اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد فرق بین فرهنگ سازمانی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد فرق بین فرهنگ سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

تاریخچه مکتب مدرنیسم و پست مدرنیسم و تفاوت این دو را لطفا بیان بفرمائید؟

مدرنیسم یا مدرنیته پس از عصر روشنگری (Enlightenment )در اروپا گسترش یافت و انسان غربی به عقل خود بیشتر اعتماد پیدا کرد که به بعضی ویژگیهای آن اشاره می شود:1. اعتماد به توانایی عقل انسان و علم برای معالجه بیماری های اجتماعی2.تاکید بر مفاهیمی از قبیل: پیشرفت، طبیعت و تجربه های مستقیم 3.مخالفت آشکار با مذهب (به ویژه الهیات مسیحی ) 4. اومانیسم و تبیین جامعه و طبیعت به شکل انسان مداری5. تاکید عمده بر روش شناسی تجربی 6. پوزیتیویسم به عنوان متدلوژی مدرنیسم با این وصف برای شناخت دقیق مدرنیسم باید پایه های اصلی آن یعنی اومانیسم، سکولاریسم ،پوزیتیویسم و راسبیونالیسم را بشناسیم که معرفی آنها از حوصله این نوشتار خارج است .در سالهای اخیر حرکتی علیه آزادی و عقل شکل گرفته است که نه تنها در هنر معماری و ادبیات بلکه به علومی نظیر حقوق، اخلاق، سیاست، جامعه شناسی و اقتصاد نیز سرایت کرده و به پست مدرنیسم شهرت یافته است .کلمه (post )به معنی (تداوم یک جریان )است. بنابراین تعریف پست مدرنیسم به (پایان مدرنیسم )صحیح نیست، بلکه نقد مدرنیسم و تداوم جریان آن است . این اصطلاح در زبان فارسی به فرانوگرایی، پسامدرنیسم و فرامدرنیسم و فرا تجددگرایی ترجمه شده است. بنابراین مفهوم فرا مدرنیسم را نباید با فرا مدرن و فرا صنعتی خلط کرد.ویژگیهای پست مدرنیسم در نزد صاحب نظران متفاوت است و در این زمینه تا کنون توافقی حاصل نشده است با این حال به بعضی از ویژگی‌های مشترک می‌توان اشاره کرد:1. نفی دولت به عنوان سمبل هویّت ملّی.2. ترفیع و ترویج نسبی بودن اخلاق.3. مخالفت با رشد اقتصادی به بهای ویرانی محیط زیست.4. مخالفت با حل شدن فرهنگهای خرد در فرهنگ مسلط.5. مخالفت با نژاد پرستی.6. مخالفت با نظارت بروکراتیک بر تولید.7. رد عقلگرایی و طغیان همه جانبه علیه روشنگری.8. اعتقاد به پایان یافتن مبارزه، طبقه کارگر و مستجیل شدن آن در دل نظام سرمایه داری.لازم به تذکر است که از نقطه نظر شناخت شناسی نگاه پست مدرنیستها، نگاهی هرمنوتیک و تفهیمی است که از برجستگان این تفکر "هانس گئورگ گاوامرا" می‌توان نام برد.پست مدرنیسم تا کنون مورد انتقاد فراوان قرارگرفته که از آن جمله به انتقادات "هابرماس" در سال 1998 می‌توان اشاره کرد. او از طرفداران مدرنیته و خود را محافظ آن می‌داند."تحولات و دستاوردهای دوران رنسانس که در قرن چهاردهم میلادی آغاز گردید،حوزه های متعددی را در برگرفته است . لیکن شاخص ترین حادثه یا رخداد در حوزه فکری و فرهنگی به وقوع پیوست که از میان آنها در عرصه علوم تجربی شاهد ظهور ریاضیات و علوم طبیعی بودیم . در کنار آن رسالتی است که این رخداد، عظیم فکری بر دوش فلسفه تکلیف کرده و خط سیر و سمت و سوی آن را تا دو سده بعد مشخص ساخته بود. پس از طی این دوران می‌رسیم به قرن شانزدهم میلادی و آغاز عصر رفورماسیون یا اصلاح مذهبی و تحولات عظیم حاصل از آن که موجب بر افتادن سیطره دیر پا و طولانی مدت حاکمیت کلیسا از عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فکری، فرهنگی و ادبی جوامع غربی گردید . بسیاری از جزم اندیشی‌ها، خرافه پرستی ها و حاکمیت جهل و موهومات را برانداخت . در این دوران انسان بار دیگر، پس از عصر کلاسیک یونان باستان، مجدداً محور مطالعات و پژوهش های اجتماعی قرار گرفت؛ زمینه های لازم برای رشد و گسترش علم و عقل گردید . سلطه دیر پای کلیسا که از ابتدای قرون وسطی تا اوایل قرن هفدهم ادامه داشت با شروع موج عظیم اصلاح مذهبی در قرن 16، که نخست از آلمان شروع شد و سپس سایر کشورهای اروپایی را در بر گرفت چنان دستخوش تزلزل و فروپاشی گردید که دیگر امکان سربرآوردن مجدد آن برای همیشه منتفی گردید. علاوه بر آن سلسله جریانات متعدد فکری، فلسفی، سیاسی و اجتماعی نیز یکی پس از دیگری ظهور یافتند و به چالش یا تعامل با یکدیگر پرداختند به این ترتیب زمینة این ظهور روشنگری در اواخر قرن هفده تااوایل قرن هجده میلادی، انقلاب فرانسه، و پس از آن انقلاب صنعتی در نیمة دوم قرن هجده و انقلابات اجتماعی ـ سیاسی متعدد قرن نوزدهم و بیستم فراهم گردید.انفلاب صنعتی نیز با تغییر و تحولاتی که در ساختار اقتصادی جوامع غربی ایجاد کرد زمینه بروز یک سری تحولات فکری فلسفی سیاسی و حقوقی عظیمی را فراهم ساخت؛ تغییر در ساختار اجتماعی جوامع با پیدایش طبقات جدید مبارزات طبقات کارگری برای کسب حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بیشتر و تضاد روزافزون کار و سرمایه همراه با دیگر عوامل، زمینه های بروز انقلاب های اجتماعی و سیاسی متعددی را فراهم ساخت. قرن نوزدهم گر چه عصر اکتشافات، اختراعات و پیشرفت های علمی عدیده ای است، لیکن اگر بخواهیم کل ویژگی این قرن را ازباب تاکید و از برخی جهات فلسفی در یک عبارت خلاصه کنیم، می‌توان آن را قرن کشف امر غیر عقلانی نامید . اما نحله های فلسفی متعددی در این قرن سر بر آوردند و به مجادله و مناقشه با یکدیگر برخاستند از جمله :پراگماتیسم در برابر ایده آلیسم، پوزیتیویسم در برابر غیر عقلگرایی (خرد ستیزی )، و مارکسیسم در برابر لیبرالیسم . تمامی جریانات و فرازهای چند گانه در روند تکامل تاریخی نظام اجتماعی - سیاسی مغرب زمین از رنسانس، رفورماسیون، روشنگری، انقلاب صنعتی و جریانات تاثیر گذار سیاسی - اجتماعی گرفته تا انقلاب سیاسی کلاسیک، برافتادن رژیم کهن و برآمدن نظام جمهوریت، کنار رفتن سلسله‌های موروثی چندین قرن و بالآخره انقلابات سیاسی مدرن قرن بیستم جملگی در ظهور، تکوین، تداوم و بقای پدیده عظیم صورتبندی مدرنیته سهیم هستند و به تعبیر بسیاری از نظریه پردازان، فرازهای مذکور جزءعناصر اصلی سازنده صورتبندی مدرنیته و تبلور مادی و عینی آن یعنی مدرنیسم بشمار می‌روند. به عبارت بهتر اینکه مدرنیته و مدرنیسم را می توانیم شکل یافته بر مبنای جریانات فوق الذکر تعریف کنیم .1- دستاوردهای مدرنیته بدین ترتیب مدرنیته و مدرنیسم با ریشه های عمیق در تحولات تاریخی نزدیک به شش قرن متمادی یعنی از قرن چهاردهم و رنسانس به این طرف، میراث خوار این شش قرن تحولات بشمار می روند . آنچه که تحت عنوان مدرنیته از آن یاد می شود چیزی نیست جز دستاوردهای عمیق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی فکری، فرهنگی و ...در تمامی حوزه های حیات فردی و اجتماعی بشر . این دستاوردها و تحولات گر چه از گذشته های دور شروع شدند لیکن اوج آن ها را می توان از قرن هجدهم به این طرف دانست .