اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ی نقش روحانیت در انقلاب مشروطه 9ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره ی نقش روحانیت در انقلاب مشروطه 9ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

مقدمه

روحانیون و انقلاب مشروطه

قبلاً باید یادآور شویم که هرجا از روحانیون شیعه صحبت می‌شود منظور آن بخشی از روحانیت است که طرفدار مطلق‌گرائی و تمامیت‌خواهی بوده است. باید قبول کنیم که بوده‌اند روحانیون عالی قدری که با تفکرات تمامیت‌خواه سرسازش نداشته‌اند، اما متأسفانه در برابر قشر روحانیون تمامیت‌خواه یا سکوت کرده‌اند و یا با آنها مماشات کرده‌اند.

بطورکلی اندیشه غاصب انگاشتن هر نوع حکومت در غیبت امام غائب و انکار مشروعیت حکام به علت در اقلیت بودن شیعه از محدوده حوزه‌های درسی روحانیون تجاوز نکرده بود. با به قدرت رسیدن ایل قاجار در ایران و نیاز نهاد سلطنت به برخورداری از حمایت علما موجبات نفوذ و اعتبار روحانیون فراهم می‌شود. چون حکومت قاجارها مورد قبول عامه مردم نبود، آنها احتیاج به تأیید حکومت خود از طرف روحانیون داشتند. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه برای ترساندن او شایع کردند که ایل قاجار در واقعه کربلا به یزید کمک کرده است. (از اعتماد السلطنه ـ الاثر و الآثار)

از این دوران تفکر غاصب انگاشتن حکومت از طرف روحانیون مطرح می‌شود. و بخشی از روحانیون که تشنه قدرت بودند، ادعای حق حکومت کردن خود را علناً مطرح می‌کنند گواینکه برخی از روحانیون هرگونه تلاش برای تشکیل حکومت را نمی‌پسندیدند و آنرا نوعی از غصب حکومت در غیبت امام می‌دانستند. اما با پیروزی علمای اصولی بر علمای اخباری که با تقسیم مؤمنین به مقلد و مجتهد مخالف بودند و قدرت علما را محدود می‌کردند، زمینه به قدرت رسیدن علمای اصولی فراهم می‌شود.

علمای اصولی معتقد به انتقال وظائف امام غائب یا امام معصوم به خود بودند و از این راه مقدمات دخالت خود در حکومت را فراهم کردند. آنها توانستند با تحت نظارت خود درآوردن مسائل حقوقی، بست نشینی، تولیت اوقاف و دریافت سهم امام و نذورات به قدرت مالی فوق‌العاده‌ای دست پیدا کنند. این قماش از روحانیون همیشه این امکان را داشته‌اند که از مردم ناآگاه در به کرسی نشاندن نظریات خود استفاده کنند و در موقع لزوم آنها را برعلیه مخالفان خود به میدان آورند.

درتأیید سلطنت قاجارها دو نظریه از طرف روحانیون مطرح می‌شود: یکی سلطنت مسلمان ذی شوکت و دیگری سلطنت مأذون از فقیه. از چه راهی سلطان ذی شوکت به قدرت رسیده است مهم نیست بشرط آنکه توانائی دفاع از مسلمانان را داشته باشد، شریعت را رعایت کند، علمای دینی را محترم شمرد و اختیارات فقها را در امور شرعیه به رسمیت بشناسد، می‌توان حکومت را به او سپرد تا درکنار فقها حافظ بیضه اسلام باشد.

سلطنت مأذون از فقیه جامع‌الشرایط: مطابق این نظریه فقها می‌توانند به سلطان شرعاً اذن دهند که سیاست جامعه را برعهده گیرد.

گروهی از علمای دینی عصر مشروطیت از طرفداران این نظریه بوده‌اند. میرزا ابوالقاسم قمی عالم بزرگ شیعه درعصرقاجار بطورکلی اعتقاد به حقوقی سیاسی و اجتماعی ملت در برابر حکومت نداشته است. وی "معتقد است که سلطنت برطبق تقدیر الهی از سوی خدا به نیکوکاران برسبیل استحقاق و به نابکاران برسبیل امتحان واگذاشته شده است. لذا سلطان تنها در برابر خداوند رحمان مسئول و پاسخ گو شمرده می‌شود و بنده را نشاید که سراز کمند اطاعت سلطان پیچد." (علما و انقلاب مشروطیت لطف الله آجدانی)

یکی دیگر از علمای شیعه در دوران قاجار به نام شیخ جعفر نجفی اعتقاد به عدم مشروعیت ذاتی سلطنت دارد. وی برلزوم اطاعت مردم از مجتهدان در دوران غیبت امام اشاره می‌کند. ملااحمد نراقی تئوری پرداز ولایت فقیه "در نامشروع شناختن ذاتی سلطنت در زمان غیبت معصوم درنگ نکرده و با استناد به احادیث متعدد کوشیده است تا ولایت سیاسی فقیه را اثبات کند." (همانجا) همین روحانی بزرگ برخلاف چنین نظریه‌ای که ابراز می‌دارد، رابطه بسیار نزدیکی با فتحعلی‌شاه داشته و در ستایش او از هیچ‌گونه مبالغه‌گوئی ابا ندارد. نسبت به شاهی که غاصبش می‌نامد چنین اظهار می‌کند:

"خدیو زمان، قبله سلاطین جهان، سرور خواقین دوران، بانی مبانی دین مبین، و مرّوج شریعت سیدالمرسلین، گلزار زیبای منشور خلافت، رونق جمال کمال مملکت، آفتاب تابان فلک سلطنت، خورشید درخشان سپهر جلالت، ماحی مأثرظلم و عدوان، مظهر"ان الله یامر بالعدل و الاحسان" خسروی که انجم با آنکه همگی چشم شده، صاحبقرانی چون او در هیچ قرنی ندیده، و سپهر پیر با آنکه همه تن گوش گشته، طنین طنطنه کشور گشایی چنین نشنیده ... نسیم گلستان عدل و انصاف، شعله‌ی نیستان جور و اعتساف، مؤسس قوانین معدلت، مؤکد قواعد رأفت و رحمت، دارای نیک رأی، و اسکندر ملک آرای، ظل ‌ظلیل اله و المجاهد فی سبیل الله، صدرنشین محفل عنایات حضرت آفریدگار، السلطان بن السلطان، و الخاقان بن الخاقان، السلطان فتحعلی‌شاه قاجار لازالت اطناب دولته الی یوم القیام." (همانجا)

می‌دانیم که در دوران سلطنت این پادشاه به علت بی لیاقتی او شیرازه کشور ازهم پاشیده و بخش بزرگی از کشور ایران جدا شد. این مجتهد بزرگ به چه انگیزه‌ای درباره او چنین غلو کرده است نامعلوم است. پادشاهی که نه برای حفظ کشور و نه برای صیانت بیضه اسلام اقدامی کرده است چرا اینگونه مورد لطف مرجع بزرگ شیعه قرار می‌گیرد، شاید یک علت داشته باشد و آن حفظ منافع روحانیون بوده است.

نقش روحانیون درانقلاب مشروطه و اصلاح قانون اساسی اول و ضمیمه کردن متمم به قانون اساسی و قرار دادن 5 مجتهد در رأس مصوبات مجلس چیزی جز همین شورای نگهبان امروزی نبوده است. در متن قانون اساسی اول که اجداد ما نوشتند نه از دین رسمی اسمی است و نه از تبعیض بین شیعه و سایرین حرفی. ولی در متمم قانون اساسی چه بندهائی را به آن اضافه کردند بحث این مقاله نیست. ما در اینجا فقط خواستیم اشاره‌ای به تفکر روحانیون شیعه نسبت به قانون و حکومت کرده باشیم. چون بدون شناخت دقیق این نظریه نقش بابیان و بهائیان در روند روشنگری و تجددخواهی در ایران مشخص نمی‌شود. روحانیون شیعه با هرنوع نوآوری و تجدد از قبیل تأسیس مدارس، تأسیس چاپخانه، ایجاد راه آهن و کارخانه مخالف بودند. آزادی زنان برای آنها مطرح نبود، بکار بردن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی نقش روحانیت در انقلاب مشروطه 9ص

تحقیق درباره ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 15 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

مقدمه :

در ابتدای تشکیل سپاه پاسداران سه گروه به این نام وجود داشت و در پادگان‌های مختلف مثل مقر ساواک در سلطنت آباد (پاسداران فعلی) پادگان قصر فیروزه (اکنون در اختیار نیروی هوایی ارتش قراردارد) و در پادگان لویزان فعال بود که بادستور امام خمینی این سه سپاه در هم ادغام و یکی شدند که مقر اصلی آن به عنوان ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خیابان پاسداران قرار داشت.

اولین فرمانده سپاه پاسداران جواد منصوری از اعضای قدیمی حزب ملل اسلامی و گروه حزب الله پیش از انقلاب بود که بعدا از سپاه به وزارت خارجه رفت و اکنون سفیـر ایران در چین است. پس از او عباس آقازمانی مشهور به (ابوشریف) که او نیز از اعضای حزب ملل اسلامی و از مـوسسیـن و اعضای اصلی گروه حزب الله در ایران در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و دارای چندین سال سوابق مبارزاتی با رژیم پهلوی در داخل و خارج ایران بود، فرماندهی سپاه و فرماندهی عملیات آن را بر عهده گرفت . وی بعدها به سمت کاردار و سفیر ایران در کشور پاکستان منصوب شد و پس از اتمام دوران ماموریت در پاکستان و بازگشت از آن کشور ، به منظور تحصیل دروس حوزوی مدتی به قم رفت و بعد از آن در برخی کشورهای اسلامی اقامت گزید . بعد از ابوشریف، سپاه برای مدتی به شورای فرماندهی سپرده شد.

اولین فرمانده سپاه پس از شورای فرماندهی ، محسن رضایی است که در ۲۸ سالگی توسط روح‌الله خمینی به این سمت منصوب شد (تا قبل از این انتخاب فرمانده سپاه با شورای انقلاب اسلامی بود) سرلشکر محسن رضائی (دبیر کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام) برای مدت ۱۸ سال فرماندهی این نهاد را بر عهده داشت ولی در سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۸ میلادی) از فرماندهی سپاه استعفا کرد و قائم مقام او سرلشگر سید یحیی صفوی مشهور به رحیم صفوی از سوی آیت الله سید علی خامنه‌ای به این سمت منصوب شد. در ۱۰ شهریور ماه ۱۳۸۶ دوره مسئولیت ۱۰ ساله وی در فرماندهی سپاه به پایان رسید و آیت الله سید علی خامنه‌ای به جای وی سرتیپ پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه را به فرماندهی سپاه پاسداران برگزید و او را از درجه سرتیپی به درجه سرلشگری ارتقا داد.

ساختار فرماندهی سپاه به شکلی است که در راس آن فرمانده کل قرار دارد پس از او جانشین یا قائم مقام قرار می‌گیرد و پس از او نیز رئیس ستاد مشترک حائز اهمیت است که به طور مستقیم با فرمانده کل در بالا و با فرماندهان نیروهای پنج گانه در پایین مرتبط است. فرمانده کل سپاه مستقیما توسط رهبری انتخاب می‌گردد و جانشین و فرماندهان ستاد مشترک و نیروها به پیشنهاد فرمانده کل و با تصویب و حکم رهبری انتخاب می‌شوند. دو ساختار دیگر در سپاه به نام‌های حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملاً مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیما زیر نظر رهبری قرار دارد و دومی نیز تقریباً مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبری با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب می‌کند و فرمانده آن مستقیما با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش می‌دهد

سپاه پاسداران نیرویی بود که بیشتر در زمینه نیروی نظامی زمینی فعالیت می کرد تا آنکه جناب محمد حسن خداوردی در جلسه شورای عالی سپاه بحث ایجاد یگان هوایی را برای اولین بار مطرح کرد و شهید کلاهدوز که در آن زمان قائم مقام سپاه بود گفت اگر سپاه نیروی هوایی داشته باشد باید نیروی دریایی نیز در اختیار داشته باشد و تصویب شد که یگان ترابری هوایی,دریایی,زمینی در سپاه ایجاد شود و جناب محمد حسن خداوردی در سال 1359 مسوولیت تشکیلات هوایی سپاه در را در اختیار گرفت.

به دلیل اینکه نیروی هوایی بیشتر شبیه به یک یگان کوچک بود گوشه ای از فرودگاه مهرآباد را گرفت و در آنجا فعالیت می کرد.سپس هواپیماهایی سبکی مانند سسنا,توربو کماندو و چیفتن را که از آنها استفاده ای نمی شد در اختیار گرفتند و برای آموزش خلبان تعدادی از افراد را به مرکز آموزش علوم و فنون هوایی فرستادند که در زمینه خلبان و امور فنی آموزش ببینند.همچنین سپاه فاقد هواپیما بزرگ بود و به همین دلیل تعدادی از Falcon- 20 شرکت آسمان را گرفت همچنین تعدادی نیز از نیروی دریایی و هلال احمر در اختیار گرفت (البته به صورت موقت) که بعدها تعدادی از این هواپیما به ناوگان سپاه اضافه شد.

تعدادی از هواپیماهای O-2 در ژاندارمری بودند با آمدن هواپیما پیشرفته که شاه ایران خریداری کرده بود این هواپیما از رده خارج شدن و سپاه آنها را در اختیار گرفت و سپاه تواست با کمک تکنسین هایی که از شرکت هما و آسمان گرفته بود آنها را اورهال کامل کند و سامانه های را روی این هواپیماها نصب کردند که می توانست در عملیات های هوایی از آن استفاده نمود.

نیروی هوایی سپاه که رو به ترقی بود و علاقه مند به فعالیت های بالگردی هم بود و با موافقت فرمانده سپاه برای داشتن نیروی بالگردی این نیرو مجهز به بالگرد نیز شد که تعدادی از افرادی که خلبانی هواپیما را خوانده بودند و علاقه مند به خلبانی هلیکوپتر نیز بودند آموزش های لازم را برای خلبانی بالگرد نیز دیدند و سپاه با هماهنگی که با انرژی اتمی کرد توانست دو فروند بالگرد Bell-206 را از این سازمان بگیرد.همچنین وزارت نفت نیز در آن زمان دارای 4 فروند بالگرد Bell-206 بود که از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 15 ص

مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها


مقاله درباره  نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:42

نظریه های نتینگتون در رابطه با  خشونت سیاسی

در دهه های 1950 و 1960 ظهور ملت های جدید توجه پژوهشگران را به خود معطوف ساخت. تغییرات سیاسی مسلماً بخشی از فرایندی بود که در طی آن، جوامع سنتی به موازات رشد اقتصادشان و ارتقای سطح آموزشی مردمشان به دولتهای مدرن تبدیل شدند. با این وجود، خشونت گسترده که همراه این تغییرات به وجود آمد بسیار چشمگیر بود: انقلاب ها، کودتاها، شورش ها،‌ و جنگ های داخلی ناگهان همه جا ظاهر شدند. بعضی از پژوهشگران نظریات عمومی را برای تبیین همه انواع این خشونت های سیاسی طرح نمودند.

نظریه های عمومی خشونت سیاسی چندین شکل به خود گرفتند: رویکرد روان شناختی، که به وسیلة دیویس، مطرح و توسط تد رابرت گر پالایش شد، تلاش نمود با تعیین دقیق انواع بدبختی هایی که احتمالاً به نا آرامی های سیاسی منجر می گردند، به بهبود این رویکرد که «بدبختی پدید آورندة شورش است»،‌ کمک کند. این نویسندگان استدلال نمودند که مردم معمولاً سطوح بالای سرکوب و بدبختی را می‌پذیرند،‌ البته در صورتی که فکر کنند این سختی ها سرنوشت محتوم زندگی شان است. تنها هنگامی که مردم انتظار زندگی بهتری داشته باشند، و انتظار خود را نقش بر آب ببینند، احتمال پرورش احساسات پرخاشگری و خشم در آنها وجود دارد. بنابراین هر گونه تغییری در جامعه که انتظارات مردم را برای یک زندگی بهتر افزایش دهد، بدون اینکه امکانات برآورده شدن این انتظارات را فراهم کند، می تواند سبب بی ثباتی سیاسی شود. چنین انتظاراتی می تواند شامل تماس های فرهنگی با جوامع اقتصادی پیشرفته تر یا رشد اقتصادی سریع ولی نامتوازن باشد. دیویس استدلال نمود که ترکیبی از وقایع، به ویژه دوره ای از رفاه فزاینده که انتظارات مردم را برای زندگی بهتر افزایش می‌دهد، و سپس،‌ یک رکورد اقتصادی شدید که این انتظارات را بر باد می‌دهد («منحی جی» رشد اقتصادی)،‌ باعث بروز احساس فوق العاده شدید محرومیت و پرخاشگری خواهد شد.

دومین رویکرد نظریة عمومی، که اساساً به وسیله اسملسر و جانسون مطرح گردید،‌ استدلال نمود که پژوهشگران باید به جای تأکید بر نارضایتی مردمی، به بررسی نهادهای اجتماعی بپردازند. این نویسندگان تأکید داشتند که وقتی نظام های فرعی گوناگون دریک جامعه  (اقتصاد، نظام سیاسی، و آموزشی جوانان برای موقعیت های شغلی جدید) دقیقاً به صورت متوازن رشد می کنند، حکومت با ثبات خواهد ماند. اما، اگر یک نظام فرعی مستقل از دیگر نظام های فرعی شروع به تغییر کند، عدم توازن ناشی از این تغییر، مردم را سرگردان و مستعد پذیرش ارزش های جدید می سازد. وقتی این عدم توازن شدید می شود ایدئولوژی های رادیکال که مشروعیت وضع موجود را به چالش می کشند شیوع و گسترش می یابند. در طی چندین دوره هایی یک جنگ، ورشکستگی حکومت، یایک قحطی می تواند حکومت را ساقط کند. هانتیگتون در اثر پر نفوذ خود، این دو رویکرد را تلفیق کرد. استدلال وی این بود که مدرنیزاسیون به عدم توازن نهادی منجر می گردد، چرا که رشد آموزشی و  اقتصادی ناشی از مدرنیزاسیون  تمایل مردم را به مشارکت در سیاست به سرعت افزایش می دهد، به طوری که نهادهای سیاسی نمی توانند به همان سرعت خود را برای انطباق با این تمایل تغییر دهند. این شکاف میان تمایل مردم به تغییر و تغییرات ناکافی در نهادهای سیاسی، انتظارات برآورده نشده ای را در مورد حیات سیاسی پدید خواهد آورد، که به نوبة خود می تواند به شورش، تمرد و انقلاب منجر شود.

انقلاب و نظم سیاسی

ساموئل هانتینگتون

هانتینگتون استدلال می‌کند که یکی از جنبه های کلیدی مدرنیزاسیون تقاضا برای مشارکت بیشتر در عرصة سیاست است. در جایی که گروه هایی خاصی به قدرت سیاسی دسترسی ندارند، تقاضاهایشان برای تغییر و گسترده شدن گروههای شرکت کننده در حکومت می تواند به انقلاب منجر شود. در بررسی طیف گسترده ای از انقلاب ها، شامل انقلاب های  فرانسه، روسیه، مکزیک، ترکیه، ویتنام، و ایران زمان قاجار، هانتینگتون الگوهای متفاوتی از انقلاب را شناسایی می‌کند و به تحلیل نقش میانه روها، ضد انقلاب ها، و تندروها می پردازد.

انقلاب یک تغییر داخلی سریع، بنیادی و خشونت آمیز در ارزش ها و اسطوره های مسلط یک جامعه، و در نهادهای سیاسی، ساختار اجتماعی، رهبری و فعالیت ها و سیاست های حکومت آن جامعه است. بنابراین انقلاب ها از قیام ها، شورش ها، طغیان ها، کودتاها و جنگ های استقلال متمایز هستند. یک کودتا، به خودی خود، تنها رهبری و شاید سیاست ها را تغییر دهد؛ یک قیام یا شورش شاید سیاست ها، رهبری، و نهادهای سیاسی را تغییر دهد، اما ساختار و ارزش های اجتماعی را دگرگون نسازد؛ جنگ استقلال مبارزه یک جامعه علیه سلطه یک جامعه بیگانه است و لزوماً تغییر ساختار اجتماعی هیچ یک از این دو جامعه را در پی ندارد. آنچه در اینجا صرفاً «انقلاب» نامیده می شود، همان پدیده ای است که توسط دیگران انقلاب های کبیر، انقلاب های بزرگ، یا انقلاب های اجتماعی نامیده شده است. نمونه های برجسته انقلاب عبارتند از انقلابهای  فرانسه، چین مکزیک، روسیه و کوبا.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نظریات هانتینگتون در مورد انقلاب ها

مقاله درباره بررسی و ارزیابی نظریات جامعه شناسی انقلاب و ارتباط آن با انقلاب اسلامی

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره بررسی و ارزیابی نظریات جامعه شناسی انقلاب و ارتباط آن با انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره بررسی و ارزیابی نظریات جامعه شناسی انقلاب و ارتباط آن با انقلاب اسلامی


مقاله درباره بررسی و ارزیابی نظریات جامعه شناسی انقلاب و ارتباط آن با انقلاب اسلامی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:10

مقدمه

شاید بتوان انقلاب اسلامی را بزرگترین تحول تاریخی دانست که از ظهور اسلام درایران به وقوع پیوسته است و اگر دقت کنیم تغییرات بنیادی بسیاری در ساختارهای اجتماعی ایران در نتیجه انقلاب اتفاق افتاده است که حتی آثار آن در جهان نیز قابل درک است. از آنجائیکه بنده مربی درس جامعه شناسی درمقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی می باشم و مخصوصاً قسمت آخر کتاب نظام اجتماعی پیش دانشگاهی مربوط به نتایج صدور انقلاب می باشد برخود لازم دانستم تا حداقل درحد دبیرستان ابعاد و ریشه های نظری انقلاب اسلامی را از منظر جامعه شناسانی که در حیطه انقلاب بحثهای مختلفی دارند تحقیق وبررسی کنیم. همچنین ایجاد ارتباط و تعامل بین نسل انقلاب و نسل سوم که انقلاب را شاید فقط از واژه های الفبایی کتاب و دریچه شیشه ای تلویزیون دیده باشند باعث شد تا این مطالب را از منابع مختلف جمع آوری کرده تا درصورت لزوم به پرسشهای آنها توانایی پاسخگویی داشته باشم. امیدوارم بتوانم با این چکیده اندک قسمت کوچکی از زحمات شهدا و امام شهدا را جبران کرده باشم.

همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس

 

که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

درتبیین علل انقلاب اسلامی ایران برخی براساس نظریه های انقلاب و  برخی براثر برداشت های علم خویش به بررسی پرداخته اند. اما این بررسی ها را می توان براساس یافته های علمی دسته بندی کرد. دقت در آثارانقلاب نشان می دهد هر اثر به یک یا تعدادی یا همه عوامل فرهنگی جامعه شناختی اقتصادی و روانی سیاسی تأکید کرده است. دراین مقاله نظریات چند تن از بزرگان جامعه شناسی را درمورد علل و عوامل انقلاب مطرح می کنیم.

الف) تأکید برعوامل اقتصادی و اجتماعی

 (تدااسکاچپل) وی درکتابی تحت عنوان دولتها و انقلاب های اجتماعی ضمن رد ادعای ارادی بودن انقلاب وقوع انقلاب را از پیش تعیین شده می داند و آنرا براساس عوامل ساختاری تحلیل می کند. زیرا وی به نوعی یکی از اصحاب مکتب مارکسیسم ساختاری و تحت تأثیر آنها می باشد. وی نقش انقلابیون را درجریان انقلاب نفی کرده و معتقد است که انقلاب ها ساخته نشده بلکه بوجود می آیند. این تحلیل کلی وی از انقلاب می باشد اما ایشان مقاله ای درسال 1982 تحت عنوان «دولت رانتی و اسلام شیعی» درانقلاب ایران نوشته که کاملاً درآن به وضوح به نقش اراده و  آگاهی و رهبر درانقلاب ایران واقف است. و نظریه ساختاری خود را درمورد انقلاب ایران نقض کرده و تنها انقلاب آگاهانه را انقلاب ایران می داند ضمن اینکه نقش عوامل ساختاری را در ایجاد انقلاب اسلامی نفی نمی کند. عواملی مانند صنعتی شدن، مهاجرت، اصلاحات ارزی، عدم دخالت روحانیون درفعالیتهای مختلف جالب است که وی نقش مساجد را و مخصوصاً شکل فرهنگی تاریخ تشیع و حضرت امام حسین را درجریان انقلاب مؤثر میداند. نقطه ضعف نظریه اسکاچپل درمورد انقلاب عدم اشاره وی به نقش رژیم پهلوی و آمریکا دراین مقاله می باشد که به نوعی یک دترمنیسم پنهان درآن دیده می شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره بررسی و ارزیابی نظریات جامعه شناسی انقلاب و ارتباط آن با انقلاب اسلامی

برهه ی انقلاب در ایرانچ

اختصاصی از اینو دیدی برهه ی انقلاب در ایرانچ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

مقدمه

انقلاب مطالبات متراکم و به تعویق افتاده ای است برای تغییر در یک وضعیت بشدت نامطلوب و از این رو هنگام در گرفتن، چونان انرژی رها شده ای عمل می کند که به دنبال یافتن راه خروج از رکورد و بن بستی است که سالیان دراز یک جامعه بدان دچار بوده است.

انقلاب اسلامی ایران به عنوان آخرین تلاش بشری از این دست تجربیات شگرفی را در هر سه عرصه ایدئولوژی، رهبری و سازندهی و بسیج توده ای به منصه ی ظهور رساند و اذعان و تحسین بسیاری را نیز بر انگیخت.

درباره ی انقلاب ایران می توان گفت که مجموعه عوامل ساختاری و بنیادینی که مشروعیت و کار آمدی رژیم شاه را در نازلترین سطح ممکن قرار داده بود، چنان گرد هم آمده بودند که سرنوشتی جز فروپاشی واضمحلال در انتظار آن نبود. هنگامی که یک انقلاب حرکت خویش را آغاز می کند و در هر گام رو به جلو شتاب بیشتری میگیرد، هر اقدام و ترفندی برای توقف و یا به بیراهه کشاندن آن محکوم به شکست است. چهره ی واقعی برای رژیم حاکم وقتی به تمام و کمال عیان می گردد که حرکت شتاب گرفته و بسیج توده ای گسترش یافته باشد. حضرت امام با درک عمیقی که از شراط ایران و جهان و شناخت درستی که از مردم داشتند، در آستانه ی اوجگیری حرکت انقلابی مردم، از آن به عنوان جنبش و بیداری عمومی که به آن امید ها دارند یاد کردند.

سه رکن اساسی در هر حرکت انقلابی که مورد قبول و تامل اغلب جامعه شناسان انقالب قرار گرفته، ایدئولوژی- سازمان- و رهبری انقلاب است. نخستین و شاید مهمترین اشتباه شاه باز کردن فضای سیاسی کشور بود آن هم در شرایطی که شناخت درستی از جامعه و تسلط کافی بر اوضاع نداشت.

حوادثی که در فاصله ی آبان تا دی ۵۶ در ایران رخ داد موجب گردد تا پیوند میان امت و امام شکل استوارتری یابد و ارتباط مستقیم و کم واسطه تری میان آنها پدید آید.

انقلاب مردم ایران از بسیاری جهات یک حرکت بی نظیر بود. یکی از مهمترین عناصر انحصاری این انقلاب مساله رهبری آن است. حضرت امام رهبر فرزانه ای است که به عنوان یک عالم دینی و نظریه پرداز انقلاب محسوب می شود. و در این باب نظریه ی ولایت فقیه طرح و مدعای آرمانی ایشان است.

حضرت امام قبل از چیز یک عالم و راهنمای دینی بودند و در این مقام معلم اعتقادی مرشد اخلاقی و مرجع فقهی مسلمانان به شمار می رفتند. آنچه انقلابر مردم ایران را به عنوان یک الگوی نوین در تاریخ انقلاب های اخیر متمایز ساخت در گام نخست نادیده گرفتن سنت جاری انقلاب های سیاسی گذشته و شکستن قالب های مفروض آنان و در ثانی طرح شعار استراتژیک نه شرقی – نه غربی به عنوان اصل محوری انقلاب های اجتماعی اصیل و توده ای برای آینده ی سیاسی جهان بود.

حضرت امام که به حراست از جوهر انقلابی این حرکت نه برای پاسخگویی به غریزه ی قهر آمیز انقلابگری، بلکه به جهت آثار مترتب بر آن اهتمام و اصرار داشتند، در تمام طول نهضت خصوصا در این روزهای سرنوشت ساز، بشدت مراقبت مواضع و عملکردهایی بودند که از جانب اشخاص و جناحهای هموار و بعضا با نیات خیرخواهانه دنبال می شد و می توانست تاثیری بر مسیر انقلاب باقی می گذارد و حتی لطمات جبران ناپذیری بر سلامت حرکت انقلابی مردم ایران وارد سازد.

گسیل انواع واسطه ها به پاریس، ارسال انواع پیامهای درخواست و تهدید برای امام، متوسل شدن به انواع اقدامات باز دارنده ی دیگر از اخطار در مورد عدم تامین امنیت جان ایشان گرفته تا ممانعت عمل در بستن فرودگاه و حتی وارد شدن از طریق دوستان برای دستیابی به یک فرصت کوتاه چند هفته ای، از جمله تحرکات بی نتیجه ای بود که نتوانست خللی در عزم راسخ امام پدید آورد و سرانجام نیز دولت بختیار در یک عقب نشینی مفتضحانه، ناگزیر به مهیا نمودن شرایط برای آن بازگشت با شکوه و تمام کننده به ایران گردید.


دانلود با لینک مستقیم


برهه ی انقلاب در ایرانچ