اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مسئله شخصیت حقوقی کشور

اختصاصی از اینو دیدی مسئله شخصیت حقوقی کشور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

مسئله شخصیت حقوقی کشور :

امروزه کمتر کسی کشور را با ضخص حقیق مسئول یا نماینده کشور یکی می داند و اشتباه می کند ، ولی پذیرفتن فکر شخصیت حقوقی ناگهانی نبوده بلکه این اندیشه کم کم پیدا و همگانی شده است . زیرا پذیرش این نظریه بهتر از هر نظریه دیگری می تواند توجیه کننده اقدامات کشور باشد که به دست دولتش انجام می شود . مزایای که می توان برای قبول این نظریه بر شمرد چنین است :

116. یکم : شخصیت حقوقی و دایمی بودن زندگی سیاسی کشور ، تنها با نظریه دایمی بودن ، زندگی کشور فهمیدنی و توجیه شدنی است . کسان و شخصیت های حقیق مسئول اداره کشور – دولت میرا و گذرا بوده در حالی که تعهدهایی که آنان به نام کشور متعهد شده اند ، کشور را سالها پس از درگذشت و تغییر عاقدان و امضاء کنندگان این تعهدها ، ملزم و متعهد می کند .

117. دوم : شخصیت حقوقی پایه برابری کشورها در روابط بین الملل ، این نظریه در حقوق بین الملل عمومی پایه و مبنای برابری کشورها است . کشورها از نظر میزان جمعیت ، وسعت خاک ، قدرت نظامی ، سیاسی و اقتصادی شان برابر نیستند و از دیدن اختلاف ژرف میان کشورها هست . قبول شخصیت حقوقی کشور امکان می دهد که همه کشورها در عرصه بین الملل برابر شناخته شوند . همان گونه که اشخاص حقیق در درون کشور از دید قوانین ومقررات حقوقی برابرند و حق هر گونه اقدام حقوقی را در چهارچوب قوانین دارند . باری با توسل به فرضیه شخصیت حقوقی است که کشورها به عنوان مراکز حقوق و مسئولیت های متسجم می شوند .

118. سوم : شخصیت حقوقی و استقلاب مالی ، فرضیه شخصیت حقوقی کشور اجازه می دهد که کشور دارای استقلال مالی باشد که مستقل از مالیه هر یک از مسئولان اداره کشور و شهروندان است . کشور برای برآوردنی نیازمندیهای همگانی مانند ایجاد سازمان های اداری ، دادگاه ها ، ارتش ، روابط خارجی ، آموزش و پرورش و هزارن عمل دیگر ، نیاز به دارایی دارد . درآمدهای یک کشور در درجه اول با گرفتن مالیات ها تأمین می شود که چگونه دریافت و پرداخت آن در بودجه سالانه دولت می آید ، دولت منبع های درآمد دیگری نیز دارد مانند ، کارهای تولیدی و بازرگانی . وظیفه های مالی کشور که به دست دولتش تحقق می یابد ، تنها با داشتن شخصیت حقوقی شدنی است .

119. چهارم : شخصیت حقوقی و چگونگی آن ، شناختن چگونگی شخصیت حقوقی کشور دشوار است . با این که امروز بیش تر حقوق دانان و سیاست شناسان به لزوم و سودمند بودن نظریه شخصیت حقوقی کشور - دولت باور دارند در چگونگی و چبود این شخصیت اختلاف دید هست و این که شخصیت حقوقی کشور – دولت امری فرضی و پنداری یا واقعی است ، میان حقوق دانان یگانگی دید نیست .

مسئله شخصیت از دید علمی با اهمیت است ، اگر شخصیت حقوقی کشور دولت ، فرضی باشد یعنی حقوق دانان آن را ساخته ابداع کرده باشند در این صورت قلمرو کارهای کشور – دولت باید محدود به حدود چهار چوبی باشد که این شخصیت برای آن فرض شده است . همان گونه که در مورد اشخاص حقوقی حقوق خصوصی ، مانند شرکت های بازرگانی ، انجمن ها و جمعیت ها رعایت می شود . ولی اگر بپذیریم که بیرون از اصول فنون حقوقی که برای سامان دادن رابطه های اجتماعی به کار می رود ، شخصیت حقوقی کشور یک واقعیت طبیعی است ، با این دید واقعیت شخصیت حقوقی کشور – دولت می تواند به صورت کامل ونامحدود پذیرفته شود . باید اعتراف کنیم که دادن یک پاسخ روشن قطعی و قانع کننده در مورد این پرسش ، دشوار است . تردیدی نیست که فرضیه « شخصیت حقوقفی » را حقوق دانان در برابر واقعیت « شخصیت حقوقی » گذرانده . با این همه این فرضیه تنها یک ابداع فکری و بیگانه از واقعیت های بیرون از ذهن نیست بلکه نیازهای زندگی اجتماعی مبنای پیدایی این فرضیه بوده ات . وجود خواست ها ، منافع و هدفهای مشترک همه یا اکثریت اعضا یک جمع پایه و مبنای اصلی فکر و فرضیه شخصیت حقوقی است . این فرضیه اعلام می دارد که مردم یک اجتماعی دارای منافع فردی و شخصی اند ولی نفس زندگی اجتماعی مسئله ها و دشواری هایی پیدا می آورد که سامان دادن آنها به سود همه شهروندان یا اکثریت اعضا آن اجتماع است . پس در جامعه افزون بر منافع فردی ، خواست های گروهی نیز هست .

اندیشه خواست ها و هدف های جمعی یا عمومی و پاسداری از این منافع – که می تواند در زمینه هایی با منافع فردی یکی نباشد – پایه و بن فرضیه شخصیت حقوقی است . این همیاری یا تشریک مساعی گروهی برای ادامه زندگی آدمیان در روی زمین نیامند به پدید آوردن سازمان هایی است این سازمان ها در واقع قطب هایی است که منافع گروه پیرامون آن متمرکز می شود . با آنچه که آورده شد به این هوده می رسیم که « شخصیت حقوقی » تنها یک فرضیه حقوقی نیست بلکه بر پایه واقعیت هایی که همان منافع و هدف های گوناگون مانند شرکت های بازرگانی ، حزب های سیاسی ، سندیکا و انجمن 9ها و جمعیت های هنری ، ورزشی ، ادبی و ... دارای شخصیت حقوقی اند . و کشور – ملت مهم ترین و نیرومندترین شخص حقوقی در درون و بیرون مرزها است . به گفتار دیگر کشور مهمترین قطب و مرکز اجتماع انسانی و پایه همبستگی این اجتماع انسانی است که در زبان سیاسی منافع ملی نامیده می شود . آنچه مسلم است چگونگی تشکیل و حدود اختیارها و وظیفه ها و نوع فعالیت همه اشخاص حقوقی را دولت یک کشور تعیین می کند و امروز در جهان ، هر دولتی با توجه به نظام سیاسی ، رشد اقتصادی و وضع و موقعیت


دانلود با لینک مستقیم


مسئله شخصیت حقوقی کشور

روش حل مسئله 18 ص

اختصاصی از اینو دیدی روش حل مسئله 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

روش حل مسئله

 

 یک روش دیگر باز در قالب الگوی حل مسائل.

قابل تحلیل بکارگیری تحت عنوان روش حل مسأله، روش یعنی در عمل اجرا کنیم یا گاهی روشهای مسأله محور نگر می‎گویند. در این روش چنانکه در الگو اشاره کردم به هیچ وجه معلم نقش انتقال اطلاعات را مستقیم و غیرمستقیم ندارد بلکه نقش راهنما را دارد. برای اینکه یک مقدار عینی ‎تر شود چون در مباحث گذشته در مورد حل مسأله بحث شد.

 حالا عزیزانی که می‎خواهند در الگوی حل مسأله مطالعه کنند می‎توانند آن بحث را دنبال کنند. ولی در اینجا سعی می‎کنند پراتیکال ،، عملی در مورد اجرای حل مسأله که اگر می‎خواهم در مورد آن الگو، روش بکار بگیرم ، چگونه عمل کنم.

در این روش، روش حل مسأله همیشه هم می‎شود یادگیری مشارکتی، یادگیری کار کرد. هم می‎شود گروهی و انفرادی کار کرد ولی اساس کار این است در مرحله اول وقتی معلم وارد کلاس می‎شود بجای انتقال اطلاعات موقعیتی را ایجاد می‎کند که برای شاگرد سؤال ایجاد کند یک موقعیت متناقض و متضاد و حتی همراه با تحیر و شگفتی و این موقعیت نامعین با همراه تغییر سبب می‎شود که سؤالات زیادی در ذهن شاگرد ایجاد شود.

 مثلاً : فرض کنیم می‎خواهد معلمی درباره برق ، الکتریسیته صحبت کند اون نمی‏آید که بگوید برق چیه ؟ الکتریسیته چیه؟ می‎آید چراغ رومیزی کلاس را جوری سازماندهی کرد .دارای پرده همیشگی است و با یک لامپ رومیزی این روشن می‎شود .البته لامپهای کوچک دیگر در کلاس هستند.

 

معلم به لیستها نگاه می‎کند یک مرتبه لامپ کلاس می‎ترکد یک موقعیت نامعین . کلایس تاریک یا نیمه تارک می‎شود . بچه ها سر را بلند می‎کند .چی شده حتی به طنز ممکن است، بقول یکی از معلمان بزگوار می‎گوید، یکی از شاگردان به دوستش می‎گه خنگه مگر نمی‎بیند لامپ منفجر شد.

راستی بچه‏ها لامپ چیست و جریان الکتریسیته چیست ، اصلاً‌چرا لامپ منفجر شده درچه چیزی در کلاس ایجاد می‏کند .

یا معلم دیگری در علوم اجتماعی درس آن وظایف شهرداری است ، نمی‎خواهد بگوید من وظایف شهرداری را می‎خواهم درس بدهم موقعیتی ایجاد کنم میآید یا یک حلقه فیلم قسمتی از شهر را که نارسایی دارد مطرح می‎کند با مصاحبه کوچک از مردم می‏‎کند بعد روی می‎کند. در آن محله تان که شما در آن زندگی می‎کنید چه مشکلاتی دارد .آن جلسه را با بچه‎ شروع می‎کند به بحث کردن .

 

و هرگروهی از بچه ها مشکلات شهرستان را یاداشت می‎کند و معلم اینها را یادداشت می‎کند و حتی ممکن است زمانی بگذرد که بچه ها دقت بیشتری کند.ازطلاعات محلتان را طرح می‎کنند روی تابلو می‎نویسند در کلاس.

  

مرحله دوم :

مرحله دوم سؤال معلم نه راستی بچه ها حل مشکلات به عهده کیست ؟ پس مرحله اول طرح مسأله یا ایجاد یک موقعیت سؤال برانگیز یا جدید نامعین یا متضاد .

 در مرحله دوم بحث تبادل نظر است. در مورد آن مسأله، این مشکلات مال کیست؟ ممکن بچه ها در کلاس مطرح کنند و بحث کنند گروهی عکس است بگذارید وظیفه استانداری ، فرمانداری، گروهی می‎گویند وظیفه شهرداری چیست؟

حرفها مختلفی بچه ها می‎گویند ، معلم همه اینها را می‎نویسد و می‎گوید بچه ها اینها را می‎گوید جزو وظایف آنها است مطمئنید یا خیر می‎گویند نه خیر می‎گوید برای اینکه شما بتواند دقیق پیش بینی کنید یا مثل همان لامپ علت چیست : هر کدام دلایل را می‎گویند . آیا این دلایلی را که شما می‎گویید : مطمئن هستید .

 بچه ‎ها :‌نه خانم یا آقا همین جوری می‎گوییم .

می‎گوید : بارک ا... همیم خوب، اشکالی نداره ،‌ حالا آمدید پیش بینی کردید این پیش بینی را فرضیه سازی گویند . راه حلی که شما دارید پیشنهاد می‎کنید. علتی را که دارید می‎گویید ولی هنوز اثبات نشده است بچه ها را در این جلسه می‎توانید گروه‎بندی کیند ، هدایت کنید بطرف فعالیتی خیل خوب.

حالا می‎توایند از کتابخانه ، از افراد، از هر جای کتاب درسی‎تان مطالعه کنید و پیدا کنید این وظایف این نارسها را پیدا کیند که می‎گوید کوچه برق ندارد، وظیفه کیست؟ بچه ها را به کتابها و افراد رجوع می‎دهد به عنوان یک محقق، اینجا در واقع کمک می‎کند به آزمایش فرضیه.

اطلاعات را جمع‎آوری می‎کنند و وقتی اطلاعات را جمع‎آوری می‎کنند گروه وارد کلاس دورهم می‎شوند . اطلاعات را روی هم می‎ریزند و مشورت می‎کنند.

بعدمعلم از اینها می‎خواهد که نماینده گروه بیاید در کلاس بگوید اطلاعاتی که بدست آورد .

 مثلاُ یکی می‎گوید این وظیفه شهرداری است.

چرا؟ من فلان کتاب را خواندم .منابع را اشاره می‎کند .با ذکر منابع .

بعد بحث می‎کند ممکن است عده‎ای رد می‎کنند نه خیر آقا ، این منبع ضعیف است .

بچه ‎ها کاملاً در چالشند درباره مسأله‎ای که معلم برایشان ایجاد کرده . در اثر این بحث و تبادل گروهی در کلاس همه، کلاس با هم در نهایت آن نظرات که درست است و جزو وظایف شهرداری وقتی به قوانین شهردار اشاره می‎کندحتی مسؤلیتها ، جمع بند می‏‎شود .

همین جاست که گاهی اوقات ممکن است که دانش آموز بگوید خانم معلم اگر جز وظایف شهرداری است، چرا شهردار نمی‏آید این کارها را انجام نمی‎دهد .

 معلم نمی‎آید از خودش بگوید گه چرا ؟ دلیل بیاورید .چرا از من می‎پرسید از شهردار بپرسید .

این سناریوی هست که دقیقاً در یک کتابهای غربی دقیقاً‌ مطرح شده در زمینه آمورش مسأله . میگویند خانم شهردار از کجا می‎گوید معلم توسط ؟؟؟ می‎زندبه اداره آموزش و پرورش‎تان شهردار را دعوت کنید که بایید . دو سه تا از بچه ها نماینده می‎شوند دنبال قضیه کار شهرداری بر او دعوت کنند در موضع یک مسأله اجتماعی است.

 شهردار دعوت می‎شود و بچه ها دونه دونه معلم هم این طرف آنها را تشویق می‎کند هستند صحبت کنید ، هدایت تهیه کننده و فیلم تهیه کنند و مطالب خودتان را مطالعه کنند.

شهردار همه اینها را گوش می‎دهد ، بقول نویسنده بعد می‎گوید: عزیزان من بله این وظایف من است و در آیین نامه و در قانون اساسی و شرح وظایف است . ولی من فرصت پیدا نکردم و محدودیت دارم .

یک دفعه دانش آموزی بلند می‎شود. « آقای شهردار اگر شما توانایی این کار را ندارید بگزارید کسی دیگر این وظایف را انجام بدهد .»

بقول نویسنده کتاب شهردار آنچنان عصبانی می‎شود که مدرسه را ترک می‎کند ولی بچه ها همچنان مصمم ، چرا شهردار این جوری کرد . چه وظایف‎ش را انجام نمی‎دهد.


دانلود با لینک مستقیم


روش حل مسئله 18 ص

تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز


تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 27صفحه

 

یکی ازمعدود باورهای اخترشناسی که با انقلاب کپرنیکی برانداخته نشد،اعتقاد به جهانی ثابت وایستا بود

که بروفق آن اجسام سماوی علی رغم برخورداری از حرکات مختلف،همواره درطول زمان ،تحول یا انبساط

نپذیرفته و نخواهند پذیرفت.این اعتقاد توسط اسحق نیوتن به صورت یک نظریه ، تحت عنوان «  نظریه جهان

ایستا » ارائه شد .

      یک سال پس ازارائه نظریه نسبیت عام ،آلبرت اینشتین مقاله ای باعنوان « ملاحظات کیهانشناختی درباره

نظریه نسبیت عام » ارائه کرد که آغازگرعصری نوین درکیهان شناسی شد .اینشتین بدلیل اعتقاد به جهان ایستا

به معادلات اولیه خود یک ثابت تحت عنوان « ثابت کیهان شناسی »اضافه کرد تااثر نیروی گرانش در فواصل

دوررا تعدیل کند ،زیرا معادلات اولیه یک کیهان در حال تحول را به ما نشان می داد.

      درسال 1929م ادوین هابل، ستاره شناس آمریکایی ،بطورتجربی ثابت کرد که جهان در حال انبساط است.

 بدین ترتیب اینشتن مجبور شد ثابت  کیهان شناسی را از داخل  معادلاتش حذف کند. البته فبل ازهابل ریاضیدان

روسی ،  فریدمن  ، معادلات اینشتین را با همان شکل اولیه ا ش مورد مطالعه قرار داد و پایه های نظری آنچه

 بعدها « کیهان شناسی انفجار بزرگ » نام گرفت را استوار کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز

تحقیق و بررسی درمورد هفت مسئله مزمن در سازمان ها 24 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی درمورد هفت مسئله مزمن در سازمان ها 24 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

هفت مسئله مزمن

مسائل مزمن در سازمان ها

سازمان ها را افراد به وجود می آورند. با آنکه تلاش می کنیم نظم و انضباط بیشتری را در زندگی حرفه ای خود اعمال کنیم، گرایشات شخصی را با خود به سازمانهایمان می‌بریم و بر آن می شویم که برای برطرف کردن نشانه های موجود و نشانه های دردناک حاد از راه حلهای سریع و فوری استفاده کنیم. در اینجا نیز فراموش می کنیم که باید به مشکلات مزمن و انگاره هایی که در فعالیتهای روزانه ما وجود دارد توجه نماییم.

هفت مسئله زیر گرچه در امریکا به وفور دیده می شوند، اما با توجه به تجربه ای که دارم می توان گفت تقریباً در همه نقاط دنیا مسائلی ایجاد می کنند.

مسئله شماره 1-فقدان پنداره و ارزشهای مورد توافق: یا سازمان مأموریت مشخصی را دنبال نمی کند و یا در تمام سطوح سازمان درک و پایبندی نسبت به این مأموریت وجود ندارد.

اغلب مقامات بلندپایه سازمانها متوجه نیستند که مأموریت سازمان خود را چگ.نه بیان کنند که پنداره و ارزشهای مورد باور را در تمام سطح سازمان به نمایش بگذارد. این کار مستلزم صرف وقت، حوصله و شکیبایی فراوان است و به ندرت سازمانهایی را پیدا می کنیم که در این زمینه قوی باشند. اغلب سازمانها در ظاهر مأموریت بخشی از فرهنگ حاکم بر ان سازمان به حساب نمی آید. هر فرهنگ به موجب تعریف پنداره و ارزشهای مشترکی دارد که در اعلامیه مأموزیت سازمان آمده است ودر تمام سطوح سازمانی درک و به مرحله اجرا گذاشته می شود.

مسئله شماره 2-فقدان خط مشی قوی: یا اصولاً خط مشی خوب برای سازمان مشخص نشده است ویا اینکه این خط مشی مأموزیت شرکت را به خوبی توضیح نمی‌دهد و یا به خواسته ها و نیازها و واقعیت موجود بی توجه است.

یک برنامه دارای خط مشی خوب باید هم پنداره و هم مسیر حرکت را نشان دهد. دقت کنید که برنامه دارای خط مشی شما از مأموریت سازمان شروع شود، پنداره و ارزشهای آن را در نظر بگیرد و به واقعیات محیطی توجه داشته باشد تا کالا یا خدمتی که ارائه می دهید مقبول و با ارزش باشد. توجه داشته باشید که قرار گرفتن در حد تعادل بسیار ارزشمند است.

مسئله شماره3-همخوانی ضعیف: همخوانی ضعیف میان ساختار و ارزشهای مشترک میان پنداره و نظامها.

اگر داراییک نظام ارزشی مشترک نباشید، از منبع درونی امنیت و ایمنی بی بهره اید. در این شرایط امنیت خود را کجا تأمین می کنید؟ از ساختار و نظامهای بی انعطاف، چرا؟ به این دلیل که به شما امکان پیش بینی می دهد. پیش بینی اینکه فردا صبح خورشید طلوع می کند.با داشتن ساختار و نظامهای سختگیرانه امکان پیش بینی پیدا می کنید، اما از انعطاف لازم برای تطبیق دادن خود با جریانات امور برخوردار نیستید.

مسئله شماره 4-سبک اشتباه: ممکن است فلسفه مدیریت یا پنداره و ارزشهای شرکت ناهمخوان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی درمورد هفت مسئله مزمن در سازمان ها 24 ص

دانلود مقاله کامل درباره هفت مسئله مزمن در سازمان ها 24 ص

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره هفت مسئله مزمن در سازمان ها 24 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

هفت مسئله مزمن

مسائل مزمن در سازمان ها

سازمان ها را افراد به وجود می آورند. با آنکه تلاش می کنیم نظم و انضباط بیشتری را در زندگی حرفه ای خود اعمال کنیم، گرایشات شخصی را با خود به سازمانهایمان می‌بریم و بر آن می شویم که برای برطرف کردن نشانه های موجود و نشانه های دردناک حاد از راه حلهای سریع و فوری استفاده کنیم. در اینجا نیز فراموش می کنیم که باید به مشکلات مزمن و انگاره هایی که در فعالیتهای روزانه ما وجود دارد توجه نماییم.

هفت مسئله زیر گرچه در امریکا به وفور دیده می شوند، اما با توجه به تجربه ای که دارم می توان گفت تقریباً در همه نقاط دنیا مسائلی ایجاد می کنند.

مسئله شماره 1-فقدان پنداره و ارزشهای مورد توافق: یا سازمان مأموریت مشخصی را دنبال نمی کند و یا در تمام سطوح سازمان درک و پایبندی نسبت به این مأموریت وجود ندارد.

اغلب مقامات بلندپایه سازمانها متوجه نیستند که مأموریت سازمان خود را چگ.نه بیان کنند که پنداره و ارزشهای مورد باور را در تمام سطح سازمان به نمایش بگذارد. این کار مستلزم صرف وقت، حوصله و شکیبایی فراوان است و به ندرت سازمانهایی را پیدا می کنیم که در این زمینه قوی باشند. اغلب سازمانها در ظاهر مأموریت بخشی از فرهنگ حاکم بر ان سازمان به حساب نمی آید. هر فرهنگ به موجب تعریف پنداره و ارزشهای مشترکی دارد که در اعلامیه مأموزیت سازمان آمده است ودر تمام سطوح سازمانی درک و به مرحله اجرا گذاشته می شود.

مسئله شماره 2-فقدان خط مشی قوی: یا اصولاً خط مشی خوب برای سازمان مشخص نشده است ویا اینکه این خط مشی مأموزیت شرکت را به خوبی توضیح نمی‌دهد و یا به خواسته ها و نیازها و واقعیت موجود بی توجه است.

یک برنامه دارای خط مشی خوب باید هم پنداره و هم مسیر حرکت را نشان دهد. دقت کنید که برنامه دارای خط مشی شما از مأموریت سازمان شروع شود، پنداره و ارزشهای آن را در نظر بگیرد و به واقعیات محیطی توجه داشته باشد تا کالا یا خدمتی که ارائه می دهید مقبول و با ارزش باشد. توجه داشته باشید که قرار گرفتن در حد تعادل بسیار ارزشمند است.

مسئله شماره3-همخوانی ضعیف: همخوانی ضعیف میان ساختار و ارزشهای مشترک میان پنداره و نظامها.

اگر داراییک نظام ارزشی مشترک نباشید، از منبع درونی امنیت و ایمنی بی بهره اید. در این شرایط امنیت خود را کجا تأمین می کنید؟ از ساختار و نظامهای بی انعطاف، چرا؟ به این دلیل که به شما امکان پیش بینی می دهد. پیش بینی اینکه فردا صبح خورشید طلوع می کند.با داشتن ساختار و نظامهای سختگیرانه امکان پیش بینی پیدا می کنید، اما از انعطاف لازم برای تطبیق دادن خود با جریانات امور برخوردار نیستید.

مسئله شماره 4-سبک اشتباه: ممکن است فلسفه مدیریت یا پنداره و ارزشهای شرکت ناهمخوان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره هفت مسئله مزمن در سازمان ها 24 ص