فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 38 صفحه
بخشی از متن
رسول اکرم «ص» در اداره امور حکومت، ریاست دینی تام داشت. آن حضرت از یکسو به اداره امور ارتش و حفظ و حراست سرحدات و مرزها میپرداخت، مالیات و غنائم را در بین مسلمانان تقسیم میکرد، در میانشان به داوری مینشست و کارهائی از این قبیل را که به امور دنیوی مربوط میشد انجام میداد و از سوی دیگر به اقداماتی که صبقه معنوی داشت دست میزد از جمله اینکه:
۱. احکام شرعی را به صورت کلی و جزئی تبیین میکرد و به مسائل و رویدادهای جدید که حکم آنها در قرآن و سنت وجود نداشت پاسخ میداد.
۲. با تفسیر قرآن کریم به تبیین و توضیح آیات میپرداخت و ابهامهای این کتاب مقدس را برطرف میکرد.
۳. به شبهات و تشکیکهائی که دشمنان اسلام یعنی مشرکان مکه و یهودیان و مسیحیان پس از هجرت مطرح میکردند پاسخ میداد.
۴. به حفظ و صیانت دین از هرگونه تحریف و خدشه در آموزههای مقدس آن میپرداخت.
بدون تردید کسی که چنین مسئولیتهای خطیری داشته باشد فقدان او خلأ بزرگی در حیات اجتماعی به وجود میآورد و شکاف عمیقی را در رهبری موجب میشود که پر کردن آن منوط به وجود کسی است که دارای همان شایستگیهای فکری و علمی پیامبر اکرم به جز ویژگی نبوت و دریافت وحی باشد.
اشتباه است که ما پیامبر «ص» را العیاذ بالله متهم کنیم به اینکه پیش از رحلت خود در فکر پر کردن خلأهای معنوی بعد از خود نبوده است.
این موضوع ما را وا میدارد که در سخنان پیامبر دقت کنیم تا بدانیم آن حضرت چه کسی را برای پر کردن خلأهای پس از خود معین کرد.
با مراجعه به احادیث آن حضرت به روشنی در مییابیم که رسول خدا این خلأها و کاستیها را توسط ائمه که آنها را همسنگ و برابر با قرآن معرفی نموده بود، پر کرده و هدایت شدن است را بسته به پیروی از آنها و از قرآن دانست.
در اینجا به چند نمونه از احادیث و سخنان بسیار آن حضرت در این خصوص اشاره میکنیم:
۱. ابن اثیر جزری در جامعالاصول از جابربن عبدالله نقل میکند که گفت:
رسول خدا در حجهالوداع در روز عرفه دیدم که سوار بر شتر بود و برای مردم سخنرانی میکرد، آن حضرت فرمود: «من در میان شما دو چیزی را به جای گذاشتهآم که اگر آن را برگیرید هرگز گمراه نمیشوید و آن کتاب خدا و عترت و خاندان من است».
۲. مسلم در صحیح خود از زیدبن ارقم نقل کرده که گفت:
روزی رسول خدا در کنار بر که آبی به نام خم ما بین مکه و مدینه برای ما سخنرانی کرد و پس از حمد و ثنای الهی و دادن پند و اندرز فرمود: ای مردم! من انسانی هستم که نزدیک است فرشته خدا (جبرئیل) بیاید و من دعوت او را اجابت کنم در حالی که در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم که یکی از آنها کتاب خداست با هدایت و نور، آن را برگیرید و به آن چنگ زنید. رسول خدا به کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد، آنگاه فرمود: دیگری اهل بیت من است و سه بار تکرار کرد: درباره اهل بیتم خداپسندانه عمل کنید. [۱]
۳. ترمذی در صحیح خود از جابربن عبدالله انصاری نقل کرده که گفت:
رسول خدا را در مراسم حج در روز عرفه بر روی شتری دیدم که میفرمود: «ای مردم من در میان شما چیزی به یادگار گذاشتهام که اگر آن را برگیرید هرگز گمراه نمیشوید: و آن کتاب خدا و عترتم است.[۲]
۴. امام احمد بن حنبل از ابوسعید خدری نقل میکند که گفت: رسول خدا فرمود: من دو امانت سنگین در میان شما میگذاریم که یکی از آنها بزرگتر از دیگری است. آن دو: کتاب خدا، آن ریسمان کشیده شده میان آسمان و زمین و دیگری عترت و خاندان من است و آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا آنکه در کنار حوض، بر من وارد شوند.[۳]
این حدیث معروف به حدیث ثقلین را بیش از ۳۰ صحابی از پیامبر نقل کرده و بیش از ۳۰۰ دانشمند آن را در کتابهای خود در علوم و متون مختلف و در تمام دورهها و قرنها نگاشتهاند.
این حدیث، حدیثی صحیح و در میان مسلمانان متواتر است و پیامبر «ص» به برکت این حدیث، کسانی را تعیین کرده که ضمن پر کردن خلأها، مرجع علمی مسلمانان پس از ایشان به شمار میروند و آنها جز اهل بیت آن حضرت نیستند.
۱-۱ اهل بیت چه کسانی هستند؟
سؤال این است که اهل بیتی را که پیامبر در حدیث ثقلین مورد اشاره قرار داده و خداوند متعال در قرآن آیه: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»[۴] را در حقشان نازل کرده، چه کسانی هستند؟
در پاسخ این سؤال باید گفت: پیامبر اکرم «ص» در مواضع متعدد، آنان را معرفی کرده و حتی عنایت و توجه فراوان و کمنظیری نسبت به معرفی آنان مبذول داشته است.
اولا: اسامی کسانی را که آیه فوق در شأن آنان نازل شده بیان فرموده است.
دوم: آن حضرت آنهایی را که آیه دربارهشان نازل شده بود، در زیر عبای خود قرار داد و دیگران را از ورود به آن منع کرد.
سوم: هنگام عزیمت به نماز چندین ماه به خانه فاطمه گذر میکرد و میفرمود: وقت نماز است ای اهل البیت و آیه فوق را قرائت میکرد.
در خصوص مورد اول باید گفت:
۱. طبری در تفسیر آیه فوق از ابوسعید خدری نقل میکند که رسول خدا فرمود: این آیه درباره ۵ نفر نازل شده؛ من، علی، حسن، حسین و فاطمه در این زمینه روایاتی ذکر شده که علاقمندان میتوانند به تفسیر طبری والدار المنشور سیوطی مراجعه کنند.
دوم: سیوطی به نقل از عایشه روایت کرده که گفت: روی رسول خدا «ص» به هنگام صبح در حالی که عبائی از موی سیاه بر دوش داشت از منزل خارج شد، در آن حال حسن و حسین (ع) بر او وارد شدند، حضرت آن دو را در زیر عبای خود گرفت آنگاه علی آمد و او را نیز به زیر عبا گرفت، سپس فرمود: «خدا چنین میخواهد که پلیدی را از شما اهل البیت دور کند و شما را پاک کردهاند».
هر چند نام فاطمه «س» در این حدیث نیامده اما در حدیث دیگری ذکر شده است، چنانکه سیوطی به نقل از ابن مردوبه بن سعد میگوید: به رسول خدا وحی آمد آنگاه علی و فاطمه و دو فرزند آنان را در زیر عبای خود گرفت فرمود: خدایا اینها خانواده و اهل بیت من هستند.
سوم: طبری از انس نقل کرده که پیامبر «ص» مدت شش ماه به هنگام نماز به خانه فاطمه گذر میکرد و میفرمود: نماز نماز ای اهل البیت و سپس آیه انما یرید الله... را قرائت میکرد.[۵]
اعتراف ائمه مذاهب به برتری فقهی اهل بیت «ع»
بسیاری از علمای اهل سنت ـ در گذشته و حال ـ به برتر بودن امامان اهل البیت از نظر فقهی اعتراف کردهاند که به چند نمونه از موارد بیشمار اشاره میکنیم:
ابن عساکر در تاریخ خود در شرح حال امام سجاد به نقل از ابن حازم میگوید: هیچ مرد هاشمی را بهتر از علیبنالحسین نیافتم و هیچ کس را فقیهتر از او ندیدم.[۶]
شافعی نیز میگوید: علیبنالحسین فقیهترین فرد اهل بیت است.[۷] عبدالله بن عطا گوید: همه علما و دانشمندان از نظر توان علمی فروتر از امام باقر «ع» بودند. من حکم بن عتیبه را با آن همه شکوه و عظمتی که در نزد مردم خود داشت، در محضر امام باقر چون کودکی دیدم که در برابر معلم خود نشسته است.
ابوحنیفه میگوید: من کسی را فقیهتر از جعفربن محمد الصادق «ع» ندیدم.[۸]
با این اوضاف میتوان نتیجه گرفت که پیامبر با رحلت خود ثقلین را از خود به جای گذاشت تا امت در حل معظلات و مشکلاتشان به آنها مراجعه کنند و آن حضرت در مواضع و مواطن مختلف، منظور خود از اهل البیت را مشخص کرده و به امت معرفی کرده است، حال این سؤال مطرح میشود که: اکنون که اهل بیت پیامبر «ص» از دنیا رفتهاند معارف و علوم به جا مانده از آنها کجاست تا امت به آنها مراجعه کنند؟ فرضاً اگر پیامبر، ما را به مراجعه به ایشان و استفاده از احادیث و سخنانشان سفارش کرده، این علوم و احادیث آنان کجا یافت میشود تا مردم به آنها رجوع کنند؟
پاسخ این سؤال روشن است و آن اینکه میراث ائمه اهل بیت و احادیث و معارف آنها در موارد زیر قابل دسترسی است:
۱. کتاب علی «ع»
۱-۲ «حر» عاملی هم در موسوعه حدیثی خود، احادیث این کتاب را بر حسب ترتیب کتابهای فقهی از طهارت گرفته تا دیات، آورده است که طالبین میتوانند به آن مراجعه کنند.
اما صادق «ع» در پاسخ کسی که در مورد «جامعه» پرسیده بود فرمود: در این کتاب تمام آنچه که مردم بدان نیازمندند وجود دارد و هیچ مسئلهای نیست مگر آنکه در آن یافت میشود حتی در مورد دیه یک خراش.
«جامعه» منبع احادیث اهل بیت بوده که آن را یکی پس از دیگری به ارث میبردند و از آن نقل میکردند و با آن به سؤال کنندگان استدلال میکردند.
تحقیق درباره اهل بیت (ع) و مرجعیت فکری و علمی مسلمانان