اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مهارتهای آموزشی و پرورشی روشهاو فنون تدریس

اختصاصی از اینو دیدی دانلودمقاله مهارتهای آموزشی و پرورشی روشهاو فنون تدریس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 مقدمه
آیا روانشناسی تربیتی خوانده اید؟
آیا با نظریه ها و مفاهیم یادگیری آشنایی دارید؟
خواننده این کتاب لازم است ابتدا از کفاهیم و نظریه هاب یادگیری اطلاعاتی داشته باشد بدین منظور بخش اول کتاب را به مفاهی و نظریه های یادگیری اختصاص داده ایم. این بخش شامل دو فصل است . در فصل اول نظریه ها و در فصل دوم الگوهای یادگیری به اختصار توضیح داده شده است.
فصل اول شامل بحثهای زیر است :
الف ) تعریف و تحلیل یادگیری
ب) تفاوت بین یادگیری و عملکرد
ج) عوامل موثر در یادگیری
د) نظریه های یادگیری ( از جمله نظریه ثرنداریک و برونر و کاربرد آنها در فرایند تدریس و یادگیری).
در فصل دوم بحثهای زیر آورده شده است:
الف) الگوهای یادگیری، از جمله : یادگیری از طریق شرطی شدن کلاسیک ، یادگیری از طریق مجاورت ، یادگیری از طریق شرطی شدن فعال ، یادگیری از طریق مشاهده و یادگیری از طریق شناخت
ب) تحلیل فرایند یادگیری انسان
ج) تفکر و جنبه های مختلف آن
د) هدف از پرورش افکر در فرایند تدریس – یادگیری
ه) نقش مدرسه و معلم در پرورش تفکر.

فصل اول
نظریه های یادگیری
یادگیری تغییر در رفتار است اما نه هر گونه تغییری ، بلکه تغییری که بر اثر تجربه حاصل شده باشد بنابر این به تغییرات ناشی از رشد و بلوغ و عوامل شیمیایی و مکانیکی به هیچ وجه یادگیری گفته نمی شود. یادگیری فقط در مدرسه منحصر نیست.
یادگیری همیشه و در همه جا پیوسته و مستمر صورت می گیرد. یادگیری اغییر در رفتار بالقوه است . به رفتارهای بالفعل و قابل مشاهده و اندازه گیری « عملکرد » گفته می شود . عنلکرد نتیجه یادگیری است نه خود یادگیری . عواملی همچون آمادگی ،انگیزه و هدف ، تجارب گذشته فرد ، شرایط و محیط آموزشی ، رابطه کل با جز ، روش تدریس معلم و نمرین تکرار در فرایند یادگیری موثرند.
روانشناسان و علمای تعلیم و نربیت ، تحقیقات بسیاری در زمینه یادگیری انجام داده اند و حاصل یافته های آنان به صورت نظریه های یادگیری ارائه شده است نظریه های یادگیری متعددند ولی مجموع آنها را می توان به دو مقوله
« شرطی» و « شناختی» تقسیم کرد.
مهمترین تفاوت این دو نظریه را می توان در سه عبارت زیر خلاصه کرد:
1- میانجیهای « پیرامونی » در برابر میانجیهای « مرکزی»
2- کسب عادت در مقابل کسب ساختهای شناختی
3- کوشش و خطا در مقابل بصیرت در حل مساله

فصل دوم
الگوهای یادگیری
الگوهای یادگیری بر اساس نظریه های یادگیری شکل گرفته اند . این الگوها متعددند مهمترین و مشهورترین آنها یادگیری از طریق شرطی شدن فعال یدگیری از طریق مشاهده و یادگیری از طریق شناخت است . اگر چه در فرایند یادگیری از همه الگوها استفاده می شود کشف بصیرت و یادگیری از طریق شناخت است .
اگر چه در فرایند یادگیری ازر همه الگوها استفاده می شود کشف بصیرت و یادگیری از طریق شناخت محور یادگیری از همه الگوها استفاده می شود کشف اندیشه و تفکر روابط بین پدیده ها و اشیارا کشف می کند بنابر این وظیفه آموزش و پرورش ایجاد شرایط مطلوب برای پرورش تفک است . افکر انواع مختلفی دارد مانند تداعی آزاد خیالبافی تفکر علمی و تفکر خلاق بر اثر تفکر منطقی حاصل می شود . تفکر منطقی دارای سه جنبه احساس حافظه و تخیل است . تفکر را زمانی منطقی می نامیم که تعادلی بین احساس حافظه و تخیل وجود داشته باشد. وظیفه مدارس پرورش افکر منطقی شاگردان است . هدف از پرورش افکر منطقی شناخت علمی ایجاد باور گرایش به سوی علم و عمل است . رسیدن به چنین هدفهایی مسالزم دستیابی به شرایط سالم آموزشی است . شناخت و باور رگز با روشهای خشک و تمرین و اکرارهای بی معنا حاصل نخواهد شد. کسب معرفت احتیاج به محیط مناسب دارد در مدارس موجود چندان توجهی به این اصل نمی شود . نظامهای آموزشی و معلمان پیش از آنکه عمل کنند حرف می زنند . آنان با روشهای خشک قالبی دیکته کردن کتابهای درسی و برنامه های فشرده خود قدرت اندیشیدن را از شاگردان گرفته اند . مدارس باید به جای انتقال و انباشتن حقایق علمی به ذهن شاگردان به آنان چگونه فکر کردن چگونه یادگرفتن و چگونه زندگی کردن را بیاموزند.

فصل سوم
ارتباط و اثر آن در فرایند تدریس یادگیری
وقتی در آموزش و پرورش از ارتباط معلم و شاگرد صحبت می کنیم در واقع هدفهایی را همچون شناخت انتقال تاثیر کنترل و هد ایت به ذهن می آوریم به عبارت دیگر مجموعه فرایند آموزشی تلاشی است در جهت تغییر شرایط یادگیری و تحت تاثیر قرار دادن و کنترل فکری و رفتاری فراگیرالن شرایطی که بر اساس شناخت تمایلات و توانایی مخاطبان فراهم شده و منجر به هداایت آنان می شود.
با پیشرفت علوم و پیدایش فن آوریهای جدید هدفهای ارتباطی پیچیدیده تر شده اند و ناگریز برای تحقق هدفهای پیچیده باید روشهای پیچیده یا پیچیده تری مطرح شوند . برای آشنایی دانشجویان و معلمان و مربیان عزیز که همواره برای برقراری ارتباط مطلوب با شاگردان و ایجاد تغییر و تحول در آنان تلاش می کنند به طور مختصر به چند نمونه از روشهای ارتباطی اشاره می کنیم.
1-ارتباط ارادی و ارتباط غیر ارادی.
اگر ارتباطی با طرح و برنامه ریزی قبلی و حساب شده باشد آن را ارتباط ارادی می گویند. و اگر بدون طرح و برنامه ریزی قبلی کلاس برای انتقال مفاهیم علمی خود دانش پایه و علاقه شاگردان را در نظر می گیرد و برای تدریس خود طرح درس تهیه می کند روش ارتباط ارادی را اتخاذ کرده است .
2- ارتباط رسمی و غیر رسمی .
منظور از ارتباط رسمی آن دسته از انواع روشهای ارتباطی که در سطحی وسیع و در محیطهایی رسمی صورت می گیرد . ارتباط جمعی و ارتباطی مه در سازمانها و نظامهای اداری و آموزشی جهت ابلاغ آیین نامه ها و مقررات با زیر دستان برقرار می گردد « ارتباط رسمی » نامیده می شود .« ارتباط غیر رسمی » به آن نوع ارتباطی گفته می شود که بین دو نفر یا دو گروه به طور عادی و غیر رسمی اتفاق می افتد . اینگونه ارتباط معمولا صمیمانه تر و عمیق تر از ارتباط رسمی است و بیشتر خاص گروههایی است که با هم ارتباط نزدیک و چهره به چهره دارند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مهارتهای آموزشی و پرورشی روشهاو فنون تدریس

پرپوزال رابطه­­ بین راهبردهای مدیریت تعارض و مهارتهای ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه

اختصاصی از اینو دیدی پرپوزال رابطه­­ بین راهبردهای مدیریت تعارض و مهارتهای ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرپوزال رابطه­­ بین راهبردهای مدیریت تعارض و مهارتهای ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه


پرپوزال رابطه­­ بین راهبردهای مدیریت تعارض و مهارتهای ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه

بخشی از بیان مسئله:

تعارض جزء لاینفک زندگی انسان و امری کاملاً طبیعی است و در طول تاریخ همواره با زندگی انسان همراه بوده است. داستان‌ها و تمثیلات قرآن کریم و بیان عناوین خیر و شر، حق و باطل، عدل و ظلم، نور و ظلمت و نیز داستان‌هایی چون موسی و فرعون، یوسف و برادران، اصحاب کهف و ... همه نشانگر وجود تعارض می‌باشند(فیاضی، 1388). لذا امروزه افراد پیشینه‌ ناخوشایندی‌ از آن‌ دارند و به‌ تعارض‌ به‌ عنوان‌ یک‌ پدیده‌ منفی‌ نگاه‌ می‌کنند(موسسه‌ آلند ایسلند پیس‌، 2002). تعارض‌ زمانی‌ رخ‌ می‌دهد که‌ دو یا چند نفراز افراد در مقابل‌ یکدیگر قرار گیرند، زیرا نیازها،خواسته‌ها، اهداف‌ و ارزشهای‌ آنها متفاوت‌ است‌(تومی، 2002). به‌ عبارت‌ دیگر تعارض‌ فرایندی است‌ که‌ در آن‌ فردی‌ در می‌یابد که‌ شخص‌ دیگری‌ به‌ طور منفی‌ روی‌ آن‌ چیزی‌ که‌ او تعقیب‌ می‌کند تأثیر گذاشته‌ است‌(وودمن‌ و هلریگل، 1995). تعارض‌ تقریبا همیشه‌ با احساس‌ عصبانیت‌،درماندگی‌، رنج‌، اضطراب‌ یا ترس‌ همراه‌ است‌. درحالی‌ که‌ تعارض‌ و برداشت‌ ما از آن‌ به‌ سوی‌ تصویر منفی‌ گرایش‌ دارد، اما تعارض‌ لزوما امری منفی‌ نیست‌ و این‌ توانایی‌، برای‌ مدیریت‌ تعارض‌است‌ که‌ بر پیامدهای‌ آن‌ اثر می‌گذارد (سازمان‌ یو. اس. دی. آی، 2002). یکی از علل بوجود آورنده تعارض می تواند اختلافات ارتباطی باشد. اختلاف های ارتباطی عدم توافق های هستند که از دشواری معنایی، سوء برداشت ها واختلاف در کانال ارتباطی بر می خیزد. اشتباهی که بسیاری از افراد مرتکب می شوند این است که ارتباط خوب را، با موافقت با دیدگاهشان یکی می دانند بنابراین تعارض میان افراد معمولاًً بر پایه ارتباطی ضعیف قرارگرفته است(رابینز وسنزو، ترجمه اعرابی وحمیدرفیعی و بهروز اسراری، 1386). دلیل این امر این است که مردم به ندرت قادرند مقصود واقعی خود رابه طور کامل به سایرین انتقال دهند(حسن زاده و اعتصامی، 1380). بنابراین یک راه حل برای کاهش تعارض می تواند افزایش مهارت ارتباطی افراد باشد و ...

تعداد صفحات: 16

 


دانلود با لینک مستقیم


پرپوزال رابطه­­ بین راهبردهای مدیریت تعارض و مهارتهای ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه

دانلود مقاله تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تعریف سلامت روان
یک فرد زمانی دارای سلامت روان است که با شناخت و حفظ ویژگیهای شخصیتی، خود را با محیط تطبیق دهد. شناخت خود مجموعه ادراکات، ارزشها، افکار و عواطف را تشکیل می دهد که سبب و آگاهی فرد از موجودیت خود می شود. بدین معنی او می فهمد کیست و چیست. در تامین سلامت روان علاوه بر عوامل ژنتیکی عوامل محیطی نیز تاثیر فراوان خواهند داشت. اگرچه شناخت کامل ویژگیهای مربوط به سلامت روان در یک فرد بسیار مشکل است ولی زمانی افراد از نظر روانی سالم می باشند که دارای خصوصیات شاخصی گردند

 


. اعتماد به نفس دارند. از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می کنند در عین اینکه به محدودیتها و نواقص خود آشنایی دارند توانائیهای خود را می شناسند و حداکثر استفاده از آن را می کنند این افراد واقعیت وجودی خود را انکار نمی نمایند بجای عذرتراشی و دلیل تراشی شکستها را براحتی پذیرفته و نگرانی به خود راه نمی دهند.

