اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد اجاره اهرمی 6ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد اجاره اهرمی 6ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

اجاره اهرمی :

اجاره اهرمی در واقع شکل نسبتاً پیچیده ای از اجاره سرمایه ای می باشد که در آن علاوه بر موجر و مستاجر طرف سومی نیز وجود دارد که مسوولیت تامین مالی مالک را بعهده می گیرد و بعبارت دیگر یک اجاره اهرمی شامل سه طرف یعنی موجر ، مستاجر و وام دهنده می باشد در این حالت موجر در زمان خرید 40٪ بهای تمام تمام شده درایی را پرداخت می کند و بقیه را وام دهنده تامین می نماید در اجاره اهرمی ، موجر از یک طرف از مزایای مالیاتی استفاده نماید . در این اجاره وام دهنده برای اینکه تضمین برای وصول وام خود داشته باشد حق تصرف دارایی را برای خود محفوظ نگه می دارد. بدین معنی اگر موجر به عللی در پرداخت بدهی خود کوتاهی و قصورد ورزد وام دهنده می توان دارایی مورد اجاره را تملک کند . اجاره اهرمی از نظر مستاجر بعنوان اجاره سرمایه ای طبقه بندی و در حسابها منعکس می گردد . اما از نظر موجر اجاره اهرمی همانند ، اجاره با ماهیت تامین مالی مستقیم طبقه بندی می گردد . بر طبق بیانیه شماره FASB 13 حسابداری برای اجاره ها ، موجر سرمایه گذاری در اجاره اهرمی را به خالص بدهی بدون حق مراجعه ثبت می کند .

مبلغ ثبت شده بطور کلی شامل :

اجاره های دریافتنی

مبلغ مزایای مالیاتی ناشی از سرمایه گذاریها

هر گونه ارزش اسقاط برآوردی دارایی مورد اجاره

و کاهش برای هر یک از درآمدهای تحقق نیافته

می شود . از آنجایی که اجاره های دریافتنی به ارزش خالص بدهی بدون حق مراجعه ثبت می شود . درآمد بهره توسط مالک شناسایی نشده در عوض حساب بهره ناشی از اجاره اهرمی بابت جریانات نقدینگی مثبت خالص بستانکار می گردد . و این جریانات برای جبران سرمایه گذار خالص مالک در اجاره اختصاص می یابند . یک مثال تشریحی :

شرکت مالک در مورخه 1/1/1×13 داراییهایی را برای اجاره دادن به قیمت تمام شده 1000.000 ریال خریداری می کند برای پرداخت مبلغ فوق ، مالک 400.000 ریال وجه نقد و 600.000 ریال وام پرداختنی غیر قابل برگشت که در 15 قسط 74.435 ریال قابل پرداخت می باشد ، استفاده نموده است، و تاریخ شروع آن از 31/1/1×13 می باشد . علاوه بر این در همان روز خرید 1/1/1×13 مالک داراییها را به شرکتی اجاره می دهد . مدت قرارداد 15 سال و اجاره سالانه 90.000 ریال می باشد که باید در 31/1 هر سال پرداخت گردد . ارزش اسقاط تضمین نشده دارییها حدود 200.000 ریال برآورد شده که باید در 31/1/16× ( یکسال بعد از پایان فسخ قرارداد اجاره ) تحقق بیابد . برای استهلاک داراییها شرکت مالک و مستاجر شرایط ذیل را پذیرفته اند .

عمر اقتصادی دارایی 7 سال

روش استهلاک تسریعی برای سال اول و دوم ، و مجموع سنوات برای 5 سال بعدی با ارزش اسقاط 100.000 ، شرکت مالک مستحق 100.000 ریال کاهش مالیات بخاطر استفاده از منافع مالیاتی سرمایه گذاریها می باشد . هزینه ها ی مستقیم اولیه وجود نداشته و شرکت مالک قرارداد اجاره اهرمی را بعنوان یک اجاره تامین مالی مستقیم تلقی می کند .

