اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله هنر دره هند

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله هنر دره هند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 حدود4000سال(ق- م) اقوامی نیمه دوره گرددر هر دو سمت شرقی وغربی نجد ایران زندگی ده نشین اختیار کردند. انها که در مشرق ایران یعنی در خاک هندوستان وبه طور اخص دردره سند وناحیه پنجاب مستقر شدند در حدود3000ق م به ساختن سفالینه‌های منقوش با تصاویر زبده نمای خلا صه و ساده شده جانوران و نیز گونه ای خط صورتنگاشت ابتدایی دست یافتند و به تدریج میراث فرهنگی خودرادر قسمت علیای رود سند و خطه بلوچستان گسترش دادند که طبعا با گذشت زمان به شاخه هایی رویش یافت ومسلما در مسیر یکی ازاین انشعابات بوده است چهار مرکز عمده تمدن باستانی هند با نامهای:
1) موهنجودارو و هاراپا(که بزرگتر و محققا دو پایتخت بود ه اند)
2)لوتال و چانهودارو(بس کوچکتر)در اغاز هزاره دوم ق م به وجود امدند. در همان هزاره دوم ق م فلزکاری با مس ومفرع در میان ساکنان دره سند معمول شد وتمدنشان به پایه شهرنشینی پیشرفته ای اعتلا یافت واز حدود 1100ق م (تا 750ق م)اهن نیز به کار گرفته شد. دران زمان دره سند می‌بایست دارای اب فراوان و جنگلهای انبوه بوده باشد. خانه‌های شهری به طور عمده با خشت پخته برای جرز وبدنه وچوب برای کف و پلکان وبام ساخته می‌باشد. درموهنجودارو بارودارومشرف بر شهر باخزینه حمام وبنای مدرسه ای که متحملا متحوا و کاربردی ایینی می‌داشت برپاشده بود. شارعهای پهن باکویهای جانبی وکوچه‌های فرعی عموما به طورعمودبرهم ساخته می‌شدوخانه ها نیزچهارگوش قائم ودر حیاطی محصوربودند:درحالی که اقامتگاههای بزرگتر حمام خصوصی وسردخانه ومجرای فاضلاب داشتند. اماشگفت اینکه دران ساختمانها اثری اززینتکاری جسمی یارنگی یافت نشده است. موضوع شایان توجه این است که می‌بینیم به هر حال شهرهای نامبرده بخصوص موهنجودارو وهاراپا براساس نقشه ای هندسی وسامان یافته بنیانگذاری شده اند. باانکه مدارک و یافته‌های بسیاررواج مسافرت وتجارت رامیان تمدنهای دره سندوجلگه دجله و فرات به تایید می‌رسانند لیکن درمقایسه مشاهده می‌شودکه ساکنان دره سند شاید به سبب حاکمیت مقررات و ضوابطی سخت دران جامعه بسیارمحافظه کارتروکم پویش ترازساکنان بین النهرین بوده اندزیرامی بینیم که باگذشت زمانی نزدیک به1500سال خیابان بندی شهری ونمای بیرون خانه‌های خودرایکسان نگاه داشتند ودرساختن نیزه وشمشیر همان تیغه‌های پهن کهن رابه کاربردند وازمهرهای مسطح وچهارگوش خوددست بر نداشتند وحال انکه اقوام بین النهرین دران مدت زمان به خواص تویزه مرکزی(رگه برجسته قوس)درطاقزنی با آجرپی برده ونیز مهرهای استوانه ای راجانشین مهرهای مسطح وچهارگوش کرده بودند.