 

2. احتیاجات اولیه را براحتی برطرف می نمایند. برآوردن نیازهای اولیه زندگی بخصوص نیازهای جسمانی باعث تلاش دائمی در این افراد می گردد. و با شناخت واقعیتها واقع بینانه تر با مشکلات زندگی مقابله می نمایند.
3. به دیگران به دیده خوب می نگرند. ضمن دوست داشتن دیگران به آنها اعتماد می کنند و در حفظ روابط با دیگران کوشا هستند محبت خویش را مستقیماً ابراز می نمایند و برای آن شواهدی مناسب ابراز می دارند.
4. مسئولیت پذیرند ضمن پذیرش مسئولیت مناسب با سن خود مسئولیت کارهایی که خود انجام می دهند را می پذیرند از کسب تجربه لذت برده و همیشه برای بهترین نتیجه در تلاش خواهند بود.

 

 

 

 

 

 

 


جوان و سلامت روان

 

سرنوشت خود را با افکارتان تعیین کنید." کارلایل
" ما همان گونه زندگی می کنیم که می اندیشیم." ماردن

 

بی شک جوانان به همان اندازه که مایلند از سلامت بدن برخوردار باشند به منظور روشن تر شدن موضوع ضروری است که قدری در معنا و مفهوم این پدیده تامل کنیم روان شناسان مکتب کمال برخی از شاخص های سلامت روان را به قرارزیر معرفی می کنند :

 

1. میان محرکها و پاسخ های فرد ،تناسب و تعادل منطقی وجود دارد .
2. آرمان ها و هدفها ی فرد ،در محدوده امکانات او فرار دارد به این مفهوم که در انتخاب اهداف زندگی به واقعیت توجه کافی می شود
3. فردی که داری سلامت روان است آگاهی و شناخت نسبتا ًمطلوبی ازانگیزه های خویش دارد و ارتباطی منطقی میان انگیزه و رفتار خویش برقرار می کند .
4. فردی که روانی سالم و به هنجار دارد معمولا ً روانی یکسان و همانگی دارد برای مثال در حوزه احساسات و انفعالات " ثبات عاطفی " دارد و به سادگی دستخوش هیجانات زودگذز و ناپایدار نمی شود.
5. میان انتظارات شخصی فرد از خویش و توانایی های ذاتی اوتناسب منطقی و معقولی وجود دارد به این مفهوم که هیچ گونه تضادی در این مورد مشاهده نمی شود و او قادر است با درک هویت خویش تضادهای درونیش را برطرف کند.
6. فرد با روبه روشدن با شکست ها و واقعیت های دردناک زندگی توانایی ویژه ای دارد او ناکامی های خود را با شجاعت می پذیرد و از آنها به منزله سکوی پرتاب به دنیای کامیابی ها و موفقیت هایش استفاده می کند.
ما و سلامت روانی جوانان به راستی اطرافیان جوان چه نقشی در تامین سلامت روانی او می توانند ایفا کنند؟برخی از راه کارها در این مورد عبارتند از :

 

1. یاری رساندن به جوانان تا از توانایی هایشان آگاه شوند و انتظاراتشان را از خویشتن بر مینای توانایی هایشان تنظیم نماینداین امر مقدمه ای برای دستیابی آنها به سازگاری شخصی است.
2. به منظور حفظ " حرمت نفس "جوانان ما نیز خواسته های خود را از آنان متناسب با امکاناتشان در نظر گیریم تا در رشد اعتماد به نفس انان وقفه نیفتد.
3. به لحاظ تاثیر روانی شکستها و ناماکی ها بر اعتماد جوانان ضروریست که پس از هر ضربه و ناکامی به ترمیم روحی آنان بپردازیم و توان لازم را برای مقابله با مشکلات احتمالی آینده در آنها ایجاد نماییم
4. باید به جوانان تفهیم نماییم که "حادثه" و " تفسیر حادثه" دو موضوغ متفاوت از یکدیگرندیک حادثه برای دو نفر واکنش های متفاوتی را به دنبال دارد و این امر در حقیقت به تفسیر فرد از حادثه مرتبط می شود .افراد حوادث را بر اساس تجربیات ،پیشین زمینه ذهنی و نوع رویکردشان تفسیر می کنند.
5. مساعدت به جوانان به منظور تنظیم برنامه ای متنوع در زندگی از ضرورتهای ارتباط با آنان در تأمین سلامت روانی است زیرا روح آدمی نیاز به تنوع مطلوب و دلپذیر دارد ،به گونه ای که کهر و فعالیت و درس و مطالعه ،عبادت و معنویت ،دیدار دوستان و بستگان ،ورزش و برنامه های مفرح ،هر یک در جای خود در زندگی نسل جوان مطرح شوند.
6. ایجاد فرصت های مطلوبی برای همدلی با جوانان ،گام مؤثری در تأمین سلامت روانی آنان است .زیرا گفت گوی صمیمی و سازنده دریچه ای برای فشارهای روحی است اطرافیان نسل جوان بیشترین تأثیر را در تأمین سلامت روحی آنان دارند.
7. عادی تلقی کردن مشاوره ،نسل جوان را بر می انگیزد تا به منظور تأمین و حفظ سلامت روانی خویش با مشاورانی آگاه و متعهد ،گفت وگوکند و راه حلی مطمئن برای مشکل خویش بیابد .این امر از راه معرفی مراکز مشاوره،تأکید بر اهمیت مشاوره در سلامتی روانی و تأیید جنبه های مثبت و سازنده مشاوره ،امکان پذیر خواهد بود.

