اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تیموریان دودمانی مغول تبار بودند

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد تیموریان دودمانی مغول تبار بودند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

تیموریان دودمانی مغول تبار بودند.بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه می زیست و سمرقند پایتختش بود.او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان و آنگاه همهء بخشهای ایران و عثمانی و بخشهایی از هندوستان گسترد.نامدارترین جانشینانش شاهرخ پسرش و بایسنقر میرزا پسر شاهرخ بودند.نوادگان تیمور چندی پستر فرمانروایی خود را به هندوستان بردند و شاهنشاهی مغولی هندوستان را بنیاد گذاردند.

تیمور با اینکه بسیار خونریز بود ولی به دانش و هنر کشش نشان می داد،از اینرو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهایش در امان می ماندند.فرزندان او نیز سیاست بنیادگذار دودمان تیموریان را پی گرفتند. که می توان به تاسیس رصدخانه، مسجد و مدرسه اشاره کرد. هنر مینیاتور نیز در این دوره از تاریخ ایران به اوج خود رسید. ابوسعید پادشاه توانا، با کفایت، هنر دوست این خاندان نیز خود هنرمند بود. او طرفدار متصوفه و اهل عرفان بود و مشایخ صوفیه را گرامی می داشت و بعد او بود که خاندان تیموریان به صوفی گری روی آوردند.

بازماندگان تیموریان

نوادگان پادشاهان تیموریان هنوز ساکن ایران هستند و اکثریت آنان در نواحی اطراف تهران(به ویژه رودهن) و همدان پیرو مسلک صوفی گری هستند. زبان مادری بازماندگان این سلسله گویشی از ترکی است که خاص و ویژه خودشان است و پیوندهای خانواگی در بینشان بسیار رایج است. گفته می شود آنان بعضا شاخه ای از اهل حق نیز می باشند. ولیکن اختلاف عقیده ی بسیاری بین آنان و دیگر پروان اهل حق است. برای مثال سبیل خود را کوتاه نگاه داشته، محمد را خاتم انبیا دانسته و حتی علی را تنها یک انسان اما با روحیات خداوندی می شناسند.

همچنین گفته می شود آنان همچنین به مانند اجداد خویش و بر خلاف دیگر پیروان اهل حق، به علم و هنر بسیار علاقه داشته و در کارهای اقتصادی سالم بسیار فعال هستند.

الف : از ورود تیمور تا اغاز سلطنت شاهرخ ( 807-783)

با گذشت مدت زمانی نزدیک به پنجاه سال از درگذشت ابوسعید بهادرخان آخرین ایلخان مقتدر و هرج و مرجهای پیامد آن و در حالیکه خرابیهای ناشی از تهاجمات مغولان به طور کامل ترمیم نیافته بود و حتی در اثر رقابتهای امرا و شاهزادگان در این دوران فترت رو به تشدید نهاده بود ؛ ایران زمین دگربار به مصیبتی گران در اثر تهاجم ترکان تیموری دچار گردید . هر چند آنگونه که از تاریخ برمی آید مردمان آن روزگاران ایران زمین آرزومند آمدن صاحب قدرتی بودند که بتواند این هرج و مرجها و نزاعهای بی پایان را پایان بخشد . گویی حتی بزرگمردی چون حافظ وقتی از قدرت یافتن تیمور در ماوراء النهر آگاه می گردد آمدن او را آرزو نموده و می گوید :

« خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم

کز نسیمش بوی جوی مولیان اید همی »(دیوان حافظ ؛ ص۳۳۸)

به هر حال و به هر طریق حاصل تهاجمات پیاپی این مهاجمان ترک نژاد که به فرماندهی تیمور به چنین کاری دست یازیده بودند نیز چون حملات مغولان چیزی به جزکشتار و ویرانی و تاراج و غارت نبود .

