نحوه شکل گیری و مکان یابی عناصر و بخشهای مهم شهر و رابطه آنها با یکدیگر تحت تأثیر عوامل متعددی مانند عوامل طبیعی، عوامل اقتصادی- اجتماعی، عوامل اداری- نظامی و همچنین خصوصیات و نیازهای فضایی و رابطه آنها با سایر فعالیتها قرار داشته است. ساخت هر شهر از یک سو نماینگر هماهنگی فضای کالبدی شهر با شرایط و عوامل مزبور و از سوی دیگر چگونگی جریان فعالیت های اصلی شهر است. البته ساخت اصلی شهر مجموعه مرتبط و بهم پیوسته ای است؛ از فضاهای شهری (شامل خیابانها و میادین) که عناصر اساسی و فعالیتهای اصلی شهر را در بر می گیرد.
الگوی ساخت شهر در این نظریه براین اصل استوار است که توسعه شهر از ناحیه مرکزی به طرف خارج شهر صورت گرفته و تعدادی مناطق متحدالمرکز را تشکیل می دهد. این مناطق، با ناحیه مشاغل مرکزی شروع شده و به وسیله منطقه در حال تحول احاطه می شود، که خود در حال تبدیل به ادارات و صنایع سبک بوده و یا به واحدهای مسکونی کوچکتری تبدیل می شوند. این قسمت، ناحیه ای است که مهاجرین شهر به طرف آن جلب می گردند و به نوبه خود یا مسکن کارگران است یا محل بعضی ازساختمانهای قدیمی شهر، بالاخره منطقه سفرکنندگان در بیرون منطقه ساخته شده شهر قرار دارد. قسمت اعظم منطقه سفرکنندگان، احتمالاً بصورت اراضی باز است. اما دهکده هایی که درداخل آن وجود دارد، اغلب خصوصیات خود را تبدیل به سکونتگاههای خوابگاهی می نمایند.
•پترمن با تلفیق دو نظریۀ ساخت دایره ای شکل و ساخت قطاعی با توجه به وزش بادها از سمت مغرب، ساخت عمومی شهرهای انگلستان را که دارای جمعیت متوسطی است بدین شرح تعیین می کند:
•
•مرکز شهر
•منطقه تحول شهر
•منطقه واحدهای مسکونی با وسعت کم در قطاع C
( طبقه کارگر و منطقۀ خانه سازی شهرداری)
و D(صنعتی و قشر پایین تر کارگران)
•واحدهای مسکونی وسیع در قطاع B
( قشر پایین تر طبقه متوسط)
•واحدهای مسکونی وسیع قدیمی در قطاع A( طبقه متوسط)
•منطقۀ مسکونی بعد از سالهای 1914 و 1945 د ر اطراف شهرها
•منطقه مسکونی عده ای که از فاصله دور(روستا) به شهرها می آیند.