی و گرما و قداست و زیبایی ماوراء را بشر احساس می کند ... و از این است که موسیقی علی رغم بدرفتاریهای مسلمانان ، هرگز دست از دامن تصوف اسلامی برنداشته و از همین روست که مسئله ی پیچیده ای که در ادب و فرهنگ فارسی مطرح است ، روشن می گردد که چرا عرفان ما تا چشم می گشاید خود را در دامن شعر می افکند و به تعبیر بهتر ، تا زبان باز می کند به شعر سخن می گوید و بر خود این دو خویشاوند همدرد و همزبان با هم زیباترین و شورانگیزترین واقعه ی تاریخ معنویت شرق پر معنی است . ))

اما باورهای مذهبی در شعر بعد از انقلاب حال و هوای دیگری دارد . شاعران این دوره فقط به مدح ائمه ی اطهار و یا به مرثیه سرایی صرف بسنده نکردند ، بلکه در کنار این مسایل و با توجه به شریعت شعر تلاش کردند اشعار مذهبی از نظر فرم و ساختار محکم تر بوده تا تاثیر بیشتری در ذهن و زبان مردم داشته باشد و زود به بوته ی فراموشی سپرده نشود . برای نمونه وقتی به مثنوی های " علی معلم " ، این شاعر پر آوازه و صاحب سبک دوره ی معاصر ، نگاه می کنیم ، می بینیم پشتوانه ی فرهنگی ، اسلامی و ملی بیشترین عناصر تشکیل دهنده ی سروده هایش می باشد و اندیشه اش همواره اندیشه ی مذهبی است ؛ و با استفاده از تلمیحات ارزشمندی که این شاعر در ذهنش دارد یک شعر پویا و مانا می سراید .

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید

بر خشک چوب نیزه ها گل کرد خورشید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد باورهای مذهبی در شعر ( معاصر ) 17 ص

تحقیق درباره بررسی عوامل تاریخی گسترش بدحجابی در تاریخ معاصر ایران

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره بررسی عوامل تاریخی گسترش بدحجابی در تاریخ معاصر ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی عوامل تاریخی گسترش بدحجابی در تاریخ معاصر ایران


تحقیق درباره بررسی عوامل تاریخی گسترش بدحجابی در تاریخ معاصر ایران

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 54صفحه

 

گسترش اسلام تا سرزمین های جنوبی و مرکزی اروپا، از طریق شمال افریقا و آسیای صغیر، موجب هراس امپراتوران اروپایی و رهبران واتیکان شد. لذا تصمیم گرفتند مانع پیشرفت اسلام شوند که بسیار سریع و اعجاب انگیز مرزها را درمی نوردید و پیش می رفت. تحریک مغول به حمله به سرزمین های اسلامی به خصوص ایران، نیز جنگ های صلیبی که چند نسل طول کشید، تلاش هایی از قبیل تشدید اختلاف بین مذاهب اسلامی و توطئه های دیگر، در همین زمینه بوده است.

جنگ های صلیبی به طور مقطعی به نفع مسلمانان بود، اما در دراز مدت، در نتیجه تماس اروپاییان با مسلمانان به رنسانس یا تجدید حیات علوم، ادبیات و هنر در غرب انجامید که انقلاب صنعتی و اختراعات و اکتشافات در زمینه های مختلف نتیجه آن بود. ممالک غربی از یک طرف برای تهیه مواد خام اولیه این صنایع و از طرف دیگر برای تأمین بازار مصرف تولید مازاد بر مصرف خود، به کشورهای افریقایی و آسیایی، از جمله ایران روی آوردند.

پی آمد انقلاب صنعتی در همین جا متوقف نشد بلکه دین، اعتقاد، اخلاق و خانواده را نیز در برگرفت.

