اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت تحلیل مجتمع فرهنگی هنری مشهد

اختصاصی از اینو دیدی دانلود پاورپوینت تحلیل مجتمع فرهنگی هنری مشهد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت تحلیل مجتمع فرهنگی هنری مشهد


دانلود پاورپوینت تحلیل مجتمع فرهنگی هنری مشهد


 

 

 

 

 

 

 

محصول دانلودی: پاورپوینت تحلیل مجتمع فرهنگی هنری مشهد

تعداد اسلاید: 47

قابل ویرایش: می باشد

کیفیت محصول: *******

پاورپوینت تحلیل مجتمع فرهنگی هنری مشهد

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت تحلیل مجتمع فرهنگی هنری مشهد

مقاله سبک هنری

اختصاصی از اینو دیدی مقاله سبک هنری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سبک هنری


مقاله سبک هنری

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:word (قابل ویرایش)

تعداد صفحات :100

فهرست مطالب :

مصری 2. شیوه شامی 3. شیوه غربی 4. شیوه ایرانی
شیوه مغربی
1. میدان نقش جهان (میدان امام ) (میدان شاه سابق)
3. مسجد شیخ لطف اله:
2. کاخ عالی قاپو
در وقایع سال (1012) نوشته است:
9. کاخ چهلستون :

توضیحات

شیوه مصری : این شیوه همانطور که از نامش پیداست از معماری کهن مصری سرچشمه می گیرد و شامل کشورهای شرق آفریقا ، نظیر سودان است .
شیوه شامی : این شیوه کاملاً از معماری بیزانس سرچشمه می گیرد و کشورهایی نظیر سوریه، فلسطین، اردن، لبنان، ترکیه را در بر می گیرد .
شیوه مغربی: این شیوه در بر گیرنده کشورهای مراکش امروز – الجزایر و جنوب اسپانیا است . ایرانیان در این شیوه بسیار تلاش کرده اند . این شیوه دو قسمت دارد :
یکی در شمال آفریقا ودیگری در جنوب اسپانیا (اندلس) شکل می گیرد از بهترین بناهای این شیوه می توان به کاخ العمر در
شیوه ایرانی: همانطور که از نامش پیداست این شیوه مخصوص ایران و کشورهایی نظیر ازبکستان، تاجیکستان، پاکستان، عراق، آذربایجان، و غیره می باشد .
در شیوه ایرانی که تقریباً از 6500 پیش از میلاد آغاز شد تا زمان سلسله قاجاریه ادامه دارد . می توان آن را به شش سبک و شیوه تقسیم کرد .
1. شیوه پارسی 3. شیوه خراسانی 5. آزاد
2. شیوه پارتی 4. رازی 6. اصفهانی
البته توجه به این نکته حائز اهمیت است که معماری ایرانی دارای چند اصل مهم و اساسی است :
1. مردم داری 2. پرهیز از بیهودگی 3. 4. درونگرایی –
اکنون بعد از توضیح این مقدمه کلی به توضیح و تشریح آخرین سبک معماری ایرانی که به سبک اصفهانی معروف است که از زمان قره قویونها آغاز شده و تا زمان قاجار ادامه دارد می پردازیم .
شیوه و سبک معماری دوره اصفهانی : اصفهان تنها شهری است که در ابتدای این دوره بسیار مورد توجه قرار می گیرد .اصفهان تاریخی بسیار طولانی دارد و شاهان هخامنشی در آن اقامت داشته اند . شیوه اصفهانی آخرین شیوه معماری اسلامی ایرانی است که از زمان صفویه آغاز می شود و تا زمان محمد شاه قاجار ادامه دارد . این شیوه در شهر اصفهان رشد کرد ولی زادگاه آن همانند دو شیوه دیگر (پارسی و آذری) آذربایجان بوده است . به نوشته شاردن جهانگرد فرانسوی اصفهان در ان زمان برابر با لندن است . پادشاهان صفوی این شهر را آباد کردند در صورتی که در زمان تیموریان اوضاع شهر اصفهان اصلاً مناسب زندگی نبود .
همانطور که گفته شد این شیوه در شهر اصفهان به رشد و رسید در این شیوه بناهای متعددی از جمله مسجد امام اصفهان ، مسجد لطف اله، مدرسه خان شیراز، گنجعلی خان، چهل ستون، مسجد ، هشت بهشت و مدرسه چهارباغ ساخته شد اکنون برای آشنایی بیشتر و مفصل تر ابتدا خصوصیات و ویژگی های کلی این شیوه و سبک را بررسی و سپس به بررسی برخی بناهای این دوره می پردازیم .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سبک هنری

جزوه سبکهای ادبی و مکتبهای هنری

اختصاصی از اینو دیدی جزوه سبکهای ادبی و مکتبهای هنری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این فایل به توضیحاتی در مورد سبکهای ادبی و مکتبهای اروپایی پرداخته شده است.


