اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره عمومی

اختصاصی از اینو دیدی دانلودمقاله ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره عمومی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پروش است ولی می‌توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد . معمولاً پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمون ها مورد سنجش قرار می گیرد و نمراتی که دانش آموزان در دروس مختلف کسب می نمایند نشانی از میزان پیشرفت تحصیلی آنان تلقی می کنند .
یک مرحله از طراحی آموزش ، تعیین نظام ارزشیابی است . ارزشیابی صحیح اطلاعاتی از قبیل نقاط قوت و ضعف موجود در طرح ، صحت و دقت نحوه ارزشیابی و میزان آمادگی شاگردان برای قبول آموزشهای بعدی را در اختیار معلم قرار می دهد .
نتایج ارزشیابی تشخیص و مقایسه آن با ارزشیابی پایان تدریس می تواند معیار موثری باشد زیرا تا اطلاعات بدست آمده ، از ارزش و اعتبار بیشتری برخوردار شود . نتیجه ارزشیابی و سنجش میزان یادگیری شاگردان می تواند نمایانگر موفقیت یا عدم موفقیت برنامه آموزشی باشد . اگر نتایج ارزشیابی چندان رضایت بخش نباشد می تواند دلایل زیر را برای توجیه آن بکار برد .
1-بیان نشدن هدف آموزش به طور صریح و روشن .
2-خوب نبودن کیفیت محتوا
3-عدم تناسب روش تدریس با هدف تدریس
4-فراهم نشدن شرایط لازم برای یادگیری
5-ناتوانی دانش آموزان به دلایل مختلف (وجود مشکلات شخصی)
6-عدم تناسب نحوه ارزشیابی با هدف به این صورت که سئوالها گنگ بیان شده باشند یا آنقدر طولانی باشند که تمام وقت شاگرد برای خواندن متن صرف شود یا سوالات متناسب با زمان پاسخگویی نباشند .
بهرحال معلم باید از تجارب حاصل از طرح و برنامه برای طراحی بعدی و پیشبرد هدفهای آموزشی استفاده کند . در واقع ارزشیابی جهت اصلاح مستمر برنامه است که می‌تواند معلم را نسبت به فعالیت های رو به رشد خود امیدوار سازد .
متاسفانه وقتی سخن از امتحان به میان می آید نوعی غرور در شخصیت معلم و نگرانی و اضطراب در چهره شاگردان بوضوح مشاهده می شود . مفاهیم مختلف ارزشیابی برای شاگردان همراه با تدریس است زیرا در آنها معنای شکست یا موفقیت را تداعی می کند . معلم همواره از امتحان به عنوان یک ابزار قدرت استفاده می کند و با ایجاد زمینه های نامطلوب آموزشی نوعی وحشت از امتحان ایجاد می کند در حالیکه امتحان مشخص می سازد که معلم و فراگیر تا چه حدی به هدفهای آموزشی نایل شده اند .
هدفهای ارزشیابی و امتحان
امتحان و ارزشیابی اگر به صورت صحیح و علمی انجام گیرد امکان دستیابی به هدفهای بسیاری را فراهم می کند که مهمترین آنها عبارتند از :
1-کشف نقط قوت و ضعف دانش آموزان در هر یک از زمینه های یادگیری به منظور برنامه ریزی برای اصلاح نارسایی ها .
2-ایجاد انگیزه و رغبت در دانش آموزان در جهت یادگیری و مطالعه صحیح .
3-کشف نقاط مثبت و منفی روش تدریس معلم و کوشش برای اصلاح کیفیت .
4-بررسی نارسائی های احتمالی برنامه درسی به منظور ارائه پیشنهاد به مسئولان برنامه ریزی .
5-تعیین نمره دانش آموز به منظور
الف : پیش بینی امکانات آموزش جبرانی برای دانش آموزان ضعیف
ب : پیش بینی امکانات آموزش جبرانی فشرده برای دانش آموزان قوی

 


تهیه بانک سوالات استاندارد :
برای اینکه اشکالات و محدودیت های موجود در سوالهای امتحانی ریاضی متوسطه مشخص شود باید بررسی در روی سئوالات امتحانی سالهای مختلف به عمل آمد نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که اولاً بسیاری از طراحان سوالهای امتحانی به جنبه ای سطحی یادگیری توجه دارند و گنجاندن مطالب اساسی در سوالهای امتحانی غفلت می ورزند . ثانیاً بین سوالهای طرح شده در استانهای مختلف کشور موازین مورد ارزشیابی تفاوت فراوانی وجود دارد بطوریکه نمی توان گفت ارزشیابی در مناطق کشور یکسان است . بانک سوالات می تواند به عنوان یک وسیله یا ابزار آموزشی و ارزشیابی مورد استفاده معلمان قرار گیرد . بانک سوالات می تواند شامل سوالاتی با سطح دشواری آسان ، متوسط و دشوار باشد که با یک علامت خاص معرفی شود . سئوالاتی که اکثریت دانش آموزان پاسخ دهند جزء سوالات‌آسان و سئوالاتی بین 40 تا 70% دانش آموزان پاسخ دهند سئوالات متوسط و سوالاتی که کمتر از 40% پاسخ دهند سوالات دشوار نام برده شود با استفاده از دبیران مجرب و کارآزموده که تدریس درس خاصی را به عهده داشته باشند و به صورت یک کار گروهی بانک سوالات را تهیه و در اختیار معلمین قرار دهند . هر معلم بسته به نوع ارزشیابی که مایل است در فصلی خاص انجام دهد سئوالات را آسان را متوسط و را دشوار انتخاب کند و در تهیه سوالات از آسان به دشوار تنظیم شود .
ارزشیابی در سه مرحله انجام گیرد :

 


1-ارزشیابی از آموخته های قبلی دانش آموزان :
مطالب درسی و یا فنی با یکدیگر پیوستگی عمومی دارند . چنانچه دانش‌آموزان مطالب سطوح پایین تر را به خوبی درک نکرده باشند نمی توانند مطالب سطوح بالاتر را بیاموزند . در مواردی که معلم می خواهد تدریس مطالب تازه ای را شروع کند باید از میزان معلومات و آموخته های قبلی و پایه دانش آموزان اطلاع داشته باشد برای اندازه گیری این معلومات می تواند از سئوالات بانک استاندارد با توجه به مطالب درسی استفاده کند این نوع ارزشیابی را ارزشیابی ورودی می نامند .

 



2-ارزشیابی مرحله ای از آموخته های دانش آموزان :
معلم باید پس از تدریس بر مطلب از کتاب از آموخته های دانش آموزان به عنوان امتحان کلاسی ارزشیابی کند و از نتایج ارزشیابی می تواند میزان یادگیری دانش آموزان و نقاط قوت و ضعف آنها را نام برد . در بعضی موارد ممکن است لزوم آموزشهای جبرانی و کمکهای فردی به بعضی از دانش‌آموزان احساس شود معلم می تواند از نتایج ارزشیابی مرحله ای تشخیص دهد که دانش آموزان کدامیک از مطالب تدریس شده را یاد نگرفته اند و تا چه حد تکرار یا مرور مجدد آنها ضرورت دارد . معلمان می تواننند با توجه به هدف ارزشیابی به تناسب محتوا و سطح دشواری از بانک سوالات ، سوالات مناسب انتخاب کنند.

 


3-ارزشیابی پایانی :
معمولاً در زمان خاصی مثلاً پایان ترم اول یا ترم دوم انجام می گیرد و هدف تعیین نمراتی برای دانش آموزان است که بر اساس آنها تشخیص دهند کدام یک می توانند به مرحله بالاتری ارتقاء پیداکنند . که ازکل مطالب کتاب و با رعایت بودجه بندی و انتخاب سوال از ساده به مشکل انجام گیرد .
بارم بندی سوالها :
بارم سوالات مطابق جداول اعلام شده باشد و پس از آزمون معلم شخصاً پاسخ سوالها و حل مسائل را برای خود بنویسد . اجزاء هر سوال را مشخص نماید و برای هر سوال بطور جداگانه در قسمتهای مختلف بارم منظور نماید .
تجزیه و تحلیل نتایج امتحان :
تجزیه و تحلیل نتایج امتحان برای هدفهای زیر انجام می گیرد :
1-کشف نقاط قوت و ضعف شاگردان به منظور هدایت یادگیری آنان .
2-ارزشیابی سطح کارآیی روش تدریس معلم و کوشش برای اصلاح نارساییهای احتمالی و افزایش مهارت معلم در تدریس .
آگاهی معلم و شاگرد از جنبه های مثبت فرایند تدریس ، یادگیری فعالیت بیشتر آنان در این راه را تداوم می بخشد . آگاه شدن از جنبه های منفی و نقاط ضعف تدریس و یادگیری ، راه را برای اصلاح نارسایی های موجود هموار می کند .
برای دستیابی به این هدفها ، لازم است نتایج امتحان از روی پاسخهایی که دانش آموزان به هر یک از پرسشهای امتحان می دهند ، بر اساس روشهای ساده آماری تجزیه و تحلیل شود . نتایج امتحان معمولاً به صورت نمره های عددی از صفر تا 20 تعیین می شود . گرچه تا اندازه ای می توان از روی نمره امتحانی هر دانش آموز سطح پیشرفت او را ارزشیابی کرد اما تنها با در دست داشتن نمره امتحانی معلوم نمی شود که دانش آموز مورد نظر ، به کدام یک از هدفهای آموزشی رسیده و به کدام یک دست نیافته است . همچنین از روی نمره های امتحانی دانش آموزان یک کلاس ، به درستی نمی توان معلوم کرد نارسایی های احتمالی موجود در مواد و وسایل آموزشی و یا روشهای تدریس معلم به کدام بخش و یا کدام هدف آموزشی مربوط می شود بنابراین، اینکار را می توان با تجزیه و تحلیل آماری نتایج امتحان و با روش نظامدار انجام داد . در اینجا روش تجزیه و تحلیل امتحان به شیوه ای بسیار ساده و مقدماتی برای اطلاع معلمان بیان می گردد . تجزیه و تحلیل نتایج امتحان برای پاسخ دادن به پرسشهای زیر انجام می گیرد :
1-هر یک از دانش آموزان به کدام یک از هدفهای آموزشی رسیده و به یک نرسیده است ؟
پاسخ این پرسش را می توان از روی پاسخ هر دانش آموز به هر یک از پرسشهای امتحان بدست آورد نتیجه این کار را در اصطلاح ، عملکرد هر دانش آموز در هر یک از فرایندهای یادگیری می نامند . زیرا هر پرسش امتحانی یک فرایند یادگیری را اندازه می گیرد .
2-بطور کلی هر یک از دانش آموزان تا چه اندازه به هدفهای آموزشی رسیده است ؟
برای پاسخ دادن به این پرسش لازم است سطح عملکرد هر دانش آموز در کل آزمون تعیین شود عملکرد دانش آموز در کل آزمون ، نشان می دهد که او به چند درصد از هدفهای آموزشی رسیده است .
3-بطور متوسط دانش آموزان کلاس تا چه اندازه به هدفهای آموزشی رسیده اند ؟
پاسخ این پرسش نشان خواهد داد که چند درصد دانش آموزان کلاس ، به هر پرسش امتحانی پاسخ درست داده اند . نتیجه حاصل از این بررسی را عملکرد کلاس در هر یک از فرایندهای یادگیری می نامند .
4-بطور کلی دانش آموزن کلاس تا چه اندازه به هدفهای آموزشی رسیده‌اند ؟
برای پاسخ دادن به این پرسش لازم است تعیین شود که چند درصد دانش‌آموزان کلاس به هدفهای مورد انتظار معلم دست یافته اند . نتیجه ای را که از این بررسی بدست می آید ، می توان با چهار شاخص مشخص کرد .
این چهار شاخص عبارتند از :
1-عملکرد هر دانش آموز در هر یک از فرایندهای یادگیری
2-درصد عملکرد هر دانش آموز در کل آزمون (همه فرایندهای یادگیری)
3-درصد عملکرد کلاس در هر یک از فرایندهای یادگیری
4-درصد عملکرد کلاس در آزمون
بر اساس شاخصهای شماره 1 و 2 ، نقاط ضعف هر شاگرد در رابطه با هر یک از فرایندهای یادگیری و فرایند کلی تدریس - یادگیری (انتظارات معلم) مشخص می شود . اطلاعات دقیقی که معلم از این راه بدست می آورد و به وی امکان می دهد تا با آموزش مجدد ، آموزش جبرانی و ارائه تمرینهای لازم‌، یادگیری فرد فرد دانش آموزان را بهبود بخشد .
هر گاه از روی شاخص شماره 3 معلوم شود که تعداد زیادی از دانش‌آموزان به یک یا چند مورد از هدفهای درس نرسیده اند معلم باید مطالب مربوط به این هدفها را مجدداً تدریس کند .
گاهی عدم تحقق هدفهای درس نشانگر نارسایی های احتمالی در مواد و وسایل آموزشی ، روش تدریس معلم و یا حتی کیفیت پرسشهای امتحانی است . معلم می تواند با بررسی دقیق این عوامل ، برای رفع نارساییها و بهبود شرایط موجود اقدام نماید .
سطح کلی موفقیت کلاس در تحقق هدفهای درس بر اساس شاخص شماره 4 سنجیده می شود . این شاخص در عین حال مبین سطح کارآیی معلم در امر تدریس نیز هست . چنانچه این شاخص از حد مورد انتظار پایین تر باشد معلم باید در روش تدریس خود تجدیدنظر کند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره عمومی

دانلود مقاله سلب مالکیت بسبب منافع عمومی در حقوق فرانسه

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله سلب مالکیت بسبب منافع عمومی در حقوق فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
مفهوم سلب مالکیت بسبب منافع عمومی این است که ادارات دولتی و با شهرداری ها و همچنین موسسات ملی که هدفشان رفع نیازمندیهای عمومی است بتواند اموال غیر منقول خصوصی (نظیر زمنی و ساختمان) را در مقابل پرداخت بهای عادله به نیازمندیهای عمومی (مثلاً توسعه و ایجاد معابر و بناهای عمومی) اختصاص دهند.
سلب مالکیت تا حدی با ملی کردن مالکیت شباهت دارد که بعداً در باره آن سخن خواهیم گفت.
برای سلب مالکیت و انتقال ملک بمتقاضی رعایت تشریفات خاصی ضروری است که عبارت از دادرسی مخصوصی میباشد که بوسیله دادگاههای اختصاصی صورت میگیرد, زیرا اعمال آن مستلزم رعایت مصالح موسسات عمومی و سرعت در دادرسی است که از دادگاههای عمومی نمیتوان آنرا توقع داشت.
در حقوق فرانسه, متقاضی سلب مالکیت, اعم از اینکه ادارات دولتی و یا ششهرداری و یا موسسات ملی باشد, در صورت نیاز, نقشه عملیات خود را ترسیم میکند و آنرا با توضیحات کامل و ذکر دلائل نیازمندیهای خود بفرمانداری ارسال میدارد. پس از وصول این درخواست بفرمانداری و انجام تحقیقات لازم, پرونده امر بدادگاه اختصاصی سلب مالکیت فرستاده میشود.
دادگاه پس از رسیدگی حکم به سلب مالکیت مدعی علیه و انتقال آن به متقاضی در برابر بهای عادله صادر میکند. این حکم قابل رسیدگی پژوهشی و فرجامی است.
سلب مالکیت در قوانین ایران نیز پیش بینی شده و مطابق اصل 15 متم قانون اساسی باید بموجب قانون باشد. در ایران بر سلب مالکیت قانون واحدی حکومت نمیکند و از این حیث بین قوانین سلب مالکیت و مراجع رسیدگی و تشریفات آن هم آهنگی وجود ندارد. بعبارت دیگر سازمان اداری ایران از نظر رسیدگی بدعاوی بین دولت و موسسات ملی و افراد مردم هنوز ناقص است و رسیدگی باین اختلافات بیشتر در مراجع اداری صورت میگیرد. شورای دولتی هم که آخرین مرجع رسیدگی بدعاوی مذکور است با وجود تصویب آن از سال 1339 تا کنون تشکیل نشده است.
اولین قانونی که درباره سلب مالکیت وضع گردید, برای توسعه معابر بود و در دوم مهر ماه 1306 بصورت ماده واحده بتصویب رسید.
این قانون مقرر میداشت: وزارت مالیه مجاز است مبلغ 135 هزار تومان از محل اضافی عایدات 1305 برای آوردن آب رودخانه از خارج بتهران و تادیه قیمت خرابی وارده از عریض شدن خیابان و ساختمان همان خیابانها پرداخت نماید.
ماده مذکور تنها پرداخت خسارت ناشی از عریض شدن خیابانها را معین کرده و طرز رسیدگی بدان را تعیین نکرده بود. سپس در 23 آبانماه 1312 قانون احداث و توسعه معابر و خیابانها بتصویب رسید. این قانون طرز رسیدگی را هم معین نمود. بالاخره در اول تیر ماه 1320 قانون اصلاح قانون توسعه معابر تصویب شد که رسیدگی باختلاف میان شهرداری و مالکین را به هیئت حل اختلاف سه نفری مرکب از نماینده انجمن شهر, نماینده دادگستری و نماینده وزارت کشور واگذار کرد. رای هیئت نیز غیر قابل شکایت و قطعی بود.
تصویبنامه هیئت وزیران 27 شهریور ماه 1325 در 43 ماده چگونگی تشکیل هیئت حل اختلاف, شرایط دادخواست, احضار اصحاب دعوی, طرز رسیدگی, صدور اجرائی و غیره را معین کرد.
قانون 1320 و تصویبنامه آن مدت زیادی مورد استفاده شهرداری بود و سپس بموجب قانون نوسازی و عمران شهری مصوب 1347 ملغی گردید.
بعداً قوانین و مقررات دیگری در موضوعات مختلف تصویب شد: از قبیل قوانین بهره برداری از معاون مصوب اردیبهشت ماه 1336, روابط مالک و مستاجر مصوب خرداد ماه 1339_ ااصلاحات ارضی مصوب دیماه 1340 و ما بعد _ ملی شدن جنگلها و مراتع مصوب 6 بهمن ماه 1341 سهیم شدن کارگران در سود کارخانه مصوب دیماه 1341 و متمم آن مصوب خرداد ماه 1343 _ طرز تقویم و تملک اراضی مورد نیاز سد فرحناز پهلوی ( لتیان) مصوب 28 اردیبهشت ماه 1345 _ حفظ و حراست آبهای زیرزمینی مصوب 27 آذرماه 1347 _ نوسازی و عمران مصوب 27 آذرماه 1947 _ نوسازی عباس آباد مصوب 27 آذرماه 1950 _ اینها در زمره قوانینی است که در آن سلب و تحدید مالکیت پیش بینی شده است.
در میان این قوانین, قانون نوسازی و عمران شهری مصوب 1347 از لحاظ شهرسازی و شهرداری از همه مهمتر است. این قانون درباره تصرف و خرید املاک مردم بمنظور اجرای طرحهای نوسازی و عمران و ایجاد تاسیسات شهری و توسعه و اصلاح معابر و نیز نظارت بر ساختمان و طرز استفاده از اراضی داخل در محدوده شهرها مقرراتی وضع کرده است.
بموجب این قانون, شهرداری مکلف است که پس از تصویب طرح مورد نظر خود, در ظرف یکماه جزئیات طرح و تاریخ شروع و مدت تقریبی اجرای آنرا جهت اطلاع عموم آگهی کند و ظرف 3 ماه پس از آگهی مزبور نسبت بپرداخت قیمت اراضی و اماکن بصاحبان املاک اقدام و سپس با دو ماه مهلت برای تخلیه ملک, نسبت بتصرف و تخریب آنها عمل نماید. عدم مراجعه مالک یا مالکین برای دریافت بها مانع طرح نخواهد بود.
ارزیابی زمینها و ساختمانهائی که به ترتیب مذکور بتصرف شهرداری در می آید توسط هیئتهائی که شهرداری تعیین میکند انجام میگیرد.
در هر مورد که بموجب این قانون ملکی باید بهشهرداری منتقل شود, هرگاه مالک امضای سند و انتقال ملک استنکاف کند, دادستان شهرستان یا نماینده او اسناد انتقال و دفاتر مربوطه را امضاء خواهد کرد و بهای ملک بصندوق ثبت سپرده خواهد شد.
دراین مقاله سعی شده است که سلب مالکیت در حقوق فرانسه, و تحولاتی که در طی زمان در مفهوم آن و طرز رسیدگی بآن پیدا شده است مورد مطالعه قرار گیرد.
با ملاحظه این نکات خواهیم دید که طرز دادرسی در سلب مالکیت با دادرسی عادی فرق دارد و رسیدگی بآن در صلاحیت دادگاههای اختصاصی است. تشریفات رسیدگی, ارزیابی املاک, انتقال و غیره با ترتیب خاصی صورت میگیرد تا از یک سو حقوق مالکان و از سوی دیگر حقوق متقابل دولت و موسسات عمومی حفظ و حمایت شود.
در حقوق قدیم فرانسه, مقررات سلب مالکیت تدوین نشده بود. زیرا حکومت سلطنتی بود و شاه در واقع مالک تمام اراضی کشور بحساب می آمد و نسبت بآن اختیار مطلق داشت. افراد ملت با اجازه وی از این اموال استفاده میکردند و بکشت و زرع و احداث ساختمان و دیگر امور می پرداختند. هنگامیکه شاه موافقت بدادن ملکی بیکی از رعایای خود میکرد, در واقع اجازه استفاده از املاک خود را بوی میداد و عین ملک مبلغی بر سم عوض از طرف رعیت صورت میگرفت که باصطلاح آنروز بآن مطالبه ملک یا استرداد ملک می گفتند میزان مبلغ مذکور ثابت نبود و همیشه از طرف دولت برای مدتی معین میشده است.
این ترتیب تا انقلاب کبیر فرانسه دوام داشت ولی بعداً بر اثر انقلاب و تحولات ناشی از آن, تقاضای مطالبه ملک از جانب رعایا رو بازدیاد نهاد.
قوانین انقلابی سعی در توسعه حقوق رعایا داشتند مثلاً اعلامیه حقوق بشر که بعداً از انقلاب تدوین شد و سپس جزء موضوعه فرانسه گردید, در ماده 17 خود برای اولین بار چنین مقرر میداشت:
حق مالکیت خصوصی همیشه قابل احترام و غیر قابل تجاوز است, و کسی را نمیتوان از آن محروم کرد, مگر برای احتیاجات عمومی و یا اجازه قانون و با پرداخت قبلی بهای عادله.
در این ماده دلائلی که سلب مالکیت را مجاز میسازد بدین شرح است:
1 _ وجود احتیاجات عمومی.
2 _ اجازه قانون.
3 _ الزام پرداخت بهای عادله پیش از خلع ید مالک.
بموجب قوانین کنونی سلب مالکیت, رعایت مراتب فوق در دست ادارات دولتی و موسسات عمومی است که بوسیله مقامات عالیرتبه کشوری (استانداران و فرمانداران) صورت میگیرد ولی بعد از سال هشتم انقلاب کبیر فرانسه با دخالت شورای استانداری انجام میشد که بیشتر جنبه اداری داشت تا جنبه قضائی.
پس از روی کارآمدن ناپلئون بناپات و برقراری رژیم امبراطوری, قانون مدنی تدوین شد. ماده 545 آن قانون با استفاده از مفاد اعلامیه حقوق بشر موارد سلب مالکیت را توسعه داد, چه ماده مذکور بجای استعمال عبارت احتیاج عمومی عبارت فایده عمومی که معنای آن وسیعتر از معنای اولی است بکاربرد.
قانون 10 مارس 1810 ناپلئون آئین دادرسی بدان را نیز تعیین کرد, و رسیدگی مقدماتی سلب مالکیت را بمقامات اداری محول ساخت و رسیدگی بعدی را در صلاحیت مقامات قضائی قرار داد تا آنان با رسیدگی های لازم ملک را از مالک اصلی بمتقاضیان انتقال دهند و بهای عادله آنرانیز معین نمایند. ولی اعمال قانون مذکور سبب شد که دادرسی بطول انجامد و بهای ملک نیز بطور دقیق و واقعی تعیین نشود. زیرا در رسیدگیهای اداری چنانکه باید و شاید باصول و موازین قضائی توجهی نمیشد.
بعد از ناپلئون بر اثر ازدیاد کارهای ساختمانی ( راههای شوسه, راههای آبی و مجاری و کانالها و غیره) قانون 7 ژوئیه 1833 تصویب شد که کلیه مراحل رسیدگی را در صلاحیت دادگاههای دادگستری گذاشت تا سلب مالکیت با مراقبت و دقت کامل صورت بگیرد. تقویم املاک نیز بعهده هیئتی از مالکین واگذار شد که خود آنان نیز بطور غیر مستقیم در آن ذینفع بودند و میتوانستند بهای املاک را معین کنند. ولی آنهم بعدها نتیجه خوبی نداد چه اعضای هیئت در ارزیابی املاک جانب کالکین را بیشتر از متقاضیان نگهمیداشت و بیطرفی کامل رعایت نمیشد.
بتدریج قوانین متعددی برای عمران و آبادی کشور وضع گردید که موراد سلب مالکیت را توسعه داد و در طرز رسیدگی بدان نیز تسهیلاتی ایجاد کرد, مثلاً قانون 30 مارس 1836 نحوه تملک زمینرا برای انجام کارهای نظامی بوسیله مقامات مربوطه معین کرد و در طرز رسیدگی بدان نیز تسهلاتی قائل شد. قانون 21 مه 1936 راجع به تملک و ارزیابی زمین برای ایجاد راههای ارتباطی شهرها و روستاها, دادرسی ساده ای با حضور هیت منصفه سه نفری ترتیب داد. ولی کلیه این مقررات بوسیله قانون 3 مه 1841 اصلاح و تنظیم گردید و این قانون مهمترین قانون سلب مالکیت قرن اخیر در فرانسه بوده است.
در دوره جمهوری سوم و چهارم موارد سلب مالکیت بعلت ازدیاد کارهای ساختمانی توسعه پیدا کرد. ولی تشریفات زائد قانون 1841 سبب اطاله دادرسی وبد. بدین جهت قوانین 6 نوامبر 1917 و 1918 و ژوئن 1921 بتصویب رسید. مفاد این قوانین مربوط بسلب مالکیت از نواحی معین و برای جلوگیری از افزایش بهای بعضی از مناطق کشور بود. ولی اجرای قوانین مذکور هم چنانکه باید و شاید نتیجه مناسبی نداد زیرا نقایص کار زیاد بود و همین امر سبب پیچیدگی دادرسی و اطاله آن میگردد.
دولت پیرنوال بالاخره با استفاده از اختیارات تام بموجب تصویبنامه 8 اوت 1930 و 30 نوامبر 1935 طرز رسیدگی را تا حدی تغییر داد و موارد نقص را تکمیل کرد. در این تصویبنامه ها بدو نکته زیر توجه شده بود:
1 _ سعی در سادگی و سرعت در دادرسی.
2 _ سعی در تقویم ملک به نحوی مناسبتر تا دولت از آن متضرر نشود. بدینجهت تصویبنامه عمل ارزیابی را که سابقاً در اختیار هیئتی مخصوص بود, بعهده کمیسیون داوری سه نفری واگذار نمود که ریاست آن با یکی از قضات دادگستری بود, و دو نفر عضو آن نیز یکی نماینده اداره دولتی یا ملی و دیگری نماینده مالک ملک بود. تصمیمات کمیسیون نیز قابل رسیدگی در دادگاههای دادگستری بود.
3 _ این تصویبنامه دادرسی مخصوص بنام دادرسی فوری و دادرسی خیلی قوری, پیش بینی نموده و شرایط آنرا نیز تعیین کرده بود.

 

ولی تصویبنامه مذکور نیز عملاً منجر به نتیجه خوبی نگردید: زیرا دادرسی بکندی صورت میگرفت که هم بضرر متقاضی سلب مالکیت و هم بضرر مالک تمام میشد. و از طرف دیگر نیز متقاضیان از موقعیت خود سوء استفاده میکردند و تقاضای خود را همیشه طوری بیان میداشتند که مورد را با دادرسی فوری که جنبه استثنائی داشت منطبق بکنند این نیز بسبب انحراف دادگاه و ناراحتی و تضرر مالک میشد.
دادرسی های استثانائی که بموجب نصوص قانونی و بعلت تغییرات حاصله بوجود آمده بود رو بتزاید گذاشت بطوریکه تعداد آنها تا سال 1958 که اصلاحات اساسی در قوانین سلب مالکیت بعمل آمده متجاوز از 163 نوع شده بود و این نیز سبب اختلال و بی نظمی بیش از حد دادرسی و عدم تامین قضائی میگردید. بعلاوه قضات دادگستری که برای ارزیابی ملک در هیئتهای مربوطه تعیین میشدند اطلاعات کافی در آن مسائل نداشتند: ارزیابی اموال غیز منقول و تعیین میزان خسارت و سرقفلی و غیره که بوسیله آنان بعمل میآید چندان رضایت بخش نبود و همچنین حل اختلاف بوسیله داوری در دادگاه استان نیز که قانون پیش بینی کرده بود نتایج چندان مناسب نمیداد.
طرز رسیدگی هم متناسب با توسعه عملیات ساختمانی خواه برای ایجاد آپارتمانهای مشترک, خواه برای سایر عملیات عمران و آبادی نبود. بدینجهت برای رفع احتیاجات جدید مقررات نوی وضع گردید از آنجمله قانون اوت 1953 زیر عنوان قانون اراضی که موارد سلب مالکیت را برای احداث ساختمان توسعه داد و قانون 7 اوت 1957 که برای توسعه و احداث ساختمانهای مسکونی و تجهیزات آنها بود بتصویب رسید.
در جمهوری پنجم که دولت ژنرال دو گل تشکیل گردید و اختیارات وسیعی بموجباصل 92 قانون اساسی 1952 گرفت. در امور سلب مالکیت نیز مانند سایر موارد مذکور در اصل 92 مقررات جدیدی بصورت تصویبنامه وضع و بمرحله اجرا گذاشت. تصویبنامه 27 اکتبر 1958 برای این منظور صادر گردید که هدف آن عبارت بود از:
_ حذف دادرسیهای فوری و اعمال دادرسی بطریق عادی بجز در چند مورد استثنائی.
_ اصلاح و تغییر مقررات رسیدگی اداری و وظائف متقاضی.
_ امکان تعیین بهای ملک پیشش از پایان رسیدگی اداری.
_ انجام ارزیابی بوسیله دادرسی ویژه بنام دادرس امور ارضی با کسب نظر رئیس ثبت محل و یکی از سردفتران محلی.
_ وضع مقررات مختلفه بمنظور توسعه و تسهیل عملیات ساختمانی و جلوگیری از بالا رفتن بیهوده بهای زمین و سفته بازی.
هر چند تصویبنامه 1958 سبب تسهیل در رسیدگی شد ولی عملا نقایصی داشت که میبایستی با تنظیم ائیننامه اجرائی در رفع آن کوشید بالاخره قانون 26 ژوئیه 1962 بتصویب رسید که قوانین سابق را اصلاح و بسه نکته زیر توجه کامل نمود:
1 _ اصلاح وضع دادگاههای اختصاصی سلب مالکیت: باین بیان که بر اثر فشار مجلس سنا بجای تعیین دادرس واحدی برای ارزیابی املاک, هیئتی معین گردید که ارزیابی را بطور دقیقتر و مناسبتر دهد.
این قانون میبایستی پس از گذشتن دو ماه از تاریخ انتشار با تنظیم آئیننامه اجرائی بمرحله اجرا گذاشته میشد, ولی متاسفانه تنظیم آئیننامه باشکالات عدیده برخورد کرد و بتصویب نرسید و در نتیجه قانون 1962 عملاً اجرا نشد. بالاخره قانون 10 ژوئیه 1965 تصویب شد که با تغییر و اصلاح قانون 1958, باز هم برای ارزیابی, دادرس امور ارضی را ابقاء کرد.
2 _ تغییر نحوه ارزیابی: ماده 22 قانون 1962 ماده 21 تصویبنامه 1958 را نسخ و قواعد محدودی معین نمود تا از بالا رفتن بیهوده بهای زمین و سفته بازی جلوگیری شود و این ترتیب فوراً بمرحله گذاشته شد.
3 _ ایجاد حق تقدم در خرید اراضی محدوده شهری و نواحی ساختمانی برای متقاضیان سلب مالکیت: قانون 1962 مقررات سابق را تغییر داد و ترتیب کاملاً تازه ای اتخاذ کرده که وضع سابق را اصلاح نمود.
مفهوم کنونی سلب مالکیت و مقایسه آن با طرق دیگر تصاحب اموال در فرانسه
تعریف جامع و مانع سلب مالکیت بسبب تحولات موجود در آن دشوار بنظر میرسد, اگر سلب مالکیت بسبب منافع عمومی باشد میتوان گفت که مفهومش عبارتست از اینکه: دولت یا موسسات عمومی, مالکیت مال یا حقوق غیر منقول یا استثنائاً حقوق معنوی را بسبب منافع عمومی و با پرداخت قبلی بهای عادله آن و بطور یکجانبه, تملک میکنند. برای تشریح این بهتر است که مفهوم سلب مالکیت را با دیگر طرق تصاحب املاک مقایسه کنیم:

سلب مالکیت و مصادره اموال
مصادره اموال عبارت از عملیاتی است که بموجب آن دولت یا ادارت دولتی بطور یکجانبه اشخاص حقیقی و یا حقوقی را بمنظور رفع احتیاجات استثنائی و موقتی, با شرایط قانونی مجبور میکند که خود یا بوسیله شخص ثالثی تعهد بانجام کاری کنند و یا حق استعمال اموال غیر منقول و منقول خود را بدولت واگذار نمایند.
با ملاحظه سلب مالکیت و مصادره اموال میتوان گفت که مفهوم آندو کاملاً از هم جدا نبوده بلکه بهم شباهت زیادی دارند. ذیلاً میتوان آندو را با هم مقایسه کرد.
از لحاظ ماهوی : با وجود اختلاف شکلی میتوان جهات تشابهی بین سلب مالکیت و مصادره اموال پیدا کرد. چه هدف هر دو انجام کارهای اجتماعی و منافع عمومی است:
سلب مالکیت نیز بعلت تغییراتی که بتدریج در آن پدیده آمده تا حدی شبیه به مصادره اموال شده است مثلاً مطابق قانون میتوان بنفع شخصی که از مالی بع=هتر از مالک آن استفاده میکند سلب مالکیت کرد. این ترتیب در مصادره اموال نیز معمول است زیرا جامعه از عمل مذکور استفاده میبرد.
سرایت دادن سلب مالکیت به حقوق عینی غیر منقول ( بجز مالکیت) مانند حق ارتفاق و حق انتفاع سبب نزدیکی مفهوم آن به مفهوم مصادره اموال میگردد. بعلاوه موارد مختلفی از آندو وجود دارد که مفهومشان با هم اشتباه میشوند مثلاً در سلب مالکیت از بعضی از حقوق و امتیازات مختلف برای وزارت دفاع ملی, مفهوم هر دو تقریباً یکی است.
ولی با اینحال یک اختلاف اساسی بین آندو وجود دارد و آن عبارت است از اینکه مصادره فقط از اموال منقول و حقوق عینی غیر منقول بعمل می آید. در صورتیکه سلب مالکیت همیشه در مورد اموال غیر منقول اعمال میشده است.
از لحاظ شکلی: مصادره اموال همواره با دخالت ادارات دولتی صورت میگرفت و هیچگونه شکایتی از آت بمقامات قضائی جایز نبوده است. ولی سلب مالیکیت مستلزم دخالت و رسیدگی قضائی بوده و با دخالت مقامات دادگستری صورت میگرفته است. ولی امروزه رسیدگی مراجع قضائی حذف شده و رسیدگی بآن را در صلاحیت دادگاههای اداری قرار داده اند مثلاً قانون 14 دسامبر در مورد سلب مالکیت بسبب عملیات ساختمانی و شهرسازی و یا تخریب مناطق فقر نشین و ایجاد ساختمان نو را در صلاحیت دادگاههای اداری قرار داده است.
امروزه ترتیب رسیدگی بعلت تسهیلات موجود, شکل سابق خود را از دست داده و بصورت ساده تری در آمده است. مثلاً ارزیابی املاک بوسیله هیئت مخصوص را حذف کرده و انجام آنرا در اختیار دادرس مخصوصی گذاشته اند که او با در نظر گرفتن تعرفه وزارتی مبادرت به ارزیابی می کند.
ارزیابی ملک در سلب مالکیت از ارزیابی در مورد اموال مصادره شده, مشکلتر و پیچیده تر است. در هر حال بهای ملک باید قبل از تملک تعیین و پرداخت شود.
سلب مالکیت و ملی کردن
ملی کردن پناهگاهی عبارت از تملک آن بوسیله دولت است که از لحاظ ماهوی هیچگونه فرقی با سلب مالکیت ندارد. در بند 9 از مقدمه قانون اساسی 1946 فرانسه, که هنوز باعتبار خود باقیست, ملی کردن اموال و بنگاهها مانند سلب مالکیت, بمنظور منافع عمومی بوده و بوسیله دولت انجام میگیرد. در هر دو نقل و انتقال بطور یکجانبه صورت گرفته و به قصد و رضای مالک نیاز ندارد ولی موضوع سلب مالکیت و ملی کردن با هم مغایر است چه سلب مالکیت شامل اموال غیر منقول یعنی اراضی وابنیه بوده ولی ملی کردن درباره بنگاهها و موسسات تجارتی و صنعتی اعمال میشود, و اموال غیر منقول آنها نیز جزو دارائی بنگاه میباشد که در موقع انتقال مالکیت بنگاه, بدولت منتقل میگردد. _ باضافه هدف ملی کردن غیر از سلب مالکیت است چه ملی کردن باتکاء افکار اجتماعی و انقلابی صورت میگیرد و منظور از آن نیز اداره امور بنگاه بوسیله دولت است ولی در سلب مالکیت چنین مقدماتی وجود ندارد و منظور از آن نیز معمولا ایجاد ساختمان یا تغییر وضع بعضی از نقاط شهر و بطور کلی شهرسازی است.
از اینجا میتوان دریافت که امر ملی کردن بنگاههای بزرگ تجارتی و صنعتی همیشه بطور ساده صورت نمیگیرد بلکه در اغلب موارد با تهیج افکار عمومی و تبلیغات گوناگون همراه است حتی در بعضی موارد ملی کردن بعضی از بنگاهها مانند ملی کردن کارخانجات اتومبیل سازی رنو جنبه مجازات پیدا می کند و گاهی ملی کردن بانکها و شرکتهای بیمه و غیره بمنظور تجدید رژیم سرمایه داری در راه حفظ مصالح عمومی است و اداره آن باید بدست دولت صورت بگیرد _ اهمیت آن نیز در بخش صنایع انرژی وشرکتهای حمل و نقل و اداره بنگاههای مذکور بوسیله دولت روشن است و واگذاری آن باشخاص خصوصی ممکنست موجب توجه خسارت به دولت گردد.
اگر هدف و منظور ملی کردن با سلب مالکیت مغایر نباشد باز هم از لحاظ تحقق و طرز اعمال با هم تفاوت بینی خواهد داشت زیرا ملی کردن بنگاه یا موسسه ای همیشه باید بموجب قانون خاصی صورت بگیرد. در صورتیکه در سلب مالکیت قانون واحدی در فرانسه برای کلیه موارد وجود دارد جز اینکه اعمال آن محتاج برسیدگی اداری و قضائی و اتخاذ تصمیم از طرف این مقامات خواهد بود.

 

نحوه ملی کردن بنگاهها برحسب موارد فرق میکند_ چه قانون واحدی برای کلیه موارد آن وجود ندارد و در هر مورد باید بموجب قانون خاصی بنگاهی را ملی کرد و قوانین مذکور نیز معمولاً چه در مورد تملک و چه در مورد ارزیابی املاک تصمیمات مختلفی اتخاذ کرده اند و حتی گاه ممکنست ملک ارزیابی نشده و بهای آن پرداخت نشود و اگر هم پرداخت شود عادلانه نباشد_ در صورتیکه در سلب مالکیت مقررات قانونی در کلیه موارد یکی بوده و بهای ملک نیز بوضع نسبتاً عادلانه ارزیابی و پرداخت میگردد.
سلب مالکیت و ضبط یا بازداشت اموال
ضبط اموال امری است که همیشه بطور مستقل و مجزا و بدون ارتباط امر یا امور مدنی دیگری صورت میگیرد و در واقع تا حدی جنبه کیفری دارد و معمولاً در دادرسی های مدنی یا اداری بعنوان ضمانت اجرای تخلفات اقتصادی بکار میرود. و از طرف دیگر ضبط وبازداشت اموال که گاهی در مورد اموال غیر منقول نیز اعمال میشود بطرز مخصوصی صورت میگیرد که با نحوه رسیدگی به سلب مالکیت تفاوت دارد. بنابراین فرق ما بین آندو را بشرح ذیل میتوان خلاصه کرد:
ضبط و بازداشت اموال معمولا برای ضمانت اجرای بعضی تخلفات صورت میگیر و حال آنکه علت سلب مالکیت غیر از آن است و معمولاً برای ایجاد ساختمان های عمومی یا شهرسازی بعمل می آید.
_ برای عمل ضبط و بازداشت هیچگونه وجهی پرداخت نمیگردد و حال آنکه ر مورد سلب مالکیت قبل از تملک باید بهای عادله ملک تعیین و پرداخت شود.
_ مقامات صالحه برای ضبط و بازداشت اموال و طرز رسیدگی بدان با مقامات صالحه برای سلب مالکیت و نحوه رسیدگی در این مورد بکلی متفاوتست.
سلب مالکیت و دخالت در استفاده از اموال
در قوانین سلب مالکیت میتوان مواردی پیدا کرد که در آن دولت یا موسسات ملی بطور دائم یا موقت در استفاده از امول شرکت کنند. این شرکت ممکنست بمنظور انجام کارهای دولتی یا بعضی از امور ادارات و موسسات عمومی یا تسهیل در مقاطعه کاری و جستجو و بهره برداری از معادن باشد . در صورتیکه در سلب مالکیت چنین قراردادی وجود ندارد و اقدامات متقاضی بدون انعقاد قرارداد قبلی صورت میگیرد.
عمل دولت و یا موسسات ملی در این موارد کاملاً شباهت بعمل ئی ذر مورد دخالت در استعمال اموال دارد.
ولی فرق بزرگی بین آندو وجود دارد عبارت از فقدان انتقال ملک در استفاده از املاک است. در حالی که عامل مذکور در سلب مالکیت بعنوان شرط اساسی تلقی میشود و فقدان آن موضوع سلب مالکیت را منتفی میسازد. معمولاً اغلب اوقات دخالت مکرر دولت یا موسسه عمومی نسبت باستفاده از املاک منجر بسلب مالکیت از آن میگردد.
سلب مالکیت و قرارداد های اداری
شرکتدولت یا موسسات عموی در انجام بعضی عملیات یکنوع قرارداد مخصوصی است که گاهی نیز قرارداد یکجانبه نامیده میشود, که بموجب آن شخصی در مقابل موسسه عمومی( شخص حقوقی حقوق عمومی) و یا انجام کاری, بمنظور مصالح عمومی میگردد.
نتیجه عمل مذکور عبارت از تعهدی است که جنبه ارادی داشته و غیر از انتقال اجباری مال است که رکن اصلی سلب مالکیت میباشد.
در سلب مالکیت, مالکیت اصلی نمیتواند عین مال را در مالکیت خود نگهداشته حق استفاده از آنرا در اختیار متقاضی سلب مالکیت گذارد در صورتیکه در قراردادهای اداری عموماً ساختمانها و کارخانجات و مواد ذخیره و غیره در تصرف دولت بوده ولی از کالکیت مالک اصلی خارج نمیشود.
گرچه نحوع عملیات در قراردادهای اداری تا حدی شبیه به سلب مالکیت است, ولی اختلاف عمده بین آندو اینست که در قراردا اداری کیفیت انجام عملیات قبلاً مابین طرفین معین و سپس اقدام بدان میشود. در صورتیکه در سلب مالکیت چنین قراردادی وجود ندارد و اقدامات متقاضی بدون انعقاد قرارداد قبلی صورت میگیرد.
حدود اعمال سلب مالکیت
تغییراتی که در طی زمان در مفهوم سلب مالکیت و شرایط آن بعمل آمده بکلی مفهوم اولیه آنرا عوض کرده است زیرا قوانین و آئیننامه های مربوطه سعی کرده اند که موارد آنرا توسعه داده و مصادیقش را زیادتر کنند.
شورای دولتی نیز با الهام از متون مذکور همیشه در تغییرات خود ؟ نظر داشته است و این امر سبب شده است که دادگاههای نیز موارد سلب مالکیت را توسعه دهند.
سلب مالکیت در ابتداء فقط از اموال غیر منقول صورت میگرفت ولی بعدها نیازمندیهای نو اجتماعات سبب اهمیت توسعه موارد آنشد. بطوریکه مفهوم آن شامل سایر حقوق عینی غیر منقول (حق ارتقاق و حق انتفاع) و گاهی نیز شامل حقوق غیر مادی نیز شده است.

اموال غیر منقول:
اموال غیر منقول ممکنست تنها بصورت عرصه باشد مانند زمنی (خواه زراعتی در آن شده یا نشده باشد) یا بصورت جریان آب یا دریاچه یا برکه آب یا چشمه, یا اینکه عرصه و اعیانی با هم باشند.
سلب مالکیت ممکنست نسبت به تمام قسمتهای یک قطعه زمین بعمل بیاید و زمین نیز ممکن است بصورت مفروز و یا مشاع باشد.
اگر سلب مالکیت از اموال غیر منقول صورت گیرد باموال منقولی که در آن بکار رفته نیز سرایت میکند. زیرا اموال منقول نیز بعلت اینکه اتصال بغیر منقول داشته جزء آن تلقی میگردد. اتصال مذکور ممکنست بوسایل مادی بعمل بیاید مانند اشکاف و آئینه و نرده و دستگاههای تهویه و غیره, یا اتصال بطریق غیر مادی بعمل آمده باشد مانند دکوریک تاتر
ولی با وجود این بنظر میرسد که در رویه قضائی قاعده ثابتی در اینمورد وجود ندارد و تصمیمات دادگاهها با هم مغایر بوده و برحسب موارد فرق میکند مثلاً در حقوق مدنی فرانسه حیوانات که برای زراعت اختصاص دارند جزو زمین بوده و با آن خرید و فروش میشوند ولی در موقع سلب مالکیت استثنائاً از زمین جدا شده و جزو آن محسوب نمیگردند. سلب مالکیت از عرصه زمین یا تنها از اعماق ان بعمل میآید. در این تقسیم افقی زمین باید دید که سلب مالکیت از سطح زمین بدون زیر آن یا بر عکس امکان دارد یا نه؟ بهمین ترتیب سلب مالکیت از فضای زمینی بدون خود زمین مقدور است, یا نه؟
دیوانعالی کشور فرانسه در کلیه آراء خود باین موارد اشاره نموده و وجود انرا تجویز کرده و مورد اختلاف را برطرف میکند مثلاً درباره ایجاد مترو, تونل یا مجرای فاضلاب موضوع مبتلا به بوده و بکرات صورت گرفته است یا از فضای زمنی برای سیمهای تلفن و یا از زیر زمین برای گذرانیدن لوله گاز و غیره استفاده شده است و رسیدگی بآن به ترتیب خاصی صورت میگیرد.
گاهی نیز سلب مالکیت از اعماق زمین سبب غیر قابل استفاده بودن سطح آن میگردد و در واقع شامل آنهم میشود مثلاً سلب مالکیت از معادن و منافع زیر زمینی که بعضاً سطح زمین را غیر قابل استفاده میکند.
شخصیت مالک تاثیری در سلب ندارد و از اموال اشخاص فاقد اهلیت مانند صغیر و مجنون مطابق معمول سلب مالکیت بعمل می آید_ حتی ممکنست نسبت باموالی که تحت توقیف و بازداشت هستند اعمال گردد.
وضع املاک خارجیان نیز مانند املاک اتباع داخلی است و بهمین ترتیب ابنیه تاریخی و املاک دولتی و موسسات عمومی نیز میتواند مورد سلب مالکیت واقع شود.
حقوق عینی منقول:
از این حقوق بموجب ماده 1 قانون 22 اکتبر 1958 میتوان بطرز مستقل و جدا از اموال غیر منقول سلب مالکیت کرد.
اصطلاح حقوق عینی غیر منقول در آئین دادرسی مدنی نیز مانند حقوق مدنی بکار رفته است و شامل حقوق زیر است:
_ حق انتفاع و حق استعمال و حق سکونت در اموال غیر منقول (ماده 578 تا 631 قانون مدنی فرانسه).

 

_ حق رهن یا حقوق انتقال دهنده در معاملات با حق استرداد (بیع شرط و غیره) (موضوع ماده 937 قانون امور روستائی فرانسه).
_ حق تقدم مقاطعه کاران یا حقوق دارنده پروانه بهره برداری از معادن (ماده 36 تا 55 قانون معادن فرانسه).
_ حق ارتفاق پیش بینی شده در قانون مدنی (ماده 638 تا 710 قانون مدنی فرانسه).
در اینجا متذکر شد که منظور از حق ارتفاق برقراری آن نسبت باملاک مردم بنفع دولت نیست چه حق مذکور باید بموجب قانون آنهم با رسیدگی قضائی برقرار شود بلکه مراد از آن, حذف حق ارتفاق موجود بنفع دولت میباشد.
اموال منقول
اصولا از اموال منقول نمیتوان سلب مالکیت کرد ولی میتوان آنرا ضبط و بازداشت نمود, با وجود این تصویبنامه 30 اکتبر 1935 یک مورد استثنائی را پیش بینی کرده که عبارتست از حق اختراعی که مورد استفاده وزارت دفاع ملی قرار گیرد.
بالاخره اگر سلب مالکیت از ملکی بعمل آید که در اجاره دیگری است, مستاجر حق دارد بعنوان ثالث وارد دادرسی شود.
هدف سلب مالکیت
تعمیم توسعه موارد سلب مالکیت سبب تغییر مفهوم ان شده است. چه مفهوم آن در ابتدا در دو مورد استعمال میشد یکی در صورت احتیاجات عمومی مذکور در اعلامیه حقوق بشر 1789 و دیگری بسبب منافع عمومی. (ماده 545 قانون مدنی فرانسه) قوانین بعدی مفهوم سلب مالکیت را به انواع مختلف تعریف و تعبیر کرد, و سبب ازدیاد موارد آنشد. و بدینترتیب مفهوم ان از مفهوم نخستین که شورای دولتی برای آن قائل بوده خارج شده است.
در آغاز قرن 19 بعلت انجام عملیات ساختمانی و ایجاد بناهای بزرگ دولتی و طرق و شوارع و راه های آبی و کانالهای کشتیرانی, موارد سلب مالکیت توسعه پیدا کرده و مفهوم آن برحسب احتیاجات دولت و ادارت دولتی و موسسات عمومی تغییر کرد و توسعه یافت. بر اثر تحولات حاصله در زندگی نو و نقش جدید دولت, سلب مالکیت در واقع بصورت امتیازی در آمده که در دست دولت است و دولت با استفاده از آن میتواند تقاضای خود را بصورت درخواست سلب مالکیت درآورد و به علت منافع اجتماعی انرا اعمال کند.
توسعه موارد سلب مالکیت بعلت دخالت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی است که میتوان با مطالعه متون مختلفه قانونی موارد اعمال آنرا بدین شرح خلاصه کرد:
1 _ در زمینه سلامت و بهداشت:
_ سلب مالکیت از آبهای معدنی یا ملی کردن آن بمنظور تصفیه و تنظیف و ایجاد حمامهای آبگرم (قانون 24 ژوئیه 1856 و قانون 13 آوریل 1910).
_ سلب مالکیت از محلات و ساختمانهای کثیف و ناسالم و تخریب آن (قانون 15 فوریه 1902 اصلاح شده بموجب قانون 17 ژوئن 2915 و تصویبنامه 24 که 1938).
_ سلب مالکیت از آبها بطور جبوگیری از آلودگی آنها( قانون 16 دسامبر ؟؟).
2 _ در زمینه امور اجتماعی
سلب مالکیت برای تسهیل در سکونت خانواده های کثیر العائله بضاعت (تصویبنامه 30 اکتبر 1935).
سلب مالکیت برای مبارزه با بیکاری ( قانون 7 اکتبر 1940 و مابعد).
سلب مالکیت برای حذف املاک بزرگ و تبدیل آن به قطعات کوچک.
سلب مالکیت برای تاسیس خانه های استیجاری (قانون 16 دسامبر 1964).
3 _ در زمینه امور تربیتی
_ سلب مالکیت برای ایجاد موسسات تربیتی عمومی و دولتی( قوانین 26 مه 1941 و 30 اکتبر 1941).
_ سلب مالکیت برای تسهیل و تاسیس موسسات تربیتی و ورزشی (قوانین 25 مارس 1925 و 26 مه 1941 و 30 اکتبر 1946).
_ برای تامین سازمان بازیهای المپیک شهر گرنوبل در سال 1968 (قانون 39 ژوئن 1965).
4 _ در زمینه امور اقتصادی
_ برای بهره برداری اصولی از معادن(قانون 27 ژوئیه 1880) و آبشارها ( قانون 16 اکتبر 1919) و جریان دادن گازهای خیدورکربور بوسیله لوله (قانون 29 مارس 1958) و ذخیره نمودن گازها (تصویبنامه 25 دسامبر 1958).
_ برای درختکاری و ایجاد جنگلهای مصنوعی در ارتفاعات (قوانین 4 آوریل 1882 و 6 اوت 1913 و 28 آوریل و 6 ژانویه 1933).
_ برای تسهیل در ساختمان فرودگاهها( قانون 31 مه 1924)
_ برای تصاحب زمینهای مورد احتیاج موسسات اقتصادی (قانون 9 مارس 1941 و ماده 56 قانون امور روستائی اصلاحی تصویبنامه 23 اکتبر 1959)
_ برای آباد کردن و بهره برداری از زمینهائی که وضع فعلی آن مناسب برای کشت و زرع نیست (ماده 28 قانون 12 مارس 1943)
_ برای بهره برداری از اراضی بایر _ لم یزرع یا زمینهائی که بطر ناقص کشاورزی شده اند ( قانون 23 مه 1943) و مخصوصاً زمینهائی که کشاورزان زمینهائی که کشاورزان آن به الجزایر کوچ کرده اند (قانون 4 اوت 1962)
_ برای تنظیم امور کشاورزی مناطق روستائی (ماده 10 امور روستائی) و پیشرفت کشاورزی (ماده 2 قانون 8 اوت 1962)
5 _ در زمینه امور علمی
_ برای تملک زمینهای مورد نیاز برای کاوشهای باستانی و تاریخی و حفاظت و نگهداری ابنیه مکشوفه تاریخی ( ماده 12 قانون 27 دسامبر 1941)
6 _ درزمینه شهرسازی و تنظیم امور ساختمانی
_ برای حفظ و نگهداری ابنیه تاریخی و مناظر و چشم اندازهای طبیعی ( قوانین 30 مارس 1887 و 31 دسامبر 1913 و 2 مه 1930 و 25 فوریه 1943)
_ برای تنظیم امور شهر پاریس( تصویبنامه 26 مارس 1852) تخریب استحکامات قدیمی پایتخت( ماده 13 قانون 1952 ) و تنظیم امور ساختمانی حومه شهر( قانون 23 دسامبر 1964)
_ برای تنظیم و توسعه شهرها مطابق اصول و نقشه شهرسازی (قوانین 14 مارس 1919 و 19 ژوئیه 1924 و 6 اوت 1953 و 23 اکتبر 1958)
_ برای تخریب نواحی فقیر نشین (قوانین 16 دسامبر 1964 و 12 ژوئیه 1966) وقتی دولت یا ادارات دولتی و سایر موسسات از قطعات بزرگ و نواحی معین سلب مالکی مینمایند بکرات اتفاق می افتد که زمین مذکور بیشتر از حد احتیاج بوده قسمتی از آن باقی می ماند و عملیات ساختمانی سبب بالا رفتن بهای آن میشود و دولت از آن بهره مند میگردد (قانون 6 نوامبر 1918 و تصویبنامه های بعدی)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 39   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سلب مالکیت بسبب منافع عمومی در حقوق فرانسه

دانلود مقاله گزارش کاراموزی رشته روابط عمومی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله گزارش کاراموزی رشته روابط عمومی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فصل اول
مقدمه:
اولین چیزی که به ذهن بیشتر مردم خطور می کند وقتی که کلمه رهبری را می شنوند رهبری تجارت نیست بلکه رهبری مذهبی، سیاسی و اجتماعی است.
رهبران به شکل گیری اهداف گروهها کمک کرده و اعضای گروهها را تحت تاثیر قرار داده و تشویق می کنند تا در رسیدن به اهداف صرف کنند. ویژگی رهبری یکی از مهمترین عوامل در تعیین موفقیت و بقای گروهها و سازمانها می باشد. بیشتر تعاریف رهبری 3 جزء دارند. تاثیر گذاری، گروه، هدف، رهبران افرادی هستند که به رفتار دیگران تاثیر می گذارند. رهبری معمولا بررسی و مطالعه دریافت و متن یک گروه بررسی می شود. بنابراین تعریفی از رهبری عبارتست از:
فرآیندی که در آن یک فرد اعضای گروه را در جهت کسب اهداف گروه تحت تاثیر قرار می دهد. روابط انسانها مطالعه و مدیریت روابط بین افراد را شرح می دهد. روابط عمومی درباره ارتباط یک سازمان بالا زمان دیگر می باشد. همه افراد روزانه روابط عمومی را تمرین می کنند. اگر چه ما از روابط عمومی به عنوان یک پدیده قرن 20 فکر می کنیم اما ریشه های روابط عمومی بسیار قدیمی اند. اصطلاح روابط عمومی نخستین بار در سال 1895 توسط انجمن راه آهن امریکا به کار رفت. تاریخ روابط عمومی نوین می تواند به سال 1906 برگردد.
نقش روابط عمومی به طور کلی نقش اطلاع رسانی و دادن خبر، انواع اطلاعات حقایق و تعبیرات از یک سازمان به مخاطبان بیرونی و درونی و به مدیریت برمی گردد.
اداره روابط عمومی و مخاطبین:
مدیریت روابط رسانه ای، مدیریت روابط کارکنان، مدیریت روابط کارکنان، مدیریت روابط مصرف کنندگان، کارمند روابط عمومی، رشته روابط عمومی، دوره روابط عمومی و... کارورزان روابط عمومی باید با مخاطبین مختلف و زیادی ارتباط برقرار کنند تا بتوانند در این زمینه موفقیت کامل را کسب کنند.
تاریخچه ای از روابط عمومی:
این اصطلاح با معنی کنونی برای نخستین بار در دهه پایان قرن نوزدهم در امریکا به کار رفت. در محافلی که با روابط عمومی آشنا هستند تنها دو حرف بزرگ PR می آید. فرانسه زبانها آن Relations Publiques، آلمانی زبانها اغلب همان ترکیب انگلیسی و یا«offentlichkeitsarbelt» می نامند.
شخصی که اولین نفری است که رشته روابط عمومی را توسعه و گسترش می دهد. دکتر حمید نطقی یک فرد پیشگام روابط عمومی در ایران می باشد. شخصی که با دانش ویژه اش در روابط عمومی قدرت تاثیر برای مردم را دارد.
1- منبع ارتباط یک شخص نیست بلکه یک سازمان رسمی است و فرستنده غالبا یک ارتباط گر ماهر و متخصص است.
2- پیام ارسالی از رسانه های همگانی قبلا تهیه شده و به طور یکسان توزیع می شود.
3- وسیله ارتباطی برای تعداد کثیری از مردم تهیه شده اند از این نظر ارتباط بین فرستندگان و دریافت کنندگان از طریق این رسانه ها یک ارتباط توده وار است.
4- این گونه ارتباط لزوما یک ارتباط غیر شخصی و یک سویه است.
5- سرچشمه و منبع ارتباط توده در سازمانهای متمرکز و بروکراسی گسترده قرار دارد. از بین این سازمانها و پیام گیران آنها شکاف عظیمی وجود دارد. بدین شکاف یا فاصله اجتماعی حکایت از رابطه نابرابر بین فرستنده و گیرنده می کند هر چیز که فرستنده فاقد اقتدار رسمی برای دریافت کنندگان پیام می باشد با این وجود فرستنده از منابع بیشتر تخصص و اقتدار بیشتری نیست به دریافت کننده برخودار است.
6- محتوای پیام ارسال شده برای همگان یک شکل و یکسان است و تمایزی وجود ندارد.
7- در ارتباط توده گیرنده پیام متصل است را در ارتباط توده با توجه به مبادله کالا طرفین ارتباط نسبت به یکدیگر احساس تعهدی نمی کنند زیرا ورود به اینگونه بازارهای ارتباط معمولا داوطلبانه است.
8- در ارتباط توده ارتباط یک فرستنده با تعداد کثیری پیام گیراست که در آن به طور همزمان برای همگان ارسال می شود و سبب شدت آنی و دریافت کنندگان پیام و عکس العمل آن ها در یک زمان مشابه می شود. هر چند که نمی توان ادعا کرد که تائید پیام بر همه پیام گیران یک شکل خواهد بود ولی می توان پیش بینی کرد که تفاوت در عکس العمل های مخاطبین به مراتب کمتر از تفاوتهایی خواهد بود که در ارتباط چهره به چهره اتفاق می افتد.
ارتباط جمعی:
برای ارتباط جمعی تعاریفی بیان شده است از جمله:
ژان استونزی در کتاب روانشناسی اجاع می گوید ارتباط جمعی یا بهتر بگویم ارتباط در میان توده ها عبارتست از:
انتقال اندیشه ها به تعداد فراوانی از افراد در آن واحد است.
ژوزف تی کلاپر در کتاب تاثیر ارتباط جمعی می گوید: ارتباط جمعی عبارتست از رساندن اطلاعات، ایده ها و برداشت ها از طریق وسایل ارتباطی و دریافت این اطلاعات به وسیله عده ای از انسانها در یک زمان او اضافه می کند که از ویژگیهای ارتباط جمعی عظمت نفوذ آن است.
ساندنی هید در کتاب برنامه های رادیو و تلویزیون در امریکا می گوید واژه ارتباط جمعی در پنج ویژگی است:
1- تعداد گیرندگان وسایل ارتباط جمعی نسبتا زیاد است.
2- ترکیب گیرندگان بسیار متنوع است.
3- با ارسال پیام از طریق وسایل ارتباط جمعی نوعی تکثیر پیام به وجود می آید.
4- توزیع پیام بسیار سریع است.
5- هزینه برای مصوف کننده کم است.
به تعریف آقای محسنیان راد از ارتباط جمعی داشته باشیم که می گوید ارتباط عبارتست از: فردگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده مشروط بر آن که در گیرنده پیام مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود. برای ارتباط جمعی نیز تعریف همین است فقط به جای گیرنده پیام باید گیرندگان پیام نوشت. در ارتباط جمعی مهم این است که معنی مشابه مورد نظر فرستنده پیام در ذهن تعداد بیشتری از گیرندگان پیام متجلی شود هر چه درصد این تعداد بیشتر شود آن ارتباط کاملتر است.
ارتباط کاربردی روابط عمومی با وسایل ارتباط جمعی:
از آنجا که برقراری ارتباط و انتقال پیام ها هسته مرکزی و کانون اصلی فعالیتهای روابط عمومی را تشکیل می دهد. مسئولین روابط عمومی باید وسایل و کانال های ارتباطی موجود در جامعه را بشناسند و نسبت به نحوه کارکرد آنها دارای آگاهی کامل باشند در اینجا نحوه کارکرد و چگونگی از تعداد وسایل ارتباطی چون روزنامه، مجله، کتاب، رادیو، تلویزیون و فیلم را بررسی می کنیم و هدف چگونگی بهره گیری روابط عمومی از این وسایل و امکاناتی کرلین رسانه ها در اختیار روابط عمومی قرار می دهند و مورد توجه می باشند.
1- روزنامه: هر نسخه از روزنامه صدها خبر و چندین گزارش، مقاله و تفسیر را دارا می باشد که اکثر اخبار مندرج در روزنامه از طریق اطلاعیه های روابط عمومی ها و یا نوشتن و اطلاع دادن داوطلبانه مردم به دست می آید. متقابلا روزنامه ها در کارهای روابط عمومی دارای نقش اساسی و بنیادی هستند چون ابزار رساندن پیام های آنان به مردم هستند. روزنامه ها به هر گونه نوشته و اوراق حاوی خبر و اطلاعاتی که ارزش انتشار داشته باشند نیازمند و متقابلا روابط عمومی ها به روزنامه ها برای درج و نشر پیام خود محتاجند. مسئولین روابط عمومی هنگامیکه به هر روزنامه فکر می کنند باید به یاد داشته باشند که آن یک موسسه اقتصادی و انتفاعی است و برای کسب سود به وجود آمده کالاهایی که این موسسه می فروشند به مشتری خود عرضه می کند، خبر، تفسیر، تحلیل، گزارش و آگاهی تبلیغاتی زمانیکه یک اطلاع خبری در روزنامه چاپ می گردد از نظر دبیر آن روزنامه حاوی خبر یا مطلب جالبی برای اکثر خوانندگان آن روزنامه باید باشد که این اصل مهم باید مورد توجه مسئولین روابط عمومی قرار گیرد و در مورد هر روزنامه مسئولین روابط عمومی باید به نکته زیر توجه کنند تا بدانند چه خبری و مطلبی را در چه زمانی به چه کسی در روزنامه تحویل دهند.
سرویس شهری یکی از سرویسهای مهم از نظر روابط عمومی می باشد اطلاعیه های خبری که از روابط عمومی های موسسات به روزنامه ها ارسال می شود به سرویس شهری داده می شود روزنامه های کثیرالانتشار عموما 100 اطلاعیه خبری در روز از طریق روابط عمومی ها دریافت می کنند که اکثرا آنها به دلیل آنکه از نظر آن روزنامه فاقد ارزش خبری است چاپ نمی شود.
فرصتهای روابط عمومی در روزنامه ها:
مطالبی که روابط عمومی ها برای روزنامه ها ارسال می کنند به 2 دسته تقسیم می شوند:
1- اطلاعیه های خبری: نوشته ای آماده است برای چاپ که با رعایت روش های خبری توسط روابط عمومی تهیه و به وسایل ارتباط جمعی ارسال می گردد.
2- اوراق حاوی اطلاعات و انبار و مطالب پیرامون رویدادها که خبرنگاران و نویسندگان سرویس های گوناگون روزنامه شخصا آنرا مطالعه و مطالب مورد نظر را انتخاب کرده و مبنایی برای تهیه، گزارش، مقاله، و یا مصاحبه قرار می دهند.
رعایت این نکات همکاری بین روابط عمومی ها و مجلات را افزایش می دهد:
1- ایده مطلب را با مسئول مجله در میان گذاشته و پس از هماهنگی های لازم تهیه و تدوین مطالب آنرا به عهده گرفتند.
2- لیستی از عناوین مطالبی که می توانید درباره آنها اخبار و گزارش های قومیه را نثر نمایید به مسئول مجله ارائه داده و پس از تایید سردبیر به تهیه و تدوین پاره ای از آن مطالب بپردازید.
3- از مسئول مجله بخواهید عناوینی که علاقه مند به تهیه و چاپ آن می باشد را به شما ارائه نمایند.
4- متخصصین موسسه را ترقیب نمایید تا از طریق روابط عمومی مقالات و مشورت های کارشناسانه در اختیار مجلات قرار دهند.
خبر و خبرنویسی در روابط عمومی:
یکی از فعالیتهای روابط عمومی اطلاع رسانی است این فعالیت در اشکال مختلف صورت می پذیرد که یکی از اشکال آن خبر است. در واقع خبر مجمعه ای از اطلاعاتی است دارای ارزشی خبری باشد. که برای بهره برداری از مخاطب و آگاهی دادن به او تهیه می شود. گزارش عینی از واقعیت هاست که دارای یک یا چند ارزش خبری بوده و احتمالا تحت تاثیر عوامل درون سازمانی و برون سازمانی قرار دارد.
کاربردهای خبر در روابط عمومی:
1- اطلاع رسانی: روابط عمومی می تواند عملکرد سازمان نتایج تحقیقات، دستاوردهای جدید و تغییرات تازه سازمان خود را در غالب خبر تنظیم کند و در اختیار رسانه ها قرار دهد. در همین راستا باید به کارشناسان خبر روابط عمومی ها آموزش خبرنویسی داد تا بتواند در جهت پیام رسانی به مخاطبان خود موفق باشند بنابراین نخستین کارکرد خبر اطلاعات مربوط به سازمان مخاطبان است.
2- برجسته سازی: منظور از برجسته سازی رویدادهای مختلف به جهت ارتقاء دیدگاه خاصی به مخاطبان است. در واقع با برجسته سازی بعضی اطلاعات در غالب خبر آنرا با اهمیت جلوه داده و از سایر اطلاعات ممتاز می سازیم.
3- کارکرد آگاهی بخش و پیشگیری از بحران: هر خبری که در جامعه انعکاس می یابد با خود اطلاعات جدیدی به همراه دارد که می تواند برای مخاطبان نقش آموزش و آگاهی بخشی ایفا کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
اصول و فنون مصاحبه:

 

 

 

 

 

 

 

تعاریفی از مصاحبه:
1- مصاحبه یکی از انواع خبرگیری مستقیم است که بوسیله آن عقاید و افکار شخصیت های مهم جامع یا نظرهای مردم عادی کوچه و بازار درباره موضوعات مختلف به ویژه مسائل روز به دست می آورند.
2- مصاحبه نوعی ارتباط فکری، عقیدتی، که اطلاعاتی است که بین مصاحبه شونده و مخاطبان از طریق یک واسطه یا ارتباط دهنده که همان مصاحبه کننده است برقرار می شود در این تعاریف از مصاحبه کننده به عنوان یک واسطه ارتباط دهنده نام برده شده است. در صورتیکه مصاحبه کننده به عنوان عامل نوعی ارتباط فکری و یا ارتباط اطلاعاتی می باشد بنابراین ناچاریم تعاریف مصاحبه را از تعریف خبر استخراج نماییم.
تعریف خبر: گزارش عینی از واقعیت است که دارای یک یا چیر ارزش خبری بوده و احتمالا تحت تاثیر عوامل درون سازمانی یا برون سازمانی قرار می گیرد. در این تعریف اصطلاحات زیر به چشم می خورد. از جمله: واقعیت، حقیقت
تفاوت خبر و مصاحبه:
مهمترین تفاوت خبر و مصاحبه را می توان در ارتباطات جستجو کرد. در خبر ارتباطات یک طرفه است به عبارتی گزارشگر خبر را دریافت نموده و هیچگونه بازخوردی صورت نمی گیرد. اما در مصاحبه ارتباطات دو طرفه است. یعنی مصاحبه کننده نقش مهمی را در تدوین مصاحبه اعمال می نماید. جلوگیری از خود سانسوری جلوگیری از تحت تاثیر قرار گرفتن عوامل برون یا درون سازمانی و... عاملی است که مصاحبه کننده نقش مهمی را در آن ها بر عهده دارد به عبارت دیگر مصاحبه کننده باید از طریق فرآیند بازخورد مصاحبه شونده را به سمت هدف مصاحبه بکشاند.
هدف مصاحبه:
در مصاحبه هدف به 2 قسمت تقسیم می شود:
الف- مصاحبه کننده: که باید دستیابی به واقعیت باشد.
ب- هدف مصاحبه شونده: جهت کسب احترام، آبرو و محبوب ساختن خویش، متعجب کردن دیگران و پنهان ساختن واقعیت از جامعه و... می باشد.
طبقه بندی انواع مصاحبه:
1- مصاحبه یک به یک: که در آن مصاحبه کننده یک نفر و مصاحبه شونده نیز یک نفر است.
2- مصاحبه یک به چند: که در آن مصاحبه کننده یک نفر و مصاحبه شونده چند نفر است.
3- مصاحبه چند به یک: که در آن مصاحبه کننده چند نفر و مصاحبه شوند یک نفر است. مانند: اکثر مصاحبه های مطبوعاتی.
4- مصاحبه چند به چند: که در آن مصاحبه کننده و مصاحبه شونده بیش از یک نفر می باشد. مانند: مصاحبه های مطبوعاتی را دید تلویزیونی با اعضای یک گروه سیاسی و نظامی.
مصاحبه از نظر محتوا:
1- سطحی: مصاحبه ای است که در آن موضوعات مختلف مورد بررسی و گفتگو قرار می گیرد، بدون آنکه به عمق و ریشه مطالب پرداخته شود. مانند: تریبون آزاد.
2- عمقی: در اینگونه مصاحبه ها موضوعی خاصی مطرح، ریشه یابی و جزییات آن شکافته می شود مثال: بررسی نقش افزایش بهای بنزین در سبب کالاهای مصرفی خانوار.
3- مصاحبه یک موضوعی: مصاحبه ای است که در آن تنها یک موضوع مطرح می شود مانند مصاحبه هایی که نظر مردم کوچه و بازار موضوعی خاصی پرسیده می شود.
4- مصاحبه چند موضوعی: مصاحبه ای است که در آن چند موضوع مورد سوال قرار می گیرد. مانند: تریبون آزاد 30: 20.
مصاحبه های مطبوعاتی: یک مصاحبه مطبوعاتی هنگامی تشکیل می شود که شرکت در نظر دارد موضوع بخصوصی را اعلام کند و یا زمانیکه مطبوعات علاقه زیادی به موضوع خاصی دارند. در یک کنفرانس مطبوعاتی معمولا خبرنگاران و افراد علاقه مند برای شنیدن اعلامیه یا موضوعی گردهم می آیند و پس از آن حاضران می توانند پرسش های خود را مطرح کنند. این نشست معمولا محفلی آزاد است که در آن هر کس می تواند یک پرسش مطرح کند. پرسش ها را یک رابطه می خواند و یا ممکن است خبرنگاران مستقیما با شخصی که مصاحبه می کند پرسش را مطرح نمایند. مصاحبه مطبوعاتی می تواند با حضور یک یا چند نفر باشد. بهتر از قبل از حضور در مصاحبه مطبوعاتی از نوع پرسش خود اطلاع داشته باشیم. عملکرد این مصاحبه تابع عوامل زیر است:
1- تحت تاثیر محیط قرار گرفتن: از قبیل وسوسه پخش صدا و تصویر از تلویزیون، محدودیت زمانی برای مصاحبه و...
2- بیگانه بودن با زبان خارجه دیگر و عدم تسلط مصاحبه شونده به این زبانها و مسئله تفاوت معنی که بر فضای ارتباط حاکم است.
3- عملکرد مصاحبه کنندگان: در یک مصاحبه مطبوعاتی گاهی اوقات دیده می شود که درباره موضوعی خاص چند سوال مطرح می گردد و خبرنگاران سوالی دیگر از موضوعی دیگر مطرح می کند و مسیر مصاحبه را به موضوعی جدید می کشاند ولی پس از چند سوال جدید دوباره مسیر به جای اول باز می گردد. بهترین روش برای حل چنین مشکلی این است که مصاحبه کنندگان قبل از شروع با یکدیگر تبادل افکار نموده و سوالات خود را هم وزن نمایند. مثال: قانونی تازه به تصویب رسیده و باید جزئیات اجرایی آن به وسیله سوالاتی مطرح شود.
تکنیک های مصاحبه: سوژه یابی یافتن موضوع مصاحبه:
اولین قدم برای انجام مصاحبه تعیین سوژه یا موضوع مصاحبه است به عبارتی باید برایم که یا چه کسی مصاحبه کنیم؟
درباره چه چیزی مصاحبه کنیم آیا موضوع مورد مصاحبه مستقیما مربوط به شخصی مصاحبه شونده است. معمولا برای یافتن سوژه باید در میان اخبار و رویدادها به جستجو پرداخت. از میان نامه ها و تلفن های خوانندگان نیز می توان به مشکلات مردم پی برد و طرف های مربوط را به مصاحبه کشاند و یا از طریق شم خبری می توان برخی از تحولات را پیش بینی و به شکار سوژه پرداخت. در این حالت باید به دنبال این موضوع بود که کدام واقعه هم اتفاق افتاده و کدام رویداد در حال وقوع است. چه کسی می تواند مناسبترین فرد برای پاسخگویی به موضوع باشد کدام فرد سهل الوصول تر است.
تهدیدات قبل از مصاحبه:
1- مطالعه دقیق درباره موضوع صورت عقلی از طریق مراجعه به افراد مطلع، استفاده از آرشیو، مطالعه پرونده های مربوط به موضوع، مطالعه کتابهای مرتبط به موضوع و...
2- طرح سوالات قبل از مصاحبه، طرح سوالات از قبل بستگی به عوامل گوناگونی دارد. مثلا مصاحبه شونده تا چه حد در کار خود با تجربه و ورزیده است. حساسیت موضوع مصاحبه چقدر است؟ مصاحبه شونده کیست؟ چقدر فرصت دارید؟ تا چه حد مطالعه قبلی دارید؟ آیا محدودیت زمانی دارید یا نه؟
بستگی به موضوع مصاحبه و فرد مصاحبه شونده سوالات را می توان به 2 دسته تقسیم کرد.
1- سوالات کلی: به سوالاتی اطلاق می شود که جامعیت داشته باشد و چندین سوالات جزیی در آن نهفته است.
2- سوالات جزیی: به سوالاتی اطلاق می شود که دارای پاسخ های محدود باشد.
مهارت های لازم جهت مصاحبه:
1- پرسش گری موثر 2- تمرکز و پیگیری
در جامعه ما افراد محدودی شنونده های موثری هستند اکثر افراد متمرکز کردن و توجه خود بر دیگران را دشوار می یابند. یکی از مهمترین مهارتهای گوش دادن موثر تماس چشمی مناسب است در این حالت رعایت نکات زیر ضروری است.
الف- در خلال مصاحبه یادداشت برندارید. مگر اینکه مطلقا ضروری باشد. بهترین موقع برای انجام این کار بعد از مصاحبه می باشد. زیرا یادداشت برداری در طی مصاحبه می تواند موجب پرت شدن حوالی مصاحبه شونده و ناراحتی او گردد.
ب- برای نشان دادن علاقه به صحبت های مصاحبه شونده با او تماس چشمی مناسب برقرار کنید.
ج- از زل زدن به مصاحبه شونده پرهیز کنید.
د- از قطع مکرر تماس چشمی خودداری کنید. چون می تواند نشانه عدم تمرکز شما به مصاحبه شونده باشد.
هـ- سعی کنید نحوه تماس چشمی شما متناسب با فرهنگ مصاحبه شونده باشد. به طور مثال: بسیاری از امریکاییان بومی تمامی چشمی کمتری را ترجیح می دهند. و یا برخی از مردم اروپایی ممکن است وقتی صحبت می کنند بیشتر زل بزنند و وقتی گوشی می دهند از تماس چشمی اجتناب کنند.
فاصله فیزیکی و زبان بدن:
منظور از زبان بدن استفاده از اشاراتی است که در مصاحبه به کار می رود. به طور مثال: روس ها برای نشان داد پاسخ سر خود را در جهت بالا و پایین حرکت می دهند. یک مصاحبه شونده باید با زبان و بدن مصاحبه شونده آگاهی کامل داشته باشد در مورد فاصله فیزیکی نیز رعایت فاصله بین مصاحبه شونده و مصاحبه کننده با توجه به فرهنگ مصاحبه شونده در نظر گرفته شود به طور مثال اعراب ممکن است در یک فاصله 15 الی 30 سانتی متری راحت تر باشند. از مجله ارتباطات غیرکلامی دیگر طریقه نشستن می باشد که رعایت نکات زیر در این زمینه الزامی است.
الف- در حالت مصاحبه به حالتی آرام و حرفه ای بنشیند. داشتن چهره صمیمانه و استفاده از اشارات تشویق کننده همگی حاکی از علاقه شما به مصاحبه شونده است.
ب- اگر به حالتی خشک بنشیند حفظ آرامش برای مصاحبه شونده را مشکل می کند.
ج- اگر به عقب تکیه داده و خیلی راحت و آرام بنشیند ممکن است که مصاحبه شونده فکر کند که شما را خسته کرده است.
ترکیب مهارت ها با یکدیگر در مصاحبه:
مهارتهای تمرکز کردن، پی گیری کردن، پرسش گری باز و بسته، تشویق های جزیی، انعکاس احساس و محتوا هر یک به تنهایی رویکرد تک مهارتی می باشند. لذا برای اینکه بتوان یک مصاحبه موثر داشت باید این مهارتهای مجزا را به کل منسجم تبدیل کرد. ادغام مهارتهای مصاحبه موجب رشد سبک طبیعی مصاحبه کردن شما می شود یعنی هر مهارتی را که احساس می کنید مناسب است می توانید به کار گیرید.
نکاتی درباره ترکیب کردن مهارتها:
1- به هنگام تمرکز و پیگیری، طرح پرسش باز، ارائه تشویق های جزیی و کلی بر هر کدام از مهارتها حتی الامکان تجهیز پیدا کنید.
2- به کارگیری مهارتهای واحد در مصاحبه: الف- مهارتهای واحد را در صورت لزوم با هر ترکیب کنید. ب- یک مهارت خاصی را پیش از حد به کار نگیرید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل سوم
اصول روزنامه نگاری

 

 

 

 

 

 

 


اهمیت روزنامه نگاری:
در خصوص اهمیت این حرفه اگر اشاره ای گذرا به قبل از قرن 20 داشته باشیم می بینیم اصطلاحاتی را برای روزنامه نگاران به کار می بردند که حاکی از کم توجهی و اهمیت قایل نشدن به صاحبان این حرفه بود. لقب هایی مثل ماجرا جوی محترم، قلمزمان هراس افکن، وحشت برانگیز، دوستداران قلم، آشوب گری از این قلم و... اما امروزه در جوامعی که صنعتی هستند و یا به سمت صنعتی شدن حرکت می کنند روزنامه نگار را تکنسین اخبار می خواند. باید پذیرفت که تکنیک رو به گسترش توام با تخصص جدی از ویژگیهای صرفه روزنامه نگاری در عمر ماست. این تصور که می توان با آموزش یک دوره اختصاص اشخاص را برای بر عهده گرفتن نقش روزنامه نگاری تربیت کرد سابقه چندان طولانی ندارد. از طرفی دیگر فکر تاسیس و پذیرش ایده ها نوبه زمان بیشتری احتیاج دارد.
در فرانسه سال 1924 زمانیکه پول و رشا و در زمینه دانشکده حقوق اولین مدرسه روز نامه نگاری را تاسیس کرد بسیاری از افراد کار او را جدی نگرفتند. و چه بسا مورد تمسخر قرار دارند. اما باید قبول کنیم که کمتر حرفه ای است که در مدت زمان بسیار کوتاه دچار چنین تغییراتی شده باشد. دلایل این تحول را باید در دگرگونی های جامعه، ساختار سیاسی و تکنیک امروزی جستجو کرد.
دگرگونی های مطبوعات نتیجه مستقیم عملکرد نیازها و شرایط عمر ماست.
بالا رفتن سطح دانش خوانندگان موجب افزایش انتظارات و توقعات ایشان از مطبوعات می شود. بالا بودن تیتراژ یک روزنامه و یا روزنامه های مختلف در یک کشور نشان دهنده استقبالی است که جامعه از مطبوعات به عمل می آورد.
در یک کشور جهان سومی ممکن است تیراژ روزنامه های با جمعیت صد میلیون نفری از پانصد هزار تجاوز نکند. اما در یک کشور پیشرفته که بیشتر از 80 میلیون نفر جمعیت ندارد تیراژ یک روزنامه حتی به 30 میلیون نسخه در روز هم می رسد.
نقش رسانه های خبری در عصر جدید:
1- تهیه و تنظیم و ارائه خبرها و گزارش های صحیح از آنچه اتفاق افتاده.
2- حمایت از حکومت قانون و ناظر بر اجرای صحیح قوانین.
3- ایجاد محیط مناسب برای برخورد عقاید دیگران.
4- فراهم کردن زمینه آموزش برای بزرگسالان.
5- کمک به رشد فکر و فرهنگ جامعه.
6- فراهم کردن تفریحات و سرگرمی های آموزنده در قالب جدول، طنز و...
7- ایجاد روحیه مشارکت و همکاری برای برنامه های توسعه آفرین.
روزنامه نگاری در میان رشته های علوم ارتباطات اجتماعی مقام و جایگاه بالایی دارد. مطالعات ارتباطات اجتماعی معمولا در 4 بخش اساسی اداره کنندگان وسایل ارتباط جمعی، پیام های ارتباطی مخاطبان و آثار اتجاعی ارتباطات نقش دارد.
شیوه های روزنامه نگاری:
1- شیوه عینی: روزنامه نگار مطالب را بدون واسطه عینا دریافت می کند و هر چه را دریافت کرده بدون کم و کاست گزارش می دهد.
2- شیوه تشریحی: روزنامه نگار در این شیوه علاوه بر اینکه به گزارش عینی مطالب می پردازد می بایست مطالب گزارش شده را تفسیر و تشریح نماید.
3- شیوه تحلیلی: روزنامه نگار در این شیوه ضمن ارائه گزارش خود به علت وقوع یک حادثه و یا رخداد نیز می پردازد. مثال: راهنمایی و رانندگی در حوادث جاده ای.
4- شیوه توسعه اخبار و اطلاعات: در این شیوه مدیر مسئول یک موسسه انتشار روزنامه سعی می کند افراد بیشتری را تحت عنوان خبرنگار به استخدام موسسه خود درآورد تا بتواند جزیی ترین اخبار و اطلاعات را از هر نقطه جمع آوری نموده و گزارش کند. معمولا کشورهایی که در حال توسعه هستند و علوم ارتباطات نیز همزمان با سایر بخش ها رشد می کند موسسات روزنامه نگاری نیز سعی می کنند از این غافله عقب نمانند. لذا از جدیدترین تکنیک های ارائه اخبار و اطلاعات برای ادامه کار خویش بهره می جویند.
نظرات دکتر معتمدنژاد کارشناس علوم ارتباطات در ایران پیرامون خبر و روزنامه نگاری:
او متعقد است که خبر بیان وقایع جالب زندگی اجتماعی و نقل افکار عمومی است که اگر بخواهیم این تعریف را مورد تحلیل قرار دهیم عوامل زیر مشخص می شود.
1- اعلام واقعه: هر واقعه ای که روی می دهد قبل از آنکه هر کسی به آن آگاهی یابد ناشناخته است و تنها زمانی اهمیت خبری پیدا می کند که آشکار گردد و دیگران نیز نسبت به آن آگاهی یابند. بنابراین خبر یک پدیده ناگهانی است. و چیزهای ثابت و نامتغیر معمولا خبر محسوب نمی شوند. به محض آنکه درون جامعه تحولی رخ دهد و یا اینکه درباره دگرگونی ها و تحولات قبلی اطلاعاتی منتشر یابد بلافاصله این اطلاعات جنبه ی خبری پیدا کند و باید گزارش داده شود. به طور خلاصه می توان گفت آگاه ساختن فوری افراد از اتفاقات جدید و یا انتشار خبرهای تازه از طریق رسانه ها در مورد رویداد های قدیمی بنابراین می توان گفت: موضوع خبر چیزی است که در حال حاضر وجود دارد و قبلا وجود نداشته است و یا اینکه موضوع قدیمی آن سالها اهمیت خبری خود را از دست داده است به همین علت مشاهده می کنیم که رسانه ها خبرهای مطبوعاتی را تحت عنوان تازه های نشر بیان می کنند.
2- دومین عامل در تعریف دکتر معتمد نژاد این است که تحسین بیان برای آگاهی افراد از یک رویداد جدید تنها اعلام وقوع رویداد کافی نیست بلکه باید چگونگی وقوع آنرا نیز بیان کنیم تا اینکه به کنجکاوی های مخاطبان پاسخ داده باشیم به همین دلیل است که پس از اعلان هر خبر بلافاصله علت وقوع و حتی نتایج حاصل از آنرا نیز بیان می کنند و کسانیکه در آن واقعه یا حادثه حضور داشته اند ویا اینکه تحت تاثیر قرار گرفته اند معرفی می شوند گزارش خلاصه خبرهای مهم در ابتدای برنامه های خبری و بیان مشروح اخبار پس از آن اهمیت این موضوع را روشن می سازد معمولا در نیم صفحه اول روزنامه ها شاهد این هستیم که چند خبر با فونت های متفاوت درج گردیده اند. بزرگترین فونت مربوط به مهمترین خبر است.
اصول نگارش تیتر در روزنامه:
1- تیتر باید خلاصه مهمترین مطلب داستان باشد بدین معنا که:
الف) حداقل کلمات بیشترین بار معنایی را داشته باشند.
ب) از نوشتن کلمات تکراری جدا پرهیز شود.
ج) از به کار بردن کلمات توضیحی و تشریحی خودداری به عمل آید.
2- تیتر باید ساده و روان باشد.
3- تیتر باید با متن مطا بقت داشته باشد. یعنی خواننده مطمئن باشد خواندن متن در اصل شرح و توضیح تیتر خبر می باشد.
4- تیتر باید مشروح خبر نیز متناسب باشد اگر متن خبر مفصل است تیتر نیز باید بیشتر باشد
نکته دیگر آنکه متن های مفصل معمولا برای خبرهایی است که مهمتر به نظر می رسد همچنین تناسب خبر با درشتی و یا کوچک تر بودن حروف کلمات تیتر مطابقت دارد یعنی خبر های خیلی مهم با تیترهای درشتر.
5- عنوان یا تیتر باید مستقل از خبر باشد بدین معنا که تیتر مقدمه ای برای خبر محسوب نمی شود که برای تکمیل آن بخواهیم متن خبر را بیاوریم.
خیلی مواقع شاهدیم که رهگذران و یا مخاطبانی با اندکی توقف در کنار یک کیوسک فروش روزنامه و یا نگاهی اجمالی به تیتر روزنامه ها راه خود را گرفته و می روند. این عمل استقلال تیترهای خبری را بیشتر نشان می دهد. گویی رهگذران به نیاز های خبری خود دست یافته اند.
6- از نوشتن تیترهای سؤالی و صنفی خود داری شود.
7- از نگارش حروف اضافه و برخی واژه ها مانند: از، به، در، برای،و . . . در ابتدای تیتر خوداری شود
8- نقل و قول های مربوط به تیتر باید به صورت غیر مستقیم نگارش شود مگر در موارد استثنایی.
سازمان خبر یا تحلیلیه:
یک سازمان خبری از نظر تشکیلات اداری پست ها یا بخش هایی را به ترتیب اهمیت که عبارتند از: سردبیر، قائم مقام، دبیر سرویس ها، دبیر فنی، هیئت ویراستاران، سرویس عکس، آرشیو عکس و خبر، اتاق خبر و کتابخانه.
انواع منابع خبری:
1- منبع حقیقی: این منبع شامل کلیه افرادی می شود که شخصیت حقیقی دارند مانند رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و . . .
به عنوان مثال معاون قوه قضائیه اعلام کرد از این پس برای معتادان در زندان جایی وجود ندارد.
2- منبع حقوقی: شامل مؤسسات یا گروههایی است که شخصیت حقوقی دارند و در جایگاه حقوقی قرار گرفته اند به عنوان مثال: وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد در طی 3 سال آینده در تولید غلات به خود کفایی خواهیم رسید.
3- منبع رسانه ای: شامل کلیه رسانه های الکتریکی اعم از مطبوعات، رادیو و تلوزیون می باشد. معمولا در مطبوعات مکان واقعه و یا منبع خبر قبل ازمقدمه نوشته می شود. مثل خبرگزاری ایرنا به نقل از وزارت صنایع و معادن
رپروتاژ خبری:
بعضی از اخبار در مکان هایی قرار دارندکه ذکر نکات حاشیه ای آن و مسائل خبری آن به هم ربط دارند بنابراین در یک تعریف کوتاه خبری که با توصیف و تصویر همراه باشد رپروتاژ می گویند.
خبر نگار باید از مسائل شنیده ای و دیداری کاملا مطلع باشد تا بتواند رپورتاژ خبری قابل قبولی را ارائه دهد و تصویر نیز باید به گونه ای باشد که خبر نوشته شده را تکمیل نماید ویا اینکه بعضی از مواقع خبرها نیاز به نوشتن ندارند تصویر گویای همه چیز می باشد.

 

 

 

فصل چهارم
اصول تهیه گزارش مطبوعاتی

 

 

 

 

 

 

 


تعریف گزارش:
گزارش از نظر لغوی به معنای انجام دادن، اطلاع دادن و خبردادن است و از نظر اصطلاحاتی به معنای دادن اطلاعات سازمان یافته یا نظر مشورتی در امری که بر مبنای آن اتخاذ و تصمیم گیری آگاهانه برای گریزه امکان پذیر باشد.
فایده گزارش نویسی:
نتیجه و فایده گزارش نویسی رساندن پیام به خواننده است با سرعت، صحت و روشنی مهم این است که نویسنده گزارش بتواند تصویر روشنی از فکر و هدف خود را در ذهن خواننده ترسیم نماید و مقصود خود را بی کم و کاست به نحوی که دقیقا مقصود وی از نوشتن آن گزارش می باشد درذهن خواننده نقش بند آنرا روی کاغذ بیاورد.
گزارش نویسی از مهمترین وسائل مبادله اطلاعات است زیرا بیشتر تصمیمات بر اساس گزارش هایی است که از مسئولان سطوح پایین تر دریافت می دارند پس اگر در تهیه و تنظیم گزلرش ها دقت کافی نشود. تصمیماتی که گرفته می شود از عیب و نقص بر کنار نخواهد بود. هنگام نوشتن گزارش بسیاری از مطالب مهم فراموش می شود واگر طرح منطق و روش صحیح گزارش نویسی رعایت نشود بیم آن می رود که اشتباه زیادی رخ ندهد.
تهیه گزارش: اساسا گذشتن و تهیه گزارش همیشه کاردشواری بود و برای بیشتر افراد کاری اساسی به شمار می رود چرا که هر نوشته باید پاسخگویی دو مطلب باشد.
1- اینکه چه می خواهیم بنویسیم 2- چگونه می خواهیم بنویسیم.
آشنایی با برخی از مراحل گزارش نویسی:
1- مرحله تهیه و تدارک مطالب مورد گزارش: با توجه توجه به اینکه هر گزارش از یک موضوع یا واقعه سخن می گوید و یا خبر می دهند باید مطالبی جمع آوری شود که بتوان آنها در قالب یک گزارش ارائه داد وبه همین دلیل به این مرحله تهیه و تدارک مطالب گفته می شود.
2- مرحله ربط منطقی بین مطالب: در این مرحله مطالب جمع آوری شده باید طبق نظم و ترتیب خاصی تنظیم و ارائه شود بنابراین باید توسط نویسنده طرحی پیش بینی شود و در آن طرح مشخصی نماید که چه مطالب و موضوعاتی به عنوان محور اصلی گزارش هستند و چه موضوعاتی زیر مجموعه آن موضوع تلقی می گردند. موفقیت آمیز بودن مرحله ربط منطقی به موارد زیر بستگی دارد.
الف) کلیه مطالب مربوط به موضوع مورد بحث ارائه شود.
ب) تنظیم منطقی مطالب بر اساس رعایت حق تقدم و تاخر طبقه بندی می شود.
ج) خواننده بتواند با صرف حداقل وقت مفاهیم اصلی گزارش را به آسانی دریابد.
د) برای افراد محقق که ممکن است بعدها به آن مراجعه کنند قابل فهم بوده و دچار سوء تعبیر نشود.
مرحله نگارش تقسیم بندی اهمیت انتخاب موضوع، ویژگیهای نگارشی، راههای کوتاه کردن بند و پاراگراف، که مرحله نگارش خود به 2 قسمت تقسیم می شود.
الف) پیش نویس ب) پاک نویس با توجه به اینکه پیش نویس چهار چوب اصلی و ساختار کلی گزارش را تفسیر می نماید نکات زیر باید در آن رعایت شده و مورد توجه قرار گیرد.
الف) فاصله بین سطرها: 2 تا 3 سانتی متر بوده تا هنگام تجدید نظر بتوان تغییرات احتمالی و یا توضیحات حاشیه ای را در آن لحاظ نمود
ب) حتی الامکان باید سعی نمود تا گزارش ها در این مرحله خوش خط و خوانا باشد.
ج) حاشیه کافی را می بایست در هر چهار طرف گزارش لحاظ نمود
د) بر روی تمام برگه های پیش نویس یک نقطه مشخصی یا مکان مشخصی برای شماره گزاری تعیین شود.
ه) در صورتیکه پس از شماره گزاری نیاز باشد چند صفحه پیش نویس اضافه شود برای جلوگیری از شماره های تکراری به عنوان مثال به شکل زیر عمل کنیم 1-15 ،2-15، 3-15 ،
ی) تمام برگ های پیش نویس به طور مرتب به یکدیگر سنجاق می کردند
و) قبل از پاک نویس یا ارسال برای تایپ حتما پیش نویس را مرور کرده و اصلاحات لازم ونشانه گزاری را انجام دهید.
راههای کوتاه کردن گزارش:
1- به کار بردن نقطه به جای حرف ربط و همچنین نشانه یا نقطه 2- حذف کلمات زائد 3- اجتناب از به کار بردن کلماتی که معانی گوناگونی دارد 4- حذف کلمات مترادف و مکرر 5- حذف صفات و قیود غیر لازم
برای تهیه گزارش خلاصه باید به نکات زیر توجه نمود:
همانگونه که قبلا نیز گفته شد هدف از تهیه گزارش به ویژه گزارش های مطبوعاتی خلاصه نمودن گزارش هایی می باشد که چه بسا بخش قابل توجهی از صفحه یا صفحات روزنامه ها را به خود اختصاص داده اند.
معمولا گزارشگران کار آزموده و حرفه ای یکبار با دقت گزارش مطبوعاتی را مطالعه می کنند و آنچه که از محتوی گزارش در ذهن خود جای داده اند به صورت خلاصه بدون آنکه اختلالی بین مطالب گزارش در مقدمه یا متن گزارش و همچنین نتیجه گیری نهایی به عمل آمده باشد گزارش خود را روی کاغذی می آورند با این مقدمه نکات زیر می بایست مورد توجه قرار گیرد.
1- انتخاب نوع گزارش: عوامل مؤثر در هر مسئله نوع مخصوص از گزارش را ایجاب می کند که ممکن است نوع دیگری جای آن را نگیرد.
2- پرهیز از طولانی بودن کلام: گزارش های طولانی بسیار اتفاق می افتد که دارای مطالب زاید و نامربوط می باشد. معمولا در چنین گزارشهایی از به کار بردن مفاهیم اصلی و کلیدی که بیانگر حقایق یک گزارش می باشد غفلت می کنند. احتمالا آخرین نکته مشخص شده در گزارش موجب اتخاذ تصمیم اشتباه هم می گردد. از طرفی دیگر بعضی گزارشها آنقدر مختصر است که مطالب لازم و کافی در آن نادیده گرفته شده اند. اگر گزارش گری توان این را داشته باشد که به صورت تلگرافی وبا اشاره مختصر خلاصه کلام را به ذهن خواننده تبادل سازد باید گفت که در کار خود شاهکار نموده است. هر گزارش باید دارای شرح کافی باشد و کلیه حقایق مربوط در آن آمده باشد.
3- به کار بردن کلمات و عبارات رایج: به کار بردن اصطلاحات عامیانه و کلمات غیر رایج در گزارش جایز نیست برای اینکه این کلمات و اصطلاحات از روشنی مقصود می کاهد.
4- منطقی بودن مطالب: رعایت ارتباط منطقی مطالب اثر مهمی در درک صحیح گزارش دارد وباید پیشترفت گزارش به نحوی باشد که ارتباط منطقی مطالب آن حفظ گردد.
5- در نظر گرفتن خواننده: باید توجه داشت که گزارش برای شخص دیگری تهیه می شود که می خواهد بخواند تا آنرا بفهمد. چه بسا اتفاق می افتد که گزارشگرانی بدون آنکه به مخاطبان مشکلاتی را به همراه داشته وحداقل ابهاماتی را ایجاد می کند.
6- انتخاب واضح ترین کلمه عبارت، جمله به کوتاهترین کلمه، عبارت و یا جمله همیشه واضح ترین آنها نیست رعایت روشنی کلام لازم است اما باید دقت نمود که واضح ترین کلمه و جمله با توجه به کوتاهی آن انتخاب گردد. می گویند: سقراط فیلسوف یونانی درباره ویژگی یک نوشته خوب گفته است یک اثر هنری اثری است که نتوان چیزی به آن افزود و یا چیزی از آن را کم کرد.
وقایع یا اتفاقاتی که در اطراف یک خبرنگار یا روزنامه نگار رخ میدهد واو بازگو می کند. گزارش خبری روزانه هزاران کلمه و یا سطر از منابع مختلف خبری، خبر پخش می کند و سرعت در کار نوشتن خبر، کمبود وقت فراوانی خبرها، کمبود فضا یا جا در مطبوعات این امکان را به گزارشگر نمی دهد تا اینکه همه خبرها را گزارش نموده و یا از آنها بهره گیری عمل آید. به ناچار از مجموعه کثیر خبرها نوعی گزینش در خبر صورت می گیرد. که ملاک و معیار این گزینش تازگی وقایع، اهمیت خبر، سلیقه مخاطب و همچنین جذابیت در خبرها می باشد. گزارش های خبری در واقع توزیع و توصیف یک رویداد خبری است که گزارش دهنده با ویژگیهای خاص خود بر جزئیات وقوع آن می پردازد و اطلاعات تازه را با شیوه ای توصیفی ارائه می دهد و سعی بر آن دارد تا با برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب به سؤالاتی که در ذهن مخاطب پدید می آید پاسخ گفته واو را از این جهت قانع نماید.
بنابراین می توان گفت توصیف خبر از مهمترین رکن گزارش نویسی است و حجم گزارش ها نیز بستگی به موضوع گزارش دارد همانگونه که قبلا گفته شد حتی الامکان باید از ارائه گزارش های طولانی خود داری کرد.
گزارش مصور: در گزارش مصور یا اینکه به طور کلی تصویر جایگزین نوشته های خبری می گردد و یا اینکه به نوعی تکمیل کننده آن است. در واقع گزارش مصور گزارشی است که تصاویر و عکس ها نقش اصلی ایفا می کند وبا شرح عکس نویسی و صحنه آرائی تکمیل می شود.
پیوستگی و انجام تصاویر و ایجاد رابطه بین عکس ها مهمترین ویژگی یک گزارش تصویری است. تهیه کننده یک گزارش مصور به همان اندازه که در انتخاب سوژه های تصویری می بایست متحیر باشد یک خبر نگار نکته سنج و باهوش نیز باید باشد. آنچه مهم است این است که خبر نگار در گزارش مصوری و یک موضوع اصلی عکس برداری با توجه به زاویه دید و ارائه اندیش بر گزارش حس می دهد در گزارش مصور شرح عکس به کمک گزارش می آید و سبب تامل گزارش می شود و شرح عکس باید به گونه ای باشد که مخاطب را به مطالعه بکشاند و به بزرگنمائی سوژه کمک نموده و سوژه های پنهان را آشکار سازد. موضوع صفحه آرایی در عکس یا گزارش مصور به این صورت است که کدام عکس ها و با چه اندازه ای به چاپ برسد و چگونه در صفحه کادر بندی شود، عکس ها به صورت افقی یا عمودی قرار گیرد که البته همه این موارد نیاز به ذوق هنری خبر نگار یا صفحه آرا دارد.

 

 

 

فصل پنجم
روابط بین الملل

 

 

 


تعریف روابط بین الملل:
از قرن هجدهم تا پیش از جنگ جهانی دوم روابط بین الملل در واقع عبارت بود از مجموعه نوشته های و دیپلماتها و نظامیان، توزیع و تفسیر وقایع مهم عصر حاضر و کنفرانس ها، تشریح قوانین و وظایف کشورهای بی طرف، حقوق اسیران جنگی و همچنین تجزیه و تحلیل قرار دادها، سازمان های بین المللی و وظایف و ارکان آنها.دیپلماسی و سیستم توازن نیز فصل مهمی از مباحث روابط بین الملل را به خود اختصاص داده بود. ظهور و توسعه ناسیو نالیسم، پیدایی ایدئولوژی و سیستم های سیاسی و اقتصادی متضاد و مختلف استقلال کشورهای آسیاسی، افریقایی و خاور میانه و همچنین کوچک شدن دنیا به جهت پیشرفت فوق العاده وسائل ارتباطی، ظهور صلاح های اتمی و تعدد وقوع سازمان های بین امللی وبالاخره توسعه جنگ سدرا اساسی قبلی روابط بین الملل را تغییر داده و روش تازه و بحث در مسائل جدیدی را در مطالعه روابط بین الملل موجب گردیده.
این پدیده ها به عنوان محیط سیاسی روابط بیالملل که روابط متقابل کشور ها در آن صورت می گیرد و خوانده شده اند.
در عصر حاضر دانشمندان مسائل بین المللی سعی دارند که روابط متقابل کشورها یعنی طرق همکاری و رقابت بین کشور ها به توجه به محیط سیاسی کشور ها تشریح نمایند.
بنا بر آنچه گذشت می توان دیسیلبین روابط بین الملل را اینگونه تعریف کرد.
دسیسلبین روابط بین الملل مربوط است به مطالعه عوامل و رفتارهای سیستم ها چه سیاست خارجی و قدرت های واحد های اصلی بین الملل را که در جهان بدانها تقسیم شدهتحت تاثیر قرار می دهند. به عبارت روشنتر در مقررات روابط بین املل از عوامل و رفتارهایی بحث می شود که در ایجاد قدرت اعمال قدرت افزایش قدرت و همچنین در تعیین خط مشی سیاسی کشورها مؤثرند.
مقصود از عوامل مجموعه پدیده ها وخصوصیاتی است که در واحدهای بین المللی روی داده وانگیزه های اصلی و محیط سیاسی روابط دیپلماتیک کشورها در عصرهای مختلف به شمار آمده اند. پدیده های زیر از قرن 19 به بعد به عنوان عوامل و انگیزهای مؤثر در اعمال دولت ها و سیاست خارجی کشور ها ذکر گردیده است.
1- ناسیونالیسم
2- ایدئولوژی های مختلف و متضاد نظیر لیورالیزم، کمونیسم، فاشیسم.
3- توسعه تکنولوژی جنگی و ظهور سلاح های اتمی.
4- اتکاء اقتصادی ملت ها به یکدیگر و عدم تعادل بین آنها.
5- کوچک شدن دنیا به دلیل پیشرفت های خارق العاده وسایل ارتباطی.
6- رشد سریع و فوق العاده جمعیت بویژه درجهان سوم و بالا رفتن توقعات مردم.
7- امپریالیسم و ضد امپرالیسم.
8- افزایش تعداد کشورهای مستقل بعد از جنگ جهانی دوم و عدم برابری آنها.
9- پدیده جهان سوم
10- ظهور و توسعه جنگ سرد و تقسیم جهان به 2 بلوک غرب و شرق
11- پیشناهد و قبول همزیستی مسالمت آمیز.
پدیده های فوق الذکر عواملی هستند که رفتار و اعمال کشورها و همچنین سیستم ها و سازمان های بین المللی و ناحیه ای را تحت تاثیر قرارداده و مقصود خاصی از سیستم بین المللی و رفتار دیپلماتیک کشورها رادر صفحه بین الملل ایجاد می کند.
روابط بین الملل از نظر تعدادی از فلاسفه سیاسی:
بسیاری از فلاسفه سیاسی چون: دانیل، ماکیاولی، گروسیوس، هابن، دوسو، کانت مارکس ،ولینینگ از جمله کسانی هستند که درباره چیزیکه هم اکنون روابط بین الملل نامیده شده مطالب زیادی گفته اند که بیشترین این اظهارات متوجه هدف خاصی بوده است.
به طور مثال هدف ماکیاولی از نگارش کتاب شاهزاده توجه حاکم وقت و هدف روسو و کانست کاستین از جنگ به منظور تسریح حرکت به سوی هدفی تاریخی کمونیسم بوده است. بنابراین تعریف آنها غالبا بر نوعی ارزش های اخلاقی استوار بوده و بر مبنای آنها راه دستیابی به اهداف مورد نظر تجویز می شده است.
دولت ها، سازمان ها و نهادهایی که جامعه بینالمللی را می ساختند دارای روابط و مناسبات سیاسی- اقتصادی و فرهنگی هستند که بیانگر روابط متقابل آنها ست آنگونه که این روابط می توانند به صورت های روابط دوستانه همکاری رقابت و تعارفی آمیز باشد.
اصطلاح روابط بین الملل از نظر عبدالعلی قوام:
به مجموعه اقدامات و کنش های متقابل واحدهای حکومتی، نظیر نهادهای غیر دولتی، و همچنین روند های سیاسی میان ملت ها اطلاق می شود.
قلمرو دانش روابط بین الملل بسیار گسترده و وسیع است. همانطوریکه از تعریف فوق پیداست تمامی دادو ستدها و تعادل بین واحدهای سیاسی دولت ها و سازمان های بین المللی و مؤسسات غیر دولت در حوضه بررسی مطالعات این علم قرار می گیرند.
از اینرو روابط سیاسی – کنسولی اقتصادی- بازرگانی- فرهنگ، نظامی، استراتیژیک روابط با سازمان های بین المللی موضوعات مهم روابط بین الملل می باشند.
سیرتکامل روابط بین الملل:
نویسندگان مسایل بین المللی در عصرهای قدیم بیشتر کوشش خود را صرف ارائه طریق و توصیه های علمی به زمامداران و طراحان سیاست خارجی می نمودند.
برای مثال ماکیاولی در قرن شانزدهم در کتاب شهریاربه صراحت دخالت اخلاق یا مذهب را درامور کشوری غیر منطقی دانسته و به حکام توصیه می کند که به هر وسیله ممکن باید منافع کشوررا حفظ نمایند.
ماکیاولی برای موفقیت حیله و نیرنگ را تجویز کرده و توصیه می کند که اگر به شما دروغ گفتند شما هم به آنها بیشتر دروغ بگویید. اگر اوضاع و شرایط تغییر کرد شاهزاده مجاز است به عهده خود وفا نکند بگذار شهریار همیشه این مطلب را در ذهن خود جای دهد که فقط خودش و کشورش از ضروری ترین اع

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گزارش کاراموزی رشته روابط عمومی

پایان نامه رشته حقوق با موضوع اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه رشته حقوق با موضوع اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته حقوق با موضوع اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی


پایان نامه رشته حقوق با موضوع اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید پایان نامه رشته حقوق با موضوع اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد زنجان

گروه حقوق

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)

گرایش: حقوق خصوصی

عنوان:

اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی

استاد راهنما: دکترمجید قربانی لاچوانی

استاد مشاور: دکتر سلمان ولی زاده

نگارش:

آرش محمد زاده

 

 چکیده:

 در سالهای اخیر مطالعه اختیارات و دامنه فعالیت مجامع عمومی در شرکتهای سهامی و تعاونی اهمیت بالایی یافته است. هدف از این پژوهش بررسی و مطالعه اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی می باشد. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و تحلیلی است. ابزار جمع اوری اطلاعات فیش برداری بوده است. محقق با مطالعه کتب حقوقی ،مقاله ها و پایان نامه ها و نیز سایتهای اینترنتی سعی در گرداوری اطلاعات نموده است. پایان نامه حاضر در چهار فصل به نگارش در امده است. در قسمت اغازین رساله ، به بیان مقدمه ، بیان مساله ، طرح سوالات تحقیق ، فرضیه و نیز روش شناسی و اهداف و سوابق پژوهش پرداخته شده است. در فصل نخست ضمن ارایه تعاریفی از شرکتهای سهامی و تعانی و تعاریف مربوط به مجمع عمومی ، به بیان ارکان شرکتهای سهامی و تعاونی پرداخته شده است. در فصل دوم به موضوع صلاحیتهای مجامع عمومی در شرکتهای سهامی و تعاونی پرداخته شده است . این شرکتها از منظر حدود اختیارات مجامع عمومی مورد مقایسه و مطالعه تطبیقی قرار گرفته اند. نهایتا در فصل   سوم به موضوع محدودیت های مجامع و استقلال آنها در هریک از شرکتهای سهامی و تعاونی پرداخته شده است. در انتهای پایان نامه و فصل چهارم به نتیجه گیری و جمع بندی پرداخته شده است.

کلیدواژه ها: شرکت سهامی، شرکت تعاونی ، مجمع عمومی، صلاحیت مجمع عمومی

 

  • مقدمه:

شرکتهای تعاونی درکشورهاتقریبایک پدیدای وارداتی محسوب می شودچون این شرکت ها قبل ازاینکه ازتجارب ونیازهای عملی وفعالیتهای تعاونی ناشی شود بدون توجه به مسائل عرفی ویاتعاونی های سنتی ازتجارب تعاونیهای اروپایی نشات گرفته اند واصل تعاون که مشابه یک شیوه اقتصادی واجتماعی است بر مبنای نظریه خاصی بنا نشده است بلکه مبانی آن مجموعه مفاهیمی چون همیاری وعدم استثمار،توزیع عادلانه ثروت ودرآمد ، وکمک متقابل وغیره می باشد. درقانون تجارب مصوب 1303 شرکتهای تعاونی تولیدومصرف براساس دواصل تعریف شده بود ( 1ـ فروش اجناس لازم برای زندگانی  2ـ مازادبرگشتی ) ولی بعلت عدم توجه این شرکتها رونق چندانی نداشتند ودریک حالت سکون یا راکد مانده بودند ولی مردم هم استقبال چندانی از آن نمی کردند ولی بعدازانقلاب اسلامی شرکتهای تعاونی اهمیت زیادی پیداکرده و بعداز بخش دولتی گسترش زیادی یافتند واین گستردگی تعاونی باعث شده بودتا بعضی ازاصول حاکم درسطح خوبی رعایت نشود. در خصوص شرمتهای سهامی نیز این قاعده وجود دارد . به دنبال تغییرات اساسی که در ساختار قوانین تجارت کشورمان طی سالهای اخیر روی داده است ، به نظر می رسد مطالعه اختیارات و دامنه فعالیت مجامع عمومی در شرکتهای سهامی و تعاونی نیز از اهمیت بالایی برخوردار باشد. به عنوان نمونه در بررسی این اختیارات در هر دو لایحه ابهاماتی دیده می شود. به عنوان مثال در خصوص صلاحیت مجمع عمومی عادی در شرکتهای سهامی و در لایحه 1347 اختیارات مجمع عمومی مؤسس و فوق العاده بر این مجمع استثناء شده و در لایحه قانون تجارت 1384 نیز، فقط اختیارات مجمع عمومی فوق العاده از صلاحیت های مجمع عمومی عادی جدا شده است. بنابراین، در هر دو لایحه اختیارات مجمع عمومی عادی عام است. لذا لازم است تا در تحقیقی منسجم به بررسی این موضوع در شرکتهای تعاونی و سهامی پرداخته شود.

  • بیان مساله

در سال 1347 لایحه ای مبنی بر لایحه اصلاحی موادی از قانون تجارت، در خصوص شرکتهای سهامی به تصویب رسید و با توجه به آن، مواد 21 تا 93 قانون تجارت 1311 نسخ گردید. با مطالعه مواد قوانین ذکر شده و سالیان طولانی که از تصویب آنها گذشته و علاوه بر اینها با توجه به پیشرفت عملیات تجاری، نیاز به قانونی به روز احساس می شد که بالاخره وزارت بازرگانی بر اساس مأموریت محوله از جانب دولت وقت بدان اهتمام ورزیده و با تشکیل شورای راهبردی و کمیته کارشناسی و با استفاده از اساتید مجرب حقوق و اقتصاد، لایحه ای را تدوین نمود و این لایحه که هیأت محترم در تیر ماه 1384 آن را به تصویب رساند متأسفانه تاکنون جهت تصویب نزد مجلس شورای اسلامی قرار دارد و هنوز مجلس این لایحه را تصویب نکرده در صورتی که با توجه به نیاز کشور به قوانین به روز تجاری بهتر است مجلس شورای اسلامی، هر چه سریعتر این لایحه را تصویب کند.

        همانطور که در این پایان نامه مذکور است بر اساس لایحه اصلاحی قانون تجارت 1347 و لایحه قانون تجارت 1384 شرکتهای سهامی، دارای سه رکن می باشد به عبارتی، مجامع عمومی رکن تصمیم گیرنده را تشکیل می دهند و هیأت مدیره و بازرسان هم به ترتیب رکن اجرایی و رکن نظارت کننده می باشند. در این تحقیق ملاحظه می شود که هیأت مدیره را نمی توان صرفاً رکن اجرایی دانست چرا که در طول حیات شرکت، هیأت مدیره تصمیماتی را اتخاذ می نماید و اینکه مجامع عمومی شرکتهای سهامی سیاست هایی را در جهت پیشبرد اهداف شرکت به بررسی می پردازند به همین جهت، شاید بهتر باشد برای شرکتهای سهامی چهار رکن را در نظر داشته باشیم به این ترتیب که مجامع عمومی رکن سیاست گذاری را تشکیل می دهند، رکن تصمیم گیرنده – راهبردی که جمع مجامع عمومی و هیأت مدیره می باشد و دو رکن دیگر، همان رکن اجرایی و رکن نظارت کننده هستند که به ترتیب هیأت مدیره و بازرسان شرکتهای سهامی می باشند.

موضوع این پژوهش بررسی حدود اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعانی می باشد. در بررسی این اختیارات در هر دو لایحه ابهاماتی دیده می شود. به عنوان مثال در خصوص صلاحیت مجمع عمومی عادی در لایحه 1347 اختیارات مجمع عمومی مؤسس و فوق العاده بر این مجمع استثناء شده و در لایحه قانون تجارت 1384 نیز، فقط اختیارات مجمع عمومی فوق العاده از صلاحیت های مجمع عمومی عادی جدا شده است. بنابراین، در هر دو لایحه اختیارات مجمع عمومی عادی عام است.

        رکن سیاست گذاری شرکتهای سهامی که همان مجامع عمومی هستند اختیار تصویب هر تصمیمی را ندارند به عبارتی در هر دو لایحه محدودیت هایی بر این مجامع بار شده است مثلاً این مجامع نمی توانند تابعیت شرکت را تغییر دهند.

از سویی دیگر شرکتهای سهامی در بسیاری از موارد با شرکتهای تعاونی وجوه اشتراک و نیز تفاوتهایی نیز دارند. قانون تجارت مصوب ١٣١١ به هنگام بحث از شرکت های تجاری مبحث هفتم از شرکت ها را به شرکت های تعاونی اختصاص داده و از ماده ١٩٠ تا ١٩۵ قواعد آن را بیان داشته و در ماده ٢٠ نیز به تجاری بودن این شرکت تصریح نموده است. (بند ٧ ماده ٢٠ ق.ت.)

اماازانجاکه مقررات مذکورپاسخگوی نقش تعاونی هادراقتصادوهمچنین ساختارتشکیلات وسایرمسائل مربوط بدان نبودمقنن مجبورشد تاقانون دیگری رابه آن اختصاس دهدوبه همین منظوردرسال ١٣٣٢قانونی باعنوان (لایحه قانونی شرکتهای تعاونی ) درچهارده ماده تصویب کردودرماده ١١باتصریح اینکه شرکتهای تعاونی ملزم به تبعیت ازمواد قانون تجارت راجع به تشکیل سازمان نیستند شرکتهای تعاونی رادرامورمزبورازشمول قانون تجارت خارج نموده مستقل ساخته است .

این قانون حاوی نکات جدید نو تازه ای درخصوص تعاونی هابودولی بااین حال این شرکتهاراملزم به تبعیت ازقانون مذکورنمی کردوبه آنها اجازه می دادکه همجنان اگرخواستند بتوانند مطابق قانون تجارت تشکیل شوند.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته حقوق با موضوع اختیارات مجامع عمومی شرکتهای سهامی و تعاونی