اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بافت استخوانی 50 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره بافت استخوانی 50 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

بافت استخوانی

مقدمه

استخوان یکی از سخت‌ترین انواع بافت پیوندی است. سختی آن بیشتر به یک ماده پلاستیکی شباهت دارد تا به یک سنگ. زیرا کاهش کلسیم آن را نرم می‌کند و کاتیونهایی نظیر سرب ، استرانسیم و رادیم جانشین کلسیم می‌شوند و سختی استخوان را از بین می‌برند. استخوان نظیر دیگر بافتهای پیوندی ، شامل ماده زمینه‌ای و سلولهای بافت استخوانی است. ماده زمینه‌ای به دو صورت بی‌شکل و شکل‌دار وجود دارد.

ساختار استخوان

استخوان شامل ماده زمینه‌ای و سلولهای بافت استخوانی است. ماده زمینه‌ای به دو صورت بی‌شکل و شکل‌دار وجود دارد. ماده زمینه‌ای بی‌شکل شامل مواد کانی نظیر فسفات و کربنات کلسیم و منیزیم ، یون سیترات ، یون فلوراید ، سدیم و پتاسیم است. مواد آلی شامل کندروآتین سولفات C و Aو پروتئینی به نام استئوموکوئید و مواد آلی دیگری است که عبارتند از: استئونکتین ، که بلورهای کانی را به کلاژن وصل می‌کنند. استئوکلسین که کلسیم را به خود می‌بندد. سیالوپروتئین و پروتئین شکل دهنده استخوان.

 

ماده شکل‌دار آن ، کلاژن I است. کلاژن به صورت یک هسته مرکزی است که مواد کانی بر روی آن رسوب کرده‌اند. کل این ترکیبات بلورهای هیدروکسی آپاتیت را تولید می‌کنند. هیدروکسی آپاتیت تیغه‌های استخوانی را به شکل دوایر متحدالمرکز می‌سازد. علاوه بر اینها ماده سومی بنام سیمان وجود دارد که اولا رشته‌های کلاژن را به یکدیگر می‌چسباند، ثانیا سیستمهای هاورسی را به یکدیگر متصل می‌کند و شکل منظمی به آنها می‌دهد. سلولهای بافت استخوانی بر چهار نوع‌اند که همزمان قابل رویت نیستند.

سلولهای بافت استخوانی

استئوسیتها

این سلولها ستاره‌ای شکل‌اند و دو هسته بیضی و پر از کروماتین دارند. هر استئوسیت در پیرامون خود لاکونا دارد. برای جلوگیری از مرگ سلولی ، استئوسیتها توسط زواید بسیار ظریف سیتوپلاسمی به یکدیگر مرتبط هستند. استئوسیتهایی که در نواحی عمیق یا پیر بافت استخوانی قرار دارند دارای شبکه آندوپلاسمی ناصاف و دستگاه گلژی کمتری هستند. تا زمانی که صدمه‌ای به استخوان وارد نشود، استئوسیتها تقسیم نمی‌شوند. با ایجاد ضایعه ، تقسیمات سلولها آغاز می‌شود. تعدادی از آنها به صورت استئوبلاست ، ماده زمینه‌ای بی‌شکل را می‌سازند و خود به استئوسیت تبدیل می‌شوند برخی دیگر به صورت سلولهای اجدادی استخوان باقی می‌مانند.

 

استئوبلاستها

سلولهایی هستند چند ضلعی با آنزیم فسفاتاز قلیایی فراوان و هسته‌ای که در خارج از مرکز سلول قرار دارد. این سلولها در محلی که فعالیت سازندگی زیاد است فراوان‌اند و دارای شبکه آندوپلاسمی ناصاف و دستگاه گلژی هستند. این دو نشان دهنده فعالیتهای ترشحی‌اند. به همین دلیل حبابهای ترشحی بسیاری در این سلولها دیده می‌شود. هنگام فعالیت ، تعدادی از استئوبلاستها به صورت سلولهای اجدادی استخوان ذخیره می‌شوند. اینها با وجود آنزیم فسفاتاز قلیایی ، قادرند ماده زمینه‌ای بسازند و به همین دلیل سلولهای سازنده خوانده می‌شوند. هنگام فعالیت مکعبی شکل و بازوفیلی وهنگام استراحت ، پهن و اسیدوفیلی هستند.

