اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌آموزان پایه اول را به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن افزایش دهم؟

اختصاصی از اینو دیدی اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌آموزان پایه اول را به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن افزایش دهم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌آموزان پایه اول را به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن افزایش دهم؟


اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌آموزان  پایه اول را به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن افزایش دهم؟

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

    فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

    تعداد صفحه:35

چکیده

     عنوان اقدام پژوهی حاضر این است که ، چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌آموزان پایه اول را به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن افزایش دهم؟ و هدف اصلی آن نیز افزایش میزان علاقه مندی دانش‌آموزان یاد شده به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن می باشد. اما نکته ای که اشاره به آن خالی از لطف نمی باشد ، آن است که اگر چه موضوع و عنوان اقدام پژوهی حاضر، تکراری به نظر می رسد ، اما باید اذعان نمود که گاهی از اوقات ، تکرار نه تنها زیبا و ضروری ست ، که بسیار حیاتی نیز می باشد ! از آن جمله می توان به تکرار شب و روز، تکرار نمازهای پنج گانه در هر روز وغیره اشاره نمود. علاوه بر این ، آشنا نمودن کودکان با اصول و مبانی دین اسلام، به ویژه قرآن کریم ، آن هم در پایه اول دبستان ، همواره نیازمند تکرار است. زیرا عامل « تکرار » در فرایند تدریس ، امری اجتناب ناپذیر می باشد. بدون شک ، انجام این تحقیق ، از ابعاد گوناگون دارای اهمیت و ضرورت بسیار بوده است. زیرا از یک سو، علاوه بر ایجاد علاقه مندی در دانش‌آموزان پایه اول دبستان ……… به درس قرآن ، میزان فعالیت و مهارت آنان در روخوانی ، روان خوانی ، قرائت و حفظ آیات ، پیام ها و داستان های قرآنی را افزایش می داد و از دیگر سو، موفقیت دانش‌آموزان در یادگیری دیگر دروس( قرائت فارسی ، جمله نویسی ، املا و غیره ) را نیز امکان پذیر می ساخت.

واژگان کلیدی :

دانش آموزان – پایه اول- قرآن – علاقه مندی


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان علاقه مندی دانش‌آموزان پایه اول را به درس قرآن و فعالیت های مربوط به آن افزایش دهم؟

مقاله تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

اختصاصی از اینو دیدی مقاله تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان


مقاله تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

دانلود مقاله تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

نوع فایل : Word

تعداد صفحات : 26

● چکیده:
این مقاله به عنوان گزارشی از یافته‌های یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه‌ متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مورد بررسی قرار دهد. یافته‌های مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانه‌ای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، ۷۲ کلاس پنجم به صورت تصادفی طبقه‌‌ای و ۲۱۸۸ دانش‌آموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل داده‌های کمی پژوهش، با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
● مقدمه
آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همهٔ این کشورها، آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل می‌کنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانش‌آموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونه‌ای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازکار باز ایستد، کارآیی اجزای دیگرنظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.
با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون‌ دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، می‌توان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامه‌ریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار می‌دهند که با انجام پژوهش می‌‌توان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینه‌‌های اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملکرد صحیح را در عرصه‌های مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.
از این رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سؤال زیراست:
آیا بین میزان امکانات آموزشی کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه‌ وجود دارد؟
آیا بین جاذب بودن کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟
عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که درشش قسمت به شرح ذیل دسته‌بندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است...
۱) نور و متغیرهای مربوط به آن:
نوع فعالیت/شرایط/شدت و روشنایی بر حسب لوکس
۲) ابعاد ظاهری کلاس:
۳) حرارت و تهویهٔ کلاس:
حجم فضا به ازای هر دانش‌آموز/تعداد دفعات تعویض هوا
4) صدا و متغیرهای مربوط به آن:
۵) سازماندهی و آرایش کلاس:
۶) تجهیزات آموزشی:
● روش تحقیق
▪ جامعه و نمونه آماری:
▪ ابزار‌های گردآوری اطلاعات:
برای انجام پژوهش حاضر از ابزارهای:
۱) پرسشنامه:
۲) مشاهده:
۳) آزمون پیشرفت تحصیلی:
▪ سؤالهای ادبیات:
▪ سؤالهای ریاضی:
▪ سؤالهای علوم:
● یافته‌ها
۱) سؤالات پرسشنامه:
2) فرم مشاهده:
جدول ۴) توزیع فراوانی و درصد پاسخهای مربوط به شاخصهای فیزیکی کلاس درس
۳) پیشرفت تحصیلی:
جدول ۵) مقایسه میانگین کل دروس دانش‌آموزان در مناطق و نواحی مورد پژوهش
● تجزیه و تحلیل استنباطی داده‌های مربوط به سنجش سؤالهای تحقیق
● بحث و نتیجه‌گیری و پیشنهادها:


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

اختصاصی از اینو دیدی تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان


تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

 

  • چکیده:

این مقاله به عنوان گزارشی از یافته‌های یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه‌ متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مورد بررسی قرار دهد. یافته‌های مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانه‌ای گزارش شده است.

به منظور انجام پژوهش، ۷۲ کلاس پنجم به صورت تصادفی طبقه‌‌ای و ۲۱۸۸ دانش‌آموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند.[۱] روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل داده‌های کمی پژوهش، با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.

  • مقدمه

آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همهٔ این کشورها، آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل می‌کنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانش‌آموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونه‌ای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازکار باز ایستد، کارآیی اجزای دیگرنظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.

با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون‌ دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، می‌توان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامه‌ریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار می‌دهند که با انجام پژوهش می‌‌توان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینه‌‌های اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملکرد صحیح را در عرصه‌های مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.

 

این فایل به همراه متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت "word  " در اختیار شما قرار می‌گیرد.

 

تعداد صفحات : 28

 

یونی شاپ


دانلود با لینک مستقیم


تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

پروژه اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش‌آموزان مبتلا به نارسا خوانی تحولی. doc

اختصاصی از اینو دیدی پروژه اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش‌آموزان مبتلا به نارسا خوانی تحولی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش‌آموزان مبتلا به نارسا خوانی تحولی. doc


پروژه اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش‌آموزان مبتلا به نارسا خوانی تحولی. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 85 صفحه

 

چکیده:

در پژوهش حاضر، اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تحولی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد 165 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخوانی در مقطع ابتدایی از پایه های سوم، چهارم و پنجم به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای  به صورت تصادفی انتخاب و سپس از میان آنها تعداد 60 دانش آموز پس از اجرای آزمونهای تشخیصی ( از جمله آزمون هوشی وکسلر کودکان، آزمون اختلال خواندن، آزمون ADHD و آزمون اختلال سلوک ) به صورت هدفمند برگزیده شدند. سپس، آزمودنیهای نارساخوان بر مبنای مقیاس طبقه بندی بیکر، درچهارگروه آزمایشی وگواه نوع L/p ( تعداد هر گروه 15 نفر ) به صورت تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون در هر دو گروه، گروههای آزمایشی نوع L/p به مدت 20 جلسه، تحت درمان شیوه های نوروسایکولوژی (HSS ) قرار گرفتند. اما گروههای  گواه نوع L/p، هیچگونه روش درمانی را دریافت نکردند. پس از آن، در هر دو گروه آزمایشی و گواه، پس آزمون ( بلافاصله پس از اتمام درمان ) و آزمون پی گیری ( پس از گذشت 4 ماه ) به اجرا درآمد. در پایان داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته، تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمونt  وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهشی حاکی از آن بود که اولاً مداخله های نوروسایکولوژی بر مبنای مدل تعادل خواندن بیکر سبب افزایش میزان دقت و درک خواندن دانش آموزان نارساخوان نوع L گردید. همچنین این شیوه ها موجب افزایش میزان درک وسرعت خواندن دانش آموزان نارساخوان نوع p گردید. ثانیاً، کاربرد این شیوه های درمانی موجب پایداری اثرات درمان  ( پس از گذشت 4 ماه ) در این گروه از کودکان شد.

 

مقدمه:

1ـ تعریف اختلالهای یادگیری

اصطلاح اختلالهای یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش‌آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می‌شوند، و در عین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمی‌گنجند. شاخه‌های علمی متعددی به این حیطه کمک کرده‌اند (مثلاً پزشکی، زبان‌شناسی، روان‌شناسی، و آموزش و پرورش)، و حاصل این چندرشته‌ای بودن مبنایی، سبب بوجود آمدن اصطلاحات و تعریفهای متعددی گردیده است.

اصطلاح اختلالهای یادگیری  نخستین بار توسط ساموئل کرک  در سال 1963 مطرح گردید. کرک در جلسة نشست والدین و مربیان در شیکاگو این اصطلاح را پیشنهاد نمود و این به خاطر برچسبهای گوناگونی بود که برای توصیف کودکانی با هوش طبیعی که دچار مشکلات یادگیری بودند، به کار می‌رفت. این چنین کودکان اغلب به عنوان آسیب دیده خفیف مغزی،  کندآموز ، نارساخوان یا معلولیت ادراکی ، نامگذاری شده‌اند که هر یک از این اصطلاحات با محدودیتهایی همراه بودند (لرنر، 1993).

بنابراین از زمان پیدایش حوزه اختلالهای یادگیری، متخصصان به دنبال تعریف مناسبی می‌گشتند که به طور جامع، ماهیت ویژه اختلالهای یادگیری را تبیین کند. به دلیل ماهیت پیچیده این حوزه، متخصصان تاکنون قادر نبوده‌اند، تعریف جامعی از اختلالهای یادگیری ارائه دهند. تعاریف بسیاری توسط متخصصان عصب‌شناختی و روان‌شناختی صورت گرفته است که در ذیل به ارائه شاخص ترین آنها می‌پردازیم:

1) تعریف کمیتة مشورتی ملی در مورد کودکان معلول (NACHC)

کمیته مشورتی ملی در مورد کودکان معلول  (NACHC) در سال 1968 شکل گرفت تا یک تعریف قابل قبول در زمینه اختلالهای یادگیری ارائه کند. این کمیته تحت سرپرستی کرک، تعریفی ارائه کرد که در قانون عمومی 230-91 آئین‌نامه اختلالهای یادگیری خاص در سال 1969 گنجانده شد. این تعریف به شرح ذیل است:

«کودکان مبتلا به اختلالهای یادگیری خاص در یک یا چند فرآیند اساسی روان‌شناختی از قبیل فهم یا کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری مشکل دارند، این مشکلات ممکن است به صورت اختلال در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا حساب بروز کند. این تعریف شامل شرایطی از جمله نارساییهای ادراکی، آسیب مغزی، بدعملکردی جزئی مغز ، نارساخوانی، زبان پریشی تحولی  و غیره می‌شود، اما آن دسته از مشکلات یادگیری را که نتیجه نقصهای بینایی، شنوایی، یا حرکتی، عقب‌ماندگی ذهنی، اختلالهای هیجانی یا محرومیتهای محیطی است، شامل نمی‌شود» (لرنر، 1993).

این تعریف به طور گسترده پذیرفته شد و در بسیاری از ایالت ‌های امریکا مورد استفاده قرار گرفت. نتایج دو بررسی که به وسیلة وزرات آموزش و پرورش امریکا در سالهای 1974 و 1975 انجام شد، نشان داد که 62 درصد از 50 ایالت امریکا تعریف مزبور را بکار بردند (مرسر ، فورگان ، و ولکلینگ ، 1976، مارفی ، 1976). پس از چندی انتقادهای فزاینده نسبت به تعریف NACHC و ارائه قانون عمومی 142-94 موجب شد تا تلاشهای زیادی برای اصلاح و بهبود تعریف مذکور صورت گیرد. مسئولیت اصلاح این تعریف را وزارت آموزش و پرورش امریکا برعهده گرفت. در سال 1977 تعریف دقیق‌تری از اختلالهای یادگیری در آئین‌نامه فدرال  بیان گردید.

2) تعریف آئین‌نامه فدرال (1977):

وزارت آموزش و پرورش امریکا پس از تلاشهای گسترده برای اصلاح تعریف کمیته مشورت ملی (NACHC) آئین‌نامة فدرال 1977 را انتشار داد که شامل مقررات وضع شده برای تعریف و مشخص کردن دانش‌آموزان دارای اختلالهای یادگیری تحت قانون 142-94 بود. این تعریف تقریباً مشابه با تعریف کمیتة مشورتی ملی در مورد کودکان معلول می باشد (NACHC). وبه شرح زیراست:

«اختلال یادگیری ویژه به معنی اختلال در یک یا چند فرآیند اساسی روان‌شناختی مانند درک یا کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری است که ممکن است خود را به صورت توانایی ناقص در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی نشان دهد. این اصطلاح شامل اختلالهای ادراکی، آسیب‌مغزی، بدعملکردی جزئی مغز، نارساخوانی و زبان پریشی تحولی می‌شود. اما کودکانی را که مشکلات یادگیری آنان ناشی از نقصهای بینایی، شنوایی، یا حرکتی بوده یا براثر عقب‌ماندگی ذهنی، اختلال هیجانی، یا محرومیت‌های محیطی، فرهنگی یا اقتصادی ایجاد شده باشد، دربرنمی ‌گیرد (به نقل از هانت و مارشال ، 2002).»

این تعریف به طور گسترده مورد پذیرش قرار گرفته و بسیاری از ایالت‌ها (بیش از 50 ایالت) در امریکا، تعریف فدرال را در زمینه اختلالهای یادگیری ویژه به عنوان تعریف ایالت خود بکار بردند. براساس این تعریف ، در صورتی یک دانش‌آموز مبتلا به اختلال یادگیری است که اولاً تجارب و امکانات یادگیری متناسب با سن و توانایی‌اش ارائه شود، اما وی نتواند در یک یا چند زمینه از قبیل زبان گفتاری، درک مطلب شنیداری، زبان نوشتاری، مهارتهای اساسی خواندن، درک مطلب، محاسبات یا استدلال‌های ریاضی متناسب با سن و توانایی خود پیشرفت کند. ثانیاً یک ناهمخوانی شدید بین پیشرفت تحصیلی و هوشبهر کودک وجود داشته باشد (هانت و مارشال، 2002).

3) تعریف کمیتة مشترک ملی از اختلالهای یادگیری

نارضایتی نسبت به تعریف آئین‌نامة فدرال (1977) منجر به شکل‌گیری کمیتة مشترک ملی درباره اختلالهای یادگیری  (NJCLD) و ارائه یک تعریف گردید. این کمیته مرکب از نمایندگانی است از انجمن شنوایی، زبان، گفتار امریکا  (ASHA)، انجمن کودکان و بزرگسالان دارای اختلالهای یادگیری  (ACLD) (در حال حاضر انجمن اختلالهای یادگیری امریکا  (LADD)، شورای اختلالهای یادگیری  (CID)، بخش کودکان دارای اختلالهای ارتباطی  (DCED)، انجمن بین‌المللی خواندن  (IRA) و انجمن نارساخوانی ارتون (ODS) که تعریف زیر را به طور مشترک ارائه نموده‌اند:

«اختلالهای یادگیری یک اصطلاح کلی است و به گروهی ناهمگن از اختلالها اطلاق می‌شود که به صورت مشکلات جدی در اکتساب و کاربرد گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن، یا توانایی‌های ریاضی تظاهر می‌کند. این اختلالها نسبت به فرد درونی هستند و فرض بر این است که ناشی از اختلال کارکرد سیستم اعصاب مرکزی است و ممکن است در تمام طول عمر رخ دهد.امکان دارد اختلالهای یادگیری با مشکلات در رفتارهای خود ـ گردانی ، ادراک اجتماعی و تعامل اجتماعی همراه باشد. اما هیچیک به تنهایی سبب اختلالهای یادگیری نمی‌شوند. اگرچه اختلالهای یادگیری ممکن است با سایر شرایط معلولیت (مثل آسیب‌دیدگی حسی ، عقب‌ماندگی ذهنی، اختلالهای هیجانی شدید) یا عوامل محیطی (مثل تفاوتهای فرهنگی، آموزش نامناسب یا ناکافی)، همراه باشد، ولی نتیجه مستقیم آن وضعیت‌ها یا عوامل محیطی نیست (کمیتة مشترک ملی، 1988، ص1؛   به نقل ازاسمیت ، 1998).

ارائه دهندگان تعریف کمیتة مشترک ملی معتقدند: تعریفی که آنها ارائه داده‌اند نسبت به تعریف فدرال چند امتیاز دارد: 1ـ این تعریف منحصراً به کودکان محدود نمی‌شود؛ 2ـ این تعریف از ذکر عبارت «فرآیندهای روان‌شناختی اساسی» که بسیار بحث‌انگیز بوده ، اجتناب کرده است؛ 3ـ هجی کردن را به این دلیل که از نظر منطقی جزیی از نوشتن است دربر نگرفته است؛ 4ـ از ذکر شرایطی که تعریف آن مشکل است (نظیر نارسایی ادراکی، نارساخوانی، بدعملکردی جزئی مغز) و سردرگمی زیادی به وجود آورده‌اند، خودداری کرده است و 5ـ این تعریف به روشنی بیان می‌کند که اختلالهای یادگیری ممکن است با سایر شرایط معلولیت همراه باشد. وجه امتیاز دیگری که بین تعریف فدرال و تعریف کمیته مشترک ملی وجود دارد این است که تعریف اخیر، اختلالهای یادگیری را معلول اختلال عملکرد سیستم اعصاب مرکزی می‌داند (هالاهان، 1985).

 

فهرست مطالب:

فصل اول: مقدمه

1ـ بیان مسأله

2ـ اهمیت و ضرورت مسأله

3ـ اهداف، سوالها و فرضیه های پژوهش

4ـ متغیرها و تعریف نظری و عملیاتی آنها

خلاصه

فصل دوم: مروری بر پیشینه تحقیقات

بخش اول: مبانی نظری

1ـ تعریف اختلالهای یادگیری

2ـ سیر تحول تاریخی اختلالهای یادگیری

1) دوره بنیانگذاری: تحقیقات نخستین درباره مغز

2) دوره انتقالی: مطالعه بالینی کودکان

3) دوره یکپارچگی: رشد سریع برنامه های مدارس

4) دوره معاصر (از سال 1980 تا کنون)

3ـ طبقه بندی اختلالهای ویژه یادگیری بر مبنای DSM-IV-IR

1) اختلال خواندن

2) اختلال در ریاضیات

3) اختلال بیان نوشتاری

4) اختلال یادگیری که به گونه دیگر مشخص نشده است (NOS)

4ـ تعریف خواندن

5ـ تحول خواندن

6ـ مدل های خواندن

1) مدل پایین ـ بالا و مدل بالا ـ پایین

2) مدل تعاملی جبرانی

3) مدل پیوندگرایی

4) مدل آوایی

5) مدل ببین و بگو

6) مدل تعادل خواندن بیکر

7ـ نارساخوانی

1) تعریف نارساخوانی

2) نشانه های بالینی نارساخوانی

3) اختلالهای همراه با نارساخوانی

الف ـ اختلالهای جانبی شدن

ب ـ اختلالهای سازمان یافتگی فضایی ـ زمانی

ج ـ نابهنجاری حرکات چشم ها

د ـ تأخیر زبان گفتاری

هـ ـ اختلالهای ادراکی

و ـ اختلال حافظه کوتاه مدت

ز ـ اختلال نارسایی توجه (ADD) و ADHD

ح ـ اختلالهای رفتاری

4) شیوع نارساخوانی

5) تاریخچه نارساخوانی

6) سبب شناسی نارساخوانی

الف ـ عوامل ژنتیکی

ب ـ عوامل عصب شناختی

ج ـ تقارن نیمکره های مغزی

د ـ غلبه طرفی مغز

هـ ـ عوامل حرکتی

و ـ عوامل شناختی

ز ـ عوامل رفتاری

ح ـ عوامل محیطی

ط ـ عوامل عاطفی

8ـ دیدگاه های مختلف در مورد نارساخوانی

9ـ نارساخوانی از دیدگاه نوروسایکولوژی

10ـ طبقه بندی نارساخوانی از دیدگاه نوروسایکولوژی

الف ـ نارساخوانی اکتسابی

ب ـ نارساخوانی تحولی

11ـ فرآیند شکل گیری مدل تعادل خواندن از دیدگاه بیکر

12ـ عملکرد نیمکره های مغزی از دیدگاه بیکر

13ـ طبقه بندی نارساخوانی تحولی از دیدگاه بیکر

1) نارساخوانی نوع L (زبان شناختی)

2) نارساخوانی نوع P (ادراکی)

14ـ بررسی اعتبار طبقه بندی نارساخوانی نوع P/L

15ـسبب شناسی نارساخوانی تحولی نوع P/L

16ـ شیوه های درمانی نوروسایکولوژی از دیدگاه بیکر

بخش دوم: یافته های پژوهشی

خلاصه

فصل سوم: روش تحقیق

1ـ طرح تحقیق

2ـ روشهای آماری

3ـ تعریف جامعه آماری و ویژگیهای آن

4ـ روش نمونه گیری و حجم نمونه

5ـ ابزارهای پژوهشی

1) آزمون وکسلر کودکان

2) آزمون اختلال خواندن

3) آزمون ADHD و آزمون اختلال سلوک اقتباس شده از پرسشنامهعلائم مرضی کودکان (CSI-4) براساس DSM-IV

4) جعبه آموزشی لامسه ای

5) برنامه نرم افزاری HEMSTIM

6ـ فرآیند تشخیص و روش اجرا

7ـ فرآیند طبقه بندی دانش آموزان نارساخوان براساس مدل تعادل خواندن بیکر

8ـ فرآیند اجرای شیوه های درمانی نوروسایکولوژی بر مبنای مدل تعادل خواندن بیکر

1) تحریک خاص نیمکره ها از طریق کانال دیداری (HSS-VIS)

2) تحریک خاص نیمکره ها از طریق کامال لامسه ای (HSS-tac)

خلاصه

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل

1ـ ارائه نتایج کمی

الف: توصیف داده ها

ب ـ تحلیل داده ها

ـ تحلیل واریانس آمیخته (3 2)

فرضیه اول: نتایج آزمون آماری برای بررسی اثر شیوه های درمانی نوروسایکولوژی بر میزان دقت خواندن دانش آموزان نارساخوان نوع L:

فرضیه دوم: الف) نتایج آزمون آماری برای بررسی اثر شیوه های درمانی نوروسایکولوژی برمیزان درک خواندن دانش آموزان نارساخوان نوعL

فرضیه دوم: ب) نتایج آزمون آماری برای بررسی اثر شیوه های درمانی نوروسایکولوژی برمیزان درک خواندن دانش آموزان نارساخوان نوعP

فرضیه سوم: نتایج آزمون آماری برای بررسی اثر شیوه های درمانی نوروسایکولوژی برمیزان سرعت خواندن دانش آموزان نارساخوان نوع p

خلاصه

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

1ـ بحث و تحلیل درباره یافته ها

2ـ محدودیتها

3ـ پیشنهادات

4ـ کاربردهای آموزشی و پرورشی

منابع

1) منابع فارسی

2) منابع انگلیسی

ضمائم

1ـ آزمون وکسلر کودکان

2ـ فرم تاریخچه موردی

3ـ آزمون اختلال خواندن

4ـ آزمون اختلال سلوک و ADHD اقتباس شده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) براساس DSM-IV

 

فهرست جدول ها و نمودارها:

جدول ها:

عنوان

جدول 1: مشخصات گروههای آزمایشی و گواه نوع L

جدول 2: مشخصات گروههای آزمایشی و گواه نوع P

جدول 3: میانگین و انحراف معیار حاصله از اجرای آزمون  اختلال خواندن (مولفه خطای خواندن) برای گروههای آزمایشی و گواه نوع L

جدول 4: میانگین و انحراف معیار حاصله از اجرای آزمون اختلال خواندن (مولفه درک خواندن) برای گروههای آزمایشی و گواه نوع L

جدول 5: میانگین و انحراف معیار حاصله از اجرای آزمون اختلال خواندن (مولفه درک خواندن) برای گروههای آزمایشی و گواه نوع P

جدول 6: میانگین و انحراف معیار حاصله از اجرای آزمون و اختلال خواندن (مولفه سرعت خواندن) برای گروههای آزمایشی و گواه نوع P

جدول 7: نتایج تحلیل واریانس آمیخته برای بررسی اثرات گروه و آزمون در نمرات خطای خواندن نوع L

جدول 8: نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای بررسی اثرات آزمون در نمرات خطای خواندن گروه آزمایشی و گواه نوع L

جدول 9:  نتایج آزمون آماری t وابسته برای مقایسه چندگانه میانگین های عامل آزمون (مولفه خطای خواندن)

جدول 10: نتایج تحلیل واریانس آمیخته (3 2) برای بررسی اثرات گروه و آزمون در نمرات درک مطلب گروههای آزمایشی و گواه نوع L

جدول 11: خلاصه نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای بررسی اثرات آزمون بر درک مطلب گروههای آزمایشی و گواه نوع L

جدول 12: نتایج آزمون آماری t وابسته برای مقایسه چندگانه میانگین های عامل آزمون (مولفه درک خواندن ـ نوع L)

جدول 13: نتایج تحلیل واریانس آمیخته (3 2) برای بررسی اثرات گروه و آزمون در نمرات درک خواندن گروههای آزمایشی و گواه نوع P

جدول 14: نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای بررسی اثرات آزمون بر درک خواندن گروههای آزمایشی و گواه نوع P

جدول 15: نتایج آزمون آماری t وابسته برای مقایسه چندگانه میانگین های عامل آزمون (مولفه درک خواندن ـ نوع P)

جدول 16: نتایج تحلیل واریانس آمیخته (3 2) برای بررسی اثرات گروه و آزمون در نمرات سرعت خواندن گروههای آزمایشی و گواه نوع P

جدول 17: نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای بررسی اثرات آزمون بر سرعت خواندن گروههای آزمایشی و گواه نوع P

جدول 18: نتایج آزمون آماری t وابسته برای مقایسه چندگانه میانگین های عامل آزمون (مولفه سرعت خواندن ـ نوع P).

 

نمودارها:

1ـ نمودار اثر متقابل آزمون و گروه: (مولفه خطای خواندن ـ نوع L)

2ـ نمودار اثر متقابل آزمون و گروه: (مولفه درک خواندن ـ نوع L)

3ـ نمودار اثر متقابل آزمون و گروه: (مولفه درک خواندن ـ نوع P)

4ـ نمودار اثر متقابل آزمون و گروه: (مولفه سرعت خواندن ـ نوع P)

 

منابع و مأخذ:

1) منابع فارسی

- احدی، حسن. کاکاوند، علیرضا ( 1382 ). اختلالهای یادگیری ( از نظریه تا عمل ) تهران. انتشارات ارسباران.

 - تقوی، سعید ( 1380 ). مقایسه مهارتهای حرکتی دانش آموزان عادی و نارسا خوان پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی شهر تهران با استفاده از مقیاس رشد حرکتی لینکلن ـ اورزتسکی. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران.

 - خیرالدین، جلیل باباپور. قراملکی، ناصر صبحی ( 1380 ). اختلالات یادگیری: رویکرد تشخیصی و درمانی. تهران. انتشارات سروش.

- دادستان، پریرخ ( 1379 ). اختلالهای زبان: روشهای تشخیص و بازپروری ( روان شناسی مرضی تحولی 3 ). تهران. انتشارات سمت.

 - دلاکاتو، کارل. هـ . ( 1368 ). شیوه ای نو در درمان کودکان مبتلا به اختلال در خواندن. ترجمه فاطمه سرحدی زاده. تهران. انتشارات اطلس

- دلاور، علی ( 1378 ). مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی تهران انتشارات رشد.

- دلاور، علی. نقشبندی، سیامک( 1380 ). تحلیل آماری در روان شناسی و علوم تربیتی. تهران. انتشارات ارسباران.

 - سیف، سوسن ( 1375 ). ناتوانیهای یادگیری. تهران. انتشارات نورکاظم.

- سادوک، بنیامین جیمز. سادوک. ویرجینیا الگوت ( 2003 ). خلاصه روانپزشکی. ترجمه حسن رفیعی و فرزین رضایی ( 1383 ). تهران. انتشارات ارجمند.

- شهیم، سیما ( 1373 ). مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر برای کودکان. شیراز. انتشارات دانشگاه شیراز.

- شیولون، ریچارد ( 1368 ). استدلال آماری در علوم رفتاری. ترجمه علیرضا کیامنش، تهران. انتشارات جهاد دانشگاهی.

 - کریمی، یوسف ( 1380 ). اختلالات یادگیری. تهران. انتشارات ساولان.

- محمد اسماعیل، الهه ( 1383 ). بررسی اعتبار، روایی و تعیین نقاط برش اختلالهای پرسشنامه علائم مرضی کودکان (GSI-4) بر روی دانش آموزان 14-6 ساله مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر تهران. تهران انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی .

- معظمی، داود ( 1378 ). مقدمات نوروسایکولوژی. تهران. انتشارات سمت.

 - نصفت، مرتضی، همکاران (80 13). آزمون تشخیصی اختلال خواندن. گزارش نهایی طرح پژوهشی. تهران.

- والاس، جرالد. مک لافلین، جیمز. ( 1376 ). ناتوانیهای یادگیری: مفاهیم و ویژگیها. ترجمه تقی منشی طوسی، مشهد. انتشارات آستان قدس رضوی.

 

2) منابع انگلیسی

- Bakker,D.J. ( 1990 ).Neuropsychological  treatment  of  Dyslexia.New  york: oxford  university  press.

- Bakker,D.J., Bouma,A.,&Gardien, c.J.( 1990 ).Hemisphere – specific treatment   of   dyslexic   subtypes: A   Field   experiment.  Journal  of  learning  disabilities,vol. 23,No.3,pp.433-438.

- Bakker, D.J.,& licht,R. (1986 ) learning  to  read: changing  horses  in  midstream.. New  york: wiley.

- Bakker, D.J.,moerland, R., & Goekoop- Hoefkens,M. ( 1981 ). Effects  of  hemisphere specific  stimulation  on   the  reading   performance   of  dyslexic  boys: A  pilot  study. Journal  of  clinical  Neuropsychology,vol3,No.5,pp.155-159.

- Bakker, D.J.,& vinke,j. ( 1985 ).Effects  of  hemisphere – specific  stimulation  on  brain   activity  and  reading  in  dyslexics. Journal  of   clinical  and  Experimental   Neuropsychology,vol.7,No.4,pp. 505 – 525.

- Bakker, D.J. ( 2002 ). Teaching  the  brain.  In A.y.springer, E.L. cooley, & A.L. christensen ( Eds ), pathways  to  prominence  in   Neuropsychology: Reflections  of  20 th  century  pioneers. Philadelphia,pA: psychology  press.

- Bakker, D.j. ( 1992 ). Neuropsychological  classification  and  treatment  of  Dyslexia.  Journal  of  learning Disabilities. Vol. 25, No.2,pp. 102 – 109.

- Bakker, D.J. ( 2004). Treatment of   Developmental  dyslexia: A  Review. Pediatric  Rehabilitation, in  press.

- Bodien,p. ( 1996 ). Using   scrambled  text  with   an  L-type   dyslexic: A  teachingcase   study. Dyslexia  Review,vol.7,No.7,pp.7,20-23.

- Byrnes,J.p ( 2001). Minds, Brains,  and  learning . New york  London. The  Guilford   Rress.

- cohen, B.H ( 2001 ). Explaining  psychological  statistics. ( second  Edition ). New york  university. John   wiley  &  sons, Inc publisher.

- Debray – Ritzen,p.& Debray, F.J. ( 1979 ).Comment  depister  une  dyslexia  chez  unpetit  ecolier. Paris: Nathan.

- Dryer,R.,Beale,J.,& lambert, A.. ( 1999 ). The  Balance   model  of  dyslexia  and  Remedial  training: An  evaluative  study. Journal  of  learning  Disabilities, vol.32, No.2,pp.174-186.

- Goldstein  B. H.& obrzut, J.E.(2001). Neuropsychological treatment  of  dyslexia   in   the  classroom  setting.  Journal  of  learning  Disabilities, vol. 34, No.3 ,pp.276-285.

- Grace, G.m. ( 1990). Effects   of  hemisphere – specific   stimulation   on  academic  performance  and  eventrelated   potentials  in  dyslexic   children. Unpublished  doctoral   dissertation, Victoriauniversity, Victoria, Canada.

- Hunt, N. & marshall, k ( 2002 ). Exceptional  children  and  youth.  Houghton  Mifflin  compary. Boston. New york.

-- kappers, E.J. ( 1988 ). Neuropsychological   treatment   of   initial  dyslexia. In  A. vander  leij   &  J.  Hamers ( Eds ), Dyslexce 1988 ( pp. 57 – 68 ). Lisse. The  Netherlands : swets & zeitlinge.

 

- kappers,E.J. ( 1994 ). Neuropsychological  treatment   of   dyslexia   in  clinical  practice.  Ink.p.  van   den  Bos,l.s.  siegel   D.J.  Bakker, &   D. share  ( Eds. ), currentdirections  in  dyslexia   Research ( pp. 235 - 250 ). Amsterdam / lisse, The  Netherlands: swets  zeitlinger.

- kapper, E.J.,Bos,w.N. (1991).Effecten   van   neuropscholgische   behandeling   van  dyslexieen. In  A, vander   leiJ   & E.J kappers ( Eds.), dyslexic. Lees  en  spellingproblemen: diagnostiek  en   interventie (pp.91 -114).

Leuven, Belgium: Acco.

-- kappers, E. J., & Hamburger, H.B. ( 1994 ). Neuropsychological  treatment  of  dyslexia   in   outpatients. In R.  lict  &  G.  spyer ( Eds ), the  Balance  modelof   dyslexia: theoretical  and  clinical  progress (pp. 101 – 133 ).Assen,the  Netherlands: van   Gorcum.

- kappers, E.J. &  Dekker,M. ( 1995 ).Bilingual  effects   of  unilingual  neuropsychological  treatment   of  dyslexic  adolescents: A  pilt  study. Journal  of  the  international  Neuropsychological  society, vol.1,No.5,pp.494-500.

- kappers, E.J. (1997). Out  patient  treatment   of  dyslexia   through  stimulation  of  the  cerebral  hemispheres. Journal   of  learning  Disabilites, vol30,pp. No.1,100-125.

- lerner,J.W. (1997 ). Children  with  learning  disabilities: theories, diagnosis  and  teaching  strategies. Boston: Houghton  Mifflin.

- Lorusso. M.L ( 2004 ). The time  course  of  attentional  Focusing  in  dyslexic  and  normally  reading  children.  Journal of  Brain   and   cognition. Vol 53. 181-184.

- lorusso,M. l ( 2004 ). Hemispheric, attentional,  and  processing  speed  Factors  in  the  treatment  of  Developmental  dyslexia, Journal  of  Bran  and  cognition, vol. 55,No.5,pp.341-348.

دانلود با لینک مستقیم


پروژه اثرات درمان نوروسایکولوژی در کارآمدی خواندن دانش‌آموزان مبتلا به نارسا خوانی تحولی. doc

مقاله در مورد تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

اختصاصی از اینو دیدی مقاله در مورد تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان


مقاله در مورد تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه26

 

تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان

    اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. 

 

  • چکیده:

این مقاله به عنوان گزارشی از یافته‌های یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه‌ متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان مورد بررسی قرار دهد. یافته‌های مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانه‌ای گزارش شده است.

به منظور انجام پژوهش، ۷۲ کلاس پنجم به صورت تصادفی طبقه‌‌ای و ۲۱۸۸ دانش‌آموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل داده‌های کمی پژوهش، با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.

  • مقدمه

آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همهٔ این کشورها، آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل می‌کنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانش‌آموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونه‌ای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازکار باز ایستد، کارآیی اجزای دیگرنظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.

با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون‌ دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، می‌توان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامه‌ریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار می‌دهند که با انجام پژوهش می‌‌توان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینه‌‌های اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملکرد صحیح را در عرصه‌های مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.

از این رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سؤال زیراست:

آیا بین میزان امکانات آموزشی کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه‌ وجود دارد؟

آیا بین جاذب بودن کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد؟

عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که درشش قسمت به شرح ذیل دسته‌بندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است:

▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)؛

▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا؛

▪ حرارت و تهویه کلاس؛

▪ صدا و عوامل مربوط به آن؛

▪ سازماندهی و آرایش کلاس؛

▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانه‌های آموزشی.

استاندار‌هایی که در این تحقیق استفاده شده، شامل ملاکهایی است که توسط وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان، سازمان نوسازی و تجهیزات مدارس، کتابها و نشریه‌های علمی در مورد ویژگیهای مناسب و لازم برای یک کلاس تعیین شده است، که به طور اختصار به شرح آنها می‌پردازیم:

۱) نور و متغیرهای مربوط به آن:

به طور کلی در فرآیند یادگیری، ۸۳ درصد یادگیری به وسیله حس بینایی صورت می‌گیرد(ذوفن و لطفی پور، ۱۳۷۷). بنابراین، اگرعمل دیدن با اشکال رو به رو شود، افت در یادگیری ایجاد می‌گردد. هدف تأمین روشنایی درمدرسه، عبارت از به وجود آوردن محیطی است که درآن، عمل دیدن به بهترین وجه و با حداقل زحمت و کوشش انجام گیرد تا نیروی دانش‌آموزان، صرف جذب اطلاعات و فرآیند یادگیری شود، نه اینکه این نیرو برای مبارزه با اشکالات دیدن- که درمحیط کم نور وجود دارد- صرف شود. البته باید یادآوری کنیم که هنگام انجام هر فعالیتی، میزان نور مورد نیاز متفاوت است.

روشنایی کلاس ازطریق نور طبیعی (پنجره‌ها، دریچه‌هاو …) یا نور مصنوعی (لامپها و انواع چراغها) تأمین


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد تأثیر عوامل فیزیکی کلاس بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان