لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
نیمکره های مغز
ما حتی برای ساده ترین کارها نیازمند هر دو نیم کره مغز خود هستیم. اما تفاوت های مشخص میان این دونیم کره، تأثیر بسیار قوی در تفسیر موقعیت کنونی و هدایت آینده ما دارند. مغز ما به دو نیم کره تقسیم شده است. نیم کره چپ، دارای مهارت های زنجیره ای، منطقی و تحلیلی است. نیم کره راست، دارای مهارت های غیرزنجیره ای، ذاتی و کلی نگر است.
ما حتی برای ساده ترین کارها نیازمند هر دو نیم کره مغز خود هستیم. اما تفاوت های مشخص میان این دونیم کره، تأثیر بسیار قوی در تفسیر موقعیت کنونی و هدایت آینده ما دارند. امروزه، مهارت های شناخت و تعریف دوران گذشته – توانایی های نیم کره چپ که به عصر اطلاعات قدرت بخشیدند _الزاماً کافی نیستند. توانایی هایی که ما زمانی به آنها توجه نمی کردیم ؛توانایی های نیم کره راست همچون طراحی، طرح داستان، همخوانی، هم ذات پنداری، تفریح و معنا بخشیدن – بیش از پیش در حال تاثیرگذاری هستند. هماکنون برای افراد، خانواده ها و سازمان ها، موفقیت حرفه ای و رضایت فردی، نیازمند ذهنیتی کاملاً جدید است.
ظهور نیم کره راست مغز
در خارج از ساختمان یک بیمارستان بزرگ دولتی، باران بهاری در حال بارش است. در داخل، نویسنده در حال اسکن کردن مغزش است.
برای یافتن اینکه در این دنیای پیچیده و خودکار، چگونه ما مسیر زندگیمان را تعیین می کنیم، احتمالاً می توانیم چنین سرنخ هایی را در سازماندهی مغزمان بیابیم. بنابراین، نویسنده داوطلب شده تا به عنوان بخشی از یک گروه تحت کنترل – آنچه که محققان «داوطلبان بهداشتی» نامیدهاند – در پروژه انستیتو بهداشت روانی در خارج از شهر واشنگتن شرکت کند. این تحقیق دربرگیرنده تصاویر مغز در زمان استراحت و در زمان کار است. این امر بدان معنا است که نویسنده می تواند به زودی نحوه کارکرد اندام خودرا طی چهار دهه گذشته را ببیند و شاید در این فرآیند به تصویری روشن از آن برسد که همه ما را در تعیین مسیر آینده هدایت می کند.
وضعیت نیم کره راست و چپ
مغز ما خارق العاده است. علیرغم تمامی پیچیدگی های مغز، تیپوگرافی گسترده آن کاری ساده است. مدت ها است که دانشمندان می دانند که یک خط، مغز را به دو بخش تقسیم می کند. تا همین اواخر، دیدگاه های علمی بر آن بود که این دو بخش، مجزا ولی ناهمگن هستند. بر اساس این نظریه، سمت چپ بخشی مهمی است. بخشی است که در واقع ما را انسان می سازد. بخش راست، یک بخش مکمل است. در گذشته، برخی آن را "ته مانده مغز" می دانستند. نیم کرهچپ زنجیره ای، تحلیلی و عقلانی بود. نیم کره راست، غیرزنجیره ای، کوچک و غریزی بود.
این نگرش، تا مدت زمان زیادی ( قرن بعد) هم ادامه داشت. تا اینکه پروفسوری به نام "رابرت اسپری " درک ما از مغزوخودمان را تغییر داد. در اواخر دهه 1950، اسپری به مطالعه بیمارانی پرداخت که دچار حملات صرع و نیازمند برداشتن "رابط میانی مغز" بودند که یک جسم پینه ای ضخیم با بیش از 300 میلیون رشته عصبی است که دو نیم کره مغز را به یکدیگر پیوند میدهد. در تحقیق بر روی تعدادی از بیماران که این بخش از مغزشان برداشته شده بود، پروفسور اسپری به این نتیجه رسید که چنین نگرشی غلط بوده است. بله، مغز ما به دو نیمه تقسیم شده است. همان طور که او می گوید: «نیمکره به اصطلاح کوچک که به نظر می رسد اهمیت چندانی ندارد و کمتر محققی به آن توجه کرده است؛ در واقع در زمینه انجام برخی وظایف ذهنی، نقش و حتی مسئولیتی برتر دارد.» به عبارت دیگر، سمت راست مغز، کم اهمیت تر از سمت چپ نیست.
با توجه به تحقیق اسپری و ظهور فن آوری هایی همچون ام.آر.آی که به محققان اجازه می دهند تا عملاً به بررسی مغز بپردازند، امروزه نیم کره مغز اهمیت فراوانی یافته است. این یک واقعیت است. این یک موضوع مهم است. این امر به ما کمک می کند تا به یک انسان تبدیل شویم. هیچ دانشمند عصبشناسی، این موضوع را رد نمی کند. با این وجود، هنوز هم در آزمایشگاه ها و کلینیک های عصب شناسی، دو مفهوم اشتباه در مورد سمت راست مغز وجود دارند.
دیدگاه های غلط
این دو دیدگاه غلط، ماهیت متضادی با هم دارند؛ اما اشتباهی با هم مشترک اند. دیدگاه نخست سمت راست مغز را نجات دهنده و دیدگاه دوم آن را ویرانکننده می داند.
حامیان دیدگاه اول به این شواهد علمی استناد میکنند که نیم کره راست پس از اثبات حقانیتش به تقدس رسیده است. آنها بر این باورند که سمت راست مغز، خاستگاه تمامی خوبی ها و عدالت در شرایط انسان است.
تا حدی در واکنش به مطالبی بی معنا و پوچ که در مورد سمت راست مغز گفته می شود، گروه دوم دیدگاهی کاملاً متضاد دارند. این نگرش بر حقانیت نیم کره راست مغز صحه می گذارد؛ اما معتقد است که تاکید بر تفکر سمت راست مغز، می تواند پیشرفت های اقتصادی اجتماعی و عوامل عقلانی موجود در زندگی ما را به مخاطره بیافکند.
به هر حال، نیم کره راست نه ما را نجات می دهد و نه ما را نابود می کند. همانند هر واقعیتی، در این خصوص نیز واقعیت چیز دیگری است.
دیدگاه صحیح
دو نیم کره مغز ما یک جانبه عمل نمی کنند. وقتی قدرت یکی کم می شود، بلافاصله قدرت دیگری افزایش می یابد. هر دو نیم کره، در زمینه هر کاری که ما انجام می دهیم، نقش ایفا می کنند. با بیش از سه دهه پژوهش در مورد نیم کرههای مغز، می توان چهار تفاوت مهم را مشخص کرد:
1. نیم کره چپ، سمت راست بدن و نیم کره راست سمت چپ بدن ما را کنترل می کنند.
2. نیم کره چپ زنجیره ای و مسلسل وار است، نیم کره راست به صورت آنی عمل می نماید.
3. نیم کره چپ متخصص متن است، نیم کره راست متخصص محتوا است.
4. نیم کره چپ جزییات را تجزیه و تحلیل می کند، نیمکره راست آنها را در قالب تصویری بزرگ ترسیم می کند.
ما، هم نیازمند تفکر تحت تاثیر نیم کره چپ – متوالی و زنجیره ای – و هم تفکر تحت تاثیر نیم کره راست – استعاره ای و محتوایی – هستیم؛ تا بتوانیم زندگی خود را پیش ببریم و جوامع خود را سامان دهیم؛ اما این حقیقت که باید این نکته بدیهی کمتر مورد تأکید قرار بگیرد، شاید نشانه دیگری از آن است که ما دارای تفکری دوبخشی هستیم.
البته، این روند در حال تغییر است و شاید شکل زندگی ما را عوض کند. از تفکر و اندیشه تحت تاثیر نیم کره چپ مغز به راننده و تفکر تحت تاثیر نیم کره راست به مسافر یاد می شود. حالا ناگهان تفکر تحت تاثیر نیم کره راست ابتکار عمل را به دست گرفته، بر پدال گاز می فشارد و مشخص می کند که ما باید چگونه و به کجا برویم. قابلیت های نیم کره چپ هنوز هم الزامی و ضروری هستند؛ اما دیگر کافی نیستند. در عوض، قابلیت های نیم کره راست به شدت مورد توجه قرار گرفته اند و می توانند، باعث تغییراتی مهمی شوند.
دانلود مقاله کامل درباره نیمکره های مغز