در حقیقت تیمور بنیانگذار سلسله تیموری بسان چنگیزجهانگیری را وجهه خویش ساخت و در نیل بدین هدف از هیچ کاری فروگذار نکرد. اوکه «در کشورگشایی جهانگیری و صولت وشجاعت و دلیری نظیر... چنگیزخان»(لب التواریخ ؛صص۲۰۲)بود در کشورگشائیها و فتوحات خویش چون چنگیز رفتار می نمود و این باتوجه به نوشته های تاریخ نگاران امری مسلم است . چنانکه بقای بلخی نگارنده تذکره مقیم خانی به هنگام بیان وقایع اصفهان پس از حمله تیمور چنین می نویسد:

«بعد از فتح صفاهان قتل عام جمهور انام فرماید ودر بعضی از تواریخ مسطوراست که حدود چهل هزار کس را در آن روز علف سیوف آبدارگردانیدند . »(مجموعه تذکره مقیم خانی)

با تمام این احوال می توان وجه تمایزی نیز میان تیمور و چنگیز در نظرداشت . برابر با تاریخ ؛ چنگیز و بیشترجانشینانش به طورکلی با علم و دانش بیگانه بودند و آن را به هیچ می انگاشتند اما تیمور و جانشینانش بنا به شهادت بسیاری از تاریخ نگاران دانش دوست و ادب پرور بودند. در تایید این گفتار می توان به گفته ابن عربشاه استناد نمود . ابن عربشاه با وجود آنکه از مخالفان تیمور به شمار می آمد درمورد علم دوستی و عالم پروری او چنین بیان داشته است:

« تیمور دوستدار دانش و دانشمندان بود. فضلا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تیموریان دودمانی مغول تبار بودند

دانلود مقاله کامل درباره مغول 20ص

اختصاصی از اینو دیدی دانلود مقاله کامل درباره مغول 20ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

فهرست

۱ مغول و ایلخانان

۲ تموچین فرمانروای بلامنازعه طوایف مغول

۳ قتل فرستاده چنگیزبه دربار ایران و اجتناب ناپذیری جنگ

۴ ورود نسل تازه مغولان به ایران به سرکردگی هلاکوخان

۵ سقوط قلعه الموت و برچیده شدن اسماعیلیه

۶ بازگشت هلاکوخان به مغولستان پس از فتح بغداد

۷ تحلیل رفتن مغولان در فرهنگ اسلام

۸ نابودی دستاوردهای مغولان به دست ابوسعید بهادرخان

۹ پایان کار مغولان

۱۰ توسعه علوم در عهد مغولان

۱۱ ملوک الطوایفی در ایران در پایان عهد ایلخانان

۱۲ تصمیم ایران به عدم بازگشت به دنیای مغولان

۱۳ ملوک الطوایفی عصر مغول و نزاع‌های حکمرانان محلی

۱۴ ایران خسته از یکصد و پنجاه سال سلطه ملوک الطوایفی

۱۵ خدمات مغول در اعتلای ایران

۱۶ منبع

مغول و ایلخانان

«736 - 614 ق / 1335 - 1217 م»

در طی همان ایام که محمد خوارزمشاه قدرت خود را در نواحی شرقی مرزهای ماوراءالنهر گسترش می‏داد و خلیفه بغداد - الناصر الدین الله - برای مقابله با توسعه قدرت او در جبال و عراق بر ضد محمد خوارزمشاه توطئه می‏کرد «حدود 613 ق / 1216 م»، در آن سوی مرزهای شرقی قلمرو خوارزمشاه، قدرت نو خاسته‏ای در حال شکل گیری بود که به تدریج به داخل مرزها می‏خزید و خود را برای تهدید و تسخیر آماده می‏کرد. با این حال، خلیفه و سلطان در کشمکشها و مناقشات سیاسی خویش، آن را در نظر نگرفتند و یا آن قدر در محیط بسته افکار سیاسی و حشمت قدرتشان غرق شده بودند، که حضور این نیروی ویرانگر را اصلاً نمی‏دیدند و یا به عبارتی دیگر در مجموعه مناسبات سیاسی عصر، آن را وزنه‏ای به حساب نمی‏آوردند.

اما این نبردی عظیم و ویرانگر که از نواحی صحرای گوبی و جبال تیانشان به سوی ماوراءالنهر می‏خزید و از همان ایام فاجعه‌ای عظیم را دارک می‏دید، دولت نوخاسته مغول بود که ظرف چند سال، هم به دولت پر آوازه خوارزم خاتمه داد، و هم به خلافت بغداد.

پیشروی مغولان به داخل ایران از جانب ماوراءالنهر مغول که در آن ایام عنوان اتحادیه طوایف تاتار، قیات، نایمان، کرائیت و تعداد دیگری از طوایف بدوی نواحی بین ترکستان، چین، و سیبری محسوب می‏شد، پیشروی خود را از جانب مرزهای ماوراءالنهر آغاز کرده بود. این طوایف که به قول برخی مورخان، «هون‌های جدید» محسوب می‏شدند، اگر هم در واقع اخلاف هونهای قدیم نبوده باشند، اما وارث مهارت آنها، در جنگجویی، تیر اندازی، و سلحشوری به شمار می‏آمدند. با وجودی که هونهای جدید هشتصد سال پس از هونهای قدیم پا به عرصه تاریخ گذاشتند، با این وصف خاطره فجایع آنها را در تاریخ زنده کردند. به طوری که اینها نیز مانند همان مهاجمان باستانی، از اعماق بیابانهای گوبی و سرزمینهای اطراف چین و سیبری برخاستند، و با حرص و ولع بی سابقه ای، مدت زمانی کوتاه، بخش عمده‏ای از دنیای متمدن در قلمرو اسلام را، به ویرانی و نابودی کشیدند. به طوری که با گذشت هشت سده، هیچ گونه تغییری در خُلق و خوی و رفتار معیشتی و اجتماعی آنها پدید نیاورد، چنان که همچون هونهای قدیم، در زیر چادرهای نمد یا در هوای آزاد بیابانها سر می‏کردند و در کنار شتران، گوسفندان، و اسبان خویش عمر را سپری می‏کردند. اگر هم خشکسالی و دام مرگی پیش می‏آمد از خوردن هیچ چیز حتی شپش نیز خودداری نمی‏کردند. که البته گوشت موش، گربه و سگ و همچنین خون حیوانات نیز گه گاه مایه عیش آنها می‏شد.

تموچین فرمانروای بلامنازعه طوایف مغول

وقتی تموچین، سرکرده یک تیره از این طوایف با پیروزی بر اقوام مجاور، اندک اندک تمامی اقوام مغول را تحت فرمان درآورد، از جانب سرکردگان قبایل قوم «قوریلتای»، خان بزرگ خوانده شد. او بعدآ با لقب چنگیز خان، در مدت زمانی کوتاه هیبت و خشونتش مایه وحشت تمامی نواحی مجاور شد، به عنوان خان محیط یا خان اعظم، فرمانروای همه این طوایف شد. به طوری که چندی بعد نیز قبایل اویرات و قنقرات را به اطاعت درآورد و بدین گونه خان اعظم سایر قبایل اطراف را به جنگ یا به صلح زیر فرمان خویش گرفت و به این ترتیب با برقرار ساختن قانون عدالت - یاسای چنگیزی - اتحاد مستحکمی را بین آنها برقرار ساخت. از آن پس، چنگیز خان فرمانروای بلا منازع تمام سرزمینهای مشرق مغولستان بود که البته او کسی نبود که به این میزان بسنده کند و پیش از الزام اطاعت مغولهای غربی، دست از جنگجویی با سرکردگان طوایف بردارد. به زودی تموچین خان بزرگ، سرزمین ختای را تسخیر کرد و التون خان پادشاه آنجا را کشت؛ در چین شمالی به تاخت و تاز پرداخت و پکن را تسخیر کرد؛ طوایف اویغور را به اظهار اطاعت وا داشت؛ کوچلک خان، سر کرده قبایل نایمان را که بر اراضی اقوام قراختای تسلط یافته بود، از آنجا بیرون راند و بدین گونه با خوارزمشاه که حدود شرقی قلمرو خود را به این نواحی رسانده بود، همسایه شد و مرز مشترک پیدا کرد.

قتل فرستاده چنگیزبه دربار ایران و اجتناب ناپذیری جنگ

به این ترتیب چنگیز خان، ایجاد تجارت با سلطان خوارزم را وسیله‏ای برای برقراری رابطه بین دو دولت ساخت. به طوری که نخستین سفیر سلطان خوارزم در جلوی دروازه پکن به حضور خان رسید و بر ضرورت توسعه مناسبات تجاری بین مغول و قلمرو سلطان تأکید کرد و آن را لازمه توسعه مناسبات دوستانه و صلح آمیز اعلام نمود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مغول 20ص

دانلودمقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول

اختصاصی از اینو دیدی دانلودمقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 سرزمین کهن ایران که ریشه در تاریخ چند هزار سالة جهان دارد، هرچند بارها دستخوش تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفته و دوره‌هایی را تحت حاکمیت آنان به سر برده، با این همه، با بهره‌گیری از تمدن و فرهنگ ریشه‌دار و نیرومندش، نه تنها تجدید حیات کرده، بلکه اشغالگران را به کلی در تمدن و هنر خود مستهلک نموده و آنان را در شمار پیروان و مروجان علم، هنر و صنعت ایرانی درآورده است. پیش تاریخ فرهنگی ایران که نزدیک به هفت تا هشت هزار سال پیش از این در ساخت بت‌های گلین سپیده زد، نشانه‌ای عمومی وفراگیر از نخستین تلاش هنری آدمیان است. این منطقه که تنوع جغرافیایی فراوان و غنای اقلیمی خاصی دارد، در طول تاریخ با ابداعات هنری، علمی و صنعتی، به پیشرفت آدمی کمک وافری کرده و از دیرباز سرچشمة بسیاری از عوامل تمدن و فرهنگ خاور نزدیک بوده است؛ چنان که رنه گروسه، مستشرق سرشناس غربی، در معرفی ایران آورده است :
سرزمین ایران چون دژی مستحکم یکی از باستانی‌ترین تمدن‌های جهان کهن، یعنی تمدنی را که از پنجاه سدة ]گذشته[ به این سو، پیوسته تجدید شده و به طرز حیرت‌آوری ادامه یافته، در خود حفظ کرده و مشعلی را که در بامداد تاریخ بر فراز فلات ایران افروخته شده، همچنان شعله‌ور نگاه داشته است.
فرهنگ ایرانی از دیرباز دارای دو ویژگی ممتاز بوده که همواره این دو شاخصه رشد و گسترش آن را در پی آورده و در اعصار مختلف، به ویژه در عرصة هنر، حوزه نفوذ و تأثیر آن را از قملروی جغرافیایی‌اش فراتر برده است. این دو مشخصة تاریخی که به عواملی همچون محیط جغرافیایی و گذشتة افتخار آمیز فرهنگی مربوط می‌شود، عبارتند از: تعامل ایرانیان از زمان باستان با افکار، آثار و هنرهای دیگران و دریافت و یادگیری و سپس ترکیب و تألیف دگربارة آن‌ها و همچنین استعداد شگرف مردم ایران از حیث استقامت و ثبات در بقا و دوام تاریخ فرهنگ و هنر خود.
تجلیل خصوصیت نخست در تعاملی است که صنعتگران و هنرمندان ایرانی با آموزه‌های اسلام، پس از گرویدن ایرانیان به این دین مبین، داشتند و تمام تجربیات فنی، هنری و سنت‌های باستانی خود را در خدمت آیین نو درآوردند و با درآمیختن با فرهنگ‌های دیگر ملل مسلمان جهان، پایه‌های هنر اسلامی را بنیاد نهادند، پروفسور پوپ در این باره در کتاب شاهکارهای هنر ایران آورده است:
هنگامی که اروپا در جهل و تاریکی به سر می‌برد، فرهنگ و هنر اسلامی نیمی از جهان را منور ساخت و گرچه نواحی دیگر در این قسمت شرکت داشتند، لیکنه منبع اصلی و سرچشمة این نور ایران بود.
نمونة بارز استقامت و پایداری ایرانیان در حفظ، بقا و دوام اصالت‌های فرهنگی و هنری را می‌توان با مرور به تاریخ تهاجم وحشیانة مغولان به این سرزمین مشاهد کرد. حملات سبعانه و ویرانگر قبایل صحراگرد مغول که اشغال بخشی از خاک ایران را به همراه داشت، اهدافی همچون اقامة رسوم و ترویج اصول اداری مغولی و چینی را نیز دنبال می‌کرد. از این رو، اخلاف هولاکو که به نام ایلخانیان در ایران حکومت کردند، اجرای یاساوترویج چاو را در ایران آزمودند و پس از مأیوس شدن از اجرای آن‌ها و موفق نشدن دربرانداختن و از بین بردن تمدن و فرهنگ حاکم بر این سرزمین، با وجود مراوده با پاپ و ارتباط با سلاطین مسیحی در اروپا، انجام آیین اسلام را پذیرفتند و رفته رفته مقهور تمدن و تربیت ایرانی و اسلامی شدند.
در دورة حاکمیت ایلخانیان و تیموریان بر ایران، هنر ایرانی در بسیاری از عرصه‌ها، از جمله در فنون مربوط به معماری، تزیینات ساختمانی، نقاشی و تولید نسخ مصور درخشش فوق‌العاده‌ای یافت و از محدودة جغرافیایی خود فراتر رفت و به دیگر نقاط جهان آن روز و مکاتب هنری آن روزگار سرایت کرده و تأثیر عمیقی گذارد.
معماری ایران و آسیای مرکزی در دورة ایلخانیان تا عصر تیموری
در پاییز سال 1253م. خان بزرگ مغول، یعنی منگوقا آن (Mongke) که نوة چنگیز خان و حاکم بزرگ مغولان در چین بود، سپاهی بزرگ را به فرماندهی برادرش هلاکو، برای جنگ با اسماعیلیه در شمال ایران و خلیفة عباسیان در بغداد، روانة این مناطق کرد. هلاکو در سال 1258م. از راه ایران به سرعت وارد بغداد شد، و این شهر را به تصرف خود درآورد. او که همة شهرهای سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود کرده، و آن شهرهایی سرراهش، تا بغداد را تسلیم خود کرده، و آن شهرهایی را که تسلیم نمی‌شدند غارت و ویران کرده بود، در بغداد به عنوان دست نشاندة خان بزرگ، بر مسند حکومت ایران تکیه زد و به طور رسمی حکومت ایلخانیان را در ایران پایه‌گذاری کرد.
هلاکو و جانشینان او که زندگی به شیوة ایلیاتی و چادرنشینی را ترجیح می‌دادند و غالباً زمستان‌ها در مناطق گرم‌تر بین النهرین، و تابستان‌ها در دشت‌های سرسبز شمال غربی ایران در چادرها سکونت داشتند، به امر معماری و ساختمان توجهی نداشتند؛ بنابراین آن‌چه از نیمة دوم شدة سیزدهم میلادی، از معماری در این مناطق به یادگار مانده تعداد کمی ساختمان معمولی است.
ایلخانیان بر سرزمین‌ وسیعی، که از کناره‌های مدیترانه، تا سواحل اقیانوس هند و منطقه قفقاز امتداد می‌یافت و براساس نقشه جهانی امروز، مناطق غرب افغانستان، ایران، جنوب روسیه، شرق ترکیه و عراق را شامل می‌شود حکومت می‌کردند، ساختمان‌هایی با سبک‌های معماری متفاوت از خود به جای گذاشتند که زمین‌لرزه‌های متعدد، تاخت و تازهای مکرر و اشغال‌گری‌های پی در پی بیش‌تر آن‌ها را از بین برده و تنها نمونه‌هایی پراکنده و مخروبه در پایتخت‌های این سلسله یعنی: شهرهای مراغه، تبریز، بغداد و سلطانیه، به جا مانده که تعریف و توصیف کامل بیش‌تر آن‌ها، از کتب تاریخی به دست ما رسیده است. البته ابنیه‌ای که از دورة ایلخانیان در مرکز و غرب ایران باقی مانده، سبک‌های معماری محلی آن عصر را نشان می‌دهد و نمایانگر نوع معماری در عصر ایلخانیانی است که، میراث دار مجموعه‌ای از سبک‌ها، مدل‌ها، روش‌ها و لوازم ساختمانی متنوعی بودند که پیش از آنان، در ایران توسعه یافته بود.
ساختمان مسجد جامع، که در ایران با نام مساجد چهار ایوانی مشهور بوده، سبکی قدیمی و شامل صحنی مستطیل شکل با چهار ایوان در چهار گوشه و اتاقی بزرگ و گنبددار و روبه قبله بود. (این اتاق معمولاً پشت ایوان قبله قرار داشت.) که این شیوه در آن عصر به شکل الگویی استاندارد و متداول، برای همة ساختمان‌ها، اعم از ساختمان‌های مذهبی، مانند: مدارس و خانقاه‌ها و ساختمان‌های غیر مذهبی مانند کاروانسراها، درآمد.
آرامگاه‌های این دوره به صورت مقبره‌های برجی شکل، بناهای مربع شکل و یا قبه‌ای شکل چند ضعلی بودند.
مشخصة این آرامگاه‌ها به طور معمول، شامل: ایوان، گنبد، سکنج (محل اتصال چهار گوشه اتاق در بالای دیوارها به گنبد) و مناره بود که بیش‌تر به شکل مرکب و با کارکرد و شکل‌های مشخص به کار می‌رفتند. در تمامی اتاق‌های گنبددار مربع یا چند ضلعی، جایی که گنبد بر روی دیوار قرار می‌گرفت، نیاز به رابطی بود که بتواند سطحی بالایی اتاق مربعی یا چند ضلعی را برای قرار گرفتن گنبد آماده کند؛ بنابراین از سکنج که همان رابط و پلی است که گنبد را به سطح بالایی دیواره‌های اتاق وصل می‌کند، استفاده می‌شد. پیش طاق دروازه‌ای بلند و صوری بود که از یک قوس یا طاق تشکیل می‌شد که درون قابل مستطیل قرار داشت و نوعی ایوان تنگ محسوب می‌شد.
مناره، معمولا‌ً به منزله یکی از تمهیدات لازم در طرح ساختمان‌های مذهبی به کار می‌رفت و محل استقرار آن، در انتهای سر در ساختمان یا در دو طرف یک ایوان بوده است. در دورة ایلخانیان آجرهای پختة بسیار عالی، یکی از مواد اصلی و دایمی ساختمان‌سازی بود که در تزیینات ساختمان‌ها نیز از آن استفاده می‌شد. روکش‌های گچ – که در آن عصر از عناصر رایج در تزیین ساختمان‌ها بود- در کنار آجرهای کاشی و سفالینه‌های تزیینی، در مجموع تزیینات نمای ساختمان‌ها را تشکیل داده، نمایی جذاب تر و چشم‌گیر از ساختمان را به نمایش می‌گذاشتند.
در این دوره سبک سنتی ساختمان‌سازی توسعه یافت و بناهای منفرد و مجزا از هم به شکل گروهی و مجموعه‌های بزرگ، غالباً پیرامون مقبرة یک شخصیت مشهور و مورد احترام مذهبی و یا حکومتی، ساخته می‌شدند. این مجتمع‌ها که دارای پیش‌طاق‌هایی (Pishtaq) با تزئینات ماهرانه در سردر اصلی خود بودند، در آغاز به طور اتفاقی در کنار هم قرار می‌گرفتند ولی بعدها این شیوه به صورت سبکی جدید در معماری درآمد. در این دوره ابعاد و تناسب ساختمان‌ها تغییر یافت؛ به طوری که سقف اتاق‌ها بلندتر و قوس‌ها و طاق‌های قوس‌دار نوک تیزتر و مناره‌ها باریک‌تر شدند. مناره‌های جدید متناسب و هماهنگ با سبک ساختمان ساخته می‌شدند. مثلاً سردر دروازه‌هایی که از آن عصر به جا مانده، همواره با دو منارة بلند و رفیع دیده می‌شود.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معماری ایران اسلامی در دوره مغول