اثارهنری مکشوف دردره سند به پنج گروه عمده تقسیم میشوندکه عبارتند:
الف- سفالیه‌های منقوش
ب- مهرهای مسطح چندضلعی
ج- پیکره‌های سفالین کوچک-اندام مردانه وصنمک ها ازگل صورتگری
د- مفرغنینه ها
ه- پیکره‌های سنگی ونقش برجسته کاری
الف- سفالینه‌های مکشوف مشتمل اندبرسبوهاوشکسته‌های کاسه وظروف به رنگ سرخ روشن ونخودی وازاندازه‌های کوچک تا بسیاربزرگ که برای ذخیره کردن آذوقه به کارمی رفته است. نقوش عموما بارنگ سیاه برروی لایه ای ازگل اخرای سرخ رنگ اجرا می‌شده است. انگاره(درخت زندگی)(مضمونی قدیمی ومتداول درهنر سومریان وبسیاری اقوام دیگر. بعدادرختی درمیان باغ عدن که میوه اش زندگی جاویدمی بخشید ونیز درختی دراورشلیم اسمانی که برگهایش شفا دهنده آلا م اقوام وملتهای روی زمین بود)که پیوسته ازجهت ترکیب هنری تغییرمی یافته ونقش ونگارهای سه پر(سه برگی)وچهارپر(چهاربرگی)
متشکل ازدوایر متقاطع وتصاویر(نقشپردازی شده)جانوران وپرندگان وگاهی آدمیان به روانی وگشادگی بربدنه سفالینه ها اجرا شده است پاره ای از اینها نیزبا چرخ کوزه گری ساخته شده وبخصوص از جهت ریخت متناسب خود نمونه‌های ممتاز به شمار می‌ایند.
ب- مهرهای مسطح وچهارگوش ازگل صورتگری پخته(خاک رس نرم)بزرگترین وجالبترین مجموعه اثار هنری دره سندرابه وجود می‌اورند. همه انها کمابیش شکلی چهارگوش دارندبه اندازه‌های تقریبی 5/3سانتیمتر وباعلامات رمزی یا صورتنگاشتهایی-که خواندنشان هنوز براهل فن معلوم نشده-کنده کاری شده اند. دراین اثار هرجا نقشها باهم آمیخته می‌شود نظم اجزا وتعادل میان بخشهای پروخالی چنان بامهارت وکاردانی رعایت شده است که نگرنده رابه شگفتی می‌اندازد. روی بسیاری از این مهرها تمثال ارباب انواع کنده کاری شده که اهمیت خاص دارد:ازجمله رب النوعی شاخدارکه چهار زانو نشسته ومی توان گفت بهاحتمال بسیار سرمشق کهنسال شیوا(یا(سیوا) رب النوع جانوران ویکی ازسه بزرگ خدایی که با(برهما)و(ویشنو)تثلیث ربانی کیش هندو رابه وجود می‌اورد)بوده است. دیگررب النوعی که تاجی مقدس برسرداردکه بانشانی رمزی ونقش شاخ وبرگی زینت یافته است. درمیان تصاویر جانوران گاو نروفیل وتمساح هندی وماروافرادادمی و همچنین صحنه‌های زور آزمایی با گاو نر وفیل یا پشتک زنی وپرش روی پیکر گاو نر (شاید از انواع ورزش وبه احتمال بیشتر از اعمال آیینی دنیای کهن چنانکه در تمدن یونان باستان نیز معمول بود)فراوان دیده می‌شود. بهترین توجیه درباره ی مهر‌های نامبرده این است که آنها را علایم و امضاهایی بدانیم که برای نشانه گذاری روی کالاها با مصدق وممهور کردن پیما نهای تجاری به کار برده می‌شده است.
ج- پیکره‌های سفالین گروه بزرگ دیگری از آثار مکشوف در دره ی سند را تشکیل می‌دهد و بر چند گونه است. بعضی از آنها محتملا اسباب بازی هایی بودند مانند گاوهای کوهان کوچک باارابه‌های گلین ومیمونها که اجزایشان ازهم جداشدنی بود وباریسمانی بر زمین کشیده می‌شدند برخی دیگردارای محتوا یا مضمونی دینی بودندونمونه‌های بارزشان هیکلهای آدمی باسرگاونر یاانواع صنمکها(بتهای زنانه یاربه النوع مادر)که دماغی منقاری وبزرگ دارند وبه جای مردمک چشمشانمهره‌های تسبیح مانند نشانده شده است. سطح اندام این پیکره‌های ادمیوجانوری بارنگ ابکی ازگل اخرای سرخ پوشیده شده وهیکل بسیاری
دیگرازپیکره‌های کوچک اندام آدمی راجامه یا پوششی چین وتاب یافتهفراگرفته است. درحالی که سرشان چون نمونه ای از آرایش پرتکلف وتفصیل جلب نظر می‌کند.
