اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دین زرتشت

اختصاصی از اینو دیدی دین زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دین زرتشت


دین زرتشت مجموعه ای چهار کتابی را آماده کردیم که شامل مراسم زرتشتیان , پیشگویی های زرتشت , تحلیل همه جانبه ی دین زرتشتی و غیره . . . هست که ما را با تمدن کهن و دین باستانی خود و شباهت های آن با دیگر ادیان الهی آشنا می سازد.که کتب جالب و خواندنی می باشند.
آریایی ها برای هر ماه یک عید بزرگ و چندین عید کوچک داشتند که از آنها تنها سیزده بدر و چهارشنبه سوری و سال تحویل و روز سپندرمزگان ( عشق ) باقی مانده است.
علاوه بر این ها در این مجموعه با دیگر مراسم فراموش شده ی آریایی ها آشنا می شوید.



اشتراک بگذارید:


دانلود با لینک مستقیم


دین زرتشت

دانلودمقاله دین زرتشت

اختصاصی از اینو دیدی دانلودمقاله دین زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیسنا و سراینده گاثاها کهن‌ترین بخش اوستا است.
زرتشت توجه مورخین معاصر را حداقل به دو دلیل جلب کرده است: یکی مبدل شدن زرتشت به شخصیت ای افسانه ای است چنانچه در طی سال های ۳۰۰ قبل از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد اعتقادات مبنی بر اینکه او از علوم غیبیه مطلع بوده و از رسوم جادوگری آگاه، رایج شده بود. دیگر برداشت یکتاپرستانه او از خدا بوده که باعث گمانه زنی های مورخین معاصر در مورد تأثیرپذیری مسیحیت و یهودیت از تعلیمات زرتشت شده است.[۱]
بررسی زندگی زرتشت با دشواریهایی روبرو است که باعث شده مورخین در بهترین حالت زندگینامه هایی که از او نوشته شده را سست و در بدترین حالت آن را گمانه زنی محض بخوانند: یکی از این دشواری ها پاسخ به این سؤال است که چه بخشی از دین زرتشتی از دین قبیله ای که زرتشت در آن بزرگ شده آمده و چه بخشی از آن ناشی از دریافت های مذهبی و تعلیمات او میباشد؟ سؤال دشوار دیگر این است که دین زرتشتی دوره ساسانی تا چه حد دقیق تعلیمات زرتشت را حفظ کرده بود؟ سؤال دیگر اینکه، متون بدست رسیده از این آیین مانند اوستا و گاتاها، کتب نوشته شده به زبان پهلوی، و نوشته های نویسندگان یونانی، تا چه حد تصویر دقیقی از نظریات زرتشت ارایه میکنند؟[۱]
ریشه و معنای نام
در اوستا زَرَت اّشْتَرَ است. بیشتر از ده شکل برای نام زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زرادشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زره‌دست و زره‌هشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر می‌نامد.[۲] [۳]
از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز، معانی بسیاری برای واژه زرتشت گفته‌اند.آنچه که مشخص است این است که این نام مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است.البته بیش‌تر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند. کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمده‌است ولی این‌که چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شده‌است.[۴]
در جزء دوم این نام اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که نام وی با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی می‌دهد و به همان معنی است که امروز در فارسی می‌باشد[۴]. در گذشته برای شتر از آن جهت که حیوان بسیار مفیدی بود ارج و منزلتی خاص قائل بودند و بر نوزادان خود نام شتر را با پسوندهای خاص بر نوزادانشان مینهادند. همچنین در نوشته‌های تخت جمشید از شتر به عنوان هدیه‌ای که به داریوش اهدا میشد نام برده شده‌است.[۵] برای نمونه فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است. گاه نیز نام خانوادگی که سپیتمه است، افزوده می‌شود و به صورت زرتشتر سپیتمه یاد می‌شود. البته این نام خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان می‌گویند[۶] که به معنی خاندان سفید است [۷]. نام پدر زرتشت پوروش اسپ بوده[۸] که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را می‌دهد[۷].
اسپیتامه نام خانوادگی زرتشت بوده‌است. در بند دوی همایشت آنجا که همای مقدس همچون دوستی به زرتشت نزدیک میشود وی را محترمانه با این نام خطاب میکند. [۹]
در بین یونانیان
در زبان یونانی استرا(ástra) به معنی ستاره‌ها و زوروس (zōrós) به معنی ضعیف نشده‌است. این کهن‌ترین معنی نسبت داده شده در زبان یونانی است.[۱۰] دینون یونانی آن‌را به «ستاینده ستاره» ترجمه کرده‌است.بارتولومه جزء نخست را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کرده‌است و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کرده‌است. امروزه در منابع اروپایی، به پیروی از زبان یونانی، نام او زرواستر خوانده می‌شود.
زمان زرتشت
زمان ظهور زرتشت، با همهٔ پژوهش‌های دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پردهٔ ابهام است. درباره تاریخ زایش او دیدگاه‌های فراوانی وجود دارد. ارسطو و اودوکسوس‌ و هرمی‌ پوس‌ نوشته‌اند که‌ زرتشت‌ پنج‌ هزار سال‌ پیش‌ از جنگ‌ تروا می‌زیسته‌ است‌. دیوجانس‌ لائرتیوس‌ نیز به روایت از هردمودروس‌ و کسانتوس‌ همین‌ دیدگاه را بازگو کرده‌است. روایات‌ ایرانی، که‌ برپایهٔ منابع‌ پهلوی مانند بندهشن‌ و ارداویرافنامه تکیه‌ دارند و پس‌ از زوال‌ نفوذ آیین زرتشت‌ نوشته‌ شده‌اند، زایش زرتشت‌ را سه‌ قرن‌ پیش از اسکندر مقدونی‌ می‌دانند.[۸] این‌ روایت‌ به‌ وسیلهٔ بیرونی و مسعودی و دیگر نویسندگان ایرانی‌ پایدار ماند و تا قرن‌ گذشته‌ نیز اعتبار خود را حفظ‌ کرد. راه درست رفتن و به نتیجه رسیدن این است که گفته‌ها و نوشته‌های دانشمندان پیش از مسیح یونان را که نزدیک به ۲۵۰۰ سال از ما جلوتر بوده‌اند و از زرتشت و زمان او بهتر آگاهی داشته‌اند را بررسی کنیم و از روی آن‌ها به چگونگی این راز کهن پی بریم.[۱۱]
اکزان توس
نخستین مورخ یونانی که از زرتشت نام برده و زمانش را تعیین کرده‌است، اکزان توس (به انگلیسی: Xantus) یا خسانتوس لیدیایی می‌باشد که در قرن پنجم پیش از میلاد می‌زیست[۱۲] او در سدهٔ پنجم (۵۰۰-۴۵۰) پیش از میلاد مسیح میزیسته و نویسندگان دیگر از گفته‌های او یاد کرده‌اند. دیوژن لرتیوس (به انگلیسی: Diogenes Lartius) یونانی، در سال‌های نزدیک به دویست و ده (۲۱۰) پس از میلاد مسیح، پس از ذکر سخنانی از اکزان‌توس در دو نسخهٔ دستنویس، زمان زرتشت را با شمارهٔ ۶۰۰۰ (ششهزار) و در نسخهٔ دیگر با شمارهٔ ۶۰۰ (ششصد) سال پیش از لشکرکشی خشایارشاه به سوی یونان یاد کرده‌است. در خبر دیوژنس لرتیوس، شمارهٔ ۶۰۰۰ (ششهزار) از دو راه دارای ارزش است.
• نخست اینکه با گفته‌های شاگردان افلاتون و دیگر دانشمندان به خوبی سازگار است، در حالی که شمارهٔ ۶۰۰ (ششصد) با رای و نظر هیچ یک از دانشمندان سازگاری و نزدیکی ندارد.
• دوم اینکه دیوژنس لرتیوس، علاوه بر نوشتهٔ اکزان‌توس، سخن دیگری را نیز از هرمودوروس (به انگلیسی: Hermodoros) شاگرد افلاتون یاد می‌کند که به گفتهٔ او زمان زرتشت را ۵۰۰۰ سال پیش از جنگ ترویا (به انگلیسی: Troya) یاد می‌کند.
از این گفته‌ها چنین بر می‌آید که رای دیوژنس ششهزار سال پیش از لشکرکشی خشایارشا به یونان بوده و خواسته‌است با یادآوری از این شماره‌های هماهنگ، زمان پیغمبر ایران را نشان دهد. چون لشکریان خشایارشا که در سارد گرد آمده بودند در بهار سال چهارسد و هشتاد (۴۸۰) پیش از میلاد مسیح بو یونان روی آوردند، پس زمان زرتشت از روی شمارهٔ ششهزار، نزدیک به ششهزار و چهارصد و هشتاد (۶۴۸۰) سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد. از سوی دیگر چون گرفتن ترویا و افتادن آن به دست یونانیان در سال هزار و یکصد و هشتادوچهار (۱۱۸۴) سال پیش از میلاد مسیح می‌شود. همانگونه که می‌بینیم نتیجهٔ این دو گفتار با اندک ناسازگاری نشاندهندهٔ یک زمامن است که نزدیک به ۶۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح را نشان می‌دهد. بی‌گمان سرچشمهٔ این دو خبر یکی است و این ناسازگاری اندک در برابر روزگاری بس دراز که از هشتاد و پنچ سدهٔ پیش یاد می‌کند، چندان ارزشی ندارد و به پایهٔ کار سستی نمی‌رساند. در اینجا باید این را یادآور شویم که این شماره‌ها زمان زاییده شدن زرتشت را نمی‌نمایاند، بلکه زمان زندگی او را نشان می‌دهد. چون آوازهٔ زرتشت از سی سالگی به بالا بوده که به پایهٔ راهنمایی مردم رسیده است، از این رو باید سال‌های زندگی او را در آغاز این شماره‌هایی که یاد شد، دست کم نزدیک به چهل سال بدانیم. با این روش، زمان پیدایش او از روی شمارهٔ ششهزار اکزان‌توس، نزدیک به ۶۵۰۰ و از روی شمارهٔ پنج‌هزار (۵۰۰۰) هرمودوروس، بیش از ۶۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح می‌شود.
شاگردان افلاتون
افلاتون دانشمند نامی یونان در سال ۴۲۹ پیش از میلاد مسیح به دنیا آمد و در سال ۳۴۷ پیش از میلاد درگذشت. کتابی است وابسته به او که به نام آلکیبیادس (به انگلیسی: Alkibiades) می‌باشد. شاگردانش در زیرنویس‌هاو یادداشت‌هایی که به این کتاب نوشته‌اند، زمان زرتشت را ششهزار سال پیش از مرگ افلاتون یاد کرده‌اند. چنانکه می‌بینیم این گفته‌ها نیز زمان زرتشت را نزدیک به ۶۵ سده پیش از میلاد مسیح به عقب می‌برد و از نوشته‌های اکزان‌توس پشتیبانی می‌کند. شاگردان افلاتون که از زمان زرتشت یاد کرده‌اند، به نام ارتویا ارستاتالیس (ارستو)، اودوک سوسس (به انگلیسی: Euduxus)، هرمودوروس (به انگلیسی: Hermodoros) می‌باشند. گفته‌های این دانشمندنان در کتاب‌ّای نویسندگان نیز به جا مانده. از آن جمله، یکی پلینیوس (به انگلیسی: Plinius) رومی است که به پلینی بزرگ نیز یاد شده‌است. این دانشمند در سال ۲۳ پس از مسیح چشم به جهان گشود و در سال ۷۹ مُرد. از این دانشمند کتاب بزرگی به نام تاریخ طبیعی به جا مانده. پلینیوس در این کتاب می‌نویسد اودوک سوس و ارستاتالیس (ارستو)، زمان زرتشت را ششهزار سال پیش از افلاتون دانسته‌اند. خود پلینی بر این گفته‌ها می‌افزاید، موسی چندین هزار سال پس از زرتشت بوده‌است. آنچه بیان شد، گفته‌های اودوکوس و ارستو بود در کتاب پلینی. گفته‌های هرمودوروس شاگرد دیگر افلاتون نیز که زمان زرتشت را از ۶۲۰۰ پیش ازمیلاد بالاتر می‌برد، در بحش مربوط به اکزان‌توس بیان شد.
هرمیپوس
پلینیوس رمی یا پلینی بزرگ در همان کتاب تاریخ طبیعی خود می‌گوید: بنا به گفتٔ هرمیپوس (به انگلیسی: Hermippus)، زرتشت پنج‌هزار سال پیش از جنگ ترویا می‌زیسته است. هرمیپوس از دانشمندنان بزرگ یونانی بوده که در سال‌های نزدیک به ۲۵۰ پیش از میلاد مسیح به سر می‌برده‌است.
پلوتارخوس
پلوتارخوس (به انگلیسی: Plutarkhos) یا پلوتارک یونانی که در سال ۴۶ پس از مسیح زاده شد و در سال ۱۲۵ در گذشته‌است، زمان زرتشت را پنج هزار سال پیش از جنگ ترویا یاد می‌کند.
تئوپومپوس
در کتاب «پیشگفتاری بر اوستا»[۱۳] بنا به گفتهٔ تئوپومپوس از مردم خیوس (Khios) (همزمان فلیپ و اسکندر)، زمان زرتشت را پنجهزار سال پیش از جنگ ترویا می‌نویسد و بنا به گفتهٔ اودوک‌سوس، آن را شش هزار سال پیش از افلاتون یاد می‌کند و می‌نویسد:


ارستو نیز با اوپوکسوس هم‌رای می‌باشد و باستانی بودن آیین ایرانیان را جلوتر از آیین مصری‌ها می‌داند.

سوئیداس
سوئیداس یونانی در سال‌های نزدیک به ۹۷۰ پس از مسیح می‌زیسته. فرهنگی از او مانده که نام بسیاری از مردمان نامی روزگاران گذشته در آن یادشده. در این کتاب از دو زرتشت نام می‌برد. یکی دانای پارس و ماد که پنج‌هزار سال پیش از جنگ ترویا می‌زیسته و دیگری اخترشناسی در زمان نینوس. [نیازمند منبع]
منابع ایرانی پهلوی و پس از اسلام
در اوستای قدیم به زمان ظهور زرتشت اشاره‌ای نشده‌است. اما این مطلب، در دو رسالهٔ معروف پهلوی، یعنی بندهشن (کتاب آفرینش) و ارداویرافنامه، که هر دو در سدهٔ نهم و دهم میلادی تنطیم شده‌اند، مورد بحث قرار گرفته‌است. در کتاب بندهشن آمده‌است که زرتشت در سال ۲۵۸ سال پیش از انقراض شاهنشاهی هخامنشی به بعثت رسید. اما در ارداویرافنامه، بعثت زرتشت ۳۰۰ سال پیش از حمله اسکندر ذکر می‌شود و بنابراین، چون اسکندر ۳۳۰ پیش از میلاد به ایران حمله کرده‌است، تاریخ تولد زرتشت در حدود ۶۶۰ پیش از میلاد خواهد شد.[۱۴] مورخان ایرانی دورهٔ اسلامی مانند مسعودی و بیرونی، که جز منابع پهلوی اطلاعات دیگری در دست نداشتند، بعثت زرتشت را ۲۵۸ سال قبل از حمله اسکندر ذکر کرده و آن را ۵۵۸ پیش از میلاد دانسته‌اند.[۱۵]
اوستاشناسان و خاورشناسان
دیدگاه دیگر دربارهٔ زمان زرتشت، متعلق به بیش‌تر پژوهشگران و دانشمندان پارسی هند نظیر جمشید جی کاتراک[۱۶] می‌باشد که زادروز زرتشت را حدود ۶۶۰۰ سال پیش از میلاد ذکر کرده‌اند.[۱۷] نظر دیگری که توسط یکی از نویسندگان دانش‌پژوه پارسیان هند است بیان می‌کند که از روی ستاره‌شناسی و اخترشماری، زرتشت ۷۱۲۹ سال پیش از مسیح به دنیا آمده و تا سال ۷۰۵۲ پیش از مسیح زنده بوده‌است.
صراحت و قطعیتی که روایات سنتی به تثبیت دورهٔ زندگی زرتشت در سیصد سال پیش از اسکندر داده‌اند، سبب شد که بعضی خاورشناسان، نظیر: فردیناند یوستی، گلدنر، وست، و ویلیامز جکسون این تاریخ را تقریباً نزدیک به تحقیق بدانند.[۱۸]
از آن‌جا که بیشتر پژوهشگران طرفدار تاریخ سنتی، مبنای کار را روی مقارن بودن زرتشت با ویشتاسب، پدر داریوش قرار داده‌اند، نتیجه کار آنها یکسان است. چنان که هرتل و هرتسفلد که از شباهت اسمی استفاده کرده، پدر داریوش را با ویشتاسپ یکی دانسته‌اند، ناگزیر، زمان زرتشت را سال ۵۰۰ پیش از میلاد می‌پندارند.[۱۹]
البته زمان پیدایش آیین زرتشتی، چندان در روایات سنتی پهلوی قابل اعتماد نیست. چون، با توجه به این که همه مورخانی که زمان زرتشت را بین شش تا هفت هزار سال پیش از میلاد ذکر کرده‌اند، در عهد هخامنشی می‌زیستند، اگر زرتشت در دوران هخامنشیان ظهور می‌کرد، باید آن‌ها از آن اطلاع می‌داشتند. حتا ادعا شده‌است که اودُخوس و برخی دیگر، ۲۱ نسک اوستا را هم مطالعه کرده بودند.[۲۰][۲۱] با این وجود، چطور ممکن است هردودت، مورخ سرشناس یونان که مقارن داریوش بزرگ می‌زیسته‌است و حتی از بیان جزئی‌ترین موضوعات تاریخ ایران هم هرگز امتناع نکرده، از معاصر بودن زرتشت و پدر داریوش، آگاه نبوده باشد و یا اگر بوده، در امر به این مهمی به سکوت گذرانده است؟[۲۲]
از سوی دیگر، کسانی چون وندیشمن، ویلیام‌ گیگر، تیل، الدنبرگ، بارتولومه، ادوارد مایر، کریستن سن، مری بویس، ابراهیم پورداود و شاپور کاووسجی روایات سنتی را از همه جهات با دلایل قاطعی رد کرده‌اند.[۲۳][۲۴]
زبانشناسی
بررسی‌هایی‌ که‌ در صد و پنجاه‌ سال‌ پیش، نخست‌ در اروپا و پس‌ از آن‌ در آمریکا در زمینهٔ ادبیات‌ و مذاهب‌ و زبان‌های خاوری‌ انجام شده، این موضوع را مورد بررسی قرار داده‌است. زبان‌ اوستایی خویشاوند زبان‌ سانسکریت‌ است‌. گاتاها یا سرودهای مقدسی که‌ به‌دست زرتشت‌ ساخته‌ شده‌اند، طنینی عتیق‌ همانند سرودهای‌ ریگ‌ودا، دارند. همچنین‌ نزدیکی‌ محسوسی‌ میان دستور زبان‌ و وزن‌ و سبک‌ سرودهای‌ ریگ‌ - ودا، و دستور زبان‌ و وزن‌ و سبک‌ گاتاهای زرتشت‌ موجود است‌، و در حقیقت‌ ساختمان‌ صرفی‌ زبان‌ گاتاها از ساختمان‌ صرفی‌ سرودهای ریگ‌ - ودا، ابتدایی‌تر و ساده‌تر است‌. در هر حال‌ اکنون‌ این‌ دیدگاه وجود دارد که‌ تصنیف‌ گاتاها نمی‌تواند به‌ طور جداگانه‌ و در یک‌ فاصله‌ زمانی دور از زمان‌ تصنیف‌ وداها صورت‌ گرفته‌ باشد، و عصر زرتشت‌ را حداقل‌ یک‌ هزار سال‌ پیش از مسیح‌ می‌دانند.[۲۵]

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   39 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دین زرتشت

تحقیق در مورد آتش در زرتشت

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد آتش در زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آتش در زرتشت


تحقیق در مورد آتش در زرتشت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه18

 

بنام اهورای فروغ بخش

«مقدمه»

زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست

               گر بیفروزیش   

                  رقص شعله اش از هر کران پیداست

                      ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست

« نماز به تو آتش ، ای بزرگترین آفرید : آهورا مزدا و سزاوار ستایش »[1]

گرد زمان و تاراج و چپاول ، افکار و دیدگان و دلهایمان را پوشانده و مات و مبهوت چشم به زبانه های فروزان و گرمابخشی دوخته ایم که در آیینه چشمانمان

انعکاس یافته. بی اختیار دستها دراز می کنیم و بالای سرش قرار می دهیم و از آرامش حاصل از گرما و حرارتی که زیر پوستمان دویده آیینه چشمانمان بسته می شود.

مدتی در هیمن حالت سپری می شود و دو مرتبه دستها را از روی زبانه های آتش به سوی چهره مةی بریم و با کشیدن دستها به صورت گرمائی را که دستهایمان از آتش هدیه گرفته به چهره تقسیم می کنیم.

شاید باز هم بایستیم و از گرما لذت ببریم ، شاید هم برویم و به دنبال حل مشکلاتی که مجل لذت بردن بیشتر را به ما نمی دهند بدون اینکه لحظه ای بیاندیشیم


[1] - خرده اوستا – آتش نیایش

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آتش در زرتشت