 


سلامت روان و ضرورت توجه به آن
سلامت روان مفهومی است که چگونگی تفکر ، احساس و عملکرد ما را در مواجهه با موقعیت های زندگی نشان می د هد و به درک ما از خود و زندگی مان بستگی دارد.
همچنین بسته به میزان برخورداری از سلامت روان عملکرد ما در کنترل استرس ، برقراری ارتباط با دیگران ، ارزیابی ها و انتخابمان متفاوت است.
در حقیقت سلامت روان چیزی بیش از عدم وجود بیماری روحی است. بدین معنی که صرفا به لحاظ نداشتن بیماری روحی نمی توان سلامت روان را در یک فرد صددر صد تایید کرد.
حتی با اینکه بسیار ی ازما از بیماری خاص روحی قابل تشخیص رنج نمی بریم اما واضح است که برخی از ما به لحاظ روحی سالم تر از دیگران هستیم.
مطالعه ویژگی هایی که سلامت روان را می سازند تحت عنوان " روانشناسی مثبت" نام گرفته است.
آنچه مسلم است حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است. شاید اقداماتی در این زمینه صورت گیرد اما خدمات بهداشت روان عمدتا به گروه کوچکی ازافراد که مشکلات جدی و آشکار دارند اختصاص می یابد و به همه کسانی که از مشکلات طولانی روانی طولانی مدت رنج می برند یا افرادی که معمولا افسردگی و اضطراب را تجربه می کنند ، کمک نمی کند.
ممکن است تشخیص و ریشه یابی مشکلات مربوط به سلامت روان دشوار باشد اما متخصصان بهداشت روان با آگاهی از علائم ، این مشکلات را تشخیص می دهند.
مسلما عدم درمان هر یک از مشکلات مربوط به سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی بر شدت آن می افزاید و به این ترتیب درمان دشوار تر شده و احتمال پیدایش مشکلات عمیق تر وجود خواهد داشت.
تحقیقات نشان داده است که اکثر بیماری های روحی از اوائل زندگی (نیمی از همه موارد تا 14 سالگی) آغاز می شوند.
شروع بسیاری از موارد با علائم خفیف که براحتی قابل رفع هستند مانند اضطراب کم یا خجالت دائمی است اما در صورت عدم درمان می توانند بسرعت به افسردگی شدید ، ترس های ناتوان کننده یا اضطراب بالینی تبدیل شوند.
اینکه موارد زیادی از این بیماری ها در زمان جوانی افراد (سه چهارم تا 24 سالگی) آغاز می شود ابهام آمیز است و بر تلاش بیشتر برای تشخیص و درمان در مراحل اولیه تاکید دارد.
بنابراین اگر عضوی از خانواده شما، یا یکی از همکاران و دوستانتان اغلب احساس عصبی بودن و اضطراب می‌کند باید نگران او باشید و در برخی موارد به او پیشنهاد کنید برای بررسی بیشتر به مراکز درمانی مراجعه کند.در اینجا به برخی ویژگی های سلامت روان اشاره می شود:
- توانایی لذت بردن از زندگی : توانایی لذت بردن از زندگی برای داشتن سلامت روان ضروری است. جیمز تیلور می نویسد "راز زندگی لذت بردن از گذشت زمان است".
تمرین مدیتیشن و آرامش ذهن یکی از راههای پرورش توانایی لذت بردن از زندگی است. البته ما باید برای آینده برنامه داشته باشیم و نیز باید از گذشته درس هایی را بیاموزیم اما بسیاری از اوقات اغلب ما زمان حال را در نگرانی آینده و یا حسرت گذشته از دست می دهیم.
- سازگاری : توانایی خارج شدن از پریشان حالی تحت عنوان سازگاری گفته شده است. مدتهای مدیدی است که مشخص شده برخی افراد استرس را بهتر از دیگران کنترل می کنند. علت آنکه عده ای با وجود شرائط نامطلوب خانوادگی افراد موفقی می شوند و عده ای دیگر در این شرائط زندگی ناموفق دیگری را تکرار می کنند این است که گروه اول با استرس های موجود کنار می آِیند و درست تصمیم گیری می کنند.
- تعادل : بنظر می رسد حفظ تعادل در زندگی منجر به ارتقاء سلامت روان می شود. برای مثال همه ما باید زمانی را که صرف امور اجتماعی می کنیم با مدت زمانی را که به خود می پردازیم هماهنگ کنیم.
کسانی که همه وقتشان را درتنهایی می گذرانند ممکن است برچسب "گوشه گیر" به آنها زده شود و شاید بسیاری از مهارت های اجتماعی را از دست بدهند.
انزوا گرائی مفرط حتی می تواند منجر به جدایی از واقعیت شود. کسانی هم که از نیاز به کمی انزوا طلبی غافل می شوند بهمین ترتیب ممکن است دچار چنین جدایی شوند. تعادل بین این دو مهم است.
دیگر حوزه هایی که بنظر می رسد تعادل حائز اهمیت باشد شامل هماهنگی بین کار و تفریح ، تعادل بین خواب و بیداری ، هارمونی بین استراحت و ورزش ، و حتی تعادل بین زمان سپری شده در خانه و محیط بیرون است.
- انعطاف پذیری : با افرادی که شدیدا بر ایده های خود پافشاری می کنند آشنایی داریم. هیچ بحثی قادر به تغییر نظر آنها نیست.
چنین افرادی اغلب با انتظارات سختی که دارند ، خود را در معرض استرس بیشتر قرار می دهند. تمرین منعطف تر نمودن توقعات می تواند به بهبود سلامت روان کمک کند.
افرادی که از سلامت روان برخوردارند طیفی از احساسات را تجربه نموده و این احساسات را بروز می دهند. برخی افراد احساسات خاصی را سرکوب می کنند و آنها را غیر قابل قبول تلقی می کنند.
این عدم انعطاف احساسی ممکن است آنها را در معرض مشکلات مربوط به سلامت روان نماید.
خود شکوفایی :از مواهبی که در اختیارمان نهاده شده چه ساخته ایم؟ رخی از افراد توانایی هایشان را شکوفا می کنند و عده ای هم آنچه را در اختیار دارند بر باد می دهند. ما باید ابتدا داشته ها و مواهبی را که به ما ارزانی شده بشناسیم و این روند تشخیصی بخشی از راهی است که به سوی خود شکوفایی باید طی کنیم.
کسانی که از سلامت روان برخوردارند ، در این راه قدم برداشته اند.
آنچه از نظر تان گذشت مختصری بود از مفاهیمی که در شناسایی سلامت روان حائز اهمیت هستند. توانایی برقراری روابط سالم با دیگران ، اعتماد به نفس ، نحوه رویارویی با مرگ عزیزان نیز ازجمله مفاهیم حائز اهمیت در بحث سلامت روان هستند.

 


بهداشت روان
بهداشت (سلامت) روان چیست؟
سلامت روان به نحوة تفکر، احساس و عمل شما مربوط می شود .
بطور کلی مردمی که از سلامت روان خوبی برخوردار هستند:
• دارای نگرش مثبت هستند ... آنها آماده بر خورد با مشکلات زندگی هستند.
• در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند.
• در محیط کار و فعالیتشان و در روابط شان مسئو لیت پذیر هستند.
وقتی از سلامت روان خوبی برخوردار باشید، انتظار بهترین چیزها را در زندگی دارید ... وآماده برخورد با هر حادثه‌ای هستید.
چرا باید در مورد سلامت روان بدانیم؟
چون با آموختن ویژگی های سلامت روانی، بهتر می توانید به آن دست پیدا کنید.سلامت روانی در بسیاری از موارد مانند سلامت جسمانی است.
بطور مثال :
- بسیاری از مردم گهگاه احساس افسردگی می کنند همانطور که بسیاری از مردم دچار سرماخوردگی می شوند .
- شما نمی توانید از همه نا راحتی های روحی جلوگیری کنید، همانطور که از بروز همه بیماریها نیز نمی توانید جلوگیری کنید.
رسیدن به سلامت روانی خوب به هیچ وجه تصادفی نیست . این امر با صرف زمان و زحمت محقق می شود!
اعتماد به نفس کلید سلامت روان است.
اینکه شما چه نظری نسبت به خودتان دارید، شدیداً به نحوة تفکر، احساس و عمل شما مربوط می شود .
• وقتی اعتماد به نفس بالا باشد احتمالاً :
• رضایت خاطر از زندگی دارید.
• روابط سالم و قوی برقرار می کنید.
• هدفهای زندگی را مشخص می کنید و به آنها می رسید.
• برای حل مشکلات به خود اتکا می کنید.
• وقتی اعتماد به نفس پایین باشد احتمالاً :
• احساس می کنید زندگی خارج از کنترل شماست .
• استرسها برایتان طاقت فرساست.
• در انتظار شکست هستید و نهایتاً شکست می خورید.
• از مشکلات زندگی فرار می کنید.
شما می توانید «اعتماد به نفس» خود را بسازید!
راه صد ساله در یک شب نمی توان پیمود، ولی شما با پشتکار می توانید به نتیجه برسید.
- تمایل به پیشرفت داشته باشید.
- با خودتان صادق باشید.
اعتماد به نفس سالم همیشه با یک تصویر صحیح از خود شروع می شود.
هر کسی نقاط ضعف و قوتی دارد. برای پیدا کردن این نقاط قدری وقت بگذارید و سپس کار کردن با آنها را بیاموزید.
- اهداف خود را معین کنید.
خود را با دیگران مقایسه نکنید، به جای آن استانداردهای خود را برای موفقیت تنظیم کرده و برای رسیدن به آنها کوشش کنید.
- نهایت تلاش خود را انجام دهید.
استرس یکی از واقعیتهای زندگی است ولی برخورد مناسب با آن به شما کمک می کند سالم بمانید.
میزانی از استرس طبیعی است، اما استرس بیش از حد می تواند زیانبار باشد در صورتیکه استرس بهر دلیلی طولانی شود می تواند موجب فرسایش بدن شود که نتایج آن عبارتند از
• زیانهای جسمی از قبیل : مشکلات قلبی، سردردها.
• زیانهای روانی از قبیل افسردگی و اضطراب .
چگونگی کنار آمدن با استرس را بیاموزید.
• موقعیت های پر استرس را محدود کنید.
• وقت خود را تنظیم کنید.
• با دیگران صحبت کنید.
• تکنیکهای آرامسازی (Relaxation) را بیاموزید.
تنفس های عمیق، تمرکز، آرامش ماهیچه ها تنها برخی از راههای خلاصی از استرس هستند.
عقل سالم در بدن سالم است.
هر دوی اینها دریک سیستم پیچیده با هم کار می کنند. برای حفظ این تعادل وارد عمل شوید.
- از استعمال الکل و مواد مخدر خودداری کنید.
- سیگار را ترک یا کم کنید.
- بطور منظم ورزش کنید.
- از مواد غذایی مناسب استفاده کنید.
- به اندازه کافی استراحت کنید.
- وزن خود را کنترل کنید.
وقتی که مشکلات بروز می کنند:
در این حالت حتی افرادی که از سلامت روان خوبی برخوردارند، ممکن است احساس ناراحتی کنند.
همه گاهی احساس خستگی و کسالت می کنند، ولی نیاز به رنج کشیدن نیست.
در صورت بروز علائم زیر نیاز به کمک دارید :
• علائم شدید یا طولانی مدت
• روی روابط، شغل، مطالعه و یا سلامت جسمی شما تأثیر بگذارند.
درمان وجود دارد:
بسته به نوع مشکل شما می توانید از یکی از کمکهای زیر بهره بگیرید :
• مشاوره از افراد حرفه ای در این زمینه بصورت گروهی، خانوادگی یا فردی
• گروههای خودیاری که در گروهها که مشکلات مشابه داشته اند فرد را مورد حمایت قرار می دهند.
• داروها... که ممکن است برای کاهش برخی علائم تجویز شوند.
بنابراین هیچ گاه اجازه ندهید بین شما و سلامت روحی تان یک مشکل قابل درمان، فاصله بیندازد.
پس :
کسب سلامت روان به زحمتش می ارزد!
• بسازید :اعتماد به نفس را.
• بیاموزید :چگونگی مقابله موثر با استرس را.
• مراقبت کنید :از سلامت روحی و جسمی خود.
• کمک بخواهید :اگر هرگونه مشکل جدی یا طولانی مدتی دارید.
از یک عمر سلامتی و خوشحالی لذت ببرید.

 

تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان
موفقیت از دیدگاه روانشناسی
در نظر گرفتن ذوق و استعداد:
دستگاه آفرینش همه را یک جور نیافریده است بلکه برای اینکه چرخهای اجتماع بچرخد افراد را با ذو ق و استعدادهای متفاوتی آفریده است پاره ای از شکستهای جوانان معلول انحراف از این اصل مهم است. آنها این اصل مهم را فراموش کرده اند که 1در هر سری شوری است، خوشبخت کسی است که ذوقش را در یابد .2

حال برای مثال خاطره یک نقاش را بیان میکنم. او در دبیرستان شاگرد تنبلی بود نه درس میخواند ونه به همکلاسانش اجازه درس خواندن میداد. روزی روانشناس مدرسه با او شروع به صحبت کرد واورا نصیحت کرد و از عواقب کارش ترسانید. گفت که مشکلات زندگی فراوان است و سایه پدر او همیشه بالا ی سرش نیست. وقتی دبیرداشت با او حرف میزد ناگهان دید که دانش آموز در حالی که به سخنان او گوش میدهد با قطعه زغالی که از روی زمین برداشته بود عکس پرنده ای را کشید که روی شاخه های پر برگ نشسته است. دبیر هوشمند فهمید که این دانش آموز برای نقاشی آفریده شده و تصمیم گرفت با پدرش ماجرا را در میان بگذارد . گذشت زمان حرف دبیر را اثبات کرد. چیزی نگذشت که وی نقاش هنر مند و چیره دستی شد .

افرادی که ذوق واستعداد خویش را نمیشناسند دو نوع ضرر به جامعه میزنند . کاری که شایسته آن هستند انجام نمیدهند و دیگر آنکه کاری که عهده گرفته اند به خوبی انجام نمیدهند واز عهده آن بر نمی ایند .

دانشمندان زیادی و همچنین مخترعان زیادی بودند که ازهمان کودکی استعداد خود را فهمیدند وبا تلاش به موفقیت دست یافتند به عنوان مثال تولستوی در دوران بچگی علاقه زیادی به مطالعه پیدا کرد و کتابهای فلسفی را زیاد میخواند وسعی میکرد مسائل مهم زندگی را مطرح کند وتا پایان عمر این مسائل در قلمرو فکر اوبود .خلاصه اینکه وقتی انسان خود و استعداد درون یعنی شایستگی اش را شناخت و کار را مطابق با آن انجام داد چون استعداد آن را دارد در هدف خود کامیاب میگردد. چه بسا استعداد های نهفته ای است که در شرایط خاص بروز میکند وروان شناسی زبردستی لازم است که این استعداد ها را شناسایی وبه بروز و ظهور آن کمک کند .


نقش تلاش وکوشش در موفقیت:
یکی دیگر از علل به موفقیت نرسیدن برخی از جوانان این است که روح فعالیت در آنها کشته شده است و دلیل این سخن، هجوم جوانان به سوی ادارات و اشغال میزهای مؤسسات دولتی است ونشانگر آن عدم عشق به کارهای سنگین است. با تحقیق درزندگی مردان موفق نشان میدهد که همگی این مردان مردکاروتلاش بوده اند3 به عنوان مثال الکساندر هامیلتن نابغه عصر خود میگوید :مردم به من میگویند تو نابغه هستی من از نبوغ خودم خبر ندارم فقط میدانم شخص زحمتکشی هستم.4

در زندگی نامه بیشتر دانشمندان میخوانیم که ایشان در زندگی خواب و استراحت کافی نداشته اند حتی خوراک کاملی نمیخوردند و شب وروز در آزمایشگاه و محل کار خود به سر میبردند و علت آن :
کشف استعداد.
تلاش در راه این استعداد.

شاید میتوان گفت این افراد از نظر حافظه نابغه نبودند و حتی مغز آنها بایک فرد عادی یکی بوده است ولی در سایه سعی و تلاش به آنجا رسیده اند که مردم تا ابد مدیون زحمات بی دریغ ایشان هستند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 35   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان