دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
مقاله ترجمه شده مدیریت تفکر رازهای موفقیت
مقدمه
راز موفقیت : به همان اندازه که قضیه نادرست کریستنسن اثبات می شود،تشخیص راز موفقیت بیشتر از کتاب درسی مدیریت اتخاذ می شود.
نوامبر2003
روبرت هلر
انسان قرون وسطایی برای سنگ فیلسوفی جستجو کردکه می توانست اصل فلز را به طلا تغییر شکل دهد.اغلب مدیران و مؤسسان شرکت یک امید مشابه و معمولا بیهوده را دنبال می کنند،اما نیازی نیست که آن بیهوده باشد،از طریق نتایج شرکتها دریک صنعت شناخته می شود.
آنها از فروش درسالهای1994 -1976 شصت و دو میلیون دلاربدست آوردند،قیمت برای رقبایی که سنگ را نیافته بودند،بیست مرتبه زمان بندی شد.اگرچه که بقدر کافی متقاعدکننده نیست،فروش در شرکت در گروه خسته و کسل تنها یک5/64 میلیون دلاراضافی را میانگین می گیرد : میانگین موفقیت 9/1 بیلیون دلاری – یک تفاوت 29 – رتبه ای است.آمارهای اضافی از کتاب یک مدیریت مشهورو درست نوشته کلیتون ام 0 کریستنسن بدست می آید.آن عنوان واضحی است،مثله غامض بدعت گذار :زمانی که تکنولوژی های جدید باعث می شوند شرکت های بزرگ ورشکست شوند،عدالت را نسبت به پیغامش کمتر رعایت می کنند که در همه زمانها برای همه مدیران و شرکتها به کار برده می شود و فقط برای بدعت گذاران نیست.سنگ فیلسوف که در بالا درآمارهای اضافی ذکرشد،بهرحال ابداع در تکنولوژی های در هم گسیخته است.رشد موفقیت جستجو شده از طریق عضویت بازارهای کوچک آشکار شده است.در تضادبا این،علامت گذاری های قبلی رشد رادر بازارهای بزرگ دنبال کردند.هر دو گروه ریسک را قبول کردند.برندگان فرصتی داشتند که درآن یک بازارآشکارشده برای تکنولوژی در هم گسیخته به هیچ وجه نبایدآشکارمی شد.بازندگانی که خطر رقابتی مبارزه بر هند شرکت های تاسیس شده در بازارهای تاسیس شده را پذیرفتندو اولین درس این بود که این اساسا استراتژی ضعیفی است.
قضیه نادرست مدیریت :
بهرحال تمام کتاب، متقاعد کننده این فرضیه است که شرکتهای بزرگ بر روی این حالت مسدود وقفل هستند. آنها توسط تقاضاهای مشتری و فشارهای رقابتی برای سرمایه گذاری کلان برای نگه داری نیروهای موجود آنها تحت فشار قرارگرفتندو اگر ممکن بود مهارت باید زیاد شود.این مساله افزایش را نسبت به قضیه نادرست کریستنسن ارائه می دهد.توضیح قراردادی موقعی است که اشتباه شرکتهای بزرگ در این است که آنها ازبی لیاقتی، بروکراسی تکبر ،رابطه فامیلی و اجرایی خسته کننده،طراحی ضعیف و خطوط،افق سرمایه گذاری کوتاه دوره رنج می برند.بهرحال قضیه نادرست،بیان می کندکه شرکتهای بزرگ بطور کامل یا نسبی در اعتبار تکنولوژی های در هم گسیخته شکست می خورندنه تنها بدلیل اینکه آنها خیلی ضعیف اداره می شوندبلکه بدلیل این است که مدیریت انها عالی است.
بنابراین چگونه اشتباهات رهبری را نسبت به تکنولوژی های در هم گسیخته جدید از دست دادند؟ آن به این دلیل بودکه آنها دقیقا آنچه را که هر پروفسوردانشگاه تجارت بایداز توصیه و سفارش آن خوشحال باشد انجام دادند:
1 0به مشتری ها گوش کنید
2 0سرمایه گذاری در تکنولوژی های جدیدی که این تقاضاهای برخاسته مشتری ها برای اجرا را برآورده خواهد کرد،تجاوز کارانه است.
3 0مطالعه با دفت و دیدن و بررسی روشهای بازار
4 0اختصاص دادن منابع به سرمایه گذاری هایی که بهترین سودراقول و وعده می دهند.
نویسنده ،دستیار پروفسوردر دانشگاه تجارت هاروارد، پشت سرهم ازدیسک درایوها(وسایل
الکتریکی برای دادن و گرفتن اطلاعات از دیسک)کامپیوترها،خرده فروشی، ساخت فولاد،
تجهیزات زمین لرزه و.........مثال می زند.برای نشان دادن اینکه چگونه این مدیریت خوب می تواند از عهده یک تکنولوژی از هم گسیخته برآید،یک نفر یک طبقه بندی متفاوت ازمشتریها را معرفی می کند.نوعا اینها بوسیله قیمتهای پایین تر و بوسیله قابلیت استفاده متفاوت جذب شدند که کمک می کند انواع جدید محصولات تولید شود.همچنین نوعا بدعت گذاران از هم گسیخته از هرچهارقاعده مدیریت خوب که در بالاذکر شد نافرمانی می کنند:
1 0 آنها به مشتری گوش نمی دهند زیرا آنها چیزی ندارند.
2 0 آنها انجام و اجرای کمترمحصولات را بجای انجام و اجرای بیشتر محصولات توسعه می دهند.
3 0 آنها به تحقیق بازار اطمینان ندارند زیرا در این اوضاع آن بی فایده است.