اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد علت دین گریزی جوانان و گرایش به فرهنگ غرب

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد علت دین گریزی جوانان و گرایش به فرهنگ غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد علت دین گریزی جوانان و گرایش به فرهنگ غرب


تحقیق در مورد علت دین گریزی جوانان و گرایش به فرهنگ غرب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه30

 

فهرست مطالب

 

آسیب شناسی نسل جوان

ویژگی های دوره جوانی

عوامل دین گریزی نسل جوان

عوامل دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب

دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دین داران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می شود.

این پدیده در سده های اخیر، به ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی های دین ستیز یا دین گریز گردید. اما چرا انسان که ذاتاً مشتاق دین است و فطرت او با درون مایه های دین پیوند تکوینی دارد، به دین گریزی روی می آورد و چرا دین گریزی در نسل جوان، نمود بیشتری دارد؟

در پاسخ، باید گفت: در دین الهی هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد; اگر انسان ها به دریافت معارف دینی و درک صحیح از دین حق نایل آیند، هرگز از دین نمی گریزند. افزون بر این، عقل و عشق ـ هر دو ـ در متن دین جای دارند. دین هم ذهن و خرد انسان را تغذیه می کند و هم به دل آدمی حیات، حرکت و نشاط می بخشد. بنابراین، علت دین گریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و آموزه های دینی جستوجو کرد. بدون تردید، عوامل متعددی در بروز دین گریزی نقش دارند که در این نوشتار به بخشی از آنها اشاره می گردد.

 

کلیدواژه ها: جوان، دین گریزی، فرهنگ غرب، تهاجم فرهنگی، غرب زدگی، خودباوری و خودباختگی فرهنگی.

 

هر فردی با مراجعه به زندگی جوانان و مطالعه رفتارهای اجتماعی آنها، این مسئله را به صورت ملموس درخواهد یافت که در سال های اخیر و بخصوص پس از پایان هشت سال دفاع مقدّس، گرایش به فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی در بین جوانان ما رشد صعودی یافته است و گروه هایی از جوانان به علل گوناگون از دین و فرهنگ حالت گریز پیدا کرده اند، به گونه ای که وقتی در بین برخی از آنها از دین و فرهنگ خودی سخن به میان می آید به صورت علنی بی میلی و بی علاقگی خود را به دین اظهار می کنند. البته باید اذعان کرد که این انکار و زدگی از دین به خاطر خود دین نیست، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای دین داران و مدعیان دین برمی گردد. بخش عمده این رفتارهای انکارگونه جوانان و گرایش های آنان به فرهنگ بیگانه به خاطر تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبهه در بین جوانان می باشد و چون جوانان برای این سؤالات و شبهات خود پاسخ قانع کننده ای نمی یابند، از دین گریزان شده، به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد علت دین گریزی جوانان و گرایش به فرهنگ غرب

تحقیق در مورد رشد اخلاق در نوجوانان و جوانان

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد رشد اخلاق در نوجوانان و جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد رشد اخلاق در نوجوانان و جوانان


تحقیق در مورد رشد اخلاق در نوجوانان و جوانان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:8

 

 

 

 

تحقیقات نشان می دهند ۷۰ درصد رشد شخصیت فرد تا سن ۶ سالگی شکل می گیرد. ولی بیشتر خانواده ها تصور می کنند که فرزندشان تا زمانی که در سن کودکی به سر می برد، چیزی متوجه نمی شود و به اصطلاح می گویند: «بچه است» و متأسفانه تربیت وی را به سنین نوجوانی موکول می کنند که آن زمان بسیار دیر است.

در واقع اصلی ترین و اساسی ترین نهادی که در پرورش و رشد اخلاقی، تربیتی و شخصیتی فرد نقش دارد خانواده است که توجه تام والدین به این موضوع از ضروریات است. رشد اخلاقی به معنای درونی کردن قواعد، قوانین، هنجارها و ارزش های مرتبط با چگونگی رفتار و تعامل فرد بین خود و دیگران است و اینکه فرد خوب و بد، باید و نباید را بیاموزد، ضروری است که نوجوان اخلاقی فکر کند، حس کند و اخلاقی عمل کند که در این میان خانواده نقشی اساسی دارد.محققین بر این باورند که از دوران کودکی چنانچه احساس همانندی با والدین در فرد تقویت شود، هر گاه مرتکب خطایی شود خود را ملامت کرده و می کوشد از تکرار خطا اجتناب کند. نوع الگویی که والدین به کودک ارائه می کنند و نوع نظم و انضباطی که توسط والدین اعمال می شود بر چگونگی شکل گیری هویت و وجدان کودک، نوجوان و جوان مؤثر است. روانشناسان معتقدند وجدان اخلاقی و رشد اخلاقی نه تنها متأثر از دیگران است بلکه ناشی از پویایی درونی شخص، خصوصیات خلقی و تعامل ویژگی های درونی با تأثیرات بیرونی است.

رشد اخلاق در نوجوان و جوان از طریق ارائه الگوهای بحث و گفت وگوی والدین و مربیان با فرد است. روانشناسان بر این باورند: از طریق بحث و گفت وگوها است که فرد می تواند سطح رشد اخلاقی را به سطح والاتری ارتقاء دهد.

والدین و مربیانی که دارای مهارت های گفت وگو در مسائل ارزشی و اخلاقی با نوجوان و جوان هستند، تأثیرات شگرفی بر رشد وجدان اخلاق آنان بر جای می گذارند.

رشد اخلاقی در نوجوان و جوان، در خانواده و در ارتباط عاطفی والدین شکل می گیرد و گذشت کردن و احساس همدردی با آنها تأثیر مثبتی بر رشد اخلاقی آنها خواهد گذاشت. وقتی رفتار بزرگسالان همراه با فداکاری باشد، زمینه خوبی برای ایجاد احساس اخلاق مثبت در آنها فراهم می شود. به طور معمول افراد در سنین ۱۰ تا ۱۲ سالگی در آستانه نوجوانی به افراد دیگر بخصوص بیماران، معلولان و افراد محروم و ستمدیده جامعه احساس همدردی پیدا می کنند و تمایل به کمک و یاری رساندن به آنها دارند، این احساس اگر توسط والدین و مربیان مورد تقدیر و ستایش قرار گیرد، در ادامه جوانی و زندگی آینده تشدید شده و زمینه ساز اندیشه های انسان دوستانه قرار می گیرد.

از سوی دیگر گذشت کردن که یک تمایل غیرخودخواهانه و از سر انسان دوستی نسبت به دیگران است تأثیر مثبتی بر رشد اخلاقی نوجوان و جوان می گذارد.در شرایطی که نوجوان ها عموماً خود مرکزبین و تا اندازه ای خود خواه هستند وقتی که رفتار بزرگسالان همراه با فداکاری باشد، زمینه خوبی برای ایجاد احساس اخلاقی مثبت در آنان فراهم می کند. بی جهت نیست که همه ادیان الهی و تمام عرفا و حکما و مربیان بزرگ، همگان را به چنین رفتاری توصیه کرده اند. به طور کلی برای تقویت اخلاق مثبت در جوان بایستی نگاه صرفاً سنتی به جوان را متحول کرد و با دیدگاهی مدرن به پرورش اخلاق نوجوان و جوان پرداخت. به عبارت دیگر فقط با نصیحت و سخنرانی نمی توان از بسیاری نوآسیب های جامعه جلوگیری کرد. محققین بر این باورند رشد احساس، هیجان، خشم و محبت، اعتماد به دیگران و حس کنجکاوی ویژگی های اخلاقی فرد را می سازد. در سنین ۱۸-۶ سالگی دوره ای است بسیار حساس که شخصیت فرد حالت ژلاتینی دارد و بحث هویت جوی مطرح است. هویت جنسی، فکری، عاطفی و اقتصادی و... نوجوان بایستی به آنها پاسخ دهد. در این میان نیازمند یک راهنمای دلسوز و دانا می باشد که با راهنمایی های خردمندانه اش، شخص را رهبری کرده تا مسیر صحیحی را در زندگی انتخاب کند. از سوی دیگر برخورد والدین در برابر خطای نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

به عنوان نمونه، رفتار والدین در برابر سیگار کشیدن نوجوان نبایستی همراه با خشونت و محرومیت از محبت باشد که در این روش والدین محبت خود را از نوجوان بازمی دارند و با بی اعتنایی یا خشونت رفتار می کنند که در این حالت احتمال لجبازی و گرایش نوجوان به آن عمل بیشتر خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رشد اخلاق در نوجوانان و جوانان

دانلود مقاله بررسی میزان توجه جوانان به نقش و حضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله بررسی میزان توجه جوانان به نقش و حضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
خدایا نمی‌دانم با چه زبانی تو را بستایم، چرا که اگر در عصر جاهلیت چشم به این جهان می‌گشودم، چشمانم در زیر تلی از خاک بسته می‌شد و اگر در عصر بعد از رحلت پیامبر اکرم متولد می‌شدم، شاید من نیز در زمره ی طلحه و زبیر ها قرار می‌گرفتم.
اما چه بگویم از لطف بیکران تو!
چرا که در عصری که متعلق به امام زمان (عج) و نائب بر حقشان است، زندگی می‌کنم، عصر من، عصر ظهور مردی است از سلاله ی پیامبر خاتم (ص) امام خمینی (ره) مردی که آب و آینه و آفتاب در دست داشت. امروزه بشریت منتظر آن جامعه آرمانی و ایده آل است، زیرا که هیچ یک از نظریه های سوسیالیستی مارکسیستی، لیبرالیستی و ... نتوانسته است انسان را به آن مدینه فاضله ای که آروز دارد، برساند.
امامت خورشید حیات بخشی است که شیعه با اعتقاد به آن گره خورده و راه خویش را در تاریخ آغاز کرده و از اسلام خلفا و کج راهه ها و بی راهه ها جدا نموده است.
و در این راه رنج ها برده است، تا آنجا که به اعتراف برخی محققان آن قدر که در این راه شمشیر کشیده شده و جان فشانی شده، در هیچ برهه ای از زمان در مورد هیچ یک از دیگر آموزه های دین معنی دیدن بدین حد، شمشیر زده نشده و جان فشانی نشده است و این جان فشانی و اهتمام از آن جا برخاسته که پیامبر اسلام (ص)، آن قدر که به این امر سفارش می کرد به هیچ یک از امور دیگر سفارش نمی‌کرد و آن قدر که برای این مهم از اولین روزهای دعوت علنی تا ‌آخرین لحظات عمرش در بستر بیماری گام بر می‌داشت و اقدام می‌کرد، برای هیچ کار دیگری اقدام و زمینه سازی نمی‌کرد.
امروز و در این نسل ما امامت را پذیرفته ایم، ولی هنوز برای بسیاری از ما، مسئله امامت و بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم است و به صورت میراثی از آن پاسداری می‌شود میراثی که هنوز عمق و ضرورتش را نچشیده ایم.
اگر ما جایگاه امامت را بشناسیم و ضروتش را لمس کنیم بر اساس همان ضرورت وجود امام زمان (عج) را احساس می‌کنیم و از زیر بار اشکال های بنی اسرائیل آزاد می‌شویم و بر اساس همان ضرورت و احساس، به عشقی از امام می‌رسیم.
آن هم نه عشق ساده و سطحی که عشق شکل گرفته و جهت یافته.
در میان امامان شیعه، امام دوازدهم از ویژگی ها و امتیازهای خاصی برخوردار است.
او تنها کسی است که تمامی‌جهان را از عدل و داد سرشار خواهد ساخت، همانگونه که از ظلم و بیداد پر شده است. او کسی است که پیامبر (ص) و همه امامان، از سالیان دور، آمدن او را بشارت می‌دادند و با یاد او و دولت او شیعیان را آرامش می‌بخشیدند.
با امام بودن آثاری دارد و پشت کرده به او غرامتی، کسی با امام نور نباشد، گرفتار امام نار می‌شود و این، سنتی است الهی.
اهمیت مقوله مهدویت و نقش آن در اعتقاد مردم و بررسی آثار روان شناختی، تربیتی و اخلاقی اعتقاد به امام زنده، می‌طلبد تا از هر فرصتی برای پرداختن به این مهم بهره بجوییم و صد البته سینه هزار ساله در یکی دو کتاب هم خالی نمی‌شود، با یکی دو صفحه چه می‌توان کرد؟!

همین اندازه بگویم که:
خاک شهیدان دوست، گر بشکافی هنوز
آید از آن کشتگان، زمزمه ی دوست، دوست
اقدامات انجام شده
این تحقیق شامل دو بخش است:
1-جمع آوری اطلاعات از مباحث تئوری و نظری:
برای جمع آوری اطلاعات در این مرحله از سه منبع استفاده کرده ایم:
الف) کتاب ها و منابع در دسترس
ب) مقالات و تحقیقات منتشره در مجلات و روزنامه ها
ج) سخنرانی ها
2- تهیه پرسش نامه و استفاده از اطلاعات آماری:
در این مرحله با راهنمایی اساتید مشاور و همچنین مصاحبه با افرادی از اقشار مختلف اقدام به تهیه پرسش نامه ای برای بررسی میدانی مباحث تئوری و نظری کرده و این پرسشنامه ها را که نمونه ای از آن در پیوست خواهد آمد بین دانجشویان دانشگاه امام رضا (ع) و اساتید آن و مراجعین کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی واقع در حرم مطهر توزیع نمودیم.
پرسش نامه بصورت بسته ارائه شد و سه سوال به صورت باز به آنها ضمیمه گردید.
برای این تحقیق یک مصاحبه برنامه ریزی شده در نظر گرفته شد که به دلیل محدودیت زمانی به مرحله اجرا نرسید.
در نهایت اطلاعات کیفی به دست آمده از طریق پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار Excel به اطلاعات کمی‌تبدیل و موضوع مذکور جمع بندی و مورد نتیجه گیری قرار گرفت.
فصل اول:

 

طرح تحقیق
شامل:
موضوع و طرح مسئله ی علمی
 علت و اهداف انجام تحقیق
فرضیه سازی
تعریف مفاهیم و واژه ها
 انتخاب روش تحقیق
 مشکلات و موانع تحقیق
موضوع و طرح مساله علمی:
بررسی میزان توجه جوانان به نقش وحضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره
تعریف موضوع و بیان مسئله:
پیامبر (ص) فرموده اند: «مردم تازمانی که امر به معروف و نهی از منکر نمایند، خیر و خوبی از آن ها زائل نمی‌شود.»
حال چه معروفی بالاتر از تعجیل درظهور امام عصر (عج) و آمادگی جهت استقبال از آن حضرت و چه منکری بدتر از فراموش و غفلت از امام زمان (عج) که این خود منشا تمام منکرات است.
مساله ای که در اینجا مطرح است این می‌باشد که:
1- آیا معرفت صحیح نسبت به امام (عج) و جایگاه وی می‌تواند در توجه ی بیشتر جوانان به حضور امام موثر باشد؟
2- آیا درک صحیح از مقوله انتظار و شخص منتظر در توجه به امام موثر است؟

علت و اهداف انجام تحقیق
جمعه ها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند، باز هم غروب جمعه ای دیگر از راه می‌رسد و هنوز مسافری در راه... چقدر ما بی انصافیم! نمی‌دانم، انتخاب موضوع این تحقیق هم نیاز به تشریح علت دارد!
پس از شما می‌پرسم، اگر امام واقعا" هست حجت خداست، آیا نباید او را بشناسیم؟ آیا نباید به او اظهار محبتی کنیم و با او همراهی نماییم.
با او حرف بزنیم و با او ارتباط روحی معنوی برقرار کنیم؟!
ضرورت شناخت امام چیست؟
طبق آیه شریفه «اطیعوا.... و اطیعوا الرسول و اولی‌الامرمنکم»
اطاعت از خدا، رسول و لولی‌الامر واجب است و منظور از اولی الامر در این آیه بر اساس حدیث نبوی حضرت علی (ع) و فرزندان اویند.
به راحتی می‌توان دریافت که شناخت امام زمان (عج) یک تکلیف واجب است چرا که شناخت مقدمه اطاعت است همچنین از این حدیث پیامبر (ص) که فرموده اند «هر کس امام زمان (ع) خود را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است» نیز می‌توان به ضرورت شناخت حضرت پی برد.
و البته شناختن درجات و مراتبی دارد، در مورد امام (عج) هم اولین قدم و حداقل شناخت این هست که شخص او را بشناسیم که کدام فرد امام است.
اما از این حداقل شناخت که بگذریم، هر چه بیشتر در مورد امام خود بدانیم، به خیر و سعادت و رستگاری نزدیک تر می‌شویم و بهره مندی ما از برکات وجودی ایشان بیشتر می‌گردد.
بصورت کلی هدف خود را از ارائه این تحقیق می‌توانیم دستیابی به شناخت هر چه بیشتر و عمیق تر از امام بیان نماییم و نیز بسط فرهنگ مهدویت که این رسالت، رسالتی همگانی است.
در جهان کنونی یکی از مهمترین دغدغه های بشر رسیدن به آرامش حیات و راحت ممات است که در پرتو آن بتواند به اعتدال فکری،عقیدتی و روحی برسد.
در تعالیم انسان ساز و تکامل گرای اسلام و مذهب تشیع این مهم محقق نمی‌گردد مگر با وصال به سرچشمه لایزال الهی و تقرب به امامان معصوم (ص) و معرفت و شناخت آن بزرگواران که به یقین تنها راه رسیدن به کمالات تلقی می‌شود.
«اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی»
و حال شیعیان و پیروان ائمه ی معصومین (ع) به امید و اشتیاق به دولت کریمه که موجب عزت و سرافرازی اسلام و مسلمین گردد به انتظار موعود نشسته که فرموده اند «افضل الاعمال امتی انتظار الفرج»

فرضیه سازی:
1- بی توجهی به حضور امام زمان (عج) در جامعه، به دلیل این است که امام از نظر ها پنهان هستند.
2- بین عاشورا و انتظار، امام حسین (ع) و حضرت مهدی (عج) رابطه ای وجود دارد.
3- توجه به حضور امام زمان (عج) و مدد جویی از حضرت در موفقیت های شخصی جوانان موثر است.
4- خصوصیات دوران جوانی باعث می‌شود که فرد بهتر بتواند با امام زمان ‌آشنا شود.
5- ضرورت شناخت امام و آشنایی با فرهنگ انتظار باعث افزایش توجه به امام زمان و (عج) می‌شود.
6- ملاقات حضوری با امام نقش امام را در زندگی موثر تر می‌سازد.
فرضیه صفر آماری
7- بین تعداد فرزندان خانواده و توجه جوانان به حضور امام زمان (عج) رابطه ای وجود ندارد.

تعریف مفاهیم و واژه ها:
الشباب: ریشه «شب» است و الشین و الباء اصل واحدی است که دلالت بر نمو و رشد چیزی همراه با قوت و حرارتی که موجب آن رشد است، دارد.
الشاب: مرد جوان، جمع آن الشان، است.
الشابه: زن جوان، جمع آن، الشواب است.
الشبیبه، معنای خلاف پیری را دارد و به معنای دوران جوانی است و البته الشباب هم به معنای دوران جوانی است.
الفتی: مرد جوان وجمع آن فتیه و فتیان است.
الفتیه: زن جوان، جمع ‌آن فتاه و فتیات است.
الحدث: به معنای جوان است.
الغلوم: در لغت عربی غلام، و معنای نوجوان می‌باشد.
ذریه: اسمی‌است ثلاثی که شامل نسل انسان می‌شود از پسر و دختر مانند فرزندان فرزندان و الی آخر
تجافی:در نماز مساله ای فقهی داریم به نام مسلئه ی تجافی، به این صورت که اگر انسان به رکعت دوم امام جماعت رسیده پیشس از رکوع و یا هنگام رکوع، به امام جماعت اقتدا می‌کند و هنگامی‌که امام جماعت پس از رکعت دوم برای تشهد نشست، وظیفه فردی که در رکعت دوم به او اقتدا کرده بود، این است که نیم خیز بنشیند، و پس از اینکه تشهد امام جماعت تمام شد با او برخیزد، عرب از این حالت نیم خیز نشستن با نام و تعبیر « تجافی» یادی می‌کند یعنی «خالی کردن بدن از زمین»
دکترین مهدویت
مراد از دکترین مهدویت، آموزه ای اعتقادی، جهانی و بر محور مهدویت است که تفسیری راهبردی از عرصه های اساسی حیات بشری ارائه می‌دهد و در نگرش، انگیزش و کنش انسان ها و ساحت های مختلف زندگی اجتماعی آنها، تحولی بنیادین ایجاد می‌کند.
دکترین مهدویت، یعنی نگرش به مقوله مهدویت به عنوان یک آموزه جامع و فراگیر و یک موضوع راهبردی و استراتژیک. طبق پژوهش های مذکور در دائره المعارف دین و بیش تر فرهنگ های لغت، دو معنا برای کلمه دکترین بر شمرده شده است معنای نخست آن: تصدیق نمودن یا اعتقاد داشتن به یک حقیقت و معنای دوم آن آموزه و مترادف با کلماتی همچون« tenet = اعتقاد» و
«آیین = dogma» می‌باشد.
مکفر
از کفر و تکفیر گرفته شده، اسم مفعول از باب تفعیل و به معنای (کفران شده) و یا (پوشیده شده) است. مکفر در اصطلاح به کسی اطلاق می‌شود که از او قدر دانی نشود و نعمت وجودش مورد کفران واقع شده باشد.

انتخاب روش تحقیق:
در این تحقیق ما از دو نوع روش تحقیق بهره گرفته ایم:
1) روش توصیفی
2) روش علی
که در روش توصیفی به بیان و توصیف عینی وقایع و حوادث که در ارتباط با حضرت بوده می‌پردازیم و همچنین کسانی که با امام ارتباط داشته اند و بهره هایی که از این ارتباط برده اند و در روش علی نیز به بیان علت ها و چگونگی نقش امام در زندگی روزمره خواهیم پرداخت.

مشکلات و موانع تحقیق
این مشکلات و موانع عبارتند از:
1- زمان بسیار زیادی برای جمع آوری اطلاعات، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل آنها مورد نیاز بود که متاسفانه به دلیل تقارن با یکی از مشکلترین ترم های تحصیلی فشار بسیاری را متحمل شدیم.
2- به دلیل اینکه توزیع پرسشنامه ها همزمان با تعطیلی ترم دانشجویان شد با مشکلات عدیده ای در توزیع پرسش نامه ها رو برو گشتیم.
3- پایان نامه ها و کارهای تحقیقاتی مبسوط و در این مورد بسیار اندک و بود.
4- تمامی‌مشکلات بالا را می‌توان در یک عبارت کمبود زمان کافی خلاصه نمود که وقت و انرژی زیاد را از ما گرفت.

فصل دوم:

 

پیشینه نظری تحقیق
شامل:
بخش اول: جوان و دوران جوانی
 بخش دوم: اهمیت شکر گزاری و شکر نعمت امام زمان (عج)
بخش سوم: غربت امام
بخش چهارم: انتظار فرج
 بخش پنجم: ارمغان مهدی (عج)
 بخش ششم: معنای ارتباط و تکلیف منتظران نسبت به حضرت
بخش هفتم: امام حسین (ع) و حضرت مهدی (عج)
بخش اول:
جوان و دوران جوانی:
شامل:
بیان واژه جوان
تعریف جوان از دیدگاه علم روانشناسی
بیان واژه جوانی در قرآن و روایات
جوان در اصطلاح قرآن
سنین جوانی
اهمیت استفاده از دوران جوانی
نفوذ اسلام در نسل جوان
نمونه قرآنی گرایش جوان به دعوت توحیدی
جوانان و قرآن کریم
عبادت در جوانی
توبه جوان
ارزش و اهمیت دوران جوانی از دیدگاه قرآن

بیان واژه جوان
«جوان یعنی برنا، هر چیز که از عمر آن چندان نگذشته باشد مقابل پیر»
در لغت عربی «الشاب» و «الفتی» و «الحدث» به معنای جوان و «الشبیه» و «الشباب» و «الفتاء» و «الحداثه» به معنای دوران جوانی می‌باشد.
تعریف جوان از دیدگاه علم روانشناسی
جوانی، مدخل زندگی بزرگسالی است، مرحله ای است که دیگر نشانی از صفات کودکی نمی‌باشد و فرداز نظر شکل ظاهر همچون بزرگسالان می‌باشد و سعی دارد که به کسب موقعیت اجتماعی بزرگسالی نیز دست یابد.
در حقیقت پس از سپری شدن تحولات بلوغ، در طول نوجوانی، ایام جوانی فرا می‌رسد و جوانان به محیط وسیع جامعه قدم می‌گذارند و می‌خواهند که فردی مفید و فعال بوده و مورد پذیرش جامعه قرار بگیرند لذا درصد کسب شخصیت اجتماعی لازم بر می‌آیند.
بیان واژه جوانی در قرآن و روایات
در قرآن مشتقات «فقی» «فقیه» و به کار رفته همچنین «غلام» و «غلامین» «ولتی شباب» و مشتقات آن در قرآن نیامده است.
در احادیث «شاب»، «شباب» و «شبیه» به کار رفته و همچنین «فتی» و مشتقات آن و «حدیث» و الاحداث» هم در روایت آمده است.
جوان در اصطلاح قرآن
روایتی در ذیل تفسیر آیه شریه «اذا اوی الفیته الی الکهف فقالو اربناء اتنا من لدنک رحمه و هی لنا من امرنا رشدا، آمده است که بدین قرار است. از سلیمان بن جعفر النهری، روایت شده است از امام صادق (ع) که امام از ایشان سوال فرموه که مقصود از فتی کیست؟ و ایشان پاسخ داده که فدایتان گردم در نزد ما فتی یعنی جوان «الشباب» و امام صادق (ع) به ایشان فرموده مگر نمی‌دانی که اصحاب کهف همگی نشان کامل مردانی بودند و مع ذلک خدای تعالی ایشان را جوانان نامیده است. به سبب ایمانشان ای سلیمان کسی که ایمان به خدا آورده و پرهیزگاری و تقوی پیشه ساز پس او «فتی» است.
بنابراین می‌توان گفت: منطق دین به کسی که ایمان و تقوی داشته باشد جوان گفته می‌شود.
سنین جوانی
در مطالعات روان شناسی مطرح می‌گردد که نوجوانی و جوانی مفاهیمی‌نسبی هستند و بنا بر افراد و جوامع متفاوت می‌باشند با این وجود شروع نوجوانی را که همراه با بلوغ جنسی است با قاطعیت بیشتری بیان می‌کنند و به طور میانگین آغاز آنرا از 12 سالگی تعیین می‌کنند.
جوانی دوره انسجام هویت و مدخل زندگی بزرگسالی است. نوجوانی که دوران بلوغ را سپری می‌کنند به دنیای جوانان می‌پیوندند. به گونه ای بحران هویت به اسنجام هویت رسیده رشد و تکامل بدنی دوران بلوغ به حد کامل خود می‌رسد توانایی های شناختی در رشد اجتماعی از حالت های ساده به کیفیت برتر رسیده و با آغاز نقش آفرینی های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … دوران جوانی آغاز می‌گردد. از نظر قرآن، لرز خروج از دنیای کودکی، رسیدن به مرحله بلوغ حلم است.
و اذا بلغ الد طفال منکم الحلم فلیستئذ نواکما استئذن الذین من قلبهم
بنا بر این نوجوانی از این زمان شروع می‌شود و سپس انسان به مرحله جوانی می‌رسد که به تعبیر قرآن مرحله بلوغ اشد است.
و اما سلب پایان این دوره در قرآن اشاره به رسیدن به سن چهل سالگی شده است.
ارزش دوران جوانی از دیدگاه قرآن بدینگونه مطرح می‌شود که جوانی منزل قوت و نیرومندی زندگی دنیاست. و از دو طرف محفوف به ضعف و ناتوانی است از طرفی منعف ایام کودکی و از طرف دیگر ناتوانی دوران پیری.
پیامبر گرامی‌اسلام ‌می‌فرماید: در روز قیامت بنده قدم از قدم بر نمی‌دارد مگر اینکه 5 چیز از او سوال شود از عمرش که چگونه سپری کرده است و از دوران جوانیش که چگونه تمام کرده است از ثروتش که از کجا به دست ‌آمده است و در چه راهی مصرف کرده و از علمش که در چه راهی به کار برده است.
از این روایات به خوبی استفاده می‌شود که دین مبین اسلام تا چه پایه با جوانی ارزش آن توجه مخصوصی دارد این سرمایه در پیشگاه الهی به اندازه ای مهم است که روز حساب از صاحب سوال می‌شود که چگونه آ‌ن را صرف کرده است.
اهمیت استفاده از دوران جوانی
علاوه بر پی بردن به ارزش دوران جوانی استفاده و بهره برداری از این فرصت نیز مورد توجه اولیای اسلام است.

امام علی (ع) می‌فرمایند: « باید در شبایک قبل هرمک و ضحتک قبل ستمعک»
از جوانیت قبل از فرا رسیدن پیری بهره برداری کن همچنین از سلامت و توانمندی قبل از ناتوانی و ضعف
پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند:
«ان الله تعالی ملکا ینزل فی کل لیله فیناری یا ابناء العشرین جدوا و اجتهدوا»
بدرستی که خداوند متعال فرشتگانی دارد که هر شب نزول می‌کنند و ندا می‌دهند ای جوانان بیست ساله کوشش و جدیت کنید و برای نیل به کمالات انسانی مجهاهده نمایید.
نفوذ اسلام در نسل جوان
پیامبر اسلام می‌فرماید: «اوصیکم بالشبان خیرا فانهم ارق افئده. ان الله بعثنی بشیرا و نذیرا مخالفتی الشبان و خالفتی الشیوخ ثم قرا فطال علیهم الا موفقیت قلوبهم»
به شما درباره نوجوانان و جوانان به نیکی سفارش می‌کنم که آنها دلی رقیق تر و قلبی فضیلت پذیر تر دارند خداوند مرا به پیامبری برانگیخت تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم .و از عذابش بترسانم جوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند. ولی پیران از قبول دعوتم سر باز زدند و به مخالفتم برخاستند، سپس به آیه ای از قرآن اشاره کرد و درباره مردم کهنسال که مدت زندگی آنها به درازا کشیده و دچار قساوت سخت دلی شده اند سخن گفت:
پیامبر گرانقدر اسلام که ابتدای بعثت برای آن که از شر مشرکین و بت پرستان مصون باشند، سه سال مردم را به طرز پنهانی به اسلام دعوت می‌کردند.
در مدت دعوت پنهانی فقط چهل نفر از زن و مرد به آیین مقدس اسلام گرویدند که اکثریت قریب به اتفاق آنها کودکان و نوبالغان و جوانان بودند و سنشان بین ده تا بیست و پنج سال بود».
فطرتهای پاک وجدانهای بیدار جوانان، سخنان حضرت را موافق طبع فضیلت دوست خود می‌یافت و مجذوب تعالیم عالیه اسلام می‌شوند. و هسته مرکزی اسلام را گروهی از جوانان تشکیل دادند و پیامبر اکرم (ص) همواره جوانان را حمایت کرده و درباره آنان به پیروان خود به نیکی سفارش می‌نمودند مخصوصا اصحابی که برای سفرهای تبلیغی می‌رفتند به طور کلی نسل جوان و نو بالغ اکثریت گروندگان به دین مبین اسلام بوده اند و نماینده سخنگوی آنان جعفر بن ابی طالب در محضر پادشاه حبشه با بیان قضاوتهای عاقلانه و حرفهای منطقی و تکیه بر وجدان فکری و اخلاقی پادشاه حبشه را به حقانیت دعوت اسلام معترف گردانید. و این خود نشان این است که جوانان استدلالهای درست و منطقی را می‌پذیرند و عقل سلیم و شکوفائی آنان اگر با سخنان صحیح و جوابهای درست و محکم قانع گردد و احکام و دستورات اگر با فطرت و وجودان خدایی آنان مانوس و همسو باشد آن شریعت را می‌پذیرند و هرگز از ‌آنان دست بر نخواهند داشت.
دوران بلوغ و جوانی دوران بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است و جوانان به طبع انسانی خود در جستجوی حق هستند و در راه پی بردن به حقیقت سعی و تلاش می‌کنند تا تمایل فطری خود را با شناخت و معرفت ارضاء نمایند.
در همین راستا روایتی از امام صادق (ع) می‌باشد که تاکید بر تسریع آموزش احادیث و احکام اسلامی‌به نوجوانان نموده است.
امام صادق (ع): «با دروا احدائکم با لحدیث قبل ان تسبقکم الیهم المر حبئه»
در سخن گفتن با جوانانتان «در زمینه موضوعات دینی» ترسیع نمایید قبل از آنکه مرجئه «گروهی که در آن عصر ازابا حیون بودند و از انجام تکالیف شرعی شانه خالی می‌کردند» بر شما پیشی بگیرند و سخنان نادرست خویش را در ضمیر پاک آنان جا می‌دهند و گمراهشان سازند.
نمونه قرآنی گرایش جوان به دعوت توحیدی
در قرآن، خداوند متعال گروهی از نوجوانان و جوانان را معرفی می‌کند که دعوت حق و راه توحید را لبیک گفتند در حالیکه در شرایط بسیار سخت اجتماعی قرار داشتند.
«فما امن لموسی الا ذریه من قومه علی خوف من فرعون و ملایهم ان یفتنهم ...»
پس به موسی ایمان نیاورد مگر ذریه ای از قومش آنهم با ترس از فرعون و لشکرش که مبادا غذابشان کنند نمونه ارائه شده در قرآن، توجه و دقت انسانها را به این نکته معطوف می‌کند که در سنین نوجوانی و جوانی بالاترین درجه پذیرش دعوت حق وجود دارد- حتی در شرایط بسیار سخت اجتماعی- و بهره برداری از این صفت باید مورد توجه والدین و مربیان امور پرورشی و آموزشی قرار بگیرند و با استفاده از این موقعیت راههای سعادت و تعالی را در برابر آینده سازان بگشایند.
جوانان در قرآن
قرآن مجید به داستان بعضی از پیامبران الهی اشاره کرده که در دوران جوانی به آزمایش های بزرگ الهی امتحان شده اند که سبب عبرت و پند آموزی، ما می‌گردند در قرآن به داستان حضرت ابراهیم و دعوت نمرود به یکتا پرستی، حضرت اسماعیل و آمادگی او برای قربانی شدن در راه رضای حق تعالی و حضرت یوسف و شیفته شدن زلیخا زن عزیز مصر و شعله ورشدنش در آتش عشق یوسف و سر بلند آمدن آن جوان پاک و زیبا از آن امتحان سخت و حضرت موسی، دختران شعیب و همچنین لفیایح لقمان حکیم به فرزند جوانش اشاره شده است.
جوانان و قرآن کریم
قال الصادق (ع) بن قرا القرآن و هوشاب مومن و اختلط القرآن بلحمه و دمه ...
هر که قرآن بخواند و در حالی که جوان مومن باشد، قرآن با گوشت و خونش آغشته شود و خدای عزوجل او را با سفیران بزرگوار و نیکو رفتارش همراه کند و قرآن او را در روز قیامت از آتش دوزخ نگه دارد.
عبادت در جوانی
رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:
«ان الله تعالی یباهی بالشاب العابد الملائکه یقول: انظر و الی عبدی ترک شهوته من اجلی»
به راستی که خدای تعالی به وسیله جوان عابد به فرشتگان خود مباهات کند و گوید: به بنده من بنگرید که شهوت خود را به خاطر من ترک و رها کرده
در روایت دیگری از رسول اکرم (ص) می‌خواهیم برتری و فضیلت جوان عابدی که در کودکی عبادت کرده به پیری که پس از سالمندی عبادت کرده همانند فضیلت پیامبران مرسل است بر دیگر مردم.
در روایتی دیگر آن حضرت می‌فرمایند:
هیچ جوانی نیست که دنیا و سرگرمی‌های آن را به خاطر خدا رها کند و جوانی خود را در راه اطاعت خدا به پیروی رساند جز آن که خداوند پاداش هفتاد دو صدیق به او دهد.
چه زیبا و با شکوه است فصل جوانی و جوان عابدی که ذات باری تعالی به عبادت و نیایش او بر ملائکه الله مباهات نموده و طبق مرفوره نبی خدا و حضرت دوست هفتاد دو صدیق به او می‌دهد. پس ای عزیز بیدار باش و به گفته پروین
گهر وقت بدین خیرگی از دست مده
آخر این در گرانمایه بهایی دارد.
توبه جوان
حضرت علی (ع) فرموده اند: « التوبه حسن و هو من الشاب احسن...
«شش چیز نیکو است ولی از هر 6 نفر نیکوتر است، عدل نیکوست ولی از ناحیه امران نیکوتر، صبر نیکوست و از فقرا نیکوتر، ورع نیکوست و از علما نیکوتر و... بخشش نیکوست ولی از ثروتمندان نیکوتر، توبه نیکوست ولی از جوانان نیکوتر، حیا نیکوست ولی از زنان نیکوتر است و جوانی که توبه ندارد و همانند رودخانه ای است که آب ندارد.
رسول اکرم (ص) فرموده اند: معا من شیء احب الی الله عزوجل من شاب تائب»
هیچ چیز نزد خداوند محبوبتر از جوان توبه کار نیست.
ارزش و اهمیت دوران جوانی از دیدگاه قرآن
از نظر قرآن مجموع فراز و نشیب دوران زندگی بشر در سه مرحله خلاصه می‌شود به کودکی، جوانی، پیری
«الله الذی خلقکم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوه ثم جعل من بعد قوه ضعفا و شیبه یخلق مایشا و هو العلیم القدیر»
خدا همان کسی است که شما را آفرید در حالی که ضعیف بودید، سپس بعد از این ضعف و ناتوانی قوت بخشید و باز بعد از قوت ضعف و پیری قرار داد او هر چه بخواهد می‌آفریند و اوست عالم و قادر.
ارزش دوران جوانی از دیدگاه قرآن بدینگونه مطرح شده که جوانی منزل قوت و نیرومندی زندگی دنیاست و از دو طرف محفوف به ضعف و ناتوانی است، از طرفی ضعف ایام کودکی و از طرف دیگر ناتوانی دوران پیری
قال امیر المومنین علیه السلام: دشیئان لایعرف فضلها الا من فقدهمان الشاب و العافیه»
امام علی (ع) فرموده اند: دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمی‌شناسد مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد، یکی جوانی و دیگری تندرستی و عافیت است.
در این حدیث حضرت علی (ع) نعمت جوانی را در دین بزرگترین نعمت های الهی یعنی صت و سلامت آورده است و به اندازه ای آن را مجهول القدر دانسته که می‌فرماید تنها در موقع فقدان جوانی می‌توان به ارزش آن پی برد.
«از دیدگاه حضرت علی (ع) انسان در جزیره ای به نام فرصت قرار گرفته که بین دو اقیانوس نیستی«گذشته و آینده» قرار گرفته و باید قدر زمان را بداند.
دوران جوانی نیز نسبت به کودکی و پیری به تعبیر قرآن دوران قوتی است که بین دو دوران ضعف محصور است و فرصتی است که باید آن را غیبت شمرده و بهره برداری لازم را نمود.
پیامبر گرامی‌اسلام (ص) فرموده اند:
«ان العبد لاتزول قد ماه یوم القیامه حتی سیال عن خمس خصال، عن عمره فیما افتاده و عن شبا به فیما ابلاه و عن ماله من این اکتسبه و فیما انفقه و عن علمه معاذا عمل فیما علم»
در روز قیامت بنده قدم بر نمی‌دارد مگر اینکه پنج چیز از او سوال می‌شود، از عمرش که چگونه سپری کرده و از دوران جوانیش که چگونه تمام کرده از ثروتش که از کجا آورده و در چه راهی مصرف کرده واز علمش که در چه راهی به کار برده است.
همچنین روایت شده که پیامبر اکرم (ص) فرموده اند:
«لا نزول قدما عبد یوم القیامه حتی سیئال عن اربع، عن عمره فیما افناه، و عن شابه فیما ابدوه و عن ماله من این کسبه و فیما انفقه و عن جبنا اهل البیت»
در روز قیامت بنده قدم بر نمی‌دارد تا اینکه از او سوال از چهار چیز شود. از عمرش که چگونه سپری کرده از جوانیش که در چه راهی به پایان رسانده و از مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهی خرج کرده واز محبتش به ما اهل البیت.
از این روایات به خوبی استفاده می‌شود که دین مبین اسلام تا چه پایه به چوانی و ارزش آن توجه مخصوصی دارد. این سرمایه در پیشگاه الهی به اندازه ای مهم است که روز حساب از صاحبش سوال می‌شود که چگونه آن را صرف کرده است؟
پس برای ما به عنوان قشر جوان و به خصوص جوانان مسلمان شیعه جای بسی تامل دارد تا هنوز فرصت باقی است پاسخی مناسب برای این سوال فرآهم آوریم.
در مقدمه به این حدیث اشاره نمودیم که:
« افضل الاعمال امتی انتظار الفرج»
و نیز در روایات به این مساله اشاره شده که یاران اما عصر (عج) را جوانان تشکیل می‌دهند و میانسال و کهنسال در میانشان- جز به ندرت- پیدا نمی‌شود.
حضرت امیر مومنان (علیه السلام) فرموده است:
«یاران مهدی علیه السلام جوانند و میانسال در میانشان نیست مگر به مثل سرمه چشم و نمک در غذا و نمک همیشه کمتر از غذاست- کنایه از آنکه پیران بسیار کم هستند.»
همین دو مهم کافی است تا دریابیم زندگی خود را بر چه اساسی برنامه ریزی نماییم و عمر خود را در چه راهی صرف کنیم.
لایق فیض حضورت نیم اما بگذار
زندگی چند صباحی به خیالت بکنم

بخش دوم:
اهمیت شکر گزاری و
شکر نعمت امام زمان (عج)

 

شامل:
شکر خدا، لازمه اخلاص در بندگی او
رسیدن به مرز انسانیت به وسیه شکر
دو نعمت بزرگ خداوند
امام علیه السلام نعمت مورد سوال خداوند
اما غائب، نعمت باطنی
فایده تکوینی بودن اما علیه السلام بر روی زمین
تفاوت جنبه تشریعی و تکوینی نعمت امام علیه السلام
هدف نهایی از انعام خدا به بندگان
شکر نعمت های الهی فقط با معرفت امام علیه السلام ادا می‌شود
امام علیه السلام و معرفت ایشان« خیر کثیر» است
شکر خدا، لازمه اخلاص در بندگی او
پایه و اساس شکر خداوند این است که انسان، اخلاص در بندگی او داشته باشد و در هیچ شرایطی به خضوع در غیر پیشگاه خدا راضی نشود. چنین کسی می‌تواند به مرتبه شکر پروردگار نائل شود. در حقیقت، شکر، از اعتقاد عمیق به توحید بر می‌خیزد. و هر مقدار این اعتقاد در انسان سست می‌باشد، کمتر شکر گذار خدا خواهد بود.
در قرآن کریم می‌خوانیم:و اشکروا لله ان کنتم ایاه تعبدون شکر کنید خدا را، اگر فقط او را بندگی می‌کنید. یعنی: لازمه این که انسانی فقط خدا را عبادت کند، این است که او را شکر کند.«عبادت» منتهای خضوع و اطاعت محض از معبود است. نهایت خواری و تذلل در پیشگاه او، به خاطر خود او، نه به فرمان دیگری است. شکر نیز بر خاسته از همین بندگی خالصانه است. و هر قدر این اخلاص در بندگی ناقص باشد. تحقق شکر هم ناقص می‌شود. زیرا طبق بیان قرآن، لازمه بندگی کردن خدا، شکر گزاری از نعمت های او می‌باشد.
و اشکروا نعمه الله ان کنتم ایاه تعبدون شکر گزار نعمت خدا باشید، اگر فقط او را عبادت می‌کنید.
پس اخلاص در بندگی خدا- که حکمت آفرینش است- از شکر نسبت به نعمت های او بر می‌خیزد و به شکر گزاری بیشتر در پیشگاه او می‌انجامد.
رسیدن به مرز انسانیت به وسیله شکر
پیامبر اسلام و اهل بیت گرامی‌ایشان که مربیان توحید هستند- در ابتدای هر کاری لب به ثنای الهی گشوده و خدا را حمد نموده، و اهمیت و راه شکر گزاری او را به ما آموزش داده اند. امام سجاد صحیفه سجادیه را با حمد و ستایش خدای یکتا آغاز نموده اند در عنوان اولین دعای صحیفه آمده است.
کان من دعائه- علیه السلام- اذا ابتدا بالدعاء بدا بالتحمید لله عزوجل و الثناء علیه.
همه این دعا درباره حمد و ستایش خداست.
از بیان نورانی و روشن اما سجاد می‌فهمیم که اگر خدای متعال، فهم و شناخت «حمد» خودش را به بندگان عطا نکرده بود، آنها از این نعمت بزرگ محروم می‌ماندند. پس این که انسان بفهمد و عقلش برسد که باید خدا را حمد کند، اکتسابی نیست و مانند همه معرفت های دیگر، صنع خود خداست و اگر خدا باب حمد خودش را بر بندگانش نمی‌گشود تا آنها بفهمند که باید او را شکر کنند، این باب برای همیشه بسته می‌ماند. البته حمد کردن، فعل اختیاری ماست، ولی معرفت حمد، صنع خداست. و تا این معرفت برای ما حاصل نشود. زمینه ای برای حمد اختیاری ما به وجود نمی‌آید.
دو نعمت بزرگ خداوند
در ادامه دعا، امام سجاد (ع) دو نعمت بزرگ خدا را مطرح کرده و به خاطر آنها به درگاه الهی شکر می‌گزارد: الحمد الله علی ما عرفنا من نفسه و الهمنا من شکره
خدا را حمد که خود را به ما شناسانده، و شکر خود را به ما الهام نموده است.
بدون شک، بزرگترین نعمت خدا بر بندگان، این است که خود را به آنها شناسانده است. و پس از آن، نعمت «الهام شکر» به آنهاست
اگر خدا معرفت حمد خود را به ما نداده بود و شکرش را به ما الهام نکرده بود، همین« معرفت خدا» را هم نعمت نمی‌دانستیم، و نمی‌فهمیدیم که خدای سبحان، چه لطفی به ما کرده و چه منتی بر ما نهاده، که معرفتش را به ما عطا کرده است. و در نتیجه، شکر این نعمت بزرگ را به جا نمی‌آوریم. بنابراین باید فهم و درک انسان به حدی برسد که معرفت خدا را پیدا کند. البته با تکلف و به صورت مصنوعی، نمی‌توان به این معرفت دست یافت، بلکه این معرفت، میوه درخت وجود انسان است که ریشه اش همان فهم و عقل اوست، و ثمره این درخت، ارزش قائل شدن برای شکر خدا می‌باشد. کسی که معرفت حمد پروردگارش به او عطا شده، نعمت بودن نعمت را تشخیص می‌دهد، و به لطف الهی در مرتبه انسانیت قرار می‌گیرد، چرا که دارای فهم و عقلی می‌شود که حیوان فاقد آن است و برای ولی نعمت خود ارزش قائل شده و شکر او را بر خود، لازم و واجب می‌شمارد.
امام علیه السلام نعمت مورد سوال خداوند
از آن چا که شکر نعمت های الهی به حکم عقل و تایید نقل واجب است، هر انسان عاقلی خود را موظف به ادای شکر در مقابل ولی نعمت اصلی خویش یعنی خدای متعال می‌داند. برای این که انسان بتواند در وادی شکر پروردگار قدم گذارد، در درجه اولی باید نعمت شناس باشد، یعنی بداند خداوند چه نعمت هایی را بر بندگانش ارزانی داشته است و از «نعمت» بودن آنها غافل نباشد. البته نعمت های الهی، سراسر وجود مخلوقات را فرا گرفته است. ولی خدای متعال، برخی از نعمت های خویش را نسبت به برخی دیگر، برتر داشته است و کوتاهی کردن از شکر آنها را به هیچ عنوان جایز نشمرده و تصریح فرموده که از انسان ها درباره آن سوال می‌فرماید.
لتسئلن یومئذ عن النعیم . در آن روز (قیامت) از نعمت مورد سوال قرار می‌گیرد.
نعمتی که روز قیامت مورد پرسش پروردگار قرار می‌گیرد، به تصریح مفسران معصوم قرآن، نعمت وجود اهل بیت علیه السلام است امیر المومنین علیه السلام در بیان این نعمت می‌فرمایند.
نحن النعیم . ما نعمت هستیم.
و نیز امام صادق علیه السلام تصریح فرموده اند که:
نحن اهل البیت النعیم الذی انعم الله بنا علی العباد...و هی النعمته التی لا تنقطع
ما اهل بیت علیه السلام آن نعمتی هستیم که خدا به سبب ما بندگان را نعمت داده است... و این نعمتی است که منقطع نمی‌شود.
و سپس فرمودند: ... و الله سائلهم عن حق النعیم الذی انعم به علیهم و هو النبی و عترته
....و خداوند از حق این نعمتی که به ایشان ارزانی داشته- یعنی پیامبر و عترت ایشان ]علیه اسلام[ از آنها سوال می‌کند. آیا ما به این حقیقت که نعمت امام علیه السلام مورد سوال قرار می‌گیرد، توجه داریم، آیا برای این که خدای عزوجل ما را به امام زمان خود علیه السلام آشنا ساخته است، تا کنون سجده شکر به جا آورده ایم؟ آیا اصلا ایشان را به عنوان نعمت می‌شناسیم؟
اگر خدای ناکرده پاسخ ما به این پرسش ها منفی باشد، بیم آن می‌رود که مرتکب کفران نعمت شده باشیم.
انسان با کفران این نعمت عظمی- یعنی اهل بیت علیه السلام- استحاقق عقوبت پیدا می‌کند و در قیامت باید پاسخگوی پروردگار خویش باشد. نتیجه این که امام علیه السلام نعمتی است که سعادت دنیا و آخرت همه انسان ها در گرو شکر نعمت ایشان است بنابراین باید در درجه اول ایشان را به عنوان بزرگترین نعمت خدا شناخته و سپس به مراحل مختلف شکر این نعمت اهتمام ورزیم و همواره به یاد داشته باشیم که وجود امام علیه السلام در حال عیبت یا ظهور، نعمتی است که مورد پرسش واقع می‌شود.
اینک به تبیین نعمت وجودی اما علیه السلام از «جهت تکوینی» و «جهت تشریعی» می‌پردازیم:
الف- نعمت بود امام علیه السلام از جهت تکوینی
امام غائب، نعمت باطنی
«اصل وجود امام علیه السلام» نعمتی است که منقطع نمی‌شود. پروردگار مهربان، «همواره» این نعمت را بدون هیچ گونه استحقاقی به آفریدگانش عطا فرموده و می‌فرماید البته این نعمت، گاهی به صورت آشکار و گاه پنهان نصیب بندگان می‌شود، ولی آشکار یا پنهان بودن آن، در نعمت بودنش اثر ندارد. خداوند متعال در قرآن کریم به این مطلب توجه داده است:
اسبع علیکم نعمه ظاهره و باطنه خدا نعمت های ظاهری و باطنی خود را بر شما کامل کرد.
اما کاظم علیه السلام در تفسیر این آیه، نعمت ظاهر و باطن را چنین معرفی فرموده اند:
النعمه الظاهر الامام الظاهر و الباطنه الامام الغائب
نعمت آشکار، امام آشکار است و نعمت باطن، امام غائب است.
از آنجا که امام ظاهر در بین مردم شناخته شده است، مردم از طریق مختلف می‌توانند به ایشان رجوع کرده و از وجودشان بهره مند شوند. ولی چون مردم، شخص اما غائب و نشانی حضرتش را نمی‌شناسند، بنابراین از جنبه های بسیاری، از این نعمت الهی محروم مانده اند. البته غیبت امام و زندگی ایشان در خفا، از بعضی جهات، سلب نعمت از مردم است، اما نفس و جود امام علیه السلام از بسیار جهات، نعمت است و این جهات، موکول به شناخته شد ن ایشان نیست. خداوند متعال بر همه خلایق منت گذاشته و در هر زمان امامی‌‌قرار داده که آثار وجودی این امام- چه ظاهر باشد و چه نعمت ظهور او از مردم سلب شده باشد- مورد استفاده همگان قرار می‌گیرد، و همه مخلوقات- اعم از مومن و کافر و مستضعف- از آن بهره مند می‌گردند.
فایده تکوینی بودن اما علیه السلام بر روی زمین
خداوند متعال، نظام دنیا را به گونه ای قرار داده است که بدون وجود امام علیه السلام امکان زندگی روی زمین وجود ندارد، چرا که زمین به برکت امام علیه السلام قرار و آرامش پیدا کرده است. شواهد نقلی این مطلب بسیار است به عنوان نمونه در اصول کافی- که از مهمترین و معتبر ترین کتب روائی شیعه است- بابی تحت عنوان «ان الائمه هم ارکان الارض» وجود دارد.
«ارکان» جمع «رکن» است و به چیزهایی گفته می‌شود که باعث قوام و استواری باشند. ائمه علیه السلام ارکان زمین هستند. یعنی زمین به وجود ایشان استوار و قائم است. امام صادق علیه السلام وضعیت دنیا را بدون وجود حجت چنین ترسیم می‌نمایند:
لو بقیت الارض بغیر امام لساخت
اگر زمین بدون امام بماند فرو می‌ریزد.
«ساخ» یعنی «غاص» که از «غوص» می‌آید. وقتی چیزی در آّب فرو می‌رود، به آن «عوص» گفته می‌شود (غواص، ازهمین خانواده است). اگر زمین فرو برود نمی‌تواند موجودات را روی خودش نگه دارد، یعنی از انتفاع و بهره برداری به عنوان زمین و محل سکونت خارج می‌گردد. پس این یک واقعیت است که بقاء زمین به وجود امام علیه السلام است. البته باید بدانیم که نه تنها زمین، بلکه آسمان هم به برکت امام علیه السلام نگه داشته شده است. پیامبر اکرم علیه السلام در روایتی که یکایک امامان را به جابر معرفی فرمودند، تصریح کرده اند که:
بهم یمسک الله السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بهم یحفظ الله الارض ان تمید باهلها
خدا به وسلیه ایشان، آسمان را از این که بدون اجازه او بر زمین افتد، نگاهی می‌دارد و به وسیله ایشان، زمین را حفظ می‌کند که اهل خود را به نزلزل در نیاورد.
افتادن آسمان بر زمین، نشانه به هم خوردن نظام آفرینش است. خدای عزوجل به برکت وجود اهل بیت علیه السلام را مانند سقفی بر سر ما نگاه داشته و فاصله مناسبی میان آن با زمین قرار داده است و این که نظام دنیا به حساب دقیق خود اداره می‌گردد، به برکت« نعمت وجود امام» است.
علاوه بر این که نظام آسمان و زمین به برکت امام باقی است بقیه اموری که برای «حیات» انسان ضرورت دارد نیز متوقف بر وجود امام علیه السلام است امام صادق علیه السلام فرموده اند:
....بنا اثمرت الاشجار و اینعت الثمار و جرت الانهار، و بنا ینزل غیث السماء و ینبت عشب الارض..
به سبب ما است که درختان میوه می‌دهند و میوه ها به ثمر می‌رسند و رودها جاری می‌شوند، و به سبب ما باران از آسمان می‌بارد، و به سبب ما گیاهان و سبزیجات زمین می‌رویند.
همه نعمت هایی که در اختیار انسان قرار گرفته به برکت امام علیه السلام است.
بنایراین بهره بردن از هر یک از نعمت های الهی، موکول به نعمت وجود امام علیه السلام است.
این نوع انتفاع موجودات از امام علیه السلام فرع بر شناخته شدن ایشان نیست. افراد، چه امام را بشناسند و چه نشناسند، چه تسلیم ایشان بشوند و یا هیچ اعتقادی به ایشان نداشته باشند، در هر حال به «برکت وجود امام» روی زمین سکونت داشته و از نعمت های مختلف آن بهره مند می‌گردند.
بدین ترتیب هر انسان عاقلی برخورد واجب می‌داند که شکر این واسطه های نعمت را به جای آورد و کوتاهی در این امر را جایز نمی‌شمارد. ناگفته نماندکه وساطت ائمه علیه السلام در رسیدن به نعمت های خدای سبحان به انسان، به صورتی نیست که مشهود و محسوس همگان باشد، بلکه اصولا یک امر غیبی و خارج از حیطه حواس آدمی‌است. بنابراین تنها راه اثبات آن، دلایل نقلی (آیات و روایات) است، مگر آن که استثناء برای بعضی به طور غیر عادی مشهود شود که نتیجه لطف و عنایت خاص الهی به ایشان است.
ب- نعمت بودن امام علیه السلام از جهت تشریعی
تفاوت جنبه تشریعی و تکوینی نعمت امام علیه السلام
وجود مقدس امام علیه السلام از جنبه دیگری هم نعمت است و این جهت از نعمت بودن امام علیه السلام موکول به معرفت و تسلیم نسبت به ایشان است این نحوه انتفاع از امام علیه السلام به خواست خود افراد بستگی دارد و هر کس بخواهد از این نعمت استفاده کند، باید در مرحله اول، امام را بشناسد و سپس تسلیم شده و در امور خویش به ایشان رجوع نماید به عبارتی جنبه تشریعی نعمت بودن امام علیه السلام بدون عمل اختیاری افراد، تحقق نمی‌یابد.
در جنبه تکوینی نعمت بودن امام علیه السلام بدون عمل اختیاری افراد، تحقق نمی‌یابد. در جنبه تکوینی نعمت بودن امام علیه السلام، شخص به هر حال از نعمت آب و هوا و زمین و میوه و ... استفاده شناخت یا عدم شناخت ولی نعمت، تاثیری در اصل استفاده او ندارد، هر چند که جایز بودن استفاده می‌کند. به «معرفت داشتن یا نداشتن» او مربوط است. به تعبیر دیگر، حلال یا حرام بودن استفاده از نعمت های الهی، به شناخت یا عدم شناخت اما علیه السلام بستگی دارد.
هدف نهایی از انعام خدا به بندگان
هدف از اعطای نعمت به مخلوقات را می‌توان در این آیه شریف جستجو کرد:
ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
جن و انس را نیافریده ام مگر برای این که مرا بندگی و عبادت کنند.
اگر انسان در مسیر بندگی خدا گام بردارد، به آن هدفی که خدا برایش قرار داده می‌رسد و در غیر این صورت به بیراهه خواهد رفت. نخستین و اساسی ترین گام در بندگی خدا، معرفت اوست. اما رضا علیه السلام می‌فرمایند:
اول عباده الله معرفته
برای این که بتوانیم عبادت خدا را به جای آوریم، در درجه اول باید او را شناخته و تسلیمش شویم. بنابراین بندگی خدا را معرفه الله شروع می‌شود. برای ادامه حرکت در این مسیر هم باید از معرفت خدا کمک بگیریم. و در نهایت اگر حرکت ما در مسیر بندگی پروردگار موفقیت آمیز باشد، امید آن می‌رود که خدای عزوجل، ما را به درجه بالاتری از معرفت خود برساند.
شکر نعمت های الهی فقط با معرفت امام علیه السلام ادا می‌شود
حق نعمت های الهی، تنها در صورتی ادا می‌شود که انسان از آنها در مسیر معرفت خدا و بندگی او استفاده کند. و اگر چنین نشود، نعمت خدا مورد کفران قرار می‌گیرد.
همچنین معرفت امام علیه السلام لازمه و نشانه معرفت خداست و این درخت بدون آن میوه، ثمر بخش و مفید نیست و توحید بدون ولایت محقق نمی‌شود.
بنابراین اگر نعمت های خدا ما را به معرفت امام علیه السلام نرساند، کفران نعمت های خدا صورت پذیرفته است. یعنی با استفاده از هر نعمتی باید ارادت و تسلیم ما نسبت به اهل بیت علیه السلام بیشتر شود و پس از منعم اصلی که خداست، ولی نعمت خود را که امام علیه السلام است، بشناسیم و به ایشان اعتقاد داشته باشیم.
با این ترتیب روشن می‌شود که تنها راه ادای شکر نسبت به نعمت های الهی این است که از آنها در جهت معرفت بیشتر امام علیه السلام استفاده کنیم. از دو نوع ارتباطی که میان

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی میزان توجه جوانان به نقش و حضور امام زمان (عج) در زندگی روزمره

تحقیق تاثیر فرهنگ در بزهکاری جوانان

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق تاثیر فرهنگ در بزهکاری جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق تاثیر فرهنگ در بزهکاری جوانان


تحقیق تاثیر فرهنگ در بزهکاری جوانان

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :23

تاثیر فرهنگ در بزهکاری جوانان:

بزهکاری بیشتر نتیجه تضاد موجود در ارزشهای فرهنگی و همینطور عدم وسائل برای رسید به هدفهای مورد نظر است. تا تفاوت در سرع تغییر برخی از افراد به علل گوناگون به طور کامل(اجتماعی) نمی وشند. یعنی ارزشهای حاکم بر جامعه به طور کامل در درون انها نقش نمی گید و انها را از ارتکاب اعمال ضد اجتماعی باز نمی دارد. البته این ناسازگاری ارزشی که در افراد (منحرف) یا (بزهکرای) شکل می گیرد خود معلول وجود اختلاف و تضاد در ارزشهای حاکم بر گروه های اجتماعی است. طبق آماری که بدست آمده بزهکاری در طبقاتی که دارای سطح فرهنگ پایین تر می باشند در کلیه کشورها بیشتر از طبقاتی است که دارای سطح فرهنگ بالاتر هستند و به ندرت دیده می شود خانواده های تحصیل کرده نوجوانان بزهکار تحویل جامعه دهند. بهترین مدرک، نوشته ای مجلات و روزنامه های کشورهای مختلف است که جوانانی برای چند تومان پول مرتکب خشونت با والدین یا جرح و ضرب دوستان و در نتیجه منجر به وقوع قتل می گردند. از طرف دیگر فرهنگ هر جامعه هدفهای بخصوصی را به عنوان آرمانهای دست یافتنی برای اعضای جامعه مطرح می کند، در حالی که (وسایل) رسیدن به این هدفها در اختیار همه قرار ندارد برای نمونه در فرهنگ آمریکا کسب موفقیت های مادی از ارزشهای اصلی جامعه است داشتن خانه بهتر اتومبیل جدیدتر و عضویت در کلوپ های مختلف برای صاحبان این مزایا آبرو، تشخیص، احترام و اعتبار می اورد و آنها را افرادی موفق معرفی می کند در عین حال برای همه افراد این امکان وجود ندارد که از طریق کار و کوشش شرافتمندانه به این امتیازات برسند، واز این نظر است که برخی ارا که به اندازه دیگران تحت تاثیر فهنگ مادی گرا و تبلیغات دائمی جامعه در تشویق افراد به موفق شدن قرار دارند ولی فاقد وسائل و امکانات لازم(پول، اعتبار، تخصص...) هستند برای رسیدن به اهداف مقبول اجتماعی به وسایل انحرافی مثل بزهکاری متوسل می شوند.. با این وصف بزهکاری را هم می توان تا حدودی معلول تفاوت سرعت تغییر در بخشهای مختلف اجتماعی دانست.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق تاثیر فرهنگ در بزهکاری جوانان