دانلود با لینک مستقیم


جزوه سبکهای ادبی و مکتبهای هنری

دانلودمقاله مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمدة هنری

اختصاصی از اینو دیدی دانلودمقاله مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمدة هنری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


این رساله به صورت یک متن کلاسیک فروتن در توضیح مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمدة هنری درآمده است. این از آن موارد فرخنده‌ای است که یک کوشش اتفاقی به پدید آمدن یک اثر ماندنی منجر می ‌شود.
معنی هنر، ساده و روشن است اما کسانی که با مباحث هنری بنحوی سر و کار پیدا کرده باشند خواهند دانست که در این مباحث نقل مطلب به زبان روان و ساده از هر مبحث دیگری دشوارتر است. منتها من گمان می‌کنم که این دشواری کمتر در محدودیتهای زبان ما است ، و بیشتر در این است که ما زبانمان را به اندازة کافی در این مباحث برای مقاصد جدی بکار نبرده‌ایم.

 

 

 

 

 


فصل اول
تئوری هنر

1-1 تعریف هنر
کلمة ساده» هنر«1 غالباَ مربوط به آن هنرهایی است که ما آنها را به نام » هنر تجسمی«‌2 یا » بصری«‌3 می‌شناسیم اما اگر درستش را خواسته باشیم باید هنر، ادبیات، و موسیقی را هم در برگیرد به این دسته از هنرها، هنرهای غیر تجسمی گویند پاره‌ای از خصائص میان همه هنرها مشترک است و هر چند که در این یادداشتها ما سروکارمان بیشتر با هنرهای تجسمی خواهد بود تعیین اینکه چه چیزی در میان همه هنرها مشترک است بهترین آغاز تحقیق ماست.
شوپنهاور نخستین کسی بود که گفت همه هنرها می‌خواهند به مرحلة موسیقی برسند. این گفته بارها تکرار شده و منشأ اشتباهات فراوانی بوده است و لیکن حقیقت مهمی را بیان می‌کند شوپنهاور کیفیات انتزاعی موسیقی را در نظر داشت در موسیقی و تقریباَ فقط در موسیقی هنرمند می‌تواند مستقیماَ با مخاطبان خود طرف بشود بی وساطت وسیله‌ای که عموماَ برای مقاصد دیگر هم بکار برده شود معمار باید غرض خود را به زبان عمارت بیان کند که بعضی فوائد مصرفی هم دارند شاعر کلمات را بکار می‌برد که در مجاورت روزمره نیز بکار می‌روند نقاش معمولاَ به زبان تصاویر جهان قابل رؤیت سخن می‌گوید فقط آهنگساز است که به آزادی کامل می‌تواند از ضمیر خویش اثری پدید آورد که هدف آن چیزی جز لذت بخشیدن نیست. اما همه هنرمندان نیتشان لذت بخشیدن است ساده‌ترین و معمولیترین تعریف هنر این است که بگوئیم هنر کوششی است برای آفرینش صور لذت بخش. این صور حس زیبائی ما را ارضاء می‌کند و حس زیبائی وقتی راضی شود که ما نوعی وحدت یا هماهنگی حاصل از روابط صوری در مدرکات حسی خود دریافت کرده باشیم.
هنر فعالیتی است که در قلمرو حیوانیت، از احساس جنسی و تمایل به بازی پدید آمده است و همراه با تهییج لذت بخش انرژی عصبی است( تعریف گرانت آلن). این، تعریفی مبتنی بر اساس تکامل تدریجی وظائف الاعضاء( فیزیولوژیک) خواهد بود . یا : هنر تجلی خارجی احساسات نیرومندیست که انسان آنها را تجربه و آزمایش کرده است. این تجلی ظاهری بوسیلة خطها، رنگها، حرکات، و اشارت، اصوات و کلمات صورت می‌پذیرد (تعریف درون). تعریف مذکور یک تعریف تجربی خواهد بود. بنا بر آخرین تعریفی که »سولی«، آنرا بیان کرده است، هنر» بوجود آوردن موضوعی ثابت یا عملی ناپایدار است