اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله فردوسی.DOC

اختصاصی از اینو دیدی مقاله فردوسی.DOC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 10 صفحه

فردوسی. حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی (حدود ۳۱۹ تا حدود ۳۹۷ هجری شمسی)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده‌است.
او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.در ایران ۲۵ اردیبهشت بنام روز ملی فردوسی نامگذاری شده است تولد بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۱۹ هجری شمسی در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد. استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۱۹ شده‌است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۷۵ شمسی می‌دانند: و از این که فردوسی در سال ۳۷۵ پنجاه و هشت ساله بوده‌است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۱۹ متولد شده‌است. تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته‌است، در ده «باز» نوشته‌است که معرب «پاژ» است.
منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند.
پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد. نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده‌است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده‌است، «منصور».
نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده‌است.
محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده‌است.
منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء).
تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته‌است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده‌است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده‌است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند. کودکی و تحصیل پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته‌است.
در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته‌است و نیز تحصیلات مناسبی کرده‌است.
بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده‌است.
به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴). جوانی و شاعری کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده‌است.
ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند. با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته‌است و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فردوسی.DOC

تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه فردوسی 13 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه فردوسی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

زندگی نامه  فردوسی

حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است. فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.

همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.

چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.

او خود می گوبد:

بسی رنج بردم بدین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب

فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.

اَلا ای برآورده چرخ بلند چه داری به پیری مرا مستمند چو بودم جوان برترم داشتی به پیری مرا خوار بگذاشتی به جای عنانم عصا داد سال پراکنده شد مال و برگشت حال

بر خلاف آن چه مشهور است، فردوسی سرودن شاهنامه را صرفاً به خاطر علاقه خودش و حتی سالها قبل از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.

اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد.

علت این که شاهنامه مورد پسند سلطان محمود واقع نشد، درست معلوم نیست.

عضی گفته اند که به سبب بدگوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بی دینی متهم شد (در واقع اعتقاد فردوسی به شیعه که سلطان محمود آن را قبول نداشت هم به این موضوع اضافه شد) و از این رو سلطان به او بی اعتنائی کرد

ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند.

به هر حال سلطان محمود شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد کرد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت: که "شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست".

گفته اند که فردوسی از این بی اعتنائی سلطان محمود بر آشفت و چندین بیت در هجو سلطان محمود گفت و سپس از ترس مجازات او غزنین را ترک کرد و چندی در شهرهائی چون هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر می رفت تا آنکه سرانجام در زادگاه خود، طوس درگذشت.

تاریخ وفاتش را بعضی 411 و برخی 416 هجری قمری نوشته اند.

فردوسی را در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.

در تاریخ آمده است که چند سال بعد، محمود به مناسبتی فردوسی را به یاد آورد و از رفتاری که با آن شاعر آزاده کرده بود پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افتاد و فرمان داد تا ثروت فراوانی را برای او از غزنین به طوس بفرستند و از او دلجوئی کنند.

اما چنان که نوشته اند، روزی که هدیه سلطان را از غزنین به طوس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرون می بردند.

از فردوسی تنها یک دختر به جا مانده بود، زیرا پسرش هم در حیات پدر فوت کرده بود و گفته شده است که دختر فردوسی هم این هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و آن را پس فرستاد.

شاهنامه نه فقط بزرگ ترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عهد سامانی و غزنوی به یادگار مانده است بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران قدیم و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی است.

فردوسی طبعی لطیف داشته، سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق خالی بود و تا می توانست الفاظ ناشایست و کلمات دور از اخلاق بکار نمی برد.

او در وطن دوستی سری پر شور داشت. به داستانهای کهن و به تاریخ و سنن قدیم عشق می ورزید.

ویژگیهای هنری شاهنامه:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زندگی نامه فردوسی 13 ص

تحقیق و بررسی در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی 7ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

(حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستان‌هایی سرِهم کنند

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۲۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۸۷ قمری می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

[...]

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۸۷ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۲۹ متولد شده است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده است، رد شده است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی

شاهنامه مهم ترین اثر فردوسی و یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی می باشد.

فردوسی برای سرودن این کتاب در حدود پانزده سال بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری کار کرد و آن را در سال ۳۸۴ قمری پایان داد. فردوسی از آنجا که به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی 7ص

دانلود تحقیق اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود تحقیق اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 15 صفحه

اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگترین شاعر دوره سامانی و غزنوی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است.
  فردوسی در طبران طوس به سال 329 هجری بدنیا آمد.
پدرش از دهقانان طوس بود و در آن ولایت مکنتی داشت.
از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم؛ اینقدر معلوم است که در جوانی از برکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی افتاده است.
فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات راجع به گذشته ایران علاقه می ورزید.
همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را بفکر نظم شاهنامه انداخت.
چنانکه از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بود.
مدتی را که بر سر این کار رنج برد بتفاوت 25، 30 و 35 سال ذکر میکنند.
آنچه محقق است این است که وی برای نظم کتاب نه از روی ترتیبی که اکنون در توالی داستانها است کار کرده و نه اینکه بدون وقفه مشغول نظم و تصنیف آن بوده است.
 به هر حال فردوسی نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خویش را وقف شاهنامه کرد و بر سر اینکار جوانی خود را به پیری رسانید.
به امید اتمام شاهنامه تمام ثروت و مکنت خود را اندک اندک از دست داد.
در اوایل شروع این کار، هم خود او ثروت و مکنت کافی داشت و هم بعضی از رجال و بزرگان خراسان وسایل آسایش خاطر او را فراهم می کردند.
اما در اواخر کار که ظاهراً قسمت عمده شاهنامه را به اتمام رسانده بود در دوران پیری گرفتار فقر و تنگدستی گردید، و در دوران قحطی و گرسنگی خراسان که در حدود سال 402 هجری قمری روی داد، از ثروت و دارائی عاری بود.
 باید دانست بر خلاف آنچه مشهور است، فردوسی شاهنامه را صرفاً بخاطر علاقه خویش و حتی سالها قبل از آنکه سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، در صدد برآمد که آنرا بنام پادشاهی بزرگ کند و بگمان اینکه سلطان غزنین چنانکه باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را بنام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.
اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن شاعر را ندانست و او

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اثر جاویدان حکیم ابوالقاسم فردوسی

فردوسی

اختصاصی از اینو دیدی فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فردوسی

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی (حدود ۳۱۹ تا حدود ۳۹۷ هجری شمسی)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده‌است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده‌است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته‌است، داستان‌هایی سرِهم کنند.

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۱۹ هجری شمسی در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۱۹ شده‌است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۷۵ شمسی می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۷۵ پنجاه و هشت ساله بوده‌است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۱۹ متولد شده‌است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته‌است، در ده «باز» نوشته‌است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده‌است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده‌است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده‌است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده‌است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته‌است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده‌است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده‌است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته‌است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته‌است و نیز تحصیلات مناسبی کرده‌است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده‌است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده‌است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته‌است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته‌است، شروع کرده‌است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده‌است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده‌است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده‌است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده‌است، رد شده‌است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده‌است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی

شاهنامه مهم ترین اثر فردوسی و یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی می‌باشد.

فردوسی برای سرودن این کتاب در حدود پانزده سال بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری کار کرد و آن را در سال ۳۷۲ شمسی پایان داد. فردوسی از آنجا که به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید («ندیدم کسی کش سزاوار بود»)، مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخش‌های دیگری نیز به مرور به شاهنامه افزود.


دانلود با لینک مستقیم


فردوسی