اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد انتظار بشر از دین

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد انتظار بشر از دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انتظار بشر از دین


تحقیق در مورد انتظار بشر از دین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه34

 

فهرست مطالب

 

به نظر شما، انتظار ما انسان‌ها از دین چیست؟

انتظار بشر از دین

آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟

استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنی‌اند و می‌توان آنها را با هم پرسید.

در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم می‌بینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازده‌گانه شما حول محور “دین” می‌چرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمی‌دارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفت‌وگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِه‌گرفته انجام می‌گیرد، که در آن نه هیچ اختلافِ‌نظرِ ظاهری‌ای دلالت بر اختلاف‌نظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاق‌نظرِ ظاهری‌ای دال بر اتفاق‌نظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفت‌وگو و دادوستدی در میان نیست.

مراد من از “دین”، در جواب‌هایی که به سؤالات شما می‌دهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فی‌المثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده می‌شوند، با توجه به خاستگاه و گرایش‌هایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمی‌شوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمی‌کند؛ زیرا قراردادهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انتظار بشر از دین

دانلودمقاله در انتظار او

اختصاصی از اینو دیدی دانلودمقاله در انتظار او دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


شناخت امام زمان چه ضرورتی دارد؟
... بلی، اوضاع این گونه بود تا اینکه به شخصی آشنا شدم که به نظر می رسید می تواند به سؤالاتم پاسخ دهد. در اولین برخورد به او گفتم: آیا می تونم با شما بی پرده سخن بگم، به همه چیز در مورد امام زمان با دیده ی شک نگاه کنم و از صفر شروع کنم؟
او گفت: اگر غیر از این باشه اشتباه کردی. کسانی که ساختمان افکار و عقیده شونو از رو می سازدن و زیربنای فکرشونو محکم نمی کنن، با یک طوفان سؤالات یا یک سیل مختصر، شبهات ساختمون شون خراب می شه و همه ی ایمان و عقیده شون با سیل می ره.
گفتم: پس من قبل از هر حرفی می خوام بدونم اصلاً چه ضرورتی داره من امام زمان مو بشناسم و آیا اگه من بی توجه به او دنبال زندگی خودم باشم چیزی رو از دست دادم و ضرری کردم؟
گفت: این آیه رو شنیدی که خداوند می فرمای:« اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم »؟
گفتم: بله.
گفت: معنای این آیه چیه؟
گفتم:«از خدا، رسول و اولی الامر اطاعت کنین.
گفت: درسته، حالا چطور ممکنه ما از کسی که اونو نمی شناسیم اطاعت کنیم؟! مراد از اولی الامر در این آیه امام و حجت خدا در هر زمانه و اگه انسان امام خودشو نشناسه نمی تونه از او اطاعت کنه، پس باید اونو بشناسیم.
گفتم: از کجا معلوم که مراد اولی الامر تو این آیه امام زمان باشه؟
گفت: جالبه بدونی همین سؤال در صدر اسلام و هنگام نزول این آیه مطرح شد. جابر یکی از اصحاب رسول خدا (ص) به اون حضرت گفت یا رسول الله ما خدا و رسول رو می شناسیم اما نمی دونیم مراد از اولی الامر در این آیه چه کسانی هستن؟
حضرت فرمودند: مقصود از اولی الامر، علی و فرزندان معصوم اویند و تک تک اماما رو تا امام زمان نام بردن و این روایت علاوه بر مدارک ما شیعیان، در برخی کتب اهل سنت هم اومده.
من ضمن تشکر گفتم: حال فهمیدم که شناخت امام زمان یک تکلیف واجبه چون وقتی اطاعت از ایشون واجب شد مقدمه ی اون هم که شناخته، واجب می شه.
او گفت: بله و دلایل و انگیزه های دیگه هم برای شناخت امام زمان داریم، مثلاً این حدیث پیامبر عزیزمون که مورد اتفاق همه مسلموناست،«هر کس امام زمان خودشو نشناسه و بمیره به مرگ جاهلیت مرده» اگه ترک کاری(شناخت امام زمان) موجب می شه من در حکم جاهلان و مشرکان قبل از اسلام باشم، آیا انجام اون کار ضرورت پیدا نمی کنه؟ پس ملاحظه می کنی که مسأله ی آشنایی با امام زمان و شناخت اون حضرت خیلی مهم تر از اونه که ما با اون برخورد می کنیم.
وقتی صحبت به اینجا رسید، خیلی بیشتر از قبل مشتاق شدم سؤالاتم را در باره ی امام زمان نزد او مطرح و شناخت خود را کامل کنم، اما وقت گذشته بود و قرار شد ادامه ی گفتگو در جلسه ی بعد صورت گیرد.

 


