اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مکتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت

اختصاصی از اینو دیدی مکتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مکتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت


مکتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت

 

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات84

 

مقدمه:
شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست،زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند:یادگیری،انگیزه،ادراک،تفکر،عواطف و احساسات،هوش و مواردی از این قبیل دانست.(شاملو،1370)
صاحب نظران حوزة شخصیت و روانشناسی از کلمة شخصیت تعریفهای گوناگونی را ارائه داده اند.از نظر ریشه ای،گفته شده است که کلمة شخصیت برابر معادل کلمة Personality انگلیسی Personalite فرانسه است،در حقیقت ریشه در کلمة یونانی دارد و این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند.به مرور،معنای آن گسترده تر شد و نقشی را که بازیگر،ایفا می کند را در بر گرفت.بنابراین مفهوم اصلی و اولیة شخصیت،تصویری صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند،ترسیم می شود.یعنی در واقع،فرد به اجتماع خود شخصیتی ارائه می دهد که جامعه بر اساس آن.او را ارزیابی می نماید.همین طور شخصیت را بر اساس صفت بارز یا مسلط و یا شاخص فرد نیز تعریف کرده اند و بر این اساس است که فرد را دارای شخصیت برونگرا یا درونگرا و یا پرخاشگر و امثال آن می دانند.(خسروی،1381)
نظری اجمالی به تعاریف شخصیت،نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریة خاص یافت.بلکه در حقیقت،تعریف شخصیت بستگی دارد به نوع تئوری یا نظریة هر دانشمند،برای مثال کارل راجرز:«شخصیت را یک خویشتن سازمان یافتة دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی ماست».یا آلپورت از شخصیت «به عنوان یک مجموعة عوامل درونی که تمام فعالیت های فردی را جهت می دهد» نام می برد.(شاملو،1370)
جورج کلی یکی از روانشناسان شناختی «روش خاص هر فرد را در جستجو برای تفسیر معنای زندگی» شخصیت می داند و یا فروی عقیده دارد که «شخصیت از نهاد،خود و فراخود ساخته شده است» برداشت های متفاوت از مفهوم شخصیت به وضوح نشان می دهد که معنای شخصیت در طی تاریخ بسیار گسترده تر از مفهوم تصویر صوری و اجتماعی اولیه آن شده است.(شاملو،1370)
در حال حاضر شخصیت به «روند اساسی و مداوم دربارة فرد انسان»،اطلاق می شود و تعریف آن از دیدگاه هر دانشمند،یا هر مکتب و گروهی به نظریه یا تئوری خاص آنها بستگی دارد.(کریمی،1377)

 

 

 

 

بیان مسئله:
انسان از روزگاران دور تحت تأثیر رنگهای پیرامون خود بوده است.بگونه ای که در برابر رنگهای متفاوت عکس العمل های متفاوتی از خود نشان می دهد.اکثراً به یاد داریم به هنگام کودکی از ما می پرسیدند چه رنگی را بیشتر از همه دوست داری،در آن زمان هم حس می کردیم که این رنگهای مورد علاقه ما رازهای متفاوتی (فراوانی) را دربارة ما بازگو می کنند.و حال آن رنگها را بیشتر در زندگی روزمرة خود بکار می بریم ولی اکنون متوجه این مطلب شده ایم که این رنگها بیان کنندة یک سری مسائل روحی،سلیقه ای و حتی شخصیتی هستند.در این تحقیق سعی می شود رابطه ای که بین رنگ انتخابی و شخصیت افراد وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد.
چرا که هر کدام از رنگهای پیرامون ما شخصیت خاصی را می طلبند تا مورد انتخاب قرار گیرند و به عنوان رنگ ایده آل آن فرد باشند.
به عبارتی دیگر رنگها آئینه ای می شوند برای اینکه افراد شخصیت و روحیة خود را در آن ببینند و بتواند روحیات و شخصیت خود را با انتخاب رنگ به طرف مقابل بشناسانند.از آنجایی که رنگهای دنیای اطراف ما بسیار متنوع هستند می توان نتیجه گرفت که شخصیت ها نیز بسیار متعدد و مختلف باشند.
روانشناسی رنگها تاکنون بوسیلة دانشمندان بسیاری مورد تحقیق و برسیی قرار گرفته که از آن میان می توان به افرادی مانند،ماکس فایر،ماکس لوشر،هرمان رورشاخ اشاره کرد،که مشهورترین آزمون رنگ مربوط به ماکس لوشر است.در این روش چگونگی ارتباط میان رنگها و جنبه های شخصیتی توضیح داده شده است.
با توجه به مسئله طرح شده نتیجتاً مسأله مورد پژوهش ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی برونگرایی با انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


مکتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت

پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد


پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در  110 صفحه می باشد.

چکیده
پژوهش حاضر به منظور (بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد) صورت گرفته است. بدین منظور از جوانان معتاد و غیرمعتاد ۲۰ تا ۳۰ ساله شهرستان بندرانزلی یک نمونه ۸۰ نفری (۴۰ نفر معتاد و ۴۰ نفر غیرمعتاد) به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده است.
داده‌های آماری از طریق اجرای آزمون MMPI (فرم کوتاه) از گروههای نمونه بدست آمده و برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق حاضر از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T مستقل و با در نظر گرفتن نتیجه آزمون لوین با استفاده نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین افراد معتاد و غیرمعتاد می‌باشد که نهایتاً از تجزیه و تحلیل و بررسی داده‌ها نتیجه زیر بدست آمد: هدف محقق از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد می‌باشد.
پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده‌های بدست آمده می‌توان نتیجه گرفت که از لحاظ اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد .(P=0)
شخصیت ضداجتماعی که ناشی از اعتیاد است در شرایط و اوضاع خاصی بر ساختار یک جامعه دلالت دارد، در نزد مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی بیگانگی به حد اعلای خود می‌رسد، نظارت گروههای نخستین چون «خانواده» کاهش می‌یابد، همبستگی‌های اجتماعی متزلزل و سست می‌گیرد فرهنگ حزن و اندوه حاکم می‌شود بطور کلی زمینه چنین شرایطی مهیاتر می‌گردد.
گاهی نظام خانواده به لحاظ مسائل مذهبی و فرهنگی ، روانی و عاطفی، اجتماعی و اقتصادی دچار لغزش و تزلزل می‌گردد که در این صورت افراد معتاد خویشتن‌داری خود را از دست داده و روی به بزهکاری و شخصیت ضداجتماعی می‌آورند. این افراد می‌توانند با استفاده از مشاوره خانوادگی مشکلات خود را بازنگری نموده و به راه حل مناسبی دست یابند.
اغلب جرایم را افراد معتاد مرتکب می‌شوند چون برای خرید مواد ناگزیر از ارتکاب جرم هستند. بیشترین جرایمی که به وسیله معتادین صورت می‌گیرد عبارتند از :
دزدی ، ورود به خانه مردم به خاطر ارتکاب جرایمی چون دزدی و آدمکشی و فحشا است بنابراین بیشترین جرایم مناطق شهری را معتادین مرتکب می‌شوند. نتایج تمام مطالعاتی که در زمینه درمان اعتیاد انجام گرفته نشان می‌دهد که اعتیاد یکی از مشکلترین انحرافات و کجرویهایی است که درمان آن چندان قطعی نمی‌تواند باشد.
چون افراد معتاد و مردم عادی و سالم دو معیار اخلاقی متفاوت دارند. مردم جامعه، معتادین را نمی‌پذیرند بنابراین تنها کسانی که آنها را می‌پذیرند و رفتارشان را تایید می‌کنند و با آنها در ارتباط هستند دوستان معتاد قدیمی آنهاست چون اغلب معتادین به مواد مخدر به کجرویهایی چون دزدی و فحشا گرایش دارند و در این فعالیتها دیگران همیشه نسبت به آنها تصور جنایی دارند و آنها را از خود می‌رانند بنابراین برای معتادین مشکل است که از اعتیاد دست بکشند، اگر معتادی مصرف مواد مخدر را کنار بگذارد چون مجبورند با افراد معتاد ارتباط داشته باشند ، و اغلب آنها در مناطق کثیف و شلوغی که پر از مواد مخدر است زندگی می‌کنند به ناچار رهایی از بند اعتیاد کار آسانی نیست و امکان بازگشت مجدد آنها به مصرف مواد مخدر و در نهایت بروز شخصیت ضداجتماعی وجود دارد.
سعی در بهبود معتاد یکی از وظایف عمده گروه درمان است. چون شناخت اجتماعی و اقتصادی جامعه به بهبود آنان بستگی دارد، زیرا شخص معتاد هم برای خود و هم برای جامعه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی مضر و خطرناک است. بنابراین نباید فراموش کرد که آنها بیماران اجتماعی هستند که احتیاج به کمک و درمان دارند و این کار بر عهده گردانندگان جامعه است که مسئولیت آموزشی و درمانی دارند.
نتایج به شرح زیر می باشد: بین افراد معتاد و غیرمعتاد از لحاظ شخصیت ضداجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0)
یافته‌های فرعی زیر نیز از تحقیق حاضر بدست می‌آیند:
- بین خود بیمارانگاری در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.( ۰۰۸/۰=P)
- بین افسردگی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (۰۰۳/۰=P)
- بین پارانویا در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (۰=P)
- بین اسکیزوفرنی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (۰۰۳=P)
واژه های کلیدی: معتاد، اعتیاد، اختلال شخصیت ضد اجتماعی
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
سؤالات
فرضیات
تعاریف اصطلاحات
فصل دوم : پیشینه پژوهش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
جنگ تریاک در چین
جنگ تریاک در دوران معاصر
مراکز تولید جهانی مواد مخدر
نقش مافیا در توزیع بین‌المللی مواد مخدر
سازمان پلیس بین‌المللی
تاریخچه مواد مخدر در ایران
تشخیص دوگانه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی
رفتار اختلال شخصیت ضداجتماعی
شخصیت صداجتماعی ، بیمار روانی و ضد اجتماع
تعریفی از اختلال شخصیت ضداجتماعی
بیمار روانی
اختلال شخصیت ضداجتماعی
اختلالات شخصیتی
تحقیقات داخل کشور
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونه‌گیری
نحوه اجرای آزمون
روش جمع‌آوری داده‌ها
ابزار اندازه‌گیری
اعتبار و پایایی
متغیرها
روش آماری
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل نتایج :
مقدمه
مشخصه‌های آماری نتایج کمی
مقایسه میانگین‌ها
یافته‌های فرعی تحقیق
فصل پنجم : بحث و نتیجه‌گیر
مقدمه
نتیجه‌گیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
کاربرد نتایج
منابع :
منابع فارسی
منابع انگلیسی
منابع اینترنتی

 


فصل اول :
کلیــــات
مقدمه [۱]
زندگی بشر از ابتدا با مشکلات و مسائلی همراه بوده است و تاریخ گویای گوشهآای از مشکلات بشر است. زیرا در تاریخ قطور زندگی بشر گر چه هنوز چند برگی از آن بیشتر بررسی نشده و این مقدار کم هم مبهم است ، ولی با همه ابهام و تاریک که دارد، فریادها و ناله‌های دلخراش و داستانهای غم‌انگیز بشر را نتوانسته است مخفی کند. گر چه امروزه پیشرفتهای در همه زمنیه‌های زندگی بشر بوجود آمده ولی باز هم وحشت و اضطراب و انحراف از بشر دور نشده است. زمانی بشر از طوفان و سیل و تحطی و بیماریهای واگیر وحشت داشت و زمانی از جنگ‌ها و لشکرکشیها. در اثر پیروزی علم بر طبیعت مقداری از این مصائب و نگرانیها از بین رفته و لیکن جای خود را به دردها و مصائب سخت‌تری داده است. اکنون بشر از درون ناراحت است و از ناراحتی‌های عصبی و روانی شکایت دارد. از همنوع خود بیم دارد. ترس و وحشت از سلاحهای اتمی و میکروبی و شیمیایی قرن بیست و یکم را به قرن «اصطراب و تشویش» مبدل ساخته، و از همه مهمتر اکنون از مسئله «اعتیاد» که پدیده‌ای نسبتاً جدید است و انبوهی از انسانها را به خودکشی تدریجی محکوم نموده وحشت دارد.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در مقابل گروهی از انسانها قرار گرفته است که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی ، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به ‌آن پناه می‌برند.
کشیدن یک نخ سیگار ، نوشیدن یک لیوان نوشابه الکلی ، زدن چند پک به وافور و استعمال یک ذره مرفین هروئین برای تسکین و بی‌خبری از اضطراب درونی و فشار روانی ناشی از فقر اقتصادی و مسائل دیگر اولین قدم بسوی بدبختی و خودکشی تدریجی است. عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، روانی ، جسمی و مخصوصاً عوامل خانوادگی در هماهنگی فرد با محیط اجتماعی نقش مهم دارد. آرامش و امنیت، نداشتن فشار و اضطراب درونی و خانوادگی، از تعدادی از انحرافات منجمله اعتیاد به مواد مخدر کاسته و انسان را در برابر مشکلات مقاوم می‌نماید، اگر تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی هماهنگ و متناسب با نیازهای افراد جامعه نباشد، در درون انسانهایی که زمینه مساعد دارند انفجار رخ داده و وقوع انحراف و اعتیاد حتمی است و حتی شیوع امراض روانی اجتناب‌ناپذیر است.
انحراف یا کجروی که از آن بنام عارضه یا بیماری یاد می‌کنند یکی از مظاهر زندگی دسته جمعی بخصوص زندگی امروزه است و از زمانی آغاز شد که انسان به صورت گروهی زندگی خود را شروع نمود. شرایط خاص و ملاکها و الگوها و ارزش‌های حاکم بر هر جامعه، در تغییر مفهوم انحراف و کیفیت ‌آن موثر است. مثلاً مجازات قتل عمد اعدام است. شرابخواری و اعتیاد به مواد مخدر در جامعه اسلامی انحراف محسوب و جرم دارد، ولی این اعمال در برخی جوامع غرب امری عادی است و انحراف محسوب نمی‌شود.
بهر حال روانشناسان فرق آدم سالم و دیوانه را در داشتن قدرت روحی در جنگ با مشکلات زندگی می‌دانند. لذا معتاد یک نوع انسان غیرنرمال است . مثلاً حسادت یکی از آسیبهای اجتماعی و انحرافات است که از درون انسان سرچشمه می‌گیرد. وقتی فرد خود را با شخصی که در موقعیت بهتری است مقایسه می‌کند، دچار رنج و ناراحتی می‌گردد. در این صورت برای رفع ناراحتی خود یا به موادمخدر روی می‌آورند و یا دلش می‌خواهد که موقعیت دیگران را با توطئه و نیرنگ تضعیف نماید.
در کشور ایران بزهکاری بطور عمده تحت اثر دو انگیزه ریشه‌یابی شده است :
۱- اعتیاد
۲- بیکاری
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه‌شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می‌گیرد.
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین‌المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورتی است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می‌شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران ، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصل اعتیا‌د، جوانان و افراد کم تجربه می‌باشند.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در شهر بندرانزلی گریبان گروهی از انسانها بویژه جوانان این شهر را گرفته که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه می‌برند که خود می‌تواند باعث افزایش جرم و بزه در شهر بندرانزلی شود.
بیان مسئله [۲]
اعتیاد به مواد مخدر فرد را به یک کلکسیون سیار بیماری تبدیل کرده و مشکلاتی برای فرد و اجتماع بوجود می‌آورد. معتاد علاوه بر اینکه سلامتی خود را از دست می‌دهد، بار سنگینی هم بر دوش اجتماع می‌شود و از طرفی آن جامعه را مورد تهدید قرار می‌دهد این‌چنین افراد که اکثراً قانون‌شکن هستند برای بدست آوردن مواد، دست به هرگونه اعمال خلاف قانون و ناروا می‌زنند.
با توجه به اینکه قانون ، استعمال و خرید و فروش مواد را منع کرده اما معتاد برای تهیه آن دست به هر جنایتی می‌زند و خود را از قید مسئولیت‌های زندگی شخصی و اجتماعی رها می‌کند. این‌گونه افراد که معمولاً خودپسند، بی‌عار و ولگرد و عصبی مزاج هستند همیشه در پی ماجرا می‌گردند. معتاد وقتی بجان خود هم رحم نمی‌کند دیگران و اجتماع هم نباید از او انتظاری داشته باشند. این همه موارد دلیل بر این است که معتاد قدرت مقابله با حقایق و واقعیات زندگی را ندارد و نیز نیروی جسمانی و روانی معتاد رشد معمول خود را طی نکرده است. افراد معتاد منحرف اغلب در اجتماعات بدنام شرکت کرده و از شرکت در اجتماعات و جلسات خوشنان گریزانند.
معتاد با تاثیرپذیری از مواد ، زندگی خود و سرانجام دیگران را به خطر انداخته و بتدریج حالت عصبی معتاد وحیم‌تر شده و موقعیت‌های غیرعادی یکی پس از دیگری به سراغ او می‌آیند، قضاوت و اندیشه‌اش مختل شده و اغلب در حال چرت و بی‌خبری است. (حلم سرشت ۱۳۷۵ ، ص ۲۳۴)
امروزه اغلب اجتماعات بشری در چنگال پدیده مهلک اعتیاد به مواد مخدر گرفتارند. پناه بردن به مواد مخدر، واقعه تازه‌ای در زندگی بشر نیست و از دیرباز اجتماعات مختلف بشری هر یک به تناسب شرایط اقلیمی و عادات و سنت‌های مخصوص به خود به انگیزه رهایی از فشارهای روحی و یا به انگیزه کسب لذت‌های کاذب و زودگذر و یا بوسیله کنجکاوی و تقلید کورکورانه به یکی از انواع مواد مخدر پناه برده‌اند. مسئله مورد پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان بندرانزلی می‌باشد.
با توجه به آنچه که در بالا توضیح داده شد عواملی که باعث روی آوردن محقق برای انجام این پژوهش شدند عواملی از قبیل افزایش جوانان مجرم در زندانها که به علت‌های گوناگون دزدی، حمل مواد و جرایم دیگر که به مواد مخدر مربوط می‌شوند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
تامل و تعمق در مسئله اعتیاد که امروزه گریبانگیر جوامع بسیاری شده است . و هر ساله افراد بیشماری را روانه زندانها و گورستانها می‌نماید.
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. برخی جامعه‌شناسان معتقدند که ریشه تمام دردهای اجتماعی در محیط اجتماعی است و می‌گویند که کسی ذاتاً منحرف و کجرو بدنیا نمی‌آید. (قائمی ۱۳۷۳ ص ۱۳۹)
بهمین علت قرن حاضر بخاطر جهات گوناگون ، عناوین مختلفی را بخود اختصاص داده است از جمله : عصر علم، قرن اضطراب ، عصر انحراف و عصر تزلزل ارزشها. (همان منبع ص ۱۴۲)
لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعه‌شناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا می‌گیرد. (همان ، ص ۱۴)
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بین‌المللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورت است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده می‌شود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصلی اعتیاد جوانان و افراد کم تجربه می‌باشند.
اعتیاد بزرگترین درد و بیماری برای شخص معتاد و جامعه است لذا نجات جان معتاد در واقع نجات جامعه است. اعتیاد به مواد مخدر که عنوان یک مشکل اجتماعی را بخود اختصاص داده پدیده‌ایست استعماری که زمینه‌های ناسالم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی، شخصیتی ، جسمی، سیاسی و تربیتی در بروز و ابتلای به آن اهمیت دارد. اعتیاد به مواد مخدر نه تنها خود زائیده مسائل مختلفی است، بلکه بوجود آورنده عوارض مختلی مثل عوارض جسم، فکری ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره است. جامعه‌شناسان عقیده دارند؛ نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. و به عقیده سیاستمداران جهان، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست. آنها معتقدند برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است. (اورنگ ۱۳۶۷ ص ۱۴)
با در نظر گرفتن این که اعتیاد ریشه‌های سیاسی و اجتماعی دارد و استعمارگران با استفاده از این حربه سعی در تسلط و نفوذ شیطانی خود در کشورهای دیگر دارند و همچنین با توجه به اینکه اعتیاد خود عاملی برای انواع جرم و بزهکاری می‌باشد. موجب انجام پژوهش در زمینه این مسئله که آیا رابطه بین اعتیاد و شخصیت ضداجتماعی افراد وجود دارد یا خیر شد که ضرورت و اهمیت تحقیق روشنتر می‌شود و اهمیت اصلی این پژوهش ایجاد بصیرت و دانش لازم در جهت شناخت بخشی از عوامل و ارتباط برخی عوامل شخصیتی با اعتیاد می‌باشد.
اهداف تحقیق[۳]
الف ) هدف کلی [۴]
بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان بندرانزلی.
ب ) اهداف ویژه [۵]
بدست آوردن آماد سایر اختلالات روانی در شخصیت معتادین نمونه با استفاده از آزمون MMPI


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد

مقاله شخصیت فردوسی

اختصاصی از اینو دیدی مقاله شخصیت فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله شخصیت فردوسی


مقاله شخصیت فردوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

 

فهرست

 

مقاله شخصیت فردوسی

 شاهنامه سرایی

 دقیقی، اولین شاهنامه سرا

منابع شاهنامه

نگرانی فردوسی

حامی قدرشناس

رنج سی ساله

دربار سلطان محمود 

علت بی توجهی سلطان محمود به فرودوسی

حب علی(ع)

 

 

مقدمه

 

فردوسی در طبران طوس به سال 329 هجری بدنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و در آن ولایت مکنتی داشت. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم؛ اینقدر معلوم است که در جوانی از برکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی افتاده است. همانطور که گفته شد وی دوران کودکی و جوانی را در خانواده ای که همه دهقان و ایرانی پاک نژاد بودند؛ در فضایی سرسبز و آرام به تحصیل علم و ادب گذراند. علاقه او به داستان های کهن باعث می شد تا گهگاه طبع خود را در سرودن تاریخ ایران قدیم آزمایش کند اما در آن زمان هیچ کس باور نمی کرد که این سروده های پراکنده ادامه یابد و به یک اثر عظیم حماسی به نام «شاهنامه» تبدیل شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شخصیت فردوسی

دانلود مقاله نگاهى به شخصیت و عملکرد حضرت عباس علیه‏السلام

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله نگاهى به شخصیت و عملکرد حضرت عباس علیه‏السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

3. درخشش در جنگ صفین
دوشادوش امام حسن علیه‏السلام
یاور وفادار امام حسین علیه‏السلام
زندگانى حکمت‏آمیز و غرور آفرین پیشوایان معصوم علیهم‏السلام و فرزندان برومندشان، سرشار از نکات عالى و آموزنده در راستاى الگوگیرى از شخصیت کامل و بارز آنان بوده و نیز درس‏هاى تربیتى آنان نسبت به فرزندان خویش، در تمامى زمینه‏هاى اخلاقى و رفتارى، سرمشق کاملى براى تشنگان زلال معرفت و پناهگاه استوارى براى دوستداران فرهنگ متعالى اهل‌بیت عصمت علیهم‏السلام و به ویژه براى نسل جوان، خواهد بود. از آن جا که زندگانى پر خیر و برکت اهل‌بیت علیهم‏السلام در بردارنده دو اصل استوار «حماسه و عرفان» است، پرداختن به بُعد حماسى زندگانى آنان و فرزندانشان که در معرض پرورش و تربیت ناب اسلامى قرار داشته‏اند، براى عامّه مردم و به ویژه جوانان جذّاب و گام مؤثرى در عرصه تبلیغ اهداف خواهد بود.
اى ام‏البنین! نور دیده‏ات نزد خداوند منزلتى سترگ دارد و پروردگار در عوض آن دو دست بریده، دو بال به او ارزانى مى‏دارد که با فرشتگان خدا در بهشت به پرواز درآید؛ آن سان که پیشتر این لطف به جعفربن ابى‏طالب شده است.
همچنین غبار برخى شبهات عامیانه را از چهره مخاطبان مبلغان دینى، در راستاى معرفى و تبلیغ اهداف و انگیزه‏هاى اهل‌بیت علیهم‏السلام خواهد سترد. شبهاتى از قبیل این که چرا مبلغان بیشتر به جنبه‏هاى عاطفى و خصوصاً به مظلومیت اهل‌بیت پیامبر علیهم‏السلام مى‏پردازند؟ اگر چه پاسخ به این پرسش ساده، براى مبلغان بسیار روشن و بدیهى است، اما باید به خاطر داشت که مبلّغ مى‏بایست ضمن پاسداشت احترام شنوندگان و مخاطبان خود، براى تأثیرگذارى بیشتر در آنان، پاسخگو و برآورنده نیازهاى روحى آنان، با اطلاع رسانى بیشتر در ابعاد حماسى آن بزرگ مردان حماسه و اندیشه و هدایت نیز باشد. با این پیش درآمد، مى‏توان با تبیین جنبه‏هاى حماسى شخصیت پور بى هماورد حیدر علیه‏السلام در زوایایى از زندگانى آن حضرت که کمتر بیان شده است، گام مؤثرى برداشت. این نوشتار سعى دارد، با بررسى زندگانى حضرت عباس علیه‏السلام پیش از رویداد روز دهم محرم سال 61 هجرى، به ابعاد حماسى شخصیت او، با نگاهى به فعالیت‏هاى دوران نوجوانى و شرکت وى در جنگ‏ها، چهره روشن‏ترى از آن حضرت به تصویر کشد.
ولادت و نام‏گذارى
داستان شجاعت و صلابت عباس علیه‏السلام مدت‏ها پیش از ولادت او، از آن روزى آغاز شد که امیرالمؤمنین علیه‏السلام از برادرش عقیل خواست تا براى او زنى برگزیند که ثمره ازدواجشان، فرزندانى شجاع و برومند در دفاع از دین و کیان ولایت باشد.(1) او نیز «فاطمه» دختر «حزام بن خالد بن ربیعة» را براى همسرى مولاى خویش انتخاب کرد که بعدها «ام‏البنین» خوانده شد. این پیوند، در سحرگاه جمعه، چهارمین روز شعبان سال 26 هجرى، به بار نشست.(2) نخستین آرایه‏هاى شجاعت، در همان روز، زینت‌بخشِ غزل زندگانى عباس علیه‏السلام گردید؛ آن لحظه‏اى که على علیه‏السلام او را «عباس» نامید. نامش به خوبى بیانگر خلق و خوى حیدرى بود. على علیه‏السلام طبق سنت پیامبر (صلى‏الله‏علیه ‏و آله) در گوش او اذان و اقامه گفت. سپس نوزاد را به سینه چسباند و بازوان او را بوسید و اشک حلقه چشانش را فراگرفت. ام‏البنین علیهاالسلام از این حرکت شگفت زده شد و پنداشت که عیبى در بازوان نوزادش است. دلیل را پرسید و نگارینه‏اى دیگر بر کتاب شجاعت و شهامت عباس علیه‏السلام افزوده شد. امیرالمؤمنین علیه‏السلام حاضران را از حقیقتى دردناک، اما افتخارآمیز، که در سرنوشت نوزاد مى‏دید، آگاه نمود که چگونه این بازوان، در راه مددرسانى به امام حسین علیه‏السلام از بدن جدا مى‏گردد و افزود: اى ام‏البنین! نور دیده‏ات نزد خداوند منزلتى سترگ دارد و پروردگار در عوض آن دو دست بریده، دو بال به او ارزانى مى‏دارد که با فرشتگان خدا در بهشت به پرواز درآید؛ آن سان که پیشتر این لطف به جعفربن ابى‏طالب شده است.(3)
امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود: جلوتر بیا. عباس علیه‏السلام پیش روى پدر ایستاد و امام با دست خود، شمشیر را بر قامت بلند او حمایل نمود. سپس نگاهى طولانى به قامت او نمود و اشک در چشمانش حلقه زد. حاضران گفتند: یا امیرالمؤمنین! براى چه مى‏گریید؟ امام پاسخ فرمود: گویا مى‏بینم که دشمن پسرم را احاطه کرده و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله مى‏کند تا این که دو دستش قطع مى‏گردد.
کودکى و نوجوانى
تاریخ گویاى آن است که امیرالمؤمنین علیه‏السلام همّ فراوانى مبنى بر تربیت فرزندان خود مبذول مى‏داشتند و عباس علیه‏السلام را افزون بر تربیت در جنبه‏هاى روحى و اخلاقى از نظر جسمانى نیز مورد تربیت و پرورش قرار مى‏دادند. تیزبینى امیرالمؤمنین علیه‏السلام در پرورش عباس علیه‏السلام، از او چنین قهرمان نام‏آورى در جنگ‏هاى مختلف ساخته بود. تا آن جا که شجاعت و شهامت او، نام على علیه‏السلام را در کربلا زنده کرد.
روایت شده است که امیرالمؤمنین علیه‏السلام روزى در مسجد نشسته و با اصحاب و یاران خود گرم گفتگو بودند. در آن لحظه، مرد عربى در آستانه در مسجد ایستاده، از مرکب خود پیاده شد و صندوقى را که همراه آورده بود، از روى اسب برداشت و داخل مسجد آورد. به حاضران سلام کرد و نزدیک آمد و دست على علیه‏السلام را بوسید، و گفت: مولاى من! براى شما هدیه‏اى آورده‏ام و صندوقچه را پیش روى امام نهاد. امام درِ صندوقچه را باز کرد. شمشیرى آب‏دیده در آن بود. در همین لحظه، عباس علیه‏السلام که نوجوانى نورسیده بود، وارد مسجد شد. سلام کرد و در گوشه‏اى ایستاد و به شمشیرى که در دست پدر بود، خیره ماند. امیرالمؤمنین علیه‏السلام متوجه شگفتى و دقت او گردید و فرمود: فرزندم! آیا دوست دارى این شمشیر را به تو بدهم؟ عباس علیه‏السلام گفت: آرى! امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود: جلوتر بیا. عباس علیه‏السلام پیش روى پدر ایستاد و امام با دست خود، شمشیر را بر قامت بلند او حمایل نمود. سپس نگاهى طولانى به قامت او نمود و اشک در چشمانش حلقه زد. حاضران گفتند: یا امیرالمؤمنین! براى چه مى‏گریید؟ امام پاسخ فرمود: گویا مى‏بینم که دشمن پسرم را احاطه کرده و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله مى‏کند تا این که دو دستش قطع مى‏گردد.(4) و این گونه نخستین بارقه‏هاى شجاعت و جنگاورى در عباس علیه‏السلام به بار نشست.

 

شرکت در جنگ‏ها، نمونه‏هاى بارزى از شجاعت
1ـ آب رسانى در صفین
پس از ورود سپاه هشتاد و پنج هزار نفرى معاویه به صفین، وى به منظور شکست دادن امیرالمؤمنین علیه‏السلام، عده زیادى را مأمور نگهبانى از آب راه فرات نموده و «ابوالاعور اسلمى» را بدان گمارد. سپاهیان خسته و تشنه امیرالمؤمنین علیه‏السلام وقتى به صفین مى‏رسند، آب را به روى خود بسته مى‏بینند. تشنگى بیش از حد سپاه، امیرالمؤمنین علیه‏السلام را بر آن مى‏دارد تا عده‏اى را به فرماندهى «صصعة‏بن صوحان» و «شبث بن ربعى»، براى آوردن آب اعزام نماید. آنان به همراه تعدادى از سپاهیان، به فرات حمله کرده و آب مى‏آورند.(5)که در این یورش امام حسین علیه‏السلام و اباالفضل العباس علیه‏السلام نیز شرکت داشتند که مالک اشتر این گروه را هدایت مى‏نمود.(6)به نوشته برخى تاریخ نویسان معاصر، هنگامى که امام حسین علیه‏السلام در روز عاشورا از اجازه دادن به عباس علیه‏السلام براى نبرد امتناع مى‏ورزد، او براى تحریض امام حسین علیه‏السلام خطاب به امام عرض مى‏کند: «آیا به یاد مى‏آورى، آن گاه که در صفین آب را به روى ما بسته بودند، به همراه تو براى آزاد کردن آب تلاش بسیار کردم و سرانجام موفق شدیم به آب دست یابیم و در حالى که گرد و غبار صورتم را پوشانیده بود و نزد پدر بازگشتم... .»(7)

 

2ـ تقویت روحیه جنگاورى عباس علیه‏السلام
در جریان آزادسازى فرات، توسط لشکریان امیرالمؤمنین علیه‏السلام، مردى تنومند و قوى هیکل به نام «کُرَیْب بن ابرهة»، از قبیله «ذمى یزن»، از صفوف لشکریان معاویه، براى هماوردطلبى جدا شد. در مورد قدرت بدنى بالاى او نگاشته‏اند که وى یک سکه نقره را بین دو انگشت شست و سبابه خود چنان مى‏مالید که نوشته‏هاى روى سکه ناپدید مى‏شد.(8) او خود را براى مبارزه با امیرالمؤمنین علیه‏السلام آماده مى‏سازد. معاویه براى تحریک روحیه جنگى او مى‏گوید: على علیه‏السلام با تمام نیرو مى‏جنگد [و جنگجویى سترگ است] و هر کس را یاراى مبارزه با او نیست. [آیا توان رویارویى با او را دارى؟] کریب پاسخ مى‏دهد: من [باکى ندارم و] با او مبارزه مى‏کنم. نزدیک آمد و امیرالمؤمنین علیه‏السلام را براى مبارزه صدا زد. یکى از پیش مرگان مولا على علیه‏السلام به نام «مرتفع بن وضاح زبیدى» پیش آمد. کریب پرسید: کیستى؟ گفت: هماوردى براى تو! کریب پس از لحظاتى جنگ، او را به شهادت رساند و دوباره فریاد زد: یا شجاع‏ترین شما با من مبارزه کند، یا على علیه‏السلام بیاید. «شَرحبیل بن بکر» و پس از او «حرث بن جلاّح» به نبرد با او پرداختند، اما هر دو به شهادت رسیدند.
امام على علیه‏السلام در این جا با به کار بستن یک تاکتیک نظامى کامل، سرنوشت مبارزه را به گونه‏اى دیگر رقم زد و از آن جا که «خدعه» در جنگ جایز است،(9) تاکتیک نظامى به کار برد. او فرزند رشید خود عباس علیه‏السلام را که در آن زمان على رغم سن کم، جنگجویى کامل و تمام عیار به نظر مى‏رسید،(10) فرا خواند و به او دستور داد که اسب، زره و تجهیزات نظامى خود را با او عوض کند و در جاى امیرالمؤمنین در قلب لشکر بماند و خود لباس جنگ عباس علیه‏السلام را پوشیده بر اسب او سوار شد و در مبارزه‏اى کوتاه، اما پر تب و تاب، کریب را به هلاکت رساند... و به سوى لشکر بازگشت و سپس محمد بن حنفیه را بالاى نعش کریب فرستاد تا با خونخواهان کریب مبارزه کند(11) و ... . امیرالمؤمنین از این حرکت چند هدف را دنبال مى‏کرد؛ هدف بلندى که در درجه اول پیش چشم او قرار داشت، روحیه بخشیدن به عباس علیه‏السلام بود که جنگاورى نو رسیده بود و تجربه چندانى در نبرد نداشت والا ضرورتى در انجام این کار نبود و نیز افراد دیگرى هم غیر از عباس علیه‏السلام براى این کار وجود داشت. از این رو، این رفتار خاص، بیانگر هدفى ویژه بوده است. در درجه دوم، او مى‏خواست لباس و زره و نقاب عباس علیه‏السلام در جنگ‏ها شناخته شده باشد و در دل دشمن، ترسى از صاحب آن تجهیزات بیندازد و برگ برنده را به دست عباس علیه‏السلام در دیگر جنگ‏ها بدهد تا هر گاه فردى با این شمایل را دیدند، پیکار على علیه‏السلام در خاطرشان زنده شود. و در گام واپسین (به روایت برخى تاریخ نویسان)، امام با این کار مى‏خواست کریب نهراسد و از مبارزه با على علیه‏السلام شانه خالى نکند.(12) و همچنان سرمست از باده غرور و افتخارِ به کشتن سه تن از سرداران اسلام، در میدان باقى بماند و به دست امام کشته شود تا هم او، هم همرزمان زرپرست و زور مدارش، طعم شمشیر اسلام را بچشند.
اما نکته دیگرى که فهمیده مى‏شود، این است که با توجه به قوت داستان از جهت نقل تاریخى، تناسب اندام عباس علیه‏السلام، در سنین نوجوانى، چندان تفاوتى با پدرش ـ که مشهور است قامتى میانه داشته‏اند ـ نداشته که امام مى‏توانسته بالاپوش و کلاهخود فرزند جوان یا نوجوان خود را بر تن نماید. از همین جا مى‏توان به برخى از پندارهاى باطل پاسخ گفت که واقعاً حضرت عباس علیه‏السلام از نظر جسمانى با سایر افراد تفاوت داشته است و على رغم این که برخى تنومند بودن عباس علیه‏السلام و یا حتى رسیدن زانوان او تا نزدیک گوش‏هاى مرکب را انکار کرده و جزء تحریفات واقعه عاشورا مى‏پندارند، حقیقتى تاریخى به شمار مى‏رود. اگر تاریخ گواه وجود افراد درشت اندامى چون کریب (در لشکر معاویه) بوده باشد، به هیچ وجه بعید نیست که در سپاه اسلام نیز افرادى نظیر عباس علیه‏السلام وجود داشته باشند؛ که او فرزند کسى است که در قلعه خیبر را از جا کند و بسیارى از قهرمانان عرب را در نوجوانى به هلاکت رساند. آن سان که خود مى‏فرماید: «من در نوجوانى بزرگان عرب را به خاک افکندم و شجاعان در قبیله معروف «ربیعه» و «مضر» را در هم شکستم...».(13)

 

3. درخشش در جنگ صفین
در صفحات دیگرى از تاریخ این جنگ طولانى و بزرگ که منشأ پیدایش بسیارى از جریان‏هاى فکرى و عقیدتى در پایگاه‏هاى اعتقادى مسلمانان بود، به خاطره جالب و شگفت‏انگیز دیگرى در درخشش حضرت عباس علیه‏السلام بر مى‏خوریم. این گونه نگاشته‏اند: در گرماگرم نبرد صفین، جوانى از صفوف سپاه اسلام جدا شد که نقابى بر چهره داشت. جلو آمد و نقاب از چهره‏اش برداشت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   31 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاهى به شخصیت و عملکرد حضرت عباس علیه‏السلام

پایان نامه نقش نماز در شخصیت جوانان

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه نقش نماز در شخصیت جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه نقش نماز در شخصیت جوانان


پایان نامه نقش نماز در شخصیت جوانان

 

 

 

 

 

 

فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:147

 

مقدّمه

حمد و سپاس خدایى را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعى خالصین متوجه درگاه اوست. ستایش بیکران مرا و راست که در خلق خویش هیچ کاستى نگذاشت بل همه مخلوقات حتى پست ترین شان را به راستى بگذاشت. تسبیح لایتناهى بر آستان او که آدمى را در مسیر سعادت بر همه موجودات، ولایت و تاج خلافت در سیاره زمین بر او کرامت و خلعت «لقد کرّمنا» بر اندامش عنایت و بعد از تکوین، مصداق «فتبارک» بر قامتش مقالت فرمود.

حمد و آفرین بر ذات جهان آفرین که هستى را آمیخته با حکمت و تعالیم را براى بشر همراه با مصلحت و براى وصول به سربلندى و عزّت توأم ساخته است.

و درود بى پایان بر ختم پیامبران و فص رسولان و اهل بیت و پاکان که شریعت به دست ایشان پایان و حجت خدا به عصمت آنان تمام گردید.

درود بى منّت و سلام با عزت بر سالکان راه طریقت و شاهدان کوى حقیقت که سر در راه حفظ شریعت در کف اخلاص نهاده و نزد دوست تحفه بردند.

با حمد بى انتهى بر ذات ربوبى و درود بى منتهى بر شأن مصطفوى، مُصحف بى مقدار نماز را محمّد ساخته تا شاید از این فریضه الهى که بزرگترین و مهمترین فریضه در تمامى ادیان الهى تشریع شده، نفوس مستعده بهره گیرند.

بر همه جوانان معزّز و مکرّم، معرفت به این نکته لازم است که در دین مبین اسلام، نماز لبیک همه ذاکران، عمل آزادگان، طواف عارفان، میقات کعبه عاشقان، سعى وصفاى پاکدلان، پرواز بیدار دلان مقصد سالکان، داروى دلهاى مجروح، شفاى قلبهاى محزون و تسکین دلهاى مفتون است. نماز کمال عابدان و معراج عالمان، معبد عاشقان و گل خوشبوى بوستان قلب پاک جوانان است.

جوان چون واجد قلب پاک و فاقد و فارغ از هرگونه ارزشهاى ناپاک است می تواند با نماز، پلّه هاى کمال را طى کند و به قلّه جمال باریابد. با برپایى نماز به مقام سرورى و سیادت راه یابد و دعاى اللهم اجعلنى للمتقین اماماً (خدایا مرا پیشواى پرهیزکاران قرارده) را ورد کلام خود سازد.

چون که هیچ عملى مثل نماز بینى شیطان را به خاک مذلّت نمی ساید و توجهات الهى را نصیب انسان نمی سازد و هیچ بندهاى جز از طریق نماز به مقام قرب نمی رسد. بسیار زیبا فرموده اند آن رهبر فرزانه که: «مبتدىترین انسانها رابطه خود را با خدا به وسیله نماز آغاز می کنند. برجسته ترین اولیاء خدا نیز بهشت خلوت اُنس خود با محبوب را در نماز می جوید. این گنجینه ذکر و راز را هرگز پایانى نیست و هر که با آن بیشتر آشنا شود جلوه و درخشش بیشترى در آن می یابد» [1]

پس بیائیم همّت نمائیم که با تمسک به نماز به مقام قرب، راه یابیم و جوانى خویش را با سیره مردان الهى گره زنیم تا شاید در جهان جاودانى در منزلگه صادقان و صالحان منزل گزینیم که طوبى لهم و حسن مآب.

براى جوانان عزیز باید مسلّم باشد که هر چه در بهار جوانى کاشتند در پائیز پیرى درو خواهند نمود و به سنین بعد از جوانى عبادت را موکول نمودن از وسوسه هاى شیطانى است.

     جوانا ره طاعت امروز گیر                    که فردا جوانى نیاید ز پیر


فصل اوّل :

نقش نماز در شخصیت جوانان

براى پرداختن به این موضوع که نماز در ساختار شخصیت جوان، موجد چه آثارى بوده و نقش و تأثیر آن تا چه حدى است به نظر می رسد که تبیین و توضیح چند مطلب در این باب لازم و ضرورى باشد. نخست حقیقت و روح نماز است و دیگرى اهمیت دوران نوجوانى و جوانى و نیز روحیه انفعالى و تأثیر پذیرى این نسل (نسل جوان) در مقابل عوامل خارجى است.

به نظر می رسد تا وقتى که مطالب و مسائل مزبور روشن نشود و جایگاه خود را پیدا نکنند فواید و آثار این امر عبادى یعنى نماز در زندگى جوانان در پردهاى از ابهام خواهد ماند و قطعاً موضوع مورد بحث، موضع و جایگاه حقیقى خود را پیدا نکند. لذا به همین خاطر ابتدا به مطالب مزبور پرداخته، سپس ارتباط نماز با تعدیل و تکامل شخصیتى و ایفاى نقش آن در زندگى فردى و اجتماعى جوانان را بیان خواهیم کرد.

روح و حقیقت نماز

نماز لفظ و واژهاى است که در متون دینى ما بعنوان «صلاة» از آن یاد شده و داراى معانى متعدّدى بوده که یکى از آن معانى، همین عمل مخصوصى است که به نام «نماز» در دین اسلام تشریع شده است. این لفظ در برخى از آیات به معناى سلام و تحیت آمده است آنجا که خداوند در قرآن           می فرمایند:

إنَّ الله وملائکته یصلّون على النّبى یا ایّها الذین آمنوا صلّوا علیه وسلّموا تسلیماً.

«همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) درود می فرستند شما هم اى اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم بر او سلام گوئید»[2]

و در آیه دیگر با اشاره به همین معنى می فرمایند: هو الذى یصلى علیکم وملائکته «اوست خدایى که هم او و هم فرشتگانش بر شما تحیت و رحمت می فرستند.»

وبه معناى دعا هم در برخى از آیات آمده است. آنجا که به پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)دستور گرفتن زکات داده مىشود خداوند مىفرماید بعد از گرفتن زکات براى آنها و در حقشان دعا کن. خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم وتزکیهم بها وصلّ علیهم إنّ صلواتک سکن لهم.

«اى رسول ما، تو از مؤمنان صدقات را بگیر تا بدان واسطه نفوس آنان را پاکیزه سازى و آنها را به دعاى خیر یاد کن همانا دعاى تو در حق آنان، موجب تسلى خاطر آنهاست»

«صلاة» به هر دو معناى مزبور که در حقیقت به معناى واحد بر می گردند که همان دعا باشد مورد بحث ما نیست بلکه مراد از «صلاة» همان معنایى است که با طریق مشخص و با ارکان مخصوص و جزئیات معین از طرف شارع مقدس، حقیقت پیدا کرده است و پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله وسلم)آن حقیقت نازله را در عمل تشریع و خود، آن را تحقق عملى بخشید. نه تنها شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در طول عمرش به عمل بدان پاى بند بود بلکه همه مسلمین موظف بودند که آن را شبانه روز پنج بار بجاى آورند. اَقم الصلاة لدلوک الشمس الى غسق اللیل.

«نماز را از زوال خورشید تا نهایت تاریکى شب برپا دار»

که این آیه اشاره اجمالى به نمازهاى پنج گانه دارد. نماز با این شیوه مرسوم که مصداق آن براى همه مسلمین روشن و آشکار است چیزى نیست که مورد فهم و درک نباشد چون آنچه که از سنّت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)و اهل بیتش استفاده می شود پر واضح است که این تلقى از نماز یعنى اعمال مخصوصهاى که با تکبیرة الاحرام شروع و به سلام ختم می گردد. و این است معناى دیگرى که از آیات استفاده می شود. آنچه که مسلّم است این است که این عمل ظاهرى که اصطلاحاً بدان نماز گفته می شود تمام حقیقت نماز نیست بلکه این صورت و چهره ظاهرى آن است. نماز امرى است الهى که تحقق آن همانند سایر امور داراى ظاهر و باطن است که در متون دینى به هر دو جهت آن اشارت رفته است. تصویر ظاهرى نماز همان است که با اعمال مخصوصه انجام گیرد و حفظ آن نیز فرض و واجب است امّا روح و باطن نماز عبارتست از: اخلاص، حضور قلب، ذکر خداوند و تعظیم در مقابل او، امید و دلبستگى به ذات ربوبى، اعتماد و رکون به وجود سرمدى و محو شدن در مقابل ذات یکتایى که در مقابل عظمت و جلالت او قیام نموده است.

حقیقت نماز اعم از معناى ظاهر و باطن است و محدود و محصور نمودن آن به ظاهر، چون محدود نمودن حقیقت انسان و انسانیت او به جسم مادى است. همانطور که حقیقت انسان در این جسم خاکى و هیکل مادى قالب گیرى شده و به اطوار مختلف و گوناگون درآمده و به این شکل ظاهرى وجود یافته است چنانچه خداوند فرماید: وقد خلقتکم اطواراً «وبه تحقیق شما را به صورت گوناگون آفرید» [3]

حقیقت نماز هم چون سایر امور در باطن و روح او نهفته شده که این قالب و صورت را پذیرا شده است هرگاه آن حقیقت بخواهد در عالم خارج تحقق یابد قطعاً باید در همین طور و قالب خاص باشد و در غیر این صورت نماز نبوده بلکه پدیده دیگرى است.

هرگاه این قالب خاص و صورت ظاهرى نماز با روح و باطن آن آمیخته و قرین گردد نماز حقیقت خود را یافته و تأثیر خود را مىگذارد. در چنین ـ صورتى است که این امر الهى، ستون دین[4]، معراج مؤمنین[5]، روشنگر چهره مسلمین[6]، مقرِّب متقین[7]، مکمّل اخلاص مخلصین، مبعِّد خصائص ملحدین[8]، مسوِّد چهره شیاطین[9]، وممیّز مؤمنین از کافرین[10] قرار می گیرد.

پس نمازى که فقط ظاهر داشته باشد و فاقد روح باشد مُعطى شى نخواهد بود. بنابر این قیام به ظاهر آن، تحرکى در نماز گزار ایجاد نخواهد کرد و از سوى ذات بارى به این نماز اقبال و توجهى نیست چنانچه از رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمودند:

«خداوند متعال نظر نمىافکند به نمازى که آدمى دل خود را با بدن خود به نماز حاضر نکند»[11]

پس حقیقت نماز اعم از صورت ظاهرى و معناى باطنى است و تمسک به هر یک از این دو بدون دیگرى نماز نیست در نتیجه هم کسانى که به ظاهر آن تشبث جسته و از روح آن بی خبرند از حقیقت نماز غافلند و هم آنانکه نماز نمىخوانند و ادعا دارند که ما به معنا و حقیقت آن رسیده ایم معرفتى از نماز ندارند چون نماز در هر دو صورت فاقد حقیقت است.




دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه نقش نماز در شخصیت جوانان