اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره قضا و قدر

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره قضا و قدر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره قضا و قدر


مقاله درباره قضا و قدر

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:13

مساله قضا و قدر

درآمد

مساله قضا و قدر یکى از مباحث بسیار مهم کلامى است . این مساله با آنچه که امروزه به ((سرنوشت)) معروف است , ارتباط نزدیکى دارد و نه تنها ذهن فیلسوفان و متکلمان را به خود مشغول داشته, بلکه یکى از مسائل اساسى در زندگى هر انسانى است. از این رو, بحث سرنوشت, از دیرزمان, جایگاه خاصى در ادبیات ملل گوناگون داشته و دستمایه شاعران و داستان سرایان و ... براى خلق آثار بزرگ بوده است . البته , طبیعى است که متالهان و خدا باوران مساله سرنوشت را در ارتباط با علم و اراده الهى تفسیر مى کنند, اما ملحدان آن را در چارچوب حتمیت هاى برخاسته از علل و اسباب مادى محصور مى سازند.

به هر ترتیب , اصل مساله قضا و قدر از مسلمات عقاید اسلامى است و چندان در کتاب و سنت فراوان از آن سخن گفته شده که هیچ جاى انکار و اختلافى باقى نمانده است . با این حال, همان گونه که اشاره خواهیم کرد, در تفسیر این اصل مهم اعتقادى بین طوایف مختلف اسلامى, اختلافاتى به چشم مى خورد.

معناى قضا و قدر

واژه ((قدر)) به معناى حد و اندازه و مقدار شى است براى واژه ((قضا)) نیز معانى گوناگونى گفته شده است, که در این میان مى توان به حکم , قطعیت و فیصله دادن اشاره کرد.

این دو واژه و برخى مشتقات آن, در آیات و روایات متعددى به کار رفته است که در ادامه , پاره اى از آنها را نقل خواهیم کرد.

 

اقسام قضا و قدر

براى روشن شدن فضاى بحث, مى توان قضا و قدر را به دو دسته تقسیم کرد: قضا و قدر علمى; و قضا و قدر عینى .

همچنین در یک تقسیم بندى دیگر, قضا و قدر در دو دسته فردى و عمومى جاى مى گیرند.

ما بحث را با ((قضا و قدر علمى)) پى مى گیریم و سپس به اقسام دیگر مى پردازیم.

 

قضا و قدر علمى

مقصود از قدر یا تقدیر علمى آن است که خداوند پیش از آفرینش هر شیئى به خصوصیات و حدود و اوصاف آن, علم دارد. این خصوصیات در مجردات, به ویژگیهاى ذاتى و ماهوى آنها مربوط مى شود و در موجودات مادى, علاوه بر ویژگیهاى ذاتى, شامل مختصات زمانى, مکانى, ابعاد, مقادیر و... مى گردد. بنابراین, خدا از ازل مى داند که هر یک از مخلوقات او داراى چه ویژگیها و اوصافى اند.

مقصود از قضاى علمى نیز آن است که خداوند از ضرورت وجود اشیا 1 در ظرف تحفق علل آنها آگاه است; یعنى, خدا از ازل مى داند که هر یک از اشیا در شرایط خاصى و تحت تاثیر اسباب و علل خاصى موجود مى شوند.

بنابراین, مى توان گفت که علم پیشین خداوند به خصوصیات اشیا و ضرورت وجود آنها, همان قدر و قضاى علمى است .

با توجه به تفسیرى که از قضا و قدر علمى ارائه گردید, معلوم مى شود که قضا و قدر (به این معنا) به علم الهى باز مى گردند و از شاخه هاى صفت ((علم)) به شمار مىآیند. بر این اساس, خداوند مى داند که هر شیئى, با چه خصوصیات و اوصافى و در چه شرایطى پا به عرصه وجود مى گذارد و چگونه به هستى خویش ادامه مى دهد و این همان حقیقتى است که گاه از آن به ((سرنوشت)) یاد مى کنند.

 

قضا و قدر عینى

مقصود از قدر عینى, تعیین و تحدید خصوصیات و اوصاف ذاتى و عرضى موجودات از سوى خداوند است و مقصود از قضاى عینى آن است که خداوند ضرورت وجود را به مخلوقات خویش اعطا مى کند و از طریق نظام اسباب و علل, وجود آنها را تعین مى بخشد. 2 به عبارت دیگر, هر موجود ممکن داراى دو جنبه است:

1ـ اصل وجود آن که در نظام على, ضروت و قطعیت یافته است .

2ـ خصوصیات ویژگیها و اوصاف آن.

و مفاد قضا و قدر عینى آن است که این دو جنبه, از سوى خدا و به اراده و مشیت اوست .