که نه تنها قابلیت فراهم ساختن لذت مؤثر را برای بوجود آورنده دارد، بلکه تأثر لذت بخش را قطع نظر از هر گونه سود شخصی که از آن بدست آید، به گروهی بیننده یا شنونده انتقال می‌دهد« . نادرستی همة این تعاریف، بدین سبب است که در تمامی آنها درست نظیر تعاریف متافیزیکی- هدف هنر، در لذت ناشی از آن جستجو شده است نه در سر منزل مقصودی که هنر در حیات انسان و بشریت دارد. برای آینکه هنر را دقیقاَ تعریف کنیم، پیش از همه لازم است که بدان، همچون یک وسیلة کسب لذت ننگریم، بلکه هنر را یکی از شرایط حیات بشری بشناسیم. آنگاه که به زندگی این چنین نگریستیم، ناگزیریم که هنر را یکی از وسایل ارتباط میان انسانها بدانیم.
هر یک از محصولات هنر ، این نتیجه را دارد که گیرنده تأثیر آن محصول هنری، با بوجود آرورندة هنر ، و با تمام کسانی که در عصر او، پیش از او، و یا بعد از او، همان تأثیر هنری را گرفته‌اند و یا خواهند گرفت، رابطة خاصی پیدا می‌کند.
صفت ویژه این وسیلة ارتباط ، که آن را از وسیلة دیگر یعنی سخن متمایز می‌سازد، این است که انسان به یاری» کدام« افکار خویش و توسط هنر احساسات خود را به دیگری انتقال می‌دهد.
فعالیت هنر، بر بنیاد این استعداد آدمی قرار دارد که انسان، با گرفتن شرح احساسات انسان دیگر، از راه شنیدن یادیدن، می‌تواند همان احساسی را که شخص بیان کننده و شرح دهنده تجربه کرده بود، وی نیز همان احساس را تجربه نماید.
مثال بسیار ساده‌ای می‌آوریم: مردی می‌خندد، از خنده او، مرد دیگری، احساس شادمانی می‌کند، او می‌گرید، آنکس که صدای گریه‌اش را می‌شنود، احساس اندوه می‌کند. بر این خاصیت انسانها، یعنی پذیرفتن سرایت احساسات انسانهای دیگر است که فعالیت هنر بنیان دارد.
هنر آنگاه آغاز می‌گردد که انسانی، با قصد انتقال احساسی که خود آنرا تجربه کرده است، آن احساس را در خویشتن برانگیزد و به یاری علائم معروف و شناخته شده ظاهری ، بیانش کند. احساسات بسیار متفاوت، قویترین و ضعیفترین، مهمترین و ناچیزترین، خوبترین و بدترین آنها ، تا آن زمانی که به خواننده و تماشاگر و شنونده سرایت می‌کنند، موضوع هنر را می‌سازند.
فعالیت هنر یعنی: انسان احساسی را که قبلاَ تجربه کرده است در خود بیدار کند و برانگیختن آن بوسیلة حرکات و اشارات و خطها و رنگها و صداها و نقشها و کلمات ، بنحوی که دیگران نیز بتوانند همان احساس را تجربه کنند، آنرا به سایرین منتقل سازد. هنر ، یک فعالیت انسانی و عبارت از این است: که انسانی آگاهانه و به یاری علائم مشخصه ظاهری احساساتی را که خود تجربه کرده است به دیگران انتقال دهد. بطوریکه این احساسات به ایشان سرایت کند و آنها نیز آن احساسات را تجربه نمایند و از همان مراحل حسی که او گذشته است بگذرند. هنر، چنانکه متافیزیستها می‌گویند، تجلی هیچ تصور مرموز ، تجلی زیبایی یا خداوندنیست؛ هنر، چنانکه زیبایی شناسان فیزیولوژیست عقیده دارند،» بازی« نیست که در آن انسان به مازاد انرژی متراکم خویش میدان می‌دهد؛ هنر، تظاهر احساسات سرکش که با علائم ظاهری جلوه‌گر شده باشد نیست، مهمتر از همه، لذت نیست؛ بلکه وسیله‌ ارتباط انسانها است؛ برای حیات بشر و برای سیر به سوی سعادت فرد و جامعة انسانی، موضوعی ضرور و لازم است؛ زیرا افراد بشر را احساساتی یکسان، به یکدیگر پیوند می‌دهد.1

 

2-1- چرابه هنر رو می‌کنیم؟
مردم اغلب در اوقات فراغتشان کارهایی از این قبیل انجام می‌دهند داستان می‌خوانند شعر می‌خوانند به تئاتر می‌روند به موسیقی گوش می‌کنند به نمایشگاههای هنر می‌روند به سیرو سفر می‌پردازند و بناها و منظره‌ها را تماشا می‌کنند همة اینها فعالیت‌های زیباشناسانه2 ] یا برنامه هنری[ ماست مردم به اختیار خویش و بخاطر خود به این فعالیتها می‌پردازند. رفتن به یک نمایشگاه هنر هیچ‌یک از دردهای جسمانی مرا شفا نخواهد کرد و دیدار از مکانی زیبا بر حرارت خانة من نخواهد افزود پس چرا مردم بدنبال هنر زیبایی هستند که یک پاسخ مسلم این است که مردم اینها را انجام می‌دهند به دلیل آنکه از آنها لذت می‌برند خواندن کتاب و رفتن به تئاتر گوش دادن به موسیقی و نگاه کردن به تابلوهای نقاشی و نظاره کردن بناهای زیبا و تأمل کردن بر زیبایی‌های طبیعت به ما لذت می‌دهد این پاسخ مطلبی را بیان می‌کند ولی مطلب چندانی نیست چرا این نوع لذت خاص را می‌جوئیم چه چیز در خواندن داستان یا گوش دادن به موسیقی یا نگاه کردن به مناظر زیبا وجود دارد که چنین کارهای خاص را ارزشمند می‌سازد.
هنگامی‌که داستانی را می‌خوانیم و به موسیقی گوش می‌هیم به نمایشگاه هنر می‌رویم یا به منظره‌ای می‌نگریم واکنش‌ ما صرفاَ احساس لذت یا شادمانی نیست اغلب می‌خواهیم تجربه و حال خود را تحلیل کنیم و درباره‌اش حرف بزنیم توجه دیگران را به برجستگی‌های خاص از داستان، موسیقی، تصاویر، و یا منظره‌ها جلب کنیم مثلاَ داوری می‌کنیم که ساختار فرعی موسیقی باخ بسیار روشن و خوش ترکیب است و یا مونه در بهره‌گیری از تأثیرات نور بر آب و علفزار بسیار موفق است یاترکیب کوهها و آب منظرة بسیار زیبایی در ارتفاعات غربی اسکاتلند بوجود می‌آورد.
همة سؤالات که طرح شد به مسائل فلسفی ره می‌برند بطور کلی دو شیوة مختلف برای پاسخگویی به این سؤالات وجود دارد یک شیوه این است که ادعا کنیم همة آثار هنری در چیزی مشترک هستند یعنی صفت مشخصه‌ای دارند که آنها را بنحوی خاص ارزشمند می‌سازد. زیبائی‌های طیبعت بنحوی در این صفت سهیمند.
سه نظریة اصلی در این خصوص فرا نهاده شده است: 1- برجستگی ممیز هنر، یا نسخه‌برداری‌ است ، یا فرانمایی ، و یا فرم . راه دوم رویکرد به مسائل فلسفی زیبایی‌شناسی این است که به جای تفحص در آثار هنری و اشیاء طبیعی مورد تحسین علاقه و اعتنایی را که به این اشیاء پیدا می‌کنیم بررسی کنیم. چه بسا اشیاء هنری و زیبا هیچ خصوصیت ویژه‌ای نداشته باشند بلکه علاقة زیباشناسانه ویژه‌ای در میان باشد، علاقه‌ای که ما اساساَ به آثار هنری و اشیاء طبیعی معطوف می‌کنیم، ولی البته به هر چیز دیگری هم که مطبوع طبعمان باشد می‌توان معطوف کرد. این رویکرد به بحث دربارة ماهیت درک و دریافت زیباشناسانه می‌پردازند. آیا یک نگرش خاص زیباشناسانه وجود دارد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  58  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مفاهیم اساسی هنر و تشریح جنبشهای عمدة هنری