اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تربیت از دیدگاه اسلام 18 ص

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره تربیت از دیدگاه اسلام 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

تربیت از دیدگاه اسلام

همان طور که می دانید انقلاب شکوهمند اسلامی ما یک هدف اساسی داشت و آن این بود، که اسلام، تعالیم اسلامی، احکام اسلامی، اصول و دستورالعمل های اسلامی، حاکم بر اعمال و رفتار ما باشد و اگر بخواهیم این مطلب را به صورت آموزشی مطرح کنیم، باید بگوییم که هدف، اشاعه تربیت اسلامی در جامعه بود. یعنی از آنچه قبل از انقلاب در جامعه، تا حدی جاری و متداول بود، ما را تحت تاثیر آداب و رسوم خاص و هدفهای تربیتی خاص از دیدگاه خود، سوق می دهند. هدف امام امت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این بود، که به تدریج مسو ولان آموزشی اعم از مراجع محترم تقلید، متکلمان، فیلسوفان اسلامی، مبلغان، آنهایی که در آموزش معارف اسلامی و در مراکز آموزشی هستند اقدام کنند و همچنین تشکیل حکومت اسلامی و تشکیل نهادهای آموزشی و نهادهای تربیتی همه یک هدف اساسی را دنبال می کردند و آن پیاده کردن تعلیم و تربیت اسلامی می باشد. شاید برای بعضی افراد مفهوم تربیت روشن نباشد و تربیت را باآموزش مهارتهای خواندن و نوشتن یکسان تلقی کنند این امر آن طور که باید و شاید مهم تلقی نشود. ولی این مساله درست نیست. آموزش الفبا، حساب، نوشتن و خواندن، حتی آموزش علوم، همه اینها با امر تربیت اختلاف دارند، به عبارت دیگر ممکن است کسی آموزش ببیند و در رشته ای اطلاعات لازم را هم کسب کند و این اطلاعات را حفظ کرده باشد ولی درک درستی از آنها نداشته باشد، یا این که این اطلاعات توام با درک و تا اندازه ای فهم باشد، این اطلاعات خودبه خود همراه با تربیت نیستند، یعنی ممکن است آدمی در یک رشته ای مطلع باشد حتی در سطح عالی علمی مطالبی را درذهن داشته باشد اما از تربیت برخوردار نباشد. بسیاری از دانشمندان و مطلعین، افرادی که در رشته های علمی کار کردند، از لحاظ فکری، اخلاقی و اجتماعی در سطح پایین قرار دارند. و تنها درس خواندن و بالا بردن سطح اطلاعات و معلومات موجب پرورش قوه استدلال نمی شود و فقط سطح محفوظات را بالا می برند، این محفوظات یا به صورت بهتر معلومات، خود به خود فرد را تربیت نمی کند و امر تربیت جدا از این امر آموزش است و باید توجه بیشتری به امر تربیت کرد. بعضی افراد می پرسند تربیت چیست؟ وقتی به عنوان معلم به شاگرد می گویند: من می خواهم تو را تربیت کنم، اگر شاگرد بپرسد جناب معلم یا جناب استاد چه کار می خواهید در مورد من انجام دهید؟ می ببینید که استاد یا معلم جواب روشنی ندارد، همان طوری که پدر و مادر ناآگاه از تربیت هم، جواب روشنی برای فرزندان خود ندارند. می خواهیم بدانیم تربیت چیست؟ که این همه مورد علاقه ماست. همه ما می خواهیم که هم خودمان تربیت شده باشیم و هم فرزندانمان تربیت شده باشند، هم در جامعه، مسو ولان جامعه علاقه مند هستند که افراد جامعه تربیت شده باشند، اگر فرض کنید اشخاص از کشورهای خارج به ایران آمدند و مدتی در این جا توقف کردند و به ادارات، رستورانها، مجامع عمومی، محافل علمی و حتی درجلسات سخنرانی شرکت کردند، سپس مشاهدات خود را برای دیگران نقل کنند و اگر کسی ازاینها بپرسد، شما تربیت مردم ایران را چگونه دیده اید؟ درمی یابیم، آنچه را اسلام در زمینه های مختلف برای ما مطرح ساخته، متاسفانه بر اعمال و رفتار ما حاکم نیست. باید دید که این شخص ناظر، توصیه هایی که اسلام کرده، تعلیماتی را که پیامبر اکرم (ص)و دستورالعملهایی که امامان معصوم(س) به ما داده اند، آیا در مناسبات و در موقعیتهای مختلف، این دستورالعملها و پیامها را مردم ما رعایت می کنند؟ متاسفانه باید گفت: اگر افراد به عنوان قاضی بی طرف، اعمال خود را ارزیابی کنند و رفتار خود را در همین محافل و موقعیتهای مختلف تحت نظر قرار دهند، باید اعتراف کرد که خیر، این اعمال تابع عادات و آنچه از گذشته به ما رسیده، تابع رویه هایی می باشد که در طول زندگی اتخاذ شده است و گاهی تابع تلقیناتی است که به ما شده و گاهی به صورت تقلید از دیگران کارهایی انجام می شود; آیا به واقع آنچه که انجام می دهیم با موازین اسلامی سازگار است و وفق دارد، خواهیم دید که متاسفانه این گونه نیست، به دلیل این که : 1- درصدد روشن کردن ماهیت تربیت نبوده ایم، 2- توجه به تربیت اسلامی نکرده ایم 3- در مراکز آموزشی، که باید مراکز رسمی تربیت باشند، کار معلمان و استادان در مراکز آموزشی انتقال چهار مطلب علمی از ذهن خود به ذهن شاگرد است، شاگرد، باید این نکات را حفظ و سپس در امتحان، محفوظات خود را ارائه دهد تا مورد ارزیابی قرا رگیرد و ارتقا پیدا کند. اگر این مراکز آموزشی رسالت تربیتی بر عهده دارند، با توجه به آنچه که در کلاس درس می گذرد، معلمی از طریق سخنرانی چهار نکته به ذهن شاگرد منتقل می کند، شاگرد هم گاهی خسته می شود و گاهی گوش می کند و گاهی هم ممکن است سو الی در ضمن شنیدن سخنان معلم، مطرح سازد، سپس مطلب بیان شده را به خاطر بسپارد، درموقع سو ال کردن معلم، محفوظات را ارائه کند. عبارت عربی، عبارت بسیار عالی و ارزنده ای است و نکته های دقیقی به ما می آموزد. در این عبارت آمده است: "من لم یود به الابوان یود به الزمان" کسی که پدر و مادر او را تربیت نکرده باشند، زمان او را تربیت می کند. اگر دقت شود متوجه می شوید که "تربیت زمان" یعنی چه ؟ "تربیت پدر و مادر" یعنی چه؟ اگر پدرو مادر به مسائل تربیتی آشنا باشند آگاهانه فرزندان خود را از لحاظ عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی، عاطفی و از لحاظ بدنی، می توانند آموزش بدهند و تربیت کنند. این


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تربیت از دیدگاه اسلام 18 ص

تحقیق درباره بحث ما دربارة تعلیم و تربیت در اسلام است 17 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره بحث ما دربارة تعلیم و تربیت در اسلام است 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اینجانب به اسلام واولیای عظیم الشان و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ، ضایعة اسف انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالی مقام مرحوم آقای شیخ مرتضی مطهری قدس سره را تسلیت و تبریک عرض می کنم . تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزندة خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرده و با کجرویها و انحرافات مبارزة سرسخناته کرده ، تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفة اسلام و قرآن کریم کم نظیر بوده . من فرزند بسیار عزیزی را از دست داده ام و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بوده که حاصل عمرم محسوب می شد . در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند و عالم جاودان ثُلمه أی وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست .

تبریک از داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوة خود نور افشانی کرده و می کنند . من در تربیت چنین فرزندانی ، که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می بخشند و به ظلمتها نور می افشانند به اسلام بزرگ ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک می گویم . من اگرچه فرزند عزیزی که پارة تنم بود از دست دادم ، لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.

«مطهری» که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بوده ، رفت و به ملأ اعلی پیوست ، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفیش نمی رود . ترورها نمی توانند شخصیت اسلامی مردان اسلام را ترور کنند .آنان بدانند ه به خواست خدای توانا ملت ما با رفت اشخاص بزرگ ، در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر می شوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه های گندیدة رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمی نشیند . اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان ، رشد نمود . برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادتِ توأم با شهامت بوده است . قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامه های اسلام است . اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانی می خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در راه اسلام را بترسانند بدگمان کرده اند ، از هر موی شهیدی از ما و از هر قطرة خونی که به زمنی می ریزد انسانهای مصمم و مبارزی به وجود می آید . شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید والا ترور فرد هرچه بزرگ باشد برای اعادة چپاولگری سودی ندارد. ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام به پا خاسته با این تلاشهای مذبوحانه عقبگرد نمی کند. ما برای فداکاری حاض و برای شهادت در اره خدا مهیا هستیم . اینجانب روز 13 اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت «عزای عمومی» اعلام می کنم و خودم در مدرسة فیضیه ، روز پنجشنبه و جمعه به سوگ می نشینم . از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران ، و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسئلت می نمایم . سلام بر شهدای راه حق و آزادی .

روح الله الموسوی الخمینی

بحث ما دربارة تعلیم و تربیت در اسلام است . بحت تعلیم و تربیت ، بحص ساختن افراد انسان است . یک مکتب که دارای هدفهای مشخصی است و مقررات همه جانبه أی دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی ، سیستم اقتصادی و سیاسی دارد ، نمی تواند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد. زیرا مکتبی که می خواهد در بین مردم یک طرح خاص اخلاقی یا اقتصادی و یا سیاسی را پیاده کند ، قطعاً اینها را برای انسانها می خواهد ، اعم از اینکه فرد اسنان هدف باشد و یا جامعة انسانی. البته این مسئلة اصلت فرد یا اصالت جامعه خود مسئله ایست که در همین جا باید بحث شود.

اگر هدف جامعه باشد بازهم این افراد هستند که بوسیلة آنها باید این طرحها پیاده بشود ، پس بناچار باید آموزش ببینند و طوری پرورش پیدا کنند که بتوانند همین طرحها را در اجتماع پیاده نمایند و اگر هم هدف خود فرد باشد بازهم می باید طرحی و برنامه أی برای ساختن فرد وجود داشته باشد. و اگر مکتبی مثل اسلام باشد که در آن هم اصالت فرد محفوظ استو هم اصالت اجتماع ، قطعاً می باید برنامه أی برای ساختن افراد در دست داته باشد ، هم از آن نظر که هدف بودن خود فرد (اصالت خود) تأمین گردد و هم از آن جهت که باید فرد مقدمه أی و ابزاری برای اجتماع باشد . با توجه به همین نکته است که ضرورت سرشت آدمی است و از خود انسان سرچشمه می گیرد ، معرفتی که از دیگری فرا گرفته نمی شود و منظور همان قوة ابتکار خود شخص است. بعد می فرماید : اگر علم مطبوع نباشد علم مسموع فایده ندارد و واقعاً هم چنین است . این را از تجربه ها یافته ایم . افرادی هستند که اصلاً علم مطبوع ندارند . جهل ایشان در این باب اغلب نتیجة سوء تعلیم و سوء تربیت است ، نه اینکه استعدادش را نداشته اند. بلکه تربیت و تعلیم به نحوی یافته اند که آن نیروی مطبوع به حرکت درنیامده و پرورش نیافته است . این افراد نسبت به آموخته های خویش حکم ضبط صوت را دارند. کسی کتابی را درس گرفته ، خیلی هم کار کرده ، بسیار هم دقت بخرج داده ، درس به درس آنرا نوشته و حفظ نموده و بعد ، مثلاً مدرس شده می خواهد همان مطالب را درس بدهد .

تحقیقاً شخص مورد نظر آنچه را که از استاد فرا گرفته و در کتاب و یا حاشیه و شرح کتاب یافته به نیکوترین وجهی بازگو می کند و هرچه شما راجع به این متن و این شرح و حاشیه بپرسید بخوبی جواب می دهد ، اما یک قدم پایتان را آن طرف بگذارید ، گوینده کاملاً لنگ است . این فقط معلومتاش همان مسموعات است . اما اگر مطلب مشابهی را که در جای دیگر است خواسته باشد با تکیه بر این دانسته ها حل و فصل و استنتاج نماید ، بکلی عاجز است ، بلکه من دیده ام افرادی را که بر خلاف آنچه که اینجا آموخته اند آنجا قضاوت می نمایند و لهذا شما گاهی عالمی را می بینید که مغزش جاهل است . عالم است یعنی خیل چیزها را یادگرفته ، اطلاعاتش وسیع است ، اما به محض اینکه مسئله أی خارج از حدود مسموعات و محفوظاتش طرح می کنید او را صددرصد جاهل می یابید. آنجا که می رسد یک عوام مطلق از کار در می آید . افسانه أی سات که مثل شده و نزد همگان معروف است. می گویند که یک غیبگو یا رمال دانش خویش را به فرزندش آموخته بود . رمال در دربار شاه حقوق خوبی می گرفت ، و سپرده بود که پسرش پس از او این پست را اداره کند. روزی که او را معرفی نمود پادشاه خواست که آزمایشش کند . انگشتری در دست گرفت و پرسید که در مشت من چیست . رمال جوا گفت : آنچه در دست شماست گرد است . پادشاه گفت درست است . گفت سوراخی درمیان دارد گفت سوراخی در میان دارد گفت صحیح است ، حال بگو چیست ؟ پسر غیبگو فکری کرد و گفت خوب؛ سنگ آسیاب است . پادشاه به شدت ناراحت شد و به پدرش گفت : آخر این چه علمی است که به او آموخته أی ؟ مرد به او گفت : «من در آموختن علم کوتاهی نکرده ام ، کوتاهی عقل از اوست»

جوابهای نخستین او از روی علمش بود و ملاحظه فرمودید که درست درآمد ولیکن استنباط و استنتاجش به عقل او بستگی داشت ، در این مرحله گناه از من نیست . شعور او بایستی آنقدر باشد که دریابد سنگ آسیاب در دستجا نمی گیرد و او به دلیل قلت عقل از درک مسئله أی بدین آشکاری عاجز است . داستان معروف دیگری در همین زمینه نقل شده است که من تا به حال از چند نفر آنرا شنیده ام . می گویند و قتی یک خارجی به دهی رفته بود در آنجا با یک دهاتی روبرو می شود ، هر سوالی از او می کند این روستایی جوابهای خیلی نغز و پخته أی به او می دهد . خارجی می گوید : که تو اینها را از کجا می دانی ؟ جواب می شنود که ما چون سواد نداریم فکر می کنیم . این نکتة بسیار پر معنایی است . یعنی آنکه سواد دارد ، معلوماتش را بیان می کند ولی من فکر می کنم و پاسخ می دهم و فکر از سواد خیلی بهتر است .

این مسئله که رشد شخصیت فکری و عقلانی باید در افراد و در جامعه پیدا بشود یعنی قوة تجزیه و تحلیل در مسائل بالا برود ، یک مطلب اساسی است . حالا کار نداریم به اینکه اسلام به صراحت این را گفته یا نگفته است البته استنباط ما اینست که اسلام آنچه راجعه به عقل می گوید ، همین مطلب را بیان می کند.

در بین علما اصلاً من به کسانی که خیلی معلم دیده اند ، خیلی استاد دیده اند و این را مایة افتخار خویش می شمردند ، اعتقادی ندارم . مثلاً می گویند فلان داشنمند سی سال به درس مرحوم « نائینی » رفته است ، بست و پنج سال در درس «آقاضیاء» حاضر شده است ، من می گویم کسی که پنجاه و پنج سال را یکسره صرف آموختن و تحصیل می نماید دیگر مجال فکر کردن ندارد، تمام نیرویش و عمرش به گرفتن گذشته است . فرصت و توانی برایش باقی نمانده تا خود به مطلبی برسد. فکر و مغز انسان درست به معدة او شباهت دارد . معده باید إذا را از خارج بگیرد و به کمک ترشجات درونی آنرا به اصطلاح بپرورد. برای این ساختن باید آنقدر جای خالی داشته باشد که به آسانی بتواند إذا را زیر و رو کند و بتواند اسیدها و شیره های لازم را ترشح نماید . معده أی که پی در پی إذا بر آن تحمیل می شود ، فراغت ووفرصت و امکان حرکت را برای درست عمل کردن از دست می دهد . آنوقت فعالیتهای گوارشی اختلال پیدا می کند و بر اثر آن عمل جذب در روده ها نیز درست انجام می گیرد. مغز انسان هم قطعاً چنین است. پس در تعلیم و تربیت بایستی به دانش آموز مجال اندیشه داد و او را ترغیب به تفکر کرد. ما در میان اساتید خودمان ، آنها را که کمتر معلم دیده و بیشتر فکر کرده بودند مبتکرتر می یافتیم .

شیخ انصاری که از مبتکرین فقهای صد و پنجاه ساله اخیر است ، دورة طلبگی و تحصیلش بسیار کم و کوتاه بوده است . وقتی تاریخچة زندگیش را ورق می زنید در می یابید کهپس از گذرانیدن مدت کوتاهی در خدمت علمانی نجف ، در طلب اساتید مختلف به مشهد می رود. آنجا را خیلی نمی پسندد ، به تهران سفر می کند و از تهران به اصفهان روی می آورد . در این شهر مدتی درنگ می کند در خدمت آقا سید محمدباقر که معلم رجال بود در فن رجال چیزهایی می آموزد ، سپس به کاشان رفته و سه سال آنجا می ماند ، در خدمت حضرات نراقیها. سکونت شیخ در کاشان از همه جا بیشتر طول می کشد ولی بهر صورت همة دوران تحصیل او و معلم دیدن های او از هفت هشت ده سال فزونی نمی یابد ، در صورتیکه دیگران لااقل بیست یا سی سال به درس گرفتن و معلم دیدن اشتغال می ورزند . اغلب نسبت به آیت الله بروجردی ایراد می گرفتند که استاد کم دیده است . از نظر ما حُسن آقای بروجردی همین بود. اگر چه آن مرحوم نیز بر خلاف عقیدة منتقدین ده دوازده سال استادهای در«ه اول دیده بود . هفت هشت سال در نجف و سه چهار سال در اصفهان . با اینحال حضرات «نجفی» قبولش نمی کردند و می گفتند مثلاً باید سی سال استاد دیده باشد! در حالیکه مرحوم بروجردی بهمین علت ابتکارش از اغلب علمای معاصرش بیشتر بود . چرا که فکر می کرد ، یعنی مجال فکر کردن داشت . بهر حال جای تردید نیست که در آموزش و پرورش ، رشد فکری دادن به متعلم ، به شاگرد ، به کودک به بزرگ و به جامعه بایستی هدف قرار بگیرد. اگر معلم است ، اگر استاد است ، اگر خطیب است یا واعظ هرکه در مسند تعلیم جای دارد باید بکوشد که رشد فکری یعنی قوة تجزیه و تخلیل به دانش آموز بدهد . اگر همش براین قرار گیرد که هی بیاموزد، هی فرا گیرد هی حفظ کند ، نتیجه أی نخواهد گرفت . آنچه که ما راجع به تعقل می بینیم ، می رساند که شخص به نیروی فکر کردن قادر می شود که استنباط بکند ، اجتهاد بکند ، رد فرع بر اصل بکند . مرحوم آیت الله حجت در تعریف اجتهاد می فرمودند که اجتهاد اصل معنایش این است که یک مسئله جدید که شخص نسبت به آن هیچ سابقة ذهنی ندارد و در هیچ کتابی هم طرح نشده است به او عرضه شود و این شخص بتواند فوراً آن مسئله را بر اساس اصولی که در داست دارد به طور صحیح تطبیق کرده و استنتاج نماید . اجتهاد واقعی این است ، والا آموختن مسائل جواهر و حفظ کردن مقدمه و صغری و کبری و نتیجة آن و اینکه مثلاً فهمیدم که صاحب جواهر چنین می گوید! و من هم نظر او را انتخاب کردم ، اینها اجتها نیست . اجتهاد ابتکار است، یعنی اینکه خودش رد فرع بر اصل بکند لهذا مجتهد واقعی در هر علمی به همین شکل قابل پذیرش است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بحث ما دربارة تعلیم و تربیت در اسلام است 17 ص

مقاله درباره اصول و روشهای تربیت در اسلام

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره اصول و روشهای تربیت در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اصول و روشهای تربیت در اسلام


مقاله درباره اصول و روشهای تربیت در اسلام

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:44

فصل اول - تعریف و حدود تربیت در اسلام

فصل دوم - مشخصات تربیت اسلامی

فصل سوم - اهداف تربیت اسلامی

فصل چهارم - اصول تربیت در اسلام

فصل پنجم - روشهای تربیت در اسلام

- موعظه , تصیحت و امر به معروف

- انذار , تهی از منکر و مبارزه با انحرافات

- برقراری ثواب و عقاب برای اعمال

- ایجاد محیط مساعد تربیتی

- بیان قصص انبیا و سرگذشت ملل

- ذکر امثال و تشبیه معقول به محسوس

- دعا و نیایش

- توبه و بازگشت

- برقراری یک نظام اسلامی برای اجرا و تداوم تربیت

دین و روشهای تربیتی

پیش درآمد

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به حاشیه رانده شدن دین تربیت دینی نیز مورد غفلت قرار گرفت.

اما پس از مواجهه ی انسان با تبعات این غفلت زدگی و گرفتاری او با تبعات جامعه صنعتی و زندگی مادی و بروز مشکلات متعدد فردی و اجتماعی ضرورت نگاهی دوباره به تربیت دینی احساس شد؛ که در این میان نظرات مختلفی به چشم می خورد.

  1. عدّه ای با طرح عدم دخالت دین در تربیت انسان و ناکارآمدی آموزه های دینی که ناشی از نگاه منفی به دین و عدم شناخت دقیق از مکتب تربیتی آن است. این بحث را همچنان رویکردی به مباحث قدیمی و مربوط به زمان نابالغی علم، تلقی می کنند.

آنان تربیت را تنها بر مدار عقل و شناخت انسان از خودش استوار می سازند، و قائل اند که تنها علم، قابلیت شناسایی دقیق از آدمی را دارد؛ در این دیدگاه رابطه ای میان دین و تربیت وجود ندارد.

  1. با ابطال نظریه علم گرایی مطلق، گرایشی به مباحث دینی و معنوی بروز کرد، اما در این رهیافت نیز بسیاری از ندیشمندان غربی رویکرد انسان را به دین غیر وحیانی و انسان محور کافی دانسته و راه های تربیتی برگرفته از آن را نیز برای هدایت انسان در مسیر پر پیچ و خم زندگی کافی می دانند. در این نگاه، ملاک انسان، و نیازهای او و رفع آنها است. و در موارد نیاز به دین رجوع می کند و با خرد خود از آن بهره می جوید، اما هرگز خود را در اختیار دین قرار نمی دهد و نمی گذارد دین با راه های تربیتی خود برای او تصمیم گیری کند.
  2. با توجه به ناکارآمدی دین (انسان محور) در همه ی شؤون و عرصه های زندگی و همه جانبه نیازهای مادی و معنوی او، ضرورت رویکرد به (دین وحیانی) احساس می شود. در این نگاه به دین، که دارای رویکردی زندگی مدار نیز می باشد، دین در زوایای مختلف زندگی، نقش آفرینی می کند و در متن زندگی حضور جدی و پررنگی دارد و پاسخگوی همه ی نیازهای اوست. در این نگاه به دین بحث از «دین و روش های تربیتی» ضرورت می یابد زیرا:

بر این باوریم که خالق یکتا که به وجود آورنده و «ربّ» اوست بهتر از هر کسی انسان را می شناسد و بر نقاط ضعف و قوت او آگاه است و کامل ترین راه را دانسته و بهترین مقصد نهایی را برای او رقم زده است.

پیامبران و امامان ـ علیهم السّلام ـ نیز که انسان کامل و تربیت یافته همین مکتب بوده و بهترین مربیان هستند، آمده اند تا تربیت و هدایت انسان را عهده دار شده و راه درست را به او آموزش دهند، تا انسان پروردگار متعال را مالک و رب خویش قرار دهد و طرح تدبیر او را در زندگی به کار بندد و سرانجام به سعادت حقیقی رهنمون شده و به کمال واصل گردند.

بر این اساس در معارف اسلامی و سیره و سنت برجای مانده از پیشوایان دینی بهترین مبانی و روش های تربیتی یافت می شود.

پس روشن است که همه ی اجزای یک نظام تربیتی ـ حرکت او به سوی مقصد، چگونگی و شیوه های روش های آن به گونه ای ناظر به انسان است، لذا در تبیین تربیت دینی باید ملاحظه کرد که اسلام چه تعریفی از انسان ارائه می دهد و او را دارای چه استعدادی می داند و برای او چه اهدافی را معین می نماید.

با تبیین موارد فوق و شناخت صحیح از رابطه انسان با خالق و رب خود بیشتر به رابطه (دین و تربیت) پی می بریم. با توجه به مبانی موجود در متن دین و ارزش های بیان شده در آن و ویژگی های مبتنی بر ارزش ها باید به بررسی روش ها پرداخت، روش هایی که مبتنی بر ارزش های ارائه شده و فراخور استعداد و توانمندی آدمی و مطابق با واقعیت های موجود است نه مبتنی بر نظریه پردازی‌های آرمانی و تجربی که جای بسی آزمون و خطا دارد.

مجموعه منابع اسلامی و کتب اخلاقی سرشار از مباحث تربیتی بوده و از شیوه ها و روش های متعددی در تربیت و پرورش انسان سخن به میان آورده است، که امروزه نیازمند روزآمد کردن و تحقیق جدیدی است تا خانواده ها و مربیان امور تربیتی و فرهنگی جامعه در این زمان که عصر ارتباطات و تهاجم فرهنگی است آنها را به کار بسته و در تربیت نوجوانان و جوانان از آنها بهره جویند و بتوانند با به کارگیری روش های درست، دین را در نهاد نسل فردا جای داده و شاهد سلامت و سعادت او باشند.

در این میان پرسش هایی متعددی در اتخاذ روش های تربیت دینی و نحوه به کار بستن آنها موجود است، همانند: الف) روش تربیتی اسلام در تربیت دینی کودکان و جوانان چیست، و بر چه اساسی استوار است؟ ب) آیا روش های علمی موجود با روش های تربیت دینی مطابقت دارد، و جایگاه اعمال روش های قهر و تنبیه در نظام تربیتی اسلام چگونه است؟ ج) محدوده ی آزادی فردی و اجتماعی جوانان به ویژه در مسائل دینی چه اندازه است، و با اتخاذ چه روش هایی می توان جوانان را به باورهای درست دینی و اخلاقی رساند؟ پرسش های بسیاری از این قبیل که می توان با تکیه بر آیات و روایات و سیره تربیتی معصومین ـ علیهم السّلام ـ و سایر آموزه های دینی به پاسخ آنها پرداخت و روش درست را شناسایی کرد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اصول و روشهای تربیت در اسلام

مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا

اختصاصی از اینو دیدی مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا


مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:76

مقدمه

«... یکی از نهادهای مهم اجتماعی، نهادآموزش و پرورش است که مسئولیت مهمی را در تربیت کودکان، نوجوانان، جوانان بر عهده دارد.

امروزه آموزش و پرورش بیشتر به شکل رسمی و شهری و سازمان یافته در سطحی گسترده جریان داشته و ارتباطی تنگاتنگ با رشد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، توسعه علمی، صنعتی و اقتصادی دارد. نگاه گسترده به نقش آموزش و پرورش به عنوان عاملی موثر در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان،ارائه ارزشهای مطلوب، افزایش معلومات و ایجاد مهارتهای لازم در اجزاء برای زندگی و بالاخره تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و قرب الی‌الله، اهمیت امروزه این نهاد اجتماعی را بیش از پیش نشان می‌دهد.

و کل نظام آموزش و پرورش، در حقیقت نظامی است تربیتی که امروزه روی فرد انسانی پیاده می‌شود و این انسان با صفات و ویژگیهای متعدد و متنوعی که دارد، موجودی بسیار پیچیده و استثنایی است که تربیت و هدایت وی بدون شناخت دقیق این صفات به درستی و آسانی مقدور نخواهد بود.

شناخت، تنها از راه مطالعه چند کتاب با چند مورد خاص پیدا نمی‌شود، بلکه به ممارست و عمل نیاز دارد. و تربیت (آموزش و پرورش) با کوشش برای تغییر رفتار فرد، هنگامی و در صورتی موفقیت‌آمیز خواهد بود که مربی، اعم از مادر و پدر و معلم موضوع تربیت را درک کند و او را انسانی بارآورد که لازمه یک جامعه ایده‌آل باشد.

انسان شدن یا به خصایص انسانیت دست یافتن و آراسته شدن جز از راه «تربیت سالم» امکان ندارد. تربیتی که به کلیت رفتار انسان توجه دارد و بهره‌مندی از زندگی سالم را هدف عمده خود تلقی می‌کند. تربیتی که امروز انسان را فدای آینده نمی‌کند بدون این که از آینده او ارزش حیاتی آن غافل باشد.

البته نباید از نظر دور داشت که نهاد آموزش و پرورش از نظر تربیتی پس از خانواده قرار دارد. همچنان که از دیدگاههای متفاوت و مستند علوم زیستی- تربیتی از جمله روانشناسی، تربیت اولیه کودک و خودآدمی در محیط خانواده پایه‌ریزی می‌شود که بعد از آن طبعاً وارد خانه دوم یعنی مدرسه شده و بعد به اجتماعی بزرگتر از هر دو اجتماع قبلی به نام جامعه قدم می‌گذارد.

پس خانواده به عنوان نخستین گروه راهنمایی - تربیتی، با دوام‌ترین عاملی است که در رشد شخصیت تاثیر می‌گذارد. تاثیر خانواده بخصوص در شیئی اولیه کودک نقش‌پذیری بیشتری دارد و از اهمیت بیشتری برخوردار است. کودک در محیط خانوادگی خود و به وسیله آن با زندگی جمعی و فرهنگی جامعه خود آشنا می‌شود.

به طور کلی، فرهنگ و ماهیت زندگی خانواده، روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان، سن و روابط فرزندان با یکدیگر موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، افکار و عقاید و آداب و رسوم متداول در خانواده، در رشد و تکامل روانی و شخصیت فرد موثرند. در این اثنا و در همان هنگام که احتمالاً فکر می‌کنیم خانواده‌ها مطمئن‌ترین مکان برای تربیت سالم هستند؛ از همین مکان امن و مطمئن فرزندانی بیرون می‌آیند که هر چند وارد مدرسه می‌شوند و تحت تربیتی اصولی‌تر قرار می‌گیرند ولی اندرون تاریکی از بار غم و اندوه و مشکلات با خود به محیط مدرسه می‌آورند که اگر خوب جهت داده نشوند احتمالاً خسارت جبران ناپذیری را به پیکره خود، مدرسه و در نهایت یک نظام تربیتی تدوین شده وارد سازند. مشکلاتی که حاصل دیده‌ها و شنیده‌های خود دانش‌آموز از اعمال و رفتار والدین خود می‌باشد و او تا مرحله ورود به فضای دیگری غیر از خانه آنها را لمس کرده و تحت تاثیر نقاط منحنی آن مسائل قرار گرفته است.

به طول کلی، طبقه‌بندی مشکلات نوجوانان- از بدو ورود به دوره راهنمایی تحصیلی تا اواسط دوره آموزش متوسطه- بر حسب اهمیت و فراوانی عبارتند از:

روابط خانوادگی، مشکلات مادی، مشکلات مدرسه‌ای، معلمان، روابط با جنس موافق و مخالف، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، مشکلات سازشی و غیره که عواملی از جمله: ترس، نگرانی، کم رویی، خشم، حسادت، احساس حقارت، اضطراب، ناکامی، تعارض و ... را سبب شده که پیامدهای حاصل از این مشکلات و عوامل به عنوان بخش عمده‌ای از معضلات، مدارس‌ ما را درگیر مسائل پیچیده رفتاری و تربیتی می‌کند ...

در حالی که یک نظام تربیتی سالم معتقد است که انسان وقتی می‌تواند از سعادت واقعی هر دو جهان برخوردار شود که دست و دل و مغز او هماهنگ تربیت یابند و او از بدن سالم، عاطفه سالم و فکر سالم بهره‌مند گردد.

مولانا می‌فرماید:

هر کسی از ظن خود شد یارمن
سر من از ناله من دور نیست

 

وز درون من نجست اسرار من
لیک چشم و گوش را آن نور نیست

علاوه بر شناخت هر یک از دانش‌آموزان، آگاهی به عواملی که رفتار آنان را نیز برانگیخته است ضروری می‌نماید. و لزوم دستیابی به این آگاهی، پرداختن به درون و اسرار ناگفته خود دانش‌آموز است که وظیفه‌ای است بس خطیر و حساس که توجه مربیان ومسئولین تربیتی مدرسه را می‌طلبد.

زیرا با نفوذترین و محبوبترین فردی که می‌تواند در این مرحله حساس (تربیت) به فراگیر کمک کند، معلم است، به همین جهت دانش‌آموزان، معلم را به عنوان یک الگو می‌پذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب و بد او سرمشق می‌گیرند و خود را با وی همسان می‌سازند. دانش‌آموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتی خدمتگزار مدرسه را زیر نظر دارند و از طرز برخورد معلمان با مدیر مدرسه، معلمان با یکدیگر، معلمان با دانش‌آموزان، درس می‌گیرند و از اخلاق و رفتار معلم، از طرز اداره کلاس، رعایت عدل و انصاف در نمره دادن، از وقت شناسی و رعایت نظم، از دلسوزی و مهربانی از خوشرویی و فروتنی، از دینداری و التزام به ضوابط شرعی، از اخلاق خوش و با ادبی، از خیرخواهی و نوع دوستی معلم نکته‌ها می‌آموزند. همچنین از اخلاق و رفتار و کردار بد معلمان متاثر می‌شوند و خود را با آنان همسان می‌سازند.

کوتاه سخن این که شغل معلمی حساسترین و پر مسئولیت ترین شغلهاست.

«لان یهدی الله بک رجلاً و اجراً خیر لک من الدنیا و مافیها» (1)

بدین ترتیب روشن می‌شود که اصلاح جامعه باید بعد از اصلاح خانواده و بعد از آن اصطلاح مدرسه، بوسیله پرورش و به کار گرفتن معلمان خوب و شایسته انجام بگیرد. که مراکز تربیت معلم و دانشکده‌های تربیت مدرس و دبیر در این رابطه مسئوولیت بزرگی را بر عهده دارند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اگر هدف تربیت است تنبیه چرا

تحقیق درباره تربیت بدنی در مدارس 34 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره تربیت بدنی در مدارس 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 1

فصل اول : مفهوم واقعی تربیت بدنی در مدارس 2

اهداف تربیت بدنی حرکتی و ورزشی : اهمیت تدوین اهداف در برنامه ریزی حرکتی و ورزشی 6

اهداف تربیت بدنی در مدارس 7

الف)پرورش جسمانی 8

ب ) پرورش عضلانی 8

ج ) پرورش اجتماعی 9

د) پرورش اخلاقی 10

فصل دوم : رشد در سنین مختلف و رابطه ی آن با ورزش

فایده ی شناخت اصول و مراحل رشد 11

ویژگی های جسمانی – حرکتی 6 تا 9 سالگی 12

ویژگی های شناختی و ذهنی 6 تا 9 سالگی 13

3-ویژگی های عاطفی اجتماعی 6 تا 9 سالگی 14

تدریس تربیت بدنی در سنین 9 تا 11 سالگی و تنظیم برنامه بر اساس نیاز ها 16

فصل سوم : فعالیت های بدنی و ورزشی دانش آموزان چه ویژگی هایی باید داشته باشد ؟ 19

فصل چهارم ارشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس تربیت بدنی

مقدمه 21

آیا ارزشیابی در درس تربیت بدنی به ارائه باز خورد مطلوب می انجامد ؟ 22

مقدمه :

حرکت امری غریزی است و برای رشد کودک نقش محور ی دارد . این نقش در زمینه های مختلف رشد همچون رشد شناختی ، رشد عاطفی و رشد حرکتی او ، حیاتی است . اگر برنامه ای خوب طراحی شود و به شکلی صحیح در ساعات درس تربیت بدنی تدریس گردد ، مسلماً سهم خوبی در رشد همه جانبه ی کودکان خواهد داشت . یک برنامه ی مناسب تربیت بدنی ریشه در نیاز ها ، علائق و سطح رشد کودکان دارد . حرکت برای کودکان امکان تعامل با محیط و پاسخ گویی به محرک های اطراف خود را فراهم می آورد . کودک به کمک حرکت ، تصورات خود را از خود و دنیای پیرامون ، توسعه می بخشد . بزرگسالان مفاهیم و مقاصد خود را به راحتی از طریق کلمات بیان می کنند ، درحالی که کودکان از طریق حرکت بهتر می توانند منظور و مفهوم خود را عرضه کنند . شهید بزرگوار رجایی در این باره می گوید: ((آن قدری که شما معلمان ورزش می توانید در میدان ورزش ، بچه ها را تربیت کنید ، در کلاس واقعاً نمی شود آن ها را تربیت کرد ؛ برای این که در کلاس من بار ها گفته ام بچه ها خودشان را جمع و جور می کنند و آدم نمی فهمد که ذات آن ها چیست .))

پذیرش این مسئله که حرکت در رشد همه جانبه ی انسان ها به عنوان افرادی با عملکرد کامل و جامع سهم مهمی دارد ، ما را در بررسی کیفیت برنامه ی تربیت بدنی به عنوان وسیله ی سود مند تربیتی یاری می کند . این وسیله از دو طریق می تواند در رسیدن به اهداف وسیع تربیتی کمک عمده ای کند:

از طریق یاری رسانی به کودکان جهت آموزش چگونگی به کار گیری مفید تر و موثر تر اندامشان .

از طریق یاری رسانی به آنان برای شناخت دنیای خود و آنچه در آن وجود دارد با کمک حرکت .

برنامه ی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی باید به عنوان قسمت حیاتی از برنامه ی کامل درسی مدرسه مورد نظر قرار گیرد . نباید تصور کرد که تربیت بدنی درسی حاشیه ای یا ضمیمه است که به راحتی می توان آن را از برنامه ی مدرسه حذف کرد . باید دانست که تربیت بدنی در مدارس ابتدایی مفهوم بازی به شکل آزاد یا حکم ساعت تنفس بین دو کلاس را ندارد . کلاس درس تربیت بدنی حکم آزمایشگاهی را دارد که طی آن کودک با وظیفه ی مهم فراگیری حرکت و یاد گیری از طریق حرکت درگیر می شود .

معنای واژه ی تعلیم و تربیت هدایت به جلو است . تربیت بدنی آن جنبه از فرایند تعلیم و تربیت است که در آن هم تربیت بدن و هم تربیت از طریق بدن مطرح است .

فصل اول : مفهوم واقعی تربیت بدنی در مدارس :

تربیت بدنی بیشتر به دنبال آمادگی بیتشر و اجرای هر چه بهتر مهارت های ورزشی خاصی می باشد که به لحاظ عینی قابل مشاهده و انداز ه گیری است . اگر چه کسب نتیجه بهتر در هر برنامه ی تربیت بدنی یکی از اهداف مهمی است که دنبال می شود ، اما نباید این نگرش آن قدر قوی شود که به عنوان یک هدف اصلی مورد توجه معلمان قرار گرفته و برنامه های تربیت بدنی کلاً نتیجه محور گردد در واقع هدف اصلی تعلیم و تربیت حرکتی نه تنها باید کسب نتیجه ی بهتر باشد بلکه از آن مهمتر باید تاثیری باشد که فرایند آموزش و تجربیات حرکتی بر رشد یک پارچه ی دانش آموزان دارد . شاید یکی از دلایل کم توجهی معلمان به فرایند تعلیم و تربیت از طریق حرکت مشکل بودن مشاهده و اندازه گیری تاثیری است که تجربیات حرکتی بر رشد تمامیت دانش آموزان دارد .

بدیهی است رشد سطح مهارت ها و افزایش سطوح آمادگی بدنی از جمله اهداف کوتاه مدت ما هستند اما در راه رسیدن به این اهداف کمی و نتیجه محور مسلماً ارزش هایی وجود دارد که برای ما به مراتب مهم تر از خود نتایج می باشد . باید توجه داشت رشد مهارت های حرکتی و آمادگی های بدنی برای ما بسیار مهم است و ما به عنوان معلم های تربیت بدنی حتماً باید چنین تغییرات کمی و کیفی را در آنان ایجاد کنیم . اما مهم تر این واقعیت است که باید رشد مهارت های حرکتی و آمادگی های جسمانی را وسیله ای برای رسیدن به یک هدف بزرگ تر و با ارزش تر یعنی آماده کردن دانش آموزان برای زندگی بهتر مورد مطالعه قرار داد .

هدف اصلی از هر نوع آموزش در تعلیم و تربیت دانش آموزان ، ایجاد تغییر مثبت و رشد در آنان است

شاید تاکید بر نتیجه به جای تاکید بر فرایند تجربیات حرکتی برای درک بهتر آنان هنگام اجرا یا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تربیت بدنی در مدارس 34 ص