اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره نقش امام خمینی و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی

اختصاصی از اینو دیدی مقاله درباره نقش امام خمینی و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نقش امام خمینی و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی


مقاله درباره  نقش  امام خمینی و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

نقش امام خمینی و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی

رهبری در همه فرآیندها، سازماندهی‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و جریانات اجتماعی در کنار عواملی چون زمینه‌ها، شرایط اجتماعی و باورهای مردم، نقش اصلی را در به بار نشستن اهداف و آرمان‌های جامعه دارد. از این رو یکی از عوامل مهم و اساسی در شکل‌گیری جریانات و تحقق خواسته‌های اجتماعی برخورداری از مدیر و رهبر به عنوان هدایت دهنده مسیر و جریان حرکت است که در همه اندیشه‌های مختلف در فرهنگ علوم سیاسی و اجتماعی مطرح می‌باشد. از این منظر، نقش حساس رهبری در شکل‌گیری نهضت اسلامی‌ در دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی ‌و سرنگونی رژیم کهنه و فرسوده شاهنشاهی در کشور و جایگزین شدن آن با نظام اجتماعی جدید برپایه مردم سالاری دینی و احیای دوباره اسلام در سطح جهان، موضوعی است که بر هیچکس پوشیده نبوده و به نظر همه کارشناسان اجتماعی و سیاسی، با توجه به دیگر اضلاع شکل‌گیری خیزش‌ها و انقلاب‌های اجتماعی از جایگاه و اهمیت ویژه و قابل توجه‌ای برخوردار است.

در واقع انقلاب اسلامی‌ ایران که با رهبری بی‌نظیر امام خمینی به وقوع پیوست یک انقلاب واقعی و تمام عیار به شمار می‌رود، چون همه عناصر لازم و ضروری در تعریف و ماهیت انقلاب‌ها، در انقلاب اسلامی ‌ایران وجود دارند و آنچه در این بحث بیش از پیش حائز اهمیت است، نقش رهبری حضرت امام در شکل‌گیری نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی‌است. چرا که خیزش‌ها و جنبش‌های دیگری در تاریخ معاصر ایران نیز شکل گرفته که

” امام خمینی(ره) به عنوان‌ نظریه‌پرداز نهضت‌ اسلامی‌ و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ‌توانست نقش رهبری را به بهترین شکل ممکن در تاریخ ایران و حتی جهان روشن سازد “

به دلیل عدم برخورداری از رهبری کارآمد توانمند و. . . به نتیجه نمی‌رسد. بر همین اساس در واکاوی شخصیتی حضرت امام(ره) به عنوان رهبری انقلاب اسلامی‌ در هدایت خیزش مردمی ‌و رسیدن به پیروزی، به این مسئله می‌توان اشاره کرد که ایشان رهبری مدبر، شجاع، متفکر، آگاه به زمان و مسائل جهانی بود که با بهره مندی از شیوه‌های نوین و بدیع، بزرگ‌ترین انقلاب معاصر را هدایت کرد. ایشان در کوران انقلاب، به عنوان چهره‌ای تاریخ ساز و پدیده‌ای استثنایی و کاریزماتیک جلوه کرد و به قول «یودو اشتاین باخ» مدیر مؤسسه شرق شناسی آلمان: «امام خمینی سیاسی ترین رهبر معنوی جهان، با شخصیتی جذاب و کاریزماتیک، تمام آرمان‌های جمهوری اسلامی‌که برمبنای آنها ساخته شده است، از افکار ایشان ریشه می‌گیرد.»

شهید مطهری نیز در کتاب انقلاب اسلامی ‌درباره این شخصیت مذهبی سیاسی می‌گوید: «من در وجود امام خمینی سه آمَنَ دیدم که بر ایمان من افزوده شد: «آمَنَ بِهَدَفِهِ» ؛ یعنی اگر همه دنیا هم جمع شوند، نمی‌توانند وی را از هدفش منصرف سازند. «آمَنَ بِقَوْمِهِ»؛ یعنی ایمان داشتن به روحیه مردم و از همه مهم‌تر «آمَنَ بِرَبِّهِ»؛ ایمان و توکل بر خدا.

برهمین اساس امام خمینی(ره) به عنوان‌ نظریه‌پرداز نهضت‌ اسلامی‌ و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ‌توانست نقش رهبری را به بهترین شکل ممکن در تاریخ ایران و حتی جهان روشن سازد که پیروزی انقلاب اسلامی ‌نتیجه نقش مؤثر رهبری در هدایت خیزش مردمی ‌و عبور از حوادث سخت و گوناگون در طول دوران شکل‌گیری، پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی‌بوده است. اصولاً نقش رهبری از همان نخستین جرقه‌های پیدایش انقلاب اسلامی ‌ایران در میان مردم به عنوان نقطه میثاقی برای وحدت و انسجام ملی شناخته

” نقش رهبری در مدیریت بحران‌های شکل گرفته از ابتدای انقلاب و گذر از فتنه‌های مختلف از جمله بحران ۷۸ و فتنه ۸۸ از مهم‌ترین مقولاتی است که نقش رهبری را در پیروزی، تکوین و تثبیت انقلاب اسلامی ‌مشخص کرده و ناکامی‌ و شکست دشمن را در اجرای پازل راهبردی خویش، یعنی براندازی نظام اسلامی‌ به دنبال داشته است “

شد و مردم در سایه پیروی از ولایت فقیه به پیروزی‌های درخشانی دست یافتند. از این رو اینچنین می‌توان گفت: «رهبری، مهم‌ترین علت حفظ انسجام در دوران انقلاب و عصر کنونی به شمار می‌رود.»

با توجه به بررسی و واکاوی نقش رهبری حضرت امام (ره) در شکل‌گیری نهضت انقلاب و پیروزی آن یکی از نکات دیگری که بیش از پیش حائز اهمیت بوده و نیازمند تبیین و قلم فرسایی است نقش رهبری در تثبیت و تداوم حرکت انقلاب اسلامی‌ است.

برهمین اساس در برهه کنونی استکبار با شناخت از این پتانسیل عظیم، به عنوان رمز بقای انقلاب اسلامی، تمام توان خود را بکار گرفته تا به اصل ولایت فقیه و رهبری هجمه وارد نماید، چرا که ضربات وارده بر پیکر زیاده خواهان داخلی و خارجی از سوی این جایگاه بوده و ناکامی ‌دشمن در طرح هر توطئه‌ای علیه نظام اسلام از سوی رهبری انقلاب، با مدیریت بحران و شناخت عرصه‌ و درک لحظه به وجود آمده است. در واقع در برهه شکل‌گیری نهضت، نقش رهبری باعث رسیدن به اهداف و آرمان‌های نهضت، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی ‌می‌گردد و در برهه‌ای دیگر، متناسب با مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی دستاوردها و پیروزی‌های دیگری را نصیب


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نقش امام خمینی و رهبری در پیروزی انقلاب اسلامی

دانلودتحقیق جامع وکامل درباره رهبری

اختصاصی از اینو دیدی دانلودتحقیق جامع وکامل درباره رهبری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رهبری

36صفحه

: تئوری و عمل

مقدمه

1- در این فصل درباره تعدادی از جنبه های تئوری عملی رهبری در موقعیت کار، گفتگو خواهد شد. پس از بررسی تئوری های عمده رهبری، سبک های مختلف رهبری شرح داده می شود.

2- پیش از ارائه یک تعریف عملیاتی از «رهبری» توجه مختصری به انواع رهبران مختلفی که شناخته شده‏اند و برخی مشکلات عملی ناشی از آن بی مناسب نیست. مهم ترین انواع رهبران عبارتند از:

الف- رهبر کاریزماتیک، که نفوذ او عمدتاً از شخصیتش سرچشمه می گیرد. مثل ناپلئون، هیتلر، چرچیل، بیلی گراهام و دیگزان. مشکل رهبری کاریزماتیک این است که تنها معدودی از مردم برای تبدیل همه اطرافیانشان به پیروان مشتاق، از این توانایی استثنایی برخوردارند. مساله دیگر اینکه توانایی ها یا ویژگیهای شخصی رهبر را نمی توان با آموزش به دست آورد، آموزش تنها می توانند آنها را تعدیل کند.

ب- رهبر سنتی، که مقام او از طریق وراثت تضمین شده است، مثل سلاطین، ملکه‏ها و روسای قبایل این نیز گروه دیگری است که تنها معدودی می توانند از امتیاز آن برخوردار باشند. در دنیای کسب و کار، این فرصت استثنائی را تنها در شرکت‏های کوچک خانوادگی می توان یافت.

ج- رهبر موقعیتی، که نفوذ او فقط به دلیل حضور در مکان و زمان مناسب است، مثلاً سرپیش خدمت در فیلم The Admirable Crichton ساخته جی ام باری. این نوع رهبری ماهیتاً چنان موقتی است که در دنیای صنعت و تجارت جایی ندارد. کسی مورد نظر است که بتواند نقش رهبری را در موقعیت های مختلف و در زمانی طولانی به عهده گیرد.

د- رهبر انتصاب شده، که نفوذ او مستقیماً از مقامش ناشی می شود، مثل بیشتر مدیران و سرپرستان. این نوع رهبری، رهبری بروکراتیک است که در آن قدرت مشروع از ماهیت و دامنه مقام درون سلسله مراتب سرچشمه می گیرد. در این جا مساله این است که اگر چه می توان قدرت مقام را تعریف کرد، اما صاحب مقام ممکن است به علت ضعف شخصیت، نداشتن آموزش کافی یا سایر عوامل بازدارنده، نتواند آن را به اجرا درآورد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق جامع وکامل درباره رهبری

پاورپوینت رهبری 75 اسلاید

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت رهبری 75 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت رهبری 75 اسلاید


پاورپوینت رهبری 75 اسلاید

 

دسته بندی : پاورپوینت 

نوع فایل:  ppt _ pptx

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از محتوی متن پاورپوینت : 

 

تعداد اسلاید : 75 صفحه

رهبری مقایسه رهبر با مدیر انواع قدرت سازمانهای رسمی سازمانهای غیررسمی سازمانهای غیررسمی سازمانهای غیررسمی چرا برخی از افراد توان رهبری اثربخش‌تری نسبت به دیگران دارند؟
چه عواملی رهبران اثربخش را از رهبران ناموثر جدا می‌سازد؟
چه عواملی رهبران را از پیروان متمایز می‌سازد؟
صفات مشخصه رهبر صفات مشخصه رهبر چگونه می‌توان تعیین کرد که کدام کودک در آینده رهبر می‌شود؟
سبک پیوستار رهبری سبک پیوستار رهبری شبکه مدیریت (یا سبک سنج مدیریت) سبکهای چهارگانه لیکرت سبکهای چهارگانه لیکرت سبکهای چهارگانه لیکرت نظریه‌های اقتضایی رهبری الگوی رهبری اقتضایی فیدلر الگوی رهبری اقتضایی فیدلر الگوی رهبری اقتضایی فیدلر الگوی رهبری اقتضایی فیدلر الگوی رهبری اقتضایی فیدلر نظریه رهبری مبتنی بر شناخت منابع نظریه مسیر ـ هدف نظریه مسیر ـ هدف نظریه مسیر ـ هدف نظریه مسیر ـ هدف نظریه رهبری مبتنی بر موقعیت چرا باید به پیروان توجه کرد؟
بلوغ پیروان چه معنایی دارد؟
بلوغ کاری بلوغ روانـی الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت نظریه اسنادی رهبری )Charismatic( رهبری فرهمند )Charismatic( رهبری فرهمند )Charismatic( رهبری فرهمند )Charismatic( رهبری فرهمند )Charismatic( رهبری فرهمند )Charismatic( رهبری فرهمند رهبران عملگرا و رهبران تحولگرا رهبران عملگرا و رهبران تحولگرا رهبران عملگرا و رهبران تحولگرا چند پرسش 1- آیا رهبری زنان با مدان فرق دارد؟
2- آیا فرهنگ ملی بر شیوه رهبری اثر می‌گذارد؟
3- آیا در رهبری، ژنها تاثیرگذار هستند؟
4- رهبران چگونه می‌توانند پیروان خود را اثربخش‌تر کنند؟
.

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  توجه فرمایید.

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
  • هدف فروشگاه کمک به سیستم آموزشی و رفاه دانشجویان و علم آموزان میهن عزیزمان میباشد. 


 

دانلود فایل  پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت رهبری 75 اسلاید

تحقیق و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان و سبک های رهبری با فرمت ورد

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان و سبک های رهبری با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان و سبک های رهبری با فرمت ورد


تحقیق و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان و سبک های رهبری با فرمت ورد

مفاهیم و ابعاد نظری راجع به توانمندسازی کارکنان

معنی توانمندسازی موضوع بحث و گفتگوهای زیادی بوده و در حال حاضر یک مفهومی است که بطور ضعیف تعریف شده است به همین ترتیب ماندروس و ویلسون[1] (1994) و راس و میلام[2] (1995) اظهار می دارند که این واژه بندرت بطور واضح تعریف شده و ذاتاً بطور لفظی بکار رفته است. یک دلیل ممکن برای این فقدان شفافیت، گرایش توانمندسازی به سمت اضافه شدن به مفاهیم مدیریت مثل مهندسی مجدد فرآیند  و مدیریت کیفیت فراگیرمی باشد(دانیتی و همکاران[3]،2002).

علاوه براین واژه توانمندسازی تنوع وسیع فعالیتها را نمایان می سازد، از توانمندسازی ساختگی[4] (دروغین) گرفته تا سطح بالایی از مشارکت و تفویض قدرت. به همین ترتیب ویلکینسون[5] (1998) پنج نوع توانمندسازی را شناسایی کرد: تسهیم اطلاعات، حل مشکل از پایین به بالا، استقلال کاری، شکل دهی نگرشی و خود مدیریتی.

 معنی اصلی توانمندسازی به " دادن اختیار و قدرت به " اشاره دارد(تالوچ[6]،1993). استفاده از واژه قدرت در تمامی تعاریف توانمندسازی نمایان می گردد. برای مثال لگی[7] (1995) بیان می دارد که توانمندسازی باید از بعد یک مدل توزیع مجدد نگریسته شود که به موجب آن تعادل قدرت در جهت همکاری و اعتماد تقویت   می شود. کانگر و کاننگو روی قدرت به عنوان نقطه مرکزی توانمندسازی " یا برای تقویت این گمان یا برای تضعیف گمان در ناتوانی شخصی" تمرکز دارند. قدرت اغلب بوسیله کنترل انتقالی توزیع گردیده است بطوریکه کارکنان این اختیار را دارا باشند که تصمیمات خودشان را اتخاذ کرده و آنها را بکار گیرند. همچنین آنها تمایزی بین معانی ارتباطی و انگیزشی توانمندسازی ایجاد کردند. بعد ارتباطی، روابط بین مدیران و کارکنان را هم قبل از توانمندسازی و هم بعد از آن می سنجد. بعد انگیزشی، فرآیندی را ارائه می کند که از طریق آن قوه ابتکار کارکنان نیاز خواهد داشت که به جریان بیفتد تا اینکه کارکنان احساس برانگیختگی کنند. نویسندگان دیگری در این زمینه، توانمندسازی را از لحاظ تعامل پویایش تعریف می کنند. برای مثال پاستور[8](1996) بیان می کند که " توانمندسازی بخشی از یک فرآیند یا یک تکامل است-تکاملی که پیش می رود هر زمان که شما دو یا چند نفر در یک ارتباط( بطور شخص یا حرفه ای) قرار دارید". لی و کوح[9] (2001)  توانمندسازی را به عنوان طبیعت بین الاذهانی سرپرستان و زیردستان  در نظر می گیرند. آنها بیان می دارند که توانمندسازی ترکیبی از حالات روان شناختی زیردست است که در آن زیردست از سوی رفتارهای توانمند کننده ی سرپرستان تحت تاثیر قرار گرفته است(نیکولا کینگ[10]،2005).

توانمندسازی به معنی قدرت بخشیدن[11] است بدین معنی که به افراد کمک کنیم تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند و براحساس ناتوانی[12] و درماندگی[13] خود چیره شوند هم چنین بدین معنی است که انگیزه درونی را برای انجام یک وظیفه بسیج کنیم. توانمندسازی افراد به معنی تشویق برآنان تأثیر می گذارد. یعنی این که فرصت هائی را برای افراد فراهم آوریم تا نشان دهند که می توانند ایده های خوبی آفریده و آن ها را به عمل برسانند.

توانمندسازی به معنی آن است که افراد را به طور ساده تشویق کنیم تا نقش فعال تری در کارشان ایفا کنند و تا آن جا پیش روند که مسئولیت بهبود فعالیت های خود را به عهده بگیرند و در نهایت به حدی از توان برسند که بدون مراجعه به مسئول بالاتر بتوانند تصمیمات کلیدی بزرگی بگیرند.(اسمیت،1381،ص10)

توانمندسازی به معنای "فراهم آوردن منابع و ابزار لازم برای افراد به گونه ای که برای آن ها قابل رویت بوده و آن ها را در جهت مصالح خود استفاده کنند" می باشد.

توانمندسازی به عنوان چهار وظیفه است که افراد هنگام انجام فعالیت کاریشان از خود بروز می دهند این چهار بعد توانمندسازی شامل معنی دار بودن، اثرگذاری، شایستگی و حق انتخاب می باشد(توماس،1990).

 در فرهنگ لغت وبستر[14] از توانمندسازی به عنوان تفویض اختیار با اعطای قدرت قانونی به سایرین تعبیر شده است. کانگر و کاننگو عنوان می دارند هر گونه استراتژی یا تکنیک مدیریتی که منجر به افزایش حق تعیین سرنوشت و کفایت نفس کارکنان گردد توانمند سازی آن ها را در پی خواهد داشت برعکس، هر استراتژی که برخورداری از حق تعیین سرنوشت و یا کفایت نفس کارکنان را تضعیف کند باعث تقویت احساس «عدم داشتن قدرت»[15] در آنها شده و عدم توانمندی را در پی خواهد داشت(کنگر و کانگو[16]،1988).

در واقع فرهنگ لغت آکسفورد فعل توانمندسازی را به عنوان «توانا ساختن» تعریف می کند. توانا ساختن عبارت است از ایجاد شرایط لازم برای ارتقاء انگیزش افراد در انجام وظایف شان از طریق پرورش احساس کفایت نفس. به اعتقاد نظریه پردازان مدیریت توانمندسازی هم عبارت است از در اختیار قرار دادن منابع مورد نیاز در دسترس کارکنان و هم عبارت است از تقویت احساس مهم بودن[17] در آن ها با توجه به آن چه گذشت . کانگرو کاننگو تفویض اختیار را پایة اصلی فرایند توانمندسازی کارکنان به شمار می آوردند ولی برای تحقق کامل آن شرایط دیگری نیز لازم است بنابراین توانمندسازی عبارتست از:

فرایند تقویت کفایت نفس افراد سازمان از طریق شناسایی و معرفی شرایطی که باعث احساس «عدم برخورداری از قدرت» در آن ها شده و تلاش در جهت رفع آن ها هم با کمک اقدامات رسمی سازمان و هم با بهره گیری از متون غیر رسمی تهیه و تدارک اطلاعاتی که به کفایت آن ها در سازمان کمک کند(کانگر و کانگو،1988).

توانمندسازی به این مفهوم است که افراد تصمیمات و اقدامات خود را بر عهده بگیرند ولی تعیین وظایف به این مفهوم است که افراد چه کارهائی باید انجام دهند. (ویلکاکس، 1379: 6) توانمندسازی یکی از مفاهیم برجسته مدیریت نوین می باشد. مهمترین هدف توانمندسازی راهنمائی و آموزش مهارت های لازم برای کارکنان جهت انجام تصمیمات مستقل با توجه به معیارهای فرهنگ سازمانی می باشد.

توانمندسازی به عنوان یک واقعیتی است که فرصت تصمیم گیری به وسیله گسترده شدن حیطه اختیارات را فراهم می آورد. توانمندسازی باعث شکسته شدن سلسله مراتب سنتی ساختارهای سازمان می گردد زیرا کارکنان صفی به مسائل و مشکلات نزدیکترند و باید به آن ها اختیار لازم جهت حل مسائل واگذار شود(بلانچارد،1996).

در حالیکه تعاریف متعددی از توانمندسازی وجود دارد، آن آشکار می سازد که کانون این مفهوم، فرآیند پویای توزیع مجدد قدرت میان مدیریت و کارکنان است ( که اکثر به شکل افزایش اختیار و مسئولیت کارکنان رایج است). ممکن است که دو بعد کلیدی از توانمندسازی از ادبیات شناسایی شود: اول؛ دیدگاه روان شناختی[18](ارگانیکی) که روی اینکه چطور کارکنان توانمندسازی را درک می کنند، تمرکز دارد و بعد دوم؛ دیدگاه چند بعدی[19](ارتباطی یا مکانیکی) است که دقیقاً نقش مدیران و رهبران را بررسی می کند

 

 

 

2-5- ریشه های توانمندسازی

اصطلاح توانمند سازی از دو دهه 1980و 1990 بسیار رایج شده است. توانمند شدن در رشته های روانشناسی، جامعه شناسی و دین شناسی ریشه هایی دارد که به دهه گذشته حتی قرن های گذشته بر می گردد. آدلر[20] در سال 1997 در زمینه روانشناسی مفهوم "انگیزه تسلط[21]" را با تأکید بر تلاشی که افراد برای کسب تسلط در برخورد با جهان خود دارند مطرح کرد. چندین دهه قبل، مفاهیم مشابهی معرفی شدند، وایت[22] در سال 1959 بیان نمود" انگیزه اثر گذاری[23]" یک انگیزه درونی که باعث می شود چیزها اتفاق بیفتد. برهم[24] در سال 1966 توانمند سازی را " واکنش روانشناختی[25]" که برای آزادی از محدودیت ها اشاره دارد بیان نمود. " انگیزه تبحر"[26] تلاشی برای رویایی با چالش ها و غلبه بر آن هاست. (وتن و کمرون، 1378،ص17)

 در هر یک از مطالعات، مفاهیم ریشه ای به مفهوم توانمند شدن یعنی تمایل افراد به تجربه به خود کنترلی[27] و به خود اهمیت دادن[28] و برای خود آزادی قائل شدن شباهت دارد. در جامعه شناسی، مفاهیم توانمند شدن در مورد بیشتر جنبش ها که در آن مردم برای آزادی و کنترل اوضاع و احوال شخصی خویش مبارزه می کردند اساسی بوده است. در الهیات ، مجادلات درباره اختیار و جبر، خودرأیی در مقابل تسلیم، قضا و قدر در مقابل ایمان، انسان گرایی  در مقابل اثبات گرایی در طول قرن ها مطرح بوده است. ریشه ی همه این مباحث، اشکال تغییر یافته موضوع توانمندی در مقابل ناتوانی و درماندگی است. به طور خلاصه در مدیریت سابقه استفاده از اصطلاح توانمند سازی به دموکراسی صنعتی و دخیل نمودن کارکنان درتصمیم گیری های سازمان تحت عناوین تیم سازی، مشارکت و مدیریت کیفیت فراگیر بر می گردد.


1- Mondros & Wilson

[2] - Russ & Millam

[3] - Dainty et al

[4] - Sham Empowerment

[5] - Wilkinson

[6] - Talloch

[7] - Legge

[8] - Pastor

6- Lee & Koh

[10] - Nicola king

2- Enable

3- Powerlessness

4- Helplessness

[14] -Webster

[15] -Powerlessncess

[16] - conger & Kanungo

[17] -Self worth

[18] - Psycholodical dimension

[19] - Multi-dimensional

[20]- Adler

2- Mastery Motivation

[22]- White

4- Efectance Motivation

[24]- Brehm

6- Psychological reactance

7- Competence Motivation

8- Self - Conterol

9- Self- importance

 

 

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 115

مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی

منابع فارسی کامل

منابع انگلیسی کامل

ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و پیشینه تحقیق توانمندسازی کارکنان و سبک های رهبری با فرمت ورد

مقاله در مورد رهبری کاریزماتیک

اختصاصی از اینو دیدی مقاله در مورد رهبری کاریزماتیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

کاریزماتیک (به انگلیسی: Charismatic) یا (رهبری کاریزماتیک) در اصطلاح سیاست به حکومت مبتنی بر فرمان‌برداری غیرعادی و استثنایی از یک فرد به خاطر تقدس دینی و الگو بودن وی می‌باشد.

تاریخچه

گرچه، ماکس وبر به عنوان مبدع و نشردهنده نظریه رهبری کاریزماتیک شناخته شده است، اما تقریباً تمام کسانی که پس از رنسانس صاحب‌نظر در مسائل فلسفی و انسانی بوده‌اند، به نوعی به این مطلب اشاره کرده‌اند. در دوران پس از رنسانس نظریات مختلفی در شناخت طبیعت و سرشت انسان ارائه شده است. گروهی از صاحب‌نظران معتقد بودند که انسان دارای بعد منطقی، عقلایی و استدلالی است. در مقابل آنها، گروهی اعتقاد داشتند که انسان‌ها از مجموعه‌ای از احساسات، عواطف و هیجانات برخوردارند که موجب بروز رفتار می‌شود. تا زمان ماکس وبر نظر دقیقی وجود نداشت که کدام بعد از وجود انسان باعث ایجاد رفتار شده و یا آن را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. کار مهم ماکس وبر این بود که در بعد عقلایی، مفهوم دیوان‌سالاری و در بعد عاطفی، مفهوم کاریزماتیک را ارائه کرد و تمایز بین این دو مفهوم را کاملاً مشخص ساخت. امروزه، مفهوم دیوان‌سالاری به عنوان زیر بنای نظریه‌های مدیریت شناخته می‌شود، اما مفهوم کاریزماتیک در ابتدا با برخوردهایی تخطئه‌آمیز روبه‌رو شد. با گذشت زمان، این مفهوم سرانجام توانست در فرهنگ نظری رسوخ کند. البته شرح و بسط‌های فراوانی نیز بر نظریات ماکس وبر شده است که از بیان آنها خودداری می‌شود. کاریزما، در لغت یعنی فرهمند یا فرمندی و یا به عبارتی دیگر جاذبه استثنایی. کاریزماتیک کلمه‌ای یونانی به معنای موهبت است. کلمه کاریزما در کتاب مقدس مسیحیان به کار رفته است تا روح مقدس را توصیف کند. وحی، حکم، تعلیم، کشیش، عقل و شفا دادن، نمونه‌ای از موهبت‌های پرجذبه‌اند که در کتاب مقدس مسیحیان توصیف شده‌اند.

کاریزما چیست

کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته می‌شود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوق‌العاده است. این اصطلاح اغلب در علوم سیاسی و جامعه‌شناسی به کار برده می‌شود تا زیرمجموعه‌ای از رهبرانی را که با استفاده از نیروی توانایی شخصی خود می‌توانند تأثیراتی عمیق و استثنایی در پیروان خود داشته باشند، توصیف کنند. وبر، کاریزما را چنین توصیف می‌کند:

ویژگی خاصی از یک شخصیت پدیده

رهبری کاریزماتیک یا رهبری مبتنی‌بر جاذبه استثنایی، به‌گونه‌ای از رهبری گفته می‌شود که دارای قدرت و توانایی الهام‌بخشی به پیروان باشد و این در حالی است که توانایی‌ها صرفاً از نیروی شخصیت و تعهد فرد سرچشمه گرفته باشد. در این نوع رهبری، رابطه‌ای بدون استفاده از پاداش‌های مالی و اعمال زور برقرار می‌شود.

عوامل ظهور رهبری کاریزماتیک

به طور کلی، دو دیدگاه در مورد عوامل ظهور رهبری کاریزماتیک وجود دارد:

شرایط اجتماعی و تاریخی: بعضی محققان علم مدیریت گفته‌اند شرایط اجتماعی و تاریخی عوامل اصلی بحرانی در ظهور رهبران کاریزماتیک هستند (کانگر و کانانگو، 1987: 2). وبر، رهبری کاریزماتیک را پدیده‌ای می‌داند که اغلب در شرایط و وضعیت‌های منحصر بفرد و نادر ظهور می‌کند (حداقل از نظر آماری این چنین است). آقای آبربچ براساس تحلیل‌هایی که در زمینه بسیاری از رهبران کاریزماتیک صورت گرفته است، می‌گوید:

رهبران کاریزماتیک، پیش از بحران‌هایی که آنها را به قدرت می‌رساند، اغلب نالایق، معمولی و کم‌جاذبه به نظر می‌رسند

وی معتقد است پیوند عمیق احساسی پیروان با رهبران کاریزماتیک، احتمالاً از موقعیت‌ها و وضعیت‌هایی خاص در سازمان سرچشمه می‌گیرد. روچ معتقد است زمان اوج شکوفایی رهبران کاریزماتیک اغلب در خلال زمان‌هایی است که ناآرامی و نارضایتی اجتماعی، بویژه داخل شرکت وجود دارد. در چنین مواقعی، بی‌تجربگی و ارزش‌های ضدانسانی سازمان‌ها باعث می‌شود تا پیروان، از رهبران اطاعت کنند و واکنش‌های روانی تازه‌ای از خود نشان دهند. از نظر آنها، وجود بحران، عامل اصلی رفتارهایی است که به شخصیت رهبر کاریزما (به عنوان هسته مرکزی) پیوند می‌خورد.

پویایی‌های بین رهبر و پیرو: سه نوع رابطه عاطفی و احساسی بین رهبران و پیروان وجود دارد. این روابط در نهایت منجر به شکل‌گیری رهبران کاریزماتیک در سازمان‌ها و حتی جوامع می‌شوند. این سه نوع رابطه عبارتند از:

انعکاسی

نمادین (سمبلیک)

توسعه‌ای

1. روابط انعکاسی: این نوع روابط ریشه در مکانیسم روان‌شناسی فرافکنانه دارد. خصیصه اصلی فرافکنی، در این حقیقت خلاصه می‌شود که فرایندهای ناخودآگاه رخ داده در روابط متعدد را نشان می‌دهد. لیند هولم (۱۹۸۸) روابط رهبری را همانند افتادن در دام عشق می‌داند. در چارچوب این نظریه، طرح‌هایی مشابه انسان عاشق برای پیروان وجود دارد، نظیر رفتارهای عاشقانه،


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد رهبری کاریزماتیک