اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله روش های اصولی تربیت

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله روش های اصولی تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

*چگونه نادیده بگیریم
یک راه مؤثر برای برطرف کردن رفتارهای آزاردهندة خاص آن است که آن ها را به سادگی نادیده بگیریم.ممکن است در استفاده از این روش احساس کنید که در واقع کاری برای بهبود وضعیت انجام نمی دهید. اما بعداً در می یابید که با نادیده گرفتن برخی رفتارها بطور حساب شده و مداوم, این گونه رفتارها ترک می شوند و به این ترتیب, به نتایج حیرت انگیزی می رسید.
وقتی بچه ها بخواهند توجه شما را جلب کنند, هر کاری را بخاطر آن انجام می دهند. آن ها بخوبی می دانند که چه رفتاری و در چه موقعی بیشتر شما را آزار می دهد ـ برای مثال, درست موقعی که میهمانان وارد اتاق پذیرایی می شوند, وقتی درحال صحبت کردن با تلفن هستید.یا هنگامی که دارید در پای صندوق فروشگاه اجناس خریداری شده را حساب می کنید . حال اگر بتوانید این رفتارها را تحمل کنید وآن ها را نادیده بگیرید , کودکان از آن ها دست خواهند کشید؛ زیرا به هدف خود که همانا جلب توجه شما بوده است, نائل نمی شوند.
نادیده گرفتن سنجیده, هنر نادیده گرفتن رفتارهایی است که دوستشان ندارید و تعریف کردن از آنهایی است که دوستشان دارید. به یاد داشته باشید که هیچ کدام نباید بدون دیگری انجام داده شوند.
پیش از به کاربردن این راهبرد (استراتژی) باید رفتارها را طبقه بندی کنید و سپس ببینید کدام یک را می توانید نادیده بگیرید. روشن است که نمی توانید اعمال خطرناکی مثل دویدن به سمت خیابان یا بالا رفتن از یخچال را نادیده بگیرید. به علاوه تحمل برخی از رفتارها مانند گاز گرفتن و کتک زدن نیز به سادگی ممکن نیست, به همین علت نمی توان آنها را نادیده گرفت.
یک نکته مهم: نادیده گرفتن روشی است که برخی والدین, آن را دوست دارند و می توانند به طور مؤثری از آن استفاده کنند. اما برای دیگران به علت پایین بودن ظرفیت تحملشان , این روش فقط فشار روانی و تنش را زیاد می کند. اگر شما هم چنین احساسی داشتید, یکی دیگر از راه حل های مارا برای برطرف کردن مشکل خود بکار ببندید .
به راهنمایی های زیر در مورد این روش توجه کنید:
تصمیم بگیرید که چه چیزهایی را می توانید نادیده بگیرید, و چه چیزهایی را نمی توانید, آیا این رفتاری است که می توانید, مجبورید یا می خواهید نادیده بگیرید؟ آیا نادیده گرفتن این رفتار برای کودک یا فرد دیگری خطرناک است یا احتمال زیان مالی دارد؟ اگر دیدید اشیاء سنگین را به اطراف پرتاب می کند یا با پریز برق بازی می کند, نادیده گرفتن رفتارش صحیح نیست.
کاری را که نمی توانید به پایان ببرید, هیچگاه شروع نکنید. اگر فکر می کنید که قادر به نادیده گرفتن یک رفتار برای مدت طولانی نیستید, پس هیچگاه شروع نکنید, زیرا در غیراینصورت, رفتارها بدتر خواهند شد. از خودتان بپرسید: «بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟» «آیا می توانم آن را تحمل کنم؟»آیا قادرید در فروشگاه با گریه کودکانتان برای خوراکی بسازید؛ در حالیکه مردم به شما خیره شده اند و سرشان را به علامت سنگدلی شما تکان می دهند؟ اگر کودک شما به مکادربزرگش بی احترامی کند, می توانید آن را نشنیده بگیرید؟ اگر نمی توانید, بهتر است روش دیگری را برای مقابله با این رفتار انتخاب کنید.
نادیده گرفتن کارهاییکه قبلاً به سبب توجه شما, تقویت شده اند مؤثرتر است تا آن هایی که در برخی سنین یا مراحل رشد طبیعی محسوب می شوند. برای مثال, بداخلاقی در مورد اغلب کودکان دو یا سه ساله طبیعی است و این واقع گرایانه نیست که انتظار چنین رفتارهایی را در این سنین نداشته باشیم. در نتیجه مهم نیست که چطور و چقدر آن ها را نادیده می گیرید. با این حال, نادیده گرفتن بدخلقی های اولیه می تواند از میزان آن ها در مراحل بعدی بکاهد.
نادیده گرفتن معمولاً برای متوقف کردن رفتارهایی بکار می رود که همیشه مورد توجه بوده اند و همیشه به کودک اجازه داده شده است که به هدفش برسد. (برای مثال بداخلاقی ها) کودک شما شکلات می خواهد؛ اما شما می گویید«نه, حالا نه».ولی او گریه می کند, خودش را روی زمین می اندازد و جیغ می زند. در ابتدا سعی می کنید مقاومت کنید, ولی در نهایت تحمل خود را از دست می دهید و تسلیم می شوید و برای از بین بردن بداخلاقی اش به او شکلات می دهید. گریة فرزندتان تمام می شود, اما شگرد او به نتیجه رسیده است! شما اعتماد کودک را نسبت به بداخلاقی اش تقویت کرده اید. بار دیگر سعی کنید بجای دادن شکلات, از اتاق خارج شده, قدم بزنیدئ . در این صورت, ممکن است از اینکه به زودی گریه اش بند می آیدمتعجب شوید. خانم جونز برای یک مشاوره نزد ما آمد, او یک دختر هفت ساله و یک دختر هشت سال و نیمه داشت که دائم با هم دعوا می کردند. از آنجایی که این دعواها بیشترزمانی رخ می داد که مادرشان حضور داشت, ما نادیده گرفتن سنجیده را پیشنهاد کردیم. به این ترتیب, وقتی دعوایی رخ می داد, خانم جونز به موضوعات دیگری مشغول می شد و توجهی به دعوا نمی کرد. دخترهایش سعی می کردند تا به نحوی توجهش را جلب کنند ولی مادرشان به آنها می گفت که از اتاق خارج شوند و دعوا کنند. وقتی دعوا تمام می شد, خانم جونز با آنها صحبت و بازی می کرد اما اگر دعوای دیگری پیش می امد او دوباره ترکشان می کرد. پس از مدت کوتاهی دخترها دریافتند که دعوا کردنشان راه مناسبی برای دستیابی به نتایجی که می خواهند نیست؛پس کم کم از میزان دعواهایشان کاسته شد.
به رفتار توجه نکنید
اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار از روش نادیده گرفتن استفاده کنید, به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید, چه زبانی و چه غیر زبانی. وقتی در حال انجام آن رفتار است, با حرکات صورت به او اشاره نکرده, حتی نگاهش هم نکنید. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید و اتاق را ترک کنید. اگر نمی توانید از اتاق بیرون بروید, رویتان را به سمت دیگری برگردانید و تا وقتی که کودک به عملش ادامه می دهد, شما نیز این روش را ادامه دهید.
این روش بدین معنا نیست که با او به سردی رفتار کنید, بلکه این خود نوعی توجه است. به او لبخند نزنید. زیرا این عمل شما او را جسورتر نیز خواهد کرد. فقط آن قدر به کارتان مشغول شوید که به نظر آید به هیچ چیزی در اطرافتان توجه ندارید.
یک پسر کوچک هنگامی که مقدار بیشتری از غذای مورد علاقه اش را می خواهد, عادت دارد که سرش را داخل بشقاب فرو کند و جیغ بکشدوالدینش اموخته اند که با یکدیگر حرف بزنند و مثلاً در مورد گردو خاک روی شمعدان ها یا رومیزی صحبت کنند و به این ترتیب گریه گریه کردنش را نادیده بگیرند. در نهایت , وقتی کودک خردسال می فهمد که ممکن نیست بتواند از آن غذای مخصوص بیشتر بخورد, قاشقش را بر می دارد و به خوردن چیز دیگری مشغول می شود.
هر تلاشی را برای جلب توجه به عنوان علامتی از پیشرفت در نظر بگیرید و کوشش خود را برای بی توجه نشان دادن به آن دو برابر کنید. رادیو را روشن کنید, نگاهی به پنجره بیاندازید, در مورد کارهای روزانه با خودتان صحبت کنید. همهخ اینها راههایی مؤثر برای تداوم بی توجهی هستند.( دکتر گاربر )
*چطور تنبیه کنیم
همة والدین در مورد تنبیه, عقاید شخصی مخصوص داردند. چه آن هایی ک آن رامی پذیرند و یا رد می کنند. از تنبیه به عنوان یک روش آوزشی مناسب برای کودکاتنشان استفاده می کنند... وقتی که کودکتان را به اتاقش می فرستید, زمان تماشاکردن تلویزیون را محدود می کنید و به او اجازه بازی کردن با اسباب بازی مورد علاقه اش را نمی دهید؛یا وقتی که به دنبال نزدیک شدن کودک به اجاق گاز, فریاد می شکید:«نکن!» در واقع برای اصلاح رفتارها از از اصول تنبیع استفاده کرده اید.
اگر می توانستم.کودکمان را فقط با استفاده از روشهای مثبت تربیت کنیم,خیلی عالی بود؛ اما نمی توانیم برای آموختن الگوهای رفتاری شایسته, هم روشهای مثبت و هم منفی لازم هستند. ما قصد نداریم تنبیه را بپذیرم یا رد کنیم. بلکه می خواهیم روش آن را بیاموزیم تا هنگامی که تنتبیه به آن یک روش آن را بیاموزیم تا هنگامی که به عنوان یک روش تربیتی ضروری بود, تأثیر بیشتری داشته باشد.
تنبیه به تنهایی نمی تواند نتایج دلخواه را فراهم کند. زیرا به طور کلی روشی منفی است. این روش به کودک می آموزد که چه کاری را نباید انجام دهد. اما نمی آموزد که چگونه باید رفتار کند. وقتی تنبیه را بدون تقویت رفتار شایسته به کار می بریم, کودک نمی داند رفتاناپسندش را با چه رفتاری جایگزین کند.
هیتر سه ساله برای رسیدن به یک لیوان از صندلی بالا می رود. مادرش او را از صندلی پایین می گذراد و ه خاطر بالا رفتن از آن او را سرزنش می کند. هیتر گریه می کند و می گوید, «دیگر نمی روم بالا,مامان». تا این مرحله خوب است؛ اما این دختر بچه نمی آموزد که می تواند از جای امن تر لیوان بردارد, یا دفعه بعد باید از کسی کمک بخواهد. او آموخته است که چه کاری را نکند؛ ولی یاد نگرفته که چه باید بکند.
به علاوه , تنبیه وقتی مؤثر است که موقتی باشد چون وقتی از یک تنبیه به دفعات زیاد استفاده شود, تأثیرش را از دست می دهد. والدین مکرراً جیزهایی شبیه به این را به ما می گویند:«اولین باری که کارل را تنبطه بدنی کردم, خیلی گریه کرد و پس از آن , برای مدت طولانی رفتارش تصحیح شد, اما حالا که مرتباً به خاطر رفتارهای نادرستش تنبیه بدنی می شود, هیچ تأثیری نداردو به نظر هم نمی رسد که به هیچ وجه اهمیتی بدهد.»
این یک واکنش تطبیقی کلاسیک است, و به سبب همطن اثر است که ما تنبیه بدنی را به عنوان شکلی از تنبیه توصیه نمی کنیم.
از آنجایی که گاه تنبیه به عنوان یک روش مدیریت, لازم می شود* این پرسش شکل می گیرد که : پس چه وقت و چگونه می توانیم از آن استفاده کنیم؟ ما این اصول را پیشنهاد می کنیم:
تنبیهی را انتخاب کنید که رفتار ناخواسته را کاهش دهد
تنبیه فقط هنگامی مؤثر قلمداد می شود که بروز رفتار نامناسب را کاهش دهد. در بسیاری از مواقع , کودکان را برای تنبیه به دفتر مدیر مدرسه می فرستند؛ ولی همان طور که انتظار می رود, نتیجه ای عاید نمی شود. دانش آموز از انجام تکالیف خودداری می کند و از منتظ ماندن در دفتر مدرسه لذت می برد, پس رفتارش با بی توجهی تقویت می شود.
تنبیه بدنی,ایجاد محدودیت و گرفتن اسباب بازی ها یا امتیازات خاص (مانندتماشای کارتن) در صورتی «تنبیه» تلقی می شوند که مؤثر واقع شوند.
برای نمونه, مایکل 9 ساله را برای کتک زدن به خواهرش به اتاقشش فرستادند.او در آنجا با کامپیوتر و اسباب بازی هایش مشغول بازی شد. وقتی مادرش به او گفت که می تواند از اتاقش بیرون بیاید, او در حال تماشای کارتن مورد علاقه اش بود. او حتی فراموش کرده بود که تنبیه شده است. به علاوه , وقتی از اتاق خارج شد, خواهرش را دوباره کتک زد تا باز به اتاقش فرستاده شود.
پس نصیحت ما این است که نخست نتایج تنبیه را بررسی کنید. اگر رفتار هدف کاهش یافته بود, می توانید دوباره از آن نوع تنمبیه استفاده کنید. در غیر اینصورت, تکرار آن تنبیه سودی ندارد و باید روش دیگری را بیازمایید.
از تنبیه در کنار روش های مثبت استفاده کنید.
وقتی تنبیه را به عنوان یک روش انتخاب می کنید, باید به کودک اموزش نیز بدهید. تنبیه به تنهایی رفتار خوب را به کودک نمی آموزد. برای تشویق کودک به انجام آنچه می خواهید , باید تفهیمش کنید, به او آموزش دهد و در صورت اصلاح رفتار مزبور, پاداشی برایش در نظر بگیرید. اگر کودکتان را بخاطر دویدن به سمت خیابان تنبیه کردید, سپس باید روش عبور از خیابان را به آموزش دهید. و در نهایت بخاطر منتظر ماندن در خیابانیا عبور محتاطانه از خیابان, او را تحسین کنید. با این روش تأثیر تنبیه بیشتر خواهد شد.
برای اصلاح رفتار به کودک فرصت دهید.
هدف از تنبیه, اصلاح رفتار کودک است پس باید به او فرصت بدهید تا آموخته هایش را نشان دهد.اگر تنبیه طول بکشد, مکن است کودک فرصت پیدا نکند که رفتار خود را اصلاح کند. کودک دیر به خانه می آید, یا وقتی برای چندمین بار به درخواست شما برای صرف شام توجهی نمی کند, ممکن است عصبانی شو.یدو برای یک ماه به او اجازه بیرون رفتن از خانه را ندهیددر آن یک ماه او نمی تواند نشان دهد که زود به خانه برگشتن پس از بازی یا حضور به موقع در سر میز شام را آموخته است. او آن قدر از این نتیجه می رنجد که پنهانی از خانه خارج می شود یا مانند یک حیوان زندانی رفتار می کند.
اما اگر تنبیه او چنین بود که می بایست برای دو روز بلافاصله پس از تعطیل شدن از مدرسه به خانه می آمد, روز سوم فرصت می داشت تا اصلاح رفتار خود را نشان دهد و ظرف یک ماه اعتماد شما را جلب کند.
تنبیه بدنی باید کنترل شده و مختصر باشد.
ما به عنوان یک اصل, تنبیه بدنی را توصیه نمی کنیم. اما در موارد استثنایی نیز وجود دارد. برای نمونه اگر کودک دو ساله شما می خواهخد یک سوزن را داخل پریز برق فرو کند, ممکن است فریاد بزنید«نکن!» و بعد بلافاصله سوزن را از او بگیرید و با دست ضربه کوچکی به پشت دستش بزنید. برای یک بچه کوچک , این روش بسیار مناسب تر از یک نطق بی سرو ته درباره خطرات الکتریسیته است!
روش مؤثر دیگر این است که دست بچه را در حالی که مؤکداً او را از عملی نهی می کنید بگیرید. ارزش این عمل در مواردی است که ممکن است از کوره در بروید و کودک را به شدت کتک بزنید.
هرگز هنگامم عصبانیت از تنبیه بدنی استفاده نکنید. اگر می خواهید این روش را بکار بگیرید, بهتر است به جای یک واکنش احساسی و هیجتنی, به یک اقدام سنجیده دست بزنید. به این معنی که عمل شما باید هدفمند, مختصر و کنترل شده باشد. ما معتقدیم که محدودیت های خارجی تنبیه بدنی باید در حد یک ضربه کوچک به پشت دست یا کفل کودک باشد, آن هم با کف دشت. هر تنبیهی بیش از این می تواند زیانبار باشد. هر گز برای تنبیه از ترکه,کمربند, خط کش یا امثال آن استفاده نکنید.
سعی کنید به جای تنبیه بدنی از روش های دیگر نظیر محروم کردن موقتی, تصحیح بیش از حد و اشکال دیگر تنبیه نظیر محدود کردن و گرفتن برخی امتیازات استفاده کنید.
یادتان باشد بهترین روشهای تربیتی عبارتند از : پی آمدهای مثبت و منفی که برای تغییر یک رفتار , طراحی و اجرا شده اند. ( دکتر گاربر )

 

مشکلات صبحگاهی

 

*غرغر صبحگاهی
بعضی از مردم با روحیه ای سرشار از شادی ونشاط از خوا ب برمی خیزند, اما بعضی دیگر, هنگام صبح از روحیه مناسبی برخوردار نیستند و آن قدر غرغر می کنند که شادابی را از دیگران هم می گیرند.
همة مردم حتی کودکان – حق دارند گاهی غرغر کنند. مراحلی در رشد کودک وجود دارد که می توان از آنها به غرغر کردن تعبیر کرد. مثلاً در حدود 2سالگی کودکان شروع به اظهار وجود و اعلام عدم وابستگی می کنند . این کار را با دادن جواب«نه» به تمام پرسشها و درخواست ها انجام می دهند که می تواند به آسانی توسط والدین به عنوان رفتار منفی و غر غر کردن تعبیر شود که در واقع این طور نیست. کودکانی که به سن بلوغ نزدیک می شوند, دم دمی مزاج, زود زنج و حساس می شوند که این نیز حالتی کاملاً طبیعی است.
اگر کودک شما معمولاً صبح ها شاداب است ولی گاهی به طور غیر منتظره ای صبح ها شروع به غرغرکردن می کند, می تواند نشانگر این باشد که چیزی(مثلاً خواب کم, بیماری یا فشار عصبی) او را آزار می دهد. این مشکلات نباید مورد بی توجهی قرار گیرند. دیگر قسمت های کتاب نیز دیدگاه یا راه حل های دیگری را دراین زمینه به شما ارائه می دهند.
این بخش به ارائه راه حل هایی در مورد کودکانی می پردازد که عادت دارند همیشه نق بزنند و به نظر می رسد که همیشه از دنده چپ بر می خیزند. با این حال, این راه حل ها را در مورد کسانی که گهگاه این طور هستند,نیز بکار ببرید.

 

 

 

زمان برخاستن را تغییر دهید .
بعضی از کودکان به این دلیل با خلق و خوی بد از خواب بر می خیزند که معمولاً در وسط یک رویا از خواب بیدار می شوند . در این گونه موارد ، سعی کنید زمان بیدار شدن کودک رت به تعویق بیندازید یا اینکه از یک ساعت جیر جیرکی استفاده کنید تا کودک به آرامی با صدای موسیقی لز خواب بر خیزد .
به شوخی برگزار کنید.
می توانید با استفاده از شوخی یا خنده کودک را راه بیاندازید واو را از بدخلقی بیرون بیاورید. با این جال, باید اذعان کرد که گاهی طنز و شوخی نتیجه ای کاملاً برعکس دارد و کودک نق نقو را عصبانی تر هم می کند. اگر در مورد شما هم چنین اتفاقی افتاد, صحنة کمدی را بلافاصله قطع کنید.
• تأتر بازی کنید. با نمایش حرکات کودک و نشان دادن اعمال کودک به خودش, سعی در فهماندن زشتی کارش بکنید. در این کار , از اغراق کمک بگیرید و با یک نمایش معروف که چنین شخصیتی را نشان می دهد, اجرا کنید.
• روی حالت بدخلقی و نق ردن کودک اسم بگذارید. در هنگام صبحانه مقایسه ای ترتیب دهید تا بهترین نام را روی یک آدم بداخلاق که فرضاً در تلویزیون دیده اید, بگذارید. از اسم انتخاب شده بدین ترتیب برای از بین بردن بدخلقی استفاده کنید:
«وای دوباره آقای فلانی آمد.» (فلانی نام آدم بدخلقی است که در مسابقه انتخاب شده است.
• بدخلقی ها را «بچلانید». این روش اغلب در مورذ کودکان خردسال مؤثر واقع می شود. کودک را به آرامی درون بازوان خود نگه داریدو به آرامی او را فشار دهید و در عین حال به او بگوید که شما در حال بیرون کشیدن اخلاق بد از بدن او هستید

رفتار بد کودک را به او نشان دهید.
اغلب کودک نمی داند که خلق بد او چه تأثیری روی اشخاص دیگر که با او زندگی می کنند می گذارد. در هنگام روز و مدتی بعد از سر زدن رفتار ناپسندش, با او صحبت کنید و به او کمک کنید که رفتار بد خود را مجسم کند. یک کتاب کودکانه دراین مورد بخوانید و سپس در مورد اینکه چطور یک نفر می تواند روزهمة افراد خانواده را خراب کند, صحبت کنید. از کودک بخواهید برای تغییر این رفتار راههایی را پیشنهاد کند. ( دکتر گاربر )
*کودکانی که صبحانه نمی خورند.
آیا کودک شما ترجیح می دهد که صبحانه نخورد ؟ آیا هر روز صبح سر این مسأله که کودک قبل از رفتن به مدرسه یا بازی, غذای کافی بخورد درگیری دارید؟ نگاه دقیقی به عادتهای صبحگاهی خود بیندازید؛ زیررا الگو, بهترین معلم است. اگر هر روز سر میز می نشینید تا صبحانه لذیذی را صرف کنید, بدون شک
فرزند شما نیز چنین خواهد کرد. سعی کنید همگی باهم و به شکلی خوشایندو بدون عجله غذا صرف کنید. سعی کنید از صبحانه لذت ببریدو نشان دهید که واقعاً خوشحالید.
اگر با وجود نشان دادن یک الگوی خوب, هنوز کودک از خوردن صبحانه امتناع می ورزد, آن را تبدیل به یک درگیری شدید بین خودتان نکنید.
به جای آن می توانید از راه حلهای زیر استفاده کنید.
صبحانه را مختصر کنید.
اگر کودک شما ناهار را به صبحانه ترجیح می دهد, به او یک صبحانه مختصر و یک ناهار مفصل بدهید. این برنامه در حالتی که صبحانه انرژی کافی را برای تمام مدت صبح فراهم کرده است وتا هنگام صرف ناهار , کودک از نظر انرژی کمبود ندارد, مشکلی ایجاد نمی کند.

موقع صرف صبحانه با کودک همراه باشید.
کودکان خردسال نباید هنگام صبحانه تنها رها شوند؛ حتی کودکان بزرگتر نیز دوست دارند همراهی داشته باشند. اگر نمی توانید هنگامی که کودک صبحانه می خورد , با او سر میز بنشینید . معمولاً یک عروسک یا حیوان پارچه ای برای این کار مناسب است, ولی حتی وسایل جالبی نظیر رادیو, تلویزیون یاکتاب مصور نیز ممکن است همین تأثیر را داشته باشد. اگر گهگاه کودک زیر نظر شما هنگام صرف صبحانه تلویزیون تماشا کند, اشکالی ندارد. با این حال, باید مراقب باشید که این کار بصورت یک عادت در نیاید . ( دکتر گاربر )

 

مشکلات شبانگاهی

 

*کودکانی که هنگام شب راه می روند.
تخمین زده شده است که ده تا پانزده درصد کودکان دست کم یک بار در کودکی در خواب راه رفته اند.بیشتر آنها این رفتار را ترک می کنند؛ ولی حدود 2درصد آنها تا هنگام بلوغ نیز این کار را ادامه می دهند. در خواب راه رفتن یا خواب گردی تظاره بدنی[منظور رؤیای شبانه] نیست و همچنین با مشکلات روانی و یا تنش های عاطفی ارتباطی ندارد. زیرا حتی در هنگامی که کودک خواب می بیند نیز اتفاق نمی افتد. به نظر می رسد که این مسئله ارثی و خانوادگی باشد.
وقتی کودکی درهنگام شب راه می رود, چشم هایش باز ولی خیره و بیرون زده است و این طور به نظر می رسد که جایی را نمی بیند.این راه رفتن ها که بین چند دقیقه تا یک ساعت طول می کشد, معمولاً ضرری ندارد, به جز اینکه کودکان(یا بالغینی) که بدون مراقبت کسی در خواب عمیق در حال قدم زدن هستند می توانند به خودشان آسیب بزنند.
این بداتنم معناست که شما به عنوان پدر یا مادر, باید راههایی را پیدا کنید که وقتی کودک در خواب راه می رود, به خودش آسیب نرساند.این به معنای مجبور کردن و ترساندن کودک نیست,زیرا مجبورکردن و ترساندن کودک می تواند خطرناک تر از خواب گردی کودک باش.در عوض فکر خود را روی ترتیب دادن محیطی آرام و امن که در آن کودک آسیب نمی بیند و یا بکار بردن وسایلی که به سرعت, راه رفتن او در هنگام شب را مشخص کنند,متمرکز کنید. از کودکان بزرگ تر بخواهید که در این مورد , راههای مناسبی پیشنهاد دهند.
راه بیرون رفتن را مسدود کنید.
نوجوان سیزده ساله ای را می شناختیم که یکبار هنگامی که خواب بود با لباس زیر از منزل بیرون آمده بود. او چنان از این کار نگران و وپریشان شده بود که فردا یک کلاه کاسکت, یک صندلی و یک سطل آشغال را پشت در اتاقش گذاشته بود تا اگر مجدداً از اتاق بیرون رفت, سر و صدای تولید شده او را از خواب بیدار کند. خوشبختانه این کار مؤثر واقع شد. در مورد کودکان کوچکتر , قفل را قدری بالاتر از حد معمول نصب کنیدتا دست کودک نتواند به راحتی به آن برسد. یا اینکه یک فنر یا کشی به در نصب کنیدکه کودک در اتاق محبوس نوسد ولی مجبور شود برای ترک اتاق کمی تلاش کند. بدین ترتیب, کودک مطمئناً هنگامی که تلاش می کند از اتاق بیرون بیاید, از خواب بیدار می شود و در عین حال, در هنگام خطر نیز می تواند از اتاق بیرو ن بیاید. توجه کنید که هرگز در را روی کودک قفل کنید.(دکتر گاربر )
*کودکانی که دچار وحشتهای شبانه می شوند.
کابوس با وحشت های شبانه تفاوت دارد. برخلاف کابوس, وحشت های شبانه, رویاهای ترسناک یا خواب دیدن نیست. بلکه تصور می شود که این حالت نمایانگر عدم تکامل الگوی خواب است, که در آن کودک در انتقال از مرحله خواب عمیق به خواب سطحی مشکل دارد. گاه کودکی که دچار وحشت های شبانه می شود, ممکن است آن را به یاد نیاورد. این حالت می تواند برای والدین آنها بسیار ترس آور باشد. در چنین حالتی کودکان جیغ می زنند یا هق هق می کنند و به این سو و آن سو می روند., در خانه شروع به دویدن می کنند, دیگران را صدا می زنند و در این حال,چشم هایشان بدون اینکه جایی را ببیند باز و گشاد است و گوش های آنها واضحاً حرفهای آرام بخش شما را نمی شنود.
شما در جریان یک وحشت شبانه نمی توانید کار زیادی انجام دهید. تنها باید در مقابل آن صبور باشید و به یاد داشته باشید که این حالت در اثر فشارهای روحی ایجاد نمی شود و هیچ اثر پایداری روی کودک نخواهد داشت.
کودک را آرام کنید.
کودک را نگاه دارید او را آرام کنید و صورتش را یک هولة سرد بشویید. با این کار احساس می کنید که کار مفیدی برای کودک انجام می دهید. رفته رفته حالت خیره و بهت زده چشمان کودک از بین می رود و کودک شروع به بازگشت به دنیای واقعی و توجه به اینکه در اطراف او چه می گذرد می کند.
برنامه خواب را منظم کنید.
باری اینکه به کودک کمک کنید که الگوی خواب بهتری داشته باشد , اطمینان حاصل کنید که او یک برنامه منظم خواب دارد و به اندازه کافی استراحت می کند.
با یک متخصص مشورت کنید.
با اینکه وحشت های شبانه معمولاً اهمیت چندانی ندارند, احتمال کمی وجود دارد که ناشی از اختلالات عصبی باشند. برای آینکه این احتمال رد شود این حالات(وحشت های شبانه)و همچنی« کابوس ها بسیار آزاددهنده را باپزشک خود در میان بگذارید. به علاوه, اگر دفعات این حالات زیاد باشد, ممکن است پزشک تصمیم بگیرد نوعی دارو(که به دقت تنظیم می شود)تجویز کند.(دکتر گاربر )

 


مشکلات توالت رفتن

 

*شب ادرای
اکثر کودکان در حدود 2تا 3سالگی دیگر رختخواب خود را خیس نمی کنند, گرچه بعضی از کودکان دیرتر یاد می گیرند که شب ها برای توالت رفتن بیدار شوند. قطع شب ادرای یک روند پیشرفت طبیعی استکه نشان دهندة تکامل مثانة کودک در نگه داشتن و ذخیره ادرار و ایجاد تحریکات اداری است.
خیس کردن های اتفاقی و غیر تکرار شوند را حتی از کودکان بزرگتر هم می توان انتظار داشت و نباید به آن به عنوان مسأله ای جدی نگاه کرد. کودکتان را در هر سنی که هست هرگز به علت شب ادراری مسخره و شرم زده نکنید. این کار نه تنها به او کمکی نمی کند,به ایجاد مشکلات جدی احساسی و روانی می انجامد.
درحدود 75درصد از کودکان چهار ساله و 85درصد از کودکان پنج ساله دیگر رختخوابشان را خیس نمی کنند مگر گاه و بیگاه و بدون تکرار؛ ولی بسیاری از کودکان تا زمان بلوغ یا حتی بزرگسالی هم شب ادراری دارند. دکترآزرین و دکتر بزالل گزارش کرده اند که تعداد 4 نفر از هر 100 نفر بزرگسال شب ادراری دارند. پسرها دو برابر دخترها دچار شب ادراری می شوند.
گرجه ما به شذت بر این باوریم که نباید کودک را برای شب ادراری شرمنده کرد یا حتی نباید او را مجبور کرد که شب ادراری را متوقف کند, ولی هرگز نباید شب ادراری کودک را نادیده بگیرید. اغلب کودکانی که شب ادراری دارند, از این موضوع بسیار ناراحتندو نمی توانند بر این مشکل غلبه کنند. برخورد با این کودکان با رفتاری که معنی «اهمیت نمی دهم» دارد, باعث می شود که کودک, بسیار عصبانی و حساس بشود و حس کند با مشکلی حل نشدنی روبرو است. بسیارزی از این گونه کودکان دعوت دوستانشان را برای اینکه در منزل آنها بخوابند, رد می کنند و به اردوها و پیک نیک ها نمی روند. خلاصه اینکه شب ادراری می تواند اعتماد به نفس کودک را از بین ببرد و این مسأله بسیار غم انگیز است چراکه امروزه اطلاعات زیادی دربارة شب ادراری و راههای درمان آن در دست داریم.
قبل از اینکه یکی از راه های درمان پیشنهادی ما را انتخاب کنید,باید علت شب ادراری را مشخص کنید. علل زیر را مطالعه کنید و ببینید کدامیک به شرایط کودک شما نتزدیکتر است. سپس راهکارهای مناسب را بکار گیرید.
دلایل شب ادراری
پزشکی: اغلب متخصصان بر این باورند که مشکلات پزشکی فقط علت 1 تا 2 درصد تمام شب ادراری ها به شمار می روند . گاهی کودک مبتلا به شب ادراری از مشکلی مانند مثانه کوچک یا ضعیف ماهیچه های نگه دارنده جریان ادرار رنج می برد. یا مثلاً اگر کودک پس از آنکه به مدت طولانی رختخوابش را خیس نکرده , دوباره ناگهان شروع به شب ادراری کرد, علت می تواند عفونت دستگاه ادراری باشد . وقتی پزشک اطفال یا پزشک خانواده دلایلی مانند عفونت را رد کرد , بهتر است با یک متخصص مجاری ادراری مشورت کنید.
احساسی و عاطفی:اگرچه این مطلب درست است که کودکانی که به درستی توالت رفتن را آموخته اند نیز گاهی به دلیل مسایل و تنش های عاطفی بطور گاه و بیگاه خود را خیس می کنند؛ ولی این مسأله فقط 20% از مبتلایان به شب ادراری را در بر می گیرد . البته بعید به نظر می رسد که مشکل کودکی که دایماً شب ادراری دارد صرفاً عاطفی باشد. به همین دلیل است که روان درمانی برای درمان شب ادراری روش مناسبی نیست.
تکاملی: گرچه اغلب کودکانی که دچار شب ادراری هستند مشکل پزشکی یا بیماری خاصی ندارند , ولی ااین مسأله بدین معنا نیست که آنها اصلاً مشکل جسمی و فیزیکی ندارند . ممکن است مثانة کودک هنوز آنقدر گنجایش نداشته باشد که بتواند در تمام طول شب, ادرار تولید شده را در خود نگه دارد, یا ماهیچه اسفنکتر, که جلوی خروج ادرار از مثانه را می گیرند, ممکن است به اندازه کافی تکامل نیافته باشند. در ادامة این بخش روشهایی را برای بهتر شدن این حالت ها پیشنهاد خواهیم کرد.
نوع خواب: بسیاری از کودکان به این علت رختخوابشان را خیس می کنند که آنقدر عمیق به خواب می روند که علامت هایی را که مثانه به دلیل پرشدگی به مغز می فرستد, درک نمی کنند. بنابراین, نمی توانند با این علامت هااز خواب بیدار شوند و به توالت بروند. برخی کودکان افزون بر این مشکل, از مثانه کوچکی نیز برخوردارند. مسأله نوع خواب و عمیق بودن خواب معمولاً ارثی است و اگر به اطرافیان و نسل های قبل خانواده توجه کنید, احتمالاً در بعضی فامیلهای خود نیز این نوع خواب و مشکل حاصله را خواهید یافت. این گونه اطلاعات از افراد دیگر خانواده باعث می شود که هم کودک کمتر نگران مشکلشش باشد و هم شما پیش زمینه ذهنی در مورد سن معمول قطع شب ادراری در خانواده داشته باشید.(دکتر گاربر )

 


*ناتوانی در کنترل عمل دفع مدفوع
والدین معمولاً از انکه کودکشان طبق برنامه ای منظم یا در محل مناسب عمل دفع را انجام نمی دهد, بسیارعصبانی می شوند. آن ها می ترسند که این مسأله باعث ایجاد مشکلات جدی برای کودک شود و در این هنگام نمی دانند چه رفتاری را در پیش بگیرند. کودک نیز تحت فشار روحی قرار می گیرد و از اینکه نمی تواند عمل دفع خود را کنترل کند خجالت می کشد.
والدین باید بدانند که کودکان حتی پس از آموختن نیز گاه گاهی نمی توانند عمل دفع خود را کنترل کنند و شلوارشان را کثیف می کنند. تین اتفاقات در کودکان 2 تا 3 ساله بسیار فراوان تر است, ولی گاهی در میان کودکان بزرگتر هم دیده می شود که معمولاً به علت بیماری یا هیجان زیاد یا نگرانی است.
با توجه به شخصیت کودکتان ممکن است ترجیح دهید, اینگونه اتفاقات را نادیده بگیرید و یا نشان دهید که خیلی برایتان اهمیت دارد؛ ولی به یاد داشته باشید کودکتان خیلی بیشتر از شما برای اینگونه اتفاقات ناراحت می شود. هیچ گاه او را خجالت زده نکنید و به علت عمل دفع غیرارادی او را تنبیه نکنید. همواره در برخورد با اینگونه مسائل خونسرد باشید.
اگر کودک شما پس از سه یا چهارسالگی به طور مداوم خود را کثیف می کند, ممکن است دچار«بی اختیاری عمل دفع» باشد. کودک ممکن است در شلوارش بطور کامل عمل دفع انجام دهد و یا صرفاًً به صورت لکه ای خودش را کثیف کند.
گرچه این مشکل حداکثر تا شانزده سالگی از میان خواهد رفت؛ اما باید بدانید که تا آن زمان اعتماد به نفس و خودانگاره کودک شدیداً خدشه دار خواهد شد.
گونه های مختلفی از بی اختیاری عمل دفع وجود دارد. بعضی کودکان با وجود تلاش همگان هیچگاه توالت رفتن را نمی آموزند. بعضی دیگر توالت رفتن را می آموزند ولی دوباره شروع به کثیف کردن خودشان می کنند. برخی کودکان تقریباً هر روز در شلوارشان مدفوع می کنند. در حالی که برخی دیگر چندین روز تا چندین هفته اصلاً عمل دفع انجام نمی دهند.. گروه آخر به ندرت دچار عمل دفع های تصادفی می شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

 

تعداد صفحات این مقاله 51   صفحه

 

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روش های اصولی تربیت

تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت


تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه11

 

 نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

اکسیر محبت

تربیت واقعی و صحیح با یک کلمه که همان " عشق " است آغاز می شود . عشق و نشانه های مربوط به آن از چنان اهمیتی برخوردار است که بدون ذخایر و گنجینه های نهفته ی آدمی ظاهر و آشکار نمی شود . "محبت" و "مهرورزی" در زندگی همه ی ما به خصوص کودکان و نوجوانان نقش اساسی دارد . محبت قانونی است که سلامت و سعادت و شادمانی و هماهنگی و همه گونه کامیابی را برای آدمی به ارمغان می آورد ؛ به شرط آنکه بدانیم چگونه و به چه اندازه از این اکسیر حیات استفاده شود تا ازافراط وتفریط که هر یک عوارض نامطلوبی درتربیت دارند پیش گیری شود . اگر کسی احساس کند که دردل و قلب دیگری جای دارد ، به راحتی نمی تواند از او دل بکند و آنچه بیش از همه انسانها را به یکدیگر پیوند می زند همین جایگاه ها است . پیوندی قوی تر از محبت نمی تواند انسانها را به یکدیگر نزدیک سازد . پیوند ناشی از محبت ، پیوندی است که به سادگی گسسته نمی شود . هر چه پیوند عاطفی بین مربی و متربی محکم تر باشد ، صداقت و یکرنگی و صفای بیشتری بین آنها رواج خواهد یافت ونادرستی وناراستی و تقلب کمتری دربین آنها مشاهده خواهد شد.معلم واقعی کسی است که محبت فراگیران را به صورت عمیق در دل داشته باشد و آنان را همچون فرزندان خود دوست داشته بدارد . بسیاری از رفتارهای ناهنجار فراگیران را که معلول شرایط نامساعد خانواده و یا اطرافیان اوست با محبت و صبر و حوصله می توان درمان کرد . معلم باید با صبر و حوصله به سراغ او رود و بی آنکه محبت او شکل ترحم به خود بگیرد می تواند قلب او را تسخیر کرده و با نیروی معجزه آسای مهر و محبت بیماری روحی و روانی او را درمان کند .

معلمان باید در این زمینه به نکات زیر توجه نمایند :

v    تشخیص  کودکانی که در خانواده از محبت لازم برخوردار نبوده اند و برقراری رفتار محبت آمیز با آنان به شیوه ای طبیعی

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

دانلود مقاله روش های اصل تربیت

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله روش های اصل تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله روش های اصل تربیت


دانلود مقاله روش های اصل تربیت

تجربه های بالینی و آموخته های سالیان دراز , این باور را در من برانگیخته است که کودک بدون مسأله وجود ندارد. بنابراین یک خانواده خوب باید بتواند به نحوی شایسته مسائل فرزندان خود را حل کنداین کتاب در این باره نوشته شده است؛ یعنی به ما کمک می کند که چگونه مسائل فرزندان خود را حل کنیم. از قطر کتاب نترسید ! بسیار ساده و روان نوشته شده و خواندش طولی نمب کشد. در واقع آنچه شما به آن نیاز داریداین است که دوفصل اول را با دقت مطالعه کنید؛ بقیه مطالب, مجموعه اطلاعاتی الست برای حل و رفع مسائل و مشکلات کودکان از زمان تولد تا 12 سالگی. امروزه نوع تربیت و مدت زمانی که پدران و مادران صرف رسیدگی به مسائل و مشکلات کودکان خود می کنند, آشکارا نسبت به 40 سال قبل فرق کرده است. این روزها کمتر با بچه هایی برخورد می کنیم که به امان خدا رها شده اند و از نظر تربیتی مورد بی توجهی قرار گرفته اند, برعکس, امروزه قاعده این است که اولیائ در امر تعلیم و تربیت کودکانشان بسیار توجه دارند و همانطور که در این کتاب توجه می کنید , مسائل کودکان قابل فهم و قابل درمان نیز است. متأسفانه در تمام دنیا و از جمله در کشور ما , مراجعه به روانپزشک بویژه در مورد کودکان, باعث نگرانی اولیاء می شود. این نگرانی که دیگران درباره ما چه خواهند گفت ,مبادا این تصور پیش بیاید که بچه ما دیوانه است که به روانپزشک مراجعه می کند, و خلاصه وحشت از اینگونه برچسب های روانی, در همه جا وجود دارد؛ اما شما با خواندن این کتاب در می یابید که بیشتر گرفتاریهای کودکان, بدون مصرف دارو قابل حل و رفع است. نکته مهم دیگر این که همه پدر و مادر ها باید این نکته را باور کنند که می توانند رفتار کودکان و نوع نگرش آنها را عوض کنند و در نهایت به شخصیت آن ها شکل سنجیده ای بدهند. انتقال ارزش های یک نسل به نسل دیگر, یک وظیفه اجتماعی  و فرهنگی است و هیچ چیز ناسالم تر از این نیست که کودک بدون این ارزشها بار بیاید. نکته مهم دیگر نحوة انتقال این ارزشهاست. زیرا چنانچه با خشونت و بی تفاوتی ارائه شود, کودک آن را پس می زند. من متأسفانه هر روز با چهرة غم زده پدران و مادرانی روبرو می شوم که کودمان آنها گفتار و ارزشهای آنها را رد کرده اند و مسائلی از این دست که بچه ما درس نمی خواند؛ بی ادب و خشن است و برای حرف بزرگترها احترامی قائل نیستو نظائر آن , می شنویم. این گسستگی پیوند میان نسلها که باعث دوگانگی و اختلاف بین پدر و پسر و مادر و دختر می شود, قابل پیشگیری است و این کتاب راه حلهای بسیار مفیدی را در این زمینه پیشنهاد می کندئ.

روشهای اصل تربیت
چگونه تحسین کنیم
چگونه نادیده بگیریم
چطور تنبیه کنیم
مشکلات صبحگاهی
غر غر صبحگاهی
کودکانی که صبحانه نمی خورند
مشکلات شبگاهی
کودکانی که هنگام شی راه می روند
کودکانی که دچار وحشت شبانه هستند.
مشکلات توالت رفتن
شب ادراری
ناتوانی در کنترل عمل دفع مدفوع
ناتوانی در کنترل ادرار در روز
مشکلات بهداشتی
بدغذایی
بی اشتهایی
مشکلات کودکان با همسالان و خواهران و برادران
مشکلات دوستیابی و نگه داشتن دوستان
تسلیم جمع می شوند
ترسها:
ترس از تاریکی
ترس از صحبت کردن در جمع

 

شامل 46 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روش های اصل تربیت

دانلود مقاله تعلیم و تربیت کودکان

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله تعلیم و تربیت کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
وکذلک خلقنا کم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس و تکون الرسول علیکم شهیدا
و همچنین شما مسلمین به آیین اسلام هدایت کردیم و نیز شما را به تربیت نیکو و اخلاق معتدل آراستیم ، تا گواه مردم باشید تا نیکی و درستی را سایر ملل از شما بیاموزند چنانچه پیامبر را گواه شما کردیم .
از بهترین مسائل زندگی انسان مسدله تربیت است که پایه و اساس شخصیت حقیقی و حقوقی آدمی می باشد .
شکل گیری هویت انسانی در پرتو تربیت سالم و صحیح و هماهنگ با سرشت و فطرت اوست و این مهم امکان ندارد مگر اینکه به هسته مرکزی و خمیر مایه اصلی نظام تربیتی ، یعنی خانواده ، توجه ویژه مبذول شود .
خانواده که بستر رویش و گهواره پرورش تمام هویت و ساختمان وجودی انسان است ارکان اصلی و سنگ بنای آن را زن و شوهر تشکیل می دهند که هر یک لباس آسایش و آرامش همدیگر هستند و به تعبیر رسا و گویای صحیفه همیشه نورانی قرآن ، مایه مودت و رحمت یکدیگرند .
در سایه این لطف بیکران الهی و ایجاد این لطف و انس و عشق است که شاهد رویش
غنچه ها و دسته گلهای همیشه سبز و با طراوت و شاداب زندگی خواهیم بود .
آن آرامش و سکینه حاصل نمی شود مگر اینکه فضای حاکم و روابط زوجین عشق و رحمت و مودت باشد و همه آفات زندگی از سرزمین کوچک خانواده ریشه کن شده و راه را برای رویش این گلهای پاک فراهم و هموار کردد .
این مهربانی و الفت و این انس و رحمت و رأفت همان گهواره و آغوش مهری است که با
زمزمه های حیات بخش خود ، آهنگ روح نوازش کودکانی پرورش خواهد داد که نوید حرکت و پویایی جامعه انسانی و امید فردای روشن و نورانی است .
دین مقدس اسلام که خاتم همه ادیان است و کتاب مقدسش که جامع تمام مایحتاج تربیتی و هدایتی است ، برخلاف همه مکاتب مدعی تعلیم و تربیت ، هسته مرکزی تربیت را قبل از به وجود آمدن انسانها ( قبل از ازدواج ) می داند و برای تربیت مراحلی قائل است که اگر والدین بر اساس آن مراحل تنظیم شده گام وردارند ، و گام به گام همراه دستورات دقیق تربیتی آن حرکت نمایند ، انسانهایی به جامعه تحویل خواهند داد که مایه فخر و مباهات انسانیت باشند .
اسلام عزیز ابزارها ، و شیوه های بسیار زیبایی برای مسئله مهم تربیت پیشنهاد می کند که امروزه با آخرین دستاوردهای نوین بشری در زمینه تربیت نه تنها مخالف نیست ، بلکه از یک استحکام و نورانیت خاصی برخوردار است و این مایه بسی افتخار و خوشبختی است که نظام ما در فضای اسلامی شدن تنفس می کند و مدال افتخاری است به گردن خانواده ها .

 


چکیده
ذکر و یاد خدا را راه تحقیق تربیت اسلامی
تحقیق تربیت اسلامی در سایه ارتباط با خداوند امکان پذیر است محور برنامه ریزی تربیتی می بایستی ذکر و یاد خالق یگانه باشد ذکر نور است و استمرار ذکر نورانیت می آورد.( همه مربیان الهی در تلاش بودند تا بین بندگان و پروردگار ارتباط برقرار نمایند. و هر کس این پیام را دریافت نمود ابتدا)
هرکه نورانی شود مجذوب پروردگارمی گردد سپس طعم محبت و عشق را خواهد چشید. و این نهایت کمال است. آنچه که در تربیت اسلامی برای تحقق آن باید تلاش کنیم.
نورانیت فراگیران و ایجاد محبت و عشق پروردگار در قلوب آنها می باشد.در این راه هنر مدیریت ما می بایستی تحقق این هدف باشد زیرا هر که محبوب او خداوند گردید از فساد و تباهی می گریزد و خداوند او را از هر گونه انحراف و انحطاطی حفظ می کند زیرا او بهترین هادی و رفیق است.

مفهوم تربیت :
تربیت به معنای پرورش دادن و پروراندن است و پروراندن هر چیزی به کمال رساندن آن است و تمام قابلیتها در آن شکوفا گردد .
بنابر این معنا ، پرورش دادن گیاهان برای رسیدن به رشد مطلوب ، نوعی تربیت محسوب
می شود .
تربیت انسان پرورش دادن جسم و روح او است به گونه ای که به کمال شایسته خود برسد . به عبارت دیگر تربیت در انسان به معنای فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش استعدادهای درونی و قوای جسمانی و روانی او برای وصول به کمال مطلوب است .
این کار در واقع عملی است آگاهانه با هدف رشد دادن ، ساختن ، دگرگون کردن و شکوفا نمودن استعدادهای مادر زادی شود.
هر مکتبی بر اساس هدفی که طرح تربیتی مخصوصی را دنبال می کند و بر اساس اغراض و هدفهای خود انسان را برای وصول به آن اهداف در خدمت می گیرند .
از این رو تعریف تربیت در اصطلاح هر مکتبی از دیدگاه آن مکتب نسبت به انسان است .
مکتبهایی که طرح ترکیبی دارند به خاطر عدم شناخت ابعاد مختلف آدمی به تمام استعدادهای او توجهی نکرده ، بلکه منکر عمق و وسعت ابعاد وجودی انسان هستند تنها مکتب اسلام است که جنبه ها و ابعاد و استعدادهای گوناگون انسان توجه کامل نموده است.
تربیت در دیدگاه اسلام ایجاد زمینه رشد در جنبه های مختلف ، عقلی ، فکری ، اعتقادی اخلاقی ، عاطفی ، روانی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی و ارائه راه درست ایدیشیدن، نیکو زیستن به گونه ای که آدمی را از مرحله حیوانیت به مرتبه کامل انسانی برساند، می باشد.
به بیان دیگر تربیت ، به معنای فراهم آوردن زمینه فکری برای به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای آدمی و تعدیل غرایض در جهت رساندن انسان به هدف نهایی خود که مقام قرب خداوند و خلیفه الهی است می باشد.
نظرات تربیتی اسلام محدود به رفتار شخصی انسان در زندگی نیست بلکه جمیع مسائل فردی و اجتماعی را بر اساس فطرت و ارزشهای واقعی انسان مد نظر دارد و برای تمام ابعاد پیچیده او که روان شناسان غرب به جهت عدم آگاهی به حقیقت انسان از آن تفره رفته در چهار چوب فرامین الهی طرح و برنامه عملی دارد و تنها به فرضیه و تئوری قناعت نکرده بلکه با ارائه الگو او را در راه کمال و تعالی خود یاری کرده ، راه او را هموار و تسهیل می نماید .
اما در روانشناسی تربیتی غرب تنها بر پایه رفتار انسان و بر اساس تجربه کند و کاو می شود .
روانشناسان غربی رفتار انسان را از دوره جنینی برسی و ریشه آن را با متدد های تجربی و عملی تحقیق کرده و تئوری های خود را در آزمایشگاههای روانی مورد تحقیق و آزمایش قرار میدهند .
ولی نتیجه اکثر آزمایشها با شخصیت حقیقی انسان سازگار نیست زیرا شخصیت والای انسان در محیط تحقیقاتی روانشناسی و تربیتی غرب تنذل کرده و به جهت تلقی نادرست آنان از انسان به عنوان حیوانی تکامل یافته ، شرافت آدمی و ارزشهای متعالی او نادیده گرفته می شود.

 

تربیت و شناخت
پی گیری و دنبال کردن هر هدفی بر دو رکن اساسی استوار است :آگاهی و اطمینان از وجود آن، و دیگری ، امکان دسترسی و باور آن .البته این مساله در امور مادی محسوس تر است .
مثلا برای استخراج یک گنج نهفته و پنهان دو چیز لازم وضروری است :اول اینکه باید خارجا گنجی وجود داشته و انسان ازوجود آن آگاه و مطمئن باشد .
دوم ، دسترسی به آن را در حیطه قدرت خویش دانسته ، تحصیل آن را بور نموده و برای خود امکان پذیر بداند .
این مطلب عینا در مورد احیاء استعدادهای درونی و تربیت انسان قابل انطباق است .کسی که از وجود چنین استعدادهای سرشار خدادادی در نفس و جان خود و فرزند خویش آگاه نیست و به این ارزش واقعی واقف نگشته و از ذخایر و سرمایه های نهانی نهفته در خود و فرزندش خبر نداشته باشد ، هرگز برای احیاء آن استعدادهای پنهان و تربیت نفس خویش یا فرزندش کمر همت نبسته و سختی های آن را متحمل نشده و قیام نخواهد کرد .
همچنین کسی که خود را از تربیت خویش و احیاء توان و سرمایه های عظیم بالقوه الهی نهفته درخود– عاجز می پندارد و هرگز قدمی در راه این امرخطیر برنخواهد داشت .
از این روست که مربیان آگاه و اساتید بزرگ اخلاق ، قبل از هرگونه اقدامی جهت تربیت افراد ،آنان را از ارزش بزرگ انسان و سرمایه های بسیار ارزشمند انسانی واقف و آگاه نموده ،مشعل توکل و امید را در نفس پیروان خویش شعله ور می سازند.
رها کردن نیروها و استعدادهای درونی و معطل گذاردن آنها ، و عدم تلاش و کوشش درراه باورکردن آنها–که به منزله خاموش نمودن چراغ سعادت وحرکت درجهت سقوط در ورطه رذائل اخلاقی است – و نیز بسیاری ازانحرافات و گرایش های باطل و مبتلا شدن به انواع هلاکت ها و آلودگی در واقع از عدم شناخت ارزش واقعی انسان سرچشمه می گیرد . و از همین جا به ریشه طفره رفتن و شانه خالی کردن بسیاری از افراد – از زیر بار مسئولیت بزرگ تربیت نفس و تهذیب اخلاق خود – پی می بریم . چه آنکه عاقلی تن به نابودی اشیای قیمتی خود نملی دهد ، چون ارزش آن را می داند .
مولای تربیت یافتگان مکتب ادب و اخلاق چنین می فرمایند :
(( من لم یعرف نفسه بعدعن سبیل النجاه و خبط فی الضلال و الجهالات .1
هرکه نفس خویش را نشناسد(و به ارزش والای آن پی نبرد ) از راه سعادت و رستگاری دور افتاده و به بی راهه گمراهی و نادانی فرو خوده افتاده .
و نیز فرموده اند :
(( من عرف شرف معناه صانه عن دناه شهوته وزور مناه )) 1
کسی که گوهر انسانی و شرافت باطنی خود را بشناسند ،خویشتن را از پستی شهوات و آرزوهای باطلش محفوظ خواهد داشت .
تربیت برای همه 869*
اسلام جمیع افراد بشر- با وجود انواع ویژگی ها و خصایص وراثتی و با هرگونه سرشت وطبیعت وخلق و خوی ، و رشد یافته در هر محیط و شرایطی - خداپرستی و فراگیری سجایای اخلاقی و روش های پاک عملی قرار میدهد ،تا با آموزش و پرورش متناسب با برنامه های مقدس الهی به حیات انسانی زنده گردیده و ذخایر مقدسی که در باطن او به ودیعت گذاشته شده، از قوه به فعلیت در آید .
پیشتر یادآور شدیم که اگر همه وراثت ها قطعی و غیر قابل تغییر بود ، وتمام صفات ناپسند و خلقیات والدین درسرنوشت اولاد تاثیری حتمی و غیر قابل تغییر داشت، قیام انبیاء الهی و تعالیم ادیان آسمانی و کوشش مصلحان و آموزگاران تعلیم و تربیت بی فایده و لغو می بود.

 

آغاز تربیت
اگرچه تربیت به ظاهر از بدو تولد آغاز می شود، ولی با در نظر داشتن تاثیر جنبه های وراثتی در تربیت، زمینه آن سال ها قبل از تولد فرزند ، و در واقع به هنگام انتخاب همسر فراهم می گردد .
از این رو شارع مقدس در مورد انتخاب همسری شایسته عنایتی خاص مبذول فرموده که ان شاء الله این بحث را تفصیلا در آینده مطرح خواهیم کرد.
تربیت در سنین اولیه زندگی نیز دارای ارزش و اهمیت خاصی است ، زیرا علاوه براینکه کودکان نوعا دراین دوران پیوسته با پدر و مادر مانوس هستند،روحیه تاثیر پذیری در آنها نیز بیشتر می باشد .
از این رو پیش ازآنکه دشمنان وگمراهان وبدخواهان فرزندان ما را با بدآموزی و برنامه های سوء خودگمراه نمایند،باید ازهمان اوان کودکی مراقب آنها بوده ، در تربیت آنان کوشا باشیم.
فرزندی که درخردسالی تربیت نشود، امکان اصلاح و تربیت او درآینده اندک و تاثیر گذاری بر او دشوار می شود .
بنابراین ،سهل انگاری در امر تربیت در این سال ها زیان فراوانی را به همراه خواهد داش .هرگز نباید امر تربیت فرزندان را به حساب اینکه هنوز خردسال هستند ونمی فهمند به تاخیر انداخت ، زیرا روح پذیرش از آغاز تولد در آنها پدید می آید .

 


تربیت مداوم
جهان هستی مجموعه ای است از موجودات و مخلوقات ، از جماد و نبات و حیوان و انسان و دریائی است از شور و جاذبه و حرکت و عشق و محبت و هرگز آنی از این تکاپو و جنب و جوش دائمی باز نمی ایستد.
توقف درعالم وجود به مثابه مقابله با سیر تکاملی عامل خلقت .و برابر با نابودی و درهم کوبیده شدن همه نیروها و استعدادهای و قابلیت های انسانی دراین جهان پرتلاطم است.
و تعلیم و تربیت به معنای حرکت در جهت تعالی و همسویی با سیر تکاملی همه موجودات عالم هستی است .
از نظر اسلام ، از آنجا که تعلیم و تربیت ، امری است هم جهت و منطبق با فطرت انسانی ،و عملی است همگام با حرکت عمومی جهان خلقت ، این وظیفه بزرگ همواره در طول حیات دامنگیر هر انسانی است و آدمی در تمام مراحل زندگی و دوران عمر موظف است که در جهت شکوفائی استعدادهای خود گام بردارد .
به حکم عقل نیز مادامی که انسان از محیط خود تاثیر پذیر است و اجزای بدن او از هم گسسته نشده، و بین فرد و جامعه ارتباط برقرار است ، باید تربیت ادامه یابد و آدمی نمی تواند .در هیچ مرحله ای خود را از آن بی نیاز بپندارد . مشاهده تحت تاثیر قرار گرفتن افراد بزرگسال و سالخورده از عوامل محیطی و. رنگ گرفتن آنان از دیگران دلیل روشنی است بر لزوم استمرار تربیت در تمام دوران حیات .
مسئولیت و تعهد دائمی افراد نسبت به یکدیگر و در زمینه بهسازی محیط زندگی ،عمومیت تحصیل دانش و فرهنگ در تمام سنین ، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در تمام دوران زندگی ، همه حاکی از لزوم تربیت به عنوان یک مسئولیت همیشگی است.
منشاء سعادت و شقاوت : وظایف مسئولیتهایی الهی پدران و مادر در تربیت فرزند یکسان است –اعمال، اخلاقیات وگفتار و کردار و پندار پدران و مادران ، منشاخوشبختی وسعادت ویا بدبختی وشقاوت فرزندان آنان خواهدبود. همانگونه که به اراده خالق و توانا ساختمان بدنی هر فرزندی از مجموع دو سلول تناسلی والدین او بوجود می آید شخصیت و روحیات او نیز نتیجه رفتار والدین اوست حکیمان گفته اند.((از کوزه برون همان تراود که در اوست این معنای جمله امیرالمومنان امام علی (ع) است. کل اناء یتفنخ بمافیه .زین العابدین و سید الساجدین امام علی بن حسین (ع) در رساله حقوق برخی از وظایف پدران را بر می شمارد: و اما حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از توبه وجود آمده است و او را از خودت بدانی و بدانی که سرنوشت خوب و بدش در آینده به دست تو می باشد و تو در قبال وظایف خود مسئول هستی که او را خوب تربیت کنی و به پروردگار عزیز و بزرگ و مومن و آشنایش نمایی و او را در راه اطاعت خداوند کمک کنی و بدانی که نیکی به او پاداش خواهی داشت و در بدی به او جریمه و تنبیه خواهی شد.

 

تجلی صفات والدین:
مادران باید مقام و مسئولیت و عضویت خود را نشناسند و بدانند که سعادت و شقاوت نوزادان رابطه مستقیم با سلول و رحم و زمان آبستنی نحوه غذا خوردن و آشامیدن و رفتار و کردار و حتی افکار آنان دارد قال رسول الله التقی من شقی فی بطن امه و السعیدمن تسعه فی بطن امه این حدیث با عبارتهای مختلف در اکثر کتب آمده و حتی بعضی از بزرگان را دچار حیرت و سرگردانی نموده است .البته با الهام از آیات الهی در روایات معصومین (ع) سرگردانی و حیرتی برقرارنخواهد ماند.
برای جلوگیری وجود فرزندان بیچاره و بدبخت و فاسد مادر برای رعایت وراثتهای نامطلوب ازجنون وحماقت وانحراف اسلام عزیز در تمام مراحل فرمانهایی داده است مادری که در خانواده ای کینه توز خشمناک برآشفته و برافروخته وبدخواه و بدبین حسود و خیانتگر و بد پیله و ... . پرورش یافته فرزندانی با همین صفات بد از او به عمل خواهد آمد و در دامن مادری صالح و پاکدل و با تقوا و خوش بین و شجاع و سخی ومهربان و باوفا و با صفا و خیرخواه طبعا فرزندانی با همین روحیات و اخلاقیت و در نتیجه، خوشبخت سعادتمند پرورش خواهد یافت . پیامبر اکرم (ص) فرموده است. انظر فی ای شیء تضع ولدک فان العرق دساس بدانید نطفه خود را در چه محل مستفر می نمایند.تا این که فرزندان شما وارث صفات بد خانوادگی مادرشان نشوند .
اسلام درباره خوردن و خوابیدن و فکر کردن مادران آبستن نیز سفارش بسیار فرموده است .

 

تربیت اطفال از دیدگاه این سینا
- ابوعلی سینا ، دانشمند برجسته ایرانی نکات نغزی درباره تربیت فرزند نوشته است که به برخی از آن نکات اشاره می کنیم بر والدین واجب است که به تربیت واخلاق متعادل و طبیعی کودکان توجهات خاصی داشته باشند آنان باید دقت کنند که خشم یا ترس بسیار نگرانی های زیان آور و یا بد خواهی و.... عارض طفل نشود.
والدین باید بدانند کودک به چه چیزی اشتها دارد و از چه چیزهایی بدش می آید و با مراقب والدین کودک خوش اخلاقی عادت می کند. و خوب بودن اخلاق عادت و ملکه او می شود و نیز از لحاظ بدتی و جسمانی سالم می ماند. اخلاق بد سرچشمه اقسام ناراحتیهای بدنی و مزاجی است لذا هر عادت بد در طفل پیدا شود علتش بدی مزاج یکی از اعضاء است مثلا خشم موجب تب و گرمی و اندوه سبب خشکی حتمی است. برای حفظ تعادل و بسط اخلاقیات خوب در اطفال باید به سلامتی جسم و جانشان با هم و یکی رسیدگی کرد و همین که طفل به شش سالگی باید او را به تدریج برای درس خواندن و آموزگار دیدن آماده کنند.

 

وظیفه ها و تعهدها
: اسلام برای تربیت فرزندان ،وظایف مهمی به عهده پدر و مادر در اطرافیان و معلمان و متصدیان امور تربیتی گذاشته است .یکی از حقوق فرزندان بر والدین غیر از انتخاب نام نیکو و یاد دان قرآن و نوشتن تربیت درست است . امیر مومنان (ع) فرمود : بهترین و میراثی که پدران می توانند به فرزندان خود بدهند ادب و تربیت صحیح است. هر نوزادی با فطرت دینی متولد می شود و پدر و مادر نباید او را منحرف نمایند . زیرا پیامبر بر خاتم فرمود. هر نوزادی با فطرت مذهبی به دنیا می آمد و پدر و مادرانند که او را به آیین یهودیت و نصرانیت می کشانند .از همان دوران طفولیت باید فرزندان را به روش دینی و بر اساس علوم دینی تربیت و تعلیم کرد . والدین باید دقت کنندکه شخصیت اطفال رعایت گردد و اگر به مقتضای سنین طفولیت ، اشتباهی داشته باشند نباید در حضور همگان تذکر داده شود یادآوری نیز باید فوری باشد . زیرا اگر تاخیر داشته باشد.نتیجه مطلوب نمی دهد تذکر باید فی المجلس و فوری و در تنهایی و یا با اشاره و کنایه انجام شود .
تا دیگران متوجه نشوند وگرنه شخصیت دقیق و ظریف و رقیق اطفال جریحه دار می گردد و به جای تربیت صحیح ، نتیجه نامطلوب و غلط حاصل خواهد شد.

 


ایجاد عشق در کودک
حضرت مجتبی (ع) روزی فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کرده و به آنان فرمود همه شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید می رود که بزرگان اجتماع فردا باشید ، دانش بیاموزید و در کسب علم کوشش کنید . و هر کدام که حافظه قوی ندارید و نمی توانید در مجلس درس مطالب استد را ضبط کنید آنها را بنویسید و نوشته ها را در منزل نگاهداری نمایید. در موقع لزوم مراجعه کنید. در این حدیث امام مجتبی (ع) برای اینکه عشق به تحصیل را در فرزندان و برادر زادگان خود ایجاد نماید و آنانرا با دلگرمی و نشاط کسب علم وادار کند از سرمایه فطری جهت ذات و ترقی خواهی آنان استفاده نموده و بدون توسل ترساندن و شلاق و مجازات به آنها فهماند که درس خواندن امروز راه وصول به عز و بزرگی فرد است . روشی که در این حدیث بکار رفته در جهان امروز بهترین ارزنده ترین سبک در اساس تعلیم و تربیت است. یکی از اساسترین شروط تعالی و تکامل برای کودکان و بزرگسالان آزادی محیط زندگیست در شرایط زورگویی و تجاوز در محیط کسب به استبداد و خفقان در جاییکه باشی به جای امید و ظلم بجای عدل ،خودسری به جای قانون و ترس به جای آرامش خاطر بر مردم حاکم باشد . قطعا امید تعالی و تکامل حقیقی درآنجا وجود ندارد.

 

پرورش در محیط مساعد:
خانواده کانون پرورش کودک است ومملکت محیط پرورش بزرگسالان . بدون تردید شرط اول پرورش صحیح و احیاء استعدادهای مختلف محیط مناسب و شرایط مساعد است .هرخانواده ای که قادر نیست برنامه تربیتی حضرت مجتبی (ع) را در مورد فرزندان خود اعمال نماید. و هر پدری نمی تواند با آن زبان که امام مجتبی (ع) بیان فرموده اند با کودکان خود سخن بگوید. این طرز گفتار شایسته خاندانیست که اساس آن بر پایه فضیلیت و آزادگی استوار باشد.

 

چند اصل مهم دربارة تربیت
اصل اول:
توجه به حس عزت طلبی فرزند
اولین و مهمترین نیاز روحی و روانی هر انسان عزت و کرامت نفس است که امری فطری است .
پدران و مادران و مربیان باید به گونه ای با کودکان رفتار کنند که این فطرتکه خداوند متعال در وجود انسان قرار داده است احیاء و فرزند به عزت نفس دسترسی پیدا کند .
برای اینکه فرزندانمان را به عزت و کرامت برسانیم باید خط عزت را بیابیم تا ازاین رهگذر راه رسیدن به رشد و کمال را برای آنها تسهیل نماییم .
ارضاء این نیاز فطری موجب احساس خوشایندی از توانایی ها و احساس لیاقت در فرد می گردد وزمینه شکوفایی استعدادها و رشد شخصیت را فراهم می آورد .
رسالت تعلیم و تربیت در جامعه نیز چیزی جز احیاء و تقویت عزت کرامت نفس انسانها نبوده ونیست چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) فرموده اند :
((انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ))
اصل بعثت پیامبران برای احیاء کرامت و شخصیت انسان ها بوده است . پیامبران مبعوث شدند تا انسان با کرامت و کریم بسازند و انسان کریم و با کرامت انسانی است که عزف نفس دارد و از صفات زشت و پست گریزان است .

خداوند در قرآن کریم می فرمایند :
((ان کان یرید العزه فلله العزه جمیعا )) (فاطر 10)
انسان هایی که خواهان عزت هستند بدانند تمامی عزت از آن خداست .این بدان معنا است که انسان اگر بدنبال عزت و کرامت و شخصیت و آبرو و بزرگی و بزرگواری می گردد باید دل به خدا ببند و از دیگر چیزها روی گردان شود تنها راه رسیدن به عزت و کرامت این است که انسان به منبع و سرچشمه و تمام و کمال عزت گره بخورد و غیر از این راهی نیست دنبال همین آیه اضافه می کند که:
((ایبتغون عندهم العزه ))
آیا عزت را نزد پول و مقام و .... می جوئید ؟
بسیار در اشتباهند زیرا (( فان العزه الله جمعیا )) .
عزت همه اش در خا جمع است .
پس اگر طالب عزت هستید باید خدایی و خداگونه شوید .
برای اینکه فرزند به کرامت و عزت واقعی برسد باید دست او را گرفت و در دست خدا قرار داد ، باید دل و تمام وجود او را به خدا گره زد و گام اول در این امر نماز است بچه ها را باید با نماز آشنا کرد و او را نماز خوان کرد ، باید او را متقی و پاکدامن و درستکار و صادق تربیت کرد. باید به او اخلاق خوب ، صله رحم ، احترام به دیگران و ... را یاد داد و.....

 


اصل دوم
آموزش نماز
چرا نماز ؟زیرا ((لا بذکر الله تطمئن القلوب ))
دل آرام گیرد به یاد خدای
نماز همان چیزی است که امروز گمشده جامعه بشری است، اینهمه اضطراب ،دلهره ، تشویش و سرگردانی ،جنگ و درگیری و...... همه و هم بخاطر این است که بشر راه رسید به آرامش را نیافته است و تا با نماز آشتی برقرار نشود، تا انسان ها به نماز متوسل نشوند ، تا طعم خوشایند ،ناب و دوست داشتنی و آرامش بخش نماز را بشر نچشد به آرامش دست نخواهد یافت نماز همان گمشده انسان امروز است و ای کاش .....
حضرت علی (ع) فرمودند :
علمو صبیانکم الصلاه
نماز را به فرزندانتان بیاموزید .
این تکلیف پدر و مادر است که به فرزندش نماز بیاموزد و او را امر به نماز کنداما نه اینکه با ترشروئی و داد و بیداد و تحقیرو.. فرزند را به نماز وا دارد ، نماز باید برای کودک خوشایند و دوست داشتنی و آرام بخش باشد. مبادا در هنگامی که بچه ای سستی را یافت آیا ما در این رابطه بد عمل کرده ایم ؟ آیا به او بی توجهی نموده ایم؟یا او را در صف نماز جماعت مورد لطف قرار نداده ایم؟و یا ......
شاید هم در دوره هائی از رشد قرار دارد که سستی و بی حالی مقتضای طبیعت این سن است مثلا در دوران نوجوانی سستی و تنبلی و به بیرون آمدن ازرختخواب چیزی کاملا طبیعی است وازطرفی فرزند فرمان پذیر نیز نیست، در این دوره سنی باید بجای امر از طرق سوال ،استدلال و.... وارد شد .
بزرگی می گفت وقتی می خواهم صبح نوجوانم را برای نماز از خواب بیدار کنم آرام آرام می روم و ملحفه یا پتویا چیزی را که روی اوست کنار می کشم تا چشمانش را باز کند ، آن موقع سلام می کنم و می پرسم ، پدرجان می خواهی نماز بخوانی ؟
او می گوید بله می خواهم ،بعد می گویم دستت را بده ، دست او را می گیرم و او را کمک می کنم تا از رختخواب بیرون بیاید، نرمش به دست های او می دهم و می گویم التماس دعا.
پس بلند شو نماز بخوان ، دستوری برخورد کردن ، اینجا نتیجه بخش نیست .
البته باید کودک را از دوران خردسالی با نماز آشنا و به آن ترغیب نمود پیامبر (ص) فرمودند :
مروا صبیانکم بالصلوه اذا بلغو سبعا
فرزندان خود را هنگامی که به هفت سالگی رسیدند( برای تمرین ) امر به نماز کنید .
و در قرآن کریم می خوانیم :
ومن اعرض عن ذکری فان له معیشتنا ضنکا
کسیکه از ذکر و یاد من (خدا) روی گرداند پس به درستیکه زندگی برای او تنگ (تلخ) می گردد. این تنگی زندگی می تواند بد خلقی و خستگی روحی باشد،می تواند بهم ریختن کانون خانواده باشد ، می تواند اضطراب باشد عمی تواند نگرانی های بی جا دنیوی باشد ، می تواند غصه های گذشته باشد ، می تواند ترس از آینده باشد و.......

 


اصل سوم
آموزش زندگی و علوم مورد نیاز
قال علی (ع) التعلم فی الصغر کاالنقش علی الحجر.
یادگیری در دوران خردسالی همچون نقش بر روی سنگ پایدار خواهد ماند .
این آموزش همه جانبه است والدین باید کودک را با خوردن غذا ،طرز پوشیدن لباس، رعایت بهداشت فردی و اجتماعی ، احترام کردن به دیگران ، شیوه های ارتباط با دوستان همسال ، شیوه های مطالعه و آنچه را که نیاز امروز و فردای آنها است آشنا نموده و به او آموزش دهند آنچه فرزند در کودکی می آموزد چراغ راه او در بزرگسالی است، فرزند در دوران خردسالی بسان دوربینی است که از آنچه می بیند و می‌شنود، آنچه اطراف او اتفقا می افتد را با تیزبینی کامل و دقیق فیلمبرداری می کند و این فیلم را در دوران بزرگسالی به نمایش می گذارد پدر و مادر باید به شدت مراقب گفتار ، کردار و رفتار خود باشند همه گفته ها و اعمال والدین الگو برای فرزند است و از این گفتار و اعمال آموزش می بیند .
وظیفه والدین این است که به فرزندشان آنچه را نیازمند است آموزش دهند و به فرزند بیاموزند تا توانایی ها و استعدادهای خود را در انجام امور مربوط به خود به محک آزمایش بگذارد تا خود طعم شکست و پیروزی را بچشد لکن برای بیرون آمدن از مشکلات باید به او آموزش بدهند برای آموزش فرزند علاوه بر آموزش های مستقیم باید از روشها و ابزارهای غیر مستقیم استفاده شود در این راستا باید برای کودک کتاب های خوب و مفید تهیه و برایش خوانده شود و یا اینکه در دسترس او قرار داده شود تا خودش آ‹ را مطالعه کند و به رشد دست یابد .
به چند حدیث شریف در این رابطه توجه فرمایید:
1- قال علی (ع) من لم یتعلم فی الصغر لم یتقدم فی الکبر
کسیکه در کودکی به کسب علم و دانش نپردازد در بزرگسالی تقدم اجتماعی نخواهد داشت .
پس والدین باید برای اینکه فرزندشان در دوران بزرگسالی تقدم اجتماعی داشته باشند و در جامعه از جایگاه بالا و والایی برای خدمت کردن به دیگران برخوردار گردند فرزندان خود را در کسب علم و دانش کمک و یاری نمایند و امر آموزش آنها را جدی بگیرند .
عن موسی بن جعفر (ع) من تعلم فی شبابه کان بمنزله الرسم فی الحجر.
آموخته های دوران جوانی مانند نقشی که بر سنگ حجاری شده باشد ، ثابت و پایدار می ماند.
قال امیرالمومنین (ع) انما قلب الحدث کاالارض الحالیه ماابقی فیها من شی ء قبلته .
دل نوجوان مانند زمین آماده ای است که از هر سبزه و گیاه خالی باشد ، هر بذری که در آن افشانده شود می پذیرد و در آغوزش خود به خوبی می پرورد .
قال رسول الله (ع) علیک بالاحداث فانهم اسرع الی کل خیر.
توجه تبلیغی خود را به نسل جوان معطوف دار و نیروی خویش را در راه هدایت آنان به کار انداز زیراجوان زودتر حق را می پذیرد و سریعتر به هر خیر و صلاحی می گراید .
برای آموزش و هدایت فرزند به حق وخیر وصلاح بهترین دوران ، دوره جوانی است زیرا در این دوره به رشد عقلی رسیده و قوه و توانایی تمیز و جدا ساختن حق و باطل را دارد و با استدلال و دلیل می توا صلاح و مصلحت و خیر و حق را به او فهماند و آموزش داد .این بهترین و آخرین فرصت برای پدران و مادران در امر آموزش و تربیت فرزند است و پس از این مرحله کار آموزش ،آموختن ، تعلیم دادن و تربیت کردن به شدت مشکل خواهد بود .

 


اصل چهارم
اندرز و نصیحت
قال علی (ع) فانی لم الک نصیحه و انک لنت تبلغ فی النظر لنفسک و ان اجتهدت مبلغ نظری لک ( نهج البلاغه نام )
فرزند عزیزم من هیچوقت در انجام وظیفه نصیحت نسبت به تو ، کوتاهی نکردم و در اندرز گفتنت مسامحه ننمودم ، فرزند عزیزم ، تو همواره در فکر تامین خیر و سعادت خود هستی و من نیز روی مهر پدری در اندیشه نیکبختی و رستگاری تو هستم ولی مطمئن باش که تو هر قدری در راه خیر و صلاح خود مجاهده کنی افکارت به پایه اندیشه های بدر آزموده ات نخواهد رسید.

 

راهکارهای تربیتی اسلام
راهکار اول – هماهنگی پدرو مادر در کانون خانواده
هماهنگی درکانون خانواده بین والدین حرف اول را در تبیت می زند .درمسائل تربیتی می زند. در مسائل تربیتی می بایست اول خود هماهنگ بوده ، تا بتواند اثر گذار باشند.
نباید پدر کاری را خوب و مادر آن را بد بداند، پدر تنبیه کند و مادر دلسوزی و محبت ، ما مادر بگوید برو، پدر بگوید نرو و... کودک دچار سر درگمی و دودلی و کینه و خشم می شود و نفرت پیدا خواهد کرد .بچه کاملا دو شخصیتی شده واین نقطه ضعف به عنوان حربه ای برای منافع خود استفاده می کند و سهل انگار و بی توجه بار خواهد آمد .
این آفت تربیتی در اکثر خانواده ها متاسفانه به چشم می خورد و باعث فروپاشی نظام تربیتی خانواده است .کودک با این حربه همیشه رافراری می یابد تا بر کارهای زشت خود سرپوش گذارد .جرم و فساد و بدی در نظر این افراد مساوی با خوبی است .
راهکار دوم – تربیت از راه عمل
امامان معصوم ما (ع) همیشه تاکید داشتند که از راه عمل بچه ها و مردم را هدایت کنید که تاثیرات بیشتر و شگرفی دارد . و واقعا هم اینگونه است ، برخی از پدر و مادرها بسیار حرف های خوب و زیبایی می زنند، اما خود عملا چیز دیگر رفتار می کنند.کرداری برخلاف گفتارو پندار خویش دارند . اگر حرفهایی که والدین می گویند، عملا در جان کودک بنشانندو این هماهنگی بین رفتار و گفتار را ایجاد کنند برای کودکان خویش ثابت خواهند کرد که صداقت دارند و خالصانه سخن می گویند ، اگر غیر از این باشد او را به دروغگویی بی بدیل تبدیل خواهد کرد .آن بزرگ هم گفته است:
(( دو صد گفته چون نیم کردار نیست ))
امام صادق (ع) فرموده اند :
کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم.
((مردم را به غیر زبانتان به خوبی ها دعوت کنید .))1
روانشناسان می گویند : اگر پدر و مادر از یک حادثه ای ، یا از یک حیوانی ترسید، نباید حالت ترسیدن او را کودک بفهمد، باید طوری وانمود کند که نترسیده ، زیرا این حالات روانی خیلی زود در کودک اثر می گذارد.2
راستی و راستگویی زیر بنای شناخت واقعیت و زندگی واقع بینانه است .از این رو به فرزندان خود جز راست نگوییم هرچند که هر راست را نیز نشاید گفت .راستگویی کلیدی فعل اخلاقی است . 3
امام صادق (ع) فرمودند :
من صدق لسانه زکی عمله .4
((هرکه راستگو باشد عملش منزه خواهد شد ))
حضرت علی(ع) فرمود :
لسان الحال اصدق من لسان المقال.
(( زبان رفتار صادق تر از زبان گفتار است.))5
و در جایی دیگر فرمودند:•
الصدق اقوی دعائم الدین.
((راستگویی قویترین پایه های دین است.))1
الصدق راس الدین .
این ها همه نشانگر اهمیت و ضرورت راستی و راستگویی است . از راه تقلید عملی به راستگویی و... می توانیم هسته ی مرکزی در شخصیت کودک و نوجوان را که همانا((وجدان )) است شکل دهیم .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعلیم و تربیت کودکان

پایانامه تربیت دینی

اختصاصی از اینو دیدی پایانامه تربیت دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه تربیت دینی


پایانامه تربیت دینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:127

فهرست و توضیحات:

اگر درنظام اسلامی , تربیت دینی به ثمر نرسد و نسل جوان جامعه تربیت صحیح دینی پیدا نکند یعنی تربیت اسلامی در وجود و شخصیت آنان زنده فعال نباشد تلخی این ناکامی با شیرینی هیچ کامیابی دیگری قابل تحمل نیست و نباید دل را به موفقیت‏های دیگر خوش داشت و از اصل قضیه غافل بود. (رهبری نژاد 1375)

قشر جوان در هر جامعه‏ای به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان قادرند تأثیر تعیین کننده‏ای بر آینده آن جامعه داشته باشند آنها به راحتی تغییرات اجتماعی ـ فرهنگی و حتی سیاسی جامعه را سمت و سو می‏دهند , قادرند امنیت فرهنگی جامعه را تأمین کنند و یا فرهنگ را به سویی برند که مطلوب جامعه نیست. چرا که میراث فرهنگی گذشتگاه توسط آنها به نسل بعد منتقل می‏شود و چنانچه آنها در انتقال این میراث فرهنگی امانت‏دار خوبی باشند و در مواجه با فرهنگهای دیگر دچار « خودباختگی فرهنگی» نشوند, خواهند توانست امنیت فرهنگی آن جامعه را تأمین کنند. ولی اگر در مواجهه با فرهنگهای بیگانه دچار خودباختگی فرهنگی شوند, تا چند نسل بعد از فرهنگ مطلوب جامعه نمی‏توان خبر گرفت.

همه اینها نشانگر اهمیت ویژه قشر جوان و لزوم شناخت موقعیت آن و برنامه‏ریزی صحیح جهت شکوفایی صحیح شخصیت آنها دارد.

«بنابراین گزاف نیست اگر بهبود کیفیت نظامهای تعلیم و تربیت را معادل ارتقاء کیفیت حیات و تمدن انسانی در همه ابعاد قلمداد کنیم و از سرمایه‏گذاری در جهت دستیابی به سیاستها, اصول و روشهای مناسب در این عرصه بعنوان ضروری‏ترین و مدبرانه‏ترین سیاست هر جامعة بشری یاد کنیم».


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه تربیت دینی