اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درباره حق الناس

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق کامل درباره حق الناس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

حق‌الناس

حق‌الناس یک اصطلاح فقهی خاص در ابواب قضا، شهادت و حدود است. در لغت به معنای «حق مردم» می‌باشد و در کنار حق‌الله، اساس حقوق اسلامی را تشکیل می‌دهد. ترکیب اضافی حق‌الناس، از نوع اضافه ملکی بوده و اضافه حق به ذی‌حق است. به این مفهوم حق متعلق به مردم است. برخلاف حق‌الله که در آن حق، حکم جعل شده توسط خدا است. در حق‌الله، حق اضافه به جاعل است. حق‌الناس نیز مانند حق‌الله، توسط خداوند جعل شده و فقط امر آن به مردم سپرده شده‌است.

حق الناس حقوقی است که افراد در مقابل سایر افراد جامعه بر گردن دارند. مانند بازگرداندن قرض، عذرخواهی و جلب رضایت در قبال اشتباهات و زیانهایی که به آنها رسانده و همچنین حسن ظن به ایشان.

بر مبنای اعتقادات اسلام حق الناس از حق الله مهم تر است. و پاسخ دادن حق الناس در روز قیامت دقیق تر از پاسخ دادن به حق الله‌است. چرا که خداوند حق خود را می‌بخشد ولی حق مردم را باید صاحبان آن (مردم) ببخشند.

1- بزرگ‌ترین آیه‌ی قرآن درباره حق الناس

بسم الله الرحمن الرحیم بحث امروز درباره‌ی حق الناس است. بزرگ‌ترین آیات قرآن درباره‌ی حق‌الناس است. آیه از اینجا شروع می‌شود، اینجا تمام می‌شود. ما در کل قرآن آیه‌ای که یک صفحه تمام باشد نداریم. همه هم برای حق الناس است. برایتان بخوانم. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» ای مؤمنین! «إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ» (بقره/282) اگر به هم بدهکار هستید، اول بدهی‌تان را معین کنید، دو ماهه یا سه ماهه. «إِلى‏ أَجَلٍ»، اَجَل یعنی زمان تعیین کنید. «أجَلٍ مُسَمًّى» نگو تا چند ماه دیگر، چند ماه نه، دو ماه، سه ماه، ده روز، پنج روز، پس در قراردادها: 1- زمان باشد. 2- زمانش معین باشد. 3- «فَاکْتُبُوهُ» بنویسید. مکتوب کنید، اسناد تجاری را مکتوب کنید. آقا سواد نیست. می‌گوید: بروید باسواد پیدا کنید. «وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ» اگر خودتان کاتب نیستید، بروید یک کاتب پیدا کنید. کاتب باید عادلانه بنویسد. «بِالْعَدْلِ» چیزی را به نفع کسی ننویسد. عادلانه بنویسد. «وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ» اگر به کاتب گفتیم بیا بنویس، ناز نکند.

ممکن است بگوید: آقا من حوصله‌ام نمی‌رسد. بابا ایشان سواد ندارد می‌گوید: بنویس، ناز نکن. آقا وقت من صرف می‌شود، می‌گوید: به او می‌گوییم یک چیزی هم به تو بدهد. تو باید بنویسی، آن آقا هم که وقتش را صرف کرده باید یک چیزی داد. بعد هم می‌گوید: خیلی هم پز نده که با سواد هستی. «عَلَّمَهُ اللَّهُ» خدا به تو سواد داده، شکرانه‌ی سواد تو این است که به دیگران یاد بدهی«کَما عَلَّمَهُ اللَّه‏». «فَلْیَکْتُبْ» دوباره می‌گوید: باید بنویسی. پس ببین سه بار. بنویس، سواد نداری کاتب پیدا کن، کاتب ناز نکند، تو حق کاتب را بده. کاتب هم نوشتنش را شکر خدا حساب کند. بگوید: خدایا به شکرانه‌‌ای که من سواد دارم از سوادم به نفع این استفاده می‌کنم. «وَ لْیُمْلِلِ» خوب کاتب چه بنویسد؟

بنده کاتب، دو نفر نزد من آمدند. می‌گویند: بنویس. طلب‌کار می‌گوید: بنویس دو میلیون! بدهکار می‌گوید: نه بنویس، یک و نهصد! بالاخره هرچه طلبکار می‌گوید بنویسم، یا هرچه بدهکار. می‌گوید: هرچه بدهکار می‌گوید. «وَ لْیُمْلِلِ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ» آن کسی که حق علیه اوست. یعنی بدهکار است. من که باید بدهم باید بگویم چقدر بنویس. تو که می‌خواهی بگیری که معلوم است. من که می‌خواهم بدهم. «وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ» آقای بدهکار گفتیم کاتب حرف تو را بنویسد، اما تو هم تقوا داشته باشد، کمش نگذارید. «وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً» مال مردم را نخوری! گفتم: حق با تو است، گفتم: مرد در خانه حق حکومت دارد. اما حق تحکم نداری. فرق است بین حکومت و تحکم. حکومت یعنی تدبیر عاقلانه، تحکم یعنی زورگویی! چون من مرد هستم باید تو گوش بدهی. نه! ممکن است مرد هستی ولی حرف تو باطل است. حکومت با تحکم فرق دارد. گفتیم بدهکار بگوید. اما تو هم تقوا داشته باش، کم‌کاری نکن.

خوب حالا اگر بدهکار خل بود. اگر سفیه بود. عقلش نمی‌رسد، «أَوْ لا یَسْتَطیعُ أَنْ یُمِلَّ» استطاعت املاء ندارد، یعنی لال است. بدهکار است، من باید بگویم بنویس. اما یا لال است یا تدبیر ندارد، یا خل است، می‌گوید: «فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ» ولی این بدهکار جلو بیاید، بگوید و کاتب بنویسد. نوشتیم بس است. می‌گوید: نه!حق الناس است. «وَ اسْتَشْهِدُوا شَهیدَیْنِ» دو تا شاهد هم بگیرید. شاهدها هم باید مرد باشد. حالا اگر دو تا مرد گیر ما نیامد، یک مرد و دو تا زن، چرا دو تا زن و یک مرد؟ چون زن وجود عاطفی است، وجود اقتصادی نیست.

شما به یک زن بگویی آهن کیلویی چند است نمی‌داند. ولی بگویی در عروسی چهل نفر خانم رفتند، هرکدام بولیزشان چه رنگ است؟ پیراهنشان چه رنگ است؟ دانه دانه حفظ کرده، یعنی یک سری چیزهای تجملاتی، آرایشی، عاطفی، محبتی را زنها از مردها قوی‌تر هستند. یک سری چیزها مثل بزن و بکوب و جنگ و اقتصاد و در مسائل نظامی و اقتصادی مرد قوی است. در مسائل عاطفی و محبتی زن قوی است. اینجا چون مسأله‌ی اقتصادی است پای مرد جلو است. چرا دو تا؟ می‌گوید: «أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا» اگر یکی یادش رفت، این یکی یادش نرود.

حالا اگر به شاهد گفتیم بیا شهادت بده. شاهد هم ناز نکند. همین که گفتیم: کاتب ناز نکند، شاهد هم ناز نکند. بیا شهادت بده! بگوید حالا این چیزی نیست یک قلم هست. می‌گوید: نه ببین «صَغیراً أَوْ کَبیراً» چه یک خودکار، چه کشتی آهن در دریا. باید بنویسی، چون حق‌الناس است. کار نداریم، بزرگترین آیات قرآن راجع به حفظ حقوق است. این یک نکته.

اشاره:

گویند خدای متعال در روز حسابرسی تنها از یک موضوع به هیچ وجه از سر کرم و لطف، نمی نگرد؛

و آن هم، حق الناس است.

حق الناس از دیدگاه قرآن

« یا أیها الّذینَ آمَنوا لا تَاکُلوا أموالَکُم بَینَکُم بِالباطِل

ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید ...» (نساء/29)

حق الناس از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)

امام صادق علیه السلام:

«ما عبدَاللهُ بِشَی ءٍ اَفضَل مِن اَداء حَقَّ المومن: هیچ عبادتی برتر از اداء حق مومن نیست.»

حق الناس از نگاه بزرگان

حکایت اول

هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه هجرت کرد به علی علیه السلام فرمود:

یا علی! ما به سوی مدینه هجرت می کنیم. تو، به مکه برگرد و در روز روشن به صدای رسا اعلام کن که محمد از شهر خارج شده، هر کس امانتی در نزد او دارد یا از وی طلبکار است؛ بیاید و امانت و طلب خود را بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره حق الناس