با توجه به معناى قضا و قدر عینى, چند نکته روشن مى شود:

1ـ بر خلاف قضا و قدر علمى, قضا و قدر عینى بر وجود اشیا مقدم نیست, بلکه با آن همراه است .

2ـ قضا و قدر عینى از شئون خلق و ایجاد خداوند است و مى توان آن را به صفت ((خالقیت)) باز گرداند.

3ـ تقدیر عینى هر شى بر حسب مرتبه وجود آن متفاوت است بر این اساس, تقدیر مجردات عبارت است از تعیین حدود ذاتى و ماهوى آن, ولى در مادیات, تعیین شرایط زمانى و مکانى و خصوصیات کیفى و کمى و اوصاف عرضى مانند زیبایى, سلامتى و... در حوزه تقدیر قرار مى گیرند.

 

سرنوشت و اختیار

یکى از مهمترین مسائلى که در ارتباط با قضا و قدر مطرح مى شود, نسبت آن با اختیار انسان است. قضا و قدر علمى مقتضى آن است که خداوند از پیش بداند که اعمال آدمى با چه خصوصیاتى و در چه شرایطى واقع مى شوند. همچنین, براساس قضا و قدر عینى, اراده الهى در شکل گیرى اعمال انسان و تعیین یافتن آن دخالت دارد. با توجه به این مطلب, گروهى مى پندارند که قضا و قدر الهى با اختیار انسان ناسازگار است, و لازمه اعتقاد به این اصل آن است که آدمى در پهنه هستى, به جاى بازیگرى, تماشاگرى بى اختیار باشد که صرفاً نظاره گر حوادث و امورى است که از پیش, قلم تقدیر و سرنوشت حتمیت آن را رقم زده است. به این ترتیب, اعتقاد به قضا و قدر به صورت یکى از عوامل جبرگرایى درآمده است و بسیار جاى تعجب است که به رغم تاکید فراوان قرآن بر اختیار و مسئولیت انسانها و پاسخگویى صریح آن به استدلالات جبرگرایانه مشرکان ملاحظه مى کنیم که جمعى از مسلمانان, که گاه آنان را ((قدریه)) مى نامند. 3اعتقاد به قضا و قدر الهى را مستلزم سلب اختیار از انسان دانسته اند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قضا و قدر

مقاله درباره قضا و قدر (پرتوئی از تفسیر نمونه)

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره قضا و قدر (پرتوئی از تفسیر نمونه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

مقدمه

واژه قضا به معنای گذراندن، به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز به معنای داوری کردن (که نوعی یکسره کردن است) به کار می رود و واژه «قَدُر» و «تقدیر» به معنای اندازه، اندازه گیری و چیزی را به اندازه معین ساختن استعمال می‎شود.

1- همه چیز اندازه دارد.

در آیات مختلفی از قرآن مجید می‌خوانیم که هر چیزی محدود به حدی است که از آن حد تجاوز نمی‌کند. در سوره طلاق آیه3 می‌فرماید: «قد جعل الله لکل شییء قدراً» (خدا برای هر چیز مقدار و اندازه‌ای قرار داده است) و در سورة حجر آیة 21 می‌خوانیم و ان من شییء الاعندنا خزائنه و ماننزله‌الابقدر معلوم» (هر چیزی خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معین آن را نازل نمی‌کنیم) در آیات مورد بحث نیز می‌خوانیم: «و کل شییء عنده بمقدار.»

اینها همه اشاره به آن است که هیچ چیز در این عالم بی‌حساب نیست، حتی موجوداتی را که گاهی در جهان طبیعت، ما بی‌حساب و کتاب فرض می‌کنیم همه آنها دقیقاً حساب و کتاب دارند، چه ما بدانیم یا ندانیم، و اصولاً حکیم بودن خداوند، نیز مفهومی جز این ندارد، که همه چیز در آفرینش او برنامه و حد و اندازه دارد.

آنچه را از اسرار آفرینش امروز بوسیلة علوم دریافته‌ایم، این حقیقت را کاملاً تأیید می‌کند. مثلاً خون انسان که حیاتی‌ترین مادة وجودی او است و عهده‌دار رساندن تمام مواد لازم به تمام یاخته‌های بدن انسان است، از بیست و چند ماده ترکیب یافته. نسبت این مواد و اندازه و کیفیت هر یک بقدری دقیق است که با کمترین تغییر سلامت انسان به خطر می‌افتد و به همین دلیل برای شناخت نارسائیهای بدن فوراً به سراغ آزمایش خون و اندازه‌گیری مواد قندی، چربی، اوره، آهن و سایر اجزاء ترکیبیش می‌روند و از کمی و زیادی این اجزاء فوراً به علل نارسائیهای بدن و بیماریها پی می‌برند. تنها خون انسان نیست که ترکیبی این چنین دقیق دارد، این دقت و محاسبه در سراسر عالم هستی موجود است.

ضمناً با توجه به این نکته روشن می‌شود که آنچه را که گاهی ما بی‌نظمی‌ها و نابسامانیهای عالم هستی می‌پنداریم در واقع مربوط به نارسائی علم و دانش ما است و یک موحد و خداپرست راستین هیچگاه نمی‌تواند چنین تصوری دربارة عالم داشته باشد و پیشرفت تدریجی علوم گواه این واقعیت است. نیز این درس را می‌توانیم بیاموزیم که جامعة انسانیت که جزئی از مجموعة نظام هستی است اگر بخواهد سالم زندگی کند باید این اصل «کل شییء عنده بمقدار» بر سراسر آن حکومت داشته باشد و از هر گونه افراط و تفریط و کارهائی که حساب و کتاب در آن نیست بپرهیزد و در تمام نهادهای اجتماعی حساب و کتابرا حاکم سازد.

2- همه چیز جهان روی حساب است.

جملة «انا کل شیء خلقناه بقدر» در عین فشردگی از حقیقت مهمی در عالم خلقت پرده برمی‌دارد، حقیقتی که بر سراسر جهان هستی حاکم است و آن اندازه‌گیری دقیق در همة کائنات جهان است. هر قدر علم و دانش بشری پیشرفت می‌کند به این اندازه‌گیری دقیق آشناتر می‌شود. این اندازه‌گیری دقیق در موجودات ذره‌بینی موجود در کرات عظیم آسمانی نیز حاکم است. فی‌المثل می‌شنویم فضانوردان با محاسبات دقیق علمی که به وسیلة صدها نفر کارشناس متخصص بوسیله‌ مغزهای الکترونیکی انجام می‌گیرد موفق می‌شوند درست در همان منطقه‌ای از کرة ماه که می‌خواستند، بنشینند، در حالیکه ظرف چند روزی که سفینه فضائی فاصلة زمین و ماه را می‌پیماید همه چیز دگرگون می‌شود، ماه هم بدور خود می‌گردد و هم بدور زمین و جای آن بکلی عوض می‌شود و حتی در لحظة پرتاب سفینه نیز زمین هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوق‌العاده‌ای درحرکت است، ولی از آنجا که


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قضا و قدر (پرتوئی از تفسیر نمونه)

تحقیق در مورد نظریه اقامه حدود

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد نظریه اقامه حدود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نظریه اقامه حدود


تحقیق در مورد نظریه اقامه حدود

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:23

 

  

 فهرست مطالب

 

نظریه اقامه حدود

 

فرضیه نیابت حقیقى از امام مهدى در قضاء

 

نظریه مرجعیت دینى

 

 

 

 

 

 

 

   در کنار کار عظیمى که فقهاء در اوائل قرن پنجم مبنى بر فتح باب اجتهاد کردند ، آنها دست به استنباط یک نظریه و فرضیه اى زدند که نقش به سزائى در پیش بُرد فکر سیاسى امامى داشته است ، این فرضیه دریچه اى بود که به مرور زمان بزرگ و تکامل یافت. بالنتیجه آن فرضیه سبب گردید که شیعیان امامیه از شرط عصمت و نص در امامت دست بردارند وبالاخره منجر به دست کشیدن از نظریه (تقیه و انتظار امام مهدى غائب) و قائل به نظریه (ولایت فقیه) شدند ، این نظریه عبارت از (فرضیه نیابت واقعى براى فقهاء از امام مهدى در امور قضاء) مى باشد ، خواستگاه این نظریه روایاتى که از اهل بیت نقل شده مبنى بر اجازه دادن به فقهاء در حیات ائمه معصومین به نیابت از آنان منصب قضاء را اشغال منند ، و روایات معتمد در این زمینه به شرح ذیل مى باشند:

   1 – مقبوله عمر بن حنظله از امام صادق که مى فرماید: ( شخصى را انتخاب کنید که حدیث ما را روایت کند و حلال و حرام ما را بداند وبا احکام ما آشنا باشد ، اگر او را به عنوان حاکم پذیرفتید من او را به عنوان قاضى نصب مى کنم).[1][1]

   2 – مشهوره ابى خدیجه از امام صادق مى گوید: ( شخصى را براى قضاء از میان خود انتخاب کنید که حدیث ما را روایت کرده باشد ، به وى رجوع کنید).[2][2]

   3 – روایت دیگرى از ابى خدیجه ، در آن مى گوید: ابو عبد الله من را به اصحاب فرستادند ، به من گفت: به آنان بگو : اگر میان خود اختلاف و خصومت افتاد یا در داد وستد با هم اختلاف پیدا کردید ، شما را بر حذر مى کنم که به یکى از فاسقین براى قضاوت روبیاورید ، یکى را از خود انتخاب کنید که دانا به حلال و حرام ما باشد ، که من او را به عنوان قاضى بر شما نصب کردم ، و شما را بر حذر مى کنم به سلطان جائر پناه بیاورید براى قضاوت و حل نزاعات).[3][3]

   این اذنهاى عامى که در عصر ائمه صادر شد که فقهاى شیعه در مجال قضاء در زمان غیبت مى تواند امر قضاء را ممارست کنند و آن را به عنوان استعاره گرفتند ، دو حالت با هم شبیه بودند و آن غیبت امام ، وائمه نمى توانستند همه جا باشند ، بنا به توصیه ائمه آنها یکى را از خود انتخاب کنند تا در مسائل قضاء به وى رجوع شود ، این در حالت اول ، و در حالت دوم هم به همین شکل بود ، چون شیعیان در عصر غیبت به سرّ مى بردند ، براى حل اختلافات بینى به فقیه و قاضى منتخب خود رجوع مى کنند ، علاوه بر این متکلمین و فقهاء از آن احادیث و اذنها فرضیه (نیابت واقعى از مهدى) را استنباط کردند.

   شیخ مفید در کتاب (المقنعه – الحدود) حق اقامه حدود را فقط به عهده سلطان اسلام که منصوب حق تعالى مى باشد دانست ، و آن ائمه هدى از آل محمد (ص) یا منصوب آنها از امراء و حکام مى باشند ، او در عصر غیبت اجازه داد براى هرکسیکه تواناى قضاء دارد آن را ممارست کند و حدود اقامه کند و خاصه براى فقهاء چون ائمه قضاء را به آنها تفویض کردند - در صورت امکان – او گفت:" اگر کسى بتواند حدود را روى فرزند یا برده خود اقامه کند واز سلطان جور نترسد وبه وى ضررى نرسد ، باید حدود اقامه کند ، اما اگر از اقامه حدود از ظالمین بترسد که به وى اعتراض کنند یا براى جان و دین خطر باشد ، اقامه حدود از وى ساقط مى شود". او مى گوید:" اگر کسى توانست حدود را روى دأیین دستان خود از اقرباء یا بردها یا اشخاص دیگر اقامه کند و از عدوان ظالمین در امان باشد ، بر او واجب است که حدود را بر آنان اقامه کند ، باید سارق را قطع و زانى را شلاق و قاتل را بکشد ، واین فرض مى باشد بر کسیکه سلطان او را به این منصب قرار داده ، چون قاضى خلیفه سلطان مى باشد ، یا اگر کسى از طرف سلطانى به امارت منصوب شد ، بر او واجب است که حدود را اقامه و احکام را تنفیذ کند و امر به معروف و نهى از منکر و جهاد کفار و مستحقین از فجار را انجام دهد ، و برادران مؤمن باید در آن کار در صورت امکان یارى دهند به شرط اینکه از حدود خدا تجاوز نکند و او را در معصیت خدا اطاعت نکنند ، گرچه وى منصوب سلطان ذلال باشد ، اگر شخصى به عنوان امیر از طرف ظالمین نصب و حکومت کرد و به ظاهر نماینده سلطان دائر بوده  اما در واقع حال او از طرف (صاحب الامر) منصوب شده است ، چون امام اجازه داده است نه سلطان جائر". مفید نه فقط براى ممارست قضاء اذن به فقهاء داد ، بلکه براى خروج از بحران اذن را به هر متمکن از اقامه حدود داد ، چون قاضى در حقیقت به نمایندگى از (صاحب الامر) اقامه حدود مى کند ، با اینکه مفید در اکثر کتب کلامیه خود ملتزم به تعطیل اقامه حدود در عصر غیبت مگر با اذن امام معصوم غائب بود ، اما او سعى در فرار از موضعگیرى منفى نسبت به اقامه حدود کرد ، بالاخره او اجازه داد در بعضى از (رسائل) براى نائب سلطان ظالم اقامه حدود کند ، وگفت:" روایت صحیح آمده که جایز است در صورت تمکن حدود اقامه شود و دست سرّاق را قطع کنند و هرچه مقتضىِ شریعت در این امور انجام دهد".[4][4] اما سید مرتضى به موضوع (افتراض نیابت واقعى) که مفید را نقل کرد اشاره اى نداشت. اما شیخ طوسى نظریه (نیابت واقعى) را  تأیید کرد و گفت:" در حال قصور دست ائمه حق و غلبه ظالمین رخصت داده شده براى کسیکه متمکن باشد حدود را روى فرزند و اهلبیت وبرده هایش اقامه کند


[1][1]  - العاملى ، وسائل الشیعه ج18 ص 99 باب 11

[2][2]  -  همان ص 4

[3][3]  - همان ص 100

[4][4]  - المفید ، الرسائل ، ج2 ص 89

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نظریه اقامه حدود