ساختار روایی حکایت های قابوس نامه و سیاست نامه
209 صفحه
چکیده:
حکایتهای تعلیمی یکی از گونههای ادبیات داستانیاند. این نوع داستانی در ادبیات کلاسیک فارسی برای بیان حکمتها و انتقال معناهای گوناگون، کاربرد داشته است و پژوهش ساختاری با رویکرد روایت شناسی در این زمینه، میتواند ویژگی روایتهای گذشته را دقیقتر نشان دهد.
حکایتهای تعلیمی قابوسنامه و سیاستنامه که امیر عنصرالمعالی و خواجه نظامالملک از آنها برای انتقال آموزههای تعلیمی، سیاسی و کشورداری خود بهرهبردهاند، جزء متنهای روایت بنیاد بهشمار میروند. این متنها ویژگیهای روایی درخور توجهی دارند.
در این تحقیق سعی شدهاست ضمن تطبیق الگوهای ساختاری در نظریههای ادبی معاصر با روایتهای کهن ادب فارسی، ویژگی کلی حکایتهای سیاستنامه و قابوسنامه استخراج گردد.
نتیجه به دستآمده این است که حکایتها در فرم و محتوا هماهنگی دارند. کاربرد ابزارهای انسجام متنی و روایی بهگونهای است که عموماً در حکایتها گسست معنایی دیده نمیشود. طرح حکایتها ساده است و برخلاف داستانهای امروزی کمتر با تأکید بر سببیت پیریزی شده است زیرا حلقۀ پیوند نویسندگان این دو اثر با عناصر داستانیشان آموزههای تعلیمی، سیاسی و کشورداری آنان است. شیوه روایت خطی است. عنصر زمان که یکی از بنیانهای روایت مدرن است در حکایتهای قابوسنامه و سیاستنامه محدود است.
کلیدواژه : ساختار، روایت، حکایت، قابوس نامه، سیاست نامه
ساختار روایی حکایت های قابوس نامه و سیاست نامه