استئوکلاستها

استئوکلاستها از مونوسیتهای خون تولید می‌شوند. استئوکلاستها مسئول تجزیه ماده زمینه استخوان در هنگام استخوان سازی هستند. نقش استئوکلاستها عکس استئوبلاستهاست به همین دلیل سلولهای مخرب نامیده می‌شوند. این سلولها ، ابتدا ماده زمینه‌ای بی‌شکل و سپس کلاژن را تجزیه می‌کنند. استئوکلاستها معمولا سلولهایی غول آسا با سیتوپلاسم وسیع‌اند و تعداد 6 تا 50 هسته دارند.استئوکلاستهای جوان تک هسته‌ای بوده و در هنگام فعالیت بازوفیلی و هنگام استراحت اسیدوفیلی هستند. با وجود اسید فسفاتاز دراستئوکلاستها این سلولها می‌توانند ماده زمینه‌ای را تجزیه کنند. به علاوه هنگامی که میزان کلسیم خون به علت عمل هورمون تیروکسین و پاراتورمون کاهش می‌یابد، استئوکلاست کلسیم را از استخوان می‌گیرد و به جریان خون می‌فرستد. استئوکلاستها نزدیک سطح استخوان از حفره‌ای از ماده استخوانی در حال تخریب قرار دارند.

 

انواع استخوانها

از نظر تشریحی ، دونوع استخوان در بدن وجود دارد: استخوانهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بافت استخوانی 50 ص

تحقیق درمورد بافت 21 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد بافت 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

بافت

هر جسم سرامیکی پخته شده از مقداری فاز بلوری و فاز شیشه ای و تخلخل تشکیل یافته است مقدار و طرز تقسیم این فازها و همچنین اندازه و شکل آنها نشان دهندهی بافت آن جسم سرامیکی خواهد بود. تشکیل هر بافتی به عوامل مختلفی بستگی دارد، که برای مثال عبارتند از نوع ومقدار درشتی دانه مواد خام اولیه، روش مخلوط کردن و شکل دادن، خشک کردن و شرایط پخت.

تخلخل

تخلخل د راغلب اجسام سرامیکی بخصوص نوع زبر آن دیده می شود و بسیاری از عوامل مکانیکی و خواص سرامیک ها به شکل این تخلخل ها بستگی دارد.

تخلخل از لحاظ شکل به دو دسته تقسیم می شود. تخلخل باز و تخلخل بسته.

تخلخل باز خود به دو دسته دیگر تقسیم می شود .1-تخلخلی که گاز قابلیت عبور از آن را دارد و تخلخل بن بست یا کیسه ای که گاز یا هوا نم تواند از آن عبور کند.

ترموشیمى سرامیک

برای تهیه محصولات سرامیکی که به پخت احتیاج دارند تا از ماده اولیه به محصول آخری برسند یک رشته فعل و انفعالات مختلف انجام می گیرد ، از این لحاظ مهم استکه دانسته شود از این فعل و انفعالات چه حاصل می گردد، به چه سرعتی انجام می گیرند و به چه مقدار گرما نیازمندند. این محاسبات با کمک ترمودینامیک امکان پذیر است، البته اگر همیشه حالت تعادل فرض شود. برای رسیدن به این تعادل ها به علم سینتیک احتیاج است که معرف سرعت فعل و انفعالات فرآیندهاست.

لعاب هاى سربى

امروزه استفاده از اکسید سرب قابل قبول نیست، زیرا هزینه ایجاد شرایط درج شده در قوانین استفاده از اکسید سرب سریعا" افزایش می یابد ، به نحوی که -کارخانجات قادر به تحمل چنین هزینه ای نیستند. به طور سنتی ، اکسید سرب به چند دلیل در لعاب ها استفاده می شود. قدرت گدازآوری بالای اکسید سرب به لعاب ها اجازه می دهد تا در دمای بسیار پایین تری ذوب شوند. اکسید سرب دامنه پخت لعاب را افزایش می دهد. کشش سطحی و ضریب شکست لعاب را بالا می برد و در نتیجه لعابی براق با سطح صاف ایجاد میکند. در نهایت اکسید سرب مانع از تبلور لعاب می شود. حصول چنین خواص مطلوبی بدون سرب مشکل است . با این وجود ،Pbo معایبی نیز دارد. لعاب های حاوی سرب باید در محیطی شدیدا" اکسیدی حرارت داده شوند، زیرا سرب به آسانی احیاء می شود. اکسید سرب در دمای ‌C 1200 فرّار است. مهم ترین عیب سرب سمّی بودن آن است.احتیاط لازم باید صورت گیرد تا از مسمومیت با سرب که موضوعی جدی است پرهیز شود. مسمومیت با وارد شدن ترکیبات محلول سرب در بدن و معمولا ً از طریق دهان و گاهی از راه تنفس بخار یا غبار ایجاد می شود. تشخیص بیماری بسیار سخت است، زیرا علائم آن مشابه بسیاری از بیماری های دیگر است. بنابراین برا پرهیز از مسمومیت باید پیشگیری های ممکن انجام گیرد. در ضمن اگر لعاب ها به شیوهی مناسبی فرموله نشوند می توانند مورد حمله شیمیایی، به ویژه توسط اسید- ها، قرار گیرند که باعث آزادشدن سرب محلول می شود. اگر چنین لعاب هایی در تماس با غذا یا نوشیدنی باشند، ایجاد مسمومیت می کنند.

لعاب هاى اپک

لعاب های اپک لعاب هایی هستند که عبئور نور از آنها به قدری کم است که بدنه را از پشت آن نمی توان دید. این لعاب ها معمولاً سفید هستند، اما ایجاد رنگ های روشن در آن ها نیز با افزودن رنگ دانه ممکن است .

 

لعاب اپک با افزودن ماده ای که باعث ایجاد ذرات مجزا شود و بخشی از نور را پراکنده و بازبتاباند ایجاد می- شود. برای این امر ماده پخش شده باید حلالیت کمی در لعاب مذاب داشته باشد و دارای ضریب شکستی بسیار متفاوت با لعاب باشد.

هر قدر مسیر نور توسط بلورهای پخش شده بیشتر شکسته شد لعاب اپک تر است. بنابراین هر قدر ذرات بلور کوچکتر باشد. مساحت سطح و بنا بر این بازتابش بیشتر است. اندازه مناسب ذرات برای اپک کننده گی حداکثر حدود 0/4 میکرون است بنابراین از میان اپک کننده های زیرکونی موجود در بازار، که دامنه وسیعی از اندازه ذرات را می پوشانند، حداکثر اپک کنندگی توسط ریزترین آنها ایجاد می شود. چون ریز کردن ذرات با آسیاب کردن انجام می شود، این ها گرانتر هستند .

از طرف دیگر زیر کون مناسب برای ذوب فریت باید اندازه ذرات متوسطی داشته باشد. پس تاثیر زیر کون را می توان با ذوب بخشی از زیر کون در لعاب هایی که کاملاً یا بخشی از آنها فریت شده است بهبود بخشید.

لعاب هاى اطلسى و مات

لعاب های اپک را می توان حد واسط لعاب های رنگی و لعاب های مات در نظر گرفت. اطلسی یا مات بودن پدیده هایی هستند که به حضور بلور های کوچک پخش شده در لعاب مربوط می شوند. این پدیده ها ناشی از تبلور ذرات بلوری در داخل یک لعاب کاملاً ذوب شده در عین سرد شدن است. این بلور ها باید بسیار کوچک باشند و به صورت یکنواخت در لعاب پخش شوند وسطحی صاف و اطلسی ارائه دهند. بر روی یک لعاب مات یا اطلسی می توان با مداد معمولی نوشت و با انگشت آن را پاک کرد. لعاب های مات همواره کم و بیش اپک هستند، زیرا مانند لعاب های اپک معمولی بلورهای موجود در آنها باریکه های نور را می شکنند. این بلور ها در لعاب مات روی، سیلیکات روی (ویلمیت) و در لعاب های مات آهکی، دی- سیلیکات آلومینیوم کلسیم (آنورتیت) یا سیلیکات کلسیم (ولاستونیت) هستند. اگر اکسید باریم به ترکیب افزوده شود ممکن است دی سیلیکات آلومینیوم باریم -(سلسیان) متبلور شود. پدیده ی ماتی متواند با ماده ی حل نشده در لعاب مانند استخوان، فلدسپات یا تالک و نیز حاصل شود، لیکن کیفیت این پدیده پایین تر از ماتی حاصل از تبلور است.

چون برای حصول یک لعاب مات به تبلور نیاز است، لعای نباید پیش از حد پخته شود و باید سیکل سرمایش مناسبی را به کار گرفت. لعاب های ماتی که پیش از حد سریع سرد شوند سطوح براقی دارند. بیشتر لعاب ها را می توان با افزودن یک عامل مات کننده مات کرد. مات حاصل از روی را می توان با افزودن مخلوطی از اکسید روی و رس در مقادیری کم و بیش ایجاد کرد.

دلیل استفاد از رس وارد کردن آلومینا و بنا بر این کاهش اندازه ی بلورهای سیلیکات روی است، که بسیار بزرگ هستند. افزودن وایتینگ (کربنات کلسیم) یا ولاستونیت، باعث ایجاد لعاب مات آهکی می شود.

 

لعاب هاى داراى جلوه ویژه

برخی از لعاب ها جلوه های زیبایی بی نظیری را ایجاد می کنند، که گاهی در کاربرد های خاصی مفید هستند. برخی از این جلوه های خاص در اثر ایجاد بلورهای پخش شده در لعاب بوجود می آید.لعاب های اپک و لعاب های اطلسی ومات مثال هایی از لعاب های میکرو بلوری هستند که در آنها انداز ذره بلورها به قدری کوچک است که آنها را نمی توان با چشم غیرمسلح مشاهده کرد. در لعاب- های خاص با کاهش سرعت جوانه زنی، بلورها می توانند به اندازه ای رشد کنند که با چشم غیرمسلح قابل رویت باشند. این دسته، لعاب های شکسته، که در آن سطح می تواند با بلور های منفرد اغلب خوشه ای پوشیده شود، و لعاب های اَونچری، که در آن بلورها در زمینه شیشه ای معلق هستند، را شامل می شود.

لعاب هاى ترک دار

لعاب های ترک دار (Crackle) دارای ترک هایی هستند که عمداً ایجاد می شوند.این پدیده با استفاده از لعابی که ضریب انبساط حرارتی بیشتری از بدنه داشته باشد ایجاد می شود. معمولاً این امر توسط Na2O و K2O زیاد در لعاب ایجاد می شود.

ترک های موجود لعاب تا سطح بدنه گسترده می شود. خطوط ترک را می توان با مالیدن رنگدانه تزیین کرد. به همین دلیل این نوع لعاب ها نباید در تماس با غذا یا نوشیدنی قرار گیرند، زیرا در حین استفاده ممکن است ذرات آلی وارد ترک ها شود که با شستن قابل زدودن نیست.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بافت 21 ص

تحقیق وبررسی در مورد بافت بدن 60 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق وبررسی در مورد بافت بدن 60 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

بافت بدن

هر بافت مجموعه‌ای از سلولهای تخصص یافته می‌باشدکه کار معینی را انجام می‌دهد. بنابراین چون همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمانی بدن نامیده‌اند.

نگاه کلی

بافت شناسی قسمتی از علوم تشریحی است که ساختمان میکروسکوپی ارگانهای مختلف بدن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. یادگیری جزئیات ساختمانی ارگانها و اعضای مختلف برای فهم فعالیت فیزیولوژیک و تغییرات پاتولوژیک آنها ضروری است بنابراین بافت شناسی علمی مستقل نبوده و مرتبط با سایر شاخه‌های علم پزشکی و یکی از پایه‌های اصلی علوم پایه پزشکی مورد توجه قرار گیرد. بدن جانواران از بافتهای متعددی ساخته شده است که هر کدام وظایف مخصوص به خود را دارند. در زیر به اختصار به هر کدام از آنها اشاره می‌شود.

 

بافت پوششی

لایه پوشاننده سطوح خارجی و داخلی بدن را بافت پوششی می‌نامند. بافتهای پوششی عهده‌دار وظایف و اعمال مختلفی نظیر حفاظت ، جذب و ترشح می‌باشند. به همین دلیل شکل سلولها و تعداد لایه‌های تشکیل دهنده آنها در ارگانهای مختلف بر حسب وظیفه‌ای که انجام می‌دهند متفاوت می‌باشند. بافتهای پوششی بر حسب تعداد لایه‌های سلولی تشکیل دهنده آنها به دو دسته ساده و مطبق تقسیم می‌شوند که هر کدام از آنها نیز بنابه شکل سلولهای تشکیل دهنده به سه دسته سنگفرشی ، مکعبی و منشوری تقسیم می‌شوند.

بافت پوششی سنگفرشی ساده در کیسه‌های هوایی ریه و پوشش داخلی رگهای خونی دیده می‌شود. بافت پوششی مکعبی ساده در مجاری غدد ترشحی و بافت پوششی منشوری ساده در دیواره معده و روده دیده می‌شود. بافت پوششی سنگفرشی مطبق در پوست بدن پوشش مری و واژن بافت پوششی مکعبی مطبق در مجاری دفعی بزرگ غدد مترشحه و بافت پوششی منشوری مطبق ملتحمه چشم ، پوشش کام نرم و پوشش اپیگلوت دیده می‌شود.

 

بافت همبند

بافت همبند ، بافتها و ارگانهای مختلف را به یکدیگر می‌پیوندد. این بافت در زیر اپیتلیوم و اطراف ارگانهای مختلف به عنوان یک لایه پشتیبان عمل می‌نماید و به همین دلیل آن را بافت پشتیبان نیز می‌نامند. بافت همبندی از سه جزء اصلی یعنی سلولها ، رشته‌ها و ماده زمینه‌ای تشکیل شده است. سلولهای بافت همبند عبارتند از فیبروبلاست ، ماکروفاژ ، پلاسماسل ، ماست سل ، سلولهای چربی ، سلولهای مزانشیمی و سلولهای مهاجر.

رشته‌های بافت همبند سه نوعند :کلاژن ،رتیکولر و الاستیک. که دو نوع اول از پروتئین کلاژن و نوع سوم از الاستین تشکیل شده است. سلولها و رشته‌های بافت همبند بوسیله ماده‌ای بی‌شکل به نام ماده زمینه‌ای یا ماتریکس احاطه شده است. این ماده ژله مانند مرکب از گلیکوز آمینوگلیکان‌ها ، گلیکوپروتئینها و مایع بافتی است.

سلولهای بافت همبند

فیبروبلاست

فیبروبلاست ، فراوان‌ترین سلول بافت همبند است که همه انواع رشته‌های بافت همبند و مواد آلی ماده زمینه‌ای را سنتز می‌کند. فیبروبلاست ، سلولی است با هسته بیضوی و روشن و دارای کروماتین ظریف است که حاوی یک یا دو هستک واضح می‌باشد. ارگانهای دخیل در پروتئین سازی در فیبروبلاست بطور گسترده دیده می‌شوند. در مواردی که فعالیت سلول کاهش می‌یابد، اندازه سلول کوچکتر شده و هسته آن پر رنگ و دوکی دیده می‌شود که در این حالت فیبروسیت نیز می‌نامند. فیبروسیتها درصورت تحریک قابل برگشت به حال فعال می‌باشند.

ماکروفاژها

ماکروفاژها سلولهایی دارای قدرت بیگانه خواری هستند که سلولهای فرسوده و بقایای سلولی و میکروارگانیسمها را به درون خود کشیده و توسط آنزیمهای لیزوزومی ازبین می‌برند. ماکروفاژها بطور غیر مستقیم درحفظ و ترمیم و بطور غیر مستقیم در دفاع از بدن دخیل هستند. ماکروفاژها از مغز استخوان نشات می‌گیرند. ماکروفاژ آزاد دارای هسته‌ای لوبیایی و خارج از مرکز و سیتوپلاسمی وسیع و حاوی اجسام باقی مانده می‌باشد که آنها را به سادگی از فیبروبلاستها قابل تشخیص می‌سازد.

علاوه بر ماکروفاژهای بافت همبند ، سایر بافتها و ارگانها نیر دارای سلولهایی با ویژگیهای ماکروفاژها می‌باشند که اسامی متفاوتی به آنها داده می‌شود. به عنوان مثال ، این سلولها را در کبد به نام کوپفر ، در ریه به نام ماکروفاژهای ریوی ، در بافت عصبی مرکزی به نام میکروگلی و در ارگانهای لنفی به نام ماکروفاژهای دیواره سینوزوئیدی می‌نامند.

پلاسماسل

پلاسماسلها سلولهایی هستند بیضوی یا تخم مرغی شکل با هسته کناری که سیتوپلاسم آنها به علت وسعت فراوان شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار ، که قسمت عمده سیتوپلاسم را اشغال کرده بازوفیل دیده می‌شود. بارزترین مشخصه پلاسماسلها طرح هسته آنها می‌باشد که نقاط تیره و روشن کروماتین در آن منظره‌ای شبیه صفحه ساعت یا چرخ ارابه ایجاد می‌نماید.

در اغلب پلاسماسلها ، در بالای هسته منطقه روشنی جلب توجه می‌کند که با دستگاه گلژی وسیع سلول مطابقت می‌نماید. پلاسماسلها از سلولهای لنفوسیت B مشتق می‌شوند. به این معنی که لنفوسیت B پس از برخورد با آنتی ژن تحریک و تقسیم می‌گردد که یکی از سلولهای حاصل از تقسیم ، به پلاسماسل تبدیل می‌شود.

 

ماست سلها

ماست سلها سلولهای بزرگی هستند که به تعداد زیاد در بافت همبند یافت می‌شوند و سیتوپلاسم آنها حاوی گرانولهای درشت و بازوفیل می‌باشد. وظیفه اصلی ماست سلها ذخیره واسطه‌های شیمیایی است که در جریان واکنشهای آلرژیک آنها را آزاد می‌سازند و مهمترین واسطه‌های شیمیایی مترشحه بوسیله ماست سلها هپارین و هیستامین می‌باشند.

ماست سلهایی که در غشاهای مخاطی یافت می‌شوند بجای هپارین حاوی کندروایتین سولفات می‌باشند و بر این اساس ماست سلها را دو نوع متفاوت محسوب می‌کنند. لکوترین ماده دیگری است که توسط ماست سلها ترشح می‌شوند و باعث انقباض آهسته عضلات صاف می‌گردند. غشای ماست سلها حاوی رسپتورهای متعدد برای نوعی از آنتی بادی مترشحه توسط پلاسماسل به نام IgE می‌باشد.

سلولهای چربی

سلولهای گرد یا چند وجهی هستند که چربی ذخیره شده در آنها به صورت قطره‌ای بزرگ ، حجم عمده سلول را اشغال می‌کند.

سلولهای مزانشیمی

سلولهای مزانشیمی تشکیل دهنده لایه مزودرم جنینی هستند که از نظر شکل ظاهری شبیه فیبروبلاستها می‌باشند. این سلولها چند استعداده می‌باشند و قادرند به انواع مختلف سلولها تمایز یابند و به همین دلیل به سلولهای متمایز شده نیز معروفند.

رشته‌های بافت همبند

رشته‌های کلاژن

این رشته‌ها از پروتئین هم نام خود به اسم کلاژن ساخته شده‌اند که فراوان‌ترین پروتئین بدن محسوب می‌گردد. رشته‌های کلاژن در همه انواع بافت همبند ، ولی به میزان متفاوت یافت می‌شوند. سنتز کلاژن بوسیله فیبروبلاستها مشابه ساخت سایر پروتئینها می‌باشد. سنتز کلاژن توسط سلولهای استئوبلاست دراستخوان ، کندروپلاست در غضروف ، ادونتوپلاست در دندان ، سلولهای عضله صاف در دیواره رگهای خونی و سلولهای اپی‌تلیال نیز انجام می‌گیرد. ترکیب اسید آمینه تشکیل دهنده کلاژن در بافتهای مختلف دارای تفاوتهای جزئی است.

رشته‌های رتیکولر

رشته‌های رتیکولر فیبریلهایی متشکل از کلاژن نوع III که با رنگ آمیزی معمولی قابل رویت نیستند، می‌باشند. چون این رشته‌ها با املاح نقره به رنگ سیاه در می‌آیند، رشته‌های نقره دوست نیز


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد بافت بدن 60 ص

بافت بدن 60 ص

اختصاصی از اینو دیدی بافت بدن 60 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 60

 

بافت بدن

هر بافت مجموعه‌ای از سلولهای تخصص یافته می‌باشدکه کار معینی را انجام می‌دهد. بنابراین چون همه بافتها و ارگانهای بدن از اجتماع سلولها تشکیل شده ، بطور مرسوم سلول را واحد ساختمانی بدن نامیده‌اند.

نگاه کلی

بافت شناسی قسمتی از علوم تشریحی است که ساختمان میکروسکوپی ارگانهای مختلف بدن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. یادگیری جزئیات ساختمانی ارگانها و اعضای مختلف برای فهم فعالیت فیزیولوژیک و تغییرات پاتولوژیک آنها ضروری است بنابراین بافت شناسی علمی مستقل نبوده و مرتبط با سایر شاخه‌های علم پزشکی و یکی از پایه‌های اصلی علوم پایه پزشکی مورد توجه قرار گیرد. بدن جانواران از بافتهای متعددی ساخته شده است که هر کدام وظایف مخصوص به خود را دارند. در زیر به اختصار به هر کدام از آنها اشاره می‌شود.

 

بافت پوششی

لایه پوشاننده سطوح خارجی و داخلی بدن را بافت پوششی می‌نامند. بافتهای پوششی عهده‌دار وظایف و اعمال مختلفی نظیر حفاظت ، جذب و ترشح می‌باشند. به همین دلیل شکل سلولها و تعداد لایه‌های تشکیل دهنده آنها در ارگانهای مختلف بر حسب وظیفه‌ای که انجام می‌دهند متفاوت می‌باشند. بافتهای پوششی بر حسب تعداد لایه‌های سلولی تشکیل دهنده آنها به دو دسته ساده و مطبق تقسیم می‌شوند که هر کدام از آنها نیز بنابه شکل سلولهای تشکیل دهنده به سه دسته سنگفرشی ، مکعبی و منشوری تقسیم می‌شوند.

بافت پوششی سنگفرشی ساده در کیسه‌های هوایی ریه و پوشش داخلی رگهای خونی دیده می‌شود. بافت پوششی مکعبی ساده در مجاری غدد ترشحی و بافت پوششی منشوری ساده در دیواره معده و روده دیده می‌شود. بافت پوششی سنگفرشی مطبق در پوست بدن پوشش مری و واژن بافت پوششی مکعبی مطبق در مجاری دفعی بزرگ غدد مترشحه و بافت پوششی منشوری مطبق ملتحمه چشم ، پوشش کام نرم و پوشش اپیگلوت دیده می‌شود.

 

بافت همبند

بافت همبند ، بافتها و ارگانهای مختلف را به یکدیگر می‌پیوندد. این بافت در زیر اپیتلیوم و اطراف ارگانهای مختلف به عنوان یک لایه پشتیبان عمل می‌نماید و به همین دلیل آن را بافت پشتیبان نیز می‌نامند. بافت همبندی از سه جزء اصلی یعنی سلولها ، رشته‌ها و ماده زمینه‌ای تشکیل شده است. سلولهای بافت همبند عبارتند از فیبروبلاست ، ماکروفاژ ، پلاسماسل ، ماست سل ، سلولهای چربی ، سلولهای مزانشیمی و سلولهای مهاجر.

رشته‌های بافت همبند سه نوعند :کلاژن ،رتیکولر و الاستیک. که دو نوع اول از پروتئین کلاژن و نوع سوم از الاستین تشکیل شده است. سلولها و رشته‌های بافت همبند بوسیله ماده‌ای بی‌شکل به نام ماده زمینه‌ای یا ماتریکس احاطه شده است. این ماده ژله مانند مرکب از گلیکوز آمینوگلیکان‌ها ، گلیکوپروتئینها و مایع بافتی است.

سلولهای بافت همبند

فیبروبلاست

فیبروبلاست ، فراوان‌ترین سلول بافت همبند است که همه انواع رشته‌های بافت همبند و مواد آلی ماده زمینه‌ای را سنتز می‌کند. فیبروبلاست ، سلولی است با هسته بیضوی و روشن و دارای کروماتین ظریف است که حاوی یک یا دو هستک واضح می‌باشد. ارگانهای دخیل در پروتئین سازی در فیبروبلاست بطور گسترده دیده می‌شوند. در مواردی که فعالیت سلول کاهش می‌یابد، اندازه سلول کوچکتر شده و هسته آن پر رنگ و دوکی دیده می‌شود که در این حالت فیبروسیت نیز می‌نامند. فیبروسیتها درصورت تحریک قابل برگشت به حال فعال می‌باشند.

ماکروفاژها

ماکروفاژها سلولهایی دارای قدرت بیگانه خواری هستند که سلولهای فرسوده و بقایای سلولی و میکروارگانیسمها را به درون خود کشیده و توسط آنزیمهای لیزوزومی ازبین می‌برند. ماکروفاژها بطور غیر مستقیم درحفظ و ترمیم و بطور غیر مستقیم در دفاع از بدن دخیل هستند. ماکروفاژها از مغز استخوان نشات می‌گیرند. ماکروفاژ آزاد دارای هسته‌ای لوبیایی و خارج از مرکز و سیتوپلاسمی وسیع و حاوی اجسام باقی مانده می‌باشد که آنها را به سادگی از فیبروبلاستها قابل تشخیص می‌سازد.

علاوه بر ماکروفاژهای بافت همبند ، سایر بافتها و ارگانها نیر دارای سلولهایی با ویژگیهای ماکروفاژها می‌باشند که اسامی متفاوتی به آنها داده می‌شود. به عنوان مثال ، این سلولها را در کبد به نام کوپفر ، در ریه به نام ماکروفاژهای ریوی ، در بافت عصبی مرکزی به نام میکروگلی و در ارگانهای لنفی به نام ماکروفاژهای دیواره سینوزوئیدی می‌نامند.

پلاسماسل

پلاسماسلها سلولهایی هستند بیضوی یا تخم مرغی شکل با هسته کناری که سیتوپلاسم آنها به علت وسعت فراوان شبکه آندوپلاسمی دانه‌دار ، که قسمت عمده سیتوپلاسم را اشغال کرده بازوفیل دیده می‌شود. بارزترین مشخصه پلاسماسلها طرح هسته آنها می‌باشد که نقاط تیره و روشن کروماتین در آن منظره‌ای شبیه صفحه ساعت یا چرخ ارابه ایجاد می‌نماید.

در اغلب پلاسماسلها ، در بالای هسته منطقه روشنی جلب توجه می‌کند که با دستگاه گلژی وسیع سلول مطابقت می‌نماید. پلاسماسلها از سلولهای لنفوسیت B مشتق می‌شوند. به این معنی که لنفوسیت B پس از برخورد با آنتی ژن تحریک و تقسیم می‌گردد که یکی از سلولهای حاصل از تقسیم ، به پلاسماسل تبدیل می‌شود.

 

ماست سلها

ماست سلها سلولهای بزرگی هستند که به تعداد زیاد در بافت همبند یافت می‌شوند و سیتوپلاسم آنها حاوی گرانولهای درشت و بازوفیل می‌باشد. وظیفه اصلی ماست سلها ذخیره واسطه‌های شیمیایی است که در جریان واکنشهای آلرژیک آنها را آزاد می‌سازند و مهمترین واسطه‌های شیمیایی مترشحه بوسیله ماست سلها هپارین و هیستامین می‌باشند.

ماست سلهایی که در غشاهای مخاطی یافت می‌شوند بجای هپارین حاوی کندروایتین سولفات می‌باشند و بر این اساس ماست سلها را دو نوع متفاوت محسوب می‌کنند. لکوترین ماده دیگری است که توسط ماست سلها ترشح می‌شوند و باعث انقباض آهسته عضلات صاف می‌گردند. غشای ماست سلها حاوی رسپتورهای متعدد برای نوعی از آنتی بادی مترشحه توسط پلاسماسل به نام IgE می‌باشد.

سلولهای چربی

سلولهای گرد یا چند وجهی هستند که چربی ذخیره شده در آنها به صورت قطره‌ای بزرگ ، حجم عمده سلول را اشغال می‌کند.

سلولهای مزانشیمی

سلولهای مزانشیمی تشکیل دهنده لایه مزودرم جنینی هستند که از نظر شکل ظاهری شبیه فیبروبلاستها می‌باشند. این سلولها چند استعداده می‌باشند و قادرند به انواع مختلف سلولها تمایز یابند و به همین دلیل به سلولهای متمایز شده نیز معروفند.

رشته‌های بافت همبند

رشته‌های کلاژن

این رشته‌ها از پروتئین هم نام خود به اسم کلاژن ساخته شده‌اند که فراوان‌ترین پروتئین بدن محسوب می‌گردد. رشته‌های کلاژن در همه انواع بافت همبند ، ولی به میزان متفاوت یافت می‌شوند. سنتز کلاژن بوسیله فیبروبلاستها مشابه ساخت سایر پروتئینها می‌باشد. سنتز کلاژن توسط سلولهای استئوبلاست دراستخوان ، کندروپلاست


دانلود با لینک مستقیم


بافت بدن 60 ص

بافت شناسی در گیاهان 17 ص

اختصاصی از اینو دیدی بافت شناسی در گیاهان 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بافت شناسی در گیاهان

بافت به گروهی از سلولهای هم شکل و همکار گفته می‌شود. بافتهای گیاهی گروهی از سلولها هستند که دارای توانایی تقسیم بوده و مکررا تقسیم شده‌اند و به سلولهای تمایز یافته تبدیل شده‌اند.

تاریخچه

بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده می‌شود.

مفاهیم پایه

بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافته‌تر ، دارای تنوع بافتی بیشتری می‌باشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپه‌ای و دو لپه‌ای) دیده می‌شود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شده‌اند.در گروههای پست‌تر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزه‌ها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشده‌اند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی می‌باشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه می‌یابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود می‌رسد و کاملا اختصاصی می‌شود.

انواع بافتهای گیاهی

بافتهای مریستمی

بافت مریستمی متشکل از سلولهای نابالغ و تمایز نیافته‌اند که دارای توان تقسیم مکررند. مریستمهای حقیقی دارای اختصاصات زیر می‌باشند.

سلولهای ایزودیامتریک هستند. (اندازه وجوه برابر دارند.)

مدور و چند وجهی بوده و به شکل فشرده قرار گرفته‌اند و فضای بین سلولی در آنها دیده نمی‌شود.

دیواره نازک پکتوسلولزی دارند و هرگز دیواره ثانویه ندارند.

سیتوپلاسم متراکم با هسته درشت داشته و واکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیرزنده) ندارند.

انواع بافت مریستمی

مریستم انتهایی

در انتهای همه ریشه‌ها و ساقه‌ها یافت میشوند. از مریستم انتهایی ساقه ، برگها ، ساقه‌ها ، گلها تمایز می‌یابند. در بعضی از گیاهان آوندی پست مریستم انتهایی فقط از یک سلول انتهایی تشکیل شده که در عده‌ای دیگر از گیاهان پست و همه گیاهان آوندی عالی از تعدادی سلول بنیادی تشکیل شده است.

مریستم جانبی

این مریستمها به موازات محور طولی اندام یعنی در پیرامون اندام واقع شده‌اند. این مریستمها مسئول افزایش ضخامت اندامها هستند. این مریستمها درون بافتهای اولیه بوجود می‌آیند. ولی بافت ثانویه تولید می‌کنند که مریستمهای ثانویه شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه است.

مریستم میان گرهی

در واقع بخشی از مریستم انتهایی هستند که توسط بافتهای بالغ از مریستم انتهایی جدا شده‌اند و معمولا در پایه میان گرههای برخی گیاهان مانند بیشتر تک لپه‌ایها و دم اسبیان وجود دارند. در پایه برگها هم هستند و مسئول رشد طولی اندامند. برخلاف مریستم انتهایی بلاخره کاملا ناپدید می‌شوند. مریستمها را بر اساس خاستگاه به مریستم اولیه و ثانویه تقسیم می‌کنند. سلولهای اولیه آنهایی هستند که از سلول جنینی تشکیل شده‌اند. این سلولها اختصاص به انتهای ریشه و ساقه دارند. ولی مریستم ثانویه از تمایز زدایی بافتهای دائمی بوجود می‌آیند و شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب می‌باشند.

 

بافت پارانشیم

یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب می‌شود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای


دانلود با لینک مستقیم


بافت شناسی در گیاهان 17 ص