«چون انقلاب صنعتی در حال گسترش، بیش از هر زمان به کارگران و مدیران تحصیل کرده نیاز داشت، طبقه جدید برای مدارس، کتاب خانه ها، و دانشگاه ها به مقیاسی که به سختی در گذشته خواب آن هم دیده می شد، پول خرج می کرد، هدف تربیت استعداد فنی و محصول فرعی این کار، گسترش بی سابقه دانش غیرمذهبی بود... . این تحولات در علوم و تمایلات مشابه در فلسفه، با شرایط اجتماعات شهری و افزایش ثروت ترکیب شدند تا معتقدات مذهبی را ضعیف کنند.

انقلاب صنعتی اخلاقیات را تغییر شکل داد، این انقلاب ماهیت بشر را عوض نکرد، ولی به غرایز قدیمی که برای زندگی بدوی مفید و برای زندگی اجتماعی پردردسرند، نیروها و فرصت های تازه ای داد. این انقلاب انگیزه سودجویی را تا آن جا مورد تأکید قرار داد که به نظر می رسید خودخواهی طبیعی بشر را تشویق و تشدید می کند، در گذشته تحکم پدارانه، تعلیمات اخلاقی در مدارس و تلقینات مذهبی جلو غرایز غیراجتماعی را گرفته بودند، انقلاب صنعتی همه این عوامل جلوگیرنده را ضعیف کرد، در نظام اقتصاد کشاورزی، خانواده واحد تولید اقتصادی و هم چنین واحد دوام نسل ها و نظام اجتماعی بود، افراد خانواده در مزارع، تحت انضباط والدین و نظم و ترتیب فصول، با هم کار می کردند و خانواده پایه اقتصادی قدرت و نقش اخلاقی خود را از دست دادند... چون محدود شدن تعداد افراد خانواده و وجود وسایل ماشینی، زنان را از توجه مادرانه و کارهای خانه آزاد می ساخت، زنان به داخل کارخانه ها و ادارات کشانده شدند. آزادی زنان نتیجه صنعتی شدن بود.»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی عوامل تاریخی گسترش بدحجابی در تاریخ معاصر ایران

مقالة: نقاشی دوران معاصر

اختصاصی از اینو دیدی مقالة: نقاشی دوران معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقالة: نقاشی دوران معاصر


مقالة: نقاشی دوران معاصر

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 16

 

فهرست:

طبیعت در نقاشی معاصر

نقاشی در دوران انقلاب

 

طبیعت در نقاشی معاصر

از گذشته‌های دور، در نگارگری ایران، شکل‌های مسطح‌نما، گاه ساده شده و گاه با پیچ و خم‌های مبالغه‌آمیز و نمادین از کوه‌ها، جویبارها، درختان و گل‌ها و در همه حال به دور از بازنمایی، در پس‌زمینه نقاشی‌هایی با موضوعات ادبی و شاعرانه، دینی، اساطیری و یادبودی و غیره، سابقه داشته است. تنها در اواخر قاجار منظره‌هایی ایرانی در آبرنگ‌های «محمودخان صبا»  و آثار اولیه «کمال‌الملک» غفاری مشاهده شد. ولی آن‌چه به‌نام هنر نقاشی جدید، توسط کمال‌الملک و شاگردانش از روش آکادمیک یا واقع‌گرایی اروپایی تقلید شد و به ایران آمد، حرکتی اجتناب‌ناپذیر بود. به هر حال نقاشی ایرانی ارتباط خویش را با سنت‌های نگارگری گذشته‌ی خود قطع کرد و به شناخت طبیعت، بُعدنمایی در آن، تاثیرات جوّ بر رنگ‌ها و بهره‌جویی از خاصیت توصیفی و تشبیهی نور و رنگ پرداخت. پس از پایان جنگ جهانی دوم و سفر برخی از نقاشان جوان آن روزگار به اروپا و آموختن شیوه‌های امپرسیونیستی و پست امپرسیونیستی، تعداد قابل توجهی از نقاشان معاصر، سه پایه‌های خویش را از آتلیه‌ها بیرون آورده و در دامن طبیعت، پر شورانه به نقاشی با میثاق‌های مکاتب مذکور پرداختند.

از آن‌جایی که بالاخص در روش‌های پست امپرسیونیسم و برخی شاخه‌های نقاشی نوین غرب مانند اکسپرسیونیسم و فوویسم تاثیرهای عمیقی از نقاشی منظره‌ی ژاپن و شرق دور، نهادینه شده بود، در آثار نقاشان ایرانی نیز، اگر چه با حدود نیم قرن تاخیر، به هر حال توجه به ارزش‌های تصویری و بیان تجسمی متاثر از نمودگذاری بصری و ساختارهای مبتنی  بر طبیعت ولی مستقل از آن رواج یافت. پیشروانی نظیر محمود جوادی‌پور، حبیب محمدی، سهراب سپهری، حسین محجوبی، ابوالقاسم سعیدی و ناصر عصّار و آثار متاخرترِ حسین کاظمی هر کدام با صمیمیت، سر سپردگی و توصیفِ صِرف را کنار گذاشته به فرافکنی اندیشه‌ها و عواطف درونی خود در بر داشت از طبیعت پرداختند. آن‌ها تا حدّ قابل توجهی به کار اساسی تجسم صورت بدیع ذهنی خود بر محمل فرم های طبیعت همت گماشتند. طبیعی بود که در نمایش این جلوه‌ها، از تقلید باز می‌ماندند و یا تغییر و تحریف خطوط و رنگ‌های طبیعی را بر خلاف تجربه‌ی بصری، مفید می‌دانستند.


دانلود با لینک مستقیم


مقالة: نقاشی دوران معاصر

مقاله بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر 33ص

اختصاصی از اینو دیدی مقاله بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر 33ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر

چکیده

اصل «عدم مداخله» و اصل «منع توسل به زور» از جمله اصول کلى حاکم بر روابط بین المللى است که کلیت آن، هم در نظام حقوقى اسلام و هم در نظام حقوق بین الملل معاصر پذیرفته شده است. البته در هر دو نظام حقوقى، موارد متعددى به عنوان استثنا بر این دو قاعده لحاظ شده است. یکى از مواردى که به عنوان توجیه استفاده از زور و مداخله، مطرح شده است، مداخله نظامى اعم از حمله مسلحانه یا اعزام گروه هاى مسلّح یا کمک تسلیحاتى و نظامى به کشورى علیه کشور دیگر، به منظور حفظ و دفاع از حقوق انسانى است. اصولاً در تفکر اسلامى و حقوق بین الملل معاصر، اهم حقوق انسانى کدام است؟ و آیا هر گاه دولتى حقوق اساسى بشر را در قلمرو حاکمیت خود نقض کند، سایر دولت ها یا سازمان هاى بین المللى، «حق» یا «وظیفه» مداخله و توسل به زور علیه آن کشور را دارند، یا آن که این امر، عملى نامشروع مى باشد؟ هدف این نوشتار، مقایسه اجمالى «حمایت از حقوق بشر» در نظام حقوق بین الملل اسلام و حقوق بین الملل معاصر مى باشد.

اشتراک نظر و سابقه تاریخى حمایت از حقوق بشر یکى از اصول کلى سیاست خارجى دولت اسلامى، مبارزه با ظلم و استعمار و خفقان و دیکتاتورى و حمایت از امت اسلامى و دفاع از همه مظلومان و مستضعفان جهان در مقابل متجاوزان و ستمگران و طاغوت ها مى باشد، و این امر، یکى از اهداف جنگ هاى مشروع در نظام حقوقى اسلام و از مصادیق «جهاد فى سبیل اللّه» مى باشد; چه این که بدون تردید از نمونه هاى بارز ظلم و تجاوز، تعدّى به حقوق اساسى و آزادى بشر است و همان طورکه درمقدمه اعلامیه اسلامى حقوق بشرمصوّب1990میلادى دراجلاسوزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى در قاهره([1]) آمده است: «حقوق اساسى و آزادى هاى عمومى در اسلام، جزئى از دین مسلمین است.»([2]) قرآن مجید در آیات متعددى به حمایت از حقوق بشر اهتمام ورزیده است که به چند مورد آن اشاره مى کنیم: 1. «أُذن للّذین یقاتلون بأنّهم ظُلِموا و أنّ اللّه على نصرهم لقدیر الّذین أُخرجوا من دیارهم بغیر حقّ الاّ أن یقولوا ربّنا اللّه ولولا دفع اللّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامعوبیعَ و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه کثیراً...»(حج:39و 40) این آیه، علت إذن در جهاد را«مظلومیت»و مورد ظلم قرار گرفتن و اخراج از کاشانه و آواره ساختن مؤمنان ازوطن خودازسوى ستمگران مى داند. 2. «ولمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل، انّما السّبیل على الّذین یظلمون النّاس و یبغون فى الارض بغیر حقٍّ...» (شورى: 41 و 42); کسانى که بعد از آن که مورد ظلم قرار گرفتند، یارى بطلبند، ایرادى بر آنان نیست، ایراد و مجازات بر کسانى است که به مردم ستم مى کنند و در زمین به ناحق ظلم روا مى دارند...([3]) 3. «و مالکم لا تقاتلون فى سبیل اللّه و المستضعفین من الرّجال و النّساء و الولدان الّذین یقولون ربّنا أخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیّاً و اجعل لنا من لدنک نصیراً» (نساء: 75); چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران تضعیف شده اند) پیکار نمى کنید؟! همان افراد (ستمدیده اى) که مى گویند: پروردگارا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر، و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما. در سنّت نبوى(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز سفارش زیادى به این امر شده است; چه این که «در اسلام، مسؤولیت مقابله با تهدید و ارعاب وظیفه اى همگانى است که باید همه یکپارچه، در برابر عوامل تهدید و ارعاب بایستند و از مظلوم دفاع کنند و خصم ظالم باشند.»([4]) چنانکه دستور نورانى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(علیه السلام)مبنى بر این که «همواره خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید»([5]) بیانگرتعالى اصول حقوقى اسلام و حقانیت این نظام حقوقى مى باشد. در روایتى از پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «هر کس فریاد استغاثه هر مظلومى (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود که مسلمین را به یارى مى طلبد، اما فریاد او را اجابت نکند مسلمان نیست.([6]) و در روایت دیگر فرمودند: «یارى نمودن ضعیفان، بهترین و با فضیلت ترین صدقه هاست.»([7]) بر اساس برخى روایات دیگر، مسلمانان باید به حل معضلات و گره گشایى یکدیگر اهتمام داشته و در این راستا تلاش نمایند و گرنه از زمره مسلمان واقعى خارج هستند.([8]) در صحیح بخارى نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمى کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها نمى کنند و به خود وا نمى گذارند».([9])در مسند احمد بن حنبل نیز از آن حضرت روایت شده است که: «که هر کس نزد او مؤمنى خوار شود ولى او را یارى نکند، در حالى که قادر بر نصرت او باشد، خداوند عزو جل، روز قیامت نزد تمام خلایق او را خوار خواهد نمود».([10]) مؤلف «فتح البارى» در شرح حدیث نبوى در دفاع از مظلوم مى نویسد: «کسى که قدرت بر نجات مظلوم دارد، بر او لازم است که به هر طریق ممکن ظلم را از او دفع کند و قصد او در دفاع، کشتن ظالم نیست بلکه مقصود، دفع ظالم است و در این صورت که دفاع مى کند، خون ظالم هدر است و فرقى نمى کند که دفاع از خویش باشد یا از دیگرى».([11]) علاوه بر آن سنّت عملى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در انعقاد پیمان هاى دفاعى به عنوان یارى مظلومان آنچنان که در «حِلف الفضول» صورت گرفت([12])، و یا به عنوان «اعلام همبستگى و حمایت متقابل» آنچنان که در پیمان با «بنى ضُمرة»([13])و «خزاعه»([14]) انجام شد، گواه این امر است. در پیمان جوانمردان (حلف الفضول) افراد شرکت کننده، از جمله حضرت رسول(صلى الله علیه وآله)سوگند یاد کردند که «ید واحده» با مظلوم و علیه ظالم باشند تا آن که ظالم حق مظلوم را بپردازد، و این پیمان مادامى که دریا کنارِ ساحل خود را مرطوب کند (یعنى براى همیشه تاریخ) استوار است.([15]) و در احادیث آمده است که «در خانه عبدالله بن جذعان شاهد پیمانى شدم که اگر حالا (پس از بعثت) نیز مرا به آن پیمان بخوانند اجابت مى کنم یعنى حالا نیز به عهد و پیمان خود وفادارم.»([16]) ابن هشام نقل مى کند که آن حضرت درباره پیمان مزبور مى فرمودند: «من حاضر نیستم پیمان خود را به هیچ وجه نقض کنم، اگر چه در مقابل آن گران بهاترین نعمت را در اختیار من بگذارند.»([17]) ایراد برخى از نویسندگان مانند «محمد حسنین هیکل» به استدلال به این پیمان مبنى بر این که «این یک پیمان خاصى بود مربوط به روابط داخلى بین مردم و ربطى به روابط خارجى که بر اساس شرع تنظیم مى شود ندارد»([18])، وارد نیست; زیرا همان گونه که اشاره شد، روح حاکم بر این پیمان، دفاع از مظلوم بود که پس از بعثت نیز جزو دستورات و جهت گیرى هاى اسلامى در امور سیاسى و اجتماعى تثبیت شد.([19]) همچنان که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اشاره فرمودند، گرچه این پیمان بیست سال قبل از بعثت منعقد شد، ولى اگر بعد از بعثت نیز آن حضرت را به آن پیمان دعوت مى کردند، آن حضرت اجابت مى فرمودند.([20]) و اگر ممنوعیت این امر را به دلیل مداخله بدانیم، فرقى در روابط خصوصى یا بین المللى نمى کند; چه این که در روابط خصوصى افراد نیز مداخله نامشروع است. علاوه بر آنکه در پیمان هاى بنى ضُمره و خزاعه، باید در نظر داشت که سرزمین جزیرة العرب واحدهاى سیاسى آزاد و مستقل داراى حاکمیتى را در خود جاى داده بود که به مثابه تابعان حقوق بین الملل امروزین، یعنى کشور ـ قبیله([21]) بوده اند و بسیارى از روابط مدینه با کشور ـ قبیله هاى پراکنده در جزیرة العرب مانند روابط آن ها با کشور ـ شهرهاى اطراف آن به عنوان قواعد بین المللى تلقى مى شد.([22]) در اظهار نظرهاى فقها و اندیشمندان شیعه و سنّى دیده مى شود که ادعاى اتفاق و عدم اختلاف در اصل حکم مزبور نموده اند. گرچه تعابیر آن ها متفاوت است، اما به نقل چند نمونه بسنده مى کنیم: 1ـ آیة اللّه شیخ محمد مهدى شمس الدین: «از مسلّمات دینى، حرمت بى مبالاتى به تجاوز کفار بر مسلمین و احساس بى تفاوتى دراین مسأله است.»([23]) 2ـ «دکتر صبحى محمصانى» در ضمن شمارش موارد جهاد دفاعى، یکى از اقسام آن را دفع تجاوز متجاوزان و ستمگران و کسانى که مسلمانان را از خانه هایشان آواره ساخته و از وطنشان اخراج کرده اند، آن گونه که براى امت فلسطین در قرن بیستم پیش


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی تطبیقی حمایت از حقوق بشر در اسلام و حقوق بین الملل معاصر 33ص

فیمینسیم مارکسیستی در دوران معاصر

اختصاصی از اینو دیدی فیمینسیم مارکسیستی در دوران معاصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

فیمینیسیم مارکسیتی در دوران معاصر . مارکسیتهای فمینیست معاصر روابط جنسی را در چهارچوب ساختار بنیادیتر نظام طبقاتی ، به ویژه ساختار نظام طبقاتی سرمایه داری معاصر ، مورد بررسی قرار می دهد از این دیدگاه نظری ، کیفیت هر یک از تجارب فرد را باید نخست انعکاسی از موضع طبقاتی و سپس جنسیت او دانست . زنانی که زمینه های طبقاتی آشکارای متفاوتی دارند ، با مردان طبق خودشان بیشتر تجربة مشترک دارند تا با زنان طبقات دیگر برای مثال زنان طبقه بالا و ثروتمند ، از جهت تجارب و منافع طبقاتیشان با زنان یقه تیره یا زنان فقیر تر طبقه مرفه ضدیت دارد ، حال آنکه با مردان طبقه بالا و ثروت مند در بسیار ی از تجارب منافع وجه اشتراک دارند فمینیستها مارکسیست هرچند بررسیشان از این موضوع طبقاتی آغاز می کنند ، اما به هر روی می پذیرند که درون هر طبقه زنان از جهت دسترسی به کالاهای مادی ، قدرت ، منزلت و امکانات تحقق نفس ، از مردان آن طبقه برخورداری کمتری دارد علت های این نابرابری را باید در ذات سرمایه داری جستجو کرد .

نطظریه های ستمگری جنسی :

همه نظریه های ستمگری جنسی موقعیت زنان را پیامد رابطه قدرت مستقیم میان زنان و مردان می انگارند ، رابطه ای که پی آن ، مردان که منافعی عینی و بنیادی در نظارت سوء استفاده ، انقیاد و سرکوبی زنان دارند از طریق اعمال ستم جنسی بر زنان ، این منافع را برآورده می سازند . پس از دید این نظریه پردازان موقعیت زنان اساساً همان موقعیتی است که در چهارچوب آن ، زنان را مورد سوء استفاده ، تحت نظارت ، انقیاد و ستم مردان قرار می گیرد . این الگوی ستمگری به عمیق ترین فراگیر ترین اشکال در سازمان جامعه عجیل شده و عین ساختار تسلط بنیادی تشکیل داده است که عموماً پدر سالاری خوانده می شود . پدر سالاری نوعی پیامد غیر امد و ثانوی برخی عوامل دیگر مانند عوامل زیست شناختی ، اجتماعی شدن ، یا نقش های جنسی و یا طبقة اجتماعی نیست ، بلکه بیشتر یک ساختار قدرت است که با یک نیت عمومی و قوئی ابقاء می شود . در واقع ، به اعتقاد بیشتر نظریه پردازان ستمگری جنسی ، تفاوت ها و نابرابری ها جنسی فراورده های پدر سالاری اند از این پس می پردازیم به سه نوع نظریه عمدة فمینیستی که با وجود تأکید یکسان بر ستمگری جنسی ، هر یک تبیین متفاوتی از این ستمگری را به دست می دهد . این نظریه ها عبارتند از : فمینسم روان کارانه فمینیسم رادیکاری و فمینسم سوسیالیستی .

نظریه فمینیستی روانکاوانه :

فمینیستهای روانکا و معاصر می کوشند با کاربرد نظریه های فروید و وارثان فکری اش پدر سالاری را تبیین کنند ( الجبری 1981 ، کودورو 1978 ، دیزستاین ، 1976 ، کیتی ، 1983 ) این نظریه ها به تعبیر وسیع آن ، پویایی های عاطفی شخصیت و عواطفی را که غالباً ریژه در ژرفای حوزه های نیمه خود آگاه یا خود آگاه یا ناخود آگاه روان دارند ، ترسیم می کنند و ب رانها تأکید می ورزند ، همچنین برای دوره کودکی و بچگی در الگو بندی این عوئاطف نقش عمده ای قایلند . اما فمینیستها برای کاربرد نظریه های فروید می بایست در نتیجه گیری های او تجدید نظری بنیادی به عمل می آورند . خود فروید آشکارا گرایشی پدرسالارانه داشت او هر چند تفاوت ها و نابرابری های جنسی را به رسمیت می شناخت ، اما با ستمگری جنسی موافق نبود زنان از نظر فررید ، انسان های درجه دومی اند که سرشت بنیادی روانیشان آنها را 0برای یک زندگی نازلتر از زندگی مردان سازگار ساخته است بنابراین نظریه پردازان فمینیست از یک سوی می بایست در جهاتی گام بردارد که به طور ضمنی در نظریه های فروید مشخص شده اند و از سوی دیگر می بایست نتیجه گیری هایی جنسی او را رد کنند .

فمینیستها روانکاو با الگوی خاصی از پدر سالاری کار می کنند . آنها نیز مانند نظریه پردازان دیگر ستمگری جنسی ، پدر سالاری را نظامی می انگارند که در آن مردان زنان را تحت انقیاد در می آورند و به عنوان یک نظام جهانی و یک سازمان اجتماعی فراگیر ، در همة زمان ها و مکان ها ماندگار بوده و با وجود مخالفتهای گهگاهی پیروز مندانه است که همة مردان طی کنشهای فردی روزانه اشان ، پیوسته و فعالانه در جهت خلق و نگهداشت آن می کوشند . زنان نیز تنها گاهگاه در برابر این نظام مقاومت می کنند ، ولی بیشتر به آن تن در می دهند و یا در جهت انقیاد خودشان فعالانه عمل می کنند . معمایی که فمینیستهای روانکاو درصد حل آنند ، این است که چرا مردان در همه جا کوشش عظیم و خستگی ناپذیر را در جهت ابقاء پدر سالاری به کار می بندند و چرا زنان پوشش متقابلی را در جهت مقابله با این نظام به کار نمی برند .

فیمینیستهای روانکاو ضمن جستجوی مبانی توان پدر سالاری ، دو تبیین ممکن را برای تسلط مردان بر زنان تشخیص داده اند : یکی هراس از مرگ و دیگری ، محیط اجتماعی – عاطفی که شخصیت کودکان در آن شکل می گیرد .

هراس از مرگ ، یکی هراس از متوقف شدن جریان فردیت شخصی در نظریه روانکاوانه ، یکی از آن قضایای اساسی است که هر کسی در هر کجا باید گاه گاه با آن روبه رو شده و در نتیجه این روبه رو شدن وحشت را تجربه کرده باشد نظریه پردازان فیمینیستی که این مضمون را مطرح می کنند ، می گویند که زنان به خاطر درگیری نزدیک و وسیعی که با زایش و پرورش زندگی های تازه دارند ، نوعاً بسیار کمتر از مردان از تشخیص میرایی شان رنج می برند ،(الحبری ، 1982 دیزستاین ، 1976 ) . به هرروی ، مردان در برابر چشم انداز نابودی فردیشان با وحشت عمیق تری واکنش نشان می دهند و یک رشته تدابیر دفاعی برای خود در پیش می گیرند که بیشتر آنان به تسلط بر زنان می انجامند . مردان به تولید چیزهای سوق داده می شودند که از آنها ماندنیتر باشد – هنر و معماری ، ثروت و اسلحه علم و دین . همة اینها در مرحله بعدی به منابع تسلط مردان بر زنان ( و مردان بر مردان ) تبدیل می شوند . مردانی قلبی به خاطر رشک بردن به نقش تولید مثل زنان بخشی هم بر اثر میل شدید شان به


دانلود با لینک مستقیم


فیمینسیم مارکسیستی در دوران معاصر