اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود رایگان سازگاری جنسی در زناشویی 38 ص

اختصاصی از اینو دیدی دانلود رایگان سازگاری جنسی در زناشویی 38 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

سازگاری جنسی در زناشویی

پیش از آن که به طور گذرا به کارکردها و پاسخ‌ها ویژه جنسی زن و مرد بپردازم لازم می‌دانم توه خوانندگان را به آمار و ارقام مرتبط با مشکلات و اختلالات جنسی شایع در بین زنان و مردان جلب کنم. به هر صورت، بر اساس مطالعاتی که پژوهشگرانی چون لین رالفی و چون کلی و دکتر سامول پارکر در این خصوص انجام داده‌اند نتایج حاصله گویای این مطلب است که 65 درصد زنان و مردان، سازگاری جنسی در زناشویی مهم تلقی کرده و فقدان این مهم را یکی از دلایل اصلی تزلزل و فروپاشی زناشویی می‌دانند. همین طور، مطالعه دکتر پارکر نشان می‌دهد که دست کم 25 درصد زن و شوهرهایی که سال‌های اولیه زندگی مشترک خود را پشت سر می‌گذارند با مشکلات و اختلالات جنسی مواجه هستند.

بله، همان طور که آمار و ارقام فوق و نتایج حاصله از سایر پژوهش‌های مرتبط نشان می‌دهد نارسایی‌ها و مشکلات جنسی در بین بسیاری از زن و شوهرها نمود داشته و این امر سبب می‌شود که این دسته از همسران دردمند، نتوانند از یکی از مهم‌ترین مؤلفه تداوم بخش زناشویی برخوردار شده و بدین علت درگیر جدایی و طلاق شوند.

اما سؤالی که اکنون مطرح می‌شود این است که اساساً ریشه اصلی این مشکل (ناسازگاری جنسی) در زناشویی چه بود، و زن و شوهرها، چگونه می‌توانند بر این مشکل فراگیر چیره شده و بدین طریق از سر زندگی‌های ارتباطی برخوردار شوند؟

پاسخ ساده سؤالاتی از این دست، این است که اساساً زن و مرد از بسیاری جهات با یکدیگر تفاوت داشته و تا زمانی که زن و شوهر تفاوت‌های جنسی و جنسیتی طرفین را به رسمیت نشناخته و در عین حال گام‌هایی را در جهت نزدیکی و تشابهات بیشتر برندارند، می‌توان قاطعانه گفت که اساساً دستیابی به نزدیکی‌های کلی پیشبرنده در زناشویی دشوار شده و زمانی که زوجی از این مهم (نزدیکی کلی) محروم می‌شوند پیامد آن درگیری، تلاطم، تشنج و ستیزه ، کشمش، صف آرایی و جبهه‌گیری زن و شوهر است. پس جهت دور ماندن از جدایی، متارکه و طلاق در ابتدا باید تفاوت‌های جنسیتی زن و مرد را به رسمیت شناخته و جهت محقق ساختن نزدیکی هر چه بیشتر، آراسته به «ویژگی‌های دو جنسیتی» شویم، چه در غیر این صورت، زناشویی‌های امروزی نمی‌توانند از پس تحولات و دگرگونی‌های نفس‌گیر این دوره زمانه برآیند. اما آن چه که مربوط به بحث ما می‌شود این است که زن و مرد از نظر روانشناختی و بیولوژیکی با یکدیگر تفاوت دارند . برای مثال، از نظر روانشناختی می‌توان بر روی تفاوت‌هایی چون ویژگی‌های تیمارگرایانه و غمخوارانه زنان عاطفی تر بودن این جنسیت و جامعه پذیری خاص جنس مؤنث اشاره کرد و این در حالی است که تربیت عملگرایانه مردانه و نوع ویژه اجتماعی شدن این جنسیت، سبب می‌شود که مردان آشکارا در قیاس با زنان از کرختی و بیرنگی عاطفی رنج ببرند. به زبان ساده‌تر؛ مردان مریخی بوده و زنان ونوسی هستند بدین علت تا مادامی که طرفین هویت و فردیت یکدیگر را به رسمیت نشناسند نمی‌توانند تفاهم و سازگاری شکوفایی آفرین را محقق سازند. از طرف دیگر، تفاوت‌های بیولوژیکی زنان و مردان نیز درخشنده‌تر از آفتاب بوده و پرداختن به این مسایل، توضیح واضحات خواهد بود. ماحصل کلام این که، در مکا؟؟؟ و معادله جنسی زن و شوهر، عوامل و پارامترهای بسیاری ایفاگر نقشی بوده و برخورداری از سازگاری جنسی در زناشویی طلب می‌کند که زن و شوهر سعادت طلب، حتی‌المقدور آگاهی‌های این چنینی و مرتبط خود را افزایش دهند تا بدین واسطه بتوانند از شر این عوامل مشکل آفرین در امان باشند و چون مشکلات جنسی همان طور که آمار و ارقام موجود نشان می‌دهد و در بین زن و شوهرهای بی‌شماری شایع است بدین علت علت آن آن جایی که می‌توانیم در این مبحث هر چند به طور گذرا، بر روی عوامل مشکل آفرین این لازم ماندگرای زناشویی انگشت گذاشته و در عین حال راه‌های گریز از مشکل را نیز در اختیار سعادت طلبان و زناشویی باوران قرار خواهیم داد.

لازم به ذکر است که مطالب مطروحه در این مبحث، مربوط به چگونگی غلبه کردن بر مشکلات جنسی در زناشویی شده و ربطی به مقوله‌هایی چون جدایی، متارکه و طلاق ندارد اگرچه در انتهای این بحث به مطلب مورد نظرمان خواهیم پرداخت.

به هر صورت، همان طور که گفته شد در بروز مشکلات جنسی زن و شوهر عوامل بسیاری ایفاگر نقشی هستند که از جمله این فاکتورها هیجان و میل نهایی جنسی طرفین زناشویی است، چون خوب می‌دانیم که هیجان آدمی از قابلیت سرایت کنندگی برخوردار است. به این معنی که در جریان نزدیکی حالات روحی و هیجانی زن و شوهر به سادگی طرف مقابلش را تحت تأثیر قرار می‌دهد چون در زناشویی نزدیکی عملی گروهی و ؟؟؟ بوده و التهابات، کرختی و دلزدگی یکی از طرفین به سادگی دیگری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

برای مثال اگر زن به واسطه سرخوردگی‌های عدیده و مکرر درگیر یأس و سردمزاجی شود روشن است که عدم هیجان نهایی زن را می‌تواند میل و کارکردهای جنس مرد را تحت الشعاع قرار داده و بدین شکل مانع از رفتارهای طبیعی جنسی مرد شده که پیامد این امر ذهنیات و باورهای مرد محورانه‌ی مرد و حدودش شود چون بسیاری از مردان احساس مردانگی خود را مرتبط با عملکردهای جنسی می‌سازند و از آن جایی که این تجارت، انتظارات مرد را برآورده نمی‌سازد مسأله سبب که مرد جهت پاسداری از


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رایگان سازگاری جنسی در زناشویی 38 ص

نمونه پرسشنامه سازگاری با مشکلات

اختصاصی از اینو دیدی نمونه پرسشنامه سازگاری با مشکلات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نمونه پرسشنامه سازگاری با مشکلات


نمونه پرسشنامه سازگاری با مشکلات

پرسشنامه حاضر با هدف بررسی سازگاری با مشکلات زندگی، طراحی شده  که به صورت فرمت PDF در 8 سوال کلی و 34 سوال فرعی در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.


دانلود با لینک مستقیم


نمونه پرسشنامه سازگاری با مشکلات

دانلود مقاله بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی


دانلود مقاله بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی

اگر در جامعه‌ای آمار طلاق ناچیز باشد الزاماً به معنای ازدواج‌های موافق و سازگاری زناشویی نیست. بسیاری از زوج‌ها در خانواده‌ای زندگی می‌کنند که طلاق روانی در آن حکمفرماست. بدین معنا که هیچ گونه رابطه عاطفی و جسمانی بین زن و شوهر وجود ندارد و زندگی به صورت اجباری و با حداقل تعامل به پیش می‌رود. به همین جهت ضروری است با دیدگاهی آسیب‌شناسانه به علل درون فردی ناسازگاری‌های زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج‌ها پرداخته و نقش ویژگی‌های شخصیتی در سازگاری و رضایت زناشویی مورد بررسی قرار گیرد، چرا که عدم وجود جو سالم در خانواده از موانع اصلی انتقال آداب،‌ رسوم، فرهنگ و ارزش‌های مثبت جامعه به نسل‌های بعدی است.

مسایل گفته سبب شد تا سعید صادقی با راهنمایی دکترعلی اصغر اصغرنژاد پژوهشی با عنوان "بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی" انجام دهد و در آن با استفاده از روش علمی مقایسه‌ای یا پس رویدادی، 45 زوج سازگار و ناسازگار را به صورت نمونه در دسترس در جامعه آماری که از کلیه زوج‌های شهر اصفهان تشکیل می‌شد، انتخاب کند.

به اعتقاد پژوهشگر، در کشور ما طی دو دهه گذشته ساخت خانواده و روابط بین اعضای آن دچار تغییرات زیادی شده است و بیشتر تحقیقاتی که توسط متخصصان علوم اجتماعی در زمینه علل سست‌شدن پیوندهای زناشویی صورت گرفته بر متغیرهای کلان از جمله وضعیت اقتصادی، کاهش درآمد خانوار، بیکاری، چالش‌های فرهنگی و اجتماعی تأکید نموده‌اند و آن‌ها را از عوامل مؤثیر بروز ناسازگاری‌های  زناشویی و طلاق در ایران دانسته‌اند. هر چند که نقش این عوامل را نمی‌توان در افزایش طلاق در چند سال گذشته نادیده گرفت اما به نظر می‌رسد از یک سو تأکید بیش از حد بر این متغییرها به عدم شناسایی عوامل مؤثر گسسته شدن پیوندهای زناشویی به ویژه در زوج‌های جوان منجر خواهد شد و از طرف دیگر صرف وجود آمار پایین طلاق در کشور ما نسبت به سایر کشورها نمی‌تواند توجیه منطقی در باب سلامت سیستم بهداشت روان خانواده‌ها و سازگاری زناشویی در بین زوج‌ها باشد، چرا که در برخی از کشورها نظیر ایران به خاطر مسایل فرهنگی، سنتی و حتی قانونی، طلاق به سادگی امکان‌پذیر نیست. ناسازگاری و عدم رضایت زناشویی پس از ازدواج نه تنها برکنش‌های روانی - اجتماعی زن و شوهر بلکه بر رشد و تحول کودکان و نوجوانان آن خانواده نیز اثرات سوء به جای گذارد.

افزایش آمار فرار دختران از منزل، کودکان‌خیابانی و بزهکاری کودکان و نوجوانان در کشور ما ارتباط مستقیمی با خانواده‌های‌ آشفته و طلاق دارد و نکته مهم‌تر این‌که عدم جو سالم در خانواده، یکی از موانع اصلی انتقال آداب و رسوم، فرهنگ و هنجارهای جامعه به نسل‌های بعدی است.

هدف اصلی این پژوهش مشخص‌کردن و مقایسه عوامل شخصیتی زوج‌های سازگار و ناسازگار (در حال طلاق) شهر اصفهان و همچنین میزان رضایت زناشویی و ارتباط آن با عوامل شخصیتی است. متغیر مستقل در این پژوهش عبارت است از عوامل شخصیتی زوجین مورد مطالعه و متغیر وابسته عبارت است از سازگاری و رضایت زناشویی. در این پژوهش پس از همتاسازی گروه گواه، پرسشنامه ENRICH اجرا و آنانی که دارای نمره بالای رضایت زناشویی بودند به عنوان زوج سازگار انتخاب شدند. ابزارهای اندازه‌گیری در این پژوهش عبارتند از فهرست ویژگی‌های دموگرافیک، فرم کوتاه پرسشنامه مسائل مروبط به پربارسازی و تقویت رابطه، ارتباط و خشنودی (ENRICH) 47 سؤالی و پرسشنامه 16 عاملی شخصیت کَـتِل لازم به ذکر است قبل از اجرای پژوهش، کلیه نمونه‌های مورد‌نظر مورد مصاحبه بالینی قرار گرفته و کسانی که اعتیاد به مواد مخدر داشته یا مبتلا به اختلال روانپزشکی بوده‌‌اند حذف گردیدند.

نتایج پژوهش

براساس نتایج این پژوهش مقایسه رضایتمندی زناشویی مردان و زنان سازگار و ناسازگار نشان دهنده آن است که مردان و زنان سازگار اصفهانی رضایت زیادی از روابط زناشویی خود دارند و بالعکس مردان و زنان ناسازگار نارضایتی شدیدی را از روابط زناشویی خود ابراز داشته‌اند.

مقایسه رضایتمندی زناشویی مردان و زنان ناسازگار اصفهان بر این نکته اشاره دارد که هر چند از لحاظ رضایت زناشویی، زوجین نارضایتی شدید خود را ابراز داشته‌اند، اما تفاوت معناداری بین مردان و زنان

ناسازگار وجود دارد. بدین معنا که در ناسازگاری‌ها و اختلافات بین زوجین، زنان نارضایتی زناشویی شدیدتری را نسبت به مردان احساس می‌کنند که این اظهار عدم رضایت شدیدتر با توجه به تفاوت عوامل شخصیتی زنان و مردان ناسازگار قابل توجیه است.

نتایج حاصل از اجرای آزمون t در بررسی میانگین نمرات عوامل شخصیتی مردان سازگار و ناسازگار نشان‌دهنده وجود تفاوت‌های معنا‌دار در 11 مؤلفه شخصیتی یعنی گرمی و صمیمیت، هوش، پایداری‌ هیجانی، همنوایی، جسارت، حساسیت، بدبینی و سوءظن شهودی، نگرانی، خود نظم‌دهی، تنش عصبی اوست. در 5 عامل شخصیتی سلطه، ظرافت‌کاری، بنیادگرایی و خودکفایی در میان مردان سازگار و ناسازگار تفاوت‌ معناداری بدست نیامد.

در بین زنان سازگار و ناسازگار نیز نتایج حاکی است که بین 12 مؤلفه شخصیتی گرمی و صمیمیت، هوش، پایداری هیجانی، سرزندگی، همنوایی، جسارت، حساسیت، شهودی، ظرافت‌کاری، نگرانی، خود‌نظم‌دهی، تنش عصبی تفاوت‌ معناداری وجود دارد و در 4 مؤلفه شخصیتی سلطه، بدبینی و سوءظن، بنیاد‌گرایی و خودکفایی تفاوت معناداری وجود نداشته است.

بنابراین هم در مقایسه گروه مردان و هم در مقایسه گروه زنان 10 عامل شخصیتی گرمی و صمیمیت، هوش، پایداری هیجانی، همنوایی، جسارت، حساسیت، شهودی، نگرانی، خودنظم‌دهی و تنش عصبی مشترک و دارای تفاوت معنادار و هم جهت هستند

شامل 8 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی عوامل شخصیتی مؤثر در سازگاری زناشویی

دانلود تحقیق کامل درمورد از محافظت تا سازگاری با طبیعت

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق کامل درمورد از محافظت تا سازگاری با طبیعت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد از محافظت تا سازگاری با طبیعت


دانلود تحقیق کامل درمورد از محافظت تا سازگاری با طبیعت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 43

 

  • مقدمه

سال 1966 به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشری شناخته می شود. در این سال، سفینه آپولو نخستین تصاویر کره زمین را از فضا مخابره کرد. این تصاویر دو دیدگاه متفاوت را نسبت به نظام زیست جهانی در کنار هم مطرح نمود. نخست این که "جهان زیستی، پدیده ای کوچک و آسیب پذیر" و دوم این که "جهان زیستی پدیده ای قابل مدیریت و برنامه ریزی است." این تصاویر نمادی برای جنبش جهانی محیط زیست گردید و عزمی جهانی را برای نیل به نظام پایدار زمین برانگیخت.

پایداری به عنوان رویکرد انسان به جهان زیستی، یک نگرش اخلاقی را مطرح می کند که در آن نحوه زیست و عمل انسان در رابطه با سایر ارکان هستی مورد توجه قرار می گیرد. دیدگاه پایداری به مهمترین چالش امروز تمدن بشری می پردازد: "بقای تمدن در این سیاره". (1997 Buchanan,) آسایش مانای انسان در گرو برقراری و تداوم رابطه متعادل زیستی میان تمام ارکان نظام زیست جهانی است. این معنای پایداری به عنوان نحوه نگرش انسان به جهان زیست است. خطاب این دستور اخلاقی به تمام جوامع انسانی است و نمی توان آن را مختص و محدود به کشور یا منطقه ای خاص از زمین دانست، چرا که بحران  های کنونی محیط زیست از مقیاس کشور و یا منطقه ای خاص فراتر رفته و به مساله تمام زمین بدل شده است.

از محافظت تا سازگاری با طبیعت

انسان در طول تکامل فرهنگی خویش، فعالیت های مختلفی را برای رفع نیازهای روز افزون نو شونده اش آغاز کرد همه آنها مستلزم تغییر در محیط بود. محیط زیست برای موجودات زنده حاصل مجموعه ای از تعادل هاست که بر هم برخوردن هر کدام از آن تعادل ها، ضمانت دوام زندگی را تضعیف می کند. وقتی می گوییم «محیط زیست» مقصود آن فضایی است که طبیعت و انسان و فرهنگ و شرایط اجتماعی و تاثیرات متقابل آنها را دربر می گیرد. تحولات عصر صنعت اگر چه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده ولی متاسفانه رابطه انسان را با محیط بریده است، این در حالی است که مشکلات زیست محیطی می تواند مسائل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای دولت ها اجاد کنند. کمبود منابع قابل تجدید در اختلافات خشونت بار در بسیاری از مناطق در حال توسعه نقش دارد، منابع و ذخایر طبیعی محدودند و چنانکه انسان بی رویه از آن استفاده کند هه چیز برهم خواهد ریخت. خطر به حدی است که برای نسل آینده بحران های بسیار جدی پیش بینی شده است.

نگرانی از ادامه روند موجود منجر به آن شد که الگوهایی از توسعه دنبال شود که آسیب های کمتری به محیط وارد کرده و قابلیت تداوم و استمرار داشته باشد. لذا می باید در پی ایجاد شرایطی در جهت هماهنگی با محیط زیست و بوجود آوردن محیط زیستی پایدار بود. از این رو مباحثی همچون سازگاری با محیط زیست و پایداری مصنوعات و فعالیت های انسان در راس برنامه های سازندگی ددولتها در آمده است و موضوع «پایداری» به این معنی که نیازهای نسل های کنونی تامین شود، بی آنکه نیازهای نسل های آتی نادیده بماند، اکنون یک «ضرورت» است؛ و بنیاد «توسعه» محسوب می شود. معماری نیز از این ضرورت بنیادی بر کنار نیست. چرا که ساختمانها اصلی ترین، وسیع ترین و ماندگارترین تغییراتی هستند که انسان در روی کره زمین به وجود آورده است.

لرد را جرز 1 در نشریه انگلیسی (Architecture Design) در مورد طرح پایدار چنین می گوید:

«طرح پایدار به دنبال برآورده کردن نیازهای امروز بدون به خطر انداختن ذخیره منابع طبیعی، و باقی نهادن آن برای نسل های آینده است. این طرح می بایست با سازگاری با اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی، توجه ویژه یی به مصرف انرژی و تاثیر زیست بومی ساختمان ها و شهرها داشته باشد. موارد عمده برای این منظور عبارتند از: انرژی کم، سازگاری مناسب ، بهره گیری مطلوب از منابع.»

«معماری پایدار» و «معماری سبز» موضوع یا پدیده ای است که اکنون در بیشتر کشورهای جهان، و توسط بسیاری از معماران با سلیقه ها و دیدگاههای متفاوت، به آن توجه می شود. ایده ی «معماری سبز» ضمن اینکه مفهوم جهانی است، «محلی» هم هست. یعنی این مفهوم ضمن برخورداری از نکته های مشترک و جهان شمول، در هر موقعیت اجتماعی – فرهنگی مفهوم خاص و متمایز خود را دارد. در این دیدگاه ، با توجه به موضوع «پایداری» نه تنها برای مشکلات جهانی (مثل آلودگی و تغییر آب و هوا) بلکه برای مسائل محیطی محلی (مثل حفاظت از آب و خاک و احیای شهر کوچک) راه حل هایی ارائه می شود. راه حل هایی مبتنی بر فن آوری پیش رفته و فن آوری های ساده و بومی که اغلب در یک پروژه واحد با هم تلفیق می شود. روشی که «فضا» را به عنوان ابزار بیان معماریع با مفهوم «پایداری» تلفیق و آن را متحول می کند.

  • معماری پایدار: تعاریف و مفاهیم

شالوده اخلاق پایداری بر نظام اخلاق زیست محیطی بنا شده است و بر مبنای گرایش های مختلف آن، نگرش های متفاوتی در رابطه انسان با دیگر ارکان نظام زیست جهانی تبیین می شود. بر این اساس، بخشی از رویکردهای اخلاقی مبتنی بر پایداری – به خصوص در حیطه توسعه اقتصادی – از موضع اخلاقی سطحی زیست محیطی – محیط زیست گرایی سطحی – برخوردارند که در آن انسان محور اصلی توجهات در تصمیمات است و سایر ارکان محیط زیست به عنوان منابع مورد نیاز برای فعالیت های انسانی می بایست در جهت «تداوم و ارتقای بهره مندی» و «سلامت» جامعه انسانی ، «حفظ، نگهداری و مدیریت» می شوند.

بخش عمده ای از رویکردهای پایداری از یک موضع میانه پیروی می کنند – محیط زیست گرایی میانه – که در آن به نغیر نگاه انسان به جهان زیستی تأکید می شود: «حفظ و برقراری تعادل» زیستی میان «انسان» و «دیگر ارکان نظام زیستی» با اولویت مسائل انسانی. چنین رویکرد اخلاقی، در تصمیم سازی های مرتبط با محیط انسان ساخت (از جمله معماری) مورد نظر و تأکید است. چنین انسانی. چنین نگرشی در غایت تکامل خود، دیدگاهی را تبیین می کند که در حفظ و تداوم تمامیت جهان زیستی به عنوان موجودی زیستمند، در اولویت بالاتری نسبت به ارکان و اجزای تشکیل دهنده آن (انسان و غیر انسان) قرار می گیرد. (محیط زیست گرایی ژرف)

در اخلاق پایداری برخورداری از توانایی تصمیم گیری به یک مسئولیت اخلاقی برای انسان تعبیر می شود؛ نقش امانتداری یا سرپرستی انسان نسبت به جهان هستی: «تلاش برای حفظ و تداوم تمامیت و یکپارچگی بوم شناختی زیست کره» چنین تفکری در عمل تحت تأثیر تفکر انسان مدار مدرنیستی قرار گرفته و بدین صورت تبیین می گردد: «تلاش برای نیل به شرایط مطلوب زیستی برای انسان که کمیتنه اثرات سوء را بر شرایط زیستی دیگر ارکان محیط زیست در پی داشته باشد.» در نظام های اخلاقی خدا محور پایداری مفهوم جدیدی از رشد را تبین می کند: گونه ای از رشد که امکان استفاده هوشمندانه تر و محتاطانه تر از منابع محیط را فراهم می آورد. Van Der Ryn &) Calthorpe, 1986:111) در این معنا رشد به مفهوم توسعه محدوده ها یا دامنه بیرونی یک فعالیت یا نظام نیست، بلکه به مفهوم آن است که موضوع رشد – اعم از یک فعالیت توسعه ای ، یک فرایند و ... – پیچیده تر، خود آگاه تر، دقیق تر و کامل تر می گردد و از این نظر به سمت تصحیح و تکاملی حرکت می کند که برای یک عملکرد یا رفع یک نیاز خاص مناسب تر گردد.

در این رشد تمام اجزا، عناصر و مولفه های یک فرایند توسعه ای – اعم از سرمایه های انسانی ، منابع مواد و انرژی ، سرمایه های مالی ، ارتباطات و نقل و انتقالات و ... دخالت دارند، اما نسبت اجزای مورد استفاده تغییر خواهد نمود. (همان) چنین فرایند توسعه ای "رفتار گونه های جانداران را تداعی می کند که همواره در حال انطباق موثر با محیط در حال تغییر خود می باشند و از این جهت رو به تکامل دارند." (همان:112)

اکنون کمتر کسی بر ضرورت نیل به جامعه ای پایدار تردید می کند، اما مساله اصلی چگونگی نیل به اهداف این دیدگاه در عمل است. در این چالش، فعالیت های مرتبط با توسعه کالبدی محیط، نقش پررنگی بر عهده دارند. چرا که توسعه کالبدی محیط سهم قابل توجهی از منابع طبیعی زمین را به خود اختصاص داده است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که: «چگونه می توان توسعه کالبدی محیط را در راستای پایداری هدایت نمود و یا به بیان روشن تر چگونه می توان فضاهای زیستی پایدار طراحی نمود؟»

مفهوم معماری پایدار – چه به عنوان عمل خلق فضای انسانی و تنظیم رابطة انسان محیط فیزیکی و چه به عنوان محصول این فرایند – همواره با محیط پایدار در آمیخته و در یک چارچوب کلی می توان آن را به معنای «خلق محیط پایدار انسان ساخت» تعبیر نمود. از این رو در این مقاله، تعریف معماری پایدار، با استناد به ادبیات مرتبط با «محیط پایدار» ارائه می گردد.

1-2. محیط پایدار

شرط اساسی در نیل به پایداری محیطی برقراری تعادل پویا میان نظام های مختلف محیط است. این شرط از دیدگاه عملی دستیابی همزمان به پایداری نظام بوم شناختی، نظام اجتماعی – فرهنگی و نظام اقتصادی را ایجاب می کند و از منظر اخلاقی به برقراری و تداوم راابطه همزیستی میان تمام عناصر و ارکان محیط (انسان و غیر انسان) تعبیر می شود.

بر این اساس «محیط پایدار» را می توان واجد خصوصیات زیر تعریف نمود:

* از منظر بوم شناختی:

در محیط پایدار کار کرد سامانه های زیستی اصلی محیط و سلامت آنها تداوم و ارتقا می یابد. این کارکردهای اصلی برای فعالیت های انسانی عبارتند از: تولید اکسیژن و جذب دی اکسید کربن، جذب پسماندها و آلودگی ها، تنظیم شرایط محیطی (درجه طول و اندازه رطوبت و ...) تولید منابع طبیعی تجدید پذیر: مواد غذایی و مواد خام اولیه محصولات فراوره های تولیدی، تأمین آسایش و سلامت روان شناختی و فیزیکی.

* از منظر اجتماعی – فرهنگی:

در محیط پایدار، همزیستی متعادل میان جامعه انسانی و محیط زیست طبیعی در راستای بهره مندی توامن اجتماعی و اقتصادی بررار گردیده است. از این رو در این محیط امکان بهره مندی از شرایط ارضا کننده در طول زمان (حال و آینده)، در حیطه «ظرفیت بْ«د یا خورند» به منظور نیل به بیشینه منفعت جمعی، فعالیت ها و مسیرهای توسعه ای دنبال می شود که در آنها از قابلیت های بوم شناختی – فرهنگی مکان توسعه بهره گرفته شده است.

*از منظر اقتصادی:

در محیط پایدار، فعالیت های تسعه ای اقتصادی به رشد عادلانه و متوازن جامعه زیستی طبیعی و فرهنگی محیط و در نتیجه استفاده بهینه و پربازده از آن هاست. بنابر این نظام ها و فرایندهای توسعه ای در این محیط همچون یک سامانه طبیعی از خصوصیات: انعطاف پذیری ، تطابق و تغییر پذیری ، قابلیت احیا و استفاده مجدد (بازیافت پذیری) بهره وری و تنوع برخوردارند.

* نیل به پایداری محیط کالبدی انسان ساخت – به عنوان بخشی از محیط زیست انسانی و در برگیرنده و سامان دهنده فعالیت های اقتصادی و اجتماعی – در گرو برقراری حالت تعادل پویا میان فضای کالبدی انسانی، محیط فراگیر و کاربردان فضاست. پویایی این تعادل در نحوه پاسخ گویی و کنش مندی محیط کالبدی به خواست ها و نیازهای کاربران و نیز شرایط متغیر محیط فراگیر است. بر این اساس ون دررین و کتروپ (Van Der Ryn & Calthorpe , 1986: ix) محیط پایدار انسان ساخت را این گونه جمع بندی می کنند:

" یک محیط کالبدی پایدار انسانی به ساکنین خود در طول زمان، کمینه مشکلات روان شناختی و فیزیکی را وارد می کند – به طور مثال عدم تناسب فضاها با نیازها، خواست و یا الگوهای رفتاری کاربران، نیاز به تعمیر، تعویض و یا نگهداری پر هزینه، عدم تأمین شرایط مطلوب محیطی و ... – و کمینه میزان منابع زمینة آب، خاک و سوخت (انرژی تجدید ناپذیر) را از محیط فراگیر خود طلب می کند و [در نتیجه] کمترین بار محیطی را به محیط خود وارد می آورد."

2-2. معماری پایدار

بر این اساس «معماری پایدار» به عنوان رویکرد ایجاد محیط پایدار بر «معماری حساس به محیط» مبتنی است. تعابیر متفاوت از «حساسیت محیطی» و عدم وفاق بر یک مفهوم واحد از پایداری در ادبیات معماری پایدار – که خود ناشی از مواضع اخلاقی متفاوت و شرایط سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی مختلف می باشد – به برداشت های متنوعی از مفهوم معماری پایدار منجر شده است، به طوری که امروزه اصطلاح معماری پایدار برای طیف وسیع و متنوعی از رویکردهای حساس به محیط بکار گرفته می شود.

از معماری بومی سنتی که "همواره به عنوان معماری با گرایش به سمت پایداری بوم شناختی و اجتماعی دیده می شود." (2001:4 Hagan) تا گرایش هایی که با ادعای پایدارتر کردن معماری موجود، "معتقد به حفظ یک سبک خاص و وارد نمودن جنبه ای از حساسیت محیطی در ظاهر طرح یا کارکردهای محیطی آن هستند." (همان:5) و در نهایت آن دسته معدود از معمارانی که معماری را "به سمت کنش مندی و پاسخ گویی به شرایط محیط داخلی و خارجی سوق می دهند." (همان)

بر این مبنا ارائه یک تعریف جامع و مرجع برای رویکرد معماری پایدار، امری دشوار به نظر می رسد. از این رو در ادامه برخی از تعاریف و تعابیر ارائه ششده که از اعتبار و مرجعیت بیشتری برخوردارند مطرح می گردد: تعریف چالزکی برت (1994 Kibert,) از معماری پایدار که در نخستین «کنفرانس بین المللی ساخت و ساز پایدار» (1994) ارائه گردید: "خلق محیط انسان ساخت و مدیریت متعدانه آن بر مبنای اصول بوم سازگاری و بازدهی منابع. این اصول عبارتند از: کمینه کردن مصرف منابع تجدید ناپذیر، ارتقاء بهبود شرایط محیط طبیعی و کمینه آسیب های بوم شناختی بر محیط."

هر چند که این تعریف مدت ها پس از طرح مفهوم پایداری و به دنبال ان پی گیری رویکرد معماری پایدار، ارائه شده است، اما به عنوان تعریف مورد استناد در دستور کارهای فرا ملی در ساخت و ساز پایدار – نظیر دستور کار 21 در ساخت و ساز پایدار – از سندیت و مرجعیت بین المللی برخوردار است. در این تعریف تنظیم رابطه میان محیط انسان ساخت و محیط فراگیر بر مبنای تعبیری انسان مدارانه از اخلاق پایداری بیان شده است، با این وجود به دلیل تأکید بر «رعایت اصول بوم سازگاری» در طراحی معماری قابل توجه است.

سوزان هاگان معماری پایدار را بر مبنای نگرشی میانه رو از اخلاق زیست محیطی تعریف می کند که در آن به برقراری تعادل زیستی با ارکان نظام زیستی محیطی تأکید می گردد و نیل به آن را در گرو کنش مندی و پاسخگویی اثر معماری به شرایط محیطی می داند: "تبیین رابطه معادل تر و همزیستانه اثر معماری با محیط که بر کنش مندی خود آگاه اثر معماری نسبت به شرایط محیطی پی ریزی شده است. (2001:4 Hagan ,)" مفهوم معماری پایدار، یا همان معماری محیطی پایدار، تلویحاً برقراری تعدل و تعامل را میان سه حیطه اصلی اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی – سیاسی و کالبدی محیط در بر می گیرد." (همان) چنین چنین رویکردی به معماری ، تحت عنوان «رویکرد جامع معماری پایدار» معرفی شده است.

بنابر این اگر چه تمام انواع رویکردهای حساس به مسائل محیط که امروزه تحت عنوان معماری پایدار یا اسامی دیگری نظیر «معماری سبز» ، «معماری بوم سازگار» ، «معماری محیطی» و نظایر آن شناخته می شوند، تا حدودی ، تبیین رابطه جدیدی میان فضای کالبدی و طبیعت به حساب می آیند، اما تنها بخش کنش مند این طیف متنوع، ضامن ارتقا و پویایی و به تبع آن تداوم سودمند این رابطه است و می تواند به عنوان رویکرد معماری پایدار در عصر حاضر دنبال شود. (همان)

می توان چنین نتیجه گرفت که تعریف هاگان از معماری پایدار، اگر چه در یک چارچوب اخلاقی کلی تبیین شده است، می تواند مبنای جهت گیری های صحیح به سمت خلق محیط پایدار انسانی باشد. محصول چنین فرایند معماری، فضایی است از کار کردهای محیطی بهینه برخوردار است. (2001:7 Hagan ,) و Van Der Ryn & Calthorpe , 1986:x) یعنی:

  • نسبت به ویژگی ها و شرایط محیطی و مکان پاسخگو و کنش مند است.
  • در طول فرایند حیات خود از نیروها و قابلیت های بستر بوم شناختی در راستای ایجاد شرایط محیطی مطلوب استفاده بهینه می کند.
  • از تعدل بوم شناختی برخوردار است، یعنی کمینه صدمات محیطی را در طول فرایند حیات ، برمحیط زیست خود وارد می کند.
  • نسبت به تغییرات در شرایط و نیازهای پیش آمده، انطباق پذیر و در نتیجه تداوم پذیر است.
  • به واسطه برخورداری از ویژگی های مبتنی بر مکان ، متمایز و قابل تفکیک است.

به هر حال از طرف طیف وسیعی که چه به صورت حرفه ای و چه در حوزه ادبیات نظری به رویکرد معماری پایدار می پردازند، این ادعا وجود دارد که تفکیک لغت «پایدار» از معماری و تأکید بر آن امری موقتی خواهد بود. (2001:13  Hagan) چرا که بر حسب شرایط ، مسیر معماری همچنان به سمت "نگرشی حساس تر به محیط و عاقبت اندیش تر" میل خواهد نمود. (همان) تاجایی که "تمام انواع معماری ها، معماری پایدار محیطی خواهد شد." (همان)

سوزان مکسمن رئیس معماران آمریکا، در کنفرانس بین المللی معماران در شیکاگو (1993) بر این ادعا به صراحت تأکید کرده است: "معماری پایدار شیوه معماری کردن است، شیوة نگرش و نحوه عمل ، بنابر این بهتر است که هیچ عنوان خاصی بدان اطلاق نشود و صرفاً به آن معماری گفته شود. "(1993 Maxman, ) همین مفهوم توسط نورمن فوستر نیز در مورد معماری پایدار مطرح شده است:" پایداری در معماری، یعنی معماری خوب کردن، هر چه کیفیت معماری – یعنی کیفیت فکر و ایده های آن – در ارتباط با محیط بالاتر باشد، یک فضای معماری برای مدت ولانی تر می تواند نقش خود را ایفا کند." (2001:32 Foster,)

هر چند که این ادعا تا حدی ایده آل به نظر می رسد، ولی در آن یک حقیقت گریز ناپذیر وجود دارد. این که پایداری در معماری را نمی توان یک سبک یا گرایش خاص و متعلق به زمان فعلی دانست، چرا که در آن نگرش و رویکردی اخلاقی مطرح می شود که در هر زمان و برحسب هر شرایط ، حائز اهمیت و اعتبار است: برقراری تعادل میان نیازها و خواست های انسان و شرایط دیگر ارکان نظام زیست جهانی در حال و آینده.

اما آنچه در این جا حائز اهمیت است، این است که تعاریف معماری پایدار – همچنان که گفته شد – اغلب در یک چارچوب کلی و بر مبنای یک موضع اخلاقی تبیین شده اند و بنابر این به ندرت به آنچه که در عمل و در حوزه تجزیه معماری می بایست اتفاق بیفتد، می پردازند. از این رو به منظور کسب شناخت کامل و صحیح از رویکرد معماری پایدار لازم است، مسیری که چنین رویکردی در معماری ، به تدریج پیموده است بررسی شود. این که «حساسیت های محیطی» چگونه در عمل در معماری قرن بیستم تجزیه شده و مسیر رشد را – از جایگاه نظری و عملی – در حوزه معماری طی کرده است. این مساله در ادامه مقاله به اجمال مورد بررسی قرار گرفته است.

همانگونه که پایداری را از منظر یک نگرش اخلاقی نمی توان مفهومی قرن بیستمی به حساب آورد، ریشه های معماری پایدار، از نظر رویکرد همزیستانه با طبیعت نیز به اندازة تاریخ معماری به عقب می رود و نمی توان آن را دغدغه ای محسوب نمود که در نیمه قرن بیستم برای نخستین بار شکل گرفته است. با این وجود در نیمه دوم قرن بیستم سیر حوادث اقتصادی و سیاسی و به خصوص آشکار شدن خطر و تهدید پدیده های سوء زیت محیطی در مقیاس جهانی، به ظهور دغدغه تازه ای در جامعه جهانی، نسبت به مسائل محیط زیست منجر گردید و در حقیقت رابطه انسان – طبیعت در چشم اندازی جدید مطرح گردید از این رو در بررسی خاستگاه های این رویکرد معماری، مسیر بازبینی و تکامل معماری مدرن به سمت معماری حساس به مسائل محیط مورد مطالعه قرار می گیرد. به طور خلاصه می توان چنین جمع بندی نمود:

در طول دهه 20 تا 40 میلادی – بویژه دهه 40 – می توان مصادیق متعددی را از آثار معماری مدرن مشاهده نمود که در آن ها از قابلیت های فرم، نوع آرایش، جهت گیری فضاها و طراحی عناصر کالبدی برای جذب و بهره گیری از تابش خورشید (انرژی خورشیدی) و نور روز، استفاده شده است. در مجموع برخی از مهم ترین این تسهیلات معماری عبارتند از:

  • استفاده از فضاهای گلخانه ای به عنوان فضای واسطه میان محیط طبیعی و فضای کالبدی جهت تنظیم شرایط داخلی به ویژه مطلوب نمودن هوای داخل
  • استفاده از جداره های پوسته شفاف و مات در راستایی که بهترین تابش تأمین می کند، جهت جذب گرمای تابش روز و یا دخول نور روز، تلفیق پرده های ثابت و یا قابل تنظیم با پوست شفاف در جداره ها، استفاده از سایبان های قابل تنظیم و یا ثابت جهت تنظیم عمق نفوذ تابش و نیز تهویه طبیعی
  • استفاده از پنجره های سقفی برای نفوذ نور تا عمق فضاها و نیز به منظور تهویه طبیعی (تصویر 1 و تصویر 2)

با وجود آن که نخستین موج «طراحی خورشیدی» در معماری به ویژه در دهه 0 میلادی شکل گرفت، اما چنین به نظر می رسد که با کاهش قیمت نفت و دیگر سوخت های فسیلی در دهه 1950 (دوران پس از جنگ جهانی دوم) توجه و علاقه معماران مدرن نیز به طراحی خورشیدی کمرنگ می شود. نادیده انگاشتن این تمهیدات طراحی، تا دهة 70 میلادی به ظهور مجدد بحران انرژی در غرب ، در اغلب آثار معماری آن دوران قابل مشاهده است.

در عین حال از دهه 1950، در واکنش به غیر انسانی بودن فضاهای معماری مدرن حرکتی در ادبیات و آثار معماری مدرن آغاز می شود که در آن ارزش ها و کارکردهای معماری بومی و سنتی در معماری مجدداً مطرح می گردد. آثار حسن فتحی در مصر در این زمان نمونه شاخصی از تاکید بر فوم ها، الگوها و سنت های معماری بومی و به کارگیری مصالح و شیوه های ساخت سنتی است.

اگر چه در فاصله سال های 1950 تا 1970 میلادی تنها تعداد معدودی از معماران نظیر آلورآلتو (دهه 50 تا اوایل 70) و لویی کان (دهه 60 و 70) همچنان بر بهره گیری از قابلیت های محیط طبیعی در آثار خود تأکید نموده اند، با این وجود در این دوران مطالعات و تجارب برخی از مهندسان و فیزیکدانان بر روی قابلیت های نوری و انرژی خورشید برای محیط انسان ساخت، زمینه ساز جهت گیری ها و رویکردهایی شد که از دهه 70 میلادی در معماری مدرن دنبال گردید.

در سال 1959 «انجمن ترویج انرژی خوشیدی» با هدف مطالعه، تحقیق و تجربه بر روی امانات انرژی خورشیدی برای فضاهای انسان ساخت در ایالات متحده آمریکا تأسیس گردید که اعضای آن را مهندسانی چون فلیکس ترمب و معمارانی نظیر رایت تشکیل می دادند. این انجمن در حقیق نطفة «جامعه بین المللی انرژی خورشیدی» بود که در اوایل 1960 با هدف همکاری های بین المللی در مطالهات و تجارب مذکور، شکل گرفت. (تصویر 3)

می توان چنین نتیجه گرفت که آن دسته از تجارب معماری مدرن دهه 1920 تا 1940 میلادی و نیز طیف تجارب، تحقیقات علمی و ابداعات فنی دهه 1950 تا 1970 میلادی که در زمینه بهره گیری از قابلیت های تابش و تهویه طبیعی (تنظیم شرایط محیطی فضاهای معماری) تلاش نمودند، در کنار طیفی از بیانیه ها، طرح ها و واژگان مؤکد بر معماری حساس به محیط در دهه 1960 ، در پی ریزی مسیر معماری به سمت رشد و تعالی تفکر حساس به محیط نقش به سزایی داشته اند.

این مسیر در دهه 70 و 80 میلادی، به واسطة تغییراتی که در حوزه فرهنگی / ارزشی و نیز اقتصادی / سیاسی در غرب پیش می آید، نیز به دلیل آشکار شدن خطر و آثار سوء مجموعه ای از پدیده های تهدید آمیز زیست محیطی در مقیاس جهانی و طرح مفهوم پایداری، از قالب مشخص و چارچوب جامع تری برخوردار می گردد و تفکر حساس به محیط در معماری وارد برهه جدیدی از رشد و تکوین می شود. بر این اساس می توان مهمترین این تغییرات و عوامل تأثیر گذار را در 4 حوزه دسته بندی نمود: (نمودار 1)

الف. بحران انرژی – دهه 70 میلادی (حوزه سیاسی – اقتصادی)

مسأله کمبود انرژی و گرانی سوختهای فسیلی در دهه 70 میلادی در غرب که به دنبال خود بحران کمبود منابع و مواد اولیه صنعتی را نیز به دنبال داشت و سهم 50 درصدی محیط کالبدی انسان ساخت در مصرف منابع ماده و انرژی از یک سو و افزایش روز افزون جمعیت شهر نشین و به دنبال آن توسعة شهر ها و فضاهای کالبدی از سوی دیگر، معماری مدرن دهه 70 میلادی را به سمت «معماری انرژی کارا» سوق داد. (2001:10 Edwards, )

«ساختمان های انرژی کارا» به بناهایی گفته شده است که با هدف استفاده بهینه از منابع انرژی محیط – تجدید پذیر و تجدید ناپذیر – به کمینه سوخت های فسیلی در جهت تأمین شرایط زیستی مطلوب (گرمایش، سرمایش، تهویه، روشنایی و میزان رطوبت) نیاز دارند. (1992:40 Haves,) و (2002:182 Porteous, ) رویکردهای طراحی در این نوع معماری به دو دسته اصلی قابل تقسیم است: طراحی بر مبنای شیوه های غیر فعال یا کنش پذیر و طراحی بر مبنای شیوه های فعال یا کنش مند در مورد نخست به واسطه بهره گیری از تمهیدات کالبدی (نحوه ساماندهی بنا در بستر، آرایش و جهت گیری فضاها، فرم فضاها، عناصر کالبدی) قابلیت های مواد و مصالح و توجه به امکانات و قابلیت های اقلیم خرد از منابع انرژی محیط (به ویژه انرژی خورشید) و شرایط اقلیمی آن (بویژه میزان و نحوه تابش خورشید، نور روز و قابلیت های تهویه طبیعی) جهت ایجاد شرایط محیطی مطلوب بهره گرفته می شود.

  • و بدین اعتبار به عنوان طراحی همساز با اقلیم و یا اقلیم کارا نیز شناخته شده است. (2001:45 Hyde, )

 از تمهیدات بکار گرفته شده در این معماری می توان به موارد زیر اشاره نمود:

(2002:147Porteous, - 153) و (1992:193Pitts & Willoughby- 217) (تصویر 4، تصویر 5، تصویر 6)

  • استفاده از جرم حرارتی جهت جذب و انتشار انرژی خورشید و گرمایش فضا (شیوه جذب غیر مستقیم)
  • - پیش بینی فضاها/ زون های واسطه خورشیدی (بافزون ها) جهت دریافت نور روز و گرمایش خورشیدی و نیز تهویه طبیعی (نظیر آتریوم ها ، گلخانه ها)
  • طراحی پوستة انرژی کارا برای بنا به واسطه انتخاب نوع مصالح، شفافیت ها و موانع نوری (سایه بان های افقی و عمودی) و تمهیدات کالبدی نظیر جداره های دو پوسته
  • و عیق بندی

بنابر این رویکردهای طراحی انرژی کارا که از دهة 70 میلادی با تأکید بر این عنوان، شناخته و به کار گرفته شد در حقیق دنباله تجارب و تمهیداتی بود که در معماری مدرن دهه 20 تا 40 میلادی به کار گرفته شده بود. (2001:55Hyde, )

در رویکردهای دسته دوم جهت تضمین سطح آسایش گرمایشی، سرمایشی، یا سیستم های تاسیساتی و تنظیمات فنی و مکانیکی کم مصرف انرژی و یا سیستم های تاسیساتی که با انرژی های تجدید پذیر محیط (انرژی خورشیدی و باد) کار می کنند، استفاده می شود. این سامنه ها از دهه 50 میلادی بواسطه تحقیقات و تجارب علمی و فنی روبه رشد و تکامل داشته اند. به طور مثال می توان به جمع کننده های خورشیدی جهت جذب انرژی خورشیدی و تأمین گرمایش و یا آب گرم و (بعدتر) سلول های خورشیدی مولد برق (سلول های فتوولتاییک) جهت ایجاد جریان برق و روشنایی از انرژی خورشید و یا بطور کلی بهره مندی از فن آوری روز در راستای بهره گیری از انرژی های تجدید پذیر محیط اشاره نمود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد از محافظت تا سازگاری با طبیعت

تحقیق در مورد بررسی شرایط هم اقلیمی گندم و جو

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد بررسی شرایط هم اقلیمی گندم و جو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی شرایط هم اقلیمی گندم و جو


تحقیق در مورد بررسی شرایط هم اقلیمی گندم و جو

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:28

 

  

 فهرست مطالب

  بررسی شرایط هم اقلیمی گندم و جو و تعیین مناسبترین تاریخ کشت در شهرستان بجنورد   خلاصه

مقدمه

 

سازگاری ( بیولوژی گندم و جو )

 

  • تابش خورشید

 

الف : شدت تابش

 

ب: کیفیت نور

 

ج: ساعات روشنایی :

 

  • درجه حرارت

 

یخبندان

 

  • بارش

 

4-تبخیر و تعرق

 

نتیجه

 

اول : تنظیم تاریخ کاشت محصول گندم وجو دیم

 

دوم : تقویت رژیم رطوبتی خاک دیمزارهای بجنورد

 

چکیده

 

مقدمه

 

روش مطالعه

 

 

 

 

            عمده ترین عوامل و متغیرهایی که برای تعیین رشد گندم و جو به کار برده می شود ، شامل نزولات جوی و توزیع آن ،متوسط درجه حرارت ، نور خورشید و نوع خاک هستند. مقدار بارشی که می تواند در کشت و رشد غلات دیم به کار آید حدود 500 تا 250 میلیمتر است ، لذا میزان بارش سالیانه بجنورد بیش از 250 میلیمتر است که قدرت تامین رطوبت خاک برای تغذیه و رشد محصول را دارد . از طرف دیگر درجه حرارت مطلوب ، که تهویه مناسب را به وجود می آورد ، بین 22 تا 20 درجه سلسیوس است ، زیرا دمای بالاتر از 22 درجه ، باعث نامنظمی جوانه زدن محصول و دمای کمتر از 4 درجه، سبب توقف جوانه زدن می شود .

پس در شهرستان بجنورد  درجه حرارت مطلوب برای رشد و جوانه زدن فراهم شده است. همچنین غلات از گیاهان نورپسند به شمار می روند وبرای رسیدن به نور اشباع به 6000 تا 5000 فوت شمع نیاز دارند . البته نور اشباع از طریق پرتوهای خورشید در دوره رشد محصولات گندم و جوی دیم بجنورد به وجود می آیند . پس می توان گفت : بجنورد از نظر شرایط اقلیمی محل و مکان مناسبی برای کشت محصولات دیم ، بالاخص گندم و جو است .

 

 

 

مقدمه

        شهرستان بجنورد در شمال غربی استان خراسان قرار دارد که از شمال به ارتفاعات کپه داغ و ادامه آن از جنوب به کوهستانهای آلاداغ و کورخود محدود می شود . این شهرستان در طول جغرافیایی َ59، ْ57  و  َ2، ْ56 و عرض جغرافیایی َ20،ْ38 و َ45، ْ36  واقع شده است و حدود 17245 کیلومتر مربع وسعت دارد ، که 354606  هکتار از وسعت آن قابل بهره برداری است . از این وسعت اراضی قابل بهره برداری ،203191 هکتار درسال 1368 زیر کشت بوده است و معادل 169839  هکتار آن ، یعنی 5/83 درصد آن به کشت گندم و جو اختصاص یافته که 5/70 درصد آن را کشت دیم و 5/29 درصد دیگر آن را کشت آبی تشکیل داده است .

پس علت توسعه و کشت گندم و جو در شهرستان بجنورد سازگاری نبات با اقلیم و خاک آن سامان است ، ولی از راندمان کمتری ، یعنی حدود 670 کیلوگرم در هر هکتار ، برخوردار می باشد . هرچند در افزایش بازده محصول عواملی چند موثرند ، ولی نقش زمان کشت در افزایش راندمان را نمی توان نادیده گرفت ؛ لذا هدف از این مقاله بیان سازگاری گندم و جو با شرایط محیطی ، بالاخص اقلیم بجنورد و نیز تعیین مناسبترین تاریخ کشت گندم و جو دیم در آن شهرستان است .

 

سازگاری ( بیولوژی گندم و جو )

        گندم و جو ، که از نظر شرایط اقلیمی دارای رشد شبیه به هم هستند ، در مناطقی که میزان بارش سالانه آن بین 250 تا 750 میلیمتر است ، به خوبی رشد می کنند ، اما بهترین محصول در شرایطی تولید می شود که بارش سالانه از 750 میلیمتر کمتر باشد . از نظر فصل کشت ، گندم به دو نوع بهاره و زمستناه تقسیم می شود که گندم بهاره در مناطق نسبتاً مرتفع بجنورد ، که دارای زمستان تقریباً سخت و طولانی است ، کشت می شود که در مرحله اولیه رشد می تواند حرارت کمتر از 10- درجه سلسیوس را تمل کند . در حالی که گندم زمستانه در نقاطی از بجنورد ، که دارای زمستان نسبتاً ملایم است کشت می گردد و در صورتی که سخت شده باشد قادر است در زیر برف تا سرمای 30- درجه سلسیوس را تحمل کند .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی شرایط هم اقلیمی گندم و جو