حداقل شناخت
گفت: منظورت چیه، چه مطلبی درباره ی اون حضرت دست آوردی؟
من در حالی که دفترم را باز می کردم گفتم: اونچه به عنوان شناخت امام زمان به دست آوردم خلاصه کردم و تو این دفتر نوشتم؛ گوش کنین: نام امام زمان ام مهدی است و ایشان در سحرگاه نیمه ی ماه مبارک شعبان در سال 255 هجری قمری متولد شدند، نام پدرشان امام حسن عسکری و نام مادرشان نرجس و محل ولادتشان سامراء بوده است. دوران امات ایشان همزمان با شهادت امام حسن عسکری در هشتم ربیع الاول سال دویست و شصت هجری قمری شروع شده و از همان زمان به دلیل شرایط سخت حاکم و اینکه به شدت تحت تعقیب بودند ، مخفی گردیدند. دوران غیبت ایشان به دو دوره تقسیم می شود:
1) غیبت صغری که در آن مدت مدت افراد خاصی از محل حضرت اطلاع داشتند و چهارنفر به نوبت عنوان نمایندگان رسمی ایشان در بین مردم فعالانه حضور داشتند و ضمن ابلاغ دستورات آن حضرت به شیعیان، سؤالات مردم را به ایشان می رساندند و پاسخ های حضرت را به آنها منتقل می کردند.
این دوران با احتساب دوران زندگی مخفی آن حضرت قبل از امامت، به هفتاد و چهار و بدون آن به شصت و نه سال می رسد.
2) غیبت کبری: این دوران با فوت آخرین نائب خاص آن حضرت در سال سیصد و بیست و نه هجری آغاز می شود، که حضرت در روزهای آخر عمر او در نامه ای به او نوشتند تو به زودی از دنیا می روی و کسی را بعد از خودت به عنوان نائب خاص من تعیین مکن و از آن زمان غیبت کبری آغاز شد.
این نوشته را که خواندم به او گفتم: نظر شما چیه؟ این شناخت امام زمان کافیه یا نه؟
او گفت: شناخت درجات و مراتبی داره، در مورد امام هم اولین قدم و حداقل شناخت اینه که شخص اورو بشناسیم که کدام فرد امام ماست و بدونیم که او حجت خدا و پیشوای ما و جانشین پیامبر خدا در امور دین و دنیای ماست و اطاعت او بر ما واجبه، اما از این حداقل که بگذریم، هرچه بیشتر در باره ی امام خود بدونیم به خیر و سعادت و رستگاری نزدیک تر می شیم و بهره مندی ما از برکات وجود او بیشتر می شه. مثلاً همین که تو در فکر این هستی که پاسخ سؤالات خودت و دیگران رو نسبت به اون حضرت به دست بیاری، گامی در جهت ارتقاء شناخته که بسیار ارزشمنده.
طفل پنج ساله و امامت
گفتم: بله، من هنوز هم خیلی سؤال دارم اما قبل از همه دو سؤالی رو طرح می کنم که از نوشته های خودم برام پیش اومده. یکی اینکه با توجه به مطالعاتی که داشتم اون حضرت در پنج سالگی به منصب امامت رسیدن. راستی یک طفل 5 ساله که هنوز امتحانی نداده، سابقه ای نداره، چطور سابقه داشته که یک کودکی مقامی به این بلندی کسب کنه؟
او گفت: به نظر شما در چه سنی شایسته است کسی امام یا پیغمبر بشه؟
گفتم: البته من هم می دونم «بزرگی به عقل است نه به سال» و می دونم منظورم اینه که وقتی کسی مثل پیامبر سی ، چهل سال زندگی می کنه از عمل او برای ما مشخص می شه که شایستگی داره یا نه، اما در مورد یک کودک هنوز نمی تونیم قضاوت کنیم.
گفت: پس فایده ی این سی، چهل سال عمر کردن، شناخت ما نسبت به شایستگی های اون فرده؟ مگه نه؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله در انتظار او

تحقیق در مورد غدیر انتظار عاشورا

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد غدیر انتظار عاشورا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد غدیر انتظار عاشورا


تحقیق در مورد غدیر انتظار عاشورا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه103

 

فهرست مطالب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرآغاز

اگر نگاهی دقیق و جامع به مکتب اسلام داشته باشیم ، به اهمیت سه رکن از ارکان و پایه های مکتب می رسیم یعنی سه موضوع غدیر ، عاشوراء و انتظار م جدا کنیم ، دیگر از اسلام چیزی باقی نمی ماند و همین است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فرمودند : محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است .

به راستی که در غدیر ، امامت شیعه رقم خورده است و در عاشوراء قیام شیعه در برابر ظلم ها به وقوع پیوسته است و با انتظار ، منتظر قیام دیگری در برابر تمام یزیدیانِ شرق و غرب هستیم و منتظر نجات نسل آدمی و تمام هستی از غربت دوری امام و رهبر آگاه و آزاد خویش ، مهدی فاطمه .

غدیر سرآغاز زعامت ، ولایت  و حکومت امام معصوم است تا انسانها را به سر منزل مقصود هدایت کند ولی با خیانت مسلمان مآب های صدر اسلام ، حق زعامت امام معصوم ، غصب گردید تا آنجا که مقام امامت را در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد غدیر انتظار عاشورا

دانلود مقاله دگرگونی اجتماعی و مساله انتظار

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله دگرگونی اجتماعی و مساله انتظار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

سرنوشت‌سازترین دگرگونی جهان
پژوهشی در باب دگرگونی‌های اجتماعی و مسأله انتظار
دگرگونی اجتماعی از مسائلی است که همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده است و هر کدام به فراخور وسع علمی خویش در این باره اظهار نظر کرده و علل و عوامل آن را با توجه به دیدگاه خود شرح و بسط داده‌اند.
در این پژوهش با استفاده از سخنان بزرگانی همانند استاد مطهری، (به عنوان عالمی روشن اندیش که نسبت به جایگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسی درباره این موضوع خواهیم پرداخت و نیز نظریه‌هایی را که در این باره مطرح شده است نقد و ارزیابی می‌کنیم. در پایان نظر خود را طرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.
این که چه علل و عواملی باعث دگرگونی‌های اجتماعی است، سؤال اصلی و محوری این نوشتار را تشکیل می‌دهد و با توجه به بضاعت علمی و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.
فرضیه‌ای که در صدد بررسی آن هستیم این است که محتوای باطنی انسان (اندیشه، عقیده و ایدئولوژی) بویژه فطرت کمال جویی و تجدد خواهی انسان علت اکثر دگرگونی‌های اجتماعی است. این فرضیه با توجه به این اصل بررسی می‌شود که فرد و جامعه هر دو اصیل‌اند. و به تعبیری دیگر این انسان است که اصالت دارد، به عنوان یک موجود با شعور، آگاه، دین‌خواه و عقل‌گرا با فطرتی که طالب کمال و تعالی است.
مفاهیم اصلی و کلیدی
انتظار: در لغت یعنی چشم به راه داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن (1) و در اصطلاح، دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته است و هرچه آن امر در نظر او مهم‌تر باشد، برای تحقق آن کوشش و جدیت بیش‌تری ـ خواه ناخواه ـ‌خواهد کرد (2).
تحول یا دگرگونی: به معنای تغییر و تبدیل چیزی است به چیز دیگر.
دگرگونی و تغییر اجتماعی: این واژه کلی و مبهم، معمولا به معنی تغییر در فرایندهای اجتماعی یا ساختار جامعه به ویژه در بحث گذر از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و جدید مطرح می‌شود. دگرگونی اجتماعی ممکن است مثبت یا منفی،‌ پیش‌رو یا واپس‌گرا، قهری یا دستوری، کند یا سریع، ‌جزیی یا کلی، سطحی یا عمیق و موقت یا دائمی باشد. دگرگونی اجتماعی فرایند پیچیده‌ای است که عوامل متعددی نظیر اختراع، تراوشات ناشی از فرهنگ‌ها یا اشاعه ویژگی‌های از جوامع دیگر، افزایش یا کاهش جمعیت، تکنولوژی، شخصیت‌های بزرگ، جنبش‌های اجتماعی، آموزش و پرورش و بی‌سازمانی اجتماعی و … در آن دخالت دارند. عادت،‌ ترس از گسسته شدن رشته تداوم، سنت گرایی، صاحبان منافع و مقاومت ایدئولوژیک نیز از عوامل عمده ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی است.(3)
علل و عوامل دگرگونی اجتماعی
دانشمندان بر این مسأله که عامل اصلی تحولات و دگرگونی‌ اجتماعی چیست، اتفاق نظر ندارند و هر یک عاملی را مؤثر و دخیل می‌دانند. گروهی عوامل مادی را منشأ اثر دانسته، عده‌ای شرایط جغرافیایی و خون و نژاد را عامل تحول می‌دانند، برخی فرهنگ و عقیده و ایدئولوژی و به طور کلی محتوای باطنی انسان را مهم‌ترین عامل می‌دانند و گروهی از نقش شخصیت‌ها و نوابغ و قهرمانان سخن به میان آورده و آن را یگانه عامل دگرگونی می‌دانند. در زیر، نظریه‌های گوناگون در این باره مطرح و مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد:
1ـ خون و نژاد
طبق این نظریه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، نژاد‌ها هستند، زیرا بعضی نژادها و خون‌ها استعداد فرهنگ آفرینی و تمدن گستری دارند و برخی دیگر خیر، بعضی می‌توانند علم و صنعت و اخلاق تولید کنند و گروهی صرفا مصرف‌کننده‌اند.
ارسطو، برخی نژادها را مستحق برده داشتن و بعضی دیگر را مستحق برده شدن می‌دانست. طرفدار این نظریه کنت گوبینو، فیلسوف معروف فرانسوی است. این نظریه به گوبینیزم نیز مشهور است. (4)
این که معتقد شویم تنها یک نژاد است که تحول و تطور تاریخ به دستش صورت می‌گیرد، یا این که همه انسان‌ها در آن دخیل‌اند، مشکلی را حل نمی‌کنند، زیرا معلوم نیست چرا زندگی انسان یا نژادی از انسان متحول و متطور است و زندگی حیوان چنین نیست. این که یک نژاد باشد یا همه نژادها، راز تحرک تاریخ را نمی‌گشاید. البته شاید نتوانیم تفاوت نژادها را به طور کلی انکار کنیم. چرا که ممکن است در عین این که همه استعداد دارند، برخی نژادها دارای استعداد بیش‌تری باشند.(5)
2ـ شرایط اقلیمی و جغرافیایی
بر اساس این نظریه، عامل سازنده تمدن و به وجود آورنده فرهنگ و تولید کننده صنعت، محیط و شرایط اقلیمی و جغرافیایی است. در مناطق معتدل، مزاج‌های معتدل و مغزهای نیرومند ومتفکر به وجود می‌آید. علاوه بر این، شرایط اقلیمی و محیط جغرافیایی و منطقه‌ای بر روی نژادها تأثیر می‌گذارد و استعدادهای خاص ایجاد می‌کند و درنهایت عامل پیش برنده تاریخ می‌شوند. (منتسکیو) دانشمند جامعه شناس فرانسوی طرفدار این نظریه است.(6)
بنابراین موقعیت‌های جغرافیایی خاص در رشد عقلی و فکری و ذوقی و جسمی انسان‌ها مؤثرند. هم‌چنین تاریخ تنها در میان انسان‌های برخی اقلیم‌ها و منطقه‌ها تحرک دارد، و در محیطها و منطقه‌های دیگر، ثابت و یک نواخت و شبیه سرگذشت حیوان است. اما پرسش اصلی به قوت خود باقی است که مثلا چرا زنبور عسل یا سایر جانداران که در همان مناطق جغرافیای زیست می‌کنند فاقد تحرک‌اند. در واقع عامل اصلی اختلاف میان آدمی و حیوان، که یکی ثابت می‌ماند و دیگری به طور دائم از مرحله‌ای به مرحله دیگر انتقال می‌یابد، چیست؟ نتیجه این که این عامل نیز آنچنان که باید، استحکام ندارد.

 


3ـ نظریه الهی
طبق این نظریه آن چه در زمین پدید می‌آید، امری است آسمانی که بنا بر حکمتی بر زمین فرود آمده است. تحولات و تطورات تاریخ را می‌توان جلوه‌گاه مشیت حکیمانه و حکمت الهی دانست. پس آن چه تاریخ را جلو می‌برد و دگرگون می‌سازد،‌ اراده خداوند است و تاریخ واجتماع پهنه بازی اراده مقدس الهی است. «بوسوئه» مورخ و اسقف معروف،‌طرفدار این نظریه است.(8)
این نظریه سست‌ترین و بی‌پایه‌ترین نظریه در باب دگرگونی‌های اجتماعی است. زیرا مگر تنها تاریخ است که جلوه‌گاه مشیت الهی است؟ نسبت مشیت الهی به همه اسباب و علل جهان مساوی است،‌هم چنان که زندگی متحول و متطور آدمی جلوه‌گاه مشیت الهی است، زندگی ثابت و یک نواخت زنبور عسل و سایر جانداران هم جلوه‌گاه مشیت حکیمانه خدا است. پس سخن در این است که مشیت الهی، زندگی انسان را با چه نظامی آفریده است و چه رازی در آن نهاده است که به طور دائم در تغییر و تغیر است، در صورتی که زندگی حیوانات دیگر، فاقد آن راز است.(9)
4ـ نوابع و قهرمانان
طبق این نظریه،‌ تحولات و دگرگونی‌های تاریخ، اعم از علمی، سیاسی،‌اقتصادی و فنی و یا اخلاقی،‌به وسیله نوابغ به وجود می‌آید. تفاوت آدمی با سایر جانداران در این است که جانداران از نظر استعدادهای طبیعی در یک درجه‌اند،‌ بر خلاف انسان‌ها که از نظر استعداد تفاوت‌هایی دارند، نوابغ و قهرمانان، افراد استثنایی هر جامعه‌اند که از قدرت خارق العاده‌ای از نظر عقل، اراده، ذوق و ابتکار برخورداند و هرگاه در جامعه‌ای پدید آیند،‌ آن جامعه را از نظر علمی و فنی،‌اخلاقی و اقتصادی و سیاسی و نظامی به جلو می‌برد و به سعادت و تکامل نزدیک می‌کنند. از این رو اکثریت افراد بشر فاقد ابتکار، دنباله رو و مصرف کننده‌اند. «کارلایل» فیلسوف معروف انگلیسی چنین نظری دارد. (10)
این نظریه، اعم از این که درست باشد یا نادرست، به طور مستقیم به فلسفه تاریخ، یعنی به عامل محرک تاریخ مربوط می‌شود.
البته این که فقط نوابغ و قهرمانان قدرت خلاقیت و ابتکار داشته باشند امر بعیدی است،‌ زیرا در تمام افراد بشر،‌کم و بیش استعداد اختراع و ابداع و نوآوری وجود دارد. بنابراین همه افراد یا حداقل اکثر آن‌ها می‌توانند در خلق و تولید و اختراع سهیم باشند. البته سهمشان نسبت به نوابغ ناچیز است. (11)
5ـ اقتصاد و عامل مادی
براساس این نظریه،‌ اقتصاد تنها عامل محرک تاریخ است. تمام شؤون اجتماعی و تاریخی هر قوم و ملت، اعم از شؤون فرهنگی و مذهبی و سیاسی و نظامی و اجتماعی، جلوه‌گاه شیوه تولید و روابط تولیدی آن جامعه است. تغییر و تحول در بنیاد اقتصادی جامع است که جامعه را از بیخ و بن زیر و رو می‌کند. و جلو می‌برد نوابع،‌که در نظریه قبل سخنشان به میان آمد،‌جز مظاهر نیازهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه نیستند و آن نیازها به نوبه خود معلول دگرگونی ابزار تولید است.
نظریه «ماتریالیسم تاریخی» بر اساس چنین اندیشه‌ای به وجود آمده است. ماتریالیسم تاریخی، یعنی برداشتی اقتصادی از «تاریخ» و برداشتی اقتصادی و تاریخی از «انسان» بدون برداشتی انسانی از اقتصادی یا تاریخ.
جان کلام این که تاریخ، طبیعت مادی دارد نه معنوی و انسانی. و تمامی دگرگونی‌های اجتماعی و تاریخی، زاییده عامل اقتصادی و مادی است. این نظریه، ریشه انقلاب‌ها را دو قطبی‌شدن جامعه‌ها از نظر معیشت می‌داند و مدعی است که تمام خصلت‌های مادی و معنوی انسان از جامعه گرفته می‌شود و در سرشت انسان آن چه را الهیون فطرت می‌نامند وجود ندارد. انسان و وجدانش را، جامعه به کمک عوامل بیرونی می‌سازد. بر این اساس انسان همانند نواری است خالی که نسبت به آن جه در آن ضبط می‌شود حالت بی‌تفاوتی و بی‌طرفی دارد و هیچ عکس‌العملی نسبت به آن نشان نمی‌دهد.(12)
نظریه ماتریالیسم تاریخی دارای اصول و مبانی‌ای است که نقد و بررسی آن‌ها از حوصله این پژوهش خارج است و خود مقاله‌ای مستقل می‌طلبد.(13)
درمقابل این نظریه،‌ نظریه‌ای دیگر است که عامل اقتصادی را تنها و یگانه عامل دگرگونی اجتماعی نمی‌داند و به اصالت روح اعتقاد دارد. البته اسلام منکر تأثیر عالم اقتصادی در تحولات اجتماعی نیست، ولی هیچ گاه عامل ماده را بر روح مقدم نمی‌دارد و معتقد است که وجود اصیل انسان را نمی‌توان با ماده و شؤون آن توجیه و تفسیر کرد.(14)
6ـ فطرت
آدمی دارای خصایص و ویژگی‌هایی است که به موجب آنها زندگی اجتماعی‌اش در حال تکامل و پیشرفت است. ویژگی نخست: حفظ و جمع تجارب و آموخته‌های دیگران و استفاده از آنها است.
ویژگی دوم: یادگیری از راه بیان و قلم است.
ویژگی سوم: مجهز بودن به نیروی عقل و ابتکار است.
ویژگی چهارم: میل ذاتی و علاقه فطری به نوآوری است، یعنی حب ذاتی آدمی به نوآوری و خلاقیت، محدود به هنگام ضرورت نیست، بلکه این میل در او به طور ذاتی به ودیعه نهاده شده است و جزء جدایی ناپذیر سرشت وی محسوب می‌شود.
این چهار ویژگی، نیرویی را در انسان به وجود می‌آورد که همواره آدمی را به جلو می‌راند. اما در حیوانات دیگر، نه استعداد نگه داری تجربه و نقل و انتقال آن وجود دارد و نه استعداد خلق و ابتکار که خاصیت قوه عاقله است و نه میل شدید به نوآوری وجود دارد. این است که حیوان در جا می‌زند و زندگی ثابت و یک نواختی دارد،‌ اما انسان به پیش می‌رود و زندگی‌اش به طور دائم در حرکت و تغییر و تغیر است و دگرگون می‌شود.(15)
وجود چنین ویژگی‌ها و خصوصیت‌هایی است که سبب تکامل و تعلالی بشر می‌شود، لذا شهید مطهری این نظریه را بسیار عالی می‌داند و درباره آن سخنان ارزشمندی دارد.
فطرت کمال جوی و افزون طلب آدمی این گونه است که هر مقدار واجد چیزی باشد، باز می‌خواهد مرحله بالاتری را طی کند و افق‌های جدیدی را به رویش بگشاید و به وضع موجود قانع نگردد.(16)، نظریه فطرت، که از آن به عنوان «محتوای باطنی انسان» نیز می‌توان یاد کرد، نظریه شهید مطهری است. (17)

 


دگرگونی و مسأله انتظار
گفته شد که این «محتوای باطنی» و به عبارتی فطرت پاک و بی آلایش و نوگرای آدمی است که سهم مهمی در دگرگونی‌های اجتماعی داشته و باعث و بانی اکثر تحولات اجتماعی و تاریخی است. البته عوامل دیگر نیز دخالت دارند، اما نه به اندازه عقیده و باطن انسان. مسأله انتظار وظهور منجی و مصلح بشر را نیز می‌توان از دیگر عوامل تحول اجتماعی و تاریخی دانست. این مسأله نشأت گرفته از دین و اعتقادات مذهبی انسان است، لذا این موضوع از دیر زمان مطرح بوده و همه ادیان به ظهور منجی و مصلحی در آخر الزمان بشارت داده و درباره آن سخن گفته‌اند. انتظار در اسلام به ویژه در مذهب تشیع از جایگاه والا و عظیمی برخوردار است. شیعه بنا به روایات رسیده از پیامبر اسلام و ائمه (علیهم السلام) بر این عقیده است که در مقطعی از تاریخ زندگی بشر منجی نهایی و قائد جهانی ظهور خواهد کرد و حکومت واحد جهانی را بر اساس احکام الهی در زمین برپا خواهد ساخت. البته آیات قرآن بر این نکته تصریح دارند که آینده از آن پارسایان و شایستگان است و آنان هستند که وارثان زمین‌اند. از جمله آیه 105 سوره انبیا است:
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر، ان الارض یرثها عبادی الصالحون»، در زبور داود، از پس ذکر «تورات» نوشته‌ایم که سرانجام زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب شوند.
امام باقر(ع) می‌فرماید: این بندگان شایسته که وارثان زمین می‌شوند، اصحاب مهدی هستند، در آخر الزمان. (18)
اصل انتظار، که شیعه هم (آن هم با خصوصیات و ویژگی‌های خاص)‌به آن معتقد است،‌ از بالاترین عبادت‌ها شمرده شده است. اما این که حقیقت انتظار چیست؟ و کدام انتظار مورد اشاره ائمه (علیهم السلام) قابل توجه است؟
انتظار، عامل سازندگی و تحرک و تعهد است و جامعه را به طرف کمال نهایی پیش می‌برد و راه را برای ظهور مصلح کل هموار می‌سازد. اما گاهی، برخی افراد انتظار را به گونه‌ای معنا می‌کنند که جز ضعف و تسلیم و ویرانگری و اسارت بخشی، ‌مفهومی نخواهد داشت. در زیر به بررسی این دو بینش درباره انتظار، که باعث به وجود آمدن دو نوع دگرگونی در سطح اجتماعی می‌شوند، می‌پردازیم:
1ـ انتظار منفی
انتظاری است ویرانگر و مخرب که بازدارنده و فلج کننده است وجامعه را به طرف انحطاط و سقوط می‌کشاند. هستند افرادی که خیال می‌کنند انتظار یعنی دست روی دست گذاشتن و منتظر ظهور مصلح ماندن. در نظر اینان هر اصلاحی محکوم به شکست است و گناه و فساد و ظلم و تبعیض و حق‌کشی، راه را برای ظهور منجی بشریت باز می‌کند. بدیهی است این گونه انتظار، ‌عاملی است برای توجیه ستم‌ها و فسادها و حق‌کشی‌ها و بی‌عدالتی‌ها‏، مسئولیت‌گریزی و مسؤولیت ستیزی و پشت کردن به انسان و بشریت. بر اساس چنین برداشتی اگر جامعه‌ای در اوج عزت و اقتدار هم باشد، به ذلت و فلاکت گرفتار می‌شود. ساده اندیشان و بیمار دلان، گمان برده‌اند که فسق و فجور،‌زور و استبداد، جهل و گمراهی، رکود وجمود، سکون و سکوت و پژمردگی و افسردگی عاملی است در تسریع حرکت بشری که با قیام جهانی، به رهبری مصلح کل، به نهایت و اوج خود خواهد رسید و آن جاست که حکومت جهانی واحد پدیدار خواهد شد و صلح و عدالت همه جا را فرا خواهد گرفت.
2ـ انتظار مثبت
این نوع انتظار،‌ انتظاری تعهدآور و تحرک بخش است. انتظاری است که انسان را از سکون و سکوت می‌رهاند و به حرکت وادار می‌کند.
لازمه انتظار، ساقط شدن تکلیف از آدمی نیست.تکالیف در جای خود محفوظ و ثابت‌اند. و همه موظف به اجرای این وظایف‌اند. لازمه انتظار، به کارگرفتن تمامی نیروها و کوشش بی‌دریغ به سوی امر مورد انتظار است، نه تعطیل کردن تکالیف و قوه تفکر و جسم و دست روی دست گذاشتن به امید این که مصلحی خواهد آمد و نظام جهان را دگرگون ساخته و بشر را از نیستی و بدبختی نجات خواهد داد. در روایات وارد شده است که در زمان ظهور امام زمان(عج) گروهی زبده به ایشان ملحق می‌شوند.(19)
روشن است که این گروه ناگهانی خلق نمی‌شود، بلکه در عین ظلم و فساد،‌ زمینه‌هایی وجود دارد که چنین گروهی ورزیده و آماده پرورش یابند. نخستین فایده انتظار، حفظ آمادگی برای نبرد نهایی و کوشش و تلاش برای رسیدن به هدف است. امام خمینی (ره) «انتظار فرج» را «انتظار قدرت اسلام» می‌داند. چنین انتظاری است که بالاترین عبادت‌ها است. چرا که به انسان حرارت و شوق، تحرک و جوشش، مسؤولیت و تعهد، عشق و امید و عزت و سرافرازی می‌دهد. در یک کلام انتظار مثبت، اعتراض به وضع موجود است برای حرکت به وضع مطلوب ونهایی.
شاخص‌های رشد جوامع اسلامی
رشد، یعنی «لیاقت و شایستگی نگهداری و بهره‌برداری از امکانات و سرمایه‌هایی که در اختیار انسان قرار داده شده است.»(20) و در اصطلاح مقابل«سفاهت» است. آدم رشید،‌ آدمی است که سفیه نیست و این با عقل تفاوت دارد. عقل مقابل جنون است(21) ممکن است فردی عاقل باشد،‌ ( یعنی مجنون نباشد) اما لیاقت مسؤولیتی که بر دوشش نهاده شده است را نداشته باشد. حال جامعه‌ای که منتظر مصلح جهانی و موعود نهایی است، باید انتظارش مثبت باشد. افرادش ابتدا رشد یابند،‌ (لیاقت و شایستگی پیدا کنند) تا مسؤولیتها و وظایفی که به آنان واگذار می‌شود، به نحو احسن انجام دهند. اینک نگاهی داریم به شاخص‌های یک جامعه اسلامی رشد یافته، که در انتظار خلیفه حق و ولی مطلق است. آن چه در ابتدا قابل ذکر است این است که: شناخت صحیح سرمایه‌های مادی و معنوی، نیازها، مشکلات، ‌موانع، امکانات و نیروهای موجود، رکن اول و شرط نخست رشد یافتگی است. در مرحله بعد،‌قدرت، لیاقت، شایستگی وتوانایی نگه داری و بهره‌برداری از امکانات و سرمایه‌های موجود است. دیگر علایم رشد یافتگی یک جامعه عبارتند از:
1ـ رشد اسلامی، یعنی مسؤولیت شناخت، حفظ و نگهداری و بهره‌برداری از معارف اسلام به عنوان سرمایه‌ای غنی، و ادای مسؤولیت در برابر آن، و اجرای دقیق مقررات و قوانین دینی.
2ـ رشد کمی و کیفی آموزش و پرورش، ‌آموزش باعث آگاهی بخشی است که یک رکن رشد است،‌ پرورش هم باعث توانایی بخشی است که رکن دوم رشد است.(22) این دو رکن به عنوان دو بازو و دو بال همدیگر را در پرواز به سوی پیشرفت و تکامل، یاری می‌رسانند.
3ـ شناخت مقتضیات زمان و مکان، یعنی شناخت زمان و مکان و درک درست آن دو، ‌در واقع شناختن وضع موجود که پیش شرط آینده نگری است.
4ـ آینده نگری، یعنی سوار شدن بر زمان و هدایت و رهبری آن بر اساس قواین و سننی که بر زمان و تاریخ حاکم است. در واقع آینده را دیدن وبرای آن برنامه‌ریزی کردن و برنامه داشتن.(23)
5ـ توجه به مسؤولیت، یعنی توجه به وظایفی که بر عهده انسان گذاشته شده است، از جانب شرع یا جامعه.
6ـ توجه و احترام به اندیشمندان و عالمان، شک نیست که دانشمندان ذخایر و سرمایه‌های معنوی هر جامعه‌ای به شمار می‌روند. شناخت و افتخار به آنها از علایم مثبت رشد یک اجتماع اسلامی است.
7ـ توجه به بناها و آثار تاریخی ملی ـ اسلامی، ‌آثار تاریخی هر ملتی، میراث فرهنگی و تمدن آن ملت را تشکیل می‌دهد. آگاهی نسبت به سرگذشت و تاریخ خود و حفظ و نگهداری و بهره‌برداری از امکانات تاریخی، از علایم رشد مثبت است.
8ـ اطلاع از اوضاع جهان اسلام و مسلمانان، یک جامعه زنده از سرگذشت‌های دردناک اعضای خویش بی خبر نمی‌ماند، همچنانکه بی تفاوت هم نمی ماند، (24)
9ـ انتشار کتاب و مطبوعات، تولیدات فرهنگی به میزان وسیع به همراه حفظ کیفیت ا زعلایم رشد جامعه اسلامی است.
10ـ استفاده درست از فکر و اندیشه، ‌یعنی مصرف به جای،‌ اندیشه و فکر واستفاده از آن در کارهای پرخیر و پرفایده.
11ـ گسترش کارهای خیر، انفاق در کارهای خیر ومصرف به جا و مفید آن. 12ـ دانستن ارزش زمان، یعنی استفاده از فرصت‌ها و زمان‌ها و غنیمت‌شمردن اوقات. 13ـ احترام متقابل، یعنی احساس تعاون و حسن روابط با یکدیگر.
تعالی و انحطاط جوامع
جوامع بشری از بدو پیدایش رو به تکامل و پیشرفت بوده‌اند. همان طور که تکامل طبیعی تدریجا رخ می‌دهد، تکامل اجتماعی هم تدریجا به وجود می‌آید و هر چه زمان گذشته، بر سرعت تکامل اجتماعی افزوده شده است. (25)
هر چند حرکت تاریخ در مجموع تکاملی است، ولی چنین نیست که هر جامعه‌ای در هر مرحله تاریخی لزوما نسبت به مرحله پیش، کامل تر باشد. با توجه به این که عامل اصلی این حرکت، آدمی است. و آدمی موجودی مختار و آزاد و انتخاب گر است، ‌تاریخ در حرکت خود نوسان دارد. گاهی جلو می‌رود گاهی به عقب برمی‌گردد گاهی به راست منحرف می‌شود و گاهی به چپ، گاهی تند می‌رود و گاهی کند و احیانا برای مدتی ساکن و راکد و بی‌حرکت می‌‌ماند. یک جامعه همچنان که تعالی می‌یابد، انحطاط نیز پیدا می‌کند. درعین حال همچنان که «توین بی» مورخ و دانشمند شهیر معاصر گفته است: انحطاط تمدن‌ها امری اجتناب ناپذیر نیست، ولی تاریخ بشریت در مجموع خود یک خط سیر تکاملی را طی کرده است. (26)
این که چه جامعه‌ای به سوی سعادت و تکامل پیش خواهد رفت، در پاسخ باید گفت جامعه‌ای که موانع تکامل را از بین ببرد. برخی از موانع تکامل عبارتند از: فساد روحی و اخلاقی،‌گناه و زنگار قلب، مختوم شدن دلها، نابینا شدن چشم بصیرت، ناشنوا شدن گوش دل، تحریف شدن کتاب نفس، پیروی از عادات نامطلوب پدران، بزرگان و شخصیت‌ها، ‌پیروی از ظن و …. (27)
این‌ها و موارد دیگر، موانعی است که تک تک افراد اجتماع با از میان بردن آنها می‌‌توانند خود و جامعه خود را به پیروزی ونیک بختی برسانند و از انحطاط و سقوط در امان بمانند. علاوه بر این از منتظران واقعی منجی نهایی و قائد جهانی باشند. عوامل دیگری نیز در انحطاط و تعالی جوامع مؤثرند که عبارتند از:
1ـ عدالت و بی عدالتی 2ـ وحدت و تفرقه 3ـ امر به معروف و نهی از منکر و ترک آنها 4ـ فسق و فجور و فساد اخلاق و …
بدیهی است جامعه‌ای به طرف سعادت حرکت خواهد کرد که عدالت در آن برپا ورعایت شود. اگر افراد اجتماع یک دل و هماهنگ و همراه هم باشند، از منکر بپرهیزند و به معروف روی آورند وبه آن فرمان دهند، به فساد اخلاقی مبتلا نگردند و از آن دوری گزینند، چنین جامعه‌ای به سرمنزل مقصود خواهند رسید واز منتظران واقعی به حساب می‌آیند.
نکته دیگر تفاوت پیشرفت و تکامل با یکدیگر است، نه هر تکاملی پیشرفت است ونه هر پیشرفتی تکامل. در مفهوم تکامل،‌تعالی و حرکت نهفته است. در مفهوم پیشرفت هم، حرکت نهفته است،‌اما حرکتی به جلو و در یک سطح افقی، وقتی سخن ازتکامل اجتماعی به میان آید، تعالی انسان از نظر اجتماعی مطرح است. نه صرف پیشرفت. چه بسا چیزهایی که برای انسان و جامعه انسانی پیشرفت شمرده شود، ولی تکامل و تعالی به حساب نیاید.(28)
آینده جوامع
آینده جوامع چگونه است؟ آیا در جهت پیشرفت سیر می‌کنند، یا به عکس؟ به تکامل نهایی می‌رسند و صعود می‌کنند، یا تنزل می‌کنند و سقوط؟ آیا فرهنگها وتمدن‌ها و جامعه‌ها و ملیت‌ها برای همیشه به وضع موجود ادامه می‌دهند، یاحرکت انسانیت به سوی تمدن و فرهنگ و جامعه واحد است و همه اینها در آینده به رنگ خاص، که رنگ انسانیت است،‌ در خواهند آمد؟ ‌این موضوع وابسته است به مسأله ماهیت جامعه و نوع وابستگی روح جمعی و روح فردی به یکدیگر. بنا بر نظریه فطرت، جامعه‌ها و تمدن‌ها و فرهنگ‌ها به سوی یگانه شدن و متحدالشکل شدن و در نهایت امر، ادغام شدن یکدیگر سیر می‌کنند. آینده انسانی، جامعه جهانی واحد تکامل یافته‌ای است که در آن همه ارزش‌های انسانیت، به فعلیت می‌رسند و انسان به کمال حقیقی و سعادت واقعی خود و بالاخره به انسانیت اصیل خود خواهد رسید.
از نظر قرآن این مطلب مسلم است که حکومت نهایی، (حکومت حق و نابود شدن یک سره باطل است و عاقبت از آن پارسایان است.) (29)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 19   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دگرگونی اجتماعی و مساله انتظار

تحقیق در مورد چهل چراغ انتظار

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد چهل چراغ انتظار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد چهل چراغ انتظار


تحقیق در مورد چهل چراغ انتظار

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه39

 

فهرست مطالب

 

فهرست :

بخش اول : انتظار از منظر قرآن کریم

  • × چلچراغ اول (مقدمه) 5
  • × چلچراغ دوم ( آیه 53 سوره فصلت ) 6
  • × چلچراغ سوم ( آیه 156 سوره بقره ) 6
  • × چلچراغ چهارم ( آیه 7 سوره آل عمران ) 7
  • × چلچراغ پنجم ( حدیث از امام صادق (ع) ) 7
  • × چلچراغ ششم ( آیه 37 سوره انعام ) 7
  • × چلچراغ هفتم ( آیه 65 سوره انعام )                  8
  • × چلچراغ هشتم ( آیه 51 سوره یونس )                   9
  • × چلچراغ نهم ( آیه 50 سوره سباء )                    9
  • × چلچراغ دهم ( آیه 1 سوره معارج )                    9
  • × چلچراغ یاز دهم (آیه 105 سوره انبیاء )                10
  • × چلچراغ دوازدهم (آیه 5 سوره قصص )                   10
  • × چلچراغ سیزدهم (آیه 54 سوره مائده)                  10
  • × چلچراغ چهاردهم (آیه 56 سوره نور)                   11
  • × چلچراغ پانزدهم (آیه 33 سوره توبه)                  11
  • × چلچراغ شانزدهم (آیه 114 سوره بقره)                 12
  • × چلچراغ هفدهم (آیه 33 سوره اسراء)                   12
  • × چلچراغ هجدهم (آیه 86 سوره هود)                     13
  • × چلچراغ نوزدهم (آیه 158 سوره انعام)                 13
  • × چلچراغ بیستم (آیه 4 سوره دخان)                     14

بخش دوم : انتظار از منظر روایات ائمه (علیهم السلام)

  • چلچراغ بیست و یکم (نقش امامان شیعه در لوح عرش )    16
  • چلچراغ بیست و دوم ( تعداد امامن شیعه ) 17
  • چلچراغ بیست و سوم ( شجره نامه امامان از زبان رسول خدا ) 18
  • چلچراغ بیست و چهارم ( مصادیق اولی الامر و 19

ترسیم جریان امامت از دیدگاه رسول خدا )                   

  • چلچراغ بیست و پنجم (پدر و مادر امام زمان (عج))    21
  • چلچراغ بیست و ششم ( تاریخ و کیفیت ولادت امام زمان (ع)) 22
  • چلچراغ بیست و هفتم(مصادیق اولی الامر و غیبت به عنوان اسرار الهی) 23
  • چلچراغ بیست و هشتم(شباهتهای ظاهری امام زمان با رسول خدا) 25
  • چلچراغ بیست و نهم (شک و تردید پیرامون غیبت امام زمان (عج)) 27
  • چلچراغ سی اُم (‌شرایط قبل و بعد از ظهور از دیدگاه امام رضا (ع) 29
  • چلچراغ سی و یکم (مشخصات اسلام و قرآن پیش از ظهور) 31
  • چلچراغ سی و دوم(ویژگی های عصر ظهور) 32
  • چلچراغ سی و سوم ( شرایط عمومی طبقات مردم در زمان ظهور) 33
  • چلچراغ سی و چهارم(علائم ظهور از نظر زمانی ) 35
  • چلچراغ سی و پنجم(ویژگی های منتظران ظهور) 36
  • چلچراغ سی و ششم(جایگاه یاران امام زمان از دیدگاه رسول خدا) 37
  • چلچراغ سی و هفتم (جایگاه منتظران) 38
  • چلچراغ سی و هشتم (رجعت شهدای کربلا در زمان ظهور) 39
  • چلچراغ سی و نهم (‌مدت زمامداری امام زمان (عج)) 41
  • چلچراغ چهلم (کیفیت زمامداری و حکومت جهانی حضرت مهدی (ع)) 42
  • پیوست آیات و ترجمه آن ها 43
  • منابع و مآخذ 55

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش اول :

انتظار از منظر قرآن مجید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

اولین چراغ از چلچراغ انتظار

آیاتی که در قرآن کریم از طرف خداوند بزرگ به وسیله رسول اکرم (ص) به ما رسیده از منبع علم خدایی سرچشمه گرفته است . یکی از بشارتهایی که در قرآن مجید آمده است مسأله قیام جهانی حضرت بقیته الله (ارواحنا الفداء) و سیطره عدل و داد در عالم ( بعد از پر شدن آن از ظلم و جور ) است ، عدالت در حکومت حضرت مهدی (ع) طبق نص صریح آیات قرآن و تفاسیر رسیده است از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) پس از پر شدن عالم از ظلم و جور ، قسط و عدل بر آن حاکمیت خواهد یافت .

نشانه های پیدایش این حکومت :

دومین چراغ از چلچراغ انتظار : آیه شریفه 53 از سوره آل فصّلت :

ممکن است نشانه های آفاقی همان صیحه آسمانی باشد و منظور از آیات انفسی همان رعب و ترس باشد که در دلها جای می گیرد .

علائم و نشانه هایی که برای بشر تمام مجهولات را از بین ببرد و پرده از روی حقایق و ملکوت عالم بردارد در صحنه گیتی دیده نشده است اما با توجه به اینکه خداوند خلف وعده نخواهد فرمود و این کار باید بشود ، غیر از قیام آخرین نماینده و سفیر اعظم او یعنی حضرت بقیة الله ( روحنا و ارواحنا له الفداء ) نشانه دیگری نخواهد بود .

سومین چراغ از چلچراغ انتظار : آیه شریفه 156 از سوره بقره :

محمد بن مسلم از امام صادق (ع) روایت می کند که پیش از قیام مهدی ما (ع) مردم به انواع بلا ها مبتلا می شوند . موفقیت با صابران است .

بنابر این نشانه های قبل از ظهور در این روایت عبارت است از :

  • وحشت و اظطرابی که در حال حاظر در میان بعضی از کشور های اسلامی دیده می شود .

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد چهل چراغ انتظار