تئوری انگیزش

اختصاصی از اینو دیدی تئوری انگیزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

بنام خدا

مقدمه

تئوری : نگرشها و نظرات پیشنهادی برای بالا بردن راندمان کار .

انگیزش : نیروی درونی که انسان را وادار به انجام کار می کند .

تئوری های انگیزشی : بیان نظریات و نگرشها برای تشویق و ایجاد انگیزه در درون مشخص و محیط برای بالا بردن کارآیی بیشتر .

در آغاز سده بیستم نهضت مدیریت علمی با شعار کارگر راضی یک کارگر مولد است . که روانشناسان صنعتی و تئوریسین های مدیریت را بر آن داشت که یکسری صورت بندی از عوامل انگیزه ی کارگران و درک چگونگی رضایتمندی آنان در کار انجام دهند.

بنابراین آنها را بر آن داشت تئوری های انگیزه را بیان کنند و همچنین این تئوری ها به دو گروه تقسیم بندی می شود . در این تحقیق تعدادی از تئوری های انگیزش را مورد بحث قرار می دهیم .

انگیزش در کار ، نیروهای درونی انسان مربوط می شود که در سطح ، هدایت و تداوم تلاش در کار موثر هستند . سطح ، به میزان تلاش فردی ( کم یا زیاد ) ، هدایت به گزینش فرد در راهبردهای ممکن ( مثل توجه به کیفیت یا کمیت تولید ) و تداوم به مدت زمانی که شخص در انجام وظیفه ای ممارست می کند ( مثل جدیت برای تولید اضافی و ترک آن به دلیل مشکلات ) دلالت دارد .

تئوری های محتوایی و فرایندی :

تئوری های انگیزش را به دو گروه تئوری های محتوایی1 و فرایندی2 تقسیم می کنیم :

- تئوری های محتوایی : عمدتاٌ به حالت درونی شخص یا محیط او مربوط می شود که به رفتار او انرژی یا تداوم می بخشد . این تئوریها مفید هستند ، چون شناختی از نیازهای انسان به دست می دهند . و در نتیجه مدیران را در درک ارزشهای انسان در خصوص پاداشها و عوامل ارضا کننده نیازها یاری می کنند با این حال این تئوریها گاهی به دلیل ایستایی و توصیفی بودن ، مورد انتقاد قرار می گیرد .

- تئوری های فرایندی :

راهبردهای پویاتری ارائه می دهند آنها سعی دارند اداراکی از تفکر و فرایند شناختی3 فراهم نمایند . که در درون ذهن انسانها شکل می گیرد و در رفتارها تأثیر می کند .

تئوری های محتوایی

1 – تئوری سلسله مراتب نیازهای مازلو

2- تئوری ERG آلدرفر

3- تئوری نیازهای اکتسابی مککلند .

4- تئوری دو عاملی هرزبرگ

5- تئوری مانفرد

________________________________________

1. Content

2. process

3. cognirive

1 ) تئوری سلسله مراتب نیازهای مازلو :

مازلو در سال 1954 یکی از موثرترین تئوریهای محتوایی نیاز را ارائه کرد . اگرچه نظر وی بر تبیین انگیزش در محیط کار نبود ولی بسیاری از تئوریسین های مدیریت از آن استفاده می کنند . مازلو سلسله مراتبی از نیازها در پنج سطح پیشنهاد نمود که بر اساس آن هر زمان یک نیاز ارضاء گردید قدرت انگیزش آن در رفتار فرد تضعیف می شود و متعاقب نیاز سطح بالاتر قدرت انگیزشی بیشتری خواهد داشت .

سلسله مراتب نیازهای مازلو به شرح ذیل می باشد :

1- ابتدا نیازهای فیزیولوژیکی که گروه اولیه محسوب می شوند و شامل نیازمندیهای از قبیل غذا آب هستند . انسانها سعی دارند ، این نیازها را قبل از پرداختن به سطح ایمنی برطرف سازند که شامل اینست ، حمایت ، ثبات و امثال آنها است .

وقتی که مردم با این نیازها مواجه باشند . به سراغ شغلهایی می روند که این نیازها را به خوبی ارضاء نمایند .

- نیازهای اجتماعی : شامل حس تعلیق و پیوستگی است . زمانی که نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی ارضا گردید ،‌نیازهای ارتباطات و تعلقات فعال می شوند . نوع کار تیمی که در مدیریت کیفیت فراگیر و سایر سیستم های با عملکرد بالا مورد تأکید قرار گرفت ، از جمله مکانیزه های مرتفع نمودن این نیازها محسوب می شود .

- نیازهای سطوح بالا : نیازهای مربوط به عزت و حرمت و خودشکوفایی است . که در اینجا کار چالش انگیز و ارج نهادن به بازده خوب ، هسته اصلی را تشکیل می دهد . برخی تحقیقات نشان می دهد که وقتی شخصی به رده های مدیریت ترفیع یا با گرایش به این گونه نیازها ، در مقیاس با نیازهای سطوح پایین ، افزایش می یابد . بعضی مطالعات نیز گزارش کرده اند که نیازها با مراحل رشد حرفه ای افراد ، اندازه سازمان و حتی موقعیت جغرافیایی تغییر می کند .

2- تئوری ERG آلدرفر

کلیتون آلدرفر1 تئوری مازلو را اصلاح نمود ، تا انعطاف پذیری آن را بر حسب رفتار افراد افزایش دهد .

الدرفر در سال 1972 نیازها را به سه دسته تقسیم بندی کرد و به صورت یک پیوستار پیشنهاد نمود ، به عقیده وی افراد می توانند در هر دو جهت این پیوستار از نیازهای مملوس زیستی تا نیازهای کمتر مملوس رشد حرکت نمایند .

ابتدا طبقه بندی پنج گروه نیازهای مازلو را به سه گروه تقلیل داده است :

نیازهای وجودی ( تمایل شخص به رفاه مادی و فیزیکی )

نیازهای وابستگی ( اشتیاق به ارضای روابط و مناسبات انسانی )

نیازهای رشدی ( تمایل به استمرار رشد و توسعه شخصی ) .

دوم : برخلاف تئوری مازلو که عقیده دارد افراد بر ارضای نیازهای سطوح پائین به نیازهای سطوح بالاتر کشیده می شوند . تئوری آلدرفر شامل اصل « محرومیت برگشت 2 » است . بدین ترتیب که نیازهای ارضا شده سطوح پایین می توانند ، دوباره برانگیخته شوند ، ( در صورتی که نیازهای سطوح بالا قابل تأمین نباشند ) .، لذا اگر فردی در برآوردن نیازهای رشد خود مستمراٌ محرومیت ببیند ، نیازهای وابستگی مجدداٌ به عنوان عامل انگیزش اساسی ظهور می نمایند ) .

__________________________________________