اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فروغ فرخزاد

اختصاصی از اینو دیدی فروغ فرخزاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

نام امین

نام خانوادگی پزشکیان

رشته مکانیک ( تعمیرات نیرو گاهها)

منبع نگاهی به فروغ فر خزاد

مولف دکتر سیروس شمیسا

نام استاد آقای زنگنه

فروغ و سهراب

یک نفر آمد که نور صبح مذاهب

در وسط دگمه های پیرهنش بود

از علف خشک آیه های قدیمی پنجره می بافت

مثل پریروزهای فکر ، جوان بود

بین شاعران معاصر ما صدای فروغ وسهراب به هم نزدیک است . سهراب بهترین شعرهای خود را در اواخر عمر فروغ و بعد از او سرود و محتملاً این سهراب بود که زبان روان و لحن صمیمی را از فروغ آموخته بود

این هر دو شاعر احترام خاصی برای یکدیگر قائل بودند .سهراب در شعرهای خود به فروغ اشاراتی دارد .در ندای آغاز میگوید :

چیزهایی هم هست ، لحضه هایی پر اوج

(مثلاً شاعره ای را دیدم آن چنان محو تماشای فضابود که در چشمانش آسمان تخم گذاشت…)

که شاید اشاره یی به این سطور ‹‹ تولدی دیگر ›› باشد :

و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم تخم خواهند گذاشت

سهراب در شعرهای مستقلی موسوم به ‹‹دوست ›› عواطف و احساسات خود را در مورد فروغ بیان کرده است .

‹‹ دوست ››

بزرگ بود

و از اهالی امروز بود

و با تمام افق های باز نسبت داشت

و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید

صدایش

به شکل خون پریشان واقعیت بود

و پلکهایش

مسیر نبض عناصر را

به ما نشان داد

و دستهایش

هوای صاف سخاوت را

ورق زد

و مهربانی را

به سمت ما کوپاند

به شکل خلوت خود برد

و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را

برای آینه تفسیر کرد

و او به شیوة باران پر از طراوت تکرار بود .

و او به سبک درخت

میان عافیت نور منشر می شد

همیشه کودکی باد را صدا می کرد

همیشه رشته صحبت را

به جفت آب گره می زد

برای ما، یک شب

سجود سبز محبت را

چنان صریح ادا کرد

که ما به عاطفه سطح خاک دست کشیدیم

و مثل لهجه یک سطل آب تازه شدیم

و بارها دیدیم

که با چقدر سبد

برای چیدن یک خوشه بشارت رفت

ولی نشد

که روبروی وضوح کبوتران بنشیند

و رفت تا لب هیچ

و پشت حوصلة نورها دراز کشید

و هیچ فکر نکرد

که ما میان پریشانی تلفظ درها

برای خوردن یک سیب

چقدر تنها ماندیم

‹‹ هیچ ›› را که در ‹‹ و رفت تا لب هیچ ›› و چند جای دیگر هم آورده است در

حقیقت از فروغ گرفته است :

ما بر زمینی هرزه روییدیم

ما بر زمینی هرزه میباریم

ما ‹‹ هیچ ›› را در راهها دیدیم

بر اسب زرد بالدار خویش

چون پادشاهی راه می پیمود

‹‹ در آبهای سبز تابستان ››

هیچ را خود فروغ در گیومه قرار داده است و زمین هرزه یاد آور land waste الیوت است که تحت


دانلود با لینک مستقیم


فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد

اختصاصی از اینو دیدی فروغ فرخزاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

نام امین

نام خانوادگی پزشکیان

رشته مکانیک ( تعمیرات نیرو گاهها)

منبع نگاهی به فروغ فر خزاد

مولف دکتر سیروس شمیسا

نام استاد آقای زنگنه

فروغ و سهراب

یک نفر آمد که نور صبح مذاهب

در وسط دگمه های پیرهنش بود

از علف خشک آیه های قدیمی پنجره می بافت

مثل پریروزهای فکر ، جوان بود

بین شاعران معاصر ما صدای فروغ وسهراب به هم نزدیک است . سهراب بهترین شعرهای خود را در اواخر عمر فروغ و بعد از او سرود و محتملاً این سهراب بود که زبان روان و لحن صمیمی را از فروغ آموخته بود

این هر دو شاعر احترام خاصی برای یکدیگر قائل بودند .سهراب در شعرهای خود به فروغ اشاراتی دارد .در ندای آغاز میگوید :

چیزهایی هم هست ، لحضه هایی پر اوج

(مثلاً شاعره ای را دیدم آن چنان محو تماشای فضابود که در چشمانش آسمان تخم گذاشت…)

که شاید اشاره یی به این سطور ‹‹ تولدی دیگر ›› باشد :

و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم تخم خواهند گذاشت

سهراب در شعرهای مستقلی موسوم به ‹‹دوست ›› عواطف و احساسات خود را در مورد فروغ بیان کرده است .

‹‹ دوست ››

بزرگ بود

و از اهالی امروز بود

و با تمام افق های باز نسبت داشت

و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید

صدایش

به شکل خون پریشان واقعیت بود

و پلکهایش

مسیر نبض عناصر را

به ما نشان داد

و دستهایش

هوای صاف سخاوت را

ورق زد

و مهربانی را

به سمت ما کوپاند

به شکل خلوت خود برد

و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را

برای آینه تفسیر کرد

و او به شیوة باران پر از طراوت تکرار بود .

و او به سبک درخت

میان عافیت نور منشر می شد

همیشه کودکی باد را صدا می کرد

همیشه رشته صحبت را

به جفت آب گره می زد

برای ما، یک شب

سجود سبز محبت را

چنان صریح ادا کرد

که ما به عاطفه سطح خاک دست کشیدیم

و مثل لهجه یک سطل آب تازه شدیم

و بارها دیدیم

که با چقدر سبد

برای چیدن یک خوشه بشارت رفت

ولی نشد

که روبروی وضوح کبوتران بنشیند

و رفت تا لب هیچ

و پشت حوصلة نورها دراز کشید

و هیچ فکر نکرد

که ما میان پریشانی تلفظ درها

برای خوردن یک سیب

چقدر تنها ماندیم

‹‹ هیچ ›› را که در ‹‹ و رفت تا لب هیچ ›› و چند جای دیگر هم آورده است در

حقیقت از فروغ گرفته است :

ما بر زمینی هرزه روییدیم

ما بر زمینی هرزه میباریم

ما ‹‹ هیچ ›› را در راهها دیدیم

بر اسب زرد بالدار خویش

چون پادشاهی راه می پیمود

‹‹ در آبهای سبز تابستان ››

هیچ را خود فروغ در گیومه قرار داده است و زمین هرزه یاد آور land waste الیوت است که تحت


دانلود با لینک مستقیم


فروغ فرخزاد

دانلود تحقیق قیصر امین پور

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق قیصر امین پور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

قیصر امین پور وی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۳۸ متولد شد .
او اهل گتوند دزفول است.
امین پور تحصیلات ابتدایی ا ش را در زادگاهش گذراند.
از سال ۱۳۶۷ تدریس در دانشگاه را به فعالیتهای فرهنگی اش اضافه کرد و از جمله فعالیتهای دیگر وی باید به دبیری بخش ادبیات فصل نامه هنر و مسوولیت در دفتر شعر جوان اشاره کرد.
وی در همان سال موفق شد که دکترای ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران بگیرد.
دکتر قیصر امین پور، رشته های تحصیلی مختلفی را تجربه کرد وی سال ۵۷ از رشته دامپزشکی دانشگاه تهران ترک تحصیل کرد.
امین پور همچنین از رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال ۱۳۶۳ ترک تحصیل کرد و در سال ۱۳۷۶ با راهنمایی دکتر شفعی کدکنی موفق به اخذ دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد.
وی همچنین تدریس در دانشگاه الزهرا ۷۰ - ۱۳۶۷ و تدریس در دانشگاه تهران از سال ۱۳۷۰ تاکنون را عهده دار بوده است.
امین پور دبیر شعر هفته نامه سروش طی سال های ۷۱-۶۰، سردبیر ماهنامه ادبی - هنری سروش نوجوان ۸۳- ۶۷، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است.
اگر بخواهیم شعری از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانکه روزگاری سروده بود: می خواستم شعری برای جنگ بگویم دیدم نمی شود دیگر قلم زبان دلم نیست.
گفت: باید زمین گذاشت قلم ها را دیگر سلاح سرد سخن کار ساز نیست باید برای جنگ از لوله تفنگ بخوانم با واژه فشنگ قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست.
چه مدتهاست که زادگاه و سرزمین مادری اش به دور از وضعیت خطر و آژیر قرمز نفس می کشد.

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق قیصر امین پور

تحقیق درمورد قیصر امین پور

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد قیصر امین پور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

قیصر امین پور وی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۳۸ متولد شد .
او اهل گتوند دزفول است.
امین پور تحصیلات ابتدایی ا ش را در زادگاهش گذراند.
از سال ۱۳۶۷ تدریس در دانشگاه را به فعالیتهای فرهنگی اش اضافه کرد و از جمله فعالیتهای دیگر وی باید به دبیری بخش ادبیات فصل نامه هنر و مسوولیت در دفتر شعر جوان اشاره کرد.
وی در همان سال موفق شد که دکترای ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران بگیرد.
دکتر قیصر امین پور، رشته های تحصیلی مختلفی را تجربه کرد وی سال ۵۷ از رشته دامپزشکی دانشگاه تهران ترک تحصیل کرد.
امین پور همچنین از رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال ۱۳۶۳ ترک تحصیل کرد و در سال ۱۳۷۶ با راهنمایی دکتر شفعی کدکنی موفق به اخذ دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد.
وی همچنین تدریس در دانشگاه الزهرا ۷۰ - ۱۳۶۷ و تدریس در دانشگاه تهران از سال ۱۳۷۰ تاکنون را عهده دار بوده است.
امین پور دبیر شعر هفته نامه سروش طی سال های ۷۱-۶۰، سردبیر ماهنامه ادبی - هنری سروش نوجوان ۸۳- ۶۷، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است.
اگر بخواهیم شعری از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانکه روزگاری سروده بود: می خواستم شعری برای جنگ بگویم دیدم نمی شود دیگر قلم زبان دلم نیست.
گفت: باید زمین گذاشت قلم ها را دیگر سلاح سرد سخن کار ساز نیست باید برای جنگ از لوله تفنگ بخوانم با واژه فشنگ قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست.
چه مدتهاست که زادگاه و سرزمین مادری اش به دور از وضعیت خطر و آژیر قرمز نفس می کشد.

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد قیصر امین پور

دانلود درباره قیصر امین پور

اختصاصی از اینو دیدی دانلود درباره قیصر امین پور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 15 صفحه

درباره قیصر امین پور لحظه هاى کاغذى - قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسى پژوه متولد ، 1338 گتوند خوزستان - ترک تحصیل از رشته دامپزشکى دانشگاه تهران 1357 - ترک تحصیل از رشته علوم اجتماعى دانشگاه تهران 1363 - اخذ دکتراى ادبیات فارسى از دانشگاه تهران با راهنمایى دکتر شفیعى کدکنى 1376 - تدریس در دانشگاه الزهرا 70 - 1367 - تدریس در دانشگاه تهران 1370 تاکنون - دبیر شعر هفته نامه سروش 71-60 - سردبیر ماهنامه ادبى - هنرى سروش نوجوان 83- 67 - عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسى - برخى از آثار او عبارتند از: ظهر روز دهم (برنده جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکرى) به قول پرستو (برنده جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکرى) تنفس صبح، در کوچه آفتاب، منظومه روز دهم، توفان در پرانتز، بى بال پریدن، گلها همه آفتاب گردانند و.
.
.
- برنده تندیس مرغ آمین 1368 - برنده تندیس ماه طلایى (برگزیده شعر کودک و نوجوان 20 سال انقلاب) اگر بخواهیم شعرى از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانکه روزگارى براى من و هم نسلانم سروده بود: مى خواستم شعرى براى جنگ بگویم دیدم نمى شود دیگر قلم زبان دلم نیست.
گفت: باید زمین گذاشت قلم ها را دیگر سلاح سرد سخن کار ساز نیست باید براى جنگ از لوله تفنگ بخوانم با واژه فشنگ قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست.
چه مدتهاست که زادگاه و سرزمین مادرى اش به دور از «وضعیت خطر» و «آژیر قرمز» نفس مى کشد.
با این همه گویى غبار آن سالهاى نه چندان همچنان بر چهره شاعر «خانه هاى خونین» و «عروسک خون آلود» تازه مانده که گاه به گاه به یاد آن ایام داغ ولى تازه مى کند.
گر چه «این حرمهاى داغ دلش را دیوار هم توان شنیدن نداشته است.
» از همین روست شاید که امین پور لحظه هاى کاغذى اش را مى سراید و مى گوید: خسته ام از آرزوها، آرزوهاى شعارى شوق پرواز مجازى، بال هاى استعارى لحظه هاى کاغذى را روز و شب تکرار کردن خاطرات بایگانى، زندگى هاى ادارى آفتاب زرد وغمگین، پله هاى رو به پایین سقف هاى سرد و سنگین، آسمان هاى اجارى عصر جدول هاى خالى، پارک هاى این حوالى پرسه هاى بى خیالى، نیمکت هاى خمارى رونوشت روزها را روى هم سنجاق کردم: شنبه هاى بى پناهى، جمعه هاى بى قرارى عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها خاک خواهد بست روزى، باد خواهد برد بارى روى میز خالى من، صفحه باز حوادث درستون تسلیت ها، نامى از مایادگارى قیصر امین پور، چنانچه از شعرهایش مى آید، جنوبى است و اهل «گتوند».
منطقه اى در محدوده دزفول.
به همین خاطر هست که جنگ را مى توان در اشعار روزگار جوانى اش به دیده ذهن دید و پریشان شد و بارید.
او که در سال 1338 متولد شده، تا سال 1357 در همان منطقه به تحصیل پرداخت و در این سال بود که براى ادامه تحصیلات و ورود به دانشگاه تهران عزیمت کرد.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود درباره قیصر امین پور