دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
رهبری خط پایان - صفات یک رهبری موفق
مترجم : سعید رستگار
بسیاری رهبری را "عمل تاثیرگذاری بر افراد بطوری که از روی میل و علاقه برای هدف های گروهی تلاش کنند"(1) ، دانسته اند. رهبری مهترین مشخصه و وظیفه عمده یک مدیر است که نقشی تعیین کننده در موفقیت وی ایفا می کند.درو استیونس مشاور در زمینه مدیریت و نویسنده کتاب رهبری مغناطیسی (Magnet Leadership) در این مقاله که در نشریه Expert Magazine به چاپ رسانده ، سعی دارد با زبانی ساده مهمترین مشخصه های یک رهبر موفق را معرفی نماید.مشخصه هایی که در مجموع به رهبری (LEADERSHIP) منجر می گردد!
L=Listening (شنوایی)
خوب گوش دادن برای درک انگیزه ها و طرز برخورد کارمندان ضروری است.سعی کنید کارمندانتان را با پرسیدن سوال بشناسید.وقتی که سوالی را می پرسید این شانس را دارید که بشنوید و وقتی که می شنوید می توانید انگیزه ها ، زبان بدن (Body Language) و کردار آنها را بهتر بفهمید.از آنها بخواهید تا در مورد مسائلی که با آن روبرو هستند برایتان صحبت کنند و به آنها این امکان را بدهید که برای این مشکلات راه حلی بیابند.راه حل هایشان را برای عملی شدن به چالش بکشید و به آنهایی که پاسخ های محکم و مناسب داشتند اعتبار بدهید تا آن را عملی کنند.
E=Enthusiasm (شور و اشتیاق)
کارمندان نیاز به انگیزه دارند.این امر موجب ایجاد انرژی مثبت وتعهد در آنان می گردد.مشکلات شخصی و فشار هایی که بر روی شماست برای آنها اهمیت ندارد.آنها نگران شماره یک هستند..همواره – چه در مواقع موفقیت و چه در سختی ها – باید رفتاری مثبت و پر انرژی از خود نشان دهید. خط پایان انرژی به خط پایان نتیجه می رسد.
A=Awareness (آگاهی)
از مسائلی که شفاهآ بیان نمیشوند آگاه باشید.رهبران باید حواس قدرتمندی داشته باشند که میان زمانی که کارمندان شاد ، نا امید ، خسته و یا گرفتارند تفکیک قائل شود.شما باید مشکلات را حس کنید و بسرعت در جهت رفع آنها اقدام کنید تا هارمونی (هماهنگی) سازمانتان را از بین نرود.
D=Decisive (قطعیت)
کارمندان از طفره رفتن و به تعویق انداختن مسائل نفرت دارند ، حتی اگر خودشان اینگونه عمل کنند.آنها پاسخ هایی سریع ، قاطع و پر معنی میخواهند . رهبران برای مشکلات سخت تصمیمات سریع و راه حل های فوری می یابند.
E=Equal (برابری)
ضرب المثل "هر چقدر پول بدهی همانقدر آش می خوری"(2) کاملا درست است.رهبران بر پایه سن ، عنوان ، نژاد و مذهب باکارکنان برخورد نمی کنند.رهبران می دانند که "هرکس" در "هر کجا"ی سازمان با دیگران برابر است.رهبران از این قانون پیروی می کنند که مجموع جز ٕ ها از کل بزرگتر است.
R=Reward (پاداش)
افراد بالغ (بزرگسال) برای کارهایشان چیزی بیش از پول می خواهند.آنها میل دارند که برای کارهایی که به خوبی از عهده آن بر آمده اند مورد تقدیر و ستایش قرار گیرند.در بازار امروز کارمندان هرچقدر هم که خوشحال و راضی باشند به دنبال رضایت بیشتری از شغل فعلی شان هستند. احساس غرور و ارزش خواسته بزرگ اکثر افراد است.
اگر کارمندان فکر کنند که می توانند موجب تغییر شوند ، به اهداف شرکت تعلق خاطر پیدا می کنند و در غیر این صورت دچار حس بی تفاوتی و بی علاقگی می گردند.بطور خلاصه همانطور که افراد متاثر از شغلشان هستند ، مشاغل نیز متاثر از صاحبانشانند.حال برای بوجود آوردن حس غرور و وفاداری بیشتر نسبت به شرکت چه باید کرد؟یک نظام پاداش دهی را در سازمان پیاده سازی کنید و اوج گرفتن سازمان را به تماشا بنشینید!
S=Shallow mission/vision (ترسیم اهداف و چشم اندازها)
رهبران اهمیت داشتن جملات بیانگر ماموریت و چشم انداز را درک می کنند.این جملات کارمندان را قادر خواهد ساخت که بفهمند: 1)شرکت کیست؟ 2)به کجا می روند؟ 3)چگونه به آن خواهند رسید؟
رهبران واقعی از ماموریت ها به عنوان نقشه راه موفقیت های آینده استفاده می کنند.
H=Hypocrite (ریاکاری)
رهبران تصمیماتی را اتخاذ می کنند و آن را رها نمی کنند.آنها می دانند که نقض این تصمیمات آنها را ریاکار و متظاهر نشان خواهد داد.رهبران پیشرو وقتی پیشنهادی می دهند خودشان پیشقدم می شوند.به عنوان مثال وقتی رهبری تصمیم می گیرد که برای کارکنان دوره های آموزشی برگزار کند خودش نیز باید در آن دوره ها شرکت کند یا اگر رهبری برای حفظ سوددهی تصمیم به کاهش دستمزدها می گیرد ، ضروری است که این کار را از خود شروع کند.این کار موجب افزایش رضایت و وفاداری در کارکنان می گردد در حالی که تناقضات باعث بی تفاوتی ، بی اعتمادی و تنش می گردد.
I=Isolate (جداسازی)
رهبران به کار تیمی و بازی تیمی عقیده دارند.آنان خود را از تیم و اعضای تیم را از یکدیگر جدا نمی سازند.همانطور که از قدیم گفته اند هیچ "من"ی در تیم وجود ندارند.(3)
P=Positive Communication (ارتباطات مثبت)
چه در لحظات خوب و چه در سختی ها رهبران ارتباط و بازخوردی مثبت نسبت به کارکنانشان دارند.ارتباط مثبت و پرمعنا خالق وفاداری و تبادل دوجانبه آرا و برخورد هاست. وقتی ایده ها و افکار تازه و مثبت باشد ، سود افزایش می یابد.
(1) : George R. Terry به نقل از کتاب اصول سرپرستی تالیف سید حمیدرضا رضوی ، انتشارات علوم رایانه 1382
(2) Equal pay , for equal treatment
(3) There is no "I" in the team