طی سال های دهه 1960 و 1970میلادی در اروپا شاهد سر بر آوردن جریانات فکری و نظری متعددی در حوزه های مختلف دانش بشری به ویژه در علوم انسانی و علوم اجتماعی هستیم؛ جریاناتی که با عروج خود، افول جریانات پیشین را در پی داشتند . از جمله مهم ترین این حرکت ها می توان به ظهور مکتب پسا ساختارگرایی دراواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 در حیات روشنفکری فرانسه اشاره کرد که در واقع بسط و گسترش جریانات انتقادی در برابر ساختارگرایی به شمار می‌رود. این حرکت جدید، جریانات، دیدگاهها و نقطه نظرات عدیده ای را در خود جای داده بود . به عبارت دیگر کل پیکره پسا ساختارگرایی بر مبنای اصول و نظریات مختلفی بنا شده بود :از جمله شالوده شکنی فلسفی ژاک دریدا و آثار متاخرتر رولان بارت نظریه های روانکاوانه پسافرویدی و پسایونگی ژاک لاکان و ژولیاکریستوا، نقدها و چالش های تاریخی میشل فوکو، مفاهیم زبانی - روانی ژیل دلوز و فلیکس گاتاری، و آثار فلسفی، سیاسی، فرهنگی و ادبی نویسندگانی چون ژان - فرانسوالیوتار و ژان بودریار و دیگر نویسندگان مکتب پساساختارگرایی با دست شستن از هر گونه داعیه های مکتب ساختگرایی در خصوص عینیت، قطعیت و جامعیت و کنار گذاشتن و در نهایت نفی و طرد این قبیل داعیه ها راه تازه ای را در برابر تحقیقات و پژوهش های علوم اجتماعی و انسانی گشود . یعنی به جای مفاهیم واحد یکدست کلی، جامع و جهانشمول یا همگانیِ پذیرفته شده در ساختار گرایی، برکثرت، چندگانکی، جزئیت، پراکندگی، عدم انسجام و فردیت مفاهیم تاکید می ورزد . و در مقابل فوریت، آنیت ضرورت، تعلل ناپذیری (یا تاخیر ناپذیری و استعجالِ )معانی و مفاهیم بر عدم فوریت و تعلل پذیری معانی و مفاهیم تاکید دارد . علاوه بر این پسا ساختارگرایی هر گونه قطب بندی ها، تقابل ها و دوگانگی های ثابت، مفروض و مسلم ایجاده شده از سوی ساختارگرایی را رد کرده و به وجوه متضاد یا ابعاد متباین و متخالف عقیده ندارد؛ بر این اساس هر گونه اقتدار قاهره[ authorial authority]را نفی می کند.بسترها و پایه هایی که مکتب پسا ساختارگرایی در عرصه های مختلف بوجود آورده بود در واقع راه را برای ظهور و سربر آوردن جریان نیرومند و چالش بر انگیز دیگری فراهم ساخت که بتدریج توانست حتی پسا ساختارگرایی و دیگر جریانات سازنده آن را نیز تحت الشعاع خود قرار دهد . این چالش نیرومند جدید چیزی نبود جز جریانی به نام پست مدرنیسم که اصول و مبانی آن عمدتاً همان اصول و مبانی پسا ساختارگرایی بود که در آنها تغییر و تعدیل ها و کم و زیادهایی وارد ساخته بود:یعنی استفاده از جریاناتی چون شالوده شکنی دریدایی، روانکاوی لاکانی، نقدهای تاریخی فوکوئی، بی اعتمادی لیوتاری به فراروایت ها، چالش های زبانی دلوز -گاتاری، سبک های ساخت شکنانه و ابداعی جنکز، نئولوژیسم لفظی و واژگانی دریدا بوردیار دریا و بارت و بسیاری ابداعات و ابتکارات نظری و مفهومی دیگر .بدین ترتیب پست مدرنیسم طی سالهای سه دهه آخر قرن بیستم سر بر آورد گر چه همانطور که در بحث های مختلف خواهیم دید بسیاری از نظریه پردازان، منتقدان و شارحان پست مدرن در تبویت تاریخی و ریشه یابی زمانی و تاریخی این مفهوم، به دهه آخر قرن نوزدهم و دهه نخست قرن بیستم اشاراتی دارند . بازتاب اولیه این جریان را قبل از هر حوزه باید در عرصه هنر بطور اعم و معماری بطور اخص مشاهده نمود . پس از آن در حوزه های نقد ادبی، نقد هنری، نقاشی، فیلم و ... نیز می توان نخستین رویکردهای پست مدرن را دید . در تمامی این حوزه ها رویکرد پست مدرن قبل از هر چیز بیانگر نوعی واکنش علیه مدرنیسم و به تعبیری نوعی حرکت یا انحراف یا گسست و فاصله گرفتن از آن بشمار می رود . در این رابطه هسته و اُس اساس آن را باید در عدم اعتماد یا ناباوری کلی و عمومی نسبت به هر گونه نظریه ها و کاربست های کلان نفی هر گونه ایدلوژی ها آموزه ها اعتقادات، دکترین ها و در یک کلام نفی هر گونه فرا روایت ها یا روایت های کلان در تمامی عرصه های دانش، شناخت و معرفت بشری دانست. علاوه بر این به تبع


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد فرق بین فرهنگ سازمانی

مقاله درباره مدرنیسم

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره مدرنیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره مدرنیسم


مقاله درباره مدرنیسم

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:42

پیشگفتار

این تحقیق به صورت یک مجموعه مختصر ارائه شده است که مباحث تقریبا به صورت ناگسسته عرضه شده ولی به علت جالب بودن بعضی مطالب درصدد مطرح کردن آنها برآمدم.

در این تحقیق هفت مبحث بررسی شده که برای تعریف کلی از مدرنیته و رابطه آن با سنتهای قدیم بحثی با عنوان معمای مدرنیته ذکر شده است . مطالب دیگر به ترتیب : رابطه مدرنیته با متافیزک ومقوله انسان گرایی آن بازاندیشی مدرنیت، مدرنیت وابعاد نهادی آن ،درآمدی بر معنای اصطلاح جهان سوم که هر انسانی بارها و بارها بآ آن برخورد می کند و بی آنکه به معنی آن بپردازد از کنارش عبور کرده است ، جهانی شدن مدرنیت واینکه تحولی همه گیر است و در پایان چکیده ای از مطالب آورده شده است.

در روزگار مدرن یعنی دوره همخوانی با قالبهای تکنولوژیک ، چیزی مهمتر از این نیست که آدمی دریابد که خویشتن او چند پاره شده فرد ابزاری اش راه را بر پیشرفت حقیقی او بسته است و الگویی یکة خرد باوری اش هیچ نیست مگر ابزار به بند کشیدن او این مبارزه یعنی آگاهی از شرایط تحقق آزادی و برانگیختن شور فردیت در هر کس.


معمای مدرنیته

تعریفهایی که از مدرنیته ارائه شده اند چندان فراوان متنوع وحتی با هم متضادند که اگر بگوییم این واژه ی بسیار رایج در علوم اجتماعی تاریخ نگاری وفلسفه ی امروز یکی از مبهم ترین اصطلاح ها نیز به شمار می آید حرف تازه ای پیش نکشیده ایم. تاکنون هیچ کس نتوانسته تعریفی یکه نهایی و کامل و قطعی از واژه مدرن و از مفاهیمی که همراه با آن مطرح می شوند همچون مدرنیته مدرنیزاسیون و پسامدرن ارائه کند و به نظر می رسد که حتی ارائه یک تعریف براساس فصل مشترک تعریفهای موجود ازمدرنیته نیز ممکن نباشد.

واژه مدرن که در تمام زبانهای اروپایی و در بسیاری از زبانهای دیگر از جمله در فارسی امروزی ما رایج شده لفظ لاتینی modemus است که خود از قید mode مشتق شده است. در زمان لاتین معنای mode«این اواخر، به تازگی ، گذشته ای بسیار نزدیک بود. به گمان بعضی از تاریخ نگاران لفظ moderni را رومیان در اواخر سده‌ی پنجم در مورد ارزشها و باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ مورد ارزشها وباورهای مشکوک جدید به کار می بردند ارزشهایی که در تقابل بودند با باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ antiqui مشخص می شدند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مدرنیسم

دانلود مقاله کامل درباره اصول و مبانی پست مدرنیسم

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره اصول و مبانی پست مدرنیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

اصول و مبانی پست مدرنیسم

مقدمه:

شرایط زندگی امروز از انسان به ویژه انسانی که لاف عقل بزند و داعیه هنر داشته باشد،‌می طلبد که در عرصه و شرایط تازه از دیدگاهی نو به قرائت گفتمان های نظری و تاب و تنش های فرهنگی بپردازد و همراه با شناخت و تحلیل و راه و رسم دیگران،‌راه حلی کارآ برای مسایل اجتماعی و فرهنگی خود بیابد. امروز،‌خواه وناخواه جهان به دورانی تازه گام نهاده و پدیده یی که چه نادرست پست مدرنیسم نام گرفته با سایه روشن های پیدا و پنهان در تمام بحث های روشنفکری و هنری جهان رخنه کرده است. بیست سالی هست که اصطلاحی پست مدرنیسم با تاثیر گذاری بر ذهنیت و فرهنگ و هنر انسان ها تمامی جهان را به انحای گوناگون زیر سیطره خود گرفته است شبح پست مدرنیسم بر آن چه انسان امروز می اندیشید آن چه تولید می کند، آن چه می داند،‌آن چه نمی داند و آنچه در گل طبیعت و هستی او نامیده می شود سایه انداخته است. پست مدرنیسم نه تنها مشکل امروزین هستی انسان را معین می کند بلکه خیال شکل دادن تمامی آینده او را نیز در سر می پروراند. اگر اندیشمندان و روشنفکران گذشته از دگرگونی های مشخص و تعریف پذیر نگران بودند؛ هنرمند و روشنفکر امروز با پدیده یی روبرو است که تعریف بردار نیست. مطالعه پیشینه و تبار این پدیده نمی توانست بدون آشنایی با اندیشه و نظریات اندیشمندان شکل مطلوب خود را پیدا کند نگرش تحقیر آمیز و اهانت بار پست مدرنیسم به «دیگران» که می باید در پیوند با نگرش های مدرنیسمی و تاریخ استعمار بررسی شده و نیز تاثیرگذاری فیمینیسم،‌از او مانیستی لیبرال گرفته تا پست استراکچرالیستی رادیکال،‌ بر روند فرهنگ و هنر دو دهه پایانی قرن بیستم هم موردی نبود. که بتوان نادیده گرفت و از آن گذشت. به دلایلی که ذکر شد،‌نیاز به آشنایی با پست مدرنیسم به آشکارترین نحو ممکن چهره ی خود را می نمایاند و اوضاع ایجاب می کرد که این آشنایی به صریح ترین و ساده ترین راه و زبان ممکن صورت پذیرد.

پست مدرنیسم:

پست مدرنیسم پدیده ی است که شبح آن بر جهان امروز سایه افکنده و از آن به عنوان واژه یی برای توصیف یک دگرگشت گسترده در دهه های پایانی سده ی بیستم یاد میشود. دهه ی 1980 دوران تاخت و تاز و رشد و در عین حال دگرگونی پست مدرنیسم بود. با آن که در این زمان کوتاه بارها چهره عوض کرد و حتی تا پای احتضار هم پیش رفت همچنان به رشد خود ادامه داد. واقعیت هم این است که پست مدرنیسم نه تنها در مباحث هنری و روشنفکری رخنه کرده است بلکه،‌ بر تمام جوانب زندگی، سیاست،‌اقتصاد،‌ادیان و اخلاقیات. ارتباطات و رسانه های همگانی و حتی «ساختار احساس» و روابط انسان ها با یکدیگر تاثیر نیز گذاشته است. ماهیت پست مدرنیسم به گونه ای که دائما چهره عوض می کند و برای روز آمد بودن بررسی ها باید از آخرین دگرگونی ها و نظرگاههای آن آگاهی داشت. پست مدرنیسم در هوایی است که ما استنشاق می کنیم ما امروز در دوران پست مدرنیسم زندگی می کنیم و این بهانه که پست مدرنیسم منحصر به جهان غرب است پذیرفتنی نیست چرا که آثار و نشانه های آن در همه جا دیده میشود. و از قضا این مد تازه ی روشنفکری معاصر، فراگیرترین و پر دامنه ترین یورش فرهنگی به جوامع غیر غربی است و چیزی همانند آن تا کنون تجربه نشده است. این ادعا که ما در دوران پست مدرنی زندگی می کنیم به چند زمینه و اصل کلی استوار است:‌

امروز دیگر بخشی از اندیشه های پیشرفت، خردمندانه بودن امور و آن چه مدرنیته ی غرب را پدید آورد و به انحاء‌ گوناگون به آن مشروعیت بخشید، پذیرفتنی نیست. چرا که در نظریه ها و معادلات خود،‌ تفاوت های فرهنگی- اجتماعی ملل و اقوام مختلف جهان را به حساب نیاورده است.

روزگاری چنین پنداشته می شد که اگر کشفیات علمی و پیشرفت های اقتصادی به سود انسان باشد،‌سرانجام مشروعیت پیدا خواهد کرد، اما امروز پیش از گذشت چند قرن نشانه های غیرقابل انکاری در دست است که این پیشرفت ها؛‌فقط به سود گروه های خاص بوده و هرگز توان جلوگیری از جنایت و تعدی بر ضد انسان های ستم دیده را نداشته است.

گروهی به چالش پیچیدگی ها می روند و گروهی دیگر پا در بند همان تلاش های عهد دقیانوسی برای تنازع بقا در عرصه ی زندگی پرسه می زنند. این یکی از جنبه های دردآور شکست پرو‍ژه ی مدرن است که قرار بود برای همه ی انسان ها و انسانیت اعتبار داشته باشد.

امروز دیگر اطمینانی نیست که آن چه فرهنگ برتر و فرهنگ پیشرو نامیده می شود ارزش بیشتری از فرهنگ های فرودست تر و فرهنگ عامه و خرده فرهنگ ها،‌حتی فرهنگ های بومی و اقلیمی داشته باشد؛ آن چه حائز اهمیت است و می باید مورد ارزیابی قرار گیرد،‌کیفیت هاست.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اصول و مبانی پست مدرنیسم

اصول و مبانی پست مدرنیسم

اختصاصی از اینو دیدی اصول و مبانی پست مدرنیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

اصول و مبانی پست مدرنیسم

مقدمه:

شرایط زندگی امروز از انسان به ویژه انسانی که لاف عقل بزند و داعیه هنر داشته باشد،‌می طلبد که در عرصه و شرایط تازه از دیدگاهی نو به قرائت گفتمان های نظری و تاب و تنش های فرهنگی بپردازد و همراه با شناخت و تحلیل و راه و رسم دیگران،‌راه حلی کارآ برای مسایل اجتماعی و فرهنگی خود بیابد. امروز،‌خواه وناخواه جهان به دورانی تازه گام نهاده و پدیده یی که چه نادرست پست مدرنیسم نام گرفته با سایه روشن های پیدا و پنهان در تمام بحث های روشنفکری و هنری جهان رخنه کرده است. بیست سالی هست که اصطلاحی پست مدرنیسم با تاثیر گذاری بر ذهنیت و فرهنگ و هنر انسان ها تمامی جهان را به انحای گوناگون زیر سیطره خود گرفته است شبح پست مدرنیسم بر آن چه انسان امروز می اندیشید آن چه تولید می کند، آن چه می داند،‌آن چه نمی داند و آنچه در گل طبیعت و هستی او نامیده می شود سایه انداخته است. پست مدرنیسم نه تنها مشکل امروزین هستی انسان را معین می کند بلکه خیال شکل دادن تمامی آینده او را نیز در سر می پروراند. اگر اندیشمندان و روشنفکران گذشته از دگرگونی های مشخص و تعریف پذیر نگران بودند؛ هنرمند و روشنفکر امروز با پدیده یی روبرو است که تعریف بردار نیست. مطالعه پیشینه و تبار این پدیده نمی توانست بدون آشنایی با اندیشه و نظریات اندیشمندان شکل مطلوب خود را پیدا کند نگرش تحقیر آمیز و اهانت بار پست مدرنیسم به «دیگران» که می باید در پیوند با نگرش های مدرنیسمی و تاریخ استعمار بررسی شده و نیز تاثیرگذاری فیمینیسم،‌از او مانیستی لیبرال گرفته تا پست استراکچرالیستی رادیکال،‌ بر روند فرهنگ و هنر دو دهه پایانی قرن بیستم هم موردی نبود. که بتوان نادیده گرفت و از آن گذشت. به دلایلی که ذکر شد،‌نیاز به آشنایی با پست مدرنیسم به آشکارترین نحو ممکن چهره ی خود را می نمایاند و اوضاع ایجاب می کرد که این آشنایی به صریح ترین و ساده ترین راه و زبان ممکن صورت پذیرد.

پست مدرنیسم:

پست مدرنیسم پدیده ی است که شبح آن بر جهان امروز سایه افکنده و از آن به عنوان واژه یی برای توصیف یک دگرگشت گسترده در دهه های پایانی سده ی بیستم یاد میشود. دهه ی 1980 دوران تاخت و تاز و رشد و در عین حال دگرگونی پست مدرنیسم بود. با آن که در این زمان کوتاه بارها چهره عوض کرد و حتی تا پای احتضار هم پیش رفت همچنان به رشد خود ادامه داد. واقعیت هم این است که پست مدرنیسم نه تنها در مباحث هنری و روشنفکری رخنه کرده است بلکه،‌ بر تمام جوانب زندگی، سیاست،‌اقتصاد،‌ادیان و اخلاقیات. ارتباطات و رسانه های همگانی و حتی «ساختار احساس» و روابط انسان ها با یکدیگر تاثیر نیز گذاشته است. ماهیت پست مدرنیسم به گونه ای که دائما چهره عوض می کند و برای روز آمد بودن بررسی ها باید از آخرین دگرگونی ها و نظرگاههای آن آگاهی داشت. پست مدرنیسم در هوایی است که ما استنشاق می کنیم ما امروز در دوران پست مدرنیسم زندگی می کنیم و این بهانه که پست مدرنیسم منحصر به جهان غرب است پذیرفتنی نیست چرا که آثار و نشانه های آن در همه جا دیده میشود. و از قضا این مد تازه ی روشنفکری معاصر، فراگیرترین و پر دامنه ترین یورش فرهنگی به جوامع غیر غربی است و چیزی همانند آن تا کنون تجربه نشده است. این ادعا که ما در دوران پست مدرنی زندگی می کنیم به چند زمینه و اصل کلی استوار است:‌

امروز دیگر بخشی از اندیشه های پیشرفت، خردمندانه بودن امور و آن چه مدرنیته ی غرب را پدید آورد و به انحاء‌ گوناگون به آن مشروعیت بخشید، پذیرفتنی نیست. چرا که در نظریه ها و معادلات خود،‌ تفاوت های فرهنگی- اجتماعی ملل و اقوام مختلف جهان را به حساب نیاورده است.

روزگاری چنین پنداشته می شد که اگر کشفیات علمی و پیشرفت های اقتصادی به سود انسان باشد،‌سرانجام مشروعیت پیدا خواهد کرد، اما امروز پیش از گذشت چند قرن نشانه های غیرقابل انکاری در دست است که این پیشرفت ها؛‌فقط به سود گروه های خاص بوده و هرگز توان جلوگیری از جنایت و تعدی بر ضد انسان های ستم دیده را نداشته است.

گروهی به چالش پیچیدگی ها می روند و گروهی دیگر پا در بند همان تلاش های عهد دقیانوسی برای تنازع بقا در عرصه ی زندگی پرسه می زنند. این یکی از جنبه های دردآور شکست پرو‍ژه ی مدرن است که قرار بود برای همه ی انسان ها و انسانیت اعتبار داشته باشد.

امروز دیگر اطمینانی نیست که آن چه فرهنگ برتر و فرهنگ پیشرو نامیده می شود ارزش بیشتری از فرهنگ های فرودست تر و فرهنگ عامه و خرده فرهنگ ها،‌حتی فرهنگ های بومی و اقلیمی داشته باشد؛ آن چه حائز اهمیت است و می باید مورد ارزیابی قرار گیرد،‌کیفیت هاست.

در شرایط تاریخی و تکنولوژی امروز دیگر جدا کردن «اصل» از «کپی» و تفاوت گذاشتن میان طبیعی و مصنوعی امکان پذیر نیست. به


دانلود با لینک مستقیم


اصول و مبانی پست مدرنیسم

مقاله در مورد پست مدرنیسم ,Post Modernism

اختصاصی از اینو دیدی مقاله در مورد پست مدرنیسم ,Post Modernism دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد پست مدرنیسم ,Post Modernism


مقاله در مورد پست مدرنیسم ,Post Modernism

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه6

پست مدرنیسم           Post Modernism


پست مدنیسم پیکره پیچیده و در هم تنیده و متنوعی از اندیشه ها ، آرا و نظریاتی است که در اواخر دهه 1960 م . سر برآورد و بعدا اندیشه های دیکانستراکشن D econstruction   و مکاتب فکری غرب از جمله فمینیسم و پسا استعمارگرایی و غیره جز واژه پست مدرن فلسفی مطرح شدند .
پست مدرنیسم در سراسر اروپا و ایالات متحده به ویژه در محافل آکادمیک و در میان دانشگاهیان ، معماران ، هنرمندان و حتی مجریان برنامه ها و تبلیغات و رسانه های گروهی و مطبوعات اشاعه و گسترش یافت . واژه پست مدرن گفتمان های فراوان و متعددی را در پی داشته است ، روندی که همچنان ادامه دارد .
هابرماس معتقد است که ، کاربرد " پسا" بیشتر تداوم جریانی را ثابت می کند ، نه پایانش را ، همانطور که مقصود جامعه شناسان از واژه پسا صنعتی را نشان می دهد و نه پایانش را .
در تفکر پست مدرن تاکید بر وجه محلی یا بومی در مقابل قطب بندی جهانی و فردی ، عینی و ذهنی پیشی می گیرد و بر اساس همین دیدگاه است که بر بازی زبانی نامتجانس و ناهمگن ، امور نامتوافق ، بی ثباتی ها و ناپایداری ها ، گسست ها و تضادها تاکید دارد . تفکر پست مدرن هر گفتگو را به جای آنکه مکالمه یا دیالوگی بین دو شریک بداند ، آنرا نوعی بازی و رویارویی بین دو رقیب می داند . در این تفکر اجتماع همگانی و جهانی به هیچ وجه یک آرمان با ایده آل محسوب نمی شود . تلاش مداوم هستند این است که " بس کنید دیگر ، بگذارید همینطور بماند ." یا " دست از معنی سازی بردارید . "
در تفکر پست مدرن هنر صرفا یک تجربه زیبا شناختی نیست ، بلکه روش شناخت جهان است .
ویژگی شاخص هنر پست مدرن تاکید بر کلیشه ، تقلید هزل آمیز از سبک های مختلف و اختلاط و امتزاج رنگ های مختلف ( کولاژ Collage ) است . هنر در دنیای پست مدرن نه تعلق به چارچوب ارجاعی و معیار داوری خاصی است و نه به پروژه یا اتوپیای خاصی تعلق دارد . ایهاب حسن نظریه پرداز پست مدرن با ترسیم و ارائه جدولی از تمایزات بین دو جنبش مدرنیسم و پست مدرنیسم به طراحی و نقشه پردازی درباره معدوده ها و مرزهای اندیشه پست مدرن اقدام کرده است .


جدول تمایز مدرنیسم و پست مدرنیسم از دیدگاه ایهاب حسن


         
مدرنیسم                                            پست مدرنیسم

     صورت ( صورت ربطی ، صورت بارز ) ...... ضد صورت ( صورت فعلی ، صورت بسته )
                
هدف          ................................................    بازی
       
طرح ( نقشه )        ...............................................   شانس ( تصادف )
     
سلسله مراتب          .................................................  فرآیند / اجرا / رخداد
             
حضور         ................................................   غیاب
           
تمرکز              ..............................................    پراکندگی
         
ژانر / مرز        ................................................   متن / بین متن
       
ریشه / عمق         ................................................   ریشه کاذب / ( ریزوم ) / سطح

 

طراحان پست مدرن بر این عقیده هستند که به راحتی می توان تاریخ را دور زد و تاریخ معماری را به شیوه هایی اصیل ، تازه و بدیع مجددا به هم پیوند بزنند . آنان عموما جنبش های خود را در راستای حرکت های جدایی طلب و فرقه گرایانه سوق دادند و از جنبش های وسیع و گسترده حقوق مدنی و پیوند های انسانی ، که می توانستند موجب رشد ، ارتقا و استعلای محدوده ها و عرصه فعالیت های گروهی گردند ، دوری می جستند .
پست مدرنها فرانسوی این نوع نگرش به جهان را به مثابه کشفی چشمگیر و کلیدی برای آزادی و سعادت در دنیای جدید پلورالیستی و چند خدایی ارائه می کنند .
همانگونه که قبلا متذکر شدیم اندیشه پست مدرنیسم سمت و سو و جهتگیری واحدی ندارد . بلکه در جهان متعددی سیر می کند ، مضامین آن چندان با هم سازگار نیستند بلکه در اکثر موارد دچار تناقض ها و ابهام های آشکاری هستند .
یکی از اساسی ترین مضامین مبحث پست مدرن حول واقعیت یا فقدان واقعیت یا چندگانگی واقعیت می چرخد. هیچ انگاری مفهومی نیچه ای است که با معنای سیال و بی ثبات از واقعیت رابطه ی تنگاتنگی دارد . شعار " مرگ خدا " ی نیچه به این معنی است که دیگر نمی توانیم به هیچ چیز یقین داشته باشیم . اخلاق دروغ است و حقیقت افسانه .
از مهمترین مضامین پست مدرنیته می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1- تردید در این باره که هرگونه حقیقت انسانی ، بازنمایی عینی و ساده ای از واقعیت است .
2-
توجه و تاکید بر نحوه کاربرد زبان از سوی جوامع برای ساختن واقعیات مورد نظر خود ، اینکه جوامع چگونه از زبان برای ایجاد واقعیات استفاده می کنند .
3-
ترجیح دادن یا اولویت قائل شدن برای بومی ( محلی ) ، عینی و اخص در برابر ، جهانی ، انتزاعی و اعم.
4-
تجدید علاقه یا توجه دوباره به روایت داستان و داستان سرایی .
5-
پذیرش این نکته که توصیف های متعدد و متفاوت از واقعیت را همواره نمی توان به شیوه ای قطعی و نهایی ، یعنی عینی و غیر انسانی ، در برابر یا علیه یکدیگر به کار رفت .
6-
تمایل به پذیرش و قبول چیزها آنگونه که در سطح و ظواهر قرار دارند ، به جای جستجو ( به سبک فروید یا مارکس ) برای یافتن معانی ژرف تر .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد پست مدرنیسم ,Post Modernism