لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مفهوم هنر دینی چیست؟
تعریف دین: دین عبارت است از مجموعه ی گزاره هایی ساختارمند و هستی شنـاسـانـه در بـاب جـهـان و انسـان ویک سلسله باید و نبایدها و شاید و نشایدهایی که از سوی هستـی پرداز بـه وسیلـه انسـانـهـایـی ویژه برای تامین کمال و سعادت بشر ابلاغ شده است و بخشی دیگر از دین عبـارت است از مجموعـه ای ازگزاره هـایـی دربـاره حقـایق تکوینـی، بـا نگرش الـهـی است کـه التزام قلبی به آنها سبب کمـال انسـان مـی شود.
ابعاد مختلف ادیان:
تاریخ دین: هر دین و بویژه ادیان ابراهیمی تاریخچه ای دارند که این سیر زمانی تاریخ دین را تشکیل می دهد.
شریعت دین: هر دین و بویژه ادیان ابراهیمی قوانینی و چارچوبهائی دارند که شریعت دین را تشکیل می دهد.
طریقت دین: هر دین و بویژه ادیان ابراهیمی هنجارهائی دارند که طریقت را تشکیل می دهد.
حقیقت دین: تمامی ادیان جوهره ای دارندو جوهره ی ادیان ابراهیمی وجود خالقی حکیم و یگانگی اوست لذا توحید و نگرش توحیدی جوهره دین است
تعریف هنر: هنر عبارتست از پدیدآوری، بازآفرینـی یـا بـاز نمـایـاندن هر عین یـا مـعنـی بـه نحوه کمـال مطلوب آن. هنر پدیدار کردن، نمـایش یـا خلق و ابداع است، گـاهـی نــه آفرینش ابتدایــی بلکــهنوعی بازآفرینی است و گاهـی بـاز نمـایـاندن یک حقیقت است. در مجموع هنر نوعـی ابداع و آفرینشاست. ولـی این آفرینش و هر آنچــه موضوع این آفرینش وخلقت است، حقیقتـی است کـه کمـال مطلوبـی دارد اگر آفریده در حد کمــال مطلوب یــا در راستــا و درجهت کمال مطلوب بازآفرینی شود هنرمندانـه تر و کـار هنری تر است، آفریده هر چـه بـه حقیقت خودنزدیکتر بـاشد، هنری تر است. پسزیبـایـی چیزی جدا از کمـال نیست.
نسبت میان دین و هنر: میـان دین و هنر مجموعـه منـاسبتـهـا و نسبتـ هـایـی وجود دارد کـه بسیار قابل بحث است.
منبع مشترک: هنر راستین ودین راستین هر دو منشـا مـاورایـی و اشراقـی دارند. هنر راستینآن است که بـا پل اشراق بـه کـانون وحـی متصل شود، دین نیز از همـان کـانون نشـات گرفتـه استازاین همگونیها نیز نتیجـه مـی گیریم کـه هنر اگر هنر راستین بـاشد هرگز ممنوع و محرم نیست. دین وهنر هر دو حقیقـی هستند، نـه دین نوعـی اسطوره، سنت، دریـافت و تجربـه ی شخصـی است و نــه هنراعتباری و خیالی، چنـانچـه گفتـه شد دین بـه کـانون وحـی و آگـاهـی در هستـی متصل است و هنر نیزخیال و اعتبار و عاطفه نیست.
فطری بودن: هنر و دین هر دو از جنس نیازهای فطری و روحانی انسان و سازگار با فطرت انسانند، هنری کـه حس و طبیـعت انسـانـی را اشبـاع کند هنر صنـعـی و دنیوی است و هنری کــه روح فطرت را سیراب مــی کند. هنر فطری و قدســـی است که هنر دینی از این نوع و از این جنس می باشد.
پاسخگو بودن به نیاز های اساسی انسان: دین و هنر نیـــازهـــای فطرت و روح را پـــاســـخ مــــی دهند و هر دو همزاد وهمزیست انسانند. هر دو به زبان فطرت سخن می گویند .
گونه های اصلی هنر دینی: برخلاف انتظار ما تنها یک نوع هنر دینی وجود ندارد و حداقل چهار گونه ی اصلی اثر هنری دینی را می توانیم شناسائی کنیم که به ترتیب عبارتند از:
هنر دینی تاریخمدار:اثر هنری بر اساس تمرکز بر بعد تاریخی دین و محور قرار دادن تاریخ دینی
رویکرد نسبت به تاریخ و مسائل تاریخی هر دینی از دیر باز مورد توجه هنرمندان بوده اما این رویکرد می تواند تائید کننده و یا منتقد انه باشد.بنابراین این گونه آثار در بیشتر موارد و بخصوص در جهان غرب برخوردی سطحی با مقوله ی دین دارند و تنها از ماجرا و یا شخصیتی که در تاریخ دین وجود دارد بهره می برند این آثار حتی ممکن است جوهره ای بی تفاوت به دین و یا حتی ضد دین داشته باشند:
مثال: فیلم و سینما:سامسون و دلیله- ده فرمان- آهنگ برنادت
ادبیات: داستان راستان- رمان استر- بیست و سه سال- آیات شیطانی(که هر دو بشدت ضد دین هستند)
هنر دینی شریعتمدار: اثر هنری بر اساس تمرکز بر شریعت دین و محور قرار دادن شریعت دینی .این گونه آثار هنری را می توان آثار مذهبی نامید.
مثال: فیلم: توبه نصوح-
ادبیات: داستان راستان
هنر دینی طریقتمدار:اثر هنری بر اساس تمرکز بر طریقت دین و محور قرار دادن طریقت دینی- این گونه آثار را می توان آثار عرفانی هم نامید
فیلم و سینما: گاهی به اسمان نگاه کن-هامون- پری
هنر دینی حقیقت جو:اثر هنری بر اساس تمرکز بر حقیقت دین و محور قرار دادن حقیقت دینی این گونه آثار را میتوان آثار معناگرا نیز نامید
2-چگونه میتوان در برنامه های حوزه هنری هنر دینی را محقق نمود؟
برای برنامه ریزی صحیح در نظر گرفتن استراتژی فرهنگی- مخاطب شناسی و توجه به هنر کاربردی و مخاطب گرا الزامی بنظر میرسد.
الف: توجه به نکات کلی و توجه به آسیب شناسی هنر در ایران:
اختلاف در گفتمان: گفتمان رایج در مدیریت کلان هنری (هنر دینی) در بین هنرمندان نهادینه نشده یا اساسا مورد پذیرش قرار نگرفته است و آنچه که تحت این عنوان تولید می شوداغلب بدلیل خالصانه نبودن تاثیر گذاری اندکی دارد
سیاسی بودن فضای هنری:سایه افکندن فضای سیاسی بر مدیریت هنری
عدم ارتباط ارگانیک سازمان ها و نهادهای هنری: دستگاهها و نهاد های فرهنگی وهنری که گاه تاثیر کارهای یکدیگر را خنثی می کنند
اختلاف هنجاری و عرفی: شکاف و گاه گسست بین عرف هنری و عرف هنری که گاهی این شکاف بین عرف هنری و عرف معمول جامعه ظهور پیدا میکند
بحران مخاطب: مخاطب آ"ثار و محصولات هنری معمولا" جامعه دی هنری است نه عامه ی مردم.
سیاست گذاری جهت دار: برنامه های کلان فرهنگی و سیاستگذاری هنری در جامعه جهت دار هستند که این امر موجب عدم مشارکت اکثریت جامعه و نارضایتی اقشاری میشود که با این سیاست ها هماهنگ نیستند
حمایت گلخانه ای: بدلیل جهت دار بودن سیاستگذاری های فرهنگی و هنری هنرمندانی که با این جریان همسو نیستند از گردونه ی رقابت خارج می شوند و در عوض هنرمندانی که با سیاست ها ی کلان مشکلی ندارد مورد حمایت نهادهای دولتی قرار میگیرند و نیازی به رقابت در خود احساس نمی کند و به همین دلیل از رشد باز می ماند بنابراین عدم رقابت هر دو گروه را صدمه میزند و مانع رشد ان ها میشود.
نگاه غیر تخصصی به هنر: وجود دستگاهها و سازمان هائی که مدیریت فرهنگی انها فاقد نگاه تخصصی به هنر است اما از فعالیت های هنری حمایت می کنند در نهایت حجمی از آثار کم محتوا و کم و بیش ضعیف را تولید خواهند کرد که این موج از آثار هنری کم و میان مایه در مجموع به دلزدگی مخاطب منجر خواهد شد و بحران مخاطب را تقویت خواهد کرد.(سازمان ها و نهاد هائی مانند: دانشگاه- بسیج- سپاه-بهزیستی- بنیاد حفظ آثار - شهرداری و...)
موارد1 -2-8-6و7 موجب گسترش کمی جشنواره های موضوعی با اشکال تکراری می شود که این نیز به تنزل کیفیت آثار هنری منجر خواهد شد.
نهاد های آموزشی هنر آسیب های جدی دارند
کمرنگ شدن نقش نهادهای فرهنگی سنتی (مساجد)در چنبره ی زندگی معاصر
تاثیر پذیری بیش از حد و افراطی جامعه ی هنری از تفکرات غیر اصیل غربی
راهکار های پیشنهادی:
مخاطب شناسی و توجه به نقش مصرف کننده در چرخه ی تولید آثار و محصولات هنری(اقتصاد هنر و صنعت هنر)
نگاه تخصصی در مدیریت هنر و فرهنگ
ایجاد فضای رقابتی (سالم و عادلانه)
کاهش فشار اتمسفر سیاسی بر هنر
توقف حمایت گلخانه ای و استفاده از حمایت آموزشی و غنی سازی
تدوین نظام فرهنگی برای رفع کارکرد جزیره ای نهادها و بازیابی نقش نهادهای فرهنگی سنتی
شناخت هنر دینی:
توجه داشته باشید که چهار گونه ی اصلی هنر دینی وجود دارد
توجه داشته باشیم که برنامه ها را مخاطب شناسی کنیم
توجه داشته باشیم که ازبیان مستقیم (به استثنای کودکا ن رده ی سنی الف و ب)اجتناب کنیم
توجه داشته باشیم که آثار دینی حقیقت جو می توانند تاثیرات مثبتی داشته باشند.
توجه داشته باشیم که جشنواره زدگی بویژه جشنواره های موضوعی و سفارشی چه تاثیرات دوگانه ای دارند(مفید و مضر)
توجه داشته باشیم که سیاست های کلان فرهنگی ما به گونه ای تنظیم شود که محصولات فرهنگی هنری در سبد خانوار قرار گیرد و نیازی به تزریق داروی فرهنگی به کالبدجامعه نداشته باشیم
تدوین استراتژی مناسب:
استراتژی کوتاه مدت:
هدف: رواج مظاهر دین و دین گرائی در جامعه
تمرکز: دیدگاه جامعه نسبت به دین- شناخت دین توسط مردم
نمونه برنامه ها:بیان مستقیم آموزه های مذهبی- موضوع قرار دادن مسائل مذهبی-ساخت و تولید آثار هنری هدفمند با موضوعات دینی مانند:سریال های تاریخی- مذهبی- ادبیات تاریخی- مذهبی-جشنواره های موضوعی و هدفمند-
استراتژی میان مدت:
هدف: رواج مظاهر دین و دین گرائی در جامعه + تقویت دین گرائی جامعه
تمرکز: بیان غیر مستقیم و مستقیم آموزه ها و اندیشه های مذهبی - هنجارها و رفتار افراد جامعه- درونی شدن فرهنگ دین مدار در افراد جامعه- برگزاری جشنواره های غیر موضوعی اما در نظر گرفتن بخش وِیژه(محور اصلی جشنواره)
حمایت از تشکیل گروههای "علاقه ی ویژه" (special interest group) و تقویت این گروههای هنری خودجوش- ایجاد زیر ساخت های مناسب برای گسترش هنر و دیدگاه هنری جامعه(مانند: فرهنگسرا ها- محله های فرهنگ محور- تقویت محلات مسجد محور و...)گسترش کمی برای نیل به ارتقائ کیفی جامعه
نمونه برنامه ها:
استراتژی دراز مدت:
هدف:تعمیق اندیشه های دینی- رواج مظاهر دین و دین گرائی در جامعه + تقویت دین گرائی جامعه
تمرکز: کمال گرائی جامعه- فرهیختگی انسان ها- گسترش هنر مخاطب گرا
نمونه برنامه ها: موضوع قرار دادن مسائل و مناسبات انسانی اما محور قرار دادن حقیقت هستی پرهیز از بیان مستقیم آموزه های مذهبی- حقیقت جوئی- تقویت حمایت های لازم برای تولید آثار و محصولات هنری معناگرا- کاهش بروکراسی برای روان شدن چرخه ی تولید.
بیژن کیا
تحقیق درباره مفهوم هنر دینی