اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد قیام مختار در سال 66 هجری 16 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد قیام مختار در سال 66 هجری 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه


 قسمتی از متن .DOC : 

 

قیام مختار در سال 66 هجری

برحسب تواریخ اسلام مختار در مدائن از دوره خلافت عمر حکومت داشت و تمام دوره عثمان و حضرت امیر (ع) هم تا آمدن امام حسن (ع) به مدائن آنجا بود و زخمهای امام حسن را در قصر خاص کسری معالجه کرد ابو عبیده پدر مختار در سلک اکابر تابعین بوده در زمان عمر مأمور شد باتفاق ابن حارث شبانی بر کشور ایران حمله کند . مختار در اول هجرت متولد شد و کینه اش ابو اسحق است و حضرت امیر المؤمنین (ع) در روایتی فرمود که پسر من حسین کشته میشود و جوانی از ثقیف 383 هزار از ظلمه و قتله ما را خواهد کشت و آن مختار پسر ابوعبیده ثقفی است .

مینویسد سبب قیام مختار این بود که شخصی در لباس مسافرت پس از عاشورا نزد او آمد و نامه بدست او داد که آن نامه از حضرت امیر المؤمنین علی (ع) بود و قریب بدین مضمون که ای مختار خدای تعالی محبت ما اهل بیت را در دل تو خواهد افکند و تو خون ما را از اهل بغی و طغیان خواهی گرفت و در این راه بر اراده خود تزلزلی راه مده که توفیقی است از جانب پروردگار برای تو آنرا مغتنم شمار ـ مختار از شوق و ذوق بر خود میلرزید و بحضرت علی بن الحسن (ع) و بنمایندة مطمئن داد برد خدمت آنحضرت و مذاکره کرد و موافقت و اجازه امام زین العابدین را جلب کرد و حضرت سجاد موافقت محمد بن حفیه عموی خود را هم برای آنها تجویز فرمود او اجازه داد بلکه انتقام را واجب میدانستند که خون حسین از بین نرفته باشد مختار مقدمات را فراهم ساخت و حاجب او ابوعمرو بن کیسان ایرانی که معاون شرط (شهربانی) کوفه بوده در این راه کمک کافی باو کرد و نسبت مسلکی که ب مختار میدهند بکلی بی اساس و چنین فرقهای عملا وجود نداشته جز در صفحات کتاب .

مختار پس از مرگ معاویه در کوفه بود که بدست ابن زیاد با چندین هزار نفر دیگر بجرم بیعت با مسلم دستگیر و زندانی شد و پس از آزادی بیکی از مزارع خود رفت و چون عبدالله بن عمر شوهر خواهرش بود بدینوسیله نامه ای به یزید نوشت و آزادی او را خواست چون انقلاب کوفه رخ داد و ابن زیاد به شام فرار کرد و با مروان بیعت کرد مختار در کوفه سخت مشغول فعالیت و تبلیغ به دوستی اهل بیت گردید ابراهیم بن مالک اشتر نخعی هم که خود را مستحق ریاست و امارت کوفه میدانست به سبب نام محمد بن حنفیه و لزوم خونخواهی پیرو مختار و همکار صمیمی او شد .

جلسات سری بسیاری تشکیل شد و در این موقع مردم کوفه به سه دسته تقسیم میشدند شیعه و طرفداران خندان امیرالمؤمنین (ع) دوم قتله امام حسین و لشکر ابن زیاد که در واقعه طف تشریک مساعی نرده بودند سیم مردم بی طرف و کناره گیر .

ابراهیم بن مالک با یکصد نفر سلاح جنگ برداشتند و برای اولین بار بیرق سه رنگ برافراشتند « بیرق بنی امیه سیاه بوده شیعه بیرق سبز و سفید و سرخ انتخاب نمودند » و شب چهارشنبه 14 ربیع الثانی 66 قمری مختار خروج کرد و کوفه را تصرف کرد و در بدایت امروی خوبی نشان قتله کربلا داده تا همه را جمع کرد و از دفتر نویسان و وقایع نویسان و لشگر نویسان بر حال تمام آنها وقوف یافت پس از آنکه همه را خوب شناخت امر کرد همه را به دارالاماره حاضر کردند و شروع به انتقام کرد .

صحنه انتقام

از این تاریخ به بعد مستحفظین در دروازه های کوفه گماشته شده و احدی بدون تفتیش و اجازه حق خروج از شهر را نداشت .

ابو عمر و حاجب ایرانی و ابن کامل اسدی که متعهد شرطه شهر بودند هر روز عده ای را کشته ویا اسیر می نمودند و هر وقت یکی از آنها در شهر حرکت میکرد مردم از عقب او میرفتند که آیا به کشتن یا گرفتن که میروند .

عمر سعد به خانه ابن بهیره که قرابت صهریت با خاندان علی (ع) داشت پناهنده شد و به وساطت او امان نامه ای بدین مضمون گرفته بود که عمر سعد مادامیکه از کوفه خارج نشده و احداث حدثی ننماید در امان است اسحق ابن اشعت کندی برادر زن عبدالله کامل بخانه او پناهنده شد و ثمر بن ذی الجوشن از کوفه فرار و در یکی از قراء با چند نفر پنهان شده خولی اصبحی در دودکش مطبخ خانه خود زندگی می نمود ولی اغلب افراد غیر معروف و عادی بیشمار که در کربلا برای جنگ رفته بودند یا در میان جنگ به قتل رسیده و یا بلافاصله بوسیله مأمورین مخصوصی اسیر و کشته می شدند اما از معروفترین آنان کمتر گرفتار می شدند.

مختار ابو عمر و ایرانی حاجب و عبدالله کامل را مخاطب قرار داده و مؤاخذه نمود که چگونه است هر که اسیر می شود یا کسانی است که با من جنگ کرده و باید عفو شود یا از رجاله لشکر عمر سعد در کربلا است و روسای این قوم گرفتار نمی شوند علت آنست شما عمر سعد را که سردار لشکر کربلا است ازاد گذارده و بدی جهت قلوب شیعه در کار سرد شده است مختار گفت خدا مرا امان ندهد اگر او را امان دهم امروز با اتباع خود نزد او بروید و بگویید امیر تو را احضار کرده اگر اطاعت نمود که نعم المطلوب و اگر ردا و لباس خود را طلبید بدانید که شمشیر میخواهد و فوراً او را به قتل برسانید. عبدالله بموجب فرموده عمل نموده سر زده با عده ی مسلحانه به خانه ی او وارد شد عمر گفت چه خبر است عبدالله کامل جواب داد که اجابت کن امیر

را گفت امیر را با من چه کار است و حال آن که به خط خودش به من امان داده است . عبدالله نامه را خواست و بشرحی که گذشت قرائت نمود و گفت عجب احمقی هستی تو روزی چند بار احداث حدث کرده و اثر این امان نامه مرتفع شده است ولی گمان بد مبر امیر به عهد خود وفا خواهد کرد .

عمر سعد فریاد زد که أی غلام عبا و کفش مرا بیاور که نزد امیر بروم .

عبدالله گفت حرامزاده با من حیله می کنی و شمشیر می خواهی و بلافاصله شمشیر را بر فرق آن ملعون فرود آورد هر یک از همراهان ضربتی بر او زده و سر نحس او را از بدن جدا نموده و نزد مختار آوردند در حالیکه حفص پسر او نزد مختار نشسته بود.

مختار پرسید از او که آیا این سر را می شناسی جواب داد سر پدر من و زندگانی بعد از او لذتی ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قیام مختار در سال 66 هجری 16 ص

دانلود مقاله خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی


دانلود مقاله خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه

"این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن‏ با همین عنوان ابتدا به صورت مقاله‏ای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی‏ در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری‏ قمری در تهران است .

اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده‏آل و اجراء این ایده‏ انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشه‏ای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی‏ نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینی‏نسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریه‏ها و فرضیه‏هافوق‏العاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک‏ اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج می‏شود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاری‏که سازنده و نگهدارنده است ، به گونه‏ای است که می‏تواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنی‏اموری که تحت قاعده و ضابطه‏ای کلی در نمی‏آید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی است‏که جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد می‏کند جای‏ تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که اراده‏ای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بی‏حساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون می‏سازد به شدت نفی می‏کند و تصریح‏می‏نماید که قاعده‏ای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوق‏العاده آموزنده‏ای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوری‏می‏کند و آن این که مردم می‏توانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ‏، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت می‏گیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی می‏نامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " می‏خوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت می‏یابد تا به اوج‏ خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش می‏رسد و شی‏ء یک سره به ضد خود تبدیل می‏شود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را می‏پرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی‏ نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی می‏شود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمی‏کند ، بلکه به سوی انهدام‏ خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش‏ تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی‏ که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت می‏گیرد و قهرا تکامل رخ می‏دهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکله‏اش‏ انسانها هستند - چنین سرشت و سرنوشتی دارد . یعنی تاریخ یک جریان دائم‏ و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع ، و یک صف‏ آرائی و جدال دائم است. هسته اصلی این بینش دو چیز است : یکی‏ این که اندیشه مانند واقعیت خارجی وضع دیالکتیکی دارد. یعنی اندیشه ‏محکوم اصول چهارگانه فوق است . دیگر اینکه این مکتب تضاد را به صورت مراحل تز، آنتی تز و سنتزتعبیر می‏کند که به این ترتیب طبیعت و تاریخ همواره از میان اضداد عبور می‏کنند و تکامل ، جمع میان دو ضد است که یکی به‏ دیگری تبدیل شده است . از آنچه گفتیم نتایج زیر گرفته می شود: الف- نو و کهنه در این منطق مفهوم نسلی ندارد ، بلکه صرفا مفهوم‏ اقتصادی و طبقاتی دارد . طبقه کهن یعنی طبقه منتفع‏ از وضع موجود و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و طرفدار دگرگونی روبنای اجتماع است ب - مراحل تکاملی تاریخ به حکم این که یک رابطه طبیعی و منطقی آنها را به‏ یکدیگر پیوسته است امکان جا به جا شدن ندارند ، هر حلقه از حلقات تاریخ جای مخصوص به خود دارد و قابل‏ پیش و پس شدن نیست . ج - هر مرحله نیز به نوبه‏ خود باید به اوج و کمال خود برسد تا به ضد خود تبدیل گردد و امر تکامل صورت گیرد . د - جهاد یعنی مبارزه نو با کهنه بهر حال مقدس است ، کهنه از آن جهت‏ که از میان بردن وی جامعه را به سوی تکامل پیش می‏برد ، استحقاق‏ نابودی دارد نه از آن جهت که متجاوز است و دفع تجاوز مشروع و مقدس‏ است . ه - هر جریان دیگر نیز که‏ مقدمات انقلاب را فراهم و تکامل را تسریع نماید ، مشروع و مقدس است،از قبیل ایجاد نابسامانیها برای ایجاد نارضائیها و توسعه شکافها و داغتر و پیگیرتر شدن مبارزه‏ها. و - متقابلا اصلاحات جزئی ، گامهای التیام بخش و تسکین آلام اجتماع ، خیانت و تخدیر و نارواست . بینش انسانی یا فطری بینش انسانی تاریخ نقطه مقابل بینش ابزاری است. بینش ابزاری انسان را در آغاز پیدایش یک ماده خام و کار و ابزار کار را شکل دهنده آن می داند یعنی انسان نه شخصیت بالفعل دارد و نه شخصیت بالقوه . ولی از نظر بینش انسانی و فطری ، هر چند انسان در آغاز پیدایش ، شخصیت انسانی بالفعل ندارد ، ولی بذر یک سلسله بینشها و یک سلسله‏ گرایشها در نهاد او نهفته است .بر حسب این بینش ، تضاد درونی فردی میان‏ جنبه‏های زمینی و جنبه‏های ماورائی انسان از ویژگیهای انسان است. نبرد درونی انسان ، خواه‏ و ناخواه به نبرد میان گروههای انسانها کشیده می‏شود ، یعنی نبرد میان‏ انسان کمال یافته و انسان‏ منحط و حیوان صفت، به تعبیر قرآن : نبرد میان " جند الله " و " حزب الله " با " جند الشیطان " و " حزب الشیطان " . از بیان گذشته نتایج زیر گرفته می‏شود : الف - نبردهای پیشبرنده: نبردهای تاریخ دارای شکلها و ماهیتهای مختلف ، و معلول علل‏ متفاوتی بوده است ، ولی نبردهای پیشبرنده که تاریخ و انسانیت را تکامل بخشیده نبرد میان انسان متعالی وابسته به عقیده و ایمان و ایدئولوژی با انسان‏بی مسلک خود خواه بوده‏ است که آخرین مرحله آن" حکومت مهدی " می باشد. ب - تسلسل منطقی حلقات تاریخ آن چنانکه " ابزار گرایان " ابراز داشته‏اند بی‏اساس است . ج - مشروعیت مبارزه و قداست آن ، مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد ،بلکه در همه زمینه‏هائی که یکی از مقدسات‏ بشر دچار مخاطره شده باشد مبارزه مقدس است . د –اصلاحات جزئی و تدریجی به هیچ وجه محکوم نیست بلکه آهنگ حرکت را تندتر و سریعتر می کند. ه - ایجاد نابسامانیها و تخریبها به منظور ایجاد بن بست و بحران که نظریه ابزاری‏ تجویز می کند نا مشروع است. و - حرکت تاریخ ، تکاملی است ولی - بر خلاف نظریه‏ ابزاری - سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف نیست . ز - سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و حکومت ایمان و ایدئولوژی بوده و هست . ح - جهاد و امر به معروف ماهیت انسانی دارد نه طبقاتی . ط - نیروی اقناع فکری ، یعنی نیروی برهان و استدلال اصالت دارد. ی - مثلث " تز – آنتی تز - سنتز " در شکل هگلی و مارکسیستی نه در طبیعت صدق می‏کند و نه در تاریخ . دو تلقی از انسان این دو نوع بینش درباره حرکت تکاملی تاریخ ، نتیجه دو نوع تلقی از انسان است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی

قیام امام حسین

اختصاصی از اینو دیدی قیام امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مقدمه

کمتر حادثه تاریخی است که از رنگ تبلیغات سیاسی موبان و عباسیان و یا تعصبات دینی ،مذاهب مختلف بر کنا ر مانده وحقیقت آن دگرگون نشده باشد برای دریافت حقیقت تاریخی – هر چند بر اساس مظنه واحتمال هم باشد – خواندن متن تاریخ آن سالها به تنهایی کافی نیست ،بلکه باید تاریخ ر ا با یکدیگر شرایط ، از جمله وضع جغرافیایی، اقتصادی واجتماعی سنجیده ، چنانکه شیوه علمی تاریخ نویسان امروز هم همین است .

درباره تحلیل این حادثه ، تا آنجا که ممکن بوده است از کوشش دریغ نکرده ام و رویدادها را یکی با دیگری سنجیده و با دیگر وقایع مقایسه کرده ام .

به هنگام نوشتن مطالب از مأخذ به آنچه نزدیکتر به حادثه بوده است استفاده کرده ام چه احتمال دستکاری وتغییر در آن کمتر است ،مگر یک دو کتاب که مطالبی در خور ذکر داشته است. اما هنگام بررسی به نوشته های بعد نیز از قرن پنجم تا عصر حاضر ، تا آنجا که میسربوده مراجعه شده است . برای بررسی وضع سیاسی و اجتماعی اسلام تا پایان عصر خلفا کتاب های بعضی مورخان غربی که در اسلام مطالعه دارند از نظر دور نمانده است .

قدیم ترین سند کتبی باز مان حادثه در حدود قرن فاصله دارد ، اما چاره ای جز استاد به همین مدارک نیست .خداوند بزرگ همه ما را از ارتکاب هر گونه خطا باز دارد .آمین

مشخصات امام حسین (ع)

مرقد مطهر :کربلا

1- نام : حسین (‌ع ) 2- لقب معروف : سید الشهداء

3-کنیه : اباعبدالله 4- پدر : امام علی ( ع)

5- مادر : حضرت فاطمه ( س) 6- زمان ومکان تولد : 3 شعبان

زمان ومکان شهادت : سال 4 هجرت –مدینه

ماه محرم سال 61 هجرت کربلا

نوجوانی با شهادت وعبادت :

امام حسین (ع ) هنگامی که به سن نوجوانی رسید همچون سربازی شجاع و فداکار ، به دستورات پدرش علی ( ع) باجان و دل عمل می کرد ودرس هایی راکه درخردسالی از جدش رسول اکرم ( ص ) آموخته بود به کار می بست و به همین دلیل مورد توجه همگان به ویژه گرامی اشت قرار گرفته بود .همواره از حق وحقیقت دفاع می کرد و دیگران راپند می داده است .

با آن که نوجوانی بیش نبود ، در میان جوانان بنی هاشم ، در شمشیر زنی و سوار کاری نظیر نداشت . بیشتر لباس سرخ رنگ بر تن می کرد وهمچون پدرش ،به نمار وعبادت خدا ، بسیاراهمیت می داد گاهی در روز هزار رکعت نماز می خواند .

روزی امام حسین ( ع) درپاسخ فردی که از او پرسید : ای پسر رسول خدا ! چگونه صبح کردی، « فرمود:« صبح کردم در حالتی که خالق من از کردار زشت وخو ب من با خبر است . آتش جهنم درپیش من ومرگ در طلب من است وحساب ( روز قیامت) با تندی چشم به من دوخته ومن هم در گروه عمل خویش هستم ، آنچه می خواهم نمی توانم به دست آورم وآنچه که دشمن من است ، نمی توانم از خود دور کنم .کارها دست دیگری است ؛ اگر خواست عذابم میکند واگر خواست عفوم می فرماید. پس کدام فقیر بیچاره تر از من است ؟

دلاوری :

حسین ( ع‌) درجنگ های « جمل» « صفین » و« نهروان » شرکت کرد و از همان آغاز مخالفت خود را باحکومت معاویه نشان داد ولحظه از حمایت اسلام وپدر مظلومش امام علی ( ع‌) دست نکشیدئ .

پس از آنکه حضرت علی ( ع ) امام اوّل شیعیان ،ناجوانمردانه به دست مردی سنگدل به نام « ابن ملجم » به شهادت رسید، امام حسن ( ع) جانشین پدر شد . در تمام طول خلافت امام حسن ( ع‌) همچون سربازی فداکارش به فرمان برادر خود بود واو را حمایت می کرد .زمانی که امام حسن ( ع‌) صلح بامعاویه را پذیرفت ،اما امام حسین ( ع ) نیز تسلیم فرمان برادرش شد او از او اطاعت کرد . سال ها از خلافت امام حسن ( ع) گذشته بودکه معاویه واطرفیانش بااجرای نقشه ای توانسته همسر آن حضرت رافریفته تا امام حسن ( ع ) را توسط او به شهادت برسانند وبه این ترتیب یزید را به عنوان جانشین معاویه اعلام کنند .

مرگ معاویه و نامه ها :

معاویه درماه رجب سال شصتم هجری در دمشق در گذشت .هنگام مرگ وی یزید در حوارین به سر می برد . چون به دمشق رسید ومردم با او بیعت کردند نامه ای به ولید بن عتبه والی مدینه نوشت که :« حسین ابن علی وعبداللّه بن عمرو و عبداللّه زبید را رها مکن تا از آنان به خلافت من بیعت بگیری ». والی مدینه از مروان بن حکم در این باره مشورت خواست .مروان گفت :« اگر رأی مرا می پذیری هم اکنون که مردم از مرگ معاویه آگاه نشده


دانلود با لینک مستقیم


قیام امام حسین

تحقیق درباره ی قیام مختار در سال 66 هجری 16 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره ی قیام مختار در سال 66 هجری 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

قیام مختار در سال 66 هجری

برحسب تواریخ اسلام مختار در مدائن از دوره خلافت عمر حکومت داشت و تمام دوره عثمان و حضرت امیر (ع) هم تا آمدن امام حسن (ع) به مدائن آنجا بود و زخمهای امام حسن را در قصر خاص کسری معالجه کرد ابو عبیده پدر مختار در سلک اکابر تابعین بوده در زمان عمر مأمور شد باتفاق ابن حارث شبانی بر کشور ایران حمله کند . مختار در اول هجرت متولد شد و کینه اش ابو اسحق است و حضرت امیر المؤمنین (ع) در روایتی فرمود که پسر من حسین کشته میشود و جوانی از ثقیف 383 هزار از ظلمه و قتله ما را خواهد کشت و آن مختار پسر ابوعبیده ثقفی است .

مینویسد سبب قیام مختار این بود که شخصی در لباس مسافرت پس از عاشورا نزد او آمد و نامه بدست او داد که آن نامه از حضرت امیر المؤمنین علی (ع) بود و قریب بدین مضمون که ای مختار خدای تعالی محبت ما اهل بیت را در دل تو خواهد افکند و تو خون ما را از اهل بغی و طغیان خواهی گرفت و در این راه بر اراده خود تزلزلی راه مده که توفیقی است از جانب پروردگار برای تو آنرا مغتنم شمار ـ مختار از شوق و ذوق بر خود میلرزید و بحضرت علی بن الحسن (ع) و بنمایندة مطمئن داد برد خدمت آنحضرت و مذاکره کرد و موافقت و اجازه امام زین العابدین را جلب کرد و حضرت سجاد موافقت محمد بن حفیه عموی خود را هم برای آنها تجویز فرمود او اجازه داد بلکه انتقام را واجب میدانستند که خون حسین از بین نرفته باشد مختار مقدمات را فراهم ساخت و حاجب او ابوعمرو بن کیسان ایرانی که معاون شرط (شهربانی) کوفه بوده در این راه کمک کافی باو کرد و نسبت مسلکی که ب مختار میدهند بکلی بی اساس و چنین فرقهای عملا وجود نداشته جز در صفحات کتاب .

مختار پس از مرگ معاویه در کوفه بود که بدست ابن زیاد با چندین هزار نفر دیگر بجرم بیعت با مسلم دستگیر و زندانی شد و پس از آزادی بیکی از مزارع خود رفت و چون عبدالله بن عمر شوهر خواهرش بود بدینوسیله نامه ای به یزید نوشت و آزادی او را خواست چون انقلاب کوفه رخ داد و ابن زیاد به شام فرار کرد و با مروان بیعت کرد مختار در کوفه سخت مشغول فعالیت و تبلیغ به دوستی اهل بیت گردید ابراهیم بن مالک اشتر نخعی هم که خود را مستحق ریاست و امارت کوفه میدانست به سبب نام محمد بن حنفیه و لزوم خونخواهی پیرو مختار و همکار صمیمی او شد .

جلسات سری بسیاری تشکیل شد و در این موقع مردم کوفه به سه دسته تقسیم میشدند شیعه و طرفداران خندان امیرالمؤمنین (ع) دوم قتله امام حسین و لشکر ابن زیاد که در واقعه طف تشریک مساعی نرده بودند سیم مردم بی طرف و کناره گیر .

ابراهیم بن مالک با یکصد نفر سلاح جنگ برداشتند و برای اولین بار بیرق سه رنگ برافراشتند « بیرق بنی امیه سیاه بوده شیعه بیرق سبز و سفید و سرخ انتخاب نمودند » و شب چهارشنبه 14 ربیع الثانی 66 قمری مختار خروج کرد و کوفه را تصرف کرد و در بدایت امروی خوبی نشان قتله کربلا داده تا همه را جمع کرد و از دفتر نویسان و وقایع نویسان و لشگر نویسان بر حال تمام آنها وقوف یافت پس از آنکه همه را خوب شناخت امر کرد همه را به دارالاماره حاضر کردند و شروع به انتقام کرد .

صحنه انتقام

از این تاریخ به بعد مستحفظین در دروازه های کوفه گماشته شده و احدی بدون تفتیش و اجازه حق خروج از شهر را نداشت .

ابو عمر و حاجب ایرانی و ابن کامل اسدی که متعهد شرطه شهر بودند هر روز عده ای را کشته ویا اسیر می نمودند و هر وقت یکی از آنها در شهر حرکت میکرد مردم از عقب او میرفتند که آیا به کشتن یا گرفتن که میروند .

عمر سعد به خانه ابن بهیره که قرابت صهریت با خاندان علی (ع) داشت پناهنده شد و به وساطت او امان نامه ای بدین مضمون گرفته بود که عمر سعد مادامیکه از کوفه خارج نشده و احداث حدثی ننماید در امان است اسحق ابن اشعت کندی برادر زن عبدالله کامل بخانه او پناهنده شد و ثمر بن ذی الجوشن از کوفه فرار و در یکی از قراء با چند نفر پنهان شده خولی اصبحی در دودکش مطبخ خانه خود زندگی می نمود ولی اغلب افراد غیر معروف و عادی بیشمار که در کربلا برای جنگ رفته بودند یا در میان جنگ به قتل رسیده و یا بلافاصله بوسیله مأمورین مخصوصی اسیر و کشته می شدند اما از معروفترین آنان کمتر گرفتار می شدند.

مختار ابو عمر و ایرانی حاجب و عبدالله کامل را مخاطب قرار داده و مؤاخذه نمود که چگونه است هر که اسیر می شود یا کسانی است که با من جنگ کرده و باید عفو شود یا از رجاله لشکر عمر سعد در کربلا است و روسای این قوم گرفتار نمی شوند علت آنست شما عمر سعد را که سردار لشکر کربلا است ازاد گذارده و بدی جهت قلوب شیعه در کار سرد شده است مختار گفت خدا مرا امان ندهد اگر او را امان دهم امروز با اتباع خود نزد او بروید و بگویید امیر تو را احضار کرده اگر اطاعت نمود که نعم المطلوب و اگر ردا و لباس خود را طلبید بدانید که شمشیر میخواهد و فوراً او را به قتل برسانید. عبدالله بموجب فرموده عمل نموده سر زده با عده ی مسلحانه به خانه ی او وارد شد عمر گفت چه خبر است عبدالله کامل جواب داد که اجابت کن امیر

را گفت امیر را با من چه کار است و حال آن که به خط خودش به من امان داده است . عبدالله نامه را خواست و بشرحی که گذشت قرائت نمود و گفت عجب احمقی هستی تو روزی چند بار احداث حدث کرده و اثر این امان نامه مرتفع شده است ولی گمان بد مبر امیر به عهد خود وفا خواهد کرد .

عمر سعد فریاد زد که أی غلام عبا و کفش مرا بیاور که نزد امیر بروم .

عبدالله گفت حرامزاده با من حیله می کنی و شمشیر می خواهی و بلافاصله شمشیر را بر فرق آن ملعون فرود آورد هر یک از همراهان ضربتی بر او زده و سر نحس او را از بدن جدا نموده و نزد مختار آوردند در حالیکه حفص پسر او نزد مختار نشسته بود.

مختار پرسید از او که آیا این سر را می شناسی جواب داد سر پدر من و زندگانی بعد از او لذتی ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی قیام مختار در سال 66 هجری 16 ص

تحقیق درباره ی قیام 15 خرداد به روایت اسناد

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره ی قیام 15 خرداد به روایت اسناد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

قیام 15 خرداد به روایت اسناد

نویسنده: محمدرضا تمری

چکیده: امام خمینی در عصر عاشورا سخنرانی شدیدالحن خود را ایراد نمود و در آن دستگاه حاکمه و رژیم صهیونیستی را زیر سؤال برد و آنها را به به نحوی غارت کننده و مفتخور قلمداد نمود و اعمال و رفتار شاه را ناشی از وابستگی وی ‌دانست.به دنبال سخنرانی شدید و تند امام علیه شاه و اسرائیل در جمع هزاران نفر در مدرسه فیضیه، بامداد 15 خرداد و نیروهای رژیم شاه به منزل ایشان در قم حمله بردند و بعد از دستگیری ، ایشان را به تهران منتقل نمودند. همزمان با دستگیری امام علمای ویژی از شهرهای مختلف همچون آیت‌الله بهاءالدین محلاتی و آیت‌الله حسن قمی دستگیر شدند.در پی بازداشت امام در قم و تهران و سایر شهرها درگیری و تظاهرات برپا شد و رژیم با شقاوت هر چه تمام به سرکوب مردم پرداخت و مبارزه مردم در روزهای بعد ادامه داشت و قیام 15 خرداد با شدت سرکوب شد.

مقدمه:

شکل‌گیری نهضت امام خمینی حاصل تلاش‌های نظری و عملی است که در پی آن نظام اسلامی جایگزین رژیم وابسته پهلوی شد.قیام 15 خرداد را نمی توان یک حادثه و اتفاق تصور نمود ، بلکه باید ریشه آن را در جریان‌های قبل از سال 1342 مورد بررسی قرار داد.

از سال 1332 که آمریکا با کودتای 28 مرداد ماه در صحنه سیاسی ایران صاحب نفوذ شده بود تصور نمی‌کردند که ظرف 10 سال با جریانی مواجه شود که رژیم وابسته به آنان را در سراشیبی سقوط قرار دهد و منافع آنان را به خطر اندازد، در واقع نهضت امام مسیر خود را با مخالفت با اجرای سیاست‌های جدید آمریکایی در ایران آغاز نمود. و با پیروزی انقلاب اسلامی به سیطره سیاسی، نظامی ـ اقتصادی ـ آنان خاتمه داد.

نگاهی کوتاه به جریان دستگیری امام:

ماه محرم از راه رسید و رژیم ترسید و تردید نداشت که در این ماه سخنرانان مذهبی که طرفدار امام خمینی هستند از جنایات دستگاه حاکمه و سلطنت سخن خواهند راند، لذا برای پیشگیری ـ از آنچه که در وقوعش شکی نداشتند ـ جمعی از سخنرانان و وعاظ مذهبی را احضار و با تهدید و ارعاب به آنان اعلام کرد که سه مطلب را رعایت کنند:

الف: بر ضد شخص اول مملکت مطلبی نگویید

ب: از اسرائیل و آنچه مربوط به اسرائیل است حرفی نزنید

ج: اینقدر نگویید اسلام در خطر است(1).

امام بعد از اطلاع از این امر، اقدام به صدور بیانیه‌ای نمودند که در آن خطاب به وعاظ و گویندگان دینی چنین هشدار دادند که این التزامات ارزش قانونی ندارد و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد و در ضمن التزام گیرندگان مجرم و قابل تعقیب هستند .... سکوت در ای ایام، تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. (2)

امام خمینی در عصر عاشورا سخنرانی پر نور و شدیدالحن خود را ایراد نمود و در آن دستگاه حاکمه و رژیم صهیونیستی را زیر سؤال برد و آنها را به به نحوی غارت کننده و مفتخور قلمداد می‌کنند ، و اعمال و رفتار شاه را ناشی از عدم تفکر و وابستگی وی می‌دانست و در مورد درخواست‌های رژیم چنین می‌‌گویند: «اگر به این سه تا امر کار نداشته باشیم، دیگر چه بگوییم، ما هر چه گرفتاری داریم از سه تاست ...»(3).

به دنبال سخنرانی شدید و تند امام علیه شاه و اسرائیل در جمع هزاران نفر در مدرسه فیضیه، بامداد 15 خرداد و نیروهای رژیم شاه به منزل ایشان در قم حمله بردند و بعد از دستگیری ، ایشان را به تهران منتقل نمودند. همزمان با دستگیری امام علمای ویژی از شهرهای مختلف همچون آیت‌الله بهاءالدین محلاتی و آیت‌الله حسن قمی دستگیر شدند، (4) در پی بازداشت امام در قم و تهران و سایر شهرها درگیری و تظاهرات برپا شد و رژیم با شقاوت هر چه تمام به سرکوب مردم پرداخت و مبارزه مردم در روزهای بعد ادامه داشت و قیام 15 خرداد با شدت سرکوب شد.(5)

روایت دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی از قیام 15 خرداد:

چهار روز قبل از شکل‌گیری قیام 15 خرداد 1342 ساواک در خصوص شایعات راجع به تصمیم طرفداران روحانیون و مخالفین دولت به برگزاری تظاهرات در تهران در روز عاشورا چنین اعلام می‌کند: «بطوری که شایع است طرفداران روحانیت و مخالفین دولت در نظر دارند روز عاشورا ... وقایع 30 تیر را به وجود آورند.(6)

ساواک جهت جلوگیری از قیام مساجد و کلیه بازارها را ـ که این محل ما محل اجرای مراسم‌های عزاداری هستند و دسته‌های سینه‌زنی و سوگواری راه می‌اندازند ـ تحت کنترل و مراقبت شدید قرار داد.(7) به طوری که در گزارشی از حرکت عده‌ای از عزاداران تظاهرات کننده که از کوچه آبشار به سمت شمال تهران در حرکت هستند چنین آمده است:

«هم اکنون دسته‌ای در قسمت شامل باار کفاش‌ها هستند و نوحه زیر را می‌خوانند، قم کشته کربلا ... فیضیه مثل قتل‌گاه است .... مولایم خمینی ، صاحب‌الاعصر .

جمعیت آنان حدود 5000 نفر اعلام می‌دارد و پلاکاردی به همراه خود حرکت می‌دهند که بر روی آن نوشته شده اگر دین‌داری آزاده باشید». (8)

پلیس تهران به واحدهای زیر امر کلانتری‌های مربوطه اعلام می‌دارد که از ساعت 20 روز 13/3/42 ... کلانتری‌ها مخصوصا کلانتری‌هایی که برنامه بیشتری داشته‌اند و با ابوالجمعی خود وعده اینکه از کلانتری‌ها کمک گرفته‌اند تا پایان برنامه عزاداری و مراسم سوگواری در مساجد و تکایا مراقبت لازمه را با توجه به دستورات صادره معمول در تمام مدت با هوشیاری کامل مراقب حفظ انتظامات و بخش مربوطه خود باشند».‌(9)

سازمان اطلاعات و امنیت کشور در خصوص حرکت دسته عزاداران مسجد ابوالفتح به طرف دانشگاه تهران و سردادن شعار در حمایت امام خمینی و شایعه حرکت عده‌ای از تظاهرات کنندگان به سمت بازار و کاخ گلستان چنین گزارش می‌دهد : «از این ساعت دسته عزاداری مسجد جامع ابوالفتح که عده آنان به 5000 بالغ گردیده به چهار راه کالج (میدان فردوسی) رسیده و هدف آنان عزیمت به طرف دانشگاه تهران است و شعارهای آنان ، شعارهایی است که قبلا به عرض رسیده است. (10)

در گزارشی دیگر تظاهرات کنندگان که از مسجد ابوالفتح به طرف سرچشمه حرکت نموده ... به میدان بهارستان رسیده و به علت ازدیاد جمعیت وبسته شدن راه وضع عبور و مرور را مختل کرده و با شعارهایی عابرین را دعوت به پیوستن به خود می‌کنند. (11)

ساواک در گزارش‌هایی از سخنرانی یک فرد ناشناس که در جلوی دانشگاه تهران که عملکرد عاملان اسرائیل را در ایران محکوم نموده و نیز حمله به فیضیه و حرکت تظاهرات کنندگان و تصمیم آنان مبنی بر ورود به کاخ سلطنتی اعلام می‌دارد : «سخنرانی جلوی دانشگاهتهرا ندرباره عمال اسرائیل در ایران و ابراز تنفر از موضوع مدرسه فیضیه و حمایت از آیت‌آلله خمینی بوده است، دسته دیگر جلوی دانشگاه تهران مدرسه فیضیه و حمایت از آیت‌آلله خمینی بوده است، دسته دیگر جلوی دانشگاهتهران بود بعد از نوحه‌×وانی از طرف باغ شاه ، چهار راه پهلوی .... به طرف کاخ آمدند و قصد ورود به کاخ داشتند ...(12)

در جریان قیام 15 خرداد رژیم حتی به دانش‌آموزان و محصلین کم سن و سال رحم نکرد و اقدام به بازداشت و زندانی کردن آنان می‌نمود (13)

مردم در روز 14 خرداد 1342 به مبارزه خود ادامه دادند به طوری که گزارشی جریان واقعه را اینچنین بازگو می‌کند: «ساعت 11 روز 14/3/1342 اطلاع دادند که عده‌ای به وزارت صنایع و معادن حمله کردند (14)...»

در جریان مبارزه مردم پیرو دستور شماره 9، تمام واحدهای زیر امر پلیس کماکان تا اطلاع ثانوی در حال آماده باش بودند.(15) .

خبر واقعه 15 خرداد به سرعت به شهرهای دیگر ایران سرایت نمود و به طوری که در جریان مسافرت به تهران و بازگشت آنان به شهر خود جریان و ماجرای 15 خرداد را به شهر خود انتقال می‌دادند به طوری که بر اساس گزارش ساواک نهاوند زد و خورد بین مأمورین و مردم تهران، سخن روز مردم شده است. و مسافرانی که از تهران مراجعت می‌کنند اظهار می‌دارند که اکثر بازارها تعطیل است و از اعلامیه‌هایی که در تهران منتشر شده به همراه خود به شهرهای خود می‌آورند. (16)

در گزارش مختلف ساواک اشاراتی به درگیری بین پلیس و مردم شد که در این درگیری‌ها مردم به وسیله چوب و سنگ به مبارزه می‌پردازد و حضور دانشجویان نیز مشهود است و شعار تظاهرات کنندگان یا مرگ یا خمینی است. (17)

ساواک شهرهای دیگر نیز از جریان قیام 15 خرداد در شهر خود گزارش می‌دهند به نحوی می‌توان گفت بسیاری از شهرهای ایران متأثر از قیام 15 خرداد بوده‌اند. و آماده حرکت به سمت تهران شدند به عنوان مثال: در گزارشی که از کاشان رسیده اعلام داشته که: «طبق اطلاع واصله از کاشان ساعت 10:45 روز 15 خرداد جاری جمعیت قصد حمله به شهربانی داشته‌اند و یک ژاندارم از طرف جمعیت تیر خورده و مأمورین به جمعیت مسلح به چوب و سنگ حمله و دو نفر مجروح شده‌اند. (18)

و در جریان مبارزه بین انقلابیون و پلیس بسیاری از اتومبیل‌های پلیس از بین رفتند . (19)

سرانجام فرمانداری نظامی تهران در خصوص ممنوعیت عبور و مرور در شهر از ساعت 22 تا 5 بامداد ، ممنوعیت تشکیل اجتماعات ، ... اعلامیه 7 ماده ای به شرح ذیل اعلام نمود :

چون به موجب تصویب نامه هیأت وزیران به منظور حفظ آرامش و امنیت عمومی اهالی محترم پایتخت و حومه و جلوگیری از اعمال سوء و اخلالگری عناصر مفسده جو مقرر است حکومت نظامی تهران و حومه برقرار می گردد و متن تصویب نامه دولت از رادیو به استحضار رسیده است ... انتظار دارد که در حفظ نظم و آرامش با مأمورین انتظامی درجه همکاری فرمایند :

1- از این تاریخ تا صدور اعلامیه ثانوی از ساعت 22 تا 5 صبح عبور و مرور در شهر و حومه مطلقا ممنوع است چنانکه به دستور توقف مأمورین انتظامی توجه ننمایند ، به سوی آنان تیراندازی خواهد شد .

2- اجتماعات به کلی قدغن است و افراد و اشخاص حق توقف و اجتماع در معابر ندارند و با اولین اخطار مأمورین انتظامی باید فورا متفرق شوند .

3- افرادی که شغل و کار آنان ایجاب می کند هنگام شب از خانه خارج شوند از قبیل اطباء ، داروسازان و غیره باید اجازه مخصوص از فرمانداری تحصیل نمایند . ُ

4- اشخاصی که عملا بر ضد دولت مشروطه و امنیت آسایش عمومی اقدام و خیانت آنها مدلل شده باشد محکوم به قتل خواهند شد .

5- اشخاصی که سوء ظن مخالفت با دولت مشروطه و امنیت و انتظام عمومی در حق آنان بشود قوه مجریه حق توقف آنان را خواهد داشت و پس از توقف به استنطاق آنان شروع خواهد شد .

6- مأمورینی که تأمین شهر به عهده آنان واگذار است در صورت سوء ظن حق دخول به منازل و اجرای تحقیقات را خواهند داشت و در صورت مخالفت و مقاومت جبرا می توانند داخل شوند .....

7- اجتماعات انجمن ها در مدت حکومت نظامی باید به کلی موقوف و متروک گردد. (20)

در جریان قیام 15 خرداد 1342 جمعیت کثیری از مردم شهید شدند و رژیم با خشونت به سرکوب تظاهرات کنندگان پرداخت و آمار دقیقی از تعداد مقتولین را اعلام نکرده است و در یکی از گزارش ها فهرستی از 186 نفر از شهداء این جریان را اعلام کرده است (21) ، حال آنکه که اگر تمام گزارش موجود بود – آن وقت می توانستیم بیشتر به جنایات و کشتار رژیم در جریان قیام 15 خرداد پی ببریم . رژیم پهلوی آنقدر احساس ترس و هراس شده بود که تا 50 روز بعد از قیام بر اساس تصویب هیأت وزیران در تهران و حومه حکومت نظام اعلام نمود.

نتیجه :

از مظالم اسناد فوق نکات زیر قابل توجه است

1- وقایع عاشورای سال 42 همانند وقایع 30 تیر به رهبری آیت الله کاشانی را در ذهن رژیم تداعی می نمود به طوری که در سندی به صراحت به آن اشاره نموده اند .

2- مسجد به عنوان پایگاهی جهت سازماندهی مبارزه علیه رژیم.

3- مبارزه با نفوذ عمال اسرائیل .

4- مردمی بودن و حضور فعال اقشار مختلف آنان در این قیام .

5- اسلامی بودن قیام .

6- عدم وابستگی قیام 15 خرداد به حزب و گروه خاص .

7- ارتباط نزدیک بین روحانیت و مردم ، حمایت مردم از روحانیت در جریان قیام به طوری که در شعارهای آنان این مسأله نمایان است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی قیام 15 خرداد به روایت اسناد