ثبتهای روزنامه در دفاتر مالک :

حساب تجهیزات نگهداری شده برای اجاره 1.000.000

حساب بانک / صندوق 400.000

حساب اسناد پرداختنی به بانک 600.000

ثبت بابت تحصیل تجهیزات بطور نقد و اسناد پرداختنی 9٪،15 ساله

با اقساط سالیانه 74.435 ریال

2- حساب اجاره های دریافتنی 233.475

 

اسناد پرداختنی به بانک 600.000

مالیات بر درآمد پرداختنی 100.000

حساب تجهیزات نگهداری شده برای اجاره 800.000

حساب درآمد بهره تحقق نیافته 133.475

ثبت بابت اجاره دادن تجهیزات به مدت 15 سال با اجاره سالیانه

90.000 ریال که از تاریخ 31/1/1370 شروع می شود ناخالص اجاره های دریافتی1.350.000 ریال می باشد.

در 31 فروردین سال اول و پایان سالهای بعدی مالک ثبتهای روزنامه ای ذیل را در دفاتر خود انجام می دهد .

وصول اجاره به مبلغ 90.000 ریال برای سال اول .

پرداخت اقساط مربوط به اسناد غیر قابل برگشت برای سال اول 74.435 ریال .

تاثیرا ت مالیات بر درآمد اختلافات زمان بندی بین حسابداری مالی و حسابداری مالیات بر درآمد برای اجاره اهرمی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اجاره اهرمی 6ص

تحقیق درمورد مالیات بر اجاره 18 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد مالیات بر اجاره 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقدمه

در چند دهه گذشته، گسترش تکنیک‌های جدید حسابداری در تمامی رشته‌ها و کاربرد آن،‌ نوآوری و دگرگونی‌های بسیاری را در زمینه‌های اقتصادی و بازرگانی پدید آورده است.

جدیدترین رابطه دولت با حسابدرای از رابطه بین حسابداری و مالیات و به طور مشخص مالیات بر درآمد و حساباری نتیجه می‌شود. تکنیک‌های حسابداری در هر کشوری با اصول و قوانین مالیاتی آن کشور ارتباط نزدیک دارد و بدون آگاهی از قوانین و مقررات مالیاتی نمی‌توان بنیان حسابداری و مالی یک دستگاه را بنا نهاد. به عنوان مثال، دفاتر قانونی و نحوه تنظیم آنها، تهیه اظهارنامه مالیاتی و نحوه محاسبه و تعیین مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی و موضوعات عدیده دیگر از جمله مطالبی که بدون آگاهی از آنها انجام وظایف حسابداری به طور موثر در یک دستگاه میسر نمی‌باشد. در کشور ما به علت نقش اساسی مالیات در فعالیت‌های بازرگانی داخلی و خارجی و برای رسیدگی و تاثیر آن سود و زیان اشخاص و موسسات و نحوه محاسبات مالیات و چگونگی پرداخت آن به دولت، مقررات بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های مالیاتی مشخصی برای مدیران ارشد سازمان‌ها و مدیران ملی و حسابداران وجود دارد.

تعاریف مالیات

از بدو تاریخ پیدایش حکومت‌ها در زندگانی بشر، همواره تعاریف و توصیه‌هایی از مالیات توسط اشخاص و صاحب‌نظران به عمل‌ آمده است که نمونه‌هایی از آنها ذیلاً عنوان می‌شود:

مالیات مبلغی است که دولت از اشخاص، شرکت‌ها و موسسات بر اساس قانون برای تقویت عمومی حکومت و تامین مخارج دریافت می‌دارد.

مالیات عبارت است از قسمتی از دارایی یا درآمد افراد که به منظور پرداخت هزینه‌های عمومی و حفظ منافع اقتصادی اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قانون بوسیله دولت وصول می‌شود. از این تعریف چند مطلب استفاده می‌شود:

الف) مالیات ممکن است از دارایی افراد از هر نوع که باشد و یا درآمد آنها از هر منبعی که تحصیل شده باشد.

ب) منظور از دریافت مالیات، تامین هزینه‌های عمومی است و اختصاص به یک خدمت معین و یا منطقه معین از کشور ندارد.

ج) پرداخت مالیات برای تمام کسانی که موجب قانون مشمول مالیات می‌شوند، اجباری است و مشمولان نمی‌توانند به عنوان عدم استفاده مستقیم از خدمات عمومی و یا عناوین دیگر از پرداخت مالیات یا عناوین دیگر از پرداخت مالیات مقرر خودداری نمایند.

د) منظور از برقراری مالیات ممکن است اصولاً ارتباطی با هیچ نوع خدمات یا تهیه کالایی برای مصرف و استفاده افراد کشور نداشته و صرفاً به منظور حفظ منافع اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی کشور می‌باشد.

مالیات سهمی است که به موجب تعاون ملی و بر وفق مقررات هر یک از سکنه کشور موظف هستند از ثروت و درآمد خود به منظور تامین هزینه‌های عمومی و حفظ منافع اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی کشور به قدر قدرت و توانایی خود به دولت پرداخت نمایند.

نظر منتسکیو ـ نویسنده و فیلسوف فرانسوی ـ درباره مالیات:

عواید دولت را حاصل مالیات دانسته و می‌گوید: عواید دولت عبارت است از سهمی که هر کس از دارایی خود می‌پردازد تا بقیه دارایی او تحت حراست هیات حاکمه در امان باشد و بتوانند از آن به طرز مطلوبی برخوردار شوند.

بر حسب تعریف متعارف از دیدگاه دولت، مالیات عبارت است از توزیع هزینه‌های مصوب و قانونی مندرج در بودجه عمومی دولت بین مردم و بنگاه‌های اقتصادی بر حسب توانایی پرداخت آنها. این تعریف دارای سه ویژگی است:

اول اینکه هزینه‌های مصوب و در نتیجه مشروع دولت را علت برقراری مالیات تعیین می‌نماید. پرداخت مالیات جنبه الزامی و اجباری دارد، ولی سنگینی مالیات، بر حسب وضع مودی و توانایی وی که آن را تحمل می‌کند، تعیین می‌گردد.

دوم اینکه موضوع «عدالت اجتماعی» را مطرح می‌کنند، رعایت عدالت مالیاتی با مفهوم برابری و تساوی در پرداخت مالیات مغایرت دارد، زیرا که توزیع مخارج دولت بین مردم را به طور یکسان تجویز نمی‌کند، بلکه پرداخت مالیات را بر حسب توانایی مودیان مالیاتی و در چارچوب قانون قرار می‌دهد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد مالیات بر اجاره 18 ص

مقاله درباره رهن همراه با اجاره

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره رهن همراه با اجاره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

  * رهن با اجاره/ سید کاظم حائرى /

 

میان عده اى از مردم، نوعى معامله به نام (رهن خانه با اجاره) متداول است، به این صورت که‏یکى از دو طرف معامله، پولى را به دیگرى قرض مى دهد و درمقابل، دیگرى خانه خود را باقیمتى کمتر به او اجاره مى دهد.درباره حکم چنین معامله اى ، یکى از فقهاى معاصر، به این صورت فتوا به تفصیل داده است که‏هرگاه دادن قرض، شرط درضمن عقد اجاره باشد، جایز است، زیرا او در ضمن عقد، شرط‏جایزى را قرارداده، ازاین رو چنین شرط‏ى نافذ است. اما اگر اجاره دادن، شرط درضمن عقدقرض باشد، جایز نیست، زیرا در این صورت ازمصادیق دادن قرض همراه با گرفتن منفعت‏است. «چنین قرضى ربا و حرام است.» به نظر ما این تفصیل مردود است، زیرا دراین جا (ضمنیت) به معناى تقیید نیست ((۵))ضمنیت)به معناى ظرفیت محض((۶))دون ارتباط دیگر، بى اثر است و سبب نمى شود که این قرض ازمصادیق قرض جلب کننده منفعت باشد.(ضمنیت) به معناى داعویت((۷)) انگیزش) یا تقابل ((۸))از هردو طرف ثابت است و صرف این‏که رهن درضمن قرض یا قرض در ضمن رهن آمده باشد به جز ساختار لفظ‏ى جمله،چیزى راتغییر نمى دهد و ساختار لفظ‏ى جمله به هیچ وجه درمحتواى حقیقى معامله تاثیر نمى گذارد.بلى، ممکن است درباره اصل این معامله بگوییم: چنین معامله اى گاه در خود، قرض با منفعت‏ندارد، زیرا اجرت خانه اى که رهن داده شده ازاجرت خانه بدون رهن، کمتر است، چون مالک‏نمى تواند خانه اش را به غیر مرتهن (مستاجرى که خانه را به رهن اجاره کرده است) بدهد.بنابراین وقتى مرتهن، خانه را کمتر از قیمت بازار اجاره کند، نفعى نبرده است «تا آن را از نوع‏قرض منفعت دار بدانیم.» این تحلیل نادرست است، زیرا اگر واقعا رهن درکاهش منفعت استفاده از خانه(یعنى اجاره)موثر مى بود و براین اساس، قیمت اجاره پایین مى آمد، این سخن درست بود، اما واقعیت‏خارجى خلاف آن است، زیرا پایین آمدن اجاره بها از آن جهت است که مالک به خاطر نیاز نمى‏تواند خانه اش را به غیر مرتهن(یعنى بدون رهن) اجاره دهد(نه این که اجاره بها در بازار پایین‏بوده است.) چنین چیزى سبب مى شود که قرض دهنده(مستاجر) سود ببرد.بلى، درصورتى که مستاجر حاضر به پرداخت قرض باشد و قرض گیرنده (اجاره دهنده)درمقابل این قرض گرفتن ملزم نباشد که خانه اش را به قیمت پایین تر اجاره دهد و آن گاه‏موجر از روى میل باطنى تصمیم بگیرد که خانه اش را به قیمت پایین تر به مستاجر اجاره دهد،مانعى ندارد و از محل بحث ما خارج است.برخى درتایید و تقویت دیدگاه تفصیل یعنى اگر قرض، شرط درضمن اجاره باشد، صحیح واگر اجاره، شرط درضمن قرض باشد باطل است گفته اند: اگر درابتدا عقد قرض واقع شده‏باشد، آن گاه درضمن آن اجاره به قیمت ارزان تر شرط شده باشد، این از مصادیق قرض بامنفعت است، اما اگر درابتدا اجاره واقع شده باشد آن گاه در ضمن آن، قرض شرط شده باشد،عرفا به قرض بعد از عقد اجاره، قرض مشروط به اجاره نمى گویند.بله، ازاین جهت درست است که اگر اجاره نبود، مستاجر به موجر قرض نمى داد، اما از آن‏جهت که عقد اجاره بالفعل تحقق یافته، قرض مشروط به اجاره نیست.این که بعضى گفته اند: تحقق شرط، مشروط را از مشروط بودن خارج نمى کند، این گفته‏درمورد امر، قرار یا عقدى درست است که درابتدا به صورت مشروط منعقد شده و آن گاه‏شرطش تحقق یافته است. نظیر آن که مولى بگوید: هنگام زوال خورشید نماز بگذار. آن گاه‏وقت زوال خورشید رسید.دراین جا زوال خورشید باعث نشده که نماز از واجب مشروط‏بودن به مطلق تغییر پیدا کند. اما اگر خورشید زوال پیدا کند و زوال آن موجب گردد که مولى به‏گونه قضیه خارجیه نه به نحو قضیه حقیقیه به عبد خود فرمان نماز خواندن بدهد، این امردیگر،امر مشروط نیست.محل بحث ما هم چنین است. به این معنا که اگر عقد قرض به شرط اجاره دادن تحقق گرفته‏باشد، قرض مشروط است. حال اگر پس از آن، شرط که دادن اجاره است تحقق یابد، عقدقرض از مشروط بودن خارج نمى شود. اما اگر درابتدا عقد اجاره به شرط قرض منعقد شده‏باشد، سپس قرض محقق شود، چنین قرضى مشروط نیست، زیرا آنچه انتظار مى رفت که‏شرط اجاره باشد، اینک تحقق یافته است.این تفصیل نادرست است، زیرا اگر عقد اجاره پیش از قرض انعقاد یافته است به این معنا که‏بین اجاره و قرض رابطه اى نبوده است و به عبارت روشن تر درهنگام انعقاد اجاره، هیچ‏هماهنگى بین موجر و مستاجر براى تقابل بین اجاره و قرض و مبادله آنها صورت نگرفته است‏لیکن پس از تحقق اجاره با قیمت ارزان تر، مستاجر تصمیم گرفت به ازاى پایین بودن اجاره بادادن قرض به موجر، محبت او را جبران کند دراین صورت قرض، مشروط به زیادى نیست تامصداق قرض ربوى بوده باشد.اما اگر ازاول، موجر و مستاجر بنابر تقابل و داعویت قرض تنها درمقابل اجاره و اجاره تنهادرمقابل قرض داشته اند به گونه اى که قرض بدون اجاره و اجاره بدون قرض متحقق نباشدحتما چنین قرضى از نوع قرضى است که جلب منفعت و افزایش کرده است و چه آن را قرض‏مشروط بنامیم یا قرض مطلق، رباست. بدین جهت وقتى عرف از حرمت قرض به زیادى آگاه‏باشد، میان مشروط بودن قرض به زیادى و بخشیدن قیمت بالاتر به شرط قرض، تفاوت نمى‏گذارد.بنابراین همان گونه که اگر کسى صد دینار قرض دهد و درمقابل شرط کند صد وبیست‏دینار بگیرد، رباست، همچنین اگر بخشیدن بیست دینار از طرف قرض گیرنده، شرط قرض‏دادن به او باشد به گونه اى که بدون این کار، هبه انجام نمى گیرد، باز هم رباى درقرض تحقق‏یافته است، نه به این معنا که عرف حرمت قرض ربوى درمثال نخست را به حرمت قرض‏درمثال دوم سرایت مى دهد، بلکه به این معنا که اساسا عرف هردو را یکى مى داند.براى فرار از قرض ربوى حیله هاى شرعى وجود دارد که درواقع، قرض ربوى به شمار نمى‏آیند. برخى معتقدند عرف دلیل حرمت ربا را به چنین قرض هایى سرایت مى دهد و برخى‏دیگر این سرایت را قبول ندارند. از جمله حیله هاى شرعى این است که قرض دهنده و قرض‏گیرنده بنا را برآن بگذارند که یکى(قرض گیرنده) کالایى را مدت دار به طرف دیگر بفروشد، آن‏گاه فروشنده آن کالا را به صورت نقد با قیمتى پایین تر، از مشترى بخرد یا آن که کالایى را به‏صورت نسیه با افزایش قیمت بفروشد و افزایش قیمت به خاطر نسیه بودن است، به گونه اى‏که اگرمشترى خواست همان کالا را به قیمت نقد بخرد، بایع آن را با قیمتى پایین تر به اوبفروشد و افزایش قیمت توسط فروشنده، تنها به خاطر نسیه بودن معامله بوده است.درمورد این گونه حیله هاى شرعى تفصیل بعید نیست به این معنا که گاهى ازدیاد قیمت تنها به‏هدف تحقق رباست، چنان که درمثال نخست چنین است و عوض کردن شکل معامله، تنهابراى گریز از ربا بوده است. اما گاهى غیر از ربا، هدف دیگرى را در بردارد، لیکن درهمان زمان،اثر قرض ربوى وجود دارد، مانند مثال بیع نسیه.مورد اول حرام است، زیرا اگر آن را حلال بدانیم معنایش آن است که حرمت قرض ربوى،تعبدى محض است، درحالى که قطعا حرمت قرض ربوى تعبدى محض نیست یا آن که فهم‏عرف از دلیل حرمت، چنین چیزى را درنمى یابد.اما دلیلى برحرمت مورد دوم وجود ندارد، زیرا شاید غرض دیگر غیر از ربا معامله را حلال‏کرده است و صرف این که چنین معامله اى به طور ضمنى دربردارنده اثر رباست، دلیلى‏برحرمت آن نداریم، زیرا اثر اقتصادى ربا، یعنى افزایش قیمت، حکمت حرمت است و ثابت‏نشده که این افزایش، علت حرمت است. علت بودن بدین معناست که هرگاه اثر اقتصادى‏یافت شود، حرمت نیز تحقق مى یابد و هیچ چیز نمى تواند مانع حرمت آن باشد و حرمت غیرآن براى اشباع حکمت مورد نظر براى تحریم ربا کفایت نمى کند.ازاین رو مى گوییم: بین قرض ربوى و قرض معامله اى تفاوت است، زیرا حرمت قرض‏معامله اى، تعبد محض است. شاهد آن این است که اگر دو جنس موزون را با زیادى جنس‏نامرغوب برجنس مرغوب مبادله کنند یا طلاى خوب را با طلاى مستعمل و نامرغوب با وزنى‏بیشتر معاوضه کنند، حرام است.اگر چه وزن جنس نامرغوب بیشتر است اما گاه از جنس‏مرغوب مقابل که وزن آن سبک تر است گران تر نمى باشد و هیچ نکته اقتصادى قابل درک‏دیگر هرچند به صورت اجمال دراین مورد وجود ندارد. بدین جهت مى گوییم: این حکم‏صرفا تعبدى است و گریز از ربا دراین مورد با استفاده از حیله شرعى چنان که برخى از روایات‏تاکید کرده اند ((۹)) ایز است.اما درمورد رباى قرضى، عرف هرچند به صورت اجمال نکته اقتصادى موثر در حرمت رادرمى یابد و آن نکته اقتصادى این است که ربا گیرنده بدون کار مفید، صرفا به خاطر گذشت‏زمان، درمقابل این زمان، افزایشى را از قرض گیرنده مى گیرد. ازاین جهت ادعا شده که قطع‏داریم حرمت قرض ربوى حکم تعبدى محض نیست یا این که دست کم قطع داریم عرف نکته‏اقتصادى آن را مى فهمد. ازاین رو نمى توان از راه حیله اى که تمام هدف آن، قرض ربوى است‏ازآن گریخت، زیرا درصورت جواز چنین حیله اى، حکم حرمت، تعبدى محض خواهد بود.بلى، آن جا که هدف دیگرى غیر از قرض ربوى دربین باشد و اثر ربوى تنها به طور ضمنى برآن‏مترتب گردد، عرفا ازتحلیل آن لازم نمى آید که حرمت ربا، تعبدى محض باشد و عرف حرمت‏قرض ربوى را به این معامله سرایت نمى دهد.ممکن است گفته شود: ربا به معناى زیادى کمى درمال است، به این صورت که مالى را به‏دیگرى قرض دهد و درمقابل، مال بیشتر بگیرد. یا ربا به معناى زیادى کیفى است، به این‏صورت که مالى از جنس نامرغوب را قرض دهد و در مقابل، جنس مرغوب بگیرد. اما مشروط‏کردن قرض به معامله سود آور ربا نیست. مساله رهن با اجاره ازاین قبیل است. به این معنا که‏مستاجر مبلغى را به موجر قرض دهد بى آن که در برابر، مبلغى بیشتر از موجر پس بگیرد.نهایت آن که مستاجر قرض را مشروط به واقع ساختن معامله اى کرده که برایش سود آور باشدو آن معامله سود آور آن است که موجرخانه اش را با قیمت ارزان تر به او اجاره دهد و چنین‏معامله اى ربوى نیست.دلیل ما برجواز قرض مشروط به معامله سود آور و این که چنین قرضى مصداق رباى حرام‏نیست، روایات است ازمیان این روایات تنها روایت محمدبن اسحاق بن عمار صحیح است.او گوید: قلت لابى الحسن (ع): یکون لى على الرجل دراهم، فیقول: اخرنى بها و انا اربحک. فابیعه جبه‏تقوم على بالف درهم بعشره آلاف درهم او قال: بعشرین الفا و اوخره بالمال.قال:لاباس. ((۱۰)) به حضرت رضا(ع) عرض کردم: از مردى چند درهم طلب دارم. به من مى گوید:بدهى مرا به تاخیر بینداز و من درمقابل به تو درمعامله سود مى رسانم. آن گاه به او لباسى که‏برایم هزار درهم تمام شده است به او به ده هزار درهم مى فروشم یا مى گویم: به بیست هزاردرهم مى فروشم و زمان پرداخت بدهى ام را به تاخیر مى اندازم. «آیا این کار جایز است؟»امام(ع) فرمود: مانعى ندارد.از آن جا که محمدبن اسحاق بن عمار، صراف بوده و چنین معامله اى متناسب کسب وکارش‏بوده است، در مورد این روایت درمظان اتهام قرار گرفته است. لیکن او ثقه است، بلکه دربالاترین درجات وثاقت قراردارد. چنان که شیخ مفید(ره) درباره اش گفته است: (او از اصحاب‏خاص و موثق امام کاظم(ع) واهل ورع، عالم و فقیه در میان شیعیان حضرت بوده است.) با این‏وجود، این اتهام نسبت به چنین شخصى بعید است.با این حال، در دل چیزى مانع عمل به این روایت مى شود، زیرا درصورت جواز قرض‏مشروط به معامله سودآور، باید تجویز تمام قرض هاى ربوى به مراتب آسان تر باشد، به این‏صورت که قرض دهنده بدون گرفتن سودى اضافه برقرض، کالایى کم ارزش را به مبلغى که دربردارنده سود مورد نظر اوست به قرض گیرنده بفروشد. این کار در صورتى رواست که ماحرمت قرض ربوى را تنها از باب تعبد محض بدانیم. دراین صورت تمام اقسام حیله ها براى‏گریز از قرض ربوى جایز خواهد بود.مثلا به نیازمند به پول، کالایى با قیمت بیشتر به صورت‏نسیه فروخته شود، آن گاه قرض دهنده، همان کالا را از شخص خریدار به قیمتى کمتر و نقدبخرد. ((۱۱)) اما اگر احتمال ندادیم که حرمت قرض ربوى از باب تعبد صرف است یا


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره رهن همراه با اجاره

پاورپوینت درباره حسابداری اجاره ها

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت درباره حسابداری اجاره ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره حسابداری اجاره ها


پاورپوینت درباره  حسابداری اجاره ها

 

 

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 34 صفحه

 

 

 

نخستین رویکردحرفه ای مربوط به اجاره بلند مدت درسال 1949باانتشاربولتن پژوهشهای حسابداری ش 38میباشدبعد آن انجمن حسابداری آمریکادرسال 1962باانتشاربررسی های پژوهشی حسابداری شماره 5،هیات تدوین اصول حسابداری باانتشاربیانیه شماره 5درسال 1973،SECباصدوردستورالعمل 147( تبصره ای بربیانیه 31هیات تدوین اصول حسابداری)همگی درجهت بهبود گزارشگری اجاره بلندمدت کوشیدند.

سرانجام درسال 1976FASBبیانیه شماره 13خورد رادرمورد اجاره ها منتشرکرد ویکسال بعد  SECاعلام کرد حسابداری اجاره ها باید برمبنای این بیانیه صورت پذیرد

درایران استاندارشماره 21مربوط به حسابداری اجاره ها میباشد که تاریخ الزام اجرای آن از1/1/1380میباشد


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره حسابداری اجاره ها

تحقیق و بررسی در مورد عقد و اجاره

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد عقد و اجاره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

عقد

عقد در لغت

عقد در لغت به معنای بستن دو چیز است به یکدیگر به نوعی که جدا شدن یکی از دیگری سخت و دشوار باشد . مثل گره زدن ریسمان و نخ به ریسمان و نخ دیگری که از هم منفک نگردند و با یکدیگر تلازم و پیوستگی پیدا کنند . از اینرو علمای علم لغت در تعریف لغوی عقد را مقابل حلّ به معنای گشودن بکار برده اند .

در لسان العرب تحت مادة «عقد» آمده است : الَعقدْ نقیضُ الحُلِّ

و حل و عقده یعنی گشودن و بستن کنایه از انجام دادن امور است و همچنین عقد به معنای بستن ریسمان و بیع و عهد است .

در تاج العروس من جواهر القاموس تحت ماده «عقد» آمده : عقدُ الحُبلَ و البیعُ و العُهدُ یُعقِدْ عُقداً فأنعُقُدُ . (شَّدُهّ)

عقد در لغت به معنی بستن و گره زدن آمده و جمع آن کلمه «عقود» است .

عقد در شرع و اصطلاح حقوقی آن

عبارت است از قول متعاقدین یا قول از طرف یکی از متعاقدین و فعل از دیگری با ارتباط معتبر از حیث شرع .

تعریف جامع :

عقد عبارت است از همکاری متقابل اراده دو یا چند شخص در ایجاد ماهیت حقوقی .اثر این ماهیت حقوقی ممکن است انتقال مالی از یک طرف به طرف دیگر در برابر عوض مانند انتقال بیع از بایع بـــــــه

خریدار در برابر ثمن معلوم در عقد بیع یا بلاعوض مانند انتقال رایگان مالی از مصالح به متصالح در عقد صلح بلاعوض باشد و یا اثر آن پیدایش تعهدی در ذمه هر یک از طرفها در برابر طرف دیگر ، مانند تعهد اجیر به انجام عملی در برابر مستأجر و تعهد مستأجر به پرداخت اجرت و یا تغییر تعهد مانند تغییر موضوع متعهد در تبدیل تعهد و یا زوال تعهد ، مانند از بین رفتن تعهد هر یک از دو طرف عقد ، در برابر زوال تعهد طرف دیگر ، به وسیله قرارداد باشد .

عقد در اصطلاح حقوقی عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر متعهد به امری باشند و مورد قبول آنها باشد . و وجه تناسب معنی اصطلاحی و معنی لغوی آنست که در اثر انعقاد بین دو نفر ، رابطه حقوقی ایجاد شود و آن دو را به یکدیگر مرتبط سازد .

تعریف اجاره

اجاره در لغت

در اینکه «اجاره» از نظر لغوی چه صیغه ایست چند قول می باشد .

اینکه اسم است برای اجرت یعنی فرد و کرایه

ابن حاجب در کتاب «شافیه» گفته است که : « مصدر «آجر» بر وزن فاعل در باب مفاعله می باشد همانطور که مصدر دیگر آن باب «مؤاجره» می باشد . و برای اثبات قولش سه دلیل ذکر نموده است » .[ رجوع شود به «شرح نظام» ص 134 ]

مصدر باب افعال ( آجُر – یوجر – اجارةً ) است چنانکه مصدر دیگر از آن باب «ایجار» می باشد . و در توضیح این قول ، بعضی گفته اند که اجاره در اصل «اءجار» بوده که همزه قلب به یاء شده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد عقد و اجاره