اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت


پایان نامه تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 162 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب
۱)جواز یا عدم جواز تلقیح مصنوعی ۶
۱)نسبت ۱۲
۱)موارد حرمت تلقیح مصنوعی ۱۳
۲)حکم رحم استیجاری ۱۴
۶- نتیجه ۱۷
آثار فقهی و حقوقی مترتب بر تلقیح مصنوعی ۱۹
۱-ماهیت و شرایط پذیرش نسب ۱۹
مفهوم نسب ۱۹
دیدگاه عرفی ۲۲
دیدگاه قرآن و روایات ۲۳
منشأ انتساب فرزند به مادر ۲۷
بیان نظریه ها ۲۷
شرایط قانون گذار اسلام و ایران برای پذیرش نسب ۳۸
اثبات نسب پدری ۳۸
الف : اماره فراش ۴۰
۱ )‌توجیه اماره فراش ۴۲
۲ )‌قلمرو و حد شمول قاعده فراش ۴۴
وقوع نزدیکی ۴۶
۲ – ۲ – اجرای اماره فراش در مورد طفل متولد شده بعد از انحلال نکاح ۵۲
۳ )‌اعتبار اماره فراش ۵۳
ب – دلایل دیگر ۵۵
الف :‌دعوی ناظر به تحقق نیافتن شرایط اماره فراش ۵۶
۱ ‌)‌عدم وقوع نزدیکی ۵۷
۲ ) نبودن سلول حیاتی در منی شوهر ۵۸
۳ )‌آزمایش های پزشکی از طریق تجزیه خون و بررسی های ژنتیکی ۵۸
قسمت اول – چه کسی می تواند مدعی نفی ولد شود ؟ ۵۹
قسمت دوم – دعوی اثبات نسب ۶۲
گفتار نخست : تأثیر مفهوم زنا در مسئله نسب ۶۵
الف )‌از نظر قانون مدنی و فقها ۶۵
ب) نظر برگزیده ۷۴
نسب فرزندان ناشی از گامت و جنین غیر زوجین ۸۴
انتساب و الحاق به متقاضیان و تهیه کنندگان اسپرم ۹۳
۳-۱-۳-۲- فرزندان ناشی از تزریق ( کشت ) تخمک در اندام تناسلی زن (اهدای تخمک ) ۹۵
۳-۱-۳-۳ – فرزندان ناشی از تزریق اسپرم و تخمک بیگانه به اندام تناسلی زن ( اهدای جنین ) ۹۹
۱-۲ نفقه طفل حاصل از تلقیح بین زوجین ۱۰۲
۲-۲ نفقه طفل حاصل از تلقیح بین دو بیگانه ۱۰۳
۳-۲ نفقه طفل حاصل از رحم استیجاری ۱۰۴
۳- ارث ۱۰۶
۱-۳ ارث طفل حاصل از تلقیح بین زوجین ۱۰۶
۲-۳ ارث طفل حاصل از تلقیح بین دو بیگانه ۱۰۶
ج ) احتیاط ۱۰۷
۳-۳ ارث طفل حاصل از رحم استیجاری ۱۰۷
۱-۳-۳ ارث بین صاحب اسپرم و طفل حاصل از رحم استیجاری ۱۰۷
۲-۳-۳ ارث بین تخمک و طفل حاصل از رحم استیجاری ۱۰۸
۳-۳-۳ ارث بین طفل و صاحب رحم استیجاری ۱۰۹
۴-۳ ارث طفل حاصل از لقاح آزمایشگاهی ۱۱۰
۵-۳ ارث طفل حاصل ازتلقیح بعد از وفات زوج ۱۱۳
۴- وصیت ۱۱۷
ایالت نیو همشایر ( New Hampshire ) 120
2) نتیجه ۱۲۰
حقوق اطفال ناشی از تلقیح مصنوعی ۱۲۲
اهلیت تمتع ۱۲۲
نظر برگزیده ۱۲۴
صحت وصیت برای حمل ۱۲۶
برخورداری از وقف ۱۲۸
برخورداری از هبه ۱۳۰
اقرار برای حمل ۱۳۰
حق ارث از والدین ۱۳۱
۲ حقوق طفل متولد از تلقیح مصنوعی ۱۳۵
۱) حق طفل برای دانستن ۱۳۶
مقدمه اول – کسب اطلاعات ۱۳۶
مقدمه دوم – محرمانه بودن اطلاعات ۱۳۹
- محرمانه بودن اطلاعات در مورد اهدا کنندگان شناخته شده ۱۴۳
۲) حق طفل در اقامه دعوی مسئولیت مدنی ۱۶۲


1)جواز یا عدم جواز تلقیح مصنوعی
در اینکه مداوای عقیم مثل سایر امراض، نزد مسلمین مستب است، اختلافی نیست و دلیل آن احادیثی از پیامبر (ص) است.
عربی نزد پیامبر آمد و گفت: «یا رسول الله الا نتداوی؟ قال نعم یا عبادالله به تداوا فان الله لم یضع داء الا وضع له شفاء او قال دواء الا داء واحداً، قالو یا رسول الله و ما هو؟ قال الهرم»
«هیچ مرضی خدا قرار نداد، مگر اینکه شفاء یا دوای آن را نازل کرد».
در مورد لقاح اسپرم مرد در رحم همسرش به غیر جماع، شافعیه و حنفیه قائل به اباحه هستند و آن را حلال می دانند و شاغفعیه احکام فقهیه مختلفی را مثل وجوب عده در بعضی از صور ثبوت نسب، بر آن مترتب می کنند.
بسیاری از فقهای محدثین استفاده از طریقه تلقیح مصنوعی را اعم از داخلی (وارد کردن اسپرم مرد در فرج زن) و خارجی (انجام عمل لقاح خارج از رحم زن و منتقل کردن نطقه در رحم زن تا محل تکوین جنین) با اشکال مختلف آن، در صورتی که منجر به علاج عقیم بودن زوجین شود مباح می دانند، به شرطی که احتیاطات لازم در رابطه با مقدمات آن مراعات شود و این عمل توسط مرد اجنبی انجام نشود. مگر ضرورت اقتضا کند که در این صورت کسانی که شایستگی مداخله در این امر را دارند به ترتیب اولویت زن پزشک مسلمان، زن پزشک غیرمسلمان، مرد پزشک مسلمان و مرد پزشک غیرمسلمان که در علم طبابت مورد اطمینان باشند، هستند.
در بین مسلمانان، هیئت مشاوره ی اسلامی مصر، شاید اولین مجمع افتایی باشد که در پی فتاوای صریح « علامه شیخ محمود شلتوت» (رض) – فوت ۱۹۶۳ م- در کتاب «الفتاوِِی» دربارهی تلقیح اظهار نظر نمود. این هیت در ۲۳ مارس ۱۹۸ م، در اولین نظریه ی رسمی در باره ی تکنیک های مختلف تلقیح(یعنی GIFT,ZIFT-AID-AIH) اظهار داشت«تلقیح اسپرم غیرشوهر به رحم زن، به هر صورتی که باشد حرام است و اگر این کار با علم و آگاهی انجام شود، رابطه ی نامشروع و زنای محصنه است». پنج سال پس از این اظهار نظر، شورای اتحاد اسلامی مصر، در ژانویه ۱۹۸۵م، به مناسبت زمینه سازی عده ای از متخصصان تحصیل کرده در اروپا، که به منظور مشروعیت دادن به اینگونه کارها، قصد داشتند قانونگذاران را تحت تأثیر قرار داده و زمینه ی تصویب برخی قوانین را در این مورد فراهم نمایند، اظهار نامه ای صاد رو در آن حکم شرعی روش های مختلف تلقیح را به تفکیک بیان کرده و مجدداً بر نظریه ی هیئت مشاوره ی اسلامی مصر تأکید نمودند.
در کویت، سازمان اسلامی علوم پزشکی ، در سال ۱۸۲ م، به اتفاق آرا چنین اظهار نظر نمود: «تلقیح اسپرم غیرشوهر در رحم زن بیگانه، چه شوهر داشته باشد یا نداشته باشد و چه شوهر به این امر راضی باشد یا نباشد مطلقاً حرام است».
در عربستان مجمع فقه اسلامی مکه، در سال ۱۹۸۳م، پس از برگزاری یک سمینار تخصصی، نظریه ای مشابه نظریه ی سازمان اسلامی علوم پزشکی کویت صادر نمود و تلقیح اسپرم غیرشوهر را مطلقاً حرام و نامشروع دانست.
شورای مجمع فقه اسلامی سازمان کنفرانس اسلامی، به دنبال سؤال های مکرر درباره ی انتقال اسپرم اجنبی، بالاخره در اجلاسیه ی ماه اکتبر ۱۹۸۶ م در عمان پایتخت اردن، مصوبه ای به شماره ی ۱۶/۴د۳ صادر نمود. این مصوبه که به اتفاق آرای نمایندگان فقهی تمام کشورهای اسلامی به تصویب رسید، حکم شرعی و اسالمی تمام روش های تلقیح بیان شده و تلقیح اسپرم غیرشوهر را به هر صورت که باشد، حرام اعلام کرد پس از صدور این مصوبه، در محافل علمی و تخصصی جهان، نظریه ی مذکور به عنوان نظر اسلامی پذیرفته و مورد توجه بوده است.
در کشور اردن هم کمیته علوم پزشکی فقهی اسلامی تشکیل شده و در جلساتی بحث در تلقیح مصنوعی، اعم از داخلی و خارجی مطرح شد، لذا پیرامون این مباحث نظراتی مطرح و جواز شرعی تلقیح مصنوعی داخلی به وسیله طبیب با شروط تالیه صادر گردید، این نظرات عبارتند از:
۱- زوجیت بین زن و مرد باقی باشد، اسپرم مرد به رحم زن داخل و تلقیح شود.
۲- اجرای عمل تلقیح بعد از ظن طبیت به بروز نتایج مثبت انجام شود و بیشتر ازیک بار می تواند اجرای تلقیح را تکرار کند.
۳- پزشکانی که مساعدت به این کار می کنند، مورد اطمینان باشند.
۴- ایجاد بانک های اسپرم چنانچه در غرب رایج است، جایز نیست و همچنین جایز نیست که اسپرم زوج بعد از وفاتش برای اجرای تلقیح حفظ شود.
۵- اجرای تلقیح داخلی صحیح است در صورتی که اسپرم زوج به رحم زوجه اش در مقابل زوج داخل شود تا تلقیح صورت گیرد.
۶- اسپرم مرد گرفته شود و در لوله آزمایشگاه و ظروف طبی خاص قرار داده شودو برروی آن اسم نوشته شود، آن گاه توسط خود آن مرد یا فرد مورد اطمینان او به آزمایشگاه فرستاده شود تا یک سری آزمایشات برری آن انجام شود و چون این امر مدتی طول می کشدکه ممکن نیست این عملیات در مقابل زوج صورت گیرد. لذا باید در مراکز مورد اطمینان انجام شود، بعد مرد آن اسپرم را از آزمایشگاه بگیرد و به مطب پزشک مراجعه کرده و در مقابل زوج آن اسپرم داخل رحم زوجه شود.
زمانی که تلقیح تخمک زوجه با اسپرم زوج در لوله آزمایشگاهی باشد، بعد نطفه به رحم زوجه برگردانده شود(تلقیح مصنوعی خارجی)، شروطی در آن لازم است که عبارتند از:
۱- رابطه ی زوجیت بین آنها برقرار باشد.
۲- با رضایت دو طرف باشد.
۳- به واسطه ضمانات برای نقل و استعمال نکردن اسپرم غیر زوج و تخمک زوجه یا رحم غیرزوجه در جمیع مرال عمل تلقیح، از مخلوط شدن انسان در امان باشد.
۴- کمیته پزشکی مورد اطمینان از نظر علمی و دینی در مرکز حکومت باشد یا مؤسسه رسمی غیرتجاری وجود داشته باشد که اقدام به اجرای این عمل کنند.
در مورد تلقیح با اسپرم شوهر اکثریت فقهای اهل سنت این نوع تلقیح را در صورت رعایت ضوابط و شرایط معینی جایز می دانند و در مقابل عده کمی چون شیخ احمد الحجی این عمل را جایز ندانسته اند.
مهمترین دلیل موافقین آن است که این کار سبب می شود زوجین صاحب فرزند شوند ودر میان آنها مودت بوجود آید و زندگی آنها استمرار یابد و در مقابل مخالفین می گویند دارا شدن فرزند فقط از طریق مقاربت امکان پذیر است و بچه دار نشدن مشیت الهی است که تلقیح مصنوعی با آن مخالف است.
در مورد تلقیح با اسپرم غیرشوهر (اجنبی) فقهای اهل سنت عمدتاً این نوع از تلقیح را حرام می دانند که در ادامه به دو مورد از مهمترین ادله آنها اشاره می شود:
الف) بدون شک این عمل انسان را به سوی دایره ی حیوانات و نباتات سوق می دهد از انسانیت و جامعه مدنی خار می سازد این عمل جرمی زشت و گناهی بزرگ است که با زنا دارای یک ماهیت می باشد و نتیجه شان یکی است (هر دو قراردادن عمدی منی مرد در رحم زن نامحرم است) و در ثانی این عمل از فرزند خواندگی پست تر است چرا که در آنجا معلوم است که این طفل فرزند دیگری است ولی در اینجا معلوم نیست و یک عنصر بیگانه وارد == می شود.
ب) استناد به آیه شریفه «وادعوهم لآبائهم هواقسط عندالله» خداوند در این آیه بیان می کند فرزندان را به پدران خود نسبت دهید ولی در این نوع تلقیح اختلاط نسب پیش می آید و فرزند در حالی به زوج نسبت داده می شود که از نطفه او تشکیل نشده و وی به طور قطع می داند که این طفل فرزندش نیست و در نتیجه باید او را نفی کند نه این که فرزند خود به حساب آورد.
چنین به دست می آید که جواز تلقیح مصنوعی داخلی بین زوجین اجماعی است، اما نسبت به مسئله تلقیح مصنوعی خاری اختلاف نظر وجود دارد، بعضی از علما اجازه داده اند و بعضی دیگر جایز ندانسته اند.
۱)نسبت
از جمله معاصرینی که این موضوع را مورد بحث قرار داده اند، شیخ عبدالباسط است. ایشان می گوید: «اگر تخمک زن با اسپرم مرد اجنبی تلقیح شود وزن غیر متزوجه باشد، فرزند منسوب به آن زن است مثل ولدالزنا و به صاحب اسپرم منسوب نمی شود، چون نطفه او هدر رفته است، اماا اگر زن متزوجه باشد، فرزند منسوب به زوج است به واسطه قول پیامبر(ص) که فرموده اند: «الولد للفراش و للعاهر الحجز، فرزند منسوب به زوج او است». همچنین اگر زوج یقین داشته باشد که فرزند از او نیست، می تواند با لعان کردن، فرزند را از خودش نفی کند و نکاح بین آن دو فسخ شود که در این صورت نسب ولد از زوج منتفی می شود و فقط به مادرش ملحق می شود. اما اگر علم داشته باشد که از او نیست، ولی راضی به او باشد، نسب ولد به زوح ثابت می شود ولی زوج گناهکار است و چنانچه آن فرزند پسر باشد، بر دختران این مرد واجب است که خود را از اوبپوشانند و حجاب خود را رعایت کنند و اگر دختر است به خاطر احتیاط پسران این مرد با او ازدواج نکنند.
«شیخ عطیه صفر» در بحث خود پیرامون این مسئله، این نظریه را قبول کرده است.
بنابر این، در هر دو نوع تلقیح، فرزند منسوب به همسر(زوج)مادر است که حامل این حمل بوده این حکم از اصلش تغییر نمی کند، چون احکام مبنی بر ظاهر است. در مثل این قضیه پیامبر(ص) به همین حکم ، یعنی «الولد للفراش و للعاهر الحجر» قضاوت کرد و حکمی برای احدی بعد از پیامبر نیست.
نتیجه ای که از این بحث حاصل می شود این است که طبق نظر فقهای اهل تسنن، نسب مولود از تلقیح مصنوعی به زوج حامل ملحق می شود، حتی اگر از اسپرم اجنبی باشد. اما اگر زن حامل غیر متزوحه باشد، فرزند پدر ندارد و فقط منسوب به امل است و مادر دارد، برخلاف نظر فقهای امامیه که در هر صورت نسب فرزند را به صاحب اسپرم ملحق می کنند.
۱)موارد حرمت تلقیح مصنوعی
طرفی که در تلقیح مصنوعی، اعم از داخلی و خارجی استخدام آن حرام است عبارتند از:
۱- تلقیح بین نطفه زوج و تخمک زن اجنبی باشد ، بعد نطفه در رحم زوجه قرار داده شود.
۲- تلقیح بین نطفه اجنبی و تخمک زوجه باشد، بعد به رحم زوجه منتقل شود.
۳- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک زوجین باشد، بعد در رحم استیجاری قرار داده شود، یا در رحم زنی که تبرعاً جمل آن جنین را به عهده گرفته، قرار گیرد.
۴- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک مرد اجنبی و زن اجنبیه باشد، بعد نطفه در رحم زوجه قرار گیرد.
۵- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک زوجین باشد، بعد در رحم زوجهدیگر مرد که چند همسر دارد قرار گیرد.
در بین صورت های مختلف تلقیح حرام که ذکر گردید، یکی از صورت هایی که بسیار محل بحث و اختلاف نظر می باشد، صورت سوم است(رحم استجاری) که در ادامه حکم این مسئله را از دیدگاه اهل تسنن مورد بررسی قرار می دهیم.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

پایان نامه نقش مادردرتربیت فرزندان دردوره نوجوانی از دیدگاه قران - سنت و علم

اختصاصی از اینو دیدی پایان نامه نقش مادردرتربیت فرزندان دردوره نوجوانی از دیدگاه قران - سنت و علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه نقش مادردرتربیت فرزندان دردوره نوجوانی از دیدگاه قران - سنت و علم


پایان نامه نقش مادردرتربیت فرزندان دردوره نوجوانی از دیدگاه قران - سنت و علم

پایان نامه نقش مادردرتربیت فرزندان دردوره نوجوانی از دیدگاه قران - سنت و علم

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:150

قیمت:2000 تومان

دانلود و خرید به صورت آنلاین

 

 

چکیده مطالب:

دوران نوجوانی ازمهم ترین دوران زندگی هرفرد می باشد وبه دلیل بلوغ فرد است که این دوران مهم شمرده می شود ومادربه عنوان مربّی وهمراه همیشگی فرزند ، با درک اهمیّت این دوران باید روش های خاصّی را برای تربیت اسلامی فرزند درپیش گیرد .

   یکی ازمهم ترین دلایل انتخاب این موضوع اهمیّت آن دررشد وتعالی جامعه وبالطبع زندگی بهترخانواده است ومادرمهمترین نقش را درتربیت فرزندان برعهده دارد.

   دراین تحقیق بطوراجمالی به تربیت واهمیّت آن پردا خته ام . نقش مادردرتربیت ، نقش ویژه وحسّاسی است ودرلابلای بحث ، آیات قرآن وروایات منا سب بابحث را ذکرکرده ام .

   دوران نوجوانی وبلوغ هم مهمترین دوره درشکل گیری شخصیّت هرفرد می باشدومشکلات این دوران هم اهمیّت بسزایی دارد .

   خانواده ووالدین وروابط والدین با نوجوان اهمیّت ویژه ای دارد ووالدین خصوصاً مادرباید ازاین فنّ دقیق وحسّاس برخوردارباشد وشیوه های مناسبی را برای تربیت نوجوان بکارگیردتا نتیجه ی زحمات خود را درآینده ای نه چندان دوردریابد.

   امید است پسران امروز که پدران فردا هستند ، با مطالعه ی این تحقیق به خودآ ینده وارزش واهمیّت خودرا دریابند وبه عنوان انسانی که باید درآینده پدرشودونسلی سالم وپاک به جامعه تحویل دهند .  این تحقیق شامل سه بخش می باشد :

   بخش اوّل : تربیت ونقش مادردرتربیت نوجوان

   بخش دوّم : بلوغ ونوجوانی ، برخی ازمشکلات این دوران ودرمان آن

   بخش سوّم : تأثیرخانواده برنوجوان  


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه نقش مادردرتربیت فرزندان دردوره نوجوانی از دیدگاه قران - سنت و علم

دانلود مقاله تقابل سنت و مدرنیته در معماری

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله تقابل سنت و مدرنیته در معماری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تهران شهری با تقابل سنت و مدرنیته
یکی از مشکلات تهران دوگانگی اجتماع شهری است که در تمام محورهای زندگی رسوخ کرده است، چیزی شبیه به تقابل سنت و مدرنیته، آن هم در تمامی جوامع صنعتی ، اداری ، دانشجویی و روشنفکری موجود در شهر
پایگاه اطلاع‌رسانی شهرسازی و معماری: یکی از مشکلات شهر تهران دوگانگی موجود در جامعه آن است که در تمام محورهای زندگی آن رسوخ کرده است، سنت و مدرنیته؛ این دو گانگی در جوامع مختلف مثل جامعه صنعت، جامعه‌ بازار، جامعه خدمات و اداری، جامعه کسب، جامعه دانشجو، جامعه روشنفکر، تحصیلکرده و متخصص، جامعه ارتشی و به طور کلی در همه جا به چشم می‌خورد.
«سیروس باور»، عضو هیات امنا انجمن مفاخر معماری ایران، در این باره می‌گوید: « در جامعه کنونی نوعی ناپایداری در همه جریان‌های زندگی به چشم می خورد. این ناپایداری‌ها بر تفکر ما تاثیر فراوان گذاشته است، ولی تفکر کنونی اندیشمندان در برابر این فرآیند ناپایداری در موضع دفاعی قرار گرفته است.»
وی در ادامه همین مطلب می‌‌‌‌گوید: «ناپایداری همیشه به طرف نابودی پیش می‌رود و این ضعف عمومی اندیشه، ما را ناتوان و درمانده کرده و لازم است که در آستانه تجدید نظر در تمام نظریه‌های گذشته قرار گیریم و در نهایت بتوانیم چیزی را جانشین این وضع ناپایدار و چندگانگی‌ها کنیم و این شاید به این خاطر است که بیشتر فکر می‌کنیم و عمل نمی کنیم. همین وضع است که آن را حالت دموکراتیک تلقی کرده‌ایم. این وضع موجود در این شهر دیگر چاره‌ساز نیست و به درد نمی‌خورد.»
باور در همین حال می‌گوید: «به نام دموکراسی کارها را به دست مردم رها کردیم، مسافرکشی و ساختمان‌سازی در اینجا دارای یک مفهوم است. ما دیگر امکان دخالت دادن مسائل اجتماعی، فنی، فن‌آوری، ضوابط و معیارهای گوناگون را در طرحهای معماری و شهرسازی و ترافیک، نداریم.»
بینش جایگزین؛
بنابر آنچه که گفته شد، تمام آن چیزی را که می‌توان جست و جو کرد یک بینش «جایگزین»‌است که وضع ناپایدار را در مسیری پایدار هدایت کند. فقط در این صورت است که اندیشمندان و روشنفکران، فضایی برای عرضه مطالعات و تحقیقات و نظریه‌های خود پیدا می‌کنند.
"باور" در همین راستا تاکید می‌کند که ما باید به این بازار مکاره که مانند ویروس در حرفه معماری و شهرسازی رسوخ پیدا کرده است نقطه پایانی بگذاریم، بنابراین لازم است، ثابت کنیم که آغازی دیگر وجود دارد، آنگاه می‌توانیم حق انتخابی مثبت درباره «پایان»‌ داشته باشیم.
وی ادامه می‌دهد: «امروز آنچه بیشتر لازم است فکر ما را متوجه خود کند، اندیشیدن به جهان مدرن است، این جهان مدرن ما را وادار به تفکر و تامل درباره مساله پیشرفت می‌کند. توسعه پایدار با تعریف‌های مشابه برای شهری مانند تهران، صحبتی است «سورئالیستی». یعنی هیچ وقت به عمل نمی‌رسد. درست مثل منحنی کشش آهن است که به مرحله گیستختگی می‌رسد، بازگشتی به جایگاه نخست ندارد، می‌‌‌‌رود تا گسیخته شود. از این رو باید قبل از گسیختگی، فکری برای این شهر چند منظوره کنیم.»
جامعه ناهمگن؛
دهه 30 را به خاطر بیاوریم؛ هنگامی که بخش خصوصی مشغول هموار کردن تپه‌های کوتاه‌تر جنوب تپه‌ امانیه بود، (یعنی به طور تقریبی در منطقه بولوار ناهید و سایر بولوارهای جنوب و شمال آن در محدوده بین خیابان ولی‌عصر و آفریقا) این فکر وجود داشت که شهرداری از گسترش شهر تهران به سمت شمیرانات جلوگیری کرده و کمربند سبزی از چمنزار و جویبار و درخت‌ها بین تهران و شمیرانات به وجود آورده تا محوطه‌ای برای تنفس شهر و فضای تفریحی برای گذران اوقات فراغت شهروندان باقی بماند، ولی چنین ایده‌ای هرگز به عمل نرسیده و گسترش شهر به طرف شمال، این فضای خالی را هم از ساختمان‌سازی پر کرد و تهران را به شمیرانات و شمیران را تا جای که امکان داشت به رشته کوههای توچال آنچنان چسباند که جایی برای تنفس شهر باقی نگذاشت.
به گفته این کارشناس، امروز کار ما، دیگر تشخیص علایم بیماری شهری نیست، بلکه تفکری عمومی‌تر در مقیاسی وسیع است. به نظر می‌رسد، هر عملی که روی این شهر (که بدون برنامه گسترش یافته است) انجام گیرد، گره زدن رشته گیسخته عناصر مختلف آن با همان شیوه و تفکر قدیم است.
این عضو هیات امنا انجمن مفاخر تاکید می‌کند که ساماندهی یک شهر از دید فیزیکی، همان شیوه تفکر قدیم است؛ ساماندهی خیابان‌ها و خیابانی را به طراحی شهری کشاندن، اما در مرحله نخست باید فکری به حال این هیاهو، این نابسامانی، این آلودگی و این شلوغی کرد، چون «چگونه زیستن» پرسشی اخلاقی است که می‌تواند بنیاد هستی ما را دگرگون کند.
وی در ادامه می‌افزاید: «به هر حال زندگی، فضا و مکان می‌خواهد، زندگی انسان درآشفتگی و ناموزونی نمی‌تواند زندگی‌ای باشد که بر اساس فلسفه‌ای علمی یا اخلاقی پایه‌گذاری شده است. بنابراین باید در جست و جوی فلسفه‌ای برای زمان خود باشیم و همچنین یافتن جا و فضایی برای پیاده کردن فلسفه جدید برای رسیدن به یک زندگی سالم. "اندیشیدن به زندگی" به انسان توانایی می‌دهد؛ "توانایی لذت بردن"»

 

تفکیک بخشهای مختلف جامعه از یکدیگر؛
هر شهری دارای محدوده‌ای معین برای جمعیتی معین است. در این محدوده معین، تقسیم‌بندی‌های مشخصی داریم که جمعیت آنها هم در رابطه با نوع عملکرد آنها روی طرح جامع مشخص شده است.
باور می‌گوید: «حال اگر تمام این معیارها، قوانین، ضوابط، راه‌حلها، دسترسی‌ها و آن چه که از قبل طرح‌ریزی و محاسبه شده است به هم ریخته و از هم گسیخته شود و به همین ترتیب جامعه هم ناهمگن شود؛ از جامعه روستایی، جامعه صنعتی، دانشگاهی، سنتی، روشنفکری تا جامعه اداری، فرهنگی و جز آن، در یک جا و مکان دور هم جمع و در هم ادغام شوند، هیچ انتظاری برای ساماندهی و آرایش معنوی و فیزیکی آن نمی‌توان داشت. جز اینکه بعضی از بخش‌های مشخص که دارای هدفی معین هستند را از سایر بخشها جدا کرد و در مکانی دیگر فضایی جدید و تازه و خالص را به آنها عرضه کرد تا به تقاضاهای مختلف و متعدد، جواب‌های بهتری را بدهد.»
باور در خاتمه گفته‌های خود ضمن پیشنهاد انتخاب شهری به عنوان پایتخت فرهنگی ایران، می‌گوید: «این رویکرد با تمام مشکلاتش می‌تواند به بسیاری از سوال‌ها و نیازهای امروز و فردا جامعه شهری پاسخ دهد،که این همتی بالا و عزمی راسخ را می‌طلبد.»
اگر تقابل بین سنت و مدرنیته )در معنای عام کلمه) در معماری، موجب بسط تئوریک زمینه ای شود که بتوان آن را رویکرد روشنگری معمارانه )یا چیزی مشابه آن) نامید، به راستی می توان گفت که روند حال حاضر معماری ما نیز فرصت خروج از بن بست نظری را که دامن گیر آن آست یافته، چه بسا که در مواردی نیز امتیاز پیشرو بودن را حتی در مقیاس جهانی در جهان اخذ کند؛ چه، کم نیستند معمارانی که از کشورهای جنوب سربرآورده، افق هایی نو را برای تمامی فعالان جهانی این عرصه گشوده اند...
در مقام توسعه و ارتقای یک روش منطقه ای به روشی مورد تحسین در حوزه بین الملل در کشور هایی با شرایط مشابه ما )از نظر غنای فرهنگ ملی) به نمونه های بسیار خوبی برمی خوریم که در این بین معماری کشورهای آمریکای لاتین مانند مکزیک و برزیل و شرق دور مانند ژاپن و مالزی به حق مثال زدنی است. البته توسعه این چنینی به هر تقدیر، هر چند چیزی نیست که به صورت تک مولفه ای قابل دسترس باشد و همانطور که اشاره شد به ایجاد روند و جوی تئوریک نیازمند است که خط دهنده زمینه حرفه ای باشد، اما نباید انکار کرد که حضور مواردی محدود نیز می تواند به عنوان راهگشای آغاز و ادامه این نوع تفکر تلقی شود.
فرهنگسرا، در چشم اندازی معمارانه، از جمله فضا هایی است که معمار به لحاظ نوع کاربری، با حداقل محدودیت روبه رو بوده، می تواند به مانور هایی خلاقانه بپردازد. در دهه 70 شمسی از یک طرف با توجه ویژه ارگان های مختلف به برنامه های ملی توسعه فرهنگی و از طرف دیگر تعدد متولی در این زمینه )مثل شهرداری ها و ... ) نوعی دیدگاه در این وادی ایجاد شد که حتی با درجاتی از تخفیف می توان آن را شروع رویکردی تاریخگرایانه و ملی، با نیم نگاهی به معماری مغرب زمین )نه از لحاظ ایده گیری و گرته برداری های سخیف آنچنان که هم اکنون متداول شده است، بلکه از لحاظ جستار و روش مداری در طراحی) به حساب آورد. در این اثنا فرهاد احمدی را می توان صاحب پروژه هایی موفق در این نوع نگاه به معماری دانست.
دوستانی که فرصت سفر به دزفول را داشته اند تایید خواهند کرد که این شهر را می توان یکی از شاهکار ها چه از نظر بافت شهری و چه از نظر معماری، به خصوص معماری آجر دانست. نمود این معماری در جای جای طرح مهندس احمدی مشهود است. معماری ایشان هر چند در زمره معماری با رویکرد به موتیو های سنتی و در مواردی گرته برداری طابق النعل بالنعل این موتیو هاست ) که به کاربر بیشتر حس حضور در یک شهرک سینمایی را می دهد تا یک فرهنگسرا ) اما باید اعتراف کرد که به طرزی با شکوه و کاملا آبرومندانه )یا شیک) در عین بیدار کردن نوعی حس غرور چند بعدی ملی، از نظر کالبدی نیز تا حد زیادی پاسخگوی نیاز های یک فرهنگسرا بوده است.
جای جای این مجموعه در عین یاد آوری کامل یک معماری بومی و ایرانی در تمام لحظات موید برخوردی عمقی با این مقوله است؛ نتیجه نه فضایی فاخر و منزوی، بلکه صمیمیتی تام و تمام با کاربر و ملاقات کننده را تداعی کرده، هرگز در دام سطحی نگری سقوط نمی کند. نور و رنگ در کنار برخورد های حجمی و حرکت آب از یک طرف و آجرکاری ها با اجرای دقیق و تحسین برانگیز که نیم نگاهی به معماری آجر دزفول نیز دارد از سوی دیگر، چنان فضا را ایرانی می کند که تا ساعت ها از حضور در بین این همه زیبایی هوشمندانه خسته نمی شوید.
بررسی تقابل سنت و مدرنیسم در بافت اجتماعی بلوچستان
بلوچستان در حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران موثر بوده، چرا که بخشی از جمعیت و وسعت زیادی از خاک ایران را تشکیل میدهد و هنوز هم در فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و سیاست ایران جایگاه برجسته ای دارد. به نسبت نقش و تاثیری که در تاریخ و فرهنگ ایران داشته مطالعات اندکی درباره آن صورت گرفته است. عمده آنچه که امروز در باب زندگی و بافت اجتماعی این منطقه نوشته شده است، در مورد شیوه زندگی سنتی آنها است. در صورتیکه تحولات و تغییرات در دنیای امروز، بسیار بیش از آن است که بتوان از آن چشم پوشید، به تعبیری میتوان گفت که اندک زندگی سنتی و بافت سنتی اجتماعی این منطقه در آستانه نابودی است، لذا از یک سو تلاش برای فهم و ثبت حیات سنتی این منطقه لازم است و از طرف دیگر فهم و بررسی وضعیت متغییر امروزی آنها نیز به همان میزان اهمیت دارد.
در این پژوهش تاکید ما بر تقابل بین سنت و مدرنیسم است. این پژوهش مبتنی بر مطالعه میدانی و دیدگاه نظری محقق است. زیرا که اینجانب عضوی از جامعه ی مورد بررسی هستم و تغییر و تحول در جامعه را به عینه میبینم. در این مطالعه میدانی، فرایند فرهنگ پذیری در ابعاد مختلف و نیز حفظ آثار سنتی و بر جای مانده از گذشته و نتایج و تبعات آن در عرصه زندگی و فرهنگ مردم این منطقه بعنوان مصداقی از آن تحولات کلان تاریخی (تاثیر گذار بر آن و متاثر از آن) بررسی میشود. از دلایل اهمیت این منطقه قرار گرفتن آن در مجاورت دو کشور پاکستان و افغانستان که به نوعی از فرهنگ، زبان و... متفاوتی نسبت به جامعه مورد بررسی برخوردار هستند، است و از جهتی سیاستهای توسعه گرانه دولت نیز به گسترش و توسعه زندگی مدرن انجامیده است و این خود پیامدهای بسیاری برای مردم و فرهنگ این منطقه داشته و خواهد داشت. فرض بنیادی این پژوهش این است که تحولات کلان تاریخی و تغییرات فرهنگی در امور کلی و جزئی که دو بعد یک روند و فرایند است و هر دو مکمل یکدیگرند و به طور متقابل بر یکدیگر اثر گذارند آیا باعث تاثیر گذاری وتاثیر پذیری بر بافت اجتماعی این منطفه شده و یا مردم این منطقه هنوز خود را مقید بر حفظ آثار سنتی میدانند؟
هر چند این پژوهش مشکلات نظری و روش شناختی بسیاری دارد، از جمله کم بودن مطالعه میدانی که خود کاستی مهم و موثری است، لیکن بیشتر سعی بر این بوده که از روشهای کیفی انسان شناختی و مصاحبه با افراد استفاده شود. با این همه، این کار در حد یک آغاز برای کارهای بعدی میتواند باشد.
تعاریف سنت و مدرنیسم
عصر ما عصر زمان، تحول، پویایی و در حقیقت زمانه درک صور ذهنی و عینی جامعه و تاریخ است. دوره ای از تاریخ که پارادایم های مختلف را در پیش روی بشر میگذارد. بنابراین، هیچ چهارچوب و فرمی بر بنیان، ثبات و سکون نخواهد ماند و به همان سرعتی که ایجاد میشود در شرف شدن و دگرگونی هستند. اما چه سود که اصرار ما بر انکار واقعیات جاری جهانی، جزء به تاخیر انداختن تحول تاریخی نیست. در این مجال بر آنیم تا با ارائه آنچه مفهوم واقعی سنت و مدرنیته است و مرتبط با تحقیق مان باشد روشن کنیم و ارائه بدهیم.
سنت: در فرهنگ فارسی معین، معنای واژه سنت، چند معنی لغوی آورده شده است که عبارتند از راه و روش، سیرت، طریقه و عادت. اما آنچه در حوزه جامعه شناختی و تاریخی از مفهوم سنت به ذهن میرسد چیزی فراتر از این همه است و شاید در محدودترین بیان لغوی بتوان ترکیب "راه و روش عادت شده" را به کار برد.
در فرهنگ انگلیسی آکسفورد نیز واژه سنت tradition عبارت است از "مجموعه تولیدات گذشته در زمینه های نظرات، اعتقادات و عادات."
بنابر این تعاریف و با توجه به آرای نظریه پردازان میتوان سنت را عبارت از مجموعه اعتقادات، باورها، نظرات و رفتارهای تکرار پذیر دانست که در بستر زمان ایجاد میشود و بعنوان ارزشهای اجتماعی و ملی مورد حمایت و اهتمام مردم و نیز پاسداری اجبار اجتماعی قرار میگیرد.
در یک نگرش کلی میتوان مجموعه آداب و رسوم قدیمی و کهن که البته که در زبان مدرن، کهنه خوانده میشوند قومی و ملی را در گستره سنت تعریف کرد و چون جامعه امروز ما (بلوچستان) تمایل بیشتری نسبت به الگوهای ذهنی سنتی از خود بروز میدهد، میتوان این جامعه را قاطعانه سنتی خواند.
گی روشه جامعه سنتی را "جامعه کشاورزی" میخواند و معتقد است "جامعه سنتی با تکنولوژی و آگاهی منطبق با عصر قبل از نیوتن و در نتیجه با سطح بهره وری محدود مشخص میگردد. تولید جامعه سنتی لزوما تولیدی ایستا میباشد."
جامعه سنتی دارای تحرک اجتماعی محدودی بوده و مشخصه آن نوعی تقدیر گرایی مزمن است. با این تعریف که از سنت ارائه شد و تعریفی که در ذیل از مدرنیته خواهم کرد تفاوتهای فاحش میان جامعه سنتی و جهان نو که عدم تحرک در جامعه سنتی است را بیان میکند.
حال و با شرایط یاد شده باید دید برای به روز کردن جامعه سنتی، با جامعه مدرن باید چکار کرد...!؟
مدرنیسم: مفهوم مدرنیته یا مدرن آنچه که مفهوم سنت میطلبید، نیازمند کالبد شکافی لغوی نیست. مدرن یعنی نو و جدید و از نو شوندگی حکایت میکند.
هابر ماس معتقد است مفهوم "مدرن اکنون در مقابل کهنه قرار میگیرد،" و با توجه به این نکته که مدرنیته خود را در مخالفت با سنت میداند میتوان گفت دوران مدرن به سنت از دید کهنه گرایی مینگرد و آن را دارای عناصر کهنه و ناکارآمد برای جهان جدید میداند. به همین دلیل مدرنیته نه تنها به خود آگاهی میپردازد، بلکه با در پیش گرفتن نگرش انتقادی به سنت، خود را به مرز استقلال و شکوفایی میرساند.
هوشنگ ماهرویان در یکی از آثار خود مینویسد "از گذشته گستن، و معارف، سنن و ادبیات و تاریخ را انتقادی نگریستن و با آن فاصله گرفتن ضد ارزش نیست، بلکه گسست، تنها راه دستیابی به تداوم و در نهایت ایجاد تحول تاریخی است."
بر این اساس سنتها را باید اول با نگاه انتقادی نگریست و سپس برای نیل به آینده از آنها گسست حاصل کرد. این گسست از سنتهای پوسیده و کهنه در صورتیکه مداومت داشته باشد و پایه تداوم را کامل نماید، در نهایت به ایجاد تحول تاریخی خواهد انجامید. این تحول تاریخی همان مدرنیته میباشد. شایان ذکر است که این گسست از سنتهای گذشته به معنای قطع نظر از تاریخ نیست. در حقیقت جوامعی که از سنتهای کهنه، گسست میابند و با طی کردن مسیر تداوم، به تحول میرسند، در حقیقت مدرن میشوند، و به نوعی خود آگاهی، رهایی و آزادی میرسند.
اما چگونه شرایط اجتماعی مساعد و آنچه که بعنوان رسم و رسومات قابل احترام در یک جامعه (مثل بلوچستان) وجود داشته است و هنوز هم قابل احترام و به نوعی ترک و عدم انجام آن باعث سنت شکنی میشود بتوان گسست حاصل کرد؟
به اعتقاد من، این مهم تنها در صورت ایفای رسالت تاریخی روشنفکران، اندیشمندان و بویژه دانشجویان که عناصر انسانی دوران مدرن هستند در برابر ریش سفیدان که متعلق به سنت گذشته اند حاصل میشود. فاصله میان روشنفکران نخبه در جامعه ما با توده بسیار زیاد است و مهمترین تاثیر گسست اجتماعی باید بر ذهن توده مردم مشاهده شود. قشر دانشجو از لحاظ منش و با توجه به گسترش آموزش عمومی، از طبقان مختلف برمیخیزد و از اینرو بعنوان یک قشر شناور و قابل بسیج از مهمترین نیروها جهت تغییر مسیر جامعه به سمت گسست از سنتها هستند. در حقیقت زیست دانشجویی زمینه ای مساعد برای پیدایش جنبش های ضد سنتی، عدالت خواهانه و آرمان گرایانه است.
سنت و مدرنیسم در بافت اجتماعی بلوچستان ایران
سنت در بافت اجتماعی بلوچستان: زندگی اقوام بلوچ در بلوچستان ایران تفاوت فاحشی با زندگی سایر اقوام این کشور داشته است. شاید بتوان زندگی قبیله ای را یکی از موارد تفاوت زندگی این اقوام با سایر قومیت های کشور بیان کرد. کودکان در قبیله و در بین افراد زیادی زندگی میکردند و رشد مییافتند و این یکی از علل حفظ بسیاری از اعتقادات و خصایص اخلاقی در زندگی گروهی آنهاست.
در بافت سنتی بلوچستان ازدواج درون گروهی با آداب و سنن ویژه و جالبی مانند موسیقی های سنتی، سکه اندازی و ... همراه است.
نظام معیشتی کوچنده و روابط برخواسته از اقتصاد به وضوح قابل مشاهده است که در این میان توجه به پوشش این افراد در جامعه و حتی مراسمات رسمی جلوه بیشتری به گرایش سنتی این افراد داده است. استفاده از زبان بلوچی با گویش های مختلف محلی نیز یکی دیگر از جلوه های حفظ آداب و سنن در این قوم است، اما در اینباره، تحول و تغییر مفاهیم کلمات و اصطلاحات زبان بلوچی را در بستر زمان نباید از نظر دور داشت.
در جمع بندی از این بحث شاید با یک دید منصفانه بتوان گفت قوم بلوچ با حفظ بسیاری از آداب و سنن و سنت گرایی، خود را به گونه ای با زندگی اجتماعی کنونی وفق داده است.
آثار مدرنیسم در بافت اجتماعی بلوچستان: با کمی دقت در نحوه زندگی، رفتارها و رعایت آداب اجتماعی توسط افراد بلوچ، به سادگی مظاهر مدرنیسم را در زندگی این افراد مشاهده خواهیم کرد.
یکی از شایان توجه ترین نکات در زندگی قوم بلوچ امروز، تشکیل خانواده های هسته ای همراه با آهنگ کند افزایش ازدواج های برون گروهی و تغییر نقش مرد و زن در خانواده است. امروزه، مردم بلوچ آداب زندگی اجتماعی را در کنار حفظ برخی سنتها در مدرسه، دانشگاه و محل کار می آموزند و این نکته را باید پذیرفت که فرهنگ و معیشت سنتی بلوچستان از سلطه طبیعت خارج شده و علاوه بر تمایل شدید این افراد به یک جا نشینی، ترکیب فضای معماری خانه های جدید و روند تخریب منازل قدیمی، آنها را از بسیاری دغدغه های زندگی سنتی رهانیده است.
بلوچ امروز اندیشه پدر سنتی و مادر سنتی خویش را درک نمیکند. در اندیشه او تلاش برای ساخت زندگی آرام و بی دغدغه مهمترین آرمان است. او میکوشد تا بر طبق علایق خود در پی ایجاد رفاه و آسایش برای خود و خانواده اش باشد، حال این رفاه از راه زندگی سنتی باشد و یا زندگی مدرن فرقی نمیکند و آنچه که برای او مهم است آسایش، امنیت و رفاه است.
زنان بلوچ نیز با تحصیل و فعالیت در مشاغل مختلف بعنوان یکی از ارکان قدرت تصمیم گیری در هر خانواده بلوچ بشمار میروند. در اندیشه جوان بلوچ امروز، دیگر نظام سنتی نظامی مطلوب نیست. برای او زندگی امروزی و مدرن مطلوب و مورد پسند است.
در بعضی موارد حتی افراد بزرگتر هر طایفه، زندگی امروز را مرفه تر و بهتر میدانند. اما هیچگاه خاطرات روزگار گذشته را از یاد نمی برند، چون معتقدند در هر شرایط انسان مسائلی را می آموزد که بیان آن برای بسیاری از افراد تجربه خواهد بود.
با وجود بیان تمام مظاهر مدرنیسم در بافت اجتماعی بلوچستان یک نکته را از نظر نمیتوان نادیده گرفت و آن هم شیوه بروز افکار و احساسات این افراد در شرایط مختلف است. اگرچه بسیاری از کشت و کشتارهای زمانهای گذشته در بین طوایف بلوچ دیگر جایگاهی ندارد اما عرصه ابراز احساسات بلوچ امروز هنوز تا حد زیادی تحت تاثیر شیوه های کهن و سنتی آنهاست که در بحث تقابل سنت و مدرنیسم سعی خواهد شد موارد مطروحه بصورت کلی بررسی شود.
بررسی تقابل سنت و مدرنیسم در بافت اجتماعی بلوچستان
یکی از مواردی که مورد بررسی قرار خواهیم داد بحث خویشاوندی است که یکی از بنیادهای فرهنگ و زندگی سنتی بلوچستان به حساب می آید. کاهش تعداد بعد خانوار و تشکیل خانواده های هسته ای همراه با گسترش نسبی و آهسته ازدواج های برون گروهی و تغییر نقش های زن و مرد و کودکان در خانواده ها گسست بسیاری را نسبت به زندگی سنتی با وارد شدن مظاهر مدرنیته به بلوچستان باعث شده است.
کودکان که در گذشته جامعه پذیری و فرهنگ آموزی خودشان را در خانواده های گسترده و در میان طایفه و قبیله میگذرانیدند، امروزه در مدرسه و میان میدانی از عناصر، رسانه های شهری و ... میگذرانند. فردگرایی خاصی در میان افراد بوجود آمد که امکان خروج آنها را از نظام فرهنگی و خویشاوندی طایفه ای فراهم کرد و مهمترین مصداق آنها، ازدواج های برون گروهی و انتقال خانواده به شهر میباشد، است. اما با همه اینها هنوز عناصری از فرهنگ سنتی در میان خانواده های بلوچ وجود دارد. ازدواج های خویشاوندی و درون گروهی (البته با شدت بسیار کمتر)، تداوم بسیاری از سنتها و آداب و رسوم مربوط به ازدواج، از مراحل قبل از ازدواج تا جشن عروسی (پول اندازی، موسیقی سنتی بلوچی در عروسی و ...) هنوز دیده میشود.
در عرصه معیشت، نظام معاش امروزی تفاوت بسیاری با نظام سنتی قبلی دارد. نظام معیشتی جامعه سنتی بلوچستان که زندگی کوچنده داشتند مهمترین عامل در شکل دهی نظام فرهنگی و اجتماعی بافت سنتی به حساب می آمد، چرا که زندگی کوچ نشینی، گونه ای سازش فرهنگی و اجتماعی با محیط زیست است. فرهنگ و معیشت سنتی بلوچستان که در محیط سیال و متغیر (در میان قشلاق و ییلاق) شکل گرفته، امروزه محیطش تغییر کرده و به مکانی ثابت و ایستا تبدیل شده است.
از سویی دیگر در نظام سنتی معیشتی افراد مقهور طبیعت و لازمه های آن بودند اما امروزه با ورود فناوری از یکسو و ورود افراد به مشاغل صنعتی، دولتی، شهری و... از دیگر سو، زندگی طایفه ای و قبیله ای قوم بلوچ از سلطه طبیعت خارج شد. در نتیجه بستر و وجودی (کارکردی فرهنگ بافت سنتی) که بیش از همه محیط سنتی سیال آن بود امروزه امکان عمل و تداوم کارکردی کمتری دارد.
ورود افراد بلوچ به حوزه مشاغل صنعتی و شهری که لازمه آن بیش از هر چیزی گرایش به زندگی خانواده ی هسته ای و فردگرایی بیشتر در عرصه اجتماع و فرهنگ است بخوبی در رفتارهای افراد دیده میشود. در نظام اقتصادی جدید بر خلاف نظام اقتصادی و معیشتی سنتی (که در آن دام و مرتع و کشاورزی ارزش داشت و روابط اجتماعی و فرهنگی برخاسته از اقتصاد در حیطه این عناصر شکل میگرفت) عواملی چون تخصص های فنی یا اداری، ماشین و ابزار آلات صنعتی ارزشمند است. لذا روابط اجتماعی حول همین فن آوری های فردی سازمان یافته صورت میگیرد.
بلوچ امروز نمی خواهد اسیر دام و دامداری باشد. او شغل صنعتی یا دولتی آرزو و جستجو میکند تا زندگی آرام و بی دغدغه ای داشته باشد.
در عرصه برپایی مراسم و آئین ها هم بلوچها پاره ای از سنتهایشان را بطور خاص حفظ کرده اند. موسیقی سنتی همراه با لباس سنتی و بعضا رقص های سنتی در عروسی، و بازتولید بسیاری از روابط خویشاوندی و طایفه سنتی در عزا و سوگواری ها هنوز تداومی از فرهنگ سنتی قوم بلوچ است. لیکن، در کنار اینها، لباس های جدید و موسیقی جدید و سبک های جدید برگزاری عروسی با استفاده از ابزار آلات زندگی مدرن، سلیقه زندگی و ازدواج بلوچی را تغییر داده است.
در مورد زبان که در فرهنگ های شفاهی و سنتی، مهمترین محمل سنتهای فرهنگی است، نسل های جدیدتر که با مظاهر مدرن بیشتر در ارتباط هستند بسیاری از واژگان زبان مادری را فراموش کرده اند و نمی دانند. اما بطور کلی میتوان گفت که خانواده های بلوچ از زبان مادری استفاده میکنند. ولی بسیاری از واژه های سنتی، امروزه به سرعت در حال فراموش شدن است. چرا که دیگر زمینه کاربردی خودشان را از دست داده اند.
حذف واژه های سنتی و تغییر و تحول مفاهیم و معانی بستگی به زمان و شرایط و جایگاه افراد دارد. فرض مثال، یک فرد بلوچ دارای تحصیلات عالی و با توجه به بینش علمی و فکری که دارد موقعیت و پایگاه اجتماعی وی دیگر اجازه نمی دهد که مانند سایرین افراد جامعه فرهنگ پیشین خود را حفظ و به آن پافشاری نماید.
در حیطه آموزش که از مهمترین مسیرهای فرهنگ پذیری بالاخص در حیطه بعد غیر مادی و ذهنی فرهنگ و سنت است تعداد زیادی از جوانان بلوچ تحصیلات دانشگاهی در شهرهای مختلف و استان محل زندگی داشته اند. البته همین تحصیلات دانشگاهی از یک سو عامل ارتقای شغلی بسیاری از آنها شده و همین شغل های ناشی از تحصیلات بسیاری از بلوچ ها را بسوی دوری از سنت و فراگیری مظاهر مدرنیته پیش برده است. از سوی دیگر، تحصیلات در شهر دیگر زمینه ساز ازدواج های برون گروهی شده است. همچنین، اکثر جوانان تحصیل کرده دیگر تمایلی به بازگشت به زندگی که دارای بافت سنتی باشد، ندارند.
حضور افراد در مدارس، دانشگاه ها و القای زندگی مدرن امروزی به آنها بطور "هژومونیکی" در متون آموزشی، آنها را بیش ار پیش (دست کم در سطح ذهنی) شیفته زندگی مدرن امروزی و دوری از زندگی سنتی کرده است. اما در بررسی صورت گرفته تعداد افرادی که حاضر به دوری از زندگی و رسومات سنتی هستند کم مشاهده شد.
در حیطه لباس هم بلوچ همان لباس سنتی خود را حفظ کرده است. جوانان بیشتر با لباس بلوچی که بر تن دارند دیده میشوند. لباس سنتی را ما در تمام مراسم های اجتماعی و زندگی روزمره میتوانیم مشاهده کنیم که بر تن فرد بلوچ است و طرز و نحوه دوخت آن هم بیشتر از لباس اصلی سنتی اقتباس شده است، اما گرایش به مد هم در میان افراد بلوچ دیده میشود. این را هم نمیتوان از نظر دور داشت که پایگاه اجتماعی و نقش هر فرد در جامعه وی را به پیروی و همسویی از الگوهای رفتاری متناسب با سایر افراد در آن پایگاه اجتماعی (طرز گفتار، نوشتار، پوشش و...) وا میدارد.
در حیطه غذا، غذاهای سنتی و مواد غذایی سنتی هنوز زیاد دیده میشود، اما در عین حال مواد غذایی از مغازه ها هم خریده میشود و ظروف پخت و پز و ظروف غذاخوری و نحوه صرف غذا در بین خانواده های بلوچ تغییرات عمده ای داشته است.
در حیطه معماری تغییرات بسیاری دیده میشود. معماری مهمترین تجلی عینی و مادی هر فرهنگ و اندیشه ی کالبدی شده ی هر جامعه است. ترکیب فضای معماری خانه های جدید (که بیش از هر چیز به تقلید از خانه هایی به سبک مدرن و غربی ساخته شده اند) و روند تخریب خانه های قدیمی و ساختن خانه های جدید با مصالح و نقشه های امروزی، تشابه بسیار زیادی میان خانه های آنها و خانه هایی که در مناطقی که مظاهر مدرنیته را پذیرفته اند یافت میشود. حتی امروزه بسیاری از فضاهایی که در گذشته در خانه های با بافت سنتی بلوچستان دیده میشود وجود ندارد.
اگرچه تبعیت معماری از خصوصیات زیست محیطی ایجاب میکند بافت سنتی مناطق مختلف حفظ شود ولی این الگوپذیری شاید بواسطه تغییر موضوع زندگی و نیازها باشد. حذف عناصر معماری سنتی، بیانگر حذف و کمرنگ شدن روابط سنتی مربوط به زندگی سنتی و نقش های داخل خانه شده است و حضور در معماری جدید و خانه های ساخته شده با سبک جدید بیانگر حضور بلوچ ها در روابط جدید مدرن امروزی است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله37    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تقابل سنت و مدرنیته در معماری

دانلود پایان نامه بررسی فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت - word

اختصاصی از اینو دیدی دانلود پایان نامه بررسی فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت - word


دانلود پایان نامه بررسی فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت - word

 عنوان :

فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت

 

 

با فرمت قابل ویرایش word

 تعداد صفحات: 143 صفحه

 تکه های از متن به عنوان نمونه :

 

 

چکیده:

 

 

حج ، به معنای قصد ، آهنگ و حرکت بوده که در اصطلاح به قصد زیارت خانه خدا ، اختصاص پیدا کرده است..

 

هدف از این تحقیق و پژوهش ، بررسی فلسفه حج ، این واجب الهی ، از دیدگاه و منظر آیات قرآن کریم و روایات و سنت معصومین علیهم السلام می باشد و زمینه فلسفه و علل وجوب حج بیت الله الحرام و فلسفه آداب ومناسکی که در ایام و شرایط مخصوص بر زائر خانه خدا واجب می شود . بررسی و تحقیق فوق از نوع کتابخانه ای می باشد .

 

منابع مورد استفاده با استمداد اصلی از کلام الله مجید ؛ منابع دست اول از تفاسیر قدیم وجدیدو کتب روایی مختلف و متنوع ، نهج البلاغه ،... وکتب جدید در زمینه حج می باشد و در ضمن از بررسی بعضی از پایان نامه ها و مطالب مندرج در ماهنامه و روزنامه ها و نیز غفلت نشده است .

 

این پایان نامه شامل سه فصل می باشد:

 

در فصل اول به اثبات این که کعبه اولین مرکز جهانی برای عبادت است ، و سپس به علل وجوب حج و اهمیت و شرایط و ... آن پرداخته شده است .

 

* در فصل دوم فلسفه احکام حج از منظر آیات و روایات بیان شده و در نهایت حج را از منظر ابعاد اخلاقی ، سیاسی - اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی ، حقوقی ، جهانی بررسی و تبیین شده است.

 

* در فصل سوم فلسفه اعمال و آداب حج از احرام و تلبیه و طواف و سعی و عرفات و مشعر و منی و قربانی به طور مفصل از دیدگاه آیات و روایات بحث و توضیح داده شده است .

 

و در پایان شرایط حج مقبول و این که روح و جان کعبه ولایت است و حسن ختام پایان نامه خود را مزین به فرمایشات بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی قدس سره الشریف در خصوص اهمیت حج نموده ام.

 

حج به لحاظ تاریخی پیشینه بس ممتدی داردبه روایتی از زمان نزول آدم و حوا علیهما السلام بر کره خاکی که منزلگاه آن حضرت وعبادتگاه ایشان و حتی قبل از آن مطاف فرشتگان بوده است ، تخریب خانه خدا در زمان طوفان نوح و تجدید بنای آن توسط حضرت ابراهیم(ع ) یعنی 4 هزار سال قبل بوده که به جرأت می توان گفت کعبه کهن ترین معبدی است که تاریخ بشر سراغ دارد و تا کنون جایگاه خود را حفظ کرده است و یکی از پر استقبالترین معابد جهان شمرده می شود .

 

حج ، همچون برنامه های دیگر اسلامی برای مبارزه با نفس و رویکرد به فلاح و رستگاری است و مناسک حج با پوشیدن لباس احرام و حرکت از میقات آغاز می شود ، زائر در شرایطی قرار می گیرد که بیش از 20 عمل از جمله نگاه کردن به آیینه ، کشتن حشرات و حیوانات و ... موجب کفاره و یا بطلان حج می شود . این محدودیت ها دقت او را نسبت به محیط پیرامون و همچنین وظایف وی را در قبال دیگران از جمله محیط طبیعی و محیط زیست تبیین می کند و هر یک از مناسک حج نوعی بصیرت را می طلبد که زائر خانه خدا با تأمل متوجه برنامه عظیم اسلام و آیین ابراهیمی می شود و بینش جدیدی پیدا می کند .

 

حج انسان را با طبیعت و فوق طبیعت ، فرهنگ جهانی و تجربه ملتهای گوناگون و میراث موحدانه ابراهیم (ع ) و اسماعیل(ع ) پیوند زده و اساس خانه را به عنوان واحد جامعه توحیدی تعریف و مشخص می کند که انسان چگونه از منیت خود فاصله بگیرد و چگونه یکرنگی خود را با طبقات اجتماع حفظ کند و چگونه مذبح نفسانیات ، شهوات و پرستش شیطان را در رمی جمرات به نمایش بگذارد و نشان دهد انسان موحد نمی تواند با ابلیس درون و برون سازش کند بلکه باید تکلیف خود را با تمام شیاطین روشن کند و به نظام مقدس روی آورد که حقیقت و پرستش ذات احدیت تحت لوای ولایت و اساس آن را شکل می دهد .

 

 

 

مقدمه:. 1

فصل اول. 4

اهمیت جایگاه تحقیق حاضر.. ……4

الف) تعریف و تبیین موضوع :. 4

ب (اهداف تحقیق :. 6

پ) ضرورتهای تحقیق :. 7

ت)پیشینه موضوع :. 7

ث (فرضیه ها یا سؤالات اصلی و فرعی :. 9

سؤالات کلی (اصلی):.. 9

سؤالات فرعی :. 9

فصل دوم. 11

اولین مرکز جهانی برای عبادت.. 11

الف) علل شرافت کعبه بر بیت المقدس.. 21

ب) چگونگی کشف خانه خدا توسط ابراهیم :. 16

پ) آداب دخول کعبه:« أن لا تشرک بی شیئاً و...».. 17

ت) حکم نماز خواندن در کعبه:« والقائمین و الرکع و السجود »   18

ث) چهار عمل برای زائران خانه خدا:(للطائفین و القائمین و الرکع السجود).. 19

فصل سوم. 20

وجوب حج.. 20

الف)اهمیت و فضیلت حج:(و لله علی الناس حج البیت).. 20

ب)قلمرو وجوب حج :. 24

پ)شرایط وجوب حج : " من استطاع إلیه سبیلاً ". 25

وجوب حج و عمره :. 27

الف)ضرورت اخلاص در حج : " و اتموا الحج و العمرة لله ". 27

ب)احکام محصور و مصدود : " فإن أُحْصِرْتم فما استیسَرَ من الهدی "    29

پ)حرمت سر تراشیدن برای محصور قبل از رسیدن قربانی به قربانگاه :  03

ت)تقدم عمره بر حج در حج تمتع :. 30

ث)حلیت محرمات احرام پس از اتمام عمره تا شروع مناسک حج :  13

ج)همگانی بودن حج.. 32

چ)آفات ترک حج :. 32

محورهای کلی اعمال حج:.. 34

1- عنصر زمان............................................................................................................34

2-عنصر مکان ..…………………………………………………………………….35

ماههای حرام مایه قوام انسانها:.. 37

فصل اول. 39

فلسفه ی احکام حج از دیدگاه آیات و روایات.. 39

فلسفه حج از دیدگاه امام علی ( علیه السلام ) در نهج البلاغه :  45

الف ) فلسفه و ره آورد حج :. 45

ب ) فلسفه حج:.. 46

پ ) وصیت امام علی ( علیه السلام ) به امام حسن و امام حسین ( علیه السلام ) پس از ضربت خوردن آن حضرت :. 46

ت ) رسیدگی به امور حاجیان در مراسم حج :. 46

سفارش به رفع نیازهای حجاج.. 49

ث ) حج در روایات رسیده از سایر ائمه معصومین ( علیهم السلام )   49

ج ) نتیجه گیری از احادیث :. 54

فصل دوم. 54

فلسفه و اسرار عمیق حج :. 55

1-بعد اخلاقی حج ........................................…………………….........55

2-بعد سیاسی . اجتماعی :. 60

3-بعد فرهنگی  : ………………………………………………………………63

4-بعد اقتصادی حج :………………….. 65

  1. بعد حقوقی حج :.. 69
  2. اصول بین المللی حج :.. 71
  3. بعد جهانی حج :        ... 73

فصل اول. 76

فلسفه اعمال و آداب حج.. 76

اسرار اعمال حج :.. 76

گستردگی مسائل و اسرار حج :.. 76

چرا کعبه ، کعبه است ؟.. 77

غسل احرام ؛ شستشوی گناهان :.. 80

جامه احرام ، جامه طاعت :.. 81

تلبیه.. 83

محرمات احرام :.. 88

نظارت مستقیم خداوند بر اعمال حج :.. 91

اشواط سبعه :.. 94

حجرالاسود :.. 96

حجر و مقام :.. 98

مقام ابراهیم :.. 98

حجر اسماعیل :.. 100

حطیم.. 001

ملتزم :.. 100

مستجار :.. 101

ارکان کعبه :.. 101

آب زمزم ، جام طاعت :.. 102

صفا و مروه :.. 103

وجوب سعی میان صفا و مروه :.. 104

اسرار عرفات :.. 109

فضیلت و فلسفه عرفات :.. 111

وجوب وقوفین :.. 115

افاضه و کوچ به سوی مشعر :.. 118

منی ، سرزمین رسیدن به آرزوها :.. 119

رمی جمرات ؛ رمی هر شیطان و شیطنت :.. 121

قربانی ؛ سربریدن آز و طمع :.. 123

فلسفه قربانی :.. 124

اهمیت قربانی :.. 125

آداب قربانی :.. 126

تکلیف گوشتهای قربانی :.. 127

وجوب قربانی در حج تمتع.. 129

فصل دوم. 133

حجّ مقبول :.. 133

روح و جان کعبه ولایت است :.. 134

حسن ختام. 138

منابع و مآخذ. 140

 

و.......


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت - word

عنوان طرح پژوهشی: مقایسة مبانی فکری و سنت شعری رودکی (پدر شعر فارسی) و نیما یوشیج (پدر شعر نو فارسی)

اختصاصی از اینو دیدی عنوان طرح پژوهشی: مقایسة مبانی فکری و سنت شعری رودکی (پدر شعر فارسی) و نیما یوشیج (پدر شعر نو فارسی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عنوان طرح پژوهشی: مقایسة مبانی فکری و سنت شعری رودکی (پدر شعر فارسی) و نیما یوشیج (پدر شعر نو فارسی)


عنوان طرح پژوهشی: مقایسة مبانی فکری و سنت شعری رودکی (پدر شعر فارسی) و نیما یوشیج (پدر شعر نو فارسی)

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:62

 

فهرست
عنوان صفحه
مقدمه و پیشگفتار 3
نخستین شناسندگان رودکی 6
نخستین شناسندگان نیما یوشیج 9
عقاید و افکار رودکی: 11
1- عقاید و افکار حکیمانه و اندرزگویی 11
2- رقیق القلب و باهوش بودن رودکی 13
3- حس بی‌نیازی 14
4- نیکنامی 14
5- مذهبی بودن 15
عقاید و افکار نیما یوشیج: 17
1- مهربانی و دلسوز بودن 17
2- اجتماعی و سیاسی بودن نیما 19
3- پند و اندرزگویی 26
4- پایبندی نیما به زادگاه و طبیعت و مظاهر آن 27
5- استواری و پایبندی به عقاید 30
6- اصول عقاید نیما در باب نظم و نثر 31
7- عقاید مذهبی نیما 31
معلومات رودکی و بازتاب آن در اشعارش 32
1- قرآن و حدیث 36
2- اشاره به داستانهای قرآن و اساطیر سامی 37
3- بهره‌گیری از مضامین شعر عرب و اشاره به سرایندگان آنها 37
4- اشاره به اساطیر ایرانی و داستانهای پهلوانی 38
5- اشارات علمی و فلسفی 38
معلومات نیما یوشیج و بازتاب آن در اشعار وی 39
رودکی پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن 45
نیما پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن 52
فهرست منابع و مآخذ 59


مقدمه و پیشگفتار:
سالهاست که نام رودکی پیوسته با عنوان «پدر شعر فارسی» و نام نیما یوشیج (علی اسفندیاری) با عنوان «پدر شعر نو فارسی» همراه بوده است و گاه خواننده بدون آنکه علت واقعی این وجه تسمیه را بدند آن را به خاطر سپره و بارها ذکر نموده است.
شاعران بزرگواری که هر کدام در اعتلای فرهنگ و ادب غنی ایرانی بسیار کوشیده‌اند و تأثیرگذار بوده‌اند و هرکدام تحولات بسیار عظیمی را در زمانه و عصر خویش حاصل کرده‌اند.
افراد بسیاری نیز در معرفی آنان و توضیح و گزارش آثارشان گام نهاده‌اند.
اینکه در این طرح تحقیقاتی، اینجانب کوشیده‌ام تا بین مبانی فکری و سنت شعری این دو شاعر، مقایسه‌ای انجام دهم و در ضمن به علل و دلایلی که باعث شده است از میان خیل عظیم شاعران و گویندگان فارسی از دیرباز تاکنون این دو را به عنوان پدران‌ شعر فارسی برگزیده‌اند، بیان دارم.
به نظر اینجانب برای یک مقایسه‌ی اصولی و صحیح، نخست باید به بررسی و شناخت جزئیات مطالب مورد قیاس پرداخت و سپس نتیجه‌گیری نمود. البته قابل ذکر است که اگر بخواهیم یک مقایسه‌ی نسبتاً اصولی انجام دهیم؛ باید با توجه به آنکه تعداد ابیات بر جای مانده از این دو شاعر بسیار از لحاظ کمیت با هم اختلاف دارند و چون تعداد ابیات بر جای مانده از رودکی کمتر از هزار بیت است ولی در مورد نیما یوشیج این تعداد چندین برابر می‌باشد؛ لذا به ذکر پاره‌ای از آنها می‌پردازیم تا بدین وسیله یک توازن تقریباً منطقی بین شمار ابیات این دو شاعر از لحاظ ارزیابی برقرار گردد.
لازم به ذکر است که در تذکره‌ها و کتب تاریخ ادبیات درباره‌ی شمار اشعار رودکی سخن بسیار گرفته‌اند: برخی آن را متجاوز از یک میلیون بیت می‌دانند و برخی دیگر بر آن‌اند که 700 هزار بیت بوده، و نیز آورده‌اند که شعر رودکی در صد دفتر گردآوری شده بوده که بی‌گمان این ارقام مبالغه‌آمیز است. آنچه مسلم است رودکی پر شعر بوده و اکنون همان‌طور که ذکر شد مقدار اندکی از سروده‌های او در دست است. (1)
در این مجموعه تلاش شده است که با بررسی و تفحص بر روی اکثر آثار و تحقیقاتی که در باب این دو شاعر شده است و در کنار هم قرار دادن آن مطالب به نتیجه‌ای که مورد نظر است، دست یافته شود. در باب رودکی و نیما یوشیج تحقیقات و کتب فراوانی به انجام رسیده است؛ اما آنچه اکنون پس از سالها می‌تواند انگیزه‌ای برای تأمل و تألیفی دوباره در شعر و زندگی این دو شاعر باشد، یکی همان مقایسه‌ی مبانی فکری و سنت شعری این دو است و نیز شاید با این روش پاره‌ای از ابهامات به این گونه از میان برداشته شود و دیگر آن که شاید در کنار هم قرار دادن مطالب به صورت مقایسه‌ای راه تازه‌ای را در نقد و تحلیل اشعار این دو گوینده‌ی شهیر ایرانی به همراه داشته باشد.
مجموعه‌ی حاضر به هر حال کوششی است برای آشنایی و باز آشنایی که از منابعی بسیار با ارزش در این زمینه مدد جسته است.


دانلود با لینک مستقیم


عنوان طرح پژوهشی: مقایسة مبانی فکری و سنت شعری رودکی (پدر شعر فارسی) و نیما یوشیج (پدر شعر نو فارسی)