اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رابطه مفهوم گناه و جرم

اختصاصی از اینو دیدی رابطه مفهوم گناه و جرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

رابطه مفهوم شرعی «گناه» و مفهوم حقوقی «جرم» و نسبت «تحریم» و «تجریم»

چکیدهدر سیاست‌ جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اعمال و رفتارهای جرم‌انگاری‌شده توسط قوه قانون‌گذاری، محرّمات شرعی نیز قابل تعقیب و کیفر دانسته شده‌‌اند. چنین قولی به وحدت مفهوم «جرم» و مفهوم «حرام» و در نتیجه، خلط «تحریم» و «تجریم» واکنشهای مخالف بسیاری را در میان نویسندگان حقوقی متخصّص و متفنّن برانگیخت. از آنجا که این واکنشهای انتقادی بدون آشنایی یا بی‌توجه به مبانی فقهیِ منشأ این تداخل و درهم‌آمیختگی به عمل آمده و به زبان قانون‌گذار بیان نشده‌‌اند، هیچ اثری در جهت تفکیک جرم‌انگاری حقوقی و حرام‌‌انگاری شرعی بر جای نگذاشته‌‌اند.در این مقال سعی شده است به زبان فقهی مبنا یا مبانی «لکلّ معصیـﺔٍ تعزیر» بررسی، نقد و نهایتاً رد شود. پس از مقدمه‌‌ای حاوی طرح مسئله، تحت عنوان «تفاوتهای اساسی گناه و جرم » (الف)، به وجوه افتراق عمده‌ای اشاره شده که گناه را از جرم متمایز می‌سازند و مانع از قول به وحدت تجریم و تحریم می‌باشند؛ آنگاه به «فقدان دلیل بر کیفر هر گناه» (ب) پرداخته شده و سرانجام از «موانع و محذورات عملی وحدت تحریم و تجریم» (ج) ذکری رفته و با «خلاصه و نتیجه» سخن به انجام رسیده است.

رابطه گناه و مجازات در اسلام و حکومت اسلامى ایران

 

گناه وزن مهمى در شکل گیرى و تداوم ادیان دارد. در جستجوى ریشه هاى مذهب به ناتوانى بشر در مقابله با نیروهاى طبیعت انگشت گذاشته اند. فروید آن را حاصل ترس بشر مىداند. انسان اولیه پدیده هایى را که قادر به توضیح آنها نبود، مانند پیچش طوفان در میان برگها، به اجنه و ارواح نسبت می داد. مذهب با آداب و آئین هایش وسیله اى می شدند در خدمت دفاع انسان در مقابل ترس.

اینها مىتوانند دﻻیل باور انسان را به قدرت هاى ماورا طبیعى توضیح دهند اما براى توضیح ادیان که خود را موظف به تحمیل خویش بر مردم و ارشاد آنها مىبینند، کفایت نمىکنند. دین از طریق واسطه هائی بر ترس وناتوانى بشر تکیه دارد. یکى از این واسطه ها موضوع گناه در دین است. ادیان سعى مىکنند ناتوانىهاى بشر را به گناه او نسبت دهند تا بشر همیشه مدیون خدا باشد و خود را در مقابل خدا و رسوﻻن چون بنده احساس کند. داستان آدم و حوا، پدید آمدن انسان را بر روى زمین به گناه آنها نسبت مىدهد. یعنى گناه امرى ازلی ابدى و ضمنا جبرى است و ادیان و رسوﻻن هم که وظیفه دارند انسانها را به توبه از گناه وادارند نمىتوانند مانع گناه بشرى شوند. بدون گناه در روى زمین، ادیان معناى خود را از دست مى دهند. قوم موسى در جستجوى سرزمین موعود غرق در گناه شد. به عیش و عشرت و پرستش گوسفند پرداخت تا ده فرمان موسى از کوه نازل شود. مسیح به صلیب کشیده شده، آذین کلیساها و عبادتگاهها است تا حس گناه بشرى را در قلبها زنده نگه دارد. و سرانجام اسلام چنان گستردگى به گناهان مىدهد تا جائیکه مسلمانان لحظه اى از گناه و عذاب آخرت در امان نباشند. گناه و توبه بار بزرگى در قران دارند و جا به جا تکرار مىشوند.

فروید هم به رابطه مذهب و گناه پرداخته است. او معتقد است که تمام مذاهب در صدد پاسخگوئى به احساس گناه هستند. احساس گناه در مقابل پدران نخستین. فروید در وجود عیسى مسیح راه و تلاشى مى بیند براى تسکین آگاهى به گناه. مسیح خود را قربانى می کند تا بدین وسیله انسانها را از "گناه موروثى" نجات دهد.

اما گناه چیست؟ گناه بار مذهبى دارد و متفاوت است از کلمه تقصیر و نیز متفاوت است از مفهوم »عذاب وجدان«، که هر دو لزوما بار مذهبى ندارند. در یک مفهوم عام مى توانیم گناه را زیر پا گذاشتن قوانین خدائى و دینى بدانیم. اوامرى که ادیان نهى و ممنوع کرده اند بسته به زمان و مکان آنها متفاوت است و مىتوان براى هر یک از آنها عوامل تاریخى، اجتماعى و سیاسى جست. بهر حال این ممنوعه ها واسطه هائى هستند براى اطاعت بندگان. و سرپیچى از آنها مقابله با قدرت خدائى تلقى می شود.

در جوامعى که عصر روشنگرى و اصلاحات را پشت سر گذاشته اند، بین نهادهاى مذهب و سایر نهادهاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى مرزى به وجود آمده است. گناه به وجدان افراد واگذار شده و از بار آن کاسته شده است. ضمنا در این جوامع درک از گناه هم تغییر کرده است. و بسیارى از اعمال و افکارى که سابقا گناهان کبیره بودند و به خاطر آنها انسانها را به قتل گاهها مىبردند، دیگر نه تنها گناه به حساب نمىآیند، بلکه امورى صرفا خصوصى تلقى مىشوند. در کشور ما نه تنها هنوز گناه و احساس گناه حضورى زنده و نقش- آفرین در رفتار و شخصیت انسانها دارد، از این فراتر گناه وارد مقوله جرم شده و شدیدترین مجازاتهاى این زمینى را در پى دارد.

گناه در اسلام تنها به عمل خلاف احکام دینى اطﻼق نمىشود. اندیشیدن به گناه یا اندیشه اى خلاف این احکام هم عین گناه است. و این یکى از تفاوتهاى گناه با جرم است. جرم، که مفهومى حقوقى است با استقلال امر قضاوت از مذهب تعریفى مشخص یافت. و این یکى از دستاورد هاى اصلاحات دینى در اروپا بود. در قضاوت مبتنى بر مذهب جرم و گناه یکى مىشوند. از یک طرف گرایش ها و اعمالی که به مقوله جرم سیاسى مربوط مىشوند با ظرف گناه سنجیده مىشوند و هر نوع دگراندیشى و مخالفت با حکومتى که خود را نماینده اسلام مىداند، به کفر، الحاد و ارتداد نسبت داده مىشود. از طرف دیگر طفره رفتن از اخلاق خشک و مقدس مذهبى وارد جرمهاى مذهبى شده و با مجازاتهاى سخت این زمینى و نفرین آخرت پاسخ داده مىشود. تعالیم قران نه تنها در ایجاد حس گناه در مسلمانان ، بلکه همچنین در نسبت دادن کفر و الحاد به ﻻدینان و به کسانى که به مذهبى دیگر وفادارند، نقش بزرگى دارد تا وسیله اى شود براى ارعاب غیرمسلمان و تحمیل اسلام. گسترش جغرافیایى اسلام با چنین القائاتى میسر شد. در احادیث و رساله ها دیگر نه موضوع گسترش اسلام، که این با جنگها تامین شده بود، بلکه تثبیت آن در میان بود. و این با القاى حس گناه و از طریق ایجاد یک سلسله اخلاقیات خشک و بسته میسر مىشد.

ممنوعیت و محرومیت بر امیال جنسى بیشترین سهم را در این میان دارد. درست است که اسلام در مقایسه با مسیحیت ارضاى نیازهاى جنسى را عملی زشت و تنها براى تولید نسل نمىداند با این همه بیشترین و سختترین مجازاتها را در همین ارتباط دارد. اول اینکه حق بهره ورى از لذت جنسى تنها براى مردان است و دوم اینکه آداب و قوانینى ریز و گسترده براى این ارتباط نوشته شده است که حتى براى مومن ترین مسلمان هم پایبندى کامل به آنها ممکن نیست. مثل قوانین مربوط به پوشش، گناه ناشى از نگاه به جنس دیگر، یا ناشی از خود ارضائى، همجنس گرائى و غیره. حتى اندیشیدن و خیالپرورى در باره اینها هم گناه است. به این ترتیب یک مسلمان در هیچ لحظه اى برى از گناه نیست.

توبه، که در ارتباط با گناه معنا مىیابد، جایگاه بزرگى در قران و احادیث دار. در قران توبه در دو حالت به کار رفته است. حالت اول پروسه اى براى برائت از گناه است. یعنى از کسانى انتظار مىرود که قوانین اسلامى را زیر پا گذاشته باشند. در اینجا جنبه کیفرى از آن در نظر است و زندان و مجازات هم باید وسیله اى باشد براى به توبه واداشتن گناهکار. اما حالت دوم در توبه جنبه همگانى بودن آن است. حتى مومنین هم به توبه فراخوانده مىشوند. و توبه کنندگان جایگاهى ویژه در نزد خدا دارند. یعنى می شود چنین استنباط کرد که همه، حتى مومنین هم، گناهکارند و نیاز به توبه دارند. توبه باید پروسه اى دائمى باشد در زندگى انسانها بر بستر عذاب روحى و حس حقارت ناشى از حس گناه. کارکرد توبه فراهم ساختن رابطه بندگى و اطاعت مطلق از خدا و اسلام است. القاى حس گناه نقش معجزه گرى در وابسته ساختن انسانها به ایدئولوژى مذهبى دارد. ابتدا باید شخص باور کند که گناهکار است تا براى پاک شدن از آن بىچون و چرا تسلیم ارشادات رهبران مذهبى شود.

من در زندان دیدم که چگونه می شود گناهان عالم را بر دوشهای نحیف یک نوجوان بار کرد. زندان جایى است که رژیم ها بی واسطه و با دغدغه کمتر مىتوانند سیستم نفوذ بر روان و دستکارى در شخصیت و رفتار انسانها را پیاده کنند. به زندانى القا مىشد که در گذشته آدمى فاسد و اسیر هواهاى نفسانى بوده و عمل او ــ گو خواندن کتاب یا اعﻼمیه باشد ــ جنایت بوده است. ابزارشان شکنجه، تبلیغات و برنامه هاى "ارشادى" بود با استفاده از شیوه تکرار. و مجازات هم به این ترتیب با گناه پیوند مىخورد. از یک طرف ایجاد حس گناه و عذاب روحى، ارعاب و مجازات روانى زندانى را به دنبال داشت و از طرف دیگر مخالفت و مقابله با جمهورى اسلامى، که یک مقوله سیاسى است با ابزار گناه سنجیده مىشد و با مجازاتهاى اسلامى پاسخ داده مىشد.

زندان آیینه نظام سیاسى و اجتماعى یک جامعه است. باوراندن گناه، ارعاب و مجازات روانى و مسخ انسانها که در زندان بىهیچ ملاحظه اى صورت مىگیرد، در سطح جامعه هم اجرا مىشود. رابطه گناه و مجازات در این نظام دو جنبه به خود مىگیرد: رابطه خود گناه با مجازات و رابطه احساس گناه با مجازات

وقتی گناه وارد مقوله "جرم" مىشود، به دنبال خود با مجازات پیوند می خورد. جرم و مجازات مفاهیم حقوقى هستند. در یک تعریف کلی جرم مواردى را شامل مىشود که در آن خسارتى به فرد یا جامعه وارد آید یا مسئله امنیت و نظایر آن در میان باشد. به عبارتى جرم با ضربه زدن به منفعت فرد یا جامعه سنجیده مىشود. جرم مستقل از بار مذهبى و گناه است. در حالیکه گناه به مذهب و میزان وفادارى فرد به آن بستگى دارد. به بیان دیگر رابطه اى است بین فرد مومن و خدا. یکى از دستاوردهاى روشنگرى در اروپا این بود که نهاد کلیسا و نمایندگان آن را از مجازات گناه محروم ساخت و این امر را به خدا واگذاشت.

در دنیاى اسلام، حداقل در ایران امروزى، استقلال بین دستگاه قضایى و مذهب وجود ندارد. قضاوت و کیفر به نام اسلام صورت مىگیرد. گناه، که به حوزه خصوصى آدمها برمىگردد، جرم مىشود. مثلا رابطه خارج از حوزه زناشوئى، همجنس گرائى، نوشیدن مشروبات الکلی، اروتیسم در هنر و ادبیات و موارد دیگر جنایت محسوب مىشوند در حالیکه بسیار جنایات و رفتارهایى که موازین حقوق بشر جهانى جرم بودن آنها را تائید مىکند، مثل تجاوز به دختربچه، آزار رساندن به زن از طرف مردان خانواده، در چارچوب حق مرد در امور زناشوئى تلقى مىشود. و همچنین عقیده یا نوشته اى تردید برانگیز در وجود خدا، مذهب و یا مبارزه علیه جمهورى اسلامى با مفاهیم برآمده از قران و بسط داده شده در کتب فقها، نظیر الحاد، کفر، شرک، محاربه با خدا و .. سنجیده مىشود. حتى قانون مطبوعات هم از این مقوﻻت جدا نیست. ماده ۶۲ قانون مطبوعات مصوب 1361 هرگونه اهانت به مقدسات را همسنگ ارتداد مىداند. و در کیفر و مجازات ارتداد و نظایر آن جنایاتى مثل شکنجه، قطع عضوى از بدن و غیره، عدالت اسلامى نامیده مىشوند.

اما باورى که گناه را وارد حوزه اجتماعى و سیاسى مى کند و بر این اساس حق و وظیفه خویش مىداند که در زندگى خصوصى افراد مداخله کند، محدود به قوانین جمهورى اسﻼمى نیست. این باور در فرهنگ ما هم حضور دارد. زن زناکار را فاسد و قابل مجازات مىدانیم. بىدین را کافر مىگوئیم و در طرد او جاى تردید نمى بینیم. حتى در زبان روزمره ما هم مفاهیم "جرم" و "گناه" استقلال ﻻزم را از همدیگر ندارند و گاه یکسان گرفته مىشوند. مىگوئیم "فلانى که گناهى نکرده که سزاوار مجازات باشد" یا مثلا او بىگناه اعدام شد .

من بر این باور نیستم که جمهورى اسلامى آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است. اما از جهاتى فرهنگ و بینش های ما هنوز پیوندهای خود را با نگرش مبتنی بر قوانین قصاص نبریده است. مثلا آیا هنوز مجازات زن زناکار با مرگ یا گرسنگى دادن، و یا در ملایم ترین حالت با منزوى ساختن بىرحمانه وى به عنوان دفاع از ناموس ، چه بسا که ارزشى مثبت تلقى نمىشود؟ اینها هیچ گاه در فرهنگ ما مورد تردید جدى قرار نگرفته است. گرچه خشونت موجود در قوانین قصاص مورد پذیرش بخشهاى بزرگى از جامعه نیست و سکوت در برابر آن در وهله اول ناشى از فضاى ارعاب وسرکوب است، با این وجود هنوز زمینه هائى که به این جنایتها امکان تحقق مىدهد، تا حدودى دست نخورده باقى مانده است. چرا که "گناه" نه تنها هنوز کارکردى قوى دارد، بلکه وارد شدن آن در مقوله "جرم" کمتر تردید کسى را برمىانگیزد. آیا منزوى ساختن زن و مردى که از قوانین اخلاقى پا فراتر گذاشته و به اصطﻼح "گناه" کرده اند، همسوئى و همراهى با مجریان مجازاتهاى نظیر سنگسار نیست؟ و همینطور آیا پیشداورى و منزوى ساختن مذاهب دیگر به دنبال خود بىتفاوتى در مقابل سرکوب آنها را به دنبال ندارد؟ این مسئله به ویژه در قبال کشتار بهائىها و کمونیستها صدق مىکند. با "کافر" دانستن آنها کشتارشان توجیه مىشود نه تنها براى حکومتیان، بلکه در همه ذهن هاى بىچون و چرا.

وقتى "گناه" قابل مجازات مىشود، اشکال آن هم در دین جستجو مىشود. با مجازات هائى چون سنگسار، زدن تازیانه، درآوردن چشم از حدقه و قطع اعضاى بدن آشنا هستیم. اما اشکال مجازات هاى اسلامى محدود به اینها نیست. کتب فقهى دست قاضى و حاکم را در تعیین این اشکال باز گذاشته اند. مثلا تحریرالوسیله در کیفر عمل لواط آمده است “حاکم در کیفیت کشتن او اختیار دارد که یا با شمشیر گردن او را بزند، و یا دست و پایش را ببندد و از جاى بلندى مانند کوه به پایین بیندازد، و یا اینکه او را پاى دیوار قرار دهد و دیوار را به روى او خراب کند.” از مثله کردن هم سند بسیار داریم. نزدیک ترین سند از نظر زمانى مربوط است به 150 سال پیش. در سال 1285 سران بابى به مرگى طوﻻنى و پردرد محکوم شدند در ملا عام. ابتدا آنها را در کوچه و بازار گرداندند. مردم در مسیر راه به طرف آنها سنگ پرتاب مىکردند سپس آنها را به طرف شاه عبدالعظیم، جائى که مجازات نهائى باید به مرحله اجرا درمى آمد، بردند. در آنجا بدنشان را شمع آجین کردند یعنى در بدنشان حفره هائى ایجاد کرده و در آنها شمعهاى روشن قرار دادند و دست آخر با چهار تکه کردن بدنشان آنها را کشتند. علماى آن زمان با فتواهاى خود چنین مرگى را شرعى کردند.

همه این مجازاتها در دو نکته مشترک هستند: اول ایجاد رنج و درد در جسم و روان قربانى تا نهایت تصور آدمى، دوم اجراى آن در ملاعام. در این گونه مجازاتها مرگ هم باید با درد توام باشد. در ایران تحت حکومت جمهورى اسلامى بسیارى از احکام مرگ با تازیانه همراه است. حال پرسش این است چرا براى حاکمان و قاضیان تنها مرگ متهم کفایت نمىکند؟ و بعد آنگونه که ادعا مىکنند آیا مجازات براى اجراى عدالت یا به قصد بازدارندگى از شیوع جنایت هاى بعدى نیست؟ (البته به فرض اینکه متهم مرتکب قتل یا جنایت شده باشد) اگر هدف این است پس چرا کیفر خود در وحشىگرى و درنده خوئى از جرم پیشى مىگیرد؟

آرى واقعیت این است که جنایتى که در این گونه مجازاتها صورت مىگیرد نه تنها به مراتب از خود جرم خشن تر است بلکه با خونسردى، در آگاهى کامل، بدون ندامت و پشیمانى و مهمتر از اینها با آئینهاى خاصى همراه مىشود. در ایران این آئینها رنگ مذهبى به خود مىگیرند. شدت مجازات هم دقیقا با مذهب ارتباط دارد. این گونه مجازاتها باید یادآور تصورى باشد که در قران و دیگر کتب فقهى از جهنم وجود دارد. نه تنها »گناهکار« به شیوه شبه جهنمى مکافات مىشود، بلکه همچنین این مجازاتها، که در ملاعام و همراه با آئین هاى مذهبى به اجرا درمىآید، این کارکرد را نیز دارند که جهنم را به مردم یادآورى کنند. این مجازات ها با رنجى طوﻻنى و کشدار همراه هستند. جهنم هم با ابدى بودن دردش مشخص مىشود. آیا سنگسار، دوزخ را که عذاب ابدى جسم است، یادآورى نمىکند؟

نکته قابل توجه دیگر در رابطه با اینگونه مجازات ها این است که روح نهفته در آن انتقام است. میشل فوکو در کتاب »مراقبت و تنبیه«، پس از نشان دادن مجازات هاى سده 17 و 18 در اروپا، که با عذاب شدید جسمى همراه بود، مىنویسد: "مجازات شیوه انتقام گیرى بود: هم شخصى و هم عمومى. چون نیروى جسمى، سیاسى شاه به نوعى در قانون حضور داشت. قانون صرفا تمایل به منع کردن نداشت، بلکه مایل بود با تنبیه کسانى که ممنوعیت هایش را زیر پا گذاشته اند از تحقیر اقتدارش انتقام بگیرد."

اگر تخلف از قوانین شاه تحقیر اقتدار اوست، "گناه"، یعنى زیرپاگذاشتن قوانین الهى، هم به نوعى تحقیر اقتدار خداست. پس مجازات انتقام خدا تلقى مىشود. در کیفر "گناه"، مثل زنا و لواط، مسئله انتقام گیرى شخصى در میان نیست چون در این موارد شاکى خصوصى وجود ندارد. پس آنچه که در میان است کیفرخواست الهى و انتقام خدائى است. مجازات هم باید اثبات قدرت خدا باشد.

در ادامه به جنبه دیگرى از رابطه بین گناه و مجازات مىپردازم. این بار نه خود گناه، بلکه احساس گناه و رابطه آن با مجازات مورد بررسى قرار مىگیرد. القاى احساس گناه، خود یکى از شیوه هاى مجازات است. در زندان هاى جمهورى اسلامى بود که من تاثیرات ویرانگر احساس گناه را بر روان و شخصیت شناختم. براى تغییر رفتار و شخصیت زندانى ها ابتدا به آنها القا مىکردند که آدم هاى پست و گناهکارى هستند. توبه بعد از تحمیل این باور میسر مىشد. توبه دو پروسه در هم تنیده را شامل مىشد: ابتدا آگاهى به گناه، که باید با درد و عذاب سخت روحى توام مىشد و سپس جبران آن. براى "جبران گناه" عده اى از توابها را به چه جنایتهائى واداشتند!

حال مسئله را فراتر از دیوارهاى زندان و در حصار جامعه ببینیم. نه تنها در خانواده هاى شدیدا مذهبى، بلکه در بسیارى از خانواده هایى هم که سختگیرى زیادى نسبت به مذهب ندارند، افراد از همان ابتداى زندگىشان با ممنوعه ها و گناه ها آشنا مىشوند. بایدها و نبایدها. قصه هائى که براى کودکان نقل مىشود، از جمله افسانه هاى مذهبى را در بر مى گیرد که در آن عذابهاى زمینى و دوزخى به تصویر کشیده شده اند. اما بسیارى از این ممنوعه ها و گناهان چیزى نیستند جز امیال و نیازهاى طبیعى بشرى و گریزناپذیر. پس کودک هرچه بزرگتر مىشود، خود را در تار عنکبوتى وسوسه ها و چهره حقیقى زندگى مىیابد که مىگویند گناه است. امیال جنسى به ویژه نقش بزرگى در ایجاد احساس گناه دارند. اما تنها نهاد خانواده نیست که عضو خویش را »گناهکار« بار مى آورد. نهادهاى دیگر هم، از جمله نهاد آموزش و پرورش، با تاکید بىرویه بر اخلاق در این امر سهیم اند. در جمهورى اسلامى نهادهاى سیاسى احساس گناه را سازماندهى می کنند.

از نظر روانشناسى احساس گناه چیست؟ احساس گناه در ناخودآگاه شکل مىگیرد و بر طبق تعبیر فروید برآمدى است از "او" و "من ’ برتر". او" نماینده غرایز و "من ’ برتر" بیان فرهنگ و ارزشهاى اجتماعى است. "من"حاصل کشاکشهاى این دو است. و عقده ها از همین کشاکش ها شکل مى گیرد. البته فروید در این جا احساس گناه را نه فقط از جنبه مذهب، بلکه با تعبیرى عام تر از آن در نظر


دانلود با لینک مستقیم


رابطه مفهوم گناه و جرم

دانلود پروژه ررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان

اختصاصی از اینو دیدی دانلود پروژه ررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

ررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان

مقدمه :

در طول هزاران سال گذشته ، این مطلب ثابت شده است که انسان نیاز دارد که خودش را خوب بداند و تمام کارکردهایش را اخلاقی و منطقی جلوه دهد . بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است از میان این افراد کارن هورنای روشی را که توسط آن افراد تلاش می کنند خودپنداره ای خوب و مطلوب از خویش بدست آورده و از آن دفاع نمایند ، را مورد بحث قرار داده است . برخورداری از اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و نوآوری ، سلامت فکری و بهداشت روانی ، از جمله مفاهیمی است که در رابطه ی مستقیمی با میزان عزت نفس یا احساس خود ارزشمندی فرد دارد . برای اینکه فرد بتواند از حداکثر ذهنی و توانمندی های بالقوه خود استفاده کند باید از نگرش مثبت نسبت به خود و محیط اطراف و انگیزه ای غنی برای تلاش برخوردار باشد . از برجسته ترین ویژگی های صاحبان تفکر واگرا ، داشتن عزت نفس یا احساس ارزشمندی بالاست .

بیان مساله :

همره با زیستن در شرایط اجتماعی نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود می آید و برای حفظ سلامت و تعادل روانی و حتمی تکامل وجودی او بسیار ضروری است معمولاً اگر بر این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت و یا خود بزرگ بینی در فرد ایجاد می گردد ، هر دوی این احساس ها نشان دهنده ی این واقعیت است که فرد در صورت اختلال در احساس ارزشمندی قادر به درک واقعیات و واکنش های دیگران نسبت به خود نیست . علت اصلی احساس حقارت و خود بزرگ بینی را می توان در طرد شدن مستمر و مداوم از طرف والدین دانست عوامل مهمی در ایجاد و حفظ این دو ویژگی در افراد موثر است . از عوامل خانواده ، مدرسه ، جامعه و امکانات در دسترس گرفته تا عوامل حاکم براین موارد که از دسترس خارج است . در این میان نقش آموزشگاه و معلمان مهمتر است به طوریکه وایت و داکر اظهارمی دارند کشورهای زیادی در این دنیا این نظر را که نقش عمده مدارس و آموزشگاه ها باید انتخاب و طبقهبندی دانش آموزان باشد را تغییر داده اند ، معتقد شده اند که مهمترین نقش مدارس این است که به دانش آموزان یاری دهند که از نظر تحصیلی پیشرفت کنند . از آنجایی که شاهدان آن هستیم که فراگیران بدون دلیل فیزیولوژیکی و ناتوانائیهای ذهنی دارای افت تحصیلی هستند . سوال این است که آیا بین عزت نفس دانشجویان و پیشرفت تحصیلی آها رابطه ای وجود دارد ؟ عزت نفس به چه میزان در پیشرفت تحصیلی دخالت دارد . آیا اگر میزان عزت نفس دانشجویان کاهش یابد احساس ضعف و ناتوانی در آنان به وجود می آورد . و بالعکس با افزایش عزت نفس و احساس ارزشمندی در دانشجویان تغییرات مثبتی درپیشرفت تحصیلی آنان به وجود می آورد و برای کسب موفقیت تلاش بیشتری خواهند کرد ؟ در این تحقیق سعی خواهیم کرد به بررسی و مقایسه رابطه ی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم پرداخته شود و راه حلی در این زمینه ارائه گردد . ارتباط میان این دو متغیر در دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی و همچنین میان دانشجویان دختر و پسر مورد توجه قرار خواهند گرفت .

اهمیت مساله :

اکثر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی افراد می دانند . این باور گسترش یافته و دارای تاریخچه ای طولانی است و عزت نفس برای اولین بار توسط ویلیام جیمز مورد بررسی قرار گرفت . سپس دانشمندان زیادی سعی بر بررسی ربطه ی بین عزت نفس و تاثیر آن بر ابعاد زندگی فرد داشته اند . اکثریت فرد هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف دارند افرادی که عزت نفس آنها بالاست تمایل دارند که بیشتر به نقاط قوت خود توجه کنند تا به نقاط ضعف همچنین این افراد آماده تر هستند تا ارزیابی های مثبت از خودشان را قبول کنند افرادی با عزت نفس پائین احتمالاً بیشتر ارزیابی های منفی را قبول می کنند در هرصورت سعادت و موفقیت هر فرد در گروه احساس خود ارزشمندی و احترامی است که وی به خود قائل است . نیاز اساسی ما درزندگی احساس خوب در مورد خودمان است ما نیاز داریم که خود را از نظر جسمی ، فکری ، احساسی و انسانی خوب و با ارزش بدانیم . چنین احساس ، انگیزه و محرک ما برای توفیق در انجام اموری است که در زندگی بر عهده داریم و از جمله این امور پیشرفت تحصیلی است که عزت نفس تحصیلی مبتنی بر مقدار ارزشی است که افراد به عنوان جوینده ی دانش برای خود قائل هستند که آموزش و پرورش سهم عمده ای در آن دارد . باید اعتراف کرد که بودجه سنگینی که از سوی دولت به وزارت آموزش و پرورش اختصاص می یابد باید در مسیر صحیحی صرف شود که باعث احساس ارزشمندی و پیشرفت تحصیلی دانش آنموزان و دانشجویان شود بدیهی است که مصرف نادرست آن باعث زیانهای جبران ناپذیری از جمله هدر رفتن عمر فراگیران و معلمان و اساتید و شکوفا نشدن استعداد های آنها خواهد بود و تحقیق حاضر از آن جهت حائز اهمیت است که یکی از عوامل در موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان شناخته شود و تمام دست اندر کاران امور آموزشی از تاثیر مهم عزت نفس و احساس ارزشمندی بر پیشرفت تحصیلی آگاه شوند و تلاش به عمل آورند تا با برخورد مطلوب و مناسب ، اعتماد به نفس و عزت نفس دانش آموزان و دانشجویان را بالا برده و در موفقیت تحصیلی آنها سهین باشند .

هدف کلی :

تعیین رابطه میان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی

مراکز تربیت معلم شهر تبریز در سال تحصیلی 88- 1387.

اهداف جزئی :

1- تعیین میان عزت نفس دانشجویان مراکز تربیت معلم

2- مقایسه عزت نفس دانشجویان در رشته های مختلف تحصیلی

فرضیه های تحقیق :

1- میان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد .

2- میان عزت نفس دانشجویان دختر و پسر مراکز تربیت معلم تفاوت معنی داری وجود دارد .

3 – میان پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر و پسر مراکز تربیت معلم تفاوت معنی داری وجود دارد .

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها :

تعریف مفهومی عزت نفس :ارزشیابی فرد در مورد خود یا قضاوت فرد در مورد ارزش خود را عزت نفس می نامند ( کوپر اسمیت 1967)

تعریف عملیاتی عزت نفس : مجموع ارزیابی هایی که فرد به وسیله ی میزان مخالفت یا موافقت یا بیانه های موجود در سیاهه ی عزت نفس کوپر اسمیت از صفات خود به عمل می آورد و میزان آن از طریق محاسبه نمره ی وی در ساهه بر آورد می گردد .

تعریف مفهومی پیشرفت تحصیلی :تغییرا ایجاد شده در جهت مطلوب و مساعد و در اثر ارتبط با مسائل پیشرفت آموزشی و درجه ی موفقیت دانشجویان در رسیدن به اهداف آموزشی است .

تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی : شاخص پیشرفت تحصیلی معدل نیمسال اول سال

تحصیلی 88- 1387 دانشجویان می باشد . برای مقایسه پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی از معدل دروس مشترک آنها طی سه نیمسال گذشته استفاده شده است .

مروری بر تحقیقات انجام شده :

در یک مطالعه ی طولی که مشتمل بر چهر گروه بود ماری گاما و همکاران ( به نقل از بیابانگرد 1372 ) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9 ، 12 ، 15 سالگی و عزت نفس کلی آنها را در سنین 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند.متغیر های کنترل کننده ی طبقه اجتماعی و توانائی در سن 7 سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت و آنها هیچ گونه مدارکردال بر اینکه پیشرفت تحصیلی و عزت نفس رابطه ی علی با یکدیگر دارند نیافتند و متغیر سومی را برای مثال طبقه اجتماعی و توانائی به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند .

پور شافعی ( 1370 )در بررسی رابطه ی بین عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی به این نتایج دست یافت که همبستگی معنی داری بین میزان عزت نفس و پیشرفت تحصیلی وجود دارد . اما بین میزان عزت نفس دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری مشاهده نشد و بین تعداد مردودی و عزت نفس دختران رابطه ی معنی داریافت نشده اما در پسران یک همبستگی منفی مشاهده شد یعنی هر چه تعداد مردود شدن بیشتر بوده عزت نفس کاهش یافته است . شکر کن و نیسی ( 1373) رابطه ی عزت نفس و عملکرد تحصیلی را نشان دادند همچنین در ایران ترخان به این نتیجه رسید که عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش از عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عادی بالاتر است .

کوپر اسمیت ( 1969) در یک مطالعه مربوط به تاثیر عزت نفس بر موفقیت تحصیلی 102

دانش آموزان کلاس پنجم دبستان به این نتیجه رسید که میان عزت نفس و موفقیت تحصیلی این دانش آموزان رابطه ی معنی داری وجود د ارد .

موریس ( 1993 ) نشان می دهد که عزت نفس و اعتبار دریافت شده از نمره های یک آزمون از نظریه خود تاییدی. و میانگین کل نمرات نیمسال با اعتبار دریافت شده از نمره های کلاس بین دانشجویان با عزت نفس بالا به طور مثبت ارتباط دارد . در تحقیقی توسط دهقانی ( 71- 1370 ) به بررسی احساس خود ارزشمندی نزد نوجوانان عادی و تیز هوش پرداخته نشان داد که عزت نفس نوجوانان دختر و پسر تیز هوش در مقایسه با نوجوانان عادی بالاتر است .

روش تحقیق : این پژوهش از نوع همبستگی و پیمایشی می باشد بدین معنی که هیچگونه تغییری ری در شرایط واقعی به وجود نمی آوریم بلکه تغییرات مورد نظر قبلاً صورت گرفته و ما در این تحقیق به ارزیابی ، اندازه گیری و مقایسه آنها خواهیم پرداخت در واقع تحقیق همبستگی یا همخوانی به دنبال بررسی تغییرات یک یا چند عامل در اثر تغییرات یک یا چند عامل دیگر از طریق بدست آوردن ضریب همبستگی صورت می گیرد . ( نادری ، نراقی 1373)

جامعه ی آماری : جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مراکز تربیت معلم است که در سال تحصیلی 88- 1387 در مراکز تربیت معلم کشور مشغول به تحصیلی باشند.

روش نمونه گیری : در روش نمونه گیری از دو روش استفاده خواهدشدابتدا روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و سپس خوشه ای استفاده می شود .

حجم نمونه آماری : ما در این تحقیق 30% از افراد جامعه ی آماری را به عنوان نمونه

آماری انتخاب خواهیم کرد .

تعیین ابزار اندازه گیری :

الف – پرسشنامه اطلاعات شخصی و تحصیلی : شامل نام و نام خانوادگی و میزان تحصیلات

ب – مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت : این سیاهه برای انداه گیری و سنجش عزت نفس کلی به کار می رود . عزت نفس کلی بیانگر ارزشیابی و قضاوتی وحدت یافته از ابعاد بدنی ، خانوادگی ، اجتماعی و تحصیلی است ( کوپر اسمیت 1967) این سیاهه دربر دارنده 35 عبارت است که آزمودنی می بایست احساس واقعی خودش را درباره ی هر یک از جملات ، در یکی از گزینه با علامت مشخص نماید .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه ررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان

تحقیق در مورد رابطه ورزش با بیماری ms

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد رابطه ورزش با بیماری ms دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بیماری ms مولتیپل اسکلروز (M.S) از بیماریهای شایع سیستم عصبی مرکزی در انسان است. M.S  اغلب، بالغین جوان را مبتلا می‌سازد و در جنس مؤنث دو تا سه برابر بیشتر رخ می‌دهد. در M.S میلین راههای عصبی دچار تخریب می‌شود. مشخصه این بیماری، متعدد بودن ضایعات از نظر زمانی و مکانی و رخداد علایم به صورت رفت و برگشتی است، یعنی یک علامت عصبی پس از مدتی بهبود یافته و در زمان دیگر همان علامت یا علائم دیگری مجدداً رخ می‌دهند. علائم هر حمله بهبودی نسبی یافته ولی ممکن است عودهای مکرر بیماری سبب ناتوانی تدریجی بیمار گردد. در M.S علائم بالینی بستگی به محل و وسعت ضایعه دارد و تخریب میلین معمولاً در نواحی خاصی نظیر عصب بینایی، ساقة مغز، مخچه و ماده سفید نیمکره‌های مغز منجر به بروز مجموعه‌ای از علائم بالینی به صورت تاری دید ناگهانی، ناتوانی در حرکت اندامها، عدم تعادل، دوبینی و اختلالات حسی به صورت احساس خواب رفتگی در اندامها و علائم متنوع دیگر می‌گردد. سیر علایم بالینی بیماری M.S در هر بیماری متفاوت بوده و می‌تواند به صورت یک بیماری کاملاً خوش‌خیم رخ دهد و بیمار سالها عاری از علائم عصبی باشد و یا اینکه یک حالت پیشرونده سریع در علائم بالینی همراه با ناتوانی اتفاق می‌افتد.

سبب شناسی و همه گیر شناسی:

با وجود مطالعات و پژوهشهای مدرن، در ارتباط با جنبه‌های همه گیرشناسی، علت، روش‌های تشخیصی و درمانی جدید در بیماری M.S در سالهای اخیر انجام شده است. لیکن هنوز علت واقعی بیماری مشخص نشده و در نتیجه هنوز یک درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. قابل قبول‌ترین تئوری در مورد علت بیماری M.S را یک مکانیسم خود ایمنی می‌دانند، به این نحو که یک فاکتور محیطی نظیر عفونت‌های ویروسی سبب تحریک سیستم ایمنی بدن و تشکیل آنتی بادی بر علیه میلین بافت عصبی شده و منجر به بروز علائم عصبی می‌شود. فاکتورهای ژنتیکی در مستعد نمودن فرد جهت ابتلا به این بیماری می‌توانند مؤثر باشند. بالاترین شیوع M.S در نژاد سفید پوست می‌باشد و این بیماری در نژاد زرد و سیاه شیوع کمتری دارد، این بیماری در ساکنین مناطق اطراف ناحیه استوا بندرت دیده می‌شود، در حالی که با افزایش فاصله از خط استوا و در مناطق معتدله شمالی و جنوبی، نظیر آمریکا، کانادا، اروپای شمالی و استرالیا، شیوع این بیماری بیشتر می‌شود.

مهاجرت، سن و جنس:

مهاجرت به مناطق با شیوع کم قبل از 15 سالگی خطر ابتلا به بیماریM.S را کاهش می‌دهد. وقوع M.S در دوران کودکی نادر است، اما بعداً به سرعت شیوع آن افزایش می‌یابد تا در حوالی 30 سالگی به حداکثر می‌رسد و همچنان شیوع آن تا دهة چهارم عمر بالا می‌ماند و سپس سریعاً کاهش می‌یابد به طوری که M.S پس از 60 سال، به ندرت رخ می‌دهد. به دلیل فاکتورهای هورمونی و سیستم ایمنی بروز بیماری M.S در زنان 2 تا3 برابر مردان است. معمولاً M.S در طبقات اجتماعی- اقتصادی بالا بیشتر دیده می‌شود.

یافته‌های بالینی:

علائم عصبی در بیماری M.S به دلیل درگیری قسمت‌های مختلف دستگاه عصبی مرکزی(CNS) متنوع می‌باشد. به خاطر ماهیت بیماری و درگیری قسمت‌های مختلف سیستم عصبی و نیز دخالت عوامل جغرافیایی در چگونگی تظاهر بیماری، علائم و به ویژه اولین علامت شروع بیماری متنوع و شدت آن نیز متغیر خواهد بود، بنابراین در بیماریM.S هیچگاه یک فرم کلاسیک و ثابت و مشخص نمی‌توان یافت. چون در M.S عصب بینایی، ساقةمغز، مخچه و نخاع بیشتر درگیر می‌شوند، تظاهرات بالینی ناشی از ضایعات در این قسمت‌ها می‌باشد.

شایع‌ترین علائم در شروع بیماری عبارتند از: ضعف و بی قوتی اندامها، احساس گرفتگی، گزگز یا عدم تعادل یک اندام، کاهش یا تاری دید ناگهانی در یک چشم، دو بینی، اختلال عملکرد مثانه به صورت فوریت یا تأخیر در شروع ادرار. این علایم غالبا گذرا بوده و طی چند روز تا چند هفته از بین می‌روند، ولی با گذشت زمان این علائم ممکن است مستقر و ثابت شده و بیمار گاهی دچار مشکلات گفتاری، شناختی و خلقی و حافظه‌ای می‌گردد.

سیر بیماری:

بین سیر نخستین حمله و بروز علائم عصبی بعدی ممکن است ماهها تا سالها فاصله وجود داشته باشد، پس از گذشتن این دوره علائم جدیدی بروز می‌نماید و یا علائم قبلی عود کرده، پیشرفت می‌نماید. حاملگی برسیر بیماری M.S معمولاً تأثیری نداشته ولی میزان عود در سه ماه نخست پس از زایمان شایع‌تر است. افزایش درجه حرارت بدن، خستگی و استرس سبب تشدید گذرای علائم می‌شوند. در بعضی بیماران با گذشت زمان و پس از چندین حمله عود و بهبودی ناقص، بیمار تدریجاً دچار ضعف حرکتی اندامها، سفتی عضلانی، اختلال حسی، عدم تعادل در راه رفتن و مشکلات ادراری و ممکن است به درجات مختلفی ناتوان گردد. بیماری M.S دارای سه نوع سیر است که عبارتند از: 1- عود کننده- بهبود یابنده که در این حالت در بین حملات پیشرفتی در بیماری رخ نمی‌دهد، 2- پیشرونده ثانویه: که با پیشرفت تدریجی پس از یک دوره عود و بهبود اولیه مشخص می‌گردد و 3- پیشرونده اولیه که در آن ناتوانی از آغاز به صورت تدریجی پیشرفت می‌نماید.

روش‌های تشخیص:

بیماری M.S براساس علائم بالینی و سیر بیماری و وجود سابقه تشدید و تخفیف علائم، یافته‌های معاینه عصبی و بررسی‌های پاراکلینیکی (آزمایشگاهی) نظیر بررسی مایع مغزی نخاعی، پتانسیل‌های فراخوانده بینایی (VEP) و تصویرنگاری سیستم عصبی مرکزی با MRI انجام می‌شود. در مبتلایان به M.S بررسی الکتروفورز پروتئین‌های مایع مغزی نخاعی (CSF) نشان دهندة وجود نوارهای مشخص در منطقه ایمونوگلوبولینی IgG تحت نام نوارهای اولیکوکلونال باند است پتانسیل فراخوانده، بینایی (VEP) طولانی می‌شود و ام.آر.آی (MRI) ضایعات مربوط به آسیب میلین را در مغز، ساقه مغز، مخچه و یا نخاع که به صورت ضایعات گرد با حدود مشخص با اندازة از چند میلیمتر تا چند سانتی متر می‌باشند را نشان می‌دهد.

تشخیصهای افتراقی و یا بیماریهای تقلیدکنندة M.S

بیماری M.S به دلیل داشتن علائم متعدد و سیر متنوع با چندین بیماری دیگری ممکن است اشتباه شود، در نظر گرفتن شرح حال بیمار، چگونگی وقوع و سیر بیماری، یافته‌های بالینی و معاینه، یافته‌های پاراکلینیک در بررسی مایع مغزی نخاعی و MRI موجب تشخیص صحیح می‌شوند. باید حتی الامکان از تشخیص اشتباه M.S جلوگیری کرد، چون اولاً تشخیص اشتباه، M.S برای بیمار صدمات جبران ناپذیر روحی را به همراه دارد و همچنین ممکن است سایر بیماریهای قابل درمان با این تشخیص اشتباه نادیده گرفته شوند.

در تشخیص افتراقی M.S بایستی بیماریهایی که ضایعات متعدد در سیستم عصبی مرکزی دارند و یا بیماریهای سیستم عصبی مرکزی با سیر تشدید یابنده بهبود پذیر، مدنظر باشد. از جمله بیماریهایی که با M.S اشتباه می‌شوند عبارتند از بیماری لوپوس سیستمیک، سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی، بیماری بهجت، بیماری لایم (در اثر نیش کنه رخ می‌دهد)، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS)، بیماریهای نخاعی– مخچه‌ای استحاله‌ای ارثی، کمبود ویتامین B12، آرتروز و مهره‌های گردن، و تومورهای گودال خلفی جمجمه.

درمان  M.S:

هنوز درمان قطعی برای  M.S پیدا نشده است. درمان بیماری  M.Sبه دو دسته تقسیم می‌شود:

1- درمان جهت متوقف ساختن سیر بیماری

2- درمان‌های علامتی در جهت کاهش علائم ناتوان کنندة بیماری. درمان در مرحلة وقوع علائم حاد و شدید شامل کورتیکواستروئید تزریقی بمدت 5 روز می‌باشد. درمان پیشگیری کننده از بروز حملات  M.Sشامل تجویز اینترفرون بتا که به دو شکل تزریق عضلانی هفتگی و یا تزریق زیر جلدی یک روز در میان است. از دیگر درمان‌های پیشگیری کننده در M.S تعویض پلاسما و تجویز ایمونوگلوبولین وریدی یا IVIg است.

در درمان موارد M.S با فرم مزمن پیشرونده داروهای سرکوب کنندة سیستم ایمنی، نظیر آزایتوپرین استفاده می‌گردد.

هدف از درمانهای علامتی کاهش علائم و عوارض بیماری به منظور زندگی بهتر بیماران است. سفتی عضلانی را با بکلوفن، خستگی بیمار با آمانتادین و درد و گزگز شدن اندامها را با کاربامازپین، لرزش بیمار را با کلونازپام و اختلال عملکرد مثانه را با اکسی بوتینین و افسردگی بیماران با فلوکسیتین درمان می‌نمایند.

رژیم غذایی- بیمار مبتلا به M.S بایستی از رژیم با چربی حیوانی کم و دارای چربیهای غیراشباع و روغن‌های گیاهی و رژیم حاوی اسید لینولئیک استفاده کنند.

ورزش و فیزیوتراپی- مبتلایان به M.S بایستی بر اساس تواناییهای خویش یک برنامه ورزشی مناسب انتخاب کنند. از آنجا که خستگی سبب تشدید حملات و علائم بیماری می‌شود، بنابراین بایستی ورزشهای سبک‌تر انتخاب شود و از محیط گرم اجتناب شود.

فعالیت‌های شغلی و ادامه تحصیلات در M.S

بستگی به تواناییهای جسمی و ذهنی بیمار دارد. از آنجا که فعالیت فیزیکی شدید و خستگی مفرط و نیز استرسهای روحی می‌تواند در تشدید علائم مؤثر باشند، بیمار باید یک برنامه کاری منظم داشته باشد.

ازدواج و بیماری M.S

مبتلایان به  M.S خصوصاً انواع خوش خیم آن و مواردی که ناتوانایی‌های حرکتی-تعادلی بارزی نداشته باشد می‌توانند جهت تشکیل خانواده و ازدواج اقدام نمایند.

حاملگی، شیردهی و M.S

از آنجا که M.S به طور شایع در سنین 20 تا 40 سالگی و بیشتر در زنان رخ می‌دهند. این سوال که آیا حاملگی بر روی سیر بیماری M.S  اثر دارد اهمیت می‌یابد. در این مورد باید گفت که خطر وقوع حملهM.S در طی 9 ماه حاملگی کمتر است. شیردهی، در صورتی که بیمار از اینترفرون یا داروهای سرکوب کننده ایمنی استفاده نکند بلامانع می‌باشد.

نقش حمایت‌های روحی در بیماران M.S

از آنجایی که بیماری M.S یک بیماری  مزمن با سیر غیر قابل پیش بینی است، بیمار نیاز به حمایت‌های روحی- روانی از طرف همسر، خانواده، دوستان و اجتماع می‌باشد. فرد مبتلا به M.S باید بداند که با انطباق با بیماری و سازگاری با شرایط جسمی می‌تواند همچنان فرد مؤثر و کارآمدی باشد. از آنجا که استرسهای روحی در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رابطه ورزش با بیماری ms

تحقیق درمورد رابطه مغز

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد رابطه مغز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

رابطه مغز

مرد فلجی که با مغز خودش ایمیل می فرستد

یک تراشه به اندازه یک لوبیای کوچک که در مغزیک مرد فلج کار گذاشته شده ، او را قادر می سازد که ایمیل های خود را چک کند ، و با استفاده از قدرت تفکر خود بازی کامپیوتری انجام دهد . این ابزار می تواند با صدها نورون در یک زمان رابطه بر قرار کند و یکی ا زپیچیده ترین فن آوریها برای کاشت آن بکار رفته است .

امروزه بسیاری از افراد فلج به کمک ابزار هایی که از حرکات چشمان و یا زبان آنها دستور می گیرد، عملکرد کامپیوتر خود را تحت کنترل دارند . اما محدودیت فعالیت عضلانی در این اندامها محدودیت این تکنولوژی را بدنبال دارد و افرادی که از این تکنولوژی بهر می گیرند باید تلاش کنند تا مهارت های خود را در کنترل دستگاهها به کمک چشم یا زبان بالا ببرند . همین امر سبب می شود همگان قادر به استفاده از این تکنولوژی نباشند و میزان موفقیت افراد به وضوح به درجه هوشمندی انان وابسته است .

در 24 ژوئن 2004 ابزاری کوچک حاوی یکصد الکترود درقشر حرکتی مغز یک مرد فلج 24 ساله کار کذاشته شد . این دستگاه که یک دروازه عبور و ورود الکترونیکی یا برین گیت(BrainGate) برای مغزمحسوب می شود، بوسیله کمپانی سایبر کینتیک ساخته شده است . هر الکترود به یکی از نورونهای مهم مغز فرد فلج متصل می شود . برینگیت به بیمار اجازه می دهد که حتی وقتی همزمان مشغول انجام کار دیگری باشد یک کامپیوتر یا تلویزیون را به کمک فعالیت های مغزی خود کنترل کند، ایمیل بفرستد و صندوق خود را چک کند . محققین گزارش داده اند که این مرد حتی وقتی حرف می زند و سر خود را تکان می دهد نیزقادر است که تلویزیون خانه خود را کنترل کند . اکنون این گروه در صدد پیوند چنین تراشه ای به مغز چهار نفر دیگر اند .

در همین حال مطرح گردید که محققین در این فکرند که ابزاری بسازند تا بدون نیاز به جراحی و با اخذ امواج الکتریکی سطح جمجمه مثل امواج الکترو آنسفالو گرا م بتوانند به توانبخش اینگونه افراد کمک کنند . اما تعدادی از محققین این امر را ناشدنی می دانند . به هر حال باید صبر کرد و منتظر پیشرفتهای آینده بود .

و اکنون یکسال بعد در نیچر اعلام شد که:

کاربران کامپیوتر به کمک امواج مغزشان می توانند شیئی را جابجا کنند .

کلاه الکترودی به کاربران اجازه می دهد تا خود را در یک محیط مجازی حس کنند .

 

دانشمندان علوم کامپیوتر کلاهی ساخته اند که می تواند افکار شما را بخواند . این کلاه به شما امکان می دهد تا در یک خیابان خیالی قدم یزنید.

این ایزار که واسطه بین مغزشما و کامپیوترشما است ، فعالیت مناطقی از مغز که به حرکات بدن مربوط می شود را تشخیص داده و از سیگنالهای بدست آمده از این نواحی برای تقلید حرکات در دنیای مجازی استفاده می کند . این تکنولوژی روزی به بیماران دارای بازوی مصنوعی کمک خواهد کرد تا فقط با فکر کردن از بازوی مصنوعی خود کار بکشند و می تواند به بیماران سیستم عصبی حرکتی کمک کند تا منویات خود را در دنیای مجازی به صورت فشردن دکمه های صفحه کلید عملی کنند .

یکی از دانشمندان اتریشی که مدت چهار سال است روی ساخت این ابزارکار می کند می گوید : فکر کردن در باره حرکت یک اندام ، دقیقا همان نورونهای دخیل در حرکت واقعی را فعال می کند .

پس از اخذ امواج از سطح مغز، کامپیوتر می تواند تشخیص دهد که شما اکنون در باره حرکت دادن دستان یا پاهایتان فکر می کنید و دقیقا همان گونه نیز واکنش نشلن دهد .

این فن آوری امواج مغزی را به وسیله الکترودهایی از نقاط مهم روی سطح جمجمه که فعالیت مربوط به حرکت دادن ماهیچه های بدن بر عهده کرتکس حرکتی زیر آن است را دریافت کرده و تشخیص می دهد وسپس حرکات متناظر، افکار خواند شده را اجرا می کند .

قبل از این ، تشخیص صحیح نوع دستورات حرکتی صادره از نقاط معینی از مغز، مستلزم فرو کردن الکترود هایی در مغز بود و سیگنالهای دریافتی از سطح جمجمه قابل درک و باز سازی نبود . فن آوری جدید دارندگان آن را قادر می کند که ربات ها را کنترل کنند و حتی با ذهن خود ایمیل بفرستند . این ابزار جدید حدود بیست روز پیش در همایش فن آوری 2005 لندن معرفی و آزمایش گردید .

 

کلاهک با شعور Thinking cap

نیچر در خبر کوتاه دیگری از قول یک پیانیست می نویسد . د رآزمایشاتی که روی من انجام شد ؛‌وظیفه من فکر کردن در باره حرکت دست چپ یا راست من بود. این تفکر قرار بود یک دست در روی صفحه کامپیوتر را به حرکت آورد . من می توانستم هر لحظه میزان عملکرد درست کامپیوتر را روی صفحه ماتنیتور مشاهده کنم .

در ابتدا 5 الکترود به جمجمه من از طریق کلاه مخصوص متصل شد که دوتا به هر طرف وصل بود و یکی هم در حکم سیم ارت بود که به زمین وصل می شد . برخی از الکترودها امواج مغزی مربوط به حرکات دست من را ثبت می کردند و برخی نیز امواج نویز مغز من را به منظور کنترل و جداسازی فرمانهای حرکتی از نویز های زمینه ای مغز برداشت می کردند .

محققین سپس از من خواستند که راجع به یک نوع حرکت دستان خودم مثلا بالا بردن و یا فشردن یک جسم فکر کنم . من نیز در ذهن خودم به دوران کودکی و آموزش یکی از دروس نواختن پیانو فکر کردم که همراه با حرکات ویژه ای در دستانم بود . مدت 6 دقیقه عمیقا به همان حرکت خاص فکر می کردم و کامپیوتر در این مدت سعی می کرد که خودش را با طرحهای حرکتی ذهن من کالیبره کند ! سپس تا حدود زیادی توانست حرکات ذهنی مرا تقلید و روی دستان در حال نمایش روی صفحه مانیتور پیاده کند .

با پیشرفت این فن آوری در آبنده می توان هدایت و ناوبری سیستم ها یپیچیده ای مثل هواپیما و یا یک کاراکتر مجازی روی صحنه ای از نقاشی های کامپیوتری را انجام داد ویا فقط با تفکر، به سیستم مصنوعی اندامهای روبوتیک حرکت بخشید .

ویلچیری موتوری

یک شرکت امریکائی، ویلچیری موتوری طراحی کرده است که هنگام فکر کردن فرد کاربر به کلمات ویژه ای شروع به حرکت می کند. این ویلچیر بوسیله قطع کردن سیگنال های فرستاده شده از مغز افراد به جعبه صوتی آنها کار می کند، حتی وقتی هیچ صدایی در عمل تولید نمی شود.

شرکت Ambient با همکاری موسسه توانبخشی شیکاگو در امریکا در حال توسعه ی این تکنولوژی می باشد.

این ویلچیر می تواند به افراد دارای صدمات ستون فقرات، یا مشکلات عصبی مانند فلج مغزی کمک کند تا کامپیوترها و دیگر تجهیزات را علی رغم مشکلات جدی در کنترل عضله راه اندازی کنند. این سیستم فرد را قادر خواهد ساخت که حنجره ی خود یا جعبه صوتی را کنترل کنند، چرا که ممکن است در صورت نبود هماهنگی لازم در ماهیچه ها که برای تولید گفتار دارای ارتباط منطقی ضروری می باشند، مشکل اساسی بوجود آید.

سیستم کنترل حنجره، که Audeo نامیده می شود، توسط دو محقق به نام های Michael Callahan و Thomas Coleman در دانشگاه Illinois، امریکا، توسعه یافت که این دو نفر با هم شرکت Ambient را تاسیس کردند.

سخنان بازیابی شده

سیستم یاد شده از طریق یک گردنبند مملو از سنسور کار می کند که پالس های الکتریکی فرستاده شده به ماهیچه های حنجره را به نوعی استراق سمع می کند. سپس سیگنال ها را تقویت نموده و از طریق یک ارتباط بی سیم غیر آشکار به رایانه ای نزدیک می فرستد. رایانه این سیگنال ها را رمزگشائی کرده و آن ها را با یک سری از کلمات از پیش ضبط شده که در طول تمرینات آموزشی تعیین شده اند، انطباق می دهد.

سپس این کلمات می توانند برای هدایت کردن این ویلچیر موتوری بکار گرفته شوند. Callahan و Coleman مدعی اند که این کلمات حتی می توانند به یک ترکیب کننده ی صحبت فرستاده شوند که امکان بلند صحبت کردن را برای فردی که سکته کرده است، مهیا می سازد. اصلاحات صورت گرفته ی اخیر بر روی الگوریتم های بکار رفته، امکان تفسیر تمام جملات این افراد را می دهد.

نایلز بیربائومر از دانشگاه Eberhard Karls در Tubingen آلمان که در حال توسعه ی سیستم های مشابهی برای استفاده ی قربانیان حوادث می باشد، معتقد است: "هر کسی که بر روی اینترفیس های مغز و رایانه کار می کند می خواهد تا قادر به تشخیص کلمات باشد. اگر این سیستم مطمئن عمل کند، من بسیار خوشحال خواهم بود چرا که ضبط سیگنال ها از اعصاب درون پوست کار بسیار سختی می باشد."

کاربردهای فضائی

بیربائومر اضافه می کند که سنجیدن امواج مغزی بوسیله ی یک کلاهک الکترودی یا کاشت هایی که مستقیما درون مغز قرار داده می شوند، پیش از این برای کنترل رایانه ها و ویلچیرها بکار رفته بود اما تاکنون شواهد چندانی برای هیچ یک از این دو روش مبنی بر توانائی بازتولید کلمات بصورت مجزا یا صحبت پیوسته وجود ندارد و ضبط از بیرون مغز، مثل این، شاید تنها راه برای انجام چنین کاری باشد.

از طرف دیگر، خواندن اطلاعات بطور مستقیم از مغز تنها راه برای کمک به افراد دارای صدمات بسیار بد در ناحیه ی اعصاب ستون فقرات می باشد. به گفته ی این محقق بیمارانی وجود دارند که حتی قادر به ارسال سیگنال های عصبی به ماهیچه های صورت خود نمی باشند که در این شرایط شما مجبورید تنها با خود مغز ارتباط برقرار کنید.

راماسوامی پالانیاپان، که بر روی اینترفیس های مغز و رایانه در دانشگاه Ess-ex، مشغول کار است می گوید: " مزیت اصلی این دستگاه این است که بسیار قابل حمل بوده، زحمت چندانی برای نصب ندارد و استفاده از آن آسان است."

ناسا سیستمی مشابه سیستم Audeo را در سال 2004 تولید کرد. این سیستم می تواند تعدادی از کلمات کوتاه و اعداد، و حروف الفبائی مجزا را تشخیص دهد. ناسا امیدوار است که سرانجام این تکنولوژی را در لباس های فضائی بکار گیرد.

محققان راه جدید امیدوارکننده‌یی را برای کنترل رایانه، به وسیله‌ی فکر کردن، ایجاد کرده‌اند. دست چپ خود را بلند کنید. آیا می‌دانید که مغز شما نیم دقیقه پیش از انجام این حرکت، آماده بوده است. حتا باز هم وهم‌ناکتر، پیش از آن که آگاهانه تصمیم بگیرید که کدام دست خود را حرکت دهید، مغزتان آن موضوع را می‌داند.

پژوهش‌گران یک موسسه‌ی طراحی و فن‌آوری نرم‌افزار در برلین(FIRST)، به همراه عصب شناسان کلینیک دانشگاه بنجامین فرانکلین، بر روی پدیده‌ی یاد شده مطالعه می‌کنند.آنان بر این باورند که با انجام بررسی‌های لازم در این زمینه، راه جدیدی را برای کنترل رایانه به وسیله‌ی فکر، به دست آورند.

در حقیقت داوطلبان شرکت(FIRST) درحال حاضر بازی‌هایی مانند تنیس ویدیویی و مسابقه‌‌های گوناگونی را بدون لمس صفحه کلید و اهرم فرمان(joystick) ، انجام می‌دهند.

در عوض، آنان به دستگاه نوار مغز متصل بوده و به سادگی با فکر کردن در مورد کاری که می‌خواهند انجام شود، قادر خواهند بود اجسام را در اطراف صفحه نمایش رایانه به حرکت در آورند. باید گفته شود که فعالیت پژوهشگران از دو جنبه، در زمینه‌ی فصل مشترک رایانه- مغز، انقلاب ایجاد کرده است. نخست آن‌که داوطلبان بیش از استفاده از سیستم، آموزش بسیاری نیاز ندارند و گفتنی آن‌که کار کردن با بیشتر میانجی‌های رایانه- مغز نیازمند ۲۰۰ ساعت آموزش است. افزون بر آن سطح مشترک، پیش‌رونده نبوده و از راه الکترود، به پوست بدن می‌چسبد.

اگرچه یک ابزار BCI مفید، باید قادر به پی‌بردن به هدف مغز، تنها از خواندن یک موج مغزی باشد، اما برای کاربرد همزمان، میانگین صدها موج خوانده شده، کاریست غیر ممکن. در خواندن یک موج، مشکل اساسی وجود دارد و صداهای تولید شده توسط مغز و دستگاه نوار مغز کار، خواندن امواج را دشوار می‌کنند.

هنگامی‌که میانگین امواج مغز اندازه‌گیری می‌شوند، آثار مزاحم صداهای دیگر خود را نشان نمی‌دهند.

گروه محققان شرکت FIRST بررسی‌های خود را بر روی تنها یک نشان ادامه داده و به دنبال راهی برای فیلتر کردن آن هستند. آنان بر روی برنامه‌یی کار می‌کنند که درست مانند بدن انسان عمل کرده و بسیاری از محرک‌ها را بی پاسخ گذاشته و تنها اطلاعاتی را عبور می‌دهد که مورد نیاز ماست و برای حفظ حیات ما ضروری است. در صورتی که سیستم یادشده وجود نداشت ما در زیر سنگینی بار بیش از حد احساس‌ها غرق شده بودیم.

از آن جایی که به نظر می‌رسد آینده‌ی درخشانی در انتظار برنامه‌ی یادشده باشد، پژوهش‌گران باید پیش از ورود به بازار جهانی، به دنبال راهی برای پشت سر نهادن چندین مشکل اساسی در آن باشند.

به عنوان مثال دستگاه نوار مغز فقط برای موارد پزشکی فروخته می‌شود و هیچ‌گاه در فروشگاه رایانه، این وسیله را ندیده‌ایم. افزون بر این، وجود یک فرد متخصص برای نصب الکترودها بر روی بدن الزامی‌ست و زمان تقریبی برای به کار گرفتن ۱۲۸ الکترود بر روی سر، ۴۵ دقیقه خواهد بود و در نهایت بزرگ‌ترین مشکل، ژل مخصوص هدایت کننده است که به ندرت در دسترس افراد معمولی، قرار می‌گیرد.

دکتر مولر در این باره گفته است که باید در پی دستگاه نوار مغزی باشیم که نیازمند به ژل نبوده وبدون آن کار خود را انجام دهد. به عنوان مثال، شما الکترودها را بر روی کلاه خود نصب کنید.

اما در این صورت مشکل نرم‌افزاری وجود خواهدداشت. نشان‌های (Signals) ضبط شده از مغز سطحی بوده و بدون ژل ولتاژ کمی خواهند داشت. دراین صورت داشتن دستگاه تقویت کننده‌ی صدا، ضروری خواهد بود. گام بعدی در انجام برنامه‌ی بالا، پشت سرنهادن این مشکل است.

اگر دستگاه نوار مغز ارزان و کارا ساخته شود، کاربرد بسیار خواهد داشت. یکی از کاربردهای آن برای افراد ناتوان جسمی خواهد بود و در تولید بازی‌ و فیلم، انقلابی به دنبال خواهد داشت. در صنعت خودروسازی نیز، شرکت‌ها می‌توانند خودروهایی تولید کنند که از فکر راننده برای ترمز کردن و یا گاز دادن استفاده کند. به خصوص در تصادف‌ها که زمان تعیین کننده‌ی مرگ یا زندگی، تنها و تنها نیم دقیقه است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد رابطه مغز

دیدگاه امام خمینی در رابطه با سیاست خارجی

اختصاصی از اینو دیدی دیدگاه امام خمینی در رابطه با سیاست خارجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

دیدگاه امام خمینی در رابطه با سیاست خارجی

یکی از اقدامات مهمی که امام خمینی (ره) در خصوص احیای آرمان فلسطین در سطحی جهانی انجام دادند، طرح روز جهانی قدس و فرمان اجرای آن در بهترین زمانی- یعنی ماه ضیافت الله و نزدیکتر شدن امت اسلامی – بود که تأثیرات مثبتی در داخل فلسطین اشغالی و در سطح دنیای اسلام و کشورهای مختلف جهان بر جای گذاشت. امروز این میراث گرانقدر امام راحل (ره) همچنان پرشکوه در میان امت اسلامی باقی است و هر سال بر شکوه و عظمت آن افزوده می شود.

امام راحل و رهبر کبیر انقلاب اسلامی با سیره عملی و نظری خود، جنبشهای اسلامی، خصوصا جنبش اسلامی فلسطین، را احیاء و مسلمانان جهان را در راه آن بسیج نمودند. امام امت (ره) همچنین با هرگونه سازش در خصوص آرمانهای اسلامی، از جمله آرمان مقدس فلسطین، مخالفت جدی می نمودند که این خود باعث افزایش روحیه مقاومت، ادامه جهاد و باقی ماندن نور امید در دلهای مسلمانان مبارز، خصوصا فلسطینیان مظلوم و مستضعف می شد.

حضرت امام خمینی (ره) به مناسبتهای مختلف در راستای عمل به تکلیف شرعی خود- در مقام یک رهبر اسلامی- از یک طرف نسبت به این جرثومه فساد و غده سرطانی هشدارهای مهمی در جهت بیداری مسلمین داده اند، و از طرف دیگر بر حمایت مادی و معنوی تمام ملل اسلامی از حماسه مردم فلسطین در راه آزاد سازی قدس شریف تأکید فرموده اند.

« حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفی نیست. آیا دنیا تصور می کند که این حماسه را چه کسانی سروده اند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانی تکیه کرده اند که بی محابا و با دست خالی در برابر حملات وحشیانه صهیونیستها مقاومت می کنند؟ آیا تنها آوای وطن گرایی است که از وجود آنان دنیایی از صلابت آفریده است؟ آیا از درخت سیاست بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید می ریزد؟ اگر این چنین بود اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و بنام ملت فلسطین نان خورده اند... . آری فلسطین راه را گم کرده خود را از برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد. و چطور خواب بنی اسراییل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت»

حضرت امام خمینی(ره) تا واپسین لحظات مقدس عمر با برکتشان، بر حمایت از فرزندان معنوی اشان در فلسطین تأکید نموده و بی محابا در بنیانهای کفر و استکبار و مولود نامشروع آنان در قلب خاورمیانه یورش می بردند.

« سیاست تصمیم گیری رهبران ایران»

نظریه پردازان تصمیم گیری به فرایندهای داخلی یک کشور، و به ویژه افراد تصمیم گیرنده، توجه دارند. به عبارت دیگر، برای آنکه سیاست خارجی کشورها را بررسی کنیم باید


دانلود با لینک مستقیم


دیدگاه امام خمینی در رابطه با سیاست خارجی