اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره حجاب رستگاری حقیقت نور

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره حجاب رستگاری حقیقت نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوعات تحقیق :

الف-مقدار پوشش زنان و حفظ خود از نامحرم را به استناد آیات قرآن کریم بیان کنید .

ب-نور بودن خدا یعنی چه وحقیقت نور چیست ؟

ج-اهل سعادت ورستگاری چه کسانی هستند ؟

بهار 1382

گردآورندگان :

مرجان اسمعیلی صومعه

صبورا ایزد بین

مریم بیات

شمیم شجاعی

استاد راهنما :

سرکار خانم مدیری

الف - گل پاک

یکی بامدادان فصل بهار

جوانی به باغ فتادش گزار

به شاخی گلی دید خوش رنگ وبو

که از جان ودل گشت مشتاق او

گلویش بنشرد وکردش جدا

زگیلهای دیگر به وجوروجفا

چوآن گل جدا شد زشاخ درخت

بیفتاد در دست آن تیره بخت

بکرد از طریق تحسّر نگاه

به یاران واز دل بر آوردآه

بگفتا که ای خواهران عزیز

برای شما هست این روز نیز

گذارید آرایش خود کنار

بگیرید در زیر برگی قرار

نمایید خود را از این دم نهان

که مانید ایمن زغار تگران

اگر گل در برگها مخفی نشود ، اگر گل مراقبت باغبان را نپذیرد و اگر گل بر بیگانگان جلوه گری کند به غارت خواهد رفت . او امانتدار لطافت ها وظرافت هاست و آنگاه است که می تواند با این خود نگهداریها یک قهرمان را به آستان خود بکشاند ودر دست یک قهرمان قرار گیرد نه در زیر پای غارتگران !

زن گل است ویک گل دانا و پاک هرگز نمی پسندد چهره واندام و موی خود را در اختیار نگاههای هوس ، آلود قرار دهد ، در پس برگهای حجاب وحیا می ماند و حیثیت خود را پاسبانی می کند.

غنچه تا در پرده است از دست گلچین ایمن است

گر ضیافت از جفا خواهی حیا می بایدت

حجاب مصونّیت است نه محدودیت !

متفکر اندیشمند فرزانه استاد شهید مرتضی مطهری‌دراین‌زمینه می‌نویسند:

مرد بسیاری از هنرنمایی ها و شجاعت ها ودلاوریها ونبوغها وشخصیت‌های خود را مدیون زن وخودداری های ظریفانه زن ، مدیون حیا وعفاف زن می داند .

زن همیشه مرد را ساخته و مرد اجتماع را ، آنگاه که حیا وعفاف وخود داری زن از میان برود وزن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله می خورد وبعد مرد، مردانگی خود را فراموش می کند وسپس اجتماع منهدم می گردد.

حضرت امام (ره) می فرمایند : « زن مربع جامعه است . زن با تربیت صحیح خودش انسان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حجاب رستگاری حقیقت نور

پاورپوینت درباره حقیقت مرگ

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت درباره حقیقت مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره حقیقت مرگ


پاورپوینت درباره حقیقت مرگ

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات25صفحه

 

 

 

 

 

حقیقت مرگ چیست؟

 

 

 

آیا مرگ پایان زندگى است، یا انسان بعد از مرگ به حیات خود ادامه مى دهد؟

 

 

 

چگونه ارتباط روح با بدن قطع مى شود؟

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره حقیقت مرگ

پاورپوینت درباره .شناخت حقیقت اشیا

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت درباره .شناخت حقیقت اشیا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره .شناخت حقیقت اشیا


پاورپوینت درباره .شناخت حقیقت اشیا

فرمت فایل :powerpoint (قابل ویرایش) تعداد صفحات:70 صفحه

 

 

 

 

 

ابن‏سینا در باره وقوف بر حقیقت اشیاء می‏گوید: الوقوف علی حقایق الاشیاء لیس فی قدرة‏البشر و نحن لا نعرف من‏الاشیاء الا الخواص واللوازم و الاعراض(ابن‏سینا، بی‏تا، ص34)
وی چنین استدلال می‏نماید: الانسان لا یعرف حقیقة الشئ البتة لانّ مبدأ معرفته للاشیاء هو الحس ثم یتمیز بالعقل بین ‏المتشابهات و المتباینات و یعرف حینئذ ٍ بالعقل بعض لوازمه و افعاله و تأثیراته)ابن‏سینا، بی‏تا، ص82)
ابن‏سینا به عدم حصول ذات و حقیقت اشیاء تصریح می‏نماید: العلم هو حصول صور المعلومات فی‏النفس و لیس نعنی به ان تلک‏ الذوات تحصل فی‏النفس بل آثار منها و رسوم(ابن‏سینا، بی‏تا، ص82)
سهروردی نیز تعریف به حد را برای انسان غیرممکن و سایر تعاریف متداول را تعریف به رسم تلقی نموده است. (سهروردی، 1367، ص36-31)
وی دوره‏ای را که در آن دوره، تفکر محدود شود و درهای مکاشفات و راه‏های مشاهدات مسدود گردد بدترین دوره حیات بشری معرفی کرده است. (سهررودی، 1367، ص 17)
او علم و دانش را وقف گروه معدودی ندانسته، منع محقیقین از شناخت بیشتر را مذمت نموده است:
«فلیس العلم وقفا علی قوم لیغلق بعدهم باب‏الملکوت و یمنع المزید عن‏العالمین»(سهروردی، 1372/ج)

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره .شناخت حقیقت اشیا

دانلود پروژه حقیقت فرهنگ 47 ص

اختصاصی از اینو دیدی دانلود پروژه حقیقت فرهنگ 47 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

مقدمه:

بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجویت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ ان جاممعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با ؟ فرهنگ هر چند بعدهای اقتصادی ، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ ، پوک و میان تهی است. «فرهنگ» کلمه ای بسیار رایج و مورد توجه در تمامی جوامع متمدن بوده است. به طوری که با گسترش اجتماعات و پیچیده شدن روابط و افزایش امکانات و ابزار، بحث از فرهنگ بیشتر و ابعاد متعددی به خود می گیرد. اگر تا دو قرن قبل جنبه های خاصی از زندگی اجتماعی و نقش محدودی برای فرهنگ وجود داشت، به تدریج نفوذ و قدرت فرهنگ و نقش آن در ابعاد مختلف جامعه بشری بسیار بیشتر است.

تحولات یک فرد در صحنه های منطقه ای و بین المللی که چهره سیاسی، فرهنگی جهان را تغییر داده این تصور را بر خلاف القائات ، تبلیغات و ادعاهای جریانهای خاصی که محور مسائل و مشکلات و تصادفات در آینده اقتصادی و تکنولوژیکی خواهد بود، شکل می دهد که قدرتهای مادی و صنعتی جهان تمامی امکانات خود را در جهت سلطة فرهنگی خود و نابودی فرهنگهای دیگر قرار می دهند.

نظامهای سلطه و سازمانهای بین الملی تحت کنترل آنان تا کنون نخواسته اند رابطه ای منطقی بین فرهنگ ، استقلال و توسعه برقرار نمایند. زیرا که با ادامة سلطه و حاکمیت آنان و غارت و چپاول کشورهای دیگر منافات و مغایرت دارد. داشتن فرهنگ استقلال و توسعه واقعی و همه جانبه، مانع حضور و دخالت بیگانه خواهد بود.

حال سوال اساسی اینست که چگونه جامعه ای می تواند به این مهم دست یابد؟

و پاسخ اینست که:

جامعه ای که به تعلیم و تربیت خویش بها می دهد و بناهای فرهنگی و اموزشی، به ویژه مدارس آن در شهرها و روستاها، با عنایت به اصول مهندسی آموزشی از بهترین و پر جلوه ترین بناهی موجود باشد و معلمان آن از اقتدار زیادی برخوردار و موفق ترین، پر نشاط ترین و محبوب ترین الگوهای اجتماعی باشند از بیش ترین پیشرفت فرهنگی ، اجتماعی برخوردار بوده ، کم ترین آفت ها و آسیب پذیری های فردی اجتماعی را خواهند داشت و همچنین جامعه ای که وارث معلمان مقتدر باشد به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود.

هدف از توسعه فرهنگی

وقتی غربیها از توسعه فرهنگی در جهان سوم بحث می کنند بیشتر تعریف و هدف از آن را یک قدم به جلو در بهره برداری از امکانت فرهنگی جامعه ذکر می نمایند و اینکه فرهنگ از اختصاصی بودن و قشری و طبقاتی بودن خارج می شود و به طبقه ویژه و مرفّه و متمکن اختصاص نداشته باشد و در اختیار همگان قرار گیرد چنانچه اگر بحث از توسعه سیاسی باشد معنایش سهیم کردن مردم و مشارکت عموم ر رقم زدن سرنوشت سیاسی خویش است.

اما در اسلام مفهومی بسیار عمیق تر، ظریف تر و گسترده تر دارد. در اسلام مسئله تعالی معنوی انسانها و جامعه ، تهذیب نفس، مبارزه با فساد، رشد فضیلتها و تقوی ، بهره برداری عمومی از تقوی و عدالت اجتماعی، حاکمیت روح اخوت اسلامی و نظم و انضباط و قانون ، رشد بینش و بصیرت دینی و اهی ، حاکمیت ارزشهای دینی و خلاصه بارور شدن و شکوفایی استعدادهای علمی و افزایش خودآگاهی افراد جامعه و بیداری وسیع و همه جانبه ملت از اهداف توسعة فرهنگی است.

بدیهی است اهدافی به این وسعت وعمق هرگز در فرهنگهای بشری مورد توجه قرار نگرفته و قرار نخواهد گرفت. در اینجا توجه به این معنا لازم است که اسلام به ابعاد وجودی انسان عمق و وسعت می دهد و او را در حصار محدود مادیات زندانی نمی نماید و این بدان معنا نیست که با توجه به حیات معقول و معنوی انسانها، از حیات مادی و دنیوی آنها غفلت شود و آنها را به عزلت و گوشه نشینی و گوشه گیری فرا خواند بلکه تحول در حیات و بینش انسانها مقدمه ای است برای تحول در زندگی انسانها، و زندگی آخرت و حیات معقول و الهی انسانها در جهان واپسین تبعی ای است از زندگی معقول و برتر و حسنه انسانها در این جهان (الدنیا مزرعه الاخره) که همه ما از خداوند می خواهیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی ااخره حسنه- و اُنَّ الْمُتَّقینَ ذَهَبُواْ بِعاجِلِ الْدُنْیا وآجِلِ الاخِرَهِ.

اصول و مبانی توسعه فرهنگی

اصول و مبانی رشد و توسعه فرهنگی، و بررسی زوایا و ابعاد هر یک از جهات یاد شده خود می تواند موضوع مباحث ظریف ، آموزنده و قابل توجهی قرار گیرد که در این مختصر امکان پرداختن به آنها و تجزیه و تحلیل همه جانبه آنها میسر نیست. منتهی به طور فهرست وار به چند مسئله اشاره می نمائیم و تفصیل آن را به عهده اندیشمندان و فرصتهای دیگر واگذار می کنیم.

الف) رسیدن به بیداری، آگاهی و رشد، افزایش معرفت انسانها و ایجاد تحول در بینش و برداشت و بصیرت فردفرد جامعه نسبت به کلیه زمینه های عالم وجود و درک عمیق و روشن از جهان آفرینش و آفریدگار جهان و اهداف خلقت.

به بیان امام صادق (ع) «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ کُلُّهُ فی اَرْبَعٍ اَوَّلُها اَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثّانی اَنْ تعْرِفَ رَبَّکَ و الثّانی اَنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ و الثّالِثُ اَنْ تَعْرِفَ ما اَرادَ مِنْکَ وَالرّابِعُ اَنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ مِنْ دینِکَ

یا به بیان حضرت سیدالشهداء (ع) اَلْمَعْروُفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَهِ یا به سخن امیر المومنین (ع) اِذا اَرْذَلَ عَبْداً حَطَرَ عَلَیْه الْعِلْمَ یا به سخن امام باقر (ع): اَلْکَمالُ کُلُّ الثَّقَقّْهُ فی الدّین وَ الصَّبْرُ عَلَی التّابِئِهِ وَ تَقْدیرُ الْعیشَهِ

ب) ایمان و اعتقاد به خداوند (خدا خواهی و خداگرایی).

آدمی کاندر طریق معرفت ایمان ندارد شخص انسان دارد شخصیت انسان ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه حقیقت فرهنگ 47 ص

دانلود مقاله و تحقیق درباره عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام1

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله و تحقیق درباره عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام

فان فى العدل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق (نهج البلاغهـاز کلام 15)

على علیه السلام مرد حق و عدالت بود و در این امر بقدرى شدت عمل بخرج میداد که فرزند دلبند خود را با سیاه حبشى یکسان میدید،آنحضرت از عمال خود باز جوئى میکرد و ستمگران را مجازات مینمود تا حق مظلومین را مسترد دارد بدینجهت فرمود:بینوایان ضعیف در نظر من عزیز و گردنکشان ستمگر پیش من ضعیفند.حکومت على علیه السلام بر پایه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حکم نمیداد و هیچ امرى و لو هر قدر خطیر و عظیم بود نمیتوانست رأى و اندیشه او را از مسیر حقیقت منحرف سازد.على علیه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعایت حقوق بندگان مسئول میدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقیقتى آن بود و محال بود کوچکترین تبعیضى را حتى در باره نزدیکترین کسان خود اعمال نماید چنانکه برادرش عقیل هر قدر اصرار نمود نتوانست چیزى اضافه بر سهم مقررى خود از بیت المال مسلمین از آنحضرت دریابد و ماجراى قضیه آن در کلام خود آنجناب آمده است که فرماید:و الله لان ابیت على حسک السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله یوم القیامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشى‏ء من الحطام.. .

بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (که به تیزى مشهور است) به بیدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجیرها بر روى آن خارهابکشند در نزد من بسى خوشتر است از اینکه در روز قیامت خدا و رسولش را ملاقات نمایم در حالیکه به بعضى از بندگان (خدا) ستم کرده و از مال دنیا چیزى غصب کرده باشم و چگونه بخاطر نفسى که با تندى و شتاب بسوى پوسیدگى برگشته و مدت طولانى در زیر خاک خواهد ماند بکسى ستم نمایم؟

و الله لقد رأیت عقیلا و قد املق حتى استماحنى من برکم صاعا...

بخدا سوگند (برادرم) عقیل را در شدت فقر و پریشانى دیدم که مقدار یکمن گندم (از بیت المال) شما را از من تقاضا میکرد و اطفالش را با مویهاى ژولیده و کثیف دیدم که صورتشان خاک آلود و تیره و گوئى با نیل سیاه شده بود و (عقیل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأکید میکرد و تقاضایش را تکرار مینمود و من هم بسخنانش گوش میدادم و (او نیز) گمان میکرد دینم را بدو فروخته و از او پیروى نموده و روش خود را رها کرده‏ام!

فاحمیت له حدیدة ثم ادنیتها من جسمه لیعتبر بها!...

پس قطعه آهنى را (در آتش) سرخ کرده و نزدیک تنش بردم که عبرت گیرد!از درد آن مانند بیمار شیون و فریاد زد و نزدیک بود که از حرارت آن بسوزد (چون او را چنین دیدم) گفتم اى عقیل مادران در عزایت گریه کنند آیا تو از پاره آهنى که انسانى آنرا براى بازیچه و شوخى گداخته است ناله میکنى ولى مرا بسوى آتشى که خداوند جبار آنرا براى خشم و غضبش افروخته است میکشانى؟آیا تو از این درد کوچک مینالى و من از آتش جهنم ننالم؟

و شگفت‏تر از داستان عقیل آنست که شخصى (اشعث بن قیس که از منافقین بود) شبانگاه با هدیه‏اى که در ظرفى نهاده بود نزد ما آمد (و آن هدیه) حلوائى بود که از آن اکراه داشتم گوئى بآب دهن مار و یا باقى آن خمیر شده بود بدو گفتم آیا این هدیه است یا زکوة و صدقه است؟و صدقه که بر ما اهل بیت حرام است گفت نه صدقه است و نه زکوة بلکه هدیه است!

پس بدو گفتم مادرت در مرگت گریه کند آیا از طریق دین خدا آمده‏اى که مرافریب دهى؟آیا بخبط دماغ دچار گشته‏اى یا دیوانه شده‏اى یا هذیان میگوئى (که براى فریفتن على آمده‏اى) ؟

و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة بما تحت افلاکها على ان اعصى الله فى نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلته...

بخدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاى آنها است بمن بدهند که خدا را درباره مورچه‏اى که پوست جوى را از آن بگیرم نا فرمانى کنم هرگز نمیکنم و این دنیاى شما در نظر من پست‏تر از برگى است که ملخى آنرا در دهان خود میجود،على را با نعمت زودگذر دنیا و لذتى که پایدار نیست چکار است؟ما لعلى و لنعیم یفنى و لذة لا تبقى (1) .عبد الله بن ابى رافع در زمان خلافت آنحضرت خازن بیت المال بود یکى از دختران على علیه السلام گردن بندى موقة براى چند ساعت جهت شرکت در یک مهمانى عید قربان بعاریه از عبد الله گرفته بود،پس از خاتمه مهمانى که مهمانان بمنزل خود رفتند على علیه السلام دختر خود را دید که گردن بند مروارید بیت المال در گردن اوست فى الفور بانگ زد این گردن بند را از کجا بدست آورده‏اى؟دخترک با ترس و لرز فراوان عرض کرد از ابن ابى رافع براى چند ساعت بعاریه گرفته‏ام عبد الله گوید امیر المؤمنین علیه السلام مرا خواست و فرمود اى پسر ابى رافع در مال مسلمین خیانت میکنى؟عرض کردم پناه بر خدا اگر من بمسلمین خیانت کنم!

فرمود چگونه گردن بندى را که در بیت المال بود بدون اجازه من و رضایت مسلمین بدختر من عاریه داده‏اى؟

عرض کردم یا امیر المؤمنین او دختر شما است و آنرا از من بامانت خواسته که پس بدهد و من خود ضامن آن گردن بند هستم که آنرا محل خود باز گردانم،فرمود همین امروز آنرا بمحلش برگردان و مبادا براى بار دیگر چنین کارى مرتکب شوى که گرفتار عقوبت من خواهى شد و اگر او گردن بند را بعاریه مضمونه نگرفته بود اولین زن هاشمیه بود که دستش را مى‏بریدم،دخترش وقتى این سخن را شنید عرض‏کرد یا امیر المؤمنین من دختر توام چه کسى براى استفاده از آن از من سزاوارتر است؟حضرت فرمود اى دختر على بن ابیطالب هواى نفست ترا از راه حق بدر نبرد آیا تمام زنهاى مهاجرین در عید چنین گردن بندى داشتند؟آنگاه گردن بند را از او گرفت و بمحلش باز گردانید (2) .طلحه و زبیر در زمان خلافت على علیه السلام با اینکه ثروتمند بودند چشمداشتى از آنحضرت داشتند.على علیه السلام فرمود دلیل اینکه شما خودتان را برتر از دیگران میدانید چیست؟

عرض کردند در زمان خلافت عمر مقررى ما بیشتر بود حضرت فرمود در زمان پیغمبر صلى الله علیه و آله مقررى شما چگونه بود؟

عرض کردند مانند سایر مردم على علیه السلام فرمود اکنون هم مقررى شما مانند سایر مردم است آیا من از روش پیغمبر صلى الله علیه و آله پیروى کنم یا از روش عمر؟

چون جوابى نداشتند گفتند ما خدماتى کرده‏ایم و سوابقى داریم!على علیه السلام فرمود خدمات و سوابق من بنا بتصدیق خود شما بیشتر از همه مسلمین است و با اینکه فعلا خلیفه هم هستم هیچگونه امتیازى میان خود و فقیرترین مردم قائل نیستم،بالاخره آنها مجاب شده و نا امید برگشتند.

على علیه السلام عدالت را در همه جا مستقر میکرد و از ظلم و ستم بیزارى میجست،او پیرو حق بود و هر چه حقیقت اقتضاء میکرد انجام میداد دستورات وى که بصورت فرامین بفرمانداران شهرستانها نوشته شده است حاوى تمام نکات حقوقى و اخلاقى بوده و حقوقدانان جهان از آنها استفاده‏هاى شایانى برده و در مورد حقیقتخواهى آنحضرت قضاوت نموده‏اند.جرجى زیدان در کتاب معروف خود (تاریخ تمدن اسلام) چنین مینویسد:ما که على بن ابیطالب و معاویة بن ابى سفیان را ندیده‏ایم چگونه میتوانیم آنها را از هم تفکیک کنیم و بمیزان ارزش وجود آنها پى ببریم؟

ما از روى سخنان و نامه‏ها و کلماتى که از على و معاویه مانده است پس از چهارده قرن بخوبى میتوانیم درباره آنها قضاوت کنیم.معاویه در نامه‏هائى که بعمال و حکام خود نوشته بیشتر هدفش اینست که آنها بر مردم مسلط شوند و زر و سیم بدست آورند سهمى را خود بردارند و بقیه را براى او بفرستند ولى على بن ابیطالب در تمام نامه‏هاى خود بفرمانداران خویش قبل از هر چیز اکیدا سفارش میکند که پرهیزکار باشند و از خدا بترسند،نماز را مرتب و در اوقات خود بخوانند و روزه بدارند،امر بمعروف و نهى از منکر کنند و نسبت بزیر دستان رحم و


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره عدالت و حقیقت خواهى على علیه السلام1