اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

اختصاصی از اینو دیدی ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 57

 

اسلام و صلح

اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه در اسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو می کردند. در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد.

«ان جَنِحوا لِلسلم فَاجنح لها و توکل علی الله اِنّه هو السمیع العلیم و اِن یرید و اَن یَخدعوک فان حسبک الله هو الَّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین».

و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تو را با یاری خود و یاری مؤمنان تقویت کرد. در آیۀ 90 سورۀ نساء نیز آمده است که اگر «کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتندو دست کشیدند و با شما طرح صلح انداختند، دیگر بر آن ها دست نگشایید و شما را برایشان در آن صورت راه و جنگی نیست.»

شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سورۀ انفال می گوید، هر گاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند وپیشنهاد صلح دهد و در این پیشنهاد خدعه و حیله و نیرنگ به کار نبرده باشد، باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.

از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که می گوید: «و برای آنان هر چه نیرو می توانید جمع آوری کنید». تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شر تجاوز کار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت می دانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه«سلام» را این می داند که در دل های مردم بذر صلح بپاشد، تا بر مبنای سازش عمل کنند.

متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره می کند، از جمله به«والصلح خیر»، (نساء، 128) : صلح بهتر است و «یاایها الذین آمنوا و ادخلوا فی السلم کافه» (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه می دانند.

البته ایشان تسلیم شدن و تحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمی دانند، از این رو، استدلال می کنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمی دهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرف دار صلح است.

ارزش های انسانی در جنگ و جهاد

با تمام تأکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل،هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام در جنگ های ناگزیر بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت انسان تأکید دارد. مقصود از ارزش‌های انسانی، عبارتست از اصول وقواعد اخلاقی که تمامی انسان‌ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندندو می توان گفت این اصول، از فطرت الهی انسان‌ها ناشی می شود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می‌داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می‌توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد:

دعوت به اسلام قبل از جنگ

از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسان‌ها به توحیداست، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند، جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام(ص)در هنگام اعزام ایشان به یمن، به ایشان سفارش کرده اند که تا کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند واگر خداوند به وسیلۀ وی، یکنفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده می شود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.

پذیرش تقاضای پناهندگی

اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی،تقاضای پناهندگی یا «امان» کرد، مورد قبول قرار می‌گیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان و البته با محدودیت‌هایی حق امان دادن دارندوهیچ کس حق ندارد در مدت امان، فردپناهنده را اسیر کرده یا بکشد.

مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ

مصونیت گروه های مذکور، از جمله نمونه‌های احترام به ارزش‌های انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروه‌های انسانی مذکور شود.

ممنوعیت پیمان شکنی

اسلام دستور می‌دهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که اوخیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید. پیامبر(ص) و علی(ع) سخت به این اصل وفادار بودند.

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

اسلام مثله کردن دشمن، (یعنی بریدن گوش و بینی و ...) را منع کرده است و پیامبر(ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان می کردند. اسلام بدین نحو هر گونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را در جنگ، ممنوع اعلام کرده است.

برخورد انسانی با اسیران

هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد انسانی با اسرا، راه‌هایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.

جهاد و ترور

با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهدۀ اولویت آن بر جنگ، به این نتیجه می رسیم که جهاد نمی تواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین ومملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیرۀ پیامبر(ص) نشان میدهد که ایشان، ابتدا از جنگ، حتی دفاعی نیز منع می‌کردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد.سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح و سعی در دوری از جنگ، همراه بود. جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی و عبادی است و به معنای مبارزه با هوا و هوس و خواهش های درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصۀ عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت می یابد.

از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تأکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزش های انسانی تأکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بی گناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضی ها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بی گناهان، مردم عادی، زنان و کودکان می شود را با عنوان جهاد توجیح می کنند؟ مشاهده می‌شود که این امر، و دست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمی‌توان به هیچ عنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بی گناه، زنان و کودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.

از طرف دیگر، استفاده از عنوان جهاد ابتدایی نیز نمی تواند مشروعیت بخش ترور باشد. قران کریم در آیۀ نهم سورۀ تحریم خطاب به پیامبر(ص) چنین فرموده است:

«یا ایّها النبی جاهِد الکّفار والمنافِقین وَ اغلظ علیهم»: ای رسول گرامی، با کفار و منافقان به جهاد و کارزار بپرداز و بر آن‌ها شدت عمل و سخت گیری در پیش گیر.

از طرف دیگر، از پیامبراکرم(ص) نقل شده است که می فرمایند: من مأمور هستم که تا استقرار توحید همیشه با مشرکان پیکار کنم تا آنکه بگویند، خدایی به جز خدای یگانه نیست.

مضمون این آیات و روایات، با اینکه بر جهاد ابتدایی در اسلام دلالت دارد، ولی به هیچ وجه، اختیار راه اندازی جهاد ابتدایی را به فرد فرد مسلمانان نمی‌دهد، بلکه طرف خطاب در این آیات و روایات، شخص پیامبر(ص) هست که فردی معصوم و بری از هر گونه گناه و اشتباه هست، و تعمیم اختیارات اشرف مخلوقات به فرد فرد مسلمانان، جای بسی اشکال دارد. از آن جایی که پیامبر(ص) در تمامی مراتب انسانی و اخلاقی و الوهی، بالاترین و والاترین انسان هستند، از این رو اختیارات و تکالیف خاص خود را داشته اند که بسیاری از آن ها منحصر به شخص ایشان بوده است و شخص دیگری نمی تواند ادعای داشتن این اختیارات را داشته باشد. اختیار جنگ ابتدایی نیز یکی از اختیارات فرد معصوم بوده است و به نظر می رسد غیر معصومین را راهی به این اختیار نباشد. پس، حتی جهاد ابتدایی نیز مجوزی برای دست یازیدن به اعمال تروریستی نیست و با بررسی مسئله جهاد نیز متوجه می شویم که دین اسلام، ترور و اعمال تروریستی را به هر عنوان و تحت هر شرایطی محکوم می کند و از این رو، توسل به فریضۀ جهاد نیز مجوزی برای ترور و مبنایی نظری برای آن نیست.


دانلود با لینک مستقیم


ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی Copy

اختصاصی از اینو دیدی ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی Copy دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

اسلام و صلح

اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه در اسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو می کردند. در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد.

«ان جَنِحوا لِلسلم فَاجنح لها و توکل علی الله اِنّه هو السمیع العلیم و اِن یرید و اَن یَخدعوک فان حسبک الله هو الَّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین».

و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تو را با یاری خود و یاری مؤمنان تقویت کرد. در آیۀ 90 سورۀ نساء نیز آمده است که اگر «کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتندو دست کشیدند و با شما طرح صلح انداختند، دیگر بر آن ها دست نگشایید و شما را برایشان در آن صورت راه و جنگی نیست.»

شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سورۀ انفال می گوید، هر گاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند وپیشنهاد صلح دهد و در این پیشنهاد خدعه و حیله و نیرنگ به کار نبرده باشد، باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.

از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که می گوید: «و برای آنان هر چه نیرو می توانید جمع آوری کنید». تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شر تجاوز کار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت می دانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه«سلام» را این می داند که در دل های مردم بذر صلح بپاشد، تا بر مبنای سازش عمل کنند.

متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره می کند، از جمله به«والصلح خیر»، (نساء، 128) : صلح بهتر است و «یاایها الذین آمنوا و ادخلوا فی السلم کافه» (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه می دانند.

البته ایشان تسلیم شدن و تحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمی دانند، از این رو، استدلال می کنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمی دهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرف دار صلح است.

ارزش های انسانی در جنگ و جهاد

با تمام تأکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل،هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام در جنگ های ناگزیر بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت انسان تأکید دارد. مقصود از ارزش‌های انسانی، عبارتست از اصول وقواعد اخلاقی که تمامی انسان‌ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندندو می توان گفت این اصول، از فطرت الهی انسان‌ها ناشی می شود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می‌داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می‌توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد:

دعوت به اسلام قبل از جنگ

از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسان‌ها به توحیداست، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند، جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام(ص)در هنگام اعزام ایشان به یمن، به ایشان سفارش کرده اند که تا کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند واگر خداوند به وسیلۀ وی، یکنفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده می شود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.

پذیرش تقاضای پناهندگی

اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی،تقاضای پناهندگی یا «امان» کرد، مورد قبول قرار می‌گیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان و البته با محدودیت‌هایی حق امان دادن دارندوهیچ کس حق ندارد در مدت امان، فردپناهنده را اسیر کرده یا بکشد.

مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ

مصونیت گروه های مذکور، از جمله نمونه‌های احترام به ارزش‌های انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروه‌های انسانی مذکور شود.

ممنوعیت پیمان شکنی

اسلام دستور می‌دهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که اوخیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید. پیامبر(ص) و علی(ع) سخت به این اصل وفادار بودند.

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

اسلام مثله کردن دشمن، (یعنی بریدن گوش و بینی و ...) را منع کرده است و پیامبر(ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان می کردند. اسلام بدین نحو هر گونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را در جنگ، ممنوع اعلام کرده است.

برخورد انسانی با اسیران

هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد انسانی با اسرا، راه‌هایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.

جهاد و ترور

با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهدۀ اولویت آن بر جنگ، به این نتیجه می رسیم که جهاد نمی تواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین ومملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیرۀ پیامبر(ص) نشان میدهد که ایشان، ابتدا از جنگ، حتی دفاعی نیز منع می‌کردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد.سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح و سعی در دوری از جنگ، همراه بود. جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی و عبادی است و به معنای مبارزه با هوا و هوس و خواهش های درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصۀ عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت می یابد.

از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تأکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزش های انسانی تأکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بی گناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضی ها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بی گناهان، مردم عادی، زنان و کودکان می شود را با عنوان جهاد توجیح می کنند؟ مشاهده می‌شود که این امر، و دست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمی‌توان به هیچ عنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بی گناه، زنان و کودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.


دانلود با لینک مستقیم


ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی Copy

ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

اختصاصی از اینو دیدی ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

اسلام و صلح

اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه در اسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو می کردند. در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد.

«ان جَنِحوا لِلسلم فَاجنح لها و توکل علی الله اِنّه هو السمیع العلیم و اِن یرید و اَن یَخدعوک فان حسبک الله هو الَّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین».

و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تو را با یاری خود و یاری مؤمنان تقویت کرد. در آیۀ 90 سورۀ نساء نیز آمده است که اگر «کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتندو دست کشیدند و با شما طرح صلح انداختند، دیگر بر آن ها دست نگشایید و شما را برایشان در آن صورت راه و جنگی نیست.»

شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سورۀ انفال می گوید، هر گاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند وپیشنهاد صلح دهد و در این پیشنهاد خدعه و حیله و نیرنگ به کار نبرده باشد، باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.

از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که می گوید: «و برای آنان هر چه نیرو می توانید جمع آوری کنید». تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شر تجاوز کار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت می دانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه«سلام» را این می داند که در دل های مردم بذر صلح بپاشد، تا بر مبنای سازش عمل کنند.

متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره می کند، از جمله به«والصلح خیر»، (نساء، 128) : صلح بهتر است و «یاایها الذین آمنوا و ادخلوا فی السلم کافه» (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه می دانند.

البته ایشان تسلیم شدن و تحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمی دانند، از این رو، استدلال می کنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمی دهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرف دار صلح است.

ارزش های انسانی در جنگ و جهاد

با تمام تأکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل،هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام در جنگ های ناگزیر بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت انسان تأکید دارد. مقصود از ارزش‌های انسانی، عبارتست از اصول وقواعد اخلاقی که تمامی انسان‌ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندندو می توان گفت این اصول، از فطرت الهی انسان‌ها ناشی می شود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می‌داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می‌توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد:

دعوت به اسلام قبل از جنگ

از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسان‌ها به توحیداست، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند، جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام(ص)در هنگام اعزام ایشان به یمن، به ایشان سفارش کرده اند که تا کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند واگر خداوند به وسیلۀ وی، یکنفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده می شود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.

پذیرش تقاضای پناهندگی

اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی،تقاضای پناهندگی یا «امان» کرد، مورد قبول قرار می‌گیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان و البته با محدودیت‌هایی حق امان دادن دارندوهیچ کس حق ندارد در مدت امان، فردپناهنده را اسیر کرده یا بکشد.

مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ

مصونیت گروه های مذکور، از جمله نمونه‌های احترام به ارزش‌های انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروه‌های انسانی مذکور شود.

ممنوعیت پیمان شکنی

اسلام دستور می‌دهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که اوخیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید. پیامبر(ص) و علی(ع) سخت به این اصل وفادار بودند.

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

اسلام مثله کردن دشمن، (یعنی بریدن گوش و بینی و ...) را منع کرده است و پیامبر(ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان می کردند. اسلام بدین نحو هر گونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را در جنگ، ممنوع اعلام کرده است.

برخورد انسانی با اسیران

هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد انسانی با اسرا، راه‌هایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.

جهاد و ترور

با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهدۀ اولویت آن بر جنگ، به این نتیجه می رسیم که جهاد نمی تواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین ومملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیرۀ پیامبر(ص) نشان میدهد که ایشان، ابتدا از جنگ، حتی دفاعی نیز منع می‌کردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد.سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح و سعی در دوری از جنگ، همراه بود. جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی و عبادی است و به معنای مبارزه با هوا و هوس و خواهش های درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصۀ عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت می یابد.

از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تأکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزش های انسانی تأکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بی گناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضی ها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بی گناهان، مردم عادی، زنان و کودکان می شود را با عنوان جهاد توجیح می کنند؟ مشاهده می‌شود که این امر، و دست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمی‌توان به هیچ عنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بی گناه، زنان و کودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.


دانلود با لینک مستقیم


ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی

دانلود مقاله کامل درباره ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی (ره)

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی (ره)


دانلود مقاله کامل درباره ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :52

 

بخشی از متن مقاله

اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه در اسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو می کردند. در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد.

«ان جَنِحوا لِلسلم فَاجنح لها و توکل علی الله اِنّه هو السمیع العلیم و اِن یرید و اَن یَخدعوک فان حسبک الله هو الَّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین».[1]

و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تو را با یاری خود و یاری مؤمنان تقویت کرد. در آیۀ 90 سورۀ نساء نیز آمده است که اگر «کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتند و دست کشیدند و با شما طرح صلح انداختند، دیگر بر آن ها دست نگشایید و شما را بر ایشان در آن صورت راه و جنگی نیست.»

شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سورۀ انفال می گوید، هر گاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند و پیشنهاد صلح دهد و در این پیشنهاد خدعه و حیله و نیرنگ به کار نبرده باشد، باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.[2]

از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که می گوید: «و برای آنان هر چه نیرو می توانید جمع آوری کنید». تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شر تجاوز کار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت می دانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه«سلام» را این می داند که در دل های مردم بذر صلح بپاشد، تا بر مبنای سازش عمل کنند.[3]

متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره می کند، از جمله به «والصلح خیر»، (نساء، 128) : صلح بهتر است و «یاایها الذین آمنوا و ادخلوا فی السلم کافه» (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه می دانند.[4]

البته ایشان تسلیم شدن و تحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمی دانند، از این رو، استدلال می کنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمی دهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرف دار صلح است. [5]

ارزش های انسانی در جنگ و جهاد

با تمام تأکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل، هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام در جنگ های ناگزیر بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت انسان تأکید دارد. مقصود از ارزش‌های انسانی، عبارتست از اصول و قواعد اخلاقی که تمامی انسان‌ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندند و می توان گفت این اصول، از فطرت الهی انسان‌ها ناشی می شود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می‌داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می‌توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد: [6]

دعوت به اسلام قبل از جنگ

از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسان‌ها به توحید است، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند، جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام(ص) در هنگام اعزام ایشان به یمن، به ایشان سفارش کرده اند که تا کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند واگر خداوند به وسیلۀ وی، یک نفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده می شود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.

پذیرش تقاضای پناهندگی

اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی، تقاضای پناهندگی یا «امان» کرد، مورد قبول قرار می‌گیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان و البته با محدودیت‌هایی حق امان دادن دارند و هیچ کس حق ندارد در مدت امان، فرد پناهنده را اسیر کرده یا بکشد.

مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ

مصونیت گروه های مذکور، از جمله نمونه‌های احترام به ارزش‌های انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروه‌های انسانی مذکور شود.

ممنوعیت پیمان شکنی

اسلام دستور می‌دهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که او خیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید.[7] پیامبر(ص) و علی(ع) سخت به این اصل وفادار بودند.

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

اسلام مثله کردن دشمن، (یعنی بریدن گوش و بینی و ...) را منع کرده است و پیامبر(ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان می کردند. اسلام بدین نحو هر گونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را در جنگ، ممنوع اعلام کرده است.

برخورد انسانی با اسیران

هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد  انسانی با اسرا، راه‌هایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.

جهاد و ترور

با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهدۀ اولویت آن بر جنگ، به این نتیجه می رسیم که جهاد نمی تواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین و مملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیرۀ پیامبر(ص) نشان می دهد که ایشان، ابتدا از جنگ، حتی دفاعی نیز منع می‌کردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد. سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح و سعی در دوری از جنگ، همراه بود. جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی و عبادی است و به معنای مبارزه با هوا و هوس و خواهش های درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصۀ عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت می یابد.

از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تأکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزش های انسانی تأکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بی گناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضی ها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بی گناهان، مردم عادی، زنان و کودکان می شود را با عنوان جهاد توجیح می کنند؟ مشاهده می‌شود که این امر، و دست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمی‌توان به هیچ عنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بی گناه، زنان و کودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.

از طرف دیگر، استفاده از عنوان جهاد ابتدایی نیز نمی تواند مشروعیت بخش ترور باشد. قران کریم در آیۀ نهم سورۀ تحریم خطاب به پیامبر(ص) چنین فرموده است:

«یا ایّها النبی جاهِد الکّفار والمنافِقین وَ اغلظ علیهم»: ای رسول گرامی، با کفار و منافقان به جهاد و کارزار بپرداز و بر آن‌ها شدت عمل و سخت گیری در پیش گیر.

از طرف دیگر، از پیامبراکرم(ص) نقل شده است که می فرمایند: من مأمور هستم که تا استقرار توحید همیشه با مشرکان پیکار کنم تا آنکه بگویند، خدایی به جز خدای یگانه نیست.

مضمون این آیات و روایات، با اینکه بر جهاد ابتدایی در اسلام دلالت دارد، ولی به هیچ وجه، اختیار راه اندازی جهاد ابتدایی را به فرد فرد مسلمانان نمی‌دهد، بلکه طرف خطاب در این آیات و روایات، شخص پیامبر(ص) هست که فردی معصوم و بری از هر گونه گناه و اشتباه هست، و تعمیم اختیارات اشرف مخلوقات به فرد فرد مسلمانان، جای بسی اشکال دارد. از آن جایی که پیامبر(ص) در تمامی مراتب انسانی و اخلاقی و الوهی، بالاترین و والاترین انسان هستند، از این رو اختیارات و تکالیف خاص خود را داشته اند که بسیاری از آن ها منحصر به شخص ایشان بوده است و شخص دیگری نمی تواند ادعای داشتن این اختیارات را داشته باشد. اختیار جنگ ابتدایی نیز یکی از اختیارات فرد معصوم بوده است و به نظر می رسد غیر معصومین را راهی به این اختیار نباشد. پس، حتی جهاد ابتدایی نیز مجوزی برای دست یازیدن به اعمال تروریستی نیست و با بررسی مسئله جهاد نیز متوجه می شویم که دین اسلام، ترور و اعمال تروریستی را به هر عنوان و تحت هر شرایطی محکوم می کند و از این رو، توسل به فریضۀ جهاد نیز مجوزی برای ترور و مبنایی نظری برای آن نیست.

اسلام و خشونت

خشونت جزو لاینفکی از یک عمل تروریستی و از عناصر اصلی تشکیل دهندۀ ترور و تروریسم است. با بررسی رویکرد اسلام نسبت به خشونت، می توان به نگرش اسلام به ترور و موضع اسلام در برابر آن، پرتوی دیگر افکند و از جنبه ای دیگر، پدیدۀ ترور را مورد مطالعه قرار داد. در این قسمت، پس از بررسی مفهوم خشونت، نظر ارزشی اسلام دربارۀ خشونت را نیز مورد بررسی قرار می دهیم.

معنای لغوی خشونت

خشونت از مادۀ «خشن» به معنای تندی در برابر نرمی و نیز به معنای زبری در برابر صافی و همواری است. صفت خشن گاهی برای توصیف اشخاص استفاده می شود و در این صورت به معنای شدید و نیرومند است. [8] فرهنگ فارسی معین در مقابل واژۀ خشونت این چنین نوشته است: درشتی، زبری، همواری، مقابل نرمی و .. تندخویی، درشت خویی.

خشونت، انزجار و خلاف فطرت است و لذا برخی خشونت را خلاف نرم معنی کرده اند و معتقدند خشونت دارای معنایی فلسفی است و در مقابل کلمۀ طبیعت قرار دارد و لذا خشونت، امری است که ضد مجری و مسیر طبیعی باشد و در آن عنصری از غضب و خشم نهفته است. [9]

تعریف اصطلاحی خشونت

خشونت مفهومی گسترده دارد و تعاریف اصطلاحی آن نیز متعدد است و از ابعاد مختلف می توان، تعاریف متعددی از آن به دست آورد. فلذا در تعریف آن مناقشه و مجادله وجود دارد و ارائۀ تعریفی دقیق از آن مشکل است و مهم ترین دلیل هم شاید کاربردهای لغوی، ادبی، اجتماعی و حقوقی گوناگون آن است. گاه خشونت به تندخویی و منش و کنش سخت گیرانه اطلاق می شود. در محاورات اجتماعی، گاه به معنای برخورد فیزیکی به کار می رود. خشونت، گاه به معنای قاطعیت و عدم چشم پوشی از خلاف و خطای متهمان و مجرمان به کار می رود. بدین مفهوم، خشونت در حوزۀ حقوق و قانونگذاری و اعمال قانون، به کار می رود. کاربرد دیگر واژۀ خشونت، معادل با نابردباری مذهبی و عدم مماشات با رقبای سیاسی است. این معنا معطوف به رفتار و روابط اجتماعی و سیاسی است. [10]

روان شناسان اجتماعی و پژوهشگران مسائل سیاسی و اجتماعی، تعاریف دیگری از واژه خشونت دارد که پاره ای از آن ها عبارتند از: پرخاشگری، تحمیل اراده خود به دیگران، پیشبرد هدف و قصد با توسل به زور، گفتار و رفتار آزار دهنده، حرکت قهرآمیز ناشی از اراده خاص (خارج از محدوده و قوانین و قواعد) و نیز اعمال نیروی جسمانی یا بدنی برای اینکه به شخص دیگری آزار و آسیب برسانیم یا مجروحش کنیم یا او را بکشیم یا در جهت هدفی که می خواهیم به کار گیریم.[11]

 اگر بخواهیم تنها مفهوم فیزیکی یا طبیعی خشونت را در نظر داشته باشیم، آن را می توان نوعی قدرت یا زور تعریف کرد که با تحمیل خود به سایر پدیده ها اعم از انسانی یا غیر انسانی، حدود و قدرت آن پدیده ها را مشخص می کند. از سوی دیگر، خشونت را می توان به صورت یک کنش، یعنی نیرویی در جهت محدود کردن میل، اراده و آزادی و از سویی دیگر به صورت یک واکنش، یعنی نیرویی برای ایجاد و بازگرداندن آن آزادی و نیل به هدف در اراده و میل در نظر گرفت . [12]

در مفهوم اجتماعی، خشونت را می توان به وارد آوردن نوعی فشار و زور فیزیکی از سوی یک نهاد، فرد یا گروه، به نهاد، فرد یا گروهی دانست که با هدف وادارکردن آن ها به انجام کاری بر خلاف میل و اراده شان انجام بگیرد. از این رو خشونت در برابر میل، اراده و آزادی قرار دارد. زمانی که موضوع خشونت، دستیابی به قدرت، اعتراض و نابود کردن آن یا حفظ و تداوم قدرت باشد. خشونت، سیاسی می شود. [13]

به طور کلی در خشونت، عنصر به کارگیری نوعی فشار و زور فیزیکی وجود دارد و می توان در حالت کلی خشونت را چنین تعریف کرد: کاربرد نیروی فیزیکی و تهدید ناشی از کاربرد نیروی فیزیکی که می تواند لطمات جسمی یا معنوی بر شخصی یا اشخاص بگذارد. با اینکه در این تعریف، بر خشونت فیزیکی تکیه شده، ولی مشهود است که امروزه برخی خشونت ها بدون اعمال فیزیکی عینی صورت می گیرد، مانند خشونت‌های کلامی و تحریم‌های اقتصادی یا خشونت‌های رسانه ای. به ضرورت تحقیق، هر جایی لازم باشد، این خشونت ها نیز مد نظر قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر باید دانست که اقدامات قانونی و غیر قانونی که دارای این خصوصیات باشند، از آن جهت که اقدام علیه افراد بوده و در آنان ایجاد ترس می نمایند، می توانند از مصادیق خشونت باشند.

خشونت، نیک یا بد

مسئلۀ مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، نیکی یا بدی خشونت است، آیا خشونت، فی نفسه ارزش است و یا ضد ارزش؟ به نظر می رسد که دیدگاه مطلق در این مورد، مشکلات بسیاری را به بار می آورد و منطقی ترین نگاه، رویکردی واقع بینانه و عقلانی به موضوع است. کمتر کسی خشونت را یک ارزش مطلق می داند، ولی از سوی دیگر ممکن است افراد زیادی در نگاهی سطحی به قضیه، خشونت را به طور مطلق نفی کنند. ولی این نگاه از تناقضی درونی رنج می برد، چراکه اگر اعمال خشونت برای جلوگیری از خود خشونت مجاز نباشد، همین نفی مطلق خشونت، بهترین شیوه برای گسترش آن خواهد بود.

پس به نظر می رسد که رویکرد واقع بینانه و خردمندانه این است که خشونت را با لذات ارزش یا ضد ارزش نپنداریم و آن را دارای ارزشی نسبی بدانیم. از این رو می توان خشونت های قابل قبول و مجاز را به شرح ذیل بر شمرد: خشونت به معنای قاطعیت و سرسختی در اجرای قانون و سخت گیری در تحقق عدالت و دفاع از حق خشونت قانونی و سخت گیری طبق قانون، زیرا اگر چنین نباشد نظم در جامعه پدید نمی‌آید، خشونت از سوی مقام مسئول، زیرا دخالت نابجا و بی جواز در کاربرد خشونت، نظم و امنیت عمومی را به مخاطره می اندازد، خشونت در مقابل حق ستیزان و متجاوزین به حقوق مردم، خشونت بازدارنده در برابر خشونت و علیه خائنان و فتنه گران، خشونت برای اهداف برین انسانی و احقاق حق، خشونت در دفاع از منافع ملی و حراست از مصالح بشریت، خشونت به عنوان واپسین چاره در برابر جرایم و جنایات.[14]

واضح است که نمی توان تمامی انواع خشونت را رد کرد، چرا که با رد مطلق خشونت، فساد، جرم و جنایت و بی عدالتی و به ویژه خود خشونت در جامعه نهادینه می شود و مجازات به عنوان خشونت قانونی، آخرین چاره و راه حل بسیاری از معضلات اجتماعی، ضروری به نظر می رسد. مجازات خود نوعی آزار و خشونت است که قاضی به علت ارتکاب جرم و به نشانه نفرت جامعه از عمل مجرمانه برای فرد مقصر، طبق قانون معین می کند و این نوع آزار و خشونت، به خودی خود هدف نیست، بلکه هدف، اصلاح مجرم و دفاع از عدالت و امنیت جامعه و بی گناهان و ستم دیدگان است. تصور مجازات بدون نوعی خشونت و آزار غیر ممکن به نظر می رسد و البته در این مورد، خشونت وسیله ای بیش نیست و حدود و مقررات آن کاملا طبق قانون تعیین می شود و در جهت حفظ مصالح و نظامات اجتماعی، به کار گرفته می شود.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی (ره)

تحقیق در مورد ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث


تحقیق در مورد ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:146

 فهرست مطالب

 

مقدمه

 

فصل اول: بررسی مفهومی

 

کلیات

 

  1. سیر تاریخی
  2. مفهوم سیاسی
  3. رویکرد اجتماعی
  4. رویکرد حقوقی
  5. معادل واژه تروریسم در فرهنگ و حقوق اسلامی

 

جمع بندی

 

فصل دوم

 

مبانی سیاست قرآنی و سیاست مدرن

 

کلیات

 

  1. مبانی سیاست اسلامی

 

    1-1. غایت و اهدا ف دولتی اسلامی

 

1-1-2. اقامه دستورات دینی:

 

1-1-3. حاکمیت خداوند و ارزش های الهی:

 

1-2. اخلاق مداری وجه ممیزه در روش سیاست اسلامی

 

1-3. موارد رعایت اخلاقیات در سیاست اسلامی

 

1-3-1. لزوم حکومت بر قلوب مردم و اطاعت آن ها بر اساس

 

1-3-2. لزوم بکارگیری وسایل مشروع برای رسیدن به هدف:

 

1-3-4. پرهیز از مکر و حیله و فریب کاری:

 

1-3-5. پرهیز از کذب و لزوم صداقت:

 

1-3-6 . لزوم رعایت کامل حقوق شهروندی انسان ها اعم از جان و مال و آبرو

 

1-3-7. لزوم پرهیز قدرت مداران از تکبر و نخوت:

 

  1. مبانی سیاست سکولار مدرن

 

2-1. جایگاه اخلاق در تمدن مدرن

 

2-2. آراء ماکیاولی زیربنای سیاست مدرن

 

2-2-2. پرهیز از پایبندی به عهد و پیمان و به کارگیری مکر و حیله:

 

جمع بندی

 

فصل سوم

 

رویکرد قرآن کریم به خشونت

 

کلیات

 

فصل چهارم

 

تحلیل کلید واژگان قرآنی

تروریسم، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی است و صدها سمینار و کنفرانس، برای شناختن و بررسی علل و ریشه های آن و روش های جلوگیری از آن،در دنیا تشکیل شده و هزاران کتاب برای پژوهش درباره آن، از دیدگاه های گوناگون  و درزمینه های مختلف، مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر گردیده است. چنین معضلاتی همواره به صورت های مختلف در جوامع بشری وجود داشته است. در این میان مسئله ما این است که این معضل در سال های اخیر، از طرف رسانه‌ها و سیاستمداران غربی، به اسلام نسبت داده شده است. وسعت این تبلیغات به حدی است که اگر از بسیاری از مردم این کشورها پرسیده شود که اولین چیزی که در ارتباط با واژه «اسلام» به ذهن شما متبادر می شود چیست؟ پاسخ خواهند داد : «تروریسم ».

بر خلاف سایر ادیان، اسلام مرتباً در گزارش های خبری و مقالات با خشونت پیوند زده می شود. وقتی پیروان سایر ادیان دست به اعمال جنایت کارانه می زنند، هویت مذهبی آن ها مورد توجه قرار نمی گیرد و در گزارشات خبری هرگز گفته نمی شود که قتل عام آلبانی تبارهای کوزوو به دست صرب های ارتدوکس شرقی صورت می گیرد و یا قتل عام برمه ای ها، تقصیر بودایی ها است و یا نسل کشی در فلسطین کار یهودیان است مگر زمانی که خطایی از جانب مسلمانان صورت گیرد که در این صورت تأکید بر مذهب فرد خاطی است. مسیحیان بی رحم مایه بی اعتباری مسیحیت تلقی نمی شوند اما اگر مسلمانی مرتکب اعمال خشونت آمیز شود، به عنوان مصداقی از تهدید اسلام، اعلام می  شود.

این چنین برخورد دو گانه موجب تقویت تفکری خصمانه درباره اسلام است که چهره آن را زشت و مهیب جلوه داده است. در نتیجه این سوال مهم درباره دین اسلام مطرح می‌شود که آیا به راستی اسلام دین ترور است و خشونت را به پیروان خود بعنوان روش معرفی می کند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال مهم لازم است که به متون اولیه و اصیل اسلام یعنی قرآن و آنچه که در ارتباط با سنت معصومین(ع) وجود دارد مراجعه کرد و با دید کشف حقیقت و صرف نظر از هر گونه نظرات دیگران و تبلیغات، پاسخ این سؤال را پیدا کرد و برداشت واقعی را بدون ترس و خود باختگی در برابر فرهنگ غرب معرفی نمود.

نکتۀ دیگری که در یک تحقیق علمی باید در نظر داشت، این است که واژه‌هایی مانند ترور با معنایی که از آن در نظر عموم مردم تداعی می شود، همانند واژه‌های قتل و جنایت و ضرب و شتم، دارای بار منفی عاطفی است. این گونه واژه ها در نظر مردم، از مفاهیمی حکایت می کند که از اول محکوم و مردود شناخته شده اند و همگان به دنبال نفی آن ها می باشند . طبیعی است که استفاده مبهم و ابزاری از این واژه‌ها ، با دست کاری کردن در تعاریف و شانتاژهای تبلیغاتی  مغالطه کاری، بهترین روش برای تحریک عواطف توده مردم است. زیرا توده مردم به سبب عدم ممارست با مطالب دقیق علمی و تجزیه و تحلیل مسائل و از طرفی داشتن عواطف قوی، در معرض چنین سوء استفاده‌هایی قرار دارند. طبیعی است که از کسانی که با نقد و تحلیل مبانی علمی آشنایی دارند، انتظار می‌رود که مباحث علمی را به دور از عواطف و مسائل حاشیه ای بررسی کنند.

تصور برخی این است که هر آنچه در گفتمان رایج، بد و زشت خوانده می شود را باید مستند به گزاره‌های دینی نفی کرد و هر آنچه بعنوان خوب شناسانده می شود را باید مستند به آیات و سیره تایید نمود. حال آن که اسلام در این خصوص پیرو خواست دیگران نبوده و دارای دیدگاه مستقل می باشد. لذا باید در پی فهم آن و تنظیم سند سیاست ها بر اساس آن ها بود.

روش تحقیق در کتاب حاضر مبتنی بر اصول و مبانی ای است که قصد دارد نظر قرآن کریم را درباره ترور جویا شود:

اولاً – ظواهر قرآن قابل استناد و برای احکام حجت می باشند( منظور از ظواهر الفاظ قرآن، ظهور ابتدایی آن هاست. معنایی که با دیدن یا شنیدن لفظ بی درنگ به ذهن راه می یابد) و آیاتی از قبیل «افلا یتدبرون القرآن» [1]دستوری است برای بهره برداری از قرآن و روایات زیادی هم بر این دلالت می کند که قرآن معیار احادیث است و ائمه(ع) یاران خود ر ابه استنباط از قرآن کریم سوق داده اند. چرا که قرآن کتابی است که برای هدایت انسان ها نازل شده است و باید برای داشتن یک زندگی متعالی و سعادتمند به آن مراجعه کرد.

ثانیاً – رجوع به قرآن و دریافت پیام ها و احکام آن دارای ضوابطی است و هر کسی نمی تواند آن را تفسیر کند و به استخراج احکام آن بپردازد. قرآن کلام پروردگان متعال و تجلی ذات و صفات اوست و تردیدی نیست که باید بین کتاب و مفسر آن تناسب و سنخیت باشد و فهم مقام بلند کتاب خدا با توان علمی انسان های عادی ساخته نیست و لذا فهم آن مربوط به کسانی است که با آن سنخیتی دارند و آن ها حضرات معصومین(ع) هستند.

همان طور که قرآن می فرماید: « انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون» [2]و در جای دیگر (آیه تطهیر) مطهر شدگان را اهل بیت(ع) معرفی می نماید. در روایاتی هم آمده است که تفسیر قرآن جز با روایات صحیح و بیان صریح معصومین جایز نیست. [3]در طول تاریخ ضربه‌های سختی بر اسلام از این جهت وارد آمده است که افرادی نا آشنا با این تصور باطل که آن ها می‌توانند درباره قرآن با فهم قاصرشان اظهار نظر کنند، به استنباط از آیات مبادرت ورزیدند.

ثالثاً – با در نظر گرفتن دو مقدمه فوق، مشخص می شود باید به قرآن مراجعه کرد اما نه به هر شکی بلکه قرآنی که توسط معصومین(ع) تبیین گردیده است و باید از تفسیر به رای و برداشت های سطحی و ناآگاهانه از قرآن خودداری کرد.151

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث