اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع ازدواج و تابعیت زن ایرانی

اختصاصی از اینو دیدی دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع ازدواج و تابعیت زن ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع ازدواج و تابعیت زن ایرانی


دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع ازدواج و تابعیت زن ایرانی

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید پایان نامه رشته حقوق با موضوع ازدواج و تابعیت زن ایرانیرا  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

ازدواج و تابعیت زن ایرانی

چکیده

«ازدواج» و «تابعیت» دو دسته ارتباط احوال شخصیه توصیف شده که در قلمرو حقوق خصوصی قرار می گیرند. هریک از کشورها و کنوانسیونهای بین المللی بر اساس نظریه های وحدت، استقلال تام و استقلال نسبی تابعیت زوجین؛ قوانین متفاوتی را وضع کرده اند. روش قانون مدنی ایران «وحدت تابعیت خانواده» و ترجیح تابعیت زوج بر تابعیت زوجه و حتی ترجیح تابعیت ناشی از نسب پدری بر تابعیت منبعث از نسب مادری می باشد. در این مقاله به بررسی تأثیر و تأثر متقابل نکاح و تابعیت در صورت اختلاف زوجین پرداخته شده و ماده 9 کنوانسیون «رفع تبعیض علیه زنان» و موادی از قانون مدنی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است در نتیجه این پژوهش معلوم می گردد هرگونه اصلاح به منظور تغییر در این موضوع باید به طور هماهنگ در تمام مواد با انتخابی اساسی و مستدل در مبانی نظری اعمال شود. در انتهای مقاله پیشنهاد اصلاح موادی از قانون مدنی برای نیل به چنین تغییری با انتخابی آگاهانه ارائه شده است.

واژگان کلیدی :

زن، تابعیت، ازدواج، ملیت، شوهر، فرزند، وحدت تابعیت خانواده، استقلال تام، استقلال نسبی، قانون مدنی.

تکوین جوامع اولیه متکی بر اولویت و قاهریت توان جسمی و نوعاً عاری از تفکر، ظرافت و احساس بود، زنان با جسم ظریف و طبع لطیف در این روند از جایگاه چندان مستحکمی برخوردار نبودند؛ با این فرض تاریخی، می توان به بیان مقهوریت و در نتیجه به مظلومیت زنان در اعصار گذشته پی برد. تبعیض بین زنان و مردان آن چنان عمیق است که امروزه حتی در کشورهای پیشتاز تمدن نوین در برخی موارد حقوق سیاسی و احوال شخصی زنان در وضع چندان مساعدی قرار ندارد. رشد تدریجی و تحول فکری جوامع، منطق اجتماعی را پدیدار ساخته و بشریت را به بازشناسی و بازنگری نسبت به میراث های گذشته وادار نمود. البته منزلت اجتماعی زنان و حقوق آنان نیز بعضاً مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفته است، به عنوان مثال پیامبران از منشأ وحی، سخنانی ایراد فرموده اند و فلاسفه از مبنای فکر و صاحب نظران جوامع با ارزیابی استعدادهای زنان نسبت به حقوق طبیعی و واقعی آنان کتاب ها نوشته و سخنرانی ها کردند.

موضوع تحول حقوق زنان علاوه بر آنکه روند منطقی خود را طی می کند، در برخی موارد دستخوش برخی جنجال های فریبنده و مجازی نیز قرار گرفته، به نحوی که جوامع برای دست یابی به جایگاه شایسته این قشر عظیم در بعضی موارد دچار تردید و اشتباه شده اند، در این بازار جنجال سوداگران نیز بیکار نبوده و وجاهت و جذابیت زنان را چاشنی تبلیغات مجازی خود نموده اند، در این حال شأن و منزلت جامعه زنان و ارکان خانواده ها از این طریق تخریب می شود. مبارزه با این شیوه انحرافی یکی از ضروریات اجتناب ناپذیر زنان پیشرو به شمار می رود. به هر حال عنایت همه جانبه دخلی و بین المللی این حقیقت را آشکار می سازد که زنان حقوق از دست رفته ای دارند و باید سعی وافر مبذول شود تا این حقوق به هر نحو ممکن احیا گردد. [1]

ازدواج و تابعیت در «دسته ارتباط»[2] احوال شخصیه توصیف می شوند. [3] سؤال مهم این است که ازدواج به معنی انعقاد قرارداد زوجیبت یا مزاوجیت که در قلمرو حقوق خصوصی قرار می گیرد، چگونه با موضوع تابعیت که به معنای رابطه بین فرد و دولت می باشد و در دامنه حقوق عمومی قرار دارد؛ با یکدیگر مرتبط می شوند؟ از دیدگاه حقوق داخلی ایران (و بسیاری از کشورها) اگر زوجین تبعه ایرانی باشند و درخارج از کشور ازدواج کنند، مطابق ماده 6 ق. م روابط ماهوی این نکاح تابع قانون ملی زوجین است، این مقاله فارغ از این موضوع می باشد. اگر زن و مرد تبعه دو دولت باشند، این موضوع در دو مرحله قابل بررسی است. مرحله اول، انعقاد قرارداد و رعایت شرایط صوری و ماهوی در این زمان است. مرحله دوم، روابط زوجین بعد از انعقاد قرارداد است. موضوع این نوشتار این است که اگر زن و مرد دارای دو تابعیت باشند و ازدواج نمایند چه قانونی بر روابط ایشان حاکم است؟ تکالیف و حقوق زوجین طبق کدام قانون تعیین می شود؟ و اگر در مرحله انعقاد عقد زوجین تبعه یک دولت باشند، سپس یکی از آنها تابعیت خود را تغییر دهد، آیا این تغییر در تابعیت دیگری مؤثر است؟

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع ازدواج و تابعیت زن ایرانی

دانلود مقاله مونوگرافی شهرستان بوکان با تکیه بر آداب و رسوم ازدواج

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله مونوگرافی شهرستان بوکان با تکیه بر آداب و رسوم ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
بررسی و شناخت یک فرهنگ در گرو شناخت همه عناصر آن می باشد. در هر حوزه فرهنگی ما شاهد عناصر به هم پیوسته ای در آن حوزه می باشیم. بازی و تفریحات نیز از اجزای و عناصر فرهنگ یک جامعه محسوب می شوند که با توجه به شرایط اکولوژیک و فرهنگی دارای ماهیتی جداگانه و متمایز می باشد.
مردم شناسی متناسب با رویکرد علمی خود به مطالعه بازی ها وانواع کارکردهای آن می پردازد مردم شناسی آنرا در قالب «فولکلور» و به عنوان اجزاء هویت بخشی و کارکرد فرهنگ مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد.
اهداف: شناخت بازیهای سنتی و معرفی بازیهای سنتی به عنوان جزئی از فرهنگ که دارای کارکردی خاص می باشند. و پی بردن به داشته‌های فرهنگی غنی کشور مان از گذشته تا به حال است.

فصل اول : کلیات پژوهش

 

مقدمه
1-1- بیان مسأله
1-2- ضرورت موضوع
1-3- سؤالات تحقیق
1-4- هدف تحقیق
1-5- پیشینه تحقیق
1-6- روش تحقیق
1-7- محدودیت های تحقیق
1-8- تعریف مفاهیم
1-9- زمان و جامعه تحقیق
1-10- مکان تحقیق

 

 

 

 

 


مقدمه :
انسان از آغاز حیات اجتماعی خود به بازی گرایش داشته و در هر دوره و زمان و در هر جامعه و فرهنگ و در هر گروه سنی و جنسی که بوده به گونه ای خود را با بازی سرگرم می کرده و از آن لذت می برده است . به عبارت دیگر بازی در همه عرصه های زندگی ناسوتی و لاهوتی انسان ، حتی در رقص و نمایش آیینی – مذهبی به شکل های گوناگون حضور و تجلی داشته است .
بازی مانند موسیقی ، رقص ، نقاشی و شعر صورتی فرهنگی دارد و همچون یک
رفتار اجتماعی ، شکل و محتوای فرهنگی آن ، با شکل و محتوای فرهنگی جامعه ای که در آن پدید آمده و به کار می رود ، تطبیق می کند . دوران خردسالی انسان عموماً با بازی های انفرادی می گذرد ، رفته رفته کودک رشد می کند و بزرگ می شود و به جمع بزرگ سالان می پیوندد ، به بازی های جمعی روی می آورد . با این گونه هر فرد در دوره ی زندگی انواع بازی های حسّی ، حرکتی ، تخیلی ، تقلیدی ، کلامی ، هوشی ، رقابتی ، برد و باختی ، مهارتی ، هنری ، تن ورزی و نیروزایی را تجربه می کند و به صورت سرگرمی ، بازی و ورزش به کار می بندد.
نظام های اجتماعی و فرهنگی جامعه بستگی دارد به شیوه و ابزار بازی ها و آفرینش نقش های متفاوت بازیکنان در بازی ها و عناصر سازنده ی زمینه و متن بازی ها ، کم و بیش بازتابنده ی ویژگی های زیست – محیطی و جامعه و فرهنگی است که از آنها برآمده اند . برخی بازیها ابتدایی و ساده و پرداختن به آنها نیاز به مهارت و فوت و فن ندارند ، در صورتی که برخی دیگر پیچیده اند و اجزای آنها به مهارت و قابلیت بازیکنان و به کارگیری اصول و قواعدی ویژه نیاز دارد .
پایگاه اجتماعی و طبقاتی و شرایط اقتصادی و فرهنگی مردم جامعه نیز کم و بیش در نوع بازی های رایج میان آنان و گزینش بازیچه ها و همبازی ها و یا محل و مکان بازی تأثیر گذار و تعیین کننده است . از این روست که شماری از بازی ها در برخی جامعه ها و گروه های اجتماعی خصوصیت طبقاتی می یابد و در انحصار طبقه و قشری خاص در می آیند ، مانند بازی چوگان ، گنجفه که در هر یک به قشری مرفه از جامعه قدیم ایران اختصاص داشت و در میان عامه مردم ، به ویژه قشرهای پایین اجتماعی و اقتصادی ، معمول نبود .
با گذشت زمان و آمد و رفت نسل ها و دگرگونی در نظام های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه ها ، نام وشیوه ی بازی ها تطور می یابند و تغییر می کنند و یا بطور کلی از میان می روند و فراموش می شوند و بازی های دیگری جای آنها را می گیرند . بنابرین بازی نیز مانند عناصر دیگر فرهنگی به اقتضای وضع جامعه و فرهنگ رایج در جامعه تغییر صورت و ماهیت می دهد و با تطبیق خود با وضع و حالت اجتماعی و فرهنگی جامعه ، حیات دوباره می یابد . از این رو بقا و دوام هر بازی بستگی به نیروی تغییر یابی و پویایی و سازگاری آن بازی با محیط اجتماعی و فرهنگی خود دارد .
شناخت و درک خاستگاه جغرافیایی و فرهنگی بازی ها و تعیین هویت و روند تحول و تطور تاریخی آنها در هر جامعه ، از سویی به شناخت کلی شکل زندگی اجتماعی مردم و رفتارهای عینی و ذهنی گروه ها و قشرهای اجتماعی جامعه نیاز دارد ؛ از سویی دیگر ، چون شمار بزرگی از بازی ها بیانگر نوع رفتار های فرهنگی و روان - جمعی مردم جامعه برتابنده ی تجربه های دینی – آیینی و بعضاً تقلید و تکرار رفتارها و تجربه های نسل هستند ، بنابراین بررسی زمینه ی بازی ها و تجربه و تحلیل عناصر و اجزای سازنده ی الگوهای رفتاری در بازی ها می تواند پژوهشگران را تا اندازه ای در شناخت نوع و شکل جامعه و روابط اجتماعی و فرهنگی مردم و اوضاع اقلیمی جامعه ای که بازی ها در آن زاده و رشد کرده و بالیده اند ، کمک کند.

1-1- بیان مسأله
مردم شناسان کارکردگرا فرهنگ را به عنوان یک سیستم همبسته مطالعه می کنند . در این سیستم همبسته همه عناصر و اجزا در پیوستگی کامل با هم قرار دارند و هر کدام به نوعی نیازهای سیستم را بر آورده می کنند . مثلاً وقتی که به مطالعه یک جشن یا یک نوع بازی می پردازیم ، زمانی این مطالعه کامل است که ارتباط آنرا با خانواده ، سیاست ، دین ...مشخص شده باشد . « بازی و تفریحات » بخشی از نظام فرهنگی هر جامعه محسوب می شوند که باعث متمایز شدن آن از سایر گروهها و جوامع دیگر می باشند . با نگاهی به اقوام و گروههای مختلف به این نکته پی خواهیم برد که « بازی و تفریحات » در تمامی جامعه دارای شاخصه های متمایز خود می باشند .
« مردم شناسان معتقدند یکی از ویژگیهای فرهنگ « فرهنگ عام ولی خاص است » ، که این امر بیانگر آن است که با وجود تشابه در کلیات و خطوط اصلی ، تفاوت های چشمگیری در اعمال ، رسوم و جلوه های فرهنگی دارند » . ( روح الامینی ، 1382 ، 19 )
« بازی ها و تفریحات » علاوه بر اینکه نمایی ویژه از هویت فرهنگی یک جامعه را نشان می دهند دارای کارکردهای ویژه خود می باشند . هویت اجتماعی کودک در بازیهای پیش دبستانی شکل می گیرد ، ضمن اینکه بخشی از اوقات زمانی کودک بدون برنامه ریزی سازمان یافته در گروه های همسال با انجام بازی ها و تجدید قوای جسمانی سپری می شود . در دوره های بعد فرد به بازی های جمعی و سازمان یافته روی آورده و بدین ترتیب با ظرافت های جمعی آشنا می شود . در دوره بعد از نوجوانی « بازی و تفریحات » بیشتری دارای کارکرد « گذران اوقات فراغت » می باشند . در هر حال ، فرد در جریان انجام بازی از طریق تجربه اعمال متفاوت شخصیت متمایز پیدا می کند .
در این پژوهش میدانی ، محقق بر آن است که به توصیف کامل « بازی و تفریحات » محلی « شهرستان گرمسار » متناسب با دوره های سنی متفاوت بپردازد .

 

 

 

1-2- ضرورت و اهمیت موضوع
بررسی و شناخت یک فرهنگ در گرو شناخت همه عناصر آن می باشد . در هر فرهنگی ما شاهد عناصر به هم پیوسته و ویژه آن حوزه می باشیم . بازی و تفریحات نیز از اجزاء و عناصر فرهنگ یک جامعه محسوب می شوند که با توجه به شرایط اکولوژیک و فرهنگی دارای ماهیتی متمایز و جداگانه می باشند . « بازی و تفریحات » دارای کارکردهای متعددی می باشند . رویکرد کارکرد گرا بیانگر آن است که « هر عمل اجتماعی و هر نهاد را با توجه به روابطی که با تمامی کالبد اجتماعی دارد در نظر بگیریم » ( روح الامینی ، 1382 ، 121 ) . کارکرد « بازی و تفریحات » با توجه به دوره های سنی تا حدودی متفاوت می باشد . شایسته یاد آوری است که انواع بازیها متناسب با دوره های سنی است ، به تدریج که به دوره های بالاتر می رسیم بازیها پیچیده تر و به عبارتی دیگر دارای شاخصه « فکری - ذهنی» می باشند . مردم شناسی ، جامعه شناسی و روان شناسی متناسب با رویکرد علمی خود به مطالعه « بازی ها » و انواع کارکردها می پردازند .
مردم شناسی بازیها را در قالب « فولکور » و به عنوان اجزاء هویت بخشی و کارکرد فرهنگ، و جامعه شناسی بازیها را در قالب تئوریهای اجتماعی شدن مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند . روان شناسان نیز بازیها را بعنوان عاملی اساسی در تکوین شخصیت تلقی می‌کنند . بازیهای سنتی نیز به عنوان بخشی از فرهنگ از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در جریان این انتقال بسیاری از آنها کارکرد خود را از دست داده اند و با بررسی آنها می توان عوامل موثر و تاثیر پذیر بر بازیها را شناسایی کرد و در این زمینه برنامه ریزی کرد و از آن استفاده نمود.

 

1-3- س‍ؤالات تحقیق :
در هر تحقیق علمی محقق به تعدادی از سئوالات در ذهن خود روبرو می شود و دراین تحقیق همانند سایر تحقیقات، کوشش شده که سئوالات مطرح شده پاسخ داده شود: که در زیر این سؤالات آورده شده است.
1- بازیهای سنتی چه تاثیری بر فرهنگ پذیری و جامعه پذیری کودکان دارد؟
2- آیا بازیهای سنتی با توجه به شرایط اکولوژیکی و فرهنگی ماهیتی متمایز دارند؟
3- آیا بازیهای سنتی به عوامل جنسی و سنی مرتبط است؟
4- هر بازی در میان چه گروه های سنی برگزار می شود؟

 

1-4- هدف تحقیق :
بازیهای محلی از زمانهای قدیم سخت مورد توجه مردم بوده و بخش مهمی از اوقات فراغت آنان را پر می کرده ، اینگونه بازیها ریشه در فرهنگ اصیل و ملّی و میهنی ما دارد که امروز با ورود بازیهای مدرن و رشته های اعجاب آور گرد فراموشی روی آنها پاشیده شده است .
هدف اصلی تحقیق حاضر ، شناخت و بررسی بازیهای سنتی مردم شهرستان گرمسار می باشد که اهداف خاص تحقیق شامل موارد زیر می باشد .
1- شناخت و بررسی بازیهای سنتی شهرستان گرمسار
2- معرفی بازهای سنتی در شهرستان گرمسار به عنوان جزئی از فرهنگ خاص
3- پی بردن به کارکرد های بازیها
4- شناخت انواع بازیها با توجه به دوره های سنّی مختلف

 

1-5- پیشینه تحقیق:
در خصوص موضوع حاضر در شهرستان گرمسار تحقیق خاصی صورت نگرفته است ولی در کتاب سرزمین خورشید درخشان نوشته نوشین آذر اسدی در فصل نهم آن در جلد دوم کتاب در قسمت سرگرمیها به معرفی تعدادی بازیهای سنتی از قبیل توپ بازی،کشتی گری و اسب دوانی و ... پرداخته است.
لادن کیان در کتاب « رموز سلامت کودکان»به اهمیت و انواع بازیها اشاره نموده ، که در موضوع مورد نظر محقق بی تأثیر نبوده است و در کتاب « ورزشهای بومی ، سنتی ، محلی » نوشته غلامحسین حسن پور بازیهایی از استانهای مختلف ایران بیان شده است که تعدادی از این بازیها همانند « هفت سنگ بازی ، الک دولک ، گرگم گله می گیرم » شباهت فراوانی به بازیهای منطقه مورد تحقیق ( گرمسار ) داشته و پژوهشگر نیز در تحقیق خود از آنها بهره جسته است .
سیده مریم حسینی در کتاب « کودک ، بازی و اسباب بازی » به انواع بازیها و نظریه های مختلف درباره ی بازیها پرداخته ، که از نظریات جمع آوری شده در پژوهش حاضر استفاده شده است و در کتابهای دیگری همانند « کتاب معتقدات و آداب ایرانی » نوشته هانری ماسه و کتاب « مجموعه بازیهای کودکان و نوجوانان » نوشته ی هادی پزشپور که در هرکدام مطالبی درباره ی بازی و انواع بازی ایرانی ذکر شده ، که در اندیشه ی پژوهشگر تأثیر بسزایی داشته است .
علی بلوک باشی در کتاب « بازیهای کهن در ایران » تعدادی از بازیهای کهن را نوشته و درباره گویشهای بازیهای ایرانی نیز اشاراتی داشته است . خانم ثریا قزل ایاغ با همکاری شهلا افتخاری به سفارش دفتر پژوهش های فرهنگ با همکاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران کتابی تحت عنوان بازیهای محلی درایران تهیه و چاپ کرده اند که در این پژوهش 1745 بازی با شرح و 661 بازی بدون شرح گرد آوری شده است.
و دراین زمینه می توان به تعدادی از پایان نامه ها از جمله: پایان نامه های نادر گنجی که به تحلیل مردم شناختی انواع بازیهای گلستان و بررسی مردم شناختی بازیهای سنتی ایلام توسط حبیب‌ا... رضا پسند که به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد مردم شناسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکز ارائه داده است اشاره نمود.

 

1-6- روش تحقیق:
روش تحقیق پژوهش حاضر «مردم شناسی ژرفانگر» است . « هدف روش شناسی ژرفانگر مطالعه عمیق و بتفصیل جامعه ای خاص با وسعت محدود است بعبارتی مشاهده ی جوامع برای شناخت واقعه های اجتماعی است » ( عسگری خانقاه ، 1373، 81 )
برای گرد آوری اطلاعات از تکنیک هایی نظیر مصاحبه ، مشاهده میدانی و عکسبرداری مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است.
1-6-1- روش مصاحبه :
برای آگاهی از چگونگی انجام بازی ها و آداب و رسوم مربوط به بازی ها در منطقه با بزرگان و پیرمردان و حتی زنان کهن سال مصاحبه شده است که اسامی آنها در این تحقیق خواهد آمد .

 

1-6-2- روش مشاهده ی میدانی یا مشارکتی :
« نخستین گرایش انسان شناس به نوعی تحقیق مؤثر و مهیج ختم می شود که از « مشارکت » او در جامعه تا زندگی با جمعیت مورد مطالعه ادامه دارد ، در اینجا « مشاهده ی شرکت کننده » در جهات مختلف توصیه شده است ، که در مورد مشاهده به عینیت توجه شده و ذهنیت صرف نظر می شود ، در واقع چه در « مشاهده » و چه در « بیان » باید به عینیت پرداخت » . ( عسکری خانقاه 1373 ، 85 ،128 )
با توجه به تعریف مذکور محقق برای بررسی و مشاهده ی نحوه ی انجام بازی ها و آداب و رسوم مربوط به بازی های جامعه مورد نظر از روش مشاهده ی میدانی استفاده نموده است

 

1-6-3- روش عکسبرداری :
« یکی از روشهای مشاهده ی عینی روش عکسبرداری است ، از تمام اشیاء در همان محلی که جای دارند عکسبرداری شود ، به شرطی که همه ی این عکس ها دقیق و مشخص باشد ، یعنی ساعت و مکان و فاصله عکس ها یاد داشت شود » . ( همان ، 98 )
در این تحقیق نیز برای نشان دادن چگونگی انجام تعدای از بازی ها از عکس استفاده شده است.

 

1-6-4- روش کتابخانه ای :
بازی ها از انگاره های روش مند فرهنگ هستند که در فرهنگ های سرتاسر دنیا به صورت ویژه ، باستانی و گسترده وجود دارند و زمان درازی است که بازی ها و بازیکنان توجه انسان شناسان و روان شناسان با به خود جلب کرده اند که بتوانند مطالبی را درباره ی این موضوع به رشته ی تحریر در آورند و پژوهشگر نیز در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات و همچنین نشانه ها و نمادهای نهفته در بازی و تشریح و تحلیل بازیها از روش کتابخانه ای بهره گرفته است .

 

1-7- محدودیت های تحقیق:
بازیهای محلی و سنتی یکی از ستونهای استوار فرهنگ مردم بشمار می آید و همچنان که از نام آنها پیداست برخاسته از اراده و خرد جمعی نیاکان و گذشتگان می باشد ، که هویتی از ویژگی های قومی و فرهنگی آنان را بیان می کند و تمام این بازیها روزگار خاص خود را داشته و در آن زمان انجام می شده که امروزه به دلایلی از جمله تغییر شکل زندگی مردم و زندگی سنتی به شهری است که در این میان مهاجرت از روستا به شهر دلیلی برای کمرنگ شدن بازی ها سنتی و حتی منسوخ شدن آنها گردیده است و همانطور که قبلاً اشاره شد ، از روش مصاحبه نیز استفاده شده ، ولی سالمندان و حتی جوانان منطقه از بازیهای سنتی و چگونگی انجام آن اطلاعات کاملی نداشتند و از طرفی با ورود تکنولوژی و بازی های جدید دیگر کمتر کسی پیدا می شود که بازی های محلی را انجام دهد .

 

1-8- مفاهیم :
بازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف دار که به صورت فردی و یا گروهی انجام گیرد و باعث ایجاد لذت وبر طرف شدن نیازهای کودک شود، بازی می گویند.( حسینی ، 1378 ، 9)
بازی های سنتی: بازی هایی که از گذشتگان به یادگار مانده است و نسل به نسل منتقل و در بین افراد یک طایفه و یا منطقه هنوز هم وجود داشته و اجرا می شود.
سنت: معنای لغوی آن را روش، طریقه، سیرت و ... است. اما در میان فرهنگ عامه مردم به اندیشه ها و اعمال و رفتاری گفته میشود که همانند نیاکان خود عمل می کنند.
فرهنگ : « مجموعه ای از آگاهی ها و رفتارهای فنّی ، اقتصادی ، آیینی ، مذهبی ، اجتماعی و ... که یک جامعه انسانی معینی را مشخص می کند » .( پانوف ، پرن ، 1386 ، 87 )
تایلر ( ( Tylor فرهنگ را چنین تعریف کرده است : « فرهنگ مجموعه آمیخته و پیچیده و نظام یافته ای است که از دانستنیها و شناسایی ها ، هنرها و باورها ، آیین ها ، حقوق و آداب رسوم و منشأء خوبی ها و بسیاری چیزها به انسان از جامعه خویش کسب کرده است ».( فربد ،1376 ، 264 )
فرهنگ آموزی: « فرایند شرطی خود آگاه یا ناخود آگاهی است که بدان وسیله یک فرد در جریان زندگی ، سنت های گروه خود را همانند می سازد و مطابق آنها عمل می کند » .(پانوف ، پرن ،1386 ، 108 )

 

1-9- زمان و جامعه تحقیق:
اولین قدم برای انجام تحقیق در آبان ماه 1387 برداشته شد. در آن تاریخ ،‌ نگارنده در درس سمینار مردم شناسی، بررسی مردم شناختی بازیهای سنتی یکی از روستاهای گرمسار را انتخاب نمود. نگارنده به دلیل علاقه زیاد و بومی بودن منطقه این موضوع را انتخاب نموده است و جامعه موردمطالعه، شهرستان گرمسار(تصویر1-2)،یکی از شهرهای استان سمنان (تصویر1-1)می باشد.

 

 

 

( تصویر1-1 ) نقشه استان سمنان

 


تصویر ( 1-2 ) نقشه گرمسار

 

1-10- مکان تحقیق : جغرافیای تاریخی گرمسار
« نام خوار (Xovar) یک اسمی است قدیمی و مربوط به دوره قبل از اسلام و ایران باستان، در کتب قدیمی و تاریخی این نام با جزئی اختلاف با همین هیئت ذکر شده است. در اوستا از خوار و صفحات البرز بنام ورن یاد شده . در کتیبه های آشوری این ناحیه را خوارا و در جای دیگر آری خوانده اند و منطقه آری بخش بزرگی بوده که دماوند و سواد کوه فعلی نیز جزء آن محسوب می شده و سواد کوه بنام پتخشوار یا پتوش اری بیان گردیده است. در زمان اشکانیان گرمسار یکی از ایالات تابع آنها و خوآرن نام داشت و امروزه سمنانیها هنوز هم آن را خواره می گویند. سلوکیها در این ناحیه شهری باسم خاراکس بنا نهادند و از این منطقه بنام خاریس یاد کرده اند. بطلمیوس از خوار بنام خوار اسم برده و مورخ دیگر ایزیدورخاراکسی آن را خوارنه ثبت نموده است » .
( اسدی 1387 ، 107 )
« در عربی خوار Xovar بضم اول به معنی بانگ گاو و گوسفند و آهو و آواز تیرها آمده است. در سانسکریت این کلمه به معنی خشن و ناگوار است و اما در زبان ولایتی مازندرانی خوار به معنی نیکو خوب است و گویا این معنی هم مثل آسان مجاز از معنی ذلیل و حقیر باشد و ممکن است بگوئیم معنی آسان و راحت اصل است و باقی مجازی چه در پهلوی خواریه و در اوستا خاثره به معنی آسان و راحت است » . ( همان ، 109 )
« بنابراین بهترین مفهوم این نام آنست که از خورشید و ماه مستفاد می گردد وجود گرمسار در یک ناحیه خشک صحرائی موجب درخشندگی خاص آفتاب این منطقه بوده و خشکی هوا سبب شده که روزهای ابری و بارانی نیز در این منطقه کم باشد. همچنین هوای رقیق بدون رطوبت در شب درخشندگی نور ماده و وجود ستارگان را بی اندازه نمایان تر و زیباتر جلوه گر می سازد، حالیه نیز منظره ای بس دیدینی و فراموش نشدنی بوجود می آورد. و با توجه به اینکه در اوستا نیز کلمه خوار به معنی درخشیدن آمده و از نامهای خورشید کلمه خوار است، چنین نتیجه گرفته می شود: ناحیه خوار را می توان سرزمین خورشید تابان نام نهاد و اسم فعلی گرمسار نیز تا اندازه ای بااین معنی ومفهوم مطابقت دارد» (تصویر1-3 ). (اسدی ، 1387 ، 109 )
1-10-1- حدود و موقعیت ویژگیهای طبیعی
« شهرستان گرمسار در فاصله 110 کیلومتری جنوب خاوری تهران ، با مساحتی حدود 7970 کیلومتر مربع واقع است و در قدیم یکی از قصبات مهم و آباد شهر ری بود و «خوارری» نامیده می شده که مشتمل بر چهار بلوک: قشلاق بزرگ، ریکان، باتری و وارادان بود » . ( همان،13 )
« گرمسار از طرف شمال به فیروزکوه و دماوند و از خاور به شهرستان سمنان و از مغرب (باختر) به ورامین و قم و از جنوب به شهرستانهای اردستان و کاشان محدود است. از نظر موقعیت جغرافیایی گرمسار بین مدار 34 درجه و 28 دقیقه و 35 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و بین 51 درجه و 52 دقیقه تا 52 درجه و 55 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا 856 متر است که در دامنه یک رشته کوه با جهت شرقی غربی واقع شده و مرکز این شهرستان با رشته کوه مزبور بیش از 8 کیلومتر فاصله ندارد. دشت گرمسار را از سه طرف کوه احاطه نموده و فقط سمت جنوبی آن بواسطه وجود کویر باز است، اما کویر مزبور نیز بیش از 48 کیلومتر مسافت ندارد و پس از گذشتن از آن به کوهی بنام سیاه کوه برخورد می نمائیم » . ( اسدی ، 1378 ، 13 )
« مرتفع ترین نقطه گرمسار قله ایست به ارتفاع 3055 متر واقع در کوه باغستان در شمال خاوری این شهرستان. و پست ترین نقطه آن نیز به ارتفاع 800 متر در مجاورت دریاچه نمک در جنوب باختری شهرستان گرمسار است ». ( همان ، 13 )
« طول دشت گرمسار از خاور به باختر 48 کیلومتر است، که از سر دره خوار با ارتفاع 885 متر آغاز و به ده نمک در خاور ختم می شود و عرض متوسط آن از شمال بجنوب معادل 27 کیلومتر می باشد. این ناحیه بشکل دلتایی بصورت جلگه آبرفتی پایکوه که از ته نشست مواد رسی و ماسه ای سیلابهای رودخانه حبله رود در روی زمینهای شوره زار بوجود آمده است و اکنون نیز عمق خاکهای رسوبی این منطقه در حال افزایش است». ( اسدی ، 1378 ، 14 )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


عکاس : سید حسن خدامی 20/7/88 ورودی شهر گرمسار تصویر( 1- 3)

 

1-10-2- ویژگی‌های جمعیتی شهرستان گرمسار
« براساس اطلاعات استخراج شده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1375 ، گرمسار دارای 67847 نفر جمعیت بوده و به تعداد 16141 خانوار که از این رقم 9898 خانوار شهرنشین و 6243 خانوار روستایی را شامل می گردد که عمدتاً افزایش در مناطق شهری بوده است سرعت گرفتن روند تشکیل خانوارها در کانونهای شهری الگوی زیستی جمعیت بیشتر به سمت شهرنشینی گرایش یافته و در نهایت جمعیت 3/50 درصد شهرنشین این شهرستان به سال 1365 به رقم 4/62 درصد رسده است که این روند در اثر حرکت جمعیت از مناطق روستایی به مناطق شهری در طی ده سال از 1365 تا 1375 شدت یافته و به نحوی که میزان روستانشینی از 7/49 درصد به سال 1365 به 6/37 درصد در سال 1375 تنزل نموده. کاهش میزان روستانشینی مبین مهاجر فرستی شدید نواحی روستائی بوده، بدین ترتیب برابر آمار سال 1375 جمعیت ساکن در نقاط شهری این منطقه بالغ بر 42493 نفر (مرد 21776 نفر – زن 20717 نفر) و ساکنین نقاط روستایی نیز 25354 نفر (مرد 12970 نفر – زن 12384 نفر) می باشد » . ( همان ، 520 )

 

1-10-3- وضع سواد و وضعیت اشتغال
« میزان با سوادی در جمعیت 6 ساله و بالاتر شهرستان گرمسار از حدود 70 درصد به سال 1365 به 2/80 درصد رد سال 1375 رسیده است و این میزان در مناطق شهری 31911 نفر و در مناطق روستایی 16080 نفر می باشد که در مقایسه آمار سال 1365 میزان با سوادی، آهنگ سریع با سواد شدن مردم شهرستان را به خوبی نشان می دهد » . ( همان ، 521 )
« جمعیت شاغل شهرستان با نرخ رشد سالانه معادل 8/2 درصد (در سطح استان) نزدیک به 18385 نفر در سال 1375 افزایش یافته که از این تعداد 11218 نفر شاغلین در مناطق شهری و 7167 نفر شاغلین مناطق روستائی را شامل می شود و این افزایش در حالی است که حجم جمعیت در همین مدت از رشد سالانه 4/1 درصد برخوردار بوده و بدین ترتیب رشد شاغلین بر رشد جمعیت فزونی چشمگیری یافته است و ان امر سبب گردیده که تکفل شغلی از 2/4 نفر (در سطح استان9 در سال 1365 به 6/3 نفر در سال 1375 کاهش یابد » . ( اسدی ، 1378 ، 521 )

 

 

 

گروه سنی مرد و زن ساکن در نقاط شهری ساکن در نقاط روستایی غیر ساکن
جمع مرد زن مرد زن مرد زن مرد زن
4 – 0 سال
5 – 9
14-10
19-15
24-20
29-25 ساله
34-30 ساله
39-35 ساله
44-40 ساله
49-45 ساله
54-50 ساله
59-55 ساله
64-60 ساله
69-65 ساله
74-70 ساله
79-75 ساله
84-80 ساله
89-85 ساله
94-90 ساله
95 ساله و بیشتر
نا مشخص 5853
8169
9107
6977
5608
6057
5136
4751
3649
2190
2041
1830
2284
1660
1174
762
338
151
61
46
3 3027
4106
4710
3500
2827
3138
2632
2592
1956
1054
999
812
1121
881
640
432
188
74
30
26
1 2826
4063
4397
3477
2781
2919
2504
2159
1693
1136
1042
1018
1163
779
534
330
150
77
31
20
2 1928
2726
3134
2166
1565
1794
1758
1880
1419
747
656
466
536
416
284
178
78
25
9
10
1 1757
2686
2960
2156
1707
1873
1715
1560
1137
705
520
516
548
379
230
134
75
35
14
10
0 1099
1380
1576
1334
1262
1344
874
712
537
307
343
346
585
465
356
254
110
49
21
16
0 1069
1377
1437
1321
1074
1046
789
599
556
431
522
502
615
400
304
196
75
42
17
10
2 0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0 0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
جمع گرمسار 67847 34746 33101 21776 20717 12970 12384 0 0
مأخذ : مرکز آمار ایران – گزارش 31012-تاریخ 9/6/76 – ص 1

 

1-10-4- تقسیمات داخلی
شهرستان گرمسار از نظر تقسیمات داخلی دارای سه بخش است . بنامهای : بخش مرکزی به مرکزیت شهر گرمسار، مرکز این شهرستان و بخش آرادان به مرکزیت شهر آرادان بخش ایوانکی به مرکزیت شهر ایوانکی است.
« هر یک از بخش ها سه گانه فوق از یک یا چند دهستان شده اند که هر دهستان مجموعه ای از دهات و روستاهای واقع در محدوده این شهرستان را شامل می شوند که بترتیب عبارتند از:
1- بخش مرکزی: محدوده دهستان لجران (قشلاق سابق) و حومه (کردوان یاریکان سابق) و روستاهای تابعه آن را در بر می گیرد.
2- بخش آرادان: از مجموعه مراکز جمعیتی دو دهستان کهن آباد (آرادان سابق) و یاتری و روستاهای آن تشکیل شده است.
3- بخش ایوانکی که در محدوده روستاهای تابعه این بلوک قرار دارد » . ( همان ، 448 )

 

1-10-5- نژاد مردم گرمسار
« مسئله وحدت نژاد امروزه برای یک شهرستان یا یک کشور مفهوم حقیقی ندارد و ( و عوامل متعددی از جمله ) عوامل طبیعی و انسانی در تغییر و اختلاط نژاد موثرند. دراثر آمیزش یا مهاجرت و لشکرکشی ها، امکان و حدت نژاد خالص و یکنواخت در اغلب نقاط جهان از بین می رود. با این وصف باز مردمانی در نقاط دور افتاده وگوشه و کنار ایران یافت می شوند که بواسطه موانع طبیعی کمتر در تحت نفوذ نژادهای دیگر قرار گرفته و خصایص نژادی ایران قدیم را تا اندازه ای حفظ نموده اند » . ( اسدی ، 1378 ، 531 )
« دشت گرمسار بعلت قرار گرفتن در حاشیه کویر و گذشتن جاده های مهم قدیمی از این منطقه در گذشته محل عبور اقوام مختلف بوده و در مسیر لشکرکشی ها قرار داشت. گاه اتفاق می افتاد این طوایف بنا به عللی در منطقه مزبور سکونت اختیار می نمودند ولی وجود آب و هوای خشک و بیابانی و تابستانهای گرم و ناراحت کننده سبب گردید که اغلب ساکنین گرمسار را طوایف تبعیدی تشکیل دهند و دولت های وقت ایلاتی را که با چپاول و اخلالگری نظم و امنیت را بر هم میزند، به این منطقه تبعید نمایند. در خلال این مدت عده‌ای از ساکنین اطراف نیز به علت سختی معیشت و ازدیاد جمعیت از موطن اصلی خود مهاجرت اختیار نموده و هنگام عبور در جلگه خوار مقیم گردیده‌اند » . ( همان ، 531 )
« جمعیت کنونی گرمسار در اثر آمیزش و اختلاط این گروه با تبعیدها بوجود آمده است. اگر چه این اقوام اغلب ایرانی و از ساکنین سایر نقاط ایران بوده و ریشه نژادی آریائی دارند با توجه به اختلافی که در طرز زندگی و آداب و رسوم و اخلاق و حتی قیافه ظاهری آنان وجود داشت. خصایص قومی هر یک به نوبه خود در کلیه شئون اجتماعی و شکل و ساختمان بدنی اهالی گرمسار فعلی تاثیر بسزایی داشته است » . ( همان ، 532 )

 

1-10-6- زبان و لهجه های محلی گرمساری
اهالی گرمسار همانند ساکنین دیگر نقاط ایران به زبان فارسی سخن می گویند و در مکالمه و کتابت و انجام امور روزمره از زبان فارسی، لهجه رسمی سیاسی وادبی همه ایران استفاده میکنند. عامه مردم این منطقه با این زبان آشنایی کامل دارند.
« اکثریت قریب به اتفاق مردم گرمسار، اغلب مهاجرین و افراد تبعیدی زمان گذشته هستند که بنا به عللی سیاسی و یا برای در هم شکستن قدرت و نفوذ ایلات به وسیله حکام وقت به این شهرستان کوچانده شده اند. مهاجرین و تبعیدیها علاوه بر آشنایی با زبان فارسی،‌به لهجه محلی موطن اصلی خود نیز سخن میگویند. امروزه در اثر آمیزش با یکدیگر، این طوایف رفته رفته زبان و گویش قومی خویش را فراموش کرده اند و دیری نخواهد گذشت که تکلم به لهجه های محلی به کلی منسوخ خواهد شد » . ( اسدی ، 1378 ، 541 )

 

1-10-7- مذهب مردم گرمسار
« اهالی گرمسار، مانند دیگر نقاط هنگام فتح ایران به دست سپاهیان اسلام پیرو آئینهای زردشتی، یهودی و دیگر آئینهائی که در زمان ساسانیان رواج داشت بودند. در سال بیست و دوم هجرت، زمان خلافت عمر مسلمین بر ری و خوار و دامغان و قومس تسلط یافتند در حمله مسلمین به ری ، سیاه و خش حاکم ایرانی ری کشته شد و سپاهیان وی فرار کردند و به طرف قومس و دامغان رفتند و نعیم بن مقرن به قتل و غارت مردم ری دست در آورد و قرار شد که مردم ری به مسلمین جزیه دهند » . ( همان ، 544 )
ولی امروزه اکثر قریب به اتفاق مردم شهرستان گرمسار پیرو دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری و غیر از مذهب شیعه اثنی عشری ، دسته ای از افراد تیره قزلو ساکنین قریه فند و شه سفید گرمسار پیرو طریقه تصوفند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   107 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مونوگرافی شهرستان بوکان با تکیه بر آداب و رسوم ازدواج

دانلود مقاله متعه یا ازدواج موقت

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله متعه یا ازدواج موقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

سخن از غرایز آدمی و نحوه برخورد با آن و موضع نظامهای حقوقی و ادیان در این خصوص بحث تازه ای نیست چنانکه بحث درمورد فلسفه ازدواج و حدود آزادی مبنی در اسلام و حلیت و حرمت متعه (ازدواج موقت) و تأثیرات مثبت یا منفی اجتماعی آن نیز سابقه ای طولانی در فقه و حدیت و تفسیر دارد لیکن در این اواخر بحث درباره آزادی ازدواج موقت به ویژه بعد از سخنرانیهای جدال برانگیز از تریبونهای رسمی کشور در خصوص مفید بودن احیای این سنت فراموش شده، ابعاد مردمی نیز یافته است که در این خصوص ار حصار مشاجرات حوزه ای و کتابهای فقهی به عرصه مطبوعات و محافل خصوصی کشیده است ولی جای تأسف است که در این باره بحث تازه ای به صورت علمی و جدی صورت نگرفته است.
مخالفان ازدواج موقت نمود عملی آن را در نظر می گیرند و آزادی ازدواج موقت را به معنای برداشتن ومانع قانونی از پیش پای مردان هوسباز می پندارند که بدون احساس مسؤولیت کانون گرم خانواده را به امان خدا سپرده و هر شب دنبال شضکار تازه ای می روند. این گروه با توصیف متعه به عنوان زن کرایه ای،
بی آنکه تصویر روشنی از ماهیت این نهاد حقوقی داشته باشند بدان می تازند. زنان شوهردار نگرانند که مبادا تصویب آزادی متعه باعث وسوسه ی شوی آنان شود و کار به جاهای باریک بکشد و ناگهان همسر به ظاهر سربه زیرو وفادارآنان به استشمام بوی طعمه تازه زیرورو شود و هوس تغییر ذائقه کند، به خصوص که از قدیم گفته اند«مهر مرد را اعتماد نشاید ابد»
برخی از متدینین هم نگرانند که مبادا آزادی متعه دیگر همان آزادی جنسی لگام گسیخته غرب باشد که با رنگ و بوی مذهبی تبلیغ می گرددو بعید نیست که این بار مملکت بنام اسلام و دین به ورطه فساد اخلاقی سقوط کند.
جامعه شناسان نیز نگرانند که مبادا آزادی ازدواج موقت موجب سستی بنیان خانواده شود وچنین می پندارند که انطباق نداشتن ان با شرایط و اوضاع و احوال فعلی جامعه ما ممکن است باعث ایجاد تنشها و ناهنجاریهایی تازه در جامعه گردد. برخی از زنان تحصیلکرده و روشنفکر نیز، متعه را به معنای بازیچه شدن زن در برابر هوسهای شیطانی مرد و تبدیل به کالایی با تاریخ مصرف مشخص دانسته و آنرا توهین به ساحت زن می دانند. شیفتگان فرهنگ غرب که چشم به دهان محافل فرهنگی و فکری اروپا دوخته اند و هر آنچه که مهر تأیید غرب بر آن نخورده باشد قبول ندارند. متعه را نهادی کهنه و محصول افکار قرون وسطایی
می شمارند که با زندگی امروز همنوایی ندارد این گروه به فرهنگ غرب درود
می فرستند که در آن جایی برای چنین افکار پوسیده و ارتجاعی نمانده است و معتقدند که در آنجا مسئله روابط جنسی یکبار برای همیشه به نحو شایسته و مترقی (!) حل شده است.
موافقان هم برخی از متدینین هستند که بدون توجه به نتایج و عواقب عملی آن، متعه را به مثابه حکم شرعی قبول دارند. برخی هم که با عمق بیشری به موضوع می نگرند و قصد توجیه آنرا دارند. آثار اجتماعی متعه را در نظر می گیرند و می گویند که با توجه به مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور، اغلب جوانان در مراحل اوج غرایز جنسی قادر به ازدواج دائم نیستند، از اینرو دختران و پسران جوان یا تن به حرمانی توانفرسا می دهند یا به طریقی به معصیت آلوده می شوند. زندگی امروزی این دو قشر حساس را در دانشگاه و مدرسه و کوچه و بازار و مجتمع های مسکونی و محلّات پرتراکم به هم نزدیکتر کرده است. وسایل ارتباط جمعی نوین هم مثل رادیو، تلویزیون، ماهواره ها، کتابها و مجلات راه های ارتباط را هموارتر میکند و آتش غرایز را شعله ورتر می سازد. حال آنکه مه بیهوده از جوانان انتظار داریم تا مانند صدها سال پیش که اینهمه تغییر و تحول رخ نداده بود و ازدواج ها اغلب درحال سنین نوجوانی صورت می گرفت، همچنان پاک و
بی آلایش می مانند، به علاوه در موارد معدودی نیز کسانی که همسر خود را از دست داده اند و امکان یا قصد ازدواج مجدد را ندارند یا کسانی که مدت زمان متنابهی به همسر خود دسترسی ندارند یا زوجه آنان بر اثر بیماری و غیره توان و آمادگی جنسی خود را از دست داده است در عسر و حرج قرار می گیرند. بنابراین متعه می تواند حداقل در موارد خاص راه حل خوبی باشد. سختگیریهایی که در مورد روابط پسران و دختران جوان به کار میرود، به هر حال باید راه چاره قانونی معقولی نیز وجود داشته باشد. برخورد کاملاً منفی، نه فقط راه چاره نیست بلکه باعث واکنشها و بازتابیهای نادرست وخطرناک نیز می شود.
به هر حال بیان همه عقاید مخالفان و موافقان در اینجا میسر نیست و البته مطبوعات نیز مورد انتقاد هستند که برای تنویر افکار مردم در این خصوص هیچ تلاشی نکرده اند و به عقاید مخالفان بهای کمتری داده اند. حال آنکه باید دیدگاه هر دو گروه به طور مشروح و مستدل و روشن ارائه شود تا بهترین راه حل مشخص شود. تصمیمی که به سرنوشت همگان مربوط است، نباید یک جانبه اتخاذ شود. یک قائده حقوقی، قطعه فلزی است که بر سند آن عقاید موافقان و زیر چکش انتقاد مخالفان ساخته و پرداخته می شوند و این با شتابزدگی و کم حوصلگی به دست نمی آید.
از مجموع گفته های مخالفان و موافقان چنین استنباط می شود که رگه هایی از حقیقت در سخنان هر دو گروه وجود دارد اما هیچ کدام تصویر روشنی از ماهیت صحیح متعه و کاربرد عملی ان ندارد و هر دو گروه فقط تیری در تاریکی می اندازند در اینجا برآنم که با جمع آوری مطالب و سعی و تلاش در این زمینه از این نهاد حقوقی غبار روبی کنیم و آن را چنان که هست بنمایانیم تا آنکه مخالفان و موافقان بتوانند با روشن بینی بیشتر اظهارنظر کنند.
دور نمای کلّی
قبل از اسلام، زن نقش تعیین کننده در جامعه اعراب نداشت به طوری که بعد از مرگ شوهر، زن به نوعی مانند بقیه اشیاء و ماترک زوج به ارث می رسید. درباره روابط جنسی نیز زنا در حد گسترده ای رواج داشت و زنان بدکاره در همه جا پراکنده بودند و بعضاً بیرق برمی افراشتند که به منزله تابلوی اعلان بود. حتی نقل شده که در ایام حج برخی از آنها به حالت عریان به مکه وارد می شدند.
اسلام زنا را تحریم کرد، رفتار انسان و حسن معاشرت و احترام به زنان را واجب دینی شمرد و مردم را به پاکدامنی فرا خواندند.
اعراب جاهلی که به هوسرانی آزادانه انس گرفته بودند و زن را کالایی قابل خرید می دانستند این گونه قیود و سختگیریها برایشان بسیار دشوار می نمود، لذا در مقابل، اسلام ازدواج مشروع را به صورت دائم یا منقطع مجاز اعلام داشت. انسان پدیده بسیار پیچیده ای است که هیچ روانشناسی به حد خود آفریدگارش به زوایای تاریک روح ولی آشنا است. از این رو شریعت اسلام حداقل از نطر تئوری، قانون گذاری در مورد روابط حقوقی افراد و سرنوشت جامعه، نه در اختیار پارلمان و افراد بلکه صرفاً در حوزه اختیارات شارع (خداوند) می باشد. قانونگذاری انسانها علاوه بر آنکه از افکار طبقاتی و گروهی و حزبی یا تمایلات ملی گرایانه و وابستگی به اخلاق و عادات قومی و محیطی و... رنج می برد، از توان کافی برای درک مصالح واقعی فرد و جامعه نیز برخوردار نیست.
انسان آنچه را که مطابق و موافق طبع اوست برمی گزیند و گام برداشتن در مسیر آن را عاقلانه و ضروری میداند حال آنکه ممکن است تصور ولی همیشه با واقعیت منطبق نباشد. قرآن کریم می گوید ممکن است شما چیزی را دشمن بدارید که نفع شما در آن است، همچنین ممکن است از چیزی خوشتان بیاید که ضرر شما است، خدا آگاه است و شما نمی دانید.(سوره بقره آیه 216 )
مثلاً ممکن است بسیاری از مردم خوردن و خوابیدن و زندگی بی دغدغه و آکنده از رفاه را سد زندگی واقعی و خوب بدانند و نخواهند خود را به زحمت انداخته و کاری ککند. لیکن کمال آدمی و شکوه زندگی از مواجهه با مشکلات و دست وپنجه نرم کردن باشداز این روزگار زائیده می شود.
چه بسیار پندارهای واهی که بشر در طول زندگی پر فراز و نشیب خود کاملاً درست و بی نقض می دانسته است و امروز ما به همه آنها به دیده تمسخر می نگریم. اعتقاد به بت پرستی، اعتقاد به طبیعی بودن برده داری، اعتقاد به تأثیر نجوم در سرنوشت آدمی، اعتقاد به نقض عقلانی جنس مؤنث، اعتقاد به ثابت بودن کرات آسمانی و...! همه در زمان خود افکار معقوا و بسیار محکم و خدشه ناپذیر به نظر می رسیدند که دانش و خرد انسانهای عاقل و برگزیده زمان مهر تأیید بر آن
می زد.
درحوزه روابط حقوقی و مسائل انسانی شمار این نوع بینشهای غلط فراوان بوده است و چون مقررات حقوقی در سرنوشت جامعه و انسانها مؤثر است، تأثیر این نوع افکار غلط حتّی بعد از زمان خویش نیز بجا خواهد ماند. برای مثال با زوال کمونیسم که محصول فکر مغزهای متفکر جامعه بود و با هوراکشیدنها و کف زدنها و جان باختنهای عاشقانه هزاران هزار انسان دلباخته تأیید شده بود تأثیرات سوء آن یکباره دامن جامعه را رها نکرد، بلکه نسلهایی رنج خواهند برد تا نتیجه یک اشتباه تا حدودی کم رنگ شود. چندان که انسانهای نسل بعد ثمره بس تلخ این دانه های حتطل سرمایه داری غلط . آزادی جنسی لجام گسیخته و فرو ریختن حصارهای اخلاقی که بر دنیای غرب روییده است را تا سالیان دراز خواهند چید. آیا وقت آن نرسیده است که انسانها به خود آیند و به تعلیمات ادیان الهی توجه نمایند؟ در انتظار قرنها تجربه نشستن و آزمودن افکار غلط و پی به خطا بردن به نفع انسانیت نیست البته منظور تخطئه یافته های عقلانی انسانها نیست، بلکه موضوع سخن این است که این نوع یافته ها با شریعت والا و حقایق عریان دینی که از پیرایه های تنگ نظرانه ی بشری تفکیک شده باشد هماهنگ گرددو به مذاهب عاری از تعصبات فرقه ای و تأثیرات محیطی عرضه شود تا بهترین راهها برگزیده شود.
باری اساس تشریع از آن خداوند است که از طریق رسول (ص) بیان شده است. از این رو قرآن کریم فلسفه کلی شریعت و انگیزه ارسال پیامبران را چنین بیان می کند که رسول (ص) آنان را به نیکی فرا می خواند و از ناپسندیها باز می دارد پاکیها را به آنان حلال می کند و پستیها را تحریم می کند. بارهای سنگین از دوش آن برمیدارد.و زنجیر از آنان بر می گیرد.« وَاکتُب لَنا فی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَةً وَفِی الاخِرَةِ اِنّا هُدنا اِلَیکَ قالَ عَذابی اُصیبَُ بِه مَ اَشاءُ وَرَحمَتی وَسِعَت کُلَّ شَیءٍ فَسَاَ کتُبُها لِلُّذینَ یَتَّقونَ وَیُؤتوُنَ الزَکوةَ وَالَّذینَ هُم بِایاتِنا یُؤمِنوُن» «و سرنوشت ما را هم در دنیا و هم درعالم آخرت نیکویی و ثواب مقدر فرما که ما به سوی تو هدایت یافته ایم خدا فرمود(ای موسی بدان که) عذاب من به هر که خواهم رسد و لیکن رحمت من همه ی موجودات را فرا گرفته و البته برای آنان که راه تقوی پیش گیرند و زکات (مال خود به فقیران) می دهند و به آیات خدا
می گروند آن رحمت را مخصوص بر آنها حتم و لازم خواهد کرد.» (سوره اعراف آیه156) پس اساس حلال بودن، پاکی و علت تحریم، پستی و خباثت است و هدف تشریع حلال و حرام، سختگیری و محروم نمودن انسانها از بخشی از نعمات زندگی به عنوان منع شرعی و حرتم نیست، بلکه هدف برداشتن موانع از مسیر کمال آدمی و جامعه و تسهیل تعالی انسان و ایجاد زمینه ای برای شکوفایی استعدادهای فطری آدمی است. چنانچه قرآن کریم می فرماید:یرید ا..بکم الیس و لایرید کم العسر.خداوند برای شما آسودگی می خواهد، نه دشواری. (سوره بقره آیه 185) و اگر چیزی تحریم شده است بدان سبب است که در ورای نفع ظاهری آن، ضرر و زیان بزرگی برای فرد یا جامعه وجود داشته است.
در مورد غرایز نیز قرآن کریم می فرماید:« به نفس آدمی و ساختار آن سوگند که هر آن کس که نفس خود را تزکیه نمود رستگار شود و هر آن کس که ان را واپس زد، بیچاره شد.»
«قَد اَفلَحَ مَن زَکّها وَقَد خابَ مَن دَسّاها»«هر که خود را منزه سازد رستگار خواهد بود و هر که به کفر و پلید گردد زیانکار خواهد بود»(سوره شمس آیه 9 و10) پس در اینجا نیز اصل بر سرکوبی و واپس زدن غرایز، بلکه بر تزکیه و رشد و پرورش دادن است و این گاهی با میدان دادن به غرایز و گاهی با جلوگیری از آن صورت می گیرد. همانند باغبانی که در عین آب و کود دادن به درخت، گاهی هم شاخه های اضافی آنرا می زند و از رشد ناموزون، زیانبخش ان جلوگیری می کند. راه اصولی پرورش و تزکیه غرایز آن است که در ضمن تجویز معقول روابط جنسی از گسترش بی بند و بارو سرطانی آن نیز جلوگیری شود و از این انرژی نهفته در نهاد آدمی به نحو صحیح بهره برداری شود. برای توضیح این مسأله به مثال دیگر متوسل می شویم. می دانیم افزودن به حقوق کارمندان دولت فواید بسیاری دارد از جمله آنکه باعث دلگرمی و علاقه مندی کارمند به شغل خویش
می شود و از فساد اداری و ارتشاء که اغلب ریشه در فقر مالی کارمندان دارد جلوگیری می کند. اما هر گاه این افزایش چنان بی رویه شود که باعث تورم و افزایش ناموزون تقاضای خرید گرددو میزان نقدینگی جامعه را چنان بالا ببرد که با تولید و عرضه متناسب نباشدزیانبار می گردد. در روابط جنسی نیز اسلام راه میانه روی و معقولانه ای برگزیده است تا در عین ارضای کامل غرایز آدمی، موجب سقوط اخلاقی و فساد جامعه نگردد، نه چنان سختگیری می کند که انسان در تنگنا قرار می گیرد و نه چنان آزادی بی حد و بی حساب که بنیان جامعه در هم ریزد. از این رو می توان گفت که آزادی جنسی در اسلام آزادی سامان یافته است و بی توجهی به غرایز در حد رهبانیت تحریم شده است. دعوت به سرکوبی غرایز و رهبانیت بنام دین و تقوی و زهد و پارسایی به همان اندازه نامشروع و مخالف شریعت اسلام است که دعوت به آزادی مطلق جنسی. قران کریم عنایت همسرگزینی را آرامش روانی وراحتی روح آدمی می داند و می فرماید: (سوره روم آیه 26) بنابراین چشم پوشیدن از غرایز و سرکوب کردن آن بویژه در اوج جوانی که موجب پیدایش آلام روحی خطرناک می گردد. امری نادرست و مخاف شرع انور اسلام است لذا ازدواج را در صورت نیاز واجب دانسته اند. درست است که هدف اصلی اسلام از تشریع ازدواج، بقاء نسل است، (تزاوجوا تناسلو) لیکن ازضای غریزه و دستیابی به آرامش روانی نیز مد نظر شارع بوده است که با لغو برده داری در اسلام خود گامهای مؤثر علمی در تحقق و تشریع آن برداشته است یکی از این راه عملاً منتفی گردیده است. راه دوم همان همسرگزینی است که می تواند به صورت دائمی یا موقت باشد که در اینجا بررسی می شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


سابقه حقوقی
متعه و به تعبیر برخی از کتابهای فقهی و قانون مدنی، نکاح منقطع یا چندان که امروز مصطح گردیده است.
ازدواج موقت یا به تعبیر عامی مردم، صیغه، از ابتدا در اسلام مشروع شناخته شده است. آن را جزء سنن پیش از اسلام می دانند که اسلام آن را قبول نموده است وبه اصطلاح جزء احکام امضایی می باشد. به هر تقدیر حلیت متعه در آغاز دین اسلام مورد توافق همه ی مذاهب اسلام است و به فقه شیعه اختصاص نداردو برای مثال ابن خرم اندلسی که رجل دوم مکتب فقه ظاهری و از فقه های مشهور اهل سنت است در مؤسسه فقهی خویش بنام المحلی قبول می کند که متعه در آغاز اسلام رواج داشته و مشروع بوده است اما مثل بقیه فقها اهل سنت آن را منسوخ می داند و معتقد است که « نکاح متعه یا نکاح موقت جایز است، در زمان رسول(ص) حلال بود، اما خداوند از لسان رسول خویش آنرا منسوخ می داند و معتقد است که تا روز رستاخیز قطعی و مؤبد نمود. البته برخی از صحابه رضی ا... علیهم همچنان در اعتقاد به حلیت ان پایدار ماندند، همچون اسماء بنت ابی بکر صدیق، جابربن عبدا...، ابن مسعود، معاویه ابن صفیان، عمربن حریث، ابو سعید الخدومی، حلمه و دختران امیر خلف. چنان که جابر بن عبدا... انصاری حلیت آن را در نظر صحابه از عهد رسول(ص) و ابی بکر تا اواخر خلافت عمر روایت کرده است!»
در هر حال حلیت بدوی متعه مورد اختلاف نیست و مفسرین معروف اهل سنت در تفسیر آیه بحث برانگیز 24 سوره نساء، همچنین فقها و محدثان آنان در باب نکاح کتابهای فقهی و غیره مطالبی نوشته اند که نظر فوق را تأیید می کند. امام فخر رازی در تفسیر ایه فوق می نویسد:« ما انکار نمی کنیم که متعه در اسلام مباح بوده است چیزی که می خواهیم بگوییم این است که بعد تحریم شده است. در اینجا صحت و سقم دعوی نسخ متعه بررسی خواهد شد.
آیه ای که در تجویز متعه بدان استناد شده است بعد از برشمردن موارد فسخ زوجیت می فرماید:
(سوره نساء آیه 24)
در تفسیر آیه فوق و میزان دلالت آن میان شیعه و سنی اختلاف و مجادلات فقهی و تفسیری بسیاری وجود دارد. ما برای احتراز از تفصیل و اطناب و تکرار بحثهای حلاجی شده، وارد این مباحث نمی شویم. اهل سنت با تکیه به معنی لغوی کلمه «استمتعتم» در آیه فوق، برداشت دیگر استنباط می کند. واژه استمتاع که متعه نیز از همان ریشه است در لغت به معنای تمتع، التذاذ، لذت بردن و کام گرفتن است. بنابراین معنای آیه ی فوق از نظر اهل سنت چنین می شود(فما استمتعتم به منحن) و چنین ترجمه می کنند« هر گاه از همسران (دائمی) خود کام گرفتید، مهر آنان را بپردازید که این برشما واجب است.» بنابراین از نظر اهل سنت در این آیه هیچ دلالتی بر مسئله متعه وجود ندارد. البته چنان که خود اهل سنت روایت کرده اند برخی از صحابه نیز همچون ابن عباس و دیگران آیه فوق را به گونه ای دیگر و موافق با نظر شیعه معنی کرده اند. فقهای شیعه نیز معتقدند که استمتاع به معنای متعه گیری است و معنای «فما استمتعتم» این است که اگر زنان را به متعه
می گیرید باید مهر آنان را بپردازید. درست است که متعه واستمتاع در لغت به معنای سود بردن وبهره گرفتن است، اما بعد این واژه در اصطلاح شرعی معنی خاصی به خود گرفته و به مفهوم ازدواج موقت در آمده است. از این رو باید آن را به همان معنای اخیر گرفت. سید مرتضی علم الهدی، متکلم و فقیه معروف شیعه، در توضیح اینکه در کتاب الانتصار می گوید که معنای « فما استمتعتم» از دو حال خارج نیست یا اینکه به معنای لغوی آن محمول است یا به معنای مصطلح و عرف و شرعی آن که البته فرض دوم به دو دلیل صحیح است. اول آنکه برآیند نظر کسانی که در علم اصول سخن گفته اند آن است که واژه های وارده در قرآن در مواردی که احتمال حمل آن هم به معنای لغوی و هم به معنای مصطلح در عرف شرع مساوی باشد، باید به معنای مصطلح شرعی آن حمل گردد. چنان که واژه های صلات و صوم و حج و زکات را به همان مصطلح شرعی حمل کرده اند ( حال آنکه صلات در لغت به معنای دعا کردن و نیایش، صوم به معنای امتناع و امساک از انجام فعلی، حج به معنای آهنگ و عزم، زیارت نمودن و زکات به معنای افزایش برکت است اما هیچ گاه اقیموالصوة را به معنای اینکه دعا کنید یا اتوالزکوة را به معنای اینکه برکت دهید تفسیر نکرده اند، بنابراین در این مورد هم باید استمتاع را به معنای شرعی آن یعنی متعه گیری تفسیر کرد. دوم آنکه (هر گاه استمتعتم به معنای لغوی آن حمل گردد) باید بگوییم که اگر در مقاربت احساس التذاد در مرد حاصل نگردد، پرداخت مهر بر او واجب نیست. حال آنکه شرعاًاگر مرد با زن خویش همبستر شود هر چند که به هر دلیل مثل کراهت از همسرش و غیره از این امر لذت نبرد پرداخت مهر کامل بر او واجب است. ( چنانکه پرداخت نصف مهر قبل از مقاربت و استمتاع نیز واجب است.) اگر استمتعتم را به معنای لغوی آن حمل کنیم پس باید بگوییم که در اینجا مهر واجب نیست. چون قرآن می فرماید:« اگر اززنان خود کام گرفتید و لذت بردید مهر بپردازید. از این رو باید استمتاع را به همان اصطلاح شرعی که به معنای متعه گرفتن است حمل نمود.
در هر حال داوری در مورد برداشت طرفین مشکل است. حقیقت آن است که ظاهر آیه چندان دلالتی صریح بر استنباط شیعه ندارد و استدلال علم الهدی هر چند که متین و موشکافانه است اما باز قابل خدشه است. مثلاً در مورد دلیل اول میتوان گفت که خود متعه به منزله یک نهاد و یک اصظلاح شرعی، حداقل از نظر اهل سنت در حد حصوم و صلات و زکات چندان تثبیت نشده است که استمتاع را حتماً بر آن حمل نمود. چنان که مشتقات این کلمه در موارد دیگر و در باب نکاح معنای مهر و کابین و پرداخت صداق می دهد، نه معنای نکاح منقطع.«لا جناح علیکم ان طلقتم النساء مالم تَمَسوهُنَّ اَو تَفرِضوُا لَهُنَّ فَریضَةً وَمَتِّعوُهُنَّ عَلَی الموُسِعِ قَدَرَهُ وَعَلَی المُقتِرِ قَدَرَهُ مَتاعاً بِالمَعروُفِ حَقَّاً عَلَی المُحسِنین»
باکی برای شما نیست اگر طلاق دهید زنانی را با آنان مباشرت نکرده و مهری مقرر نداشته اید ولی آنها را به چیزی بهره مند سازید دارا به قدر خود و نادار به قدر خویش به بهره ی شایسته او که سزاوار مقام نیکوکاران است.» (سوره بقره آیه 236 ) یا اَیُهَا الَّذینَ امَنوُا اِذا نَکَهتُم المُؤمِناتِ ثُمَّ طَلَّقتُموهُنَّ مِن قَبلِ اَن تَمَسوُهُنَّ
فَما لَکُم عَلَیهِنَّ مِن عِدَّةٍ تَعتَدوُنَها فَمَتِّعوُهُنَّ وَ سَرِّحوُهُنَّ سَراحاً جَمیلاً»ای مردان با ایمان هرگاه زنان مؤمنه را به عقد خود در آورده و پیش از آنکه با آنها نزدیکی کنید طلاقشان دادید در این صورت از شما نگه داشتن عده بر آنها نیست پس آنها را به چیزی بهره مند و به نیکی رها سازید» (سوره احزاب آیه 49 )
«وَلِلمُطَلََّقاتِ مَتاعٌ بِالمَعروفِ حَقاًّ عَلَی المُتَّقین» «مردان زنانی را که طلاق دهند به چیزی بهره مند کنند این کار سزاوار مردم پرهیزکار است.» (سوره بقره آیه 241) چنانکه خود واژه استمتعتم در سوره توبه آیه 69)، به معنای بهره گرفتن به کار رفته است. درست است مه در «مانحن فیه » استمتعتم در خصوص نکاح آمده است و با مورد سوره توبه متفاوت است ولی در اینجا می توان آن را به معنای متعه گرفت اما ادعای جزمیت در این خصوص مشکل به نظر می رسد.
در مورد استدلال دوم سید مرتضی، دایر بر اینکه در صورت حمل استمتعتم به معنای لغویش این ایراد پیش می آید که اگر زوجیت و مقاربت جنسی منجر به التذاد نشود ( یا اساساً مقاربتی صورت نگیرد) باید معتقد به سقوط مهر گردید و... میتوان چنین پاسخ داد که آیه ی مورد بحث نوع غالب را به همراه با مقاربت والتذاداست در نظر گرفته است و این نکته اشاره ای است به اینکه پرداخت مهر نوعی معاوضه است.
با آنکه آیه مورد استناد دلالت صریح بر برداشت نظریه شیعه ندارد، لیکن چون برخی از صحابه چنان که اشاره شد از آیه فوق همین برداشت را می کنند و چون حلیت متعه در آغاز اسلام مورد قبول همه فرق اسلامی است، می توان گفت که برداشت و تفسیر شیعه در این مورد عاری از نقص می باشد. تفاسیر اهل سنت بر صحت این برداشت گواهی دارد و مکرر از ابن عباس و دیگران چنین تفسیری نقل شده است. به عبارت دیگر صراحت نداشتن دلالت آیه، با اتفاق نظر مسلمین و سنت نبوی، حداقل در بادی امر، جبران شده است و این استنباط شیعه را کاملاً صحیح و موجه شناخته است.
در هر حال چنان که گفته شده حلیت آغازین متعه مورد اختلاف فرق اسلامی نیست، بلکه اختلاف در نسخ آن است. در مورد نسخ قرآن بحث فراوانی شده است و اجمال مسئله آنکه اصل وقوع نسخ در قرآن محرز است و برخی از احام خود قرآن توسط ایات بعدی قرآن نسخ شده است. مثلاً آیه 150 سوره نساء مجازات زنا را در مورد زنان، حبس در منزل تا روز مرگ، اعلام می کرد که بعد آیه سوم سوره آنرا به تازیانه تبدیل کرد. سنگسار نمودن زناکار در قرآن کریم نیامده است و در این مورد به روایات استناد شده است. از این رو نسخ قرآن به واسطه خود قرآن ممکن دانسته شده است. اما در مورد نسخ قرآن به واسطه سنت و بویژه نسخ آن را با استناد به اخبار آحاد ظنی قبول ندارند. در میان اهل سنت نیز فرقه شافعی و احمدبن حنبل در صف مخالفان قرار دارند. اما نظر غالب بر امکان نسخ قرآن با سنت است. اهل سنت در خصوص نسخ حکم متعه، به قرآن و اجماع و سنت متوسل گردیده اند. ذیلاً دلایل آنرا ذکر و بررسی می کنیم.

 

قرآن
1ـ در سر آغاز سوره مؤمنون ضمن شمارش صفات مؤمنان چنین آمده است «وَلَذینَهُم لِفُروُجِهِم حافِظوُن اِلّا عَلی اَزواجِهِم اَو ما مَلَکَت اَیمانُهُم فَاِنَّهُم غَیرُ مَلوُمین» «و آنان که فروج و اندامشان را از عمل حرام نگاه می دارند مگر بر جفتهاشان یا کنیزان ملکی متصرفی آنها که هیچ گونه ملامتی در مباشرت این زنان بر آنها نیست»(سوره مؤمنون آیه5 و4) بنابراین قرآن روابط جنسی را به زوجه و کنیز منحصر نکرده است، حال آنکه متعه جزء هیچکدام از این دو نیست.
البته ضعف این استدلال کاملاً مشخص است، زیرا کسانی که متعه را حلال
می دانند، آن را نیز زوجه می دانند. بنابراین مقاربت با آن را هم دلیل اینکه همسر شرعی است، حلال می دانند، به علاوه چنان که از شیخ مفید نیز نقل گردیده است، سوره مؤمنون در مکه نازل شده است، نسخ نماید. حال آنکه اولین شرط در ناسخ آن است که مؤخر بر منسوخ است.
2ـ آیه دوازدهم سوره نساء در مقام بیان توارث زوجین می فرماید:« ولکم نصف ما ترک ازواجکم ان لم یکن لهنَّ ولد فان کان لهنَّ ولد فلکم الربع مما ترکن من بعد وصیةٍ یوصین بها او دین و لهن الربع مما ترکتم ان لم یکن لکم ولد فان کان لکم ولد فلهن الثمن مما ترکتم من بعد وصیة توصونَ بها اودین و ان کان رجل یورث کلالة او امراة وله اخ او اخت فلکل واحد منهما السدس فان کانوا اکثد من ذلک فهم شرکاء فی الثلث من بعد وصیة یوصی بها اودین غیر مضارٍّ وصیةً من الله و الله علیم حلیم» «سهم ارث شما مردان از ترکه زنان نصف است در صورتیکه آنها را فرزند نباشد و اگر فرزند باشد ربع خواهد بود پس از خارج کردن حق وصیت و دینی که به دارایی آنها تعلق گرفته و سهم ارث زنان ربع ترکه شما مردان است اگر دارای فرزند نباشید و چنانچه فرزند داشته باشید ثمن خواهد بود پس از اداء حق وصیت و دین شما و اگر مردی بمیرد که وارثش کلاله او باشند یا زنی بمیرد که وارثش یک برادر و یا خواهر او باشد در این فرض سهم ارث هر یک نفر از آنها سدس خواهد بود و اگر بیش از یک نفر باشند همه آنها ثلث ترکه را به اشتراک ارث برند بعد از خارج کردن دین و وصیت میت در صورتیکه وصیت به حال ورثه بسیار زیان آور نباشد(یعنی زاید بر ثلث نباشد) این حکمی است که خدا سفارش فرموده و خدا به احوال همه بندگان دانا و به هر چه ناروا کنند هم بردبار است.» در صورتی که می دانیم در متعه زوجین از همدیگر ارث نمی برند، بنابراین با توجه به این آیه متعه زوجه تلقی نمی شود. به عبارت دیگر از آیه فوق چنین برمی آید که یکی از مشخصات وقوع زوجیت توارث زوجین است در صورتی که در متعه چنین نیست. بنابراین متعه زنی نیست که قرآن آنرا به رسمیت بشناسد و مدلول آیه فوق حکم متعه را نسخ کرده است. همچنین در امر نکاح، نفقه زن و تأمین معاش می بر مرد واجب است. حال آنکه متعه چنین نیست بنابراین متعه خلاف شرع و منسوخ است.
3ـ آیه اول سوره طلاق مقرر می دارد:«یا ایها النبی اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن و احصوا العدة و اتقوا اللله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن و لا یخرجن الا ان یاتین بفاحشة مبینة و تلک حدود الله و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه لا تدری لعل الله یحدث بعد ذلک امراً» «الا ای پیغمبر (امت را بگو) هر گاه زنان را طلاق دهید به وقت عده آنها (یعنی در زمان پاکی از خون حیض که در آن پاکی هم نزدیکی به آنها نکرده اید) طلاق دهید و زمان عده را بشمارید و از خدا که آفریننده شماست بترسید و آن زنان را از خانه بیرون مکنید مگر آنکه کار زشتی آشکار مرتکب شوند این (احکام) حدود (شرع) خداست و هر کس از حدود اتهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده است تو ندانی شاید خدا (پس از طلاق) کاری از نو پدید آرد (یعنی میل رجوع در شما حادث گرداند).»
و چون متعه به طلاق نیازی ندارد و با انقضای مدت، عقد خود به خود منفسخ می شود بنابراین باید گفت که آیه فوق حکم متعه را نسخ ضمنی کرده است. برخی هم مضاف بر این مدعی شده اند که چون در متعه عده وجود ندارد، ایضاً دلیل بر تحریم آن است.
سید مرتضی در کتاب الانتصار و شیخ مفید در العیون و المحاسن به این دو ایراد بالا پاسخ داده اند، و خلاصه پاسخ آنان چنین است که توارث، طلاق و عده داخل در ذات و ماهیت زوجیت نیست که با فقدان آن زوجیت نیز باطل شود بلکه امر قانونی است که در وقوع یا عدم وقوع زوجیت دخالت ندارد، چنان که با ارتداد و لعان نیز عقد نکاح منفسخ می شود و دیگر نیازی به طلاق نیست. زنی که شوهر خویش را کشته باشد و ایضاً زن ذمیه از سوی خویش ارث نمی برد، چنانچه طلاق قبل از مقاربت و طلاق زن یائسه نگهداری عده لازم نیست. به علاوه مسئله عدم توارث در متعه چنان که خواهیم گفت مورد اختلاف است و برخی معتقد به توارث هستند.

اجماع
اهل سنت معتقدند نسخ حکم متعه اجماعی است و همه مسلمانان آنرا قبول دارند و این خود دلیل شرعی است.در مورد معنای اجماع و اینکه اجماع تا چه حد می تواند دلیل شرعی باشد، بحثهای فراوانی شده است. اجماع دلیل شرعی نیست و ارزش استناد در احکام شرعی را ندارد. حال برفرض که نظر موافقان اجماع را هم بپذیریم، از نظر آنان رأی هم مسلمانان یا حداقل رأی هم زبدگان (فقها) یا رأی همه صحابه حجت است حال آنکه در مانحن فیه چنین اجماعی وجود نداشته است چنان که قبلاً در سخنان ابن خرم دیدیم تعدادی از صحابه به نسخ متعه معتقد نبوده اند و شیعه نیز نسخ و تحریم آنرا قبول ندارند. بنابراین توسل به اجماع در این مورد چنگ به باد هوا انداختن است.

 

 

 

سنّت
عمده ترین استناد اهل سنت در مورد حرمت متعه برتحریم آن به واسطه سنت است. احادیثی در این خصوص آورده اند اینک سخنان فقیه فیلسوف برجسته ابن رشد قرطبی را نیز در این خصوص درج می کنیم. ابن رشد در ذیل به عنوان
« ازدواجهای فاسد و تحریم شده و حکم آنان » متعه را نیز از این قبیل ازدواجها می شمارد و می نویسد : اما نکاح متعه هرچند که اخباری از رسول(ص) در تحریم آن متواتر است. لیکن در تاریخ تحریم آن اختلاف است. تاریخ تحریم آن در برخی روایات روز نبود خیبر در روز فتح مکه، در برخی غزوه، تبوک، در برخی حجة الوداع در برخی عمرة القضاء و در برخی عام اوطاس اعلام شده است. اکثریت صحابه و همگی فقهای بلاد به تحریم آن معتقدند. همچنین روایت شده است که ابن عباس بر حلیت آن به آیه 24 سوره نساء استناد می کرد. از وی نقل شده است که می گفت :« متعه رحمتی است از جانب پروردگار بود یر امت محمّد(ص) و اگر عمر آنرا منسوخ نمی ساخت، خز نابکاران کسی به زنا آلوده نمی شد.» این سخنان را ابن جریح و عمر بن دینار از ابن عباس روایت کرده اند و نیز از عطاء روایت شده است که از جابرعبدا... شنیدیم که می گفت: ما در عهد رسول اکرم(ص) و در زمان ابی بکر و نیمی از دوران خلافت عمر، متعه اختیار می کردیم، سپس عمر آن را بر مردم قدغن ساخت.
ملاحظه می شود که ابن رشد نیز مثل فقهای دیگر اهل سنت معتقد است که متعه منسوخ است و پیامبر آن را تحریم کرده است. هر چند که ادامه سخنان وی به وضوح نشان می دهد که نسخ متعه را توسط پیامبر باید به دیده تردید نگریست. تشویش و تضاد و دستپاچگی جاعلان و حدیث سازان دروغ پرداز بوده است چرا که دروغگو حافظه ندارد و دزد ناشی به کاهدان می زند.
حدیث سازان نیز در تعیین تاریخ تحریم و انتصاب پرداخته های ذهنی خود به رسول اکرم(ص) گاه به دغل و گاه به میخ زده اند! زیرا واقعیت این است که تحریم متعه نه در زمان پیامبر بلکه چنانچه در ذیل سخنان ابن رشد دیدیم در زمان خلافت عمر صورت گرفته است.
در هر حال و بر حسب اصول، گرایش عمده در فقه شیعه بر این است که نسخ قرآن با سنت غیر قطعی ممکن نیست. زیرا احادیث متواتری در دست استکه فقط قرآن را معیار شناخته است و می گوید احادیث را باید عرضه کرد و با قرآن سنجید و در صورتی که مخالف قرآن باشد، باید آن را به دور ریخت به ویژه آن که در کتابهای اهل سنت روایات ناصحیحی را می بینیم که جیره خورانی چون ابوهریره و کعب الحبار آنها را ساخته و پرداخته اند برخی زحمت نقد و بررسی احادیث را به خود همواره ساخته اند و به کتابهایی مثل سیری در صحیحین نوشته اند و احادیث مخدوش و بعضاً کفرآمیزی از کتابهای صلح اهل سنت استخراج کرده اند. برخی از صاحبنظران به حق معتقدند که حتی احادیث کتب اربعه را نباید بدون دقت و نقادی پذیرفت و به همین دلیل مسئله علم رجال و درایت برای نقادی حدیث ایجاد شده است احادیثی از قبیل « با اکراد اختلاط نکنید چون آنها طایفه ای از اجنه بوده اند که خداوند به صورت انس درآورده است» یا احادیثی که ایستادن زمین را بر پشت ماهی بیان می کند و...آیا هیچ معیار قرآنی و منطقی سازگار نیستو به هیچ دردی نمی خورد از معصومین(ع) بارها بر این تأکید کرده اند که احادیث منقول از آنان باید با قرآن و سنت قطعی پیامبر مقایسه شود. کار جعل حدیث به حدی بالا گرفته بود که برخی از فقهای شیعه مانند سید مرتضی علم الهدی و پیروان او عمل به خبر واحد را یکباره تحریم کرده اند، ابن ادریس آن را «هدم دین دانست» عاملان به خبر واحد نیز معیارهایی را در راوی شناسی و سنجش حدیث ایجاد کرده اند تا به هر حد ثنایی بها داده نشود. در این خصوص در علم اصول بحثهایی عمیق و طویل صورت گرفته است .
حال چگونه ممکن است کتاب خدا را با تکیه بر چنین معیاری فسخ نمود؟ وانگهی بر فرض تسلیم به امکان نسخ قرآن به واسطه حدیث ( اعم از قطعی یا اخبارآحاد) باز به مسئله نسخ حکم متعه از جانب پیامبر باید به دیده تردید نگریست چون علاوه بر مضطرب و مشوش بودن احادیث نقل شده را در خصوص تحریم متعه از جانب پیامبر چنانچه در سخنان ابن رشد و ابن خرم آوردیم و در کتابهای معتبر دیگر اهل سنت نیز آمده است بسیاری از صحابه و تابعین تا دوران خلیفه دوم متعه را مشروع می دانستند. پس این نسخی بوده است که صحابه پیامبر از آن بی اطلاع بوده اند. مگر آنکه بگوییم هم آنها گوش به فرمان پیامبر نبودند و به دستورات آن حضرت وقعی نمی نهادند، معاذا...مرـ تکب زنا شده اند!
علاوه بر این در مقابل اخباری که اهل سنت بر تحریم متعه از جانب رسول اکرم (ص) آورده اند، اخبار دیگری هم در کتابهایشان مسطور است که خلاف این را می گوید، مثلاً احمدبن حنبل در سند خویش از قول عمران ابن حصین آورده است که متعه در قرآن آمده است و ما هم بدان عمل می کردیم. در زمان پیامبر چنین بود، قرآن آن را تحریم نکرد و پیامبر نیز تا روز مرگ آنرا نهی نمی نمود.در سنن ترمزی نیز چنین آمده است که مردی از اهل شام درباره متعه از فرزند عمر سؤال کرد و او گفت:« حلال است» شامی گفت:« پدرت آنرا تحریم کرده است » پسر عمر گفت:« پدرم آنرا تحریم کرده است لیکن پیامبر آنرا تجویز کرده است و من نمی توانم سنت پیامبر را رها کنم و پیرو پدرم باشم.» جابربن عبدا... و ابن عباس از طرفداران سرسخت آزادی ازدواج موقت بوده اند در این خصوص مناظره آتشینی بین ابن عباس و ابن زبیر در مسجد مکه در گرفت. ابن ابی الحدید متن این مناظره را آورده است در آن مناظره ابن زبیر، ابن عباس را به لحاظ اعتقاد به حلیت متعه به باد سرزنش گرفت وبر بالای منبر علفاً بر وی تاخت. ابن عباس که در آن زمان دوران پیری را می گذراند وچشمانش کم سو شده بود خود را به جلوی منبر رساند و ضمن ردّ اتهامات ابن زبیر گفت:« در مورد حلیت یا حرمت متعه بهتر است این را از مادرت بپرسی» لازم به ذکر است که مادر عبدا... ابن زبیر، اسماء دختر ابی بکر بوده که با عقد متعه به نکاح زبیر درآمده بود و عبدا... ابن زبیر محصول چنین ازدواجی بوده است.
سید مرتضی علم الهدی، فقیه و متکلو برجسته شیعه در کتاب الانتصار ضمن برشمردن صحابه هایی که متعه را جایز می دانسته اند در مورد روایاتی که در باب تحریم متعه آورده اند می گوید که این روایات از طعن و ضعف در امان نمانده است و اصحاب حدیث و ناقدان، راویان آنها را عاری از طعن ندانسته اند
و این قبیل روایات را ضعیف انگاشته اند. حال راویان ایت روایات در کتابهای مربوطه معلوم است و نیازی به تکرار نیست. اگر این روایات بر فرض از همه نقدها و ایرادات مبرّا باشند، باز در نهایت اخبار آحادی هستند که بنا به مشرب سید مرتضی ـ علم آورد قابل استناد نیستند به علاوه اینگونه روایات با روایات معارض دال بر تجویز متعه متناقض است آنگاه علم الهدی به دفع ایرادهایی که در مورد برداشت شیعه از آیه 24 سوره نساء وارد شده است می پردازد.
فقیه عالم و دقیق دیگر شیعی، ابن ادریس حلی نیز در این خصوص
می فرماید:ازدواج موقت در شریعت اسلام مباح و مأذون است و بر حسب قرآن و سنت متواتر و اجماع مسلمانان مشروع می باشد. برخی ادعای نسخ آنرا نموده اند که باید رنج اثبات آنرا متحمل شوند و البته این مانند مشت بر سندان کوبیدن است.
ابن ادریس سپس در رد شبهات وارده به نظریه شیعه همان استدلالهای سید مرتضی را تکرار و حتی عین عبارات را بدون ذکر مأخذ می آورد.
مرحوم شهید اول رضوان ا... علیه نیز به سبک و شیوه خود در اینباره
می گوید:« در مشروع بودن متعه اختلاف نیست، ادعای منسوخ بودن آن ثابت نشده است و تحریم آن از جانب برخی از صحابه قابل قبول نمی باشد.
اشاره شهید اول به تحریم برخی از صحابه که با عنایت به اختناق حاکم بر محیط زندگی ولی با احتیاط و تقیه همراه است اشاره ای است به خطبه معروف خلیفه دوم که در بسیاری از کتابهای فقهی و حدیث و تفسیر آمده است مرحوم علامه طباطبایی ضمن برشمردن منابع آن از کتابهای اهل سنت می گوید که این قول عمر نزد اهل سنت مسلم الصدور است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  76  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله متعه یا ازدواج موقت