د- مفرغکاری درآن سامان اهمیت بسیار یافت. ابزارکارسلاح وهمه نوع لوازم خانه ازمفرغ ساخته می‌شد:ونیز پیکره‌های هنرمندانه ای چون دختری درحال رقص که نمونه مشهوری از پیکره سازی باستانی به شمار می‌اید-ازان دوران برجا مانده است. این سنت هنری در دوره‌های شکوفایی تاریخ وتمدن هند به اوج کمال خود رسید.
ه- پیکره سنگی نیزدردره سندهمواره به اندازه کوچک ساخته می‌شده است.
بهترین نمونه آن نوع هنر تندیس کوچک مردی است باریش وباجامه ای به گل سه پر دیگردو پیکره نیم تنه مردانه باحدقه‌های خالی مانده از مهره مردمک. اصولا مشاهده می‌شودکه پیکره سازی ونقش برجسته کاری بیشتراز نقاشی موردتوجه ساکنان دره سند بوده است ولی چنانکه مشهوداست دردوره شکوفایی هنر وتمدن هند آن سنت هنری نیز روبه تکامل گذارد.
درحدود1500ق م با یورشهای پی درپی اقوام آریایی ازسمت شمال غربی هندوستان تمدنهای دره سند به ناگهان منقرض وشهرهای مسکونی به نابودی کشیده شد وتامدت هزارسال بعد هیچ اثری از تاریخ وهنر مردم آن خطه بر جای نماند ویامارا بروجودشان کمترین آگهی نیست. البته ازآن دوره دراز اندک تعدادی کوزه وظروف سفالین به دست آمده که جنبه کاربردی صرف دارند ونیز برخی پیکره‌های کوچک اندام از گل صورتگری که تقلیدهایی از هنرگذشته دره سند است وارزش واقعی ندارند:درعین حال که تعیین سال وسنه تولیدشان نیز حتی به تقریب میسر نیست.
در سده ششم ق م بودا در هند ظهور کردوکیش بودایی تکوین وبه سرزمینهای مجاور یعنی تبت وچین وژاپن وآسیای جنوب شرقی اشاعه یافت. ازآن پس سه کیش باستانی دیگر در هندوستان شمالی به ظهور رسید که نامهای برهمایی و هندیی و(جینی)پیروانی کثیر به گرد خود آوردند والبته هر کدام به نحوی درهنرهند اثر گذاردند اما هنر تاریخی هند با تشکیل سلسله پادشاهی (موریانی)در قرن سوم ق م آغاز شد وصورتی مدون و مستند به خود گرفت. درزمان فرمانروایی (269تا232ق م). آشوکا پادشاه توانا و هنرپروراین سلسله هنرمنددر
شیوه‌های مختلف شکوفان شدونخستین(دوره طلایی)تاریخ هند ضبط تاریخ شد. آشوکا کشوری پهناورشامل قسمت اعظم خاک هند به وجود آوردندودرهر شهرپرستشگاهی بودایی برپا ساخت. که گاهی به شکل گنبدوگاهی چون برج ساخته می‌شدند(یعنی سرمشقهایی برای معماری هنددردوره‌های بعدی). آن هم بابرجسته کاریهای ریز نقش بر روی سنگ که به سه دسته تقسیم بندی یافته اندالف-نخستین یاکهنترین نقوش گیاهی وجانوری است که درمیانشان تصویر نیلوفر آبی اهمیت بسزاداردوزیادتکرارمی یابد
ب- تندیسهای آدمی به اندازه بزرگ
ج- صحنه‌های گزارشی از زندگی بودا ولی بدون حضور خود او (مگر جای پایش یا سریر و مخده اش) زیرا ذات متعالی او را فراتر از آن می‌دانستند که به تصویر و نمایش در آید. اصولا ساختن پیکره بودا از سده اول میلادی به بعد متداول شد ودر سده‌های چهارم وپنج ب م به اوج کمال خود رسید. دیگر ازآثارپادشاهی آشوکا تعداد زیادی ستونهای یادبود بانقوش بر جسته
پ- رتفضیل ومتراکم است ونیز سنگ نبشته‌های تاریخی که به فرمان آشوکا
در هر شهر به یادگارگذارده شده وحاوی مطالب سودمند درباره فرهنگ واوضاع زندگی آن دوران درخشان است. بدین ترتیب مشاهده می‌شود که در آغاز تاریخ مسیحی درهندوستان هنری ملی با سنن و شیوه‌های خاص خود تکوین یافته است که تحولات بعدی ازآن منشعب میشودهمچنین در تعداد زیادی غارهای دهکده آجاتنا(نزدیک به 30غار)واقع درشمال غربی حیدرآبادهند مقابر مزین به نقش برجسته‌های هنر بودایی متعلق به حدود200ق م ونقاشیهای دیواری(ازدوره‌های تا600ب م)یافت شده است. درغارشماره یک آجانتا مجلسی از شرفیایی سفیری از دربار ایران(احتمالا در پادشاهی خسرو دوم ساسانی)به حضور پادشاه هند بر دیوار نقاشی شده که حایز اهمیت بسیار است.
تعدادزیاد مهر کنده کاری شده از سنگ صابون یا استئاتیت از همان موهنجودارو به دست آمده اند وترکیبی از صناصر هندی و خاور نزدیک در انها به چشم می‌خورد (تصویر ). به بیان درست تر کشف یک مهرمتعلق به موهنجودارو از یک نقطه قابل تاریخگذاری فرهنگهایدره رود سند را به بین النهرین بود که امکان تاریخ گذاری فرهنگهای دره رود سند را به دانشمندان داد. خط روی مهرها تا کنون خوانده نشده است طرحهای گوناگونی که در سنگ حکاکی کرده اند مانند درخت (گاهی همراه با جانوران وپیکرههای انسانسوار)به عنوان اشیای مورد پرستش شبیه سازی شده اند. از جانورانی که نقش شان بیش از همه بر این مهر ها ظاهر می‌شود می‌توان گاو کوهان دار برهمن، گاو آبی، کرگدن، و فیل را نام برد جانوران تخیلی و خدایان انسان ریخت نیز شبیه سازی شده اند روی یک مهر، یک پیکره نشسته سه سر با حالتی ظاهر می‌شود که بعد ها معلوم می‌شود حالت یوگا است بالای سرها یک نیزه سه شاخه دیده میشود که دو هزار سال بعد به نشانه تثلیث بودائی و شیوا خدای بزرگ آئین هندو مورد استفاده قرار می‌گیرد. دور تا دور این خدا را جانوران گوناگون از جمله گاو و شیر گرفته اند:این جانوران نیز بعد ها نماد شیوا شدند. پس از معلوم شدن تاریخ ساخت این مهر، می توان گفت که از روی نخستین نمونه آن خدا شبیه سازی شده بوده است. اینگونه استمرار پیکره نگاری، نشانه ای از ریشه‌های عمیق سنتهای دینی در هند است. سبک نیز سنتی پیوسته و بی گسست دارد. جانوران روی مهره‌های دره سند، همان خطوط کناره نمای پیوسته و سطوح جسمانی پیشگفته را (با اشاره به پیکر هاراپا)دارندو ازمختصات پیکر تراشی در سراسر دوران بزرگی از تاریخ هند به شمار می‌روند. این استمرار هنری، چشمگیر است، البته نه فقط از لحاظ فاصله زمانی بلکه به این علت که در فاصله بین زوال تمدن سند (حدود1800پیش از میلادی)و تشکیل امپراطوری ماوریا(سده سوم ق م)، عملا هیچ اثری از هنرهای بصری بر جای نمی ماند. هجومهای آریاییان را که در حدود 1800پیش از میلادی آغاز شد می‌توان علت بروزگسست در هنر هندی
دانست. دراینصورت، نظر به ثاثیر ژرف آریاییان بر فرهنگ هندیآنچه مایه شگفتی بیشتر می‌شود این است که در اینهمه مختصات و خصوصیات بومی توانسته اند به حیات خود ادامه دهند. . ویرانگری مهاجمان و کم دوامی مواد و مصالح مورد استفاده، بدون تردید، علت نابودی بسیاری است که عامل انتقال سنتهای هندی درطی 2هزار ساله پس از زوال تمدن دره رود سند بودند. آریاییان دین ودایی را با خود به هند آوردند. این اصطلاح از سرودهایی (وداها)مشتق شده است که تا امروز باقی مانده اند. این سرودها خطاب به خدایانی سروده شده اندکه مظاهر شخصیت یافته طبیعت به شمار می‌روند. ایندر (از سرودهای فراوانی)خدای توفان سوریان خدای آفتاب، ووارونا خدای آسمان بو دند. خدایان بسیار دیگری هم هستند. تمام این خدایان با خواندن سرودها و دادن قربانی، مطا بق قوانین خشک آیین مزبور، پرستیده می‌شدند. اثری از معبد نبود، اما آتشکده بود، که مطابق فرمولهای ثابتی ساخته می‌شدومرکز خلوص و وفاداری به شمار می‌رفت. اجرای این آیینها به قدری اهمیت داشت که بزودی، آگنی آتش مقدس و سوما نوشابه مقدس در مقام خدایانی مستقل، تجسم شخصی پیدا کردند. شکل نسبتا ساده دین و خواهشی که با آن همه زیبایی در سرودهای ودایی بیان شده است در مجموعه رسالات فلسفی و دینی و عرفانی اوپانیشادها (حدود800تا600پیش از میلادی)درباره ماهیت انسان و جهان که چندین مفهوم بیگانه با طبیعت پرستی مهاجمان شمالی را وارد آیین هندو کردند، تکامل می‌یابد. از جمله اندیشه‌های اصلی جدید می‌توان به اندیشه سامسرا و کرمه اشاره کرد. منظور از سامسرا استحاله روح به شکل دیگری از حیات است که بلا فاصله پس از مرگ آغاز می‌شود. کیفیت زندگانی جدید روح نوزاده به کرمه یعنی نتیجه تمام کارهای دوران زندگانی پیشین بستگی دارد. منظور از کرمه بد، آینده تاریک یا تولد دوباره در دوزخ یا در جهان کنونی با قیافه جانوری پست-مثلا خزنده یا حشره –است.
منظور از کرمه خوب این است که روح می‌تواند وارد جسم پادشاه، کاهن یا حتی یک خدا شود، چون خدایان نیز در معرض مرگ نهایی و دایره بی پایان تولد دوباره اند.
بنابر این، هدف دین، غرق کردن زندگی فردی در یک روح جهانی شد. این هدف فقط پس از تکمیل کرمه هر فرد در اثر تولدهای دوباره بیشمار قابل وصول بود. اعتقاد بر این بودکه توبه، عبادت، و ریاضت بر سرعت این روند می‌افزایند. در طی سده ششم پیش از میلاد دو دین بزرگ در هند پدید آمدند. یکی آیین بودا بود که تاثیر عمیقی بر فرهنگ و هنر هند به طور کلی از سده سوم پیش از میلاد تا سده ششم یا هفتم میلادی داشت. (در پاره ای نقاط مانند بنگال و ایالت بهار، نفوذ این آیین تا سده یازدهم و در جنوب تا مدتی پس از آن ادامه داشت. )با آنکه آیین جین یعنی دین بزرگ بعدی هیچگاه از لحاظ اهمیت به پای آیین بودا نرسیده، تا امروز نیز به عنوان یک دین کوچک ولی مشخص به حیاتش ادامه می‌دهد ولی آیین بودا عملا از این سرزمین ریشه کن شده است. هنرهای بسیاری از کشورهای آسیایی از آیین بودایی هندی که با تولد بودا ساکیا مونی در حدود 563پیش از میلادی آغاز گردید مشتق می‌شوند.
بودا، که فرزند پادشاه حاکم بر منطقه کوچکی در مرز نپال و هند بود، بنابر افسانه ها، به طرز معجزه آسایی در رحم مادرش شکل گرفت و از پهلوی او به بیرون جهید. این کودک که سد هارته نامیده شد و به گاوتمه یا گوتمه نیز شهرت داشت، تواناییهای خارق العاده ای از خود بروز داد یکی از فرزا نگان آن زمان پیش بینی کرد که او یک بودا – مردی روحانی، روشن و آگاه که بنابر تقدیر به نیروانا واصل می‌شود –خواهد شد. سد هارته پس از یک سلسله مواجهه با سالخوردگی، بیماری، و مرگ، تجملات درباری را رها کرد و به دنیا پشت پا زد. سرانجام به هنگام عبادت در زیر یک درخت بو یا انجیر معبد در دهکده بوده گایا (اشراق عظیم)یا نور معرفت – همان شناخت کامل جهان که اصول آیین بودا یا بوداییت است- بر وی تابید. تعالیم وی را می‌توان چنین خلاصه کرد:زندگی سراسر رنج و اندوه است؛علت زندگی؛بستگی به کار وخود است؛این بستگی را می‌توان با حذف آرزوها – که چشم خود را به توالی بیشمار تولد‌های دوباره می‌بندند- از میان برد؛متوقف ساختن تولد دوباره با پیروی از ارکان هشتگانه طریقت شامل اعتقاد درست، اراده درست (ترک لذات جسمی، خودداری از آزار جانوران، و غیره)، گفتار درست، رفتار درست، معیشت درست، اندیشه درست، وخلسه و حال درست میسر می‌شود. این فرمول بندی مقدماتی آیین بودا که رستگاری را نتیجه تلاشهای فردی می‌داند، بعد ها آیین بودای هینایا نا نامیده شد.
ایین بودا که بدین طریق شکل گرفت، در برابر اندیشه بنیادی آیین هندو واقع نشد بلکه بدعتی مختصر بود که از پاره ای تاملات در اوپانیشادها ناشی شده بود. کاری که آیین بودا کرد پیشنهاد روشنی برای حل این مساله کهن هندی بود که زنجیر زندگی را باید چگونه از گسست که روح فرد بتوا ند در چارچوب روح جهان به آرامش نهایی برسد.


انواع مهر، موهنجودارو، هزاره سوم پیش از میلاد. سنگ صابون. موزه آثار عتیقه آسیای مرکزی. دهلی نو
معماری و پیکر تراشی آغازین:سلطه آیین بودا
نخستین نمونه‌های شناخته شده هنر در خدمت آیین بودا (از اواسط سده سوم پیش از میلاد)، هم بغرنج هستند هم دارای عظمت ساختمانی اند. آشوکا (272-232ق. م. )امپراطور هند، نوه چاندار گوپتا موسس سلسله ماوریا0حدود321-184پیش از میلاد)پس از مشاهده مصائب ناشی از درگیریها ی وحشیانه نظامی که در دوران خود وی به وحدت بخش بزرگی از شمال هند انجامید ه بود، به آیین بودا گروید. کاخ وی در پاتلیپو تره (پاتنه، کرسی کنونی ایالت بهار)به تقلید از کاخ هخامنشیان در تخت جمشید تصویر( )ساخته شده بود. مگاستنس، سفیر یونان در دربار آشوکا، گزارش درخشانی درباره پاتلیپوتره از خود بر جا گذاشته است. امروزه فقط پی ها ی ساختمانها و بقایای یک نرده آن در روی زمین دیده می‌شوند، ولی با بررسی یک سلسله ستونهای یادبودی و مقدسی که آشوکا در شمال هند بر پا داشت می‌توان تصوری از جزییات معماری آن به دست آورد. این ستونهای تک سنگی از ماسه سنگ صیقل یافته ساخته شده بودند و ارتفاع برخی از آنها به هیجده یا بیست متر میرسید.
سرستون یکی از آنها (تصویر )که امروزه در موزه سارناته بنارس نگاه داری می‌شود، نمونه ای از سبک رایج در آن دوره را مجسم میکند. این ستون از یک سر ستون سدری شکل بر روی یک صفحه افقی مزین به یک کتیبه مرکب از چهار جانور و چهار چرخ گردونه یک در میان تشکیل شده است. بر صفحه افقی مزبور چهار شیر پشت به یکدیگر نشسته اند و در اصل یک چرخ گردونه بزرگ نیز بالای سرشان بوده است. در اینجا تمام شکلها نمادین هستند. درخت سدر نیز که نماد سنتی خداست، به معنی رهایی انسان در آیین بودا بوده است. چرخ گردونه نشانه گردش زندگی، مرگ، و تولد دوباره بود. این (گردونه زندگی)غالبا درجات معنایی دیگری داشت. در این مورد، معنی مزبور، یکی از ارکان تعالیم بودا-(گرداندن چرخ قانون)-بود. خود چرخ(که احتمالا از نمادهای باستانی آفتاب گرفته شده است)، و چهار جانور (به نشانه چهار ربع دایره)که در اینجا چرخ به آن اشاره دارد، تلویحا یک مفهوم کیهان شناختی دارند، که شتون در آنجا نماد محور جهان به شمار می‌رود. شیرها نیز معانی چندگانه داشتند ولی در اینجا با ساکیامونی بودا که به شیر طایفه ساکیا معروف بود برابرپنداشته شده اند. ستونهای مزبور نه فقط از لحاظ نماد پردازی شان بلکه از این شیرها ی شق و رق به شیرهای کاخ تخت جمشید شباهت دارند، جانوران نیم برجسته دور تا دور صفحه زیر پای آنها به سبک سیالگونه و قدیمی موهنجودارو کنده کاری شده اند. پیکرهای عظیم یاکشاها و یاکشی ها نیز که در دوره آشوکا یا کمی پس از او کنده کاری شده اند، از همین خصوصیت پیروی می‌کنند. این خدایان مذکر و مونث، که در اصل به عنوان ارواح محلی طبیعت، خدایان درختها و کوهها پرستیده می‌شدند، در مجموعه خدایان مختص آیین بودا وآیین هندو قرار داده شدند.

سر ستون برجای مانده از ستونی که آشوکا (272-232ق. م. ) امپراتور هند در پاتلیپوتره برپا داشته بود. موزه باستان شنایی سارناته.
پرستشگاه غاری
دوره حکومت سلسله ماوری، شاهد پیدایش مقدمات یک سبک بی نظیر معماری – پرستشگاههایی که در دل صخره‌های سنگی کنده می‌شدند – نیز بود. بخشهایی از بیرون (و بعدها درون)این غارها را با تقلید مو به مو از ابنیه چوبی آن دوره، کنده کاری
کردند. غار لوماس ریشی که در دوره سلطنت آشوکا داخلش را خالی کردند، در ورودیش (تصویر )از نوعی است که تا هزار سال بعد نیز رواج داشت. این المثنا ی برابر اصل نمای چوبی یک درگاه ورودی با پیشامدگی منحنی دارد که با تقلید از سقف انعطاف پذیر چوبی خمیده بر روی شاه تیر‌های چهار گوشه ساخته شده است. یک کتیبه تزیینی مرکب از چند فیل بر بالای درگاه ورودی، سنتهای پیکرتراشی محلی را به نسلهای آینده منتقل می‌کند. سقوط سلسله ماوری مقارن آغاز سده دوم پیش از میلاد به تجزیه سیاسی هند انجامید.

در ورودی غار لوماس ریشی، کوه‌های بربر، سده سوم ق. م.
استوپا
در دوره حاکمیت سونگاها و آندهراها که جانسیان اصلی ماوریها بودند، چایتیاها (تالارها ی اجتماعات بودایی)و ویهاراها (دیرها) از ساحل غربی تا ساحل شرقی به مناطق کوهستانی هند مرکزی یورش بردند. در همان زمان، استوپا که اصلا یک مقبره بودایی به صورت کپه ای از خاک بود، تکامل یافت و دارای برنامه معماری مهمی شد. (می گویند آشوکا در سراسر هند، هزاران استوپا ساخته بود). در پایان سده دوم پیش از میلاد، این بناها ابعاد عظیمی پیدا کردند. قطعات حکاکی شده ای از نخستین استوپا در ماتهورا، در بهارهوت (سانتای امروزی) و دیگر نقاط هند به دست آمده است، ولیعظمت این گونه ساختمانها را در دهکده سانچی واقع در ایالت مادهیا پرداش به بهترین شکل ممکن می‌توان مشاهده کرد. آنجا، از تپه ای مشرف بر دشتی پهناور، چندین استوپا حاوی بقایای اجساد و اشیای مقدس، در طی چندین سده متوالی ساخته شده اند. از این میان استوپا ی بزرگ (تصویر )، ظریفترین و رفیع ترین استوپا در آغاز توسط آشوکا ساخته ووقف شد. این عمارت که توسعه یافت و سرانجام در اواسط سده نخست پیش از میلاد به پایان رسید، امروزه نقطه اوج پیشرفت یک دوره از تمدن هند به شمار می‌روند. در سمت جنوبی، پلکانی هست که به صفه استوپا-ساقه گنبد به ارتفاع شش متر –منتهی می‌شود ودسترسی به یک راهروی باریک نرده دار در اطراف گنبد را میسر می‌گرداند. ارتفاع گنبد از زمین، پانزده متر است. در بالای گنبد فضای مربع شکل محصوری به نام هارمیکا ساخته شده است ودر وسط آن نیز یک یاستی یا دکل نصب شده است. بایستی با چند چتر مزین شده است. دورتادور کل عمارت استوپا نرده سنگی گردی کشیده شده است که در چهار سمت شمالی شرقی جنوبی و غربیش چهار تورانا یا دروازه دارد. (تصویر )استوپا، مانند بیشتر ابنیه هندی بیش از یک کارایی یا وظیفه دارد این بنا به عنوان محلی برای نگاه داری از خاکستر مردگان مقدس و پرستیدنی نماد مرگ بودا یا نشانه آیین بودا به طور کلی است. مومن ضمن گردش به دور گنبد دعای خویش را نثار استوپامیکند ولی همین استوپا به عبارتی یک نمودار کیهانی است که دروازه هایش چهار نقطه اصلی تاکید بر کوه جهانی به شمار می‌روند هارمیکا نماد بهشت خدایان سی وسه گانه است ولی یاستی به عنوان محور عالم از این کوه گنبد واز طریق هارمیکا اوج می‌گیرد و بدین طریق جهان را به بهشتهای برین متصل می‌کند.
نرده کاری و گنبد‌های برخی از استوپا با پیکرهای نقش بر جسته تزیین می‌شدند. دروازه‌های استوپا ی سانچی با نمادهای بودایی خدایان و صحنه‌های روایتی پوشانده شده اند ولی پیکر بودا هیچگاه در اینجا ظا هر نمی شود. در عوض او با نمادهایی چون یک سریر خالی درختی که وی در زیرش به تامل می‌پرداخت چرخ قانون و ردپایش نشان داده می‌شود. همچنان که استوپا سانچی بزرگترین بنای بر جا مانده از دوران اولیه آیین بودا است چاپیتیای کارلی ظریفترین معبد غاری کنده کاری شده است در طی سده‌های دوم واول پیش از میلاد معابد غاری تکامل یافتند و از شکلهای ساده غار لوماس ریشی نیز بسی پیچده تر شدند. نمادهای با شکوه سنگی با تقلید موبه مو از معماری چوبی برای درهای این معابد ساخته می‌شدند در حدود سال 50 میلادی در کارلی در رشته کوه گاتهای غربی نزدیک بمبئی قله یک تپه را خالی کردند و معبدی مذبح وار به طول تقریبی 38متر و ارتفاع 14متر در دل آن ساختند صحن مرکزی این معبد به یک استوپا ی یکپارچه در مذبح منتهی می‌شود و در دو سوی صحن نیز ستونهای عظیمی با سر ستونهای زنان و مردان فیلسوار کار گذاشته شده و در راهروی جانبی پدید آورده اند(تصویر )

استوپای بزرگ. دهکده سانچی. پایان ساختمان در سده نخست ق. م.

نقش برجسته از استوپا. آماراواتی، سده‌های نخست تا سوم میلادی. موزه گیمه. پاریس.
رستاخیز آیین هندو
معماری و پیکر تراشی
در دوران اوج رونق آیین هندو تدریجا نیروی لازم برای درهم شکستن فرزند بدعت گذار خویش را فراهم می‌آورد. آیین بودا پیروزی اولیه اش را مدیون وضوح دستورها یش برای رسیدن به رهایی و رستگاری بود. در حدود سده دوم یا اول پیش از میلاد پاسخ آیین هندو به مساله بالا در اشعار فلسفی بهاگاواد گیتا داده شد. این مجموعه اشعار از آن زمان تاکنون شالوده آیین هندو بوده است. بنابر بهاگاواد –گیتا تامل و تعقل می‌توانند به جذب نهایی در جوهر خدایی بیانجامند اجرای فداکارانه و بی غرضانه وظایف روز مره نیز می‌توانند 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   30 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر دره هند
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد