اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها


مقاله درباره اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:11

سال ۲۰۰۱، از طرف سازمان ملل، و در استقبال از پیشنهاد رئیس جمهورِ اندیشمند ما، سال گفتگوی تمدن‌ها اعلام شده است.  برای ما ایرانیان، مایه‌ی خوشوقتی  است که دنیا ما را پرچمدار گفتگوی تمدن‌ها، در فضایی عاری از تعصب و زورگویی برای رسیدن به درک متقابل و تفاهم بین المللی بداند.

 اهمیت این دیدگاه، زمانی ارزشی ویژه یافته است، که در مقابل تئوری ایدئولوگ آمریکایی " هانتینگون " قرار گرفته است که بر نزاع وجنگ تمدن‌ها تاکید دارد.

    در دنیایی که انتظار می‌رفت با پایان یافتن دوران جنگ سرد، تهدید سلاح های اتمی و خطر جنگ جدید جهانی نیز به پایان برسد، دولت آمریکا با اعلام پروژه جنگ ستارگان و " نظم نوین جهانی" خود تلاش می ورزد به دور از چشمِ رقیب اصلی خود، یعنی دنیای سوسیالیسم، منطقِ زور و آقایی خود را بر جهان دیکته کند. تئوری پردازان دنیای سرمایه، اکنون از پیروزی تمدن برتر و قطعیت نابودی و اضمحلال تمدن‌های ضعیف سخن به میان می‌آورند. اما درست در چنین حال و هوایی، یک بار دیگر، آقای خاتمی، منحط بودن این دیدگاه را اعلام داشته و از ضرورت ایجاد فضایی جهانی برای داشتن دیالوگ و گفتگو، به عنوان راه کاری برای رفع سؤتفاهمات بین المللی و تلاش برای رسیدن به تفاهم، صلح  و دوستی صحبت به میان آورده است. این دیدگاه، خوشبختانه با استقبال پرشور جهانی روبرو گردیده است.

    چرا استقبال؟ زیرا مردم جهان از جنگ در همه‌ی اشکال آن خسته شده‌اند؛ اگر چه متاسفانه هر روز در گوشه‌ای از این جهان، نفیر جنگ بر می‌خیزد و گروهی، قصاب گروه دیگر می‌شود؛ و آمریکا و متحدانش که خود آتش بیار خاکستر دشمنی‌های دیرینه هستند به عنوان ناجی وارد میدان می شوند و بمبهای محتوی اورانیوم خود را بر سر آن ها می ریزند و نه تنها  مردم هر دو طرف را نابود می کنند، بلکه حتی به سربازان خود نیز رحم   نمی‌کنند. 

    مردم جهان دیگر نمی‌خواهند برای هیچ کس حق برتری قائل شوند. در دنیایی که مفاد اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر سند و ملاک ارزیابی عملکرد دولت ها شده است، منطق گفتگو تنها منطقی است که می تواند مورد پذیرش همگانی باشد و این است رمز استقبال جهانی از پیشنهاد آقای خاتمی. وقتی از ضرورت رعایت حقوق بشر صحبت به میان می آید، مگر می شود به بشری که اندیشمند است و وجه تمایز او از حیوانات قدرت تفکر، انتخاب و توانایی بیان آن است اجازه‌ی آزادی اندیشه و بیان را نداد؟ هر کس می‌تواند دارای جهان بینی و عقیده ‌ای باشد مستقل از دیگران؛ و باید بتواند با حق بیان آزادانه‌ی آن، به دفاع از آن برخیزد و اجازه دهد که دیگران نیز به همین سان از این حق برخوردار باشند تا در تعامل اندیشه‌ها، فرهنگ بشری بتواند به غنا و تعالی دست  یابد. وقتی برای یک فرد می بایست چنین حقی را قائل بود چگونه برای یک ملت با پشتوانه‌های فرهنگی چندین هزارساله این حق را نباید قائل بود؟ اختلافات را باید در پای میز مذاکره حل کرد. باید فرصت آن را داشت و داد تا همه بتوانند دیگران را با ویژگی‌های فکری و فرهنگی خود آشنا کنند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

دانلود مقاله کامل درباره حجاب‌ نمادی‌ از جنگ‌ تمدن‌ها

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره حجاب‌ نمادی‌ از جنگ‌ تمدن‌ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

حجاب‌ نمادی‌ از جنگ‌ تمدن‌ها

چندی‌ است‌ که‌ مسئله‌ی‌ حجاب‌ زنان‌ مسلمان‌ در غرب‌ محل‌ چالش‌ دو تمدن‌اسلام‌ و غرب‌ شده‌ است‌. اخیراً در چند کشور اروپایی‌ حجاب‌ را در مدارس‌ یا ادارات‌ دولتی‌ ممنوع‌ کرده‌اند و با انتشار صدها مقاله‌ در جراید غربی‌ به‌ شدت‌حجاب‌ را مورد تاخت‌ و تاز قرار داده‌اند.

مسئله‌ی‌ حجاب‌ برای‌ اوّلین‌ بار نیست‌ که‌ صحنه‌ی‌ هماوردی‌ تمدن‌ غرب‌ وتمدن‌ اسلامی‌ قرار می‌گیرد، لااقل‌ در سه‌ کشور اسلامی‌ ترکیه‌، افغانستان‌ و ایران‌ خودباختگان‌ سیاسی‌ که‌ از تمدن‌ شرقی‌ خود احساس‌ حقارت‌ می‌کردند تنها راه‌جبران‌ عقب‌ماندگی‌های‌ ذهنی‌ و عینی‌ را شبه‌مدرنیسم‌ می‌دانستند؛ خصوصاً درایران‌ مسئله‌ی‌ حجاب‌ به‌ جدایی‌ آشتی‌ناپذیر بین‌ نیروهای‌ مذهبی‌ و پهلوی‌ها گردید. قبل‌ از آن‌ نیز در دوره‌ی‌ مشروطیت‌ عده‌ای‌ از غرب‌زدگان‌ حجاب‌ اسلامی‌ رامورد تاخت‌ و تاز قرار دادند و آزادی‌ و بالندگی‌ زنان‌ را در بی‌حجابی‌ منحصرمی‌دیدند. آن‌ها ده‌ها مقاله‌ و هجونامه‌ را برای‌ بی‌اعتبار کردن‌ حجاب‌ اسلامی‌ منتشرکردند و در مقابل‌ اسلام‌گرایان‌ ده‌ها رساله‌ در وجوب‌ حجاب‌ و پاسخ‌ به‌ شبهات‌پیرامون‌ آن‌ تولید کردند.

امروز همین‌ مسئله‌ در غرب‌ در حال‌ تکرار شدن‌ است‌، در ماه‌های‌ اخیر ده‌هامقاله‌ توسط‌ روزنامه‌های‌ پرتیراژ غرب‌ علیه‌ حجاب‌ اسلامی‌ منتشر شده‌ است‌. به‌نمونه‌هایی‌ از این‌ مقالات‌ که‌ فقط‌ در ماه‌ نوامبر منتشر شده‌ است‌ توجه‌ کنید.

حزب‌ طرفدار آزادی‌ هلند خواستار ممنوعیت‌ استفاده‌ از روسری‌توسط‌ زنان‌ مسلمان‌ در این‌ کشور شد (روزنامه‌ اکونومیست‌، مقاله‌ی‌دشمنی‌ در داخل‌، 23 نوامبر 2006)

ذهن‌ انسان‌ با حجاب‌ چگونه‌ کار می‌کندـ حجاب‌ نماد ظلم‌ به‌ زن‌محسوب‌ می‌شودـ زنان‌ مسلمان‌ آلمان‌ از حجاب‌ چشم‌پوشی‌ کنند.(تاگس‌ سایتونگ‌، مقاله‌ حقایق‌ و پیش‌داوری‌ها، 30 اکتبر 1385)

قرآن‌ زنان‌ مسلمان‌ را به‌ حجاب‌ ملزم‌ نمی‌کند (واشنگتن‌ تایمز،مقاله‌ خیزش‌ مذهب‌ در غرب‌، 23 نوامبر 2006)

حجابی‌ که‌ زنان‌ برای‌ تمایز و تأکید بر پستی‌ آنان‌ تحمیل‌ شده‌ است‌تاریخچه‌ای‌ کهن‌ داردـ اسلام‌گرایان‌ که‌ از حجاب‌ یک‌ فریضه‌ی‌ دینی‌ ویک‌ دستور خدا می‌سازند بسیار جدید است‌ـ لیلا بابس‌ در کتاب‌ خودثابت‌ می‌کند که‌ حجاب‌ یک‌ فریضه‌ی‌ دینی‌ نیست‌ چه‌ برسد به‌ یک‌آداب‌ مذهبی‌ـ هیچ‌ متن‌ مذهبی‌ حتی‌ قرآن‌، هیچ‌ رأی‌ فقهی‌ یا هیچ‌مفسر قرآن‌ پذیرفته‌ شده‌ هرگز این‌ هنجار را معنوی‌ توصیف‌ نکرده‌است‌ـ این‌ گفته‌ی‌ اصول‌گرایان‌ که‌ حجاب‌ را از حیطه‌ی‌ اخلاق جنسی‌به‌ یک‌ اصل‌ دینی‌ تبدیل‌ کرده‌اند، لباس‌ دروغین‌ پوشاندن‌ به‌ دین‌است‌. (لوتان‌، مقاله‌ی‌ حجاب‌ پنج‌ هزار سال‌ فرمانبرداری‌، 21 نوامبر2006)

این‌ها نمونه‌هایی‌ از مقالاتی‌ است‌ که‌ فقط‌ در ماه‌ نوامبر در غرب‌ منتشر شده‌است‌. مسئله‌ی‌ ممنوعیت‌ حجاب‌ در کشورهای‌ غربی‌ و مدعی‌ دمکراسی‌ ما را به‌یاد عملکرد مستبدین‌ تاریخ‌ شرق، رضاشاه‌، کمال‌ آتاتورک‌ و امان‌الله خان‌، شاه‌افغانی‌ می‌اندازد و مجدداً حملات‌ غرب‌گرایان‌ ایرانی‌ و ناسیونالیست‌های‌ ترک‌ راعلیه‌ حجاب‌ در اذهان‌ زنده‌ می‌کند. با این‌ تفاوت‌ که‌ در گذشته‌ میدان‌ پیکار علیه‌حجاب‌ کشورهای‌ اسلامی‌ بود و اکنون‌ این‌ مصاف‌ در کشورهای‌ غربی‌ روی‌ داده‌است‌ و این‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تمدن‌ غرب‌ دیروز در حال‌ تهاجم‌ بود و اینک‌ تمدن‌اسلامی‌ دست‌ به‌ تهاجم‌ زده‌ و غرب‌ در حالت‌ تدافعی‌ به‌ سر می‌برد.

شاید امروز مسئولیت‌ اسلام‌گرایان‌ در تبیین‌ مسئله‌ی‌ حجاب‌ مسئولیتی‌ مضاعف‌شده‌؛ چه‌ این‌ که‌ اگر از این‌ نماد اسلامی‌ پشتیبانی‌ فکری‌ نشود، چه‌ بسا از پیشروی‌باز ماند و در زیر حملات‌ دفاعی‌ غرب‌ ناچار به‌ عقب‌نشینی‌ یا تسلیم‌ شود. از این‌جهت‌ نکاتی‌ چند برای‌ تبیین‌ حجاب‌ ضروری‌ است‌:

1ـ حجاب‌ در اسلام‌ هرگز نماد ظلم‌ به‌ زن‌ یا برای‌ تأکید بر پستی‌ بر زنان‌ تحمیل‌نشده‌ است‌. شما در هیچ‌ یک‌ از متون‌ مقبول‌ اسلامی‌ چنین‌ تعبیر یا اشاره‌ای‌نخواهید یافت‌؛ بلکه‌ ده‌ها متن‌ دینی‌ حجاب‌ را نمادی‌ از حرمت‌، احترام‌ و عزّت‌ زن‌مسلمان‌ معرفی‌ می‌کند.

جالب‌ این‌ است‌ که‌ حتی‌' مسئله‌ی‌ حجاب‌ تنها بر مبنای‌ ملاک‌ تمایلات‌ جنسی‌واجب‌ نشده‌ است‌. به‌ همین‌ جهت‌ فقها با این‌ که‌ نگاه‌ کردن‌ مردان‌ را به‌ زنان‌ نامحرم‌حرام‌ می‌دانند؛ ولی‌ نگاه‌ به‌ زنان‌ غیر مسلمان‌ که‌ حجاب‌ را امری‌ لازم‌ نمی‌دانند و زنان‌ مسلمانی‌ که‌ بی‌مبالات‌ هستند و خود حرمت‌ خود را نگه‌ نمی‌دارند جایزمی‌دانند (آیت‌الله خویی‌، منهاج‌الصالحین‌، ج‌ 2، ص‌ 259). بعضی‌ علت‌ این‌ جواز را پاس‌ نداشتن‌ زن‌ از حرمت‌ خود داشته‌اند.

و باز به‌ همین‌ جهت‌ است‌ که‌ فقها فتوا داده‌اند که‌ نگاه‌ به‌ تصویر زن‌ مسلمان‌ و آشنا حرام‌ است‌؛ ولی‌ نگاه‌ به‌ تصویر زنی‌ که‌ متهتک‌ است و خود حرمت‌ خود را پاس‌نمی‌دارد جایز است‌. (امام‌ خمینی‌، تحریرالوسیله‌، ج‌ 2، کتاب‌ النکاح‌)

2ـ شکی‌ نیست‌ که‌ اسلام‌ برای‌ حفظ‌ کانون‌ خانواده‌ وظایف‌ زنان‌ و مردان‌ را برمبنای‌ طبیعت‌ هر کدام‌ مشخص‌ کرده‌ است‌ و به‌ عبارتی‌ از زن‌ وظیفه‌ی‌ زنانه‌ و ازمرد خدمت‌ مردانه‌ خواسته‌ است‌. به‌ همین‌ جهت‌ از مرد و زن‌ خواسته‌ است‌ تا درمسئله‌ی‌ پوشش‌ و لباس‌ هر کدام‌ هویت‌ خود را حفظ‌ کنند. در واقع‌ اسلام‌ به‌ پیروان‌خود تأکید می‌کند که‌ هیچ‌ تفاوتی‌ در ارزش‌ انسانی‌ زن‌ و مرد نیست‌ و باید هیچ‌ کدام‌از جنسیت‌ خود احساس‌ حقارت‌ و از خودبیگانگی‌ نکنند. به‌ همین‌ علّت‌ اسلام‌پوشیدن‌ لباس‌ مردانه‌ را برای‌ زنان‌ و لباس‌ زنانه‌ را برای‌ مردان‌ حرام‌ می‌داند و حتی‌' نماز خواندن‌ زن‌ در لباس‌ مردانه‌ و نماز خواندن‌ مرد در لباس‌ زنانه‌ را باطل‌ می‌داند. (عروة‌الوثقی‌، ج‌ 1، فی‌ شرایط‌ المصلی‌، مسئله‌ی‌ 42)

3ـ حجاب‌ اسلامی‌ یعنی‌ پوشیدن‌ تمام‌ موهای‌ سر و تمام‌ بدن‌ به‌ جز صورت‌ ودست‌ها تا مچ‌ و پاها تا مچ‌ از ضروریات‌ فقه‌ اسلامی‌ است‌؛ تمام‌ فقهای‌ اسلام‌ سنی‌و شیعی‌ همه‌ بر وجوب‌ آن‌ فتوا داده‌اند و همه‌ی‌ مفسرین‌ اسلامی‌ شیعه‌ و سنی‌ درذیل‌ آیه‌ی‌ 31 سوره‌ی‌ نور و آیه‌ 59 سوره‌ی‌ احزاب‌ دو حکم‌ پوشیدن‌ گلو و سینه‌ باروسری‌ و پوشیدن‌ جلباب‌ یا شال‌ و مقنعه‌ای‌ که‌ سر و سینه‌ تا نیم‌تنه‌ را می‌پوشاند رابه‌ معنای‌ وجوبی‌ و امر الزامی‌ گرفته‌اند (آلوسی‌، تفسیر روح‌المعانی‌، ج‌ 22، ص‌ 88و طبرسی‌، مجمع‌البیان‌، ج‌ 4، ص‌ 369). تاکنون‌ هیچ‌ فقیه‌ و مفسری‌ فتوا یا تفسیر وقرائتی‌ که‌ دلالت‌ بر غیر الزامی‌ حجاب‌ باشد از خود صادر نکرده‌ است‌. این‌ ادّعای‌عجیبی‌ است‌ که‌ جراید غربی‌ نقل‌ می‌کنند که‌ اسلام‌ حجاب‌ را الزامی‌ نکرده‌ است‌. واین‌ نیز باید افزوده‌ شود که‌ در اسلام‌ بین‌ اخلاق عملی‌ و الزام‌ فقهی‌ هیچ‌ تفاوتی‌نیست‌. اگر غیبت‌، تهمت‌، تجسس‌، سرقت‌، خیانت‌، زنا، چشم‌چرانی‌، از لحاظ‌اخلاقی‌ امری‌ ناپسند هستند، از لحاظ‌ فقهی‌ نیز امر ممنوع‌ و حرامی‌ هستند. بنابراین‌ادّعای‌ روزنامه‌ لوتان‌ که‌ حجاب‌ را در حیطه‌ی‌ اخلاق جنسی‌ و خارج‌ از محدوده‌ی‌یک‌ اصل‌ دینی‌ تعریف‌ کرده‌ است‌، نشان‌ از ناآگاهی‌ نویسنده‌ به‌ اسلام‌ است‌.

راستی‌ جای‌ تعجب‌ است‌ که‌ غرب‌ از شکستن‌ حرمت‌های‌ خانوادگی‌ و متلاشی‌کردن‌ کانون‌ خانواده‌ چه‌ سودی‌ برده‌ است‌ که‌ همچنان‌ بر این‌ تجربه‌ی‌ تلخ‌ پافشاری‌و استدلال‌ می‌کنند؟! در آخرین‌ سرشماری‌ که‌ مؤسسه‌ی‌ تحقیقات‌ اجتماعی‌(O.N.S) ارایه‌ داده‌ از هر سه‌ نفر کودک‌ متولد شده‌ در اروپا یک‌ نفر آنان‌ نامشروع‌است‌. آیا آینده‌ی‌ اروپا با این‌ همه‌ انسان‌های‌ بی‌اصل‌ و نسب‌ که‌ هیچ‌ شیرازه‌ای‌ ازمحبت‌


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حجاب‌ نمادی‌ از جنگ‌ تمدن‌ها

اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

اختصاصی از اینو دیدی اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

سال ۲۰۰۱، از طرف سازمان ملل، و در استقبال از پیشنهاد رئیس جمهورِ اندیشمند ما، سال گفتگوی تمدن‌ها اعلام شده است. برای ما ایرانیان، مایه‌ی خوشوقتی است که دنیا ما را پرچمدار گفتگوی تمدن‌ها، در فضایی عاری از تعصب و زورگویی برای رسیدن به درک متقابل و تفاهم بین المللی بداند.

اهمیت این دیدگاه، زمانی ارزشی ویژه یافته است، که در مقابل تئوری ایدئولوگ آمریکایی " هانتینگون " قرار گرفته است که بر نزاع وجنگ تمدن‌ها تاکید دارد.

در دنیایی که انتظار می‌رفت با پایان یافتن دوران جنگ سرد، تهدید سلاح های اتمی و خطر جنگ جدید جهانی نیز به پایان برسد، دولت آمریکا با اعلام پروژه جنگ ستارگان و " نظم نوین جهانی" خود تلاش می ورزد به دور از چشمِ رقیب اصلی خود، یعنی دنیای سوسیالیسم، منطقِ زور و آقایی خود را بر جهان دیکته کند. تئوری پردازان دنیای سرمایه، اکنون از پیروزی تمدن برتر و قطعیت نابودی و اضمحلال تمدن‌های ضعیف سخن به میان می‌آورند. اما درست در چنین حال و هوایی، یک بار دیگر، آقای خاتمی، منحط بودن این دیدگاه را اعلام داشته و از ضرورت ایجاد فضایی جهانی برای داشتن دیالوگ و گفتگو، به عنوان راه کاری برای رفع سؤتفاهمات بین المللی و تلاش برای رسیدن به تفاهم، صلح و دوستی صحبت به میان آورده است. این دیدگاه، خوشبختانه با استقبال پرشور جهانی روبرو گردیده است.

چرا استقبال؟ زیرا مردم جهان از جنگ در همه‌ی اشکال آن خسته شده‌اند؛ اگر چه متاسفانه هر روز در گوشه‌ای از این جهان، نفیر جنگ بر می‌خیزد و گروهی، قصاب گروه دیگر می‌شود؛ و آمریکا و متحدانش که خود آتش بیار خاکستر دشمنی‌های دیرینه هستند به عنوان ناجی وارد میدان می شوند و بمبهای محتوی اورانیوم خود را بر سر آن ها می ریزند و نه تنها مردم هر دو طرف را نابود می کنند، بلکه حتی به سربازان خود نیز رحم نمی‌کنند.

مردم جهان دیگر نمی‌خواهند برای هیچ کس حق برتری قائل شوند. در دنیایی که مفاد اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر سند و ملاک ارزیابی عملکرد دولت ها شده است، منطق گفتگو تنها منطقی است که می تواند مورد پذیرش همگانی باشد و این است رمز استقبال جهانی از پیشنهاد آقای خاتمی. وقتی از ضرورت رعایت حقوق بشر صحبت به میان می آید، مگر می شود به بشری که اندیشمند است و وجه تمایز او از حیوانات قدرت تفکر، انتخاب و توانایی بیان آن است اجازه‌ی آزادی اندیشه و بیان را نداد؟ هر کس می‌تواند دارای جهان بینی و عقیده ‌ای باشد مستقل از دیگران؛ و باید بتواند با حق بیان آزادانه‌ی آن، به دفاع از آن برخیزد و اجازه دهد که دیگران نیز به همین سان از این حق برخوردار باشند تا در تعامل اندیشه‌ها، فرهنگ بشری بتواند به غنا و تعالی دست یابد. وقتی برای یک فرد می بایست چنین حقی را قائل بود چگونه برای یک ملت با پشتوانه‌های فرهنگی چندین هزارساله این حق را نباید قائل بود؟ اختلافات را باید در پای میز مذاکره حل کرد. باید فرصت آن را داشت و داد تا همه بتوانند دیگران را با ویژگی‌های فکری و فرهنگی خود آشنا کنند.

زبان خشونت، زبان متعصبان و زورگویان است و مردم عادی در شرایط حاکمیت این زبان، بازنده‌ی اصلی هستند.

دکتر زامنهوف - بنیانگذار و مبتکر زبان اسپرانتو - نیز درست بر اساس چنین منطق و درکی از نیاز زمان بود که در آغاز جوانی، به ضرورت گفتگوی تمدن‌ها و ملت‌ها پی برد. گفتگویی به دور از تحریفات و دروغپردازی های سیاستمدارانِ ظاهرا ملی، که همه چیز را در پای منافع شخصی و قدرت طلبی ها و جاه طلبی‌های جنون آمیزِ خود قربانی می‌کنند. اقدام به ابداع زبان اسپرانتو، پاسخ به این نیاز بود.

اجازه بدهید کمی به فضای قرن نوزدهم بازگردیم و شرایط اروپای آن زمان را بررسی کنیم.

قرن نوزدهم، با ظهور دیکتاتور جدیدی که خود را به عنوان قهرمان انقلاب فرانسه جا زده بود و به سرعت خود را امپراتور اعلام کرد، رقم خورد. ناپلئون بناپارت، برای به زیر یوغ درآوردن سرزمین های دیگر، لشکرکشی های خود را آغاز کرد. شعله‌های جنگ، سراسر اروپا را در نوردید و لشکریان فاتحِ ناپلئون تا دروازه های مسکو تاختند.

اما، با شکست ناپلئون و تبعید او به جزیره سنت هلن، جنگِ اروپا خاتمه نیافت. امپراتوری های گوناگون، همچون امپراتوری اتریش- مجارستان، امپراتوری ترکیه‌ی عثمانی و امپراتوری پروس و روس، نه تنها به حکومتهای محلی حمله می کردند و آنها را به اشغال خود درمی‌آوردند، بلکه به اراضی تحت اشغال یکدیگر نیز دست می‌یازیدند تا سلطه استعماری خود را براین مناطق نیز برقرار کنند. جالب این که همه آنها، جنگ و خونریزی جنایتکارانه خود را تحت لوای حفظ منافع ملی و گسترشِ شوکت و جلال دولت فخیمه‌ی خود انجام می دادند و به همین خاطر نیز، لقب قهرمان ملی را برای خود یدک می کشیدند.


دانلود با لینک مستقیم


اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

تحقیق در مورد اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها


تحقیق در مورد اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه11

فهرس

اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

 

 

 

سال ۲۰۰۱، از طرف سازمان ملل، و در استقبال از پیشنهاد رئیس جمهورِ اندیشمند ما، سال گفتگوی تمدن‌ها اعلام شده است.  برای ما ایرانیان، مایه‌ی خوشوقتی  است که دنیا ما را پرچمدار گفتگوی تمدن‌ها، در فضایی عاری از تعصب و زورگویی برای رسیدن به درک متقابل و تفاهم بین المللی بداند.

 

 اهمیت این دیدگاه، زمانی ارزشی ویژه یافته است، که در مقابل تئوری ایدئولوگ آمریکایی " هانتینگون " قرار گرفته است که بر نزاع وجنگ تمدن‌ها تاکید دارد.

 

    در دنیایی که انتظار می‌رفت با پایان یافتن دوران جنگ سرد، تهدید سلاح های اتمی و خطر جنگ جدید جهانی نیز به پایان برسد، دولت آمریکا با اعلام پروژه جنگ ستارگان و " نظم نوین جهانی" خود تلاش می ورزد به دور از چشمِ رقیب اصلی خود، یعنی دنیای سوسیالیسم، منطقِ زور و آقایی خود را بر جهان دیکته کند. تئوری پردازان دنیای سرمایه، اکنون از پیروزی تمدن برتر و قطعیت نابودی و اضمحلال تمدن‌های ضعیف سخن به میان می‌آورند. اما درست در چنین حال و هوایی، یک بار دیگر، آقای خاتمی، منحط بودن این دیدگاه را اعلام داشته و از ضرورت ایجاد فضایی جهانی برای داشتن دیالوگ و گفتگو، به عنوان راه کاری برای رفع سؤتفاهمات بین المللی و تلاش برای رسیدن به تفاهم، صلح  و دوستی صحبت به میان آورده است. این دیدگاه، خوشبختانه با استقبال پرشور جهانی روبرو گردیده است.

 

    چرا استقبال؟ زیرا مردم جهان از جنگ در همه‌ی اشکال آن خسته شده‌اند؛ اگر چه متاسفانه هر روز در گوشه‌ای از این جهان، نفیر جنگ بر می‌خیزد و گروهی، قصاب گروه دیگر می‌شود؛ و آمریکا و متحدانش که خود آتش بیار خاکستر دشمنی‌های دیرینه هستند به عنوان ناجی وارد میدان می شوند و بمبهای محتوی اورانیوم خود را بر سر آن ها می ریزند و نه تنها  مردم هر دو طرف را نابود می کنند، بلکه حتی به سربازان خود نیز رحم   نمی‌کنند. 

 

    مردم جهان دیگر نمی‌خواهند برای هیچ کس حق برتری قائل شوند. در دنیایی که مفاد اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر سند و ملاک ارزیابی عملکرد دولت ها شده است، منطق گفتگو تنها منطقی است که می تواند مورد پذیرش همگانی باشد و این است رمز استقبال جهانی از پیشنهاد آقای خاتمی. وقتی از ضرورت رعایت حقوق بشر صحبت به میان می آید، مگر می شود به بشری که اندیشمند است و وجه تمایز او از حیوانات قدرت تفکر، انتخاب و توانایی بیان آن است اجازه‌ی آزادی اندیشه و بیان را نداد؟ هر کس می‌تواند دارای جهان بینی و عقیده ‌ای باشد مستقل از دیگران؛ و باید بتواند با حق بیان آزادانه‌ی آن، به دفاع از آن برخیزد و اجازه دهد که دیگران نیز به همین سان از این حق برخوردار باشند تا در تعامل اندیشه‌ها، فرهنگ بشری بتواند به غنا و تعالی دست  یابد. وقتی برای یک فرد می بایست چنین حقی را قائل بود چگونه برای یک ملت با پشتوانه‌های فرهنگی چندین هزارساله این حق را نباید قائل بود؟ اختلافات را باید در پای میز مذاکره حل کرد. باید فرصت آن را داشت و داد تا همه بتوانند دیگران را با ویژگی‌های فکری و فرهنگی خود آشنا کنند.

 

 زبان خشونت، زبان متعصبان و زورگویان است و مردم عادی در شرایط حاکمیت این زبان، بازنده‌ی اصلی هستند.

 

   دکتر زامنهوف - بنیانگذار و مبتکر زبان اسپرانتو -  نیز درست بر اساس چنین منطق و درکی از نیاز زمان بود که در آغاز جوانی، به ضرورت گفتگوی تمدن‌ها و ملت‌ها پی برد. گفتگویی به دور از تحریفات و دروغپردازی های سیاستمدارانِ ظاهرا ملی، که همه چیز را در پای منافع شخصی و قدرت طلبی ها و جاه طلبی‌های جنون آمیزِ خود قربانی می‌کنند. اقدام به ابداع زبان اسپرانتو، پاسخ به این نیاز بود.

 

   اجازه بدهید کمی به فضای قرن نوزدهم بازگردیم و شرایط اروپای آن زمان را بررسی کنیم.

 

قرن نوزدهم، با ظهور دیکتاتور جدیدی که خود را به عنوان قهرمان انقلاب فرانسه جا زده بود و به سرعت خود را امپراتور اعلام کرد، رقم خورد. ناپلئون بناپارت، برای به زیر یوغ درآوردن سرزمین های دیگر، لشکرکشی های خود را آغاز کرد. شعله‌های جنگ، سراسر اروپا را در نوردید و لشکریان فاتحِ ناپلئون تا دروازه های مسکو تاختند.

اما، با شکست ناپلئون و تبعید او به جزیره سنت هلن، جنگِ اروپا خاتمه نیافت. امپراتوری های گوناگون، همچون امپراتوری اتریش- مجارستان، امپراتوری ترکیه‌ی عثمانی و امپراتوری پروس و روس، نه تنها به حکومتهای محلی حمله می کردند و آنها را به اشغال خود درمی‌آوردند، بلکه به اراضی تحت اشغال یکدیگر نیز دست می‌یازیدند تا سلطه استعماری خود را براین مناطق نیز ب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها